جام جم سرا: او حالا خوب میدانست پدر سالهاست که رفته و او دوست دارد همچنان حضور او را در کنار مادر احساس کند. مادر وقتی مرد، او زیاد بزرگ نبود، اما خوب یادش می آید که چطور پدر همه عکس ها، لباس ها و هر چیزی که بوی مادر را میداد درون چمدانی گذاشت و سر به نیستشان کرد الا همین عکس کوچک و تاخورده که آن را یواشکی قاپید تا هر روز روی قلبش بگذارد و گوش به زنگ شنیدن صدای مادر بماند.
کم سن و سال تر که بود اگر جای خالی مادر، اشک به چشم هایش میآورد لااقل آغوش امن پدر بود تا او لحظاتی بگرید و غم دلش را سبک کند، اما حالا پدر هم دنبال کار خودش رفته است و با زنی که هرگز نمیتواند با او اخت شود، عهد زناشویی بسته است.
حتما آنهایی که در کودکی پدر و مادرشان را از دست داده اند و بعد از مدتی با ازدواج پدر و مادر روبه رو شده اند این صحنه ها را کم و بیش تجربه کرده اند. شاید یکی از سخت ترین شرایطی که ممکن است یک فرد در دوران نوجوانی یا جوانی با آن مواجه شود ورود مرد یا زنی بیگانه به زندگی اش باشد که نام نامادری و ناپدری را با خود یدک میکشد و معمولا قبل از آن که درست شناخته شوند به موجوداتی خشن، ترسناک و بیرحم تشبیه میشوند.
این که گفته شود همه نامادریها و ناپدریها آدم های بدی نیستند و بسیاری از آنها با از خودگذشتگی بهتر از مادر یا پدر واقعی میشوند، حرفی تکراری است؛ اما همین که فردی هر چند با حسن نیت به جمع یک خانواده اضافه شود و به عنوان یک تازه وارد سعی داشته باشد به میل خود روابط را تنظیم کند، احساس تلخی را ایجاد میکند.
در واقع هرقدر یک مرد یا زن که میخواهد پدر یا مادر جدید یک خانواده شود انسانی متعادل و آشتی طلب باشد، از آنجا که به زعم فرزندان جای پای پدر و مادر واقعی گذاشته است، باید مقابلش گارد گرفت. این احساس وقتی پررنگ تر میشود که فرزندان در سن تشخیص باشند و خاطره حضور پدر یا مادرشان در خانواده را بخوبی به یاد داشته باشند و به هیچ روی توان تحمل فرد جایگزین پدر یا مادر را نداشته باشند.
در واقع فرزندان به ۲ دلیل پدر یا مادر را از دست میدهند یکی بر اثر طلاق و دوم، بر اثر مرگ. وقتی پدر و مادر در حالی که فرزندی در سن تشخیص دارند و از هم جدا میشوند آنگاه تصمیم به ازدواج با فردی جدید میگیرند و میکوشند زندگی تازه خود را از زیر آوار زندگی گذشته شان بیرون بکشند، آن وقت این تصور برای فرزندان به وجود میآید که مگر پدر یا مادر ما آنقدر بد بود که دیگر نمیشد با او زندگی کرد؟ یا مگر پدر و مادر ما خیلی بدتر از کسی بود که حالا قرار است به خانه مان بیاید؟ یا مگر پدر یا مادر واقعیمان هیچ حسنی نداشتند تا آنها به خاطر ما و خوبیهای هم کنار یکدیگر بمانند؟ همین سوال ها و ابهامات است که سبب میشود فرزندان در مقابل فرد تازه وارد جبهه بگیرند و فکر سازگاری با او را از سر بیرون کنند.
حالا اگر طلاق باعث جدایی خانواده نشده باشد و مرگ، پدر یا مادر را از خانواده گرفته باشد، احساساتی دیگر شکل میگیرد و پدر و مادر به دلیل این که مرگ همسر خود را از یاد برده اند و به خاطرات گذشته خود پشت کرده اند سبب واکنش فرزندان میشوند.
پترسن از پژوهشگران علوم تربیتی در سال ۱۹۹۵ طی پژوهشی دریافت کرد یک خانواده سالم و بهنجار میتواند آثار مرگ پدر یا مادر را تحمل کند به طوری که دوره عزاداری آنها مدتی مشخص دارد و افراد با گذشت زمان هویت خود را بازمییابند. این در حالی است که هترینگتون از دیگر پژوهشگران علوم تربیتی ۳ سال بعد با انجام پژوهشی نشان داد که بیشتر کودکان، تشکیل دوباره خانواده و به صحنه آمدن جانشین پدر را تحمل نمیکنند. طبق این تحقیقات، البته نحوه واکنش در برابر چنین پدیده ای به ۲ صورت شکل میگیرد یکی این که گروهی از فرزندان چندان واکنشی از خود نشان نمیدهند و گروه دیگر دچار مشکلات رفتاری متوسط یا شدید میشوند و اگر در سنین نوجوانی باشند، بنای پرخاشگری و ناسازگاری با مادران را میگذارند. حالا اگر کمی در نتیجه این تحقیقات دقیق تر شویم بخوبی میبینیم که گروه زیادی از فرزندان هستند که به خاطر تلاطم روانی که دچارش میشوند در مقابل ازدواج مجدد پدر و مادرشان مواضع تندی میگیرند.
اقدامی فراتر از عصبانیت
تنها با قرار گرفتن در شرایط مشابه است که میتوان نگرانیها، دلشوره ها، افسردگیها و عصبانیت های فرزندانی که یکی از والدینشان ازدواج مجدد کرده اند را درک کرد، ولی گاهی آنها در واکنش هایی نامعقول پا را از عصبانیت و لجبازی فراتر میگذارند و اعتراضشان را به ورود فرد جدید به کانون خانواده با دست زدن به جنایت نشان میدهند. البته بیگمان تنها تعداد محدودی از فرزندان، چنین واکنش های شدیدی را در قبال پدر یا مادری که قصد ازدواج مجدد دارند، اتخاذ میکنند ولی به هر حال شروع زندگی دوباره با مرد یا زنی که بچه ها او را غریبه میدانند، اثرات روانی عمیقی در آنها برجای میگذارد. فرزندان بعد از طلاق والدین یا مرگ یکی از آنها با ترکیبی از احساسات ناخوشایند روبه رو میشوند.
آنها پس از طلاق احساس میکنند حداقل از سوی یکی از والدین طرد شده اند و دیگر مورد توجه و علاقه نیستند. حتی ممکن است آنها نسبت به والدین خود احساس عصبانیت داشته باشند یا بخواهند از پدر یا مادری که تنها مانده حمایت کنند در حالی که ترس از جدایی و ترک شدن از سوی والدین و اضطراب نسبت به این که چه کسی از آنها مراقبت و چه کسی آنها را ترک خواهد کرد نیز گریبانشان را میگیرد. در مقابل، وقتی فرزند یک خانواده از مرگ یکی از والدین خود داغدیده میشود، دچار پرخاشگری و اختلال سلوک میشود.
براساس یک رقم تخمین زده شده، ۶ تا ۱۶ درصد پسران و ۲ تا ۹ درصد دختران درسنین زیر ۱۸ سال به این اختلال مبتلا میشوند و رفتارهای همراه با خشونت، گستاخی، بدزبانی، دروغگویی مداوم، مدرسه گریزیهای مکرر و خرابکاری از خود بروز میدهند. این در شرایطی است که در موارد شدید آنها به تخریب، سرقت و خشونت های جسمانی هم روی میآورند. پس کنار آمدن با چنین فرزندانی بویژه آماده کردن آنها برای پذیرش فردی جدید، کاری بسیار ظریف و نیازمند احتیاط است.
تنهایی چاره کار نیست
موقعیت بچه ها هرچقدر حساس باشد، توجیه خوبی برای تنها ماندن پدر و مادرها نیست هرچند در جوامعی مثل ما قضاوت دیگران درباره ازدواج مجدد گاه آزاردهنده است. شاید به همین خاطر برخی زن ها و مردها پس از طلاق یا فوت همسرشان، تنهایی را ترجیح میدهند. پژوهشی با عنوان مقایسه نیمرخ روانشناختی نوجوانانی که مادرانشان ازدواج مجدد داشته اند، نشان داده است تعداد زنان مجردی که به علت فوت همسر تنها مانده اند، ۶ برابر بیشتر از مردان و تعداد زنان مطلقه ۲ برابر بیشتر از آنان است. این در حالی است که نتایج پژوهشی مشابه نشان میدهد که نسبت ازدواج مجدد مردان ایرانی نسبت به مردان غربی ۶ درصد بیشتر و نسبت ازدواج مجدد زنان ایرانی نسبت به زنان غربی، ۲۵ درصد کمتر است.
همچنین پژوهش های انجام شده، گویای آن است که میان عواملی چون سن، تحصیلات، مدت زندگی با همسر اول، سن زمان فوت همسر و طلاق و نحوه زندگی فرزندان ازدواج اول با ازدواج مجدد زنان رابطه معناداری وجود دارد. مجموعه این نتایج نشان میدهد که در جامعه ما که ازدواج مجدد بویژه برای زنان ناخوشایند تلقی میشود، دوباره این زنان هستند که به تنها ماندن محکوم میشوند و باید خاطره تلخ طلاق یا مرگ همسر را برای همیشه در ذهن نگه دارند.
۵ سالگی، فرصتی مناسب برای جابجایی والدین
تنهایی، به دوش کشیدن بار مالی خانواده، سرکوب نیاز عاطفی، پرهیز از حضور اجتماعی، تحمل حرف ها و نگاه های آزاردهنده مردم، افسردگی، ناامیدی و حسرت گوشه های تلخ زندگی زن و مردها پس از فقدان همسرانشان است. پس هر چقدر پدر و مادرها به خاطر فرزندانشان از ازدواج مجدد خودداری کنند و به خاطر واکنش های تند احتمالی آنها خودشان را نادیده بگیرند باز به نظر میآید که تنها ماندن بدترین و آخرین راه برای انتخاب است. البته حساسیت های فرزندان را در چنین شرایطی نباید نادیده گرفت و باید کوشید تا کمترین آسیب به آنها وارد شود.
در همین ارتباط چندی پیش دکتر علی اصغر احمدی، روان شناس و مشاور خانواده پیشنهادی ارائه کرد و گفت: طبق شواهد بچه ها تا ۵ سالگی جابه جایی والدین و تغییر در خانواده را تشخیص نمیدهند و خود را با شرایط جدید بسرعت وفق میدهند همچنان که بسیاری از ما وقایعی را که تا ۲ سالگی برایمان رخ داده، به یاد نمیآوریم و از مادر و پدر چیزی در ذهن نداریم به همین علت است که میگوییم تا ۵ سالگی بهترین زمان برای ازدواج مجدد پدر یا مادر است.
این روان شناس بحرانیترین سن برای پذیرش والدین جدید را ۱۲-۱۱ سالگی تا ۱۹-۱۸ سالگی میداند ولی در عین حال میگوید: کودک پس از ۵ سالگی پدر یا مادر خود را کاملا میشناسد و این جابه جایی را درک میکند اما این شناسایی نباید مانع ازدواج مجدد پدر و مادر شود. به عبارتی پدر یا مادری که فرزند ۵ تا ۱۱ ساله دارد، نباید با این تصور که او نمیتواند والد جدیدی را بپذیرد یا متوجه این جابه جایی میشود، فرصت ازدواج را از دست بدهد.
چند پیشنهاد
شاید بهتر باشد زن و مردی که قصد ازدواج با فرد صاحب فرزندی را دارند نیز نکاتی را تمرین کنند تا فرزندان راحت تر به حضور آنها خو بگیرند. در همین ارتباط روان شناسان عنوان میکنند که باید فرزند همسر خود را مانند فرزند خود دوست داشت و به آنچه آنها میگویند و میخواهند، توجه نشان داد. همچنین پدر یا مادر جدید نباید از پدر یا مادر قبلی بچه ها بدگویی کنند چون به هر حال فرزند، پدر و مادر خود را دوست دارد و نمیتواند بدگوییها را تحمل کند. این در حالی است که گفته میشود اگر پدر و مادر جدید شنیدند که فرزندان میگویند تو پدر یا مادر من نیستی، نباید واکنش نشان دهند. چون فرزندان لزوما قصد حمله ندارند و با این حرف ها میخواهند فرد تازه وارد را بپذیرند.
روان شناسان توصیه میکنند که پدر و مادر جدید، خود را در همه مسائل منزل وارد نکنند و به جای مداخله در امور ریز و درشت دنبال آرامش باشند و در نهایت باید صبور بود و از بچه ها انتظار نداشت تا بسرعت با فرد تازه وارد صمیمی شوند.(دکتر بیوک تاجری ، روان درمانگر)
پسر خودش را توجیه میکرد که مگر چندبار میخواهم زندگی کنم؟ اگر بروم و دختری را که مادرم پیشنهاد کرده بگیرم 20 سال هم بگذرد همین وضعیت را خواهم داشت تازه اگر خانواده دختر سربارم نشوند.
این روزها به تعداد پسرانی که مایل هستند با دختران یا زنان بزرگتر از خودشان ازدواج کنند، اضافه میشود و شاهد هستیم که گاهی این فاصله سنی از8-7سال میگذرد و بیشتر میشود و حتی به 10 و 20 سال هم میرسد. شما چه فکر میکنید؟ آیا به نظر شما این افزایش ناشی از نداشتن شغل مناسب و بیکاری و مشکلات معیشتی و در کنارش مناسب بودن وضعیت مالی دختران و زنان با سن بالا نیست؟
در چند سال اخیر آمارهای ازدواج نشان میدهد که بخشی از فرهنگ ازدواج در کشورمان تغییرکرده و برای عده زیادی از پسران جامعه مهم نیست که همسر آیندهشان باید چند سالی از آنها کوچکتر باشد.
چندی پیش مدیرکل دفتر اطلاعات آمار و جمعیت سازمان ثبت احوال کشور اعلام کرد: در ۹ ماه نخست امسال، 4/10درصد یعنی، معادل ۶۰ هزار و ۴۰۷ مورد از ازدواجهایی که ثبت شده، دختران بزرگتر از پسران بودهاند و در سال نیز 91، 829 هزار و 968 مورد ازدواج صورت گرفته بود که در 89/3درصد از این ازدواجها زوج بزرگتر از زوجه یا همسن و در 7/10 درصد معادل 89 هزار و 59 مورد، زوجه بزرگتر از زوج بوده است.
محزون تاکید کرد: درصد ازدواجهایی که زوجه از زوج بزرگتر بوده است، از سال 85 تا پایان سال 92 حدود 10درصد بوده و افزایش چشمگیری نداشته است.
ازدواجهایی با فاصله سنی معکوس
یک روانشناس و مشاور ازدواج معتقد است: این روزها ازدواجهایی با فاصله سنی معکوس یعنی، بزرگتر بودن سن زنان از مردان بیشتر شده و مردان تمایل بیشتری به این نوع ازدواج دارند و دلیلش را داشتن شغل و امکانات مالی زن مورد نظر اعلام میکنند. البته مردانی هم هستند که داشتن تجربه زندگی زنان را دلیل این نوع ازدواج مطرح میکنند و معتقدند که مشکلی با او نخواهندداشت چرا که زنان مسنتر پختهتر از دختران با مسائل زندگی روبهرو میشوند و نیازی به قهر و آشتی در مسائل وجود ندارد.
سجاد موسوی با اشاره به اینکه برخی از پسران جوان دریافت محبت مادرانه را دلیل جذبشان عنوان میکنند، میگوید: بیشتر پسرانی که برای مشاوره مراجعه میکنند نیاز به دریافت محبت مادرانه و برآورده شدن این نیاز توسط زنان مورد علاقه شان را ذکر میکنند و این ابراز علاقه و محبت به حدی است که فاصله سنی خود را با زنان مهم نمی دانند و به سمت آنها جذب میشوند.
او تاکید میکند: ما میتوانیم پسرانی که تمایل به ازدواج با زنان بزرگتر از خودشان را دارند به چند گروه تقسیم کنیم. گروه زیادی از این پسران احساس میکنند که به تنهایی از عهده مسئولیتهای زندگیشان برنمیآیند و برای اداره امور زندگی و حتی شخصی خود نیازمند کمک هستند و بدون کمک یک فرد قوی و مدبر نمیتوانند کارهایشان را به ثمر برسانند این مردان معمولا در زندگی با شکستهای پیدرپی روبهرو شدهاند و عادت کردهاند تا برای روبه رو نشدن با نتایج نامطلوب، ازکسی کمک بگیرند که حمایتش کنند.
این فرد حامی در زندگی مجردی این مردان مادرشان بوده و دوست دارند در زمان زندگی مشترک همسرشان این حمایت را از آنها داشته باشد.
به گفته او گروه دوم پسران اعتمادبهنفس پایینی دارند و در زندگی نیازمند حمایتهای اطرافیان بهخصوص خانواده مثل پدر و مادر هستند و از آنجایی که مغرورهستند به شکل مستقیم این نیازمندیشان را بیان نمی کنند و از راههای مختلف سعی درجلب حمایت فرد مقابل دارند و با این نوع ازدواج سعی میکنند همسرشان را با روشهای غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق کنند.
موسوی ادامه میدهد: گروه سوم پسرانی هستند که در زندگی شان مادر سالاری حاکم بوده و آموختهاند که برای همه امور حتی کوچک زندگی با نظر و تصمیمهای مادر هماهنگ باشند و بر اساس میل و اراده مادرشان رفتار کنند و از آنجایی که از نظر این پسران، زنان مدیریت اصلی خانه را برعهده دارند و تصمیمگیرنده نهایی آنها هستند ترجیح میدهند با زنان بزرگتر از خودشان ازدواج کنند و اختیارات زندگی را به همسرشان بسپارند. این پسران با ارتباط و در نهایت ازدواج با زنان بزرگتر سعی میکنند آنها را با روشهای مختلف برای ارائه کمک و پشتیبانی خود ترغیب کنند.
انگیزههای مالی و اجتماعی
اما در کنار دلایل روانشناختی ازدواج پسران با دختران بزرگتر از خود، باید به یاد داشت که انگیزههای دیگری نیز به تشویق پسران به این امر دامن میزند.
یک جامعهشناس با اشاره به اینکه این روزها ازدواجهایی که میان پسران کوچکتر با دختران بزرگتر دیده میشود شبیه به ازدواج دختران جوانی است که با مردان مسنتر با اختلاف سنی زیاد صورت میگیرد میگوید: درازدواج دختران جوان با مردان مسن معمولاً دلیل این ازدواجها وضعیت خوب اقتصادی مردان است که دختران حاضر میشوند با تفاوت سنی زیاد با آنها ازدواج کنند البته میتوان موارد استثنا را هم دراین مورد مشاهده کرد و آن ناشی از جهل خانوادهها و موافقت آنها با ازدواج دختران کمسن و سال خود با مردان مسن بوده است.
حمید فتاحی ادامه میدهد: این روزها با پدیده دیگری درمورد ازدواج دختران بزرگتر با پسران کوچکتر مواجه هستیم که به نظر میرسد مهمترین دلیل آن مشکلات اقتصادی، بههم ریختگی بازار کار و درآمد برای زنان و مردان است.
بیکاری مردان مسالهای جدی است که منجر به این مبادله اقتصادی و اجتماعی میشود یعنی این مردان ترجیح میدهند با دخترانی که مسنتر هستند، اما شاغلاند و وضعیت اقتصادی خوبی دارند، ازدواج کنند و این همان مشکلی است است که میان سن و وضعیت شغلی و درآمد و مانند ازدواج مردان با دختران بسیار کوچکتر از خودشان به وجود آمده و تبدیل به یک آسیب اجتماعی جدی شده است.
او تاکید میکند: زنان به این نکته کمتر توجه میکنند که این نوع ازدواجها در درازمدت به نفع آنها نیست، چراکه به مرور زمان سرمایه فیزیکی زن نسبت به مرد از دست میرود و زندگی بیشتر در معرض خطر است.
فتاحی به مسائل جمعیتشناختی نیز اشاره میکند و میگوید: در میان این نوع از ازدواجها شاهد تعداد زیادی از ازدواجهایی با فاصله سنی بسیار کم (مردانی که فقط یک یا دو سال از همسر خود کوچکتر هستند) هستیم که این دسته معمولاً بیشتر بهدلایل جمعیتی به این نوع از ازدواجها روی میآورند. در واقع انفجار جمعیتی دهه 60 و برهم خوردن نسبتهای جنسی، باعث شده که دختران و پسران در این گروههای سنی، بعضا به همسنهمسری روی بیاورند و لزوماً نتوانند همسر موردنظر خود را از بین دختران کوچکتر پیدا کنند. به همین دلیل برخی نیز دارای اختلاف سن یکی دو سال هستند و دختر از پسر بزرگتر است. همچنین این دختران نیز بر همین اساس نسبت به این ازدواجها تمایل نشان میدهند. (پایگاه خبری ۵۵ آنلاین به نقل از روزنامه آرمان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
960
پاسخ مشاور: طلاق فرآیندی است که برای هر یک از زوجین تبعات خاص خودش را دارد و بسیاری از افراد برای رهایی از مشکلات بعد از طلاق نظیر احساس تنهایی، نیاز مالی، سرپرستی از فرزندان و فرار از نگاهها و طعنههای سرزنش آمیز اطرافیان، ممکن است دست به اقداماتی چون ازدواج مجدد بعد از مدت بسیار کوتاهی بزنند که بیشک این تصمیم عجولانه نتایج مطلوبی در پی نخواهد داشت؛ بنابراین یکی از دلایلی که شما در حال حاضر دچار مشکلاتی در زندگی مشترک جدیدتان شدهاید این است که در کمتر از یک ماه بعد از شکست در زندگی قبلیتان دوباره ازدواج کردهاید و طبق شواهد، بدون بررسی کامل جوانب ازدواج مجدد هم دست به این کار زدهاید.
تازه طلاق گرفتهها بخوانند
با توجه به اهمیت تصمیم به ازدواج بعد از طلاق، لازم است به این نکته اشاره شود که بهتر است افراد بعد از جدایی به خود فرصت دهند تا با مرور زندگی گذشته، حذف نکات منفی و تقویت ویژگیهای مثبت در خود، آماده پذیرش فردی دیگر و قبول مسئولیت زندگی مشترک جدیدی شوند.
ازدواج، مهمترین قدمی است که یک فرد در زندگی بر میدارد و این امر باید با رضایت و خواسته طرفین بر مبنای آزادی کامل ۲ طرف انجام گیرد چراکه اگر فقط بر اساس احساسات سطحی و زودگذر انجام شود آثار سوئی برای زوجین و فرزندان در پی خواهد داشت و به مشکلات گوناگون روانی و سرشکستگی اجتماعی منجر خواهد شد.
زیبایی، نسبی است
توجه داشته باشید که یکی از ملاکهای مهم در امر ازدواج، تناسب و همسانی دو طرف از نظر زیبایی، قد و اندام است. البته زیبایی امری نسبی است و بیشتر به افکار، خاطرات، تجربیات و آنچه در ذهن افراد است بستگی دارد تا آنچه که در واقعیت و ظاهر افراد وجود دارد؛ اینکه مدام در ذهنتان مرور کنید که «خانمم به دلم نمینشیند»، نتیجهای جز سرد شدن شما از همسرتان نخواهد داشت. همچنین فراموش نکنید که زیبایی با صفات دیگری چون مهربانی و طینت زیبا به کمال میرسد که بنا به گفته خودتان، همسرتان خوش اخلاق و مهربان است؛ بنابراین اگر به ویژگیهای مثبت همسرتان فکر کنید به مرور زمان احساستان درباره چهره همسرتان تغییر خواهد کرد.
مسئولیت انتخابتان را بپذیرید
همان طور که گفتم شما خیلی سریع برای تشکیل زندگی جدید بعد از طلاق اقدام کردهاید اما در هر صورت شما با انتخاب خود در شرایطی قرار دارید که بازگشت از آن، ضربههای جدیدی به شما و طرف مقابلتان وارد خواهد کرد.
لازمه زندگی مشترکی که برای زوجین آرامشبخش باشد ویژگیهای زیادی از جمله با ایمان بودن، محبت، مهربانی، امین بودن و داشتن صداقت است و زیبایی تنها یکی از عوامل این انتخاب است. بهتر است عجولانه تصمیم نگیرید و مسئولیت انتخاب خود را بپذیرید.
به خودتان و همسرتان فرصت دهید
اجازه دهید مدتی از زندگی مشترکتان سپری شود تا با خصوصیات بیشتری از همسرتان آشنا شوید. همچنین دقت کنید که زخمهای کهنه حاصل از زندگی گذشته را به زندگی جدیدتان وارد نکنید و احساسات آسیب دیده خود را متوجه همسر جدیدتان نکنید. در افکار خود همسر فعلیتان را با شریک قبلی مقایسه نکنید و اجازه ندهید در دام مورد مقایسه قرار گرفتن توسط دیگران بیفتید. از بند احساسات منفی و مثبت درباره زندگی قبلی خود رها شوید و در واقعیت کنونی ویژگیهای مثبت و منفی همسرتان را محک بزنید و به خود فرصت دهید تا به او نزدیکتر شوید.
با او در دنیای واقعی به دور از افکار آزاردهنده قبلی زندگی کنید و از دلجوییها و غمخواریهایش بهرهمند شوید و اگر باز هم در کنارش احساس آرامش و امنیت نکردید، آنگاه با یک متخصص در این زمینه مشورت کنید. (منیژه مسگری، کارشناس ارشد مشاوره خانواده/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
800
پاسخ مشاور: در قدم اول خانوادههایتان را در جریان این موضوع قرار دهید و در جلسات رسمی خواستگاری از راهنماییهای آنها برای تصمیمگیری نهاییتان استفاده کنید.
شما ۱۸ سالهاید و قبل از ازدواج باید به بلوغ فکری برای تشکیل زندگی مشترک رسیده باشید و پیشنیازهای یک ازدواج موفق مانند استقلال اقتصادی، فکری و... را داشته باشید. داشتن این موارد را در خودتان بررسی کنید.
برای اینکه بدانید چه راهکارهایی برای پایدار ماندن ازدواج وجود دارد نیز، توجه شما را به نکاتی که در ادامه مطرح میشود جلب میکنم.
صداقت را هیچگاه فراموش نکنید
چنانچه فرد مورد نظر خود را فردی صادق و راستگو میدانید، پیشنهاد میشود به صداقت او اعتماد کنید. همچنین لازم است بدانید این صداقت تا زمانی پابرجا خواهد ماند که طرف مقابل شما هم پاسخهای صادقانهای از سمت شما دریافت کند. داشتن صداقت یکی از مهمترین راهکارها برای پایدار ماندن یک ازدواج است.
طرف مقابلتان را درک کنید
گفتهاید که از نظر اجتماعی و فرهنگی و اعتقادی خیلی به دختر مورد علاقهتان شبیه هستید. توجه داشته باشید که داشتن شباهت در این موارد بسیار مهم، ضروری و لازم است اما نکته مهمتر، درک تفاوتها با طرف مقابل است چراکه توانایی درک متقابل بیش از شباهتها و اشتراکات برای دو طرف ضروری است.
مسئولیت پذیر باشید
فراموش نکنید این شما هستید که با در نظر گرفتن همه جوانب، طرف مقابلتان را برای همسری انتخاب میکنید. احساس رضایت از زندگی فقط و فقط به این بستگی دارد که بپذیرید هر انتخابی داشتهاید انتخاب شما بوده است؛ انتخابی آزادانه بدون دخالت نظر اطرافیان؛ بنابراین در نهایت هر دو نفر شما هستید که با میزان مسئولیت پذیری خود احساس خوشبختی یا تیره بختی را در خود به وجود خواهید آورد. (پریسا غفوریان - دانشجوی دکترای روانشناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
17
در امر خطیر و مهمی مانند ازدواج بهتر است قبل از هر اقدامی از خدا برای پیدا کردن همسری شایسته و صالح تقاضای کمک کنیم.از مستحبات پیش از ازدواج دعا براى فراهم شدن زمینه ازدواج یا همسری شایسته است چرا که از کسی که شما را بسیار دوست دارد طلب خیر کرده اید تا بهترین ها را برای شما رقم بزند .
به گزارش پارس ناز نقش دعا در ازدواج بسیار مهم است چرا که حتی اگر از دید علمی بنگریم طبق قانون پایستگی انرژی در علم فیزیک ، ماده و انرژی نه به وجود می آیند و نه از بین می روند؛فقط از حالتی به حالت دیگر تبدیل می شوند. دعا نیز نوعی انرژی مثبت است پس اگر انرژی مثبتی دریافت یا ارسال کنید حتما به اتفاقی خوب در زندگی شما مبدل خواهد شد .
. لذا در روایات متعدد حضرات ائمه علیهم السلام ما را به دعا کردن و نماز خواندن براى دست یافتن به یک ازدواج موفق توصیه و سفارش نموده اند. کافى است با حسن اعتماد و قلب پاک رو به درگاه الهى آورید و دعا کنید. توجه شما را به روایت زیر جلب مى کنیم:
از امیرالمؤمنین نقل شده که هر کس قصد ازدواج داشته باشد دو رکعت نماز گذارد و در هر رکعت پس از حمد سوره یاسین بخواند و پس از اتمام نماز حمد و ثناى پروردگار گذارد. به علاوه، این دعا را نیز در قنوت نماز و بعد از هر نماز، در سجده و یا هر وقت دیگر زیاد بخوانید:
«اللهم اَغنِنی بِحلالِکَ عَن حَرامِک و بِطاعَتِکَ عَن مَعصیتِک»؛« خدایا مرا بی نیاز کن با حلالت از حرامت و با فرمانبرداری ات از نافرمانیت». برخی از بزرگان توصیه کرده اند این دعا 114 مرتبه در یک مکان مقدس مانند مسجد یا زیارتگاه خوانده شود.
خواندن این دعای قرآنی نیز مفید است: «رَبِ ِانّی لِما اَنزَلتَ اِلیَّ مِن خَیرٍ فَقیر» ؛ «خدایا! بی تردید من به خیری که تو بر من فرو می فرستی نیازمند و محتاجم». (قصص، آیه 24). قرآن مجید می فرماید که وقتی حضرت موسی گرسنه و تنها و بی سر پناه این دعا را خواند به لطف خدای تعالی حضرت شعیب دختر خود را به سوی او فرستاد و او را به دامادی برگزید.
انشاءالله دعاهای قرآنی برای همه ما مفید بوده و ظرفیت استفاده از آنها را داشته باشیم. همچنین دعای معراج و دعای نادعلی برای گشایش همه گرفتاری ها از جمله مسأله ازدواج مفید است.
توسل به امام جواد علیه السلام :
از امور مجربه توسل به امام جواد علیه السلام میباشد . آن را ۱۴ مرتبه در ۹ روز بخوانید برای رسیدن به حوائج و خصوصا فروش منزل و ازدواج کردن مجرب است .
اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِ وَلِیِّکَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍ إِلَّا جُدْتَ بِهِ عَلَیَّ مِنْ فَضْلِکَ وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَى مَنْ وَسِعَکَ وَ وَسَّعْتَ عَلَیَّ رِزْقَکَ وَ أَغْنَیْتَنِی عَمَّنْ سِوَاکَ وَ جَعَلْتَ حَاجَتِی إِلَیْکَ وَ قَضَاهَا عَلَیْکَ إِنَّکَ لِمَا تَشَاءُ قَدِیرٌ
خواندن این توسل را بعد از هر نماز برای اداء کردن قرض ها نیز مجرب دانسته اند .
تحفة الرضویة ص ۲۱۵ و ۲۱۶
دعا آسانی امر ازدواج :
چون کسی عزب باشد و خواهند که به آسانی امر ازدواج دست دهد یا برای او فرزند عزیز حاصل شود سه روز متوالی روزهای سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ( ایام البیض ) را روزه دارد و هر شب وقت خواب این آیات را بیست و یک بار با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بخواند و از خداوند متعال حاجت خود را بخواهد و سپس به خواب رود . اگر در هر ماه یک بار به این دستور عمل کند مطلوب به آسانی و خوشی حاصل شود.
سوره فرقان ایه74
وَالَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا ﴿۷۴﴾
منبع : خواص آیات قرآن کریم ص ۱۱۹
دعا برای پیدا شدن زن صالحه :
چون کسی این دو آیه را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود دارد ٬ اگر عزب ( مجرد ) باشد زوجه صالحه ای او را پیدا شود .
و اگر کسی فراموش کار بود ٬ حافظه او زیاد شود.
و اگر کسی بیمار بود ٬ شفا یابد.
و اگر کسی درویش باشد توانگر شود .
آیات ۱۳۱و ۱۳۲ سوره طه :
وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ زَهْرَةَ الْحَیَاةِ الدُّنیَا لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَرِزْقُ رَبِّکَ خَیْرٌ وَأَبْقَى ﴿۱۳۱﴾
وَأْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا لَا نَسْأَلُکَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُکَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى ﴿۱۳۲﴾
خواص آیات قرآن کریم ص ۱۰۹
برای شیرین بودن نزد محبوب :
اگر دعای زیر را با مشک و زعفران نوشته کسی همراه داشته باشد در نزد محبوب و همسر مورد عزت و علاقه قرار گیرد .
اگر این دعا هفت مرتبه بر سرمه قرائت شود و از آن سرمه بر چشم مالند همان خاصیت دارد.
اگر این دعا بر هفت دانه سنگ خوانده شود و یکی یکی در آتش افکنده شود و نیت کند که نظر فلان بر من شیرین گردان مجرب است.
اگر این دعا را به نیت ازدواج کسی خوانده شود باز مفید فایده است.
اگر شخصی این دعا را هفت بار بر قطعه ای موم خوانده آنرا در آتش اندازد به نیت محبوب القلوب شخص خاص موثر است.
اگر ۴۱ بار این دعا بر سیب یا گلابی یا هر میوه دیگر خوانده به دو طرف بدهد که بخورند آندو عاشق یکدیگر شوند.
می توان برای هر نیت غیر ۴۱ بار این دعا را قرائت کرد.
اگر این دعا سه بار بر روی مسافر خوانده شود وی در صحت و سلامت از سفر برگردد.
اگر این دعا سه بار بر کف دست قرائت کرده و به صورت مالیده شود فرد از خطرات در امان ماند.
اگر روزی یک بار این دعا بخوانی مورد لطف و مرحمت همگانی قرار گیری.
فواید این دعا به تجربه ثابت شده و بارها امتحان شده و بسیار مجرب و مفید می باشد.
مطالب مرتبط:
با خواندن این دعا باردار شوید
این دعاها را برای اموات خود بخوانید!!