جام جم سرا: مهم نبود که شما چقدر معلومات داری و تا چه حد درسها را به صورت مفهومی یاد گرفتهای، همین که نمیتوانستی تستهای کنکور را با سرعت جواب بدهی یا در اصطلاح مهارت تستزنی نداشتی، شانس قبولیت پایین میآمد.
اما حالا با وجود 250 هزار صندلی خالی در کنکور کاردانی و کارشناسی 93، دیگر آن رقابت فشرده برای قبولی در دانشگاهها، کمرنگ شده است.
کافی است فردی از دبیرستان فارغالتحصیل شود و اراده کند وارد دانشگاه شود، در این حالت قطعا میتواند یک صندلی خالی در دانشگاهها پیدا کند.
آسانتر شدن قبولی در کنکور کاردانی و کارشناسی، انتشار کتابهای کمک آموزشی کنکور را هم تحت تاثیر خود قرار داده است؛ طوری که این روزها فقط برای قبولی در رشتههای پرطرفداری مثل پزشکی یا قبولی در دانشگاههای دولتی و مطرح کشور، رقابت بین کنکوریها همچنان فشرده است، اما برای کسی که نمیخواهد و یا اصلا این توان را در خودش نمیبیند که در این رشته محلها قبول شود، در نتیجه نیاز چندانی هم به خرید کتابهای کمک آموزشی کنکور ندارد، چون قبولیاش از قبل در دانشگاهها تضمین شده است.
هرقدر داستان آسان تر شدن قبولی در کنکور کاردانی و کارشناسی، بازار کتابهای کنکور را ـ به نسبت بازار پررونق یک دهه قبل ـ کساد کرده است، اما در عوض بازار فروش کتابهای کنکور در مقطع کارشناسی ارشد و دکتری رونق گرفتهاند.
این متقاضیان ورود به مقطع کارشناسی ارشد که حالا پشت کنکور ماندهاند، خیلیهایشان همان دانشجویانی هستند که روزگاری در صف کنکور کارشناسی، گرفتار شده بودند و حالا با عبور از مقطع کارشناسی، این بار پشت دیوار کنکور ارشد ماندهاند.
همین شرایط درباره انتقال ترافیک تحصیلی، بر وضع کتابهای کمک آموزشی کنکور هم تاثیر گذاشته است.
وفور کتابهای کنکور در مقطع ارشد و دکتری، مثال واضحی است که نشان میدهد کتابهای کنکور هم پوستاندازی کردهاند و خود را با شرایط آموزش عالی تطبیق دادهاند.
اما سوالی که این وسط مطرح میشود این است که آیا این کتابها تاثیری هم در قبولی داوطلب دارد یا خیر؟ یعنی فرض کنیم اگر داوطلبی هیچ وقت سراغ این کتابها نرود و فقط منابع درسیاش را مطالعه کند، آیا باز هم میتواند شانسی برای قبولی در دانشگاه داشته باشد یا نه؟
سنجش: کتابهای درسی کفایت میکند
اینکه کتابهای کنکور خوب است یا بد، سوالی است که ممکن است هر فردی با توجه به تجربه یا منفعتی که در این کار دارد، به آن پاسخی متفاوت بدهد.
اگر شما همین سوال را از یک ناشر کتابهای کنکور بپرسید، قطعا میتواند دهها دلیل برای شما بیاورد که این کتابها تا چه حد در قبولی داوطب کنکور تاثیر دارد.
اگر این سوال را از داوطلبی بپرسید که بدون این کتابها قبول شده است، او احتمالا تاثیر کتابهای کنکور را رد میکند ولی جالب است اگر همین سوال را از داوطلبی دیگر بپرسید که بهزعم خودش با کمک این کتابها در کنکور قبول شده است، میتواند حتی فهرستی از کتابهای مفید کنکور را در اختیارتان قرار دهد.
از دیدگاه حسین توکلی، مشاور عالی سازمان سنجش که در زمینه کنکور، مویی سفید کرده است، قبولی در کنکور ربطی به کتابهای کمک آموزشی ندارد.
توکلی به جامجم میگوید: در کنکور سراسری کارشناسی، منابع که مشخص و قطعی است. بارها گفتهایم اگر داوطلب فقط کتابهای درسیاش را بخواند، میتواند به همین شیوه در دانشگاهها قبول شود و اصلا نیازی نیست برای قبولی در مقطع کاردانی و کارشناسی، کتابهای کنکور را مطالعه کند.برای کنکورهای ارشد و دکتری هم نظر توکلی همین است و معتقد است: در دورههای ارشد و دکتری، سوالها از سرفصل مصوب شورای عالی برنامهریزی وزارت علوم استخراج میشود و در این دو مقطع تحصیلی هم منابع درسی مشخص شده است.
اما بحثی که اینجا مطرح میشود این است که برخی داوطلبان معتقدند چون در کنکورهای مختلف، گاهی سوالات از منابع غیردرسی انتخاب میشود و در این سوالات هم مهارت تستزنی، در قبولی یا رد شدن تاثیر دارد، پس خواندن کتابهای کنکور میتواند این خلأ را پوشش بدهد.
ولی توکلی این نظر را قبول ندارد و تاکید میکند امکان ندارد در کنکورهای مختلف، سوالی غیر از منابع درسی مشخص شده مطرح شود و به همین دلیل، خواندن کتابها برای قبولی در دانشگاهها کفایت میکند.
از طرفی، این مقام مسئول برای بالا بردن مهارت تستزنی هم توصیه میکند که اگر داوطلبان، مطالب درسی را به صورت مفهومی یاد بگیرند و فقط به حفظ کردن مطالب اکتفا نکنند، در آن صورت پاسخ به تستهای کنکور هم کار راحتتری میشود.
برای داوطلبی هم که اصرار دارد مهارت تستزنیاش را ارتقا بدهد، او پیشنهاد میکند که داوطلب از سوالات کنکور سالهای گذشته استفاده و آنها را مرور کند.
چرا از کتابهای کنکور استقبال میشود؟
محتویات اغلب کتابهای کنکور، چیزی فراتر از کتابهای درسی نیست، اما سوال اینجاست که چه دلیلی وجود دارد که از کتابهای کنکور استقبال میشود. یعنی وقتی سازمان سنجش هم تاکید میکند که سوالی فراتر از کتابهای درسی مطرح نمیشود، پس چرا بازار عرضه و تقاضای این کتابها، این قدر داغ است؟
شاید بشود بخشی از دلایل این استقبال را به نوع نگارش کتابهای کنکور نسبت داد و در واقع، شاید بیشترین فرقی که بین کتابهای درسی و کتابهای کنکور وجود دارد، نوع بیان مطالب علمی یکسان باشد.
بیشتر کتابهای درسی، ادبیاتی ساده و روان ندارند، در حالی که کتابهای کنکور همان مطالب علمی را به صورت سادهتر میگوید. همین تفاوت باعث میشود که مطالب بسیاری از کتابهای درسی، خشک و سخت به نظر برسد، ولی کتابهای کنکور با زبانی راحت با داوطلبان حرف میزند.
مورد مهم دیگری که استقبال از کتابهای کنکور را زیاد کرده، طراحی سوالاتی مشابه با سوالات آزمون واقعی است.
نویسندگان کتابهای تست کنکور با مطالعه سوالات دورههای قبل، در نهایت به این جمعبندی و نتیجه میرسند که مثلا در کنکور سال آینده، احتمال طرح چه سوالاتی بیشتر است.
همین پیشبینی سوالات آزمون اصلی، دستمایه انتشار بسیاری از کتابهای کنکور است.
اما محمدعلی برخورداری، رئیس دانشگاه علم و صنعت از زاویه دیگری به این موضوع نگاه میکند و به جامجم میگوید: تا وقتی که شیوه پذیرش دانشجو در نظام آموزش عالی تغییر پیدا نکند، بازار خرید و فروش کتابهای کنکور، داغ باقی میماند.به اعتقاد برخورداری، وقتی زدن چند تست درست یا غلط میتواند در قبولی یا رد شدن داوطلبان، نقش تعیینکنندهای بازی کند، بدیهی است که در این اوضاع، کتاب تست و کتاب کنکور هم فروش خواهد داشت.
به گفته او، روش پذیرش دانشجو در دانشگاههای ما صحیح نیست و همین موضوع خودش یکی از دلایل انتشار کتابهای متعدد کنکور است.
مثلا در بسیاری از دانشگاههای جهان، رویه پذیرش دانشجو در مقطع ارشد و دکتری به این صورت است که داوطلب به دانشگاههای مختلف تقاضای پذیرش میدهد و در نهایت هم دانشگاه با تکیه اصلی بر سوابق تحصیلی داوطلب، دانشجو میپذیرد، اما در سیستم پذیرش دانشجو در دانشگاههای کشور ما، گاهی پیش میآید که فردی با سواد بالا هم نمیتواند از پس آزمونهای تستی بربیاید.
البته شاید در این بین کسی بگوید که مگر راه دیگری غیر از کنکور هم برای گزینش این همه داوطلب کنکور وجود دارد، ولی باید در نظر بگیریم که وقتی در یک آزمون علمی بزرگ، تاثیر مهارت تستزنی نسبت به سواد علمی داوطلب پیشی میگیرد، نتیجهاش این میشود که حتی افراد باسواد هم دنبال کتابهای کنکور میروند تا مهارت تستزنی را یاد بگیرند و بتوانند در مقاطع بالاتر، تحصیل کنند.
نکته مهم دیگری که درباره کتابهای کنکور وجود دارد، بحث ایجاد آرامش روانی کاذب بین داوطلبان کنکور است. احتمالا شما هم بارها کنکوریهایی را دیدهاید که انبوهی از کتابهای کنکور را میخرند و در خانه انبار میکنند، اما تا روز امتحان هم شاید نیمی از آنها را مطالعه نکنند.
یعنی اگر بخواهیم کمی ریشهایتر به موضوع نگاه کنیم، خرید خیلی از کتابهای کنکور به این دلیل است که داوطلب با داشتن این کتابها، حس بهتری دارد و احساس میکند که راحتتر میتواند بر غول کنکور، چیره شود.
همچنین احساس اینکه نباید از همکلاسیام عقب بیفتم، یا احساس اینکه وقتی همه کتاب کنکور میخرند، پس حتما چیز خیلی مهمی است که میخرند، باعث شده خرید برخی کتابهای کنکور، به جای آنکه جنبه کمک آموزشی داشته باشد، بیشتر جنبه ارضای روانی به خود بگیرد.
امین جلالوند / گروه جامعه