ام اس آی چندی پیش و در جریان سی امین سالگرد مراسم گیمینگ نایتش در کامپیوتکس، سری جدیدی از نوت بوک های ویندوز 10 خود را رونمایی کرد. براساس اعلام این شرکت، لپ تاپ های رونمایی شده با محوریت گیمینگ و واقعیت مجازی ساخته شده اند.
به گزارش مشرق، مدل های GT83 و GT73 Titan SLI هر دو با در نظر داشتن تکنولوژی SLI طراحی شده اند و قادرند بالاترین بهره را از واقعیت مجازی ببرند. مدل اول از یک کارت گرافیک GeForce GTX980 SLI انویدیا بهره می برد و برای آنکه تجربه ای فراگیر را در اختیار کاربران قرار دهد وضعیت نمایش ساراند 4K برای آن در نظر گرفته شده است.
منبع: دیجیاتو
عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی، افراد را بویژه در نوجوانی به دلیل حساسیتهای خاص این دوران با چالشهای زیادی روبهرو میکند که از نقطه نظر انزوا طلبی و دوری جستن آنان از روابط اجتماعی بسیار اهمیت دارد.
برخی تظاهرات منفی این چالشها به گفته دکتر مسعود احمدزاداصل، روانپزشک، شامل بروز رفتارهای پرخاشگرانه و به نوعی بروز واکنشهای انفعالی در مقابل خواست والدین برای برگشت نوجوان به روابط اجتماعی، ارتباطات خانوادگی و فامیلی میشود. همچنین بروز دیگر اختلالات خلقی، ایجاد روحیه خیالپردازی و رویابافی از اثرات روحی و روانی عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی تلقی میشود.
تلاش برای کسب هویت در نوجوانی
دوره نوجوانی، دورهای است که از حدود ده سالگی شروع میشود و با روایتهای مختلف تا پانزده سالگی ادامه مییابد. در این دوره، کودکی که در سیر تکاملی خود، آموختهها و تجربیاتی از میزان دوست داشتنی بودن و اعتماد به دیگران را کسب کرده، قرار است تا نقش اجتماعی را که در آینده میخواهد به عهده بگیرد و هویت خود را در رابطه با دیگران و جامعه به دست بیاورد. به این علت در این دوره، نوجوان به دنبال گسترش دامنه روابط خود، فراتر از افراد خانواده است و به ارتباط با سایر افراد دارای قدرت و تجربه مانند معلمان و مربیان از یکسو و همسالان و همتایان در سوی دیگر روی میآورد تا بتواند نقشهای اولیه خود را در جامعه کسب کند.
وسوسه کسب امنیت اجتماعی در فضای مجازی
دکتر احمدزاد درباره دلایل گرایش نوجوانان به عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی میگوید: در این دوره به دلیل نیاز و اضطرابی که از احتمال سرخوردگی از کسب نقش دلخواه اجتماعی ممکن است پیش آید، نوجوان را دچار نوعی اضطراب اجتماعی و حضور در جمع میکند که در واقع، بیانگر اشتیاق زیاد او برای حضور در جمع است. نوجوان برای مقابله با این اضطراب، در عین پاسخ به این اشتیاق سعی میکند به محیطهایی وارد شود که در آن احساس امنیت میکند تا احیانا در صورت سرخوردگی بتواند با کمترین هزینه و هر چه زودتر با تغییر هویت در نقش جدیدی ظاهر شود.
این روانپزشک میافزاید: در گذشته این گذار به صورت تجربه دوستیهای کوتاهمدت و اشتغالهای فصلی، نوشتارها با اسامی مستعار و امثالهم سپری میشد که به دلیل برخورد مستقیم با افراد و انسانهای دیگر کمی اضطراب ایجاد میکرد، ولی به خاطر کوتاه بودن و احتمال توقف آن، احساس آرامش به نوجوان میداد. از سوی دیگر این تجربه با انسانهای دیگر که هویتی واقعی داشتند در گذار مناسب از این دوران به نوجوان کمک میکرد، اما امروزه تمام فضایی که نوجوان دوست دارد داشته باشد یک فضای مجازی است که با گسترش نوشتارها و انقلاب اطلاعاتی و فضای مجازی اینترنتی و بخصوص در دهه اخیر با شبکههای اجتماعی، این نیاز دیرینه نوجوانان به فضایی که بتوانند در آن با کمترین حضور واقعی، تجربیات فانتزی خود را به بوته آزمایش و نقد و نظر دیگران بگذارند، مهیا شده است. درواقع، استقبال بینظیر نوجوانان از فضای مجازی در شبکههای اجتماعی نهتنها با نیت انزواطلبی نیست که با خواست مشارکت اجتماعی صورت میگیرد.
نیاز به جمعگرایی به انزوای نوجوان منتهی میشود
اما روی دیگر عضویت در شبکههای اجتماعی مجازی را که با نیت کسب هویت اجتماعی از سوی نوجوان صورت گرفته است نیز باید دید. این شبکههای اجتماعی مجازی در کنار احساس آرامش و امنیتی که با حفظ هویت اولیه خام به نوجوان میدهند، ناتوان از دادن هویتی به نوجوان هستند که در ارتباطات واقعیتر در دنیای غیردیجیتال انتظارش را میکشد.
دکتر احمدزاد تاکید میکند: این مساله اگر مدیریت مناسب نشود و نیاز نوجوان برای گریز از این سردرگمی در یافتن نقش اجتماعیاش بخوبی مورد توجه نگیرد، میتواند به انزوای وی و پناه بردنش به یکی از دو قطب منعکسکننده این تضاد یعنی دنیای واقعی و مجازی منجر شود که معمولا دنیای مجازی، فضای تائیدی مورد انتخاب وی خواهد بود. نتیجه چنین اتفاقی، انزواطلبی و دوری از روابط اجتماعی نوجوان از دید والدین و بزرگسالان و معاشرت طلبی و جمعگرایی از دید خود وی است.
همراهی والدین با نوجوان برای کسب تجربههای تازه
همانگونه که گفته شد به دلیل تفاوتهایی که نوجوان در فضاهای مجازی و ارتباطات واقعی مشاهده میکند، دچار ناتوانی در کنترل احساسات، سرخوردگی و گاهی سرخوشی و به طور کلی ناپایداری خلقی میشود و رفتارهای نابسامان از خود بروز میدهد. دکتر احمدزاد، راهکارهایی برای کاهش تضاد هویتی در نوجوان ارائه میکند که باید مورد توجه والدین قرار بگیرد: باید توجه داشت قسمتی از این حالات از ویژگیهای طبیعی نوجوانی است، ولی هر چه بتوانیم میزان اختلاف پیامهایی را که نوجوان از محیطهای مختلف درباره هویت و نقش خود کسب میکند، کاهش دهیم، این نوسان و نابسامانی کم خواهد شد. چنین اتفاقی نهتنها باعث آسیب نمیشود، بلکه به رشد و شکوفایی تواناییهای نوجوان نیز کمک خواهد کرد. مهمترین نکتهای که میتواند سیر تکاملی بهنجاری را در چنین شرایطی برای نوجوان به همراه داشته باشد این است که والدین و جامعه سعی کنند نیازهای نوجوان در این دوران را درک کنند و با او همدل شوند. یعنی نیاز او را برای کسب تجربههای جدید، رویابافی و خیالپردازی درک و حتی تشویق کنند و با شناخت و درک فضایی که نوجوان میخواهد این نیازها را در او برآورده کنند، والدین و جامعه میتوانند با تشویق نوجوان برای تعمیم فضاهای تجربهاش به فضاهای ارتباطی غیرمجازی، امکان تعمیم تجربهها را در دورههای زمانی کوتاه برای او فراهم کنند و به نوجوان این حس را بدهند که میتواند در کنار آنها تجربیات فکری، خیالی و عملی متفاوتتری نسبت به دوران کودکی را داشته باشد. چنین اتفاقی به این معناست که والدین و جامعه نظارهگر و البته مواظب نوجوان خواهند بود، بدون اینکه نقد بازدارندهای بر او داشته باشند یا او را وادار به گریز به فضاهای مجازی کنند.
آموزش اخلاقمداری در نوجوانی
نوجوانی، دوره ایجاد و تثبیت ساختار روانی و اخلاقی بالغانه در هر فرد است. البته به گفته دکتر احمدزاد، اگر دوره نوجوانی را دوره شروع انحرافات اخلاقی بنامیم فرض چندان درستی نیست. درواقع انحراف از سپری شدن بهنجار دوره نوجوانی است که انحرافات اخلاقی را به همراه خواهد داشت.
این روانپزشک توضیح میدهد: نوجوان برای اینکه بتواند اصول اخلاقی را دورنی کند به تجربه کردن و آزمودن وجوه مختلف اعمال در محدودهای که آسیبزا نباشد، نیاز دارد و اگر نتواند این تجربه را با همراهی جامعه و والدین کسب کند، به کسب پنهانی تجربه و در نتیجه کسب اخلاق بدون بازخورد عملی روی خواهد آورد. البته فرصت چنین امری در فضای مجازی برایش مهیاست و از این طریق به اخلاق سطحی و قشری متعلق به گروه یا افرادی که برایش جذاب هستند روی خواهد آورد که چنین اتفاقی در دورههای بعدی زندگی او باعث ناپایداری در اجرای اصول اخلاقی و نیز ناتوانیاش در اصلاح اصول اخلاقی خواهند شد. در چنین شرایطی، متعادل کردن فضای مجازی و فراهم کردن فضایی برای واقعی کردن تجربیات در روابط واقعی برای نوجوان مانند آنچه در روابط فامیلی و اردوها و... در جامعه وجود دارد ،می تواند وی را در افتادن در دام سردرگمی غیرقابل تحمل و سوق دادن او به کسب ثبات اخلاقی و نقشهای جنسیتی کمک کند.
پونه شیرازی / گروه جامعه
جام جم سرا: بسیاری از مادران و پدران حتی نمیدانند چطور باید با این رفتار جوان و نوجوانشان برخورد کنند، آنها نه کار خلافی از فرزندشان دیدهاند که به آن معترض شوند و نه از انزوا و تنهایی او پشت رایانهاش دل خوشی دارند.
اکبر حسینزاده که یک دختر و یک پسر دارد، میگوید: خیلی وقتها هر کدام از فرزندانم در اتاقهای خودشان با لپتاپهایشان سرگرمند، گاهی آنقدر ساکت و بیسروصدا هستند که اگر همسرم به من اطلاع ندهد اصلا از حضورشان در خانه مطلع نمیشوم! بیش از اینکه سکوت و انزوای آنها نگرانم کند، بیاطلاعی از اینکه چه چیز آنها را اینقدر مجذوب کرده است مرا میترساند، آنها نه سریالهای تلویزیون را میبینند نه اشتیاقی به مهمانی رفتن یا پذیرایی از مهمان از خود نشان میدهند گاهی فکر میکنم یک زنجیر نامرئی آنها را به رایانهشان قفل کرده است!
بسیاری از والدین کارکردن با رایانه و اینترنت را بلد نیستند، اموری مثل پرداخت قبوض، ثبت نامهای اینترنتی و... را نیز فرزندانشان انجام میدهند این نابلدی علاوه بر اینکه آنها را در این امور به فرزندان وابسته کرده است، آسیب های زیادی نیز در پی دارد و تا زمانی که پدران و مادران با امکانات و تهدیدهای فضای مجازی آشنا نباشند، نمیتوانند فرزندانشان را در این مسیر راهنمایی کنند. ورود به این فضای مجازی شاید در ابتدای امر، کاری سخت و غریب باشد، اما آنقدر سخت نیست که یک پدر یا مادر میانسال از عهده آن بر نیاید.
مادر مهشید نوری که سیوهشت ساله است، میگوید: دختر من 16 سال دارد و مدتی است وبلاگ مینویسد، قبل از این اعتماد به نفسش خیلی کم بود، اما از وقتی نوشتههای خودش را در وبلاگش مینویسد و دوستانش برایش نظر میگذارند، حس بهتری نسبت به تواناییهایش پیدا کرده است.
به نظرم وبلاگنویسی به او کمک کرده تا راهی برای ابزار عقاید خودش و ارتباط با دیگران پیدا کند، هر چند باید کمکم یاد بگیرد این اعتماد به نفس را به دیگر زمینههای زندگی مثل ارتباط با دوستانش در محیط مدرسه یا در ارتباطهای فامیلی تعمیم دهد.
برخی کارشناسان معتقدند یکی از دلایل پناه بردن به چت رومهای مختلف ناتوانی در برقراری ارتباطهای رودرروست که ریشه در خودکم بینی و ضعف اعتماد به نفس دارد.
ممکن است وبلاگنویسی یا چتکردن با افراد ناشناس به جوان یا نوجوان این اعتماد به نفس را بدهد که خودش را ابراز کند، اما والدین باید مراقب باشند که این سرگرمی لذتبخش تمام عرصههای فعالیت فرزندشان را به خود منحصر نکند، چرا که نه تنها ضعف اعتماد به نفس او برطرف نمیشود، بلکه سایر فعالیتهایش هم به همین فضای مجازی منتقل خواهد شد.
این روزها بازار شبکههای اجتماعی هم داغ شده است، طیف وسیعی از مردم در شبکههای اجتماعی مختلف عضو هستند و جوانان و نوجوانان درصد بالایی از این اعضا را تشکیل میدهند.
محمدرضا کریمی که بیستوچهارساله است و در یک شبکه اجتماعی، صفحه شخصی فعالی دارد میگوید: وقتی مشغول چککردن صفحه شخصی خودم یا دوستانم میشدم اصلا متوجه گذر زمان نبودم، حتی وقتی مشغول کارهای دیگرم بودم مدام فکرم درگیر کسانی بود که احتمال میدادم باید در حال چککردن عکسها و نوشتههایم باشند. وقتی در سفر بودم یا کار خاصی انجام میدادم اولین درگیری ذهنیام چگونه ثبتکردن آن بود ضمن اینکه بشدت فعالیتهای خودم را با دیگران مقایسه میکردم. با گذر زمان متوجه شدم از هیچ کاری لذت نمیبرم؛ چرا که فقط ثبت کردنشان برایم مهم شده بود این شد که با خودم قول و قرار گذاشتم که فقط در یک زمان مشخص و برای برخی فعالیتهایم در این صفحه عکس و مطلب بگذارم. هنوز هم صفحه فعالی دارم، اما دیگر تمام فکر و ذکرم به روزکردن آن نیست.
والدین باید در مقابل برخی تغییرات فرزندان حساسیت بیشتری نشان دهند، تغییراتی همچون گودافتادگی پای چشمها و خستگی صورت، تغییرات الگوی خواب، تمرکز نداشتن، بیحوصله بودن و تمایل به تنهایی نشانههایی است که باید جدی گرفته شود. گستره فعالیت جوان و نوجوان افزایش یابد و میزان استفاده از اینترنت محدود شود.
البته والدین باید مراقب باشند که محدودکردن ساعت استفاده از اینترنت حتما با مقاومت فرزندان همراه است بنابراین توصیه میشود این کار به صورت غیرمستقیم انجام شود، مثلا میتوان با دادن مسئولیت به فرزندان یا افزایش فعالیتهای سرگرم کننده و مورد علاقه او، میزان زمان استفاده از اینترنت را کاهش داد.
دیواری به اسم فضای مجازیاز راه که میرسد کیفش را به گوشهای میاندازد و به اتاقش پناه میبرد، پس از چند دقیقه صدای موسیقی از اتاقش بلند میشود و او که حالا پای رایانه نشسته است اصلا صدای شما را نمیشنود! حق دارید که نگران شوید اما به نظرتان کنترلکردن کیف و موبایل و رایانه راهحل درستی است؟ اگر شما هم یک نوجوان دارید که حسابی از شما فاصله گرفته و با رایانهاش مانوس شده چه راهی را برای برداشتن این دیوار مجازی میشناسید تا به او نزدیکتر شوید؟
بسیاری از مادران و پدران حتی نمیدانند چطور باید با این رفتار جوان و نوجوانشان برخورد کنند، آنها نه کار خلافی از فرزندشان دیدهاند که به آن معترض شوند و نه از انزوا و تنهایی او پشت رایانهاش دل خوشی دارند.
اکبر حسینزاده که یک دختر و یک پسر دارد، میگوید: خیلی وقتها هر کدام از فرزندانم در اتاقهای خودشان با لپتاپهایشان سرگرمند، گاهی آنقدر ساکت و بیسروصدا هستند که اگر همسرم به من اطلاع ندهد اصلا از حضورشان در خانه مطلع نمیشوم! بیش از اینکه سکوت و انزوای آنها نگرانم کند، بیاطلاعی از اینکه چه چیز آنها را اینقدر مجذوب کرده است مرا میترساند، آنها نه سریالهای تلویزیون را میبینند نه اشتیاقی به مهمانی رفتن یا پذیرایی از مهمان از خود نشان میدهند گاهی فکر میکنم یک زنجیر نامرئی آنها را به رایانهشان قفل کرده است!
بسیاری از والدین کارکردن با رایانه و اینترنت را بلد نیستند، اموری مثل پرداخت قبوض، ثبت نامهای اینترنتی و... را نیز فرزندانشان انجام میدهند این نابلدی علاوه بر اینکه آنها را در این امور به فرزندان وابسته کرده است، آسیب های زیادی نیز در پی دارد و تا زمانی که پدران و مادران با امکانات و تهدیدهای فضای مجازی آشنا نباشند، نمیتوانند فرزندانشان را در این مسیر راهنمایی کنند. ورود به این فضای مجازی شاید در ابتدای امر، کاری سخت و غریب باشد، اما آنقدر سخت نیست که یک پدر یا مادر میانسال از عهده آن بر نیاید.
مادر مهشید نوری که سیوهشت ساله است، میگوید: دختر من 16 سال دارد و مدتی است وبلاگ مینویسد، قبل از این اعتماد به نفسش خیلی کم بود، اما از وقتی نوشتههای خودش را در وبلاگش مینویسد و دوستانش برایش نظر میگذارند، حس بهتری نسبت به تواناییهایش پیدا کرده است.
به نظرم وبلاگنویسی به او کمک کرده تا راهی برای ابزار عقاید خودش و ارتباط با دیگران پیدا کند، هر چند باید کمکم یاد بگیرد این اعتماد به نفس را به دیگر زمینههای زندگی مثل ارتباط با دوستانش در محیط مدرسه یا در ارتباطهای فامیلی تعمیم دهد.
برخی کارشناسان معتقدند یکی از دلایل پناه بردن به چت رومهای مختلف ناتوانی در برقراری ارتباطهای رودرروست که ریشه در خودکم بینی و ضعف اعتماد به نفس دارد.
ممکن است وبلاگنویسی یا چتکردن با افراد ناشناس به جوان یا نوجوان این اعتماد به نفس را بدهد که خودش را ابراز کند، اما والدین باید مراقب باشند که این سرگرمی لذتبخش تمام عرصههای فعالیت فرزندشان را به خود منحصر نکند، چرا که نه تنها ضعف اعتماد به نفس او برطرف نمیشود، بلکه سایر فعالیتهایش هم به همین فضای مجازی منتقل خواهد شد.
این روزها بازار شبکههای اجتماعی هم داغ شده است، طیف وسیعی از مردم در شبکههای اجتماعی مختلف عضو هستند و جوانان و نوجوانان درصد بالایی از این اعضا را تشکیل میدهند.
محمدرضا کریمی که بیستوچهارساله است و در یک شبکه اجتماعی، صفحه شخصی فعالی دارد میگوید: وقتی مشغول چککردن صفحه شخصی خودم یا دوستانم میشدم اصلا متوجه گذر زمان نبودم، حتی وقتی مشغول کارهای دیگرم بودم مدام فکرم درگیر کسانی بود که احتمال میدادم باید در حال چککردن عکسها و نوشتههایم باشند. وقتی در سفر بودم یا کار خاصی انجام میدادم اولین درگیری ذهنیام چگونه ثبتکردن آن بود ضمن اینکه بشدت فعالیتهای خودم را با دیگران مقایسه میکردم. با گذر زمان متوجه شدم از هیچ کاری لذت نمیبرم؛ چرا که فقط ثبت کردنشان برایم مهم شده بود این شد که با خودم قول و قرار گذاشتم که فقط در یک زمان مشخص و برای برخی فعالیتهایم در این صفحه عکس و مطلب بگذارم. هنوز هم صفحه فعالی دارم، اما دیگر تمام فکر و ذکرم به روزکردن آن نیست.
والدین باید در مقابل برخی تغییرات فرزندان حساسیت بیشتری نشان دهند، تغییراتی همچون گودافتادگی پای چشمها و خستگی صورت، تغییرات الگوی خواب، تمرکز نداشتن، بیحوصله بودن و تمایل به تنهایی نشانههایی است که باید جدی گرفته شود. گستره فعالیت جوان و نوجوان افزایش یابد و میزان استفاده از اینترنت محدود شود.
البته والدین باید مراقب باشند که محدودکردن ساعت استفاده از اینترنت حتما با مقاومت فرزندان همراه است بنابراین توصیه میشود این کار به صورت غیرمستقیم انجام شود، مثلا میتوان با دادن مسئولیت به فرزندان یا افزایش فعالیتهای سرگرم کننده و مورد علاقه او، میزان زمان استفاده از اینترنت را کاهش داد. (ضمیمه چاردیواری)
شیما نادری
جام جم سرا: مثلا اگر خدماتی که در اینترنت تبلیغ شده که درست انجام نمیشود، فضای ارتباطی مربوط به آن سایت ارائه دهنده خدمات به سرعت زننده میشود. در واقع مردم براحتی خشمگین شده و با الفاظ بد و نامطبوع به سرزنش سایت مربوط میپردازند.
شبکههای اجتماعی نیز به بهترین مکان برای داشتن رفتارهای ناپسند از سوی افرادی تبدیل شده که در بحثهای مختلف شرکت میکنند. بسیاری حتی از ناسزا گفتن و استفاده از کلمات رکیک ابایی ندارند. اما چرا مخاطبان در فضای اینترنت تا این اندازه خشمگین هستند و عصبانیتشان را به این شکل بد بروز میدهند یا چرا برخی افراد رفتاری کاملا نامناسب در پیش میگیرند؟
گرچه تاکنون تحقیق جامعی در خصوص این رفتار مردم در فضای سایبری انجام نشده است، اما روانشناسان چند دلیل برای این موضوع آوردهاند:
این رفتار حداقل در مدت زمان کوتاه آرامش دهنده است
در تحقیقی از تعدادی داوطلب که مدعی بودند در فضای اینترنتی معمولا از دیگران و هرچیزی بدگویی میکنند، مشخص شد که این افراد بعد از اینکه خشمشان را در قالب کلمات در فضای اینترنت بروز میدهند، احساس آرامش میکنند. گرچه این کار در کوتاهمدت فایده میرساند، اما تکرار آن در طولانیمدت عوارضی در پی دارد. در واقع کسانی که خشم خود را در اینترنت به این شکل بروز میدهند معمولا افرادی عصبانی و افسرده هستند. آنها نمیتوانند احساسات منفی خود را به روشهای صحیح نشان دهند و این ناتوانی آزارشان میدهد و به دنبال جایی برای تخلیه احساسات نامطبوعشان هستند و اینترنت را انتخاب میکنند. آنها باید بدانند حتی اگر این روش در کوتاهمدت آرامشان کند، اما در طولانی مدت نهتنها فایدهای برایشان نخواهد داشت، بلکه احساسشان را نیز بدتر میکند. بنابراین برای کنترل خشمشان باید راهحلهای مناسبتری پیدا کنند.
پشت رایانهشان مخفی میشوند
یکی از بهترین توضیحات برای سطح بالای واکنش در فضای وب از طرف مخاطبان، حس ناشناس بودن است. آنها به دلیل ناشناس بودن، مسئولیت رفتارشان را به عهده نمیگیرند. گرچه برخی موارد بسیار تند و مخرب بدرفتاری تحت پیگرد قانونی قرار گرفته و تبعاتی همراه دارد، اما بیشتر موارد بدون تنبیه باقی میمانند. این نوع رفتار معمولا میان جوانترها بویژه دانشآموزان دبیرستانی دیده شده است. ناشناس بودن فرد را در بیان افکارش جسورتر میکند. وقتی ما تلفنی با کسی مشغول صحبت کردن هستیم به دلیل اینکه صدای فرد مقابل را میشنویم و آن فرد نیز در بیشتر موارد میداند با چه کسی در حال صحبت کردن است خیلی مراقب نحوه صحبت کردنمان هستیم، اما اگر این اشارههای اجتماعی ـ صدای فرد مقابل ـ حذف شوند خیلی راحتتر شده و ادب را ممکن است به کناری بگذاریم و جسورانهتر صحبت کنیم. از طرفی ما انسانها موجوداتی اجتماعی هستیم و هر نوع شکل از عدم پذیرش را دردناک میدانیم و در برابر آن بشدت واکنش نشان میدهیم و این واکنش در فضای اینترنت به خشم و بدگویی بروز میکند و زمانی که از موضوعی ناراحت هستیم واکنشهایمان میتواند از نوشتن یک یادداشت دلخوری تا ناسزاگویی به کسی که آزارمان داده است، متفاوت باشد.
خشم مسریتر از احساسات دیگر است
در تحقیقات معلوم شده است که خشم بسیار سریعتر از هر احساس دیگر مانند اندوه یا غم گسترش مییابد. محققان متوجه شدهاند شادی به اندازه عصبانیت به سرعت گسترش نمییابد. اگر کسی نسبت به ما بیاحترامی کند و پیغامهایی که دریافت میکنیم تهاجمی باشد، گاهی اوقات تلافی نکردن سخت به نظر میرسد. بنابراین مردم با خواندن متنی حاکی از خشم در فضای اینترنت عصبانی شده و واکنش تندی به آن نشان میدهد و چنین رفتاری بسرعت در اینترنت گسترده شده و افراد بسیاری را درگیر میکند.
منبع: http://thenextweb.com
جام جم سرا: آمارها نشان میدهد این شغل با استرس زیادی همراه است. بررسی نیازهای بازار، داشتن ایدههایی نو برای کسب و کارهای جدید، رقابت سالم با رقبا، طرحهای توجیهی اقتصادی و... باعث میشود کارشناسان تجارت الکترونیک برای فروش آنلاین محصولاتشان گاهی دو تا سه برابر کارمندان عادی فعالیت ذهنی و فیزیکی داشته باشند.
بسیاری از کارشناسان تجارت الکترونیک ساعت کاری مشخصی ندارند، زود سرکار میروند، دیر از سرکار برمیگردند و بندرت به فکر مرخصی میافتند حتی زمانی که فرد در خانه باشد، مدام با مشتریان و کارمندان تلفنی حرف میزند یا اینکه با لپتاپ مشغول انجام کارهایش است.
در واقع از آنجا که این شغل تازه در کشورمان جا افتاده است، ساعتهای طولانی کار، بیخوابی و کمخوابی به دنبال به روز نگهداشتن اطلاعات و بررسی مداوم سایتهای موفق در زمینه این نوع تجارتها، بروز بحرانهای کاری، تغییرات پیشبینی نشده بازار و... از جمله نکاتی است که سلامت کارشناسان تجارت الکترونیک را بشدت تهدید میکند.
کابوسی به نام ورشکستگی
کم بودن تجربههای موفق ایرانی حوزه تجارت الکترونیک، خطرپذیری بالا، نوسانات بازار و تغییرات قوانین تجارتی و ورود و خروج کالا و... باعث میشود بسیاری از افراد شاغل در حرفه تجارت الکترونیک با کابوسی به نام ورشکستگی مواجه باشند و بر اثر یک اشتباه سرمایهشان را از دست بدهند یا اینکه از رقبا عقب بیفتند و به مرور زمان از این بازار به اصطلاح مجازی کنار گذاشته شوند.
خطری به نام پشت میزنشینی
کارشناسان تجارت الکترونیک مانند بسیاری از کارمندان پشت میزنشین در معرض آسیبهای ستون فقرات، کمر و گردن قرار دارند.
همچنین ممکن است در این افراد به دلیل کارکردنهای مداوم با صفحه کلید، علائم آرتروز دست بروز کند که با درد، ورم و تغییر شکل مفصل همراه است. اضافه وزن و چاقی هم از جمله عوارض پشت میزنشینیها به حساب میآید.
به همین دلیل به این افراد توصیه میشود حداقل نیم ساعت در روز پیادهروی کنند و در صورت امکان دستکم هفتهای یک یا دوبار به استخر بروند تا هم تناسب اندامشان حفظ شود و هم مشکلات و استرسهای شغلی را فراموش کنند.
هوای چشمتان را داشته باشید
بسیاری از کارشناسان تجارت الکترونیک به واسطه کار مداوم با رایانه معمولا بعد از مدت کوتاهی دچار کاهش نمره چشم میشوند که بر اثر نگاهکردنهای طولانیمدت به صفحه مانیتور ایجاد میشود و با علائمی مثل خستگی، خشکی، قرمزی و آبریزش چشم همراه است بنابراین برای پیشگیری از این عوارض باید از نگاه کردن طولانیمدت به صفحه مانیتور خودداری کنید، هنگام کار مدام پلک بزنید و بعد از هر 30 دقیقه کار با رایانه دو تا سه دقیقه به چشمهایتان استراحت دهید و به اشیای دور نگاه کنید.
پریسا اصولی - جامجم
دوشنبه 6 بهمن 1393 ساعت 09:52
جام جم سرا: زندگی آنلاین، بسیاری از مفاهیم دنیای امروز را تغییر داده است. مرگ نیز مفهومیست که با رشد فنآوری تغییر کرده و بشر را با چالشهای جدیدی روبرو ساخته است. به عنوان مثال، فراموش شدن در دنیای مجازی آنلاین اتفاق نمیافتد و اغلب مواقع مردگان همچنان از طرف دوستان خود لایک میخورند، کامنت و نظر دریافت میکنند و روز تولدشان یادآوری میشود.
دکتر مهدی بیاتی افزود: روی حساسیتهای هم انگشت نگذارید چون این کار باعث آسیب رسیدن به ارتباط هر دو میشود. لازم است ما همسر خود را همان گونه که هست بپذیریم. پذیرش همسر باعث ایجاد احساس همدلی و همزبانی میشود. باید باور کنیم که هر فرد چارچوبهای کاملا فردی دارد که نباید وارد آن شویم، اما برخی زوجین ازدواج را با تملک صددرصد طرف مقابل اشتباه میگیرند. تکرار رفتارهای نادرست موجب سردی رابطه زوجین میشود و حس همدلی میان آنان را از بین میبرد.
وی اضافه کرد: فقدان همدلی میان زوجین موجب پناه بردن آنان به شبکههایی مانند وایبر، واتسآپ و لاین میشود تا از این طریق نیازهای عاطفی خود را برآورده کنند. ورود به این شبکهها ممکن است با آسیبهایی همراه باشد، چرا که روز به روز از ارتباط مثبت زوجین با یکدیگر کاسته میشود.
این روانشناس با بیان اینکه هر فرد دارای چهار پنجره از نظر روانی و شخصیتی است، گفت: پنجره اول، بسیار سری است و شامل ارتباط انسانی با خدایش میشود. پنجره دوم، مرحله بسیار محرمانه است که فرد با یکی، دو نفر دیگر همدلی نزدیکی دارد. پنجره سوم، پنجره آشکار است که شامل رفتار فردی میشود و پنجره چهارم، مرحله رفتاری است و براساس آن فرد با دیگران ارتباط کاملا مشخصی برقرار میکند.
بیاتی با بیان اینکه انسان به سمت افرادی که حرفهای او را گوش میدهد و تحقیر و نقدش نمیکند، کشش پیدا میکند و این کار در برقراری ارتباط موثر و نزدیک مهم است افزود: متاسفانه برخی مردان اجازه صحبت به همسرانشان نمیدهند و با تحقیرش، او را به کنج عزلت میرانند. زن به علت برآورده نشدن نیازهای عاطفی و روانی خود ممکن است به فضاهای مجازی گرایش پیدا کند و دچار آسیب شود. (ایسنا)
چندی پیش محمود گلزاری، معاون ساماندهی امور جوانان در وزارت ورزش از فعالیت ۳۰۰ سایت غیراخلاقی و غیرقانونی همسریابی در کشور ابراز نگرانی کرده بود. به گفته گلزاری تاکنون امکان توقف کامل فعالیت این سایتها ممکن نشده است.
معاون ساماندهی امور جوانان در وزارت ورزش اما از راهاندازی سایت همسریابی قانونی خبر داده و گفته بود که ویژگی آن این است که به جای جوانان، معرفهای آنها ویژگی و مشخصات جوانان را در آن ثبت میکنند و البته تعدادی روانشناس و مشاور ازدواج نیز با این سایت همکاری دارند.
آمار نگرانکننده از وضعیت خانواده
بر اساس آمار سازمان ثبتاحوال کشور، دیماه سال گذشته 49 هزار ازدواج ثبت شده، این در حالی است که در همین ماه نزدیک به 16 هزار طلاق نیز اتفاق افتاده است؛ در واقع هر روز حدود ۵۰۰ خانواده در کشور دچار فروپاشی میشود. البته این آمار مشتی از خروار است.
نکته تأسفبار دیگر در آمار سازمان ثبتاحوال کشور آن است که اکثر طلاقها مربوط به زوجهایی است که کمتر از یکسال با هم زندگی کردهاند و این مساله بیش از پیش باید مورد توجه کارشناسان حوزه اجتماعی قرار گیرد؛ چرا که جدایی و گسستن نهاد خانواده در کمتر از یک سال از سست بودن پایههای شکلگیری آن حکایت میکند و در این میان، میزان آشنایی طرفین از یکدیگر نقش مؤثری بازی میکند.
اگر چه عوامل متعددی در طلاق زوجها مؤثر است، اما درک درست از خانواده و شناخت کامل از گزینه مورد نظر برای ازدواج تا اندازه زیادی میتواند در کاهش آمار طلاق مؤثر باشد. این در حالی است که شناخت افراد مستلزم آن است که ویژگیهای فردی، اجتماعی، خانوادگی، فرهنگی و البته اقتصادی همسر آینده از سوی هر یک از طرفین ازدواج قابل ارزیابی باشد و این چیزی است که در سایتهای همسریابی کمتر میتوان به آن اعتماد کرد.
مسئولان کشور هم بارها تذکر داده و به همه کاربران اینترنتی توصیه کردهاند که در فضای مجازی به سایتهای همسریابی، دوستیابی و... که غیرمجاز و غیرقانونی هستند، اعتماد نکنند.
با وجود همه این هشدارها، اما هنوز تعداد قابل توجهی از افراد بویژه جوانان سراغ چنین سایتهایی میروند و در بعضی مواقع به اطلاعات آنها اعتماد میکنند. وقتی به یاد آوریم که حدود ۵۵ درصد جمعیت ایران را جوانان زیر ۳۰ سال تشکیل میدهند، این مساله بیشتر جای نگرانی دارد.
همسریابی یا سرگرمی؟
رضا م. بیست و هفت ساله همزمان در چند سایت همسریابی عضویت دارد. وقتی علت آن را از او جویا میشویم، جوابش خیلی ساده است: «ازدواج». با این حال او معتقد است که در این دوره نمیتوان به شکل سنتی ازدواج کرد و بهتر است هر کسی خودش همسرش را انتخاب کند؛ اما وقتی علت انتخاب این روش را برای همسریابی از او جویا میشویم به شغل تماموقتش اشاره میکند که امکان ارتباطات اجتماعی را از او گرفته و مجبور است شبها با جستجو در سایتهای همسریابی گزینه موردنظرش را پیدا کند.
رضا میگوید همه اطلاعات شخصیاش را مطابق با واقعیت در فرمهای ثبتنام سایتها وارد میکند و امیدوار است دیگران هم این کار را بکنند تا بتوان با اعتماد بیشتر دست به انتخاب زد. او البته هنوز نتوانسته گزینه مناسبش را پیدا کند.
اما رامین پسر بیست و پنج سالهای است که حضور در این سایتها را فقط برای سرگرمی و دوستیابی میداند و به گفته خودش اصلا به ازدواج فکر نمیکند. او میگوید: در این سایتها نیازی نیست اطلاعات صحیح وارد کنیم، بلکه میتوان آن چیزی را بنویسیم که ممکن است برای دخترهای زیادی جذابیت داشته باشد.
با این حال آمارها از این حکایت دارد که بخشی از ازدواجهای امروز نتیجه ارتباطات مجازی و آشنایی غیرحضوری بوده است و از این نظر نمیتوان گفت که همه کاربران اینترنتی در سایتهای همسریابی تنها برای سرگرمی و وقتگذرانی وارد آن میشوند. بهروز بیرشک، روانشناس و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران معتقد است: اشکال ازدواجهای مدرن در این است که در بسیاری از مواقع پسر و دختر از دید احساسی به مسأله نگاه میکنند و بدون داشتن آگاهی تن به این ازدواجها میدهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگی مشترک در زیر یک سقف، مشخص شده و بروز میکند.
کاربران سایتهای همسریابی چه کسانی هستند؟
اما شرایط زندگی امروز به گونهای است که شاید دیگر کمتر جوانی تن به ازدواجهای سنتی و انتخاب همسر از سوی خانواده بدهد و از این جهت ترجیح میدهد خودش همسر آیندهاش را انتخاب کند. یک مشاور خانواده معتقد است آشنایی قبل از ازدواج مهمترین معیار تشکیل یک زندگی موفق است. نسرین حاجیزاده اضافه میکند: صرف نظر از شیوه انتخاب همسر، جوانان باید مبنای خود برای آغاز زندگی مشترک را شناخت صحیح قرار دهند.
سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که چرا عدهای برای شناخت از همسر آینده، سراغ فضای مجازی و سایتهای همسریابی میروند که حاجیزاده در اینباره معتقد است: فارغ از جنس متقاضیان، بیشترین افرادی که از طریق همسریابی اینترنتی مبادرت به آغاز آشنایی میکنند شامل گروههایی هستند که محدودیتهایی دارند؛ حالا این محدودیتها ممکن است مربوط به مشکلات فردی، خانوادگی، ظاهری و فرهنگ حاکم بر محیط زندگی فرد باشد. این کارشناس مشاوره، با اشاره به نقاط ضعف این نوع از همسریابی میافزاید: «در فضای مجازی تضمینی وجود ندارد که اطلاعات ارائهشده از سوی کاربران تا چه حد صحت دارد، زیرا در بسیاری از موارد افراد ایدهآلهای خود را به طرف مقابل منعکس میکنند.»
مصطفی تبریزی، عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی البته تحلیل روانشناختی جالبی از افرادی ارائه میدهد که به دنبال ازدواج اینترنتی هستند. به اعتقاد این متخصص روانشناسی به طور کلی سه مرحله هویت ازدواج دیده میشود که یکی در سن پنج تا شش سالگی است. هویت دوم در سن دوازده تا چهارده سالگی اتفاق میافتد که یک هویت آرمانی و رؤیایی است و معمولا تا بیست سالگی ادامه دارد؛ اما هویت سوم پس از بیست و یک سالگی ایجاد میشود. در این مرحله فرد باید به پختگی رسیده و مراحل رشد را طی کرده باشد وگرنه ممکن است فردی پنجاه ساله باشد، اما هویت سوم در او رخ نداده باشد. به گفته تبریزی معمولا انگیزه افرادی که به دنبال ازدواج اینترنتی هستند، به این دلیل در آنها شکل میگیرد که در هویت دوم توقف کردهاند و چون در واقعیت چیزی را میبینند که مطابق میلشان نیست به این سمت گرایش پیدا میکنند.
چرا همسریابی اینترنتی؟
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سال 92 همسریابی اینترنتی در ایران را در قالب گزارشی آسیبشناسی کرده بود. این گزارش علاوه بر آسیبهای این شیوه همسریابی، به مزایای آن نیز اشاره میکند که واکاوی آن میتواند انگیزهها و گروههای متمایل به همسریابی اینترنتی را بیشتر آشکار سازد.
در این گزارش که در دفتر مطالعات فرهنگی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی تهیه شده بود، آمده است: مهمترین مزایای ازدواجهای اینترنتی به امکان ارتباط رودررو و بیواسطه مربوط میشود که به کاربران فرصت میدهد درباره علایق متقابلشان حرف بزنند بیآنکه با محدودیتی مواجه باشند. از دیگر مزایای این طریق صرفهجویی مالی و زمانی است. اگر کاربری بخواهد در دنیای واقعی با ده نفر در مورد ازدواج حرف بزند باید زمان و هزینه معتنابهی را صرف کند در حالی که در فضای مجازی در زمان کوتاه و با هزینهای ناچیز میتواند با همین تعداد افراد ملاقات مجازی داشته باشد.»
انگیزههای کاربران سایتهای همسریابی
اما یک استاد روانشناسی در گفتوگویی که با او داشتیم به دستهبندی انگیزههای افراد برای مراجعه به سایتهای همسریابی میپردازد. بهمن بهمنی میگوید بخشی از این افراد تنها با انگیزه کنجکاوی و گشتوگذار در اینترنت به این سایتها برخورد میکنند و شاید مدتی هم در آنها گشتوگذار داشته باشند که البته آسیبهای این سایتها متوجه آنها خواهد شد؛ اما گروه دیگری هم هستند که با انگیزه واقعی همسریابی وارد چنین سایتهایی میشوند. در واقع آنها واقعا قصد ازدواج دارند، اما به دلیل موقعیتهای جغرافیایی یا اقلیمی، امکان آشنایی با موقعیتهای جدید برایشان کمتر وجود دارد، به همین جهت سراغ این سایتها میروند، چرا که امکان آشنایی با موقعیتهای بیشتری را به آنها میدهد.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی معتقد است، یکی دیگر از گروههایی که به سمت سایتهای همسریابی گرایش دارند، کسانی هستند که در انزوا قرار دارند یا از مهارتهای اجتماعی پایین بهرهمند هستند به همین دلیل سراغ فضایی میروند که بتوانند ارتباط غیرمستقیم برقرار کنند، چرا که ارتباط رو در رو و مستقیم برای آنها یا امکانپذیر نبوده یا بسیار دشوار است.
بهمنی البته معتقد است یکی دیگر از گروههای کاربر در سایتهای همسریابی کسانی هستند که انگیزههای سالم ندارند و به قصد تجربه روابط متعدد و موقت سراغ سایتهای همسریابی میروند و البته برخی از این سایتها اساسا برای همین طراحی شده است.
به گفته این استاد دانشگاه، دسته آخر هم کسانی هستند که انگیزههای رشدی دارند و واقعا به دنبال فرصتهای انتخاب همسر میگردند و با وجود دسترسی به موقعیتهای مختلف برای آشنایی با افراد، اما میخواهند از امکانات اینترنت و فضای مجازی هم برای این مساله استفاده کنند.
بهمنی در مورد نسبت دختران و پسران کاربر در سایتهای همسریابی میگوید آمار پسران در این سایتها به شکل قابلتوجهی بیشتر بوده که البته در همه جای دنیا هم اینگونه است؛ چرا که پسرها معمولا بیباکتر هستند و بیشتر از حدود عرف خارج میشوند؛ هر چند در میان آن گروههایی که واقعا با قصد ازدواج سراغ سایتهای همسریابی میروند، نسبت دختران و پسران تقریبا نزدیک به هم است. (جام جم سرا)
در را بر او باز میکند و پسر وارد میشود. مادر خوشحال است که امروز میتواند ناهاری خوشمزه به فرزندش بدهد، اما برخلاف تصور او پسر آنقدرها هم در عالم ناهارخوردن نیست.
مدرسه او اجازه همراه داشتن موبایل را نمیدهد و برای همین او مثل هر روز به سمت گوشیاش هجوم میبرد و همچون گرسنهای قحطیزده که تازه به او غذا رسیده با حرص و ولع وارد عالم آن میشود و خود را سرگرم میکند.
پسر نوجوان هیچ خوش ندارد از یکی از برنامههای روز عقب بیفتد یا از اخبار جدید گروههایی که در آن عضو است، بیاطلاع باشد.
انرژی زیاد دوران نوجوانی بیش از آن است که در مدت زمانی کوتاه تخلیه شود و او همچنان به وقت احتیاج دارد.
دست آخر با صدای بلند مادر، گوشی به دست برای ناهارخوردن میرود. بوی غذای مطبوعش برای لحظهای لبخند به لبان او میآورد، اما دلیل نمیشود که گوشیاش را در حین ناهارخوردن کنار بگذارد.
مادر غذا را داخل بشقاب میکشد و جلوی او میگذارد. او هم قاشق قاشق میخورد، اما هنگامی که مشغول جویدن است، انگشتانش دوباره به سمت گوشی میرود و به فعالیتش
ادامه میدهد.
باید برای هر چیزی که چشمش را میگیرد کامنت بگذارد و تا آنجا که برایش مقدور است پست جدید قرار دهد.
حتی برای لحظهای نگاهش را به مادرش نمیاندازد تا ببیند چگونه با ناراحتی و ناامیدی به او چشم دوخته. پس از اتمام غذا بلافاصله بدون گفتن هیچ کلامی به سمت اتاقش میدود تا ادامه دهد.
مادر با نگاهی غمزده او را بدرقه میکند. به راستی چه بر سر این نسل آمده است؟
پای صحبت خیلیها که مینشینی، میگویند قدیم تربیت بچه راحتتر بود و الان این کار دشوار شده. بچههای این دوره زمانه حرف شنو نیستند، نمیشود آنها را کنترل کرد و همه آنها خود رای بار آمدهاند، اما واقعیت آن است که بچهها تغییر خاصی نکردهاند و رشد بسیار سریع تکنولوژی بین آنها و اختلاف بین نسلی در عصر ارتباطات بینشان فاصله انداخته است.
به راستی علت چیست و چه میشود کرد؟
متهم اصلی تنهایی
بشر موجودی اجتماعی است. او نمیتواند خود را داخل غار تنهایی زندانی کند و همه عمرش را در حصاری که به اجبار برای او تنیده شده به سر ببرد.
انسان هزار دوست که داشته باشد بازهم آشنایی با هزارویکمین برایش جالب است. هر کدام از گروههای مختلف اجتماعی برای فرد جذابیت خود را داراست.
خانواده، اقوام، همکلاسیهای دورههای مختلف تحصیلی، همکار، دوست، آشنا، در و همسایه، هر کدام به نحوی میتوانند برای فرد جذاب باشند.
شما اگر سالها یکی از دوستانتان را ندیده باشید و تصادفا او را در خیابان ببینید و دقایقی شیرین را با او بگذرانید، حس میکنید بخشی از گمگشته وجودتان را در او یافتهاید و این سالها کمبود او را داشتهاید.
حتی اگر به فردی از اقوام علاقه چندانی نداشته باشید باز هم دوست دارید گهگاه از احوالش باخبر شوید و بدانید به تازگی مشغول انجام چه کاری است.
حال پرسش اینجاست که چرا روال زندگی را به نحوی پیش بردهایم که سایه ظلمانی تنهایی بر سر همه ما گسترانده شده؟ بسیاری از خانوادهها تکفرزند دارند و کودک از داشتن خواهر یا برادر محروم است.
رفت و آمدهای فامیلی هم به حداقل رسیده و دیگرپسرعمو و دخترخاله مانند گذشته
معنایی ندارد.
این در حالی است که نیاز انسانی اجتماعی بودن در تمام ما همچنان حی و حاضر باقی مانده و همواره احتیاج خود را به ما اعلام کرده است.
پس در این شرایط تعجبی ندارد اگر پدیدهای به نام شبکه اجتماعی از راه برسد و دل همه بهخصوص نسل جدید را برباید و بخش عظیمی از زندگی نوجوانان را در برگیرد.
اگر پدر و مادرها برای فرزندان خود وضعیتی را فراهم میآوردند که در آن خبری از تنهایی نبود، هر فرزندی که خواهر و برادر داشت، روابط خوبی در خانواده حکمفرما بود و رفت و آمدها مانند دوران گذشته زیاد برگزار میشد، مطمئنا جذابیت دنیای مجازی به مراتب کمرنگتر از امروز بود.
هر والدی که میخواهد فرزندش را از این عالم دورتر کند باید فضایی دوستانهتر را در خانه پدید بیاورد و گشت و گذار و رفت و آمدها را نیز به اوج برساند تا بهراحتی عالم مجازی مغلوب عالم واقعی شود.
فقدان سرگرمیهای جذاب
مادری میگفت: ده سال پیش که تازه رایانه به خانه ما راه پیدا کرده بود، پسر من که آن زمان فقط هفت سال داشت از صبح تا شب پای بازیهای کامپیوتری مینشست و بدون پلک زدن فقط بازی میکرد.
آن زمان با این کار او مشکل داشتم و حریفش نمیشدم. حالا وضع بدتر شده. او از صبح تا شب موبایل به دست در این گروه و آن گروه سرک میکشد و کامنتهای آنچنانی میگذارد.
گاهی با شنیدن صدای قهقههاش متوجه میشوم اوضاع از چه قرار است و خیلی ناراحت میشوم.
وقتی از آن مادر پرسیدم برای تفریح و پرکردن اوقات فراغت او چه تمهیداتی دیده متوجه شدم او اصلا با تفریح پسرش موافق نیست و دلش میخواهد فرزندش فقط سرش را با کتاب و درس گرم کند و بس.
هنگامی که یک نوجوان تفریح مناسب و جذاب ندارد بهراحتی جذب دنیای مجازی میشود که میتواند ساعتهای مدید را با آن سر کند، بیآن که هزینه خاصی برایش داشته باشد.
در مقابل، نوجوانی که به کلاسهای ورزشی یا هنری میرود و از این کار هدف دارد، تمایل چندانی برای باطل کردن وقتش در دنیای وایبر و تلگرام نخواهد داشت.
فاصله تکنولوژیک دو نسل
هر ابزار جدید تکنولوژیک که به بازار ارائه میشود و ناگهان در میان مردم طرفدار مییابد، مجموعهای از ویژگیهای جالبی داشته که توانسته عده کثیری را به خود جذب کند.
حال بین انسانها و آن ابزار یک مانع وجود دارد و آن هم آشناشدن با آن ابزار است. به طور طبیعی، انسان تنبل است و تغییر و تحول را دوست ندارد.
رفتن در یک مسیر همیشگی و تکراری راحتتر است و بیشتر افراد ترجیح میدهند تا آیندهای نامعلوم به همان روال پیش بروند، اما هستند کسانی که این سد را میشکنند و به سرعت یاد میگیرند و خود را متحول میکنند.
نوجوانان و جوانان این روال را دوست دارند، اما هر چه فرد به سمت میانسالی پیش میرود تنبلی بیشتر در وجود او رخنه میکند و همواره ترجیح میدهد به همان روال معمول عمل کند. همین، عامل فاصله افتادن بین این دو نسل شده است.
نوجوانان به سرعت با دنیای تکنولوژیک روز آشنا میشوند درحالی که نسل قبلی هنوز در خم یک کوچه است.
نوجوانان به افراد به تاریخ پیوسته علاقهای ندارند و به دنبال انسانهای پرانرژی و به روزرسانی شدهاند.
والدین باید خود را همگام با دوران مدرن پیش ببرند تا بتوانند نظارتی نسبی بر عملکردهای فرزند خود داشته باشند و همچنان در مقام یک قهرمان برای او باقی بمانند.
هدفمندی
بسیاری از والدین و استادان اصرار دارند به شاگردان بیاموزند وقتشان را در دنیای مجازی هدر ندهند، اما در مقابل این سوال بچهها را نمیشنوند که میگویند: وقتمان را در دنیای جذاب وایبر و تلگرام نگذرانیم، کجا بگذرانیم؟ در اینجا خوش میگذرانیم، اما خارج از این عالم شاد نیستیم.
واقعیت آن است که بچهها مفهوم چندانی از استفاده بهینه از وقت یاد نگرفتهاند و انگیزه آنچنانی برای ترک سرگرمی و بهره بردن از زمان ندارند.
بر بزرگترها واجب است که در فرزندان خود انگیزه به وجود بیاورند و آنها را یکپارچه شور و اشتیاق کنند.
خود شما هنگامی که به مطالعه کتابهای انگیزهبخش میپردازید شور و اشتیاق مضاعفی برای تلاش و موفقیت در خود مییابید. فرزندتان هم به همین انگیزهها احتیاج دارد.
او را تشویق به انجام کارهای فوقالعاده کنید، نقاط قوتش را به او خاطرنشان کنید، کمکش کنید تا مسیر زندگیاش را پیداکند و با برنامهریزی درست در جهت رسیدن به اهدافش گام بردارد.
نوجوانی که راهش را پیدا کند و به دنبال علائق زندگیاش باشد وقت کمتری را در دنیای مجازی هدر خواهد داد.
و در پایان به خاطر داشته باشید که اگر شما به عنوان پدر و مادر در دنیای واقعی درست عمل کنید، هرگز دنیای مجازی برنده نخواهد شد.
در خانوادهای که کانون گرم مهر و محبت است، فرزندان چندان غرق دنیای وایبر و تلگرام نمیشوند و وقت زیادی را با دوستانی که هرگز در جایی غیر از صفحه گوشیشان ندیدهاند هدر نمیدهند.
نهایت تلاشتان را برای شاداب شدن فضای خانه انجام دهید و با فرزندان خود بیش از پیش دوست باشید.
رفت و آمدهای فامیلی را افزایش دهید و گاهی به تفرج و تماشا در دل طبیعت بپردازید. جاذبههای دنیای واقعی بهمراتب فراوانتر از عالم مجازیاند، اما اشکال کار آنجاست که ما کمتر از آن بهره میبریم، در حالی که سایبریها نهایت داشتههای خود را عرضه میکنند.
از همین لحظه تصمیم بگیرید که دنیایی شاد و جذاب برای فرزندتان احیا کنید تا به زودی گوشی موبایل او مغلوب شود و شما برنده میدان باشید.
مونا سعادت
ضمیمه چاردیواری