نوحه اربعین سال 94 با نوای گرم مداحان اهل بیت. نوحه اربعین مخصوص مراسم پیاده روی زائرین امام حسین (ع). نوحه اربعین به مناسبت اربعین حسینی.
حاج میثم مطیعی
عبدالرضا هلالی
حاج محمود کریمی
سید مهدی میرداماد
کربلایی جواد مقدم
حاج حسین سیب سرخی
سید مجید بنی فاطمه
مهدی سلحشور
محمدرضا طاهری
سعید حدادیان
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
سلطان الذاکرین استاد سلیم موذن زاده اردبیلی صبح امروز در سن 80 سالگی دار فانی را وداع کرد. سلیم موذن زاده اردبیلی که به زبانهای ترکی، فارسی و عربی نوحه سرایی می کرد در سال 1315 خورشیدی در شهر اردبیل زاده شد.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
وی بیشتر نوحه هایش را به زبان ترکی آذربایجانی سروده، به زبان های فارسی و عربی نیز تسلط داشت, پدرش شیخ عبدالکریم موذن زاده اردبیلی نخستین موذن رادیوی ایران است و برادرش رحیم موذن زاده اردبیلی نیز از موذنان اسلامی بود.
مرحوم موذن زاده به طور متوسط روزانه 5 ساعت از عمر خود را صرف مداحی کرده و بیش از دو هزار عنوان نوار کاست مربوط به برنامه های وی از زمان پیدایش ضبط صوت تاکنون به زبان های ترکی، فارسی و عربی موجود است.
ودود موذن زاده فرزند مرحوم سلیم موذن زاده اردبیلی گفت: پدرش بعد از اقامه نماز صبح به دلیل ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
مراسم تشییع مرحوم موذن زاده اردبیلی چهارشنبه 3 اذر ماه 95 در شهر زادگاهش برگزار خواهد شد.
مراسم سینه زنی توسط مداح اهل بیت حاج سلیم موذن زاده، نوحه مشهور زینب زینب
نوحه اربعین سال 94 با نوای گرم مداحان اهل بیت. نوحه اربعین مخصوص مراسم پیاده روی زائرین امام حسین (ع). نوحه اربعین به مناسبت اربعین حسینی.
حاج میثم مطیعی
عبدالرضا هلالی
حاج محمود کریمی
سید مهدی میرداماد
کربلایی جواد مقدم
حاج حسین سیب سرخی
سید مجید بنی فاطمه
مهدی سلحشور
محمدرضا طاهری
سعید حدادیان
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
نوحه رحلت پیامبر از مجالس مداحان اهل بیت حاج محمود کریمی و سید مهدی میرداماد. متن نوحه رحلت پیامبر برای مراسم 28 صفر در مجله اینترنتی ستاره.
حاج محمود کریمی
*فرمود: علی جان، بیا عزیزم، کنار من بنشین، لب های پیغمبر تکان می خورد، امیرالمؤمنین گوش مبارک رو آوردند کنار ِ لب های رسول خدا، خانه آرام، رسول خدا آرام آرام حرف می زد، علی شونه هاش تکون می خوردند، زیر لب علی فرمود: چشم. شاید فرموده باشند: علی جان حق تو رو می برند باید صبر کنی، علی گفته: چشم. اشک جاری شد، یه چند لحظه ای رسول خدا صحبت کرد با علی، علی غم فراق پیغمبر، اینکه فاطمه می خواد یتیم بشه، غم بچه هاش، غم این امت، دل ِ تنگ ِ خودش، همین جور گریه می کرد؛
حالا این بارها می خواد بیاد رو دوش علی، علی لنگر ِ زمین و آسمان ِ، هی میگه: چشم، ولی خوب دلش به درد میآْد؛ گوش کرد و گوش کرد و گوش کرد، صدای پیغمبر آرام آرام، یه صدای زمزمه داشت می اومد فاطمه داشت نگاه می کرد، دوباره علی فرمود: چشم، سر امیرالمؤمنین پایین ِ، اصلاً بالا رو نگاه نمی کرد، شاید رسول خدا فرموده باشن، علی جان درب خانه ات رو آتش می زنند، دوباره شروع کرد پیغمبر حرف زدن، اما این دفعه آروم آروم رنگ صورت ِ مولا تغییر کرد، برافروخته شد، صورت در هم رفت، رگ ِ غضب شیر خدا متورم شد، دستاش رو فشار می داد، سر بالا آورد به فاطمه اش نگاه کرد،گفت: چشم، چشم. شاید پیغمبر گفته باشن: علی جان فاطمه ات رو میزنند، هی نگاه به فاطمه می کرد، هی میگفت:چشم، شاید داره روضه می خونه برای علی، محسنتم می کشند.*
*رسمه هر کی می خواد از دنیا بره، حتی دکمه های پیراهنش رو هم باز کنید، از چند جهت می خوام وارد روضه بشم، محتضر اون لحظات آخر عمرش میگن: حتی یه کاه هم رو سینه اش نباشه، عمر در نگاه محتضر طولانیه، در نگاه ما میگن: دیدی به چشم به هم زدن از دنیا رفت، علی علیه السلام فرمود: اگه قرار باشه کسی از دنیا بره علی رو ببینه، اون یه لحظه براش زیاده، طولانی است. همه حسرت خواهند خورد لحظه آخر عمرشون که ما علی رو نشناختیم، علی اینه و ما دنبال یه چیز دیگه رفتیم، علی اینه و ما جدی نگرفتیم، فقط گفتیم: علی، اما بدا به حال اونایی که میگن: علی اینه و ما باهاش دشمنی کردیم، اون نانجیبا که در خونه علی رو آتیش زدن هم میگن، علی این بود و ما نشناختیم.
لحظه آخر عمر طولانیه برای محتضر، رسول خدا احترامش برای همه عالم واجبه، اما وقتی می خواد از دنیا بره، باید رعایت بشه، سینه پیغمبر ِ، اینقدر مهمه، ابی عبدالله همین که شش ماهه تیر خورد، قنداقه رو پاره کرد،بچه دست و پا بزنه،راحت جون بده، لحظه های آخر عمر پیغمبر، حسن رو می گیرند، حسین میره، او رو می گیرند، زینب میره، حسنین خودشون رو روی سینه رسول خدا انداختند امام حسن صورت به صورت پیغمبر گذاشت، ابی عبدالله روی سینه پیغمبر، علی اومد اینها رو برداره با نوازش، لحظه های آخر پیغمبر با آرامش جان بده، تا اومد بچه ها رو برداره پیغمبر فرمود: رهاشون کن علی، حسین باید رو سینه ام باشه، اصلاً امشب بحث فشار ِ روی قفس سینه است، حسنم باشه، اینها باشن من راحت جان میدم، نگذاشت رسول خدا بچه هارو برداره، هفتاد و پنج روز یا نود و پنج روز به یکی از این روایات، شب بود همین دو تا بچه دوباره روی سینه مادر افتادند، مادر بین کفن، علی بر نداشت بچه هارو، یه مرتبه یه هاتفی صدا زد: علی چه کار داری می کنی؟ بچه هارو بردار، عرش به هم ریخته از ناله، بچه هارو از روی سینه مادر بردار،عالم داره از مدار خارج میشه، علی یتیم های فاطمه رو با احترام برداشت، حسین یتیم های امام حسن رو با احترام برداشت.
یه
جا سراغ دارم بچه رو بدن پاره پاره و بی سر ِ بابا افتاد، هزار و نهصد و پنجاه زخم،
با تازیانه بلندش کردند. یا ابتا اُنظر الی عمتی المضروبه. برگردیم مدینه، ماه صفر
داره تموم میشه هر چی جون داری مایه بذار، هر جوری می تونی ناله بزن، بچه ها رو از
روی سینه پیغمبر برداشت،رسول خدا نگذاشت، گفت: اینها باشن من راحت جان میدم، این سنگینی
ِ حسین و حسنم لازمه، باید روی سینه من باشن، این یه سنگینی بود رو سینه ی رسول خدا،
من عبارت از مقتل بخونم: خانم زینب اومد از بالای گودال: وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى
صَدْرِکَ، حسین....
سید مهدی میرداماد
*فرمود: ما اوذی نبی بمثل ما اوذیتُ، هیچ پیغمبری به اندازه من اذیت نشد،بیست و سه سال هر جوری خواستند اذیتش کردند، هر تهمتی خواستند بهش زدند، مگه نمیگن: کسی برات کاری میکنه، عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدین، مردم مدینه آب غسل ِ پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن؛ |
کاری کردن مادر سادات بین در و دیوار صداش بلند شد. مگه دعای ندبه نخوندی، قُل لا أَسئَلُکُم عَلَیهِ أَجراً إِلاَّ المَوَدَّةَ فِی القُربى، یه نفر بلند شه به من بگه: فِی القُربى کی هستند؟ مگه غیر از بی بی ِ دو عالم و حسنین؟ مگه غیر از فاطمه و بچه های فاطمه است؟ یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل می کرد، چقدر حسین رو روی دوشش سوار می کرد، یادتون رفت، یادتون رفت چقدر نوه هاش رو می بوسید، آخ پیغمبر می بوسید گریه می کرد، انگار می دید تو این آینه، هر وقت ابی عبدالله رو بغل می کرد زیر گلوش رو می بوسید.
همه شما اهل کنایه هستید و اهل روضه، هر وقت امام مجتبی رو بغل می کرد، لب هاش رو می بوسید، آقا چرا؟ می فرمود: این لب ها یه روز از زهر کبود میشه، پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم بقیع: السلام علیک یا ابامحمد، آقاجان گداهای هر ساله اومدن، آقا جان قرار هر ساله ماست. آقا جان شما یه غریب هستی، امام رضا هم یه غریب، اینقدر این شب ها تو حرمش شلوغ ِ، مگه اون عرب از مدینه نیومده بود، گفت: شنیدم ایرانی ها یه امام غریب دارن، برم یه سری به غریب ِ ایران بزنم، وارد حرم امام رضا شد، اول یه نگاه به در و دیوار کرد، یه نگاه به زائرها به جمعیت، به این همه چراغ، برگشت عقب گفت: آقا جان اگه غریب می خوای بیا مدینه، بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتن*
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
سلطان الذاکرین استاد سلیم موذن زاده اردبیلی صبح امروز در سن 80 سالگی دار فانی را وداع کرد. سلیم موذن زاده اردبیلی که به زبانهای ترکی، فارسی و عربی نوحه سرایی می کرد در سال 1315 خورشیدی در شهر اردبیل زاده شد.
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
وی بیشتر نوحه هایش را به زبان ترکی آذربایجانی سروده، به زبان های فارسی و عربی نیز تسلط داشت, پدرش شیخ عبدالکریم موذن زاده اردبیلی نخستین موذن رادیوی ایران است و برادرش رحیم موذن زاده اردبیلی نیز از موذنان اسلامی بود.
مرحوم موذن زاده به طور متوسط روزانه 5 ساعت از عمر خود را صرف مداحی کرده و بیش از دو هزار عنوان نوار کاست مربوط به برنامه های وی از زمان پیدایش ضبط صوت تاکنون به زبان های ترکی، فارسی و عربی موجود است.
ودود موذن زاده فرزند مرحوم سلیم موذن زاده اردبیلی گفت: پدرش بعد از اقامه نماز صبح به دلیل ایست قلبی دار فانی را وداع گفت.
مراسم تشییع مرحوم موذن زاده اردبیلی چهارشنبه 3 اذر ماه 95 در شهر زادگاهش برگزار خواهد شد.
مراسم سینه زنی توسط مداح اهل بیت حاج سلیم موذن زاده، نوحه مشهور زینب زینب