منطقه ممنوعه ای که شکل گرفته، بیش از ۲۶۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و اثرات ناشی از آن برای هزاران سال باقی خواهد ماند.
تا به امروز، میزان خسارات این فاجعه به طور کامل برآورد نشده است. بر اساس تخمین ها، بین ۴ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر بر اساس تشعشعات رادیو اکتیو به سرطان مبتلا شده اند. این حادثه همراه با فاجعه سال ۲۰۱۱ فوکوشیمای ژاپن، تنها دو نمونه از هفت رویداد این چنینی در طول تاریخ هستند.
حادثه چرنوبیل، یکی از تلخ ترین نمادهای تسلط بشر به محیط زیست و تخریب آن به شمار می رود. این رویداد به ما نشان داد که اشراف ما به جهان اطراف، می تواند به راحتی از دست برود. به همین دلیل، انسان از اتفاقات گذشته اندکی درس گرفته و ساختمان هایی را ساخته است که بتوانند در برابر حوادث مشابه مقاوم باشند و از ما در برابر خطر محافظت کنند.
ما در این مقاله قصد داریم این اماکن را مورد بررسی قرار دهیم و آن ها را به شما معرفی کنیم. تا پایان همراه ما باشید.
ساختمان جدید و امن چرنوبیل
با توجه به سطح تشعشعات درون و اطراف سازه، ساختمان احداث شده نمی توانست موثر عمل کند. به همین دلیل، در دهه ۹۰ میلادی سازه حفاظتی جدیدی احداث گردید و تمام سامانه را تحت پوشش خود قرار داد.
ساختمان جدید، دارای یک طاق منحنی با ارتفاع ۹۲٫۵، عرض ۲۷۰ و طول ۱۵۰ متر بود و با استفاده از فولاد و پلی کربنات احداث گشت. برای آن که کارگران و مهندسان در معرض اشعه ها قرار نگیرند، سازه ۱۸۰ متر دورتر از رآکتور ساخته شد و سپس به محل مورد نظر انتقال یافت.
رونق جمعیت در سال های بعدی، باعث شد که مشکل حادتر شود. ریختن بی رویه فاضلاب کشتارگاه های اطراف در انشعاب جنوبی رودخانه که با نام «Bubbly Creek» شناخته می شد، باعث گشت که حباب های متان بر روی آن پدیدار گردد و جسد حیوانات را فاسد کند.
راه حلی که برای آن ارائه شد، در سه مرحله انجام گرفت: در قدم اول، تمام ساختمان های شیکاگو سه متر بالا آمدند تا فضا برای ساخت شبکه فاضلاب فراهم شود. ساخت طولانی ترین تونل در آن زمان برای استخراج آب از دریاچه میشیگان و انتقال آن به ۳۳۰۰ متر دورتر از ساحل، قدمی بعدی به شمار می رفت. در گام آخر نیز هنگامی که نقشه های قبلی با شکست مواجه گشت، جریان آب رودخانه به طور کامل معکوس شد.
این پروژه توسط کانال حمل و نقل بهداشتی شیکاگو به سر انجام رسید؛ سازه پیچیده ای که به طور هوشمندانه ای پنهان شده بود. بین سال های ۱۸۹۲ تا ۱۹۰۰ میلادی، ساخت این کانال رودخانه شیکاگو را به رودخانه «دسپلینز» متصل کرد. بنابراین به جای آن که جریان رودخانه شیکاگو به دریاچه میشیگان بریزد، آب از دریاچه بیرون کشیده شده و توسط کانال به شبکه رودخانه می سی سی پی ریخته می شد.
کشور نروژ صاحب این مجموعه به شمار می رود، اما نمونه ها متعلق به کشورهای مربوطه هستند و تنها آن ها می توانند اجازه دسترسی را صادر کنند.
جزیره «اسپیتس برگن» به دلایل خاصی به عنوان ساختگاه این ساختمان انتخاب شده است. دلیل اول این است که ریشه ها در مناطق سرد پایداری طولانی تری دارند. فاصله ۱۳۰۰ کیلومتری منطقه تا قطب، باعث می شود که تجهیزات کمتری برای ایجاد سرما نیاز باشد. به علاوه، لرزه خیزی این جزیره نیز بسیار کم است و احتمال روی دادن زلزله تقریبا صفر برآورد می شود.
ارتفاع ۱۳۰ متری از دریا نیز باعث می شود که مجموعه در مواجهه با بالا آمدن سطح دریا مشکلی نداشته باشد. این مجموعه ۱۲۰ متر در کوه های ماسه سنگی مدفون شده و دمای منفی ۱۸ درجه در آن حاکم است. بنابراین حتی اگر برق قطع شود، هفته ها طول می کشد که دما به منفی ۳ درجه سانتیگراد برسد.
سال گذشته، نخستین برداشت از این مجموعه صورت گرفت. این کار به علت ایجاد مشکل برای مخزن شهر حلب سوریه در طول جنگ داخلی انجام شد.
مرکز عملیات اورژانسی هوای کوهستان به عنوان پناهگاه زیرزمینی ارتش ایالت متحده آمریکا و مقامات دولتی این کشور بنا نهاده شده بود. این ساختمان به عنوان یک پایگاه روزمره به دفتر مرکزی انجمن مدیریت بحران فدرال (FEMA) تبدیل شد.
از همه مهم تر، این ساختمان ایستگاه رادیویی نیز دارد که در مواقع بحران می توان از آن به عنوان مرکز اصلی کنترل فرا مرزی هم بهره گرفت.
اکنون که دوران جنگ سرد پایان یافته، این پناهگاه مجهز همچنان مورد استفاده دولت آمریکا قرار دارد. به طوری که پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی، برخی از اعضای کنگره به وسیله هلیکوپتر به این پناهگاه منتقل شدند.
این مجموعه در اصل به عنوان «مرکز عملیات جنگ» (NORAD) برای نیروی دفاع هوایی آمریکای شمالی ساخته شده و موقعیت امنیتی مشترک بین آمریکا و کانادا محسوب می شده تا از آنجا تهدیدات احتمالی منطقه هوائی آمریکا را تحت نظارت داشته باشند.
با اینکه NORAD به پایگاه نیروی هوائی پترسون در همان حوالی نقل مکان کرده، اما این ساختمان همچنان توسط نیروی هوائی ایالت متحده آمریکا به عنوان مرکز آموزش مورد استفاده قرار می گیرد.
همچنین، امکانات محافظتی این بنای عظیم همچنان در جای خود باقی مانده اند که شامل فنرهایی که ساختار داخلی خود را از ضربه های لرزاننده محافظت می کنند، درهایی که در برابر انفجار بمب های هسته ای تا ۳۰ مگاتن در فاصله ۲ کیلومتری مقاومت دارند، ماشین آلات قدرتی، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و مخزن های تامین آب می شوند.
امروزه، تهدیداتی که این بنا برای حفاظت در برابر آن بازسازی شده، با احتساب کم بودن احتمالشان شامل اورژانس پزشکی، بلایای طبیعی، بی نظمی های مدنی، حملات غیر اتمی، حملات پالس های الکترومغناطیسی، حملات سایبری یا اطلاعاتی، حملات زیستی، شیمیایی و رادیولوژیکی، حملات از پیش تعیین نشده اتمی، حمله هسته ای یا حملات هسته ای بزرگ می شوند.
برای ادامه زندگی نمی توان حفاری را متوقف کرد زیرا بدون این معدن و بازار کار گسترده ای که برای مردم منطقه ایجاد کرده است، خیلی از اهالی بیکار می شوند. به همین منظور، شهرداری این منطقه با همکاری دو کمپانی بزرگ به نام های «White Arkitekter» و «Ghilardi + Hellsten Arkitekter» تصمیم گرفته اند تا این روستا را به همراه ۲۳ هزار شهروندی که دارد حدود ۳ کیلومتر به سمت شرق منتقل کنند.
طرح آنها که اکنون دو سال است اجرای آن آغاز شده به این صورت است که ۲۰ ساختمان بسیار مهم منطقه با نهایت احتیاط و دقت به سایت جدید منقل شوند. بقیه خانه های شهر را هم می توان در زمین های جدیدی که برای احداث روستا در نظر گرفته شده، دوباره از نو ساخت.
پیش بینی شده که این جابه جائی حدود ۲۰ سال به طول خواهد انجامید. این پروژه عظیم همچنین شامل یک برنامه ریزی یکصد ساله برای کاهش اتکای روستا به معدن آهن است که نشانه آینده نگری بشر محسوب می شود.
اپل، لیست خودروهای مجهز به اپلکارپلی را منتشر کرد.
یکی از بزرگترین غولهای فناوری یعنی شرکت اپل؛ در وبسایت خود اعلام کرده است که تاکنون بیش از ۲۰۰ مدل خودرو به سامانهی کارپلی (CarPlay) این شرکت مجهز شدهاند. شرکت اپل، ۵۰ خودروی دیگر را با سامانهی کارپلی خود همگامسازی کرده است که برخی از مدلهای ۲۰۱۷ شرکتهای آئودی، هوندا، کیا، مازراتی، میتسوبیشی، سوزوکی و فولکسواگن جزئی از آنها هستند. مدل ۲۰۱۸ کراساوور آئودی Q5 نیز از جملهی این خودروها است. علاوه بر این چندین مدل جدید و قدیم (بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶) دیگر هم به این لیست افزوده شده است. یکی از مهمترین آنها بامو سری ۵ است که اولین خودرویی خواهد بود که به سامانهی کارپلی وایرلس مجهز خواهد شد.
اگر دارندهی هر یک از خودروهای ذکرشده در این لیست هستید ولی سیستم کارپلی روی نمایشگرتان کار نمیکند، باید به نمایندگی خودرو مراجعه و نرمافزار آن را بهروزرسانی کنید. اما اگر خودروی شما مجهز به فناوریهای پیشرفته نیست، میتوانید از سیستم ۵۰۰ دلاری سونی استفاده کنید که از هر دو سیستم اپل کارپلی و اندروید اتو پشتیبانی میکند.
جام جم سرا: او افزوده: «آنچه که در باورهای حقوقی و قانون شرع و مدنی کشور ما وجود دارد، این است که زنان تکلیف تأمین امرارمعاش خانوادهها را ندارند و آنها براساس قانون و حکم شرعی و مدنی نباید دغدغه اقتصادی داشته باشند.»
گفتههای فرهمندپور به گمان بسیاری از خانمهای امروزی درست است و آنها مردان را نسبت به گذشته بیمسئولیتتر و تنبلتر میدانند که مهمترین علت آن هم مربوط به شاغلبودن زنان در جامعه میشود. برای اینکه نظر شهروندان را دراینباره بدانیم با چند شهروند متاهل در این زمینه گفتوگو کردیم.
«مریم» ٣٢ ساله است، ٥ سال از زندگی مشترکش میگذرد و کارمند است. او درخصوص کاهش میزان مسئولیتپذیری مردان در تأمین معاش خانواده میگوید: «قدیمترها، زمانی که ما نسل جوان امروز، بچه بودیم، کار کردن خانمها خیلی کمتر از آن چیزی بود که امروز شاهدش هستیم؛ خیلی مرسوم نبود که خانمهای متاهل سرکار بروند. بیشتر مادران ما حتی اگر تحصیلکرده هم بودند، بعد از ازدواج در خانه میماندند، بچهدار میشدند و به تربیت فرزندان میپرداختند؛ در آن زمان حتی وقتی درآمد مرد خانواده کفاف خرج زندگی را نمیداد، این پدرها بودند که سراغ شغلدوم میرفتند. ولی امروز وضع فرق کرده؛ دختران بیشتر به سمت ادامهتحصیل گرایش پیدا کرده و طبیعتا زمینه کار آنها هم در جامعه فراهم شده است؛ در زندگی شهری اکثر دختران قبل از اینکه ازدواج کنند شاغل میشوند و بعد از ازدواج هم کمتر پیش میآید که همسران مخالف کار کردن زنان باشند؛ پسرها در بیشتر موارد نهتنها مخالفتی با کار کردن زنانشان ندارند بلکه از این قضیه استقبال هم میکنند؛ حتی اگر زنان در مخارج خانه هم دخیل نباشند، درآمد آنها میتواند یک پشتوانه مالی برای زندگی به حساب آید و برای روز مباداهای زیاد مثل خرید خانه، خودرو یا هدفهای دیگر پسانداز شود. به نظر من، موضوعی که امروز در بحث مسئولیتهای فردی و اجتماعی مطرح میشود، به همین ماجرا برمیگردد؛ مردان تنبل شدهاند و مسئولیتپذیری آنها در قبال خانه و خانواده کمتر شده است. البته اگر منصفانه نگاه کنیم، این مسأله را نمیتوان به اکثریت زوجهای ایرانی (یا دستکم شهرنشینان) نسبت داد؛ با این حال این وابستگی به درآمد زنان و بیمسئولیت شدن مردان در تأمین مخارج زندگی به اندازهای است که بتوانیم بهعنوان یک مسأله اجتماعی از آن نام ببریم.
علت بروز این پدیده را میتوان از جهات مختلفی دید؛ از یک طرف خانمها اغلب شاغل هستند و درآمد ثابتی دارند، پس مردان ناخودآگاه روی این درآمد حساب میکنند و حتی اگر شغل مناسب با درآمد کافی هم نداشته باشند، خود را به زحمت نمیاندازند تا سراغ شغلدوم بروند یا شغل بهتری پیدا کنند.
از طرف دیگر اما زندگی شهری این روزگار چنان انرژیای از آدم میگیرد که نمیتوان چندان توقع داشت مردها بتوانند بیشتر کار کنند تا درآمدشان بیشتر شود. وضع اشتغال در کشور ما هم نیازی به توضیح ندارد. هرکسی در هر کاری که باشد دودستی آن را میچسبد و تمام وقت و انرژیاش را صرف درست انجام دادن آن میکند. با این حال هیچ توجیهی از مسئولیتهای مرد بهعنوان نانآور خانواده نمیکاهد.»
«مهناز» ٣٩ ساله است و طی ١٠سال زندگی مشترکش هزینههای مربوط به خود را از درآمد شخصیاش میدهد.
او میگوید: «در حال حاضر بر خلاف چیزی که در گذشته جریان داشت، تعداد بیشتری از خانمها شاغل هستند. با توجه به اینکه در فرهنگ عمومی ما مرد این را حق خود میداند که به زن بگوید سر کار نرود، الان به شکلی موضوع سر کار رفتن زنها از سوی مردها تبدیل به نوعی گروکشی شده است. یعنی مرد به همسر خود میگوید اگر میخواهی سر کار بروی باید بخشی از درآمد خود را برای زندگی مشترک هزینه کنی پس به این ترتیب این انتظار خود به خود در مردها ایجاد شده که اگر این اجازه را به زنها میدهند که سر کار بروند، پس باید درآمد زنها به هزینههای زندگی اختصاص پیدا کند درحالیکه در گذشته فرض بر این بود که تامین هزینههای خانواده برعهده مرد است. هرچند همسر من درحالحاضر چنین انتظاری از من ندارد اما با توجه به اینکه من دارای درآمد مستقلی هستم، هزینههای جاری خودم را شخصا تامین میکنم، مثلا هزینههای مربوط به آرایشگاه، کیف، کفش، لباس و کلاسهای آزاد یا اقساطی که دارم. من در حالی این هزینهها را از درآمد خودم پرداخت میکنم که شاید باید نیمی از درآمد همسرم را به خود اختصاص میدادم، البته هنوز همسر من به سطحی از بیمسئولیتی در تامین هزینههای خانواده نرسیده است اما شاید اگر این سیر ادامه پیدا کند، شاهد چنین اتفاقی باشم.»
برای اینکه یکطرفه به قاضی نرفته باشیم، با یکی از مردهای متاهل هم گفتوگو کردیم.
«محمود» که ١٢ سال است ازدواج کرده و همسر شاغل دارد، میگوید: «در این مدت هم در خانه خودم و هم دوست و آشنا این اتفاق افتاده که نقش زنان در درآمد مالی به نحوی پر رنگتر شده است. حتی دیدگاه خود زنان هم تغییر کرده. اگر قبلا تأمین هزینههای خانه اولویت اول نبود، بعد از ازدواج جزو اولویتهایاول، دوم شده است. این نگاه از دیدگاه سنتی که مرد نانآور خانه است، بیرون آمده و افراد خانواده و پدر و بچهها هم آن را امری عادی میدانند. البته یک جاهایی خلأ نبودن زنان در خانه پیدا میشود، اما این هم امری است که دارد پذیرفته میشود. اینکه بخواهیم بگوییم خوب یا بد است، چون دارد پدیدهای فراگیر میشود، هم نکتههای مثبت و هم منفی دارد. یکجور تغییر است که قطعا چالشها و بازخوردهایی دارد که اوایل بیشتر آثار منفی دارد. گاهی در ارتباط بین زن و شوهری که تازه ازدواج کردهاند، خودش را نشان میدهد. مثلا ممکن است خیلیها هنوز با این قضیه مشکل داشته باشند که همسرشان با همکار مرد کار کند. گاهی خیلی از مشکلاتی هم که بین زن و شوهرها پیش میآید به این موضوع برمیگردد. این اتفاق و اتفاقهای دیگری که میافتد، آن سیستم کلاسیک خانواده را متحول میکند و خواه ناخواه حالتی که زن باید آتش خانه را گرم نگه دارد، از بین میرود. نتیجهاش این است که با هم بودنها کمتر میشود و شکل سر سفره نشستنها کاملا عوض میشود. حتی بهدلیل اشتغال و کمبود وقت، غذا هم از بیرون تهیه میشود. اینها اتفاقهایی است که بهخاطر این میافتد که مادر خانواده میخواهد مستقل باشد. اما یک بخش زیادی از پر رنگشدن نقش زنان در تأمین مالی خانواده به مشکلات اقتصادی برمیگردد که جدای از حرکتی که جامعه ما از کلاسیک بودن به مدرن شدن دارد، تأثیر دارد. مشکلات اقتصادی که خانوادهها با آن درگیرند، باعث میشود زن هم بهعنوان یک نیروی جانبی کنار مرد کار کند. ولی فکر میکنم جدای از همه اینها یک چیزی که خیلی مهم است، حس ِبودن برای زنان است. آنها میخواهند بودن خودشان را نشان دهند، هم به همسر، هم به خانواده و هم به جامعه.
نقشی که زنها قبلا داشتند، نقشی حاشیهای بود که در خیلی از ضرب المثلها یا گفتهها یا کلمات قصارمان هم داریم که زن در حد تدارکچی برای مرد بود. فکر میکنم زنهای امروزی دیگر این را قبول ندارند و میخواهند از نقش دوم بیرون بیایند. ضمن اینکه میخواهند با نقششان در اقتصاد خانواده اعتماد بهنفسشان را بالاتر ببرند چراکه بهعنوان یک فاکتور مهم در روابط اجتماعی به حساب میآید. اما نسل جوان ما خواهناخواه از طریق نسل قبلی دیدگاههایی سنتی دارند و قطعا یک مقاومتهایی در این بین هست. ولی اگر جامعه را بهعنوان روح پویا و سیال در نظر بگیریم، میبینیم که کار خودش را انجام میدهد و این حرکت پیش میرود و مثل خیلی از جریانهای قبلی زمانی میرسد که کاملا پذیرفته میشود.» (شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
حسن قاضیزاده هاشمی، که در همایش راهکارهای ارتقای شأن جامعه پزشکی در برج میلاد سخن میگفت افزود: آرزو میکردم، وزیر نبودم و خاطر همه جمع باشد که دیگر در هیچ انتخاباتی کاندیدا نخواهم شد.
وی خطاب به نمایندگان انجمنهای پزشکی گفت: مردم در بخشهای مختلف مشکلات بسیار زیادی دارند؛ قبلاً که وزیر نبودم و فقط به عنوان یک چشمپزشک و رئیس انجمن چشم پزشکی فعالیت میکردم، نگاهم فقط حمایت از یک صنف بود ولی امروز که مشکلات مردم را میبینم نظراتم تغییر کرده است. الان دیگر برای من مهم نیست که جامعه چشم پزشکی درباره من چه قضاوتی میکند، عمل به مسئولیتهای اجتماعی و منافع کل مردم برای من مهم است زیرا در این مدت مسئولیت مواردی را از برخی همکاران دیدهام که واقعاً خجالت کشیدهام.
او اضافه کرد: برای من مهم نیست که چه کسانی برای من کف میزنند یا هورا میکشند، یا بر عکس چه کسانی علیه من تیتر بزنند و حرف و حدیث راه بیندازند، دنیا بسیار زودگذرتر از این حرفهاست. ما میمانیم و کارنامهمان در پیشگاه ملت و شهدا و دنیای دیگری که به آن معتقدیم. هاشمی افزود: ما همیشه فکر میکردیم خیلی با اخلاق هستیم اما اساتید ما از ما با اخلاقتر بودند، داشتن انصاف و رعایت حقوق شهروندی گوهرهای نایابی شدهاند. فارغالتحصیلان جدید ما با این آدرسهای غلطی که به آنها دادهایم که اگر میخواهید پولدار شوید حتماً باید در این رشتهها تحصیل کنید، با این وضع مطمئن باشید، در آینده مشکلات بیشتری خواهیم داشت.
وزیر بهداشت ادامه داد: از شما همکاران میپرسم، خداوکیلی مردم در مراجعه به مراکزی که در آن خدمت میکنید، احترام میشوند؟ آیا حقوق آنها رعایت میشود؟ خودتان قضاوت کنید، من در این 22 ماهی که گذشت مکرر دیدهام که مردم واقعاً مستأصل هستند، بخشی از استیصال آنها از سر طمع و زیادهخواهی ما و از سر منفعت طلبی ماست. (تسنیم به نقل از جوان)
طبق گزارش SecureList بیشتر از ۳۰۰ هزار دستگاه اندرویدی از راه گوگل کروم هک شده است.
حدود ۳۰۰ هزار دستگاه اندرویدی در ماه آگوست امسال از طریق مرورگر کروم مورد دستبرد و هک قرار گرفتند. اما این اتفاق چگونه رخ داده است؟ دستگاههای اندرویدی زیادی طی ماههای گذشته مورد هک قرار گرفته و آلوده به بد افزارهای مختلفی شدهاند. این حملات اکثرا در هنگام استفاده از مرورگرها و اصطلاحا وبگردی رخ داده است.
صفحات تبلیغاتی متعددی با بازکردن برخی وبسایتها برای شما گشوده میشود که به شما پیغام میدهد، دستگاهتان به ویروس آلوده شده است. اما در واقع خبری از ویروس نیست بلکه این دست از پیامها و سایتها یک نوع Scam یا ابزاری جعلی است که به منظور دزدی کردن از کاربران ساخته شده و بر اساس گزارش سایت SecureList حدود ۳۱۸ هزار کاربران اندرویدی برای خلاص شدن از بد افزارهای اعلام شده با لمس کردن گزینهی پاکسازی ویروس در دام این سایتهای شیادی افتادهاند.
در این فرآیند سایتهای اسکم از یوزرها میخواهد تا یک فایل APK را بر روی گوشی یا تبلت خود دانلود و نصب کنند پس از اجرای این بدافزار عملا تمامی اطلاعات اشخاص به سرقت میرود. اما گوگل در مواجه با این خلاء امنیتی چه کرده است؟
بر اساس گزارشی که شرکت Kaspersky به کمپانی گوگل فرستاده، عنوان شده است که از پلتفرم تبلیغاتی AdSence برای پخش تروجانی با نام Svpeng در میان کاربران اندرویدی استفاده شده است. پس از این اطلاعیه، گوگل پروژههای AdSence که با پیغام دروغین وجود ویروس و به منظور پخش تروجان ادغام شده بود را سریعا مسدود کرد.
اما برای اینکه به دام چنین شیادان اینترنتی نیفتیم باید توجه داشت که به پیامهای وجود ویروس که باعث ترس و ترغیب ما بر پاکسازی آنها میشود توجه نکنیم و در ضمن از نصب فایلهای APK ها از منابع ناشناخته نیز جدا پرهیز نماییم.
آیا شما نیز با این پیامها مواجه شدهاید؟ و به نظرتان اقدام گوگل در این ضمینه سریع و کافی بوده است؟
وبسایت آرل - ترجمه مهرداد نجیب زاده: تماشای یک منظره دیدنی از مکانی مرتفع همیشه استثنایی و دیدنی است. وقتی دنیا زیر پای شما قرار می گیرد، حسی وصف ناپذیر به شما منتقل شده، حتی اگر ترس از ارتفاع داشته باشید.
اما فقط این منظره نیست که شما را تحت تأثیر قرار می دهد. قرار داشتن، گذراندن وقت و حس مکان شما را وادار می کند که زمان بسیار بیشتری را در آن نقطع سپری کنید. به همین دلیل 10 ویلای زیبا و منحصر به فرد را که در لبه صخره ها بنا شدند معرفی کرده ایم.
ویلای Tula
طرح ویلای Tula توسط گروه معماری Patkau اجرا شده و بر روی صخره ای بلند مشرف به اقیانوس آرام قرار دارد. طرح ویلای فوق به پیروی از توپوگرافی نامنظم صخره، جنگل و تپه های اطراف شکل گرفته و فرمی تماشایی نسبت به محیط خود ارائه می دهد.
ویلای آمانزی توسط گروه معماری Original Vision طراحی و اجرا شده که ارزش های این شرکت معماری را ارتقاء داده است. چشم انداز بی نظیر پروژه فوق جزء نقطه عطف آن بوده که سطح کیفی و طراحی ساهتمان را افزایش داده است. ویلای آمانزی در ساحل پوکت تایلند واقع شده است.
منطقه Alinghi بخش معتبری از خط ساحلی راک پوینت می باشد که 6 کیلومتر را پوشش داده است. طرح فوق توسط برنده جایزه معماری استرالیایی، جیمز گراس ارائه شده که پروژ های معروفی در فضای طبیعی و مناظر زیبا طراحی کرده است. خانه شامل دو عنصر مهم می باشد: یکی هسته خانه به همراه اتاق خواب که در کنار سکوی مرکزی واقع شده اند. عنصر بعدی تراس سنگی مشرف به اقیانوس است که فضای زیبایی برای استراحت و تماشای منظره در اختیار کاربران قرار می دهد.
خانه Till توسط گروه معماری WMR Arquitectosas طراحی شده مکانی برای گذراندن آخر هفته ها به شمار می رود. خانه Till مکانی ساده و زیباست که به سادگی هر چه تمام تر با محیط اطراف خود عجین شده است. این خانه در منطقه ای دور افتاده در یکی از سواحل شیلی واقع شده است.
سواحل نوا اسکوشا منطقه ای جالب و زیبایی است که به اقیانوس اطلس مشرف می باشد. ویلای صخره ای در مکانی بی پایان و گسترده از منظره ای سورئال قرار گرفته که نقطه عطفی در فضای خلوت ساحل می باشد. خانه صخره ای توسط گروه معماران Sweetapple طراحی شده است.
ویلای تفریحی Cliffhanger در شمال ونکوور کانادا واقع شده که توسط شرکت معماری Kevin Vallely design طراحی و اجرا شده است. ویلای فوق در دامنه شیب دار جنوبی زیبایی قرار گرفته که در هنگام غروب آفتاب منظره ای معاصر و دیدنی به نمایش می گذارد.
ویلای OVD 919
ویلای منیمال OVD 919 در کیپ تاون آفریقای جنوبی واقع شده که در تماس با خط الرأس کوه شیر قرار گرفته و منظره ای نفس گیر ارائه داده است. تیم طراحی SAOTA ساختمانی معاصر و زیبا به همراه عرصه های منظم و متعادل خلق کرده، و از تمام المان های طبیعی و مصنوعی موجود در سایت پلان بهره برده است.
خانه میرادور (جادوکننده) همه چیز را در نام خود خلاصه می کند. میرادور واژه اسپانیایی جادوگر یا جادوکننده است. مالکان این خانه می توانند از منظره جادوکننده و وصف ناپذیر این خانه نهایت استفاده را ببرند. خانه میرادور چشم اندازی بی نظیر و جذاب را در صخره پونتا دلگادو، واقع در شیلی به نمایش گذاشته است.
ویلای Val des monts بر روی صخره گاتینو در جنگل های کانادا واقع شده است. ویلای Val des monts با توجه به رویکردی مدرنیسم شکل گرفته و فضایی گرم و دوست داشتنی به وجود آورده. ویلای فوق توسط گروه معماری کریستوف سیمونز طراحی شده و بر روی صخره ای مشرف به یک دریاچه کوچک قرار گرفته است.
خانه زیبا و استثنایی صاحل لاگونا کالیفرنیا توسط مارک ایبل معماری شده که طرح داخلی آن با همکاری MycaLoar ارائه شده است. ویلای فوق بر روی صخره ای بلند به ارتفاع 3400 فوت قرار گرفته و تمام منظره را پوشش می دهد. این ویلا شامل عرصه هایی اعم از 4 اتاق خواب بزرگ، 6 حمام و یک آسانسور شیشه ای می باشد.
منطقه ممنوعه ای که شکل گرفته، بیش از ۲۶۰۰ کیلومتر مربع وسعت دارد و اثرات ناشی از آن برای هزاران سال باقی خواهد ماند.
تا به امروز، میزان خسارات این فاجعه به طور کامل برآورد نشده است. بر اساس تخمین ها، بین ۴ هزار تا ۲۰۰ هزار نفر بر اساس تشعشعات رادیو اکتیو به سرطان مبتلا شده اند. این حادثه همراه با فاجعه سال ۲۰۱۱ فوکوشیمای ژاپن، تنها دو نمونه از هفت رویداد این چنینی در طول تاریخ هستند.
حادثه چرنوبیل، یکی از تلخ ترین نمادهای تسلط بشر به محیط زیست و تخریب آن به شمار می رود. این رویداد به ما نشان داد که اشراف ما به جهان اطراف، می تواند به راحتی از دست برود. به همین دلیل، انسان از اتفاقات گذشته اندکی درس گرفته و ساختمان هایی را ساخته است که بتوانند در برابر حوادث مشابه مقاوم باشند و از ما در برابر خطر محافظت کنند.
ما در این مقاله قصد داریم این اماکن را مورد بررسی قرار دهیم و آن ها را به شما معرفی کنیم. تا پایان همراه ما باشید.
ساختمان جدید و امن چرنوبیل
با توجه به سطح تشعشعات درون و اطراف سازه، ساختمان احداث شده نمی توانست موثر عمل کند. به همین دلیل، در دهه ۹۰ میلادی سازه حفاظتی جدیدی احداث گردید و تمام سامانه را تحت پوشش خود قرار داد.
ساختمان جدید، دارای یک طاق منحنی با ارتفاع ۹۲٫۵، عرض ۲۷۰ و طول ۱۵۰ متر بود و با استفاده از فولاد و پلی کربنات احداث گشت. برای آن که کارگران و مهندسان در معرض اشعه ها قرار نگیرند، سازه ۱۸۰ متر دورتر از رآکتور ساخته شد و سپس به محل مورد نظر انتقال یافت.
رونق جمعیت در سال های بعدی، باعث شد که مشکل حادتر شود. ریختن بی رویه فاضلاب کشتارگاه های اطراف در انشعاب جنوبی رودخانه که با نام «Bubbly Creek» شناخته می شد، باعث گشت که حباب های متان بر روی آن پدیدار گردد و جسد حیوانات را فاسد کند.
راه حلی که برای آن ارائه شد، در سه مرحله انجام گرفت: در قدم اول، تمام ساختمان های شیکاگو سه متر بالا آمدند تا فضا برای ساخت شبکه فاضلاب فراهم شود. ساخت طولانی ترین تونل در آن زمان برای استخراج آب از دریاچه میشیگان و انتقال آن به ۳۳۰۰ متر دورتر از ساحل، قدمی بعدی به شمار می رفت. در گام آخر نیز هنگامی که نقشه های قبلی با شکست مواجه گشت، جریان آب رودخانه به طور کامل معکوس شد.
این پروژه توسط کانال حمل و نقل بهداشتی شیکاگو به سر انجام رسید؛ سازه پیچیده ای که به طور هوشمندانه ای پنهان شده بود. بین سال های ۱۸۹۲ تا ۱۹۰۰ میلادی، ساخت این کانال رودخانه شیکاگو را به رودخانه «دسپلینز» متصل کرد. بنابراین به جای آن که جریان رودخانه شیکاگو به دریاچه میشیگان بریزد، آب از دریاچه بیرون کشیده شده و توسط کانال به شبکه رودخانه می سی سی پی ریخته می شد.
کشور نروژ صاحب این مجموعه به شمار می رود، اما نمونه ها متعلق به کشورهای مربوطه هستند و تنها آن ها می توانند اجازه دسترسی را صادر کنند.
جزیره «اسپیتس برگن» به دلایل خاصی به عنوان ساختگاه این ساختمان انتخاب شده است. دلیل اول این است که ریشه ها در مناطق سرد پایداری طولانی تری دارند. فاصله ۱۳۰۰ کیلومتری منطقه تا قطب، باعث می شود که تجهیزات کمتری برای ایجاد سرما نیاز باشد. به علاوه، لرزه خیزی این جزیره نیز بسیار کم است و احتمال روی دادن زلزله تقریبا صفر برآورد می شود.
ارتفاع ۱۳۰ متری از دریا نیز باعث می شود که مجموعه در مواجهه با بالا آمدن سطح دریا مشکلی نداشته باشد. این مجموعه ۱۲۰ متر در کوه های ماسه سنگی مدفون شده و دمای منفی ۱۸ درجه در آن حاکم است. بنابراین حتی اگر برق قطع شود، هفته ها طول می کشد که دما به منفی ۳ درجه سانتیگراد برسد.
سال گذشته، نخستین برداشت از این مجموعه صورت گرفت. این کار به علت ایجاد مشکل برای مخزن شهر حلب سوریه در طول جنگ داخلی انجام شد.
مرکز عملیات اورژانسی هوای کوهستان به عنوان پناهگاه زیرزمینی ارتش ایالت متحده آمریکا و مقامات دولتی این کشور بنا نهاده شده بود. این ساختمان به عنوان یک پایگاه روزمره به دفتر مرکزی انجمن مدیریت بحران فدرال (FEMA) تبدیل شد.
از همه مهم تر، این ساختمان ایستگاه رادیویی نیز دارد که در مواقع بحران می توان از آن به عنوان مرکز اصلی کنترل فرا مرزی هم بهره گرفت.
اکنون که دوران جنگ سرد پایان یافته، این پناهگاه مجهز همچنان مورد استفاده دولت آمریکا قرار دارد. به طوری که پس از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر در سال ۲۰۰۱ میلادی، برخی از اعضای کنگره به وسیله هلیکوپتر به این پناهگاه منتقل شدند.
این مجموعه در اصل به عنوان «مرکز عملیات جنگ» (NORAD) برای نیروی دفاع هوایی آمریکای شمالی ساخته شده و موقعیت امنیتی مشترک بین آمریکا و کانادا محسوب می شده تا از آنجا تهدیدات احتمالی منطقه هوائی آمریکا را تحت نظارت داشته باشند.
با اینکه NORAD به پایگاه نیروی هوائی پترسون در همان حوالی نقل مکان کرده، اما این ساختمان همچنان توسط نیروی هوائی ایالت متحده آمریکا به عنوان مرکز آموزش مورد استفاده قرار می گیرد.
همچنین، امکانات محافظتی این بنای عظیم همچنان در جای خود باقی مانده اند که شامل فنرهایی که ساختار داخلی خود را از ضربه های لرزاننده محافظت می کنند، درهایی که در برابر انفجار بمب های هسته ای تا ۳۰ مگاتن در فاصله ۲ کیلومتری مقاومت دارند، ماشین آلات قدرتی، سیستم های گرمایشی و سرمایشی و مخزن های تامین آب می شوند.
امروزه، تهدیداتی که این بنا برای حفاظت در برابر آن بازسازی شده، با احتساب کم بودن احتمالشان شامل اورژانس پزشکی، بلایای طبیعی، بی نظمی های مدنی، حملات غیر اتمی، حملات پالس های الکترومغناطیسی، حملات سایبری یا اطلاعاتی، حملات زیستی، شیمیایی و رادیولوژیکی، حملات از پیش تعیین نشده اتمی، حمله هسته ای یا حملات هسته ای بزرگ می شوند.
برای ادامه زندگی نمی توان حفاری را متوقف کرد زیرا بدون این معدن و بازار کار گسترده ای که برای مردم منطقه ایجاد کرده است، خیلی از اهالی بیکار می شوند. به همین منظور، شهرداری این منطقه با همکاری دو کمپانی بزرگ به نام های «White Arkitekter» و «Ghilardi + Hellsten Arkitekter» تصمیم گرفته اند تا این روستا را به همراه ۲۳ هزار شهروندی که دارد حدود ۳ کیلومتر به سمت شرق منتقل کنند.
طرح آنها که اکنون دو سال است اجرای آن آغاز شده به این صورت است که ۲۰ ساختمان بسیار مهم منطقه با نهایت احتیاط و دقت به سایت جدید منقل شوند. بقیه خانه های شهر را هم می توان در زمین های جدیدی که برای احداث روستا در نظر گرفته شده، دوباره از نو ساخت.
پیش بینی شده که این جابه جائی حدود ۲۰ سال به طول خواهد انجامید. این پروژه عظیم همچنین شامل یک برنامه ریزی یکصد ساله برای کاهش اتکای روستا به معدن آهن است که نشانه آینده نگری بشر محسوب می شود.
اپل، لیست خودروهای مجهز به اپلکارپلی را منتشر کرد.
یکی از بزرگترین غولهای فناوری یعنی شرکت اپل؛ در وبسایت خود اعلام کرده است که تاکنون بیش از ۲۰۰ مدل خودرو به سامانهی کارپلی (CarPlay) این شرکت مجهز شدهاند. شرکت اپل، ۵۰ خودروی دیگر را با سامانهی کارپلی خود همگامسازی کرده است که برخی از مدلهای ۲۰۱۷ شرکتهای آئودی، هوندا، کیا، مازراتی، میتسوبیشی، سوزوکی و فولکسواگن جزئی از آنها هستند. مدل ۲۰۱۸ کراساوور آئودی Q5 نیز از جملهی این خودروها است. علاوه بر این چندین مدل جدید و قدیم (بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶) دیگر هم به این لیست افزوده شده است. یکی از مهمترین آنها بامو سری ۵ است که اولین خودرویی خواهد بود که به سامانهی کارپلی وایرلس مجهز خواهد شد.
اگر دارندهی هر یک از خودروهای ذکرشده در این لیست هستید ولی سیستم کارپلی روی نمایشگرتان کار نمیکند، باید به نمایندگی خودرو مراجعه و نرمافزار آن را بهروزرسانی کنید. اما اگر خودروی شما مجهز به فناوریهای پیشرفته نیست، میتوانید از سیستم ۵۰۰ دلاری سونی استفاده کنید که از هر دو سیستم اپل کارپلی و اندروید اتو پشتیبانی میکند.