دبیر کل خانه پرستاری ایران ضمن بیان درخواست رسیدگی جدی مسئولان به وضعیت پرستاران ، از ارسال سومین نامه سرگشاده به شخص رییس جمهور خبر داد.
ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات در ماه مبارک رمضان و پیرو اولین نامه سرگشاده به تاریخ 17/3/93 با امضاء الکترونیکی بیش از 24 هزار پرستار و دومین نامه سرگشاده به تاریخ 23/7/93 با امضاء الکترونیکی بیش از 17 هزار نفر پرستار و با عنایت به شرایط ویژه حاکم بر وزارت بهداشت و بازهم در راستای رسالت سازمانی که همان تلاش برای برخورداری مردم از حق سلامتی است، ناچار هستم سومین نامه سرگشاده را انشاء کنم. هرچند ممکن است از نظر موقعیت زمانی و سیاسی مناسب نباشد ولی امید است در برون رفت از وضعیت فعلی نظام بهداشت و درمان که به یک بحران شباهت پیدا کرده، مؤثر واقع شود.
خلاصه موارد اشاره شده در نامه های قبلی که شاید اگر به آن عنایتی می شد شاهد چنین وضعیتی پس از 2سال اجرای طرح تحول نظام سلامت نبودیم:
1- ایجاد زیر ساختی قوی قبل از اجرای طرح ملی تحول نظام سلامت برگرفته از الگوهای کشورهای موفق دنیا در حوزه سلامت و بومی سازی آن با تأکید بر سیاست های ابلاغی سلامت از سوی مقام معظم رهبری و سیاست ها و اسناد بالادستی.
2- در اولویت قرار گرفتن منافع و سلامت مردم در مقایسه با منافع گروهی خاص (مسأله ای که هم اکنون خلاف آن را شاهد هستیم).
3- بکارگیری و مشاوره صاحب نظران و کارشناسان حوزه اقتصاد بهداشت و درمان، مدیریت، جامعه شناسان و بیمه ها جهت کارآمد شدن طرح تحول نظام سلامت.
4- مشارکت همه گروه های ذینفع در نظام سلامت در تصمیم گیری، تصمیم سازی، برنامه ریزی، سیاست گذاریها و ...
5- پایش و نظارت مستمر بر طرح، توسط سیستم هایی خارج از حوزه بهداشت و درمان و استقرار سیستم حسابدهی مناسب برای طرح
6- ضرورت مدیریت تخصصی حرفه ای و قوی در رابطه با منابع هنگفت ده هزار میلیارد تومانی طرح تحول با توجه به ساختار پوسیده مدیریتی در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که احتمال هدر رفت منابع مورد انتظار بود.
جناب آقای دکتر روحانی
علیرغم این که انتظار می رفت حداقل دستور بررسی موارد فوق الذکر صادر شود تا شاید شاهد بسیاری از مشکلات فعلی نباشیم متاسفانه نه تنها به این موضوع توجهی نشد بلکه با فشار بر منتقدین و با برخوردهای غیر متعارف با اعتراضات زنجیره ای و بی سابقه در حوزه بهداشت و درمان، ایجاد فضای ارعاب، تهدید و اتخاذ شیوه های سلبی و حذفی و دور از شأن دلسوختگان بهداشت و درمان و از طرفی با بمباران تبلیغاتی گسترده و حتی انتقال اخبار و ابعاد گزینشی طرح به مراجع عظام تقلید و مسئولین عالی رتبه نظام، سعی شد طوری وانمود شود که این طرح صرفاً جهت حل مشکلات مردم در حوزه سلامت در حال اجرا است!
و حال بعد از دو سال از اجرای طرحی که با تحمیل هزینه های چندین هزار میلیارد تومانی به دولت و ملت و در شرایطی که مقام معظم رهبری تأکید بر اقدام به عمل اقتصاد مقاومتی دارند. این سؤالات مطرح می شود:
• این طرح به چه میزان به اهداف خود رسیده است؟
• آیا واقعاً پرداخت از جیب مردم کم شده است؟
• آیا مردم از خدمات بهداشتی و درمانی با کیفیت برخوردار شده اند؟
• آیا زیر میزی ها واقعاً حذف شده است؟
• چه تعداد از بیماران توسط متخصصین ویزیت، مداوا و یا عمل می شوند؟
• چه تعداد از اساتید در بیمارستان ها مقیم شده اند؟
• آیا خسارات به مردم نسبت به قبل کمتر شده است؟
• آیا تغییر رفتاری در ارائه دهندگان خدمات بهداشتی ایجاد شده است یا خیر؟
آنچه مسلم است نتیجه جواب سؤالات فوق الذکر با توجیهات و شعارهای قبل از اجرای طرح وزیر محترم بهداشت جهت جذب بودجه ده هزار میلیارد تومانی در سال مغایرت دارد و این مسأله را به وضوح همه می توانند قضاوت نمایند.
واما مهم ترین آثار زیان بار اجرای طرح تحول نظام سلامت:
1- تحمیل هزینه های چند هزار میلیارد تومانی از محل صرفه جویی هدفمند کردن یارانه ها، در شرایط سخت کشور و با کمترین اثر بخشی و در نتیجه تأثیر نامطلوب روی سایر بخش های حیاتی کشور و کاهش شدید توان مالی در جمعیت کثیر آسیب پذیر جامعه.
2- افزایش بی رویه خدمات القایی و مراجعات غیر ضروری به مراکز درمانی و در نتیجه کاهش و ضعف در رسیدگی به بیماران واقعی و نیازمند در مقایسه با قبل از اجرای طرح، جهت کسب درآمد بیشتر برای گروهی خاص.
3- ایجاد طبقه ای نو ظهور در نظام سلامت با افزایش دریافتی های چند ده و چند صد میلیون تومانی درماه در بخش دولتی و چند برابر آن در بخش خصوصی به دنبال اجرای طرح تحول و بروز نئولیبرالیسم و این در حالی است که بازنشستگان، کارگران و معلمان و حتی پرستاران با دریافتی 1 الی 2 میلیون تومان در ماه و در شرایط بسیار سخت گذران زندگی می کنند.
4- عدم توان تأمین منابع توسط بیمه ها و دولت و ایجاد معوقات چند ماهه برای وزارت بهداشت که باعث افزایش روند زیر میزی ها و کاهش انگیزه بقیه گروه ها شده است.
جناب آقای رئیس جمهور
اما در خصوص پرداخت های نجومی اگر در برخی از وزارتخانه ها، دستگاه ها و یا سازمان ها تعدادی انگشت شماری از افراد در بعضی از ماه ها دریافتی چند ده و شاید چند صد میلیون تومان در ماه داشته اند، این امر تعجب همگان را برانگیخته است حال آنکه به بهانه واقعی شدن تعرفه ها در مرحله سوم طرح تحول نظام سلامت در وزارت بهداشت نه تنها پرداخت های مستمر و ماهیانه چند ده میلیون تومانی به چند هزار نفر هیأت علمی به امری عادی تبدیل شده بلکه شاهد پرداخت های چند صد میلیون تومانی در ماه هم به تعداد زیادی از پزشکان هیئت علمی آن هم در بخش دولتی بوده که صحت این امر بدواً توسط مسئولین وزارت بهداشت انکار و پس از انتشار فیش های حقوقی چند میلیون تومانی در ماه در کمال تعجب اظهار میدارند دریافتی هایی از این دست (چند صد میلیونی) از شیر مادر هم حلال تر است، چون آن متخصصین در شهر مرزی خدمت می نمایند!. گفتنی است مجوز این شکل از پرداخت های نجومی که آن را حلال هم می دانند، در قالب طرح تحول نظام سلامت و به بهانه واقعی کردن تعرفه ها در دولت تدبیر و امید صادر شد.
عجیب است مگر آن افسر نیروی انتظامی که جان بر کف از مرزهای کشورمان حفاظت می نماید یا آن مقام قضایی در آن شهر مرزی که آن هم خطرات را به جان می خرد تا امنیت مردم تأمین شود و آیا آن پرستار، پزشک عمومی و بقیه کادر بهداشت در مقابل آن همه مسئولیت در بیمارستان چقدر دریافتی دارند؟!
جالب اینجاست که بیش از 90 درصد اقدامات مربوط به زایمان هایی که متخصصان مربوطه بابت آنها چند میلیون تومان در ماه دریافت کرده اند را ماماهای خدوم انجام داده و کمترین تأثیر را در این فرآیند، دریافت کنندگان چند صد میلیون تومانی دارند.
وحال این سؤال مطرح می شود که چرا بقیه خدمتگزاران و مسئولین در آن شهر مرزی دریافتی های کم ولی افرادی باید چند ده و یا چند صد میلیون تومان در ماه و چند میلیارد تومان در سال دریافتی داشته باشند؟!
جناب آقای رئیس جمهور
به دنبال اجرای طرح تحول نظام سلامت و با افزایش تا سقف 300درصدی تعرفه ها در بخش دولتی و از آن بدتر بخش خصوصی که در حقیقت دست اندرکاران و طراحان طرح تحول نظام سلامت بودند منابع هنگفتی که از محل صرفه جویی در هدفمند کردن یارانه ها و با خالی شدن سفره مردم از نیازهای اساسی و حیاتی که فقدان آنها موجب بیماری می شود، رقم های کلان و نجومی به جیب عده ای خاص سرازیر شد و از دل طرح تحول طبقه ای نو ظهور پدیدار شد که مراجعین و بیماران را صرفاً به چشم کالا و پول می بیند و نه یک انسان، و بقیه تیم بهداشت و درمان را هم به دید برده! و این در حالی است که مالکیت بیمارستان ها دولتی است، کارکنان و حتی خودشان از دولت حقوق دریافت می کنند و تجهیزات و هزینه های مختلف را نیز بیمارستان پرداخت می نماید ولی اینان با حضور حداقلی و کمترین تأثیر در روند درمان بیماران و صرفاً با ممهور کردن پرونده ها، دریافتی های اینچنینی دارند.
و از آن بدتر اینکه وقتی بحث پرداخت های چند ده میلیون تومانی مطرح می شود با کمال خودشیفتگی به جای پذیرش واقعیت ها و عذرخواهی از مردم بابت این همه هزینه کرد از جیب بیت المال از طریق سیستمی که به دلیل توجیهات نادرست امکان پرداخت های چند ده و چند صد میلیون تومانی را فراهم آورده است، با شکایت و ایجاد فضای تهدید در واکنش به انتشار فیش های نجومی و غیر متعارف و سرپوش گذاشتن و کتمان واقعیت و انکار این ارقام نجومی و با پنهان کردن حقایق سعی در فرافکنی دارند.
و جالب تر آنجاست که این افراد، برملا کنندگان فیش های حقوقی را توصیه به رعایت اخلاق می نمایند و از طرف دیگر تلویحاً تهدید به دست از کار کشیدن پزشکان از طرف بالاترین مقام اجرایی وزارت بهداشت نیز مطرح می شود و اعلام می نمایند که این پرداخت ها مبنای قانونی دارد ولی چگونگی قانونی کردن آن را اعلام نمی کنند که اگر تصویب کنندگان می دانستند که با تأییدشان این پرداخت های نجومی صورت میگیرد آیا بازهم رأی به تصویب می دادند یا خیر؟ و آیا این خود فریب نیست؟
متأسفانه مسئولان وزارت بهداشت از ارائه گزارشات خلاف واقع به سیستم های مختلف حتی حضرتعالی هم ابایی ندارند! برای نمونه کافی است مقرر فرمایید دریافتی های از منابع مختلف ( نه صرفاً فیش حقوقی ) همان رئیس دانشگاهی که در حضور حضرتعالی دریافتی وزیر محترم بهداشت را 8 میلیون تومان در ماه اعلام می نمایند بررسی کنند آن موقع تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
جناب آقای دکتر روحانی
پرستاران به عنوان مؤثرترین گروه در چرخه نظام سلامت که بیشترین خدمات بهداشتی درمانی را بدون چشم داشت به مردم عزیز ارائه می نمایند و به علت ماهیت شغلی بیشترین زمان را در کنار بیماران سپری نموده و در حقیقت عمیق ترین درک را از مشکلات بیماران و مردم داشته، بیشترین دغدغه را نسبت به سلامت مردم دارند. بنابراین جامعه بزرگ پرستاری کشور با شناخت همه جانبه از وضعیت نابه سامان موجود، میزان نارضایتی بیش از 96 درصدی ارائه دهندگان خدمات بهداشتی درمانی اعم از پرستاران، ماماها، پیراپزشکان، پزشکان عمومی،
کارکنان بهداشت و درمان و حتی بخشی از پزشکان متخصص را تهدیدی جدی برای نظام سلامت دانسته و این امر موجب به بن بست رسیدن سیاست های فعلی حاکم بر وزارت بهداشت می داند. لذا جهت نجات کشتی سلامت و پیشگیری از بحرانی تر شدن اوضاع بهداشت و درمان که قطعاً مردم متضرر اصلی آن خواهند بود، جامعه پرستاری کشور تقاضای عاجل برای رسیدگی به موارد مشروحه زیر را دارد:
1- اصلاح نظام پرداخت با تأکید بر سیاست های کلی ابلاغی سلامت از طرف مقام معظم رهبری با الگو برداری از کشورهای موفق دنیا در حوزه نظام سلامت و بر قراری عدالت در پرداخت ها جهت کاهش شکاف طبقاتی در بین گروه های پزشکی و شفافیت در پرداخت ها و توقف هرچه زودتر مرحله سوم طرح تحول نظام سلامت که در هیچ کجای دنیا بدین شکل سابقه ندارد.
2- تا زمان استقرار نظام پرداخت جدید، تعیین سقف حداکثر 15 میلیون تومان در ماه برای کلیه دریافتی های اعضای هیأت علمی، متخصصین و شاغلین در وزارت بهداشت و درمان و سازمان تأمین اجتماعی بر اساس شاخص های استاندارد متعارف.
3- سهولت در استفاده از تخصص های کمیاب پزشکی از سایر کشورهای توسعه یافته جهت شکست انحصار بازار پزشکی و بکارگیری متخصصین خارجی مورد نیاز در کشور که با هزینه های بسیار کمتر حاضر به خدمت هستند و افزایش سهمیه تخصص های کمیاب با عنایت به بیکاری هزاران پزشک عمومی ( جهت پاسخ به بهانه پرداخت های غیر متعارف به تخصص های کمیاب )
4- اجرای کامل قوانین بر زمین مانده در حوزه بهداشت و درمان برای همه گروه های نظام سلامت به ویژه در حوزه پرستاری و افزایش جذابیت های حرفه ای و کاهش موج مهاجرت،ترک شغل، تغییر شغل و خانه نشین شدن پرستاران.
5- واگذاری سکان مدیریت بیمارستان ها، دانشگاه های علوم پزشکی و وزارت بهداشت به صاحبان علم مدیریت مثل سایر کشورهای دنیا جهت مدیریت بهینه منابع با عنایت به تخصص، دانش و تجربه لازم در این حوزه و برون رفت از وضعیت نابه سامان و آشفتگی های مالی موجود.
امید است موارد فوق مورد عنایت حضرتعالی قرار گیرد تا در یک سال باقی مانده از دولت تدبیر و امید با تغییرات اساسی و بنیادین اثری ماندگار برای مردم و نظام سلامت به یادگار بماند.
محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار
به گزارش مشرق، بسیج دانشجویی دانشگاههای علومپزشکی تهران طی نامهای به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ضمن انتقاد از عملکرد ضعیف دولت در مقابله با سیاستهای کاهش جمعیت، خواستار اصلاح این قوانین و پیشگیری از بحران سالخوردگی پیش روی کشور و عواقب خطرناک آن شدند.
متن نامه بسیج داشجویی دانشگاههای علوم پزشکی تهران به این شرح اســت:
جناب آقای دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
با عرض سلام و احترام
چنانکه جنابعالی مستحضرید، کاهش بسیار شدید فرزند آوری خانوارهای ایرانی در دو دهه اخیر، سبب شده اســت که اکنون ایران یکی از سه کشور دنیا باشد که سریعترین حرکت به سمت مرزهای سالخوردگی جمعیت را دارد. بحث بحران جمعیت، همچنین از دغدغههای ویژه مقام معظم رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی به شمار میآید و ایشان بهکرات در این زمینه سخن گفتهاند، ازجمله اینکه فرمودهاند: «یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیت اســت» (1392.9.19)
بدینوسیله ما دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، از جنابعالی که متصف به تعهد هستید، 6 درخواست داریم که امید میرود با اجابت آنها، وضع جمعیت و بهداشت باروری مردم میهنمان به بهترین وجه سامان گرفته و جلوی بحران مخرب سالخوردگی جمعیت ایران اسلامی گرفته شود.
آقای دکتر هاشمی جنابعالی اخیراً گفتهاید: «مشکل زاد و ولد با تأکیدات رهبر معظم انقلاب و به شهادت مرکز ملی آمار و ثبتاحوال، در مسیر رسیدن به تعادل اســت»
اما خوب اســت که چند نکته را در این زمینه متذکر شویم:
اعلام دقیق نرخ باروری احتیاج به سرشماری دارد، حالآنکه از سال 1390 سرشماری جدیدی صورت نگرفته اســت؛ پس آنچه توسط رئیس مرکز آمار گفتهشده اســت که نشاندهنده افزایش قریب به یکدهمی در نرخ باروری اســت، میتواند زیر سؤال باشد.
افزایش نرخ باروری از 1.8 فرزند به 1.9، برفرض صحت، هرگز رقم قابلتوجهی به شمار نمیآید و همین افزایش نیز اگر با اقدامات جدی پشتیبانی نشود، باز در مسیر کاهش قرار خواهد گرفت؛ پس با این مقدار اندک افزایش در نرخ باروری، ابداً نمیتوان نتیجه گرفت که «مشکل زادوولد در مسیر رسیدن به تعادل اســت»
اخیراً یکی از مسئولین وزارت بهداشت که قریب به دو دهه از مجریان اصلی پروژه تحدید نسل در کشور بوده اســت، افزایش نرخ باروری از 1.8 به 1.9، ظرف چهار سال گذشته را توفیقی دانسته که به دلیل اجرای طرح تحول سلامت حاصلشده اســت. در اینجا به شما وزیر محترم توصیه میشود که از گرفتن تحلیل و آمارهای جمعیتی از اینگونه مدیران اجتناب نمایید، زیرا همین اشخاص بودند که «کاهش حیرت انگیز نرخ باروری در کشور از 6.4 فرزند به 1.8 ظرف دو دهه» را به مسئولان بلندپایه نظام اسلامی گزارش نکردند تا جایی که کشور در معرض خطر انقراض نسل قرار گرفت و اکنون نیز همین افراد هستند که بابت این افزایش محتمل یک دهمی ظرف چهار سال، طوری فریاد برآورده اند که گویا چه توفیقی حاصل و چه شاهکاری خلق شده اســت.
جناب آقای دکتر هاشمی، شما در مصاحبهای گفتهاید: «در زمینه افزایش جمعیت، وزارت بهداشت کمترین نقش را دارد» اما آیا جنابعالی میتوانید برای این تحلیل خود، شاهد و دلیلی بیاورید؟
آگاهی از پیشینه عملکرد وزارت بهداشت در بحث جمعیت و فعالیتهای بسیار گوناگون و گستردهای که در این زمینه داشته اســت بهخوبی نشاندهنده پتانسیل فوقالعاده وزارت متبوع شما برای فرهنگسازی درزمینه سیاستهای جدید جمعیتی اســت. اکنون برخی از فعالیتهای دو دهه گذشته وزارت بهداشت در راستای تحدید نسل را برای جنابعالی بر میشماریم و از شما میخواهیم که بفرمایید کدامیک ازاینگونه فعالیتها هستند که نمیتوانند در عرصه افزایش رشد جمعیت به کار گرفته شوند؟
پیگیری تصویب قانون تنظیم خانواده توسط برخی از مسئولین وزارت بهداشت، جلب حمایت مقامات مختلف سیاسی و مذهبی از استانداریها، فرمانداریها و شوراهای اسلامی گرفته تا بسیاری از روحانیون و ائمه جمعه و جماعات، به عرصه کشاندن عمده اقشار کارکنان وزارت بهداشت از جمله بهورزان، کارشناسان بهداشت خانواده، پزشکان، کارشناسان و کاردانان مامایی، دستیاران و متخصصان پزشکی اجتماعی و کارشناسان تنظیم خانواده برای پیشبرد تحدید نسل، شعار سازی برای تحدید نسل و درج شعارها بر روی محصول کارخانهها، سربرگ نامههای اداری، قبوض آب، برق و تلفن و ...، همکاری گسترده در جهت تحدید نسل با صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیروی انتظامی، کمیته امداد امام خمینی (ره)، حوزههای علمیه، بسیج، شهرداریها، بهزیستی، نهضت سوادآموزی، کارخانهها، جهاد کشاورزی و ...، تولید و توزیع گسترده محصولات متعدد آموزشی - رسانه ای در باب محاسن تحدید نسل از جمله پمفلت، جزوه آموزشی، مقاله، پوستر، پلاکارد، بنر، تراکت، کتاب، سی دی، فیلم، تیزر تبلیغاتی و ...، مصاحبههای متعدد مسئولان وزارت بهداشت با رسانههای مختلف پیرامون فواید تحدید نسل، آموزش دانش آموزان در مقاطع دبستان، راهنمایی، سوم دبیرستان و پیشدانشگاهی در ارتباط با ایدز و مفاهیم جمعیت و تنظیم خانواده، آموزش مربیان پرورشی، معلمان، کارشناسان تغذیه و بهداشت و مدیران مدارس، آموزش سربازان در حین خدمت، طلاب و روحانیون، کارمندان دولت و کارکنان بخش خصوصی، همکاری با سازمانهای مردمنهاد و ...
با توجه به این طیف گسترده از کارکردهای وزارت بهداشت در زمینه تحدید نسل آیا میتوان پذیرفت که این نهاد کمترین نقش را در پیشبرد سیاستهای جدید جمعیتی دارد؟
آقای دکتر هاشمی، ما دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور از جنابعالی میخواهیم که همانگونه که وزارت بهداشت در مسیر تحدید نسل به فرهنگسازی گسترده پرداخت، اکنون نیز با تمام قوا در مسیر جلوگیری از وقوع بحران کاهش باروری و سالخوردگی جمعیت وارد میدان شده، به تولید محتوا و محصولات رسانهای بپردازد، با مسئولین شهرها برای همسو شدن باسیاستهای جدید جمعیتی رایزنی کند و به آموزش و توجیه طیفهای مختلف مردم، مسئولین و نخبگان در راستای افزایش رشد جمعیت کشور همت گمارد. البته باکمال تأسف باید متذکر شد که مدیران و کارکنان وزارت متبوع شما، هنوز خود، آموزشی برای تشویق مردم به فرزند آوری ندیدهاند و معمولاً از پس پاسخگویی به آسانترین سؤالات و شبهات مردم در موردبحث جمعیت و فرزندآوری، برنمیآیند.
جناب آقای دکتر هاشمی متأسفانه، دستورالعملهای کنونی وزارت بهداشت در حیطه باروری سالم دارای نقایص و اشکالات متعددی اســت؛ از جمله اینکه:
از منابع غیر معتبر و دارای سوگیری برای تهیه این دستورالعملها استفادهشده اســت.
این دستورالعملها بهروز نیستند و برخی از منابع برای نگارش آنها، برای بیش از 15 سال پیش (سال 2000 میلادی) هستند.
این دستورالعملها توسط افراد متخصص تهیه نشدهاند. بهعنوان نمونه در دورههای گذشته، برای نگارش بخش مرتبط با وازکتومی (عقیمسازی دائمی در مردان)، از یک پزشک عمومی نظرخواهی شده اســت که در سایت خود افتخار میکند، در کمتر از بیست سال، 14000 مرد ایرانی را عقیم کرده اســت.
بعضاً در این دستورالعملها از کارکنان وزارت بهداشت خواستهشده اســت که عوارض خطرناک استفاده از وسایل ممانعت از بارداری را از مردم مخفی کنند.
در این دستورالعملها در خصوص عوارض غیر شایع ولی مهلک روشهای ممانعت از بارداری به مردم اطلاعرسانی نمیشود. بهعنوانمثال باوجودآنکه در منابع معتبر، سکته مغزی از عوارض مصرف قرصهای ضدبارداری شمرده میشود، هشداری بابت این خطر به مردم داده نمیشود و صرفاً به تذکر عوارضی از قبیل سردرد و حالت تهوع اکتفا میشود. این مسئله در مورد قرصهای ضدبارداری یاز و یاسمین بیشتر مسئلهزا اســت و باوجود خطرات اساسی مصرف آنها، قرصهای مزبور بهراحتی و بدون احتیاج به نسخه پزشک، برای عموم مردم قابل تهیه هستند.
در این دستورالعملها، برای برخی از روشهای ممانعت از بارداری، مزیت تراشیهای عجیب و بعضاً مضحکی صورت گرفته اســت. ازجمله اینکه بستن لوله، از عوامل احتمالی محبوب شدن مرد در خانواده شمردهشده اســت!
همچنین در این دستورالعملها به هیچیک از آثار مفید بارداری و شیردهی بر سلامت زنان اشارهای نشده اســت و بهعنوانمثال باوجود مستندات متعدد و معتبر علمی، اکنون عمده مردم نمیدانند که هرچه سن زن در باروری نخست کمتر باشد، احتمال ابتلای وی به سرطان سینه کمتر میشود. یا اینکه هرچه تعداد حاملگیها بیشتر باشد، احتمال ابتلا به فیبروم کاهش مییابد و همچنین شیردهی، احتمال سرطان دستگاه تناسلی و ابتلا به بیماریهای قلبی در زنان را کم میکند.
در این دستورالعملها بارداری چهارم به بعد و بارداری در سنین زیر 18 سالگی و بیش از 35 سالگی بهعنوان بارداری پرخطر معرفیشده اســت، درحالیکه اساساً شواهد علمی معتبری برای اثبات پرخطر بودن این بارداریها وجود ندارد. لطفاً از مدیران مربوطه بخواهید که اگر اسناد علمی معتبری برای این دو ادعا دارند، ارائه دهند وگرنه به مردم اطلاعرسانی کنند که: «بارداری چهارم به بعد و بارداری در سنین زیر 18 سالگی و بیش از 35 سالگی عموماً خطرناک نیستند و تنها در شرایط خاصی میتوانند خطرناک باشند که تشخیص آن بر عهده پزشک اســت و البته در موارد خطرناک نیز، میتوان با ارائه مراقبتهای ویژه، خطر بارداری و زایمان را به کمترین میزان رساند»
جناب آقای دکتر هاشمی، نکتهای که باید متذکر شد این اســت که: آخرین بازنگری وزارت بهداشت در مورد کتابچه «دستورالعمل روشهای پیشگیری از بارداری» در سال 1388 و پس از گذشت 5 سال از انتشار نسخه پیشین آن صورت گرفته بود، اما اکنون باگذشت بیش از شش سال از آن بازنگری و باوجود تغییر در سیاستهای جمعیتی نظام، هیچ تغییری در متون مزبور که معمولاً اهداف ضد جمعیت و بعضاً ضد سلامت را دنبال میکنند، صورت نگرفته اســت. این مسئله میتواند نمودی از مخالفت مدیران میانی شما باسیاستهای جدید جمعیتی تلقی شود؛ امری که متأسفانه شواهد متعددی نیز دارد.
متأسفانه اخیراً و در کمال ناباوری شاهد حذف یکجای بحث جمعیت از برنامه ششم توسعه بودیم. با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظلهالعالی در مقدمه و در بند 45 ام از سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، اجرای سیاستهای کلی جمعیت را از دولت محترم مطالبه کردهاند، از جنابعالی تقاضا میشود که پیگیر ارائه برنامهای عملی برای سیاستهای کلی جمعیت در برنامه ششم توسعه باشید.
متأسفانه پس از گذشت بیش از چهار سال از نخستین تذکرات مقام عظمای ولایت امام خامنهای مدظلهالعالی پیرامون بحران جمعیت، هنوز قانون خسارتزای تنظیم خانواده لغو نشده اســت. بدینوسیله از جنابعالی که وزیری کوشا و متعهد هستید، درخواست میشود که برای لغو کامل این قانون با مجلس شورای اسلامی رایزنی نمایید.
جناب آقای دکتر هاشمی، حکایت معضل عظیم سقطجنینهای غیرقانونی در کشور، قصه پرغصه ای اســت که دل هر انسانی را به درد میآورد. به قول مسئولین مربوطه در وزارت بهداشت، آمار سقطجنین در سال 1392، 256 هزار مورد بوده اســت که از این میان تنها 6 هزار مورد قانونی بوده اســت؛ یعنی آمار ارتکاب به سقطجنین غیرقانونی، سالیانه 40 برابر وقوع سقطجنین قانونی و قریب به 15 برابر تعداد کشتههای سالیانه مرتبط با تصادفهای جادهای اســت.
حال با توجه به این حقایق تلخ و اسفبار از شما وزیر محترم میپرسیم: وزارت بهداشت تاکنون برای کاهش آمار سقطجنین غیرقانونی در کشور چه کرده اســت؟ چرا وزارت بهداشت نحوهی منصرف ساختن مردم از ارتکاب این جنایت بزرگ را به دانشجویان و کارکنانش آموزش نمیدهد و چرا تربیتشدگان در نظام آموزشی وزارت بهداشت، خود در مطبها و بیمارستانهای کشور، جنایتی مانند سقطجنین غیرقانونی را مرتکب میشوند؟ آیا در زمینه آموزش اخلاق حرفهای به این افراد، کمکاری صورت نگرفته اســت؟ دفتر بازرسی وزارت متبوع شما چگونه میتواند سوء عملکرد خود را توجیه نماید، درحالیکه آمار ارتکاب به سقطجنین غیرقانونی، سالیانه 40 برابر وقوع سقطجنین قانونی اســت؟
بدینوسیله از شما درخواست میشود که برای کاهش آمار اسفبار جنایت سقطجنین در کشور که میتواند زمینهساز وقوع عذاب الهی باشد، سریعاً چارهاندیشی کنید.
نهایتاً از خداوند متعال توفیق جنابعالی و مجموعه تحت امر شما در عمل به دستورات نائب بر حق امام زمان (عج) را خواستاریم.
بسیج دانشجویی دانشگاههای امضاکننده:
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج)
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دندانپزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی
والسلام
به گزارش مشرق، بسیج دانشجویی دانشگاههای علومپزشکی تهران طی نامهای به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، ضمن انتقاد از عملکرد ضعیف دولت در مقابله با سیاستهای کاهش جمعیت، خواستار اصلاح این قوانین و پیشگیری از بحران سالخوردگی پیش روی کشور و عواقب خطرناک آن شدند.
متن نامه بسیج داشجویی دانشگاههای علوم پزشکی تهران به این شرح اســت:
جناب آقای دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
با عرض سلام و احترام
چنانکه جنابعالی مستحضرید، کاهش بسیار شدید فرزند آوری خانوارهای ایرانی در دو دهه اخیر، سبب شده اســت که اکنون ایران یکی از سه کشور دنیا باشد که سریعترین حرکت به سمت مرزهای سالخوردگی جمعیت را دارد. بحث بحران جمعیت، همچنین از دغدغههای ویژه مقام معظم رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی به شمار میآید و ایشان بهکرات در این زمینه سخن گفتهاند، ازجمله اینکه فرمودهاند: «یکی از خطراتی که وقتی انسان درست به عمق آن فکر میکند، تن او میلرزد، این مسئلهی جمعیت اســت» (1392.9.19)
بدینوسیله ما دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور، از جنابعالی که متصف به تعهد هستید، 6 درخواست داریم که امید میرود با اجابت آنها، وضع جمعیت و بهداشت باروری مردم میهنمان به بهترین وجه سامان گرفته و جلوی بحران مخرب سالخوردگی جمعیت ایران اسلامی گرفته شود.
آقای دکتر هاشمی جنابعالی اخیراً گفتهاید: «مشکل زاد و ولد با تأکیدات رهبر معظم انقلاب و به شهادت مرکز ملی آمار و ثبتاحوال، در مسیر رسیدن به تعادل اســت»
اما خوب اســت که چند نکته را در این زمینه متذکر شویم:
اعلام دقیق نرخ باروری احتیاج به سرشماری دارد، حالآنکه از سال 1390 سرشماری جدیدی صورت نگرفته اســت؛ پس آنچه توسط رئیس مرکز آمار گفتهشده اســت که نشاندهنده افزایش قریب به یکدهمی در نرخ باروری اســت، میتواند زیر سؤال باشد.
افزایش نرخ باروری از 1.8 فرزند به 1.9، برفرض صحت، هرگز رقم قابلتوجهی به شمار نمیآید و همین افزایش نیز اگر با اقدامات جدی پشتیبانی نشود، باز در مسیر کاهش قرار خواهد گرفت؛ پس با این مقدار اندک افزایش در نرخ باروری، ابداً نمیتوان نتیجه گرفت که «مشکل زادوولد در مسیر رسیدن به تعادل اســت»
اخیراً یکی از مسئولین وزارت بهداشت که قریب به دو دهه از مجریان اصلی پروژه تحدید نسل در کشور بوده اســت، افزایش نرخ باروری از 1.8 به 1.9، ظرف چهار سال گذشته را توفیقی دانسته که به دلیل اجرای طرح تحول سلامت حاصلشده اســت. در اینجا به شما وزیر محترم توصیه میشود که از گرفتن تحلیل و آمارهای جمعیتی از اینگونه مدیران اجتناب نمایید، زیرا همین اشخاص بودند که «کاهش حیرت انگیز نرخ باروری در کشور از 6.4 فرزند به 1.8 ظرف دو دهه» را به مسئولان بلندپایه نظام اسلامی گزارش نکردند تا جایی که کشور در معرض خطر انقراض نسل قرار گرفت و اکنون نیز همین افراد هستند که بابت این افزایش محتمل یک دهمی ظرف چهار سال، طوری فریاد برآورده اند که گویا چه توفیقی حاصل و چه شاهکاری خلق شده اســت.
جناب آقای دکتر هاشمی، شما در مصاحبهای گفتهاید: «در زمینه افزایش جمعیت، وزارت بهداشت کمترین نقش را دارد» اما آیا جنابعالی میتوانید برای این تحلیل خود، شاهد و دلیلی بیاورید؟
آگاهی از پیشینه عملکرد وزارت بهداشت در بحث جمعیت و فعالیتهای بسیار گوناگون و گستردهای که در این زمینه داشته اســت بهخوبی نشاندهنده پتانسیل فوقالعاده وزارت متبوع شما برای فرهنگسازی درزمینه سیاستهای جدید جمعیتی اســت. اکنون برخی از فعالیتهای دو دهه گذشته وزارت بهداشت در راستای تحدید نسل را برای جنابعالی بر میشماریم و از شما میخواهیم که بفرمایید کدامیک ازاینگونه فعالیتها هستند که نمیتوانند در عرصه افزایش رشد جمعیت به کار گرفته شوند؟
پیگیری تصویب قانون تنظیم خانواده توسط برخی از مسئولین وزارت بهداشت، جلب حمایت مقامات مختلف سیاسی و مذهبی از استانداریها، فرمانداریها و شوراهای اسلامی گرفته تا بسیاری از روحانیون و ائمه جمعه و جماعات، به عرصه کشاندن عمده اقشار کارکنان وزارت بهداشت از جمله بهورزان، کارشناسان بهداشت خانواده، پزشکان، کارشناسان و کاردانان مامایی، دستیاران و متخصصان پزشکی اجتماعی و کارشناسان تنظیم خانواده برای پیشبرد تحدید نسل، شعار سازی برای تحدید نسل و درج شعارها بر روی محصول کارخانهها، سربرگ نامههای اداری، قبوض آب، برق و تلفن و ...، همکاری گسترده در جهت تحدید نسل با صداوسیما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، نیروی انتظامی، کمیته امداد امام خمینی (ره)، حوزههای علمیه، بسیج، شهرداریها، بهزیستی، نهضت سوادآموزی، کارخانهها، جهاد کشاورزی و ...، تولید و توزیع گسترده محصولات متعدد آموزشی - رسانه ای در باب محاسن تحدید نسل از جمله پمفلت، جزوه آموزشی، مقاله، پوستر، پلاکارد، بنر، تراکت، کتاب، سی دی، فیلم، تیزر تبلیغاتی و ...، مصاحبههای متعدد مسئولان وزارت بهداشت با رسانههای مختلف پیرامون فواید تحدید نسل، آموزش دانش آموزان در مقاطع دبستان، راهنمایی، سوم دبیرستان و پیشدانشگاهی در ارتباط با ایدز و مفاهیم جمعیت و تنظیم خانواده، آموزش مربیان پرورشی، معلمان، کارشناسان تغذیه و بهداشت و مدیران مدارس، آموزش سربازان در حین خدمت، طلاب و روحانیون، کارمندان دولت و کارکنان بخش خصوصی، همکاری با سازمانهای مردمنهاد و ...
با توجه به این طیف گسترده از کارکردهای وزارت بهداشت در زمینه تحدید نسل آیا میتوان پذیرفت که این نهاد کمترین نقش را در پیشبرد سیاستهای جدید جمعیتی دارد؟
آقای دکتر هاشمی، ما دانشجویان بسیجی دانشگاههای علوم پزشکی کشور از جنابعالی میخواهیم که همانگونه که وزارت بهداشت در مسیر تحدید نسل به فرهنگسازی گسترده پرداخت، اکنون نیز با تمام قوا در مسیر جلوگیری از وقوع بحران کاهش باروری و سالخوردگی جمعیت وارد میدان شده، به تولید محتوا و محصولات رسانهای بپردازد، با مسئولین شهرها برای همسو شدن باسیاستهای جدید جمعیتی رایزنی کند و به آموزش و توجیه طیفهای مختلف مردم، مسئولین و نخبگان در راستای افزایش رشد جمعیت کشور همت گمارد. البته باکمال تأسف باید متذکر شد که مدیران و کارکنان وزارت متبوع شما، هنوز خود، آموزشی برای تشویق مردم به فرزند آوری ندیدهاند و معمولاً از پس پاسخگویی به آسانترین سؤالات و شبهات مردم در موردبحث جمعیت و فرزندآوری، برنمیآیند.
جناب آقای دکتر هاشمی متأسفانه، دستورالعملهای کنونی وزارت بهداشت در حیطه باروری سالم دارای نقایص و اشکالات متعددی اســت؛ از جمله اینکه:
از منابع غیر معتبر و دارای سوگیری برای تهیه این دستورالعملها استفادهشده اســت.
این دستورالعملها بهروز نیستند و برخی از منابع برای نگارش آنها، برای بیش از 15 سال پیش (سال 2000 میلادی) هستند.
این دستورالعملها توسط افراد متخصص تهیه نشدهاند. بهعنوان نمونه در دورههای گذشته، برای نگارش بخش مرتبط با وازکتومی (عقیمسازی دائمی در مردان)، از یک پزشک عمومی نظرخواهی شده اســت که در سایت خود افتخار میکند، در کمتر از بیست سال، 14000 مرد ایرانی را عقیم کرده اســت.
بعضاً در این دستورالعملها از کارکنان وزارت بهداشت خواستهشده اســت که عوارض خطرناک استفاده از وسایل ممانعت از بارداری را از مردم مخفی کنند.
در این دستورالعملها در خصوص عوارض غیر شایع ولی مهلک روشهای ممانعت از بارداری به مردم اطلاعرسانی نمیشود. بهعنوانمثال باوجودآنکه در منابع معتبر، سکته مغزی از عوارض مصرف قرصهای ضدبارداری شمرده میشود، هشداری بابت این خطر به مردم داده نمیشود و صرفاً به تذکر عوارضی از قبیل سردرد و حالت تهوع اکتفا میشود. این مسئله در مورد قرصهای ضدبارداری یاز و یاسمین بیشتر مسئلهزا اســت و باوجود خطرات اساسی مصرف آنها، قرصهای مزبور بهراحتی و بدون احتیاج به نسخه پزشک، برای عموم مردم قابل تهیه هستند.
در این دستورالعملها، برای برخی از روشهای ممانعت از بارداری، مزیت تراشیهای عجیب و بعضاً مضحکی صورت گرفته اســت. ازجمله اینکه بستن لوله، از عوامل احتمالی محبوب شدن مرد در خانواده شمردهشده اســت!
همچنین در این دستورالعملها به هیچیک از آثار مفید بارداری و شیردهی بر سلامت زنان اشارهای نشده اســت و بهعنوانمثال باوجود مستندات متعدد و معتبر علمی، اکنون عمده مردم نمیدانند که هرچه سن زن در باروری نخست کمتر باشد، احتمال ابتلای وی به سرطان سینه کمتر میشود. یا اینکه هرچه تعداد حاملگیها بیشتر باشد، احتمال ابتلا به فیبروم کاهش مییابد و همچنین شیردهی، احتمال سرطان دستگاه تناسلی و ابتلا به بیماریهای قلبی در زنان را کم میکند.
در این دستورالعملها بارداری چهارم به بعد و بارداری در سنین زیر 18 سالگی و بیش از 35 سالگی بهعنوان بارداری پرخطر معرفیشده اســت، درحالیکه اساساً شواهد علمی معتبری برای اثبات پرخطر بودن این بارداریها وجود ندارد. لطفاً از مدیران مربوطه بخواهید که اگر اسناد علمی معتبری برای این دو ادعا دارند، ارائه دهند وگرنه به مردم اطلاعرسانی کنند که: «بارداری چهارم به بعد و بارداری در سنین زیر 18 سالگی و بیش از 35 سالگی عموماً خطرناک نیستند و تنها در شرایط خاصی میتوانند خطرناک باشند که تشخیص آن بر عهده پزشک اســت و البته در موارد خطرناک نیز، میتوان با ارائه مراقبتهای ویژه، خطر بارداری و زایمان را به کمترین میزان رساند»
جناب آقای دکتر هاشمی، نکتهای که باید متذکر شد این اســت که: آخرین بازنگری وزارت بهداشت در مورد کتابچه «دستورالعمل روشهای پیشگیری از بارداری» در سال 1388 و پس از گذشت 5 سال از انتشار نسخه پیشین آن صورت گرفته بود، اما اکنون باگذشت بیش از شش سال از آن بازنگری و باوجود تغییر در سیاستهای جمعیتی نظام، هیچ تغییری در متون مزبور که معمولاً اهداف ضد جمعیت و بعضاً ضد سلامت را دنبال میکنند، صورت نگرفته اســت. این مسئله میتواند نمودی از مخالفت مدیران میانی شما باسیاستهای جدید جمعیتی تلقی شود؛ امری که متأسفانه شواهد متعددی نیز دارد.
متأسفانه اخیراً و در کمال ناباوری شاهد حذف یکجای بحث جمعیت از برنامه ششم توسعه بودیم. با توجه به اینکه رهبر معظم انقلاب امام خامنهای مدظلهالعالی در مقدمه و در بند 45 ام از سیاستهای کلی برنامه ششم توسعه، اجرای سیاستهای کلی جمعیت را از دولت محترم مطالبه کردهاند، از جنابعالی تقاضا میشود که پیگیر ارائه برنامهای عملی برای سیاستهای کلی جمعیت در برنامه ششم توسعه باشید.
متأسفانه پس از گذشت بیش از چهار سال از نخستین تذکرات مقام عظمای ولایت امام خامنهای مدظلهالعالی پیرامون بحران جمعیت، هنوز قانون خسارتزای تنظیم خانواده لغو نشده اســت. بدینوسیله از جنابعالی که وزیری کوشا و متعهد هستید، درخواست میشود که برای لغو کامل این قانون با مجلس شورای اسلامی رایزنی نمایید.
جناب آقای دکتر هاشمی، حکایت معضل عظیم سقطجنینهای غیرقانونی در کشور، قصه پرغصه ای اســت که دل هر انسانی را به درد میآورد. به قول مسئولین مربوطه در وزارت بهداشت، آمار سقطجنین در سال 1392، 256 هزار مورد بوده اســت که از این میان تنها 6 هزار مورد قانونی بوده اســت؛ یعنی آمار ارتکاب به سقطجنین غیرقانونی، سالیانه 40 برابر وقوع سقطجنین قانونی و قریب به 15 برابر تعداد کشتههای سالیانه مرتبط با تصادفهای جادهای اســت.
حال با توجه به این حقایق تلخ و اسفبار از شما وزیر محترم میپرسیم: وزارت بهداشت تاکنون برای کاهش آمار سقطجنین غیرقانونی در کشور چه کرده اســت؟ چرا وزارت بهداشت نحوهی منصرف ساختن مردم از ارتکاب این جنایت بزرگ را به دانشجویان و کارکنانش آموزش نمیدهد و چرا تربیتشدگان در نظام آموزشی وزارت بهداشت، خود در مطبها و بیمارستانهای کشور، جنایتی مانند سقطجنین غیرقانونی را مرتکب میشوند؟ آیا در زمینه آموزش اخلاق حرفهای به این افراد، کمکاری صورت نگرفته اســت؟ دفتر بازرسی وزارت متبوع شما چگونه میتواند سوء عملکرد خود را توجیه نماید، درحالیکه آمار ارتکاب به سقطجنین غیرقانونی، سالیانه 40 برابر وقوع سقطجنین قانونی اســت؟
بدینوسیله از شما درخواست میشود که برای کاهش آمار اسفبار جنایت سقطجنین در کشور که میتواند زمینهساز وقوع عذاب الهی باشد، سریعاً چارهاندیشی کنید.
نهایتاً از خداوند متعال توفیق جنابعالی و مجموعه تحت امر شما در عمل به دستورات نائب بر حق امام زمان (عج) را خواستاریم.
بسیج دانشجویی دانشگاههای امضاکننده:
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی شهید بهشتی
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی بقیهالله (عج)
بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی ایران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد پزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد دندانپزشکی تهران
بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم دارویی
والسلام