جام جم سرا: به شما تبریک می گویم که همسر مسئولیت پذیری دارید، اما زندگی کردن در کنار مردی فداکار مسئولیت های شما را نیز افزایش می دهد. همسرتان مردی است علاقه مند به زندگی، دوست دارد بهترین مردی که می تواند باشد. مجذوب زندگی است و از روی عشق به همسر و فرزندانش تلاش می کند. برای یک زندگی موفق لازم است همسران هر یک نیازهای یکدیگر را بشناسند و برطرف کنند، به جای این که تنها نیاز خویش را مهم بشمارند. این امر به برقراری حمایت عاطفی، تداوم عشق و دوست داشتن و کاهش ناسازگاری در زندگی زناشویی کمک فراوانی می کند. با این توضیح، توصیه من به شما که نگران همسرتان هستید، این است:
۱ - آن چه را که انتظار دارید، خود انجام دهید
تغییر دادن همسرمان میسر نخواهد بود جز از طریق ایجاد تغییر در خودمان. همسران آینه یکدیگر هستند، عکس العمل در یکی زاییده عمل دیگری است، لذا توجه کردن به سر و وضع و آراستگی خودتان، نظر خواستن از همسرتان درباره این تغییر و تقویت روابط عاطفی، می تواند بسیار کمک کننده باشد.
۲ - به او کمک کنید در کنار دوست داشتن همسر و فرزندانش خود را بیشتر دوست بدارد
این کار از طریق تحسین کردن، بیان نقاط قوت او، کمک در افزایش اعتماد به نفس در او و تشکر و قدردانی از او میسر می شود. از همسرتان برای آن چه به زندگی می آورد، از امکانات گرفته تا عشق و دوستی، امنیت و اعتماد و آرامش خاطر تشکر کنید. به فرزندانتان نیز همین امر را بیاموزید.
همسرتان از این که شما او را دوست دارید اطمینان دارد و ممکن است به همین دلیل به توجه بیشتر به ظاهر خود نیازی نبیند؛ لذا همان طور که در عمل دوست داشتن خود را به او ثابت کرده اید، لازم است در عمل هم به او نشان دهید که دوست دارید آراسته تر باشد. به عنوان مثال برایش لباس های جدید بخرید، از شب قبل لباس هایش را برای صبح فردا آماده بگذارید، آن گاه که بر تن کرد از لباس جدیدش تعریف کنید و به این شکل آراستگی او را مورد تشویق قرار دهید. با خرید لباس برای شوهرتان او متوجه می شود که خودش هم سهمی از درآمد خانواده دارد و لازم است به خودش هم توجه کند. در نهایت در صورت نیاز، توصیه می شود از مشاوره روان شناختی برای به دست آوردن مهارت های لازم در این زمینه بهره ببرید.(پریسا غفوریان - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: هنگامی که احساسات منفی بر روابط زوج حاکم میشود و اعتماد، علاقه و درک همدلانه که پایههای اساسی زندگی مشترک است از دست میرود، گفتوگوی آنها به سمت مشاجره میرود و جنگ و نزاع شروع میشود، دو طرف یکدیگر را سرزنش و با لحن کلام انتقادی شرایطی ایجاد میکنند تا طرف مقابل به خاطر رفتارش، احساس گناه کند و رنجیده خاطر شود. به نظر میرسد اعتماد در زندگی مشترک شما از بین رفته و برخی از حریمهای زندگی شکسته شده است. اما اینکه شما به همسرتان علاقهمند هستید، بسیار ارزشمند است و به شما چند پیشنهاد دارم.
گذشته را بررسی کنید
در خلوت خودتان با دقت به مرور گذشته زندگی مشترک، چگونگی ارتباط با همسرتان و آنچه بعد از ازدواج بین شما گذشته است، بپردازید و عواملی را که باعث بیاعتمادی همسرتان شده است بررسی کنید و برای برطرف کردن و رفع سوء تفاهمات تلاش کنید. همچنین فراموش نکنید در تخریب هر ارتباطی، هر ۲ نفر سهیم میباشند.
سعی کنید با یادگیری مهارتهای ارتباطی همراه با گشاده رویی، همدلی، حمایتگری، مثبت گرایی، درک شدن و درک کردن در زمان مناسب به گفتوگو با همسرتان بپردازید و همراه با صداقت، صراحت، احترام متقابل و گوش دادن به صورت کلامی و غیر کلامی به حرفها و احساسات همسرتان توجه کنید. همسرتان را درک کنید، علاقه خود را به او نشان دهید و از قضاوت کردن، نصیحت کردن، انتقاد کردن، دستور دادن، تحقیر و سرزنش بپرهیزید و با همسرتان از احساسات خود با جملاتی که با «من» شروع شود، گفتوگو کنید.
به همسرتان نامه بنویسید
اگر با رعایت موارد گفته شده باز هم موفق به گفتوگوی موثر با همسرتان نشدید، میتوانید به همسرتان نامهای بنویسید و احساسات خود را به او آزادانه ابراز کنید بدون آنکه دغدغه ناراحت کردن او را داشته باشید. با این کار از شدت احساسات منفی کم میشود و احساسات مثبت شما بیشتر خود را نشان میدهد. سعی کنید در این نامه از هر یک از احساسات خشم، اندوه، هراس، تأسف و محبت خود چند جملهای بنویسید.
همچنین ممکن است که رفتار همسرتان ناشی از اعتماد به نفس پایین، خود کم بینی و بیاعتمادی به زندگی باشد. بنابراین از همسرتان دعوت کنید برای رفع مشکلات شخصی و بهبود روابط به یک روان درمانگر یا مشاور خانواده مراجعه کنید. (منیژه مسگری - کارشناس و مشاور خانواده/خراسان)
جام جم سرا: با توجه به زمانی که از ازدواج شما گذشته است، انتظار میرود با روحیات همسرتان و آنچه میتواند به زندگیتان رنگ و بویی تازه بدهد، آشنایی داشته باشید. به علاوه به نظر میرسد درماندگی که به آن اشاره کردید، بیشتر از آنچه فکر میکنید به شما غلبه کرده است.
از طرفی نیز شاید فراموش کردهاید که شما یک زن هستید با پیچیدگیها و ظرافتهایی دوستداشتنی و میتوانید همچنان راههایی را بیابید تا برای همسرتان دوست داشتنی و شگفتانگیز باشید.
جایگاهتان را بازسازی کنید
معمولا نباید انتظار داشته باشید که شور و هیجان سالهای اولیه ازدواجتان را بعد از هشت سال دوباره ایجاد کنید، چرا که زوایای دیگری از شخصیت همسرتان در زندگی مشترکتان مطرح شده است و این تا حدودی زاویه دید شما را تغییر داده است. بنابراین توصیه میکنم در وهله اول در آنچه در درونتان میگذرد تجدید نظر و جایگاه خود را در ذهنتان بازسازی کنید. شما هنوز هم شریک زندگی همسرتان هستید و شوهرتان به عنوان همسر خود به شما مینگرد.
از لاک انزوا و افسردگی بیرون بیایید
به همان اندازه از شوهرتان توجه میگیرید که خواهان آن باشید. بدین منظور، بهتر است تکانی به خود بدهید و از لاک انزوا و افسردگی بیرون بیایید.
همه ما نیاز داریم پس از داشتن روزی سخت و خسته کننده در محیطی آرامش بخش و شاد باقیمانده روز را سپری کنیم. به فکر کارهای خلاقانه باشید تا همسرتان را شگفت زده کنید و خودتان هم از وضعیت فعلیتان رهایی یابید. فراموش نکنید که احساسهای منفی مانند ناامید بودن به آینده و شکهای بیمورد از همسر، احساس خوشبختی را از شما میگیرد.
از همسرتان بازجویی نکنید
درباره قسمتی از پیامکتان که به ارتباط همسرتان با خانم دیگری اشاره کردید، بهتر است شرایط را برای گفتوگوی جدی و صمیمی مهیا کنید و با لحنی که رنگ و بویی از بازجویی نداشته باشد، موضوع را برای همسرتان بازگو کنید. باید احساستان را با همسرتان در میان بگذارید و خشمتان را از راهی مناسب بیان کنید. هرچند که به گفته خودتان، شما فقط احساس میکنید که او رابطه تلفنی دارد و ممکن است این احساستان درست نباشد.
مشکلتان را پیچیده و مرموز نکنید
خیلی اوقات سکوت و خیال بافی در مورد آنچه درباره همسرتان اتفاق میافتد، باعث میشود موضوع آن چنان پیچیده و مرموز به نظر برسد که شما را به نتایجی نامعقول و نهایتا تصمیماتی شتاب زده برساند. بنابراین شما میتوانید این امر را به موضوعی قابل بحث و پیگیری تبدیل کنید تا پیچیده و غیر قابل حل نشود البته با شیوهای که به دعوا و کشمکش منجر نشود و احترام هر دو نفرتان حفظ شود. (سیمین قربانی - کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)