جام جم سرا: نظر چند زوج جوان، و پدرومادرها را درباره مرز بین راهنمایی و دخالت در زندگی فرزندان جویا شدهایم که در ادامه، همراه با نظر کارشناس مشاور خانواده میخوانید.
نمیتوانم فرزندانم را راهنمایی نکنم
آقای «اشرفی» ۴ فرزند دارد که ۳ نفر از آنها ازدواج کردهاند. او معتقد است که پدر و مادر نمیتوانند فرزندشان را راهنمایی نکنند ولی این را هم باید قبول کرد که راهنمایی با دخالت فرق دارد و دخالت خوب نیست. او تا جایی که بتواند، فرزندانش را راهنمایی میکند. او درباره اینکه اگر فرزندانش به راهنماییهای او عمل نکنند، ناراحت میشود یا نه، میگوید: تا الان که فرزندانم به همه راهنماییهایم عمل کردهاند ولی اگر در آینده با توضیحات منطقی بخواهند به یک راهنمایی من عمل نکنند، ناراحت نخواهم شد.
راهنمایی پدر و مادرها از سر دلسوزی است
خانم «گیوه چی» که خودش یک فرزند ۳ ساله دارد، با مادرش در حال پیاده روی است. گیوه چی درباره اینکه راهنماییهای پدر و مادرش را چه قدر کاربردی میداند، میگوید: ۵۰ درصد. دلیلش هم این است که پدر و مادرهای ما در زمانهای گذشته زندگی کردهاند و باید بگویم که فکرشان تا حدودی قدیمی است. او درباره تفاوت راهنمایی و دخالت پدر و مادر در زندگی زوجهای جوان میگوید: به نظر من همه حرفهای پدر و مادرها از روی دلسوزی است و این برداشت بچه هاست که تعیین میکند کدام حرفشان راهنمایی و کدام دخالت است. او در پاسخ سوالی درباره واکنش پدر و مادرها وقتی به راهنماییهایشان عمل نشود، میگوید که معمولا ناراحت میشوند.
بعد از راهنمایی میگویم بازهم خودتان میدانید
هر ۳ فرزندش را به خانه بخت فرستاده است. خانم «پارسا» که خودش از راهنماییهای پدر و مادرش خیلی کم استفاده کرده معتقد است که پدر و مادرهای امروزی خیلی فرق کردهاند و چون سطح آگاهیهایشان بالاتر رفته است در تربیت بچههایشان موفقتر عمل میکنند.
ما از لحاظ مرزبندی روابط در خانوادهها ۳ دسته خانواده داریم: خانوادههای با مرزبندیهای گسسته که هر کدام برای خودشان زندگی میکنند و حتی اگر لازم باشد به هم کمک کنند، باز هم این کار را نخواهند کرد. خانوادههای با مرزهای درهم تنیده، که از همه مسائل شخصی یکدیگر به صورت ریز و جزئی خبر دارند و دخالت میکنند. و خانوادههایی با مرزهای منعطف، که ارتباطاتشان در حد معمولی است و استقلال افراد هم حفظ میشود |
پارسا به اختیار بچههایش خیلی اهمیت میدهد و معتقد است باید ۱۰۰ درصد حواس پدر و مادرها باشد که راهنماییهایشان به دخالت تبدیل نشود. من همیشه به فرزندانم میگویم که مثلا فلان کار به چند دلیل اشتباه است اما باز هم خودتان میدانید که چه کار کنید. همین که میگویم خودتان میدانید، باعث میشود که آنها حالت تدافعی نسبت به من نگیرند و فکر نکنند که من میخواهم عقیدهام را به آنها تحمیل کنم. با این حال وقتی فرزندانم به راهنماییهایم عمل نمیکنند، کمی ناراحت میشوم.
بیمنطق راهنمایی نکنید
خانم «غفاری» معتقد است که جوانهای امروزی نسبت به جوانهای گذشته به راهنمایی پدر و مادرشان کمتر اهمیت میدهند، چون فکر میکنند روزگار خیلی تغییر کرده است و پدر و مادرهایشان قدیمی شدهاند. او میگوید: پدر و مادرها برای راهنماییهایشان باید دلایل منطقی داشته باشند تا راهنماییهایشان بیحساب نباشد که به دخالت تبدیل شود.
بیپیر نرو در این خرابات
آقای «موید» دانشجوی رشته روابط عمومی است و یک سالی میشود که ازدواج کرده است. او با شنیدن جمله چه قدر از راهنمایی پدر و مادرتان در زندگی استفاده میکنید، میگوید: بیپیر نرو در این خرابات، هر چند سکندر زمانی.
او معتقد است که پدر و مادرها نکات ظریفی را میبینند که ما آنها را نمیبینیم و اگر از راهنمایی آنها استفاده نکنیم، دلیلش غرور کاذبی است که در ماست و ضررش را خواهیم دید. اگر پدر و مادرها دلیلشان برای راهنمایی، خوشبختی فرزندشان باشد و فرزندانشان با دلایل منطقی به آن راهنماییها عمل نکنند، ناراحت نخواهند شد.
به دانش پدر و مادرها بستگی دارد
آقای «مشایخی» میگوید: سعی من این بود که برخلاف کلام و راهنمایی پدر و مادرم کاری انجام ندهم. تا حدودی که من دیدهام و از اجتماع اطلاع دارم، برخی بچههای امروزی میخواهند که پدر و مادرها از آنها اطاعت کنند و اصلا به استفاده از تجربه پدر و مادرها اهمیتی نمیدهند در حالی که این اصلا درست نیست. اینکه راهنمایی پدر و مادرها به دخالت تبدیل نشود، به دانش پدر و مادرها برمی گردد.
کارشناسان چه میگویند؟
پرک نارویی، کارشناس و مشاور خانواده در این رابطه معتقد است که بعضی جوانها، راهنمایی والدین را برای داشتن زندگی خوب لازم میدانند و بعضیها هم به همه راهنماییهای والدین به عنوان دخالت نگاه میکنند. زوجهای جوان نباید فراموش کنند که اگر خانوادهها، آنها را راهنمایی میکنند قصد بدی ندارند و فکر میکنند که راهنماییهایشان کمک زیادی به خوشبختی آنها میکند. اگر این در ذهن زوجهای جوان باشد و با خانوادههایشان درباره نظراتشان، همدلی داشته باشند کنار آمدن با این راهنماییها برایشان خیلی راحتتر خواهد بود.
میزان تاثیرگذاری راهنماییهای والدین در ۳ دسته خانواده
این مشاور خانواده افزود: ما از لحاظ مرزبندی روابط در خانوادهها ۳ دسته خانواده داریم. خانوادههای با مرزبندیهای گسسته که هر کدام برای خودشان زندگی میکنند و حتی اگر لازم باشد به هم کمک کنند، باز هم این کار را نخواهند کرد. در چنین خانوادههای غربی گونه، همیاری و مهربانی که باید بین اعضای خانواده باشد، دیده نمیشود. خانوادههای با مرزهای درهم تنیده، خانوادههایی هستند که از همه مسائل شخصی یکدیگر به صورت ریز و جزئی خبر دارند و دخالت میکنند. این مسئله باعث ایجاد مشکلاتی میشود. مثلا اگر یکی از اعضای خانواده در زندگی مشترکش به دلیلی دچار استرس شود، این استرس بقیه اعضای خانواده را هم درگیر خواهد کرد. بچههایی که در چنین خانوادههایی رشد میکنند، توانایی تصمیم گیری ضعیفی دارند و برای حل مشکلات در زندگی مشترکشان مشکلات زیادی خواهند داشت. افراد در چنین خانوادههایی بعد از ازدواج، بیشترین درگیری را با راهنماییهای خانوادههایشان خواهند داشت. ولی در خانوادههایی با مرزهای منعطف، ارتباطات در حد معمولی است و استقلال افراد هم حفظ میشود. جوانها در چنین خانوادههایی بعد از ازدواج، هم از راهنماییهای والدینشان استفاده خواهند کرد و هم خودشان توانایی تصمیم گیری درست را خواهند داشت.
خانوادهها را درگیر مسائل عاطفی نکنید
نارویی درباره زمانی که زوجهای جوان با مشکلاتی رو به رو میشوند و برای حل آن، هیچ تجربهای ندارند، گفت: زوجهای جوان در چنین شرایطی ۲ راهکار پیش رو دارند. یکی مراجعه و مشورت با والدین و دیگری متخصصان و روانشناسان است. توصیه میشود برای حل مسائل و مشکلاتی که بار عاطفی شدیدی دارند، خانواده زوجین کمتر درگیر شوند. دلیلش هم این است که به خاطر علاقهای که پدر و مادرها به فرزندانشان دارند، معمولا تصمیمات درست و راه حلهای منطقی ارائه نمیشود. البته بعضی خانوادهها هم هستند که در چنین مواقعی پخته عمل و احساسات شخصیشان را کنترل و راهنمایی درستی میکنند اما بهتر است مسائل عاطفی کمتر با خانوادهها مطرح شود.
پدر و مادرها به زوجها نگویند شما نمیفهمید
این کارشناس خانواده افزود: والدین بهتر است زمانی اظهارنظر کنند که مورد مشورت قرار گرفته باشند. البته اگر پدر و مادرها احساس میکنند که موقعیت خطرناکی برای فرزندانشان پیش آمده است و در عین حال فرزندانشان از آنها مشورت نخواستهاند، باید آنها را در جریان یک سری تجربیاتشان قرار بدهند. البته نباید با زوجهای جوان، برخورد تندی داشته باشند و مثلا بگویند: چرا شما نمیفهمید که دارید اشتباه میکنید و بهتر است که نظرشان را به صورت پیشنهاد مطرح کنند و فراموش نکنند که هر پیشنهادی ممکن است رد شود.
زوجها مشکلات را بین خودشان حل کنند
نارویی ادامه داد: زن و شوهرها باید با هم در باره الگوی رفتاری با خانوادههایشان صحبت کنند. از نحوه و میزان رفت و آمدها تا هر مسئلهای که فکر میکنند، ممکن است رعایت نکردنش مسئله ساز شود.
احترام والدینشان را حفظ کنند
این مشاور خانواده در مواردی که پدر و مادری پیشنهادی به فرزندشان دادند یا اصلا خواستند که نظرشان را به زندگی فرزندشان تحمیل کنند، معتقد است که برخورد اولیه فرزندان در چنین شرایطی بسیار مهم است و باید احترام والدینشان را حفظ کنند. بهتر است زوجهای جوان در اولین قدم به پدر و مادرشان بگویند که به این موضوع فکر میکنیم. چنین جوابی باعث میشود که پدر و مادرها احساس نکنند که راهنماییهایشان نادیده گرفته شده یا به آنها بیاحترامی شده است. خیلی از اوقات، مسئله همین جا حل میشود اما اگر خانوادهها همچنان پیگیر بودند، زن و شوهر باید بین هم به یک نتیجه واحد برسند چون اگر خانوادهها از سمت آنها سستی ببینند ممکن است تنش ایجاد شود.|خراسان