فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
در قرآن آیات بسیاری درباره ی اخلاق فردی، اجتماعی، خانوادگی و همچنین آداب زندگی رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) وجوددارد که ما در این بخش به یاری خداوند متعال به بررسی تعدادی از این آیات می پردازیم.
خداوند متعال در آیات قرآن کریم گاهی به طور صریح و زمانی به گونه ضمنی به مقامات پیامبرخاتم صلی الله علیه و آله اشاره فرموده است که در این بخش به برخی از این آیات اشاره می کنیم.
قرآن کریم درباره مقام خاتمیت می فرماید: «ما کانَ مُحمَّدٌ أَبا أَحَدٌ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسولُ اْللّهُ وَ خاتَمِ اْلْنَبیّینْ»
مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبی در قوس صعود است؛ خاتم یعنی«مهر» که در پایان نوشته ها قرار می گیرد. خداوند سبحان با فرستادن پیامبران، برای جامعه های بشری پیام می فرستد و پس از پایان گفتار و کلماتش، سلسله نبوتشان را با فرستادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ختم، و صحیفه رسالت آنان را با وجود مبارک خاتم المرسلین مهر کرده است؛ پس هرگز جا برای نبوت و رسالت دیگری نیست.
در قرآن کریم آیاتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را اسوه و الگوی جهانیان معرفی می کند و می فرماید: « لقد کان فی رسول الله اسوة حسنة»
از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله جز از وحی تبعیت نمی کند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.
خداوند، پیامبر خود را به عظمت اخلاقی داشتن می ستاید: «وَ اُنَّکَ لَعلَی خُلِقٍ عَظیمٍ»
«ای پیامبر! تو واجد همه ملکات نفسانی در حد أعلی هستی.»
خداوند برای خود رحمتی عامه و رحمتی خاصه قایل است و این دو خصوصیت را برای قرآن و پیامبر نیز بیان داشته است؛ از طرفی می فرماید: من رحمت عامه ای دارم: «رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَی ءْ» یعنی هر چه مصداق شیء است مشمول رحمت من است، و از طرف دیگر می فرماید: متقیان، از رحمت ویژه ام برخوردارند. «فَسَأَکْتَبَها الَّذینَ یَتَّقون» و در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: تو مظهر رحمت مطلق من هستی زیرا «وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمین» و نسبت به مومنان، رحمت خاص داری: «بِالْمُومِنینَ رَئُوفٌ رَحیمٌ»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که کلام و سکوتش مظهر کلام و سکوت خداست، هر چه می گوید وحی است: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهوی اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ یُوحی»
یعنی آنچه را که به عنوان سنت و سیرت و گفتار دینی از او می شنوید، وحی است.
از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله جز از وحی تبعیت نمی کند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.
از مقام های منیع رسالت، اطلاع بر غیب است. خدای سبحان می فرماید: «قُلِ اْعْمَلوُا فَسَیَرَیْ اللّهُ عَمَلُکُمْ وَ رَسوُلُهُ وَ الْمُوْمِنون: به مردم بگو هر کاری می کنید خدا، پیامبر و مومنان می بینند.»
در جای دیگر می فرماید:«عالِمُ الْغَیْبِ فَلایَظْهَرُ عَلی غِیْبِهِ اِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسولٍ: خداوند عالم غیب است و غیب را بر احدی آشکار نمی کند مگر بر رسولی که مرتضی باشد.»
یعنی دینش مرضی خدای سبحان باشد و رسول اکرم صلی الله علیه و آله به یقین مرتضای خدا و دین او به یقین خداپسندانه بود. از این آیه استفاده می شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله عالم غیب است.
خداوند سبحان به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:«ما برای این که تو را به مکتب لدی اللهی برسانیم و از ام الکتاب برخوردارت کنیم. ظرف دلت را باز کردیم تا گنجایش این علوم را داشته باشی.»
«اَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکْ * اَلَّذی اَنْقَضَ ظَهْرَک»
«آن بار توان فرسا را از دوش تو برداشتیم و سینه ات را گشودیم، مانعی از درون و فشاری از بیرون نداری، می توانی اسرار را بنگری و سختی ها را تحمل کنی.»
مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن قدر والاست که آفریدگار هستی و تمامی فرشتگان بر او درود می فرستند و خداوند به همه مومنان دستور می دهد که آنها هم بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود بفرستند: «اِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا اَیُّهاَ الَّذینَ آمَنوُا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّموُا تَسْلیماً»
«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید! بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.»
6 معیار مهم برای بهره مندی از رحمت خداوند!
عاملی برای جذب رحمت خداوند!
چگونه می توان لایق دریافت رحمت خدا شد؟
بندگان ویژه خدا اینگونه اند
جام جم سرا:
روز ۱۶ مهرماه سال گذشته پزشک جوانی به کلانتری ۱۳ شهید بهشتی ورامین مراجعه کرد و از گرفتار شدن در دام کلاهبردار تلفنی خبر داد.
این پزشک به مأموران گفت: چندی پیش مردی در تماس تلفنی به بیمارستان به تلفن اتاق من وصل شد و ادعا کرد یکی از مسئولان بلندپایه کشور است و قصد دارد چند بیمار را برای آزمایش های تخصصی در اختیارم قرار دهد.
بعد از چند بار تماس، به وی اعتماد کردم و شماره موبایلم را دراختیارش قرار دادم و قرار شد پیش از اینکه بیمارانش را برای آزمایش های خاص به بیمارستان بفرستد پول درمان آنها را به حسابم واریز کند.
به نقل از تابناک، او گفت: چون به مرد غریبه اعتمادکرده بودم ادعا کرد حساب بانکیاش ارزی است و باید برای انتقال پول از طریق کارت بهکارت پای دستگاه عابر بانک بروم و گزینه انگلیسی را انتخاب کنم.
وقتی پای دستگاه رفتم از طریق تلفن کارهایی را که مرد غریبه میگفت انجام دادم و بعد از پایان کار ادعا کرد تا دقایقی دیگر پول به حسابم واریز میشود اما وقتی موجودی حسابم را گرفتم متوجه خالی شدن حساب بانکیام و انتقال پولهایم به حساب دیگری شدم.
با ادعاهای این پزشک، بازپرس مسعودی از شعبه اول دادسرای ورامین دستور داد تیم ویژهای از مأموران اداره مبارزه با جعل و کلاهبرداری پلیس آگاهی شرق تهران برای دستگیری مرد کلاهبردار وارد عمل شوند.
کارآگاهان در گام نخست پیبردند طعمههای دیگری نیز از پرسنل و پزشکان بیمارستان به این شیوه و شگرد هدف مرد غریبه قرار گرفتهاند. آنها در گام بعدی حسابهای بانکی مرد غریبه که پولهای میلیونی به آن انتقال یافته بود را بررسی کردند و در این مرحله مشخص شد وی با جعل مدارک و شناسنامههای سرقتی اقدام به افتتاح حساب کرده و بعد از واریز پول به صورت حضوری به بانک مراجعه و اقدام به برداشت پولها کرده است.
مأموران با اطلاعات بهدستآمده، دوربینهای مدار بسته بانک را تحت بررسی قرار دادند و تصویر مرد فریبکار را شناسایی کردند.
بنابر این گزارش، در حالی که تجسسها برای دستگیری مرد کلاهبردار ادامه دارد بازپرس مسعودی با تقاضای انتشار عکس این شیاد خواست کسانی که اطلاعی از مخفیگاه وی دارند به اداره مبارزه با سرقت پلیس آگاهی شرق تهران و شعبه اول دادسرای ورامین مراجعه یا با شماره ۳۶۲۴۹۵۱۲ تماس بگیرند.
سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: طرح پزشک خانواده در حدود 60 درصد نقاط کشور شامل روستاها، شهرهای زیر 20 هزار نفر، مناطق عشایری و بخشی از شهرهای زیر 50 و 100 هزار نفر اجرا شده است.
به گزارش ایرنا، ایرج حریرچی چهارشنبه شب در حاشیه آیین معارفه رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: پیش بینی می شود این طرح مهم تا 2سال آینده در 40درصد باقی مانده از نقاط کشور اجرا شود.
او گفت: مجلس شورای اسلامی اقدام های مهم و ارزنده ای در حوزه بهداشت، درمان و سلامت انجام داده که از مهمترین آنها می توان به واگذاری تکالیفی به وزارت بهداشت مبنی بر تکمیل پرونده الکترونیک سلامت و اجرای نظام پزشک خانواده تا پایان سال دوم برنامه ششم توسعه کشور اشاره کرد.
قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: چنین اموری بیانگر حمایت همه جانبه دولتمردان و متولیان امر از حوزه بهداشت، درمان و سلامت کشور است.
حریرچی گفت: برنامه هایی مطابق با استاندارد جهانی در زمینه همراهی تیم پزشکی با مسئولان اجرایی کشور نیز در دستور کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفته است.
وی در ادامه گفت که تعداد تخت های بیمارستانی به ازای هر یکهزار نفر تا قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت یک و نیم مورد بود در حالی که این هم اینک به 1.7 تخت به ازای این میزان رسیده است.
تعداد تخت های موجود بیمارستانی در کشور افزون بر 28 هزار مورد است که به گفته سخنگوی وزارت بهداشت حدود 57 درصد آنها فرسوده و فاقد بهسازی هستند.
تعداد تخت های مورد نیاز در کشور افزون بر 100 هزار مورد اعلام شده است
حریرچی وضعیت شاخص های حوزه بهداشت و درمان کهگیلویه و بویراحمد را یادآور شد و گفت: برنامه های سلامت این استان در بسیاری شاخص ها از متوسط کشوری بهتر است.
او گفت: تمامی جمعیت افزون بر700 هزار نفری کهگیلویه و بویراحمد باید تا چند ماه آینده زیر پوشش خدمات بهداشتی و طرح مراقب سلامت قرار گیرند.
وی گفت: پزشکان و نیروهای تخصصی مورد نیاز در حوزه بهداشت، درمان و سلامت به زودی توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کهگیلویه و بویراحمد تامین و یا تکمیل می شود.
حریرچی افزود: سعی می شود که برخی طرح های بهداشتی و درمانی در حال اجرا در کهگیلویه و بویراحمد شامل بیمارستان 283 تختخوابی یاسوج، مرکز درمان ناباروری، آزمایشگاه مرکزی و مراکز تک نفره زایمان تا 6 ماه آینده تکمیل و یا افتتاح شوند تا وضعیت بهداشتی و درمانی این استان ارتقا یابد.
سخنگوی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: طرح پزشک خانواده در حدود 60 درصد نقاط کشور شامل روستاها، شهرهای زیر 20 هزار نفر، مناطق عشایری و بخشی از شهرهای زیر 50 و 100 هزار نفر اجرا شده است.
به گزارش ایرنا، ایرج حریرچی چهارشنبه شب در حاشیه آیین معارفه رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج گفت: پیش بینی می شود این طرح مهم تا 2سال آینده در 40درصد باقی مانده از نقاط کشور اجرا شود.
او گفت: مجلس شورای اسلامی اقدام های مهم و ارزنده ای در حوزه بهداشت، درمان و سلامت انجام داده که از مهمترین آنها می توان به واگذاری تکالیفی به وزارت بهداشت مبنی بر تکمیل پرونده الکترونیک سلامت و اجرای نظام پزشک خانواده تا پایان سال دوم برنامه ششم توسعه کشور اشاره کرد.
قائم مقام وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی افزود: چنین اموری بیانگر حمایت همه جانبه دولتمردان و متولیان امر از حوزه بهداشت، درمان و سلامت کشور است.
حریرچی گفت: برنامه هایی مطابق با استاندارد جهانی در زمینه همراهی تیم پزشکی با مسئولان اجرایی کشور نیز در دستور کار وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی قرار گرفته است.
وی در ادامه گفت که تعداد تخت های بیمارستانی به ازای هر یکهزار نفر تا قبل از اجرای طرح تحول نظام سلامت یک و نیم مورد بود در حالی که این هم اینک به 1.7 تخت به ازای این میزان رسیده است.
تعداد تخت های موجود بیمارستانی در کشور افزون بر 28 هزار مورد است که به گفته سخنگوی وزارت بهداشت حدود 57 درصد آنها فرسوده و فاقد بهسازی هستند.
تعداد تخت های مورد نیاز در کشور افزون بر 100 هزار مورد اعلام شده است
حریرچی وضعیت شاخص های حوزه بهداشت و درمان کهگیلویه و بویراحمد را یادآور شد و گفت: برنامه های سلامت این استان در بسیاری شاخص ها از متوسط کشوری بهتر است.
او گفت: تمامی جمعیت افزون بر700 هزار نفری کهگیلویه و بویراحمد باید تا چند ماه آینده زیر پوشش خدمات بهداشتی و طرح مراقب سلامت قرار گیرند.
وی گفت: پزشکان و نیروهای تخصصی مورد نیاز در حوزه بهداشت، درمان و سلامت به زودی توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کهگیلویه و بویراحمد تامین و یا تکمیل می شود.
حریرچی افزود: سعی می شود که برخی طرح های بهداشتی و درمانی در حال اجرا در کهگیلویه و بویراحمد شامل بیمارستان 283 تختخوابی یاسوج، مرکز درمان ناباروری، آزمایشگاه مرکزی و مراکز تک نفره زایمان تا 6 ماه آینده تکمیل و یا افتتاح شوند تا وضعیت بهداشتی و درمانی این استان ارتقا یابد.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
در قرآن آیات بسیاری درباره ی اخلاق فردی، اجتماعی، خانوادگی و همچنین آداب زندگی رسول اکرم (صلی الله و علیه وآله) وجوددارد که ما در این بخش به یاری خداوند متعال به بررسی تعدادی از این آیات می پردازیم.
خداوند متعال در آیات قرآن کریم گاهی به طور صریح و زمانی به گونه ضمنی به مقامات پیامبرخاتم صلی الله علیه و آله اشاره فرموده است که در این بخش به برخی از این آیات اشاره می کنیم.
قرآن کریم درباره مقام خاتمیت می فرماید: «ما کانَ مُحمَّدٌ أَبا أَحَدٌ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسولُ اْللّهُ وَ خاتَمِ اْلْنَبیّینْ»
مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبی در قوس صعود است؛ خاتم یعنی«مهر» که در پایان نوشته ها قرار می گیرد. خداوند سبحان با فرستادن پیامبران، برای جامعه های بشری پیام می فرستد و پس از پایان گفتار و کلماتش، سلسله نبوتشان را با فرستادن پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ختم، و صحیفه رسالت آنان را با وجود مبارک خاتم المرسلین مهر کرده است؛ پس هرگز جا برای نبوت و رسالت دیگری نیست.
در قرآن کریم آیاتی است که رسول خدا صلی الله علیه و آله را اسوه و الگوی جهانیان معرفی می کند و می فرماید: « لقد کان فی رسول الله اسوة حسنة»
از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله جز از وحی تبعیت نمی کند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.
خداوند، پیامبر خود را به عظمت اخلاقی داشتن می ستاید: «وَ اُنَّکَ لَعلَی خُلِقٍ عَظیمٍ»
«ای پیامبر! تو واجد همه ملکات نفسانی در حد أعلی هستی.»
خداوند برای خود رحمتی عامه و رحمتی خاصه قایل است و این دو خصوصیت را برای قرآن و پیامبر نیز بیان داشته است؛ از طرفی می فرماید: من رحمت عامه ای دارم: «رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَی ءْ» یعنی هر چه مصداق شیء است مشمول رحمت من است، و از طرف دیگر می فرماید: متقیان، از رحمت ویژه ام برخوردارند. «فَسَأَکْتَبَها الَّذینَ یَتَّقون» و در مورد پیامبر صلی الله علیه و آله می فرماید: تو مظهر رحمت مطلق من هستی زیرا «وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلاّ رَحْمَةً لِلْعالَمین» و نسبت به مومنان، رحمت خاص داری: «بِالْمُومِنینَ رَئُوفٌ رَحیمٌ»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که کلام و سکوتش مظهر کلام و سکوت خداست، هر چه می گوید وحی است: «وَ ما یَنْطِقُ عَنِ الْهوی اِنْ هُوَ اِلاّ وَحْیٌ یُوحی»
یعنی آنچه را که به عنوان سنت و سیرت و گفتار دینی از او می شنوید، وحی است.
از آیه سوره انعام و سایر آیاتی که می گوید: پیامبر صلی الله علیه و آله جز از وحی تبعیت نمی کند: «اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما یوحی اِلَیَّ» می توان به خوبی استظهار کرد که سیره رسول خدا چه در گفتار و رفتار و چه در املا هیچ گاه بدون اذن وحی نیست و در ابلاغ وحی نیز هرگز بخل نمی ورزد.
از مقام های منیع رسالت، اطلاع بر غیب است. خدای سبحان می فرماید: «قُلِ اْعْمَلوُا فَسَیَرَیْ اللّهُ عَمَلُکُمْ وَ رَسوُلُهُ وَ الْمُوْمِنون: به مردم بگو هر کاری می کنید خدا، پیامبر و مومنان می بینند.»
در جای دیگر می فرماید:«عالِمُ الْغَیْبِ فَلایَظْهَرُ عَلی غِیْبِهِ اِلاّ مَنِ ارْتَضی مِنْ رَسولٍ: خداوند عالم غیب است و غیب را بر احدی آشکار نمی کند مگر بر رسولی که مرتضی باشد.»
یعنی دینش مرضی خدای سبحان باشد و رسول اکرم صلی الله علیه و آله به یقین مرتضای خدا و دین او به یقین خداپسندانه بود. از این آیه استفاده می شود که رسول اکرم صلی الله علیه و آله عالم غیب است.
خداوند سبحان به رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید:«ما برای این که تو را به مکتب لدی اللهی برسانیم و از ام الکتاب برخوردارت کنیم. ظرف دلت را باز کردیم تا گنجایش این علوم را داشته باشی.»
«اَلَمْ نَشْرَحْ لَکَ صَدْرَکْ * اَلَّذی اَنْقَضَ ظَهْرَک»
«آن بار توان فرسا را از دوش تو برداشتیم و سینه ات را گشودیم، مانعی از درون و فشاری از بیرون نداری، می توانی اسرار را بنگری و سختی ها را تحمل کنی.»
مقام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آن قدر والاست که آفریدگار هستی و تمامی فرشتگان بر او درود می فرستند و خداوند به همه مومنان دستور می دهد که آنها هم بر پیامبر صلی الله علیه و آله درود بفرستند: «اِنَّ اللّهَ وَ مَلائِکَتَهُ یُصَلُّونَ عَلَی النَّبی یا اَیُّهاَ الَّذینَ آمَنوُا صَلُّوا عَلَیْهِ وَ سَلِّموُا تَسْلیماً»
«خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می فرستند، ای کسانی که ایمان آورده اید! بر او درود بفرستید و سلام گویید و تسلیم فرمانش باشید.»
6 معیار مهم برای بهره مندی از رحمت خداوند!
عاملی برای جذب رحمت خداوند!
چگونه می توان لایق دریافت رحمت خدا شد؟
بندگان ویژه خدا اینگونه اند
فرآوری: آمنه اسفندیاری ـ بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
اخلاص، معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقرّبان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید. چرا چنین نباشد، در حالی که خداوند متعال، بندگانش را به آن امر کرده، می فرماید: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص می ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید. (غافر (40)، آیه 14)
در سخنان پیشوایان معصوم، تعابیر گوناگونی، از قبیل بهترین عبادت، ثمره عبادت، غایت دین، عبادت مقرّبان الهی و مانند آن دربار فضیلت اخلاص آمده است. در اهمیت اخلاص همین بس که شرط قبولی عمل است و اگر در عملی موجود نباشد، بی هدف و بی نتیجه خواهد بود.
از این رو، علی علیه السلام فرمود: «من لم یصحب الإخلاص عمله لم یقبل» (شرح غررالحکم، ج 5، صفحه 418) عمل هر کس که با اخلاص همراه نباشد، قبول نمی شود.
اخلاص، معیار ارزش عبادت، مقامی از مقامات مقرّبان الهی و هدف دین است. هر کس آن را یافت، موهبتی الهی نصیبش گشته که به وسیله آن به مقامات بزرگی خواهد رسید.
ما در این نوشتار به روایت دو داستان کوتاه در این رابطه می پردازیم:
در یکی از ماه های رمضان با چند تن از رفقاء از ایشان (محدث قمی) خواهش کردیم که در مسجد گوهرشاد اقامه ی جماعت را بر معتقدان و علاقه مندان، منت نهد، با اصرار و ابرام این خواهش پذیرفته شد و چند روز نماز ظهر و عصر در یکی از شبستان های آنجا اقامه شد و بر جمعیت این جماعت روز به روز می افزود هنوز به ده نرسیده بود، که اشخاص زیادی، اطلاع یافتند و جمعیت فوق العاده شد؛ یک روز پس از اتمام نماز ظهر به من که نزدیک ایشان بودم، گفتند: من امروز نمی توانم نماز عصر بخوانم رفتند و دیگر آن سال را برای نماز جماعت نیامدند در موقع ملاقات و استفسار از علت ترک نماز جماعت گفتند: حقیقت این است که در رکوعِ رکعت چهارم، متوجه شدم که صدای اقتداکنندگان که پُشت سر من می گویند «یا الله یا الله ان الله مع الصابرین» از محلی بسیار دور به گوش می رسید، این توجه که مرا به زیادتی جمعیت متوجه کرد، در من شادی و فرحی تولید کرد و خلاصه خوشم آمد که جمعیت این اندازه زیاد است، بنابراین من برای امامت، اهلیت ندارم. (فوائد الرضویّه، ج1، مقدمه محمود شهابی)
خدا در قرآن می فرماید: «فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِینَ لَهُ الدِّینَ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ» خدا را بخوانید، در حالی که تنها برای او در دین اخلاص می ورزید، اگر چه کافران را ناخوش آید. (غافر (40)، آیه 14)
در عصر خلافت علی (علیه السلام) غلام سیاهی به حضور امیرمومنان علی (علیه السلام) آمد و عرض کرد: من دزدی کرده ام مرا پاک کن (یعنی با اجرای حدّ دزدی که بریدن چهار انگشت دست راست در مرحله اول هست حکمخدا را جاری فرما). امیرمومنان (علیه السلام) فرمود: شاید دزدی تو در غیر حرز (بر وزن فسق) باشد (چون یکی از شرائط دزدی که باید دستش را برید آن است که دزدی او در محل محفوظی مثل جیب یا دکانی که درش قفل است و... که به آن حرز می گویند، باشد) سپس علی (علیه السلام) توجه خود را از او برگرداند. او برای بار دوم اعتراف کرد و گفت : من دزدی کرده ام (دزدی در حرز) مرا پاک کن. امیرمومنان (علیه السلام) فرمود: شاید دزدی تو به مقدار حدّ نصاب (یعنی به اندازه چهار نخودونیم طلای مسکوک یا به اندازه قیمت آن) نباشد، سپس علی (علیه السلام) توجه خود را از او برگرداند. غلام سیاه برای بار سوم اقرار کرد که: من دزدی کرده ام . وقتی که علی (علیه السلام) دریافت که او راست می گوید و شرائط دزدی ای که حدّ دارد، در این دزدی هست، چهار انگشت دست او را از بیخ برید، و حکم الهی را جاری نمود. غلام سیاه ، از خدمت علی (علیه السلام) مرخص شد، (در کوچه یا میدان و یا بازار) کنار مردم آمد و با احساسات پاک و با شور و نشاط به مدح علی (علیه السلام) پرداخت و گفت : قطع یمینی امیرالمومنین ، و امام المتقین ، و قائد الغرّ المحّجلین ، و یعسوب الدین ، و سیّد الوصیین و... دست راستم را برید، امیرمومنان و پیشوای پرهیزکاران ، و سرور و پیشتاز پیشقراولان ، رئیس دین و سید اوصیاء الهی . او به همین عنوان به مدیحه سرائی ادامه می داد و همچنان در شاءن علی (علیه السلام) سخن می گفت . امام حسن و امام حسین ، از آنجا رد می شدند، از جریان آگاه شده و مدیحه سرائی غلام سیاه را شنیدند و سپس به حضور پدر بزرگوارشان علی (علیه السلام) آمده و جریان را به عرض رساندند، علی (علیه السلام) شخصی را به سوی او فرستاد و فرمود به او بگو هم اکنون نزد من بیاید. فرستاده علی (علیه السلام) نزد غلام سیاه رفت و پیام علی (علیه السلام) را رساند، او با کمال شور و شوق به حضور علی (علیه السلام) آمد. علی (علیه السلام) به او فرمود: من دست تو را قطع کردم ولی تو از من مدح می کنی ؟!. غلام سیاه عرض کرد: ای امیرمومنان ! مرا با اجرای حدّ الهی ، پاک ساختی ، پیوند حب و دوستی با تو در گوشت و خونم آمیخته است ، اگر تو مرا قطعه قطعه کنی ، از حب قلبی ام که به تو دارم ذرّه ای نمی کاهد. حضرت علی (علیه السلام) (دید حیف است که چنین فرد پاک و مخلصی دست بریده باشد) از امداد غیبی الهی استمداد کرده و دعا کرد، و انگشتهای قطع شده او را به محل قطع گذاشت و از خدا خواست که دست او به حالت اول برگردد، دعای علی (علیه السلام) مستجاب شد و دست غلام سیاه ، موزون شده و به صورت اول سالم گردید.