جام جم سرا: شیشه در ایران، خزنده آمد. حالا دیگر، چند سالی است که میهمان تن برخی جوانان شده است. البته میهمانی که بدون دعوت آمده اما نه برای اینکه به جان جوانان صفا بدهد بلکه جان بگیرد آن هم سخت.
سازندگان و سوداگران شیشه اکنون به قیمت نابودی جوانان پول هنگفت به جیب میزنند، چون شیشه بازار عرضه و تقاضای خوبی دارد و در کل تجارتی است پرسود.
سردار علی مؤیدی، رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر با اشاره به اینکه در 7ماه نخست سالجاری 125 آشپزخانه تولید شیشه در سطح کشور شناسایی شده است میگوید: «البته این در حالی است که سال گذشته 250آشپزخانه تولید شیشه منهدم شد ودر 7ماه نخست امسال 52درصد در این زمینه کاهش داشتهایم.»
شیشه از کجا آمد؟
برای نخستین بار شیشه توسط دولتهای ژاپن و آلمان در بین سربازان و افسران نیروهای ویژه، خلبانان جنگندهها و خدمه تانک توزیع شد. اعتیاد به این ماده در نظامیان بازمانده از جنگ بویژه در بسیاری از کشورهای اروپایی در سالهای بعد از جنگ جهانی دوم رواج بیشتری یافت.
رفع خستگی و خواب آلودگی و ایجاد سرخوشی و افزایش اعتماد به نفس هنگام مصرف این ماده سبب شد تا طی جنگ جهانی دوم، مصرف گستردهتر این ماده در بین سربازان، درجه داران و افسران نیروهای نظامی هر دو طرف درگیر (متفقین و متحدین) رواج یابد. اثرات این ماده در رفع خستگی سبب شد تا نیروهای نظامی درگیر نبرد، جهت تحمل شرایط سخت جنگی از آن مصرف بیشتری کنند.
بعد از پایان جنگ، ورود ذخایر این قرص از انبارهای ارتش ژاپن به بازارهای سیاه، سبب رواج و افزایش سوء مصرف و اعتیاد به این ماده در سالهای پس از جنگ در ژاپن شد به طوری که در سال 1951، وزارت بهداشت این کشور تولید، خرید و فروش این دارو را ممنوع اعلام کرد. اقدام دولت ژاپن منجر به تولید شیشه در آزمایشگاههای زیرزمینی و غیرقانونی توسط گروههای تبهکار چندین کشور شرقی و جنوب شرقی آسیا شد. در ایران، شیشه کم کم در بین جوانانی که به دنبال آزمایش مصرف مواد مخدر جدید بودند و ضمناً وضعیت مالی درست و حسابی داشتند رواج یافت. یکسال نگذشت که تعداد مصرفکنندگان این ماده به خاطر اثرات تخدیری بالایی که داشت به صورت تصاعدی زیاد و زیادتر شد به طوری که اکنون سومین ماده اعتیادآوری به حساب میآید که در سراسر کشور مصرف میشود.
تقاضای مصرف در چند سال نخست به حدی بود که قاچاق شیشه به داخل کشور نگرانکننده شد و بازار شیشه به قول سوداگران مرگ «گل» کرد.
با بروز حساسیت مسئولان انتظامی در برابر رواج مصرف شیشه از یک سو و افزایش روزافزون معتادان به این ماده، بازار تشنه عرضه راه خود را پیدا کرد و درنتیجه این بارسوداگران مرگ دست از قاچاق شیشه برداشتند و خود دست به تولید زدند به طوری که طولی نکشید با افزایش لابراتوارهای تولید، نه تنها بازار داخلی از ماده شیشه سیراب شد بلکه اضافه تولید آن نیز به کشورهای دیگر صادر شد.
آرتیست بازیهای خبرنگاری
زمانی که بازار تولید داخلی داغ شد، سوداگران مرگ دیگر حاضر به ریسکپذیری نبودند و به دنبال راه و چاه تازهای میگشتند تا اینکه با فاش شدن فرمول این ماده شیمیایی، چند لابراتوار زیرزمینی در تهران توسط آنها ساخته شد و رقبای دیگر برای اینکه قافله را نبازند و بازارشان از دست نرود لابراتوارهای جدید یا به قول خودشان آشپزخانه زدند. اما چطور و چگونه و با چه امکاناتی شیشه وطنی ساخته میشود و به بازارهای داخلی و خارجی عرضه میشود حقیقت نانوشتهای است که برای خیلیها تلخ و آزاردهنده است.
برای یافتن حقیقت باید کمی خطر کنیم. بنابراین، به عنوان یکی از همکاران دوستی که شیمی خوانده است به ملاقات جوانکی 25ساله میرویم که میخواهد آشپزخانه بزند و به همکار شیمیدان نیاز دارد.
قرارمان ساعت 3عصر در سفره خانهای در جنوب تهران است، سر وقت میرسیم.
به تلفن همراه خط اعتباری جوانک زنگ میزنیم، میگوید به انتهای سفرهخانه برویم، فضا تاریک و تنها چند لامپ رنگی روشن است. دود سفید رنگ همه جا را فرا گرفته و نمیگذارد جلوی پایمان را ببینیم. سفره خانه خیلی بزرگ نیست و راحت پیدایش میکنیم. صدای جوانک از وسط دود سفید بلند میشود: «آقای دکتر بیا اینجا».
حالا دیده میشود. جلو پایمان بلند میشود و با تعارفات معمول میان ما و او، روی تخت چوبی فرش شده مینشینیم، قهوه چی را صدا میزند و میگوید: «برای میهمانان من هرچه میخواهند بیاور.»
محمود، سریع میرود سر اصل مطلب. میخواهد در باغش در نزدیکی ساوه آشپزخانه بزند و از دوستم که مدام به او دکتر میگوید تقاضا میکند در قبال دریافت 20 میلیون تومان ظرف یکی دوهفته وسایل مورد نیاز لابراتوار را فراهم کند به شرطی که فرمول را هم از دوستم بگیرد.
صحبتها و قول و قرارها گذاشته میشود و دوست شیمیدان من فرصتی چند روزه میگیرد تا ببیند میتواند برای او کاری کند یا نه.
از آنجا بیرون میزنیم و از دوست شیمیدانم که فقط به خاطر تهیه گزارش من حاضر شده است با این تبهکار وارد مذاکره شود میخواهم برایم تعریف کند که چه ارتباطی بین آنها و سوداگران مرگ وجود دارد.
او میگوید: «به خاطر آشنایی شیمیدانها با تجهیزات آزمایشگاهی و همچنین آشنایی با فرمولها و مواد مورد نیاز قاچاقچیان با تطمیع تعدادی از کسانی که از شیمی سر در می آورند از آنها میخواهند با استفاده از مجوزهایی که دارند مواد پیش ساز شیشه را تهیه کنند و در اختیارشان بگذارند و آنها هم با استفاده از دستورالعمل مربوطه شروع کنند به ساختن شیشه.»
یکی از کسانی که از نحوه ساخت و فروش شیشه اطلاعات بسیاری دارد با اشاره به سود بالای این ماده شیمیایی میگوید: «تا همین چند ماه پیش خیلی از خلافکارها در حاشیه یا در مناطق جنوبی تهران آشپزخانه میزدند و با پولی که برای تهیه وسایل مورد نیاز به بعضی از شیمیدانها میدادند، در هر کیلو شیشه بین 5 تا 10 میلیون تومان سود میبردند.»
با کشف آشپزخانهها و واکنش پلیس دربرابر تولیدکنندگان شیشه و پر خطر شدن اداره آشپزخانهها، حالا برخی از سازندگان شیشه لابراتوارهایشان را به شهرهای دیگر و حتی روستاها بردهاند تا به دور از چشمان پلیس و نیروهای اطلاعاتی مواد مخدر تولید کنند و بفروشند.
رفتارهای عجیب شیشه کشها
قتلهای دلخراش و دردناک، توهمات آزاردهنده، بیخوابی، پرخاشگریهای مداوم، بدبینی و افسردگی و... از جمله آثار مصرف شیشه است. کم و بیش از حوادث تلخی که پس از مصرف شیشه رخ میدهد باخبریم مانند قربانی شدن کودک توسط پدر شیشهای یا به قتل رساندن مادر برای خشنودی ابلیس و سایر حوادث از این دست، نکتههای بسیاری را یادآور میشود.
شیشه چه تأثیری در ذهن و روان فرد ایجاد میکند که ممکن است به دنبال آن دست به چنین قتلهایی بزند یا دچار آشفتگی روانی میشود و تخیلات ذهنی خود را واقعیت محض میپندارد و به دنبال آن دست به اقداماتی عجیب و جبرانناپذیر میزند.
دکترسید مهدی صابری رئیس بخش معاینات روانپزشکی پزشکی قانونی تهران با بیان اینکه یک بار مصرف شیشه حالات روانپریشی را در افراد ایجاد میکند، میگوید: «شیشه یکی از مواد محرک روان است و برخلاف داروهای مخدر که باعث احساس آرامش و رخوت کوتاه مدت میشود و اساس گرایش به آن نیز همین است، موجب افزایش انرژی، تحرک و حس لذت کاذب میشود. به همین دلیل در مواقعی که فرد به تمرکز ذهنی بیشتر، انجام کارهای ظریف، افزایش احساس لذت، افزایش سطح هشیاری یا توان بدنی نیاز دارد ممکن است به مصرف شیشه روی آورد و همین احساس انرژی کاذب و افزایش هشیاری و لذت، فرد را تشویق میکند به مصرف شیشه ادامه دهد.»
صابری میافزاید: «استفاده مکرر از شیشه موجب بروز تغییراتی در فعالیتهای شیمیایی مغز میشود و بسته به اینکه فرد مصرفکننده تا چه اندازه مستعد اختلال روانی باشد، آثار گوناگونی را در او ایجاد میکند؛ به این معنا که اگر فرد زمینه اختلال روانی داشته باشد حتی با یک بار مصرف شیشه دچار حالتهای روانپریشی خواهد شد و علاوه بر آن، تعدد دفعات مصرف و بالا رفتن مقدار مصرف نیز امکان بروز واکنشهای ناخواسته و شدید روانی را افزایش میدهد.»
کسانی که گرفتار باتلاق شیشه شدهاند، برای توجیه اعتیاد خود نزد دیگران، دلایلی عجیب میتراشند. عدهای لاغر شدن را بهانه میکنند، عدهای بیدار ماندن برای کار در شب یا درس خواندن و برخی برای تفریح یا فرار از غم و غصه و در عین حال، این افراد میگویند قدرت ترک ندارند با اینکه خودشان میدانند به ورطه نابودی افتادهاند.
رئیس بخش معاینات روانپزشکی پزشکی قانونی تهران به یکی از مصادیق قتلهای اتفاق افتاده به دست افراد شیشهای اشاره میکند و میگوید: «در یک نمونه از معاینات روانپزشکی، معتاد شیشهای به پزشکی قانونی ارجاع شده بود چون فرزند چهار سالهاش را به شکل فجیعی به قتل رسانده بود. در لحظه وقوع حادثه او فرزند خود را به شکل یک عروسک میدیده که باید با پیچ گوشتی حرکات او را تنظیم کند. متأسفانه بر اثر ضربات وارد شده، این کودک خردسال به بدترین شکل ممکن جانش را از دست داده بود.»
وی با اشاره به چگونگی شیوع این ماده در جهان و ایران میگوید: «از نظر شیوع سوء مصرف، گزارش دفتر مبارزه با موادمخدر و جرایم سازمان ملل متحد (UNODC) نشان میدهد که میزان سوء مصرف با آمفتامین به همراه سایر مشتقات آمفتامینی بعد از حشیش به عنوان یکی از شایعترین مواد مورد استفاده در جهان بین افراد 15تا 64 سال است. تولید غیرقانونی و مصرف این ماده در آسیا در کشورهایی مانند تایلند، سنگاپور، فیلیپین، تایوان، ژاپن، کره جنوبی، مالزی و اندونزی شایع است.» (حمید حاجیپور/ایران)