چکیده
یکی از مسائل مهم در دین مبین اسلام، بحث «هدایت فکری و معرفتبخشی» به افراد جامعه انسانی است. اهمیت این امر تا حدی است که میتوان اذعان نمود اساس آیین اسلام بر معرفت و کسب شناخت است. خداوند به عنوان بزرگترین و اولین معلم، ابتدا اسماء را به انسان آموخت و بدین وسیله او را اشرف مخلوقات گرداند و با نزول قرآن کریم بر پیامبر عظیمالشأن خود، این معرفتبخشی را تداوم بخشید. آموزههای قرآن به حدی وسیع و فراگیر است که هیچگاه در بستر زمان از حرکت و تازگی و پویایی باز نمیایستد و تمام انسانها درتمام قرون میتوانند از دریای ژرف معارف قرآنی بهره مند گردند. مهم ترین معرفت، معرفت انسان به خود و خدای خویش است، زیرا او از این طریق میتواند به اسرار خلقت پی برده، رستگار شود.1. مقدمه
هدایت فکری افراد، یکی از اصول مهم مکتبهای مختلف فکری در طول تاریخ است. مکاتبی که اصل پیشرفت انسان، محور کاری آنان است، همواره سعی نموده و مینمایند که افراد تحت تسلط و پیرو خود را به شناختی در خور و لایق برسانند تا آنان از آن طریق بتوانند اصول وخواستههای مکتب را پی گیری نموده، به نتیجه برسند. البته بحث ما از مکتبهای طرد شده و منحط نیست، زیرا چنین مکاتبی نه تنها دیگران را به شناخت دعوت نمی نماید، بلکه حتی خود نیز به شناخت حقیقی نخواهند رسید و در بن بست جهل و نابودی خواهند ماند.2. زمینههای ایجاد معرفت و هدایت
معرفت و شناخت، اساس هر آیین و مذهب است، تا جایی که پایبندی به هر آیین، بدون شناخت آن نه تنها ممکن نیست، بلکه حتی مورد قبول نیز قرار نمیگیرد. در آیین مقدس اسلام نیز کسی میتواند ادعای ایمان و دین داری کند که با شناخت، این راه را انتخاب نموده باشد. کسانی که کورکورانه و بدون هیچ آگاه، ادعای اسلام نمایند، نه تنها اسلامشان پذیرفته نیست، بلکه در این این باره پاداشی نیز به آنها تعلق نمیگیرد.الف – استعدادهای فردی
مهمترین و به عبارتی اولین اصل در راه رستگاری، کسب بینش و آگاهی برای انجام کار است. در مکتب اهل بیت (علیه السلام)، همواره بر این اصل مهم تأکید میشود که قبل از پذیرش هر امری و انجام هر عملی، باید ابتدا آن امر را خوب بشناسیم و با شناختی همه جانبه به آن رو نماییم. تنها در این صورت است که لطف حق شامل حال ما میگردد و میتوانیم به رستگاری برسیم. افراد در انجام امور شخصی خود باید همواره این اصل مهم را در نظر داشته باشند. حضرت امام رضا (علیه السلام) در حدیثی می فرماید:ب- زمینههای اجتماعی
بدون شک انسان موجودی اجتماعی است و همه چیز خود را در زندگی گروهی مییابد. تکامل انسان در جنبههای معنوی و مادی، علوم و دانشها، تمدنها و صنایع، آداب و رسوم، همه در پرتو زندگی دسته جمعی حاصل می شود، به طوری که میتوان گفت اگر انسان این طرز زندگی را از دست دهد، همه چیز خود را از دست خواهد داد و تا سرحدّ حیوان، سقوط میکند. توجه انسان به این نوع زندگی علاوه بر انگیزه فطری، به دلیل کثرت و تنوع نیازهای او و همت والایش برای رسیدن به مراحل بالاتر و کاملتر است و تأمین این نیازهای جسمی و روحی، بدون زندگی اجتماعی ممکن نیست.3. قرارگاه تجلی معرفت و هدایت
حضرت امام رضا (علیه السلام) با تمسک به آیات قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و سیره ائمه اطهار، مکتب فکری عظیمی را بنیان نهاد که امامان بعداز ایشان نیز پرچمدار این مکتب بودند. در مدت اقامت امام رضا (علیه السلام) در خراسان، جلسات متعدد مباحثه علمی و مناظره بین امام و سران فرقهها و مذاهب مختلف برگزار میشد. مأمون این جلسات را تشکیل میداد تا وجهه علمی و موقعیت مذهبی امام را خدشهدار نماید، اما آن امام همام با تمسک به آموزههای قرآن کریم و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) میتوانست پیروز میدان شود و بر محبوبیت و جایگاه خود در بین مردم بیفزاید. ایشان سعی میکرد در بحثهای خود نه تنها پاسخگوی شبهات طرف مناظره باشد، بلکه با باز نمودن بحثهایی علمی و عقیدتی و مذهبی و دینی، بر معرفت و شناخت حاضران بیفزاید و به طور غیر ملموس، آنان را به سوی حق و حقیقت رهنمون شود، تا جایی که حقانیت امام و پدران بزرگوارش در بسیاری از این جلسات بر همگان روشن میگشت و بسیاری از افراد هدایت میشدند و در جوانب مختلف به شناخت میرسیدند.الف – هدایت بخشی قرآن کریم
یکی از واژههایی که در قرآن کریم به کار رفته است، واژه «سبیل الرشد» یا «سبیل الرشاد» در مقابل «سبیل الغی» است. در آیهای از قرآن آمده است:ب – هدایتبخشی انبیا و امامان (علیه السلام)
یکی از رسالتهای خطیر پیامبران، هدایت علمی، فکری و فرهنگی جامعه بشری است. رشد و شکوفایی خرد انسان ها، از برنامههای اساسی پیامبران است. آنان در تمامی دوران رهبری خویش، به این موضوع حیاتی توجه داشتند و در راه آن، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. امامان شیعه نیز همانند پیامبران الهی و پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) برای تکامل معنوی و عقلی و فرهنگی آدمیان، به تلاشهایی توانفرسا دست یازیدند و در راه این هدف از هر شیوه و وسیلهای استفاده کردند.نتیجهگیری
1. یکی از محورهای مهم مشرب فکری امام رضا (علیه السلام)، دعوت به کسب معرفت و شناخت در زمینههای مختلف است. آن بزرگوار با فراهم نمودن زمینههای مختلف، همواره مخاطبان خویش را به کسب معرفت در جوانب مختلف امور دعوت مینمود.پینوشتها:
1. سیدرضا تقوی، چهل چشمه معرفت، ص 153.
2. الکافی، ج1، ص 44.
3. جواد معینی و احمد ترابی، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، منادی التوحید و امامت، ص 178.
4. بحارالانوار، ج75، ص 356.
5. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمومنین، ج1، ص 250.
6. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمؤمنین، ج1، ص 250.
7. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 413.
8. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 180.
9. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 250.
10. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 15.
11. بحارالانوار، ج7، ص 225.
12. عباسعلی زارعی سبزواری، سیره علمی و عملی امام رضا (علیه السلام)، ص 55.
13. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج1، ص 46.
14. واحد تدوین و ترجمه، سرچشمههای نور امام رضا (علیه السلام)، ص 66.
15. بحارالانوار، ج49، ص 91.
16. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 402.
17. اعراف، آیه 146.
18. ولی الله نقی پور، پژوهش پیرامون تدبر در قرآن، ص 58.
19. جواد محدثی، حکمتهای رضوی، ص 77 .
20. جن، آیه ی 1 و 2.
21. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 25، ص 105.
22. نهج البلاغه، نامه ی 7.
23. مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 131.
24. امیرمهدی حکیمی، سیره امام رضا (علیه السلام)، ص 20.
25. خداوند منت نهاد بر مؤمنان و رسولی را در بین آنها از خودشان برانگیخت که آیات خدا را بر ایشان میخواند و کتاب و حکمت را به آنان میآموزد، اگر چه آنها قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند. (آل عمران، آیه ی 164).
26. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن.
27. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص 251.
28. وسائل الشیعه، ج1، ص 433.
29. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
30. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 58.
31. حسن کافی، امام رضا (علیه السلام) اسوه صراط مستقیم، ص 237 و 238.
32. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
33. ماکس پلانک، علم به کجا میرود، ص 235.
34. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
پینوشتها
1- دکتری علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)- پردیس خواهران azimzadeh@isuw.ac.ir
2- کارشناسی ارشد حقوق خانواده، دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)- پردیس خواهران a.zabihi 1001 @ gmail.com
3- Corsini
4- Jahoda
5- قال علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
و اعلم ان النساء شتى، فمنهن الغنیمة و الغرامة وهى المتحببة لزوجها و العاشقة له و منهن الهلال اذا تجلى و منهن الظلام الحندیس المقطبة، فمن ظفر بصالحتهن یسعد و من وقع فى صالحتهن فقد ابتلى و لیس له انتقام؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمود: زنان چند گروهاند: 1. غنیمت و این دسته بانوانی هستند که شوهر دوستاند و به شوهر عشق میورزند؛ 2. مانند ماه یک شبه برای شوهر جلوه کنند ( یعنی کم نور و کم فایدهاند)؛ 3. مانند شب تار در برابر شوهرند. هر کس به زنی شایسته ظفر یابد، خوشبخت گردد و هر کس در دام ناشایستهی آنان افتاد، گرفتار شود.
6- قال علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
نزل جبرئیل علی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا محمد! ان ربک یقروک السلام ویقول: ان الابکار من النساء بمنزلة الثمرعلی الشجر فاذا اینع الثمر فلا دواء له الا اجتنائه و الا افسدته الشمس و غیرته الریح و ان الابکار اذا ادرکن ما تدرک النساء فلا دواء لهن الاالبعول و الا لم یومن علیهن الفتنه، فصعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر فجمع الناس ثم اعلمهم ما امرالله عزوجل به؛ جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و عرض کرد ای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، پروردگارت سلام میرساند و میفرماید:
دختران شما همانند میوهی درخت هستند. هرگاه میوهی درخت رسید، چارهای جز چیدن آن نیست و اگر چیده نشود، تابش خورشید آن را فاسد و باد مزه آن را از بین میبرد و همانا وقتی که دختران به آن حد رسیدند که زنان دیگر آن موقعیت را دریافتهاند، چارهای جز اختیار کردن شوهر ندارند و اگر شوهری برای آنها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهی در امان نیستند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به منبر تشریف بردند و ضمنِ خطبهای، اعلامیهی خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ کردند.
7- الامام الرضا (علیهالسلام):
لولم تکن فی المناکحة و المصاهرة آیه محکمة و لا سنة متبعة، لکان فیما جعل الله فیها من بر القریب و تاءلف البعید، ما رغب فیه العاقل اللبیب وسارع الیه الموفق المصیب؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: اگر دربارهی ازدواج و دامادی دستوری از خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم صادر نشده بود، همان فواید اجتماعی که خدا در آن نهاده، از قبیل نیکی با خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمندِ صاحبدل را بدان ترغیب کند و عاقل درستاندیش به آن بشتابد.
8- الامام الرضا (علیهالسلام):
ان امراءة ساءلت ابا جعفر (علیهالسلام) فقالت: اصلحک الله انی متبتلة فقال لها: و ما التبتل عندک؟ قالت: لا ارید التزویج ابدا قال: و لم؟ قال: التمس فی ذلک الفضل. فقال انصرفی! فلوکان فی ذلک فضل لکانت فاطمه (سلاماللهعلیها) احق به منک، انه لیس احد یسبقها الی الفضل؛ زنی از امام باقر (علیهالسلام) سؤال کرد: من (متبتله) (یعنی وارسته و رهاشده از کامجوییهای دنیا هستم) حضرت فرمود: مقصود از (تبتل) چیست؟ پاسخ داد: تصمیم دارم هرگز ازدواج نکنم، امام فرمود: برای چه؟ گفت: برای رسیدن به مقام عالی فضیلت و کمال. حضرت فرمود: از این تصمیم منصرف شو. اگر ترک ازدواج ارزش معنوی دربرمیداشت، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به درک این فضیلت از تو شایستهتر بود. چنین نیست که احدی در تحصیل ارزشها بر وی پیشی بگیرد.
9- عن ابی جوید مولی الرضا (علیهالسلام):
قال صعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر، فخطب الناس ثم اعلمهم ما امرهم الله عزوجل به فقالوا: ممن یار رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، فقال: من الاکفاء فقالوا: و من الاکفاء؟ فقال: المؤمنون بعضهم اکفاء بعض، ثم لم ینزل حتی زوج ضباعة بیت زیبربن عبدالمطلب المقدادین الاسود ثم قال: ایها الناس انی زوجت ابنة عمی المقداد لیتضع النکاح؛ ابوجوید گوید: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برفراز منبر رفتند و برای مردم خطبه خواندند و اوامر خداوند را به آنان رساندند. مردم از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پریسدند: دختران خود را به چه افرادی تزویج کنیم؟ فرمود: به کسانی که با آنها (کفو) هستند و سپس فرمود: مؤمنان با یکدیگر کُفو هستند. سپس در حالی که بالای منبر بود، صباغه، دخترعموی خود، را به مقداد تزویج فرمود.
10- اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لایمنعک فقره وفاقته، قال الله تعالی (و ان یتفرقا یغن الله کلا من سعته) و قال: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: هرگاه خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را میپسندی، اجابت کن و از تنگدستی او نهراس، خداوند متعال فرموده: اگر (زن و شوهر) از هم جدا شوند، خدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز میکند و نیز فرموده: اگر مردان مجرد ازدواج کنند و فقیر باشند، خدا از فضل خود بی نیازشان کند.
11- عن الحسین بن بشار الواسطی قال:
کتبت الی ابی الحسن الرضا (علیهالسلام) ان لی قرابة قد خطب الی و فی خلقه سوء قال: لا تزوجه ان کان سیی الخلق؛ حسین بن بشار واسطی به حضرت رضا (علیهالسلام) نامهای نوشت که یکی از بستگانم درخواست وصلت با من دارد، ولی بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن.
12- قال علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
ایاک ان تزوج شارب الخمر، فان زوجته فکانما قدت الی الزنا ولا تصدقه انا حدثک و لا تقبل شهادته و لا تأمنه علی شیء من مالک فان ائتمنته فلیس لک على الله ضمان و لا تؤاکله و لاتصاحبه و لا تضحک فی وجهه و لا تصافحه و لا تعاقه و ان مرض فلاتعده و ان مات فلا تشیع جنازته؛ از تزویج دختر خود به شارب الخمر اجتناب کن زیرا اگر چنین کنی، مثل این است که برای زنا واسطه شدهای؛ هرگاه سخن گوید، او را تصدیق نکن، شهادت و گواهی او را قبول ننما، او را به هر چیزی از مال خود امین قرار نده، اگر امین گردانی، از طرف خدا بر تو ضمانتی نیست، با او هم غذا و هم صحبت نباش، به روی او لبخند نزن، با او مصافحه، روبوسی و معانقه نکن، اگر مریض شد، به عیادتش نرو و اگر مُرد، جنازهی او را تشییع نکن.
13- فرد شایسته برای مشورت در لسان امام هشتم بدین شرح توصیف میشود:
عن ابی الحسن الرضا (علیهالسلام) عن ابائه عن علی (علیهالسلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یا علی لا تشاورن جبانا فانه یضیق علیک المخرج و لا تشاورن بخیلا فانه یقصر بک عن غایتک و لا تشاورن حریصا فانه یزین لک شرها (شرهما) و اعلم ان الجبن و البخل و الحرص غریزة یجمعها سوء الظن؛ امام هشتم از پدرانش و ایشان از حضرت علی (علیهالسلام) روایت کردهاند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: با فرد ترسو مشورت نکن، زیرا راه گشایش و آسانی امور را برایت تنگ میکند و بدین وسیله تو را از انجام کارهای مهم بازمیدارد؛ با فرد بخیل مشورت نکنی، زیرا تو را از هدفت (که کمک به دیگران است) بازمیدارد؛ با فرد حریص مشورت نکن، زیرا او برای جمعآوری ثروت یا کسب مقام، ستمگری را در نظرت جلوه میدهد. بدان که ترس، بخل و حرص نهادهایی هستند که ریشهی آنها بدبینی به خداوند است.
14- قال على بن موسى الرضا (علیهالسلام): «ثمن طلب الامر من وجهه لم یزل، فان زل لم تخذله الحیلة.»
15- عن ابی الحسن الرضا (علیهالسلام): «من سعادة الرجل ان یکشف الثوب عن امراءة بیضاء؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: از (نشانههای) خوشبختی مرد این است که همسری سفیدرخ داشته باشد و در مقام خلوت، لباس را از تن همسر سفید روی (مطلوب) درآورد.»
16- علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
و لاتجامع امراءة حتی تلاعبها و تکثر ملاعبتها و تغمز ثدییها، فانک اذا فعلت ذلک غلبت شهوتها، واجتمع مائها لان مائها یخرج من ثدییها و الشهوة تظهر من وجهها؛ هیچ مردی با همسرش مجامعت نکند، مگر اینکه قبلاً با وی بازی و مزاح داشته باشد و در این راه او را آماده کند، سینهاش را به دست گرفته و تحریک کند و چون چنین نماید، شهوات او تحریک شود و آمادگی پیدا میکند و آب حیاتش جمع میشود، زیرا آب شهوت از پستانش خارج گردیده و آثارش در چهرهی او نمایان میشود... .
17- گروهی به خدمت امام هشتم آمدند و پرسیدند مردی زن جوانی داشته است، به خاطر مصیبتی که به او وارد شده، مدت چند ماه، بلکه یک سال است همخوابگی با همسرش را ترک کرده است، البته این کار به خاطر اذیت و انتقام نبوده، بلکه به سبب مصیبت و غم و اندوه از این عمل خودداری کرده است. با این وصف، آیا چنین شخصی مرتکب گناهی شده است؟ امام در پاسخ فرمودند: «اذا ترکها اربعهی اشهر، کان اثما بعد ذلک؛ (آری!) اگر بیش از چهار ماه چنین عملی را ترک کند، گناهکار است.»
18- مِصبَاحُ الشَّرِیعَة، قَالَ الصَّادِقُ (علیهالسلام):
وَ لَیسَ شَیءٌ أضَرَّ لِقَلبِ المُؤمِنِ مِن کَثرَةِ الأکُلِ وَ هِىَ مُورِثَةٌ لِشَیّئَینِ قَسوَةِ القَلبِ وَ هَیَجَانِ الشَّهوَةِ وَ قَالَ عِیسَى ابنُ مَریَمَ مَا مَرِضَ قَلبٌ بِأشَدَّ مِنَ القَسوَةِ؛ وَ فِیهِ،؛ و [کَثرَةُ] النَّومِ یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشُّربِ وَ کَثرَةُ الشُّرب یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشَّبعِ وَ هُمَا یُثقِّلَانِ النَّفس عَنِ الطَّاعَةِ وَ یُقسِیَانِ القَلبَ عَنِ التَّفَکَّرِ وَ الخُشُوعِ.
19- قَالَ رَسِولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «مَن أرَادَ البَقَاءَ.... لیُقِلَّ مُجَامَعَةَ النِّسَاء.»
20- این مسئله را دربارهی خانوادهای که چند فرزند داشته آزمایش کرده و دیدهاند با اینکه این فرزندان از یک پدر و مادر به وجود آمده، همنواخت تغذیه میشوند و محیط خانوادهی آنان یکی بوده، ولی از لحاظ روحی آنها با هم فرق دارند. بعد از بررسی به این نتیجه رسیدهاند که فقط عامل اختلاف روحی این فرزندان همان حالتهای روحی مرد و زن هنگام همبستری است. بعد هم با آزمایشهای مکرر به این نتیجه رسیدهاند که وضع روحی زن و مرد هنگام نزدیکی و رابطهی کامل با نظافت و پاکیزگی طرفین از جمله عواملی است که احساسات جنسی را خوب تحریک میکند.
21- سه چیز است که همهی مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی ارزاق.
22- آن که با کار و کوشش در جستجوی مواهب زندگی برای تأمین خانوادهی خویش است، پاداشی بزرگتر از مجاهدان راه خدا دارد.
23- «یَنبَغِى لِلّرُجل انَ یُوسَّع على عیالهِ لئلا یتّمنو موته.»
24- امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند: «تباهسازی اموال و درخواست از دیگران مغضوب خداوند است، پس سعی کنیم کاری انجام ندهیم که مغضوب خداوند مهربان قرار بگیریم.» در همین مورد شخصی به نام عباس به محضر امام رضا (علیهالسلام) مشرف شد و دربارهی شیوهی صحیح هزینهی زندگی در خانه برای همسر و فرزند و سایر مسائل سؤال کرد:
...عن بَعضِ اَصحَابِهِ قَالَ سَمِعتُ العَبّاسِىَ وَ هُوَ یَقُولُ استَأذَنتُ الرَّضا (علیهالسلام) فِی النَّفَقَةِ عَلی العِیَال فَقَالَ بَینَ المَکرُوهینَ قَالَ فَقُلتُ جُعِلتُ فِداکَ لَا وَاللهِ مَا اَعرِفُ المَکُرُوهَینِ قَالَ فَقَالَ لِی یَرحَمُکَ اللهَ أمَا تَعرِفُ أَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِه َالاِسرافَ وَ کَرِهَ الاِقتَارَ فَقَالَ وَ الَّذِینَ اِذا أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتَرُوا وَکانَ بَینَ ذَلِکَ قَواماً؛ حضرت امام رضا (علیهالسلام) در پاسخ فرمودند باید مصرف تو به گونهای باشد که بین دو کار ناپسند، یعنی اسراف و سختگیری قرار گیرد، عباس پرسید منظورتان از این سخن چیست؟ ایشان فرمودند: آیا سخن خداوند در قرآن را نشنیدهای که اسراف و سختگیری را ناپسند میشمارد و میفرماید بندگان خدای رحمان کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیری، بلکه میان این دو حد اعتدال قرار میگیرند، بنابراین، دربارهی معاش و هزینهی زندگی اعضای خانواده در خرید و مصرف میانهرو باش.
25- معیار شناخت اسراف از دیدگاه حضرت امام رضا (علیهالسلام) در این روایت مشخص است که میفرمایند: «لَیسَ فِیمَا یَنفَعُ البَدَنَ اِسرافُ اِنَّمَا الاِسرافُ فِیمَا اَ
عبارات مرتبط با این موضوع
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع
پینوشتها
1- دکتری علوم قرآن و حدیث، استادیار دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)- پردیس خواهران azimzadeh@isuw.ac.ir
2- کارشناسی ارشد حقوق خانواده، دانشگاه امام صادق (علیهالسلام)- پردیس خواهران a.zabihi 1001 @ gmail.com
3- Corsini
4- Jahoda
5- قال علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
و اعلم ان النساء شتى، فمنهن الغنیمة و الغرامة وهى المتحببة لزوجها و العاشقة له و منهن الهلال اذا تجلى و منهن الظلام الحندیس المقطبة، فمن ظفر بصالحتهن یسعد و من وقع فى صالحتهن فقد ابتلى و لیس له انتقام؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمود: زنان چند گروهاند: 1. غنیمت و این دسته بانوانی هستند که شوهر دوستاند و به شوهر عشق میورزند؛ 2. مانند ماه یک شبه برای شوهر جلوه کنند ( یعنی کم نور و کم فایدهاند)؛ 3. مانند شب تار در برابر شوهرند. هر کس به زنی شایسته ظفر یابد، خوشبخت گردد و هر کس در دام ناشایستهی آنان افتاد، گرفتار شود.
6- قال علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
نزل جبرئیل علی النبی (صلی الله علیه و آله و سلم) فقال: یا محمد! ان ربک یقروک السلام ویقول: ان الابکار من النساء بمنزلة الثمرعلی الشجر فاذا اینع الثمر فلا دواء له الا اجتنائه و الا افسدته الشمس و غیرته الریح و ان الابکار اذا ادرکن ما تدرک النساء فلا دواء لهن الاالبعول و الا لم یومن علیهن الفتنه، فصعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر فجمع الناس ثم اعلمهم ما امرالله عزوجل به؛ جبرئیل به محضر مبارک رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شرفیاب شد و عرض کرد ای محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، پروردگارت سلام میرساند و میفرماید:
دختران شما همانند میوهی درخت هستند. هرگاه میوهی درخت رسید، چارهای جز چیدن آن نیست و اگر چیده نشود، تابش خورشید آن را فاسد و باد مزه آن را از بین میبرد و همانا وقتی که دختران به آن حد رسیدند که زنان دیگر آن موقعیت را دریافتهاند، چارهای جز اختیار کردن شوهر ندارند و اگر شوهری برای آنها در نظر گرفته نشود، از فساد و تباهی در امان نیستند.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) به منبر تشریف بردند و ضمنِ خطبهای، اعلامیهی خداوند عزوجل را به حاضران ابلاغ کردند.
7- الامام الرضا (علیهالسلام):
لولم تکن فی المناکحة و المصاهرة آیه محکمة و لا سنة متبعة، لکان فیما جعل الله فیها من بر القریب و تاءلف البعید، ما رغب فیه العاقل اللبیب وسارع الیه الموفق المصیب؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: اگر دربارهی ازدواج و دامادی دستوری از خدا و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هم صادر نشده بود، همان فواید اجتماعی که خدا در آن نهاده، از قبیل نیکی با خویشان و پیوند با بیگانگان کافی بود که خردمندِ صاحبدل را بدان ترغیب کند و عاقل درستاندیش به آن بشتابد.
8- الامام الرضا (علیهالسلام):
ان امراءة ساءلت ابا جعفر (علیهالسلام) فقالت: اصلحک الله انی متبتلة فقال لها: و ما التبتل عندک؟ قالت: لا ارید التزویج ابدا قال: و لم؟ قال: التمس فی ذلک الفضل. فقال انصرفی! فلوکان فی ذلک فضل لکانت فاطمه (سلاماللهعلیها) احق به منک، انه لیس احد یسبقها الی الفضل؛ زنی از امام باقر (علیهالسلام) سؤال کرد: من (متبتله) (یعنی وارسته و رهاشده از کامجوییهای دنیا هستم) حضرت فرمود: مقصود از (تبتل) چیست؟ پاسخ داد: تصمیم دارم هرگز ازدواج نکنم، امام فرمود: برای چه؟ گفت: برای رسیدن به مقام عالی فضیلت و کمال. حضرت فرمود: از این تصمیم منصرف شو. اگر ترک ازدواج ارزش معنوی دربرمیداشت، حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) به درک این فضیلت از تو شایستهتر بود. چنین نیست که احدی در تحصیل ارزشها بر وی پیشی بگیرد.
9- عن ابی جوید مولی الرضا (علیهالسلام):
قال صعد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) المنبر، فخطب الناس ثم اعلمهم ما امرهم الله عزوجل به فقالوا: ممن یار رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم)، فقال: من الاکفاء فقالوا: و من الاکفاء؟ فقال: المؤمنون بعضهم اکفاء بعض، ثم لم ینزل حتی زوج ضباعة بیت زیبربن عبدالمطلب المقدادین الاسود ثم قال: ایها الناس انی زوجت ابنة عمی المقداد لیتضع النکاح؛ ابوجوید گوید: رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) برفراز منبر رفتند و برای مردم خطبه خواندند و اوامر خداوند را به آنان رساندند. مردم از پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پریسدند: دختران خود را به چه افرادی تزویج کنیم؟ فرمود: به کسانی که با آنها (کفو) هستند و سپس فرمود: مؤمنان با یکدیگر کُفو هستند. سپس در حالی که بالای منبر بود، صباغه، دخترعموی خود، را به مقداد تزویج فرمود.
10- اذا خطب الیک رجل رضیت دینه و خلقه فزوجه و لایمنعک فقره وفاقته، قال الله تعالی (و ان یتفرقا یغن الله کلا من سعته) و قال: ان یکونوا فقراء یغنهم الله من فضله؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: هرگاه خواستگاری آمد که دین و اخلاقش را میپسندی، اجابت کن و از تنگدستی او نهراس، خداوند متعال فرموده: اگر (زن و شوهر) از هم جدا شوند، خدا هر کدام را از کرم خود بی نیاز میکند و نیز فرموده: اگر مردان مجرد ازدواج کنند و فقیر باشند، خدا از فضل خود بی نیازشان کند.
11- عن الحسین بن بشار الواسطی قال:
کتبت الی ابی الحسن الرضا (علیهالسلام) ان لی قرابة قد خطب الی و فی خلقه سوء قال: لا تزوجه ان کان سیی الخلق؛ حسین بن بشار واسطی به حضرت رضا (علیهالسلام) نامهای نوشت که یکی از بستگانم درخواست وصلت با من دارد، ولی بداخلاق است. حضرت در جواب فرمود: اگر اخلاقش بد است، با او ازدواج نکن.
12- قال علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
ایاک ان تزوج شارب الخمر، فان زوجته فکانما قدت الی الزنا ولا تصدقه انا حدثک و لا تقبل شهادته و لا تأمنه علی شیء من مالک فان ائتمنته فلیس لک على الله ضمان و لا تؤاکله و لاتصاحبه و لا تضحک فی وجهه و لا تصافحه و لا تعاقه و ان مرض فلاتعده و ان مات فلا تشیع جنازته؛ از تزویج دختر خود به شارب الخمر اجتناب کن زیرا اگر چنین کنی، مثل این است که برای زنا واسطه شدهای؛ هرگاه سخن گوید، او را تصدیق نکن، شهادت و گواهی او را قبول ننما، او را به هر چیزی از مال خود امین قرار نده، اگر امین گردانی، از طرف خدا بر تو ضمانتی نیست، با او هم غذا و هم صحبت نباش، به روی او لبخند نزن، با او مصافحه، روبوسی و معانقه نکن، اگر مریض شد، به عیادتش نرو و اگر مُرد، جنازهی او را تشییع نکن.
13- فرد شایسته برای مشورت در لسان امام هشتم بدین شرح توصیف میشود:
عن ابی الحسن الرضا (علیهالسلام) عن ابائه عن علی (علیهالسلام) قال: قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) یا علی لا تشاورن جبانا فانه یضیق علیک المخرج و لا تشاورن بخیلا فانه یقصر بک عن غایتک و لا تشاورن حریصا فانه یزین لک شرها (شرهما) و اعلم ان الجبن و البخل و الحرص غریزة یجمعها سوء الظن؛ امام هشتم از پدرانش و ایشان از حضرت علی (علیهالسلام) روایت کردهاند که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت علی (علیهالسلام) فرمودند: با فرد ترسو مشورت نکن، زیرا راه گشایش و آسانی امور را برایت تنگ میکند و بدین وسیله تو را از انجام کارهای مهم بازمیدارد؛ با فرد بخیل مشورت نکنی، زیرا تو را از هدفت (که کمک به دیگران است) بازمیدارد؛ با فرد حریص مشورت نکن، زیرا او برای جمعآوری ثروت یا کسب مقام، ستمگری را در نظرت جلوه میدهد. بدان که ترس، بخل و حرص نهادهایی هستند که ریشهی آنها بدبینی به خداوند است.
14- قال على بن موسى الرضا (علیهالسلام): «ثمن طلب الامر من وجهه لم یزل، فان زل لم تخذله الحیلة.»
15- عن ابی الحسن الرضا (علیهالسلام): «من سعادة الرجل ان یکشف الثوب عن امراءة بیضاء؛ امام رضا (علیهالسلام) فرمودند: از (نشانههای) خوشبختی مرد این است که همسری سفیدرخ داشته باشد و در مقام خلوت، لباس را از تن همسر سفید روی (مطلوب) درآورد.»
16- علی بن موسی الرضا (علیهالسلام):
و لاتجامع امراءة حتی تلاعبها و تکثر ملاعبتها و تغمز ثدییها، فانک اذا فعلت ذلک غلبت شهوتها، واجتمع مائها لان مائها یخرج من ثدییها و الشهوة تظهر من وجهها؛ هیچ مردی با همسرش مجامعت نکند، مگر اینکه قبلاً با وی بازی و مزاح داشته باشد و در این راه او را آماده کند، سینهاش را به دست گرفته و تحریک کند و چون چنین نماید، شهوات او تحریک شود و آمادگی پیدا میکند و آب حیاتش جمع میشود، زیرا آب شهوت از پستانش خارج گردیده و آثارش در چهرهی او نمایان میشود... .
17- گروهی به خدمت امام هشتم آمدند و پرسیدند مردی زن جوانی داشته است، به خاطر مصیبتی که به او وارد شده، مدت چند ماه، بلکه یک سال است همخوابگی با همسرش را ترک کرده است، البته این کار به خاطر اذیت و انتقام نبوده، بلکه به سبب مصیبت و غم و اندوه از این عمل خودداری کرده است. با این وصف، آیا چنین شخصی مرتکب گناهی شده است؟ امام در پاسخ فرمودند: «اذا ترکها اربعهی اشهر، کان اثما بعد ذلک؛ (آری!) اگر بیش از چهار ماه چنین عملی را ترک کند، گناهکار است.»
18- مِصبَاحُ الشَّرِیعَة، قَالَ الصَّادِقُ (علیهالسلام):
وَ لَیسَ شَیءٌ أضَرَّ لِقَلبِ المُؤمِنِ مِن کَثرَةِ الأکُلِ وَ هِىَ مُورِثَةٌ لِشَیّئَینِ قَسوَةِ القَلبِ وَ هَیَجَانِ الشَّهوَةِ وَ قَالَ عِیسَى ابنُ مَریَمَ مَا مَرِضَ قَلبٌ بِأشَدَّ مِنَ القَسوَةِ؛ وَ فِیهِ،؛ و [کَثرَةُ] النَّومِ یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشُّربِ وَ کَثرَةُ الشُّرب یَتَوَلَّدُ مِن کَثرَةِ الشَّبعِ وَ هُمَا یُثقِّلَانِ النَّفس عَنِ الطَّاعَةِ وَ یُقسِیَانِ القَلبَ عَنِ التَّفَکَّرِ وَ الخُشُوعِ.
19- قَالَ رَسِولُ الله (صلی الله علیه و آله و سلم): «مَن أرَادَ البَقَاءَ.... لیُقِلَّ مُجَامَعَةَ النِّسَاء.»
20- این مسئله را دربارهی خانوادهای که چند فرزند داشته آزمایش کرده و دیدهاند با اینکه این فرزندان از یک پدر و مادر به وجود آمده، همنواخت تغذیه میشوند و محیط خانوادهی آنان یکی بوده، ولی از لحاظ روحی آنها با هم فرق دارند. بعد از بررسی به این نتیجه رسیدهاند که فقط عامل اختلاف روحی این فرزندان همان حالتهای روحی مرد و زن هنگام همبستری است. بعد هم با آزمایشهای مکرر به این نتیجه رسیدهاند که وضع روحی زن و مرد هنگام نزدیکی و رابطهی کامل با نظافت و پاکیزگی طرفین از جمله عواملی است که احساسات جنسی را خوب تحریک میکند.
21- سه چیز است که همهی مردم به آن نیاز دارند: امنیت، عدالت و فراوانی ارزاق.
22- آن که با کار و کوشش در جستجوی مواهب زندگی برای تأمین خانوادهی خویش است، پاداشی بزرگتر از مجاهدان راه خدا دارد.
23- «یَنبَغِى لِلّرُجل انَ یُوسَّع على عیالهِ لئلا یتّمنو موته.»
24- امام رضا (علیهالسلام) میفرمایند: «تباهسازی اموال و درخواست از دیگران مغضوب خداوند است، پس سعی کنیم کاری انجام ندهیم که مغضوب خداوند مهربان قرار بگیریم.» در همین مورد شخصی به نام عباس به محضر امام رضا (علیهالسلام) مشرف شد و دربارهی شیوهی صحیح هزینهی زندگی در خانه برای همسر و فرزند و سایر مسائل سؤال کرد:
...عن بَعضِ اَصحَابِهِ قَالَ سَمِعتُ العَبّاسِىَ وَ هُوَ یَقُولُ استَأذَنتُ الرَّضا (علیهالسلام) فِی النَّفَقَةِ عَلی العِیَال فَقَالَ بَینَ المَکرُوهینَ قَالَ فَقُلتُ جُعِلتُ فِداکَ لَا وَاللهِ مَا اَعرِفُ المَکُرُوهَینِ قَالَ فَقَالَ لِی یَرحَمُکَ اللهَ أمَا تَعرِفُ أَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ کَرِه َالاِسرافَ وَ کَرِهَ الاِقتَارَ فَقَالَ وَ الَّذِینَ اِذا أنفَقُوا لَم یُسرِفُوا وَ لَم یَقتَرُوا وَکانَ بَینَ ذَلِکَ قَواماً؛ حضرت امام رضا (علیهالسلام) در پاسخ فرمودند باید مصرف تو به گونهای باشد که بین دو کار ناپسند، یعنی اسراف و سختگیری قرار گیرد، عباس پرسید منظورتان از این سخن چیست؟ ایشان فرمودند: آیا سخن خداوند در قرآن را نشنیدهای که اسراف و سختگیری را ناپسند میشمارد و میفرماید بندگان خدای رحمان کسانی هستند که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیری، بلکه میان این دو حد اعتدال قرار میگیرند، بنابراین، دربارهی معاش و هزینهی زندگی اعضای خانواده در خرید و مصرف میانهرو باش.
25- معیار شناخت اسراف از دیدگاه حضرت امام رضا (علیهالسلام) در این روایت مشخص است که میفرمایند: «لَیسَ فِیمَا یَنفَعُ البَدَنَ اِسرافُ اِنَّمَا الاِسرافُ فِیمَا اَ
عبارات مرتبط با این موضوع
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزیردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع ردیف عنوان دانشجو دانشکده گروه تاریخ دفاع
چکیده
یکی از مسائل مهم در دین مبین اسلام، بحث «هدایت فکری و معرفتبخشی» به افراد جامعه انسانی است. اهمیت این امر تا حدی است که میتوان اذعان نمود اساس آیین اسلام بر معرفت و کسب شناخت است. خداوند به عنوان بزرگترین و اولین معلم، ابتدا اسماء را به انسان آموخت و بدین وسیله او را اشرف مخلوقات گرداند و با نزول قرآن کریم بر پیامبر عظیمالشأن خود، این معرفتبخشی را تداوم بخشید. آموزههای قرآن به حدی وسیع و فراگیر است که هیچگاه در بستر زمان از حرکت و تازگی و پویایی باز نمیایستد و تمام انسانها درتمام قرون میتوانند از دریای ژرف معارف قرآنی بهره مند گردند. مهم ترین معرفت، معرفت انسان به خود و خدای خویش است، زیرا او از این طریق میتواند به اسرار خلقت پی برده، رستگار شود.1. مقدمه
هدایت فکری افراد، یکی از اصول مهم مکتبهای مختلف فکری در طول تاریخ است. مکاتبی که اصل پیشرفت انسان، محور کاری آنان است، همواره سعی نموده و مینمایند که افراد تحت تسلط و پیرو خود را به شناختی در خور و لایق برسانند تا آنان از آن طریق بتوانند اصول وخواستههای مکتب را پی گیری نموده، به نتیجه برسند. البته بحث ما از مکتبهای طرد شده و منحط نیست، زیرا چنین مکاتبی نه تنها دیگران را به شناخت دعوت نمی نماید، بلکه حتی خود نیز به شناخت حقیقی نخواهند رسید و در بن بست جهل و نابودی خواهند ماند.2. زمینههای ایجاد معرفت و هدایت
معرفت و شناخت، اساس هر آیین و مذهب است، تا جایی که پایبندی به هر آیین، بدون شناخت آن نه تنها ممکن نیست، بلکه حتی مورد قبول نیز قرار نمیگیرد. در آیین مقدس اسلام نیز کسی میتواند ادعای ایمان و دین داری کند که با شناخت، این راه را انتخاب نموده باشد. کسانی که کورکورانه و بدون هیچ آگاه، ادعای اسلام نمایند، نه تنها اسلامشان پذیرفته نیست، بلکه در این این باره پاداشی نیز به آنها تعلق نمیگیرد.الف – استعدادهای فردی
مهمترین و به عبارتی اولین اصل در راه رستگاری، کسب بینش و آگاهی برای انجام کار است. در مکتب اهل بیت (علیه السلام)، همواره بر این اصل مهم تأکید میشود که قبل از پذیرش هر امری و انجام هر عملی، باید ابتدا آن امر را خوب بشناسیم و با شناختی همه جانبه به آن رو نماییم. تنها در این صورت است که لطف حق شامل حال ما میگردد و میتوانیم به رستگاری برسیم. افراد در انجام امور شخصی خود باید همواره این اصل مهم را در نظر داشته باشند. حضرت امام رضا (علیه السلام) در حدیثی می فرماید:ب- زمینههای اجتماعی
بدون شک انسان موجودی اجتماعی است و همه چیز خود را در زندگی گروهی مییابد. تکامل انسان در جنبههای معنوی و مادی، علوم و دانشها، تمدنها و صنایع، آداب و رسوم، همه در پرتو زندگی دسته جمعی حاصل می شود، به طوری که میتوان گفت اگر انسان این طرز زندگی را از دست دهد، همه چیز خود را از دست خواهد داد و تا سرحدّ حیوان، سقوط میکند. توجه انسان به این نوع زندگی علاوه بر انگیزه فطری، به دلیل کثرت و تنوع نیازهای او و همت والایش برای رسیدن به مراحل بالاتر و کاملتر است و تأمین این نیازهای جسمی و روحی، بدون زندگی اجتماعی ممکن نیست.3. قرارگاه تجلی معرفت و هدایت
حضرت امام رضا (علیه السلام) با تمسک به آیات قرآن کریم و سنت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) و سیره ائمه اطهار، مکتب فکری عظیمی را بنیان نهاد که امامان بعداز ایشان نیز پرچمدار این مکتب بودند. در مدت اقامت امام رضا (علیه السلام) در خراسان، جلسات متعدد مباحثه علمی و مناظره بین امام و سران فرقهها و مذاهب مختلف برگزار میشد. مأمون این جلسات را تشکیل میداد تا وجهه علمی و موقعیت مذهبی امام را خدشهدار نماید، اما آن امام همام با تمسک به آموزههای قرآن کریم و سنت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) میتوانست پیروز میدان شود و بر محبوبیت و جایگاه خود در بین مردم بیفزاید. ایشان سعی میکرد در بحثهای خود نه تنها پاسخگوی شبهات طرف مناظره باشد، بلکه با باز نمودن بحثهایی علمی و عقیدتی و مذهبی و دینی، بر معرفت و شناخت حاضران بیفزاید و به طور غیر ملموس، آنان را به سوی حق و حقیقت رهنمون شود، تا جایی که حقانیت امام و پدران بزرگوارش در بسیاری از این جلسات بر همگان روشن میگشت و بسیاری از افراد هدایت میشدند و در جوانب مختلف به شناخت میرسیدند.الف – هدایت بخشی قرآن کریم
یکی از واژههایی که در قرآن کریم به کار رفته است، واژه «سبیل الرشد» یا «سبیل الرشاد» در مقابل «سبیل الغی» است. در آیهای از قرآن آمده است:ب – هدایتبخشی انبیا و امامان (علیه السلام)
یکی از رسالتهای خطیر پیامبران، هدایت علمی، فکری و فرهنگی جامعه بشری است. رشد و شکوفایی خرد انسان ها، از برنامههای اساسی پیامبران است. آنان در تمامی دوران رهبری خویش، به این موضوع حیاتی توجه داشتند و در راه آن، از هیچ کوششی فروگذار نکردند. امامان شیعه نیز همانند پیامبران الهی و پیامبر بزرگوار اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) برای تکامل معنوی و عقلی و فرهنگی آدمیان، به تلاشهایی توانفرسا دست یازیدند و در راه این هدف از هر شیوه و وسیلهای استفاده کردند.نتیجهگیری
1. یکی از محورهای مهم مشرب فکری امام رضا (علیه السلام)، دعوت به کسب معرفت و شناخت در زمینههای مختلف است. آن بزرگوار با فراهم نمودن زمینههای مختلف، همواره مخاطبان خویش را به کسب معرفت در جوانب مختلف امور دعوت مینمود.پینوشتها:
1. سیدرضا تقوی، چهل چشمه معرفت، ص 153.
2. الکافی، ج1، ص 44.
3. جواد معینی و احمد ترابی، امام علی بن موسی الرضا (علیه السلام)، منادی التوحید و امامت، ص 178.
4. بحارالانوار، ج75، ص 356.
5. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمومنین، ج1، ص 250.
6. ناصر مکارم شیرازی، پیام امیرالمؤمنین، ج1، ص 250.
7. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 413.
8. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 180.
9. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص 250.
10. محمدتقی جعفری، امام حسین، شهید فرهنگ، پیشرو انسانیت، ص 15.
11. بحارالانوار، ج7، ص 225.
12. عباسعلی زارعی سبزواری، سیره علمی و عملی امام رضا (علیه السلام)، ص 55.
13. شیخ عباس قمی، سفینة البحار، ج1، ص 46.
14. واحد تدوین و ترجمه، سرچشمههای نور امام رضا (علیه السلام)، ص 66.
15. بحارالانوار، ج49، ص 91.
16. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 402.
17. اعراف، آیه 146.
18. ولی الله نقی پور، پژوهش پیرامون تدبر در قرآن، ص 58.
19. جواد محدثی، حکمتهای رضوی، ص 77 .
20. جن، آیه ی 1 و 2.
21. ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 25، ص 105.
22. نهج البلاغه، نامه ی 7.
23. مرتضی مطهری، ده گفتار، ص 131.
24. امیرمهدی حکیمی، سیره امام رضا (علیه السلام)، ص 20.
25. خداوند منت نهاد بر مؤمنان و رسولی را در بین آنها از خودشان برانگیخت که آیات خدا را بر ایشان میخواند و کتاب و حکمت را به آنان میآموزد، اگر چه آنها قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند. (آل عمران، آیه ی 164).
26. ناصر مکارم شیرازی، پیام قرآن.
27. ابن شعبه حرّانی، تحف العقول، ص 251.
28. وسائل الشیعه، ج1، ص 433.
29. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
30. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ص 58.
31. حسن کافی، امام رضا (علیه السلام) اسوه صراط مستقیم، ص 237 و 238.
32. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.
33. ماکس پلانک، علم به کجا میرود، ص 235.
34. ر.ک: امام خمینی، صحیفه نور.