جام جم سرا: "من فقط عاشق تو هستم" ، "بدون تو می میرم"، "تو همان مرد ( یا زن) رویاهایم هستی" و ... همیشه با این جملات شروع می شود و در بهترین و خوش بینانه ترین حالت اگر به اشتباهات و اتفاقات جبران ناپذیر و تاسف بار ختم نشود ثمره اش تلخی، شکست و پشیمانی است. بعضی دختران و پسران با موضوع روابط ناسالم قبل از ازدواج که با عنوان دوستی های خیابانی شناخته شده است، احساسی برخورد و یک غریبه را یک شبه و بدون آشنایی و تحقیق به همه زندگی خود تبدیل می کنند. فردی که شاید نه ارزش محبت داشته باشد و نه ارزش احترام. خود را نیز گول می زنند و بر این گونه روابط نام «دوران آشنایی» می گذارند در حالی که خود می دانند عاقبت این گونه روابط چیزی جز تباهی نیست.
دلبستگی شدید مانع از کنترل روابط می شود
ولی اله نعمتی، کارشناس ارشد روان شناسی بالینی معتقد است که ارتباط با جنس مخالف در سن جوانی و حتی نوجوانی، معمولا به دلیل سرگرمی یا کنجکاوی بچه گانه شروع می شود که بعد از گذشت مدت زمانی، کنترل این روابط به دلیل ایجاد دلباختگی و شیفتگی شدید بین 2 نفر، از دست آن ها خارج می شود. این روابط پر خطر به خصوص در سن نوجوانی که امکان ازدواج وجود ندارد یا بسیار کم است، آسیب های بسیار زیادی دارد. توصیه می شود که جوانان و نوجوانان نهایت تلاش و دقت را داشته باشند که درگیر چنین روابطی نشوند و بدانند که شاید شروع چنین روابط پر خطری دست خودشان باشد اما با علاقه شدیدی که بین شان به وجود می آید، نخواهند توانست به راحتی از آن دل بکنند.
قطع ارتباط سخت است ولی...
نعمتی می افزاید: چنین رابطه هایی در اولین زمان ممکن، باید قطع و فراموش شوند. البته باید قبول کرد که قطع این روابط اشتباه به دلیل وابستگی هایی که بین دختر و پسر به وجود آمده، بسیار مشکل است ولی آن ها باید این دوره را تحمل کنند و مطمئن باشند که بعد از این مدت به یک حالت تعادل روانی خوبی خواهند رسید و تا آخر عمر از این تصمیم شان راضی و خوشحال خواهند بود.
ما با مشکل مواجه نمی شویم!
این کارشناس ارشد روان شناسی بالینی ادامه می دهد: نوجوانان و تا حدودی جوانان با توجه به سن شان دچار یک گمان افسانه شخصی هستند. افسانه شخصی یعنی این که من با بقیه فرق می کنم و به طور مثال رابطه من با جنس مخالف با رابطه بقیه نوجوانان با جنس مخالف متفاوت است و برای من مشکلی ایجاد نمی کند. معمولا نوجوان ها قبول نمی کنند که یک کار بد برای همه بد است بنابراین تا حدودی طبیعی است که نوجوان ها در برابر این نصیحت که این رابطه هاپایان ناخوشایندی دارد، واکنشی نشان ندهند و باور نکنند که ممکن است اتفاق های ناگواری برای آن ها هم بیفتد.
کوتاه نیامدن خانواده ها از موضع شان
این مشاور خانواده به خانواده هایی که در جریان ارتباط نامناسب فرزندشان قرار می گیرند، توصیه می کند که با آن ها برخورد قاطعی داشته باشند البته برخورد قاطع به معنای خشونت نیست بلکه باید مخالفت خودشان را با ادامه چنین رابطه هایی با دلایل منطقی بیان کنند و هیچ گاه ناامید نشوند و از موضع خودشان کوتاه نیایند. با توجه به این که در سن نوجوانی نصیحت اثر کمتری دارد، والدین باید تلاش کنند تا به صورت غیر مستقیم فرزندشان را راهنمایی کنند و بیشتر در کنار او باشند تا در اثر ارتباط نزدیک تر با فرزندان شان، ارزش های مورد نظر آن ها، مورد توجه فرزندان شان هم قرار بگیرد.
خراب شدن همه پل ها با فرار از خانه
نعمتی می افزاید: گاهی نوجوانان و جوانان وقتی از متقاعد و راضی کردن خانواده های شان برای ازدواج ناامید می شوند، تصمیم به فرار می گیرند. فرار شروع یک داستان جدید، پرماجرا و سخت برای یک دختر و پسر است که باید به دورنمای پایان روز اول، ماه اول و سال اول آن فکر کنند که به طور طبیعی نتیجه روشنی در پی نخواهد داشت. فرار کردن باعث خراب شدن همه پل های پشت سر نوجوانان خواهد شد و نوجوانان باید حتما به این نکته توجه کنند که ممکن است فرار برای آن ها، پایان زندگی باشد. فرار از خانه به خصوص برای دختران آسیب های جبران ناپذیری در پی دارد، که تجاوز به عنف و پذیرفته نشدن از سوی خانواده در صورت بازگشت از جمله آن هاست.
آشنایی فرزندان با مهارت خودمهارگری
عباسعلی براتی، کارشناس ارشد روان شناسی نیز معتقد است مشکلات خانوادگی باعث می شود دوستی های خیابانی به دلبستگی افراطی ختم شود. احساس کمبودهای عاطفی در خانواده یا تنش های بین والدین، ناخودآگاه یک نوجوان یا جوان را برای رسیدن به آرامش و جبران نیاز عاطفی به سمت دوستی های نامناسب سوق می دهد. وقتی خانواده، فرزند را با مهارت خودمهارگری آشنا نکرده، ممکن است نوجوان برای پاسخ به نیازهای طبیعی اش راه های غیر منطقی و اشتباه را انتخاب کند. البته کم توجهی به نیازهای فرزندان هم می تواند عاملی برای شروع دوستی های خیابانی باشد.
به نوجوان فرصت فکر کردن دهید
این استاد دانشگاه می افزاید: خانواده نباید جوان یا نوجوان را مجبور به انجام کاری کنند که خودشان فکر می کنند، درست است بلکه باید خود نوجوان یا جوان را وادار به فکر کردن و تصمیم گیری درباره چنین دوستی هایی با در نظر گرفتن همه جوانب این قضیه کنند. وقتی نوجوان این اختیار و فرصت را داشته باشد که فکر کند، می تواند تصمیم گیری کند. حالا اگر خانواده ای توانایی اداره یک زندگی جدید را در نوجوان شان دیدند، باید از او برای ازدواج حمایت کنند هرچند باید تحقیقات کاملی از گزینه مورد نظر فرزندشان و شرایط خانواده اش انجام دهند. اگر هم نوجوان یا جوان به این نتیجه رسید که هنوز برای ازدواج آماده نیست، خودش از تصمیمش منصرف خواهد شد و به اشتباهش پی خواهد برد. با این حال، خانواده ها باید به موضوع ازدواج فرزندان شان به عنوان یک نیاز طبیعی توجه کنند و زمینه ازدواج به موقع را برای نوجوان و جوان شان فراهم کنند تا فرزندان به این نتیجه برسند که خانواده ها مخالف اصل ازدواج کردن آن ها نیستند بلکه با توجه به شرایط و وضعیت فرد مورد نظر تصمیم می گیرند.
بلاتکلیفی دلیل گرایش به دوستی های خیابانی
براتی ادامه می دهد: دختران و پسرانی که در سن نوجوانی یا اوایل دوره جوانی هستند، یکی از دلایلی که به سمت چنین دوستی هایی کشیده می شوند این است که معمولا بی هدف و بلاتکلیف زندگی می کنند. توصیه می شود که نوجوانان و جوانان با ایجاد فضای سرگرمی و اشتغال مناسب برای خودشان، این خلاءهای زمانی شان را پر کنند و توجه داشته باشند که چنین ارتباط هایی ممکن است برای هر نوجوانی اتفاق بیفتد و هیچ فردی از این خطر در امان نیست. همچنین نوجوانان و حتی جوانان به جای تصمیم گرفتن به فرار در زمانی که از همه جا ناامید می شوند، حداقل می توانند به یک مشاور متعهد مراجعه کنند تا تصمیم بهتری بگیرند. نوجوانان برای تصمیم به فرار، قطعا منطقی و عقلانی فکر نکرده اند و فقط تحت تاثیر احساسات شان هستند که نتیجه خوبی هم برای شان نخواهد داشت.
۹۰درصد دوستی های خیابانی هوس آلود است
سیما فردوسی استادیار روانشناسی دانشکده علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی نیز در این باره می گوید: کاهش سن روابط قبل از ازدواج، موضوعی چند وجهی است که علت های بی شماری دارد. سهل انگاری خانواده و نظارت نداشتن والدین بر روابط و هیجانات نوجوانان و جوانان یکی از دلایلی است که در سال های اخیر به روابط دختر و پسر منجر شده است به طوری که این روابط در سنین پایین و حتی در مقاطع تحصیلی راهنمایی دیده می شود. دکتر مجید ابهری آسیب شناس اجتماعی هم درباره دوستی هایی که به ازدواج ختم نمی شود، معتقد است: ۹۰ درصد دوستی های خیابانی، هوس آلود و بی هدف است. برقراری ارتباط عاطفی بین انسان ها، نیاز به زمان، شناخت و هماهنگی در زمینه های فرهنگی و اخلاقی دارد. از آن جا که انتخاب ها در این گونه دوستی ها بر اساس معیارهای ظاهری و مادی است، زیبایی ظاهری، آرایش و پیرایش، مدل خودرو و … معیارهای انتخاب دوست در خیابان ها هستند. بنابراین پایان تلخ و غم انگیز این گونه دوستی ها را می توان در صفحات حوادث و اخبار جنایت ها دید.(مجید حسین زاده/خراسان)
اگر شما اهل رانندگی باشید و مخصوصا در جاده هم پشت فرمان بنشینید، با تابلوهایی که امروز میخواهیم در موردش حرف بزنیم، آشنایی دارید. تابلوهایی که نشان میدهد، خطری در همین نزدیکی است.
تابلو زمین لغزنده است، خطر سقوط بهمن یا سنگ، نوعی هشدار است که جاده حالت عادی ندارد. وجود این تابلوها به راننده میگوید که ممکن است اتفاقی بیفتد و ظاهر آرام جاده نباید باعث شود تا خیالش آسوده باشد و احتیاط لازم را به خرج ندهد. این تابلوها در زندگی مشترک خیلی از ما وجود دارد. علائمی که میگوید، با وجود روابط به ظاهر آراممان، اما ممکن است خیلی زود با یک جرقه همه چیز تغییر کند.
حتما در مورد آتش زیر خاکستر شنیدهاید. آتشی که وجود دارد، اما در ظاهر دیده نمیشود. این آرامش موقت، آماده است تا شعلهور شود. برخی از زندگیهای مشترک نیز چنین است. کمی به زندگیتان دقت کنید. آیا خطر ریزش بهمن یا سقوط مصالح در زندگی مشترک شما احساس نمیشود؟ آیا جاده ارتباطتان اصلا لغزنده نیست؟
حتی موفقترین زن و شوهرها هم نمیتوانند ادعا کنند در طول حرکت به سوی خوشبختی هیچگاه جاده زندگیشان لغزنده نشده است. مهم این است حواسمان به این نوع تابلوها باشد و در زمانهای لازم، با احتیاط پیش برویم و زندگیمان را از خطر دور کنیم، اما مواقعی که جاده زندگی مشترک لغزنده میشود، چه مواقعی است؟
حرفهایی که ته میکشد
روزهای اول، آنقدر حرف برای گفتن داریم که 24 ساعت شبانه روز هم برایمان کم است. تلفنهای طولانیمدت و پیامکهای پشت سر هم، به نظرمان طبیعی میآید. همانقدر با ذوق و شوق گوینده هستیم که با هیجان شنونده! تا زمانی که افراد حرفی برای گفتن با هم دارند، رابطهشان تر و تازه میماند. شاید دلیل اینکه دوستیها کمتر به طلاق میانجامد، این باشد که همه ما با دوستانمان حتی بعد از سالهای سال حرفهای مشترک داریم. اگر بتوانیم با همسرمان هم «حرفهای مشترکمان» را زنده نگه داریم، میتوانیم امیدوار باشیم که زندگیمان گرم و عاشقانه میماند. روزی که حرفهایمان کم میشود و لحظات سکوت بر لحظات همصحبتی غلبه میکند، روزی است که باید نگران شویم. یعنی تابلوی خطر سقوط مصالح در جاده زندگیمان دیده میشود و باید برای آن فکری کنیم. جمله «سکوت سرشار از ناگفتههاست» را فراموش کنید. برای زندگی زناشویی موفق، باید حرفها توسط کلمات، واضح و آشکار بیان شود. سکوت اگر هم ناگفتههایی داشته باشد، ناگفتههای زیبایی نیست. وقتی زن و شوهری ساعتها کنار هم هستند، اما هر کدام به کار خود مشغولند یا در کنار هم به تلویزیون زل میزنند، یعنی باید فکری برای احیای رابطهشان کنند.
بیحرمتی به بهانه صمیمیت
صمیمیت بهانه خوبی برای از بین بردن حرمتها نیست. ارتباط زن و شوهری در عین نزدیکی و صمیمیت، نیاز به حفظ حرمت طرفین دارد. گاهی برخی شوخیها، نوع صدا زدنها و رفتارهایی که فکر میکنیم یعنی با هم صمیمی هستیم، حرمت بین ما را از بین میبرد. البته روی دیگر سکه هم بیحرمتی در مواقع خشم و ناراحتی است. خیلی مهم است که بتوانیم در اختلافات هم خشممان را کنترل کنیم. حرفهایی نزنیم یا رفتاری نکنیم که حرمت همسرمان شکسته شود. اصولا وقتی ما بیحرمتی انجام میدهیم، همسرمان هم رفتار متقابلی میکند و در این صورت خطر سقوط بهمن بسیار جدی است. بهترین کار این است که در تفاهمنامه زناشوییمان، ذکر کنیم تحت هر شرایطی و با بروز هرگونه اختلافی، حفظ حرمت زندگی زناشویی و احترام به طرف مقابل لازم و ضروری است.
رد پایی از نفر سوم
حضور شخص سوم و خیانت به همسر جزو موارد زنگ خطر در زندگی مشترک نیست، بلکه خود خطر است اما گاهی هنوز خیانتی صورت نگرفته ولی روابط اشتباهی وجود دارد که اگر مراقبت نکنیم ممکن است کار بالا بگیرد و کسی که اصلا فکرش را نمیکردیم، باعث برهم خوردن زندگی مشترکمان شود. این روزها که اشتغال خانمها زیاد شده و شبکههای اجتماعی هم جای خود را در خانوادهها باز کرده است، این نوع خطر بیشتر به چشم میخورد. هرگونه رابطه با شخص غیرهمجنسی که اگر برملا شود، موجب ناراحتی همسرمان خواهد شد، باید در کمترین زمان از بین برود. در چنین شرایطی جاده زندگی مشترک لغزنده میشود و اگر مراقب نباشیم و رابطه با شخص سوم را خیلی زود قطع نکنیم، ممکن است روزی چشم باز کنیم و ببینیم همکاری که فقط با او ایمیلهای ادبی و زیبا رد و بدل میکردیم، باعث شده نسبت به همسرمان سرد شویم و حتی بخواهیم برای جدایی اقدام کنیم.
به مثالهای بالا دقت کنید، زندگی خودتان را هم زیر ذرهبین بگذارید. اگر هرکدام از این تابلوها در رابطه شما وجود داشت، باید به فکر رفع آن باشید. به جای ترس و نگرانی، چارهای بیندیشید و با همسرتان در اینباره گفتوگو کنید، شاید لازم باشد از یک مشاور توانا کمک بگیرید. در هر صورت برای ادامه راه در جاده، نیاز دارید تا این شرایط خطر را برطرف کنید.
جاده زندگیتان سرشار از امنیت و زیبایی...
ندا داوودی / چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)