جام جم سرا: طی ماههای اخیر با خالی شدن حباب قیمت مسکن از یک طرف و افزایش سقف وام خرید تا 45 میلیون تومان، اغلب کسانی که پیش از این سرمایههای کوچک خود را در بازارهای طلا و ارز نگهداری میکردند، با شیوه تازهای وارد بازار خرید مسکن شدهاند.
در این شیوه جدید که پیش از این در بازار مسکن چندان مرسوم نبود، افرادی در قالب تیمهای دو و اغلب سه نفره، و گاهی بیشتر، سرمایههای خرد خود را به خرید مشارکتی آپارتمان اختصاص میدهند تا از این طریق ضمن حفظ ارزش پول خود، بتوانند کسری نقدینگی موجود برای این سرمایهگذاری را جبران کنند.
این افراد اغلب کسانی هستند که یا قدرت خرید کافی برای خرید یک آپارتمان مسکونی که بتوانند در آن ساکن شوند ندارند و در واقع مستاجرند یا افرادی هستند که قصد دارند در بازار مسکن سرمایهگذاری کنند اما پولشان کفاف خرید یک آپارتمان دیگر را نمیدهد. به این ترتیب، خرید مشارکتی آپارتمان که بیشتر در میان جوانان اغلب همکار یا دوست یا فامیل رواج دارد، دیده میشود.
در روش جدید خرید آپارتمان، سهم جوانان مجرد یا متاهلانی که از قدرت مالی کافی برای خرید یک آپارتمان برخوردار نیستند بیش از سایر گروهها است. این در حالی است که اغلب این افراد، کسانی را برای خرید مشارکتی آپارتمان برمیگزینند که اولا از نظر سن و سال با آنها همخوانی داشته باشند یعنی در یک گروه سنی قرار داشته باشند و ثانیا بهعنوان دوست، همکار یا فامیل، از مشترکات مورد نظر با آنها برخوردار باشند.
هر چند ممکن است از ابتدا خرید مشارکتی آپارتمان در میان جوانان همکار، دوست یا فامیل موضوعی آسان به نظر برسد اما این شیوه مشارکت نیز مانند سایر انواع مشارکت، در صورت مشخص نبودن توافقها و جزئیات خاص میتواند به مشکلات لاینحلی برخورد کند و در نهایت شراکت را با ایجاد دلخوری بین مالکان، مختل کند. بنابراین لازم است قبل از تصمیم برای خرید مشارکتی آپارتمان از یک طرف و در زمان خرید از طرف دیگر، توافقهای مشخصی بین شرکا به وجود بیاید تا از بروز اختلافات احتمالی جلوگیری شود.
گام اول برای تصمیم به خرید مشارکتی آپارتمان، تعیین بودجه در اختیار شما و محاسبه تعداد شرکای مورد نیاز برای خرید ملک مورد نظر است.
اینکه به چه تعداد شریک نیاز دارید و در کدام منطقه شهر میتوانید آپارتمان بخرید بهطور مستقیم به بودجه شما بستگی دارد اما اگر بخواهیم بر مبنای متوسط قیمت مسکن و بودجهای که در اختیار داریم برای خرید مشارکتی تصمیمگیری کنیم در نهایت میتوانیم به فرمولی برسیم که براساس آن حد نسبی مشارکت تعیین شود.
هماکنون متوسط قیمت مسکن در تهران مترمربعی 4 میلیون تومان است. البته شما میتوانید در مناطق جنوبی شهر آپارتمانهای ارزانتری هم پیدا کنید. با محاسبه متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی، برای خرید یک واحد کوچک متراژ، مثلا 50 مترمربع، شما به حداقل 200 میلیون تومان پول نقد نیاز دارید. اگر بخواهید از وام 45 میلیون تومانی مسکن استفاده کنید، برای خرید چنین آپارتمانی کمتر از یک چهارم قیمت کل از این طریق تامین میشود.
برای سه چهارم باقی مانده، باید ببینید چقدر پول در اختیار دارید تا بتوانید از این طریق مشخص کنید به چند شریک نیاز دارید.
بعد از اینکه بودجه و تعداد شرکای مورد نیاز را محاسبه کردید باید به دنبال شرکایی بگردید که چند ویژگی مهم داشته باشند. اولین ویژگی این است که آنها هم دقیقا به همان میزانی که شما پول دارید، نقدینگی داشته باشند. یعنی بهتر است که سهمها بهطور مشخص تعیین شود.
به این ترتیب اگر قرار است یک چهارم بودجه مورد نیاز برای خرید یک آپارتمان کوچک، از طریق وام تامین شود و یک چهارم پول نقد را هم خودتان دارید، به دنبال دو شریک بگردید که هر کدام از آنها هم، بتوانند یک چهارم پول لازم را تامین کنند.
اگر سهمها نامساوی باشد، مشکلات بعدی را به همراه خواهد داشت بنابراین حتما تلاش کنید تا سهمها بهطور مساوی تعیین و تقسیم شود. دومین نکته در ارتباط با شرکا این است که بهتر است شریکهای شما از میان هم سن و سالان و همکاران یا دوستانی باشد که اولا شرایطشان با شما بهطور نسبی مشابه است و ثانیا به آنها و تصمیمشان اعتماد کامل دارید و میدانید که آنها هم به همان اندازهای که شما برای این مشارکت مصمم هستید، علاقهمند به سرمایهگذاری برای خرید مشارکتی آپارتمان هستند.
پس از آنکه شرکا و میزان بودجه در اختیار تعیین شد، بهتر است چند گزینه را برای خرید در نظر بگیرید و از بین آنها بهترین گزینه را با نظر همه شرکا انتخاب و معامله کنید. بهتر است از تحمیل نظر و عقاید خود به دیگر شرکا خودداری کنید تا در ادامه مشکلی در روند شراکت ایجاد نشود.
لازم است شرکا بین خودشان یک قرارداد داشته باشند و آن را مکتوب کنند. یکی از مواردی که باید در این قرارداد ذکر شود این است که یک نفر از شرکا بهعنوان سرگروه انتخاب شود تا مسائل مربوط به آپارتمان مانند تعمیرات، اجاره داری و... با هماهنگی وی انجام شود و به اطلاع سایر شرکا نیز برسد. این فرد بهتر است شریکی باشد که همه شرکا او را قبول داشته و از او حرف شنوی داشته باشند.(هاجر شادمانی/دنیای اقتصاد)
با توجه به اینکه تعداد کل بیکاران مطلق کشور از سوی مرکز آمار ایران ٢میلیون و ۵۰۰هزار نفر اعلام شده است و معاون وزیر کار میگوید، ۳۱درصد از این افراد یعنی ۷۷۵هزار نفر، دارای تحصیلات دانشگاهی هستند، باید دید در کوتاهمدت و دراز مدت این مسأله چه اثرات اجتماعی و اقتصادی مخربی را در جامعه و خانوادههای ایرانی از خود به جا میگذارد. البته اگر لشکر جدیدی که در راه است را هم به این تعداد اضافه کنیم ماجرا ابعاد تازهتری پیدا میکند. مقامات وزارت کار همچنین اعلام کردهاند که بهزودی ٥میلیون و ۳۰۰هزار کارجوی فارغالتحصیل دانشگاه، راهی بازار کار خواهند شد و مسئولان باید در اینباره برنامهریزیهای جدی داشته باشند.
هر چند گاهی در مورد درستی این آمارها تردیدهایی در میان مردم و خود افراد بیکار وجود دارد. گاهی با یک نگاه به اقوام و همسایهها و اعضای خانواده خود و یک حساب سرانگشتی متوجه میشویم که نکند این آمار بیشتر است. بله، زیادند کسانی که معتقدند تعداد بیکاران در ایران حدود ۱۰میلیون نفر و تعداد دانشگاه رفتههای بیکار حدود ٥میلیون نفر است، اما این محاسبات با آمار ارایه شده هماهنگی ندارد و بهتر آن است که ما همین آمار را ملاک بگیریم.
تازهترین آمار نرخ بیکاری در ایران نشان میدهد در ۱۹ استان از ۳۱ استان کشور، نرخ بیکاری افزایش یافته است.
استانهای خراسان شمالی و کهگیلویه و بویراحمد با حدود ۱۶ درصد، بالاترین نرخ بیکاری را از آن خود کردهاند. استانهای ایلام، چهارمحال و بختیاری، گیلان، اصفهان، لرستان و کرمانشاه از دیگر استانهایی هستند که همگی با نرخ بیکاری ٢ رقمی، در رتبههای بعدی این آمار قرار دارند. بر اساس این گزارش، استان تهران با حدود ۵ درصد، کمترین نرخ بیکاری را در بین استانهای کشور از آن خود کرده است.
نباید فراموش کنیم که جمعیت ایران در ۳۰سال گذشته تقریبا ٢ برابر شده و حدود ۷۰درصد جمعیت کشور زیر ۳۵سال دارند و هر ساله دست کم حدود ٨٠٠هزار نفر وارد بازار کار ایران میشوند و ایران توان کافی برای پاسخگویی به این حجم از متقاضیان کار را ندارد. چندی پیش محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت حسن روحانی، در گفتوگو با شبکه خبر مدعی شد که در نتیجه ایجاد ۴۰۰هزار شغل طی ٦ ماه نخست سالجاری، نرخ بیکاری ایران به ٩/٥درصد کاهش یافته است.
مرکز آمار ایران در آخرین گزارش خود با تأیید سخنان محمدباقر نوبخت مبنی بر «تکرقمی بودن نرخ بیکاری در ایران» را اعلام کرد که نرخ بیکاری جوانان ۱۵ تا ۲۹ ساله ۲/۲۰درصد است. این نرخ، بیشتر از ٢ برابر نرخ عمومی به شمار میرود. در این گزارش که روز ۱۸ مهرماه سالجاری منتشر شد، اعلام شد که نرخ بیکاری در زنان تقریبا ٢ برابر مردان بوده و بیکاری در نقاط شهری نیز بیشتر از نقاط روستایی بوده است.
در این حال، علی ربیعی، وزیر کار ایران هشدار داده بود که اگر اقدام لازم انجام نگیرد، در سال ۱۴۰۰ جمعیت بیکار ایران از ۶میلیون به ۱۰میلیون نفر میرسد. ربیعی در گزارشی که به مجلس ایران ارایه داد اعلام کرد که بیکاری در بازار کار ایران درحال حاضر به یکی از پرچالشترین مسائل کشور در بخش داخلی تبدیل شده است.
بیکاری بهرغم مسائل پیچیده اقتصادی و اجتماعی که دارد، اثرات فردی مخربی را نیز در پی دارد. اثراتی که موجب رخت بر بستن نشاط اجتماعی میشود. فرد بیکار، به علت اینکه تولید کار نمیکند، احساس بیارزشی میکند. ارزش هر انسانی به کاری است که عهدهدار انجام آن است. به همین دلیل است که وقتی یک روز کار مفیدی انجام نمیدهیم، احساس بیارزشی و بیفایده بودن میکنیم. شادابی خود را از دست میدهیم و زمینه بروز انحرافات اجتماعی را در خود نمایان میسازیم.
کار منزلت اجتماعی افراد را ارتقا میدهد. فرد به علت دارا بودن زمینه فعالیت در رشته مورد علاقه خود به کسب سرمایهاجتماعی اقدام میکند و با افزایش سطح تحصیلات، درآمد، منزلت و موقعیت اجتماعی بهتری به دست میآورد. بیکاری مهمترین علت افزایش بزهکاریهای اجتماعی است و ارتباط افزایش بیکاری با افزایش بزه در جامعه مدتهاست که ثابت شده است. کاهش روابط اجتماعی و سست شدن پیوند فرد با پیکره اجتماع از دیگر آثار سوء بیکاری است. اجتماعی که در آن بیکاری ریشه دوانیده باشد، به سرعت شاهد کاهش جریانهای اجتماعی مثبت خواهد بود و مباحثی همچون سازگاری، همکاری، توافق در مقابل تعارض و مخالفت رنگ میبازد.
باید دید در صورتی که مسأله بیکاری حل نشود و تبدیل به بحران بیکاری شود آیا اهرمهای لازم اجتماعی برای جلوگیری از آسیبهای اجتماعی و کاهش آن تدارک دیده شده است؟ به نظر چنین نمیآید! (روزنامه شهروند)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
673
بدون شک امروزه یکی از علل عمده ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، شیوه نامناسب زندگی از جمله تغذیه نامناسب است. نکته مهم این که زمینه بروز این بیماری ها از دوران کودکی در بدن شکل می گیرد.
تمایل به مصرف غذاهای چرب ، شور، برشته، سرخ شده و دودی از کودکی شکل گرفته و ذائقه ما را می سازند که عوض کردن آن در بزرگسالی مشکل خواهد بود.
مصرف روغن به صورت فراوان اگرچه خطر اضافه وزن و بیماری های قلبی عروقی و برخی از انواع سرطان ها را افزایش می دهد اما وجود مقادیر کافی از آنها در رژیم غذایی برای بدن ضروری است. روغن های گیاهی مایع، به دلیل دارا بودن مقادیر کافی اسیدهای چرب غیراشباع و نداشتن کلسترول، مناسب تر از روغن های جامد هستند.
بدون شک امروزه یکی از علل عمده ابتلا به بیماری های قلبی عروقی، شیوه نامناسب زندگی از جمله تغذیه نامناسب است. نکته مهم این که زمینه بروز این بیماری ها از دوران کودکی در بدن شکل می گیرد.
تمایل به مصرف غذاهای چرب ، شور، برشته، سرخ شده و دودی از کودکی شکل گرفته و ذائقه ما را می سازند که عوض کردن آن در بزرگسالی مشکل خواهد بود.
مصرف روغن به صورت فراوان اگرچه خطر اضافه وزن و بیماری های قلبی عروقی و برخی از انواع سرطان ها را افزایش می دهد اما وجود مقادیر کافی از آنها در رژیم غذایی برای بدن ضروری است. روغن های گیاهی مایع، به دلیل دارا بودن مقادیر کافی اسیدهای چرب غیراشباع و نداشتن کلسترول، مناسب تر از روغن های جامد هستند.