«چند دقیقه بعد از اینکه فردی خودش را به من معرفی می کند، نام او را فراموش می کنم.
برای اینکه فراموشکار نشوم چه کنم؟
در تمام ساعت کاری به خودم یادآوری می کنم که هنگام برگشت به خانه به خشکشویی بروم و لباس هایم را بگیرم اما وقتی به خانه می رسم یادم می افتد که آن ها را از خشکشویی نگرفته ام. اگر یادداشت برداری نکنم تقریبا انجام هر کاری را فراموش می کنم. گاهی اوقات آن قدر گیچ و سردرگم هستم که به دیوار می خورم یا در بزرگراه مسیر را گم کرده و در جهتی اشتباه حرکت می کنم.»
ساختار و فرایند حافظه بسیار پیچیده است. اگر هر گونه بیماری یا عدم تعادل مواد شیمیایی مغز را که می تواند به فرایند حافظه آسیب شدید وارد کنند کنار بگذاریم موارد زیر باقی می مانند:
ناتوانی در یادآوری ممکن است به دلیل آشفتگی ذهنی باشد اگر ذهنتان مشغول موضوعی خاص شده یا اگر با افکار همراه با نگرانی ها و دلواپسی ها درگیر باشد در آن هنگام نمی تواند به خوبی تمرکز کند و حالت فراموشی به طور ناخودآگاه رخ خواهد داد.
فراموشی معمولا واکنشی زنجیره ای است که خود شما آن را به وجود می آورید. هنگامی که خود را فردی فراموشکار و حواس پرت می بینید به خود آموزش می دهید که همین ویژگی را رشد دهید. زمانی که نمی توانید چیزی را به خاطر آورید نخستین فکری که به ذهنتان می رسد این است: اوه، من خیلی فراموشکارم و همیشه همین طور رفتار می کنم،
چنین افکاری مانع از آن می شود که خوب فکر کنید و در واقع در مسیر تفکر درست اختلال ایجاد خواهد شد. اگر حتی قبل از این که سعی کنید چیزی را به یاد آورید این فکر در ذهنتان باشد که یادآوری آن دشوار است یا نمی توانید آن را به یاد آورید به طور دقیق همان شرایط برای شما رخ خواهد داد و در حقیقت پیش بینی شما درست خواهد بود و نمی توانید آن را به خاطر آورید.
این فرایند حائز اهمیت است زیرا وقتی با افکارتان در ارتباط هستید انتظار و توقعی که از خود دارید بسیار مهم است. تمام تاثیرات درونی هستند. به عنوان مثال اگر فکر کنید در مصابحه ی شغلی عملکرد خوبی نخواهید داشت اگر چه افکارتان سعی می کند انتظاری که از خود دارید را به واقعیت تبدیل کند اما هنوز برخی عوامل بیرونی نیز تاثیر گذارند.
هنگامی که با حافظه در ارتباط هستید فقط با افکار مواجه می شوید. زمانی که به خود می گویید نمی توانید چیزی را به خاطر آورید این فکر بسیار قدرتمند، در جهت دهی انتظارات شما است و سعی می کنید انتظاری که از خود دارید را به واقعیت تبدیل کند.
چه باید کرد؟
به مغزتان پیام بدهید که شما هر آنچه را بخواهید می توانید به راحتی به یاد آورید و به نحوی از این پیام حمایت کنید با ایجاد و تقویت انتظارات مثبت که می گویید حافظه ی شما خوب کار می کند عامل پیش بینی معطوف به هدف را به نفع خودتان به کار ببرید. سپس با تهیه ی دفترچه یا هر وسیله ای که بتوانید به کمک آن از حافظه خود حمایت کرده و به صورتی مثبت انتظارات خود را تقویت کنید.
در زمانه آشفته امروزی، آن قدر سرمان شلوغ است که عادت کرده ایم تا حد ممکن انجام بیشتر کارها را به تعویق بیندازیم. نامه ای به دست ما می رسد به جای آن که نامه را باز کنیم، بخوانیم و هر آنچه لازم است در مورد آن انجام دهید سپس دور بیندازیم ۹۹ درصد از ما نامه را می خوانیم سردرگم می شویم و نمی دانیم باید چه کاری انجام دهیم.
سپس در جایی یادداشت می کنیم که هفته بعد به نامه رسیدگی کنیم و آن را به انبوهی از دیگر کارهای به تعویق افتاده، اضافه می کنیم و شاید هرگز دوباره به آن رسیدگی نکنیم. درست مانند همان رفتاری است که به خودمان یادآوری می کنیم در هنگام بازگشت به خانه لباس ها را از خشکشویی بگیریم اما این فکر را با هیچ عمل مثبتی حمایت نمی کنیم و آن را فراموش می کنیم.
وقتی نیاز است هیچ اقدامی نمی کنیم و همین باعث می شود پیام اشتباهی به مغز مخابره شود. وقتی سال ها به همین روال می گذرد مغز پیام های اشتباه بسیار زیادی دریافت کرده است هر چند شما چنین نیتی نداشته اید.
دوباره مغزتان را آموزش دهید. یک دفترچه یادداشت تهیه کنید و هر فکر یا عمل مهمی را که در طول روز به ذهنتان می رسد، بنویسید مواردی که معمولا در جای دیگری ثبت نمی شوند در دفترچه یادداشت کنید اما اجازه ندهید این موارد نیز روی هم انباشته شوند همچنین به مواردی که یادداشت می کنید توجه داشته باشید تا تمام آن ها را به موقع انجام دهید.
به مغزتان آموزش دهید که از این لحظه به بعد پیام های ارزشمندی که مخابره می کنید پیگیری خواهید کرد.
مهارت آرامش سازی را بیاموزید ذهن اشفته و مشغول نیاز دارد گاهی تمیز شود. روش دیگری که می توانید عامل پیش بینی معطوف به هدف را به نفع خود به کار ببرید این است که بیاموزید ذهنتان را به سرعت آرام کنید. انتظارات منفی را رها کنید و اجازه دهید آرامش جایگزین آن شود.
وقتی ذهن شفاف و آرام است عملکرد بهتری دارد بنابراین فنون آرامش سازی را بیاموزید و به کار ببرید.در واقع، تنها با پرورش فنون آرامش سازی و رها کردن مشغولیت های ذهنی می توانید فراموشکاری (حواس پرتی و سردرگمی) را برطرف کنید.
آرامش یافتن معنای متفاوتی برای اشخاص متفاوت دارد بنابراین روش هایی را که برای شما مناسب هستند به کار ببرید مانند دعا، تصویر سازی ذهنی، دویدن در مسافت های طولانی یا فعالیت های دیگری که موجب آرامش روانی و جسمانی می شود. همچنین سعی کنید با رفتن به تعطیلات در زندگیتان تعادل ایجاد کنید.