مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

هوی! مردک [بــــــوق] مؤدب باش!

جام جم سرا:
مردمی که در برابر در ورودی آسانسور -که تا چندثانیه بعد بسته می‌شود- مدام به هم تعارف می‌زنند تا طرف مقابل را زودتر به مقصد برسانند، رفتار دیگری هنگام رانندگی و هنگام در دست داشتن اراده و اختیار در انتخاب مسیر، تعیین سرعت و گرداندن فرمان از خود نشان می‌دهند. به‌ویژه ‌اینکه با خودرو می‌توان پس از انجام تخلف جزئی یا عمده راننده، به سرعت از محل دور شد و ده‌ها کیلومتر دورتر دیگر کسی نمی‌داند که در محل وقوع تخلف چه رخ داده است، مانند اختلاف رفتاری که در اظهارنظرهای بانام و بدون نام کاربران اینترنتی وجود دارد. به همین ترتیب هر فردی که سعی می‌کند در میان افراد دائمی زندگی‌اش از اقوام و همسایه‌ها و همکاران، بسیاری قواعد زندگی اجتماعی را رعایت کند، از تخلف در هنگام رانندگی مصون نیست. این «تخلف» می‌تواند از یک ظلم کوچک و آسان در تجاوز به حقوق یک عابر پیاده تا توهین‌های کلامی رایج در هنگام رانندگی باشد، تا نزاع‌های منجر به جرح و حتی قتل که هرچندوقت یک‌بار خبر درشت‌ترین آنها به رسانه‌ها راه‌می‌یابد. چنان که تابستان سال90، درگیری یک راننده جوان با روح‌الله داداشی برنده جایزه قوی‌ترین مرد ایران، این چهره مشهور ورزشی را پس از چند دقیقه خونریزی از ناحیه گردن به کام مرگ برد.

اگر خانه را مظهر امن و سایه‌بان امنیت بدانیم، آنچه بر آن سوار می‌شویم و این سو و آن سو می‌رویم، چه مرکب جاندار باشد و چه خودرو بی‌جان، می‌توان مظهر اراده دانست.
هرکدام از ما که روی زمین زندگی می‌کنیم اگر تنها بودیم، مجموعه قوانین حاکم بر زندگی‌مان که حیات معقول انسانی را تأمین می‌کند، بسیار کمتر از حالا بود اما تزاحم اراده‌های انسانی اقتضا می‌کند که چارچوبی مجموعه این اراده‌ها را نظم دهد تا اراده‌ای حق انسان دیگری را ضایع نکند. قوانین راهنمایی و رانندگی آن جایگاهی است که مسئولیت کنترل تزاحم اراده‌ها در آمد و شد شهری و جاده‌ای را به‌عهده دارد. اما زیاده‌خواهی انسان در موقعی که مانعی در اختیار خود نمی‌بیند، در هنگام رانندگی بسیار مشهودتر از هر وقت دیگری است.

آمارهای غیررسمی نشان می‌دهد که بیش از ۹۰درصد تصادفات تا اندازه‌ای به‌دلیل شخصیت و وابسته به رفتارهای راننده است و رانندگی مخاطره آمیز سبب نتایج منفی می‌شود. رانندگی خطرناک عبارت است از رانندگی رقابت‌جویانه (لذت بردن از مانور دادن در میان دیگر رانندگان)، رانندگی خطرپذیر (پذیرش خطرات رانندگی برای هیجان و لذت)، رانندگی همراه با خطرپذیری بالا (سرعت و سبقت ناگهانی)، رانندگی پرخاشجویانه مانند (رانندگی با فاصله کم با خودروهای دیگر که اغلب به‌منظور تنبیه رانندگان صورت می‌گیرد، گاز دادن از روی خشم، ژست‌های خشمناک).

علاوه بر زیاده‌خواهی‌های هنگام رانندگی، سوءرفتارهای دیگر وابسته به‌خودرو نیز نیاز به تجدید نظر اساسی دارد؛ سوءرفتارهایی از قبیل حقوقی که افراد درباره جای پارک برای خود فرض می‌کنند یا حق تقدمی که قیمت یا اندازه خودرو برای صاحب خودرو به همراه می‌آورد.

به‌زودی گرمای هوا هم بیشتر می‌شود و در مناطقی که گرما شدیدتر باشد، تحمل خیابان و مردم و ترافیک و همچنین رانندگی در شهر دشوارتر می‌شود و به‌دنبال آن نزاع و درگیری افزایش خواهد یافت.
مطالعات تجربی، سنتی و علمی نشان داده که تمام عواملی که بتواند بر روحیه و روان انسان اثر بگذارد بر واکنش و کنش‌های فرد اثرات مستقیم و غیرمستقیم دارد. هر عاملی که آستانه مقاومت انسان را کاهش داده، نظام روحی را به هم بریزد و سیستم عصبی انسان را به‌صورت غیرمتعارف تحریک کند می‌تواند باعث وقوع حوادث رفتاری و جنایی شود.این موضوع در مورد افرادی که به شغل رانندگی اشتغال دارند و در کلاف سردرگم ترافیک گیرافتاده‌اند مشهودتر است بنابراین وقتی کسی در این شرایط قرار می‌گیرد فرد متعادل و متعارفی نیست و باید هر لحظه از او واکنش‌های عصبی انتظار داشت. طبیعتا بیش از جامعه و مسئولان وظیفه خود فرد است که قدرت خودکنترلی را در خود افزایش دهد.(همشهری)


ادامه مطلب ...

بچه‌ها با پند و اندرز مؤدب نمی‌شوند

در این دوران بسیار حساس و مهم است که شخصیت کودک شکل می‌گیرد و اخلاق و رفتار و عادات و حتی افکار او پایه گذاری می‌شود. بنابراین موضوع تعلیم و تربیت را نباید ناچیز و کم اهمیت شمرد، زیرا بچه وسیله سرگرمی‌ والدین نیست، او انسان کوچکی است که برای خود و آینده‌‌اش ساخته و تربیت می‌شود و این وظیفه مهم برعهده پدر و مادرش است، اما باید توجه داشت که والدین امروزی با شیوه‌های پرورش کودکان تا چه اندازه آشنایی دارند.

اغلب والدین سعی می‌کنند در تربیت فرزندان خود بهترین راه را انتخاب کنند تا آنها در آینده از جایگاه تحصیلی و شغلی مناسبی برخوردار شوند. کودکان براساس روشی که در سه سال اولیه زندگی‌شان اعمال می‌شود، تربیت می‌شوند و آموزش می‌بینند و سبک رفتاری خاصی پیدا می‌کنند. این سبک رفتاری، نقش بسیار مهمی‌ در نوع ارتباطات آنها در طول زندگی‌شان دارد که موجب می‌شود کودکانی با شخصیت های متفاوت شکل بگیرند.

روان‌شناسان تاثیر محبت پدر و مادر در کودک را بیشتر از امکانات رفاهی و نیز اقتصادی می‌دانند و می‌گویند کودک لباس‌ها و اسباب‌بازی‌های گرانقیمت و رنگارنگ را بدون مهر و محبت پدر و مادرش نمی‌خواهد و جویای محبت واقعی است؛ یعنی محبتی که آثارش در رفتار و گفتار والدین نمودار باشد. برای مثال، یک لباس معمولی که با جملات ساده و زیبایی مثل «چقدر این لباس به تو می‌آید» یا «مثل فرشته‌ها شده‌ای» و... همراه باشد در نظر کودک همین لباس معمولی به لباس رویاهایش تبدیل می‌شود یا خرید اسباب بازی‌های گرانقیمت، کودک را خوشحال نمی‌کند ولی بازی با پدر و مادر مثل بازی قائم باشک بدون هیچ اسباب بازی ای بهترین و قشنگ‌ترین لحظات را برایش رقم می‌زند: به این ترتیب، کودک از نوازش‌ها، بوسه‌ها، در آغوش گرفتن‌ها، تبسم‌ها و حتی از آهنگ محبت‌آمیز سخنان پدر و مادرش احساس محبت می‌کند.

این نکته مهم است، کودکانی که در فکرشان، مادیات به‌عنوان یک عامل مهم خوشبختی نقش می‌بندد، در آینده افراد پر توقعی خواهند شد تا جایی که برای رسیدن به اهداف و آرزوهایشان به والدین خود امر و نهی می‌کنند و توقع دارند همه خواسته‌هایشان چه معقول و چه غیرمعقول توسط بزرگ‌ترها برآورده شود. در این صورت، بچه‌ها به هیچ عنوان با صرفه‌جویی آشنا نخواهد شد و انسان‌هایی با شخصیت‌های متزلزل و ضعیف بار خواهند آمد.

به گفته روان‌شناسان اگر پدر و مادر نتوانند در طول دوران کودکی و نیز مراحل رشد الگوی صحیح تربیت، توقع و نیز صرفه‌جویی را به فرزندانشان بیاموزند، بدون شک آنها در جوانی بر والدین خود حکومت خواهند کرد و به‌طور طبیعی چون هنوز به درجه رشد و تکامل نرسیده‌اند، نمی‌توانند از عقلشان کمک بگیرند، در نتیجه دچار مشکل و دردسر می‌شوند و والدین را نیز درگیر می‌کنند.

یکی دیگر از مهم‌ترین عواملی که در تربیت کودک موثر است، تربیت غیر کلامی ‌است. تربیت غیر کلامی ‌بیشتر از تربیت کلامی‌ اثر می‌گذارد؛ زیرا بچه‌ها دوست ندارند مدام مورد نصیحت قرار بگیرند، آنها در مقابل نصیحت‌های ما، یا می‌روند و دوباره آن کار را تکرار می‌کنند یا شروع به جرو بحث می‌کنند.

اما متاسفانه بعضی از والدین تربیت کودک را به پند و اندرز و امر و نهی می‌دانند و فکر می‌کنند ‌ فقط زمانی که با فرزندشان مشغول صحبت و امر و نهی هستند به تربیت او اشتغال دارند. در حالی که کودکان یک مقلد کامل هستند و آنچه را می‌بینند بهتر یاد می‌گیرند؛ یعنی آنها به رفتار والدینشان می‌نگرند و به گفتار و پند و اندرز چندان توجهی ندارند. مثلا، اگر پدر و مادر اهل مطالعه باشند بچه‌ها به کتاب خواندن نیز علاقه‌مند می‌شوند.

بنابراین بر ما والدین مسئول لازم است، اگر در رفتار و گفتارمان مشکلی است آن را برطرف کنیم، زیرا کودکان نیازمند الگوهایی قابل قبول و مطمئن هستند و کلام ما زمانی در فرزندانمان اثر می‌گذارد که ما خود، نمونه‌ای عینی برای آنها باشیم. مثلا اگر خود ما، پدر و مادری بداخلاق و پرتوقع باشیم، نمی‌توانیم با پند و اندرز یک فرزند خوب تربیت کنیم.

مترجم: نسرین علی‌محمدی

منبع: help guide. org

چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)


ادامه مطلب ...