گوگل کیبورد اندروید در آخرین آپدیت خود، به یک نام دیگر یعنی جی بورد (Gboard) در آمده است. این صفحه کلید کمپانی گوگل که در ابتدا برای سیستم عامل آی او اس منتشر شده بود بعد از عرضه قابلیت های جدید و کاربردی بسیار برای آیفون داران سرانجام پا به سرزمین مادری خود یعنی اندروید گذاشت. یکی از بزرگترین و منحصر به فردترین قابلیت های جی بورد کیبورد دارا بودن جستجوگر داخلی گوگل می باشد. با استفاده از این قابلیت می توانید بدون اینکه از سایر برنامه ها یا صفحه کلید خود خارج شوید به جستجوی موارد مختلفی بپردازید. فرض کنید که در حال قرار شام گذاشتن با دوستتان هستید و می خواهید در همان لحظه نزدیک ترین رستوران ها را پیدا کرده و بصورت مستقیم با وی به اشتراک بگذارید. اگر به هر دلیلی قصد فعال یا غیر فعالسازی این قابلیت را دارید در ادامه مطلب با ما همراه باشید تا شما را به نحوه این کار آشنا کنیم.
اولین چیزی که بدان نیاز دارید این است که مطمئن شوید جی کیبورد بر روی اسمارت فون شما در حال اجرا است. بدین منظور باید گوگل کیبورد خود را به جدیدترین نسخه آپدیت کنید و این کار به راحتی از طریق جستجوی اپلیکیشن در فروشگاه گوگل پلی یا دانلود فایل نصبی از این سایت صورت می گیرد. تنها تفاوت دانلود از سایت مربوطه در این است که باید نوع پردازشگر خود را بدانید.
خٌب، هم اکنون فرض می کنیم که جی بورد بر روی گوشی شما نصب است و قصد فعال یا غیر فعالسازی قابلیت جستجوگر گوگل را داریم. برای این کار صفحه کلید را باز کرده و یک ضربه طولانی بر روی دکمه ای که در سمت چپ دکمه فاصله قرار دارد بزنید. در آیکون هایی که ظاهر می شوند بر روی علامت چرخ دنده ضربه زده و سپس در پاپ آپ نمایش داده شده گزینه Gboard keyboard settings را انتخاب نمایید.
هم اکنون در صفحه تنظیمات جی بورد حضور دارید و لازم است که وارد قسمت Search شوید.
در گزینه های ظاهر شده با ضربه زدن روی دکمه Show ‘G’ Button می توانید نمایش دکمه جستجوگر گوگل را فعال یا غیر فعال کنید. به همین سادگی! منتظر مطالب بیشتر و مفصل تر ما درباره این کیبورد منحصر به فرد و پر کاربرد باشید.
مایکل ویلر نویسنده «هنر مذاکره: چگونه در این دنیای پر هرج و مرج می توان به توافق رسید»، در تحقیقش دریافت که میزان تنش در طرفین میز مذاکرات بسیار بالاست.
ویلر در هاروارد بیزینس ریویو می نویسد: «با هر کسی که مصاحبه کردیم به درصدی از اضطراب در مذاکره اذعان کرد. برای تعداد اندکی از مصاحبه شونده ها این اضطراب به عنوان یک نگرانی ساده نگریسته می شد ولی برای اغلب آنها احساس غالب بود.»
ویلر می گوید موفقیت در یک مذاکره ربطی به بیان احساسات ندارد. مثلا اینکه نیاز نیست خیلی رئوف باشید اما واقعا نیاز است باوقار باشید. به جای نادیده گرفتن این احساسات مهم باید از آنها آگاه باشید و نگذارید به شما غلبه کند. او بیل گیتس را برای مثال «چگونگی اداره خویش» را انتخاب می کند.
گوش دهید و پس از آن نظرتان را مطرح کنید
گیتس را برای مهارت های مذاکره اش می شناسد، مهارت هایی که سال ها پیش در مواجهه ای سخت با استیو جابز پایه گذار اپل به رخ همگان کشید. به گفته نگارنده زندگینامه جابز، والتر ایساکسون، جابز و گیتس پیش از راه اندازی ویندوز کارد و پنیر بودند.
جابز بر این عقیده بود که ویندوز کپی سیستم عامل اپل بود. مشکل در واقع این بود که اپل برنامه نویسی را از شرکت زیراکس به معنی واقعی کلمه «قرض کرده بود.»
هر دو موسس می بایست در مورد اصالت سیستم های عامل در حال رقابت شان به توافقی می رسیدند. ایساکسون می نویسد گیتس به دفتر مرکزی اپل می رود و جابز شروع می کند به طعنه زدن به او در مقابل مدیران اجرایی اپل و در یکی از موارد از کوره در رفتن های زشتش فریاد می زند که: «داری سرمون کلاه می گذاری! من به تو اعتماد کردم و تو الان داری از ما دزدی می کنی!»
ویلر اشاره می کند که از آن پس بود که گیتس دست بالا را داشت. به جای پاسخ دادن به داد و فریاد با فریادهای دوباره، گیتس نظرش را با آرامش چنین بیان کرد: «فکر می کنم مثل این است که ما هر دو همسایه پولداری به نام زیراکس داریم. یک شب من می روم تلویزیون را بدزدم که می بینم تو قبل از من دزدیده ای.»
گیتس بهترین بهره را از یک اصل کلیدی هوش احساسی می برد؛ او در یک موقعیت بسیار متشنج سعی می کند باوقار بماند. آرامشش کمک کرد تا جابز هم آرام شود و هر دو بتوانند مسائل را با دقت و کامل بررسی کنند.
سال ها بعد، گیتس می گوید زمانی که طرف مقابل احساساتی می شود، این اوست که در مذاکره اش موفق می شود زیرا «به نوعی کمتر احساساتی است.» زمانی که گیتس می گوید که او «کمتر احساساتی است» و نه «به هیچ وجه احساساتی»، تفاوتی بزرگ آشکار می شود. ویلر می نویسد: «او می داند که در مواجهه با مردم به ویژه در مذاکرات، احساسات مهم هستند.»
ویلر می نویسد: خلاصه کلام «هوش عاطفی» همان «خودآگاهی» است. یعنی توانایی در حس کردن اولین جرقه های عصبانیت یا اضطراب. این آگاهی باید آمیخته شود با درک علت مشتعل شدن طرف مقابل. بسته به موقعیت، شاید واقعا این نوع پاسخ ها صرفا کاری باشد که فرد دیگری انجام داده است اما عمیق تر که بیندیشیم می بینیم این دیدگاه خود ما است که منبع واقعی پاسخ های درونی و در نتیجه رفتار ما است.