مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مؤلفه‌های هدایت فکری و معرفت بخشی در کلام گهربار امام رضا (ع)

[ad_1]

چکیده

یکی از مسائل مهم در دین مبین اسلام، بحث «هدایت فکری و معرفت‌بخشی» به افراد جامعه انسانی است. اهمیت این امر تا حدی است که می‌توان اذعان نمود اساس آیین اسلام بر معرفت و کسب شناخت است. خداوند به عنوان بزرگترین و اولین معلم، ابتدا اسماء را به انسان آموخت و بدین وسیله او را اشرف مخلوقات گرداند و با نزول قرآن کریم بر پیامبر عظیم‌الشأن خود، این معرفت‌بخشی را تداوم بخشید. آموزه‌های قرآن به حدی وسیع و فراگیر است که هیچ‌گاه در بستر زمان از حرکت و تازگی و پویایی باز نمی‌ایستد و تمام انسان‌ها درتمام قرون می‌توانند از دریای ژرف معارف قرآنی بهره مند گردند. مهم ترین معرفت، معرفت انسان به خود و خدای خویش است، زیرا او از این طریق می‌تواند به اسرار خلقت پی برده، رستگار شود.
خداوند متعال در قرآن کریم بر اصل شناخت و معرفت‌بخشی تأکید فراوانی دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز در راستای تعالیم قرآن کریم همواره سعی می‌کرد در طول دوران نبوت خویش، چشمه‌های زلال شناخت را به سوی مردم جاری ساخته، آنان را در تمام زمینه‌ها به شناختی کامل و جامع برساند. ائمه هدی نیز که پرچم‌دار مکتب نبی هستند، بر این امر پافشاری نمودند و اصل هدایت بخشی را محور کار خویش قرار دادند. در این میان، مبانی فکری و مکتب دینی و علمی امام رضا (علیه السلام) می‌تواند الگو و نمونه‌ای برای تمام شیفتگان حضرتش باشد. یکی از مسائل مهم و مورد تأکید امام رضا (علیه السلام) در طول حیات طیبه‌اش، تکیه بر معرفت بخشی به دیگران و هدایت فکری افراد است.

1. مقدمه

هدایت فکری افراد، یکی از اصول مهم مکتب‌های مختلف فکری در طول تاریخ است. مکاتبی که اصل پیشرفت انسان، محور کاری آنان است، همواره سعی نموده و می‌نمایند که افراد تحت تسلط و پیرو خود را به شناختی در خور و لایق برسانند تا آنان از آن طریق بتوانند اصول وخواسته‌های مکتب را پی گیری نموده، به نتیجه برسند. البته بحث ما از مکتب‌های طرد شده و منحط نیست، زیرا چنین مکاتبی نه تنها دیگران را به شناخت دعوت نمی نماید، بلکه حتی خود نیز به شناخت حقیقی نخواهند رسید و در بن بست جهل و نابودی خواهند ماند.
قدرت و توانایی هر مکتبی را باید در اندیشه‌های تربیتی آن مکتب جست و جو کرد، زیرا مکاتب گوناگون بشری با هر آرمان و اعتقادی که به وجود آمده باشند، انسان را محور فعالیت‌های خویش قرار داده‌اند و مهم‌ترین موضوع در رابطه با انسان، تربیت و هدایت او در زمینه‌های مختلف است. مکتب‌داران و رهبران نهضت‌های فکری و اجتماعی برای این که بتوانند بهتر و بیشتر از انسان در طریق دست‌یابی به اهداف خود استفاده کنند و او را به شکلی فراگیرتر در حوزه فکری خویش به خدمت گیرند، تربیت و مسائل تربیتی را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده‌اند. (1)
مکتب اهل بیت (علیه السلام)، مکتبی جامع و پربار است که می‌توان در پرتوی آن به سعادت دنیا و اخرت دست یافت. در مشرب فکری ائمه اطهار، به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه شده است. آن بزرگان با الهام از قرآن کریم و با عنایت به سیره نبوی، فرهنگی جامع را عرضه داشته اند که متمسکان به مکتب آنان می‌توانند از این طریق، به راحتی عرصه‌های پیشرفت و ترقی را سیر کنند.
در این میان، مشرب فکری امام رضا (علیه السلام) می‌تواند نمود و جلوه ویژه‌ای داشته باشد. ایشان در طول زندگی پربار خویش با توجه به جوّ سیاسی حاکم و موقعیت مکانی و زمانی، آموزه‌هایی ناب را برای پیروان خویش به یادگار گذاشت. این آموزه‌ها اکنون بعد از گذشت سال‌های سال، هنوز هم کارایی و کارآمدی خود را از دست نداده و گویی آن امام در زمان ما می‌زیسته و آن سخنان را متناسب با شرایط زمانی و مکانی ما بیان نموده است.
یکی از مسائل مهمی که همواره در ذهن و عمل آن بزرگوار نمود داشته است، بحث هدایت فکری افراد و معرفت بخشی به انسان‌هاست. آن امام همام با احترام به انسانیت انسان‌ها، همواره بر این اعتقاد بوده که ارزش انسان تنها در صورت کسب معرفت، محقق می‌شود وانسانی می‌تواند به سعادت دنیوی و اخروی نائل شود که بتواند به بالاترین معرفت و شناخت، در زمینه‌های مختلف دست یابد.
در این مقاله برآنیم با بررسی فرموده‌ها و سیره آن امام همام، بحث هدایت فکری و معرفت بخشی را در دو محور «زمینه‌های ایجاد معرفت و هدایت» و «قرارگاه تجلی معرفت و هدایت» مورد بررسی قرار دهیم.

2. زمینه‌های ایجاد معرفت و هدایت

معرفت و شناخت، اساس هر آیین و مذهب است، تا جایی که پای‌بندی به هر آیین، بدون شناخت آن نه تنها ممکن نیست، بلکه حتی مورد قبول نیز قرار نمی‌گیرد. در آیین مقدس اسلام نیز کسی می‌تواند ادعای ایمان و دین داری کند که با شناخت، این راه را انتخاب نموده باشد. کسانی که کورکورانه و بدون هیچ آگاه، ادعای اسلام نمایند، نه تنها اسلام‌شان پذیرفته نیست، بلکه در این این باره پاداشی نیز به آنها تعلق نمی‌گیرد.
اساس کار تمام پیامبران الهی بر شناخت و بینش است. ادیان الهی، قبل از بیان معارف الهی خویش، ابتدا انسان ها را به آگاهی و شناخت دعوت می‌نمایند و بعد از ایجاد چنین زمینه‌ای، فرمان الهی و مفاهیم دینی را در جهت هدایت مردم بیان می‌نمایند. کسانی آمادگی هدایت بیشتری دارند که به شناخت بیشتر و کامل‌تری نایل شده باشند. زمینه‌های ایجاد معرفت و شناخت را از منظر سخنان امام رضا (علیه السلام) می‌توان در دو زمینه بررسی کرد:

الف – استعدادهای فردی

مهم‌ترین و به عبارتی اولین اصل در راه رستگاری، کسب بینش و آگاهی برای انجام کار است. در مکتب اهل بیت (علیه السلام)، همواره بر این اصل مهم تأکید می‌شود که قبل از پذیرش هر امری و انجام هر عملی، باید ابتدا آن امر را خوب بشناسیم و با شناختی همه جانبه به آن رو نماییم. تنها در این صورت است که لطف حق شامل حال ما می‌گردد و می‌توانیم به رستگاری برسیم. افراد در انجام امور شخصی خود باید همواره این اصل مهم را در نظر داشته باشند. حضرت امام رضا (علیه السلام) در حدیثی می فرماید:
العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق، لا یزیده سرعة السیر الاّ بعداً عن الطریق؛ (2)
کسی که بدون بینش و آگاهی به انجام کاری اقدام نماید، همانند کسی است که بیراهه راه پیماید. چنین فردی هر چه سریع تر حرکت کند، بیشتر از راه صحیح دور می‌شود.
از این حدیث شریف، درس‌های فراوانی می‌توان آموخت: اول آن که آگاهی اولین ابزار جهت حرکت در هر مسیری است. هم چنین این حدیث به ما می‌آموزد که راه‌های طی شده بدون شناخت، در اصل بی‌راهه است و نتیجه‌ای جز ضلالت و گمراهی ندارد. درس سوم این که افرادی که بدون شناخت در مسیری گام بر می‌دارند، ورودشان به مسیر، اولین گام به سوی گمراهی است و ادامه حرکتشان در این مسیر، سیر به سوی نابودی است. هر چه سریعتر حرکت کنند، زودتر در کژی‌ها غوطه‌ور خواهند شد.
کلام امام، هشداری است به آنان که همواره به کمیت و مقدار عمل می‌اندیشند و از کیفیت و حقیقت آن غافل‌اند. چه اینان در هر دسته و گروهی که قرار بگیرند، بی‌آن که به درستی راه بیندیشند، سعی دارند با افراط و تندروی در همان مسیر، خویش را پیشتاز و جلودار معرفی کنند. (3) کسب شناخت و معرفت قبل از ورود به هر امری، بسیار حائز اهمیت است. در چنین مسیری حتی اگر فرد تنها هم سیر کند، می‌تواند به چنان نتیجه‌ای برسد که از گروهی که جاهلانه در مسیر گام برداشته‌اند، بسیار موفق‌تر باشد.
در طول حرکت انسان به سوی اهداف خود، عوامل دیگری نیز می‌توانند به عنوان پشتیبان وارد عمل شوند و معرفت و شناخت او را تکمیل می‌نمایند. به عبارت دیگر، این عوامل همانند پشتوانه‌ای هستند که شناخت و هدایت او را تضمین می‌نمایند. یکی از این عوامل مهم، «تلاش و کوشش» است. انسان بعد از کسب معرفت و آگاهی، برای محقق شدن اهداف خود باید همواره از تلاشی بی دریغ برخوردار باشد. امام رضا (علیه السلام) در حدیث دیگری می‌فرماید:
چند چیز است که اگر همراه با چند حقیقت نباشند، مسخره می‌نماید: کسی که با زبانش استغفار کند، ولی قلبش از گناه پشیمان نباشد. فردی که توفیق طلب کند، ولی تلاش ننماید، انسانی که احتیاط جو باشد، ولی دقت و پرهیز نداشته باشد، آن که آرزوی بهشت کند، ولی بر دشواری‌ها شکیبا نباشد، شخصی که از آتش دوزخ به خدا پناه برد، ولی هوس‌های دنیا را ترک نگوید، کسی که ذکر خدا بر لب براند، ولی شوق دیدار رحمت الهی را نداشته باشد؛ اینان در حقیقت خود را به استهزاء گرفته اند. (4)
در این حدیث، حضرت توفیق و رستگاری را شامل حال کسانی می‌داند که تلاش می‌نمایند و برای دست‌یابی به اهداف خویش، سستی و تنبلی به خویش راه نمی‌دهند؛ در غیر این صورت، گویی فرد خود را مسخره نموده و به عبارت بهتر، در مسیری قرار گرفته است که نسبت به آن شناخت و معرفت کامل ندارد و از سر جهل در آن قدم می‌گذارد، زیرا در صورت کسب معرفت، می‌دانست که برای رسیدن به چنان هدفی، در چنان مسیری باید تلاش نماید. وقتی انسان به جوانب راه آشنا باشد، می‌داند که باید چگونه در مسیر قرار گیرد و چقدر همت خود را صرف نیل به اهدافش نماید. در واقع یکی از دلایل سستی، عدم شناخت معرفت کافی است. مسلماً چنین فردی هیچ‌گاه به هدایت راه نخواهد یافت و در بی‌راهه‌ها نابود خواهد شد.
برخی از تلاش افراد برای رسیدن به خواسته‌ها و به اهداف، به «اجتهاد شخصی» تعبیر می‌کند. اجتهاد شخصی آن است که ابتدا فرد به شناختی کامل و جامعی دست یابد و سپس، طبق آن شناخت، در مسیر خود تلاش کند تا بتواند به نتیجه دست یابد. راه اجتهاد شخصی یعنی این که خودت وارد میدان شوی و حق را از باطل بشناسی و پیمودن این راه چهار شرط دارد: نخست این که در هر موضوعی نیک بیندیشی و دقت کنی و دیگر از فرو رفتن در شبهات یا تمسک جستن به تعصب یا خصومات بپرهیزی و سوم این که از خدای خود استعانت بجویی و از او بخواهی که تو را در پیمودن این راه کمک کند و چهارم این که از هر امر مشکوک که ممکن است منتهی به ورود در شبهه‌ای شود یا تو را به گمراهی بکشاند، بپرهیزی. (5)
یکی دیگر از مسائل مهم در راه کسب معرفت فردی برای رسیدن اهداف، «بلوغ فکری» است. منظور از بلوغ فکری آن است که فرد با کسب معارف و دست‌یابی به شناخت در تمام زمینه‌ها، کم کم به جایی می‌رسد که می‌تواند از منبع فکری کاملی استفاده نماید؛ منبعی که در اثر مطالعه و درایت و تفکر، آن را کسب نموده است؛ منبعی که در اثر تجربه باشد و بتواند آن را الگوی عمل خود در کارهای دیگرش قرار دهد. چنین فردی از راه درک و شناخت به منبعی عظیم از تجربه‌های مختلف دست می‌یابد که در این صورت می‌توان اقرار نمود او به بلوغ فکری رسیده است. او این بلوغ را در کیفیت شناخت از دنیا و انسان‌های اطراف و ذات خود به دست آورده است. اگر چه دست‌یابی به چنین بلوغی سخت است، اما کارساز و راهگشا است.
این قاعده که هر کسی با عینکی که به چشم زده است، دنیا و انسان‌ها را می‌بیند، قاعده درستی است. هر کسی با مشتی از تخیلات و با انبوهی از آرمان‌هایی که برای خود ثبت شده، فرض کرده است الگوها و اندازه‌هایی دارد و درباره سایر انسان‌های دیگر هم همان‌گونه فکر می‌کند. بلوغ فکری سخت است و در صورتی که سخت گفتن ما اشتباه باشد، باید بگوییم بلوغ فکری سختی‌نماست. انسان تا وقتی بالغ نشود، نمی‌توان آن عینک عاریتی و بی‌معنا را که به چشم زده است و دنیا و مردم را با آن می‌خواهد ببیند، از چشمش دور کند. (6)
حضرت امام رضا (علیه السلام) همواره یاران خویش را به درایت و درک دعوت می‌نمود و می‌فرمود:
کونوا دراة و لا تکونوا رواة. حدیث تعرفون فقهه، خیٌ من الف تروونه؛ (7)
اهل درایت و درک باشید، نه اهل حکایت و نقل. حدیثی که عمق و ژرفای آن را بشناسید، از هزار حدیث که فقط روایت‌گر آن باشید، برتر است. (8)
نتیجه زندگی‌ای که بر اثر شناخت و معرفت پی‌ریزی شده است، دست‌یابی به حیات طیبه است. اگر انسان همواره در نظر داشته باشد که زندگی او منحصر به این چند روز دنیا نیست و برای رسیدن به کمال انسانیت، باید زندگی این دنیا را وسیله‌ای برای نیل به رستگاری در آن دنیا قرار دهد، می‌تواند راحت تر در راه اهداف اخروی خویش گامبردارد. حضرت امام حسین (علیه السلام) خطاب به انسان‌ها می‌فرماید:
ای انسان‌ها! برای زندگی، معنایی والاتر وجود دارد که قرار گرفتن در شعاع جاذبیت کمال است و برای مرگ نیز حقیقتی عالی‌تر وجود دارد که ورود در حوزه جاذبیت کمال است. (9)
اگر انسان کمال‌طلب باشد و همواره بر آن باشد که کمال خود را که همان کسب رضایت الهی است به دست آورد، خداوند نیز یاری گر او خواهد بود. زندگی به این معنا، همان حیات طیبه است که آزادی و عزت و شرف و علم و عدل و صدق و صفا و کمال جویی از مختصات آن است و مرگ به این معنا، شکوفایی همان حیات طیبه است که شخصیت آدمی به وسیله آن در حوزه جاذبیت کمال به ثمر جاودانی خود می‌رسد. این است زندگی حقیقیی که از «إنّا لله» شروع و به «إنّا الیه راجعون» واصل می‌گردد. (10)

ب- زمینه‌های اجتماعی

بدون شک انسان موجودی اجتماعی است و همه چیز خود را در زندگی گروهی می‌یابد. تکامل انسان در جنبه‌های معنوی و مادی، علوم و دانش‌ها، تمدن‌ها و صنایع، آداب و رسوم، همه در پرتو زندگی دسته جمعی حاصل می شود، به طوری که می‌توان گفت اگر انسان این طرز زندگی را از دست دهد، همه چیز خود را از دست خواهد داد و تا سرحدّ حیوان، سقوط می‌کند. توجه انسان به این نوع زندگی علاوه بر انگیزه فطری، به دلیل کثرت و تنوع نیازهای او و همت والایش برای رسیدن به مراحل بالاتر و کامل‌تر است و تأمین این نیازهای جسمی و روحی، بدون زندگی اجتماعی ممکن نیست.
یکی از محورهای فکری امام رضا (علیه السلام)، عنایت به اجتماع و زندگی اجتماعی است. آن حضرت به عنوان فردی که در اجتماعی انسانی زندگی می‌نمود، همواره با چشم عنایت به سایر افراد جامعه می‌نگریست و سعی می‌کرد معرفت افراد اجتماع را ارتقا بخشد. بحث‌ها و مناظره های علمی و پربار آن حضرت با افراد و طبقه‌های مختلف اجتماع، گواهی بر این امر است. افراد با آگاهی در مسیر زندگی شخصی خود به شناخت و معرفت دست یابند و همواره با آگاهی در مسیر گام بردارند، بلکه باید در اجتماع نیز زمینه‌هایی فراهم آورند تا هم نوعان آنها نیز به شناخت و آگاهی برسند. از آن حضرت نقل شده که می‌فرماید:
یقال للعابد یوم القیامة: نعم الرجل کنت همتک ذات نفسک و کفیت مؤونتک، فادخل الجنة. الا انّ الفقیه من افاض علی الناس خیره و انقذهم من اعدائهم و وفرّ علیهم نعم جلال الله تعالی و حصل لهم رضوان الله تعالی و یقال للفقیه: یا أیها الکافل لایتام آل محمد الهادی بضعفاء محبیهم و موالیهم! قف حتی تشفع لکل من اخذ عنک او تعلّم منک... فانظروا کم صرف ما بین المنزلتین؛ (11)
در روز قیامت به انسان عابد گفته می‌شود: تو خوب انسانی بودی. تمام همتت آن بود که خودت را نجات دهی، پس وارد بهشت شو. فقیه انسان آگاه و ژرف اندیش است که پرتو معرفت خود را بر زندگی دیگران نیز افشانده است و در نتیجه این معرفت بخشی، ایشان را از دام‌های انحراف در مسیرهای دشمنان پرهیز داده و نعمت‌های الهی را بر آنان فزونی بخشیده و رضایت خداوند را نصیب‌شان ساخته است. در روز قیامت به چنین انسان هدایت‌گری گفته می‌شود: ای حامی یتیمان خاندان پیامبر و ای کسی که اندیشه‌های ضعیف را با هدایت‌ها و روشن‌گری‌های خود یاری داده ای! بایست و برای همه آنان که از خرمن دانش تو بهره جسته‌اند، شفاعت کن. پس او به شفاعت می‌پردازد و خود به همراه گروه گروه از هدایت یافتگانش وارد بهشت می‌شود.
در بیان امام رضا (علیه السلام)، افرادی که باعث هدایت دیگران در زمینه‌های فکری و عقیدتی می‌شوند، بسیار بالاتر از افرادی هستند که در گوشه‌ای نشسته، فقط به فکر خلاصی و رستگاری خویش‌اند. آن حضرت همواره در طول حیات خویش، این اصل را در نظر داشت و حتی در دورانی که در مرو به نوعی تحت نظر بود، باز هم از روشن‌گری دست بر نداشت.
در سیره اجتماعی امام هشتم، توجه به رفع گرفتاری آحاد جامعه اسلامی و جبران نیازمندی توده مردم، جایگاه ویژه ای دارد. امام (علیه السلام) در طول زندگی، چه زمانی که در مدینه بود و تنها به عنوان امام المسلمین مشغول هدایت مردم بود و چه زمانی که عنوان ظاهری ولی عهدی به او داده شد، لحظه‌ای از گرفتاری مردم، به خصوص مسکینان و مستضعفان غافل نبود. (12)
علی بن شعیب می‌گوید:
خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیدم. آن حضرت به من فرمود: «ای علی! چه کسی از نظر زندگی بهتر است؟» گفتم: شما به آن داناترید. فرمود: «کسی که دیگری در معاش او، زندگی خوب و برخورداری داشته باشد.» سپس امام (علیه السلام) فرمود: «ای علی! بدترین مردم در زندگی کیست؟» گفتم: شما داناترید. فرمود: «کسی که دیگری در زندگی او، معاشی نداشته باشد [و خیرش به کسی نرسد].» سپس فرمود: «ای علی! نعمت‌ها را نیکو سازید [و شاکر و قدرشناس نعمت‌ها باشید]، زیرا نعمت‌ها وحشی و گریزپای‌اند، هرگز از قومی دور نشدند که دوباره برگردند. ای علی! بدترین مردم کسی است که بخشش خود را از دیگران منع کند و تنها بخورد و بنده خویش را تازیانه بزند.» (13)
تکریم مقام شامخ انسانیت و سلوک پسندیده و فروتنی بدون چشم داشت و به منظور جلب رضایت پروردگار متعال، امور آشکاری در زندگی اهل بیت (علیه السلام) است. این مشی و منش، از بارزترین اصول و قواعدی است که نظام زندگی خانوادگی و اجتماعی بر آن استوار است، چه این که سرچشمه علاقه و دل‌بستگی میان مردم به شمار می‌رود. اهل بیت (علیه السلام) در برخورد با دیگران و ایجاد رابطه با آحاد جامعه، اصول اعتقادی را پایه و اساس قرار می‌دادند و به آن پای‌بند بودند و در تمام شئون زندگی خویش، به ویژه در روابط‌شان با دیگران، آن اصول را مراعات می‌کردند. به همین جهت باید اذعان داشت که فروتنی ایشان، خوش رفتاری آنان، احترامی که برای انسانیت قائل‌اند و نیز صلابت و استواری‌شان، همه و همه ریشه قرآنی دارد و از عقاید متین و محکم آن عزیزان مایه می‌گیرد. (14)
یکی از مسائل مهم در روابط اجتماعی، احترام گذاشتن به شخصیت افراد است. درا ین صورت، میزان اثرگذاری افراد به عنوان هدایت‌گر در دیگران بیشتر خواهد بود. امام رضا (علیه السلام) به کسانی که با آنها برخورد داشت، احترام ویژه‌ای می‌گذاشت و هرگز طوری برخورد نمی‌کرد که کسی احساس کند مورد بی‌احترامی آن حضرت قرار گرفته است. ابراهیم بن عباس می‌گوید:
ما رأیت و لا سمعت باحد افضل من ابی الحسن الرضا. ما جفا احداً قط و لا قطع علی احد کلامه و لا ردّ احدا عن حاجة و ما مدّ رجلیه بین جلیسه و لا اتّکا قبله؛ (15)
هرگز ندیدم و نشنیدم کسی برتر از ابوالحسن امام رضا (علیه السلام) باشد. هرگز ندیدم در سخن گفتن با کسی درشتی کند، هیچ نیازمندی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت، در مقابل کسانی که در کنار او در یک مجلس بودند، پاهای خود را دراز نمی‌کرد، رو به روی هم‌نشین خود تکیه نمی زد.
آن حضرت همواره سعی می‌نمود با صبوری و رفق و مدارا در برابر رفتار ناشایست دیگران، اصول و مبانی اسلام را به آنان بیاموزد و باعث هدایت و رستگاری‌شان گردد. در راه معرفت افزایی یاران خود، هیچ‌گاه از کسی دل‌گیر نمی‌شد و هیچ رفتاری از دیگران نمی‌توانست مانع اهداف هدایت گرانه‌اش گردد. درحدیثی ازایشان روایت شده است:
لایکون المؤمن مؤمناً حتی یکون فیه ثلاث خصال: سنة من ربه و سنة من نبیّه و سنة من ولیه. فأما السنة من ربه: فکتمان السر و اما السنة من نبیه فمداراة الناس و اما السنة من ولیه فالصبر فی السّرّاء و الضّرّاء؛ (16)
مؤمن به حقیقت مؤمن نیست تا این که سه خصلت در او باشد: سنتی از خدایش، سنتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و سنتی از امام و سرپرستش. اما سنت خدایش، مخفی داشتن اسرار و سنت پیامبرش، رفق و مدارا با مردم و سنت امام و سرپرستش، صبر کردن در همه حال [چه در رفاه و خوشی و چه حال سختی و شدت] است.

3. قرارگاه تجلی معرفت و هدایت

حضرت امام رضا (علیه السلام) با تمسک به آیات قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و سیره ائمه اطهار، مکتب فکری عظیمی را بنیان نهاد که امامان بعداز ایشان نیز پرچم‌دار این مکتب بودند. در مدت اقامت امام رضا (علیه السلام) در خراسان، جلسات متعدد مباحثه علمی و مناظره بین امام و سران فرقه‌ها و مذاهب مختلف برگزار می‌شد. مأمون این جلسات را تشکیل می‌داد تا وجهه علمی و موقعیت مذهبی امام را خدشه‌دار نماید، اما آن امام همام با تمسک به آموزه‌های قرآن کریم و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌توانست پیروز میدان شود و بر محبوبیت و جایگاه خود در بین مردم بیفزاید. ایشان سعی می‌کرد در بحث‌های خود نه تنها پاسخ‌گوی شبهات طرف مناظره باشد، بلکه با باز نمودن بحث‌هایی علمی و عقیدتی و مذهبی و دینی، بر معرفت و شناخت حاضران بیفزاید و به طور غیر ملموس، آنان را به سوی حق و حقیقت رهنمون شود، تا جایی که حقانیت امام و پدران بزرگوارش در بسیاری از این جلسات بر همگان روشن می‌گشت و بسیاری از افراد هدایت می‌شدند و در جوانب مختلف به شناخت می‌رسیدند.
در این بخش سعی داریم معرفت بخشی آن امام را در دو محور «مضامین و اوامر قرآن کریم» و «تعالیم انبیا و امامان» مورد بررسی قرار دهیم.

الف – هدایت بخشی قرآن کریم

یکی از واژه‌هایی که در قرآن کریم به کار رفته است، واژه «سبیل الرشد» یا «سبیل الرشاد» در مقابل «سبیل الغی» است. در آیه‌ای از قرآن آمده است:
« وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً» (17).
کافران و متکبران اگر راه رشد و هدایت را بیابند، هرگز آن را نمی پیمایند، ولی اگر راه جهل و گمراهی را بیابند، به همان راه ضلالت و گمراهی می‌روند.
طبق آیات قرآن کریم، هدایت و رستگاری، شاه راهی دارد که انسان‌ها باید ضمن شناسایی آن، در این مسیر گام نهند و همواره از خداوند بخواهند که آنان را در مسیر حق ثابت قدم نمایند و لحظه‌ای عنایت و لطف خود را از آنها دریغ نکند. آنان که در مسیر هدایت و رشد گام بر می‌دارند، برای ادامه مسیر باید چراغی روشن همراه خویش داشته باشند و چه منبع پرتوافشانی بهتر از قرآن کریم؟
قرآن کریم در ارتباط با انسان، مقاماتی را داراست: مقام هدایت و رهبری، تذکر وارشاد و بشارت و انذار. از میان این مقامات، مقامی خاص وجود دارد؛ مقامی که اغلب مقامات دیگر را در بر می‌گیرد و ضروری‌ترین شأن و مقام در برخورد با بشریت گمراه و درمانده محسوب می‌شود. این مقام، مقام طبابت روح و فکر بشر است. (18)
حضرت امام رضا (علیه السلام) نیز در ضمن تعلیمات خود به یاران، همواره بر هدایت‌گری و معرفت‌بخشی قرآن کریم تأکید می‌نمود و از آنها می‌خواست با تمسک به قرآن کریم و انس گرفتن با آن، دریچه‌ای از هدایت را به روی خویش بگشایند. ریان بن صلت می‌گوید: از حضرت امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: ای پسر پیامبر! درباره قرآن چه می‌فرمایی؟ فرمود:
کلام الله، لا تتجاوزوه و لا تطلبوا لهدی فی غیره فتضلّوا؛ (19)
قرآن کلام خداست، از آن فراتر نروید و هدایت را در غیر آن مجویید که گمراه می‌شوید.
قرآن کریم در آیه‌ای از سوره جن از زبان اجنه می‌فرماید:
«... إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً * یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَداً » (20)
ما قرآن عجیبی شنیده‌ایم که به راه راست هدایت می‌کند، پس به آن ایمان آورده‌ایم و هرگز احدی را شریک پروردگار قرار نمی‌دهیم.
در این آیه نیز خداوند متعال تعبیر «رشد» را درباره هدایت‌گری قرآن کریم بیان می‌کند. در تفسیر این آیه، در کتاب تفسیر نمونه چنین آمده است:
تعبیر به رشد، تعبیر بسیار گسترده و جامعی است که هرگونه امتیازی را در بر می‌گیرد؛ راهی است صاف و بدون پیچ وخم، روشن و واضح که پویندگان را به سرمنزل سعادت و کمال می‌رساند. (21)
البته با اندکی تفکر در این آیه مشخص می‌شود که در افراد نیز باید زمینه‌های هدایت‌پذیری وجود داشته باشد. چه بسا افرادی که هیچ‌گاه نمی‌خواهند هدایت شوند و با مقاومت در برابر فرامین الهی و دستورات قرآن، همیشه در ضلالت و گمراهی باقی خواهند ماند. معاویه در اواخر جنگ صفین، نامه‌ای بسیار جسورانه و بی‌ادبانه به حضرت علی(علیه السلام) نوشت. امام در پاسخ او می‌نویسد:
این نامه از کسی است که نه چشم بصیرت دارد که هدایتش کند و نه رهبری آگاه که ارشادش نماید؛ هوا و هوس او را به سوی خود دعوت نموده و او این دعوت را اجابت کرده و گمراهی رهبر او شده و او از آن پیروی نموده. به همین دلیل بسیار هذیان می‌گوید و در گمراهی سرگردان است. (22)
چنین انسان‌هایی از تقوای الهی به دور هستند و به عبارت بهتر، تقوای الهی را در خویش نه تنها تقویت ننموده‌اند، بلکه اندک آن را نیز سرسختانه سرکوب می‌نمایند و به سوی ضلالت و گمراهی گام بر می‌دارند. شهید مطهری در بیان کارکردهای تقوا می‌گوید:
تقوا برای انسان مصونیت است. تقوا به انسان صیانت می‌دهد، صائن و حافظ انسان است و انسان موظف است که صائن و حافظ تقوا باشد و این دور نیست، زیرا از دو جنبه است: ما باید از یک نظر حافظ تقوا باشیم، تقوا از نظر دیگر و جنبه دیگر حافظ ما است. (23)

ب – هدایت‌بخشی انبیا و امامان (علیه السلام)

یکی از رسالت‌های خطیر پیامبران، هدایت علمی، فکری و فرهنگی جامعه بشری است. رشد و شکوفایی خرد انسان ها، از برنامه‌های اساسی پیامبران است. آنان در تمامی دوران رهبری خویش، به این موضوع حیاتی توجه داشتند و در راه آن، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. امامان شیعه نیز همانند پیامبران الهی و پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) برای تکامل معنوی و عقلی و فرهنگی آدمیان، به تلاش‌هایی توان‌فرسا دست یازیدند و در راه این هدف از هر شیوه و وسیله‌ای استفاده کردند.
در مقابل این هدایت‌گری‌ها و کمال‌جویی‌های انسانی، خلفای اموی و عباسی از روزهای آغازین دولت‌شان با این واقعیت مواجه گردیدند که با رشد فرهنگ اسلامی و گسترش آگاهی و بیداری در جامعه، با مشکلات اساسی روبه رو خواهند شد. به این جهت، خلفای اموی و عباسی بر آن شدند تا در مقابل فرهنگ واقعی قرآنی و اسلامی، برای ناآگاه نگاه داشتن مردمان بکوشند و در برابر فرهنگ زندگی‌ساز اسلامی، فرهنگ بدلی و صوری بسازند. آنان برای این مقصود، فرهنگ‌های بیگانه را در جامعه اسلامی رواج دادند و شبهات بسیاری را در ذهن توده‌های مردم وارد ساختند. هدف اصلی آنان روی برتافتن مردم از تعالیم ناب اسلامی و دل‌خوش کردن به آموزه‌هایی بود که نه به کار دنیای‌شان می‌آمد و نه به کار آخرت‌شان. (24)
آیت الله مکارم شیرازی در توضیح آیه «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ‌ » (25) می‌گوید:
این آیه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را یکی از بزرگ ترین نعمت های خداوند برمی شمارد که به مؤمنان عطا شده است و سپس در تفیسر این نعمت، سه برنامه مهم پیامبر را یادآور می‌شود: تلاوت آیات الهی «یَتلُوا عَلَیهم آیاتِهِ» و تزکیه و تربیت «وَ یُزَکّیِهِم» و تعلیم کتاب و حکمت «وَ یُعَلّمُهُمُ الکِتابَ و الحِکمَة» نتیجه همه اینها نجات از «ضَلالٍ مُبینٍ» است. این تعبیرات همه برای این است که انگیزه‌های حرکت به سوی اسلام در مردم زنده شود و هر کس لااقل خود را موظف به تحقیق پیرامون آن ببیند، چرا که بزرگ‌ترین سود و زیان انسان ممکن است در آن نهفته باشد. (26)
حضرت امام رضا (علیه السلام) در حدیثی، میزان سنجش اعمال خوب و بد را در دنیا، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) معرفی می‌فرماید و بدین وسیله بیان می‌دارد که کسانی هدایت‌شدگان واقعی هستند که رفتار و اعمالشان منطبق بر سیره رسول (صلی الله علیه و آله وسلم) و مورد تأیید ایشان باشد. چنین افرادی به معرفت واقعی رسیده‌اند و از رستگاران خواهند بود:
تعرض علی رسول‌الله (صلی الله علیه و آله وسلم) اعمال امته کل صباحٍ ابرارها و فجّارها فاحذروا؛ (27)
کارهای امت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) - چه نیکان و چه بدکاران - هر بامداد به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) گزارش و عرضه می‌شود، پس به هوش باشید.
در منظر امام رضا (علیه السلام) نه تنها مسلمین و مؤمنین باید رفتار خود را با سنجه ای چون رسول (صلی الله علیه و آله وسلم) منطبق نمایند، بلکه در راستای آن باید با ولایت‌پذیری از ائمه هدی (علیه السلام) نیز راه رستگاری خویش را هموار سازند. از همین روست که آن حضرت در جای دیگری می‌فرماید:
حبّ اولیاء الله واجب و کذلک بغض اعدائهم و البرائة منهم و من ائمتهم؛ (28)
دوستی با دوستان خدا واجب است. هم‌چنین دشمن داشتن و بیزاری جستن از دشمنان اولیای خدا و سرکردگان آنان واجب است.
در اثر همین دوستی، انسان می‌تواند به اولیای الهی نزدیک شود و از مشرب فکری و الهی آن بزرگواران در جهت کسب معرفت بهره جوید. عالی‌ترین تربیت دینی در مکتب اولیاء الله یافت می‌شود، زیرا همان‌گونه که اساس عالم بر تربیت انسان است، اساس دین اسلام و هدف از بعثت انبیا و ولایت امامان، هدایت و تربیت دینی و اسلامی انسان است.
امام خمینی (رحمه‌الله) در بیان جایگاه تربیت در عالم هستی می‌فرماید:
اساس عالم در تربیت انسان است. انسان عاصره همه‌ی موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیاء آمده‌اند برای این که این عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود که این موجود الهی، تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه‌گاه نور مقدس حق تعالی است. (29)
در زیارت آن امام رضا (علیه السلام) می‌خوانیم:
اشهد انک الامام الهادی و الولی المرشد؛
گواهی می‌دهم که تو پیشوای هدایت کننده و سرپرست و مرشد مردم به راه راست و طریق صواب می‌باشی.
آن امام برحق، در همه حال چه در سفر و چه در حضر، با کمال جدیت بندگان را ارشاد می‌کرد. در سراسر زندگی امام رضا (علیه السلام)، هدایت‌گری ایشان را می‌توان مشاهده کرد. طبق روایات، آن حضرت در مدینه طیبه همه روزها در خانه خود و در مسجد النبی، مردم را از مسائل عقیدتی و احکام خدا آگاه می‌نمود و آنان را به راه صواب راهنمایی می‌کرد. در سفر خراسان نیز ایشان بعد از نماز صبح به سوی مردم بر می‌گشت و آنان را موعظه و ارشاد می‌فرمود. هم چنین امام رضا (علیه السلام) در مسیر خراسان به هر شهری که می‌رسید، به ارشاد مردم آن شهر می‌پرداخت و گاه برای این منظور، ده روز یا بیشتر در آن جا توقف می‌فرمود. (30)
گاهی امام در حین عبور از شهری، درحال سواره و از بالای مرکب، مردم را در مسائل دینی راهنمایی می‌نمود.حضرت در شهر نیشابور از بالای کجاوه، حدیث «سلسلة الذهب» را بیان کرد و زیربنای اسلام را که توحید است گوشزد فرمودو شرط اصلی توحید را که اعتقاد به امامت و ولایت خود بود، برای مردم روشن گردانید. گاه نیز امام هشتم برای ارشاد مردم، اقدام به مسافرت می‌کرد، از آن جمله مسافرت ارشادی که به کوفه و بصره انجام داد. (31)
هدایت گری و روشن‌گری که از مکتب وحی سرچشمه می گیرد و در رفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) تجلی می‌یابد، یکی از اهداف مهم ائمه اطهار (علیه السلام)، از جمله امام رضا (علیه السلام) است. به طور کلی هدف تمام اولیای الهی، روشن‌گری در میان امت خویش است. آنها با حضور و ظهور خود، ظلمت و سیاهی را از بین برده، به جای آن، نور و روشنایی را به قلب یاران خویش هدیه می‌نمایند. امام خمینی (رحمه‌الله) در این زمینه می‌فرماید:
انبیا آمدند کسانی را که در ظلمت‌ها واقع‌اند و چیزی را غیر از خودشان نمی‌بینند و هیچ چیز نمی‌خواهند الاّ برای خودشان و برای هیچ کس ارزش قائل نیستند و هر چه هست تنها برای خودشان می‌خواهند، این‌گونه افراد را از خودخواهی- که منشأ همه‌ی ظلمت هاست - نجات دهند و به خداخواهی - که نور است - برسانند. (32)
البته در این امر نمی توان شک کرد، حسّ دین طلبی و معرفت‌جویی در تمام انسان‌ها در همیشه تاریخ موجود بوده است و همین امر، زمینه هدایت آنها گشته است، زیرا اگر افراد ذاتاً خواهان و طالب چیزی نباشند، هیچ‌گاه نمی توان آنان را به زور به سمت و سوی خلاف میل شان سوق داد. این امری است که نه تنها در آیین مقدس اسلام و سیره ائمه اطهار (علیه السلام) دیده می‌شود، بلکه در میان تمام انسان‌ها در هر دین و آیینی می‌توان آن را مشاهده نمود، چنان که ماکس پلانک می‌گوید:
این تصادفی نیست که متفکران بزرگ همه اعصار، چنان نفوس دینی ژرفی داشته‌اند، اگر چه چندان تظاهری به دین‌داری خود نکرده‌اند. (33)
چنین حسی هیچ گاه سرکوب نمی‌شود، اگر چه برخی درصددند به این امر تظاهر کنند که چنین حسی در وجودشان مقرر نشده است. امام خمینی (رحمه الله) در بخشی از سخنان خود می‌فرماید:
ما باید محیی دین باشیم و دین هم محیی ماست؛ یعنی ما باید زنده نگه داریم مایه زندگی خودمان را مثل این که آب در حیات جسمانی ما مایه زندگی است، وسیله زندگی ماست، ولی ما باید همین آب را سالم و پاک و زنده و عاری از هر نوع آلودگی نگه داریم. (34)

نتیجه‌گیری

1. یکی از محورهای مهم مشرب فکری امام رضا (علیه السلام)، دعوت به کسب معرفت و شناخت در زمینه‌های مختلف است. آن بزرگوار با فراهم نمودن زمینه‌های مختلف، همواره مخاطبان خویش را به کسب معرفت در جوانب مختلف امور دعوت می‌نمود.
2. در نظر مبارک امام رضا (علیه السلام) افرادی که بدون کسب بینش در راهی قدم می‌گذارند، در اصل به بی‌راهه رفته‌اند. فرد در اولین گام خود باید به چنان شناختی رسیده باشد که بتواند راه را از چاه تشخیص دهد و در زندگی شخصی خویش رستگار شود.
3. همراه با کسب معرفت شخصی برای ورود به عرصه های مختلف، عوامل دیگری نیز می‌توانند دخیل باشند. از منظر مبارک امام رضا (علیه السلام) یکی از مهم‌ترین آنها، تلاش و کوشش است. انسان بعد از کسب معرفت و شناخت، برای محقق شدن اهدافش باید از تلاشی بی‌دریغ برخوردار باشد.
4. بلوغ فکری و درایت نیز از پایه‌های مهم و اساسی کسب معرفت است. در نظر امام رضا (علیه السلام) افرادی که به عمق و ژرفای مطالب بیندیشند و سعی در درک آنها داشته باشند، بسیار برتر و بالاتر از ناقلان بی‌تفکرند.
5.اگر چه انسان‌های عابدی که تمام همت خود را صرف نجات خویش کرده‌اند، در قیامت به پاداش نیک عمل‌های خود می‌رسند، اما در دیدگاه امام رضا (علیه السلام) آنانی که علاوه بر نجات خویش و تقویت معرفت شخصی خود، در راه هدایت‌گری دیگران نیز گام برداشته‌اند، بالاتر و برترند. اینان در قیامت، مقام شفاعت می‌یابند.
6. از نظر امام رضا (علیه السلام) بهترین انسان‌ها کسی است که دیگران از زندگی او بهره‌مند شوند و بدترین انسان‌ها کسی است که خیرش به دیگران نرسد و بخشش خود را که می‌تواند زمینه‌های مختلف، مالی، علمی، روشن‌گری و ... را شامل شود، از دیگران دریغ نماید.
7. طبق دیدگاه امام رضا (علیه السلام) اصلی‌ترین و محکم‌ترین سند هدایت انسان‌ها، قرآن کریم است و هر کس هدایت را در غیر آن بجوید، مطمئناً گمراه خواهد شد.
8. در مشرب فکری امام رضا (علیه السلام) سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز منبعی نیکو و جامع برای هدایت انسان‌هاست و افراد باید تمام رفتار و کردار خویش را با سنت آن حضرت منطبق نمایند. تنها در این صورت است که می‌توانند امیدوار به هدایت و رستگاری باشند.
9. در پرتو تعالیم پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، ائمه‌ی اطهار نیز منبعی روشن‌گر در جهت هدایت‌پذیری افرادند. امام رضا (علیه السلام) به عنوان الگویی در این زمینه، همواره هم خود هادی و حامی مردم بود و هم آنان را به کسب معرفت از مکتب امامان قبل از خود، دعوت می‌فرمود.

پی‌نوشت‌ها:

1. سیدرضا تقوی، چهل چشمه معرفت، ص 153.
2. الکافی، ج1، ص 44.
3. جواد معینی و احمد ترابی، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، منادی التوحید و امامت، ص 178.
4. بحارالانوار، ج75، ص 356.
5. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمومنین، ج1، ص 250.
6. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمؤمنین، ج1، ص 250.
7. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 413.
8. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 180.
9. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 250.
10. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 15.
11. بحارالانوار، ج7، ص 225.
12. عباسعلی زارعی سبزواری، سیره علمی و عملی امام رضا (علیه السلام)، ص 55.
13. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج1، ص 46.
14. واحد تدوین و ترجمه، سرچشمه‌های نور امام رضا (علیه السلام)، ص 66.
15. بحارالانوار، ج49، ص 91.
16. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 402.
17. اعراف، آیه 146.
18. ولی الله نقی پور، پژوهش پیرامون تدبر در قرآن، ص 58.
19. جواد محدثی، حکمت‌های رضوی، ص 77 .
20. جن، آیه ی 1 و 2.
21. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 25، ص 105.
22. نهج البلاغه، نامه ی 7.
23. مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 131.
24. امیرمهدی حکیمی، سیره امام رضا (علیه السلام)، ص 20.
25. خداوند منت نهاد بر مؤمنان و رسولی را در بین آنها از خودشان برانگیخت که آیات خدا را بر ایشان می‌خواند و کتاب و حکمت را به آنان می‌آموزد، اگر چه آنها قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند. (آل عمران، آیه ی 164).
26. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن.
27. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص 251.
28. وسائل الشیعه، ج1، ص 433.
29. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
30. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 58.
31. حسن کافی، امام رضا (علیه السلام) اسوه صراط مستقیم، ص 237 و 238.
32. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
33. ماکس پلانک، علم به کجا می‌رود، ص 235.
34. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.

منابع تحقیق :
1. پلانک، ماکس، علم به کجا می‌رود، ترجمه: احمد آرام، تهران 1360 ش، چاپ اول.
2. تقوی، سیدرضا، چهل چشمه معرفت، نخیل، تهران 1385 ش، چاپ سوم.
3. جعفری، محمدتقی، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، مؤسسه تدوین آثار علامه جعفری، تهران 1381 ش، چاپ دوم.
4. حرانی، حسین بن شعبه، تحف العقول، ترجمه: احمد جنتی، انتشارات علمیه‌ی اسلامی، تهران 1363 ش، چاپ اول.
5. حکیمی، امیرمهدی، سیره امام رضا (علیه السلام)، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1383 ش، چاپ پنجم.
6. خمینی، روح‌الله، صحیفه ی نور، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمه الله)، تهران 1378 ش.
7. زارعی سبزواری، عباسعلی، سیره علمی و عملی امام رضا (علیه السلام)، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1389 ش، چاپ دوم.
8. صدوق، محمدبن علی بن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا، ترجمه: رحمتی، پیام علمدار، قم 1391، چاپ پنجم.
9. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، آل البیت، قم 1409 ق، چاپ اول.
10. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، الوفا، بیروت 1407 ق.
11. کافی، حسن، امام رضا، اسوه‌ی صراط مستقیم، میقات، تهران، 1366 ش، چاپ اول.
12. کلینی، محمد، الکافی، اسلامیه، تهران 1362ش، چاپ چهارم.
13. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، الوفاء، بیروت 1404 ق، چاپ اول.
14. محدثی، جواد، اخلاق تربیتی امام رضا (علیه السلام)، انتشارات مطهر، تهران 1379 ش، چاپ اول.
15. ـــــــــــ ، حکمت‌های رضوی، آستان قدس رضوی، مشهد 1390 ش، چاپ اول.
16. مطهری، مرتضی، ده گفتار، صدر، تهران 1369 ش، چاپ ششم.
17. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امیرالمؤمنین، امام علی بن ابی طالب، قم 1378 ش، چاپ اول.
18. ـــــــــــ ، پیام قرآن، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1386ش، چاپ نهم .
19. ـــــــــ ، تفسیر نمونه، با همکاری: جمعی از نویسندگان، دارالکتب الاسلامیه، قم 1369 ش، چاپ هشتم.
20. معینی، جواد و ترابی، احمد، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، منادی توحید و امامت، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1376 ش، چاپ اول.
21. نقی پورفر، ولی‌الله، پژوهش پیرامون تدبر در قرآن، انتشارات اسوه، قم 1374 ش، چاپ دوم.
واحد تدوین و ترجمه، سرچشمه‌های نور امام رضا (علیه السلام)، انتشارات سازمان تبلیغات، تهران 1386 ش، چاپ اول.

منبع مقاله :
جمعی از پژوهشگران؛ (1394)، مجموعه مقالات همایش ملّی «حدیث رضوی» (جلد دوم)، مشهد: انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مؤلفه‌های هدایت فکری و معرفت بخشی در کلام گهربار امام رضا ع مؤلفه‌های هدایت فکری و معرفت بخشی در کلام گهربار امام رضا ع


ادامه مطلب ...

مؤلفه‌های سلامت و بهداشتِ روان خانواده در روایت‌های رضوی

[ad_1]
نویسندگان:
فائزه عظیم‌زاده اردبیلی (1)
عاطفه ذبیحی (2)

چکیده

مفهوم بهداشت روان که با ایجاد آگاهی درباره‌ی عوامل معنوی و مادی مؤثر در سلامت فکر و اعتدال رفتار و کردار، تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان را در همه‌ی زمینه‌ها ‌فراهم می‌کند، از مفاهیمی است که در حوزه‌ی تعامل اعضای خانواده اهمیت خاصی دارد. مقاله‌ی حاضر در راستای تبیین الگوی رفتاری رضوی در تأمین سلامت روان خانواده، روایت‌های منتسب به امام رضا (علیه‌السلام) را بررسی نموده است.
راهکارهای رفتاری در روایت‌های رضوی که در زمره‌ی عناصر تأمین‌کننده‌ی سلامت روانی خانواده قرار می‌گیرد، به ابعاد مختلف تعامل‌های خانوادگی توجه دارد. در زمینه‌ی انتخاب همسر به عنوان زیربنای بهداشت خانواده، امام رضا (علیه‌السلام) بر معیارهایی چون توجه به زمان ازدواج مشورت و ایمان تأکید کرده است.
پس از شکل‌گیری کانون خانواده نیز رعایت توصیه‌های ‌حضرت در زمینه‌ی موضوع‌هایی از قبیل تأمین نیاز جنسی، توسعه‌ی اقتصادی، تقویت گرایش‌های اخلاقی و تعامل میان زوجین، بهداشت روانی خانواده را درپی خواهد داشت.

مقدمه

خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه به شمار می‌رود؛ از این‌رو، دستیابی به جامعه‌ی سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده خواهد بود و تحقق خانواده‌ی سالم نیز به برخورداریِ افراد از سلامت روانی و داشتن رابطه ‌مطلوب با یکدیگر بستگی دارد. بهداشت روان به مثابه علمی برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی که راهکارهای تأمین سلامت روانی و پیشگیری از بیماری‌های روانی را در افراد بررسی می‌کند، علاوه بر اینکه همه‌ی زوایای زندگی از اوّلین لحظه‌ی حیات تا مرگ را دربر می‌گیرد، در بستر خانواده در ابعاد گوناگون از قبیل: تربیت اجتماعی، عاطفی، اخلاقی، جنسی و تربیت شناختی در هم تنیده است؛ به گونه‌ای که تصور خانواده‌ی سالم بدون توجه به فرایند انواع تربیت متصور نیست.
سیره‌ی رضوی به مثابه الگویی شایسته برای دستیابی به روش هدایت و کمال حقیقی، مشحون از مجموعه‌ای از دستورها، پندها، موعظه‌ها، داستان‌ها و روایت‌هایی است که هر کدام به جنبه‌ای از زندگی انسان نظر دارد و از آن آموزه‌ها ‌می‌توان قواعد و دستورالعمل‌هایی که بهداشت روانی را تأمین می‌کند، استفاده کرد.
به منظور دستیابی به این الگوی رضوی، پس از تبیین مفهوم بهداشت روان خانواده، در مقاله‌ی حاضر به بررسی راهکارهای ارائه شده برای ارتقای سلامت خانواده در سیره‌ی رضوی پرداخته می‌شود. ارتقای سلامت و بهداشت روان خانواده نیازمند توجه به جنبه‌های گوناگون زندگی است و در این زمینه روایت‌های ‌رضوی با ارائه‌ی آموزه ‌کارآمد، به موضوع‌هایی از قبیل: انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده، تأمین نیاز جنسی و اعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر، توسعه‌ی اقتصادی خانواده و تربیت اخلاقی خانواده را در راستای تأمین سلامت روان خانواده توجه کرده است.
در مقاله‌ی حاضر به بررسی معیارهای انتخاب همسر از منظر امام رضا (علیه‌السلام) پرداخته می‌شود. مسئله‌ی تأمین نیاز جنسی، جایگاه و کیفیت برقراری روابط زناشویی در روایت‌های ‌رضوی بررسی می‌شود. پس از آن الگوی اقتصادی مورد توجه حضرت در اداره‌ی خانواده تبیین شده و در نهایت، تربیت اخلاقیِ مؤثر در سلامت و بهداشت خانواده در دو جایگاه گرایش‌های اخلاقی فردی و تربیت اخلاقی فرزندان بر مبنای سخنان امام رضا (علیه‌السلام) بررسی شده است.
شایان ذکر است که به منظور نیل بدین مقصود، روایت‌های ‌منتسب به امام رضا (علیه‌السلام) از منابع روایی امامیه چون: بحارالانوار، وسائل الشیعه و الکافی استخراج شده است. انتخاب روایت‌ها ‌از مجامع حدیثی بر پایه‌ی اعتماد به صحت روایت‌ها ‌صورت گرفته و از بررسی دقیق و علمی اسناد و دلالت روایت ‌مذکور از منظر علم رجال و حدیث در این مقاله سخن به میان نیامده است.

مفهوم‌شناسی

روانپزشکان از نظر روانی فردی را سالم می‌شمارند که تعادلی میان رفتارها و کنترل او در مواجهه با مسائل اجتماعی وجود داشته باشد؛ مثلاً سلامت روانی از دیدگاه کورسینی (3) وضعیت روانی با ویژگی‌های: بهزیستی عاطفی، رهایی نسبی از اضطراب و علائم بیماری ‌ناتوان‌کننده، برقراری ارتباط سازنده و نیز کنار آمدن با فشارهای معمول زندگی است (Irving, 2010: 1450). از این دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک دستگاه در نظر گرفته می‌شود که بر اساس کیفیت تأثیر و تأثر متقابل عمل می‌کند.
با این نگاه، ملاحظه می‌شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی- اجتماعی او اثر می‌گذارد یا برعکس از آن اثر می‌پذیرد؛ به سخن دیگر، در بهداشت و تعادل روانی، انسان به تنهایی مطرح نیست، بلکه آنچه درباره‌ی آن بحث می‌شود پدیده‌هایی است که در اطراف او وجود دارد، بر جمع نظام او تأثیر می‌گذارد و از آن متأثّر می‌شود؛ بنابراین، جاهودا (4) تسلط بر محیط را از مفاهیم عمده‌ی مرتبط با سلامت روانی می‌شمارد (سالاری‌فر، 1391: 196).
بهداشت روان، علمی است برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی که همه‌ی زوایای زندگی از اوّلین لحظه‌ی حیاتِ جنینی تا مرگ؛ اعم از زندگی داخلِ رحمی، نوزادی، کودکی تا نوجوانی، بزرگسالی و پیری را دربر می‌گیرد و به صورت «استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کار کردن، برای موقعیت ‌دشوار انعطاف‌پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خودتوانایی داشتن» تعریف شده است (گنجی، 1378: 10). سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را «توانایی کامل برای ایفای نقش‌های اجتماعی، روانی و جسمی» تعریف کرده است (همان). آلفرد آدلر بهداشت روانی را در سه جمله خلاصه می‌کند: همسازی در زناشویی و کانون خانواده، همسازی با کار و حرفه و بالاخره همسازی با دیگران (شاملو، 1378: 18).
بهداشت روانی در تعریف دیگر عبارت است از «مجموعه عواملی که در پیشگیری یا جلوگیری از پیشرفت روند وخامت اختلال‌های ‌شناختی، عاطفی و رفتاری در انسان نقش مؤثر دارند» (همان) و در گستره‌ی وسیع‌تر عبارت است از «آگاهی به عوامل معنوی، مادی و انگیزه‌هایی که سلامت فکر و وضع مثبت و اعتدال رفتار و کردار را سبب می‌شود که بدان وسیله سازوکار با ارزشی درباره‌ی تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان در همه‌ی زمینه‌ها ‌فراهم آید» (صانعی، 1382: 22).
اما «هدف از بهداشت روانی را فراهم کردن شرایطی دانسته‌اند که بتوان عوامل مخربی که روان بشر را می‌آزارد و راحتی درونی را از او سلب می‌کند، از بین برد؛ به گونه‌ای که آسایش و رفاه او تأمین شود و تشویش خاطر نداشته باشد» (همان). به عبارت دیگر، از آنجایی که انسان ترکیبی از خیر و شر، ماده و معنویت، تن و جان است، همواره در حال کشمکش درونی است؛ از این رو، هر لحظه در معرض بحران‌های شخصیتی و خروج از تعادل است. برای حفظ تعادل شخصیتی، قرآن دستورها و آموزه‌هایی را بیان کرده که در سایه‌ی آن شخصیت انسانی از تعادل لازم برخوردار خواهد شد.
با توجه به تعاریف مذکور، مقصود از بهداشت روانی در نوشتار حاضر، پیشگیری از پیدایش بیماری‌های ‌روانی و سالم‌سازی محیط روانی و اجتماعی است؛ به گونه‌ای که افراد جامعه بتوانند با برخورداری از تعادل روانی با عوامل محیط خود رابطه و سازگاریِ صحیح برقرار کنند و به اهداف اعلای تکامل انسانی برسند. در ادامه به این مفهوم از بهداشت روانی از منظر روایت‌های ‌رضوی توجه می‌شود و راهکارها و الگوهای رفتاری رضوی در تأمین بهداشت روانی خانواده مورد بررسی قرار می‌گیرد.

راهکارها و الگوهای رفتاری رضوی برای تأمین بهداشت روانی خانواده

به منظور ارتقای سلامت و بهداشت روان خانواده جنبه‌های گوناگون زندگی نیازمند توجه است که در این زمینه سیره‌ی رضوی، آموزه‌هایی کارآمد را ارائه می‌کند؛ از جمله: انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده، تأمین نیاز جنسی و اِعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر، توسعه‌ی اقتصادی و سلامت و بهداشت روان خانواده و تربیت اخلاقی و نقش آن در سلامت و بهداشت روانی خانواده.

انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده

انتخاب همسر ِشایسته در سیره‌ی رضوی چنان اهمیت دارد که حضرت دستیابی به همسر شایسته را مایه‌ی ظفرمندی و سعادت و در مقابل، افتادن در دام همسر ناشایست را مایه‌ی گرفتاری می‌شمارند (5) (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، فقه الرضا، 1406: 234). در روایت‌های ‌نقل شده از امام رضا (علیه‌السلام) برای ازدواج و انتخاب همسرِ شایسته معیارهایی معرفی شده که در ادامه به تبیین آنها پرداخته می‌شود.
الف. شناخت زمان ازدواج: امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی این موضوع بر غافل نبودن از زمان مناسب ازدواج تأکید می‌ورزند. حضرت دختر را به میوه‌ای تشبیه می‌کنند که اگر به موقع چیده نشود، تابش خورشید آن را فاسد می‌کند و باد مزه آن را از بین می‌برد (6) (بحرانی، 24:1405، 72). از سوی دیگر، امام با برشمردن برخی فواید ازدواج، مؤمنان را به این مهم ترغیب می‌نماید؛ به این ترتیب که در لسان امام هشتم حتی اگر درباره‌ی ازدواج فرمان الهی نیز صادر نشده بود، همان فواید اجتماعی نکاح از قبیل: نیکی با خویشان و پیوند با بیگانگان برای ترغیب خردمندیِ صاحبدل و عاقلِ درست‌اندیش کافی بود (7) (محمدی ری‌شهری، 1372: 449). همچنین، امام رضا (علیه‌السلام) زنی را که به امید تحصیل مقام عالیِ فضیلت و کمال، تتصمیم به ترک ازدواج می‌گیرد، به ازدواج و تبعیت از الگوی حیات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) رهنمون می‌کند. (8)
بر این اساس ازدواجِ به موقع برای پاسخگویی مشروع به نیازهای آدمی مورد تأکید امام رضا (علیه‌السلام) است. در حقیقت، با توجه به اینکه زن و مرد مکمل یکدیگر و سبب شکوفایی استعدادهای خفته‌ی یکدیگرند، هر که به این سنت الهی پشت پا بزند، وجودی خام و ناقص دارد و کمبودها و نواقصی که به دلیل ترک ازدواج برای آدمی پیش می‌آید، انکار نکردنی است. بنابراین، با عنایت به فلسفه‌ی ازدواج، زن و مردی که با هم ازدواج می‌کنند باید قصدشان از ازدواج انجام سنت الهی و پاسخگوییِ صحیح به خواسته‌های ‌مشروعِ طبیعی خود باشد که چنین اقدامی در عین حظ نفسانی، انجام سنت الهى بوده و عبادت شمرده می‌شود (کتابچی، 1380: 3).
ب. معیار دیگری که امام رضا (علیه‌السلام) در امر ازدواج بر آن تأکید کرده‌اند اهتمام به کُفویت، ایمان و اخلاق خواستگار است. احراز شرط کُفویت در انتخاب همسر (9) (صدوق، بی‌تا: 2، 578)، ترجیح مِلاک ایمان بر میزان توانمندی مالی خواستگار (10) (مجلسی، 1410: 100، 372)، نهی از ازدواج با فرد بدخلق (11) (کلینی، 1407: 5، 563) یا مبتلا به آلودگی‌های اخلاقی چون: می‌گُساری و شُرب خمر (12) (محمدی ری شهری، 1372: 2، 281) از توصیه‌های ‌حضرت در این زمینه است. بدیهی است شکل‌گیری بنیان خانواده بر این مبانی، سلامت روانی خانواده را در پی خواهد داشت.
ج. از دیگر توصیه‌های ‌حضرت، مشورت با افراد آگاه است. در سیره‌ی رضوی در همه‌ی عرصه‌ها ‌مشورت با فرد شایسته (13) (صدوق، 1413: 4، 409) مورد تأکید بوده است؛ به گونه‌ای که در لسان حضرت «هر کسی کاری را از راهِ آن طلب کند، پایش نمی‌لغزد و اگر بلغزد، چاره‌ی آن، او را خوار نگرداند» (14) (مجلسی، 1410: 78، 356). بدیهی است که اهتمام حضرت به مشورت در امر خطیر ازدواج جایگاه ویژه‌ای داشته است. این معیار با ایجاد شناخت درباره‌ی طرف مقابل پیش از ازدواج، زمینه‌ی انتخاب آگاهانه برای فرد را ایجاد می‌کند و امکان شکل‌گیری بسیاری از کج‌روی‌ها ‌و آسیب‌های ‌روانیِ آتی برای اعضای خانواده را از بین می‌برد.
د. توجه به زیبایی به مثابه امتیاز و نه اصلِ زیربنایی (15) (حرعاملی، 1409: 20، 58) از دیگر شروط انتخاب همسر در منظر امام است. بر مبنای آنچه گفتیم، از دیدگاه امام، شناخت زمان ازدواج (شکوفایی خواهش‌های طبیعی)، بررسی همه جانبه از طریق مشورت با افراد مجرب و کارآزموده، توجه به کُفویت (تناسب فکری و روحی طرفین)، ایمان، اخلاق و زیبایی، معیارهایی برای انتخاب همسر است که نتیجه‌ی آن انتخابی صحیح و شایسته خواهد بود.

تأمین نیاز جنسی و اعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر

درباره‌ی تأمین نیاز جنسی همسر، روایت‌هایی از امام رضا (علیه‌السلام) وارد شده که بر اساس آنها اهمیت، جایگاه و کیفیت تعامل زوجین در پاسخگویی به نیازهای مشروع یکدیگر تا حدودی روشن می‌شود. امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرماید: «سه چیز (عطر زدن، ناخن گرفتن و عمل زناشوییِ فراوان) از سنت پیامبران است» (کلینی، 1407: 320، 5). در سخن دیگر، حضرت بر ملاعبه با همسر و آماده کردن او برای انجام عمل جنسی تأکید کرده است (16) (محدث نوری، 14:1408، 221). در جای دیگر، امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ مردی که به دلیل مصیبت وارده و غم و اندوه ناشی از آن، هم بستری با همسرش را ترک کرده بود، ادامه‌ی این کار را بیش از چهار ماه در زمره‌ی ارتکاب گناه قلمداد کردند (17) (حرعاملی، 1409: 140، 20).
روایت‌های ‌سه‌گانه‌ی مذکور الگوی مناسبی درباره‌ی تأمین نیازهای جنسی زوجین است. فراوانیِ عمل زناشویی در کلام حضرت از سنت پیامبران دانسته شده و از طرف دیگر، ترک این رابطه از سوی مرد بیش از چهار ماه معصیت شمرده شده است. باید توجه کنیم که توصیه به کثرت رابطه‌ی جنسی، برخلاف نهی از افراط در سایر تمایل‌های ‌نفسانی است (18) (محدث نوری، 12:1408، 94). شاید حکمت این توصیه این باشد که اشباع غریزه‌ی جنسی مایه‌ی آرامش و اشباع نیازِ خوردن، خوابیدن و ثروت‌اندوزی مایه‌ی طغیان است؛ البته قید فراوانیِ عمل زناشویی به معنای افراط و زیاده‌روی به حدی که غریزه‌ی جنسی همه‌ی زندگی را تحت الشعاع قرار دهد، نیست، زیرا در آموزه‌های ‌اسلامی افراط در این زمینه عامل کاهش عمر معرفی شده است (19) (صدوق، 1413: 3، 555).
درباره‌ی کیفیت برقراری رابطه‌ی زناشویی، زمینه‌سازی برای ارضای هرچه بهتر خواسته‌های ‌جنسی برای همسران مورد تأکید امام است و عجله کردن در آن و پیگیریِ خودخواهانه‌ی هر کدام از همسران در ارضای آن، از سوی امام نکوهش شده است؛ بنابراین، زن و شوهر باید طوری زمینه‌سازی کنند تا آمیزش در وقت خودش انجام شود و قبل از موعد انجام نگیرد. یکی از روان شناسان به نام دکتر سیمون بر مبنای آزمایش‌های علمی بر تأثیر حالت روحی مرد یا زن هنگام نزدیکی و انعقاد نطقه بر جنین صحه می‌گذارد (20) (کتابچی، 1380: 12).
به نظر می‌رسد اهمیت تأمین نیاز جنسی از آن روست که آرامش بخشیِ زن و شوهر نسبت به یکدیگر در کانون خانواده به مثابه یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های ‌تشکیل زندگی مشترک، به عواملی بستگی دارد که یکی از بارزترین آنها رابطه‌ی جنسیِ سالم است. به عبارت دیگر، آرامش در زندگی زناشویی یا معلولِ رابطه‌ی جنسی سالم است یا میان این دو به نحوی ارتباط وجود دارد و نمی‌توان آنها را از یکدیگر جدا کرد.

توسعه‌ی اقتصادی و سلامت و بهداشت روان خانواده

امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی اقتصاد، خانواده امر اشتغال و تلاش برای کسب روزی را از نیازمندی‌های اجتناب ناپذیر بشر برشمرده‌اند «ثلاثة تحتاج الناس طراً الیها: الا من و العدل و الخصب» (21) (ابن شعبه حرانی، 1362: 320) و تلاش برای تأمین رفاه خانواده را هم‌‌طرازِ جهاد در راه خدا ارزیابی کرده‌اند: «انَّ الَّذِی یَطلُبُ مِن فَضلِ یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ‌ أعظَمُ أجراً مِنَ المُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ الله» (22) (حرعاملی، 1409: 17، 67).
امام هشتم بر توانمندسازی اقتصاد خانواده به منظور فراهم کردن زمینه‌ی رفاه و آسایش بیشتر در زندگی خانوادگی تأکید کرده‌اند که سلامت روانی خانواده را نیز در پی خواهد داشت. امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «سزاوار است مردِ غنی و متمکن، به زندگی خانواده‌ی خود توسعه دهد و آنان را از رفاه و آسایش کافی برخوردار کند تا آنان به علت سخت‌گیری او و محرومیت خودشان، تمنای مرگ وی را ننمایند» (23) (صدوق، 1413: 2، 68). حضرت در کنار توصیه به تلاش برای توسعه‌ی اقتصادی خانواده، اتخاذ طریق اعتدال و میانه‌روی در مصرف را راهکار حفظ سرمایه‌ی حاصل از تحمل سختی‌ها ‌معرفی کرده‌اند. امام رضا (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «نسبت به مصرف مال درباره‌ی خود و خانواده‌ات معتدل و میانه‌رو باش که خدای متعال می‌فرماید بندگان شایسته کسانی هستند که به هنگام خرج، اسراف و بخل نورزند» (24) (طباطبایی بروجردی، 1429: 22، 256) و در این راستا حضرت به تعریف اسراف مبادرت کرده (25) (صدوق، 1413: 1، 71) و حتی در خوراک و پوشاک به رعایت اعتدال توصیه می‌کنند و تضییع سرمایه و به دور افکندن هر چیز قابل استفاده حتی هسته‌ی خرما را نادرست می‌شمارند (26) (عطاردی قوچانی، بی‌تا: 2، 314) که قطعاً یکی از فواید آن بهبود وضعیت اقتصادی خانواده خواهد بود.
از دیگر نکته‌های ‌در خور توجه در سیره‌ی رضوی، عنایت به رابطه‌ی وضعیت اقتصادی و بحث تنظیم خانواده به منظور کاهش فشار روانی بر خانواده است. امام رضا (علیه‌السلام) کمیِ فرزند در وضعیت نابسامان خانواده را مایه‌ی آسایش می‌شمارند (27) (مجلسی،1410: 71، 101)، بی تردید هدف اصلی از تشکیل خانواده تولید فرزند است و در اسلام ازدواج بدون فرزند چندان جایگاه و ارزش والایی ندارد، زیرا نمی‌تواند عامل حیات و بقای نسل بشر باشد.
روایت‌های ‌زیادی از پیشوایان دین در توصیه‌ی تکثیر نسل و تولیدمثل آمده که این روایت‌ها (برحسب شرایط زمانی و مکانی) همچنان اصالت خود را دارد، ولی از آنجا که اسلام دینی جاودانه است، مسلمان باید (تحت عناوین ثانویه) وضع زندگی خود را بر اساس شرایط (زمانی و مکانی) که در آن زیست می‌کند تنظیم نماید؛ هرگاه امکانات لازم برای رشد فکری، اقتصادی و درمانی فراهم نباشد و تربیت فرزند را با مشکلاتی مواجه کند، بی‌تردید جلوگیری از فرزند بلامانع است که روایت اخیر نیز به این نکته اشاره دارد.
مبتنی بر روایت‌های ‌مذکور، توسعه‌ی اقتصادی خانواده در گرو تلاش و تکاپو در کسب روزی حلال، مدیریت در مخارج، پرهیز از اسراف، توجه به امکانات مالی خانواده است. مسائل اقتصادی اغلب باعث به وجود آمدن مسائل دیگری برای خانواده می‌شود و خانواده به ناچار با محرومیت‌هایی در سبک زندگی و تصمیم‌گیری مواجه می‌شود و مجبور است با آنها دست و پنجه نرم کند. تحقیق‌ها ‌نشان داده که شرایط نامناسب، اغلب در فضای خانواده اعم از منازعه و سایر مسائل در شرایط رکود اقتصادی خانواده- که خانواده با نوعی بحران اقتصادی مواجه است- افزایش می‌یابد. همچنین، تلاش و تقلا برای بالا بردن درآمد خانواده و حفظ آن با تحت تأثیر قرار دادن گرمی و صمیمیت روابط خانواده، کاهش مدت زمان با هم بودن اعضا، نقش منفی خود را اِعمال می‌کند.

تربیت اخلاقی و نقش آن در بهداشت روانی خانواده

بهترین شیوه برای تربیت اخلاقی، الگودهی است. اهمیت پرورش اخلاقی برای اعضای خانواده را می‌توان از این سخن حضرت دریافت که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمودند هدف بعثت، بسط مکارم اخلاق بوده است (28) (محدث نوری، 11:1408، 187). منظور از تربیت اخلاقی در این بحث فرایند زمینه‌سازی و به کارگیری شیوه‌هایی برای شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و اصلاح یا از بین بردن صفات، رفتارها و آداب غیراخلاقی در خود انسان یا دیگری است (همت بناری، 1382: 9). بنابراین، تربیت اخلاقی دو وجه دارد: در کانون خانواده از یک بُعد دربردارنده‌ی تقویت گرایش‌های ‌اخلاقی در خود افراد است و از سوی دیگر، تربیت اخلاقی فرزندان را شامل می‌شود. در این راستا، سخنان گهربار امام رضا (علیه‌السلام) در مباحث اخلاقی و تربیتی را می‌توان در دو دسته جای داد که برخی، الگوی رفتاری اعضای خانواده را تبیین می‌کند و دسته‌ی دیگر توصیه‌هایی درباره‌ی تربیت فرزند است.

1. تقویت گرایش‌های اخلاقیِ فردی:

در این زمینه امام هشتم توصیه به گشاده‌رویی، پرهیز از بدخُلقی و نوع‌دوستی کرده‌اند. امام رضا (علیه‌السلام) گشاده‌رویی را مایه‌ی ایجاد الفت بیشتر میان مردم دانسته‌اند (29) (حرعاملی، 12:1409، 161) و برخورد نیکو با خانواده را نشانه‌ی هم‌جواری انسان با حضرت در قیامت می‌شمارند (30) (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، صحیفه‌ی الرضا، 1406: 67). همچنین، بدخُلقی را مایه‌ی هبوط فرد در آتش (31) (همان: 88) و تباه اعمال او همچون سرکه که عسل را فاسد می‌کند (32) (همان: 65) شمرده‌اند و در این راستا شاد کردن قلب مؤمنان (33) (کلینی، 1407: 2، 189) و گشایش و سعی در رفع گرفتاری ایشان (34) (احسایی، 1405: 1، 128) مورد تأکید امام قرار گرفته است.
علاوه بر توصیه‌های ‌اخلاقی مذکور، برخی آموزه‌ها ‌در روایت‌های ‌رضوی وجود دارد که رعایت آنها در روابط میان زوجین زمینه ساز رشد اخلاقی آنها خواهد بود. کسب آرامش و زدودن خستگیِ ناشی از فعالیت‌های ‌روزانه از این قبیل است که در این زمینه امام هشتم اختصاص ساعت‌هایی از روز به تفریح و استراحت را برای مؤمن لازم می‌شمارند (35) (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، فقه الرضا، 1406: 337).
از جمله مهارت‌های ایجاد آرامش روانی خانواده، توجه به ارزش شادی و تفریح است. اعضای خانواده برای آنکه بر اثر کار مداوم کسل و فرسوده نشوند، باید در شبانه‌روز مدتی از وقتشان را به کارهایی غیر از کارهای جاری اختصاص دهند تا بتوانند خستگی روزانه را برطرف کنند. کسانی که برنامه‌ی زندگی‌شان را با کار پر کرده‌اند، سخت در اشتباه‌اند و برنامه‌ی خوبی ترتیب نداده‌اند. برنامه‌ی صحیح آن است که ساعت‌هایی را برای تفریح- که در روح افراد و سعادت خانواده بسیار مؤثر است- در نظر گرفت که در روایت مذکور به این مسئله توجه شده است.
از دیگر توصیه‌های ‌اخلاقی حضرت، احترام به سلایق و نظر دیگران و پرهیز از خودکامگی است که در این زمینه امام رضا (علیه‌السلام) بدترین مردم را کسی می‌شمارند که مردم را از عطایای خود دور کند و خویشتن را در محدوده‌ی تمایل‌های ‌فردی محصور نماید (36) (احسایی، 1405: 1، 287). علاوه بر موارد مذکور، اهتمام به آراستگی ظاهر و پرهیز از ژولیدگی از دیگر مهارت‌هایی است که در آموزه‌های ‌رضوی با استحکام پیوند خانوادگی، تمایل و محبت میان اعضای خانواده به خصوص زوجین را افزایش می‌دهد (37) (کلینی، 1407: 5، 567).
از دیگر توصیه‌های ‌حضرت برای ارتقای سلامت روان خانواده، اظهار محبت و عشق به همسر است که امام رضا (علیه‌السلام) چنین همسرانی را «غنیمت» اطلاق می‌کنند (38) (همان: 5، 506). در حقیقت، پشتیبانی و دلجویی از شوهر و تمکین از او از جمله مهارت‌هایی به شمار می‌رود که تجهیزِ زن به این مهم می‌تواند نقش بسزایی در ارتقای بهداشت روان خانواده داشته باشد. در این زمینه، تأثیر و قدرت عشق و محبت در روابط بین زن و شوهر، از هر عامل دیگری مؤثرتر است، زیرا زندگی بدون عشق سرانجام به سردی و خستگی گراییده، زمینه‌ی نامساعدی را برای رشد کج‌رَوی‌های اخلاقی فراهم می‌آورد. شوهرانی که زنانی مهربان دارند، در کار و اجتماع به موفقیت بیشتری نائل می‌شوند. بی تردید این زنان نیز پاداش کار خود را دریافت خواهند کرد.
در نهایت شایان ذکر است که توصیه‌های ‌اخلاقی حضرت تنها به روابط میان والدین و فرزندان و نحوه‌ی تعامل زوجین منحصر نمی‌شود و به سایر اعضای خانواده نیز تسری می‌یابد؛ تا جایی که حضرت حتی به برخورد شایسته با والدینِ همسر نیز اشاره دارند و آزار خانواده‌ی همسر را خطای زشتِ زن می‌شمارند (39) (حرعاملی، 1409: 22، 222).
با توجه به مراتب پیشین، باید گفت آموزه‌هایی از قبیل: گشاده‌رویی و حُسن خلق، نوع‌دوستی و کمک به همنوع، تفریح، پرهیز از خودمحوری و ظلم، پشتیبانی و دلجویی از شوهر و برقراری ارتباط شایسته با خانواده‌ی همسر در روایت‌های ‌رضوی در ارتباط با تقویت اخلاق‌مداری در روابط میان زوجین وجود دارد که رعایت آنها از سوی زوجین از بروز آسیب‌های روانی در کانون خانواده پیشگیری می‌کند و زمینه‌ی سلامت خانواده را فراهم می‌نماید. بدیهی است اگر در خانواده صفت‌های ‌نیکو مانند: نوع‌دوستی، بذل، عفو و صفت ‌بی شمارِ پسندیده‌ی دیگر پرورش یابد و تقویت شود، کانون خانواده از صفت‌های ناپسند اخلاقی به دور می‌ماند.

2.تربیت اخلاقی فرزندان:

امام رضا (علیه‌السلام) برای تربیت صحیح اخلاقی فرزندان، رعایت برخی نکته‌ها ‌در تعامل با فرزندان را لازم می‌شمارند که این دستورالعمل‌ها از لحظه‌ی تولد آغاز می‌شود: گفتن اذان و اقامه در گوش کودک (40) (مجلسی، 1410، 116:10) که امنیت و ایمان را در کودک نهادینه می‌کند و دقت در شیر دادن به فرزند و انتخاب دایه‌ی (زنِ شیرده) مناسب برای او از این جمله است. از توصیه‌های ‌حضرت درباره‌ی شیر دادن به کودک، این سخن گهربار است «لاتسترضعوا الحمقاء، ولا العمشاء، فان اللبن یعدی؛ زنان احمق و زنانی را که رنجور و معیوب هستند و بی اختیار از چشمشان اشک می‌چکد برای شیر دادن فرزندانتان انتخاب نکنید، زیرا شیر، تأثیر بد خود را می‌گذارد» (حرعاملی، 15:1409، 188). بر این اساس، از دیدگاه امام لازم است آن کسی که پستان به دهان طفل می‌گذارد، از عوارض و آشفتگی‌های جسمی و روحی به دور باشد تا کودک را دچار شرایط و حالت‌های غیرطبیعی نکند، چون چنین کسی در واقع شیره‌ی جانش را به کام طفل می‌ریزد.
پس از آن، امام رضا (علیه‌السلام) به انتخاب نام نیکو برای فرزند توصیه می‌کنند (41) (کلینی، 1407: 6، 19؛ مجلسی، 21:1404، 33). بنابراین، از منظر امام رضا (علیه‌السلام) پدر و مادر موظف هستند قبل از به دنیا آمدن فرزند، نام زیبایی را برای او انتخاب کنند که در زندگی سبب احساس عُقده و شرمندگی‌اش نشود، چرا که نام و لقب از مظاهر تجلی شخصیت آدمی است.
از دیگر آموزه‌های ‌سیره‌ی رضوی درباره‌ی تربیت شایسته‌ی فرزندان، جدّیت و سخت‌گیری حضرت در آموزش تعالیم مذهبی به جوانان است. امام رضا (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «لو وجدت شابا من شبان الشیعة لایتفقه، لضربته عشرین سوطا؛ اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم که در مقام فراگیری دانش در دین نباشد، پشت او را با تازیانه‌ی ملامت و توبیخ یا تنبیه بدنی (در حد20 تازیانه) می‌کنم تا موازین دینی را که برنامه‌ی زندگی اوست، بیاموزد» (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، فقه الرضا، 1406: 337).
همچنین، بر مبنای سخن امام، از کودک باید با توجه به توانایی‌های ‌او انتظار داشت و به تفاوت‌های فردی کودکان توجه داشت که در لسان مبارک امام هشتم وجود تفاوت در ساختمانِ فطری و طبیعی افراد منشأ سعادت و خیر دانسته شده است (42) (مجلسی، 1406: 14، 165) درحالی که امام تشویق فرزندان بر اساس لیاقت‌ها و شایستگی‌های ایشان را پسندیده می‌شمارند (43) (کلینی، 1407: 6، 51). همچنین، ایجاد محیط آرام و سالم در تربیت صحیح فرزند نقش بسزایی دارد. طرح مشاجره‌های ‌خانوادگی در حضور فرزندان، امنیت روانی کودک را به مخاطره می‌اندازد؛ به همان ترتیب که حضرت جدالِ بی مورد را مغضوب الهی می‌شمارد (44) (مجلسی، 19:1404، 411).
اهمیت تربیت اخلاقی در بهداشت روان فرد و خانواده به حدی است که در کلام امام هشتم عزل کردن و باردار نکردن زوجه، درباره‌ی زن پرخاشگر، بدزبان و فحاش جایز شمرده شده است (45)، چرا که فرزندانی که از مادران آلوده به دنیا می‌آیند، نمی‌توانند زندگی سالمی داشته باشند.
از دیگر آموزه‌های ‌فرهنگ رضوی درباره‌ی تربیت اخلاقی به منظور تأمین سلامت خانواده، اهتمام به آموزش کودک در زمینه‌ی احترام به والدین و شناخت تکلیف فرزند در قبال پدر و مادر است. تکالیف فرزندان در قبال والدین در کلام امام هشتم نیکی به والدین و اطاعت از آنها جز در موارد گناه، ایثار و فداکاری در راه آنها (46) (حر عاملی، 16:1409: 155)، قدردانی و تشکر از زحمت‌های ‌پدر و مادر (47) (همان: 16، 313) و پرهیز از موجبات عقوق (هر رنجش و آزردگیِ خاطر پدر و مادر) (48) (کلینی، 2:1407، 276) برشمرده شده است.
با توجه به آنچه درباره‌ی تربیت اخلاقی فرزندان بیان شد، روایت‌های ‌رضوی، مراحل گوناگون حیات فرزندان از مرحله‌ی انعقاد نطفه تا سنین جوانی را پوشش می‌دهد. امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی شکل‌گیری نطفه، انتخاب نام، شیر دادن به طفل (که زیربنا و اساس شخصیت او را پی‌ریزی می‌کند)، آموزش معنوی کودک، تنبیه و تشویق کودک با توجه به توانایی‌های ‌او، ایجاد محیط آرام تربیتی برای رشد کودک و آموزش چگونگی برخورد با والدین و بزرگ‌ترها تربیت شایسته‌ی کودک را مورد توجه قرار داده‌اند که رعایت آنها در تربیت کودک با ایجاد زمینه‌ی رشد صحیح اخلاقی کودک، وی را از آسیب‌های ‌روانی حفظ می‌کند و این امر سلامت روان وی را در پی خواهد داشت.

نتیجه‌گیری

به منظور ارتقای سلامت و بهداشت روان خانواده جنبه‌های گوناگون زندگی نیازمند توجه است که در این زمینه سیره‌ی رضوی، آموزه‌های ‌کارآمدی ارائه می‌کند. انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده، تأمین نیاز جنسی و اِعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر، توسعه‌ی اقتصادی و سلامت و بهداشت روان خانواده، تربیت اخلاقی و نقش آن در سلامت و بهداشت روانی خانواده از جمله‌ی این حوزه‌ها ‌به شمار می‌رود.
در روایت‌های ‌رضوی درباره‌ی انتخاب همسرِ شایسته به مؤلفه‌هایی چون: شناخت زمان ازدواج، بررسی همه جانبه از طریق مشورت با افراد مجرب و کارآزموده، کُفویت، ایمان، اخلاق و زیبایی توجه شده است. هدف از تأمین نیاز جنسی- از مهم‌ترین فلسفه ‌تشکیل زندگی مشترک- آرامش بخشیِ زن و شوهر است که در سیره‌ی رضوی از عوامل نیل بدین آرامش، روابط جنسی سالم است و توصیه‌هایی درباره‌ی کیفیتِ بهبود این روابط شده است.
درباره‌ی نقش اقتصاد در بهداشت روان خانواده، اشتغال و تلاش برای کسب روزی در لسان امام رضا (علیه‌السلام) از نیازمندی‌های اجتناب‌ناپذیر بشر به شمار رفته و تلاش برای تأمین رفاه خانواده، هم طراز با جهاد در راه خدا ارزیابی شده است. همچنین، بر توانمندسازی اقتصاد خانواده در لسان امام هشتم به منظور فراهم کردن زمینه‌ی رفاه و آسایش بیشتر در زندگی خانوادگی تأکید شده که سلامت روانی خانواده را نیز در پی خواهد داشت.
از جمله عوامل دیگری که نقش مؤثری در تأمین سلامت روان خانواده دارد، تربیت اخلاقی است که در دو عرصه‌ی تربیت فردی و تربیت فرزندان در روایت‌های ‌رضوی به آن توجه شده است. تقویت گرایش‌های ‌اخلاقی فردی، گشاده‌رویی و خسن خلق، محبت به اطرافیان و نوع دوستی از جمله آموزه‌های ‌تربیتی است که در سیره‌ی رضوی بر آن تأکید شده است. علاوه بر موارد مذکور، عواملی چون: اهتمام به آراستگی، تفریح و شادزیستن و تلاش برای تعامل شایسته و احترام به سلایق دیگران از عوامل زمینه‌ساز رشد اخلاقی و سلامت روانی در محیط خانواده به شمار می‌رود که در احادیث امام رضا (علیه‌السلام) به آن توصیه شده است.
در نهایت، درباره‌ی تربیت اخلاقی فرزندان می‌توان به عنایت سیره‌ی رضوی بر نقش اموری از قبیل: انتخاب نام نیک، سلامت روانی کسی که طفل را شیر می‌دهد، محبت و مدارایِ به موقع، جدّیت در امور معنوی، تشویق و ترغیب کودک و واقف کردن او به تکالیف خود در قبال دیگران، به ویژه والدین، اشاره کرد.

پی‌نوشت‌ها

1- دکتری علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)- پردیس خواهران azimzadeh@isuw.ac.ir
2- کارشناسی ارشد حقوق خانواده، دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)- پردیس خواهران a.zabihi 1001 @ gmail.com
3- Corsini
4- Jahoda
5- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
و اعلم ان النساء شتى، فمنهن الغنیمة و الغرامة وهى المتحببة لزوجها و العاشقة له و منهن الهلال اذا تجلى و منهن الظلام الحندیس المقطبة، فمن ظفر بصالحتهن یسعد و من وقع فى صالحتهن فقد ابتلى و لیس له انتقام؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: زنان چند گروه‌اند: 1. غنیمت و این دسته بانوانی هستند که شوهر دوست‌اند و به شوهر عشق می‌ورزند؛ 2. مانند ماه یک شبه برای شوهر جلوه کنند ( یعنی کم نور و کم فایده‌اند)؛ 3. مانند شب تار در برابر شوهرند. هر کس به زنی شایسته ظفر یابد، خوشبخت گردد و هر کس در دام ناشایسته‌ی آنان افتاد، گرفتار شود.
6- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
نزل جبرئیل علی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا محمد! ان ربک یقروک السلام ویقول: ان الابکار من النساء بمنزلة الثمرعلی الشجر فاذا اینع الثمر فلا دواء له الا اجتنائه و الا افسدته الشمس و غیرته الریح و ان الابکار اذا ادرکن ما تدرک النساء فلا دواء لهن الاالبعول و الا لم یومن علیهن الفتنه، فصعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر فجمع الناس ثم اعلمهم ما امرالله عزوجل به؛ جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و عرض کرد ‌ای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، پروردگارت سلام می‌رساند و می‌فرماید:
دختران شما همانند میوه‌ی درخت هستند. هرگاه میوه‌ی درخت رسید، چاره‌ای جز چیدن آن نیست و اگر چیده نشود، تابش خورشید آن را فاسد و باد مزه آن را از بین می‌برد و همانا وقتی که دختران به آن حد رسیدند که زنان دیگر آن موقعیت را دریافته‌اند، چاره‌ای جز اختیار کردن شوهر ندارند و اگر شوهری برای آنها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهی در امان نیستند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به منبر تشریف بردند و ضمنِ خطبه‌ای، اعلامیه‌ی خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ کردند.
7- الامام الرضا (علیه‌السلام):
لولم تکن فی المناکحة و المصاهرة آیه محکمة و لا سنة متبعة، لکان فیما جعل الله فیها من بر القریب و تاء‌لف البعید، ما رغب فیه العاقل اللبیب وسارع الیه الموفق المصیب؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: اگر درباره‌ی ازدواج و دامادی دستوری از خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم صادر نشده بود، همان فواید اجتماعی که خدا در آن نهاده، از قبیل نیکی با خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمندِ صاحبدل را بدان ترغیب کند و عاقل درست‌اندیش به آن بشتابد.
8- الامام الرضا (علیه‌السلام):
ان امراءة ساءلت ابا جعفر (علیه‌السلام) فقالت: اصلحک الله انی متبتلة فقال لها: و ما التبتل عندک؟ قالت: لا ارید التزویج ابدا قال: و لم؟ قال: التمس فی ذلک الفضل. فقال انصرفی! فلوکان فی ذلک فضل لکانت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) احق به منک، انه لیس احد یسبقها الی الفضل؛ زنی از امام باقر (علیه‌السلام) سؤال کرد: من (متبتله) (یعنی وارسته و رهاشده از کامجویی‌های دنیا هستم) حضرت فرمود: مقصود از (تبتل) چیست؟ پاسخ داد: تصمیم دارم هرگز ازدواج نکنم، امام فرمود: برای چه؟ گفت: برای رسیدن به مقام عالی فضیلت و کمال. حضرت فرمود: از این تصمیم منصرف شو. اگر ترک ازدواج ارزش معنوی دربرمی‌داشت، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به درک این فضیلت از تو شایسته‌تر بود. چنین نیست که احدی در تحصیل ارزش‌ها بر وی پیشی بگیرد.
9- عن ابی جوید مولی الرضا (علیه‌السلام):
قال صعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر، فخطب الناس ثم اعلمهم ما امرهم الله عزوجل به فقالوا: ممن یار رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، فقال: من الاکفاء فقالوا: و من الاکفاء؟ فقال: المؤمنون بعضهم اکفاء بعض، ثم لم ینزل حتی زوج ضباعة بیت زیبربن عبدالمطلب المقدادین الاسود ثم قال: ایها الناس انی زوجت ابنة عمی المقداد لیتضع النکاح؛ ابوجوید گوید: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برفراز منبر رفتند و برای مردم خطبه خواندند و اوامر خداوند را به آنان رساندند. مردم از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پریسدند: دختران خود را به چه افرادی تزویج کنیم؟ فرمود: به کسانی که با آنها (کفو) هستند و سپس فرمود: مؤمنان با یکدیگر کُفو هستند. سپس در حالی که بالای منبر بود، صباغه، دخترعموی خود، را به مقداد تزویج فرمود.
10- اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لایمنعک فقره وفاقته، قال الله تعالی (و ان یتفرقا یغن الله کلا من سعته) و قال: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: هرگاه خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را می‌پسندی، اجابت کن و از تنگدستی او نهراس، خداوند متعال فرموده: اگر (زن و شوهر) از هم جدا شوند، خدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز می‌کند و نیز فرموده: اگر مردان مجرد ازدواج کنند و فقیر باشند، خدا از فضل خود بی نیازشان کند.
11- عن الحسین بن بشار الواسطی قال:
کتبت الی ابی الحسن الرضا (علیه‌السلام) ان لی قرابة قد خطب الی و فی خلقه سوء قال: لا تزوجه ان کان سیی الخلق؛ حسین بن بشار واسطی به حضرت رضا (علیه‌السلام) نامه‌‌ای نوشت که یکی از بستگانم درخواست وصلت با من دارد، ولی بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن.
12- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
ایاک ان تزوج شارب الخمر، فان زوجته فکانما قدت الی الزنا ولا تصدقه انا حدثک و لا تقبل شهادته و لا تأمنه علی شیء من مالک فان ائتمنته فلیس لک على الله ضمان و لا تؤاکله و لاتصاحبه و لا تضحک فی وجهه و لا تصافحه و لا تعاقه و ان مرض فلاتعده و ان مات فلا تشیع جنازته؛ از تزویج دختر خود به شارب الخمر اجتناب کن زیرا اگر چنین کنی، مثل این است که برای زنا واسطه شده‌ای؛ هرگاه سخن گوید، او را تصدیق نکن، شهادت و گواهی او را قبول ننما، او را به هر چیزی از مال خود امین قرار نده، اگر امین گردانی، از طرف خدا بر تو ضمانتی نیست، با او هم غذا و هم صحبت نباش، به روی او لبخند نزن، با او مصافحه، روبوسی و معانقه نکن، اگر مریض شد، به عیادتش نرو و اگر مُرد، جنازه‌ی او را تشییع نکن.
13- فرد شایسته برای مشورت در لسان امام هشتم بدین شرح توصیف می‌شود:
عن ابی الحسن الرضا (علیه‌السلام) عن ابائه عن علی (علیه‌السلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یا علی لا تشاورن جبانا فانه یضیق علیک المخرج و لا تشاورن بخیلا فانه یقصر بک عن غایتک و لا تشاورن حریصا فانه یزین لک شرها (شرهما) و اعلم ان الجبن و البخل و الحرص غریزة‌ یجمعها سوء الظن؛ امام هشتم از پدرانش و ایشان از حضرت علی (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت علی (علیه‌السلام) فرمودند: با فرد ترسو مشورت نکن، زیرا راه گشایش و آسانی امور را برایت تنگ می‌کند و بدین وسیله تو را از انجام کارهای مهم بازمی‌دارد؛ با فرد بخیل مشورت نکنی، زیرا تو را از ‌هدفت (که کمک به دیگران است) بازمی‌دارد؛ با فرد حریص مشورت نکن، زیرا او برای جمع‌آوری ثروت یا کسب مقام، ستمگری را در نظرت جلوه می‌دهد. بدان که ترس، بخل و حرص نهادهایی هستند که ریشه‌ی آنها بدبینی به خداوند است.
14- قال على بن موسى الرضا (علیه‌السلام): «ثمن طلب الامر من وجهه لم یزل، فان زل لم تخذله الحیلة.»
15- عن ابی الحسن الرضا (علیه‌السلام): «من سعادة الرجل ان یکشف الثوب عن امراءة بیضاء؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: از (نشانه‌های) خوشبختی مرد این است که همسری سفیدرخ داشته باشد و در مقام خلوت، لباس را از تن همسر سفید روی (مطلوب) درآورد.»
16- علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
و لاتجامع امراءة حتی تلاعبها و تکثر ملاعبتها و تغمز ثدییها، فانک اذا فعلت ذلک غلبت شهوتها، واجتمع مائها لان مائها یخرج من ثدییها و الشهوة تظهر من وجهها؛ هیچ مردی با همسرش مجامعت نکند، مگر اینکه قبلاً با وی بازی و مزاح داشته باشد و در این راه او را آماده کند، سینه‌اش را به دست گرفته و تحریک کند و چون چنین نماید، شهوات او تحریک شود و آمادگی پیدا می‌کند و آب حیاتش جمع می‌شود، زیرا آب شهوت از پستانش خارج گردیده و آثارش در چهره‌ی او نمایان می‌شود... .
17- گروهی به خدمت امام هشتم آمدند و پرسیدند مردی زن جوانی داشته است، به خاطر مصیبتی که به او وارد شده، مدت چند ماه، بلکه یک سال است همخوابگی با همسرش را ترک کرده است، البته این کار به خاطر اذیت و انتقام نبوده، بلکه به سبب مصیبت و غم و اندوه از این عمل خودداری کرده است. با این وصف، آیا چنین شخصی مرتکب گناهی شده است؟ امام در پاسخ فرمودند: «اذا ترکها اربعه‌ی اشهر، کان اثما بعد ذلک؛ (آری!) اگر بیش از چهار ماه چنین عملی را ترک کند، گناهکار است.»
18- مِصبَاحُ الشَّرِیعَة، قَالَ الصَّادِقُ (علیه‌السلام):
وَ لَیسَ شَیءٌ أضَرَّ لِقَلبِ المُؤمِنِ مِن کَثرَةِ الأکُلِ وَ هِىَ مُورِثَةٌ لِشَیّئَینِ قَسوَةِ القَلبِ وَ هَیَجَانِ الشَّهوَةِ وَ قَالَ عِیسَى ابنُ مَریَمَ مَا مَرِضَ قَلبٌ بِأشَدَّ مِنَ القَسوَةِ؛ وَ فِیهِ،؛ و [کَثرَةُ] النَّومِ یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشُّربِ وَ کَثرَةُ الشُّرب یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشَّبعِ وَ هُمَا یُثقِّلَانِ النَّفس عَنِ الطَّاعَةِ وَ یُقسِیَانِ القَلبَ عَنِ التَّفَکَّرِ وَ الخُشُوعِ.
19- قَالَ رَسِولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «مَن أرَادَ البَقَاءَ.... لیُقِلَّ مُجَامَعَةَ النِّسَاء.»
20- این مسئله را درباره‌ی خانواده‌ای که چند فرزند داشته آزمایش کرده و دیده‌اند با اینکه این فرزندان از یک پدر و مادر به وجود آمده، هم‌نواخت تغذیه می‌شوند و محیط خانواده‌ی آنان یکی بوده، ولی از لحاظ روحی آنها با هم فرق دارند. بعد از بررسی به این نتیجه رسیده‌اند که فقط عامل اختلاف روحی این فرزندان همان حالت‌های ‌روحی مرد و زن هنگام هم‌بستری است. بعد هم با آزمایش‌های مکرر به این نتیجه رسیده‌اند که وضع روحی زن و مرد هنگام نزدیکی و رابطه‌ی کامل با نظافت و پاکیزگی طرفین از جمله عواملی است که احساسات جنسی را خوب تحریک می‌کند.
21- سه چیز است که همه‌ی مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی ارزاق.
22- آن که با کار و کوشش در جستجوی مواهب زندگی برای تأمین خانواده‌ی خویش است، پاداشی بزرگ‌تر از مجاهدان راه خدا دارد.
23- «یَنبَغِى لِلّرُجل انَ یُوسَّع على عیالهِ لئلا یتّمنو موته.»
24- امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «تباه‌سازی اموال و درخواست از دیگران مغضوب خداوند است، پس سعی کنیم کاری انجام ندهیم که مغضوب خداوند مهربان قرار بگیریم.» در همین مورد شخصی به نام عباس به محضر امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد و درباره‌ی شیوه‌ی صحیح هزینه‌ی زندگی در خانه برای همسر و فرزند و سایر مسائل سؤال کرد:
...عن بَعضِ اَصحَابِهِ قَالَ سَمِعتُ العَبّاسِىَ وَ هُوَ یَقُولُ استَأذَنتُ الرَّضا (علیه‌السلام) فِی النَّفَقَةِ عَلی العِیَال فَقَالَ بَینَ المَکرُوهینَ قَالَ فَقُلتُ جُعِلتُ فِداکَ لَا وَاللهِ مَا اَعرِفُ المَکُرُوهَینِ قَالَ فَقَالَ لِی یَرحَمُکَ اللهَ أمَا تَعرِفُ أَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِه َالاِسرافَ وَ کَرِهَ الاِقتَارَ فَقَالَ وَ الَّذِینَ اِذا أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتَرُوا وَکانَ بَینَ ذَلِکَ قَواماً؛ حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ فرمودند باید مصرف تو به گونه‌ای باشد که بین دو کار ناپسند، یعنی اسراف و سخت‌گیری قرار گیرد، عباس پرسید منظورتان از این سخن چیست؟ ایشان فرمودند: آیا سخن خداوند در قرآن را نشنیده‌ای که اسراف و سخت‌گیری را ناپسند می‌شمارد و می‌فرماید بندگان خدای رحمان کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سخت‌گیری، بلکه میان این دو حد اعتدال قرار می‌گیرند، بنابراین، درباره‌ی معاش و هزینه‌ی زندگی اعضای خانواده در خرید و مصرف میانه‌رو باش.
25- معیار شناخت اسراف از دیدگاه حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در این روایت مشخص است که می‌فرمایند: «لَیسَ فِیمَا یَنفَعُ البَدَنَ اِسرافُ اِنَّمَا الاِسرافُ فِیمَا اَ

عبارات مرتبط با این موضوع

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع


ادامه مطلب ...

مؤلفه‌های سلامت و بهداشتِ روان خانواده در روایت‌های رضوی

[ad_1]
نویسندگان:
فائزه عظیم‌زاده اردبیلی (1)
عاطفه ذبیحی (2)

چکیده

مفهوم بهداشت روان که با ایجاد آگاهی درباره‌ی عوامل معنوی و مادی مؤثر در سلامت فکر و اعتدال رفتار و کردار، تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان را در همه‌ی زمینه‌ها ‌فراهم می‌کند، از مفاهیمی است که در حوزه‌ی تعامل اعضای خانواده اهمیت خاصی دارد. مقاله‌ی حاضر در راستای تبیین الگوی رفتاری رضوی در تأمین سلامت روان خانواده، روایت‌های منتسب به امام رضا (علیه‌السلام) را بررسی نموده است.
راهکارهای رفتاری در روایت‌های رضوی که در زمره‌ی عناصر تأمین‌کننده‌ی سلامت روانی خانواده قرار می‌گیرد، به ابعاد مختلف تعامل‌های خانوادگی توجه دارد. در زمینه‌ی انتخاب همسر به عنوان زیربنای بهداشت خانواده، امام رضا (علیه‌السلام) بر معیارهایی چون توجه به زمان ازدواج مشورت و ایمان تأکید کرده است.
پس از شکل‌گیری کانون خانواده نیز رعایت توصیه‌های ‌حضرت در زمینه‌ی موضوع‌هایی از قبیل تأمین نیاز جنسی، توسعه‌ی اقتصادی، تقویت گرایش‌های اخلاقی و تعامل میان زوجین، بهداشت روانی خانواده را درپی خواهد داشت.

مقدمه

خانواده یکی از ارکان اصلی جامعه به شمار می‌رود؛ از این‌رو، دستیابی به جامعه‌ی سالم، آشکارا در گرو سلامت خانواده خواهد بود و تحقق خانواده‌ی سالم نیز به برخورداریِ افراد از سلامت روانی و داشتن رابطه ‌مطلوب با یکدیگر بستگی دارد. بهداشت روان به مثابه علمی برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی که راهکارهای تأمین سلامت روانی و پیشگیری از بیماری‌های روانی را در افراد بررسی می‌کند، علاوه بر اینکه همه‌ی زوایای زندگی از اوّلین لحظه‌ی حیات تا مرگ را دربر می‌گیرد، در بستر خانواده در ابعاد گوناگون از قبیل: تربیت اجتماعی، عاطفی، اخلاقی، جنسی و تربیت شناختی در هم تنیده است؛ به گونه‌ای که تصور خانواده‌ی سالم بدون توجه به فرایند انواع تربیت متصور نیست.
سیره‌ی رضوی به مثابه الگویی شایسته برای دستیابی به روش هدایت و کمال حقیقی، مشحون از مجموعه‌ای از دستورها، پندها، موعظه‌ها، داستان‌ها و روایت‌هایی است که هر کدام به جنبه‌ای از زندگی انسان نظر دارد و از آن آموزه‌ها ‌می‌توان قواعد و دستورالعمل‌هایی که بهداشت روانی را تأمین می‌کند، استفاده کرد.
به منظور دستیابی به این الگوی رضوی، پس از تبیین مفهوم بهداشت روان خانواده، در مقاله‌ی حاضر به بررسی راهکارهای ارائه شده برای ارتقای سلامت خانواده در سیره‌ی رضوی پرداخته می‌شود. ارتقای سلامت و بهداشت روان خانواده نیازمند توجه به جنبه‌های گوناگون زندگی است و در این زمینه روایت‌های ‌رضوی با ارائه‌ی آموزه ‌کارآمد، به موضوع‌هایی از قبیل: انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده، تأمین نیاز جنسی و اعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر، توسعه‌ی اقتصادی خانواده و تربیت اخلاقی خانواده را در راستای تأمین سلامت روان خانواده توجه کرده است.
در مقاله‌ی حاضر به بررسی معیارهای انتخاب همسر از منظر امام رضا (علیه‌السلام) پرداخته می‌شود. مسئله‌ی تأمین نیاز جنسی، جایگاه و کیفیت برقراری روابط زناشویی در روایت‌های ‌رضوی بررسی می‌شود. پس از آن الگوی اقتصادی مورد توجه حضرت در اداره‌ی خانواده تبیین شده و در نهایت، تربیت اخلاقیِ مؤثر در سلامت و بهداشت خانواده در دو جایگاه گرایش‌های اخلاقی فردی و تربیت اخلاقی فرزندان بر مبنای سخنان امام رضا (علیه‌السلام) بررسی شده است.
شایان ذکر است که به منظور نیل بدین مقصود، روایت‌های ‌منتسب به امام رضا (علیه‌السلام) از منابع روایی امامیه چون: بحارالانوار، وسائل الشیعه و الکافی استخراج شده است. انتخاب روایت‌ها ‌از مجامع حدیثی بر پایه‌ی اعتماد به صحت روایت‌ها ‌صورت گرفته و از بررسی دقیق و علمی اسناد و دلالت روایت ‌مذکور از منظر علم رجال و حدیث در این مقاله سخن به میان نیامده است.

مفهوم‌شناسی

روانپزشکان از نظر روانی فردی را سالم می‌شمارند که تعادلی میان رفتارها و کنترل او در مواجهه با مسائل اجتماعی وجود داشته باشد؛ مثلاً سلامت روانی از دیدگاه کورسینی (3) وضعیت روانی با ویژگی‌های: بهزیستی عاطفی، رهایی نسبی از اضطراب و علائم بیماری ‌ناتوان‌کننده، برقراری ارتباط سازنده و نیز کنار آمدن با فشارهای معمول زندگی است (Irving, 2010: 1450). از این دیدگاه انسان و رفتارهای او در مجموع یک دستگاه در نظر گرفته می‌شود که بر اساس کیفیت تأثیر و تأثر متقابل عمل می‌کند.
با این نگاه، ملاحظه می‌شود که چگونه عوامل متنوع زیستی انسان بر عوامل روانی- اجتماعی او اثر می‌گذارد یا برعکس از آن اثر می‌پذیرد؛ به سخن دیگر، در بهداشت و تعادل روانی، انسان به تنهایی مطرح نیست، بلکه آنچه درباره‌ی آن بحث می‌شود پدیده‌هایی است که در اطراف او وجود دارد، بر جمع نظام او تأثیر می‌گذارد و از آن متأثّر می‌شود؛ بنابراین، جاهودا (4) تسلط بر محیط را از مفاهیم عمده‌ی مرتبط با سلامت روانی می‌شمارد (سالاری‌فر، 1391: 196).
بهداشت روان، علمی است برای بهتر زیستن و رفاه اجتماعی که همه‌ی زوایای زندگی از اوّلین لحظه‌ی حیاتِ جنینی تا مرگ؛ اعم از زندگی داخلِ رحمی، نوزادی، کودکی تا نوجوانی، بزرگسالی و پیری را دربر می‌گیرد و به صورت «استعداد روان برای هماهنگ، خوشایند و مؤثر کار کردن، برای موقعیت ‌دشوار انعطاف‌پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خودتوانایی داشتن» تعریف شده است (گنجی، 1378: 10). سازمان جهانی بهداشت، بهداشت روانی را «توانایی کامل برای ایفای نقش‌های اجتماعی، روانی و جسمی» تعریف کرده است (همان). آلفرد آدلر بهداشت روانی را در سه جمله خلاصه می‌کند: همسازی در زناشویی و کانون خانواده، همسازی با کار و حرفه و بالاخره همسازی با دیگران (شاملو، 1378: 18).
بهداشت روانی در تعریف دیگر عبارت است از «مجموعه عواملی که در پیشگیری یا جلوگیری از پیشرفت روند وخامت اختلال‌های ‌شناختی، عاطفی و رفتاری در انسان نقش مؤثر دارند» (همان) و در گستره‌ی وسیع‌تر عبارت است از «آگاهی به عوامل معنوی، مادی و انگیزه‌هایی که سلامت فکر و وضع مثبت و اعتدال رفتار و کردار را سبب می‌شود که بدان وسیله سازوکار با ارزشی درباره‌ی تحرک و پیشرفت معنوی و مادی انسان در همه‌ی زمینه‌ها ‌فراهم آید» (صانعی، 1382: 22).
اما «هدف از بهداشت روانی را فراهم کردن شرایطی دانسته‌اند که بتوان عوامل مخربی که روان بشر را می‌آزارد و راحتی درونی را از او سلب می‌کند، از بین برد؛ به گونه‌ای که آسایش و رفاه او تأمین شود و تشویش خاطر نداشته باشد» (همان). به عبارت دیگر، از آنجایی که انسان ترکیبی از خیر و شر، ماده و معنویت، تن و جان است، همواره در حال کشمکش درونی است؛ از این رو، هر لحظه در معرض بحران‌های شخصیتی و خروج از تعادل است. برای حفظ تعادل شخصیتی، قرآن دستورها و آموزه‌هایی را بیان کرده که در سایه‌ی آن شخصیت انسانی از تعادل لازم برخوردار خواهد شد.
با توجه به تعاریف مذکور، مقصود از بهداشت روانی در نوشتار حاضر، پیشگیری از پیدایش بیماری‌های ‌روانی و سالم‌سازی محیط روانی و اجتماعی است؛ به گونه‌ای که افراد جامعه بتوانند با برخورداری از تعادل روانی با عوامل محیط خود رابطه و سازگاریِ صحیح برقرار کنند و به اهداف اعلای تکامل انسانی برسند. در ادامه به این مفهوم از بهداشت روانی از منظر روایت‌های ‌رضوی توجه می‌شود و راهکارها و الگوهای رفتاری رضوی در تأمین بهداشت روانی خانواده مورد بررسی قرار می‌گیرد.

راهکارها و الگوهای رفتاری رضوی برای تأمین بهداشت روانی خانواده

به منظور ارتقای سلامت و بهداشت روان خانواده جنبه‌های گوناگون زندگی نیازمند توجه است که در این زمینه سیره‌ی رضوی، آموزه‌هایی کارآمد را ارائه می‌کند؛ از جمله: انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده، تأمین نیاز جنسی و اِعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر، توسعه‌ی اقتصادی و سلامت و بهداشت روان خانواده و تربیت اخلاقی و نقش آن در سلامت و بهداشت روانی خانواده.

انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده

انتخاب همسر ِشایسته در سیره‌ی رضوی چنان اهمیت دارد که حضرت دستیابی به همسر شایسته را مایه‌ی ظفرمندی و سعادت و در مقابل، افتادن در دام همسر ناشایست را مایه‌ی گرفتاری می‌شمارند (5) (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، فقه الرضا، 1406: 234). در روایت‌های ‌نقل شده از امام رضا (علیه‌السلام) برای ازدواج و انتخاب همسرِ شایسته معیارهایی معرفی شده که در ادامه به تبیین آنها پرداخته می‌شود.
الف. شناخت زمان ازدواج: امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی این موضوع بر غافل نبودن از زمان مناسب ازدواج تأکید می‌ورزند. حضرت دختر را به میوه‌ای تشبیه می‌کنند که اگر به موقع چیده نشود، تابش خورشید آن را فاسد می‌کند و باد مزه آن را از بین می‌برد (6) (بحرانی، 24:1405، 72). از سوی دیگر، امام با برشمردن برخی فواید ازدواج، مؤمنان را به این مهم ترغیب می‌نماید؛ به این ترتیب که در لسان امام هشتم حتی اگر درباره‌ی ازدواج فرمان الهی نیز صادر نشده بود، همان فواید اجتماعی نکاح از قبیل: نیکی با خویشان و پیوند با بیگانگان برای ترغیب خردمندیِ صاحبدل و عاقلِ درست‌اندیش کافی بود (7) (محمدی ری‌شهری، 1372: 449). همچنین، امام رضا (علیه‌السلام) زنی را که به امید تحصیل مقام عالیِ فضیلت و کمال، تتصمیم به ترک ازدواج می‌گیرد، به ازدواج و تبعیت از الگوی حیات حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) رهنمون می‌کند. (8)
بر این اساس ازدواجِ به موقع برای پاسخگویی مشروع به نیازهای آدمی مورد تأکید امام رضا (علیه‌السلام) است. در حقیقت، با توجه به اینکه زن و مرد مکمل یکدیگر و سبب شکوفایی استعدادهای خفته‌ی یکدیگرند، هر که به این سنت الهی پشت پا بزند، وجودی خام و ناقص دارد و کمبودها و نواقصی که به دلیل ترک ازدواج برای آدمی پیش می‌آید، انکار نکردنی است. بنابراین، با عنایت به فلسفه‌ی ازدواج، زن و مردی که با هم ازدواج می‌کنند باید قصدشان از ازدواج انجام سنت الهی و پاسخگوییِ صحیح به خواسته‌های ‌مشروعِ طبیعی خود باشد که چنین اقدامی در عین حظ نفسانی، انجام سنت الهى بوده و عبادت شمرده می‌شود (کتابچی، 1380: 3).
ب. معیار دیگری که امام رضا (علیه‌السلام) در امر ازدواج بر آن تأکید کرده‌اند اهتمام به کُفویت، ایمان و اخلاق خواستگار است. احراز شرط کُفویت در انتخاب همسر (9) (صدوق، بی‌تا: 2، 578)، ترجیح مِلاک ایمان بر میزان توانمندی مالی خواستگار (10) (مجلسی، 1410: 100، 372)، نهی از ازدواج با فرد بدخلق (11) (کلینی، 1407: 5، 563) یا مبتلا به آلودگی‌های اخلاقی چون: می‌گُساری و شُرب خمر (12) (محمدی ری شهری، 1372: 2، 281) از توصیه‌های ‌حضرت در این زمینه است. بدیهی است شکل‌گیری بنیان خانواده بر این مبانی، سلامت روانی خانواده را در پی خواهد داشت.
ج. از دیگر توصیه‌های ‌حضرت، مشورت با افراد آگاه است. در سیره‌ی رضوی در همه‌ی عرصه‌ها ‌مشورت با فرد شایسته (13) (صدوق، 1413: 4، 409) مورد تأکید بوده است؛ به گونه‌ای که در لسان حضرت «هر کسی کاری را از راهِ آن طلب کند، پایش نمی‌لغزد و اگر بلغزد، چاره‌ی آن، او را خوار نگرداند» (14) (مجلسی، 1410: 78، 356). بدیهی است که اهتمام حضرت به مشورت در امر خطیر ازدواج جایگاه ویژه‌ای داشته است. این معیار با ایجاد شناخت درباره‌ی طرف مقابل پیش از ازدواج، زمینه‌ی انتخاب آگاهانه برای فرد را ایجاد می‌کند و امکان شکل‌گیری بسیاری از کج‌روی‌ها ‌و آسیب‌های ‌روانیِ آتی برای اعضای خانواده را از بین می‌برد.
د. توجه به زیبایی به مثابه امتیاز و نه اصلِ زیربنایی (15) (حرعاملی، 1409: 20، 58) از دیگر شروط انتخاب همسر در منظر امام است. بر مبنای آنچه گفتیم، از دیدگاه امام، شناخت زمان ازدواج (شکوفایی خواهش‌های طبیعی)، بررسی همه جانبه از طریق مشورت با افراد مجرب و کارآزموده، توجه به کُفویت (تناسب فکری و روحی طرفین)، ایمان، اخلاق و زیبایی، معیارهایی برای انتخاب همسر است که نتیجه‌ی آن انتخابی صحیح و شایسته خواهد بود.

تأمین نیاز جنسی و اعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر

درباره‌ی تأمین نیاز جنسی همسر، روایت‌هایی از امام رضا (علیه‌السلام) وارد شده که بر اساس آنها اهمیت، جایگاه و کیفیت تعامل زوجین در پاسخگویی به نیازهای مشروع یکدیگر تا حدودی روشن می‌شود. امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرماید: «سه چیز (عطر زدن، ناخن گرفتن و عمل زناشوییِ فراوان) از سنت پیامبران است» (کلینی، 1407: 320، 5). در سخن دیگر، حضرت بر ملاعبه با همسر و آماده کردن او برای انجام عمل جنسی تأکید کرده است (16) (محدث نوری، 14:1408، 221). در جای دیگر، امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ مردی که به دلیل مصیبت وارده و غم و اندوه ناشی از آن، هم بستری با همسرش را ترک کرده بود، ادامه‌ی این کار را بیش از چهار ماه در زمره‌ی ارتکاب گناه قلمداد کردند (17) (حرعاملی، 1409: 140، 20).
روایت‌های ‌سه‌گانه‌ی مذکور الگوی مناسبی درباره‌ی تأمین نیازهای جنسی زوجین است. فراوانیِ عمل زناشویی در کلام حضرت از سنت پیامبران دانسته شده و از طرف دیگر، ترک این رابطه از سوی مرد بیش از چهار ماه معصیت شمرده شده است. باید توجه کنیم که توصیه به کثرت رابطه‌ی جنسی، برخلاف نهی از افراط در سایر تمایل‌های ‌نفسانی است (18) (محدث نوری، 12:1408، 94). شاید حکمت این توصیه این باشد که اشباع غریزه‌ی جنسی مایه‌ی آرامش و اشباع نیازِ خوردن، خوابیدن و ثروت‌اندوزی مایه‌ی طغیان است؛ البته قید فراوانیِ عمل زناشویی به معنای افراط و زیاده‌روی به حدی که غریزه‌ی جنسی همه‌ی زندگی را تحت الشعاع قرار دهد، نیست، زیرا در آموزه‌های ‌اسلامی افراط در این زمینه عامل کاهش عمر معرفی شده است (19) (صدوق، 1413: 3، 555).
درباره‌ی کیفیت برقراری رابطه‌ی زناشویی، زمینه‌سازی برای ارضای هرچه بهتر خواسته‌های ‌جنسی برای همسران مورد تأکید امام است و عجله کردن در آن و پیگیریِ خودخواهانه‌ی هر کدام از همسران در ارضای آن، از سوی امام نکوهش شده است؛ بنابراین، زن و شوهر باید طوری زمینه‌سازی کنند تا آمیزش در وقت خودش انجام شود و قبل از موعد انجام نگیرد. یکی از روان شناسان به نام دکتر سیمون بر مبنای آزمایش‌های علمی بر تأثیر حالت روحی مرد یا زن هنگام نزدیکی و انعقاد نطقه بر جنین صحه می‌گذارد (20) (کتابچی، 1380: 12).
به نظر می‌رسد اهمیت تأمین نیاز جنسی از آن روست که آرامش بخشیِ زن و شوهر نسبت به یکدیگر در کانون خانواده به مثابه یکی از مهم‌ترین فلسفه‌های ‌تشکیل زندگی مشترک، به عواملی بستگی دارد که یکی از بارزترین آنها رابطه‌ی جنسیِ سالم است. به عبارت دیگر، آرامش در زندگی زناشویی یا معلولِ رابطه‌ی جنسی سالم است یا میان این دو به نحوی ارتباط وجود دارد و نمی‌توان آنها را از یکدیگر جدا کرد.

توسعه‌ی اقتصادی و سلامت و بهداشت روان خانواده

امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی اقتصاد، خانواده امر اشتغال و تلاش برای کسب روزی را از نیازمندی‌های اجتناب ناپذیر بشر برشمرده‌اند «ثلاثة تحتاج الناس طراً الیها: الا من و العدل و الخصب» (21) (ابن شعبه حرانی، 1362: 320) و تلاش برای تأمین رفاه خانواده را هم‌‌طرازِ جهاد در راه خدا ارزیابی کرده‌اند: «انَّ الَّذِی یَطلُبُ مِن فَضلِ یَکُفُّ بِهِ عِیَالَهُ‌ أعظَمُ أجراً مِنَ المُجَاهِدِ فِی سَبِیلِ الله» (22) (حرعاملی، 1409: 17، 67).
امام هشتم بر توانمندسازی اقتصاد خانواده به منظور فراهم کردن زمینه‌ی رفاه و آسایش بیشتر در زندگی خانوادگی تأکید کرده‌اند که سلامت روانی خانواده را نیز در پی خواهد داشت. امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «سزاوار است مردِ غنی و متمکن، به زندگی خانواده‌ی خود توسعه دهد و آنان را از رفاه و آسایش کافی برخوردار کند تا آنان به علت سخت‌گیری او و محرومیت خودشان، تمنای مرگ وی را ننمایند» (23) (صدوق، 1413: 2، 68). حضرت در کنار توصیه به تلاش برای توسعه‌ی اقتصادی خانواده، اتخاذ طریق اعتدال و میانه‌روی در مصرف را راهکار حفظ سرمایه‌ی حاصل از تحمل سختی‌ها ‌معرفی کرده‌اند. امام رضا (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «نسبت به مصرف مال درباره‌ی خود و خانواده‌ات معتدل و میانه‌رو باش که خدای متعال می‌فرماید بندگان شایسته کسانی هستند که به هنگام خرج، اسراف و بخل نورزند» (24) (طباطبایی بروجردی، 1429: 22، 256) و در این راستا حضرت به تعریف اسراف مبادرت کرده (25) (صدوق، 1413: 1، 71) و حتی در خوراک و پوشاک به رعایت اعتدال توصیه می‌کنند و تضییع سرمایه و به دور افکندن هر چیز قابل استفاده حتی هسته‌ی خرما را نادرست می‌شمارند (26) (عطاردی قوچانی، بی‌تا: 2، 314) که قطعاً یکی از فواید آن بهبود وضعیت اقتصادی خانواده خواهد بود.
از دیگر نکته‌های ‌در خور توجه در سیره‌ی رضوی، عنایت به رابطه‌ی وضعیت اقتصادی و بحث تنظیم خانواده به منظور کاهش فشار روانی بر خانواده است. امام رضا (علیه‌السلام) کمیِ فرزند در وضعیت نابسامان خانواده را مایه‌ی آسایش می‌شمارند (27) (مجلسی،1410: 71، 101)، بی تردید هدف اصلی از تشکیل خانواده تولید فرزند است و در اسلام ازدواج بدون فرزند چندان جایگاه و ارزش والایی ندارد، زیرا نمی‌تواند عامل حیات و بقای نسل بشر باشد.
روایت‌های ‌زیادی از پیشوایان دین در توصیه‌ی تکثیر نسل و تولیدمثل آمده که این روایت‌ها (برحسب شرایط زمانی و مکانی) همچنان اصالت خود را دارد، ولی از آنجا که اسلام دینی جاودانه است، مسلمان باید (تحت عناوین ثانویه) وضع زندگی خود را بر اساس شرایط (زمانی و مکانی) که در آن زیست می‌کند تنظیم نماید؛ هرگاه امکانات لازم برای رشد فکری، اقتصادی و درمانی فراهم نباشد و تربیت فرزند را با مشکلاتی مواجه کند، بی‌تردید جلوگیری از فرزند بلامانع است که روایت اخیر نیز به این نکته اشاره دارد.
مبتنی بر روایت‌های ‌مذکور، توسعه‌ی اقتصادی خانواده در گرو تلاش و تکاپو در کسب روزی حلال، مدیریت در مخارج، پرهیز از اسراف، توجه به امکانات مالی خانواده است. مسائل اقتصادی اغلب باعث به وجود آمدن مسائل دیگری برای خانواده می‌شود و خانواده به ناچار با محرومیت‌هایی در سبک زندگی و تصمیم‌گیری مواجه می‌شود و مجبور است با آنها دست و پنجه نرم کند. تحقیق‌ها ‌نشان داده که شرایط نامناسب، اغلب در فضای خانواده اعم از منازعه و سایر مسائل در شرایط رکود اقتصادی خانواده- که خانواده با نوعی بحران اقتصادی مواجه است- افزایش می‌یابد. همچنین، تلاش و تقلا برای بالا بردن درآمد خانواده و حفظ آن با تحت تأثیر قرار دادن گرمی و صمیمیت روابط خانواده، کاهش مدت زمان با هم بودن اعضا، نقش منفی خود را اِعمال می‌کند.

تربیت اخلاقی و نقش آن در بهداشت روانی خانواده

بهترین شیوه برای تربیت اخلاقی، الگودهی است. اهمیت پرورش اخلاقی برای اعضای خانواده را می‌توان از این سخن حضرت دریافت که از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل فرمودند هدف بعثت، بسط مکارم اخلاق بوده است (28) (محدث نوری، 11:1408، 187). منظور از تربیت اخلاقی در این بحث فرایند زمینه‌سازی و به کارگیری شیوه‌هایی برای شکوفاسازی، تقویت و ایجاد صفات، رفتارها و آداب اخلاقی و اصلاح یا از بین بردن صفات، رفتارها و آداب غیراخلاقی در خود انسان یا دیگری است (همت بناری، 1382: 9). بنابراین، تربیت اخلاقی دو وجه دارد: در کانون خانواده از یک بُعد دربردارنده‌ی تقویت گرایش‌های ‌اخلاقی در خود افراد است و از سوی دیگر، تربیت اخلاقی فرزندان را شامل می‌شود. در این راستا، سخنان گهربار امام رضا (علیه‌السلام) در مباحث اخلاقی و تربیتی را می‌توان در دو دسته جای داد که برخی، الگوی رفتاری اعضای خانواده را تبیین می‌کند و دسته‌ی دیگر توصیه‌هایی درباره‌ی تربیت فرزند است.

1. تقویت گرایش‌های اخلاقیِ فردی:

در این زمینه امام هشتم توصیه به گشاده‌رویی، پرهیز از بدخُلقی و نوع‌دوستی کرده‌اند. امام رضا (علیه‌السلام) گشاده‌رویی را مایه‌ی ایجاد الفت بیشتر میان مردم دانسته‌اند (29) (حرعاملی، 12:1409، 161) و برخورد نیکو با خانواده را نشانه‌ی هم‌جواری انسان با حضرت در قیامت می‌شمارند (30) (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، صحیفه‌ی الرضا، 1406: 67). همچنین، بدخُلقی را مایه‌ی هبوط فرد در آتش (31) (همان: 88) و تباه اعمال او همچون سرکه که عسل را فاسد می‌کند (32) (همان: 65) شمرده‌اند و در این راستا شاد کردن قلب مؤمنان (33) (کلینی، 1407: 2، 189) و گشایش و سعی در رفع گرفتاری ایشان (34) (احسایی، 1405: 1، 128) مورد تأکید امام قرار گرفته است.
علاوه بر توصیه‌های ‌اخلاقی مذکور، برخی آموزه‌ها ‌در روایت‌های ‌رضوی وجود دارد که رعایت آنها در روابط میان زوجین زمینه ساز رشد اخلاقی آنها خواهد بود. کسب آرامش و زدودن خستگیِ ناشی از فعالیت‌های ‌روزانه از این قبیل است که در این زمینه امام هشتم اختصاص ساعت‌هایی از روز به تفریح و استراحت را برای مؤمن لازم می‌شمارند (35) (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، فقه الرضا، 1406: 337).
از جمله مهارت‌های ایجاد آرامش روانی خانواده، توجه به ارزش شادی و تفریح است. اعضای خانواده برای آنکه بر اثر کار مداوم کسل و فرسوده نشوند، باید در شبانه‌روز مدتی از وقتشان را به کارهایی غیر از کارهای جاری اختصاص دهند تا بتوانند خستگی روزانه را برطرف کنند. کسانی که برنامه‌ی زندگی‌شان را با کار پر کرده‌اند، سخت در اشتباه‌اند و برنامه‌ی خوبی ترتیب نداده‌اند. برنامه‌ی صحیح آن است که ساعت‌هایی را برای تفریح- که در روح افراد و سعادت خانواده بسیار مؤثر است- در نظر گرفت که در روایت مذکور به این مسئله توجه شده است.
از دیگر توصیه‌های ‌اخلاقی حضرت، احترام به سلایق و نظر دیگران و پرهیز از خودکامگی است که در این زمینه امام رضا (علیه‌السلام) بدترین مردم را کسی می‌شمارند که مردم را از عطایای خود دور کند و خویشتن را در محدوده‌ی تمایل‌های ‌فردی محصور نماید (36) (احسایی، 1405: 1، 287). علاوه بر موارد مذکور، اهتمام به آراستگی ظاهر و پرهیز از ژولیدگی از دیگر مهارت‌هایی است که در آموزه‌های ‌رضوی با استحکام پیوند خانوادگی، تمایل و محبت میان اعضای خانواده به خصوص زوجین را افزایش می‌دهد (37) (کلینی، 1407: 5، 567).
از دیگر توصیه‌های ‌حضرت برای ارتقای سلامت روان خانواده، اظهار محبت و عشق به همسر است که امام رضا (علیه‌السلام) چنین همسرانی را «غنیمت» اطلاق می‌کنند (38) (همان: 5، 506). در حقیقت، پشتیبانی و دلجویی از شوهر و تمکین از او از جمله مهارت‌هایی به شمار می‌رود که تجهیزِ زن به این مهم می‌تواند نقش بسزایی در ارتقای بهداشت روان خانواده داشته باشد. در این زمینه، تأثیر و قدرت عشق و محبت در روابط بین زن و شوهر، از هر عامل دیگری مؤثرتر است، زیرا زندگی بدون عشق سرانجام به سردی و خستگی گراییده، زمینه‌ی نامساعدی را برای رشد کج‌رَوی‌های اخلاقی فراهم می‌آورد. شوهرانی که زنانی مهربان دارند، در کار و اجتماع به موفقیت بیشتری نائل می‌شوند. بی تردید این زنان نیز پاداش کار خود را دریافت خواهند کرد.
در نهایت شایان ذکر است که توصیه‌های ‌اخلاقی حضرت تنها به روابط میان والدین و فرزندان و نحوه‌ی تعامل زوجین منحصر نمی‌شود و به سایر اعضای خانواده نیز تسری می‌یابد؛ تا جایی که حضرت حتی به برخورد شایسته با والدینِ همسر نیز اشاره دارند و آزار خانواده‌ی همسر را خطای زشتِ زن می‌شمارند (39) (حرعاملی، 1409: 22، 222).
با توجه به مراتب پیشین، باید گفت آموزه‌هایی از قبیل: گشاده‌رویی و حُسن خلق، نوع‌دوستی و کمک به همنوع، تفریح، پرهیز از خودمحوری و ظلم، پشتیبانی و دلجویی از شوهر و برقراری ارتباط شایسته با خانواده‌ی همسر در روایت‌های ‌رضوی در ارتباط با تقویت اخلاق‌مداری در روابط میان زوجین وجود دارد که رعایت آنها از سوی زوجین از بروز آسیب‌های روانی در کانون خانواده پیشگیری می‌کند و زمینه‌ی سلامت خانواده را فراهم می‌نماید. بدیهی است اگر در خانواده صفت‌های ‌نیکو مانند: نوع‌دوستی، بذل، عفو و صفت ‌بی شمارِ پسندیده‌ی دیگر پرورش یابد و تقویت شود، کانون خانواده از صفت‌های ناپسند اخلاقی به دور می‌ماند.

2.تربیت اخلاقی فرزندان:

امام رضا (علیه‌السلام) برای تربیت صحیح اخلاقی فرزندان، رعایت برخی نکته‌ها ‌در تعامل با فرزندان را لازم می‌شمارند که این دستورالعمل‌ها از لحظه‌ی تولد آغاز می‌شود: گفتن اذان و اقامه در گوش کودک (40) (مجلسی، 1410، 116:10) که امنیت و ایمان را در کودک نهادینه می‌کند و دقت در شیر دادن به فرزند و انتخاب دایه‌ی (زنِ شیرده) مناسب برای او از این جمله است. از توصیه‌های ‌حضرت درباره‌ی شیر دادن به کودک، این سخن گهربار است «لاتسترضعوا الحمقاء، ولا العمشاء، فان اللبن یعدی؛ زنان احمق و زنانی را که رنجور و معیوب هستند و بی اختیار از چشمشان اشک می‌چکد برای شیر دادن فرزندانتان انتخاب نکنید، زیرا شیر، تأثیر بد خود را می‌گذارد» (حرعاملی، 15:1409، 188). بر این اساس، از دیدگاه امام لازم است آن کسی که پستان به دهان طفل می‌گذارد، از عوارض و آشفتگی‌های جسمی و روحی به دور باشد تا کودک را دچار شرایط و حالت‌های غیرطبیعی نکند، چون چنین کسی در واقع شیره‌ی جانش را به کام طفل می‌ریزد.
پس از آن، امام رضا (علیه‌السلام) به انتخاب نام نیکو برای فرزند توصیه می‌کنند (41) (کلینی، 1407: 6، 19؛ مجلسی، 21:1404، 33). بنابراین، از منظر امام رضا (علیه‌السلام) پدر و مادر موظف هستند قبل از به دنیا آمدن فرزند، نام زیبایی را برای او انتخاب کنند که در زندگی سبب احساس عُقده و شرمندگی‌اش نشود، چرا که نام و لقب از مظاهر تجلی شخصیت آدمی است.
از دیگر آموزه‌های ‌سیره‌ی رضوی درباره‌ی تربیت شایسته‌ی فرزندان، جدّیت و سخت‌گیری حضرت در آموزش تعالیم مذهبی به جوانان است. امام رضا (علیه‌السلام) در این زمینه می‌فرمایند: «لو وجدت شابا من شبان الشیعة لایتفقه، لضربته عشرین سوطا؛ اگر جوانی از جوانان شیعه را بیابم که در مقام فراگیری دانش در دین نباشد، پشت او را با تازیانه‌ی ملامت و توبیخ یا تنبیه بدنی (در حد20 تازیانه) می‌کنم تا موازین دینی را که برنامه‌ی زندگی اوست، بیاموزد» (منسوب به امام رضا (علیه‌السلام)، فقه الرضا، 1406: 337).
همچنین، بر مبنای سخن امام، از کودک باید با توجه به توانایی‌های ‌او انتظار داشت و به تفاوت‌های فردی کودکان توجه داشت که در لسان مبارک امام هشتم وجود تفاوت در ساختمانِ فطری و طبیعی افراد منشأ سعادت و خیر دانسته شده است (42) (مجلسی، 1406: 14، 165) درحالی که امام تشویق فرزندان بر اساس لیاقت‌ها و شایستگی‌های ایشان را پسندیده می‌شمارند (43) (کلینی، 1407: 6، 51). همچنین، ایجاد محیط آرام و سالم در تربیت صحیح فرزند نقش بسزایی دارد. طرح مشاجره‌های ‌خانوادگی در حضور فرزندان، امنیت روانی کودک را به مخاطره می‌اندازد؛ به همان ترتیب که حضرت جدالِ بی مورد را مغضوب الهی می‌شمارد (44) (مجلسی، 19:1404، 411).
اهمیت تربیت اخلاقی در بهداشت روان فرد و خانواده به حدی است که در کلام امام هشتم عزل کردن و باردار نکردن زوجه، درباره‌ی زن پرخاشگر، بدزبان و فحاش جایز شمرده شده است (45)، چرا که فرزندانی که از مادران آلوده به دنیا می‌آیند، نمی‌توانند زندگی سالمی داشته باشند.
از دیگر آموزه‌های ‌فرهنگ رضوی درباره‌ی تربیت اخلاقی به منظور تأمین سلامت خانواده، اهتمام به آموزش کودک در زمینه‌ی احترام به والدین و شناخت تکلیف فرزند در قبال پدر و مادر است. تکالیف فرزندان در قبال والدین در کلام امام هشتم نیکی به والدین و اطاعت از آنها جز در موارد گناه، ایثار و فداکاری در راه آنها (46) (حر عاملی، 16:1409: 155)، قدردانی و تشکر از زحمت‌های ‌پدر و مادر (47) (همان: 16، 313) و پرهیز از موجبات عقوق (هر رنجش و آزردگیِ خاطر پدر و مادر) (48) (کلینی، 2:1407، 276) برشمرده شده است.
با توجه به آنچه درباره‌ی تربیت اخلاقی فرزندان بیان شد، روایت‌های ‌رضوی، مراحل گوناگون حیات فرزندان از مرحله‌ی انعقاد نطفه تا سنین جوانی را پوشش می‌دهد. امام رضا (علیه‌السلام) درباره‌ی شکل‌گیری نطفه، انتخاب نام، شیر دادن به طفل (که زیربنا و اساس شخصیت او را پی‌ریزی می‌کند)، آموزش معنوی کودک، تنبیه و تشویق کودک با توجه به توانایی‌های ‌او، ایجاد محیط آرام تربیتی برای رشد کودک و آموزش چگونگی برخورد با والدین و بزرگ‌ترها تربیت شایسته‌ی کودک را مورد توجه قرار داده‌اند که رعایت آنها در تربیت کودک با ایجاد زمینه‌ی رشد صحیح اخلاقی کودک، وی را از آسیب‌های ‌روانی حفظ می‌کند و این امر سلامت روان وی را در پی خواهد داشت.

نتیجه‌گیری

به منظور ارتقای سلامت و بهداشت روان خانواده جنبه‌های گوناگون زندگی نیازمند توجه است که در این زمینه سیره‌ی رضوی، آموزه‌های ‌کارآمدی ارائه می‌کند. انتخاب همسر به مثابه زیربنای بهداشت خانواده، تأمین نیاز جنسی و اِعمال شیوه‌ی صحیح پاسخگویی به خواسته‌های ‌مشروع همسر، توسعه‌ی اقتصادی و سلامت و بهداشت روان خانواده، تربیت اخلاقی و نقش آن در سلامت و بهداشت روانی خانواده از جمله‌ی این حوزه‌ها ‌به شمار می‌رود.
در روایت‌های ‌رضوی درباره‌ی انتخاب همسرِ شایسته به مؤلفه‌هایی چون: شناخت زمان ازدواج، بررسی همه جانبه از طریق مشورت با افراد مجرب و کارآزموده، کُفویت، ایمان، اخلاق و زیبایی توجه شده است. هدف از تأمین نیاز جنسی- از مهم‌ترین فلسفه ‌تشکیل زندگی مشترک- آرامش بخشیِ زن و شوهر است که در سیره‌ی رضوی از عوامل نیل بدین آرامش، روابط جنسی سالم است و توصیه‌هایی درباره‌ی کیفیتِ بهبود این روابط شده است.
درباره‌ی نقش اقتصاد در بهداشت روان خانواده، اشتغال و تلاش برای کسب روزی در لسان امام رضا (علیه‌السلام) از نیازمندی‌های اجتناب‌ناپذیر بشر به شمار رفته و تلاش برای تأمین رفاه خانواده، هم طراز با جهاد در راه خدا ارزیابی شده است. همچنین، بر توانمندسازی اقتصاد خانواده در لسان امام هشتم به منظور فراهم کردن زمینه‌ی رفاه و آسایش بیشتر در زندگی خانوادگی تأکید شده که سلامت روانی خانواده را نیز در پی خواهد داشت.
از جمله عوامل دیگری که نقش مؤثری در تأمین سلامت روان خانواده دارد، تربیت اخلاقی است که در دو عرصه‌ی تربیت فردی و تربیت فرزندان در روایت‌های ‌رضوی به آن توجه شده است. تقویت گرایش‌های ‌اخلاقی فردی، گشاده‌رویی و خسن خلق، محبت به اطرافیان و نوع دوستی از جمله آموزه‌های ‌تربیتی است که در سیره‌ی رضوی بر آن تأکید شده است. علاوه بر موارد مذکور، عواملی چون: اهتمام به آراستگی، تفریح و شادزیستن و تلاش برای تعامل شایسته و احترام به سلایق دیگران از عوامل زمینه‌ساز رشد اخلاقی و سلامت روانی در محیط خانواده به شمار می‌رود که در احادیث امام رضا (علیه‌السلام) به آن توصیه شده است.
در نهایت، درباره‌ی تربیت اخلاقی فرزندان می‌توان به عنایت سیره‌ی رضوی بر نقش اموری از قبیل: انتخاب نام نیک، سلامت روانی کسی که طفل را شیر می‌دهد، محبت و مدارایِ به موقع، جدّیت در امور معنوی، تشویق و ترغیب کودک و واقف کردن او به تکالیف خود در قبال دیگران، به ویژه والدین، اشاره کرد.

پی‌نوشت‌ها

1- دکتری علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)- پردیس خواهران azimzadeh@isuw.ac.ir
2- کارشناسی ارشد حقوق خانواده، دانشگاه امام صادق (علیه‌السلام)- پردیس خواهران a.zabihi 1001 @ gmail.com
3- Corsini
4- Jahoda
5- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
و اعلم ان النساء شتى، فمنهن الغنیمة و الغرامة وهى المتحببة لزوجها و العاشقة له و منهن الهلال اذا تجلى و منهن الظلام الحندیس المقطبة، فمن ظفر بصالحتهن یسعد و من وقع فى صالحتهن فقد ابتلى و لیس له انتقام؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: زنان چند گروه‌اند: 1. غنیمت و این دسته بانوانی هستند که شوهر دوست‌اند و به شوهر عشق می‌ورزند؛ 2. مانند ماه یک شبه برای شوهر جلوه کنند ( یعنی کم نور و کم فایده‌اند)؛ 3. مانند شب تار در برابر شوهرند. هر کس به زنی شایسته ظفر یابد، خوشبخت گردد و هر کس در دام ناشایسته‌ی آنان افتاد، گرفتار شود.
6- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
نزل جبرئیل علی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا محمد! ان ربک یقروک السلام ویقول: ان الابکار من النساء بمنزلة الثمرعلی الشجر فاذا اینع الثمر فلا دواء له الا اجتنائه و الا افسدته الشمس و غیرته الریح و ان الابکار اذا ادرکن ما تدرک النساء فلا دواء لهن الاالبعول و الا لم یومن علیهن الفتنه، فصعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر فجمع الناس ثم اعلمهم ما امرالله عزوجل به؛ جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و عرض کرد ‌ای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، پروردگارت سلام می‌رساند و می‌فرماید:
دختران شما همانند میوه‌ی درخت هستند. هرگاه میوه‌ی درخت رسید، چاره‌ای جز چیدن آن نیست و اگر چیده نشود، تابش خورشید آن را فاسد و باد مزه آن را از بین می‌برد و همانا وقتی که دختران به آن حد رسیدند که زنان دیگر آن موقعیت را دریافته‌اند، چاره‌ای جز اختیار کردن شوهر ندارند و اگر شوهری برای آنها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهی در امان نیستند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به منبر تشریف بردند و ضمنِ خطبه‌ای، اعلامیه‌ی خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ کردند.
7- الامام الرضا (علیه‌السلام):
لولم تکن فی المناکحة و المصاهرة آیه محکمة و لا سنة متبعة، لکان فیما جعل الله فیها من بر القریب و تاء‌لف البعید، ما رغب فیه العاقل اللبیب وسارع الیه الموفق المصیب؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: اگر درباره‌ی ازدواج و دامادی دستوری از خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم صادر نشده بود، همان فواید اجتماعی که خدا در آن نهاده، از قبیل نیکی با خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمندِ صاحبدل را بدان ترغیب کند و عاقل درست‌اندیش به آن بشتابد.
8- الامام الرضا (علیه‌السلام):
ان امراءة ساءلت ابا جعفر (علیه‌السلام) فقالت: اصلحک الله انی متبتلة فقال لها: و ما التبتل عندک؟ قالت: لا ارید التزویج ابدا قال: و لم؟ قال: التمس فی ذلک الفضل. فقال انصرفی! فلوکان فی ذلک فضل لکانت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) احق به منک، انه لیس احد یسبقها الی الفضل؛ زنی از امام باقر (علیه‌السلام) سؤال کرد: من (متبتله) (یعنی وارسته و رهاشده از کامجویی‌های دنیا هستم) حضرت فرمود: مقصود از (تبتل) چیست؟ پاسخ داد: تصمیم دارم هرگز ازدواج نکنم، امام فرمود: برای چه؟ گفت: برای رسیدن به مقام عالی فضیلت و کمال. حضرت فرمود: از این تصمیم منصرف شو. اگر ترک ازدواج ارزش معنوی دربرمی‌داشت، حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) به درک این فضیلت از تو شایسته‌تر بود. چنین نیست که احدی در تحصیل ارزش‌ها بر وی پیشی بگیرد.
9- عن ابی جوید مولی الرضا (علیه‌السلام):
قال صعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر، فخطب الناس ثم اعلمهم ما امرهم الله عزوجل به فقالوا: ممن یار رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، فقال: من الاکفاء فقالوا: و من الاکفاء؟ فقال: المؤمنون بعضهم اکفاء بعض، ثم لم ینزل حتی زوج ضباعة بیت زیبربن عبدالمطلب المقدادین الاسود ثم قال: ایها الناس انی زوجت ابنة عمی المقداد لیتضع النکاح؛ ابوجوید گوید: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برفراز منبر رفتند و برای مردم خطبه خواندند و اوامر خداوند را به آنان رساندند. مردم از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پریسدند: دختران خود را به چه افرادی تزویج کنیم؟ فرمود: به کسانی که با آنها (کفو) هستند و سپس فرمود: مؤمنان با یکدیگر کُفو هستند. سپس در حالی که بالای منبر بود، صباغه، دخترعموی خود، را به مقداد تزویج فرمود.
10- اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لایمنعک فقره وفاقته، قال الله تعالی (و ان یتفرقا یغن الله کلا من سعته) و قال: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: هرگاه خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را می‌پسندی، اجابت کن و از تنگدستی او نهراس، خداوند متعال فرموده: اگر (زن و شوهر) از هم جدا شوند، خدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز می‌کند و نیز فرموده: اگر مردان مجرد ازدواج کنند و فقیر باشند، خدا از فضل خود بی نیازشان کند.
11- عن الحسین بن بشار الواسطی قال:
کتبت الی ابی الحسن الرضا (علیه‌السلام) ان لی قرابة قد خطب الی و فی خلقه سوء قال: لا تزوجه ان کان سیی الخلق؛ حسین بن بشار واسطی به حضرت رضا (علیه‌السلام) نامه‌‌ای نوشت که یکی از بستگانم درخواست وصلت با من دارد، ولی بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن.
12- قال علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
ایاک ان تزوج شارب الخمر، فان زوجته فکانما قدت الی الزنا ولا تصدقه انا حدثک و لا تقبل شهادته و لا تأمنه علی شیء من مالک فان ائتمنته فلیس لک على الله ضمان و لا تؤاکله و لاتصاحبه و لا تضحک فی وجهه و لا تصافحه و لا تعاقه و ان مرض فلاتعده و ان مات فلا تشیع جنازته؛ از تزویج دختر خود به شارب الخمر اجتناب کن زیرا اگر چنین کنی، مثل این است که برای زنا واسطه شده‌ای؛ هرگاه سخن گوید، او را تصدیق نکن، شهادت و گواهی او را قبول ننما، او را به هر چیزی از مال خود امین قرار نده، اگر امین گردانی، از طرف خدا بر تو ضمانتی نیست، با او هم غذا و هم صحبت نباش، به روی او لبخند نزن، با او مصافحه، روبوسی و معانقه نکن، اگر مریض شد، به عیادتش نرو و اگر مُرد، جنازه‌ی او را تشییع نکن.
13- فرد شایسته برای مشورت در لسان امام هشتم بدین شرح توصیف می‌شود:
عن ابی الحسن الرضا (علیه‌السلام) عن ابائه عن علی (علیه‌السلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یا علی لا تشاورن جبانا فانه یضیق علیک المخرج و لا تشاورن بخیلا فانه یقصر بک عن غایتک و لا تشاورن حریصا فانه یزین لک شرها (شرهما) و اعلم ان الجبن و البخل و الحرص غریزة‌ یجمعها سوء الظن؛ امام هشتم از پدرانش و ایشان از حضرت علی (علیه‌السلام) روایت کرده‌اند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت علی (علیه‌السلام) فرمودند: با فرد ترسو مشورت نکن، زیرا راه گشایش و آسانی امور را برایت تنگ می‌کند و بدین وسیله تو را از انجام کارهای مهم بازمی‌دارد؛ با فرد بخیل مشورت نکنی، زیرا تو را از ‌هدفت (که کمک به دیگران است) بازمی‌دارد؛ با فرد حریص مشورت نکن، زیرا او برای جمع‌آوری ثروت یا کسب مقام، ستمگری را در نظرت جلوه می‌دهد. بدان که ترس، بخل و حرص نهادهایی هستند که ریشه‌ی آنها بدبینی به خداوند است.
14- قال على بن موسى الرضا (علیه‌السلام): «ثمن طلب الامر من وجهه لم یزل، فان زل لم تخذله الحیلة.»
15- عن ابی الحسن الرضا (علیه‌السلام): «من سعادة الرجل ان یکشف الثوب عن امراءة بیضاء؛ امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند: از (نشانه‌های) خوشبختی مرد این است که همسری سفیدرخ داشته باشد و در مقام خلوت، لباس را از تن همسر سفید روی (مطلوب) درآورد.»
16- علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام):
و لاتجامع امراءة حتی تلاعبها و تکثر ملاعبتها و تغمز ثدییها، فانک اذا فعلت ذلک غلبت شهوتها، واجتمع مائها لان مائها یخرج من ثدییها و الشهوة تظهر من وجهها؛ هیچ مردی با همسرش مجامعت نکند، مگر اینکه قبلاً با وی بازی و مزاح داشته باشد و در این راه او را آماده کند، سینه‌اش را به دست گرفته و تحریک کند و چون چنین نماید، شهوات او تحریک شود و آمادگی پیدا می‌کند و آب حیاتش جمع می‌شود، زیرا آب شهوت از پستانش خارج گردیده و آثارش در چهره‌ی او نمایان می‌شود... .
17- گروهی به خدمت امام هشتم آمدند و پرسیدند مردی زن جوانی داشته است، به خاطر مصیبتی که به او وارد شده، مدت چند ماه، بلکه یک سال است همخوابگی با همسرش را ترک کرده است، البته این کار به خاطر اذیت و انتقام نبوده، بلکه به سبب مصیبت و غم و اندوه از این عمل خودداری کرده است. با این وصف، آیا چنین شخصی مرتکب گناهی شده است؟ امام در پاسخ فرمودند: «اذا ترکها اربعه‌ی اشهر، کان اثما بعد ذلک؛ (آری!) اگر بیش از چهار ماه چنین عملی را ترک کند، گناهکار است.»
18- مِصبَاحُ الشَّرِیعَة، قَالَ الصَّادِقُ (علیه‌السلام):
وَ لَیسَ شَیءٌ أضَرَّ لِقَلبِ المُؤمِنِ مِن کَثرَةِ الأکُلِ وَ هِىَ مُورِثَةٌ لِشَیّئَینِ قَسوَةِ القَلبِ وَ هَیَجَانِ الشَّهوَةِ وَ قَالَ عِیسَى ابنُ مَریَمَ مَا مَرِضَ قَلبٌ بِأشَدَّ مِنَ القَسوَةِ؛ وَ فِیهِ،؛ و [کَثرَةُ] النَّومِ یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشُّربِ وَ کَثرَةُ الشُّرب یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشَّبعِ وَ هُمَا یُثقِّلَانِ النَّفس عَنِ الطَّاعَةِ وَ یُقسِیَانِ القَلبَ عَنِ التَّفَکَّرِ وَ الخُشُوعِ.
19- قَالَ رَسِولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «مَن أرَادَ البَقَاءَ.... لیُقِلَّ مُجَامَعَةَ النِّسَاء.»
20- این مسئله را درباره‌ی خانواده‌ای که چند فرزند داشته آزمایش کرده و دیده‌اند با اینکه این فرزندان از یک پدر و مادر به وجود آمده، هم‌نواخت تغذیه می‌شوند و محیط خانواده‌ی آنان یکی بوده، ولی از لحاظ روحی آنها با هم فرق دارند. بعد از بررسی به این نتیجه رسیده‌اند که فقط عامل اختلاف روحی این فرزندان همان حالت‌های ‌روحی مرد و زن هنگام هم‌بستری است. بعد هم با آزمایش‌های مکرر به این نتیجه رسیده‌اند که وضع روحی زن و مرد هنگام نزدیکی و رابطه‌ی کامل با نظافت و پاکیزگی طرفین از جمله عواملی است که احساسات جنسی را خوب تحریک می‌کند.
21- سه چیز است که همه‌ی مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی ارزاق.
22- آن که با کار و کوشش در جستجوی مواهب زندگی برای تأمین خانواده‌ی خویش است، پاداشی بزرگ‌تر از مجاهدان راه خدا دارد.
23- «یَنبَغِى لِلّرُجل انَ یُوسَّع على عیالهِ لئلا یتّمنو موته.»
24- امام رضا (علیه‌السلام) می‌فرمایند: «تباه‌سازی اموال و درخواست از دیگران مغضوب خداوند است، پس سعی کنیم کاری انجام ندهیم که مغضوب خداوند مهربان قرار بگیریم.» در همین مورد شخصی به نام عباس به محضر امام رضا (علیه‌السلام) مشرف شد و درباره‌ی شیوه‌ی صحیح هزینه‌ی زندگی در خانه برای همسر و فرزند و سایر مسائل سؤال کرد:
...عن بَعضِ اَصحَابِهِ قَالَ سَمِعتُ العَبّاسِىَ وَ هُوَ یَقُولُ استَأذَنتُ الرَّضا (علیه‌السلام) فِی النَّفَقَةِ عَلی العِیَال فَقَالَ بَینَ المَکرُوهینَ قَالَ فَقُلتُ جُعِلتُ فِداکَ لَا وَاللهِ مَا اَعرِفُ المَکُرُوهَینِ قَالَ فَقَالَ لِی یَرحَمُکَ اللهَ أمَا تَعرِفُ أَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِه َالاِسرافَ وَ کَرِهَ الاِقتَارَ فَقَالَ وَ الَّذِینَ اِذا أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتَرُوا وَکانَ بَینَ ذَلِکَ قَواماً؛ حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در پاسخ فرمودند باید مصرف تو به گونه‌ای باشد که بین دو کار ناپسند، یعنی اسراف و سخت‌گیری قرار گیرد، عباس پرسید منظورتان از این سخن چیست؟ ایشان فرمودند: آیا سخن خداوند در قرآن را نشنیده‌ای که اسراف و سخت‌گیری را ناپسند می‌شمارد و می‌فرماید بندگان خدای رحمان کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سخت‌گیری، بلکه میان این دو حد اعتدال قرار می‌گیرند، بنابراین، درباره‌ی معاش و هزینه‌ی زندگی اعضای خانواده در خرید و مصرف میانه‌رو باش.
25- معیار شناخت اسراف از دیدگاه حضرت امام رضا (علیه‌السلام) در این روایت مشخص است که می‌فرمایند: «لَیسَ فِیمَا یَنفَعُ البَدَنَ اِسرافُ اِنَّمَا الاِسرافُ فِیمَا اَ

عبارات مرتبط با این موضوع

دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع


ادامه مطلب ...

مؤلفه‌های هدایت فکری و معرفت بخشی در کلام گهربار امام رضا (ع)

[ad_1]

چکیده

یکی از مسائل مهم در دین مبین اسلام، بحث «هدایت فکری و معرفت‌بخشی» به افراد جامعه انسانی است. اهمیت این امر تا حدی است که می‌توان اذعان نمود اساس آیین اسلام بر معرفت و کسب شناخت است. خداوند به عنوان بزرگترین و اولین معلم، ابتدا اسماء را به انسان آموخت و بدین وسیله او را اشرف مخلوقات گرداند و با نزول قرآن کریم بر پیامبر عظیم‌الشأن خود، این معرفت‌بخشی را تداوم بخشید. آموزه‌های قرآن به حدی وسیع و فراگیر است که هیچ‌گاه در بستر زمان از حرکت و تازگی و پویایی باز نمی‌ایستد و تمام انسان‌ها درتمام قرون می‌توانند از دریای ژرف معارف قرآنی بهره مند گردند. مهم ترین معرفت، معرفت انسان به خود و خدای خویش است، زیرا او از این طریق می‌تواند به اسرار خلقت پی برده، رستگار شود.
خداوند متعال در قرآن کریم بر اصل شناخت و معرفت‌بخشی تأکید فراوانی دارد. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) نیز در راستای تعالیم قرآن کریم همواره سعی می‌کرد در طول دوران نبوت خویش، چشمه‌های زلال شناخت را به سوی مردم جاری ساخته، آنان را در تمام زمینه‌ها به شناختی کامل و جامع برساند. ائمه هدی نیز که پرچم‌دار مکتب نبی هستند، بر این امر پافشاری نمودند و اصل هدایت بخشی را محور کار خویش قرار دادند. در این میان، مبانی فکری و مکتب دینی و علمی امام رضا (علیه السلام) می‌تواند الگو و نمونه‌ای برای تمام شیفتگان حضرتش باشد. یکی از مسائل مهم و مورد تأکید امام رضا (علیه السلام) در طول حیات طیبه‌اش، تکیه بر معرفت بخشی به دیگران و هدایت فکری افراد است.

1. مقدمه

هدایت فکری افراد، یکی از اصول مهم مکتب‌های مختلف فکری در طول تاریخ است. مکاتبی که اصل پیشرفت انسان، محور کاری آنان است، همواره سعی نموده و می‌نمایند که افراد تحت تسلط و پیرو خود را به شناختی در خور و لایق برسانند تا آنان از آن طریق بتوانند اصول وخواسته‌های مکتب را پی گیری نموده، به نتیجه برسند. البته بحث ما از مکتب‌های طرد شده و منحط نیست، زیرا چنین مکاتبی نه تنها دیگران را به شناخت دعوت نمی نماید، بلکه حتی خود نیز به شناخت حقیقی نخواهند رسید و در بن بست جهل و نابودی خواهند ماند.
قدرت و توانایی هر مکتبی را باید در اندیشه‌های تربیتی آن مکتب جست و جو کرد، زیرا مکاتب گوناگون بشری با هر آرمان و اعتقادی که به وجود آمده باشند، انسان را محور فعالیت‌های خویش قرار داده‌اند و مهم‌ترین موضوع در رابطه با انسان، تربیت و هدایت او در زمینه‌های مختلف است. مکتب‌داران و رهبران نهضت‌های فکری و اجتماعی برای این که بتوانند بهتر و بیشتر از انسان در طریق دست‌یابی به اهداف خود استفاده کنند و او را به شکلی فراگیرتر در حوزه فکری خویش به خدمت گیرند، تربیت و مسائل تربیتی را سرلوحه برنامه‌های خود قرار داده‌اند. (1)
مکتب اهل بیت (علیه السلام)، مکتبی جامع و پربار است که می‌توان در پرتوی آن به سعادت دنیا و اخرت دست یافت. در مشرب فکری ائمه اطهار، به تمام ابعاد مادی و معنوی انسان توجه شده است. آن بزرگان با الهام از قرآن کریم و با عنایت به سیره نبوی، فرهنگی جامع را عرضه داشته اند که متمسکان به مکتب آنان می‌توانند از این طریق، به راحتی عرصه‌های پیشرفت و ترقی را سیر کنند.
در این میان، مشرب فکری امام رضا (علیه السلام) می‌تواند نمود و جلوه ویژه‌ای داشته باشد. ایشان در طول زندگی پربار خویش با توجه به جوّ سیاسی حاکم و موقعیت مکانی و زمانی، آموزه‌هایی ناب را برای پیروان خویش به یادگار گذاشت. این آموزه‌ها اکنون بعد از گذشت سال‌های سال، هنوز هم کارایی و کارآمدی خود را از دست نداده و گویی آن امام در زمان ما می‌زیسته و آن سخنان را متناسب با شرایط زمانی و مکانی ما بیان نموده است.
یکی از مسائل مهمی که همواره در ذهن و عمل آن بزرگوار نمود داشته است، بحث هدایت فکری افراد و معرفت بخشی به انسان‌هاست. آن امام همام با احترام به انسانیت انسان‌ها، همواره بر این اعتقاد بوده که ارزش انسان تنها در صورت کسب معرفت، محقق می‌شود وانسانی می‌تواند به سعادت دنیوی و اخروی نائل شود که بتواند به بالاترین معرفت و شناخت، در زمینه‌های مختلف دست یابد.
در این مقاله برآنیم با بررسی فرموده‌ها و سیره آن امام همام، بحث هدایت فکری و معرفت بخشی را در دو محور «زمینه‌های ایجاد معرفت و هدایت» و «قرارگاه تجلی معرفت و هدایت» مورد بررسی قرار دهیم.

2. زمینه‌های ایجاد معرفت و هدایت

معرفت و شناخت، اساس هر آیین و مذهب است، تا جایی که پای‌بندی به هر آیین، بدون شناخت آن نه تنها ممکن نیست، بلکه حتی مورد قبول نیز قرار نمی‌گیرد. در آیین مقدس اسلام نیز کسی می‌تواند ادعای ایمان و دین داری کند که با شناخت، این راه را انتخاب نموده باشد. کسانی که کورکورانه و بدون هیچ آگاه، ادعای اسلام نمایند، نه تنها اسلام‌شان پذیرفته نیست، بلکه در این این باره پاداشی نیز به آنها تعلق نمی‌گیرد.
اساس کار تمام پیامبران الهی بر شناخت و بینش است. ادیان الهی، قبل از بیان معارف الهی خویش، ابتدا انسان ها را به آگاهی و شناخت دعوت می‌نمایند و بعد از ایجاد چنین زمینه‌ای، فرمان الهی و مفاهیم دینی را در جهت هدایت مردم بیان می‌نمایند. کسانی آمادگی هدایت بیشتری دارند که به شناخت بیشتر و کامل‌تری نایل شده باشند. زمینه‌های ایجاد معرفت و شناخت را از منظر سخنان امام رضا (علیه السلام) می‌توان در دو زمینه بررسی کرد:

الف – استعدادهای فردی

مهم‌ترین و به عبارتی اولین اصل در راه رستگاری، کسب بینش و آگاهی برای انجام کار است. در مکتب اهل بیت (علیه السلام)، همواره بر این اصل مهم تأکید می‌شود که قبل از پذیرش هر امری و انجام هر عملی، باید ابتدا آن امر را خوب بشناسیم و با شناختی همه جانبه به آن رو نماییم. تنها در این صورت است که لطف حق شامل حال ما می‌گردد و می‌توانیم به رستگاری برسیم. افراد در انجام امور شخصی خود باید همواره این اصل مهم را در نظر داشته باشند. حضرت امام رضا (علیه السلام) در حدیثی می فرماید:
العامل علی غیر بصیرة کالسائر علی غیر الطریق، لا یزیده سرعة السیر الاّ بعداً عن الطریق؛ (2)
کسی که بدون بینش و آگاهی به انجام کاری اقدام نماید، همانند کسی است که بیراهه راه پیماید. چنین فردی هر چه سریع تر حرکت کند، بیشتر از راه صحیح دور می‌شود.
از این حدیث شریف، درس‌های فراوانی می‌توان آموخت: اول آن که آگاهی اولین ابزار جهت حرکت در هر مسیری است. هم چنین این حدیث به ما می‌آموزد که راه‌های طی شده بدون شناخت، در اصل بی‌راهه است و نتیجه‌ای جز ضلالت و گمراهی ندارد. درس سوم این که افرادی که بدون شناخت در مسیری گام بر می‌دارند، ورودشان به مسیر، اولین گام به سوی گمراهی است و ادامه حرکتشان در این مسیر، سیر به سوی نابودی است. هر چه سریعتر حرکت کنند، زودتر در کژی‌ها غوطه‌ور خواهند شد.
کلام امام، هشداری است به آنان که همواره به کمیت و مقدار عمل می‌اندیشند و از کیفیت و حقیقت آن غافل‌اند. چه اینان در هر دسته و گروهی که قرار بگیرند، بی‌آن که به درستی راه بیندیشند، سعی دارند با افراط و تندروی در همان مسیر، خویش را پیشتاز و جلودار معرفی کنند. (3) کسب شناخت و معرفت قبل از ورود به هر امری، بسیار حائز اهمیت است. در چنین مسیری حتی اگر فرد تنها هم سیر کند، می‌تواند به چنان نتیجه‌ای برسد که از گروهی که جاهلانه در مسیر گام برداشته‌اند، بسیار موفق‌تر باشد.
در طول حرکت انسان به سوی اهداف خود، عوامل دیگری نیز می‌توانند به عنوان پشتیبان وارد عمل شوند و معرفت و شناخت او را تکمیل می‌نمایند. به عبارت دیگر، این عوامل همانند پشتوانه‌ای هستند که شناخت و هدایت او را تضمین می‌نمایند. یکی از این عوامل مهم، «تلاش و کوشش» است. انسان بعد از کسب معرفت و آگاهی، برای محقق شدن اهداف خود باید همواره از تلاشی بی دریغ برخوردار باشد. امام رضا (علیه السلام) در حدیث دیگری می‌فرماید:
چند چیز است که اگر همراه با چند حقیقت نباشند، مسخره می‌نماید: کسی که با زبانش استغفار کند، ولی قلبش از گناه پشیمان نباشد. فردی که توفیق طلب کند، ولی تلاش ننماید، انسانی که احتیاط جو باشد، ولی دقت و پرهیز نداشته باشد، آن که آرزوی بهشت کند، ولی بر دشواری‌ها شکیبا نباشد، شخصی که از آتش دوزخ به خدا پناه برد، ولی هوس‌های دنیا را ترک نگوید، کسی که ذکر خدا بر لب براند، ولی شوق دیدار رحمت الهی را نداشته باشد؛ اینان در حقیقت خود را به استهزاء گرفته اند. (4)
در این حدیث، حضرت توفیق و رستگاری را شامل حال کسانی می‌داند که تلاش می‌نمایند و برای دست‌یابی به اهداف خویش، سستی و تنبلی به خویش راه نمی‌دهند؛ در غیر این صورت، گویی فرد خود را مسخره نموده و به عبارت بهتر، در مسیری قرار گرفته است که نسبت به آن شناخت و معرفت کامل ندارد و از سر جهل در آن قدم می‌گذارد، زیرا در صورت کسب معرفت، می‌دانست که برای رسیدن به چنان هدفی، در چنان مسیری باید تلاش نماید. وقتی انسان به جوانب راه آشنا باشد، می‌داند که باید چگونه در مسیر قرار گیرد و چقدر همت خود را صرف نیل به اهدافش نماید. در واقع یکی از دلایل سستی، عدم شناخت معرفت کافی است. مسلماً چنین فردی هیچ‌گاه به هدایت راه نخواهد یافت و در بی‌راهه‌ها نابود خواهد شد.
برخی از تلاش افراد برای رسیدن به خواسته‌ها و به اهداف، به «اجتهاد شخصی» تعبیر می‌کند. اجتهاد شخصی آن است که ابتدا فرد به شناختی کامل و جامعی دست یابد و سپس، طبق آن شناخت، در مسیر خود تلاش کند تا بتواند به نتیجه دست یابد. راه اجتهاد شخصی یعنی این که خودت وارد میدان شوی و حق را از باطل بشناسی و پیمودن این راه چهار شرط دارد: نخست این که در هر موضوعی نیک بیندیشی و دقت کنی و دیگر از فرو رفتن در شبهات یا تمسک جستن به تعصب یا خصومات بپرهیزی و سوم این که از خدای خود استعانت بجویی و از او بخواهی که تو را در پیمودن این راه کمک کند و چهارم این که از هر امر مشکوک که ممکن است منتهی به ورود در شبهه‌ای شود یا تو را به گمراهی بکشاند، بپرهیزی. (5)
یکی دیگر از مسائل مهم در راه کسب معرفت فردی برای رسیدن اهداف، «بلوغ فکری» است. منظور از بلوغ فکری آن است که فرد با کسب معارف و دست‌یابی به شناخت در تمام زمینه‌ها، کم کم به جایی می‌رسد که می‌تواند از منبع فکری کاملی استفاده نماید؛ منبعی که در اثر مطالعه و درایت و تفکر، آن را کسب نموده است؛ منبعی که در اثر تجربه باشد و بتواند آن را الگوی عمل خود در کارهای دیگرش قرار دهد. چنین فردی از راه درک و شناخت به منبعی عظیم از تجربه‌های مختلف دست می‌یابد که در این صورت می‌توان اقرار نمود او به بلوغ فکری رسیده است. او این بلوغ را در کیفیت شناخت از دنیا و انسان‌های اطراف و ذات خود به دست آورده است. اگر چه دست‌یابی به چنین بلوغی سخت است، اما کارساز و راهگشا است.
این قاعده که هر کسی با عینکی که به چشم زده است، دنیا و انسان‌ها را می‌بیند، قاعده درستی است. هر کسی با مشتی از تخیلات و با انبوهی از آرمان‌هایی که برای خود ثبت شده، فرض کرده است الگوها و اندازه‌هایی دارد و درباره سایر انسان‌های دیگر هم همان‌گونه فکر می‌کند. بلوغ فکری سخت است و در صورتی که سخت گفتن ما اشتباه باشد، باید بگوییم بلوغ فکری سختی‌نماست. انسان تا وقتی بالغ نشود، نمی‌توان آن عینک عاریتی و بی‌معنا را که به چشم زده است و دنیا و مردم را با آن می‌خواهد ببیند، از چشمش دور کند. (6)
حضرت امام رضا (علیه السلام) همواره یاران خویش را به درایت و درک دعوت می‌نمود و می‌فرمود:
کونوا دراة و لا تکونوا رواة. حدیث تعرفون فقهه، خیٌ من الف تروونه؛ (7)
اهل درایت و درک باشید، نه اهل حکایت و نقل. حدیثی که عمق و ژرفای آن را بشناسید، از هزار حدیث که فقط روایت‌گر آن باشید، برتر است. (8)
نتیجه زندگی‌ای که بر اثر شناخت و معرفت پی‌ریزی شده است، دست‌یابی به حیات طیبه است. اگر انسان همواره در نظر داشته باشد که زندگی او منحصر به این چند روز دنیا نیست و برای رسیدن به کمال انسانیت، باید زندگی این دنیا را وسیله‌ای برای نیل به رستگاری در آن دنیا قرار دهد، می‌تواند راحت تر در راه اهداف اخروی خویش گامبردارد. حضرت امام حسین (علیه السلام) خطاب به انسان‌ها می‌فرماید:
ای انسان‌ها! برای زندگی، معنایی والاتر وجود دارد که قرار گرفتن در شعاع جاذبیت کمال است و برای مرگ نیز حقیقتی عالی‌تر وجود دارد که ورود در حوزه جاذبیت کمال است. (9)
اگر انسان کمال‌طلب باشد و همواره بر آن باشد که کمال خود را که همان کسب رضایت الهی است به دست آورد، خداوند نیز یاری گر او خواهد بود. زندگی به این معنا، همان حیات طیبه است که آزادی و عزت و شرف و علم و عدل و صدق و صفا و کمال جویی از مختصات آن است و مرگ به این معنا، شکوفایی همان حیات طیبه است که شخصیت آدمی به وسیله آن در حوزه جاذبیت کمال به ثمر جاودانی خود می‌رسد. این است زندگی حقیقیی که از «إنّا لله» شروع و به «إنّا الیه راجعون» واصل می‌گردد. (10)

ب- زمینه‌های اجتماعی

بدون شک انسان موجودی اجتماعی است و همه چیز خود را در زندگی گروهی می‌یابد. تکامل انسان در جنبه‌های معنوی و مادی، علوم و دانش‌ها، تمدن‌ها و صنایع، آداب و رسوم، همه در پرتو زندگی دسته جمعی حاصل می شود، به طوری که می‌توان گفت اگر انسان این طرز زندگی را از دست دهد، همه چیز خود را از دست خواهد داد و تا سرحدّ حیوان، سقوط می‌کند. توجه انسان به این نوع زندگی علاوه بر انگیزه فطری، به دلیل کثرت و تنوع نیازهای او و همت والایش برای رسیدن به مراحل بالاتر و کامل‌تر است و تأمین این نیازهای جسمی و روحی، بدون زندگی اجتماعی ممکن نیست.
یکی از محورهای فکری امام رضا (علیه السلام)، عنایت به اجتماع و زندگی اجتماعی است. آن حضرت به عنوان فردی که در اجتماعی انسانی زندگی می‌نمود، همواره با چشم عنایت به سایر افراد جامعه می‌نگریست و سعی می‌کرد معرفت افراد اجتماع را ارتقا بخشد. بحث‌ها و مناظره های علمی و پربار آن حضرت با افراد و طبقه‌های مختلف اجتماع، گواهی بر این امر است. افراد با آگاهی در مسیر زندگی شخصی خود به شناخت و معرفت دست یابند و همواره با آگاهی در مسیر گام بردارند، بلکه باید در اجتماع نیز زمینه‌هایی فراهم آورند تا هم نوعان آنها نیز به شناخت و آگاهی برسند. از آن حضرت نقل شده که می‌فرماید:
یقال للعابد یوم القیامة: نعم الرجل کنت همتک ذات نفسک و کفیت مؤونتک، فادخل الجنة. الا انّ الفقیه من افاض علی الناس خیره و انقذهم من اعدائهم و وفرّ علیهم نعم جلال الله تعالی و حصل لهم رضوان الله تعالی و یقال للفقیه: یا أیها الکافل لایتام آل محمد الهادی بضعفاء محبیهم و موالیهم! قف حتی تشفع لکل من اخذ عنک او تعلّم منک... فانظروا کم صرف ما بین المنزلتین؛ (11)
در روز قیامت به انسان عابد گفته می‌شود: تو خوب انسانی بودی. تمام همتت آن بود که خودت را نجات دهی، پس وارد بهشت شو. فقیه انسان آگاه و ژرف اندیش است که پرتو معرفت خود را بر زندگی دیگران نیز افشانده است و در نتیجه این معرفت بخشی، ایشان را از دام‌های انحراف در مسیرهای دشمنان پرهیز داده و نعمت‌های الهی را بر آنان فزونی بخشیده و رضایت خداوند را نصیب‌شان ساخته است. در روز قیامت به چنین انسان هدایت‌گری گفته می‌شود: ای حامی یتیمان خاندان پیامبر و ای کسی که اندیشه‌های ضعیف را با هدایت‌ها و روشن‌گری‌های خود یاری داده ای! بایست و برای همه آنان که از خرمن دانش تو بهره جسته‌اند، شفاعت کن. پس او به شفاعت می‌پردازد و خود به همراه گروه گروه از هدایت یافتگانش وارد بهشت می‌شود.
در بیان امام رضا (علیه السلام)، افرادی که باعث هدایت دیگران در زمینه‌های فکری و عقیدتی می‌شوند، بسیار بالاتر از افرادی هستند که در گوشه‌ای نشسته، فقط به فکر خلاصی و رستگاری خویش‌اند. آن حضرت همواره در طول حیات خویش، این اصل را در نظر داشت و حتی در دورانی که در مرو به نوعی تحت نظر بود، باز هم از روشن‌گری دست بر نداشت.
در سیره اجتماعی امام هشتم، توجه به رفع گرفتاری آحاد جامعه اسلامی و جبران نیازمندی توده مردم، جایگاه ویژه ای دارد. امام (علیه السلام) در طول زندگی، چه زمانی که در مدینه بود و تنها به عنوان امام المسلمین مشغول هدایت مردم بود و چه زمانی که عنوان ظاهری ولی عهدی به او داده شد، لحظه‌ای از گرفتاری مردم، به خصوص مسکینان و مستضعفان غافل نبود. (12)
علی بن شعیب می‌گوید:
خدمت امام رضا (علیه السلام) رسیدم. آن حضرت به من فرمود: «ای علی! چه کسی از نظر زندگی بهتر است؟» گفتم: شما به آن داناترید. فرمود: «کسی که دیگری در معاش او، زندگی خوب و برخورداری داشته باشد.» سپس امام (علیه السلام) فرمود: «ای علی! بدترین مردم در زندگی کیست؟» گفتم: شما داناترید. فرمود: «کسی که دیگری در زندگی او، معاشی نداشته باشد [و خیرش به کسی نرسد].» سپس فرمود: «ای علی! نعمت‌ها را نیکو سازید [و شاکر و قدرشناس نعمت‌ها باشید]، زیرا نعمت‌ها وحشی و گریزپای‌اند، هرگز از قومی دور نشدند که دوباره برگردند. ای علی! بدترین مردم کسی است که بخشش خود را از دیگران منع کند و تنها بخورد و بنده خویش را تازیانه بزند.» (13)
تکریم مقام شامخ انسانیت و سلوک پسندیده و فروتنی بدون چشم داشت و به منظور جلب رضایت پروردگار متعال، امور آشکاری در زندگی اهل بیت (علیه السلام) است. این مشی و منش، از بارزترین اصول و قواعدی است که نظام زندگی خانوادگی و اجتماعی بر آن استوار است، چه این که سرچشمه علاقه و دل‌بستگی میان مردم به شمار می‌رود. اهل بیت (علیه السلام) در برخورد با دیگران و ایجاد رابطه با آحاد جامعه، اصول اعتقادی را پایه و اساس قرار می‌دادند و به آن پای‌بند بودند و در تمام شئون زندگی خویش، به ویژه در روابط‌شان با دیگران، آن اصول را مراعات می‌کردند. به همین جهت باید اذعان داشت که فروتنی ایشان، خوش رفتاری آنان، احترامی که برای انسانیت قائل‌اند و نیز صلابت و استواری‌شان، همه و همه ریشه قرآنی دارد و از عقاید متین و محکم آن عزیزان مایه می‌گیرد. (14)
یکی از مسائل مهم در روابط اجتماعی، احترام گذاشتن به شخصیت افراد است. درا ین صورت، میزان اثرگذاری افراد به عنوان هدایت‌گر در دیگران بیشتر خواهد بود. امام رضا (علیه السلام) به کسانی که با آنها برخورد داشت، احترام ویژه‌ای می‌گذاشت و هرگز طوری برخورد نمی‌کرد که کسی احساس کند مورد بی‌احترامی آن حضرت قرار گرفته است. ابراهیم بن عباس می‌گوید:
ما رأیت و لا سمعت باحد افضل من ابی الحسن الرضا. ما جفا احداً قط و لا قطع علی احد کلامه و لا ردّ احدا عن حاجة و ما مدّ رجلیه بین جلیسه و لا اتّکا قبله؛ (15)
هرگز ندیدم و نشنیدم کسی برتر از ابوالحسن امام رضا (علیه السلام) باشد. هرگز ندیدم در سخن گفتن با کسی درشتی کند، هیچ نیازمندی را بی‌پاسخ نمی‌گذاشت، در مقابل کسانی که در کنار او در یک مجلس بودند، پاهای خود را دراز نمی‌کرد، رو به روی هم‌نشین خود تکیه نمی زد.
آن حضرت همواره سعی می‌نمود با صبوری و رفق و مدارا در برابر رفتار ناشایست دیگران، اصول و مبانی اسلام را به آنان بیاموزد و باعث هدایت و رستگاری‌شان گردد. در راه معرفت افزایی یاران خود، هیچ‌گاه از کسی دل‌گیر نمی‌شد و هیچ رفتاری از دیگران نمی‌توانست مانع اهداف هدایت گرانه‌اش گردد. درحدیثی ازایشان روایت شده است:
لایکون المؤمن مؤمناً حتی یکون فیه ثلاث خصال: سنة من ربه و سنة من نبیّه و سنة من ولیه. فأما السنة من ربه: فکتمان السر و اما السنة من نبیه فمداراة الناس و اما السنة من ولیه فالصبر فی السّرّاء و الضّرّاء؛ (16)
مؤمن به حقیقت مؤمن نیست تا این که سه خصلت در او باشد: سنتی از خدایش، سنتی از پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) و سنتی از امام و سرپرستش. اما سنت خدایش، مخفی داشتن اسرار و سنت پیامبرش، رفق و مدارا با مردم و سنت امام و سرپرستش، صبر کردن در همه حال [چه در رفاه و خوشی و چه حال سختی و شدت] است.

3. قرارگاه تجلی معرفت و هدایت

حضرت امام رضا (علیه السلام) با تمسک به آیات قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و سیره ائمه اطهار، مکتب فکری عظیمی را بنیان نهاد که امامان بعداز ایشان نیز پرچم‌دار این مکتب بودند. در مدت اقامت امام رضا (علیه السلام) در خراسان، جلسات متعدد مباحثه علمی و مناظره بین امام و سران فرقه‌ها و مذاهب مختلف برگزار می‌شد. مأمون این جلسات را تشکیل می‌داد تا وجهه علمی و موقعیت مذهبی امام را خدشه‌دار نماید، اما آن امام همام با تمسک به آموزه‌های قرآن کریم و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) می‌توانست پیروز میدان شود و بر محبوبیت و جایگاه خود در بین مردم بیفزاید. ایشان سعی می‌کرد در بحث‌های خود نه تنها پاسخ‌گوی شبهات طرف مناظره باشد، بلکه با باز نمودن بحث‌هایی علمی و عقیدتی و مذهبی و دینی، بر معرفت و شناخت حاضران بیفزاید و به طور غیر ملموس، آنان را به سوی حق و حقیقت رهنمون شود، تا جایی که حقانیت امام و پدران بزرگوارش در بسیاری از این جلسات بر همگان روشن می‌گشت و بسیاری از افراد هدایت می‌شدند و در جوانب مختلف به شناخت می‌رسیدند.
در این بخش سعی داریم معرفت بخشی آن امام را در دو محور «مضامین و اوامر قرآن کریم» و «تعالیم انبیا و امامان» مورد بررسی قرار دهیم.

الف – هدایت بخشی قرآن کریم

یکی از واژه‌هایی که در قرآن کریم به کار رفته است، واژه «سبیل الرشد» یا «سبیل الرشاد» در مقابل «سبیل الغی» است. در آیه‌ای از قرآن آمده است:
« وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الرُّشْدِ لاَ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً وَ إِنْ یَرَوْا سَبِیلَ الغَیِّ یَتَّخِذُوهُ سَبِیلاً» (17).
کافران و متکبران اگر راه رشد و هدایت را بیابند، هرگز آن را نمی پیمایند، ولی اگر راه جهل و گمراهی را بیابند، به همان راه ضلالت و گمراهی می‌روند.
طبق آیات قرآن کریم، هدایت و رستگاری، شاه راهی دارد که انسان‌ها باید ضمن شناسایی آن، در این مسیر گام نهند و همواره از خداوند بخواهند که آنان را در مسیر حق ثابت قدم نمایند و لحظه‌ای عنایت و لطف خود را از آنها دریغ نکند. آنان که در مسیر هدایت و رشد گام بر می‌دارند، برای ادامه مسیر باید چراغی روشن همراه خویش داشته باشند و چه منبع پرتوافشانی بهتر از قرآن کریم؟
قرآن کریم در ارتباط با انسان، مقاماتی را داراست: مقام هدایت و رهبری، تذکر وارشاد و بشارت و انذار. از میان این مقامات، مقامی خاص وجود دارد؛ مقامی که اغلب مقامات دیگر را در بر می‌گیرد و ضروری‌ترین شأن و مقام در برخورد با بشریت گمراه و درمانده محسوب می‌شود. این مقام، مقام طبابت روح و فکر بشر است. (18)
حضرت امام رضا (علیه السلام) نیز در ضمن تعلیمات خود به یاران، همواره بر هدایت‌گری و معرفت‌بخشی قرآن کریم تأکید می‌نمود و از آنها می‌خواست با تمسک به قرآن کریم و انس گرفتن با آن، دریچه‌ای از هدایت را به روی خویش بگشایند. ریان بن صلت می‌گوید: از حضرت امام رضا (علیه السلام) پرسیدم: ای پسر پیامبر! درباره قرآن چه می‌فرمایی؟ فرمود:
کلام الله، لا تتجاوزوه و لا تطلبوا لهدی فی غیره فتضلّوا؛ (19)
قرآن کلام خداست، از آن فراتر نروید و هدایت را در غیر آن مجویید که گمراه می‌شوید.
قرآن کریم در آیه‌ای از سوره جن از زبان اجنه می‌فرماید:
«... إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآناً عَجَباً * یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَ لَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَداً » (20)
ما قرآن عجیبی شنیده‌ایم که به راه راست هدایت می‌کند، پس به آن ایمان آورده‌ایم و هرگز احدی را شریک پروردگار قرار نمی‌دهیم.
در این آیه نیز خداوند متعال تعبیر «رشد» را درباره هدایت‌گری قرآن کریم بیان می‌کند. در تفسیر این آیه، در کتاب تفسیر نمونه چنین آمده است:
تعبیر به رشد، تعبیر بسیار گسترده و جامعی است که هرگونه امتیازی را در بر می‌گیرد؛ راهی است صاف و بدون پیچ وخم، روشن و واضح که پویندگان را به سرمنزل سعادت و کمال می‌رساند. (21)
البته با اندکی تفکر در این آیه مشخص می‌شود که در افراد نیز باید زمینه‌های هدایت‌پذیری وجود داشته باشد. چه بسا افرادی که هیچ‌گاه نمی‌خواهند هدایت شوند و با مقاومت در برابر فرامین الهی و دستورات قرآن، همیشه در ضلالت و گمراهی باقی خواهند ماند. معاویه در اواخر جنگ صفین، نامه‌ای بسیار جسورانه و بی‌ادبانه به حضرت علی(علیه السلام) نوشت. امام در پاسخ او می‌نویسد:
این نامه از کسی است که نه چشم بصیرت دارد که هدایتش کند و نه رهبری آگاه که ارشادش نماید؛ هوا و هوس او را به سوی خود دعوت نموده و او این دعوت را اجابت کرده و گمراهی رهبر او شده و او از آن پیروی نموده. به همین دلیل بسیار هذیان می‌گوید و در گمراهی سرگردان است. (22)
چنین انسان‌هایی از تقوای الهی به دور هستند و به عبارت بهتر، تقوای الهی را در خویش نه تنها تقویت ننموده‌اند، بلکه اندک آن را نیز سرسختانه سرکوب می‌نمایند و به سوی ضلالت و گمراهی گام بر می‌دارند. شهید مطهری در بیان کارکردهای تقوا می‌گوید:
تقوا برای انسان مصونیت است. تقوا به انسان صیانت می‌دهد، صائن و حافظ انسان است و انسان موظف است که صائن و حافظ تقوا باشد و این دور نیست، زیرا از دو جنبه است: ما باید از یک نظر حافظ تقوا باشیم، تقوا از نظر دیگر و جنبه دیگر حافظ ما است. (23)

ب – هدایت‌بخشی انبیا و امامان (علیه السلام)

یکی از رسالت‌های خطیر پیامبران، هدایت علمی، فکری و فرهنگی جامعه بشری است. رشد و شکوفایی خرد انسان ها، از برنامه‌های اساسی پیامبران است. آنان در تمامی دوران رهبری خویش، به این موضوع حیاتی توجه داشتند و در راه آن، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. امامان شیعه نیز همانند پیامبران الهی و پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) برای تکامل معنوی و عقلی و فرهنگی آدمیان، به تلاش‌هایی توان‌فرسا دست یازیدند و در راه این هدف از هر شیوه و وسیله‌ای استفاده کردند.
در مقابل این هدایت‌گری‌ها و کمال‌جویی‌های انسانی، خلفای اموی و عباسی از روزهای آغازین دولت‌شان با این واقعیت مواجه گردیدند که با رشد فرهنگ اسلامی و گسترش آگاهی و بیداری در جامعه، با مشکلات اساسی روبه رو خواهند شد. به این جهت، خلفای اموی و عباسی بر آن شدند تا در مقابل فرهنگ واقعی قرآنی و اسلامی، برای ناآگاه نگاه داشتن مردمان بکوشند و در برابر فرهنگ زندگی‌ساز اسلامی، فرهنگ بدلی و صوری بسازند. آنان برای این مقصود، فرهنگ‌های بیگانه را در جامعه اسلامی رواج دادند و شبهات بسیاری را در ذهن توده‌های مردم وارد ساختند. هدف اصلی آنان روی برتافتن مردم از تعالیم ناب اسلامی و دل‌خوش کردن به آموزه‌هایی بود که نه به کار دنیای‌شان می‌آمد و نه به کار آخرت‌شان. (24)
آیت الله مکارم شیرازی در توضیح آیه «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً مِنْ أَنْفُسِهِمْ یَتْلُو عَلَیْهِمْ آیَاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلاَلٍ مُبِینٍ‌ » (25) می‌گوید:
این آیه، بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) را یکی از بزرگ ترین نعمت های خداوند برمی شمارد که به مؤمنان عطا شده است و سپس در تفیسر این نعمت، سه برنامه مهم پیامبر را یادآور می‌شود: تلاوت آیات الهی «یَتلُوا عَلَیهم آیاتِهِ» و تزکیه و تربیت «وَ یُزَکّیِهِم» و تعلیم کتاب و حکمت «وَ یُعَلّمُهُمُ الکِتابَ و الحِکمَة» نتیجه همه اینها نجات از «ضَلالٍ مُبینٍ» است. این تعبیرات همه برای این است که انگیزه‌های حرکت به سوی اسلام در مردم زنده شود و هر کس لااقل خود را موظف به تحقیق پیرامون آن ببیند، چرا که بزرگ‌ترین سود و زیان انسان ممکن است در آن نهفته باشد. (26)
حضرت امام رضا (علیه السلام) در حدیثی، میزان سنجش اعمال خوب و بد را در دنیا، رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) معرفی می‌فرماید و بدین وسیله بیان می‌دارد که کسانی هدایت‌شدگان واقعی هستند که رفتار و اعمالشان منطبق بر سیره رسول (صلی الله علیه و آله وسلم) و مورد تأیید ایشان باشد. چنین افرادی به معرفت واقعی رسیده‌اند و از رستگاران خواهند بود:
تعرض علی رسول‌الله (صلی الله علیه و آله وسلم) اعمال امته کل صباحٍ ابرارها و فجّارها فاحذروا؛ (27)
کارهای امت پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) - چه نیکان و چه بدکاران - هر بامداد به محضر رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) گزارش و عرضه می‌شود، پس به هوش باشید.
در منظر امام رضا (علیه السلام) نه تنها مسلمین و مؤمنین باید رفتار خود را با سنجه ای چون رسول (صلی الله علیه و آله وسلم) منطبق نمایند، بلکه در راستای آن باید با ولایت‌پذیری از ائمه هدی (علیه السلام) نیز راه رستگاری خویش را هموار سازند. از همین روست که آن حضرت در جای دیگری می‌فرماید:
حبّ اولیاء الله واجب و کذلک بغض اعدائهم و البرائة منهم و من ائمتهم؛ (28)
دوستی با دوستان خدا واجب است. هم‌چنین دشمن داشتن و بیزاری جستن از دشمنان اولیای خدا و سرکردگان آنان واجب است.
در اثر همین دوستی، انسان می‌تواند به اولیای الهی نزدیک شود و از مشرب فکری و الهی آن بزرگواران در جهت کسب معرفت بهره جوید. عالی‌ترین تربیت دینی در مکتب اولیاء الله یافت می‌شود، زیرا همان‌گونه که اساس عالم بر تربیت انسان است، اساس دین اسلام و هدف از بعثت انبیا و ولایت امامان، هدایت و تربیت دینی و اسلامی انسان است.
امام خمینی (رحمه‌الله) در بیان جایگاه تربیت در عالم هستی می‌فرماید:
اساس عالم در تربیت انسان است. انسان عاصره همه‌ی موجودات است و فشرده تمام عالم است و انبیاء آمده‌اند برای این که این عصاره بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود که این موجود الهی، تمام صفات حق تعالی در اوست و جلوه‌گاه نور مقدس حق تعالی است. (29)
در زیارت آن امام رضا (علیه السلام) می‌خوانیم:
اشهد انک الامام الهادی و الولی المرشد؛
گواهی می‌دهم که تو پیشوای هدایت کننده و سرپرست و مرشد مردم به راه راست و طریق صواب می‌باشی.
آن امام برحق، در همه حال چه در سفر و چه در حضر، با کمال جدیت بندگان را ارشاد می‌کرد. در سراسر زندگی امام رضا (علیه السلام)، هدایت‌گری ایشان را می‌توان مشاهده کرد. طبق روایات، آن حضرت در مدینه طیبه همه روزها در خانه خود و در مسجد النبی، مردم را از مسائل عقیدتی و احکام خدا آگاه می‌نمود و آنان را به راه صواب راهنمایی می‌کرد. در سفر خراسان نیز ایشان بعد از نماز صبح به سوی مردم بر می‌گشت و آنان را موعظه و ارشاد می‌فرمود. هم چنین امام رضا (علیه السلام) در مسیر خراسان به هر شهری که می‌رسید، به ارشاد مردم آن شهر می‌پرداخت و گاه برای این منظور، ده روز یا بیشتر در آن جا توقف می‌فرمود. (30)
گاهی امام در حین عبور از شهری، درحال سواره و از بالای مرکب، مردم را در مسائل دینی راهنمایی می‌نمود.حضرت در شهر نیشابور از بالای کجاوه، حدیث «سلسلة الذهب» را بیان کرد و زیربنای اسلام را که توحید است گوشزد فرمودو شرط اصلی توحید را که اعتقاد به امامت و ولایت خود بود، برای مردم روشن گردانید. گاه نیز امام هشتم برای ارشاد مردم، اقدام به مسافرت می‌کرد، از آن جمله مسافرت ارشادی که به کوفه و بصره انجام داد. (31)
هدایت گری و روشن‌گری که از مکتب وحی سرچشمه می گیرد و در رفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) تجلی می‌یابد، یکی از اهداف مهم ائمه اطهار (علیه السلام)، از جمله امام رضا (علیه السلام) است. به طور کلی هدف تمام اولیای الهی، روشن‌گری در میان امت خویش است. آنها با حضور و ظهور خود، ظلمت و سیاهی را از بین برده، به جای آن، نور و روشنایی را به قلب یاران خویش هدیه می‌نمایند. امام خمینی (رحمه‌الله) در این زمینه می‌فرماید:
انبیا آمدند کسانی را که در ظلمت‌ها واقع‌اند و چیزی را غیر از خودشان نمی‌بینند و هیچ چیز نمی‌خواهند الاّ برای خودشان و برای هیچ کس ارزش قائل نیستند و هر چه هست تنها برای خودشان می‌خواهند، این‌گونه افراد را از خودخواهی- که منشأ همه‌ی ظلمت هاست - نجات دهند و به خداخواهی - که نور است - برسانند. (32)
البته در این امر نمی توان شک کرد، حسّ دین طلبی و معرفت‌جویی در تمام انسان‌ها در همیشه تاریخ موجود بوده است و همین امر، زمینه هدایت آنها گشته است، زیرا اگر افراد ذاتاً خواهان و طالب چیزی نباشند، هیچ‌گاه نمی توان آنان را به زور به سمت و سوی خلاف میل شان سوق داد. این امری است که نه تنها در آیین مقدس اسلام و سیره ائمه اطهار (علیه السلام) دیده می‌شود، بلکه در میان تمام انسان‌ها در هر دین و آیینی می‌توان آن را مشاهده نمود، چنان که ماکس پلانک می‌گوید:
این تصادفی نیست که متفکران بزرگ همه اعصار، چنان نفوس دینی ژرفی داشته‌اند، اگر چه چندان تظاهری به دین‌داری خود نکرده‌اند. (33)
چنین حسی هیچ گاه سرکوب نمی‌شود، اگر چه برخی درصددند به این امر تظاهر کنند که چنین حسی در وجودشان مقرر نشده است. امام خمینی (رحمه الله) در بخشی از سخنان خود می‌فرماید:
ما باید محیی دین باشیم و دین هم محیی ماست؛ یعنی ما باید زنده نگه داریم مایه زندگی خودمان را مثل این که آب در حیات جسمانی ما مایه زندگی است، وسیله زندگی ماست، ولی ما باید همین آب را سالم و پاک و زنده و عاری از هر نوع آلودگی نگه داریم. (34)

نتیجه‌گیری

1. یکی از محورهای مهم مشرب فکری امام رضا (علیه السلام)، دعوت به کسب معرفت و شناخت در زمینه‌های مختلف است. آن بزرگوار با فراهم نمودن زمینه‌های مختلف، همواره مخاطبان خویش را به کسب معرفت در جوانب مختلف امور دعوت می‌نمود.
2. در نظر مبارک امام رضا (علیه السلام) افرادی که بدون کسب بینش در راهی قدم می‌گذارند، در اصل به بی‌راهه رفته‌اند. فرد در اولین گام خود باید به چنان شناختی رسیده باشد که بتواند راه را از چاه تشخیص دهد و در زندگی شخصی خویش رستگار شود.
3. همراه با کسب معرفت شخصی برای ورود به عرصه های مختلف، عوامل دیگری نیز می‌توانند دخیل باشند. از منظر مبارک امام رضا (علیه السلام) یکی از مهم‌ترین آنها، تلاش و کوشش است. انسان بعد از کسب معرفت و شناخت، برای محقق شدن اهدافش باید از تلاشی بی‌دریغ برخوردار باشد.
4. بلوغ فکری و درایت نیز از پایه‌های مهم و اساسی کسب معرفت است. در نظر امام رضا (علیه السلام) افرادی که به عمق و ژرفای مطالب بیندیشند و سعی در درک آنها داشته باشند، بسیار برتر و بالاتر از ناقلان بی‌تفکرند.
5.اگر چه انسان‌های عابدی که تمام همت خود را صرف نجات خویش کرده‌اند، در قیامت به پاداش نیک عمل‌های خود می‌رسند، اما در دیدگاه امام رضا (علیه السلام) آنانی که علاوه بر نجات خویش و تقویت معرفت شخصی خود، در راه هدایت‌گری دیگران نیز گام برداشته‌اند، بالاتر و برترند. اینان در قیامت، مقام شفاعت می‌یابند.
6. از نظر امام رضا (علیه السلام) بهترین انسان‌ها کسی است که دیگران از زندگی او بهره‌مند شوند و بدترین انسان‌ها کسی است که خیرش به دیگران نرسد و بخشش خود را که می‌تواند زمینه‌های مختلف، مالی، علمی، روشن‌گری و ... را شامل شود، از دیگران دریغ نماید.
7. طبق دیدگاه امام رضا (علیه السلام) اصلی‌ترین و محکم‌ترین سند هدایت انسان‌ها، قرآن کریم است و هر کس هدایت را در غیر آن بجوید، مطمئناً گمراه خواهد شد.
8. در مشرب فکری امام رضا (علیه السلام) سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز منبعی نیکو و جامع برای هدایت انسان‌هاست و افراد باید تمام رفتار و کردار خویش را با سنت آن حضرت منطبق نمایند. تنها در این صورت است که می‌توانند امیدوار به هدایت و رستگاری باشند.
9. در پرتو تعالیم پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم)، ائمه‌ی اطهار نیز منبعی روشن‌گر در جهت هدایت‌پذیری افرادند. امام رضا (علیه السلام) به عنوان الگویی در این زمینه، همواره هم خود هادی و حامی مردم بود و هم آنان را به کسب معرفت از مکتب امامان قبل از خود، دعوت می‌فرمود.

پی‌نوشت‌ها:

1. سیدرضا تقوی، چهل چشمه معرفت، ص 153.
2. الکافی، ج1، ص 44.
3. جواد معینی و احمد ترابی، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، منادی التوحید و امامت، ص 178.
4. بحارالانوار، ج75، ص 356.
5. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمومنین، ج1، ص 250.
6. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمؤمنین، ج1، ص 250.
7. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 413.
8. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 180.
9. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 250.
10. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 15.
11. بحارالانوار، ج7، ص 225.
12. عباسعلی زارعی سبزواری، سیره علمی و عملی امام رضا (علیه السلام)، ص 55.
13. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج1، ص 46.
14. واحد تدوین و ترجمه، سرچشمه‌های نور امام رضا (علیه السلام)، ص 66.
15. بحارالانوار، ج49، ص 91.
16. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 402.
17. اعراف، آیه 146.
18. ولی الله نقی پور، پژوهش پیرامون تدبر در قرآن، ص 58.
19. جواد محدثی، حکمت‌های رضوی، ص 77 .
20. جن، آیه ی 1 و 2.
21. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 25، ص 105.
22. نهج البلاغه، نامه ی 7.
23. مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 131.
24. امیرمهدی حکیمی، سیره امام رضا (علیه السلام)، ص 20.
25. خداوند منت نهاد بر مؤمنان و رسولی را در بین آنها از خودشان برانگیخت که آیات خدا را بر ایشان می‌خواند و کتاب و حکمت را به آنان می‌آموزد، اگر چه آنها قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند. (آل عمران، آیه ی 164).
26. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن.
27. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص 251.
28. وسائل الشیعه، ج1، ص 433.
29. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
30. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 58.
31. حسن کافی، امام رضا (علیه السلام) اسوه صراط مستقیم، ص 237 و 238.
32. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
33. ماکس پلانک، علم به کجا می‌رود، ص 235.
34. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.

منابع تحقیق :
1. پلانک، ماکس، علم به کجا می‌رود، ترجمه: احمد آرام، تهران 1360 ش، چاپ اول.
2. تقوی، سیدرضا، چهل چشمه معرفت، نخیل، تهران 1385 ش، چاپ سوم.
3. جعفری، محمدتقی، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، مؤسسه تدوین آثار علامه جعفری، تهران 1381 ش، چاپ دوم.
4. حرانی، حسین بن شعبه، تحف العقول، ترجمه: احمد جنتی، انتشارات علمیه‌ی اسلامی، تهران 1363 ش، چاپ اول.
5. حکیمی، امیرمهدی، سیره امام رضا (علیه السلام)، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، تهران 1383 ش، چاپ پنجم.
6. خمینی، روح‌الله، صحیفه ی نور، مؤسسه‌ی تنظیم و نشر آثار امام خمینی (رحمه الله)، تهران 1378 ش.
7. زارعی سبزواری، عباسعلی، سیره علمی و عملی امام رضا (علیه السلام)، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1389 ش، چاپ دوم.
8. صدوق، محمدبن علی بن بابویه قمی، عیون اخبار الرضا، ترجمه: رحمتی، پیام علمدار، قم 1391، چاپ پنجم.
9. عاملی، شیخ حر، وسائل الشیعة، آل البیت، قم 1409 ق، چاپ اول.
10. قمی، شیخ عباس، سفینة البحار، الوفا، بیروت 1407 ق.
11. کافی، حسن، امام رضا، اسوه‌ی صراط مستقیم، میقات، تهران، 1366 ش، چاپ اول.
12. کلینی، محمد، الکافی، اسلامیه، تهران 1362ش، چاپ چهارم.
13. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، الوفاء، بیروت 1404 ق، چاپ اول.
14. محدثی، جواد، اخلاق تربیتی امام رضا (علیه السلام)، انتشارات مطهر، تهران 1379 ش، چاپ اول.
15. ـــــــــــ ، حکمت‌های رضوی، آستان قدس رضوی، مشهد 1390 ش، چاپ اول.
16. مطهری، مرتضی، ده گفتار، صدر، تهران 1369 ش، چاپ ششم.
17. مکارم شیرازی، ناصر، پیام امیرالمؤمنین، امام علی بن ابی طالب، قم 1378 ش، چاپ اول.
18. ـــــــــــ ، پیام قرآن، دارالکتب الاسلامیه، تهران 1386ش، چاپ نهم .
19. ـــــــــ ، تفسیر نمونه، با همکاری: جمعی از نویسندگان، دارالکتب الاسلامیه، قم 1369 ش، چاپ هشتم.
20. معینی، جواد و ترابی، احمد، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، منادی توحید و امامت، انتشارات آستان قدس رضوی، مشهد 1376 ش، چاپ اول.
21. نقی پورفر، ولی‌الله، پژوهش پیرامون تدبر در قرآن، انتشارات اسوه، قم 1374 ش، چاپ دوم.
واحد تدوین و ترجمه، سرچشمه‌های نور امام رضا (علیه السلام)، انتشارات سازمان تبلیغات، تهران 1386 ش، چاپ اول.

منبع مقاله :
جمعی از پژوهشگران؛ (1394)، مجموعه مقالات همایش ملّی «حدیث رضوی» (جلد دوم)، مشهد: انتشارات بنیاد بین‌المللی فرهنگی هنری امام رضا (ع)، چاپ اول.

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

مؤلفه‌های هدایت فکری و معرفت بخشی در کلام گهربار امام رضا ع مؤلفه‌های هدایت فکری و معرفت بخشی در کلام گهربار امام رضا ع


ادامه مطلب ...