نمونهاش یکی از شهروندان کشورمان است که با ارسال نامهای به مدیرمسئول روزنامه از رنجی که برای بزرگ کردن سه قلوهایش میکشد گفته، پدر جوانی که تا به حال 70 نامه به مراجع مختلف دولتی ارسال کرده و حتی با پیدا کردن یک واسطه، نامهاش را به دست رئیسجمهور نیز رسانده که البته همه این 71 نامه بیجواب مانده است.
مشکل او اقتصادی است و کفاف ندادن حقوق کارمندی به مخارج یک خانواده پنج نفره و البته عدم پرداخت یارانه فرزندانش که گرچه به چشم عدهای ناچیز میآید (130 هزار و 500 تومان) اما اگر بود دستکم هزینه شیرخشک این سه نوزاد تامین میشد.
اینها مشکلات این خانواده و صدها خانواده دیگر مثل اوست که البته تاکنون علاجی برای تسکین آن ارائه نشده است.
طبق جدیدترین آمارهای ثبت احوال کشور، به طور متوسط در هر شبانهروز بیش از 3800 نفر در کشور به دنیا میآیند، یعنی هر ساعت 162 نفر که از آن 3800 نفر، 54 نفرشان دوقلو و چندقلو هستند.
این که 3 درصد کل ولادتهای کشور مربوط به چندقلوهاست، این که استانهای تهران، خراسان رضوی و خوزستان در صدر دوقلوزایی قرار دارند و این که بیشترین چندقلوزاییها در استانهای تهران، فارس و اصفهان اتفاق میافتد نیز واقعیاتی است که از آمارهای ثبت احوال کشور استخراج شده، آمارهایی که نشان میدهد هر سال چه تعداد خانواده به کمکهای فوری و حمایتهای دولتی نیاز دارند.
دوقلوداری مصائب خاص خود را دارد که اگر این دو به سه، چهار، پنج، شش یا بیشتر برسد مصائب هم ضرب در چند میشود، بویژه مضیقههای اقتصادی و دغدغههای تامین معاش.
مادران چندقلوها در کانون این مشکلات قرار دارند که هم از نظر جسمی و روانی شکننده میشوند و هم اگر شاغل باشند و برای تامین بخشی از هزینههای خانوار چارهای جز ادامه شغل نداشته باشند، دشواریهای بیشتری را تجربه میکنند.
در کنار مادران، پدران نیز در کانون مشکلات قرار میگیرند، هم از این بابت که باید بیش از گذشته برای تامین معاش خانواده تلاش کنند و هم به این علت که نمیتوانند همسر خویش را با نوزادان بیقرار تنها بگذارند و ناگزیرند بخشی از کار را فدای آرامش خانواده کنند.
در این میان گرچه خانوادههای زوجهای صاحب نوزادان چندقلو نیز هر یک به سهم خود گوشهای از کارها را میگیرند، اما نگاهها همچنان به نهادهای دولتی است که اغراق نیست اگر گفته شود کمترین حمایتها از این ناحیه بروز میکند.
نقش دولت در حمایت از این خانوادهها به این علت مهم است که سیاستهای افزایش جمعیت و استقبال از فرزندآوریِ بیشتر، مدتهاست مورد تاکید دولت است و طبیعی است اگر زوجهای دارای چندقلو توقع حمایتهای بموقع و کارساز از جانب دولت را داشته باشند.
این موضوع بیشتر اهمیت مییابد که بدانیم به گفته صفیه عشوریمقدم، متخصص زنان و زایمان، روند چندقلوزایی در ایران (و جهان) به واسطه استفاده از تکنیکهای کمک باروری و استفاده از داروهای تحریک تخمکگذاری رو به افزایش است و این افزایش به معنی بیشتر شدن تعداد خانوادههای نیازمند حمایت است.
از یارانه نوزادان خبری نیست
افزوده شدن هر عضو جدید به خانواده اولین معنایش اضافه شدن به هزینههای زندگی است و هر قدر کیفیت زندگی در یک خانواده مهم باشد، هزینهها بالاتر میرود.
از وقتی که هدفمندی یارانهها در کشور اجرا شد این یارانه به ظاهر اندک در بسیاری از خانوادهها جایگاهی حیاتی پیدا کرد تا آنجا که خیلیها حساب دخل و خرج خانواده خود را با احتساب مبالغ یارانه نگه میداشتند.
اما از ابتدای امسال پرداخت این یارانه تق و لق شد چون دولت معتقد بود بینیازان زیادی از این یارانه استفاده میکنند، در حالی که نیازمندان باید جایگزین بینیازان شوند البته اگر این طور میشد جانب عدالت رعایت میشد، ولی کمکم ناتوانی در شناسایی ثروتمندان باعث شد تا یارانهها تا امروز به همه ثبتنامکنندگان تعلق بگیرد، بدون این که میان فقیر و غنی تفاوت باشد.
اما از آن تاریخ به بعد یارانه نوزادان تازه متولد شده قطع شد و دست خانوادههای نیازمند صاحب فرزند در پوست گردو ماند البته دولت از بابت نپرداختن این مبالغ به خانوادهها از ابتدای سال تاکنون سودی قابل توجه به دست آورده (هر روز بیش از 3800 نفر متولد میشوند که در هر ماه بیش از 114 هزار نفر را شامل میشود) ولی به این بها که معادلات اقتصادی بسیاری از خانوادهها بر هم خورده و هزینههای ناشی از تولد چند فرزند در یک خانواده، فشار مضاعفی را بر زوجها وارد کرده است.
تاکنون نیز دولت تکلیف این خانوادهها را به طور کامل مشخص نکرده چون یک روز قطع یارانهها را حتمی اعلام میکند و روزی دیگر احتمال بازگشت یارانهها را زیاد میداند ولی هر چه هست خانوادههای زیادی به این مبالغ چشم دوختهاند که خانوادههای دارای چندقلو از مستحقترین افراد برای دریافت یارانه هستند.
یک لایحه در بیخبری
سال 91، شورای عالی انقلاب فرهنگی بستهای از سیاستهای تشویقی و حمایتی برای ترغیب ایرانیان به فرزندآوری را تصویب کرد که هدفش رسیدن به نرخ باروری مناسب و جمعیت مطلوب بود، البته گرچه این تشویقها و حمایتها بیشتر در قالب همان مصوبه باقی ماند و اجرا نشد.
با این حال این تصمیم شورای عالی انقلاب فرهنگی یک حسن داشت و آن این که اجازه ارائه لوایح و پیشنهادهایی همسو با سیاستهای افزایش جمعیت را به دولت و مجلس میداد که در سال 92، دولت به پیشقراولی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی لایحه «حمایت از خانوادههای دارای چندقلو» را ارائه داد.
بر اساس این لایحه قرار بود مادران این کودکان از بستههای مراقبتهای بهداشتی، درمانی و تغذیهای بهرهمند شوند و اگر والدین این کودکان کارمند دولت هستند از حق اولاد خاص استفاده کنند.
همچنین قرار بود زنان دارای چندقلو از تسهیلات مالی و اداری بهره ببرند و پدران این کودکان نیز بتوانند وقت بیشتری را به خانواده اختصاص دهند و بهتر از همه اینها در بخش مسکن تسهیلاتی به آنها داده شود تا دغدغه سرپناهشان رفع شود.
آن گونه که در فارس و تابناک منتشر شده، این لایحه ثمربخش از وزارت رفاه به کمیسیون فرهنگی دولت فرستاده شده و سرنوشت آن تا این لحظه معلوم نیست حتی پیگیریهای جامجم نیز نشان داد نمایندگان مجلس در فراکسیون زنان و کمیسیون فرهنگی نیز از وجود این لایحه بیخبرند که این بیخبری نشان میدهد تاکنون هیچ بحث جدی پیرامون اعطای تسهیلات ویژه به خانوادههای دارای چندقلو میان دولت و مجلس رد و بدل نشده است.
نیاز مبرم به کمک هزینه
اما به نتیجه نرسیدن این لایحه و تداوم چشمانتظاری خانوادهها تاکنون فقط مشکلات آنها را عمیق کرده است، آن هم در شرایطی که محیطهای کاری حاضر به درک شرایط ویژه این خانوادهها نیستند و تورم و نیازهای رو به فزونی اینها نیز متوقف نمیشود.
احسان خاصهتراش، دبیر انجمن دوقلوها و چندقلوها به این نیازهای رو به فزونی اشاره دارد و اصلیترین تقاضای این خانوادهها را دریافت کمکهزینه میداند. او در گفتوگو با جامجم یادآوری میکند که هیچ ارگان دولتی از این خانوادهها حمایت مالی نمیکند، بجز سازمان بهزیستی که البته بیشتر کمکهایش به خانوادههای دارای فرزندان زیر دو سال تعلق میگیرد و پس از پیگیریهای اخیر انجمن نیز اعلام کرده برای گسترش این حمایتها بودجه در اختیار ندارد.
به گفته او خانههای بهداشت نیز تا همین اواخر به کودکانی که پرونده پزشکی داشتند شیرخشک رایگان میداد که اکنون سهمیه هر خانواده را کم کردهاند.
پس با این وصف شکی نیست اوضاع اقتصادی بیشتر خانوادههایی که چندقلو دارند در وضعیت قرمز قرار دارد، خانوادههایی که در عمل با سیاستهای افزایش جمعیت همراهی میکنند، اما نهادهای دولتی و حمایتی برای پشتیبانی از آنها و نیز ترغیب بقیه خانوادهها به فرزندآوری تلاش نمیکنند، در حالی که در سراسر دنیا این سیاستهای تشویقی و ترغیبی است که خلأ کاهش جمعیت را پر میکند و به تحکیم بنیان خانواده منجر میشود.
یک نامه تاملبرانگیز
متن نامه زیر از سوی یک شهروند خطاب به مدیرمسئول روزنامه جامجم به دفتر روزنامه رسیده است. بدون هیچ توضیحی آن را منتشر میکنیم و فقط این نکته را متذکر میشویم که مشخصات و نشانی نگارنده نامه در دفتر روزنامه موجود است.
***
با کمال احترام و آرزوی سرافرازی به استحضار میرساند اینجانب بیش از سه سال است ازدواج کردهام. در نخستین تجربه بارداری همسرم لطف خداوند به طور ویژه شامل حامل ما شد و باریتعالی سه فرزند پسر به خانواده نوپای ما عطا فرمود.
تاکنون بیش از 70 نامه به مراجع مرتبط و غیرمرتبط مملکتی ارسال کردهام و در کمال تاسف حتی یک جواب مثبت به بنده داده نشده! نکته عجیب ماجرا اینجاست که دولت تدبیر و امید به بهانه نبود بودجه حاضر نیست یارانه فرزندانم را پرداخت نماید و فعلا سهقلوهای ما از دریافت این مبلغ به ظاهر ناچیز اما مهم و حیاتی هم محروم هستند.
همچنین تاکنون سه مرتبه از طریق پستی و یکبار هم با واسطهای به شکل دستی، برای آقای رئیسجمهور نامه ارسال کردهام که در کمال تعجب هر چهار نامهام بیجواب ماند.
با توجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب در باب فرزندآوری و افزایش نسل و مصوبات و سختگیری های مجلس در مقابله با جلوگیری از بارداری، تعجب میکنم که چگونه مسئولان مملکتی براحتی از کنار دغدغه بزرگ اینجانب و افرادی چون من سهلانگارانه عبور میکنند.
موقعیت شغلی اینجانب و دریافتهای حقوق کارمندی همان طور که حتما واقفید قطعا کفاف این همه هزینههای طاقتفرسا را نمیکند؛ از سوی دیگر با توجه به عنایت ویژه جنابعالی به آحاد مردم بویژه جوانان، استدعا دارم درباره این مورد خاص و ویژه، نسبت به انعکاس کامل مشکلات بنده از طریق روزنامه تاثیرگذار جامجم اقدام کنید تا شاید آن دسته از مسئولانی که در خواب ناز به سر میبرند، بیدار شوند و چارهای اساسی برای چالش پیش روی خانواده حالا دیگر پرجمعیت بنده و افرادی چون من بیندیشند.
مریم خباز - گروه جامعه