تناقضگویی مقامات وزارت بهداشت درباره انحلال معاونت طب سنتی به علت عدم رضایت از خروجی این معاونت، مخاطب را به یاد پزشک جراحی میاندازد که به جای درمان کبد بیمار، آن را از جا در میآورد.
گروه اجتماعی مشرق- هفته گذشته در پی یک تصمیمگیری عجیب،
معاونت طب سنتی وزارت بهداشت به سطح اداره کل تنزل یافت و جای خود را به معاونت
اجتماعی داد. درباره علت این تصمیم گفته شده است که چون تعداد 300 نفر دانشجو و فارغ
التحصیل در رشته طب سنتی جوابگوی نیاز کشور نیست به همین دلیل وزیر از عملکرد معاونت
رضایت ندارد!
وزیر بهداشت در اینباره گفته است: «این کار تنزل نیست؛ ما
از طب سنتی حمایت میکنیم اما تاکنون از اقدامات صورت گرفته راضی نیستیم.» قاضیزاده
هاشمی که برخلاف نامش فرزند یک عطار فریمانی است در این خصوص اظهار میدارد: «طب سنتی
سرمایه بزرگ ماست که باید زنده شود و نیاز است که بهطور کارآمد، علمی و فراگیر در
بخش گیاهان دارویی و تقویت نیروی انسانی در این حوزه اقداماتی انجام دهیم.»
میزان تناقض سخنان وزیر بهداشت ما را بر آن داشت تا با حکیم
حسین خیراندیش، رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران به گفتگو بنشینیم و مطالبات جامعه
طرفداران طب سنتی که هر روز هم بر تعدادشان افزوده میشود را از زبان وی بشنویم:
دکتر حسین خیراندیش در گفتگو با خبرنگار مشرق و در توصیفی
کوتاه از تاریخچه طب سنتی در قرون اخیر گفت: براساس استنادات تاریخی، براندازی طب
سنتی در ایران یک پروسه 300 ساله بود. از سال 1600 تا سال 1914 میلادی برای
براندازی طب سنتی ایرانی تلاش شده است و با وضع قانون ضرورت وجود دکترای طب از
دانشگاههای ایرانی و خارجی آقای دکتر سیریل الگود، تاریخنویس انگلیسی میگوید
میخ تابوت طب سینوی (طب بوعلی سینا) در ایران کوبیده شد. از آن زمان تا سال 2014
که دستورالعمل مقام معظم رهبری برای لحاظ شدن طب سنتی در نظام درمان کشور دقیقا
یکصد سال تعطیلی بود؛ تعطیلی رسمی.
سیریل الگود مورخ انگلیسی در این کتاب مینویسد: با تلاش 300 ساله، میخ تابوت طب سینوی در ایران کوبیده شد وی ادامه داد: حال اگر در این اثنا تلاشی بود برای احیای طب
سنتی در ایران، تلاشی دولتی نبود، تلاشی مردمی در گوشه و کنار بود برای لحاظ طب
سنتی در نظام درمان که منجر شد به توجه وزارت بهداشت به طب سنتی در سال 1385 تا
دانشکدههایی تاسیس کند و در سال 92 طرح سند توسعه طب سنتی را تهیه کرده و در
نتیجه معاونت تشکیل شود.
خیراندیش درباره پیشزمینههای بازگشت طب سنتی به دوران اوج
خود گفت: پس در شرایطی که این طب 100 سال تعطیل بوده، احیای مجددش سخت است. اینطور
نیست که در یک سال و دو سال بشود به شرایط قبل بازگردد. این کار نیازمند فرهنگسازی
مردمی، فرهنگسازی فنی میان کارشناسان و متخصصان، فرهنگسازی و ایجاد باور در دل
سیاستمداران و برنامهریزان کشور، اعتماد به نفس و پافشاری توسط مدیران وزارت
بهداشت، مرعوب نشدن توسط کارشناسان و متخصصان داخلی و خارجی وزارت بهداشت و مرعوب
نشدن در مقابل تشرهای کسانی که ضرر میکنند است.
حکیم خیراندیش همچنین ذکر کرد: اگر یک مدیر با صرف وقت
حداقلی برای احیای یک معاونت توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و
بعد به جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند، آن معاونت احیا نمیشود. معاونت
طب سنتی نباید در سطح یک معاونت یا دانشگاه در نظر گرفته شود زیرا مثلا در هر حوزهای
که بخواهیم دانشگاه آماده کنیم مقدمات از کادر و کتاب و دانشجو و ... آماده است
اما در حوزه طب سنتی برای آماده کردن مقدمات برای 5 دانشجوی طب سنتی باید مدتها
وقت صرف شود تا استاد و کتاب و کادر آموزشی و ... فراهم شود زیرا مقدمات آن فراهم
نیست.
رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران ادامه داد: لذا نمیتوان
معیار رشد آن را با معیار رشد طب کلاسیک (طب رایج کشور) در سایر معاونتها مقایسه کرد.
اکنون همه شرایط برای رشد طب کلاسیک فراهم است؛ به انضمام اعتبارات هزاران
میلیاردی آن؛ اما با این وجود به برکت توانمندی بالقوهای که در درون طب سنتی وجود
دارد و علیرغم مخالفتها یا بیتمایلی وزارت بهداشت و کادرش به آن، امروز طب سنتی
با گرایش مردم روبرو شده به نحوی که به صورت یک جریان فکری در جامعه شایع شده تا
حدی که غربیها که جریانات فکری داخل کشور را تعقیب میکنند گزارش کنند. به
گزارش هفته قبل روزنامه گاردین توجه کنید که رشد طب سنتی در ایران یک هشدار فرهنگی
تلقی میکند.
گاردین در گزارش هفته گذشته که خود که اتفاقا همزمان با صدور دستور انحلال معاونت طب سنتی در وزارت بهداشت بود، نسبت به رشد اجتماعی طب سنتی در ایران هشدار میدهد. پدر دوره جدید طب سنتی ایران در ادامه گفت: دولت قبل در ماههای
آخر این معاونت را تشکیل داد، تا تایید آن توسط دولت جدید یک سال طول کشید و دو
سال برنامهریزی کرد و حالا در سال سوم تبدیل شد به اداره کل. توجیهشان این است
که معاونت کار خاصی نکرده است؛ این درست است اما کارهای مقدماتی ممکن است 4 تا 8
سال طول بکشد تا به جایی برسد. امروز وزارت بهداشت باید تمام حمایت خود را از این
معاونت بکند و برای محصول 10 سال منتظر بنشیند.
حسین خیراندیش گفت: با توجه به اینکه هم رئیسجمهور ما و هم
وزیر بهداشت ما استثنائا عالم به طب سنتی هستند و در مقایسه با دولتهای قبل عالمترین
افراد هستند، لذا باید استفاده مطلوب را ببریم زیرا نمیدانیم برای وزیر بعدی چند
صد ساعت باید وقت صرف کرد تا نسبت به طب سنتی توجیه شود.
وی در ادامه گفت: از جهتی دیگر اکنون ما دستور مقام معظم
رهبری را به عنوان سند بالادستی داریم برای طب سنتی که در سال 2014 دستور لازم
برای ضرورت لحاظ طب سنتی در نظام درمانی کشور ارائه کردند و ضمن آن توصیه سیاستگذاری
مجمع تشخیص مصلحت نظام را داریم و این مسائل را در دولتهای قبل نداشتیم. از سویی
دیگر نمایندگان مجلس و کمیسیون بهداشت اکنون به طب سنتی اشراف دارند و نسبت به
کمیسیون قبلی خیلی قویتر است. و از جهت سوم اقبال مردمی را ببینید در درمانگاهها.
میزان فروش فقط عرقیات را در کشور ببینید.
خیراندیش در بیان اعتراض خود افزود: من به عنوان
کسی که 30 سال است در این زمینه تلاش میکنم از زبان جمعیت بزرگی از طرفداران طب
سنتی در حوزه پزشکی و غیر پزشکی میگویم: این یک فریاد اعتراض است. معاونت طب سنتی
باید برگردد سر جایش تا فرصتی پیدا کنیم در مجلس آینده یک سازمان برایش ساخته شود.
اساسا از روز نخست هم معلوم بود که وزارت بهداشت نمیتواند در دل خودش یک نهاد
دیگر را پرورش دهد. مثل این است که ما سپاه پاسداران را در دل ارتش تاسیس کردیم که
نتیجه نمیداد و امام (ره) دستور به حرکت جداگانه این دو نهاد در کنار هم داد. کار
اساسی این است که سازمان طب سنتی تاسیس بشود با سازوکار جدا که ابعدادش توسط مجلس
تعیین شود و دست مجموعه تصمیمگیرندگان داخل وزارت بهداشت نباشد. تا آن زمان
معاونت باید بماند. ضمن این، اگر معاونت طب سنتی طی سه سال گذشته اگر توانسته باشد
کادر داخلی خودش را نسبت به ضرورت طب سنتی توجیه کرده باشد، کار بزرگی کرده است.
انتظار بیش از این هم نداریم.
حکیم حسین خیراندیش، رئیس مرکز تحقیقات حجامت ایران: اگر یک مدیر با صرف وقت
حداقلی برای احیای یک معاونت در این سطح توقع داشته باشد که ظرف دو سال اتفاق بزرگی بیفتد و
بعد به جرم همین بیاید آن معاونت را کوچکتر بکند،اهداف آن معاونت محقق نمیشود. وی در جمعبندی صحبتهای خود گفت: اما در بحث برنامهریزی،
اگر بخش اندکی از این تواناییهای مدیریتی که وزارت بهداشت برای توسعه طب کلاسیک
و رایج به کار گرفته است و خیلی هم موفق بوده صرف طب سنتی بشود، در همین یک سال
باقیمانده میتوانیم به دستآوردهای بزرگی برسیم. به هر حال مخالفت یا عدم مخالفت
وزارت بهداشت به هر توجیهی برای توسعه طب سنتی، مانع رشد طب سنتی نمیشود. همچنان
که در 30 سال گذشته نشده است. ما از داخل وزارت بهداشت بیاطلاع نیستیم و این روش
مدیریتی که وزارت بهداشت در پیش گرفته است، باعث کوچک شدن و لطمه به طب سنتی میشود.
بلکه وزیر باید توجه بیشتری به این معاونت بکند.
ناگفته پیداست که اگر وزیر محترم از عملکرد این معاونت ناراضی
بوده، میتوانست به سراغ گزینههای دیگری چون تغییر معاون، افزایش بودجه، حمایت
بیشتر و ... برود اما برخلاف شعار حمایت از طب سنتی به یکباره این معاونت را به
سطح یک اداره کل تنزل داد.
رهبر معظم انقلاب نیز که طب سنتی را یکی از دغدغههای خود
عنوان میکنند در ذکر خاطرهای فرمودهاند:
«من در چند سال قبل در اوایل انقلاب، سال ۱۳۵۹ بود یک سفری با
یک هیأتی به هند رفته بودم.آنجا مأموران وزارت خارجه به ما اطلاع دادند که یک بیمارستان
گیاه درمانی وجود دارد. من خیلی علاقهمند شدم که آنجا را ببینم و رفتم دیدم از نزدیک،
بیمارستان بسیار وسیع و مفصلی بود، اسم فارسی هم برایش انتخاب کرده بودند به نام همدرد.
ما در آنجا کارهای گیاهی درمانی را دیدیم. بنده آنجا به ذهنم آمد که میبایستی (گیاه
درمانی) را در ایران پیگیری کنیم.»