جام جم سرا به نقل از ایسنا: روز جمعه 26 مهرماه پارسال اگرچه روز بزرگی عید قربان بود، اما دلگیر بود مثل همه آدینههای دیگر. ساعت 16 و 15دقیقه کودکان روستا فراغ از هیاهیوی روزگار در میدان اصلی ده مشغول بازی هستند، بهنوش، آلا، متین، خبات، سینا و زانا منتظر رسیدن توپ بازی از طرف گشین هستند. توپ زیر پای گشین رفت به سمت بهنوش، همه دنبال آن دویدند، آن اتفاقی که نباید بیفتد، افتاد... صدای انفجار مین بیرحم، روستا را لرزاند و گویی آسمان آن روز از این حادثه فریاد کشید.
مچ و کف پای راست گشین و چشم راست آلا مجروح شد و هر کدام از کودکان دیگر نیز ترکشهایی به بدنشان وارد آمد که آنها را روانه بیمارستان کرد.
گشین و آلا مورد عمل جراحی قرار گرفتند، علیرغم همه تلاشها، کف پای راست گشین و چشم راست آلا مانند قبلش نشد.
امروز یکسال و یک ماه از رخداد آن حادثه میگذرد، این روزها دیگر کودکان نشکاشی از بازیکردن واهمه دارند. آرام روی زمین راه برو، مبادا...
«نشکاش» روستایی در 20 کیلومتری مریوان است که حدود 35 خانوار در آن زندگی میکنند.
براساس شواهد و قراین موجود درگذشته در این روستا پایگاهی نظامی وجود داشته که این مین به جای مانده از آن دوران بوده و با گذشت سالها به دلیل بارش باران جابجا شده و به داخل روستا ورود پیدا کرده است.
برای پیگیری آخرین وضعیت این کودکان پای صبحت خانوادههای آنان و خودشان نشستم... گشین هفته پیش مورد عمل جراحی قرار گرفت.
رابعه رخشبهار مادر گشین درباره آخرین وضعیت جسمانی دخترش گفت: گشین هفته پیش در تهران دوباره پای راستش مورد عمل جراحی قرار گرفت و در حال حاضر آتلبندی شده و 45 روز دیگر آتل را باید باز کنیم.
وی افزود: گشین 11 سال سن دارد و امسال کلاس پنجم ابتدایی است اما فقط دو هفته به مدرسه رفته و در حال حاضر هم به دلیل آتلبندی پایش امکان رفتن به مدرسه را ندارد.
رخشبهار عنوان کرد: علیرغم اینکه چندین بار به مدرسه مراجعه کردهام، اما اولیای مدرسه قبول نکردند که حداقل روزی یک ساعت معلمی را برای تدریس به دخترم در اختیارمان قرار دهند و کسی را هم در خانه نداریم که درسهای عقب مانده را برای دخترم توضیح دهد.
وی با اشاره به اینکه در حال حاضر دخترم از تحصیل بازمانده است، تصریحکرد: آرزوی این روزهای او این است که مانند دیگر دانشآموزان درس بخواند، اما در این میان معلمی وجود ندارد که به او کمک کند.
از مادر گشین میپرسم تا حالا کمک مالی از جانب ارگانهای دولتی برای پیگیری کارهای درمانی گشین به شما تعلق گرفته است، در جواب میگوید: تاکنون خیر، اما بناست از این به بعد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کردستان هزینههای درمانی این کودکان را تقبل کند.
وی میگوید: از پارسال دخترم دیگر سراغ بازی نرفته و هر وقت از محل آن حادثه گذر میکنیم من را وادار میکند که او را بغل کنم و از کوچه پشتی عبور کنیم.
با خود گشین صحبت میکنم، هیجان خاصی در صحبتهایش وجود دارد و باور نمیکنی که او در حال حاضر با درد پای عمل کردهاش کلنجار میرود.
معصومیت در چهرهاش و صداقت کودکانه در صحبتهایش موج میزند، از روز حادثه برایم میگوید و اینکه توپ زیر پای او بود و آن را به بهنوش پاس داده که در نهایت مین منفجر شد.
از آرزوی این روزهای او میپرسم، با همان صدای کودکانه و لطیفش پاسخ میدهد، دوست دارم مثل دیگر کودکان روستا به مدرسه بروم، درس بخوانم، اما حالا از تحصیل باز ماندهام و کسی نیست درسهای عقب ماندهام را برایم توضیح دهد.
همچنین با پدرآلا دیگر قربانی مین روستای نشکاش صحبت میکنم، وی میگوید: چشم راست آلا به طور کلی فاقد دید است، پارسال مورد عمل جراحی قرار گرفته و بعد از سن 18 سالگی نیز یک بار دیگر مورد عمل جراحی قرار میگیرد.
وی افزود: خود ما ساکن روستای زوریان مریوان هستیم و پارسال برای عید دیدنی به منزل اقواممان در روستای نشکاش رفته بودیم که این اتفاق برای آلا افتاد.
"آلا" هفت سال دارد و امسال در کلاس اول دبستان مشغول به تحصیل است.
فلاحی فرماندار مریوان ، در رابطه با این مسئله اظهارکرد: روستای نشکاش در گذشته مین روبی شده، پایگاهی نظامی درگذشته در این روستا مستقر بوده که اطراف آن مینگذاری شده، به دلیل گذشت زمان و بارش نزولات جوی این مین جابجا شده و به داخل روستا ورود پیدا کرده که در نهایت پارسال متاسفانه کودکان این روستا در دام آن افتادند.
وی تعداد کودکان آسیبدیده را هفت نفر اعلام کرد و افزود: پس از مجروحیت وارد آمده، آنها در بیمارستان بستری شدند و از خدمات رایگان درمانی بهرهمند شدند.
«نشکاش» روستایی در 20 کیلومتری مریوان است که حدود 35 خانوار در آن زندگی میکنند. |
فلاحی عنوان کرد: پرونده این کودکان در کمیسیون ماده دو و شورای تامین استان مطرح و تایید شد و برای تعیین درصد جانبازی به کمیسیون پزشکی مستقر در بنیاد شهید و امور ایثارگران ارجاع داده شدند.
وی ادامه داد: دو نفر از این کودکان به نامهای "گشین" و "آلا" که بیشتر از دیگران مجروح شده بودند، 30 و 40 درصد جانبازی برای آنها تعیین شد و مابقی نیز که مجروحیت سطحی داشتند تحت درمان قرار گرفتند.
فرماندار مریوان خاطرنشان کرد: همه مناطق مسکونی مریوان از وجود مین پاکسازی شدهاند اما در مناطق مرزی هنوز مکانهای آلوده به مین وجود دارد که امسال تاکنون دو مورد انفجار مین در مناطق مرزی مریوان اتفاق افتاده که خوشخبتانه تلفات جانی در برنداشته است.
وی یادآور شد: یگان مینروب نیز در استان کردستان مستقر است و در مناطق مرزی مشغول فعالیت هستند.
همچنین عبدالله پیرخضرانیان مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان مریوان نیز دراین باره گفت: پرونده این هفت کودک آسیبدیده مریوانی در این اداره موجود است و برای گشین کریمی 30 درصد، آلا روبینا 40 درصد و دیگر کودکان آسیبدیده روستای نشکاش پنج درصد جانبازی تعیین شده است.
وی عنوان کرد: این کودکان از خدمات رایگان درمانی و هزینه پوشش تحصیلی بهرهمند خواهند شد، اما دو کودکی که درصد جانبازی آنها از 25 درصد بالاتر است بعد از 18 سالگی مشمول حقوق و مزایای بنیاد شهید و امور ایثارگران میشوند.
وجود مین در مناطق مرزی کردستان براساس بررسیهای به عمل آمده، مناطق مسکونی استان کردستان از وجود مین پاکسازی شده است، اما مناطق مرزی هنوز به طور کامل پاکسازی نشدهاند و میطلبد که اهتمام ویژهی نسبت به این مسئله صورت گیرد تا دوباره شاهد چنین مسائل ناگواری نباشیم. (ویدا باغبانی)
این اصطلاح در میان ما ایرانیها مانند نقل سر سبد ذهنها بکرات در کوچه و بازار شهر شنیده شده که «غم مخور، گذشت زمان همه چیز را فراموش میکند» و دوباره ایام به کامت شیرین میشود. من هم افکارم مشغلول به این ضرب المثل بود و در ذهن مرور میکردم که این شکرستان سخن نه تنها در سطح کشور بلکه در استان کردستان و شهر مریوان نیز برای خود جایگاهی دارد و هستند افرادی که در گذر گرفتاریها و ناملایمات، روزگارشان به مانند مسکنی از جنس داروی شفا دهنده حداقل برای مدت کوتاهی غصهها را از یاد میبرند.
ناخود آگاه فکر «ماهان» پسر بچه ۸ ساله شهرم، ذهنم را برای اندکی درگیر کرد که آیا واقعا این ضربالمثل در مورد ماهان نیز مصداق دارد و گذر زمان به او میآموزد که انسانهای اطرافش نه تنها او را بلکه ماهانهای دیگری را که به دلایل مختلف در گوشه بیمارستانها به سر میبرند به کاخ فراموشی میسپارد. مگر نه اینکه حکایت ماهان و معلم فداکارش، روزها و ماهها خوراک سایتهای خبری، رسانههای گروهی، نشریات محلی و حتی خبرگزاریهای بزرگ دنیا بود و اهل قلم و اصحاب رسانه برای این حرکت ایثارگرانه «محمد علی محمدیان» معلم ماهان، دستها و سرها میشکستند و از مسافت طولانی و کیلومترها راه در جادههای پرپیچ و خم مریوان طی طریقت میکردند تا این اتفاق مبارک را خبری کنند.
داستان ماهان به همه ما میآموزد گاهی در زندگیمان با یک اتفاق کوچک میتوانیم موجب خوشحالی افرادی شویم که تنها امیدشان به وجود ما و اطرافیان ما است. در هوای برفی و سرد بهمن ماه در شهرک صنعتی مریوان به سراغ پدر ماهان رفتم، راستش زیاد از وجود من به عنوان خبرنگار در مغازه مکانیکیاش راضی نبود، دلیلش را از او پرسیدم؛ گفت: ماهان فقط برای وجود بعضی از رسانهها و سایتهای خبری یک خوراک و سوژه بود که میخواستند مخاطب بیشتری جذب کنند.
او را متقاعد کردم که اجازه بدهد با ماهان از نزدیک حرف بزنم، آخرش راضی شد ماهان را برای لحظهای ببینم، ماهان به مغازه پدرش آمد و با همان چهره مظلومانهاش با من دست داد و اجازه داد از او فقط یک عکس بگیرم.
ماهان از من خواست زیاد سوال نکنم چون به او گفتهاند حق ندارد جواب سوالها را بدهد. از او حالش را پرسیدم، نگاه کودکانهاش چیزهای زیادی برای گفتن داشت ولی انگار در کنار پدرش احساس راحتی نمیکرد.
سردی هوا او را اذیت میکرد کلاهش را سخت با دو دست گرفته بود انگار دیگر نمیخواست لنز دوربینها سر و موی از بین رفتهاش را به تصویر بکشند، اصرار زیادی داشت که به خانه برگردد، از او پرسیدم میخواهی در آینده چکاره شوی؟
جواب داد: پلیس
سوال کردم چرا پلیس؟
جواب داد: میخواهم دزدها را بگیرم.
ماهان در سرمای سوزناک هوا با لبخندی کودکانه و البته از جنس هزار تا حرف نگفته به خانه پدر بازگشت. اما معلم ماهان با اشاره به اینکه وضعیت روحی روانی دانش آموزش بسیار خوب است و بیماریش را به کلی فراموش کرده است خواستار عمل به وعدههای مسوولان در جهت مداوای ماهان شد.
«علی محمدیان» با اشاره به اینکه یکسال از رسانهای شدن موضوع ماهان میگذرد، افزود: با وجود قول مساعد نهاد ریاست جمهوری و وزرای آموزش و پرورش و بهداشت تاکنون برای ماهان اقدامی موثر انجام نشده است.
او نام بیماری ماهان را به گفته پزشکان «آلوپسی آره آتا» ذکر کرد و گفت: داروهایی که به ماهان دادهاند هیچ تاثیری در رشد موی سر و صورت وی نداشته و میتوان گفت کاملا بیتاثیر بوده است.
محمدیان با اشاره به اینکه والدین ماهان وی را بارها برای پیگیری درمان به تهران بردند، افزود: برخی از داروها و قطرههای قبلی را برای ماهان تجویز میکردند که تاثیری در بهبودی وی نداشت و باتوجه به اینکه داروها هیچ تاثیری نداشت اما بازهم پزشکان همان داروها را برای وی تجویز میکردند.
وی گفت: قیمت این داروها در بازار ارزان و قطرهای در حدود پنج هزار تومان قیمت دارد و فکر نکنم با چنین داروهایی موهای سر ماهان رشد کند.
محمدی با اشاره به اینکه مدتی پوست سر ماهان زبر شده بود و احساس میکردیم مو در حال رویش است، گفت: متاسفانه هیچ اثری از رشد مو در ماهان دیده نمیشود و او نیز با این وضعیت کنار آمده است.
معلم ماهان با یادآوری قول مسوولان کشور گفت: انتظار داریم ماهان را یکبار دیگر به صورت جدی معاینه کنند و اگر معالجه نمیشود اعلام نمایند تا انتظار بیهوده نکشیم.
ماهان رحیمی دانش آموز ۹ ساله کلاس سوم دبستان شیخ شلتوت مریوان در هفت سالگی موهای سر و ابرویش شروع به ریختن کرد و معلمش برای همدردی با او موهای سرش را تراشید. آذر ماه سال گذشته با رسانهای شدن این موضوع، ماهان برای معالجه به تهران اعزام شد و پزشکان اعلام کردند ماهان سرطان ندارد بلکه به بیماری «آلوپسی آره آتا» مبتلا است که نوعی بیماری پوستی است و در نتیجه از دست دادن مو در روی پوست سر و در نقاط دیگر بدن حاصل میشود. این بیماری معمولاˈ به صورت لکههای گرد، صاف، کوچک یا بزرگ روی پوست سر ایجاد و تا جائیکه تمام موی سر (آلوپسی total) یا کل موهای بدن (آلوپسی universal) ریزش پیدا کند، میتواند پیشروی کند. این بیماری بطور کلی حدود دو درصد از کل جمعیت جهان که بیشتر از پنج میلیون نفر آنها در ایالات متحده هستند را در بر میگیرد.
معمولا این بیماری پوستی غیر قابل پیش بینی و دورهای است و در هر زمان ممکن است مو مجدد شروع به رشد یا ریزش کند و دوره این بیماری در هر فردی متفاوت است. شایعترین نوع این بیماری ناشی از اختلالات خود ایمنی (سیستم دفاعی بدن) بوده و ریزش در آن بصورت سکهای در اندازههای مختلف میباشد که بیماری ماهان از این نوع است.
زمستان دیگری آمد ولی موهای سر ماهان هنوز هیچ رشدی نداشتهاند و چه تلخ است این حکایت تکراری آمدن زمستان در فکر ماهان. (بهرام غلامی/خبرگزاری ایرنا)
477