دختری ۲۰ ساله با ابروهای بسیار پهن، در اینستاگرام حسابی سوژه شده و کلی طرفدار پیدا کرده است!
دختری ۲۰ ساله با ابروهای بسیار پهن، در اینستاگرام حسابی سوژه شده و کلی طرفدار پیدا کرده است!
جوان؛ دختری از منطقه یاکوتیا روسیه که یک عکس سلفی با ابروهای بسیاربزرگ نقاشی شده در اینترنت منتشر کرده، در بین کاربران از شهرت زیادی برخوردار شده است.
این دختر یاکوتیایی عکس خود را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرده است. آنجلا پروتودیاکونوا که ۲۰ سال دارد، دو نوار مشکی شبیه ابروهای عظیم را در روی صورت خود ترسیم کرده است.
وبسایت اتاق: اگر بدنبال ایده هایی برای مدل تخت خواب دخترانه و تزیین دکوراسیون داخلی اتاق می گردید به مکان درستی وارد شده اید چرا که در این مطلب قصد دارم دقیقا به معرفی همین موارد آن هم از بین زیباترین و بروزترین مدل ها بپردازم.
جوانان امروزی دانش و اطلاعات بیشتری نسبت به گذشته دارند و به همین خاطر ذائقه و سلیقه آنها نیز به مراتب پیشرفته تر و متنوع تر شده است، از این رو دیزاین اتاق خواب خصوصا برای دختران که حساسیت بیشتری روی موضوع زیبایی، طراحی و دکوراسیون داخلی دارند سخت تر و پیچیده تر شده است.
اسلام به پسر و دختر امر می کند که هر چه زودتر ازدواج کنند و آنقدر به این مهم تأکید دارد که رسول اعظم(ص) ازدواج نکردن را اعراض از سنت خویش، یعنی خروج از اسلام، میداند و خانهای را که در آن «ازدواج» صورت پذیرد بهترین خانه میداند.
یکی از سؤالاتی که از سوی جوانان در زمینه ازدواج، مطرح میشود این است که چرا دختران برای ازدواج باید « اذن پدر » داشته باشند. مرکز ملی پاسخگویی به سؤالات دینی در نوشتاری فلسفه داشتن اذن پدر برای دختر هنگام ازدواج را شرح داده است که در ادامه میآید:
عوامل مختلفی در این مسأله مؤثر است ضمن این که باید نکات متعددی را در اصل این حکم شرعی نیز از نظر دور نداشت. عوامل مؤثر:
۱- طبیعت احساساتی بودن زنان؛
این یک امتیاز بزرگ در زنان است که به واسطه آن نقشهای بزرگ و کلیدی همچون مادری و تربیت فرزندان به او سپرده شده است و طبیعتاً به لحاظ رعایت این طبیعت (که در نهاد همه زنان است مگر آن که به واسطه برخی کارها این حالت تحت الشعاع قرار گرفته و به حالت خمودی در آید) بعضی از محدودیتها در تصدی کارها یا مدیریت رفتاری برای آنان مقرر میشود.
ناگفته پیداست همان طور که افلاطون گفته است: مادر با همان دستی که گهواره فرزند را تکان میدهد، با همان دست عالمی را تکان میدهد. مگر مدیران و رهبران جامعه جز دست پروردگان همین مادران هستند؟ از این رو رسول مکرم اسلام(ص) فرمودند: بهشت زیر پای مادران است، یعنی سعادت و شقاوت فرزندان تا حد بسیار بالایی مرهون رفتارها و تربیتهای مادران است.
۲- طبیعت عقلانی مردان؛
چه زنان و چه مردان از عقل و خرد برخوردارند لیکن در زنان استفاده از رهنمودهای عقلی بیشتر بروز مییابد در حالی که زنان به واسطه تأثیر احساسات و عواطف بر دریافتهای عقلانی آنها، عاطفیتر برخورد نموده، کمتر از مردان از آن رهنمودها استفاده میکنند.
آری، پسران نیز گاهی احساساتی هستند و بر عکس، زنان نیز گاهی به دور از احساسات و عواطف، رفتار میکنند، لیکن این صفات روحی، در نوع مردان و زنان همان است که گفتیم و قانون نیز برای نوع افراد وضع میشود نه یکایک آنها، گر چه نباید از این نکته غفلت کرد که مشورت با پدر و مادر برای پسران نیز مورد توصیه اسلام است.
۳- اجتماعیتر بودن مردان و کم تجربهتر بودن زنان نسبت به مردان؛
در همه جوامع، مردان به هر دلیلی فرصتهای تجربه رفتارهای اجتماعی بیشتری دارند تا زنان، به ویژه آن که کار در بیرون از منزل برای تأمین زندگی همسر و فرزندان (خانواده) به عنوان یک وظیفه شرعی و قانونی به عهده پدر نهاده شده است و از طرف دیگر اختلاط بین زنان و مردان، ناپسند و نکوهیده است. طبیعتاً دختران به دلیل بیتجربه گیها و ناآشنایی با حیله و فریب و یا اخلاقیات اجتماعی، نیاز به کمک مشاورهای بیشتری دارند.
به همین دلیل پدران به عنوان بهترین مشاوران دلسوز برای دختران در نظر گرفته شدهاند تا کسی نتواند با سوء استفاده از عواطف پاک و احساسات لطیف زنان و به دلیل کم تجربه بودن دختران، آنان را فریب داده، مایه انحطاط آنان را فراهم آورند و الا دخترانی که قبلاً شوهر کرده باشند، و از این تجربه برخوردار باشند، اذن پدر برای ازدواج آنها شرط نیست. از این رو هر گاه پدران از حد مشاوره پا را فراتر نهاده به اجبار و تحمیل نظرات خود بپردازند اجازه آنان فاقد اعتبار است. توجه به نکات ذیل در فهم بهتر این حکم مفید است.
شهوت در مرد غالب است و زن اسیر محبت است. آن چه مرد را میلغزاند و از پا در میآورد، شهوت است و آن چه زن را اسیر میکند این است که از زبان مردی نغمه محبت و صفا و وفا و عشق بشنود. رسول اکرم(ص)، این حقیقت را چهارده قرن پیش به وضوح بیان کرده، میفرماید: «این سخن مرد به زن که تو را دوست دارم، هرگز از دل زن بیرون نمی رود» و همین جنبه است که مردان ناپاک با استفاده از آن، احساس زن را به بازی میگیرند؛ چه بسیار دخترانی که با جملهای محبتآمیز از سوی پسری یا مردی ناپاک، منحرف شده و بدون هیچ تحقیقی دل به او سپرده است.
پس لازم است دختر ناآزموده، با پدرش که از اندیشههای مردان بهتر آگاه است مشورت کند و موافقت او را جلب کند. اسلام با این کار، زن را تحقیر نکرده، بلکه دست حمایت خود را بر روی شانه او نهاده است. اگر پسران ادعا کنند که چرا قانون ما را ملزم به جلب موافقت پدران نکرده است، آن قدر دور از منطق نیست که کسی به نام دختران به لزوم جلب موافقت پدران اعتراض کند.
افزون بر این، اگر مردی در ازدواج خود فریب بخورد، میتواند همسرش را طلاق بدهد، در حالی که اسلام برای زن حق طلاق قرار نداده است. از این رو، زن باید در کار خویش دقت و احتیاط بیشتری کند تا مبادا در وضعی قرار گیرد که نتواند به راحتی از آن رهایی یابد.
البته باید گفت که همه فقهایی که اجازه ولی را در نکاح دختر شوهر نکرده، معتبر دانسته اند، قید میکنند که اعتبار اجازه ی ولی تنها در صورتی است که ولی بدون علت موجه از دادن اجازه مضایقه نکند. اگر ولی با وجود خواستگار شایسته و متناسب و مورد تمایل دختر، از دادن اجازه خودداری کند، نیازی به کسب اجازه از پدر نیست و شرط فوق ساقط است و همچنین هرگاه پدر دختر غایب باشد و به او دسترسی نباشد، اذن پدر معتبر نیست.
مطلب مسلم دیگر این است که پسران اگر به سن بلوغ برسند و واجد عقل و رشد باشند، خود اختیاردار خود هستند و کسی حق دخالت در ازدواج آنان را ندارد. اما دختر اگر یک بار شوهر کرده است و اکنون بیوه است، کسی حق دخالت در کار او را ندارد.
اما وضع دختری که دوشیزه است و اولین بار است که میخواهد با مردی پیمان زناشویی ببندد، در این که پدر اختیاردار مطلق او نیست و نمیتواند بدون میل و رضای او، او را به هر کس که دلش میخواهد، شوهر بدهد، حرفی نیست.
چنان که در روایتی هست، دختری نگران و هراسان نزد رسول اکرم(ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله(ص)! پدرم برادرزادهای دارد و بیآن که نظر مرا بخواهد، مرا به عقد او درآورده است. حضرت فرمود: حالا که او این کار را کرده است، تو هم مخالفت نکن، صحه بگذار و زن پسرعمویت باش. دختر گفت: یا رسول الله(ص)! من پسر عمویم را دوست ندارم. چگونه زن کسی شوم که دوستش ندارم؟ حضرت فرمود: اگر او را دوست نداری هیچ، اختیار با خودت. برو هر کس را که خودت دوست داری، به شوهری برگزین. دختر عرض کرد: اتفاقاً او را خیلی دوست دارم و جز او کس دیگر را دوست ندارم و زن کسی غیر از او نخواهم شد، اما چون پدرم بی آن که نظر مرا بخواهد این کار را کرده است، به عمد آمدم، با شما سؤال و جواب کنم تا از شما این جمله را بشنوم و به همه زنان اعلام کنم از این پس پدران حق ندارند، سر خود هر تصمیمی که میخواهند بگیرند و دختران را به هر کس که دل خودشان میخواهد شوهر دهند.
این روایت را فقهایی مانند شهید ثانی در مسالک و صاحب جواهر از طرق اهل سنت نقل کردهاند.
خود پیغمبر اکرم(ص) هرگز اراده و اختیار دختر عزیز خود را در ازدواج سلب نکرد. هنگامی که علی بن ابی طالب(ع) برای خواستگاری زهرای مرضیه(س) نزد پیغمبر اکرم رفت، پیغمبر اکرم فرمود: «تاکنون چند نفر دیگر نیز به خواستگاری زهرا آمده اند و من با زهرا در میان گذاشته ام. اما او به علامت نارضایتی، چهره خود را برگردانده است. اکنون خواستگاری تو را به اطلاع او میرسانم». پیغمبر نزد زهرا رفت و مطلب را با دختر عزیزش درمیان گذاشت، ولی زهرا(س) بر خلاف نوبتهای دیگر، چهره خود را برنگرداند و با سکوت، رضایت خود را اعلام کرد و پیغمبر اکرم تکبیرگویان از نزد زهرا بیرون آمد.
پینوشتها:
۱ . نظام حقوق زن در اسلام، شهید مطهری، ص ۹۶_۸۷
۲ . پیام زن، ش ۷۵، ص ۶۹، مقاله «ولایت بر دختر، اختلاف عرف و شرع»، آیت الله سیدمحمد حسین فضل الله.
سارا دختر بی سرپناه پایتخت است که اگر تا چند روز آینده جراحی نشود زندگیاش به پایان می رسد.
جام جم سرا: شاکیان که دختری 15ساله به نام نرگس و دختری 18ساله به نام تهمینه هستند اوایل سالجاری شکایت خود را مطرح کردند و خواستار مجازات دو پسر جوان شدند.
به نقل از شرق، تهمینه در اینباره گفت: «من و نرگس به یک مدرسه میرویم. مدتی قبل مقابل مدرسه با دو پسر جوان آشنا و سوار خودرو آنها شدیم. بعد از آن ارتباط ما ادامه پیدا کرد و با هم دوست بودیم تا اینکه چندی پیش آن دو ما را به خانه یکی از پسران دعوت کردند. وقتی به آنجا رفتیم دو پسر به ما تعرض کردند.»
دختر 15ساله نیز ضمن تایید گفتههای تهمینه ادعا کرد: «بعد از آن که دو پسر به ما تعرض کردند برای اینکه مشکلی برایشان پیش نیاید سعی کردند ما را آرام کنند. آنها گفتند با ما ازدواج خواهند کرد به همین دلیل ما آن زمان شکایتی را مطرح نکردیم و منتظر ماندیم تا آنها به قولشان عمل کنند اما خبری از خواستگاری و ازدواج نشد به همین دلیل تصمیم گرفتیم علیه آنها شکایت کنیم.» تحقیقات بعد از طرح این شکایت آغاز شد و ماموران با توجه به مشخصاتی که نرگس و تهمینه از متهمان داده بودند سراغ آنها رفتند اما فهمیدند یکی از دو متهم فرار کرده است. به این ترتیب یکی از پسران جوان بازداشت شد. او وقتی تحت بازجویی قرار گرفت اتهام تجاوز را رد کرد و گفت: «من و دوستم هیچ ارتباطی با این دختران نداشتیم و هرگز هم به آنها وعده ازدواج ندادیم آن دو به قصد اخاذی از ما چنین ادعایی را مطرح کردهاند و گفتههایشان به هیچ عنوان صحت ندارد.»
پسر جوان با وجود انکار اتهامش بازداشت شد و پرونده برای رسیدگی در اختیار قضات شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت. بنابر این گزارش رییس دادگاه دستور انجام تحقیقات تکمیلی را صادر کرده است تا حقیقت مشخص شود.
شنبه 6 اردیبهشت 1393 ساعت 13:05
تصویری از دختر سید حسن خمینی را نامه نیوز بازنشر کرده و نوشته: «این تصویری از سیده فرشته، دختر سیدحسن خمینی است». این تصویر را در ادامه ببینید.
جام جم سرا:
سرهنگ علی اصغر شیرمحمدی در تشریح جزئیات این حادثه گفت: روز گذشته واژگونی یک دستگاه سواری پراید به ماموران راهنمایی و رانندگی پلیس راه استان زنجان اعلام شد.
رئیس پلیس راه استان زنجان ادامه داد: بلافاصله ماموران راهنمایی و رانندگی پلیس راه به محل حادثه در اتوبان زنجان-قزوین اعزام شدند که در بررسیهای اولیه توسط کارشناسان پلیس راه مشخص شد در این حادثه یکی از سرنشینان پراید که پدر دختر جوان بوده به علت شدت برخورد و جراحات در دم جان باخته است.
به نقل از باشگاه خبرنگاران جوان، وی افزود: راننده جوان متاسفانه فاقد گواهینامه بوده و این عامل باعث بروز این حادثه تلخ و ناگوار شده است.
سرهنگ شیرمحمدی با اشاره به علت این حادثه خاطرنشان کرد: کارشناسان پلیس راه علت این حادثه را عدم توانایی در کنترل وسیله نقلیه از جانب راننده پراید اعلام کردهاند.
جام جم سرا:
چهار روز پس از مرگ «مریم» خانوادهاش بیش از آنکه داغدار باشند با معماهای متعددی درباره چگونگی مرگ او مواجهند و هنوز قانع نشدهاند که این دختر با وجود آشنایی به فن شنا غرق شده باشد. «مریم» دختر 32 سالهیی که حین فیلمبرداری از مراسم عروسی زوجی در یک باغ ویلا در دماوند به درون استخر کشاورزی افتاده براساس نظریه پزشکی قانونی به دلیل خفگی ناشی از ورود آب به ریههایش جان باخته است. معماهای پیشروی خانواده «مریم» وقتی پیچیدهتر میشود که هنوز هیچ مقام مسوولی توضیح قانعکنندهیی درباره حادثه به آنها نداده است. آنچه بر ابهامهای این مرگ افزوده تاخیر همراهان «مریم» برای تماس با پلیس و امدادگران است به گونهیی که حادثه حدود ساعت7:30 بعدازظهر روز جمعه روی داده و تماس با فوریتهای پلیسی 110 حدود ساعت 8:30 اعلام شده است.
پلیس چه گفت؟
سرهنگ «رضا ریوندی» فرمانده انتظامی شهرستان دماوند این خبر را به پایگاه اطلاعرسانی پلیس داد و گفت: متوفی در حالی که سعی داشت رویاییترین لحظات زندگی یک زوج جوان که سوار بر قایق خوشبختی در داخل استخر کشاورزی بودند را ثبت کند، بر لبه استخر کشاورزی رفته و با توجه به لغزندگی لبه استخر کشاورزی به درون آن سقوط کرد. فرمانده انتظامی شهرستان دماوند همچنین توضیح داده است: متاسفانه به علت عدم آشنایی متوفی به فن شنا و تلاشهای انجام شده وی جان خود را از دست داده است. با این حال خواهر مریم تاکید کرد: خواهرم شنا بلد بود و اتفاقا همین برای ما به سوال تبدیل شده که چرا خواهرم نتوانسته خودش را نجات دهد. خانم حسنی همچنین گفت: تاکنون به جز رییس و مالک آتلیهیی که خواهرم برای آن کار میکرد هیچ مقام مسوولی توضیحی به ما نداده است. آقای «ق» به ما گفته ساعت 7:30 این حادثه روی داد و همکار او که در محل بوده سعی کرده است خواهرم را نجات دهد ولی به ناگاه متوجه میشود او تقلا نمیکند و گویی سنگکوب کرده، رهایش میکند. خواهر مریم در این باره تاکید کرد: پزشکی قانونی در گزارش خود تایید کرد مرگ بر اثر ضربه مغزی یا سکته نبوده و صرفا به دلیل ورود آب به مجرای تنفسی رخ داده است.
چرا هیچکس کمک نکرد؟
براساس روایتی که آقای «ق» رییس مریم برای خانواده او بازگفته است روز حادثه عروس و داماد به همراه تیم فیلمبرداری که متشکل از آقای «ق»، مریم (متوفی) و همکارش که یک زن جوان بوده به باغ ویلایی در محدوده جاده وادان - کیلان از توابع شهر آبسرد رفتند.
آقای «ق» گفته است به دلیل آنکه عروس به هنگام فیلمبرداری معذب نباشد او به اتاقی در انتهای باغ رفته است. به غیر از این مرد یک کارگر که نگهبان باغ بوده نیز در محل حضور داشته است. آقای «ق» تعریف کرده است که مدتی بعد از ورود به باغ صدایی هیاهومانند شنیدم که فکر کردم از جایی دیگر است اما بعد متوجه شدم از طرف استخر کشاورزی است. براساس روایتی که این مرد برای خانواده مریم بازگفته وقتی او به کنار استخر کشاورزی رسیده مریم و همکارش در آب افتاده بودند و او از داماد تقاضا کرده که کتش را به او بده تا بتواند دستاویزی برای مریم درست کند اما داماد حاضر به همکاری نشده است. با وجود حضور داماد، آقای «ق» و کارگر باغ که سه مرد بودهاند هیچ کدام چوب یا وسیلهیی برای نجات مریم به کار نگرفتهاند. اما آقای «ق» در پاسخ به سوالی که خانواده مریم از او پرسیدهاند که چرا به آب نزدهیی، گفته است: من وقتی رسیدم مریم زنده نبود و این خودکشی بود و دیگر نجات دادن محسوب نمیشد. در همین حال ساعت وقوع حادثه7:30 اعلام شده است اما پلیس و نیروهای امدادی ساعت 8:30 از واقعه باخبر شدهاند. همچنین گفته شده که آتشنشانی دماوند حدود ساعت 9:30 در محل حاضر شده و در آن زمان هم تاکید کرده تجهیزات غواصی و نجات ندارد. تیم هلال احمر نیز اعلام کرده تجهیزات غواصی ندارد.
خانم حسنی خواهر مریم گفت: به خانواده ما ساعت 9 خبر دادهاند و تا همسرانمان به ما بگویند ساعت 11 شب شده بود. اگر همان زمان حادثه به ما خبرداده بودند ما زودتر از هر تیم دیگری به محل حادثه میرسیدیم.
برای جسد چهار میلیون تومان بدهید
وقتی دو تیم هلال احمر و آتشنشانی حاضر در محل اعلام کردند که توان و تجهیزات غواصی ندارند از آتشنشانی تهران کمک خواسته شد. این خواسته چون از حوزه عملیاتی آنها خارج بود تقاضایی مبنی بر پرداخت چهار میلیون تومان به خانواده مریم اعلام شد. خانواده مریم آن شب برای بیرون کشیدن جسد او که نیاز به یک کپسول هوا بالغ بر 500 هزارتومان و هزینه چهار میلیون تومانی عملیات آتشنشانی تهران بود اقدام کردند تا بالاخره حدود ساعت 11 جمعه شب آتشنشانان تهرانی جسد مریم را بیرون بکشند. تا آن زمان حدود پنج ساعت از زمان حادثه گذشته بود اما با این حال خانواده مریم اجازه دادند از استخوانهای آن مرحوم برای پیوند مغز استخوان استفاده شود.
عروس و داماد چه کردند؟
بر اساس روایتی که از این حادثه نقل شده است دو نفر با پلیس تماس گرفتهاند؛ کارگرباغ و رییس آتلیه یا همان آقای «ق». عروس و داماد به محض وقوع حادثه از محل خارج شده و به سوی تپه که به استخر کشاورزی مشرف بوده رفتند و شروع به کمک خواستن کردهاند. با این حال زمانی که نیروهای امدادی و پلیس در محل حاضر شدند خبری از عروس و داماد نبوده و آنها با این توجیه که مهمانها منتظرشان هستند نه کمکی در نجات مریم کردند و نه نیرویی برای کمک به محل آوردند. توضیح آقای «ق» نیز بر این نکته تاکید دارد که داماد وقتی او به محل حادثه رسیده حاضر نشده کت خود را بدهد. این درحالی است که خواهر مریم گفت: این داماد بود که اصرار داشت تصویربرداری در این محل صورت بگیرد.
استخر کشاورزی با عمق 14 متر
با گذشت چهار روز از زمان حادثه و در حالی که خانواده مریم پرسشهای بیپاسخ بسیاری دارند اما هنوز هیچ تحقیقی درباره چگونگی وقوع حادثه انجام نگرفته است. فیلم عروسی که میتوانسته آخرین لحظات سالم بودن مریم را نمایش دهد و از ابهامها بکاهد توسط ماموران به آقای «ق» تحویل داده شده است. استخر کشاورزیی که محل وقوع حادثه است تقریبا دریاچهیی است که کاربری غیر از شنا دارد و از جنس پلاستیک و به صورت محدب ساخته شده است. عمق این استخر کشاورزی بنا به گزارش امدادگران 14 متر است ولی در گزارشی که پایگاه اطلاعرسانی پلیس آن را منتشر کرده عمق آن 11 متر اعلام شده است. ساخت استخر کشاورزی به گونهیی است که حدود 50 تا 70 سانتیمتر ارتفاع از سطح زمین دارد. مریم مدتی قبل پدرش را از دست داده بود. او دختر چهارم خانوادهاش بود و بقیه اعضای خانواده را نیز خواهرانش تشکیل میدادند. حال خواهران و همسران آنها در حالی که روز شنبه را به خاکسپاری او گذراندند و درگیر مراسم سوگواری بودند امروز برای طرح شکایت در جهت بررسی این ماجرا اقدام میکنند.
روز گذشته سرهنگ ریوندی، فرمانده پلیس شهرستان دماوند تاکید کرد که باید پرونده را مطالعه کند تا جزییاتی از این حادثه بدهد.(اعتماد)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
چهار روز پس از مرگ «مریم» خانوادهاش بیش از آنکه داغدار باشند با معماهای متعددی درباره چگونگی مرگ او مواجهند و هنوز قانع نشدهاند که این دختر با وجود آشنایی به فن شنا غرق شده باشد. «مریم» دختر 32 سالهیی که حین فیلمبرداری از مراسم عروسی زوجی در یک باغ ویلا در دماوند به درون استخر کشاورزی افتاده براساس نظریه پزشکی قانونی به دلیل خفگی ناشی از ورود آب به ریههایش جان باخته است. معماهای پیشروی خانواده «مریم» وقتی پیچیدهتر میشود که هنوز هیچ مقام مسوولی توضیح قانعکنندهیی درباره حادثه به آنها نداده است. آنچه بر ابهامهای این مرگ افزوده تاخیر همراهان «مریم» برای تماس با پلیس و امدادگران است به گونهیی که حادثه حدود ساعت7:30 بعدازظهر روز جمعه روی داده و تماس با فوریتهای پلیسی 110 حدود ساعت 8:30 اعلام شده است.
پلیس چه گفت؟
سرهنگ «رضا ریوندی» فرمانده انتظامی شهرستان دماوند این خبر را به پایگاه اطلاعرسانی پلیس داد و گفت: متوفی در حالی که سعی داشت رویاییترین لحظات زندگی یک زوج جوان که سوار بر قایق خوشبختی در داخل استخر کشاورزی بودند را ثبت کند، بر لبه استخر کشاورزی رفته و با توجه به لغزندگی لبه استخر کشاورزی به درون آن سقوط کرد. فرمانده انتظامی شهرستان دماوند همچنین توضیح داده است: متاسفانه به علت عدم آشنایی متوفی به فن شنا و تلاشهای انجام شده وی جان خود را از دست داده است. با این حال خواهر مریم تاکید کرد: خواهرم شنا بلد بود و اتفاقا همین برای ما به سوال تبدیل شده که چرا خواهرم نتوانسته خودش را نجات دهد. خانم حسنی همچنین گفت: تاکنون به جز رییس و مالک آتلیهیی که خواهرم برای آن کار میکرد هیچ مقام مسوولی توضیحی به ما نداده است. آقای «ق» به ما گفته ساعت 7:30 این حادثه روی داد و همکار او که در محل بوده سعی کرده است خواهرم را نجات دهد ولی به ناگاه متوجه میشود او تقلا نمیکند و گویی سنگکوب کرده، رهایش میکند. خواهر مریم در این باره تاکید کرد: پزشکی قانونی در گزارش خود تایید کرد مرگ بر اثر ضربه مغزی یا سکته نبوده و صرفا به دلیل ورود آب به مجرای تنفسی رخ داده است.
چرا هیچکس کمک نکرد؟
براساس روایتی که آقای «ق» رییس مریم برای خانواده او بازگفته است روز حادثه عروس و داماد به همراه تیم فیلمبرداری که متشکل از آقای «ق»، مریم (متوفی) و همکارش که یک زن جوان بوده به باغ ویلایی در محدوده جاده وادان - کیلان از توابع شهر آبسرد رفتند.
آقای «ق» گفته است به دلیل آنکه عروس به هنگام فیلمبرداری معذب نباشد او به اتاقی در انتهای باغ رفته است. به غیر از این مرد یک کارگر که نگهبان باغ بوده نیز در محل حضور داشته است. آقای «ق» تعریف کرده است که مدتی بعد از ورود به باغ صدایی هیاهومانند شنیدم که فکر کردم از جایی دیگر است اما بعد متوجه شدم از طرف استخر کشاورزی است. براساس روایتی که این مرد برای خانواده مریم بازگفته وقتی او به کنار استخر کشاورزی رسیده مریم و همکارش در آب افتاده بودند و او از داماد تقاضا کرده که کتش را به او بده تا بتواند دستاویزی برای مریم درست کند اما داماد حاضر به همکاری نشده است. با وجود حضور داماد، آقای «ق» و کارگر باغ که سه مرد بودهاند هیچ کدام چوب یا وسیلهیی برای نجات مریم به کار نگرفتهاند. اما آقای «ق» در پاسخ به سوالی که خانواده مریم از او پرسیدهاند که چرا به آب نزدهیی، گفته است: من وقتی رسیدم مریم زنده نبود و این خودکشی بود و دیگر نجات دادن محسوب نمیشد. در همین حال ساعت وقوع حادثه7:30 اعلام شده است اما پلیس و نیروهای امدادی ساعت 8:30 از واقعه باخبر شدهاند. همچنین گفته شده که آتشنشانی دماوند حدود ساعت 9:30 در محل حاضر شده و در آن زمان هم تاکید کرده تجهیزات غواصی و نجات ندارد. تیم هلال احمر نیز اعلام کرده تجهیزات غواصی ندارد.
خانم حسنی خواهر مریم گفت: به خانواده ما ساعت 9 خبر دادهاند و تا همسرانمان به ما بگویند ساعت 11 شب شده بود. اگر همان زمان حادثه به ما خبرداده بودند ما زودتر از هر تیم دیگری به محل حادثه میرسیدیم.
برای جسد چهار میلیون تومان بدهید
وقتی دو تیم هلال احمر و آتشنشانی حاضر در محل اعلام کردند که توان و تجهیزات غواصی ندارند از آتشنشانی تهران کمک خواسته شد. این خواسته چون از حوزه عملیاتی آنها خارج بود تقاضایی مبنی بر پرداخت چهار میلیون تومان به خانواده مریم اعلام شد. خانواده مریم آن شب برای بیرون کشیدن جسد او که نیاز به یک کپسول هوا بالغ بر 500 هزارتومان و هزینه چهار میلیون تومانی عملیات آتشنشانی تهران بود اقدام کردند تا بالاخره حدود ساعت 11 جمعه شب آتشنشانان تهرانی جسد مریم را بیرون بکشند. تا آن زمان حدود پنج ساعت از زمان حادثه گذشته بود اما با این حال خانواده مریم اجازه دادند از استخوانهای آن مرحوم برای پیوند مغز استخوان استفاده شود.
عروس و داماد چه کردند؟
بر اساس روایتی که از این حادثه نقل شده است دو نفر با پلیس تماس گرفتهاند؛ کارگرباغ و رییس آتلیه یا همان آقای «ق». عروس و داماد به محض وقوع حادثه از محل خارج شده و به سوی تپه که به استخر کشاورزی مشرف بوده رفتند و شروع به کمک خواستن کردهاند. با این حال زمانی که نیروهای امدادی و پلیس در محل حاضر شدند خبری از عروس و داماد نبوده و آنها با این توجیه که مهمانها منتظرشان هستند نه کمکی در نجات مریم کردند و نه نیرویی برای کمک به محل آوردند. توضیح آقای «ق» نیز بر این نکته تاکید دارد که داماد وقتی او به محل حادثه رسیده حاضر نشده کت خود را بدهد. این درحالی است که خواهر مریم گفت: این داماد بود که اصرار داشت تصویربرداری در این محل صورت بگیرد.
استخر کشاورزی با عمق 14 متر
با گذشت چهار روز از زمان حادثه و در حالی که خانواده مریم پرسشهای بیپاسخ بسیاری دارند اما هنوز هیچ تحقیقی درباره چگونگی وقوع حادثه انجام نگرفته است. فیلم عروسی که میتوانسته آخرین لحظات سالم بودن مریم را نمایش دهد و از ابهامها بکاهد توسط ماموران به آقای «ق» تحویل داده شده است. استخر کشاورزیی که محل وقوع حادثه است تقریبا دریاچهیی است که کاربری غیر از شنا دارد و از جنس پلاستیک و به صورت محدب ساخته شده است. عمق این استخر کشاورزی بنا به گزارش امدادگران 14 متر است ولی در گزارشی که پایگاه اطلاعرسانی پلیس آن را منتشر کرده عمق آن 11 متر اعلام شده است. ساخت استخر کشاورزی به گونهیی است که حدود 50 تا 70 سانتیمتر ارتفاع از سطح زمین دارد. مریم مدتی قبل پدرش را از دست داده بود. او دختر چهارم خانوادهاش بود و بقیه اعضای خانواده را نیز خواهرانش تشکیل میدادند. حال خواهران و همسران آنها در حالی که روز شنبه را به خاکسپاری او گذراندند و درگیر مراسم سوگواری بودند امروز برای طرح شکایت در جهت بررسی این ماجرا اقدام میکنند.
روز گذشته سرهنگ ریوندی، فرمانده پلیس شهرستان دماوند تاکید کرد که باید پرونده را مطالعه کند تا جزییاتی از این حادثه بدهد.(اعتماد)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوما به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا:
"هنگلیس دورویال" نوجوان 15 ساله ، چهار سال پیش دچار یک تومور خوش خیم به اندازه یک نخود فرنگی درون سینوس های صورتش شد. این تومور طی این مدت رشد کرده و علاوه بر تغییر شکل صورت هنگلیس، دید چشم چپ وی را نیز گرفت.
28 آوریل، یک گروه سه نفره از جراحان بیمارستان کودکان "دختران پادشاه" در نورفورگ این بیمار را تحت جراحی های ترمیمی قرار دادند.
این جراحی به همت "عملیات لبخند" که یک خیریه بین المللی پزشکی کودکان است انجام شد. این خیریه ترتیب جراحی های ترمیمی کودکان مبتلا به لب شکری و کام شکافته را در کشورهای کم درآمد و متوسط درآمد می دهد.
دختر نوجوان پیش از جراحی امیدوار بوده است بتواند دوباره به آینه نگاه کرده و از نبود این تومور مطمئن شود.
جراحان می گویند این بیمار خوش شانس بوده که تومور به جمجمه اش رسوخ نکرده است با این حال احتمال بازگشت دید چشم چپ وی اندک است. در طول این جراحی استخوان فک چپ پایین اندکی تکه تکه جابجا شد.
این تومور زاویه داری فک پایین را تغییر داده است از این رو ممکن است این بیمار دوباره تحت جراحی های بعدی قرار بگیرد.
هنگلیس دورویال وقتی کلاس پنجم دبستان بود و تومورش طی یک سال دو برابر بزرگ تر شد، مجبور شد مدرسه را ترک کند.
وی می گوید به خاطر این تومور دوستانش را از دست داده و خواهر 14 ساله اش تنها دوستی است که دارد.(مهر)