جام جم سرا به نقل از ایران: آنقدر تعریف و تمجید از دوستان و آشنایان شنیدهاند که دیگر باورشان شده که براستی باید برای جلوگیری از هدر رفتن استعداد خدادادی، آستینی بالا بزنند. همین انگیزه هم هست که تعدادی از آنها را راهی آن سوی مرزها میکند تا با شرکت در مسابقات خوانندگی، شانسشان را امتحان کنند؛ مسابقاتی که معمولاً در کشورهای همسایه ترتیب داده میشوند تا علاقهمندان داخل کشور را راحتتر به خود جلب کنند.
این علاقهمندان پر و پا قرص خوانندگی، البته هزینه علاقهمندیشان را هم میپردازند که شامل هزینه اقامت در کشور مورد نظر و شرکت در مسابقه است. وقت بازگشت هم دیگر آن آدم قبلی نیستند؛ برای خودشان برو و بیایی پیدا کردهاند و بین رفقا هم حسابی اسم درکردهاند. دیگر، میهمانی و جشنی نیست که برگزار شود و خواننده نوظهور، شمع محفلش نباشد.
این هنرنمایی البته قیمت خودش را هم دارد و بخشی از هزینه زندگی فرد را تأمین میکند، اما خواندن در مجالس کجا و خواننده ملی شدن کجا؟!
یکی از همانهایی که با سودای خواننده شدن در مسابقه خوانندگی شرکت کرده و اتفاقاً به مراحل بالا هم رسیده، اعتقاد دارد که صدا باید در خون آدم باشد: «خواننده، دهانش را که باز میکند معلوم میشود چه کاره است. بالاخره آنهایی هم که نشستهاند آنجا، کارشان همین است و تشخیص میدهند که چه کسی واقعاً مایه خوانندگی دارد. تعریف از خودم نباشد، من قبلاً هم میخواندم و صدایم را دوست داشتند اما آنجا که رفتم، دیگر مطمئن شدم که این، راه من است.»
اینها را که میگوید، غرور در صدایش موج میزند. میگوید: «قبل از اینکه در مسابقه شرکت کنم هم در مجالس میخواندم. آن وقتها 300-400 هزار تومان میگرفتم، حالا اما کمتر از 3 میلیون تومان برای هر مجلس نمیگیرم. البته اینجا شهرستان است و اگر تهران بودم، دستمزدم بیشتر از اینها بود.»
خواننده خوشاقبال دلش میخواهد آلبوم بیرون بدهد اما میگوید مراحلش خیلی سخت است و هزار جور دنگ و فنگ دارد. هزینهاش هم زیاد است که فعلاً در وسعش نیست.
البته خیلیها هستند که هزینه رسیدن به عشقشان یعنی خوانندگی را میپردازند. امیر یکی از آنهاست. 28ساله است و در کارگاه طلاسازی کار میکند. دیپلم ردی است و از 16 سالگی دارد کار میکند و به قول خودش، حالا زمانش رسیده که به عشقش برسد. تا همین حالا، 40 میلیون تومان خرج کرده که شامل پول آهنگساز، ترانهسرا، نوازنده و ضبط میشود. البته ضبط هنوز تمام نشده و با حساب ساعتی 40 هزار تومان برای ضبط، همچنین هزینه تکثیر و پخش آلبوم، دست کم به اندازه 20 میلیون تومان دیگر باید سر کیسه را شل کند که تقریباً تمام پس اندازش است، اما معتقد است که میارزد! میگوید: «از همین حالا، رفقا و فامیل، مدام سراغ آلبومم را میگیرند که چه زمانی وارد بازار میشود. خدا را چه دیدید، شاید هم آنقدر معروف شدم که دیگر طلاسازی را گذاشتم کنار و کلاً رفتم توی کار خوانندگی!»
جمله آخر را سعی میکند با شوخی بیان کند اما تهصدایش، نوعی اطمینان و امیدواری به آنچه میگوید، حس میشود.
آلبومهایی برای نخریدن!
وارد مغازه که میشوی، تا چشم کار میکند، سیدی و دیویدی است که کنار هم چیده شده؛ فیلمها و سریالها یک طرف هستند و بخش موسیقی هم طرف دیگر. یک قفسه هم به پرفروشها اختصاص داده شده که سندش را انگار ششدانگ به نام خوانندگان معروف زدهاند که آلبوم هایشان هفتهها همان جا، جا خوش میکند.
به غیر از تاپترینها، آلبومهای دیگر هم کم و بیش میفروشند. ترتیب چیدمانشان هم ظاهراً بر اساس معروفیت خوانندهشان است. اسمورسمدارترها با فاصله کمی از قفسه پرفروشها، قرار داده شدهاند و همینطور که قدم میزنی و به ته مغازه نزدیک میشوی، آلبومهای جور واجور با خوانندههای گمنام و ناشناخته، بیشتر به چشم میخورد.
«غیرمعروفها هم مشتری دارند؟!»
فروشنده، لبخند میزند و میگوید: «مشتریشان کجا بود؟! همین معروفها را هم بزور میخرند! الان همه دارند آهنگها را دانلود میکنند. ما خودمان از این کارها نمیکنیم اما به خیلی از سیدی فروشیها که سر بزنید، چندتا آلبوم محبوب را کردهاند توی یک سیدی و 3 هزار تومان میفروشند که فقط قیمت یک آلبوم است. البته آلبومهای 10 هزار تومانی هم داریم که اتفاقاً این روزها جزو پر فروشها هستند و خیلی هم خوب رویشان تبلیغ شده است. به هر حال خواننده شناخته شده است و چندین کنسرت برگزار کرده و کلی روی کارش وقت گذاشته و سرمایه پایش رفته است. این خوانندههای ناشناخته معمولاً عشق خوانندگی دارند. کارشان هم اصلاً این نیست. یکی دو آلبوم هم بیرون میدهند و میروند دنبال کارشان. آلبومهایشان هم معمولاً بین اقوام و دوستان پخش میشود و یا ته مغازهها میماند. البته گاهی خریدار هم دارند. بعضیها گاهی عشقشان میکشد که آلبومهای بینام و نشان را بخرند، اما تعداد این افراد کم است. به هرحال تفاوتی وجود دارد بین کسی که درس این کار را خوانده و زحمتش را کشیده با کسی که فقط دوست دارد بخواند!»
مهدی، سیدی فروش سیار هم در بساطش اصلاً آلبوم غیرمعروف پیدا نمیشود، چون به قول خودش، خریدار ندارد. پاتوقش خیابان منوچهری و جمهوری است. کاسبهای محل او را میشناسند. با ساز و نوا نزدیکت میشود. در چرخ دستیاش دستگاه پخش سیدی دارد که رهگذران را به ترانهای میهمان میکند: «تورو آرزو نکردم ته تنهایی جاده.... آخه حتی آرزوتم واسه من خیلی زیاده...»
میگوید: «جزو پر فروشهاست. اصلاً به دل مینشیند. یک آقای پیری داشت از پهلویم رد میشد، ایستاد و گوش داد و بعد گفت، یکی از این به من بده. حتی اسم خواننده را هم نمیدانست. به هرحال کارش درست است دیگر. هرکس اینجوری باشد، معروف میشود. البته شانس هم میخواهد!»
رایگان خواننده شوید!
عنوان «خوانندگی رایگان» آنقدر درشت بالای آگهی درج شده که بدون هیچ تلاشی میتوانی آن را حتی از فاصله چند متری بخوانی. آگهی، جای خوبی هم نصب شده؛ روبهروی تئاتر شهر؛ جایی که یک جورهایی پاتوق هنردوستان است که بینشان حتماً علاقه مندان خوانندگی هم پیدا میشوند.
با وعده رایگان بودن و اسپانسرینگ، جوانها را برای تست صدا میکشانند و وقتی حسابی اعتمادشان را جلب کردند، از علاقهشان سوءاستفاده میکنند و کلاه سرشان میگذارند |
آگهی به علاقهمندان خوانندگی مژده میدهد که میتوانند شانس خود را امتحان کنند و بعد از پذیرفته شدن در تست صدا که آن هم رایگان است، جهت انجام تمامی مراحل تولید و واگذاری، به شرکتهای مجاز پخش معرفی شوند و باز هم تأکید میکند که انجام تمامی مراحل خوانندگی کاملاً رایگان است! در ضمن فقط متولدین 62 تا 75 میتوانند برای تست صدا و باقی مراحل کار مراجعه کنند. زیر آگهی هم یک شماره تلفن همراه به چشم میخورد.
با شماره ایرانسل که تماس میگیری، مردی میانسال از آن طرف جوابت را میدهد. میگوید: «برای خودتان میخواهید؟»
«نه، برادرم خوانندگی را دوست دارد.»
مرد میگوید: «میتواند برای تست صدا بیاید. اگر قبول شد، باقی مراحل را اعلام میکنیم.»
آدرس را میگوید و قبل از اینکه منتظر جملهای باشد، تلفن را قطع میکند.
زحمت مراجعه برای تست صدا را مسئول یکی از مؤسسات مجاز موسیقی، با توضیحاتی که در این باره میدهد، کم میکند: «آگهیهایی به این شکل زیاد هستند. با وعده رایگان بودن و اسپانسرینگ، جوانها را برای تست صدا میکشانند و وقتی حسابی اعتمادشان را جلب کردند، از علاقهشان سوءاستفاده میکنند و کلاه سرشان میگذارند. در این آگهیها معمولاً بجز یک شماره تلفن همراه، هیچ نام و نشان دیگری دیده نمیشود. اینها افراد را با بهانه رایگان بودن، جلب میکنند و وقتی فرد، به قول خودشان در تست صدا پذیرفته شد، برای انجام مراحل اولیه، مبالغی را از او میگیرند که البته قرار است در صورت موفقیت، چند برابرش به او بازگردانده شود. مراحل کار به ظاهر آغاز میشود و جوان علاقه مند، مبلغی را هم بابت آن پرداخت میکند اما غافل از اینکه، این توری است که از سوی مؤسسه قلابی پهن شده تا اسباب کلاهبرداری ازآنها شود.»
او ادامه میدهد: «در مؤسسات مجاز مثل مؤسسه ما، همه چیز حساب و کتاب دارد. اولاً تست صدا رایگان نیست و 10 هزار تومان بابت آن از متقاضی دریافت میشود؛ برای آلبوم اول هم مبالغی را باید پرداخت کند که البته با توجه به کیفیت کار متفاوت است. برای آهنگها از یک و نیم تا سه و نیم میلیون تومان برای هر آهنگ و پکیج آلبوم هم از 5/13 تا 30 میلیون هزینه میشود. البته مؤسسه بخش زیادی از این هزینه را پرداخت میکند و در ازای این کار به مدت 3 سال با خواننده قرارداد میبندد که بر اساس آن 90 درصد سود ناشی از فروش آلبومها یا برگزاری کنسرت، به مؤسسه میرسد. این کار برای ما ریسک است. ممکن است خوانندهای بعد از آلبوم اول با شکست مواجه شود و قید کار را کلاً بزند. بعضی خوانندهها هم بخت یارشان میشود و با همان آلبوم اول، گل میکنند و بین مردم محبوب میشوند که به هر حال به نفع ماست، چرا که سکوی پرش خواننده شدهایم.»
البته هستند کسانی هم که مثل طلاساز جوان، خودشان میشوند اسپانسر خودشان و گاه هر چه در بساط دارند و ندارند، خرج علاقه شان به خوانندگی میکنند. تعدادشان هم کم نیست؛ همانهایی که سودای خوانندگی در سر دارند و رؤیای شهرت، به این راحتیها از سرشان بیرون نمیرود. (مریم طالشی)
اکنون دیگر از کاشت انواع پروتزها و الماسها در نواحی مختلف صورت تا تیز کردن نوک گوشها در کلینیکهای زیبایی بوفور انجام میشود. چرا این روزها جراحی بینی یا دیگر جراحیهای زیبایی آن چنان طرفدار دارد که ایران را به رتبه بیشترین جراحیهای زیبایی در جهان ارتقا داده است؟ به نظر شما ایرانیها ویژگیهای خاصی دارند؟ آیا بینی ایرانیها نسبت به آدمهای دیگر کشورها بزرگتر است؟ آیا ایرانیها زشتتر، چاقتر و غیرجذابتر از افراد دنیا هستند؟ آیا جراحان ایرانی مهارت بیشتری دارند؟ آیا ایرانیها ثروت بیشتری دارند؟
زن روز مینویسد: اگر بخواهیم نگاهی دقیقتر، تخصصیتر و کمتر عامیانه و بیشتر علمی به این مسئله داشته باشیم با پاسخهای جالبی رو به رو میشویم. پاسخهایی که به ما میگوید در بسیاری موارد ریشه این عملهای زیبایی، نه به علت نقص در آفرینش است و نه به علت ثروت زیاد بلکه به عواملی مانند نوع شخصیت، دوران کودکی، مکانیسمهای دفاعی و تصور بدنی افراد از خود بر میگردد. در این مطلب، به بررسی برخی از این عوامل و رابطه آنها با عملهای زیبایی میپردازیم.
دوران کودکی و تصورات بدنی
در یکی از تحقیقات انجام شده محققان به این نتیجه رسیدند که تصور بدنی پدید آمده در بین زنان، به الگوهای رفتاری موجود در خانواده در دوران کودکی برمی گردد که در ادامه موارد آن را بیان میکنم:
الف- الگوی رفتاری تحقیرآمیز
«از دوره کودکی چیزی که خاطرم هست عیبی بوده که توی خانه به من نسبت داده میشد. مثلا چون چشمای من کشیده است به من میگفتند چشم ژاپنی! یا چون بینی بزرگی داشتم به من میگفتن: دماغ گنده! خب من که خالق ظاهر خودم نبودم با این حرفا سرخورده میشدم و هر چقدر بزرگتر میشدم این عیب هم بزرگتر میشد و فکرش هم بیشتر!»
این مطلب نقل قولی بود از یک دختر جوان که تحت عمل جراحی قرار گرفته بود! بله در واقع بیان نازیباییها توسط اطرافیان باعث میشود تا فرد اعتماد به نفسی را که برای دوره زندگیاش لازم دارد به دست نیاورد و حتی نتواند چنین اعتماد به نفسی را از منابع دیگر مانند پیشرفت در زمینههای تحصیلی یا تقویت نقاط مثبت رفتاری به دست بیاورد. همین طعنه و کنایهها حتی اگر مستقیما به خود فرد هم گفته نشود باعث میشود تا فرد نسبت به خودش بسیار حساس شود و نوعی تصور آرمانگرایانه به ظاهر خویش پیدا کند، تصوری که ممکن است وی را به تخت بیمارستان و عملهای جراحی و تبعات بعدی آن بکشاند!
ب- الگوی رفتاری تفاوت جنسیتی
احتمالا تفاوتهای رفتاری والدین و جامعه نسبت به جنس دختر و پسر یکی از عواملی است که میزان جراحیهای زیبایی را در زنان ۹۵ درصد و در مردان ۵ درصد کرده است! برای مثال تحسین دختر به خاطر زیبایی محبت به دخترها به خاطر موهای بلند و چشمان رنگی نگرانی والدین از زیبا نبودن دختر، صدا کردن دختران براساس القابی که بر تواناییها و استعدادها تاکید دارد. در واقع تمام این نکات ریز باعث میشود یک دختر بیشتر از آنکه خود را با تواناییها و مهارتهایش بسنجد با زیباییاش مورد قضاوت قرار دهد و البته فرقی ندارد که دختری زیبا باشد یا زشت باشد! چرا که اگر زیبا باشد با دادن امتیازهای مختلف و محبتهای بیش از اندازه به او زیباییاش را برایش مهمترین حسن جلوه میکنند و اگر زشت باشد با طعنهها و کنایههای مختلف و بیتوجهیها زشتیاش را برایش بزرگترین عیب و ننگ میکنند.
ویژگیهای شخصیتی
برخی تحقیقات هم به این سوال پرداختهاند که آیا کسانی که تحت عمل زیبایی قرار میگیرند نسبت به افراد دیگر از شخصیتهای خاصی برخوردار هستند یا خیر؟! در نتایج تحقیقات این نتیجه به دست آمد که سه تیپ شخصیتی نمایشی، وسواسی- کمال گرا و شخصیت خودشیفته احتمالا بیشتر از دیگر افراد، متقاضی عملهای زیبایی هستند.
خودشیفتگی:
برخی از افرادی که تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند افرادی خودشیفته بودند! خودشیفته به کسانی گفته میشود که به صورت اغراق آمیز متوجه ظاهرشان هستند و مشغولیت اغراق آمیزی با تصویر خود دارند.
شخصیت نمایشی:
شخصیت نمایشی به افرادی گفته میشود که تمایل شدیدی به اغواگری و خودنمایی دارند و معمولا لباسهایی میپوشند که بیشترین توجه و نگاه را به سوی خود جذب کنند و به گونهای رفتار میکنند که افراد آنها را خوش صحبت و با محبت تصور میکنند!
شخصیت وسواسی و کمالگرا:
درصد قابل توجهی از شرکت کنندگان این تحقیق که در واقع متقاضیان جراحی زیبایی بودند دارای شخصیت وسواسی بودند.
مکانیسمهای دفاعی
برخی تحقیقات هم به این موضوع پرداختند که آیا مکانیسمهای دفاعی افرادی که تحت جراحیهای زیبایی قرار میگیرند نسبت به افراد عادی متفاوت است یا خیر؟ در پاسخ به این سوال باید گفت که نتایج تحقیقات نشان داده است سبک دفاعی اغلب این افراد از نوع روان آزرده است یا به عبارت دیگر این افراد در مبارزه با تنشها و ناکامیهای زندگی به دنبال راههای غیرمنطقی هستند که معمولا جراحیهای زیبایی یکی از همین راه حلهای غیرمنطقی و نادرست است.
وضعیت تاهل
همچنین کسانی که مجرد هستند بیشتر از کسانی که متاهل هستند به سراغ جراحیهای زیبایی میروند و به نظر میرسد علت آن در این مسئله باشد که افراد متاهل به دلیل دریافت حمایتهای اجتماعی بیشتر از سوی همسر یا خانواده همسر احساس ارزشمندی بیشتری میکنند و کمتر نسبت به بدن و تصور بدنی خود حساس هستند. بنابراین میتوان گفت که یکی از راههای کاهش این نوع عملها افزایش میزان حمایت اجتماعی و احساس ارزشمندی افرادی باشد که اعتماد به نفس زیادی ندارند که البته باید به این نکته توجه داشت که دادن احساس ارزشمندی به جوانان یا نوجوانان نباید از طریق تحسین صورت آنها باشد بلکه این تحسینها باید به سیرت یا ارزشهای درونی، شایستگیها، مهارتها و استعدادهای فرد منحصر شود.
عواقب درمان
برخی از متقاضیان درمانی آنقدر شور و هیجان برای عملهای زیبایی دارند که معمولا به عواقب بعدی آن بیتوجه هستند عواقبی مانند:
افسردگی بعد از عملهای زیبایی:
معمولا بعد از فروکش کردن هیجان و شور و اشتیاق عمل رخ میدهد.
مسائل پیش بینی نشده:
کبودیها و مسائل پیش بینی نشده دیگر، ممکن است به مدت چندین هفته تا چند ماه فرد را درگیر کند یا او را برای عمل دوم یا سوم مجبور کند.
دور شدن از محیط کار و دوستان:
کبودیهای حاصل از عمل بسیاری از افراد را مجبور میکند تا برای مدت معینی حداقل تا هنگام بهبودی کامل، از اطرافیان، دوستان و همکارانشان فاصله بگیرند.
استرس و فشار روحی:
وجود عواقب غیرقابل پیش بینی و همچنین مخارج سنگین این قبیل عملها باعث ایجاد فشار و استرس زیادی میشود، درست زمانی که فرد از نظر جسمی و روحی به آرامش و استراحت احتیاج دارد.
پذیرفته نشدن:
دست آخر اینکه معمولا بعد از عمل سیل عظیمی از اظهارنظرها و انتقادها به سمت فرد روانه میشود که مثلا سمت چپ صورت نسبت به سمت راست کج شده! نوک بینی خوب نشده! بهتر از این هم میتوانست عمل کند! و... همه اینها باز هم فرد را دچار استرس میکند و علاوه بر تمام اینها ممکن است بعد از عمل شخص نتواند با چهره جدیدش کنار بیاید و نتواند خودش را بپذیرد یا اینکه اطرافیان نتوانند ظاهر جدید او را قبول کنند. درنتیجه فرد مجبور است راهی مطب روانشناسان شود! (خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
با این حال همچنان عمل زیبایی بینی در صف مقدم جراحیهای زیبایی، ذهن بسیاری را حتی از دوران نوجوانی و پیش از رسیدن به سن و شرایط فیزیکی مناسب برای انجام این نوع جراحی درگیر میکند. در حالی که در بسیاری موارد واقعا به انجام این نوع عمل جراحی نیازی نیست یا حتی انجام آن شخص را با عوارض جبرانناپذیری از حیث سلامت مواجه میکند.
به همین دلیل پای صحبت دکتر محسن نراقی، رئیس انجمن تحقیقات راینولوژی، عضو آکادمی جراحان زیبایی آمریکا و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نشستیم که از آن دست جراحان پلاستیک است که اعتقاد دارد اگر انتخاب صحیح بیمار در انجام جراحی زیبایی صورت نگیرد تا آخر عمر، فرد دچار مشکل خواهد بود. مروری بر این گزارش نهتنها به تصمیمگیری درست برای دست یافتن به بهترین نتیجه از انجام عمل زیبایی بینی کمک میکند، بلکه شاید تلنگری باشد بر پزشکانی که با دلسوزی کمتری مراجعهکنندگانشان را زیر تیغ جراحیهای زیبایی میبرند.
با جراحی بینی، زیباتر نمیشوید
بخشی از مسئولیت انتخاب درست بیمار با پزشک است. یعنی هر فردی که برای زیبایی مراجعه میکند از سوی پزشک متخصص بررسی میشود تا معلوم شود این فرد کاندیدای جراحی است یا نه؟
هیچ جراحی نباید هر فرد مراجعهکننده برای زیبایی را بدون در نظر گرفتن اصول زیباییشناسی تحت عمل جراحی قرار دهد. یعنی باید ببینیم این عمل جراحی به فرد کمک میکند یا نه. آیا واقعا فرد با این عمل زیباتر میشود. آیا درخواستی که دارد منطقی است. مسلما نباید فردی را که بینیاش اصلا بزرگ نیست و میگوید میخواهم بینیام کوچک شود، عمل کرد.
همچنین کسی را که مشکل اصلی زیبایی صورتش عقب بودن زیاد چانه است ولی فکر میکند بینیاش اشکال دارد را نباید تحت عمل جراحی بینی قرار داد، چون اشکال اصلی زیبایی صورتش که همان چانه است، همچنان باقی است و ممکن است نمایانتر نیز بشود.
لزومی به عملهای متعدد نیست
انجام جراحیهای متعدد روی یک ناحیه مثل صورت، هم ریسک جراحی را بالا میبرد و هم نتیجه نهایی را تحت تاثیر قرار میدهد. در مواردی که بیمار چند درخواست جراحی زیبایی دارد بهتر است ابتدا پزشک متخصص، آنالیز دقیق زیباییشناسی در مورد وی انجام دهد و براساس آن ابتدا از اولویت جراحی اول شروع شود. در بسیاری موارد، پس از اصلاح مهمترین مشکل، اجزای صورت آنچنان با هم هماهنگی پیدا میکنند که دیگر لزومی به انجام عملهای متعدد نیست.
نیمی از متقاضیان به عمل زیبایی نیاز ندارند
جالب است بدانید بیش از 50 درصد از متقاضیان جراحی بینی به این جراحی نیاز ندارند . در افرادی که خود تصور میکنند بینیشان دچار اشکال است، بینیشان در تناسب قابل قبولی با اجزای دیگر صورت قرار دارد و اگر نقصانی هم در زیبایی صورت شان باشد بینی در این میان گناهکار نیست و نباید آن را به تیغ جراحی سپرد. چنین افرادی در صورت جراحی، به احتمال زیاد، زیبایی نسبی قبل از عمل خویش را از دست خواهند داد.
تحت تاثیر دیگران نباشید
در گروهی از متقاضیان نیز بینی ایرادهایی جزئی دارد، اما خود این عده مشکلی با آن ندارند و اساسا تا پیش از آن که اطرافیانشان به این موضوع اشاره کنند، هرگز سودای جراحی بینی نداشتهاند و اصرار و القای مداوم اطرافیان آنها را به تخت جراحی نزدیکتر میکند.در عدهای نیز، به سبب ساختار خاص بینی به محض جراحی و دستخوردگی، احتمال بروز مشکلات تنفسی به میزان قابل ملاحظهای افزایش مییابد. در مورد این افراد، به سبب ریسک بالای تنگ شدن مجاری تنفسی و مشکلات دیگر، انجام جراحی به صلاح نیست.
بینی سفارشی ، رویایی بیش نیست
در متقاضیانی که شخصیتهای ایدهآل طلب دارند یا به تعبیر دیگر، توقع یک صورت تمام و کمال و بینقص دارند یا میخواهند بینیشان به شکل بینی فلان هنرپیشه تغییر شکل پیدا کند، جراحی قطعا به صلاح نیست.
جراحی بینی، امری سفارشی نیست که بیمار سفارش یک مدل مشخص را به پزشک بدهد و بعد از عمل آن را تحویل بگیرد. در این دسته افراد باید با مشاورههای روانشناختی تصور ذهنی و توقعات فرد را از خود اصلاح کرد. افرادی که به صورتی کاملا هیجانی و تحت تأثیر مد و القائات جامعه ناگهان و بسرعت تصمیم به انجام جراحی میگیرند معمولا بعد از عمل، به همان سرعت از کرده خود پشیمان میشوند.
بینی زیبا در چهره ای نازیبا
برخی متقاضیان نیز دچار نقصان در زیبایی هستند، اما بررسی و معاینه جراح آشکار میکند علت عمده این نقصان، عضو یا اجزایی غیر از بینی است و به واقع شاید بینی کمترین نقش را در کمبود زیبایی نسبی این افراد داشته باشد.
نوع بافت بینی هم در تصمیم جراحی موثر است. گروهی از متقاضیان دارای پوست بینی خیلی نازک یا خیلی ضخیم هستند. این عده نیز برای جراحی مناسب نیستند، چراکه به سبب جنس پوست خود، تبعات منفی در نتیجه جراحی پدید خواهد آمد.
همیشه به تیغ جراحی نیاز نیست
ابتدا باید فرد مراجعهکننده برای جراحی بینی از نظر زیبایی مورد آنالیز قرار بگیرد و بعد به وی پیشنهاد شود چه کارهایی ممکن است چهرهاش را زیباتر کند.
چه بسا حتی تزریق ساده یک فیلر برای فرد موثرتر از جراحی باشد و انجام یک روش غیرجراحی، زیبایی بیشتری را برای وی به ارمغان آورد.
جراح پلاستیک باید دلسوز باشد تا با مشاوره و راهنمایی صحیح بتواند بیمارانی را که به جراحی نیاز ندارند از جراحی غیرضروری نجات دهد یا جایگزینهای بهتر را پیشنهاد کند. این دقت موجب میشود بیماران به جراح اعتماد کنند و از عوارض ناخواسته جراحیهای غیرضروری اجتناب شود.
پونه شیرازی - دانش و سلامت جام جم
سیاهی زیر چشم : این مشکل معمولا به علت رسوب سودا در مویرگهای زیر چشم ایجاد میشود و چون سیستم گردش خون در آن ناحیه مختل میشود سیاهی ایجاد میشود. برای رفع این مورد هم باید به سراغ داروهای ضد سودا و یا مواد غذایی مفید در این زمینه برویم.
اگزمای پوست : این مشکل هم معمولا ناشی از خشکی کبد است که بر اثر سودا و حرکت مواد سودایی در پوست ایجاد میشود. بنابراین ممکن است گاها تغییر مکان داشته باشند و در جاهای مختلف پوست ظاهر شوند.
غذاهای مضر:
در طب سنتی نسخههایی برای درمان سودای پوست و یا همان لکههای قهوهای پوست صورت و بدن عنوان شده است:
در این روش طول درمان سودای پوست ۴۰ تا ۱۲۰ روز میباشد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره