مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

نامه ۲۰۵ میلیارد تومانی آلبرت انیشتین! + عکس

نامه ۲۰۵ میلیارد تومانی آلبرت انیشتین! + عکس

دغدغه آگاه شدن از افکار آلبرت انیشتین و جمع آوری آثار به جا مانده از او ، یک مرد پولدار را به خرج کردن ۶۲٫۵ میلیون دلار برای به دست آوردن یک نامه از انیشتین وادار کرد.
مردی، برای دانستنِ آن چه در سرِ آلبرت انیشتین فیزیکدان برجسته المانی می گذشت، یکی از نامه های او را ۶۲٫۵ میلیون دلار خرید.

به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم این مرد که نامش فاش نشده برای خریدِ نامۀ انیشتین به پسرش در سال ۱۹۴۵، که در آن رابطۀ نظریه نسبیت با انفجارهای اتمی در ژاپن توضیح داده شده است، مبلغ ۶۲٫۵ میلیون دلار پرداخت کرد.

این نامه، یکی از ۲۷ نامه ای است که این مرد، در چند مرحله، در حراجی ” Profiles In History” در آمریکا خرید. فروش این ۲۷ نامه،  سودی ۴۲۰ میلیون دلاری به جیب این حراجی واریز کرد.

همسر آلبرت اینشتین مغز آلبرت اینشتین بیوگرافی آلبرت اینشتین

دو نامه از این نامه ها که در سال ۱۹۴۰ نوشته شده اند، مربوط به پاسخِ انیشتین به سئوال مردی است که درباره اعتقادش به وجود خدا پرسیده بود.

نظریه نسبیت انیشتین که در سال ۱۹۰۵ منتشر شد، بسیاری از تعریف ها و اصطلاحات اساسی فیزیک درباره زمان و مکان را بر هم زد و تغییر داد.

آلبرت آینشتاین فیزیکدان آلمانی (به تلفظ صحیح آلمانی) ، ولی معروف به انیشتین در ایران ، روز ۱۴ مارس ۱۸۷۹  به دنیا آمد و  ۱۸ آوریل ۱۹۵۵ درگذشت.

همسر آلبرت اینشتین مغز آلبرت اینشتین بیوگرافی آلبرت اینشتین

او بیشتر به خاطر نظریّه نسبیت و بویژه برای هم‌ارزی جرم و انرژی (E=mc۲) (که از معروف‌ترین روابط فیزیک بین غیرفیزیک‌دان‌هاست) شهرت دارد.

علاوه بر این، او در بسط تئوری کوانتوم و مکانیک آماری سهم عمده‌ای داشت. انیشتین جایزه نوبل فیزیک را در سال ۱۹۲۱ برای خدماتش به فیزیک نظری و به خصوص به خاطر کشف قانون اثر فوتوالکتریک دریافت کرد.

انیشتین به دلیل تأثیرات چشمگیرش، به عنوان یکی از بزرگ‌ترین فیزیکدانانی شناخته می‌شود که به این جهان پا گذاشته‌اند.

در فرهنگ عامه، نام «انیشتین» مترادف هوش زیاد و نابغه شده‌است.

نامه انیشتین به آیت الله بروجردی

سرآغاز متن کتاب و اولین عبارت کتابچه اینشتین/ خطاب به آیت الله بروجردی این عبارت آلمانی است :

Herzliche Gru”&e von Einstein (هرتسلیش گروسس فن اینشتاین یعنی با صمیمانه ترین سلام ها از اینشتین )

محضر شریف پیشوای جهان اسلام …جناب سید حسین بروجردی…

پس از ۴۰ مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع ۱۲ امامی را پذیرفته ام که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) از سال ۱۹۵۴ است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.

به یاد دارید که آشنایی من با شما از ماه آگوست (اوت) سال ۱۹۴۶ یعنی حدود ۸ سال قبل بود . خوب به یاد دارم که وقتی در ۶ آوگوست ۱۹۴۵ آن مرد ناپاک پلید اکتشاف فیزیکی من را – که کشف نیروی نهفته در اتم بود – همچون صاعقه ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فرو ریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که موافقتنامه ای بین المللی به امضاء و تصویب جهانی برسانم.

………..

متن کامل این نامه را در چند روز آینده منتشر میکنیم

بیوگرافی آلبرت اینشتین مغز آلبرت اینشتین همسر آلبرت اینشتین


ادامه مطلب ...

نامه آلبرت اینشتین به زیگموند فروید

[ad_1]
یک پزشک: دوست گرامی؛
آیا راهی وجود دارد تا بتوان جان آدمی را از شر جنگ نجات داد؟ امروزه به‌‌‌‌‌‌‌‌طورکلی پذیرفته‌‌‌‌‌‌‌‌اند که با پیشرفت‌‌‌‌‌‌‌‌های فن، این مسئله دیگر برای بشر متمدن، جنبه‌‌‌‌‌‌‌‌ی حیاتی پیدا کرده اســت، منتها کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی تلاش‌‌‌‌‌‌‌‌های شدیدی که برای حل این مشکل مبذول گشته، هنوز به جایی نرسیده اســت و جا دارد که بی‌‌‌‌‌‌‌‌اندازه نگران باشیم…

برای من که از قید تعصب‌‌‌‌‌‌‌‌های ملی رها هستم، ظاهر کار –یعنی چند و چون سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌دهی راه‌‌‌‌‌‌‌‌حل جنگ- ساده می‌‌‌‌‌‌‌‌نماید:

کافی اســت دولت‌‌‌‌‌‌‌‌ها برای حل و فصل کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی درگیری‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بین آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها بروز می‌‌‌‌‌‌‌‌نماید مرجعی برپا کنند که اختیار قانون‌‌‌‌‌‌‌‌گزاری و حق داوری داشته باشد و متعهد شوند از مقررات آن دستگاه پیروی نمایند و کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی اختلاف‌‌‌‌‌‌‌‌های خود را به آن‌‌‌‌‌‌‌‌جا رجوع کنند. ولی نخستین اشکال، همین جا بروز می‌‌‌‌‌‌‌‌کند: هر دادگاه، نهادی انسانی اســت و چنان‌‌‌‌‌‌‌‌چه برای اجرای حکم خود، قدرت لازم را نداشته باشد، کمابیش در اتخاذ رأی، تسلیم فشارهای خارج می‌‌‌‌‌‌‌‌گردد.

این نکته را هم نباید از یاد برد که حق و زور، همواره پیوندی ناگسستنی با هم داشته‌‌‌‌‌‌‌‌اند. احکام یک دستگاه قضایی تنها زمانی به آرمان عدالت نزدیک می‌‌‌‌‌‌‌‌شود که جامعه هم بتواند نیروهای لازم را برای حفظ احترام آن عدالت، فراهم بیاورد. پس اینک از برپاساختن بنیادی فراکشوری، که دادگاهش از اقتداری برخوردار باشد و اجرای کامل احکامش را تضمین نماید، بسیار به دور هستیم…


نامه آلبرت اینشتین به زیگموند فروید: جنگ برای چه؟

عطش قدرت در طبقه‌‌‌‌‌‌‌‌ی حاکم هر کشور، مجال نمی‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که آن طبقه به محدود شدن اقتدار خود تن بدهد. این قدرت سیاسی غالباً از قدرت اقتصادی گروهی دیگر سیراب می‌گردد… گروهی که برای آنان، جنگ، تولیدکردن و تجارت جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌افزار، فرصتی اســت برای کسب سود و افزایش قدرت.

این جز گام اول شناخت نیست، بی‌‌‌‌‌‌‌‌درنگ این مسئله مطرح می‌‌‌‌‌‌‌‌شود:

این گروه اقلیت ناچیز چگونه می‌‌‌‌‌‌‌‌تواند توده‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیم مردم را که جز رنج و تهیدستی بهره‌‌‌‌‌‌‌‌ای نمی‌‌‌‌‌‌‌‌برند به خدمت جاه‌‌‌‌‌‌‌‌طلبی‌‌‌‌‌‌‌‌های خویش در بیاورد؟… نخستین پاسخی که به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد این اســت: این اقلیت پیش از هر چیزف مدرسه‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مطبوعات و عموماً سازمان‌های دینی را در دست دارد و به یاری این‌‌‌‌‌‌‌‌گونه امکانات اســت که بر احساسات توده‌‌‌‌‌‌‌‌ها غلبه می‌‌‌‌‌‌‌‌کند و آن را جهت می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و از ایشان ابزاری کور می‌‌‌‌‌‌‌‌سازد…

منتها این پاسخ هنوز نمی‌‌‌‌‌‌‌‌تواند رشته‌‌‌‌‌‌‌‌ی عوامل را توضیح دهد. چه رازی اســت که با وسایلی که گفته شد، توده‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم اجازه می‌‌‌‌‌‌‌‌دهند تا مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌ی جنون و فداشدن، شعله‌‌‌‌‌‌‌‌ور گردد؟ تنها پاسخی که به ذهن من می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد، این اســت:

انسان در ذات خود به ویران‌‌‌‌‌‌‌‌گری و کین گرایشی دارد. در حالت غیرعادی اســت که گُر می‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، منتها بیدارکردن این خصلت، بسیار آسان اســت و به سرعت به یک بیماری ذهنی همگانی می‌‌‌‌‌‌‌‌انجامد. انگار در میان کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی عوامل، این از همه اساسی‌‌‌‌‌‌‌‌تر و مرموزتر اســت…

و آخرین پرسش: آیا امکان دارد که پیشرفت روحی، انسان را برای مقابله با بیماری ویران‌‌‌‌‌‌‌‌گری و کینه‌‌‌‌‌‌‌‌توزی بهتر مجهز سازد؟ منظور من تنها کسانی نیست که از تعلیم و تربیت، بی‌‌‌‌‌‌‌‌بهره و به‌‌‌‌‌‌‌‌اصطلاح عامی‌‌‌‌‌‌‌‌اند، من دریافته‌‌‌‌‌‌‌‌ام که همان به‌‌‌‌‌‌‌‌اصطلاح «خواص» هستند که بیش‌تر شکار آسان شوم‌‌‌‌‌‌‌‌ترین تلقین‌‌‌‌‌‌‌‌های عمومی می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.


نامه آلبرت اینشتین به زیگموند فروید: جنگ برای چه؟

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

چرا جنگ اردیبهشت بررسی روانشناسانه پدیده جنگ مکاتبات آلبرت اینشتین و زیگموند فروید اخبار رادیو اسرائیل دوشنبه آذر ماه دوشنبه هشتم آذر خورشیدی بیست و هشتم نوامبر میلادی بیست و هفتم ماه حشوان از سال گزیده گویی های ناب فریدریش نیچهلانگ بن می خواست روح مرا نجات دهد این منافق می خواست دل یک خانم را به دست آورد و گمان دانلود کتاب های بزرگان و مشاهیرعمومیدانلود کتاب های بزرگان و مشاهیر دانلود کتاب الکترونیکی بزرگان و مشاهیرخدمت وظیفه عمومی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادخدمتوظیفهعمومیخدمت وظیفه عمومی که به آن سربازی اجباری، اجباری، فراخوان خدمت، خدمت ملی و یا به طور بهترین سخنان حکیمانه از بزرگان سخنان زیبا …کمال گفتن حقیقت به خود است و شرافت گفتن آن به دیگران زیباترین و بهترین چیزهای زندگی نه زیباترین جملات و متن های کوتاه عاشقانهنامه ی چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین، دخترم اینجا شب است شب نوئل؛ در قلعهی کوچک داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک برچسب‌ها برچسب‌ها و تگ‌های موضوعات و زمینه‌های کتاب‌های موجود در کتابناکیهودی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادیهودیمعنای واژه یهود واژه یهود در کتاب مقدس به معنی هم قوم یهود و هم سرزمین یهودا است


ادامه مطلب ...

نامه آلبرت اینشتین به زیگموند فروید

[ad_1]
یک پزشک: دوست گرامی؛
آیا راهی وجود دارد تا بتوان جان آدمی را از شر جنگ نجات داد؟ امروزه به‌‌‌‌‌‌‌‌طورکلی پذیرفته‌‌‌‌‌‌‌‌اند که با پیشرفت‌‌‌‌‌‌‌‌های فن، این مسئله دیگر برای بشر متمدن، جنبه‌‌‌‌‌‌‌‌ی حیاتی پیدا کرده اســت، منتها کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی تلاش‌‌‌‌‌‌‌‌های شدیدی که برای حل این مشکل مبذول گشته، هنوز به جایی نرسیده اســت و جا دارد که بی‌‌‌‌‌‌‌‌اندازه نگران باشیم…

برای من که از قید تعصب‌‌‌‌‌‌‌‌های ملی رها هستم، ظاهر کار –یعنی چند و چون سازمان‌‌‌‌‌‌‌‌دهی راه‌‌‌‌‌‌‌‌حل جنگ- ساده می‌‌‌‌‌‌‌‌نماید:

کافی اســت دولت‌‌‌‌‌‌‌‌ها برای حل و فصل کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی درگیری‌‌‌‌‌‌‌‌هایی که بین آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها بروز می‌‌‌‌‌‌‌‌نماید مرجعی برپا کنند که اختیار قانون‌‌‌‌‌‌‌‌گزاری و حق داوری داشته باشد و متعهد شوند از مقررات آن دستگاه پیروی نمایند و کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی اختلاف‌‌‌‌‌‌‌‌های خود را به آن‌‌‌‌‌‌‌‌جا رجوع کنند. ولی نخستین اشکال، همین جا بروز می‌‌‌‌‌‌‌‌کند: هر دادگاه، نهادی انسانی اســت و چنان‌‌‌‌‌‌‌‌چه برای اجرای حکم خود، قدرت لازم را نداشته باشد، کمابیش در اتخاذ رأی، تسلیم فشارهای خارج می‌‌‌‌‌‌‌‌گردد.

این نکته را هم نباید از یاد برد که حق و زور، همواره پیوندی ناگسستنی با هم داشته‌‌‌‌‌‌‌‌اند. احکام یک دستگاه قضایی تنها زمانی به آرمان عدالت نزدیک می‌‌‌‌‌‌‌‌شود که جامعه هم بتواند نیروهای لازم را برای حفظ احترام آن عدالت، فراهم بیاورد. پس اینک از برپاساختن بنیادی فراکشوری، که دادگاهش از اقتداری برخوردار باشد و اجرای کامل احکامش را تضمین نماید، بسیار به دور هستیم…


نامه آلبرت اینشتین به زیگموند فروید: جنگ برای چه؟

عطش قدرت در طبقه‌‌‌‌‌‌‌‌ی حاکم هر کشور، مجال نمی‌‌‌‌‌‌‌‌دهد که آن طبقه به محدود شدن اقتدار خود تن بدهد. این قدرت سیاسی غالباً از قدرت اقتصادی گروهی دیگر سیراب می‌گردد… گروهی که برای آنان، جنگ، تولیدکردن و تجارت جنگ‌‌‌‌‌‌‌‌افزار، فرصتی اســت برای کسب سود و افزایش قدرت.

این جز گام اول شناخت نیست، بی‌‌‌‌‌‌‌‌درنگ این مسئله مطرح می‌‌‌‌‌‌‌‌شود:

این گروه اقلیت ناچیز چگونه می‌‌‌‌‌‌‌‌تواند توده‌‌‌‌‌‌‌‌ی عظیم مردم را که جز رنج و تهیدستی بهره‌‌‌‌‌‌‌‌ای نمی‌‌‌‌‌‌‌‌برند به خدمت جاه‌‌‌‌‌‌‌‌طلبی‌‌‌‌‌‌‌‌های خویش در بیاورد؟… نخستین پاسخی که به نظر می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد این اســت: این اقلیت پیش از هر چیزف مدرسه‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مطبوعات و عموماً سازمان‌های دینی را در دست دارد و به یاری این‌‌‌‌‌‌‌‌گونه امکانات اســت که بر احساسات توده‌‌‌‌‌‌‌‌ها غلبه می‌‌‌‌‌‌‌‌کند و آن را جهت می‌‌‌‌‌‌‌‌دهد و از ایشان ابزاری کور می‌‌‌‌‌‌‌‌سازد…

منتها این پاسخ هنوز نمی‌‌‌‌‌‌‌‌تواند رشته‌‌‌‌‌‌‌‌ی عوامل را توضیح دهد. چه رازی اســت که با وسایلی که گفته شد، توده‌‌‌‌‌‌‌‌ی مردم اجازه می‌‌‌‌‌‌‌‌دهند تا مرحله‌‌‌‌‌‌‌‌ی جنون و فداشدن، شعله‌‌‌‌‌‌‌‌ور گردد؟ تنها پاسخی که به ذهن من می‌‌‌‌‌‌‌‌رسد، این اســت:

انسان در ذات خود به ویران‌‌‌‌‌‌‌‌گری و کین گرایشی دارد. در حالت غیرعادی اســت که گُر می‌‌‌‌‌‌‌‌گیرد، منتها بیدارکردن این خصلت، بسیار آسان اســت و به سرعت به یک بیماری ذهنی همگانی می‌‌‌‌‌‌‌‌انجامد. انگار در میان کلیه‌‌‌‌‌‌‌‌ی عوامل، این از همه اساسی‌‌‌‌‌‌‌‌تر و مرموزتر اســت…

و آخرین پرسش: آیا امکان دارد که پیشرفت روحی، انسان را برای مقابله با بیماری ویران‌‌‌‌‌‌‌‌گری و کینه‌‌‌‌‌‌‌‌توزی بهتر مجهز سازد؟ منظور من تنها کسانی نیست که از تعلیم و تربیت، بی‌‌‌‌‌‌‌‌بهره و به‌‌‌‌‌‌‌‌اصطلاح عامی‌‌‌‌‌‌‌‌اند، من دریافته‌‌‌‌‌‌‌‌ام که همان به‌‌‌‌‌‌‌‌اصطلاح «خواص» هستند که بیش‌تر شکار آسان شوم‌‌‌‌‌‌‌‌ترین تلقین‌‌‌‌‌‌‌‌های عمومی می‌‌‌‌‌‌‌‌شوند.


نامه آلبرت اینشتین به زیگموند فروید: جنگ برای چه؟

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

چرا جنگ اردیبهشت بررسی روانشناسانه پدیده جنگ مکاتبات آلبرت اینشتین و زیگموند فروید اخبار رادیو اسرائیل دوشنبه آذر ماه دوشنبه هشتم آذر خورشیدی بیست و هشتم نوامبر میلادی بیست و هفتم ماه حشوان از سال گزیده گویی های ناب فریدریش نیچهلانگ بن می خواست روح مرا نجات دهد این منافق می خواست دل یک خانم را به دست آورد و گمان دانلود کتاب های بزرگان و مشاهیرعمومیدانلود کتاب های بزرگان و مشاهیر دانلود کتاب الکترونیکی بزرگان و مشاهیرخدمت وظیفه عمومی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادخدمتوظیفهعمومیخدمت وظیفه عمومی که به آن سربازی اجباری، اجباری، فراخوان خدمت، خدمت ملی و یا به طور بهترین سخنان حکیمانه از بزرگان سخنان زیبا …کمال گفتن حقیقت به خود است و شرافت گفتن آن به دیگران زیباترین و بهترین چیزهای زندگی نه زیباترین جملات و متن های کوتاه عاشقانهنامه ی چارلی چاپلین به دخترش ژرالدین، دخترم اینجا شب است شب نوئل؛ در قلعهی کوچک داستانک،داستان کوتاه جالب، داستان های کوتاه، …داستانک،داستان،داستان من و،داستانک های زیبا،داستان کوتاه،داستانک جالب،داستانک برچسب‌ها برچسب‌ها و تگ‌های موضوعات و زمینه‌های کتاب‌های موجود در کتابناکیهودی ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزادیهودیمعنای واژه یهود واژه یهود در کتاب مقدس به معنی هم قوم یهود و هم سرزمین یهودا است


ادامه مطلب ...