در هر شرایطی مذاکره میتواند ترس برانگیز باشد، افراد موفق همیشه خود را برای مذاکرات آماده میکنند پس شما نیز سعی کنید قبل از شروع مذاکره بعدی خود آمادگی کامل داشته باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ تد لئونهارت (مشاور و مدیرعامل شرکت طراحی Leonhardt Group) همیشه قبل از ملاقات با یک مشتری بزرگ با احساس ترس مواجه میشد. مهم نبود که حتی صاحب یک شرکت طراحی بزرگ با مشتریان بزرگی مثل بوئینگ و چارلز شواب با 10 میلیون دلار درآمد سالانه باشد. مذاکره با یک مشتری جدید همیشه همین احساس ناامنی را برای وی به وجود آورده اســت.
لئونهارت همیشه قبل از چنین جلساتی خود را در دستشویی پنهان کرده و در را روی خودش قفل میکرد و لیستی از پروژههای موفقی که به ثمر رسانده بود، جوایزی که گرفته بود و سایر موفقیتهایش را روی تکه کاغذ چرک نویسی مینوشت. او میگوید: «من هر هفته دو تا سه لیست را مینوشتم و آنها هیچوقت تغییر نمیکردند. من هیچگاه نیاز نداشتم که آنها را بخوانم ولی ساختن لیست و قرار دادن آنها در جیب کتم به من در مورد هر چیز استرسزایی آرامش میداد.»
و این به لئونهارت اعتماد به نفس انجام کاری را میداد که بسیاری از بزرگترین و خلاقترین افراد نیز از انجام آن ترس داشتند: مذاکره.
امروز او به افراد خلاق آموزش میدهد که چگونه مذاکرهکنندگان بهتری باشند و این تمرکز اصلی اوست و در این زمینه کتاب نوشته، مشاوره میدهد و یک درس آنلاین جدید ارائه میدهد که بر این موضوع تمرکز دارد:
همان خصوصیاتی که به افراد خلاق در رسیدن به ایدههای جدید کمک میکند آنها را به مذاکره کنندگانی بد تبدیل میکند.
او میگوید: «برای حدود 10 سال من به شرکتهای خلاق مشاوره دادهام ولی هر روز بیشتر با افراد پیچیده ای مواجه میشوم که صاحب شرکتهایی با 50 تا 100 پرسنل با قدرت مذاکره بسیار پایین هستند.»
چرا اینچنین اســت؟ به صورت ذاتی، همان خصوصیاتی که افراد خلاق را در رسیدن به ایدههای جدید عالی میسازد همانها آنها را به مذاکره کنندگانی ضعیف مبدل میکند.
یک ضعف شایع افراد خلاق سندرم دو گانگی اســت…. آن صدای آزار دهندهای که در گوشتان زمزمه میکند فارغ از هر گونه موفقیتی که کسب کردهاید یک دروغ بزرگ بیشتر نیستید.
کار خلاقانه نیازمند میزان مناسبی حساسیت اســت. شما میخواهید کارتان افراد را تکان دهد، که این به این معنیست که باید با احساسات آنها تنظیم باشد. ولی سر میز مذاکره همین حساسیت میتواند پاشنه آشیل افراد خلاق باشد. لئونهارت میگوید: «آنها بیش از حد حساس هستند. آنها نمیخواهند سر قیمت چانه بزنند بلکه فقط میخواهند کار را تمام کنند. یاد گرفتن اینکه آنچه نیاز دارید را مطالبه کنید بسیار مهم بوده و کار سختی اســت.»
ولی همچنان این کار میتواند و باید انجام شود. پس از سالهایی که لئونهارت ابتدا خودش با روش مذاکره کردن کلنجار میرفت و سپس کار با مشتریان خلاق برای بالا بردن مهارتهایشان، او به تاکتیکهای بسیار مهمی در مورد مواجهه با ترس از مذاکره و چه متخصص شدن در آن رسیده اســت که در زیر میخوانیم:
هر کاری که بتوانید انجام دهید تا به شما یادآوری کوچکی در مورد ارزشهایی که دارید بکند، از پنهانی به دستشویی رفتن و نوشتن موفقیتهایی که به دست آوردهاید، دوباره خوانی نظرات مثبت مشتریان قبلی تا زمزمه کردن موفقیتهایتان زیر دوش حمام…همه و همه میتوانند اثرات بسزایی به جا بگذارند. با اعتماد به نفس بر سر میز مذاکره آمدن کلید موفقیت اســت ولی ابتدا باید به خودتان اعتقاد داشته باشید.
البته که شما نمیخواهید وقتی صحبت میکنید خسته کننده و تکراری به نظر برسید. تمرین آنچه که میخواهید بگویید با صدای بلند و در مقابل دیگران میتواند به شما کمک کند تا بیشتر احساس اعتماد به نفس کنید. وقتی لئونهارت شرکت طراحیاش را راهاندازی کرد از تیمش خواست پیش از ارائهای که در پیش داشتند حرفهایشان را تمرین کنند. او میگوید: «تمرین کلماتی که قرار اســت گفته شوند استرس همه از جمله خودم را کم میکند.»
حدود حقوق یک شخص هم پست شما در شهرتان چقدر اســت؟ این اطلاعات با اندکی جستجو در اینترنت قابل دریافت اســت. وقتی شما با اطلاعات لازم مسلح شده باشید میتوانید در مورد اعداد مطمئن باشید. لئونهارت میگوید: «وقتی بدانید که محدوده کجاست، همیشه باید فرض کنید که طرف مقابل نیز میداند. پس کمیبیشتر از حد بالای محدوده را درخواست و خیال خود را راحت کنید.»
چطور خیالتان راحت باشد؟ شماره 1 را دوباره بخوانید.
افراد خلاق عاشق کارشان هستند. کار مهمترین چیز اســت. همه میدانیم. ولی همچنانکه کار شما میتواند بسیار شخصی به نظر برسد نباید مذاکره کردن بر سر آن احساس گناه به شما بدهد. و همچنین نباید این کار به شما حس چانه زدن بدهد. در حقیقت مهمترین تاکتیکی که شما میتوانید در مذاکره از آن استفاده کنید استفاده از خلاقیت خود برای تحت تأثیر قرار دادن مشتریان احتمالی اســت.
این یعنی در حالی به سر میز مذاکره بروید که آماده نشان دادن این نکته به مشتریتان هستید که ایدههای شما دقیقاً همان چیزی اســت که او نیاز دارد. این یعنی پرسیدن تعداد زیادی سؤال در مورد خواست و نیاز آنها و تحت تأثیر قرار دادن آنها با چشماندازی که از روش رسیدنتان به این خواستها برایشان ترسیم خواهید کرد.
لئونهارت میگوید: «مطمئن شوید آنها میفهمند که چه کاری برای آنها انجام خواهید داد و سپس این کار را با تحت تأثیر قرار دادن آنها و نه با اضافه کردن ستونهای جدیدی از اعداد انجام دهید.»
در هر شرایطی مذاکره میتواند ترس برانگیز باشد، افراد موفق همیشه خود را برای مذاکرات آماده میکنند پس شما نیز سعی کنید قبل از شروع مذاکره بعدی خود آمادگی کامل داشته باشید.
به گزارش آلامتو و به نقل از بیزینس ترند؛ تد لئونهارت (مشاور و مدیرعامل شرکت طراحی Leonhardt Group) همیشه قبل از ملاقات با یک مشتری بزرگ با احساس ترس مواجه میشد. مهم نبود که حتی صاحب یک شرکت طراحی بزرگ با مشتریان بزرگی مثل بوئینگ و چارلز شواب با 10 میلیون دلار درآمد سالانه باشد. مذاکره با یک مشتری جدید همیشه همین احساس ناامنی را برای وی به وجود آورده اســت.
لئونهارت همیشه قبل از چنین جلساتی خود را در دستشویی پنهان کرده و در را روی خودش قفل میکرد و لیستی از پروژههای موفقی که به ثمر رسانده بود، جوایزی که گرفته بود و سایر موفقیتهایش را روی تکه کاغذ چرک نویسی مینوشت. او میگوید: «من هر هفته دو تا سه لیست را مینوشتم و آنها هیچوقت تغییر نمیکردند. من هیچگاه نیاز نداشتم که آنها را بخوانم ولی ساختن لیست و قرار دادن آنها در جیب کتم به من در مورد هر چیز استرسزایی آرامش میداد.»
و این به لئونهارت اعتماد به نفس انجام کاری را میداد که بسیاری از بزرگترین و خلاقترین افراد نیز از انجام آن ترس داشتند: مذاکره.
امروز او به افراد خلاق آموزش میدهد که چگونه مذاکرهکنندگان بهتری باشند و این تمرکز اصلی اوست و در این زمینه کتاب نوشته، مشاوره میدهد و یک درس آنلاین جدید ارائه میدهد که بر این موضوع تمرکز دارد:
همان خصوصیاتی که به افراد خلاق در رسیدن به ایدههای جدید کمک میکند آنها را به مذاکره کنندگانی بد تبدیل میکند.
او میگوید: «برای حدود 10 سال من به شرکتهای خلاق مشاوره دادهام ولی هر روز بیشتر با افراد پیچیده ای مواجه میشوم که صاحب شرکتهایی با 50 تا 100 پرسنل با قدرت مذاکره بسیار پایین هستند.»
چرا اینچنین اســت؟ به صورت ذاتی، همان خصوصیاتی که افراد خلاق را در رسیدن به ایدههای جدید عالی میسازد همانها آنها را به مذاکره کنندگانی ضعیف مبدل میکند.
یک ضعف شایع افراد خلاق سندرم دو گانگی اســت…. آن صدای آزار دهندهای که در گوشتان زمزمه میکند فارغ از هر گونه موفقیتی که کسب کردهاید یک دروغ بزرگ بیشتر نیستید.
کار خلاقانه نیازمند میزان مناسبی حساسیت اســت. شما میخواهید کارتان افراد را تکان دهد، که این به این معنیست که باید با احساسات آنها تنظیم باشد. ولی سر میز مذاکره همین حساسیت میتواند پاشنه آشیل افراد خلاق باشد. لئونهارت میگوید: «آنها بیش از حد حساس هستند. آنها نمیخواهند سر قیمت چانه بزنند بلکه فقط میخواهند کار را تمام کنند. یاد گرفتن اینکه آنچه نیاز دارید را مطالبه کنید بسیار مهم بوده و کار سختی اســت.»
ولی همچنان این کار میتواند و باید انجام شود. پس از سالهایی که لئونهارت ابتدا خودش با روش مذاکره کردن کلنجار میرفت و سپس کار با مشتریان خلاق برای بالا بردن مهارتهایشان، او به تاکتیکهای بسیار مهمی در مورد مواجهه با ترس از مذاکره و چه متخصص شدن در آن رسیده اســت که در زیر میخوانیم:
هر کاری که بتوانید انجام دهید تا به شما یادآوری کوچکی در مورد ارزشهایی که دارید بکند، از پنهانی به دستشویی رفتن و نوشتن موفقیتهایی که به دست آوردهاید، دوباره خوانی نظرات مثبت مشتریان قبلی تا زمزمه کردن موفقیتهایتان زیر دوش حمام…همه و همه میتوانند اثرات بسزایی به جا بگذارند. با اعتماد به نفس بر سر میز مذاکره آمدن کلید موفقیت اســت ولی ابتدا باید به خودتان اعتقاد داشته باشید.
البته که شما نمیخواهید وقتی صحبت میکنید خسته کننده و تکراری به نظر برسید. تمرین آنچه که میخواهید بگویید با صدای بلند و در مقابل دیگران میتواند به شما کمک کند تا بیشتر احساس اعتماد به نفس کنید. وقتی لئونهارت شرکت طراحیاش را راهاندازی کرد از تیمش خواست پیش از ارائهای که در پیش داشتند حرفهایشان را تمرین کنند. او میگوید: «تمرین کلماتی که قرار اســت گفته شوند استرس همه از جمله خودم را کم میکند.»
حدود حقوق یک شخص هم پست شما در شهرتان چقدر اســت؟ این اطلاعات با اندکی جستجو در اینترنت قابل دریافت اســت. وقتی شما با اطلاعات لازم مسلح شده باشید میتوانید در مورد اعداد مطمئن باشید. لئونهارت میگوید: «وقتی بدانید که محدوده کجاست، همیشه باید فرض کنید که طرف مقابل نیز میداند. پس کمیبیشتر از حد بالای محدوده را درخواست و خیال خود را راحت کنید.»
چطور خیالتان راحت باشد؟ شماره 1 را دوباره بخوانید.
افراد خلاق عاشق کارشان هستند. کار مهمترین چیز اســت. همه میدانیم. ولی همچنانکه کار شما میتواند بسیار شخصی به نظر برسد نباید مذاکره کردن بر سر آن احساس گناه به شما بدهد. و همچنین نباید این کار به شما حس چانه زدن بدهد. در حقیقت مهمترین تاکتیکی که شما میتوانید در مذاکره از آن استفاده کنید استفاده از خلاقیت خود برای تحت تأثیر قرار دادن مشتریان احتمالی اســت.
این یعنی در حالی به سر میز مذاکره بروید که آماده نشان دادن این نکته به مشتریتان هستید که ایدههای شما دقیقاً همان چیزی اســت که او نیاز دارد. این یعنی پرسیدن تعداد زیادی سؤال در مورد خواست و نیاز آنها و تحت تأثیر قرار دادن آنها با چشماندازی که از روش رسیدنتان به این خواستها برایشان ترسیم خواهید کرد.
لئونهارت میگوید: «مطمئن شوید آنها میفهمند که چه کاری برای آنها انجام خواهید داد و سپس این کار را با تحت تأثیر قرار دادن آنها و نه با اضافه کردن ستونهای جدیدی از اعداد انجام دهید.»
وبسایت فوربز در مطلبی به بررسی آیفون 7 و مقایسه آن با پرچمدارهای جدید شرکت سامسونگ پرداخت.
خبرگزاری آریا- ساعاتی پس از اعلام پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، موتور جستجوگر گوگل شاهد، افزایش لحظه به لحظه جست و جوی واژه ها و جملاتی درباره راههای برکناری ترامپ بوده است.
به گزارش سرویس اخبار فناوری اطلاعات خبرگزاری آریا، روزنامه انگلیسی ایندیپندنت گزارش کرد که از آن زمان جستجوی واژه ها و جملات درباره راههای عزل دونالد ترامپ از پست ریاست جمهوری آمریکا در جستجو گر گوگل توسط کاربران آمریکایی رو به افزایش است.
بر اساس این گزارش راههای اعتراض به نتیجه انتخابات و جلوگیری از دستیابی ترامپ به پست ریاست جمهوری هم در صفحات گوگل جستجو شده است.
گوگل اعلام کرد که کاربران ایالت های هاوایی، کالیفرنیا، اورگان، واشنگتن و کلرادو که بیشترین رای را به نفع حزب دمکرات داده بودند، بیش از سایر مناطق به طرح این سوال در گوگل پرداخته اند که چگونه می توان ترامپ را مغلوب کرد.
در کنار مطرح شدن سوالهایی درباره راههای برکناری و مقابله با ترامپ، کاربران آمریکایی پاسخ یک سوال دیگر را هم از موتور جستجو گر گوگل خواسته اند: چگونه به کانادا مهاجرت کنم؟
در ایالات متحده، روزنامهها وظیفهشان را در قبال فرآیند دموکراتیک بسیار جدی میگیرند. آن قدر جدی که در چشم یک خواننده غیر آمریکایی بیش از حد متکبرانه به نظر میآیند.وقتی کار به اعلام حمایت از یک نامزد انتخابات ریاست جمهوری میرسد، روزنامهها گویی باور دارند که حمایتشان از یک نامزد خاص اهمیت بی حد و حصری دارد و خوانندگان کلماتشان را با نهایت جدیت ارزیابی می کنند و می پذیرند.
حالا میدانیم که این نگرش تا چه اندازه اشتباه است چون تقریبا همه روزنامه های پرتیراژ از هیلاری کلینتون در رقابت های انتخاباتی حمایت می کردند یا دستکم از دونالد ترامپ حمایتی نکردند - و این در مورد روزنامههایی که در گذشته وفادارانه جانب نامزدهای جمهوریخواه را گرفته بودند صدق میکند.
حالا هم روزنامهها و هم باقی رسانههای جریان اصلی و پرمخاطب با این واقعیت روبهرو شدهاند که شاید تاثیرشان در مقایسه با فیسبوک هیچ باشد.
در سال ۱۹۹۲، روزنامه عامهپسند بریتانیایی، سان، ادعا کرد عامل پیروزی غیرمنتظره محافظهکاران بوده است. در آمریکا بعضی میپرسند آیا این بار شبکههای اجتماعی آقای ترامپ را برنده کردهاند.
استدلالشان این است: ۱۵۶ میلیون آمریکایی عضو فیسبوک هستند و گزارش شده است دو سوم آنها روی این سایت خبر دریافت میکنند.
درست است که خبر را ممکن است رسانههای پرمخاطب، مانند روزنامههای حامی خانم کلینتون، تولید کنند اما آنچه شما در نهایت روی فیسبوک میبینید برای همدیگر و دوستانتان به اشتراک میگذارید.
اینجاست که ایده یک حباب فیلتری مطرح می شود: آنهایی که تمایل به آقای ترامپ دارند تنها داستانهایی را خواهند دید که جهانبینی آنها را منعکس میکند و همین امر در مورد جهان بینی لیبرالها نیز صادق است.
شاید بگویید که چنین فیلتری همیشه وجود داشته است. در گذشته هم لیبرالها روزنامههای لیبرال را میخواندند و محافظهکاران هم دیدگاهشان در روزنامههایشان بازتاب مییافت. تفاوت داستان در اینجاست که بیشتر سردبیران دو کار می کردند: دستکم هر از چندگاهی ایدههای متفاوت را هم منتشر میکردند و دیگر اینکه مطمئن میشدند اطلاعات هر خبر صحیح است.
هیچکدام از این دو نکته درمورد فیسبوک صدق نمیکند. الگوریتم نیوز فید شما مطابق آنچه که فکر میکند شما و دوستانتان می خواهید باور کنید به شما مطلب نشان میدهد و یقینا درستی اطلاعات موجود در خبرها را هم کنترل نمیکند.
داستانهایی که کلینتون را به قتل متهم میکردند یا اوباما را مسلمان میخواندند در فید میلیونها طرفدار بالقوه ترامپ ظاهر شدهاند. از سوی دیگر، یک نقل قول ساختگی که در آن ترامپ در سال ۱۹۹۸ جمهوریخواهان را احمق میخواند هنوز در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
هم دموکراتها و هم جمهوریخواهان از فیسبوک استفاده گستردهای کردهاند. این کمپین اوباما بود که در سال ۲۰۰۸ پیشگام استفاده از شبکههای اجتماعی در انتخابات شد. اما برای کمپین ترامپ که بیشتر رسانههای پرطرفدار را در اردوی رقیبش یافت، فیسبوک و توییتر ابزار قدرتمندی شدند که پیامش را بدون دخالت روزنامهنگاران سمج به رایدهندگان برساند.
آیا اگر فیسبوک و امثال آن وجود نداشتند دونالد ترامپ همچنان در راه کاخ سفید میبود؟
پاسخ دشوار است اما به نظر میرسد رسانههای اجتماعی اندیشهها را در رقابتی که به خودی خود تلخ بود دو قطبیتر کردند و ممکن است گروهی از افراد مردد را تشویق کرده باشند که به ترامپ رای دهند.
بنا بر این دیدگاه، این یعنی فیسبوک تنها یک تکنولوژی نیست، بلکه یک رسانه بسیار قدرتمند به سردبیری مارک زاکربرگ است. اما نشانهای در دست نیست که این شرکت آماده باشد به این مسئولیت سنگین اذعان و نقش خود را در این رابطه بررسی کند.
مایک شروپفر، مدیر تکنولوژی فیسبوک، درباره نقش شبکههای اجتماعی در این انتخابات می گوید: "تخمین زدنش دشوار است. نقش ما این است که مردم با هم در ارتباط باشند و آنچه میخواهند بگویند به هم برسانند. این هدف نهایی ماست."
البته آقای سردبیر هم برخی از افکارش را با ما مطرح کرده است. مارک زاکربرگ در یک پست روی فیسبوک همراه با عکس دخترش در حال تماشای پوشش انتخابات از تلویزیون نوشت درباره "کارهای پیش روی ما برای خلق دنیایی که برای بچههایمان میخواهیم" فکر کرده است.
در این پست از جمله کارهای پیش رو به "درمان همه بیماریها، بهبود آموزش، متصل کردن همه و ایجاد فرصتهای برابر" اشاره شده است. همه اینها خیلی کالیفرنیایی است اما مخاطبان خیلی خوب واکنش نشان دادهاند. یکی نوشته است: "ممنون از اینکه از نظر اجتماعی مسئول هستنید و از نفوذتان برای اهداف نیک استفاده میکنید."
اما زاکربرگ نمی گوید نفوذ فیسبوک چگونه روی درک آمریکایی ها از این کمپین انتخاباتی تاثیر گذاشته و آیا برای فرآیند دموکراتیک مفید بوده است.
غولهای رسانه مانند روپرت مرداک و ویلیام رندولف هرست سعی کردهاند روی سیاست تاثیر بگذارند و تاثیرشان را هم به رخ کشیدهاند. اما به نظر میرسد مارک زاکربرگ مصمم است وانمود کند تاثیرش روی هیچکدام از ۱.۶ میلیون عضو شبکهاش بیشتر یا کمتر نبوده است.
منبع : ایران آنلاین