برترین ها: روزی پیرمردی فقیر و گرسنه، نزد پیامبر اکرم (ص) آمد و درخواست کمک کرد. پیامبر فرمود: اکنون چیزی ندارم ولی «راهنمای خیر چون انجام دهنده آن اســت»، پس او را به منزل حضرت فاطمه (س) راهنمایی کرد.
پیرمرد به سمت خانه حضرت زهرا (س) رفت و از ایشان کمک خواست. حضرت زهرا (س) فرمود: ما نیز اکنون در خانه چیزی نداریم. اما گردن بندی را که دختر حمزة بن عبدالمطّلب به او هدیه کرده بود از گردن باز کرد و به پیرمرد فقیر داد. مرد فقیر، گردن بند را گرفت و به مسجد آمد.
پیامبر (ص) هنوز در میان اصحاب نشسته بود که پیرمرد عرض کرد: ای پیامبرخدا (ص)، فاطمه (س) این گردن بند را به من احسان نمود تا آن را بفروشم و به مصرف نیازمندی خودم برسانم. پیامبر (ص) گریست. عمّار یاسر با اجازه پیامبر (ص) گردن بند را از پیرمرد خرید. عمار پس از خرید گردن بند، گردن بند را به غلام خود داد و گفت: این را به رسول خدا (ص) تقدیم کن، خودت را هم به او بخشیدم. پیامبر (ص) نیز غلام و گردن بند را به حضرت فاطمه بخشید. غلام نزد فاطمه (س) آمد و آن حضرت گردن بند را گرفت و به غلام فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. غلام خندید. حضرت فاطمه (س) راز این خنده را پرسید. غلام پاسخ داد: ای دختر پیامبر (ص) برکت این گردن بند مرا به شادی آورد، چون گرسنهای را سیر کرد، برهنهای را پوشاند، فقیری را غنی نمود، پیادهای را سوار نمود، بندهای را آزاد کرد و عاقبت هم به سوی صاحب خود بازگشت.
ماهنامه معیشت: عدم توانایی در مدیریت پولی و مالی معضل اساسی بسیاری از خانواده ها است. چرخه نادرست اقتصادی، هزینه زیاد و اتلاف منابع، نتیجه ماه ها تلاش افراد را به سادگی بر باد می دهد و آنها را در آستانه ورشکستگی و فقر قرار می دهد. بدهی هایی که در نتیجه چنین دشواری هایی ایجاد می شود، آرام آرام شرایط را سخت تر می کند و در نهایت خانواده با بحرانی تمام عیار مواجه می شود.
1- گیرافتادن در تله بدهی
افراد در برابر سختی های طولانی اغلب دچار ناامیدی می شوند از دست دادن رویکرد مثبت و امید به آینده آنها را وارد چرخه ای بی پایان از بدهی ها می سازد. به این صورت که برای کنترل و بازپرداخت قرض های قبلی ناچار هستند وام های تازه ای دریافت کنند و برای برگرداندن این مباغل جدید، بار دیگر دست به دامان افراد و موسسات مالی شوند. عقب افتادن پی در پی بازپرداخت ها آرام آرام بر حجم جرایم و سود اقساط می افزاید و در نهایت باعث تسلیم شدن فرد می شود. به علاوه، تصمیم گیری دقیق در چنین شرایطی دشوارتر است و عجله برای کنترل شرایط باعث پیچیده تر شدن وضعیت می شود.
2- احساس ناتوانی در برابر مشکلات
3- دانش اندک مالی
4- بی توجهی به ضرورت های فردی
از دید بسیاری از متخصصان نخستین دلیل فقیر ماندن افراد، بی توجهی به نیازها و اولویت های مستقیم خودشان است. به طور مثال، پس از دریافت حقوق ماهانه یا سود سرمایه گذاران، باید در اولین گام حساب پس اندازتان را تقویت کنید و یا برای بیمه بازنشستگی و سلامت برنامه ریزی نمایید. اگر انجام این امور را به تامین سایر نیازها وابسته نمایید، در اغلب موارد چیزی برای پوشش دادن نیاز به پس انداز و بیمه باقی نخواهدماند.
5- نبود صندوق پس انداز اضطراری
شاید مهم ترین نمونه از میان برنامه های آینده نگرانه ایجاد حساب پس اندازی برای موارد ضروری است. دلیل این اهمیت آن است که اطلاعات شما در خصوص آینده بسیار اندک است. نمی توانید به دقت از سرمایه گذاری های خود مطمئن باشید، میزان بدهی های آتی نامشخص است. آسیب های سلامتی در کمین شما است و هرلحظه ممکن است به مقدار قابل توجهی پول نیاز پیدا کنید. به همین جهت، بهتر است در اولین فرصت اقدام به ایجاد صندوق پس اندازی برای موارد اضطراری نمایید تا در صورت نیاز، از این صندوق استفاده نموده و مانع از آسیب رساندن به حساب های سرمایه و سایر دارایی های خود شوید.
البته این اقدام نیازمند درک دقیق از اولویت پس انداز نسبت به سایر هزینه ها است. همان طور که اشاره شد، مبالغ پس انداز باید پیش از هر اقدام دیگری کنار گذاشته شوند و آن گاه باقیمانده پول صرف امور روزمره گردد.
7- ناآگاهی از هزینه ها
8- تفکیک نکردن نیاز از تمایل
اغلب افراد در تشخیص نیازها و جداسازی آنها از تمایلات ناتوان هستند. آنها تمام امیال آنی و خواسته های درونی خود را نیز می نامند. مثلا تصور می کنند نیاز دارند لباسی گران قیمت بخرند یا رفتن به رستوران برای آنها ضروری است. در حالی که در موراد زیادی مساله صرفا یک تمایل و نه نیازی حقیقی است. شما طبیعتا برای رفتن به محل کار خود به یک «وسیله نقلیه» نیاز دارید، اما این وسیله می توانداز مترو و اتوبوس یا اتومبیل شخصی چند میلیون تومانی متغیر باشد.
9- سرمایه گذاری روی اشیا به جای خودتان
10- عجله برای ثروتمندشدن
رویای رفتن راه صدساله در یک شب همواره در ذهن انسان ها حضور دارد و به خصوص افراد جوان را به حرکت وا می دارد. اما این رویا در اکثر موارد موجب ورشکستگی و ناکامی می گردد. چرا که عجله برای دستیابی به ثروت هنگفت موجب پذیرش سطوح بالاتر و غیرمعقولی از ریسک می شود. این ریسک نامطلوب در کنار تصمیمات نادرست افراد را به سوی شکست سوق می دهد و نتیجه واقعی تلاش های آنها را نیز نابود می سازد. از این رو بهتر است به جای عجله کردن برنامه ای بلندمدت، آرام ولی دائمی داشته باشید.