ایسنا: «پروفسور اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان بعد از یک دوره سخت بیماری دار فانی را وداع گفت. «پروفسور ابراهیم اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان در سن ۸۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.
دیپلم ریاضی را از مدرسه ادب (دبیرستان ادب) اصفهان در سال ۱۳۳۶ دریافت کرد. پس از آن در کنکور شرکت کرد و در دو رشته کارشناسی ریاضی و کارشناسی ادبیات فارسی و فلسفه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به پایان رساند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ دوره مدرسی عالی را گذراند.
اسرافیلیان در سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۷۸ در دانشگاه اصفهان مشغول به تدریس شد؛ ولی به علت فعالیتهای سیاسی، ابتدا به اهواز و سپس اجبارا به تهران منتقل شد و در تهران در دانشگاه امیرکبیر به مدت یکسال مشغول به فعالیت شد؛ ولی با عنوان «عنصر نامطلوب و ضد شاهنشاهی» و «محرک دانشجویان» اخراج شد.
وی در دوران حیات خود در سمتهای ریاست تربیت معلم (۱۳۶۳-۱۳۶۲)، ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران (۱۳۵۹)، ریاست مؤسسه عالی آمار و انفورماتیک (۱۳۵۸-۱۳۵۷)، قائم مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۱)، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۷-۱۳۶۳)، ریاست دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران بمدت ۷ سال و عضو هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) مشغول به فعالیت بوده است.
اسرافیلیان دارای ۶ کتاب تالیفی و بیش از ۵۷ مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی است. وی در سالهای ۱۹۹۷ و ۹۸ میلادی به عنوان مرد علمی جهان در رشته ریاضی انتخاب شد.
پروفسور ابراهیم اسرافیلیان نجفآبادی، مرد ریاضی جهان بعد از تحمل یک دوره سخت بیماری، در سن ۸۱ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. تشییع جنازه این دانشمند، بنا به وصیت خودش در شهر نجفآباد برگزار و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده خواهد شد.
بامداد – اگر اهل اینستاگرام باشید احتمالا با تصاویر بسیار دیدنی از بالن های رنگارنگ در آسمان ترکیه را دیده اید. هر سال گردشگران خارجی که به ترکیه مسافرت می کنند با بالون های هوای داغ، گشتی بر فراز منطقه کاپادوکیا می زنند که بیش از هر چیز به داشتن صخره های تشکیل شده پس از فوران های آتشفشانی در نه میلیون سال قبل شهرت دارد.
منبع: مجله نظاره
جام جم سرا:چهل روز می گذرد، چهل روز سخت و گران بر فرستاده و رسول خدا و روزهایی پر از اندوه و رنج بر حضرت خدیجه. امین وحی دوباره بر رسول خاتم فرود می آید، دگر بار درود خدا را بر بنده فرمانبر او ابلاغ می کند و این بار محمد را مژده هدیه الهی می دهد، هدیه ای که حتی جبرئیل امین بی خبر از آن است.
شاید همین نوری باشد که از آسمان به زمین فرود آمده باشد، اینک میکائیل می آید با طبقی دیبا پوشیده که امانتی است برای محمد(ص) و اختصاص به او دارد و به غیر از او هیچ کسی سزاوار بهره مندی از آن نیست، عجب هدیه ای است در این طبق! خوشه ای خرما! خوشه ای انگور، ظرفی پر از آب، پیامبر سیر و سیراب می شود... جبرئیل آب بر دستان پیامبر می ریزد، میکائیل آن را شستشو می دهد و جناب اسرافیل با تکه پارچه ای آن را شستشو می دهد.
کسی حق ندارد از باقیمانده غذا تناول کند و باید به سوی آسمان بازگردد و... پیامبر می بایست به خانه خدیجه وارد شود و با او باشد تا عهد خداوند مبنی بر آفرینش دودمانی پاکیزه از محمد(ص) تحقق یابد و خدیجه درب خانه را به روی پیامبر باز می کند.
... مولای من خوش آمدی، قدم بر دیدگان من بگذار، آمدی و دیده ام روز و شب به راه تو بود... این منم همسر پیامبر، حبیب خدا و رسول آخرین. این منم خدیجه تنهای تنها و فرزندی در شکم که با من سخن می گوید، مرا دلداری می دهد. از طعنه زنان قریشی، زنانی که پشت به من می کردند و سلام نمی دادند...
این همان طفلی است که خدیجه در شکم دارد و با او سخن می گوید و پیامبر دختر بودن طفل را به خدیجه خبر می دهد، خبری که جبرئیل امین آن را از سوی خدا داده است و خداوند دودمان پیامبر را از او قرار می دهد.
قلب خدیجه شاد می شود، ریحانه اش در بطن چون گوهری در صدف پرورش می یابد. روزها و شب ها سپری می شود تا آن که درد شیرینی، وجود خدیجه را فرامی گیرد.
وقت آن می رسد که نور روی ثمره وجودش را ببیند. زنان قریش! به یاری خدیجه بشتابید، چشمان خدیجه به در دوخته شده است، اما نامهربانی آنان اشک دیدگان خدیجه را جاری می کند. خدیجه تو از سخن ما سرتافتی و همسری محمد(ص) آن یتیم تهیدست جناب ابوطالب را پذیرفتی. اینک هیچ یک از ما به یاری تو نخواهیم آمد و مددی به تو نخواهیم کرد...
خدیجه غمگین است که ناگاه چهار بانوی گندمگون، چون زنان بنی هاشم وارد می شوند و اطراف او را می گیرند.
خدیجه هراسناک به آنان می نگرد. ندایی بلند می شود: «خدیجه غمگین مباش. ما خواهران تو و فرستاده خداییم. این منم ساره و این آسیه که در بهشت همنشین تو خواهد بود و آن دیگری مریم، دخت عمران و دیگری کلثوم، خواهر موسی. ما برای یاری تو آمده ایم...»
مادر هستی پا به عرصه وجود می گذارد. بوی عطر بهشتی فضا را آکنده می کند. خانه های مکه نورباران می شود..(محمد خامه یار / جام جم)
مقدّمه
گرچه آیینهای آسمانی دارای مشترکات فراوانی به ویژه در جوهره و اصول اعتقادی و معارف الهی هستند، ولی به دلیل خاتمیّت رسالت پیامبر عظیمالشأن اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و بهرهمندی آن از کاملترین قانون وحیانی، یعنی قرآن کریم، تنها آیین پذیرفته شده از دیدگاه قرآن کریم، «دین اسلام» (1) اسـت و اعتبار آیینهای آسمانی پیشین، صرفاً محدود به قلمرو زمانی و مکانی و نیز پیروان خاصّ آنها در شرایط و احوال ویژهای بوده؛ به همین جهت به اعتقاد مسلمانان، دین مبین اسلام ناسخ شرایع انبیای پیشین اسـت. البته واژه «اسلام» به مفهوم عام قرآنی آن، نامی اسـت برای دین مشترک همهی انبیای الهی، (2) و چنان که اشاره شد، همه ادیان الهی در اصل توحید، یعنی عبودیت و تسلیم در برابر خدای یگانه، مشترکند؛ از اینرو، قرآن کریم صراحتاً پیروان آیینهای یهود و مسیحیّت را بدان فرا خوانده اسـت:1- تورات و انجیل از نگاه قرآن کریم
قرآن کریم گرچه نسبت به اصل تورات و انجیل به دیدهی احترام و قبول مینگرد، (6) در عینحال، تورات و انجیل فعلی را که در دسترس پیروان این دو آیین اسـت، دست نوشتهی مردم و تحریف شده از سوی دانشمندان اهل کتاب معرّفی میکند! در برخی از آیات قرآن، به مسأله تحریف تورات اشاره شده اسـت، از آن جمله: (7)2- گزارشهای قرآن کریم دربارهی یهود
واژهی «یهود» از ریشههای «هَود» به معنای بازگشت توأم با نرمی و آرامش اسـت. راغب در مفردات خود از برخی نقل میکند که نامگذاری قوم «یهود» به خاطر سخنی اسـت که نمایندگان آنان با خدا داشتند. نمایندگان بنیاسرائیل در میعادگاه خدا، کوه طور، با مشاهدهی آثار و نشانههای قدرت الهی، دست به راز و نیاز و توبه برداشتند و گفتند: ما به سوی تو بازگشت کردهایم. (13)3- ویژگیهای یهود در قرآن کریم
قرآن کریم در آیات بسیاری، چهرهی یهود را به خوبی ترسیم نموده اسـت؛ ویژگیها و خصلتهای روحی و اخلاقی، رفتارهای اجتماعی، پیشینهی تاریخی و معتقدات دینی و فرهنگی، برخوردهای گوناگون با پیامبران الهی، ابتلا به انواع کیفرهای دنیوی و ... همه از جمله مواردی اسـت که در آیات قرآن مطرح شده اسـت؛ به نظر میرسد بارزترین ویژگیهای اخلاقی و اعمال ناپسند آنان، تحریف و قلب حقایق (20) و حسّ نژادپرستی شدید و نتیجتاً، ابراز حقد و کینه نسبت به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) اسـت. در اینجا، فقط برای آشنایی با این ویژگیها به طور فشرده، عناوین و آیات مربوط به آنها را ذکر میکنیم:1)پیمانشکنی:
بقره، آیهی 83، 100 و 101؛ آلعمران، آیهی 187؛ نساء، آیهی 155 و مائده، آیهی 13 و 70.2) عدم التزام عملی به تورات:
آلعمران، آیهی 93؛ مائده، آیهی 66 و 68 و جمعه، 5.3) تحریف تورات و کلام الهی:
بقره، آیهی 75، 78 و 79؛ آلعمران، آیهی 23، 24 و 78؛ نساء، آیهی 46 و مائده، آیهی 13 و 41.4) رویارویی با حضرت موسی و سرپیچی از فرمان پیامبران الهی:
درخواست رؤیت خداوند: بقره، آیهی 55 و 59؛ نساء، آیهی 153؛ طلب نزول نعمتهای الهی: بقره، آیهی 61؛ سختگیری در ذبح گاو: بقره، آیهی 67 تا 71؛ طرد قرآن کریم: بقره، آیهی 89، 91، 101 و 102؛ تنها گذاردن پیامبران در نبرد علیه دشمنان: بقره، آیهی 246، 247 و 249و مائده، آیهی 20 تا 26؛ قتل پیامبران: بقره، آیهی 61، 87، 91؛ آل عمران، آیهی 112، 181 و 183؛ نساء، آیهی 155 و مائده، آیهی 70؛ قساوت قلب: بقره، آیهی 74، 88؛ نساء، آیهی 155؛ مائده، آیهی 13و حدید، آیهی 16؛ فساد در روی زمین: آلعمران، آیهی 23، 98، 99؛ مائده، آیهی 64 و اسراء، آیهی 4.5) پندارها، گفتارها و عملکردهای ناشایست:
خداوند ناتوان و فقیر اسـت: آلعمران، آیهی 181 و مائده، آیهی 64؛ ادعای این که آنان فرزندان و دوستان خدایند: مائده، آیهی 18 و جمعه، 6 ؛ دروغ و افترا بر خداوند: آلعمران، آیهی 78؛ اعتقاد به این که عُزَیر فرزند خدا اسـت: توبه، آیهی 30؛ گوسالهپرستی: بقره، آیهی 54، 92 و 93؛ نساء، آیهی 153؛ اعراف، آیهی 148 و 152؛ سخن ناروا دربارهی حضرت عیسی (علیهالسلام) و مریم (علیها السلام): نساء، آیهی 156؛ پندار نادرستِ کشتن حضرت عیسی (علیهالسلام): نساء، آیهی 157 و 158؛ پیروی بدون قید و شرط از اَحبار: توبه، آیهی 31؛ حرامخواری و خوردن ربا: نساء، آیهی 160 و 161؛ مائده، آیهی 42 و 43 و توبه، آیهی 34؛ ترس از مرگ و حرص و آزمندی نسبت به دنیا: بقره، آیهی 94 تا 96؛ ترس در برابر مؤمنان: حشر، 13 و 14 و جمعه، 6 تا 8؛ پندار واهی در مورد تخفیف عذاب الهی: بقره، آیهی 80 و 81؛ تکبّر و استکبار در برابر حق: بقره، آیهی 87، 89، 91، 93، 101؛ گمان باطل در مورد انحصاری بودن بهشت: بقره، آیهی 111 و 112 و 135؛ عداوت با جبرئیل: بقره، آیهی 97 و 98.6) کینهتوزی علیه پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم): بقره، آیه 109، 120 و مائده، 68.
7) گرفتار شدن به عذاب الهی:
مورد لعن الهی قرار گرفتن: بقره، آیهی 88 و 89 و 159؛ نساء، آیهی 46، 47، 51 و 52؛ مائده، آیهی 13، 64، 78 و 79؛ ابتلا به ذلّت و خواری و خشم خداوند: بقره، آیهی 61 و 90؛ آلعمران، آیهی 112؛ اعراف، آیهی 152؛ مسخ شدن به شکل بوزینه: بقره، آیهی 65؛ مائده، آیهی 60 و اعراف، 166؛ محرومیّت از نعمتهای الهی: نساء، آیهی 160.4- شواهد قرآنی دربارهی احکام و معارف تورات (21)
قبلاً یادآور شدیم که قرآن تورات اصلی را کتاب آسمانی و وحی الهی میشناسد و آن را تصدیق و تأیید میکند؛ همانطور که حضرت عیسی (علیهالسلام) نیز بر آن گواهی داده اسـت. (22) قرآن ضمن معرّفی تورات و انجیل و بیان اوصافی نظیر هدایت و نور برای مردم، (23) در بردارندهی حکم الهی، (24) موعظه و بیان و تفصیل هر چیز (25)، امام و رحمت، جدا کننده حق از باطل، (26) روشنایی و ذکر برای پرواپیشگان، (27) یادآور میشود که اگر پیروان آیین موسی و عیسی (علیهماالسلام) به محتویات و دستورات آنها عمل مینمودند، برکات و نعمتهای الهی از هر طرف بر آنان فرود میآمد. (28) در اینجا، در پرتو آیات قرآن، به طور مختصر با برخی از احکام و معارف توراتی و نیز سیره و منش پیروان آیین یهود آشنا میشویم:4 -1- حکم وجوب روزه
در آیهی 183 سورهی بقره آمده اسـت:4 -2- حلّیّت همهی غذاهای پاک برای بنیاسرائیل
در آیهی شریفهی 93، سورهی آل عمران میخوانیم:4 -3- حکم قتل نفس
در آیهی 32 سورهی مائده پس از بیان داستان فرزندان آدم (علیهالسلام) آمده اسـت:4-4- حکم زنای مُحصِنه
در آیات 41 تا 43 سورهی مائده به مراجعهی برخی از بزرگان یهود مدینه به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و استفسار حکم زنای مُحصِنه از آن حضرت اشاره دارد:4 -5- حکم قصاص
در آیه 45 سورهی مائده میخوانیم:4 -6- بشارت ظهور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در کتابهای آسمانی
در آیهی 157 سورهی اعراف، آیهی دربارهی اوصاف و نشانههای پیامبر بزرگ اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در تورات و انجیل میخوانیم:4 -7- وعدهی حق خداوند در تورات، انجیل و قرآن
در آیهی 111 سوره توبه دربارهی مؤمنانِ جهادگر چنین آمده اسـت:4 -8- مژدهی وراثت زمین
در آیهی 105 سورهی انبیاء، آیهی دربارهی وراثت زمین در کتاب زبور آمده اسـت:ادامه دارد ....
پینوشتها
1. «إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللّهِ الإِسْلاَمُ»؛ آلعمران، آیهی 19.
2. یونس، آیهی 72، 84، بقره، آیهی 132؛ آلعمران، آیهی 52 و قصص، 53.
3. آل عمران، آیهی 64.
4. مائده، آیهی 48؛ و نیز ر.ک. به: بقره، آیهی 40، 97؛ انعام، آیهی 92؛ فاطر، آیهی 31؛ احقاف، آیهی 30.
5. صفّ، آیهی 9.
6. آلعمران، آیهی 3؛ انعام، آیهی 154؛ اعراف، آیهی 145؛ مائده، آیهی 44، 46، 47، 66 و 68؛ حدید، آیهی 27 و ...
7. برای اطّلاع بیشتر، ر.ک. به: صیانة القرآن من التحریف، ص 94 تا 117.
8. نساء، آیهی 46؛ همچنین ر.ک. به: بقره، آیهی 75 و 79؛ آلعمران، آیهی 71 و 78 و مائده، آیهی 13 و 41.
9.الیهود فی القرآن، ص 38 و 39، به نقل از اظهارالحقّ، ص 133، و الکتاب المقدّس فیالمیزان، ص 59.
10. همان، ص 40، به نقل از الأسفار المقدّسة فی الأدیان السابقة للإسلام، ص 17؛ موازنه بین ادیان چهارگانه توحیدی (زرتشت، یهود، مسیح، اسلام)، ص 44 - 48؛ تاریخ جامع ادیان، ص 271، و الکتاب المقدّس فی المیزان، ص 61.
11.همان، ص 244.
12.به نظر میرسد عبارتهای ترجمهی عربی کتاب مقدّس گویاتر و دقیقتر از ترجمهی فارسی آن باشد؛ ر.ک. به: الکتاب المقدّس.
13.اعراف، آیهی 156: « اِنَّا هُدْنَا إِلَیْکَ».
14. المفردات فی غریب القرآن، مادّهی «هود».
15. رَوض الجِنان و رُوحالجَنان، ج 5، ص 300، ذیل آیهی 156 اعراف.
16. لغویان واژهی «یهود» را واژهای بیگانه دانستهاند، امّا یقین نداشتند که از عبری و یا از فارسی گرفته شده اسـت. گفتهاند: هاد، یهود، هوداً به معنای «رجع الی الحق»، از واژهی فارسی «هوده» (به معنای حقّ و راستی، در مقابل بیهوده؛ ر. ک. به: فرهنگ معین) گرفته شده اسـت: هورویتس یادآور میشود که در قرآن کریم مراد از «یهود» همیشه یهودیان روزگار حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله و سلم) اسـت و یهودیان سِفر پیدایش به نام «بنیاسرائیل» خوانده شدهاند. آرتور جفری در نهایت میگوید: امّا اصل و ریشهی نهایی، همانا واژهی عبری اسـت (واژههای دخیل، ص 420).
17. بقره، آیهی 113؛ نیز بقره، 20؛ مائده، آیهی 51، 64، 82 و توبه، آیهی 30.
18. آل عمران، آیهی 67.
19.مرحوم طبرسی (رحمة الله) مینویسد: در کلمهی هود سه قول اسـت: الف) جمع هائد که هم شامل جمع مذکّر و مؤنّث میشود. «هائد» به معنای تائب و بازگشت کننده به سوی حق اسـت. ب) مصدر که برای مفرد و جمع هر دو به کار میرود. ج) اصل «هُود»، «یهود» بوده که «یاء زائده» از آن حذف گردیده اسـت؛ ر.ک. به: مجمعالبیان، ج 1-2، ص 355، ذیل آیه 111سورهی بقره.
20. مرحوم شهید مطهّری (رحمة الله) میگوید: قرآن کلمهی «تحریف» را مخصوصاً در مورد یهودیان به کار برده و با ملاحظهی تاریخ، معلوم میشود که آنان قهرمان تحریف در طول تاریخ هستند؛ حماسه حسینی، ج 1، ص 13 و 14.
21. تورات در اصل، واژهای عبری و به معنای شریعت و قانون اسـت و برخی آن را به معنای «آموزش و هدایت» دانستهاند؛ سپس بر کتابی که از طرف خداوند بر حضرت موسی (علیهالسلام) نازل گردیده اطلاق شده اسـت. این واژه به مجموعهی کتب عهد عتیق و یا اسفار پنجگانه آن نیز گفته میشود، گنجینهای از تلمود، ص 5.
22. آلعمران، آیهی 50؛ مائده، آیهی 46 و صفّ، آیهی 6.
23.آلعمران، آیهی 4؛ مائده، آیهی 44؛ اسراء، آیهی 2 و غافر، آیهی 53.
24. مائده، آیهی 43.
25. اعراف، آیهی 145.
26. هود، آیهی 17.
27. نساء، آیهی 164.
28. مائده، آیهی 66.
29. سفر تثنیه، باب 9: 9.
30.قاموس کتاب مقدّس، ص 428 و گنجنیهای از تلمود، ص 17، رسالهی 9، از بخش موعد (عید) با عنوان «تعنیت» Taanith. «روزه» در باب احکام روزههای عمومی.
31. نساء، آیهی 160: «فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ حَرَّمْنَا عَلَیْهِمْ طَیِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِیلِ اللّهِ کَثِیرًا».
32. از روایات اسلامی بر میآید که حضرت یعقوب (=اسرائیل) هنگامی که گوشت شتر میخورد، به نوعی بیماری عصبی (عرق نساء) مبتلا میشد، لذا تصمیم گرفت که از خوردن آن برای همیشه خودداری کند. پیروان وی نیز در این امر به او اقتدا کردند و به تدریج آن را به عنوان یک دستور دینی و تحریم الهی تصوّر کرده، به خداوند نسبت دادند؛ المیزان، ج 3، ص 349.
33. سِفر لاویان، باب 11: 4 به بعد.
34. مائده، آیهی 32؛ ر.ک. به المیزان، ج 5، ص 314 به بعد؛ التفسیر المنیر، ج 6، ص 156، 159 و 160و الجامع لأحکام القرآن، ج 6، ص 96.
35.مائده، آیهی 43.
36. عبدالله بن صوریا.
37. مجمعالبیان، ج 3 - 4، ص 333 به بعد؛ المیزان، ج 5، ص 346 و 365 به بعد؛ تفسیر قرطبی، ج 6، ص 115 و التفسیر المنیر، ج 6، ص 193.
38. سفر تثنیه، باب: 22 تا 24.
39. مجمعالبیان، ج 3 -4، ص 344؛ المیزان، ج 5، ص 351 و 367؛ جامعالبیان، ج 6، 124 و التفسیر المنیر، ج 6، ص 207.
40. سِفر خروج، باب 21: 12 و 13 و سِفر لاویان، باب 24: 17 تا 20.
41. مسألهی «قصاص» در آیات 178 و 179 سورهی بقره نیز مطرح شده اسـت.
42. و نیز ر.ک. به: صفّ، آیهی 6: «بشارت حضرت عیسی (علیهالسلام) دربارهی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)» و فتح، آیهی 29: «اوصاف پیامبر و یارانش در تورات و انجیل».
43. ترجمه و شرح و نقد سِفر پیدایش تورات، ص 217.
44. همان، ص 714.
45. مناظرهی امام رضا (علیهالسلام) با رأس الجالوت، در کتاب الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج 2، ص 208 و 210 و نیز در میزان الحکمة، ج 9، ص 613، حدیث 19474، آمده اسـت.
46. همان، ص 374 تا 385. علاوه بر تورات، در اناجیل نیز، به ویژه انجیل یوحنّا، بشاراتی دربارهی ظهور پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) آمده اسـت (باب 16 :7). و نیز سیف المؤمنین فی قتال المشرکین، ص 74 - 92؛ رسول الإسلام فی الکتب السماویّة، «قسم البشارات التوراتیّة» و الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 26 - 27، ص 215 به بعد. دربارهی «فاران» ر. ک. به الهُدی إلی دین المصطفی، ج 2، ص 157 و سِفر پیدایش، باب 21: 18 - 21.
47. مجمعالبیان، ج 5 - 6، ص 97؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 308؛ کشف الأسرار و عدّة الأبرار، ج 4، ص 219 و الجامع لأحکام القرآن، ج 8، ص 170. در الفرقان فی تفسیر القرآن، شواهد و نمونههایی از حکم جهاد در تورات و انجیل آورده شده اسـت؛ ر.ک. به: ج 13، ص 211.
48. بقره، آیهی 246 «داستان نافرمانی بنیاسرائیل از فرماندهی جنگ».
49. آیه 55، سورهی نور نیز این حقیقت را بیان میکند.
50. المیزان، ج 14، ص 329؛ الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 16 - 17، ص 377 و مجمعالبیان، ج 7-8، ص 91.
51. نساء آیهی 163؛ «وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا» و نیز اسراء، آیهی 55.
52. المیزان، ج 14، ص 337.
53. مجمع البیان، ج 7-8، ص 91.
54. مزامیر 37: 40 و 41 و نیز الفرقان فی تفسیر القرآن، ج 16 و 17، ص 379 به بعد.
5- تشابه و تمایز داستانهای قرآن و عهدین
با مطالعهی دقیق قرآن کریم و کتابهای آسمانی پیشین، به ویژه تورات کنونی و مقایسهی معارف و داستانهای موجود در آنها، به این نتیجه میرسیم که گذشته از تفاوتهای ماهوی قرآن با عهدین از نظر برخورداری از ویژگی اعجاز و جهانشمولی، اسلوب و روش خاصّ هدایتی و تربیتی، هماهنگی و انسجام آیات در مفاهیم و مضامین، گرایش و دعوت همگانی به تفکّر و مبانی عقلی، تکیه بر واقعیّتها و عبرتهای تاریخی، زیبایی تعابیر و شیوایی معانی، تنزیه و تطیهر سیمای پیامبران و اولای الهی و ... اسـت و همهی آنها نشان از برتری قرآن دارد، از جنبههای دیگر نیز تفاوتهایی میان این دو وجود دارد که قابل تأمّل و بررسی اسـت. از سوی دیگر، وجوه اشتراک و تشابه بسیاری نیز در قرآن کریم و عهدین به ویژه در زمینهی قصّههای آنها مشاهده میشود. این وجوه تشابه از طرف زمینهی ورود بسیاری از اندیشههای انحرافی را در احادیث تفسیری با عنوان «اسرائیلیّات» فراهم نموده اسـت و از طرف دیگر، زمینهی این اتّهام را به وجود آورده اسـت که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) قصص و معارف قرآن کریم را از کتابهای پیشین اقتباس نموده اسـت. در این قسمت، به اختصار به وجوه تشابه و تمایز قرآن و تورات، به ویژه در زمینهی داستانهای آنها میپردازیم.5 -1- وجوه تشابه
تورات و انجیل، بسیاری از قصص قرآنی، به ویژه داستانهای پیامبران بزرگ را در بردارند؛ با این تفاوت که در قرآن به طور اجمال آمده، ولی در عهدین با جزئیات و همراه با پیرایههایی ذکر شدهاند. قبلاً نیز اشاره شد که قرآن کریم به آن بخش از سرگذشتها و زندگی اقوام و امّتها و انبیای پیشین اشاره نموده اسـت که بیشتر مشتمر بر جنبههای تربیتی و اخلاقی هستند؛ برخلاف عهدین که امور کم اهمیّت و جزئی را نیز مانند تاریخ حوادث، نام و نشانهای اشخاص، اماکن و ... به تفصیل یادآور شدهاند.5 -2- وجوه تمایز
علاوه بر تفاوتهای کلی که قرآن با عهدین دارد، از نظر کمیّت و کیفیّتِ محتوا نیز تفاوتهای بسیاری میان آنها مشاهده میشود. از بسیاری از سرگذشتها و رویدادهای تاریخیِ یاد شده در قرآن، هیچ اثری در عهدین، به ویژه در تورات نیست؛ نظیر داستانهای هود، صالح و شعیب و اقوام آنان، اصحاب الأیکه، اصحاب الرّس، لقمان حکیم، ذوالقرنین، اصحاب کهف، خضر (علیهالسلام) و برخی از مطالب مربوط به داستان حضرت ابراهیم (علیهالسلام). از جملهی داستانهایی که منحصراً در قرآن کریم آمده اسـت، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:6. مستشرقان و منابع قرآن
از آنجا که قرآن کریم نخستین و مهمترین منبع آیین جهانی اسلام و پیامبر عظیمالشأن آن، حضرت محمّدبن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) به شمار میآید، از دیرباز مستشرقان و به ویژه نویسندگان و محقّقان یهودی، تمام توان و تلاش خویش را به کار گرفتهاند تا به هر شکل ممکن، چهرهی تابناک آن را با طرح شبهات و ایرادهای گوناگون، کلام غیر وَحیانی و بشری و ساخته و پرداختهی اندیشهی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و یا متأثّر از اندیشههای انحرافی و خرافی بیگانگان معرّفی نمایند. از این رو، در بیشتر آثار و تألیفات آنان این اتّهام مطرح گردیده اسـت که آورندهی قرآن کریم بسیاری از معارف آن را از دانشمندان اهل کتاب یا دیگر عالمان آن روزگار فرا گرفته اسـت و بنابراین، قرآن کریم چیزی جز تکرار داستانها، احکام و موعظههای تورات و انجیل و یا اخذ و اقتباس از آنها نیست. (76)6 -1- نقد و نظر
قابل تأمّل اسـت که برخلاف پندار گلدزیهر، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به گواهی تاریخ، قبل از بعثت خود تنها یک برخورد با دانشمندان مسیحی داشته اسـت (99) و آن، برخورد پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با بَحِیرا، راهب و دانشمند نصرانی اسـت که در اثناء مسافرت و در مدت زمان کوتاهی (چند دقیقه) صورت گرفته اسـت. این ملاقات کوتاه تا چه حدّی توانسته اسـت در اندیشه و معرفت دینی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تأثیر بگذارد؟ چگونه ممکن اسـت در اثر یک برخورد کوتاه با یک دانشمند مسیحی، اثر جاوید و ماندگاری پدید آمده باشد که حتّی پیامبران پیشین نیز از آوردن همانند آن ناتوان بودهاند؟ ادّعای شاگردی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نزد عالمان یهود و نصارا نیز ادّعایی بدون دلیل اسـت. باید پرسید که این شاگردان در کجا و در چه زمانی صورت گرفته اسـت که دور از دید چشمان تیز مورّخان بوده و هیچ گزارش موثّقی از آن به دست نیامده اسـت. آیا شهر مدینه در هنگام تشرف فرمایی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) به آنجا، مقرّ یهود نبوده اسـت؟ آیا پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره با احبار آنان در ستیز نبوده اسـت و آنان نیز با وی کینه و دشمنی نداشتهاند؟6 -2- یادآوری پارهای از نکات
همانطور که اشاره شد، بسیاری از مستشرقان و نویسندگان اروپایی، در آثار و تحقیقات علمی خود دربارهی اسلام و قرآن کریم و سیرهی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، به این موضوع تصریح نمودهاند که معارف و قصص قرآنی در موارد زیادی اقتباس از تورات و انجیل بوده، پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بسیاری از حقایق قرآنی را از «احبار» (عالمان یهود) و یا از رهبان (عالمان مسیحی) عصر خود فرا گرفته اسـت. در این قسمت به بررسی برخی از آراء و اندیشههای آنان و نقد دربارهی آنها پرداختیم؛ برای تکمیل بحث و روشن شدن توهّم نادرست مدّعیان و طرّاحان این شبهه، نکاتی را در پایان یادآور میشویم. به نظر میآید که عمده اعتقاد آنان مبتنی بر محورهای زیر اسـت:پینوشتها
55. برخلاف تورات که به طور مشخّص به مکان بهشت، نام شجرهی ممنوعه و ... تصریح کرده اسـت. ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 3.
56. انجیل متّی، باب 1 و 8؛ انجیل یوحنّا، باب 21 :9 و 10 و التفسیرو المفسّرون، ج 1، 167 و 168.
57. در این قسمت جهت اطلّاع بیشتر نسبت به موضوعات یاد شده و مقایسهی آنها با یکدیگر، به برخی از آیات قرآن و عهدین اشاره مینماییم:
قرآن کریم: دربارهی آفرینش آسمان و زمین. ر.ک. به: اعراف، آیهی 54؛ یونس، آیهی 3؛ هود، آیهی 7؛ فرقان، آیهی59؛ سجده، آیهی 4؛ حدید، آیهی 4 و ق، آیهی 38. دربارهی آفرینش انسان و آدم و حوّا. ر.ک. به: نساء، آیهی 1؛ زمر، 6؛ مؤمنون، آیهی 12 تا 14؛ بقره، آیهی 31 تا 37 و اعراف، آیهی 19. دربارهی فرزندان آدم، ر.ک. به: مائده، آیهی 27 و دربارهی شجرهی ممنوعه، ر.ک. به: بقره، آیهی 35؛ اعراف، آیهی 19 تا 22؛ طه، آیهی 120. دربارهی هبوط از بهشت، ر.ک. به: بقره، آیهی 36 و 38 و طه، آیهی 123.
تورات: دربارهی آفرینش آسمان و زمین، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2؛ دربارهی آفرینش انسان و آدم و حوّا، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 1 و باب 2: 22؛ دربارهی فرزندان آدم، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 4؛ دربارهی شجرهی ممنوعه، ر.ک. به: سِفر پیدایش، باب 2: 16 و 17. دربارهی هبوط آدم و وسوسه حوّا و افسانهی گناهِ نزدیک شدن به درخت معرفتِ نیک و بد، ر.ک. به: سِفر پیدایش باب 3:12.
58. قرآن کریم، هود، آیهی 32 تا 89 و شعراء، آیهی 105 به بعد و نیز تورات، سِفر پیدایش، باب 7 تا 11، به ویژه آغاز باب 7 باب 9: 21 و 24.
59. بقره آیهی 124 تا 127؛ انعام، آیهی 74 و 75؛ هود، آیهی 69 تا 76؛ ابراهیم، آیهی 35 و 39؛ مریم، آیهی 54 و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 12 - 18 و باب 22 به ویژه فقرهی 10 به بعد دربارهی ذبح اسحاق.
60. هود، آیهی 70 به بعد؛ حِجر، آیهی 59 و 60؛ شعراء، آیهی 160 به بعد و عنکبوت، آیهی 28 تا 32 و ... ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 19، به ویژه فقرات 7 و 9 و 31 تا 38.
61. بقره، آیهی 132 تا 140؛ هود،71؛ انبیاء، 72؛ عنکبوت، 27 و سورهی ص، 45 و ... و نیز ر.ک. به: تورات، سِفر پیدایش، باب 27 تا 37؛ به ویژه باب 27: 22؛ 29: 11 و 35؛ 32 :38 و باب 37 تا پایان باب 50 و رسالهی یعقوب در عهد جدید.
بقره، آیهی 51 به بعد؛ نساء، 153 و 164؛ مائده، آیهی 20 و 22 و 24؛ اعراف، آیهی 103 به بعد؛ یونس، آیهی 75 به بعد؛ طه، آیهی 9 به بعد؛ شعراء، آیهی 10 به بعد؛ قصص، آیهی 3 به بعد؛ در باب شعیب، ر.ک. به: اعراف، آیهی 85 تا 92؛ هود 84 تا 92؛ شعراء، آیهی 177؛ عنکبوت، آیهی 36؛ و در باب هارون، به اعراف، آیهی 122 و 142؛ مریم، آیهی 28 و 53؛ طه، آیهی 30 و 70 و 90 و 92؛ شعراء، آیهی 13 و 48 و نیز به: تورات، سفر خروج، به ویژه داستان ازدواج موسی (علیهالسلام) با دختر یَترون (شعیب) و شبانیِ وی باب 3: 1 و 21 و یاری هارون ر.ک. به: باب 4: 14.
63. ر.ک. به: قرآن کریم، بقره، آیهی 251؛ نساء، آیهی 163؛ مائده، آیهی 78؛ انعام، آیهی 84؛ اسراء، آیهی 55؛ انبیاء، آیهی 78 و 79؛ نحل، آیهی 15 و 16؛ سبأ، آیهی 10 تا 13 و سورهی ص، آیهی 17 به بعد. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب دوّم سموئیل، به ویژه باب 11: 2 تا 27، و کتاب مزامیر.
64. ر.ک. به: قرآن کریم، نساء، آیهی 163؛ انعام، آیهی 86؛ یونس، آیهی 98 و صافّات، آیهی 139 و ر.ک. به: تورات، کتاب یونس نبیّ در سِفر پیدایش.
65. ر.ک. به سورهی بقره، آیهی 102؛ انعام، آیه ی 48؛ انبیاء، آیهی 78 به بعد؛ نمل، آیهی 15 به بعد؛ سبأ، آیهی 12؛ سورهی ص، آیهی 30 به بعد و نیز ر.ک. به: تورات کتاب اول پادشاهان، به ویژه 11: 1 تا 34؛ و نیز ر.ک. به: کتاب امثال سلیمان، کتاب جامعهی سلیمان و غزل غزلهای سلیمان.
66. ر.ک. به: قرآن کریم: نساء، آیهی 163؛ انعام، آیهی 84؛ انبیاء، آیهی 83؛ سورهی ص، آیهی 41 به بعد و ر.ک. به: تورات،: کتاب ایّوب، به ویژه باب 3 و کتاب یعقوب در عهد جدید، باب 5: 11.
67. ر.ک. به: قرآن کریم: انعام، آیهی 86 و سورهی ص، آیهی 48 و ر.ک. به: تورات، کتاب اوّل تواریخ، باب 7: 27، سِفر خروج، باب 17: 9؛ 24: 13؛ 32: 17؛ 33: 11؛ سِفر اَعداد، باب 27: 18؛ 34: 17؛ سِفر تثنیه، باب 1: 38؛ 3: 28؛ 34: 9 و نیز ر.ک. به: صحیفهی یوشع بن نون.
68. ر.ک. به: قرآن کریم: انبیاء، آیهی 85 و سورهی ص، آیهی 48. و ر.ک. به: تورات،: حزقیال نبیّ (برخی از مفسّران، وی را همان حزقیان نبّی و برخی دیگر، وی را فرزند ایوّب دانستهاند ر.ک. به: کتابهای تفسیر، ذیل آیات یاد شده).
69. وی با این نام در قرآن کریم نیامده اسـت، بلکه در آیهی 248 از سورهی بقره به عنوان «وَقَالَ لَهُمْ نِبِیُّهُمْ ...» به صورت مبهم و مجمل به او اشاره شده اسـت؛ ر.ک. به: تفاسیر مختلف، ذیل آیهی یاد شده. و نیز ر.ک. به: تورات، کتاب سموئیل.
70. آلعمران، آیهی 37 و 38؛ انعام، آیهی 85؛ مریم، آیهی 2 و انبیاء، آیهی 89 و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب دوّم پادشاهان، 14: 29 و 15: 10؛ انجیل لوقا، باب 1 و صحیفهی زکریای نبیّ.
71. آلعمران، آیهی 39؛ انعام، آیهی 85؛ مریم، آیهی 7 و 12؛ انبیاء، آیهی 90 و ر.ک. به: عهد جدید: لوقا باب 1: 17 و 57 و باب 3: 20 متّی، باب 14 و4: 12؛ مَرقُس، 6: 14 و یوحنّا، باب 1: 6 و 3: 26.
72. توبه، آیهی 30 و بقره، آیهی 259: «أَوْ کَالَّذِی مَرَّ عَلَى قَرْیَةٍ... »؛ برخی از مفسّران معتقدند که این آیه به ارمیاء نبیّ و یا حضرت خضر اشاره دارد. و نیز ر.ک. به: تورات: کتاب عزرا.
73. بقره، آیهی 87، 136 و 253؛ آلعمران، آیهی 45، 52، 55، 59 و 84؛ نساء، آیهی 157 به بعد؛ مائده، آیهی 46 به بعد و ...و نیز ر.ک. به: عهد جدید، اناجیل چهارگانه و سایر کتب و رسالات.
74. کهف، آیهی 83 به بعد و نیز ر.ک. به: توراـ، کتاب دانیالِ نبیّ باب 8 و اَشعیاء، باب 44: 28؛ و 46: 11 دربارهی کوروش. در بسیاری از تفاسیر، ذوالقرنین را با کورش تطبیق دادهاند.
75. کهف، آیهی 94 و انبیاء، آیهی 96 و نیز ر.ک. به: تورات، صحیفهی حزقیال نبی، باب: 38 و 39 و نیز ر.ک. به: عهد جدید، مکاشفهی یوحنّا، باب: 20.
76. دکتر عمربن ابراهیم رضوان در کتاب آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، به نقل و نقد آراء گوناگون مستشرقان، از جمله این اتّهام پرداخته اسـت؛ ر.ک. به: ج1، ص 239 به بعد، به ویژه صفحات 335 تا 365.
77. القرآن و التفسیر، ص 278.
78. Caradwon
79. دائرة المعارف الإسلامیّة، ج 3، ص 10، واژهی «انجیل».
80. همان، ص 13.
81. همان.
82. همان، ص 17.
83. ر.ک. به: الإسلام و شبهات المستشرقین، ص 261 تا 305. وی در این اثر به واژگان بسیاری اشاره کرده اسـت، از جمله: جبرئیل، سحر، امّة، سامرة، توراة، جهنّم، دنیا، سکینة، داود، جنّة، خطبة، صوم، حجّ، احرام، جاهلیّة، زکاة، تجارة، زنا، اذان، صلاة و امیّهبن ابیالصلت.
84. Tisdall, Clair
85. ر.ک. به: آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 126.
86. Rudolf, Wilheln
87. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 138.
88. Jeffery, Arthur
89. المفردات الأجنبیّة فی القرآن، ص 78 تا 81، به نقل از آراء المستشرقین حول القرآن، ج 1، ص 147 تا 149. جفری این مطلب را از سیوطی (الإتقان، ج 2، ص 138) نقل کرده اسـت.
90. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج 1، ص 147 تا 149.
91. Goldziher, Ignaz (1850 - 1921)
92. مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 99.
93. در این باره، در مبحث «بررسی و نقد اسرائیلیّات در تفاسیر» به روایات و آراء گوناگون مفسّران خواهیم پرداخت.
94. العقیدة و الشریعة فی الإسلام، ص 12.
95. همان، ص 15.
96. همان، ص 20 و 29 .
97. همان، ص 24.
98. همان، ص 25 .
99. برخی از محقّقان برآنند که این داستان، جعلی و بیاساس اسـت؛ ر.ک. به: الصحیح من سیرة النبی الأعظم (صلی الله علیه و آله و سلم)، ج 1، ص 91. در آینده، به اجمال به این موضوع اشاره خواهیم کرد.
100. انعام، آیهی 90.
101. الإسرائیلیّات و أثرها فی کتب التفسیر، ص 405 .
102. همان، ص 415 و 416 .
103. فرقان، آیهی 4 و 5 و نحل، آیهی 103.
104. آراء المستشرقین حول القرآن الکریم و تفسیره، ج1، ص 289 به بعد.
105. همان، ص 342، به نقل از اعجاز القرآن، ص 51، چاپ مصر، 1954 م.
106. ر.ک. به: مذاهب التفسیر الإسلامی، ص 73 تا 95.
107. «اساطیر» جمع اسطوره به معنای گزارش مکتوب، بیشتر در گزارشهای خرافی و غیرواقعی به کار میرود. ر.ک. به: المیزان، ج 15، ص 181.
108. ر.ک. به: التفسیر الحدیث، ج 1، ص 51 و 52، و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
109. المیزان، ج 15، ص 180.
110. تفسیر نمونه، ج 15، ص 19 تا 23 و مجمع البیان، ج 7 - 8، ص 211.
111. فرقان، آیهی 6.
112. فرقان، آیهی 4؛ مؤمنون، آیهی 38؛ شوری، آیهی 24؛ سبأ، آیهی 8؛ احقاف، آیهی 8؛ یونس، آیهی 38؛ هود، آیهی 13 و 35 و سجده، آیهی 3.
113. مجمعالبیان، ج 5 - 6، ص 499 و 500.
114. المیزان، ج، 1، ص 63 و 64 و ج، 12، ص 347، ذیل آیهی 103 سورهی نحل.
115. طور، آیهی 33 و 34. واژهی قرآنی «تَقَوَّل» به این معناست که آدمی بخواهد چیزی را به زحمت بگوید و تنها در مورد دروغگویی به ک
کلماتی برای این موضوع
یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتارائه دهنده ابزار رایگان وبلاگ و وب سایت این ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و …پیشنهادهایی برای اصلاح الگوهای آموزش قرآن در آموزش و پرورش رهبرمعظم انقلاب در روز قرآن ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزادقرآنمشخصات عنوان کتاب آسمانی دین اسلام لقبها قرآن کریم، قرآن مجید نامهای مشهور قرآن شگفتیها و اعجازهای پزشکی در قرآنبخش اول چکیده نوشتار حاضر پیرامون آیاتی از قرآن است که حاوی مطالب و نکات پزشکی می دروس سوالات تستی پیام آسمانی پایه ی اول متوسطههفتم ویرایش و استخراج بهروز فیض اله زاده شهید مطهری و دیدگاه های تربیتی قرآنقرآن مظهر رحمت و جلوه ربوبیت خداوند و کتاب شناخت و تربیت انسان است و به دلیل برخورداری گروه آموزشی پنجم و ششم کاشان قــرآنگروه آموزشی پنجم و ششم کاشان هر بیماری سخت میکروبی سه مرحله دارد مرحله جایگیری پیامبران اولوالعزم و کتابهای آنها کداماند؟ چرا پیامبران اولوالعزم و کتابهای آنها کداماند؟ چرا اولوالعزم نامیده شدهاند و چرا بررسی ظهور موعود از نگاه اسلام و دیگر ادیانمصلح کل و موعود جهانی بنا به بشارت همه کتب و ادیان آسمانی در آخر الزمان خواهد آمد و مشاهده و تدبر آیات سوره بقرة به همراه لیست … بسم الله ارحمن الرحیم الَّذینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ
تبیان به نقل از گزارش خبرگزاری مهر، جلد نخست کتاب ستاره ها از مجموعه بسته آموزشی «ستاره های آسمانی» ویژه مقطع پیش دبستان توسط انتشارات مؤسسه کشوری مهد قرآن منتشر شد.
به گفته محسن جاوید مدیر انتشارات بسته آموزشی «ستاره های آسمانی» براساس نیازها، توانایی ها و علائق کودکان تهیه شده اسـت.
وی افزود: این کتاب درسی سعی دارد با ایجاد موقعیت های یادگیری مبتنی بر آموزههای قرآنی، ارزشهای دینی و اخلاقی بهرهگیری از روش های متنوع و ارائه تشریح شیوههای جذاب و دلنشین توسط مربی از بسته آموزشی ستارهها را برای عموم کودکان فراهم نماید . مدیر انتشارات مهد قرآن دانش افزایی، تکریم شخصیت کودکان زمینه صحیح و اعتلای صفات نیک را از دیگر ویژگی های شاخص کتاب ستاره ها برشمرد و تصریح کرد و زمینههای تحقق اهداف دوره پیش دبستانی مصوب شورای عالی وزارت آموزش و پرورش نیز در کتاب فراهم شده اسـت.
بنا بر این گزارش جلد نخست از مجموعه بسته آموزشی «ستارههای آسمانی» به همراه لوح فشرده برای مراکز آموزشی دولتی و غیر دولتی در مقطع تحصیلی پیش دبستانی آماده توزیع می باشد و مدیران و مسئولین محترم جهت دریافت و کسب اطلاعات بیشتر با مرکز توزیع فروشگاه قرآنی و فرهنگی «آیه» وابسته به مؤسسه کشوری مهد قرآن شماره ۳۳۵۲۲۵۱۰ تماس حاصل نمایند.
فرآوری: آمنه اسفندیاری- بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
عرفات، نام جایگاهی اســت که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می کنند و به دعا و نیایش می پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می گردند.
از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: عرفات را چرا عرفات نامیده اند؟ حضرت فرمود: «جبرئیل، حضرت ابراهیم را روز عرفه به این مکان آورد، چون ظهر فرا رسید، جبرئیل گفت: ای ابراهیم! به گناه خود اعتراف کن و مناسکت را بیاموز! چون جبرئیل گفت اعتراف کن! این سرزمین عرفات نامیده شد.» (کافی، ج 4، ص 316؛ علل الشرایع، ج 2، ص 436)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و اله) می فرماید: «خداوند در هیچ روزی به اندازه روز عرفه، بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمی کند.» (سنن الکبری، ج 5، ص 192) «در میان گناهان، گناهانی اســت که جز در عرفات بخشیده نمی شود.» (جعفریات، ج 114، ص 415)
بنابر قولی، حضرت ابراهیم در این سرزمین خواب دید که اسماعیل را در راه خدا قربانی می کند و به وظیفه خود عارف شد.
و نکتۀ مهم اینکه عرفات، سرزمینی اســت که بهترین مردان خدا در آن توقف کرده ، دعاها کرده و اشک ها ریخته اند و هر سوی این دشت، ردپای مهدی فاطمه اســت .
روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه اســت. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (علیهالسّلام) در مراسم عرفات انشاء فرموده اســت، نشاندهندهی آن روحیهی شیدائی و عشق و شوری اســت که پیروان اهلبیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند
روز عرفه، نموداری از روز قیامت اســت؛ زیرا در روز عرفه همه حجاج با رنگ ها، شغل ها و مقام های گوناگون در یک مکان جمع می شوند و به راز و نیاز با خداوند می پردازند. انسان وقتی آن جمعیت عظیم را در صحرای عرفات می بیند، به یاد صحرای محشر روز قیامت می افتد. حجاج پس از اعمال عمره تمتع، در فاصله زمانی که با اعمال حج دارند، ممکن اســت مرتکب گناه و معصیت شده باشند و نیز کسانی که حج قرآن و اِفراد انجام می دهند، ممکن اســت در گذشته آلوده به گناه شده باشند. بنابراین، خداوند به آنان فرصتی داده اســت تا پس از احرام حج، به صحرای عرفات بیایند و استغفار کنند تا آنان را ببخشد. پس روز عرفه، روز استغفار و تضرّع به درگاه خداوند اســت.
صحرای عرفات و روز عرفه، مهلتی دیگر برای گناهکاران اســت. در این روز نباید از رحمت خداوند غافل شد. اگر کسی در این روز گمان کند خداوند او را نمی بخشد، گناه کرده اســت، چنان که رسول خدا (صلی الله علیه و اله) می فرماید: «اَعْظَمُ اَهْلِ عَرَفات جُرماً مَنْ اِنْصرَفَ وَ هُوَ یظُنُّ أنَّهُ لَمْ یغْفِر لَهُ؛ در میان کسانی که به عرفات رفته اند، بزرگ ترین گناه را کسی مرتکب شده اســت که از عرفات برود و گمان کند خداوند او را نبخشیده اســت.» (الاختصاص، مؤسسه الاعلمی، بیروت، 1402)
بنابر این وقوف در عرفات، فرصتی برای طهارت باطنی انسان ها و مقدمه ای برای رفتن به حریم حرم امن الهی اســت؛ زیرا عرفات، از محدوده حرم خارج اســت و پس از وقوف در عرفات، باید به مشعرالحرام رفت که در محدوده حرم قرار دارد. همچنین برای رفتن به حرم امن الهی و ورود به مهمانی خداوند، باید نفس را از هرگونه آلودگی پاکیزه کرد و بهترین مکان برای طهارت نفس ، صحرای عرفات اســت.
در این قسمت از نوشتار فرازهایی از سخنان مقام عظمای ولایت را در این زمینه یادآور می شویم به امید آنکه با گوش جان گرفتن از آن، در راه فراگیری معارف اهل بیت علیهم اسلام بیش از پیش قدم برداریم:
1ـ بهترین خواستهها برای انسان در دعای عرفه مطرح شده اســت
دعاهایی که از ائمه رسیده اســت، بهترین دعاهاست. اولا خواستههایی در این دعاها گنجانده شده اســت که به ذهن امثال ماها اصلا خطور نمیکند و انسان از زبان ائمه (علیهمالسلام) آنها را از خدا طلب میکند. در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواستهها برای انسان مطرح میشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، میتواند برای او سرمایه باشد. ثانیا در این دعاها مایههای خشوع و تضرع وجود دارد. مطلب، با زبان و لحن و بیانی ادا شده اســت که دل را خاشع و نرم میکند. با عبارات فصیح و بلیغ، عشق و شیفتگی و شوق در این دعاها موج میزند. انسان باید این دعاها را قدر بداند و از آنها استفاده کند.( ۱۳۸۴/۰۷/۲۹)
2ـ روز عرفه روز دعا و استغفار اســت
در دعای ابوحمزه و دعای افتتاح و دعای عرفه بهترین مطالبات و خواستهها برای انسان مطرح میشود؛ که اگر انسان اینها را از خدا بخواهد و بگیرد، میتواند برای او سرمایه باشد
روز عرفه، روز دعا و استغفار و توجه اســت. دعای سراسر عشق و شور و سوز در روز عرفه، که سیدالشهداء امام حسین (علیهالسّلام) در مراسم عرفات انشاء فرموده اســت، نشاندهندهی آن روحیهی شیدائی و عشق و شوری اســت که پیروان اهلبیت در یک چنین ایامی باید داشته باشند. این ایام را قدر بدانید. فرصت مال شماست. همچنان که امروز فرصت پیشرفت، فرصت شکوفائی، فرصت حرکتهای بزرگ سیاسی و انقلابی و اجتماعی مال شما جوانهاست، فرصت توجه به خدای متعال و ذکر الهی و مستحکم کردن رابطهی قلبی با خدا هم متعلق به شماست. ۱۳۹۰/۰۸/۱۱
3ـ انس با دعای عرفه از اوایل نوجوانی...
آنچه که آن وقت برای من مطرح بود و عملاً وجود داشت، این بود که اهل دعا و ذکر و دعاهای مأثور و اعمالی که وارد شده بود، بودم. مثلاً یادم اســت هنوز بالغ نبودم که اعمال روز عرفه را بجا آوردم. اعمال آن روز، طولانی هم هست - لابد آشنا هستید؛ خیلی از جوانان با آن اعمال آشنا هستند - چند ساعت طول می کشد. اعمال، از بعد از نماز ظهر و عصر شروع می شود و اگر انسان بخواهد به همه آن اعمال برسد، شاید تا نزدیک غروب - روزهای نه چندان بلند - به طول میانجامد.
آن وقت من یادم اســت که با مادرم - چون مادرم هم خیلی اهل دعا و توجّه و اعمال مستحبّی بود - میرفتیم یک گوشه حیاط که سایه بود - منزل ما حیاط کوچکی داشت - آنجا فرش پهن میکردیم - چون مستحب اســت که زیر آسمان باشد - هوا گرم بود؛ آن سالهایی که الان در ذهنم مانده، یا تابستان بود، یا شاید پاییز بود، روزها نسبتاً بلند بود. در آن سایه مینشستیم و ساعتهای متمادی، اعمال روز عرفه را انجام میدادیم. هم دعا داشت، هم ذکر و هم نماز. مادرم میخواند، من و بعضی از برادر و خواهرها هم بودند، میخواندیم. دوره جوانی و نوجوانی من اینگونه بود؛ دوره اُنس با معنویات و با دعا و نیایش. (۱۳۷۶/۱۱/۱۴)
ایسنا: «پروفسور اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان بعد از یک دوره سخت بیماری دار فانی را وداع گفت. «پروفسور ابراهیم اسرافیلیان»، مرد علمی ریاضی جهان در سن ۸۱ سالگی دار فانی را وداع گفت.
دیپلم ریاضی را از مدرسه ادب (دبیرستان ادب) اصفهان در سال ۱۳۳۶ دریافت کرد. پس از آن در کنکور شرکت کرد و در دو رشته کارشناسی ریاضی و کارشناسی ادبیات فارسی و فلسفه به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۳۹ به پایان رساند و از سال ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۷ دوره مدرسی عالی را گذراند.
اسرافیلیان در سالهای ۱۳۴۷ و ۱۳۷۸ در دانشگاه اصفهان مشغول به تدریس شد؛ ولی به علت فعالیتهای سیاسی، ابتدا به اهواز و سپس اجبارا به تهران منتقل شد و در تهران در دانشگاه امیرکبیر به مدت یکسال مشغول به فعالیت شد؛ ولی با عنوان «عنصر نامطلوب و ضد شاهنشاهی» و «محرک دانشجویان» اخراج شد.
وی در دوران حیات خود در سمتهای ریاست تربیت معلم (۱۳۶۳-۱۳۶۲)، ریاست دانشگاه علم و صنعت ایران (۱۳۵۹)، ریاست مؤسسه عالی آمار و انفورماتیک (۱۳۵۸-۱۳۵۷)، قائم مقام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۶۱)، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی (۱۳۶۷-۱۳۶۳)، ریاست دانشکده ریاضی دانشگاه علم و صنعت ایران بمدت ۷ سال و عضو هیات امنای دانشگاه امام صادق(ع) مشغول به فعالیت بوده است.
اسرافیلیان دارای ۶ کتاب تالیفی و بیش از ۵۷ مقاله منتشر شده در مجلات معتبر علمی است. وی در سالهای ۱۹۹۷ و ۹۸ میلادی به عنوان مرد علمی جهان در رشته ریاضی انتخاب شد.
پروفسور ابراهیم اسرافیلیان نجفآبادی، مرد ریاضی جهان بعد از تحمل یک دوره سخت بیماری، در سن ۸۱ سالگی دعوت حق را لبیک گفت. تشییع جنازه این دانشمند، بنا به وصیت خودش در شهر نجفآباد برگزار و در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده خواهد شد.
بامداد – اگر اهل اینستاگرام باشید احتمالا با تصاویر بسیار دیدنی از بالن های رنگارنگ در آسمان ترکیه را دیده اید. هر سال گردشگران خارجی که به ترکیه مسافرت می کنند با بالون های هوای داغ، گشتی بر فراز منطقه کاپادوکیا می زنند که بیش از هر چیز به داشتن صخره های تشکیل شده پس از فوران های آتشفشانی در نه میلیون سال قبل شهرت دارد.
منبع: مجله نظاره