جام جم سرا: ساعت ۳۰: ۴ عصر ۱۸ مردادماه سال جاری داد و فریادهای چندمرد در ایستگاه متروی ۱۵خرداد کافی بود تا پلیس مترو با صحنه درگیری مرد موسفیدی با یک مسافر روبهرو شود.
مأموران وقتی با میانجیگری این دعوا را مهارکردند پی بردند که مرد موسفید یک جیببرحرفهای است. مرد مسافری که موفق به دستگیری دزد پول و چکهایش شده بود به پلیس گفت: «جمعیت زیادی منتظر آمدن قطار بودند و چون چکهای میلیونی داخل جیبم بود با حساسیت بیشتری اطرافم را تحت نظر گرفته بودم که ناگهان احساس کردم دست یک مرد داخل جیبم شده است. وقتی به عقب برگشتم این پیرمرد را دیدم که وی بلافاصله دستش را از جیبم بود بیرون کشید و پول و چکهایم روی زمین ریخت. وی افزود: مرد موسفید قصد داشت با نقشپردازی پا به فرار گذارد که با وی درگیر شدم تا اینکه با کمک مردم دزد جیببر را دستگیر کردیم.»
این ادعاها در حالی بود که مرد موسفید اصرار بر بیگناهی داشت تا اینکه با دستور بازپرس «دشتی» از شعبه ۶ دادسرای فیاضبخش پیش روی مأموران پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
کارآگاهان در تحقیقات ابتدایی پی بردند که مرد موسفید «علی حسین» نام دارد و یکی از جیببرهای حرفهای پایتخت است. بنابراین، مأموران برای شناسایی دیگر طعمههای این جیببر حرفهای آنها را پیش روی مرد موسفید قرار دادند و «علیحسین» که دیگر راهی جز اعتراف نداشت ناچار جیببری در ایستگاههای مترو را به گردن گرفت.
گفتوگو با پیرِ جیببرها
علی حسین ۷۰ ساله است و بیش از ۴۰ بار به جرمهای جیببری و حمل مواد مخدر به زندان افتاده است. این جیببر حرفهای همه بدنش را با خالکوبی پر از نقش و نگار کرده و ادعا میکند در قدیم برای اینکه دیگران از وی حساب ببرند و بترسند روی بدنش خالکوبی کرده، اما امروز خالکوبی به مد تبدیل شده است:
اهل کجایی؟
از هشت سالگی از شهرمان به تهران آمدم و تنها زندگیام را آغاز کردم.
چرا تنها؟
الآن که نوه و نتیجه هم دارم ولی هشت سال داشتم که پدرم درگذشت و برای اینکه اهل درس خواندن نبودم پیاده بهتهران آمدم.
پیاده از شهرتان به تهران آمدی؟
بله، سال ۱۳۲۸ پسربچهها را میدزدیدند، بههمین خاطر از ترس رانندههای اتوبوس پیاده از شهرهای ملایر، همدان، قزوین و کرج گذشتم تا اینکه پس از یک ماه به تهران رسیدم.
در تهران چه کردی؟
ابتدا در سهراهی شمس شاگرد قهوهچی شدم و پساز مدتی به یک طباخی رفتم و در آنجا مشغول شدم.
نخستین دزدی را در چندسالگی انجام دادی؟
۱۱ ساله بودم که بهخاطر دزدی چهار وزنه سنگ ترازو به زندان قصر رفتم.
چرا دزدی؟
نمیدانم بالاخره شور جوانی و بزرگنمایی، آدم را وادار به انجام خلاف میکند.
از آن زمان به بعد دزدی میکنی؟
نه، در کار طباخی حرفهای شدم و به شهرمان برگشتم و با برادرم یک مغازه زدم.
پس چه شد که از مغازهداری به دزدی مجدد رو آوردی؟
تصادف کردم و یک نفر کشته شد، بههمین خاطر مجبور شدم مغازهام را جمع کنم و پول دیه را بدهم.
اعتیاد هم داری؟
بله، همین اعتیادم باعث بدبختیام شد و خانوادهام را از من دور کرد.
دلیل خالکوبیهایت برای چیست؟
زمان قدیم برای اینکه در دعوا و درگیری و در جمع شرورها اسم و رسمی داشته باشی باید روی بدنت خالکوبی میکردی تا بتوانی بزرگنمایی کنی.
از چه سالی جیببری میکنی؟
نمیدانم ولی درکارم حرفهای هستم و همه پولهایم را هزینه اعتیادم میکنم.
پس خانوادهات چی؟
هفت تا بچه دارم و هر کدام برای خود کاری دارند و مادرشان را نیز پیش خودشان نگه داشتهاند و خوشبختانه خرجی زندگیشان را درمیآورند.
بچههایت هم خلافکارند؟
نگذاشتم هیچ یک از آنها بهسمت خلاف بروند.
تاکی میخواهی جیببری کنی؟
بیکارم و هیچ کس نیست از من حمایت کند وگرنه دیوانه نیستم که دزدی کنم و باز به زندان بیفتم.
یعنی دوباره جیببری میکنی؟
نه، پشیمانم ولی نه مثل گذشته و فقط میخواهم روزهای آخر زندگیام را پیش خانوادهام باشم.
چند بار زندان رفتی؟
۴۲ بار سابقه دارم که چند بار با اسمهای دروغ خودم را معرفی کردهام.
شنیدم برای رضایت گرفتن هیچ وقت رد مال ندادی؟
چیزی که رفت دیگه رفته و پس نمیدهند، من هم پولی برای پس دادن نداشتم و ندارم.
حرف آخر؟
اگر بفهمم امروز، روز آخر زندگیام است خوشحال میشوم و از مرگ نمیترسم چون خسته شدهام.
بنا براین گزارش، با توجه به گسترده بودن این جیببریها، بازپرس دشتی با تقاضای چاپ عکس «علی حسین» خواست کسانی که در دام جیببریهای وی قرار گرفتهاند به پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند. (ایران)
خبرگزاری آریا -
لحظاتی لذت بخش را در شغلتان خلق کنید
در این مقاله ما دوازده راهکار آورده ایم که به شما کمک می کنند، در هر شغلی هستید و در محیطی که کار می کنید ، شاد باشید و در عین حال پیشرفت هم بکنید.
بی انگیزگی، خستگی یا حتی استرس... از جمله سختی ها یا مشکلاتی هستند که گریبان بیشتر کارمندان را گرفته است. این علائم اغلب پشت سوالاتی همچون-"چرا من این کار را انجام می دهم؟"-،-"آیا من در جامعه نقش مفیدی دارم؟-و... پنهان شده است. پاسخ های که ما به این سوالات می دهیم، به نظر درست می رسند اما در باطن ممکن است نادرست باشند و در نتیجه کیفیت زندگی را پایین می آورند. در این مقاله ما دوازده راهکار آورده ایم که به شما کمک می کنند، در هر شغلی هستید و در محیطی که کار می کنید ، شاد باشید و در عین حال پیشرفت هم بکنید.
1-به منظور موفق شدن،علت نارضایتی تان را در خودتان جستجو کنید.
به منظور تغییر روحیه، قبل از هر چیز باید علت نارضایتی خودتان را بفهمید. پیدا کردن راه حل برای مشکلی که به خوبی شناخته شده نیست، بسیار دشوار است. از خودتان بپرسید که چه چیزی را در موقعیت کاری حالتان دوست ندارید. آیا مشکل در درآمدتان است یا نوع کارتان؟ شما می توانید با شناخت موانع و با قرار دادن آن ها در کنار اولویت هایتان، وخامت اوضاع را بررسی و قضاوت کنید. بعد از انجام دادن این بررسی، پیدا کردن راه حل و اجرا ساختن آن راحت تر می شود. شاید راه حل تغییر شغل، تصمیم گیری در مورد مسئولیت های جدید باشد؛ حتی احتمال دارد ناچار شوید محل کارتان را عوض کنید.
2. برای خودتان هدف تعیین کنید.
از خودتان بپرسید که در چه زمینه و حرفه ای می توانید، مفید باشید. این مساله روز به روز اهمیت بیشتری در زندگی روزانه ما پیدا کرده است. اینکه حرفه ما با اهداف ما همخوانی داشته باشند بر میزان درآمد و موقعیت شغلی مقدم است. بسیار اهمیت دارد که کاری که انجام می دهیم برای ما لذت بخش باشد و فقط در این صورت است که ما می توانیم در حرفه خود موفق باشیم. بنابراین ضروری است که موقعیت کاری اکنون شما با ارزش های شما سازگار باشد. اگر شغلتان این شرایط را ندارد،چه کاری برای سازگار کردن آن با خواسته هایتان می توانید انجام دهید؟ همیشه راهی برای تغییر اوضاع وجود دارد، حتی اگر به معنای تغییر شغل و زمینه کاری شما باشد.
3. در زمینه حرفه خود آموزش ببینید تا پیشرفت کنید.
آموزش یکی از راه های ارتقای وضعیت شغلی است. اگر احساس می کنید مدتی است که در یک سطح مانده اید و پیشرفت نمی کنید، مهارت های جدیدی بیاموزید و به سمت پیشرفت و ارتقای شغلی گام بردارید.بعد از چند سال باقی ماندن در یک پست،تغییر ایجاد کردن اجتناب ناپذیر است. این به شما بستگی دارد که کمی همت کنید و تخصص و تجزیه خود را بهبود ببخشید.
4. حرفه خودتان را به صورت تخصصی آموزش دهید.
آموزش صحیح در زمینه های ما ، می تواند به شکوفایی کاری را به ارمغان بیاورد. در نتیجه در حرفه خود متخصص می شویم. از طرفی یک متخصص می تواند دانش خود را به دیگران نیز منتقل کند. این رویکرد بسیار پر ارزش، می تواند ارتقای شغلی شما را به همراه داشته باشد: به این طریق شما می توانید با دیدگاه های مختلف ( حتی از طریق کارآموزی که در حال آموزش است ) در رابطه به شغلتان آشنا شوید.
از طرفی در هنگام آموزش دادن، به جنبه های مختلف کارتان مسلط تر می شوید. اغلب موسسات فقط کمی از تجربه های پیشکسوتان در زمینه آموزش استفاده می کنند؛ در حالیکه آن ها آموزگاران عالی برای کارمندان هستند. اگر از انجام دادن حرفه خود خسته شده اید، به استقبال این چالش بروید و سعی کنید کارتان را به دیگران آموزش بدهید؛ آنچه که علاقه شما را نسبت به حرفه تان دوباره برخواهد گرداند.
5. خودتان لحظاتی لذت بخش را در کارتان خلق کنید.
بندرت پیش می آید که ما فقط کارهای مورد علاقه مان را در حرفه خود انجام دهیم. اگر وظایف شما خسته کننده هستند، با این حال شما مختارید که وقت های آزاد خود را مدیریت کنید. شما می توانید زمان هایی را به انجام دادن کارهای مورد علاقه تان اختصاص بدهید. اگر فردی شصت درصد از زمانش را احساس مثبت و چهل درصد احساس منفی داشته باشد، انسانی شاد در نظر گرفته می شود. شما باید تقویم و برنامه کاری خودتان را طوری تنظیم که بین لحظات شاد و غیر شادتان تعادل برقرار باشد.
6. روابط خود را با دیگران بهبود ببخشید.
زندگی شغلی معمولا آشنایی با افراد مختلفی را در محیط کار برای شما به همراه دارد. روابطتان را با همکارتان بهبود ببخشید و محیطی شاد و پر انگیزه برای ادامه فعالیت خلق کنید. به حرفهای همکاران خود گوش بدهید و با آن ها صحبت کنید. یک محیط دوستانه احساسات مثبتی را در شما ایجاد می کند. اما دقت کنید که تا چه حد به همکاران خود نزدیک می شوید. سعی کنید روابط را در حدی نگهدارید که به استقلال شما ضربه وارد نشود.
در زمینه حرفه خود آموزش ببینید تا پیشرفت کنید
7. نپذیرید که همیشه اوضاع بر وفق مراد ما نیست.
رضایت شغلی همچنین به این معناست که بپذیریم اوضاع همیشه مطابق میل ما پیش نمی رود. لازم است که انتخاب و واقع نگر باشید. از خودتان بپرسید که بین درآمد، منافع کاری، شرایط کاری و جو بین همکاران و ... کدام یک برایتان از همه مهمتر است. بعد از این بررسی در خواهید یافت که اوضاع آنچنان که شما فکر می کردید، هم بد نیست.
با وجود این اگر به این نتیجه رسید که موقعیت شغلی تان به هیچ عنوان به نیازهای شما پاسخ نمی گوید، می توانید به عوض کردن حرفه تان نیز بیاندیشید. در نظر داشته باشید که قرار نیست فقط در محیط کارتان پیشرفت کنید. بسیاری از احساسات مثبت ما از محیط غیر کاری نشات می گیرند. به جای غر زدن درباره سختی کارتان، تمرکزتان را بر روی این بگذارید که بعد از تمام شدن کارتان و در آخر هفته ها چه لحظات شادی در انتظار شماست.
8. به خودتان احترام بگذارید.
ترس از ناامیدی، ترس از کارفرما یا هر تر س دیگری در محیط کار سبب می شود که بخواهید از درگیری اجتناب کنید و هرگز نخواهید به همکارانتان یا مشتری ها "نه" بگویید. بنابراین در زیر خروارها کار فرو می ریزید و به جایی می رسید که وظایفی را انجام دهید که هیچ علاقه ای به آن ها ندارید. هر چه بیشتر به دنبال راضی کردن دیگران باشید بیشتر شکست می خورید. مراقب این باشید که این نوع رابطه خطرناک است. شما باید به خودتان احترام بگذارید و گاهی به دیگران "نه" بگویید. اگر با توجیه، استدلال و منطقی خواسته دیگران را رد کنید، هیچکس از شما ناراحت یا عصبانی نمی شود.
9. به دنبال تنوع و نوآوری در کارتان باشید.
هر گاه کار شما سنگین شود، خستگی در انتظارتان خواهد بود. اگر علاقه ای به پیشرفت ندارید و دائما کارهای تکراری انجام می دهید، شاید زمان آن فرا رسیده که با چالش های جدید روبرو شوید. البته این مساله لزوما به این معنا نیست که محل کار خود را عوض کنید. شما می توانید با ما فوق خودتان صحبت کنید یا به کارگزینی مراجعه و خواسته خود را در جهت پیشرفت و تغییر مطرح کنید.
گاه تغییراتی ساده و کوچکی همچون تغییر نوع وسیله نقلیه ای که برای آمدن به محل کار استفاده می کنید ، تغییر عادات کاری، می تواند یکنواختی بوجود آمده در زندگیتان را از بین ببرند. بیشتر فعالیت کنید و به دنبال گرفتن پرونده های جدید و روبرو شدن با چالش های جدید باشید. تنوع در کار، توجه شما را بیشتر می کند و باعث می شود با علاقه بیشتری کار کنید.
10. خانواده و دوستان خود را فراموش نکنید.
حتی اگر در کارتان موفق هستید، ضروری است که با زندگی خصوصی موفقی همراه باشد. فراموش نکنید که شغل فقط ابزاری برای گذران زندگی است و نه تمام آن. تعادل به این دو به شما کمک می کند همواره در مسیر پیشرفت گام بردارید و در نتیجه هر گاه در شغل تان پیشرفت کنید بر زندگی تان اثر مثبت دارد و بلعکس.
حداقل هفته ای یک یا دو بار کمی زودتر محل کار خود را ترک کنید و با خانواده و دوستان خود به تفریح بپردازید. این کار به شما کمک می کند از استرس های روزمره رها شوید. گاهی بعد از یک دوره کاری سخت، مسافرتی کوتاه دو یا سه روزه در پایان هفته می تواند، آرامش بخش باشد این فقط یک پاداش ساده است.
11. روح سالم در بدن سالم است.
برای موفقیت و پیشرفت، داشتن سلامت جسمی و روحی ضروری است. در شرایط سخت کاری و فکری، ورزش کمک می کند که اکسیژن کافی به مغز برسد. ساعات منظم خواب، تغذیه مناسب نیز در آرامش و شادی شما ضروری هستند. به تغذیه خودتان در محل کار بیشتر دقت کنید. مصرف قهوه برای بیدار ماندن می تواند برای سلامت شما بسیار مضر باشد.
12. تمامی احتمالات و گزینه ها را در نظر بگیرید.
گاهی تنها راه شاد بودن و راضی بودن شما از شغلتان، تغییر محل کارتان است. روابط پیچیده با مافوق، مورد علاقه نبودن وظایف شغلی یا درآمد پایین، نارضایتی شما را به همراه دارند و گاه شرایط طوری پیش می روند که امکان تغییر آن ها وجود ندارد. زمانی که متوجه شوید نمی توانید کاری برای بهتر کردن اوضاع انجام دهید، آخرین راه حل باقیمانده ،عوض کردن محل کارتان است. شاید این کار با دوره ای از بیکاری همراه باشد، اما مطمئنا از فرسودگی شغلی بهتر است. نگران نباشید، شرایط می تواند تغییر کند و شما حرفه مورد علاقه تان را خواهید یافت. کافیست به این مساله ایمان داشته باشید.
منبع : ماهنامه دنیای سلامت
خبرگزاری آریا -
لحظاتی لذت بخش را در شغلتان خلق کنید
در این مقاله ما دوازده راهکار آورده ایم که به شما کمک می کنند، در هر شغلی هستید و در محیطی که کار می کنید ، شاد باشید و در عین حال پیشرفت هم بکنید.
بی انگیزگی، خستگی یا حتی استرس... از جمله سختی ها یا مشکلاتی هستند که گریبان بیشتر کارمندان را گرفته است. این علائم اغلب پشت سوالاتی همچون-"چرا من این کار را انجام می دهم؟"-،-"آیا من در جامعه نقش مفیدی دارم؟-و... پنهان شده است. پاسخ های که ما به این سوالات می دهیم، به نظر درست می رسند اما در باطن ممکن است نادرست باشند و در نتیجه کیفیت زندگی را پایین می آورند. در این مقاله ما دوازده راهکار آورده ایم که به شما کمک می کنند، در هر شغلی هستید و در محیطی که کار می کنید ، شاد باشید و در عین حال پیشرفت هم بکنید.
1-به منظور موفق شدن،علت نارضایتی تان را در خودتان جستجو کنید.
به منظور تغییر روحیه، قبل از هر چیز باید علت نارضایتی خودتان را بفهمید. پیدا کردن راه حل برای مشکلی که به خوبی شناخته شده نیست، بسیار دشوار است. از خودتان بپرسید که چه چیزی را در موقعیت کاری حالتان دوست ندارید. آیا مشکل در درآمدتان است یا نوع کارتان؟ شما می توانید با شناخت موانع و با قرار دادن آن ها در کنار اولویت هایتان، وخامت اوضاع را بررسی و قضاوت کنید. بعد از انجام دادن این بررسی، پیدا کردن راه حل و اجرا ساختن آن راحت تر می شود. شاید راه حل تغییر شغل، تصمیم گیری در مورد مسئولیت های جدید باشد؛ حتی احتمال دارد ناچار شوید محل کارتان را عوض کنید.
2. برای خودتان هدف تعیین کنید.
از خودتان بپرسید که در چه زمینه و حرفه ای می توانید، مفید باشید. این مساله روز به روز اهمیت بیشتری در زندگی روزانه ما پیدا کرده است. اینکه حرفه ما با اهداف ما همخوانی داشته باشند بر میزان درآمد و موقعیت شغلی مقدم است. بسیار اهمیت دارد که کاری که انجام می دهیم برای ما لذت بخش باشد و فقط در این صورت است که ما می توانیم در حرفه خود موفق باشیم. بنابراین ضروری است که موقعیت کاری اکنون شما با ارزش های شما سازگار باشد. اگر شغلتان این شرایط را ندارد،چه کاری برای سازگار کردن آن با خواسته هایتان می توانید انجام دهید؟ همیشه راهی برای تغییر اوضاع وجود دارد، حتی اگر به معنای تغییر شغل و زمینه کاری شما باشد.
3. در زمینه حرفه خود آموزش ببینید تا پیشرفت کنید.
آموزش یکی از راه های ارتقای وضعیت شغلی است. اگر احساس می کنید مدتی است که در یک سطح مانده اید و پیشرفت نمی کنید، مهارت های جدیدی بیاموزید و به سمت پیشرفت و ارتقای شغلی گام بردارید.بعد از چند سال باقی ماندن در یک پست،تغییر ایجاد کردن اجتناب ناپذیر است. این به شما بستگی دارد که کمی همت کنید و تخصص و تجزیه خود را بهبود ببخشید.
4. حرفه خودتان را به صورت تخصصی آموزش دهید.
آموزش صحیح در زمینه های ما ، می تواند به شکوفایی کاری را به ارمغان بیاورد. در نتیجه در حرفه خود متخصص می شویم. از طرفی یک متخصص می تواند دانش خود را به دیگران نیز منتقل کند. این رویکرد بسیار پر ارزش، می تواند ارتقای شغلی شما را به همراه داشته باشد: به این طریق شما می توانید با دیدگاه های مختلف ( حتی از طریق کارآموزی که در حال آموزش است ) در رابطه به شغلتان آشنا شوید.
از طرفی در هنگام آموزش دادن، به جنبه های مختلف کارتان مسلط تر می شوید. اغلب موسسات فقط کمی از تجربه های پیشکسوتان در زمینه آموزش استفاده می کنند؛ در حالیکه آن ها آموزگاران عالی برای کارمندان هستند. اگر از انجام دادن حرفه خود خسته شده اید، به استقبال این چالش بروید و سعی کنید کارتان را به دیگران آموزش بدهید؛ آنچه که علاقه شما را نسبت به حرفه تان دوباره برخواهد گرداند.
5. خودتان لحظاتی لذت بخش را در کارتان خلق کنید.
بندرت پیش می آید که ما فقط کارهای مورد علاقه مان را در حرفه خود انجام دهیم. اگر وظایف شما خسته کننده هستند، با این حال شما مختارید که وقت های آزاد خود را مدیریت کنید. شما می توانید زمان هایی را به انجام دادن کارهای مورد علاقه تان اختصاص بدهید. اگر فردی شصت درصد از زمانش را احساس مثبت و چهل درصد احساس منفی داشته باشد، انسانی شاد در نظر گرفته می شود. شما باید تقویم و برنامه کاری خودتان را طوری تنظیم که بین لحظات شاد و غیر شادتان تعادل برقرار باشد.
6. روابط خود را با دیگران بهبود ببخشید.
زندگی شغلی معمولا آشنایی با افراد مختلفی را در محیط کار برای شما به همراه دارد. روابطتان را با همکارتان بهبود ببخشید و محیطی شاد و پر انگیزه برای ادامه فعالیت خلق کنید. به حرفهای همکاران خود گوش بدهید و با آن ها صحبت کنید. یک محیط دوستانه احساسات مثبتی را در شما ایجاد می کند. اما دقت کنید که تا چه حد به همکاران خود نزدیک می شوید. سعی کنید روابط را در حدی نگهدارید که به استقلال شما ضربه وارد نشود.
در زمینه حرفه خود آموزش ببینید تا پیشرفت کنید
7. نپذیرید که همیشه اوضاع بر وفق مراد ما نیست.
رضایت شغلی همچنین به این معناست که بپذیریم اوضاع همیشه مطابق میل ما پیش نمی رود. لازم است که انتخاب و واقع نگر باشید. از خودتان بپرسید که بین درآمد، منافع کاری، شرایط کاری و جو بین همکاران و ... کدام یک برایتان از همه مهمتر است. بعد از این بررسی در خواهید یافت که اوضاع آنچنان که شما فکر می کردید، هم بد نیست.
با وجود این اگر به این نتیجه رسید که موقعیت شغلی تان به هیچ عنوان به نیازهای شما پاسخ نمی گوید، می توانید به عوض کردن حرفه تان نیز بیاندیشید. در نظر داشته باشید که قرار نیست فقط در محیط کارتان پیشرفت کنید. بسیاری از احساسات مثبت ما از محیط غیر کاری نشات می گیرند. به جای غر زدن درباره سختی کارتان، تمرکزتان را بر روی این بگذارید که بعد از تمام شدن کارتان و در آخر هفته ها چه لحظات شادی در انتظار شماست.
8. به خودتان احترام بگذارید.
ترس از ناامیدی، ترس از کارفرما یا هر تر س دیگری در محیط کار سبب می شود که بخواهید از درگیری اجتناب کنید و هرگز نخواهید به همکارانتان یا مشتری ها "نه" بگویید. بنابراین در زیر خروارها کار فرو می ریزید و به جایی می رسید که وظایفی را انجام دهید که هیچ علاقه ای به آن ها ندارید. هر چه بیشتر به دنبال راضی کردن دیگران باشید بیشتر شکست می خورید. مراقب این باشید که این نوع رابطه خطرناک است. شما باید به خودتان احترام بگذارید و گاهی به دیگران "نه" بگویید. اگر با توجیه، استدلال و منطقی خواسته دیگران را رد کنید، هیچکس از شما ناراحت یا عصبانی نمی شود.
9. به دنبال تنوع و نوآوری در کارتان باشید.
هر گاه کار شما سنگین شود، خستگی در انتظارتان خواهد بود. اگر علاقه ای به پیشرفت ندارید و دائما کارهای تکراری انجام می دهید، شاید زمان آن فرا رسیده که با چالش های جدید روبرو شوید. البته این مساله لزوما به این معنا نیست که محل کار خود را عوض کنید. شما می توانید با ما فوق خودتان صحبت کنید یا به کارگزینی مراجعه و خواسته خود را در جهت پیشرفت و تغییر مطرح کنید.
گاه تغییراتی ساده و کوچکی همچون تغییر نوع وسیله نقلیه ای که برای آمدن به محل کار استفاده می کنید ، تغییر عادات کاری، می تواند یکنواختی بوجود آمده در زندگیتان را از بین ببرند. بیشتر فعالیت کنید و به دنبال گرفتن پرونده های جدید و روبرو شدن با چالش های جدید باشید. تنوع در کار، توجه شما را بیشتر می کند و باعث می شود با علاقه بیشتری کار کنید.
10. خانواده و دوستان خود را فراموش نکنید.
حتی اگر در کارتان موفق هستید، ضروری است که با زندگی خصوصی موفقی همراه باشد. فراموش نکنید که شغل فقط ابزاری برای گذران زندگی است و نه تمام آن. تعادل به این دو به شما کمک می کند همواره در مسیر پیشرفت گام بردارید و در نتیجه هر گاه در شغل تان پیشرفت کنید بر زندگی تان اثر مثبت دارد و بلعکس.
حداقل هفته ای یک یا دو بار کمی زودتر محل کار خود را ترک کنید و با خانواده و دوستان خود به تفریح بپردازید. این کار به شما کمک می کند از استرس های روزمره رها شوید. گاهی بعد از یک دوره کاری سخت، مسافرتی کوتاه دو یا سه روزه در پایان هفته می تواند، آرامش بخش باشد این فقط یک پاداش ساده است.
11. روح سالم در بدن سالم است.
برای موفقیت و پیشرفت، داشتن سلامت جسمی و روحی ضروری است. در شرایط سخت کاری و فکری، ورزش کمک می کند که اکسیژن کافی به مغز برسد. ساعات منظم خواب، تغذیه مناسب نیز در آرامش و شادی شما ضروری هستند. به تغذیه خودتان در محل کار بیشتر دقت کنید. مصرف قهوه برای بیدار ماندن می تواند برای سلامت شما بسیار مضر باشد.
12. تمامی احتمالات و گزینه ها را در نظر بگیرید.
گاهی تنها راه شاد بودن و راضی بودن شما از شغلتان، تغییر محل کارتان است. روابط پیچیده با مافوق، مورد علاقه نبودن وظایف شغلی یا درآمد پایین، نارضایتی شما را به همراه دارند و گاه شرایط طوری پیش می روند که امکان تغییر آن ها وجود ندارد. زمانی که متوجه شوید نمی توانید کاری برای بهتر کردن اوضاع انجام دهید، آخرین راه حل باقیمانده ،عوض کردن محل کارتان است. شاید این کار با دوره ای از بیکاری همراه باشد، اما مطمئنا از فرسودگی شغلی بهتر است. نگران نباشید، شرایط می تواند تغییر کند و شما حرفه مورد علاقه تان را خواهید یافت. کافیست به این مساله ایمان داشته باشید.
منبع : ماهنامه دنیای سلامت