محمدرضا پهلوی در خلال ازدواجهای خود دارای ۳ دختر به نامهای شهناز، فرحناز و لیلا شد. شهناز از ازدواج اول او و فرحناز و لیلا از ازدواج سوم او بودند. آنها به دلیل سن و سال پایین و حضور عمههای قدرتمند چندان مجالی برای عرض اندام در دربار نیافتند.
فرحناز، سهامدار بزرگ
فرحناز دختر دوم محمدرضاشاه در سال ۱۳۴۱ «اسفند ماه» به دنیا آمد.او تحصیلات خود را در ایران و در مدرسهء ویژهء نیاوران در تهران انجام داد ولی با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ایران در نوجوانی به همراه خانواده خود ناگزیر به فرار از کشور شد و سپس در اوایل دههء ۸۰ به کالج آمریکایی قاهره در کشورمصر رفت و بعدها به ایالت متحده رفت یک سال در کالج بنینگتون تحصیل کرد.
او سپس به دانشگاه کلمبیا رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و به درجه کارشناسی ارشد رشته روانشناسی اطفال دست یافت. او خواهر تنی رضا پهلوی، علیرضا و لیلا پهلوی است. او با سرمایه هنگفتی که از ۱۵% ارثیه پدرش به دست آورد، سهامدار چند مۆسسه و کارخانه بزرگ امریکا گشت و اکنون به حال تجرد در آمریکا زندگی میکند.
ستار خواننده مورد علاقه خانواده سلطنت بود و تنها هنرمندی هستش که هنوز به سلطنت ایران احترام می گذاره وقتی شاه دید که ستار به دخترش علاقه منده و دخترشم همینطور حمایت های خود را به ستار دریغ نکرد حتی هنگام خروج از ایران فرحناز پهلوی به مادرش (فرح) می گه که عکس ستار که دوستش دارم را برایم ازکاخ بگو بیاورن.
وقتی که کار روزانه شاه و فرح تمام میشد و آنها به کاخ اختصاصی خود که در حقیقت محل زندگی آنها بود میآمدند، اگر مهمانیهای تشریفاتی به مناسبت سفر سران و مقامات کشورهای خارجی در بین نبود، زندگی شبانه و خصوصی آنها شروع میشد. شاه در زمستانها معمولاً در کاخ نیاوران به سر میبرد و تابستانها، غیر از ایامی که به شمال میرفت، به کاخ اختصاصی سعدآباد میرفت و معمولاًً کمتر شبی بود که گذران شبانه در کاخ اختصاصی توأم با یک برنامه سرگرم کننده نباشد. به طور معمول هفتهای سه شب مهمانی خصوصی در دربار برگزار میگردید که در این مهمانیهای خصوصی تنها همان افرادی که به عنوان حلقه خصوصی دوستان شاه و فرح نام بردیم، شرکت میکردند.
تا آن جا که به خاطر دارم برای شرکت و به قول معروف هنرنمایی در این مجالس بیشتر از خوانندگان معروف آن دوره دعوت میشد که ستار و کورس سرهنگزاده بیشتر از هر خوانندهای دعوت میشدند. از گوگوش و هایده هم دعوت میشد. از جمله کسان دیگری که دعوت میشد عبدالکریم اصفهانی بود که در رادیو ادای خوانندهها و هنرپیشهها را در میآورد و تقلید صدای آنها را میکرد، اما در مهمانیهای دربار به تقلید صدای رجال میپرداخت و مخصوصاً تقلید از طرز حرف زدن هویدا در میان حاضران طرفدار داشت و معمولاً خود شاه نیز خوشش میآمد که رجال دولتش توسط یک هنرپیشه دست انداخته شوند و این اواخر که هویدا هم در مهمانیهای خصوصی دعوت میشد گاهی در حضور خودش ادایش را در میآوردند.
کسان دیگری هم از درباریها و نزدیکان گاهی میهمانی میدادند. ملکه مادر علاوه بر مهمانی هفتگیاش سالی یکبار هم به مناسبت ۲۸ مرداد مهمانی بسیار مفصلی میداد که معمولاً همه افراد خانواده سلطنتی و بیشتر رجال سرشناس در آن شرکت میکردند. و این میهمانی سنتی و سالانه یکی از مجللترین میهمانیهایی بود که در دربار تشکیل میشد.
خانم دیبا هم گاهی میهمانی میداد که عده کمتری، و بیشتر همان افراد خاص و خصوصی در آن حاضر میشدند. خود من هم هر از مدتی میزبان میشدم و در مهمانیها معمولاً از میان خوانندهها از ستار و هایده دعوت میکردم.
ردیف اول :ابی شماعی زاده – ستار
ردیف دوم : رامش – گوگوش – سلی
ردیف سوم : نلی – شهرام – نسرین
قسمتی از خاطرات احمدعلی مسعود انصاری