این علامت چند روز تا چند هفته ممکن اســت طول بکشد و بعد از این مدت بهبودی حاصل شود. علامت بعدی بیماری اماس در مراحل اولیه ضعف اندامها و کاهش قدرت اندامهاست. فرد احساس میکند، نمیتواند از پله بالا برود یا احساس ناتوانی در پاها میکند. بهعلاوه ضعف در یک طرف بدن که بهتدریج هم این ناتوانیها بیشتر و بیشتر میشود. عدم تعادل هم یک نشانه بسیار مهم در شروع بیماری اماس اســت. به این شکل که فرد نمیتواند تعادل خود را در حالت ایستاده حفظ کند، زمین میخورد یا نمیتواند صاف راه برود. این علامت لحظهای نیست و تا روزها طول میکشد.
علائم چقدر باید طول بکشد؟
تاکید میکنیم که هر علامتی در بیماری اماس حداقل باید 24ساعت به طول بینجامد. این علامتها را با یک یا دو بار وقوع نمیتوان به اماس نسبت داد. مثلا کسی که در نشستن و برخاستن یکباره دچار تاری دید میشود، یکبار نمیتواند تعادل خود را حفظ کند و زمین میخورد یا مثلا در یک روز که خسته اســت احساس ضعف در اندامهای خود میکند، نباید نگران اماس باشد. این علامتها باید بهتدریج زیاد شود و حداقل 24ساعت تا چند روز ادامه پیدا کند که آنرا بهعنوان علامت بیماری اماس بپذیریم.
وب سایت آی تی ایران: کشورهای آمریکا و هند توسعهدهندگان نرمافزاری بیشتری دارند با این وجود بررسیها نشان میدهد برنامهنویسان چینی و روسی مهارت و استعداد بیشتری در این زمینه دارند.
به گزارش وبسایت Infoworld در بررسیهای وبسایت HackerRank از نتایج 1.4 میلیون آزمون برنامهنویسی در چندسال گذشته استفاده شده تا مهارت برنامهنویسان کشورهای مختلف ارزیابی شود. Ritika Trikha نویسنده وبسایت HackerRank در خصوص نتایج این بررسیها میگوید: "چین و روسیه بیشترین توسعهدهندگان با مهارت را در اختیار دارند.
ایالات متحده آمریکا و هند اکثریت توسعهدهندگان حاضر در این بررسی را به خود اختصاص دادند اما برنامهنویسان این دو کشور، از نظر مهارت بهترتیب در مکانهای بیست و هشتم و سی و یکم قرارگرفتهاند. Trikha معتقد اسـت اگر المپیکی برای بررسی تواناییهای برنامهنویسی توسعهدهندگان کشورهای مختلف برگزار شده بود، مدال طلا به چین، نقره به روسیه و برنز به لهستان تعلق میگرفت.
برنامهنویسان چینی با امتیاز 100 در صدر این لیست قرار گرفتهاند. با این وجود، این امتیاز به آن معنا نیست که کار توسعهدهندگان چینی بیعیب و نقص اسـت. در واقع امتیاز 100، معیاری برای مشخص کردن جایگاه برترین کشور در این ردهبندی اسـت. پس از چین، روسیه با امتیاز 99.9 در رده دوم قرار گرفته اسـت. لهستان و سوئیس با امتیازی نزدیک به 98 جایگاههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند. پاکستان با امتیاز 57.4 از 100 در مکان پنجاهم قرار گرفته اسـت.
لهستان در بخش آزمایشات مربوط به جاوا، فرانسه در C++، هنگکنگ در Python، ژاپن در هوش مصنوعی و سوئیس در مدیریت پایگاههای دادهای بهترین نتایج را کسب کردهاند. برنامهنویسهای اکراینی هم در امنیت پیشتاز رقابتها بودند.
موضوع ناراحت کننده در این گزارش شاید حضور نداشتن برنامهنویسان ایرانی اسـت که با توجه به اینکه ایران برنامهنویسان بسیار قابلی دارد که در بهترین شرکتهای جهان مشغول به کار هستند، نبود نام ایران در این لیست احتمالا ناشی از آن اسـت که آزمون جهانی در ایران برگزار نشده که احتمالا به دلیل تحریم بوده اسـت و این شرکت هم اطلاعاتی از برنامهنویسان ایران ندارد.
عزت نفس و اعتماد به نفس به معنای دو واژه مترادف به کار می روند اما میان این دو اصطلاح تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد...!!!
عزت نفس و اعتماد به نفس به معنای دو واژه مترادف به کار می روند اما میان این دو اصطلاح تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد...!!!
انسانهایی که:
نگرش مثبتی نسبت به خود دارند
- ارزش بالایی برای خود قائلند
- توانایی های خود را به درستی شناخته و به آنها قانع هستند
- این دسته از افراد معتقدند که بر مولفه ها و جنبه های مختلف زندگی خود کنترل داشته و می توانند به آنچه که علاقه و آرزو دارند، دست یابند.
افراد دارای عزت نفس بالا، برای خویشتن ارزش قایل بوده و همواره صفات و نکات مثبت شخصیت خود را مورد تقدیر و ستایش قرار می دهند
- به علاوه، این دسته از افراد سازگاری خوبی با اطرافیان داشته و کمتر با آنها وارد چالش و مشکل می شوند.
اما از طرف دیگر ضعف در عزت نفس توام با احساس ضعف و ناتوانی و حتی افسردگی اسـت.
اما پیش از آنکه وارد این مبحث شویم بهتر اسـت این نکته را خاطر نشان کنیم که علی رغم آنچه که تا به حال در متون مختلف مشاهده کرده اید که همواره عزت نفس و اعتماد به نفس به معنای دو واژه مترادف به کار می روند اما میان این دو اصطلاح تفاوت قابل ملاحظه ای وجود دارد.
وجوه تمایز عزت نفس و اعتماد به نفس
عزت نفس
اعتماد به نفس و عزت نفس مفاهیم پیچیده
ای هستند و با وجود اینکه با یکدیگر مرتبط هستند اما دقیقا شبیه به هم نیستند. این
در حالی اسـت که این دو عبارت به جای یکدیگر به کار برده می شوند. تعریف اعتماد به نفس
بسیار محدودتر از عزت نفس اسـت، اما به طور کل، اعتماد به نفس به عقیده یک فرد درباره
توانایی ها و اسنادهای او در توجه به ابعاد خاص خود یا موقعیت های خاصی که با آن مواجه
می شود، بر می گردد که به اعتماد به نفس فرد اشاره دارد.
اما عزت نفس به معنای داشتن احساس ارزشمندی یا احساس خوبی در مورد خود و یا احساس کارایی یا شایستگی تعریف شده اسـت. عزت نفس اعتماد به توانایی هایمان برای فکر کردن، اعتماد به توانایی هایمان در مقابله با چالش های بنیادی و اساسی زندگی و اعتقاد به حق مان برای موفقیت و شادکامی و همچنین احساس شایستگی، استحقاق دفاع از نیازها و خواسته ها و دستیابی به ارزش اطلاق می شود.
مثلا یک فرد ممکن اسـت به طور کلی یک سطح ثابت از عزت نفس را دارا باشد؛ اما وقتی در مقابل یک گروه بزرگ از تماشاگران قرار می گیرد اعتماد به نفسی نداشته باشد.
حال که متوجه تفاوت میان عزت نفس و اعتماد به نفس شدید فکر می کنید چگونه می توان عزت نفس را در افراد پرورش داد؟
چیزی که مسلم اسـت کیفیت عزت نفس افراد، بستگی به سبک زندگی آنها دارد. شکل گیری عزت نفس، از کودکی آغاز گشته و در سراسر زندگی، ادامه می یابد. این عزت نفس بر تمام جنبه های زندگی یک فرد از جمله تصمیم گیری، انتخاب رشته تحصیلی، دوست یابی، نحوه ا رتباط با اطرافیان، انتخاب همسر، شیوه فرزند پروری و... تاثیر خواهد گذاشت.
یک نمونه از مظاهر عزت نفس بالا، را می توان در انتخاب سبک زندگی افراد مشاهده نمود. فردی که بر خلاف عزت و فرهنگ جامعه خود یک شغل غیر سنتی را انتخاب می کند، برای مثال زنی که تصمیم می گیرد خلبانی را به عنوان شغل آینده خود برگزیند، و برای این کار حاضر اسـت تمام سختی های این شغل را تحمل کند، نیاز دارد که برای اتخاذ این تصمیم، عزت نفس بالایی را برخوردار بوده و حتی به طور معناداری با مخالفت های اطرافیان مقابله می کند.
عزت نفس مفهوم یک واکسن اجتماعی را به خاطر می آورد، بعدی از شخصیت که به افراد قدرت می دهد و در برابر کمبودها و نقصان های آنها و رفتارهای ناشایست اجتماعی محافظت شان می کند
اکثر کسانی که در دنیا می شناسیم و آنها را در موقعیت های بالای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و... مشاهده می کنیم، از یک عزت نفس بالا بهره می برند. زندگی همیشه زیبا نیست و تمام تلاش های ختم به موفقیت نمی شود. با این حال عزت نفس، حرکت در دشواری های زندگی را برای ما راحت و میسر می کند.
عزت نفس: واکسن اجتماعی
تحقیق و بررسی در خصوص عزت نفس مفهوم یک واکسن اجتماعی را به خاطر می آورد، بعدی از شخصیت که به افراد قدرت می دهد و در برابر کمبودها و نقصان های آنها و رفتارهای ناشایست اجتماعی محافظت شان می کند. خانواده یک عامل مهم در رشد عزت نفس اسـت. سال های ابتدایی در ایجاد یک عزت نفس درست و پایدار، در اشخاص بسیار مهم اسـت. والدینی که عزت نفس بالایی دارند در پرورش عزت نفس در فرزندانشان بسیار تأثیرگذار هستند. جو مدرسه نیز نقش مهمی در رشد عزت نفس در دانش آموزان دارد. افرادی که در خود احساس عزت نفس بالایی می کنند کمتر در رفتارهای مخرب مانند سوء استفاده از کودکان، استعمال سیگار و مواد مخدر و... مشارکت دارند. دخترانی که عزت نفس بالایی دارند به ندرت گرفتار ازدواج های زود هنگام و بی موقع می شوند و از طرف دیگر همسران و مادران شایسته ای خواهند بود.
رهایی
سه گام جهت رسیدن به عزت نفس بهتر
پیش از آنکه شروع به بهبود عزت نفس خود نمائید ،ابتدا،به توانایی تغییر آن اعتقاد داشته باشید . لزوما هر تغییری سریع و آسان رخ نمیدهد، اما میتواند اتفاق بیفتد.
گام اول : خودداری از انتقاد درونی
اولین گام مهم در بهبود عزت نفس،شروع مبارزه با پیامدهای منفی ندای درونی منتقد اسـت. همه ما گاهی اوقات به مواخذه و انتقاد از خود می پردازیم اما در برخی از افراد شدت این رفتار دایمی و شدید تر اسـت و لذا باعث کاهش شدید عزت نفس در آنها می گردد بنابراین اولین گام برای اصلاح عزت نفس این دسته از افراد آن اسـت که میزان گفتگوهای منفی درونی آنها را کاهش داده و به جای آن نحوه صحیح مقابله با کاستی ها و نقاط ضعف را بیاموزیم.
گام دوم : تمرین پرورش خود
خودداری از انتقاد درونی ، اولین قدم مهم اسـت ،اما کافی نیست . از آنجایی که بخشی از عزت نفس ما ، به رفتاری که دیگران در گذشته با ما داشته اند مربوط می شود، دومین قدم به سوی عزت نفس سالم ،آن اسـت که با خودتان به عنوان یک فرد ارزشمند رفتار کنید.
با پرورش و اهمیت دادن به خود به شیو های نشان دهید، که ارزشمند ، با کفایت، لایق و دوست داشتنی هستید و این چنین با تجارب یا پیامهای منفی گذشته مبارزه کنید .
پرورش خود از بخش های گوناگونی تشکیل می شود که از مراقبت های اولیه نسبت به خود شروع شده و تا تلاش برای کسب موفقیتهایی که باعث افتخار شما می شود ادامه دارد.
و آخرین پیشنهاد:
از دیگران یاری بخواهید
غالبا ،یاری طلبیدن از دیگران ، مهمترین و نیز دشوارترین قدم به سوی تقویت عزت نفس اسـت.
افرادی که دارای عزت نفس پائین هستند،به دلیل احساس عدم لیاقت نمی توانند از دیگران طلب کمک نمایند . اما از آنجایی که ، عزت نفس پایین ، غالبا حاصل نحوه برخوردی اسـت که دیگران در گذشته با شما داشتهاند ، جهت مبارزه با پیامدهای انتقادی، که خود حاصل از تجارب منفی گذشتهاند، نیازمند کمک دیگران خواهید بود.
اگر موبایل شما دزدیده شود، سارق برای آنکه کسی نتواند جایش را پیدا کند چه کارهایی میتواند انجام دهد؟ گوشی هوشمند شما را در حالت «Airplane mode» قرار میدهد. بسیار خوب، باید بدانید این اولین و آخرین اشتباه زندگی کوتاه او به عنوان یک خلافکار خواهد بود چون پلیس به سرعت بازداشتتان میکند.
اگر سیم کارتتان را از گوشی در آورد یا اصلا گوشی را خاموش کند چی؟ نه. هیچکدام از این کارها هم کمکی به او نمیکند و گوشیتان با وجود این اقدامات هم قابل ردیابی خواهد بود.
تنها یک راه وجود دارد که میتواند مطمئن شود پس از آن گوشی شما قابل ردیابی نیست و آن هم خارج کردن باتری آن است.
وقتی گوشی هیچ منبع الکترونیکی برای تغذیه نداشته باشد یعنی هیچ کدام از عناصر آن هم کار نخواهند کرد. با در آوردن باتری دست کسی به او نمیرسد. مگر اینکه دستگاهی خریده باشید که باطری آن غیر قابل تعویض باشد.
پس اگر میخواهید دستگاه شما بعد از سرقت و حتی در زمان خاموشی قابل ردیابی باشد (تا زمانی که باطری دستگاه شارژ داشته باشد)، دستگاهی تهیه کنید که باطری آن قابل تعویض نباشد.
منبع: مجله دیجیکالا
بامداد-چنین به نظر می رسد ابدی بودن جهنم ظلم به بنده ها است. چون در مقابل یک گناه باید از عذاب نامحدود و ابدی رنج بکشند. در حالی که مدت زمانی که در این دنیا هستند محدود و کوتاه است. آیا این نوعی ظلم از سوی خداوند نیست؟ در این مقاله به دنبال پاسخ این مطلب هستیم.
عذاب ابدی
در پاسخ به این سوال دو نکته قابل تأمل است: نکته اول در واقع پاسخ نیست بلکه شاهدی است بر لزوم این خلود در عذاب و دومین نکته واقعاً پاسخ و توضیح مطلب است.
نکته اول اینکه کسانی که در عمر کوتاه ۳۰ ،۴۰ و … سال گناه می کنند اگر مثلا۴۰ هزار سال خدا عمر به آنها می داد چکار می کردند؟ آیا گناه نمی کردند؟ با اینکه این افراد می دانند که به زودی خواهند مرد اما گناه می کنند. حال اگر به آنها بگویند شما ۴ میلیون سال زنده باش، چه خواهند کرد و چقدر وحشتناک و درنده خواهند شد؟
بنابراین، این که می گویند ما فقط ۴۰ سال گناه کردیم قابل قبول نیست زیرا اگر ۴۰ میلیون سال هم خدا به آنها عمر می داد باز هم گناه می کردند چنانکه عکسش هم همینطور است. کسی که ۴۰ سال عبادت می کند هر چه عمر بیشتر داشته باشد عبادت بیشتری می کند.
همان طور که گفته شد اولاً این پاسخ، اصلی نیست. پاسخ اصلی این است که ، باید ببینیم نوع و کیفیت و ماهیت مجازات اخروی چه نوع مجازاتی است؟ لازم به توضیح است که مجازات به سه شکل قابل تصویر است و به سه صورت می توان مشاهده کرد:
دسته اول: مجازات های قرار دادی است ، که اعتباری است و بین جرم و مجازات رابطه تکوینی و رابطه حقیقی وجود ندارد. یک قرارداد واعتباری را خود مردم یا شارع یعنی خداوند متعال قرار داده پس محور و ماهیتش براساس قرارداد است.
مثلا در شرع مقدس اسلام این طوراست که اگر کسی شراب خورد مجازاتش ۸۰ ضربه شلاق است. رابطه تکوینی بین شرب خمر و این شلاق نیست و اینها با هم رابطه ای ندارند. او شراب خورده و مست شده در حالی که ما داریم به پشتش شلاق می زنیم در ظاهر هیچ ارتباطی بین این دو فعل نیست.
یا مثلا اگر کسی ماشینش را فلان مکان پارک کرد باید آنقدر پول بدهد رابطه ای بین پارک ماشین در محل پارکینگ ممنوع و جریمه ای که پرداخت می کند وجود ندارد و تنها قرارداد است و اعتبار کرده اند، گاهی آن را کم می کنند گاهی هم زیاد می کنند. می توانند تابلو را از آنجا بردارند ۱۰۰ متر بالاتر بزنند. همان جایی که دیروز پارک کردن ممنوع بود الان ممنوع نیست و ۱۰۰ متر بالاترش که دیروز ممنوع نبود الان ممنوع می شود.
نباید مجازات اخروی با مجازات دنیوی به بهانه تناسب مقایسه شود. بعضی از جرائم، بعضی از گناهانی که انسان مرتکب می شود هر سه دسته مجازات را دارد
این نوع مجازات را مجازات های قرارداد می گویند. در این نوع مجازات همه عقلا می گویند باید بین جرم و مجازات تناسب باشد. اگر کسی که ماشینش را در محل پارکینگ ممنوع پارک کرده نمی توان او را اعدام کرد و اگر چنین مجازاتی بشود همه عقلای دنیا می گویند که بین این جرم و مجازات تناسب نیست و ظلم است یا اگر کسی مثلاً یک سیلی به صورت یک نفر زد دستش را قطع کنند یا او را بکشند. چون اینجا امکان رعایت تناسب هست، می شود بین جرم و مجازات تناسب برقرار کرد چون قراردادی و اعتباری است.
دسته دوم: بین جرم و مجازات رابطه تکوینی و رابطه علّی وجود دارد. در واقع مجازات چیزی جز معلول خود جرم نیست که اصطلاحاً می گویند مکافات. در واقع مجازات، مکافات خود عمل است. مثلاً اگر کسی شراب بخورد و در حال مستی رانندگی کند و تصادف کند پایش فلج می شود یا ستون فقراتش شکسته و نخاعش قطع می شود و تا آخرعمر فلج است و نمی تواند اعتراض کند که من یک ساعت مست بودم چرا ۷۰ سال فلج باشم؟
در پاسخ به او باید گفت این نتیجه کار خودت است و قراردادی نیست که ما کمترش کنیم و بگوییم چون یک ساعت بیشتر مست نبوده پس ۲۰ سال فلج باشد اگر ۴ ساعت مست بود مثلاً ۸۰ سال فلج باشد ، این معلولیت نتیجه آن کار است.
اگر کسی یک لحظه هوس کرد که سم بخورد می میرد، نمی تواند بگوید یک لحظه هوس کردم ، یا اگر هوس کرد یک چاقو به چشمش بزند چرا تا آخرعمر کور باشد. این را همه عقلا پذیرفته اند که به ازای یک لحظه هوس کردن چرا تا آخر عمر باید کور باشد و می گویند این نتیجه عملش است. در اینجا تناسب اصلاً معنا ندارد که بگوییم باید بین جرم و مجازات تناسب باشد.
اما آیا مجازات اخروی از نوع اوّل است که باید تناسب داشته باشد تا ظلم نشود یا از نوع دوّم است که اصلاً امکان تناسب نیست؟ باید گفت از هر دو نوع فراتر است، حتی از نوع دوم هم فراتر است. چون مجازات اخروی چیزی جز خود عمل نیست و جز خود جرم نیست یعنی مجازات نتیجه جرم نیست بلکه خود جرم و تجسم عمل است. این گونه نیست که بگوییم قرارداد کردیم که اگر کسی مال یتیم خورد آتش در شکمش برود بعد بگویند چرا؟
اصلاً خوردن مال یتیم چیزی جز خوردن آتش نیست، فقط این آتش در قیامت شعله ور می شود ” إنّ الذین یأکلون أموال الیتامی إنما یأ کلون فی بطونهم نارا وسیصلون سعیرا ” اما در اینجا تجسم پیدا نیست و بروز نمی کند ” یوم تبلی السرائر ” آنجا آشکار می شود که این شخص واقعاً آتش خورده.
پس اگر این شد دیگر بحث تناسب معنا ندارد چون قرارداد در کار نبوده که آن را کم یا زیاد کنند. بعضی بین عذاب اخروی و مجازات دنیوی که قراردادی است مقایسه می کنند. خیال می کنند خدا قرارداده آن مجازات را و به دنبال این باور می گویند چرا تناسب نیست؟ در حالی که اصلاً بحث تناسب اینجا مطرح نیست چون مجازات چیزی جز خود عمل نیست.
یکی از همسران پیغمبر از خانمی که نزد پیغمبر آمده بود غیبت کرد، حضرت به او گفت دندانت را خلال کن. گفت: یا رسول الله من که غذا نخوردم، من روزه هستم. فرمود: نه بلند شو این کار را بکن. وقتی که خلال کرد پاره های گوشت از لای دندانش بیرون آمد. فرمود: این گوشت مرده ای است که خوردی، یعنی تجسّم ملکوتی غیبت را پیغمبر به این خانم نشان داد، این کار را گاهی اولیاء خدا هم می کردند
حاصل اینکه نباید مجازات اخروی با مجازات دنیوی به بهانه تناسب مقایسه شود. بعضی از جرائم، بعضی از گناهانی که انسان مرتکب می شود هر سه دسته مجازات را دارد. همان شرب خمری که مثال زده شد اگر شخص دستگیر بشود در محکمه اسلامی ۸۰ ضربه شلاق می خورد، بچه هایش عقب مانده ذهنی می شوند، ممکن است سرطان دستگاه گوارش هم بگیرد اینها مکافات عملش هست. ممکن است تصادف کند و خسارت های فراوانی هم ببیند این هم مکافات دنیویش است. در آخرت، شرب خمر یک چهره، یک تجسم و یک حقیقتی دارد که آن حقیقت بروز می کند. عذاب این شخص جز همان عملش که در آخرت تجسم پیدا می کند چیزی نیست.
حق این است که انسان در جهنم جاودانه بماند چون گناه باعث شده که ماهیتش، ماهیت ناری و ماهیت جهنمی بشود. این ماهیت دیگر به درد بهشت نمی خورد. باید همیشه در جهنم باشد. بحث خلود درست است ولی اینکه چرا تناسب نیست ظلم است پاسخ همان است که گفته شد.
یکی از همسران پیغمبر از خانمی که نزد پیغمبر آمده بود غیبت کرد، حضرت به او گفت دندانت را خلال کن. گفت: یا رسول الله من که غذا نخوردم، من روزه هستم. فرمود: نه بلند شو این کار را بکن. وقتی که خلال کرد پاره های گوشت از لای دندانش بیرون آمد. فرمود: این گوشت مرده ای است که خوردی، یعنی تجسّم ملکوتی غیبت را پیغمبر به این خانم نشان داد، این کار را گاهی اولیاء خدا هم می کردند.
خلاصه سخن
نباید توجه داشت مجازات اخروی با مجازات دنیوی مقایسه شود به دلیل اینکه چون این جا تناسب هست پس آنجا هم باید تناسب باشد. بعضی از جرائم، بعضی از گناهانی که انسان مرتکب می شود هر سه دسته مجازات را دارد. مجازات جهنم تجسم خود عمل است.
منبع:radiomaaref.ir
نوشته مجازات های اخروی چند دسته هستند؟ اولین بار در بامداد پدیدار شد.