به دنبال انتشار خبری در خبرگزاری رویترز در مورد هک شدن گسترده حساب های تلگرام کاربران ایرانی، رسانه های غربی به طور جدی به بازنشر خبر یاد شده پرداخته اند.
بر اساس اطلاعات منتشر شده در این زمینه توسط دو محقق امنیتی به نام های Claudio Guarnieri و Collin Anderson شماره های کاربران در زمان ارسال پیامک از سوی تلگرام برای آنها به منظور فعال کردن برنامه یاد شده هک شده است. این پیامک ها حاوی کدتاییدی است که باید در محیط برنامه وارد شود.
اگر هکری به محتوای این پیام دسترسی پیدا کند، می تواند عملا حساب کاربری فرد را در دست بگیرد. نتیجه این امر اطلاع از متن تمامی پیام ها و داده های رد وبدل شده افراد است.
محققان غربی یک گروه هکری ایرانی موسوم به Rocket Kitten را عامل نفوذ به تلگرام می دانند و علت این گمانه زنی را شباهت های این حمله با حملات فیشینگ نسبت داده شده به این گروه دانسته اند. آنان همچنین ادعا کرده اند که Rocket Kitten با دولت ایران در ارتباط است.
پیش از این استفاده از روش ارسال پیامک برای فعال کردن برنامه های مختلف روشی ناایمن و منسوخ دانسته شده و حتی موسسه ملی استانداردو فناوری در امریکا خواستار عدم استفاده کاربران از ان شده بود.
مدیران تلگرام امکان انجام چنین حملاتی را تایید کرده اند، اما می گویند برای جلوگیری از قابلیت تکرار آنها یک وصله نرم افزاری به روزرسان را به برنامه شان اضافه کرده اند.
برنامه تلگرام دارای 100 میلیون کاربر در سراسر جهان است که 20 میلیون نفر از آنها در ایران زندگی می کنند و بسیاری از آنها از این برنامه برای انجام امور مختلف شخصی و حرفه ای استفاده می کنند. گفته می شود 12 نفر هدف اصلی انجام این حمله بوده اند.
خبرگزاری مهر: بر اساس تازهترین خبرها 24 شرکت جدید پس از کسب موافقتنامه اصولی دریافت پروانه اپراتورهای مجازی موبایل (MVNO) به بازار اپراتورهای موبایل ورود خواهند کرد. سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی با پایان یافتن زمان ارائه مدارک متقاضیان دریافت پروانه اپراتور مجازی تلفن همراه با صدور این پروانه برای 24 شرکت موافقت کرد.
در تاریخ 25 بهمن سال 1394 طی یک فراخوان جهت صدور پروانه اپراتورهای مجازی، 51 شرکت متقاضی دریافت این پروانه شده و مدارک و مستندات لازم را ارائه کردند تا رگولاتوری (سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی) طبق ضوابط فراخوان و مصوبات کمیسیون تنظیم مقررات، این درخواستها را مورد بررسی قرار داد. با توجه به شرایطی که در مصوبه کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات مد نظر بود رگولاتوری تا 31 مرداد به شرکتهای فوق مهلت داد تا مدارک و مستندات خود را تحویل دهند.
هم اینک با پایان یافتن مهلت مقرر شده، رگولاتوری برای 24 شرکت موافقتنامه اصولی صادر کرد و این شرکتها باید با یکی از اپراتورهای تلفن همراه موجود در کشور جهت استفاده از ظرفیتهای موجود قرارداد همکاری منعقد کنند تا در نهایت رگولاتوری مجوز فعالیت این اپراتورهای جدید را صادر کند.
آغاز فعالیت اپراتورهای مجازی از سال آینده
تاکنون تنها یک شرکت از جمع شرکتهای ذکر شده موفق به عقد قرارداد با یکی از اپراتورهای موجود در کشور شده بود که البته به دلیل برخی ایرادات و تناقضات با قوانین، این قرارداد توسط رگولاتوری تأیید نشد و برای ایجاد اصلاحات عودت داده شد. پیش بینی میشود که شرکتهای دارنده موافقت نامه اصولی پروانه MVNO سه ماه پس از طی مراحل نهایی و دریافت پروانه، سیم کارتهای خود را وارد بازار کنند.
در حال حاضر اپراتورهای مجازی تلفن همراه میتوانند از شبکه اپراتورهای اصلی استفاده کنند و ملزم به شبکه سازی نیستند. به این ترتیب این اپراتورها میتوانند با کد 0999 سیم کارتهای خود را به متقاضیان واگذار کنند.
عبدالحسین کریمی درباره جمعآوری گوشیهای گلگسی نت 7 سامسونگ که به دلیل مشکل باتری دچار مشکلاتی شده بودند، اظهار کرد: خوشبختانه فروش رسمی این نمونهها در ایران از طریق سه شرکت صورت گرفته بود که این سه شرکت هم برای ارائه این نمونه اقدام به پیشفروش کرده بودند.
وی ادامه داد: بر همین اساس پیش از آنکه این کالاها تحویل مشتریان شود مشکل مشخص شده و قرار بر آن شد که این کالا پیش از ارائه به خریداران بازگشت داده شوند.
کریمی در عین حال عنوان کرد: افرادی که از طریق مبادی غیررسمی نسبت به خرید این گوشیها اقدام کردهاند می توانند به واحد فروشنده مراجعه کرده و جنس خریداری شده را ارجاع دهند. در صورت عدم همکاری واحد فروشنده نیز مردم میتوانند از طریق تماس با شماره تلفن 66763035 با واحد رسیدگی به شکایات اتحادیه تجهیزات مخابراتی تماس گرفته تا ما موضوع را پیگری کرده و واحد مربوطه را ملزم به بازپس گیری جنس فروخته شده کنیم.
وی همچنین درباره قیمت گلگسی 7 سامسونگ در ایران گفت: برای این گوشیها در بازار قیمتی حدود 3 میلیون و 400 هزار تومان در نظر گرفته شده بود که برای گوشیهای پیشفروش شده به رقم 2 میلیون و 990 هزار تومان میرسید.
رئیس اتحادیه تجهیزات مخابراتی با تاکید بر اینکه مدتی اسـت تعرفه واردات گوشیهای تلفن همراه به پنج درصد رسیده اسـت اظهار امیدواری کرد از این پس شاهد افزایش واردات رسمی موبایل باشیم.
کریمی در پایان از خریداران گوشیهای موبایل نیز خواست به هنگام خرید گوشی به چند مورد توجه داشته و حتما پیش از خرید از واحد فروشنده فاکتور رسمی دارای مهر دریافت کند. از سوی دیگر توجه داشته باشند در فاکتور کد IMEI قید شود و از خرید گوشیهای فاقد گارانتی معتبر نیز پرهیز کنند.
کد مطلب: 391126
گوشی جدید سامسونگ از ایران هم جمعآوری میشود؟
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۲ شهریور ۱۳۹۵ ساعت ۱۲:۲۱
عبدالحسین کریمی در گفتوگو با ایسنا درباره جمعآوری گوشیهای گلگسی نت ۷ سامسونگ که به دلیل مشکل باتری دچار مشکلاتی شده بودند، اظهار کرد: خوشبختانه فروش رسمی این نمونهها در ایران از طریق سه شرکت صورت گرفته بود که این سه شرکت هم برای ارائه این نمونه اقدام به پیشفروش کرده بودند.
وی ادامه داد: بر همین اساس پیش از آنکه این کالاها تحویل مشتریان شود مشکل مشخص شده و قرار بر آن شد که این کالا پیش از ارائه به خریداران بازگشت داده شوند.
کریمی در عین حال عنوان کرد: افرادی که از طریق مبادی غیررسمی نسبت به خرید این گوشیها اقدام کردهاند می توانند به واحد فروشنده مراجعه کرده و جنس خریداری شده را ارجاع دهند. در صورت عدم همکاری واحد فروشنده نیز مردم میتوانند از طریق تماس با شماره تلفن ۶۶۷۶۳۰۳۵ با واحد رسیدگی به شکایات اتحادیه تجهیزات مخابراتی تماس گرفته تا ما موضوع را پیگری کرده و واحد مربوطه را ملزم به بازپس گیری جنس فروخته شده کنیم.
وی همچنین درباره قیمت گلگسی ۷ سامسونگ در ایران گفت: برای این گوشیها در بازار قیمتی حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان در نظر گرفته شده بود که برای گوشیهای پیشفروش شده به رقم ۲ میلیون و ۹۹۰ هزار تومان میرسید.
رئیس اتحادیه تجهیزات مخابراتی با تاکید بر اینکه مدتی اسـت تعرفه واردات گوشیهای تلفن همراه به پنج درصد رسیده اسـت اظهار امیدواری کرد از این پس شاهد افزایش واردات رسمی موبایل باشیم.
کریمی در پایان از خریداران گوشیهای موبایل نیز خواست به هنگام خرید گوشی به چند مورد توجه داشته و حتما پیش از خرید از واحد فروشنده فاکتور رسمی دارای مهر دریافت کند. از سوی دیگر توجه داشته باشند در فاکتور کد IMEI قید شود و از خرید گوشیهای فاقد گارانتی معتبر نیز پرهیز کنند.
کلمات کلیدی : گلگسی نت ۷ سامسونگ+نت ۷ سامسونگ
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
به گزارش خبرآنلاین، ساینس مگزین دراینباره نوشت: ایتر بهعنوان بزرگترین طرح راکتور همجوشی هستهای بر پایه محصورسازی مغناطیسی 7 عضو اصلی دارد و قرار اسـت ایران از سال 2017 رسماً هشتمین عضو این پروژه شود که میتواند تحقیقات هستهای ایران را غنیتر کند.
گفتنی اسـت آمریکا، روسیه، اتحادیه اروپا، چین، ژاپن، کره جنوبی و هند عضو اصلی ایتر هستند (35 کشور درمجموع در این طرح مشارکت دارند) قرار اسـت بزرگترین توکاماک جهان را توسعه داده (2019 فرایند تکمیل توکاماک تکمیل میشود و 2020 اولین پلاسما بهدست میآید) تا با شبیهسازی فرایندی مشابه خورشید، دست به تولید انرژی سالم و ارزانقیمت بزنند.
پیشتر رئیس سازمان انرژی اتمی ایران، دکتر علیاکبر صالحی از مذاکره برای عضویت در این پروژه خبر داده بود و دیدار مدیر ایتر از ایران در ماه اکتبر در همین راستا ارزیابی میشود تا دانشمندان ایرانی بتوانند توان فنی خود را در این پروژه نشان دهند.
5656
خبرگزاری مهر: شرکت ارتباطات زیرساخت کنفرانس ایران کانکت 2016 را در روزهای 16 و17 شهریورماه برگزار کرد. بیش از 200 شرکت بزرگ بین المللی در این کنفرانس شرکت کردند، کنقرانسی که در نوع خود بی سابقه بود. در جریان این کنفرانس تعداد زیادی از بزرگترین اپراتورهای دنیا برای همکاری با ایران اعلام آمادگی کردند.
در این کنفرانس معرفی ظرفیت های زیرساختی و ارتباطی ایران به اپراتورهای بین المللی برای شرکت ارتباطات زیرساخت اهمیت داشت . در حال حاضر تمامی ارتباطات پرحجم در دنیا از طریق اپراتورهای مخابراتی اروپا جابجا می شود و بنابراین همکاری با این اپراتورها می تواند ایران را برای رسیدن به هاب ارتباطی منطقه خاورمیانه کمک کند. در همین راستا در طی این کنفرانس، سه سند تفاهم همکاری و قرارداد با اپراتورهای مطرح مخابراتی به امضا رسید که در ادامه به آنها اشاره می کنیم.
کیفیت دسترسی به ارتباطات 400 میلی ثانیه بهبود می یابد
محمد جواد آذری جهرمی، مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت، در این کنفرانس با اشاره به ظرفیت های موجود در منطقه چابهار برای ایجاد هاب ارتباطی منطقه، از اپراتورهای بزرگ دنیا دعوت کرد تا انتقال مسیر ترافیک شرق به غرب را به ایران بسپارند.
وی اظهار کرد در صورت تحقق این امر، کیفیت دسترسی به ارتباطات 40 میلی ثانیه بهبود می یابد و هزینه دسترسی کاهش می یابد.
به گفته آذری جهرمی، بیش از یک سوم جمعیت جهان در آسیا زندگی می کنند، اما نیمی از مراکر داده دنیا در اروپا قرار دارند. وی خاطر نشان کرد
ظرفیت بالقوهای برای تجارت ترانزیت ارتباطی در آسیا فراهم اسـت که با توجه به موقعیت استراتژیک ایران، این ظرفیت میتواند از طریق ایران برای سایر کشورهای منطقه فراهم شود. مسیر فیبر نوری که از شرق آسیا آغاز شده و با عبور از بابالمندب و کانال سوئز به اروپا میرسد، مسیری طولانی و هزینهبر اسـت که بر کیفیت ارتباطات و میزان قطعی تاثیرگذار اسـت. بر این اساس کشورهای آسیایی به دنبال ایجاد مسیری جایگزین هستند. برای مثال میتوان به برنامهریزی کشورهای عضو آ سهآن با محوریت کره جنوبی اشاره کرد که سبب شده اسـت با ایجاد مسیر دریایی، کیفیت ارتباطات آن منطقه بهبود یابد.
این مقام مسئول به وجود این ظرفیت در خاورمیانه اشاره کرد و گفت که با استفاده از منطقه چابهار به عنوان هاب ارتباطی منطقه، هزینه اتصال متقابل به نزدیک صفر می رسد و ارتباطات منطقه با کیفیت مناسب فراهم می شود.
طی سه سال اخیر بالغ بر ۶۰۰ گیگابیت ترانزیت ارتباطات بینالملل از طریق ایران انجام شده اسـت. هماکنون ۷۰ درصد ترافیک عراق، ۳۰ درصد ارتباطات افغانستان و صددرصد ارتباطات آذربایجان و نخجوان از مسیر ایران عبور میکند و در صورتی که مسیر ارتباطات شرق به غرب از طریق ایران فراهم شود، شاهد افزایش کیفیت ارتباطات در منطقه خاورمیانه خواهیم بود.
راه اندازی مرکز تبادل اطلاعات خاورمیانه در ایران با همکاری ایتالیا
در جریان همین کنفرانس قرارداد راه اندازی مرکز تبادل اطلاعات (POP) میان مقامات ایرانی و الساندرو تالوتا شرکت تله کام ایتالیا اسپارکل به امضا رسید. بر طبق این قرارداد شرکت ایتال تله کام، مرکز تبادل اطلاعات را برای استفاده توزیع کنندگان و سرویس دهندگان محتوا در منطقه خاورمیانه را در تهران راه ندازی می کند.
راه اندازی POP بین المللی در تهران، ایران را به عنوان مرکز بین المللی سرویس دهی منطقه ای معرفی می کند. در این صورت به جای آنکه مسیر ترانزیت ارتباطی کشورهای منطقه به اروپا برود، در تهران مدیریت می شود و این موضوع افزایش کیفیت و کاهش قیمت سرویس اینترنت را برای خدمات دهندگان ایرنتنت بین الملل به همراه خواهد داشت.
ایجاد مسیرهای ارتباطی جایگزین در منطقه با همکاری ترکیه
در حاشیه این کنفرانس وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با اپراتور ترکسل نیز مذاکراتی انجام داد. ترکسل که بزرگترین شرکت مخابراتی ترکیه اسـت به عنوان اپراتور در آذربایجان، قزاقزستان، گرجستان، مولداوی و اوکراین نیز فعالیت دارد.
مدیر عامل شرکت ترکسل آمادگی خود را برای توسعه همکاری های مشترک با شرکت های مخابراتی ایران اعلام کرد و تفاهم نامه ای هم بین این شرکت و شرکت ارتباطات زیرساخت ایران به امضا رسید.
در این تفاهم نامه به فرصت هایی برای ایجاد مسیرهای جایگزین از منطقه خلیج فارس به ترکیه و سایر کشورها در زمان قطع ارتباط در مسیرهای کانال سوئز و باب المندب پرداخته شده اسـت.
تبدیل ایران به هاب ارتباطی منطقه با کمک آلمان
شرکت دکیکس آلمان تفاهم نامه ای با موضوع اتصال ایران به اپراتورهای مطرح دنیا و استقرار پلتفرم پیرینگ در کشور را با شرکت ارتباطات زیر ساخت به امضا رساند.
این تفاهم نامه به منظور افزایش کیفیت و کاهش هزینه ها برای ارایه دهندگان سرویس اینترنت و همچنین فراهم سازی تبدیل ایران به هاب ارتباطی در منطقه امضا شد.
این تفاهم نامه شامل دو بخش اسـت که در بخش اول شرکت ارتباطات زیرساخت به مرکز Peering (همتایی) فرانکفورت آلمان با 753 اپراتور و تامین کنندگان محتوا متصل می شود.
بر اساس این تفاهم نامه ایران به بزرگترین تامین کنندگان محتوا و اپراتورهای دنیا به صورت مستقل متصل می شود. با اجرای این طرح، هزینه ارتباطات برای کاربران ایرانی کاهش می یابد.
بر اساس بخش دوم این تفاهم نامه نیز شرکت دکیکس آلمان پلتفرمی از Peering را در ایران مانند فرانکفورت آلمان راه اندازی می کند تا این مرکز نیز در ایران بتواند به اپراتورهای مطرح منطقه وصل شود و زمینه تبدیل شدن کشورمان به هاب منطقه را فراهم کند.
ایران برای تبدیل شدن به هاب منطقه نیازمند مقدماتی اسـت که پلتفرم مذکور یکی از پیش نیازها برای ارتقای جایگاه ایران در حوزه تولید و دسترسی به محتوای بینالمللی به حساب میآید.
در راستای این قرارداد (استقرار پیرینگ بکیت) به کاربران و تولیدکنندگان محتوا اجازه داده می شود تا تبادل مستقیم با تامین کنندگان محتوای بینالمللی با قیمت ارزان و کیفیت بالا داشته باشند.
هفته نامه تجارت فردا - ندا گنجی: نقل قول مشهوری از «محمدتقی برخوردار» پدر لوازمخانگی ایران با این مضمون وجود دارد که «اگر ما میدانستیم انباشت سرمایه، کار را به اینجا میرساند یک کار کوچک میکردیم». در این عبارت موجز، چه رنجها که نهفته نیست. برخوردار، در این جملات از حادثهای روایت میکند که در یک برهه تاریخی به وقوع پیوست و مقوله کارآفرینی در ایران را فلج کرد.
اشاره این کارآفرین صاحبنام ایرانی به مصادره بنگاههای اقتصادی و ملی کردن اموال صاحبان این بنگاهها در ماههای پس از پیروزی انقلاب اسـت. اما آیا داستان مصادرهها، تنها مصیبت کارآفرینان در سالهای معاصر بوده اسـت؟ آیا کارآفرینان و صاحبان سرمایه در عصر پهلوی اول و دوم و حتی پیش از آن مورد حمایت دولت و مردم بودهاند؟ شواهد تاریخی نشان میدهد که کارآفرینی در همه ادوار با مصائب فراوانی همراه بوده اسـت.
چنان که با روی کار آمدن دولت رضاشاه که سیاستهای خود را بر اساس دولتمداری و تمرکزگرایی قدرتمند بنا نهاده بود به تدریج نهادهای خودآیین اقتصادی ضعیف شد و از بین رفت و بهجای آن نهادهای دولتی اقتصادی قرار گرفت. دولت از سال 1310 خورشیدی بر نظارت خود بر امور اقتصادی افزود و ابزار این نظارت، نظام بوروکراتیکی بود که بر روند معاملات و صادرات و واردات حاکم بود.
شکلگیری این رویه، برای سرمایهداران ایرانی تحمیلی دشوار به شمار میآمد. چنان که افزون بر سرمایهداران مستقر در پایتخت، سرمایهداران شهرستانی در چرخه کاغذبازیهای اداری که اغلب مستلزم سفر به تهران بود، امکان فعالیت آزاد خود را از دست داده بودند. نتیجه آنکه، نهادهای اقتصادی زیربخش نهاد سیاسی قرار گرفتند و آن بخش از نهاد اقتصادی نیز که میتوانست خلاق و خودآیین عمل کند به دلیل ضعف ساختاری ناتوان شده بود (سهیلا ترابی فارسانی).
کارآفرینان و صاحبان سرمایه در دوره دوم پهلوی نیز از گزند مداخلات دولتی در اقتصاد و البته نگرش منفی دولتیها به مقوله کارآفرینی و سرمایهداری مصون نبودند. این سرمایهستیزی چنان در ذهن برخی از دولتمردان این دوره ریشه دوانده بود که شخصی مانند امیرعباس هویدا، در کسوت نخستوزیر، به شدت مدافع کنترل قیمت و سیاستهای مقابله با توسعه بخش خصوصی بود. گفته میشود، به رهبران بخش خصوصی به صورت تحقیرآمیزی به عنوان بازرگان اشاره میکرد و به سادگی، بارها آنها را پدرسوخته و لعنتی میخواند (ولی نصر).
اما همزمان با پیروزی انقلاب و سالهای پس از آن، جز نهاد دولت، گروه دیگری نیز به ستیز با انباشتگی سرمایه که از ملزومات کارآفرینی اسـت، برخاست. انقلابیون متاثر از تفکرات سوسیالیستی، شمشیر مبارزه با سرمایهداران را از رو بستند. اما تقریباً همه کارآفرینان، چه کسانی که اتهام ارتباط با دربار به آنان وارد بود و چه کسانی که از این اتهام منزه بودند و با اتکا بر داشتههایشان به موقعیت راهبری بنگاههای بزرگ تولیدی دست یافته بودند، در آتش خشم جریان چپ که به بدنه قدرت راه یافته بود، سوختند.
نقطه اوج این تحرکات رادیکالی علیه کنشگران بخش خصوصی، تصویب قانون حفاظت و توسعه صنایع ایران، توسط شورای انقلاب در تیرماه سال 1358 بود. بر این اساس، مجوز تملک دولتی سهام بسیاری از صنایع و معادن بزرگ صادر شد. هرچه بود، این بنگاههای بزرگ مصادرهشده که روزگاری، جمعیت بزرگی را به اشتغال گرفته بودند و محصولاتی پرطرفدار در بازارهای بینالمللی تولید میکردند، دیگر هیچگاه رنگ رونق را به خود ندیدند و یکییکی به ورطه تعطیلی غلتیدند.
صاحبان این بنگاهها و کارآفرینان دهههای 1340 و 1350 نیز اکنون یا چهره در نقاب خاک کشیدهاند یا روزهای سالخوردگی را سپری میکنند. اما مصائب کارآفرینان ایرانی را پایانی نیست؛ آنان روزگاری با چوب مصادره رانده شدند و حالا به دنبال مفری برای رهایی از قوانین دست و پاگیر هستند. چرا محنت کارآفرینان ایرانی را پایانی نیست؟
کوشندگان، نوآوران، خطرپذیران
محمود صدری: گرفتاریهای کارآفرینی و کارآفرینان، پرشمار اسـت و تاکنون درباره آنها سخنها گفته شده اسـت. اما آنچه گفته شده نوعاً در چارچوب تکنیکها و مشکلات اجرایی و مقررات دست و پاگیر و مانعتراشیهای نظام اداری بوده اسـت. حال آنکه مقدم بر این ظواهر و عوارض و معلولها باید ریشهها و مبانی و علتهای فکری، اجتماعی و سیاسی چنین وضعی بررسی شود.
به نظر میرسد، سه سوءتفاهم بزرگ درباره لفظ و معنای کارآفرینی و کارآفرینان، مقدمه باقی قضایا شده اسـت. سوءتفاهم نخست در بستر سنت کاهلانه ترجمه در ایران شکلگرفته که واژگان Entrepreneur و Entrepreneurship به «کارآفرین» و «کارآفرینی» ترجمه شده اسـت. حال آنکه خلق کار و به تعبیر دقیقتر ایجاد شغل، تنها یکی از آثار جزییِ پدیده entrepreneurship اسـت. معنای واژهای که در ایران به «کارآفرینی» فروکاسته شده اسـت و احتمالاً همین لفظِ فروکاسته، از این پس هم رایج خواهد ماند، اقدامی سهوجهی اسـت که «کوشش و نوآوری و خطرکردن» را یک جا در خود دارد.
از این حیث، لفظ کارآفرینی فقط جنبه فرعی این پدیده یعنی اشتغالزایی آن را نشان میدهد و دو پاره مهمتر یعنی نوآوری و شجاعت خطر کردن را نادیده میگیرد. حال آنکه فرد یا بنگاه «کارآفرین» در زمینه کار فرعیاش نهتنها مشکلی ندارد، بلکه تشویق هم میشود. مردم و دولت هر دو از ایجاد شغل منتفع میشوند و خشنودند و مانع آن نمیشوند.
مشکل کارآفرین از آنجا آغاز میشود که نوآوری و خلاقیتش، منافع خاص را به خطر میاندازد. جوزف شومپیتر اقتصاددان چک-آمریکایی، برای توصیف این وضع، اصطلاح بسیار دقیق «تخریب خلاق» را ابداع کرد. تخریب خلاق یعنی اینکه نیروهای فکری و اقتصادی با نوآوریهای خود، بنیانهای نظم اقتصادی موجود را به لرزه میاندازند و به همین علت اسـت که نهادهای مستقر بهویژه سیاستمداران و صاحبان منافع خاص از مخالفان جدی نوآوری هستند.
سوءتفاهم دوم هم تلقی عمومی و نظریهپردازی خواص درباره ثروت و ثروتمندان اسـت. بر اساس این تلقی، که برآمده از تقلیل کارآفرینی به اشتغالزایی اسـت، دارندگان ثروتهای بزرگ به عنوان افرادی انگاشته میشوند که مکلفند برای جامعه شغل ایجاد کنند و در قبال این خدمتی که ارائه میکنند «سود عادلانه» ببرند. معیار عادلانه بودن را هم خود مردم و نظریهپردازان منتقد تعیین میکنند و هر جا با تفاوتهای مشهود میان خود و کارآفرینان مواجه میشوند، بیمحابا به مقایسه درآمد خود و درآمد کارآفرینان روی میآورند.
حتی بعضاً با ژست بخشندگی، برای خودشان و کارآفرین، سهمیه تعیین میکنند و از تعابیری قریب به این عبارت استفاده میکنند: «ما که نمیگوییم مالش را به ما بدهد، ولی فاصله هم حدی دارد. سرمایه از اوست و کار از ما، پس سود بنگاه باید با نسبتهایی معقول و متناسب با سرمایه و کار تقسیم شود.» تقریباً عمده آثار انتقادی درباره نسبت کار و سرمایه که در دو دهه اخیر در جهان منتشر شده و در ایران طرفدارانی جدی دارد، حول همین «سهمیهبندی کار و سرمایه» میچرخد.
سوءتفاهم سوم که به نظر میرسد چندان هم سوءتفاهم نیست بلکه بهرهبرداری سنجیده سیاستمداران از تلقیهای اجتماعی و پیشنهادهای نظریهپردازانِ منتقد اقتصاد آزاد اسـت، تبدیل کردن تلقیهای نادرست عمومی و نظریهپردازیهای سست به برنامههای سیاستی و طرحها و لوایح قانونی اسـت.
در واقع اینجا حلقه پایانی و البته بسیار تاثیرگذارِ این سوءتفاهم سهگانه اسـت که با مداخله در کسب و کارها و مبادلات داوطلبانه مردم، راه را بر افراد و بنگاههای مبتکر و پربازده میبندد و برای افراد و بنگاههای کاهل و کمبازده که حیاتشان در گرو خاصهخواری از کیسه بودجهها و منابع عمومی اسـت، هموار میکند.
کارآفرینان ایرانی در شکلگیری این تلقیها و نظریهپردازیها و اعمال خودسرانه و خلاقیتکش، سهمی نداشتهاند اما در زمینه رشد لگامگسیخته آن مسوولند. زیرا تصورات و احکام کلی عوام و نظریهپردازان منتقد درباره ثروتمندان با وجود نادرست بودن، مستظهر به ملغمهای از شواهد درست و برهانهای نادرست اسـت که اصلاح آن بر عهده کارآفرینان شریف و زحمتکش اسـت.
شواهد درست، ثروتهای نامشروع و بادآوردهای اسـت که از کیسه بیتالمال به جیب خاصهخواران رفته و در یک دهه اخیر بخشی از آنها افشا شده اسـت. مردم، و چهبسا نظریهپردازان منتقد و خیراندیش، با دیدن این شواهد، آن را به همه کسب و کارها و ثروتها تعمیم میدهند و چنین استنباط میکنند که لابد هر کس بیش از دیگران دارد، دستش به روی اموال عمومی گشوده اسـت.
راه اصلاح این تلقیها و بستن باب برهانهای نادرست، این اسـت که ثروتمندان و بنگاهداران درستکار از علنیت و شفافیت نهراسند و کارنامههای پاکیزه و درخشان خود را در برابر کارنامههای ناپاک و تاریکِ خاصهخواران بگشایند تا مردم بتوانند فرق ثروتهای برآمده از کوشش و نوآوری و خطرپذیری و ثروتهای برآمده از روابط ناسالم و برخورداری از حمایتهای غیرقانونی را به چشم ببینند.
چنین علنیت و شفافیتی نشان خواهد داد که فرد نوآور و خطرپذیر، شریک داشتههای جامعه نمیشود و بر سفره عواید مالیاتی دولت و دیگر منابع عمومی ننشسته اسـت، بلکه با نیروی ابداع و ابتکار و گذشتن از فرصتهای برخورداری از داشتههای خود، از هیچ، چیز میآفریند. بخش بسیار کوچکی از آفریدههای خود را صرف زندگی بهتر برای خود میکند و مابقی را وارد چرخه تولید اجتماعی میکند و با این کار به کارکنان خود، اجزای دیگر تولید اجتماعی و مصرفکنندگان نهایی خیر میرساند.
دست آخر اینکه، این از شگفتیهای کشور ماست که با وجود سنت دیرینه کتابت در ایران و حتی وجود اشکالی از تذکرهنویسی در میان عالمان و ادیبان و دبیران و سیاستمداران ایرانی و حتی گروهی اندکشمار از فعالان اقتصادی، این سنت در زمانه ما کمرنگ شده و کارآفرینان رغبت چندانی برای مکتوب کردن خاطرات خود و پایدار کردن جریان تجربه، نشان نمیدهند.
اگر کارآفرینان ایرانی قلم به دست گیرند یا زبان به سخن باز کنند، گفتههای آنها مدارک و مستنداتی در خور اعتناست که محققان میتوانند با بهرهگیری از آنها، بسترهای تولید و توزیع خلاقانه و موانع و تنگناهای آن را شناسایی کنند و به کسانی که امروزه بر ثروت و ثروتمندان میشورند، نشان دهند که عمل فداکارانه «فرد» خلاق و خطرپذیر، تامینکننده منافع «جامعه» اسـت.
مدیران و بنگاهداران ایرانی اگر تاریخ همتایان خود در کشورهای پیشرفته امروزی را خوانده باشند، میدانند که فضای کسب و کار مناسبی که امروزه در اختیار آنهاست، نتیجه دست کم پنج قرن تلاش (قرون شانزدهم تا بیستم میلادی) پیوسته برای برقرار کردن حکومت قانون و اصلاح رویههای حقوقی در زمینه مالیاتها و امتیازهاست. دانستن و واگویی این تجربهها احتمالاً بیشتر به کار کوشندگان عرصه تولید خواهد آمد تا توسل به سیاستمداران و بوروکراتهای گماشته آنها برای اخذ وام کمبهره یا سهمی از درآمدهای نفتی دولت.
تجربه تاریخی مقابله با «تخریب خلاق»
ویلیام لی در سال 1583 بعد از تحصیلاتش در دانشگاه کمبریج، به کالورتون انگلستان بازگشت تا کشیش محلی شود. الیزابت اول چندی پیش از آن با صدورِ حکمی اتباعش را مکلف کرده بود همواره کلاه بافتنی به سر بگذارند. لی نوشته که «بافندگان تنها ابزارهای تولید چنین پوشاکی بودند اما خیلی طول میکشید تا کار تمام شود. به فکر کردن افتادم. مادر و خواهرانم را میدیدم که در تاریک و روشن سرشب در کار بافتن با قلابهای کاموابافیاند.
[این پرسش به ذهنم آمد که] اگر این پوشاک با دو قلاب و یک رشته کاموا، بافته میشود، چرا کاری نکنیم که چندین قلاب، کار بافتن را انجام دهند؟» این فکر بکر آغاز مکانیزهشدن تولید منسوجات بود. لی شیفته ساختن ماشینی شد که مردم را از بافندگی دستی بیپایان خلاص کند. او بعدها در این باره میگفت: «وظایفم را در قبال کلیسا و خانواده نادیده گرفتم. ایده ماشینم و ساخت آن قلب و مغزم را تسخیر کرده بود.»
سرانجام، در سال 1589 ماشین نساجی آماده شد. لی با هیجان به لندن رفت تا با الیزابت اول ملاقات کند و به او نشان دهد که این ماشین چقدر مفید خواهد بود و از او بخواهد اختراع را به نامش ثبت کند که دیگران از آن کپیبرداری نکنند. اما واکنش ملکه ویرانگر بود. الیزابت نپذیرفت که اختراع به نام لی ثبت شود، در عوض گفت «استاد لی، تو هدف والایی داری.
اما ببین این اختراع چه بلایی سر رعایای فقیر من خواهد آورد. این ماشین مطمئناً با محروم کردن آنها از اشتغال، نابودشان میکند، و به گدایی دچارشان میکند.» لی، سَرخورده به فرانسه رفت تا بختش را آنجا امتحان کند؛ وقتی آنجا هم ناکام ماند، به انگلستان بازگشت و از جیمز اول (1603 تا 1625) جانشین الیزابت اول درخواست حق ثبت اختراع کرد.
جیمز اول نیز درست به همان دلایل الیزابت اول نپذیرفت. هر دو میترسیدند که مکانیزه شدن نساجی موجب بیثباتی سیاسی شود. این ماشین مردم را بیکار میکرد و بیکاری بیثباتی سیاسی به بار میآورد و قدرت سلطنت را تهدید میکرد. ماشین نساجی یک نوآوری بود که موجب افزایش بهرهوری میشد، اما در عین حال به تخریب خلاق هم میانجامید.
تعدادی از جاذبه های گردشگری ارمنستان: صومعه گغارد، دریاچه سوان، قلعه موزه اربونی، پارک عشاق، موزه گالری ملی ارمنستان
دریاچه سوان: این دریاچه که بزرگ ترین دریاچه قفقاز و از بزرگ ترین دریاچه های کوهستانی آب شیرین در جهان اســت. در بلندای ۱۹۱۶ متری سطح دریا واقع شده. نام سوان از ریشه اورارتویی سیونا و به معنی «سرزمین دریاچه ها» گرفته شده اســت. این دریاچه یکی از اصلی ترین مقاصد گردشگری ایروان، پایتخت ارمنستان اســت.
صومعه گغارد: صومعه گغارد، اولین کلیسای غاری دنیاست، که با معماری منحصر به فرد خود در چهل کیلومتری ایروان، در استان کوتایک ، ارمنستان واقع شده اســت. گغارد به معنی سرنیزه اســت. گغارت به عنوان یکی از میراث های جهانی یونسکو ثبت شده اســت.
با وجود اینکه سالانه بیش از ۱ میلیون گردشگر به آنجا می روند اما نیکاراگوئه هنوز سرزمینی ناشناخته مانده اســت.به هر حال کسانی که به دنبال سفرهای هیجان انگیز در آمریکای مرکزی هستند نیکاراگوئه بهترین انتخاب اســت.
جاذبه های گردشگری نیکاراگوئه: کلیسای جامع لئون، آتشفشان های فعال، تخته سوای بر روی دامنه کوه ها، سواحل نیکاراگوئه
کلیسای جامع لئون: کلیسای جامع لئون بزرگترین کلیسا در آمریکای مرکزی اســت که ساخت آن در سال ۱۸۱۴ به اتمام رسید و در سال ۲۰۱۱ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
جاذبه های گردشگری نپال: معابد بودایی (پاگوداها)، شهر کاتماندو، محوطه های میراث جهانی پاشوپاتینات، قله ی اورست و هفت قله ی بلند دیگر
معابد بودایی: پاگودا به گونهای برج میگویند با بامهایی چندلا و ردهوار. این برج ها معمولا به عنوان نیایشگاه هایی برای پیرروان آیین های مختلف کاربرد دارد.
جاذبه های گردشگری ایران: استان اصفهان، استان یزد، استان شیراز
استان اصفهان: خب همه ما می دانیم که اصفهان به شهر نصف جهان معروف اســت، تعداد زیادی از بناهای تاریخی معروف ایران همانند میدان نقش جهان که پر از جاذبه های گردشگری اســت در این شهر قرار گرفته اســت. مساجد و بناهای مشهور زیادی در این شهر قرار دارد.
جاذبه های گردشگری کوزوو: چشم اندازهای جذاب، پیست اسکی ها، شهر پریشتینا
پیست اسکی های معروف کوزوو: این کشور به پیست اسکس هایش معروف اســت و هر ساله تعداد زیادی از گردشگران به قصد استفاده از پیست های اسکی و دیدن چشم اندازهای بی بدیل این کشور راهی آن می شوند.
شهر پریشتینا: این شهر به شهر کافه ها معروف اســت. کوچه کوچه آن از کافه پر اســت و همه هم پر رونق.
جاذبه های گردشگری ازبکستان: منطقه رجیستان، گور امیر، مقبره شاه زِنده، برج تاشکند، مسجد بی بی خانم سمرقند
مقبره گور امیر: بنای معروف به گور امیر از آثار ارزشمند کشور ازبکستان می باشد و به خاطر پیوستگی که با قبر تیمور لنگ دارد، معروفترین اثر در گنجینه معماری سمرقند به حساب می آید. این بنا در سال ۸۰۷ هجری احداث شد. گنبد و بارگاه این بنا با کاشیکاری ایرانی مزین اســت.
جاذبه های گردشگری آلبانی: دریاچه اوهرید، مناطق یونانی، مناطق رومی، مسجد ادهم بیگ
دریاچه اوهرید: این دریاچه در مرز کوهستانی آلبانی و مقدونیه واقع شده اســت. اوهرید یکی از قدیمیترین و عمیقترین دریاچههای اروپا محسوب میشود. در سال ۱۹۷۹ هنگامی که این دریاچه توسط یونسکو بعنوان میراث جهانیاعلام شد اهمیت آن افزایش یافت. اوهرید عمیقترین دریاچه شبه جزیره بالکان با ۲۸۸ متر عمق میباشد.
جاذبه های گردشگری گرجستان: حمام سولفور، تندیس کارتلیس، شهر تفلیس
تندیس کارتلیس: کارتلیس دِدا به معنای مادرِ کارتلی (گرجستان)، یک مجسمه بر فراز بلندی های اطراف شهر تفلیس پایتخت گرجستان، و بر روی ‘تپه های سولولاکی‘ بنا شده و تقریباً از تمام نقاط شهر قابل رویتِ. امروز ‘مادر گرجستان’ به نمادی برای تفلیس تبدیل شده. اکثر کشورهای شوروی سابق مثل ارمنستان و گرجستان دارای مجسمه مادر هستند. تندیسی ۲۰ متری از آلومینیوم که تقریبا از هر جای تفلیس دیده می شه. این تندیس نشان دهنده زنی با شمشیری در یک دست و کاسه ای در دست دیگر اســت. کاسه برای پذیرایی از کسانی که با دوستی وارد گرجستان میشن و شمشیر برای آن ها که با دشمنی وارد میشن. این مجسمه یکی دیگر از جاذبه های توریستی تفلیس به شمار میره.
جاذبه های گردشگری تونس: شهر دوگا، کلیسای سنت لوئیس، بولا روجا
شهر دوگا: این شهر که بازمانده آثار تاریخی لیبی، پونیکی اســت از دوره روم باقی مانده اســت. باقی مانده این شهر تاریخی که نمایانگر نحوه زندگی مردم در زمان اشغال تونس ( پونیک ) توسط رومی ها بوده و شامل تئاتر رومی حمام آثار معماری معابد ساختمان ها کاخ ها و سایر آثار به جای مانده از آن دوره اســت که به عنوان یکی از مفاخر معماری تاریخی تونس محسوب می شود.
تعدادی از جاذبه های گردشگری ارمنستان: صومعه گغارد، دریاچه سوان، قلعه موزه اربونی، پارک عشاق، موزه گالری ملی ارمنستان
دریاچه سوان: این دریاچه که بزرگ ترین دریاچه قفقاز و از بزرگ ترین دریاچه های کوهستانی آب شیرین در جهان اسـت. در بلندای ۱۹۱۶ متری سطح دریا واقع شده. نام سوان از ریشه اورارتویی سیونا و به معنی «سرزمین دریاچه ها» گرفته شده اسـت. این دریاچه یکی از اصلی ترین مقاصد گردشگری ایروان، پایتخت ارمنستان اسـت.
صومعه گغارد: صومعه گغارد، اولین کلیسای غاری دنیاست، که با معماری منحصر به فرد خود در چهل کیلومتری ایروان، در استان کوتایک ، ارمنستان واقع شده اسـت. گغارد به معنی سرنیزه اسـت. گغارت به عنوان یکی از میراث های جهانی یونسکو ثبت شده اسـت.
با وجود اینکه سالانه بیش از ۱ میلیون گردشگر به آنجا می روند اما نیکاراگوئه هنوز سرزمینی ناشناخته مانده اسـت.به هر حال کسانی که به دنبال سفرهای هیجان انگیز در آمریکای مرکزی هستند نیکاراگوئه بهترین انتخاب اسـت.
جاذبه های گردشگری نیکاراگوئه: کلیسای جامع لئون، آتشفشان های فعال، تخته سوای بر روی دامنه کوه ها، سواحل نیکاراگوئه
کلیسای جامع لئون: کلیسای جامع لئون بزرگترین کلیسا در آمریکای مرکزی اسـت که ساخت آن در سال ۱۸۱۴ به اتمام رسید و در سال ۲۰۱۱ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
جاذبه های گردشگری نپال: معابد بودایی (پاگوداها)، شهر کاتماندو، محوطه های میراث جهانی پاشوپاتینات، قله ی اورست و هفت قله ی بلند دیگر
معابد بودایی: پاگودا به گونهای برج میگویند با بامهایی چندلا و ردهوار. این برج ها معمولا به عنوان نیایشگاه هایی برای پیرروان آیین های مختلف کاربرد دارد.
جاذبه های گردشگری ایران: استان اصفهان، استان یزد، استان شیراز
استان اصفهان: خب همه ما می دانیم که اصفهان به شهر نصف جهان معروف اسـت، تعداد زیادی از بناهای تاریخی معروف ایران همانند میدان نقش جهان که پر از جاذبه های گردشگری اسـت در این شهر قرار گرفته اسـت. مساجد و بناهای مشهور زیادی در این شهر قرار دارد.
جاذبه های گردشگری کوزوو: چشم اندازهای جذاب، پیست اسکی ها، شهر پریشتینا
پیست اسکی های معروف کوزوو: این کشور به پیست اسکس هایش معروف اسـت و هر ساله تعداد زیادی از گردشگران به قصد استفاده از پیست های اسکی و دیدن چشم اندازهای بی بدیل این کشور راهی آن می شوند.
شهر پریشتینا: این شهر به شهر کافه ها معروف اسـت. کوچه کوچه آن از کافه پر اسـت و همه هم پر رونق.
جاذبه های گردشگری ازبکستان: منطقه رجیستان، گور امیر، مقبره شاه زِنده، برج تاشکند، مسجد بی بی خانم سمرقند
مقبره گور امیر: بنای معروف به گور امیر از آثار ارزشمند کشور ازبکستان می باشد و به خاطر پیوستگی که با قبر تیمور لنگ دارد، معروفترین اثر در گنجینه معماری سمرقند به حساب می آید. این بنا در سال ۸۰۷ هجری احداث شد. گنبد و بارگاه این بنا با کاشیکاری ایرانی مزین اسـت.
جاذبه های گردشگری آلبانی: دریاچه اوهرید، مناطق یونانی، مناطق رومی، مسجد ادهم بیگ
دریاچه اوهرید: این دریاچه در مرز کوهستانی آلبانی و مقدونیه واقع شده اسـت. اوهرید یکی از قدیمیترین و عمیقترین دریاچههای اروپا محسوب میشود. در سال ۱۹۷۹ هنگامی که این دریاچه توسط یونسکو بعنوان میراث جهانیاعلام شد اهمیت آن افزایش یافت. اوهرید عمیقترین دریاچه شبه جزیره بالکان با ۲۸۸ متر عمق میباشد.
جاذبه های گردشگری گرجستان: حمام سولفور، تندیس کارتلیس، شهر تفلیس
تندیس کارتلیس: کارتلیس دِدا به معنای مادرِ کارتلی (گرجستان)، یک مجسمه بر فراز بلندی های اطراف شهر تفلیس پایتخت گرجستان، و بر روی ‘تپه های سولولاکی‘ بنا شده و تقریباً از تمام نقاط شهر قابل رویتِ. امروز ‘مادر گرجستان’ به نمادی برای تفلیس تبدیل شده. اکثر کشورهای شوروی سابق مثل ارمنستان و گرجستان دارای مجسمه مادر هستند. تندیسی ۲۰ متری از آلومینیوم که تقریبا از هر جای تفلیس دیده می شه. این تندیس نشان دهنده زنی با شمشیری در یک دست و کاسه ای در دست دیگر اسـت. کاسه برای پذیرایی از کسانی که با دوستی وارد گرجستان میشن و شمشیر برای آن ها که با دشمنی وارد میشن. این مجسمه یکی دیگر از جاذبه های توریستی تفلیس به شمار میره.
جاذبه های گردشگری تونس: شهر دوگا، کلیسای سنت لوئیس، بولا روجا
شهر دوگا: این شهر که بازمانده آثار تاریخی لیبی، پونیکی اسـت از دوره روم باقی مانده اسـت. باقی مانده این شهر تاریخی که نمایانگر نحوه زندگی مردم در زمان اشغال تونس ( پونیک ) توسط رومی ها بوده و شامل تئاتر رومی حمام آثار معماری معابد ساختمان ها کاخ ها و سایر آثار به جای مانده از آن دوره اسـت که به عنوان یکی از مفاخر معماری تاریخی تونس محسوب می شود.
هفته نامه پنجره - افشین شاعری: رئیس مرکز تحقیقات ایدز میگوید سونامی ایدز در راه اسـت و انگ و انکار این ویروس در بین مردم و ناآشنایی عموم مردم با این بیماری باعث پنهانکاری شدید آن شده اسـت. او نگران اسـت که در چند سال آینده شیوع این بیماری در کل جامعه از یک درصد جمعیت کشور بگذرد و سونامی ایدز در ایران شکل بگیرد.
مینو محرز، فوق تخصص بیماریهای عفونی، یکی از پیشتازان درمان و مبارزه با بیماری و عفونت ویروس ایدز در ایران اسـت و سالهاست در این زمینه تحقیق میکند، بیمار میبیند و حرف میزند، او در این مصاحبه روند گسترش این بیماری را در ایران تشریح میکند و البته از نگرانیها و بیمهای خود میگوید و در عین حال از تولید واکسن ایدز در دنیا خبر میدهد که تا چند سال آینده وارد بازار میشود.
روند تغییرات ایدز در کشور ما را چگونه ارزیابی میکنید؟
تغییراتی که در یکی دو سال اخیر اتفاق افتاده این اسـت که راه انتقال ویروس عوض شده اسـت و بیشتر از طریق تماس جنسی اسـت و این مهمترین تغییر اسـت چون تعداد خانمها هم چندین برابر شده اسـت و روند ابتلا هم روبه افزایش اسـت. هنوز نتوانستیم این روند را کنترل کنیم و هنوز باید خیلی کار کنیم. اطلاعرسانی درباره این بیماری از اول خیلی کمرنگ بوده اسـت، و این امر هنوز هم تداوم دارد، درحالیکه باید بهصورت مستمر به مردم آگاهیرسانی شود، البته نباید وحشت ایجاد کنند.
ما باید تا سال 2020 به هدف 90ـ90ـ90 برسیم، یعنی 90 درصد افراد در معرض خطر را کشف کنیم و مورد حمایت قرار دهیم، 90درصد بیماران مبتلا را کشف کنیم. 90 درصد مبتلایان را تحت درمان ببریم، ولی ما الان یک سوم مبتلایان را کشف کردهایم. تخمین ما از تعداد مبتلایان تقریبا سه برابر میزانی اسـت که گزارش شده اسـت.
استراتژی وزارت بهداشت الان این اسـت که برنامه PIT را اجرا کند و لازم نیست که به مراکز خاصی برای مشاوره و تست بیایند و هر کس که ارائهدهنده خدمات بهداشتی اسـت، میتواند تست ارائه کند. الان قرار اسـت در DICها تست ایدز به رایگان انجام شود و تمام کسانی که به این مراکز مراجعه میکنند و مصرف مواد دارند میتوانند تست شوند. و در این تست حداکثر در مدت یک ربع ساعت نتیجه آزمایش مشخص میشود.
بیماری ایدز از کی به ایران آمده اسـت و چه الگوهایی را سپری کرده اسـت؟.
از همان ابتدا، WHO به همه کشورها تست داد و همان موقع مشخص شد که دریافتکنندههای فرآوردههای خونی در حدود چهار تا شش درصد مبتلا هستند؛ چون ما فاکتور هشت خونی را از فرانسه میآوردیم. این بیماری به ایران نیز وارد شد. در همه دنیا هم خون و فراوردههای خونی اولین عامل انتقال این ویروس بود. البته خیلی زود این عامل کنترل شد و بهتدریج ما بهسمت انتقال جنسی میرفتیم که ناگهان اپیدمی در زندانها بین مصرفکنندگان مواد مخدر تزریقی به علت سرنگ مشترک ایجاد شد.
ظاهرا دهه 70 بود که در زندان کولونیهای این بیماری بهوجود آمده بود؟
بله و بعد با برنامه کاهش آسیب که ایران خیلی خوب آن را اجرا کرد. این ویروس در معتادان کنترل شد اما الان متاسفانه بهسمت انتقال جنسی رفته اسـت. مسئله مهم این اسـت که جوانان نسبت به این موضوع آگاهی ندارند، آموزش و پرورش چیزی در مورد مسائل جنسی یاد نداده اسـت، نه پدر و مادرها آموزش میدهند و نه تلویزیون صحبت میکند؛ بنابراین جوانان وارد محیطی میشوند که همه چیز در اطراف آنها هست و بالطبع وقتی آموزش ندارند خیلی زود بهسمت آسیبهای اجتماعی و بیبند و باریها میروند. اخیرا مصرف مواد روانگردان هم به آن اضافه شده و خیلی مشکلساز شده اسـت و من اعتقاد دارم که مسئله تزریق مواد باعث افزایش ایدز خواهد شد.
بهطور صریح بفرمایید آگاهیهایی که جوانان لازم دارند، چه نکاتی هست؟
اولا در مورد سکس ایمن و کلا در مورد این غریضه طبیعی باید بدانند. آموزش و پرورش باید در این مورد به دانش آموزان آموزشهایی را بدهد. سن ازدواج بالا رفته اسـت و میزان ازدواج پایین آمده اسـت و این یک واقعیتی اسـت که در جامعه ما وجود دارد. بالاخره این جوانان برای پاسخ به این غریضه با هم تماس خواهند داشت، باید به آنها یاد دهیم که سکس ایمن چیست و برای پیشگیری از ایدز از طریق تماس جنسی چکار باید کنند. ما در انگلیسی میگوییم (A .(ABC یعنی خویشتنداری که اگر فرد بتواند انجام دهد خیلی خوب اسـت. B یعنی وفاداری؛ یعنی فرد فقط یک شریک جنسی داشته باشد. C یعنی استفاده از کاندوم. اینها را باید یاد بدهیم و کاندوم باید در اختیار جوانان باشد. الان کاندوم کم شده و قیمتش بالا رفته اسـت و این مسئله برای بیماریهای مقاربتی و ایدز معضل ایجاد میکند.
مواد روانگردان چگونه تاثیرگذار بوده اسـت؟
وقتی افرادی مواد روانگردان استفاده میکنند، نمیتوانند تصمیم بگیرند که کار صحیح چیست؛ بنابراین اصلا از کاندوم استفاده نخواهند کرد. این ماده متانفتامین که در روانگردانها وجود دارد یک مقدار نیازهای جنسی را هم بالا میبرد. خیلی از کسانی که به ما مراجعه میکنند میگویند ما از این استفاده میکنیم، آیا این موجب ایدز میشود؟ و معلوم میشود که این مواد مورد استفاده قرار میگیرد.
یک پدیدههایی هست که درباره آن خیلی کم صحبت میشود، مسائلی مثل روابط خارج از خانواده یا مسائل بین دو جنس موافق آیا این مسائل هم وجود دارد؟
بله وجود دارد. هموسکشوالی (همجسنگرایی) وجود دارد و اخیرا موارد مثبت را در بین این افراد میبینیم. تماس خارج از خانواده که از نظر شرعی ازدواج موقت هم میتواند باشد وجود دارد، بنابراین تعداد شریک جنسی بیشتر میشود و از نظر پیشگیری از ایدز و بیماریهای مقاربتی وقتی آگاهی نداشته باشند میتواند خیلی مشکلساز شود.
اخیرا در جامعه خیلی میشنویم که افراد روسپی و کسانی که تن فروشی میکنند بخش قابل توجهی از مبتلایان هستند، در این مورد شما وضعیت را چگونه میبینید؟
ما مطالعهای روی این افراد در سطح ایران انجام دادیم. یک چیزی حدود ماکزیمم 4. 5 تا پنج درصد آنها مبتلا بودند ولی چیزی که ما دیدیم اینها متاآمفتامین (روانگردان) خیلی زیاد استفاده میکنند، بهخصوص آنهایی که اعتیاد هم دارند، برای اینکه بتوانند جواب مشتری بیشتری را بدهند و همین باعث میشود که از مشتری نخواهند که از کاندوم استفاده بکند.
در مورد این گروه چه پیشنهادی دارید؟
از نظر من این گروه از افراد هرچند اندک وجود دارند و نمیشود آنها را انکار کرد، فقط باید آنها را سالم نگه داریم تا جامعه را مبتلا نکنند و جامعه سالم بماند و این یک واقعیت اسـت که ما سالهاست داریم میگوییم.
از این جمعیت یک برآورد دارید که چه تعداد هستند؟
من آمار دقیق اینها را ندارم چون یک تعداد از اینها اصلا در خیابان نمیایستند و با تلفن کار میکنند و یک تعداد بهطور محدود در مراکزی هستند که در آنجا تحت محافظت خدمات میدهند که خیلی غیررسمی اسـت. اصلا نمیشود برآورد کرد. مشکل ما بیشتر با کسانی اسـت که دچار اعتیاد میشوند و برای اینکه پول بیشتری به دست بیاورند، میخواهند مشتری بیشتری داشته باشند، این را به ما در پرسشنامه به ما گفتند؛ چون ما با برخی روسپیهای شهر تهران مصاحبه کردیم، گفتند که اگر مشتری به ما پول بیشتری بدهد ما از او نمیخواهیم که از کاندوم استفاده کند. این به علت احتیاجی اسـت که دارند، باید این افراد را تحت مراقبت قرار داد و اعتیاد اینها را درمان کرد که حداقل چنین مشکلاتی پیش نیاید. استفاده از کاندوم و فرهنگ استفاده از کاندوم در کشور ما خیلی پایین اسـت و در این مورد باید بیشتر آموزش داده شود.
در مبارزه با ایدز فکر میکنید که کجاها نقاط بحرانی اسـت که باید بیشتر روی آن تمرکز کنیم تا بتوانیم این کوه را بیشتر از زیر آب بیرون بیاوریم و ببینیم؟
این افراد در جامعه هستند، در موارد جدیدی که شناسایی میشوند اصلا خودشان هم باورشان نمیشود که HIV دارند و آدمهای کاملا معمولی هستند؛ بنابراین اینها در جامعه هستند و فقط باید از آنها بخواهیم که بیایند و آزمایش بدهند. در این موارد جدید بعضی اوقات هیچکدام کار خطرناک و خاصی هم نداشتهاند، یعنی نه اعتیاد دارند و نه... و فقط قبل از ازدواج تماس جنسی داشتهاند و خودشان نمیدانستهاند که مبتلا هستند و ازدواج کردهاند و همسرشان را هم مبتلا کردهاند؛ بنابراین این ویروس در سطح جامعه دارد پیش میرود و نمیشود گفت که به قسمت خاصی باید برویم، همین اسـت که میگویم باید به همه جوانان آموزش داده شود که بیایند و بیشتر تست بدهند.
انجام این تست یک مقدار ممکن اسـت بحرانهای روحی و روانی ایجاد کند و استرس و فشار ایجاد کند، اینطور نیست؟
اصلا چنین چیزی نیست؛ اولا همه باید این را بدانند که این یک بیماری قابل کنترل اسـت و اگر هم بیماری را دارند باید بیایند و مشاوره بگیرند و اتفاقا خیلی هم بهتر اسـت زیرا تحت درمان قرار میگیرند؛ بهترین راه پیشگیری همین اسـت و این یک واقعیت اسـت که ما باید افراد HIV مثبت را کشف کنیم و تحت درمان قرار دهیم چون خیلی چیزها را نمیدانند و فکر میکنند که بیماری کشنده اسـت یا آگاهی آنها متعلق به دانش 30 سال پیش اسـت؛ بنابراین وحشت میکنند و ممکن اسـت اصلا نیایند. پارسال یک اتوبوسی که راه انداختند برای تست ایدز، خیلی عالی بود، گفتند بیایید تست دهید اما بعضی چنان علیه این کار شعار دادند که متوقف شد.
باید چنین جاهایی را ایجاد کنند و جوانان را تشویق کنند. متخصصان عفونی پیش من میآیند و میگویند در تهران این همه بیلبورد و تبلیغات شهری هست اما چرا حتی یکی در مورد ایدز نیست. یکی از راههای آگاهی رساندن همین کارهاست! باید برای آگاهیرسانی درباره ایدز بیلبورد و بنر شهری داشته باشیم و همه جا در سطح شهر راجعبه ایدز صحبت شود.
گروه سنی خاصی هستند که الان بیشتر در معرض ابتلاء باشند و لازم باشد بروند و همه آزمایش بدهند؟
در مطالعاتی که کردم درصد بالایی در دوره دبیرستان هم تماسهایی داشتند و از آنجا روابط را شروع میکنند ولی گروه سنی که باید برای تست ایدز مراجعه کنند از 20 سالگی شروع میشود. ما میخواهیم که حداقل افراد بین 20 سال تا 50 سال همه بیایند و تست بدهند.
شما چنین تقاضایی را مطرح کنید، آیا امکاناتش وجود دارد؟
بله، 100درصد. ما معتقدیم کسانی که رفتار پر خطر دارند همه باید بیایند و تست بدهند؛ رفتار پر خطر مثل تماس جنسی بدون کاندوم، چند شریک جنسی، اعتیاد، داشتن همسر و شریک جنسی همزمان، استفاده از مواد روانگردان. در حال حاضر خون و فرآوردههای خونی مشکلساز نیست. اما آقایانی که چند شریک جنسی دارند، تعدادشان زیاد اسـت و با وجودی که همسر دارند برخی ازدواج موقت هم دارند، حتما این افراد هم باید تست بدهند.
هزینه تست سریع ایدز در چه حدودی اسـت؟
تست سریع برای آزمایشگاه خصوصی را نمیدانم چون معمولا وزارت بهداشت به آزمایشگاه خصوصی کیت تشخیصی نمیدهد.
برنامههای وزارت بهداشت را کافی میدانید یا بر آن نقدی دارید؟
برنامههای وزارت بهداشت از نظر استراتژی و علمی چون من از اول در جریان هستم درست نوشته شده اسـت ولی بقیه ارگانها همکاری نمیکنند. بودجهای که باید برای ایدز بگذارند هیچوقت در اختیار وزارت بهداشت نیست.
بقیه ارگانهایی که میتوانند کمک کنند کدامها هستند؟
همه ارگانها. ایدز فقط یک مشکل بهداشتی نیست و یک مشکل اجتماعی اسـت و همه از بهزیستی و بیمه و... باید کمک کنند. آموزش و پرورش باید آگاهی بدهد، تلویزیون باید آگاهی درست بدهد.
به بیلبوردها و تبلیغات شهری هم اشاره کردید، در این مورد توضیح بیشتری بفرمایید.
شهرداری دو تا بیلبورد درباره ایدز گذاشت آنقدر سر و صدا کردند تا برداشتند وگرنه شهرداری حاضر به کمک بود و از نظر کارهای سلامت شهرداری خوب کار میکند. آنهایی که با این تبلیغات مخالف هستند مانند کبک سرشان را در برف فرو بردهاند و واقعیتها را نمیبینند.
این مخالفت که شما میگویید از طرف چه افرادی اسـت؟
نمیدانم. شاید فرهنگی اسـت. نمیدانم چه کسانی هستند. ما مشکل شرعی در زمینه مبارزه با ایدز نداریم و تمام آیات عظام این کار را تایید کردهاند و از این وضعی که وجود دارد نگران شدهاند و در همان اول اپیدمی هم که رهبر انقلاب به هر سه قوه دستور دادند. بنابراین اگر کسی مخالفت میکند نگرش منفی خودش اسـت.
مثل مسئله توزیع سرنگ که همان موقع هم مخالفتهایی بود و شما جزو کسانی بودید که تاکید داشتید که سرنگ رایگان به معتادان بدهند.
صحبت من علمی اسـت و به کارهای دیگر کاری ندارم. من میگویم وقتی شما میگویید برنامه کاهش آسیب؛ یکی از کارها دادن متادون اسـت، یکی دادن سرنگ و سوزن اسـت، نمیشود که یکی را رها کرد و بگوییم ما فقط متادون میدهیم. مریض به من میگوید من دوست دارم تزریق کنم و این را کنار نمیگذارم، من باید به این فرد سوزن بدهم یا نه؟ ما یاد گرفتهایم که خدمات بهداشتی را برای تمام مردم انجام دهیم. ما این برنامه را نداریم که آدمهای بد را کنار بگذاریم، خیلی از آدمها هستند که برای جامعه مشکلساز هستند ولی باید هر طور که شده به فکر ارائه خدمات بهداشتی به آنها با شیوه خودشان باشیم.
آن زمان آیتالله شاهرودی، رئیس قوه قضائیه بودند و ایشان با توزیع سرنگ موافقت کردند و قضیه را تصویب کردند.
بله و یک تبصره گذاشتند که ما این معتادان را خیلی به زندان نفرستیم زیرا هرچه بیشتر کسانی را که اعتیاد دارند در یک جا جمع کنیم، امکان اینکه این بیماریها را به هم انتقال دهند بیشتر اسـت زیرا زندان از نظر بهداشتی جایی اسـت که به راحتی این بیماریها را به هم انتقال میدهند و از آنجا بهجامعه آورده میشود و این باعث شد که بهخاطر مواد برای مصرف شخصی به زندان فرستاده نشوند و به مراکز رسمی توزیع متادون بروند. این کار خیلی اثر کرد ولی بعد از اینکه سیستم عوض شد، تبصرهها و آییننامههایی که هنوز قانون نشده بود، متوقف شد و بعد از آن دیگر تکرار نشد.
الان دوباره آمار ابتلا در زندانها نگرانکننده اسـت؟
الان دوباره جمعیت در زندان زیاد شده اسـت، هر چقدر جمعیت را در زندان اضافه کنید بدتر اسـت. جمع کردن معتادان در زندان و در یک جا غلط اسـت، اینها نباید در یک جا جمع شوند.
غیر از زندان بحث دیگرتان فقط تماس جنسی خارج از عرف اسـت، مثلا حاشیه شهرها و بیغولهها هنوز هستند...
همیشه از نظر بهداشتی مشکل ارائه خدمات به حاشیه شهرها را داریم، زیرا جزو سیستم نبودهاند. زمانی که برنامهریزی کردند، حاشیه شهر نداشتند و از ده شروع میشد و تا مرکز استان میآمد ولی الان بسیاری از رفتارهای پرخطر و آسیبهای اجتماعی در حاشیه شهرها اتفاق میافتد. الان دارند سیستم را عوض میکنند و برنامهریزی جدید هم شده اسـت تا به حاشیه شهرها هم خدمات بهداشتی ارائه شود.
در مورد کاندوم یک مشکل دیگر هم وجود دارد که صحبت کردن درباره آن خلاف سیاست و برنامه توسعه جمعیت معرفی میشود. در این مورد نظر شما چیست؟
مسئله رشد جمعیت با مسئله افزایش و رشد بیماری ایدز را باید از هم مجزا کنیم؛ چون گروه هدف آنها هم فرق میکنند، در مراکز بهداشتی که قبلا برای پیشگیری از حاملگی کاندوم داده میشد، لازم نیست کاندوم توزیع شود اما باید برای افرادی که رفتار پر خطر جنسی دارند فکری بکنیم! این برای پیشگیری از ایدز اسـت و گروه آنها نیز با خانوادههایی که باید بچهدار شوند، فرق میکند. وقتی یک دستور داده میشود باید به فکر بقیه هم باشند، اگر کاندوم در مراکز برای معتادان و افراد روسپی مجانی نباشد، قیمت کاندوم بالا میرود و الان اینطور شده اسـت. جوان پیش من میآید، میگویم چرا از کاندوم استفاده نمیکنی؟ میگوید گران شده اسـت. این یک معضل اسـت و باید برای این منظور خاص کاندوم وجود داشته باشد.
یکی از مشکلاتی که افراد مبتلا دارند بحث انگ اسـت و همین باعث پنهانکاری میشود. این موضوع را شما چگونه میبینید؟
کاهش انگ در صورتی اتفاق میافتد که آگاهی جامعه بالا باشد. وقتی که مردم آگاهی ندارند، وحشت میکنند و این افراد با بیمار مبارزه میکنند نه با بیماری. بالا رفتن آگاهی کار رسانههاست. باید بهطور مستمر کار کنند چون خیلیها حقایق را نمیدانند و فکر میکنند اگر کنار مریض بنشینند این بیماری را میگیرند و نمیدانند که راههای انتقال بیماری چقدر محدود اسـت.
آیا از نظر علمی درست اسـت که بگوییم ممکن اسـت کسانی وجود داشته باشند که 10 سال اسـت که مبتلا هستند ولی هنوز به علائم بیماری نرسیدهاند؟
بله. اکثرا همینطور هستند. همینها هم باعث انتقال میشوند زیرا در غیر این صورت مراجعه میکنند و کنترل میکنند؛ بنابراین یا آنقدر بیمار هستند و علایم بیماری آشکار اسـت که مشخص میشود و این افراد اصلا تماس جنسی ندارند تا به کسی انتقال دهند. آن کسی انتقال میدهد کسی اسـت که خودش نمیداند و در ظاهر سالم اسـت.
در مورد درمان HIV هم بفرمایید، اگر به موقع تشخیص داده شود تا چه اندازه افراد میتوانند زندگی طبیعی داشته باشند؟
این بیماری با درمان قابل کنترل اسـت؛ مثل بیماریهای مزمن دیگر مانند دیابت، تیروئید و بیماریهایی که باید دائم دارو بخورند و با دانش فعلی دارند زندگی میکنند و هر آن هم ممکن اسـت درمان قاطع آن پیدا شود. ولی داروها، این بیماری را کنترل میکنند و دیگر HIV کشنده نیست و افراد مبتلا میتوانند عمر طبیعی داشته باشند و این به شرطی اسـت که مراجعه کنند و تحت درمان باشند.
این داروها تحت حمایت دولت اسـت و هزینه چندانی برای فرد مبتلا ندارد. دارو مجانی اسـت و تمام مراقبت و آزمایشهایی که مربوط به درمان اسـت همه رایگان توسط وزرت بهداشت ارائه میشود.
این افراد میتوانند صاحب فرزند سالم باشند؟
بله آنهایی که یکی از زوجین مثبت و یکی منفی اسـت، برای آنها اسپرم واشینگ میکنیم و با ای وی اف، خانم میتواند بچهدار شود و تاکنون هم تعداد زیادی داشتهایم که بچهدار شدهاند. در صورتی که خانم مثبت و آقا منفی اسـت هم میتوانیم IUI کنیم، اسپرم آقا را به خانم تلقیح میکنیم و بعد هم به خانم دارو میدهیم تا بچه مبتلا نشود و در رحم خودش بچه را نگه میدارد. اگر کسانی که مبتلا هستند از قبل بدانند و درمان را برای آنها شروع کنیم، این کار شدنی اسـت. حتی در خیلی از موارد داشتهایم که هر دو مثبت بودهاند، این افراد هم میتوانند بچهدار شوند، فقط باید بدانند و به موقع مراجعه کنند تا آنها را تحت درمان قرار دهیم و اگر ندانند بچه هم مبتلا میشود. فقط معمولا از آنها میخواهیم که به بچه شیر ندهند چون شیر دادن یکی از راههایی اسـت که ویروس را انتقال میدهد و حتی دولت امکانات تهیه شیر خشک را هم برای این افراد دارد.
چند وقت پیش خبرهایی منتشر شده بود که داروی درمان قطعی پیدا شده اسـت که ویروس را کاملا از بین برده بود، این خبر چقدر جدی اسـت؟
خیر هنوز از نظر علمی هیچکدام از این داروها تایید نشده اسـت و چیزی که اینبار در کنفرانس بینالمللی ایدز ارائه شد احتمالا تا دو، سه سال آینده واکسن موثر ایدز اسـت که استرالیا دارد رویش کار میکند و در آینده نزدیک وارد بازار میشود. واکسنی که بالای 90 درصد پیشگیری کند.
در مورد آینده بیماری ایدز در کشور هم بفرمایید.
ما از نظر اپیدمی سه تا فاز داریم؛ یکی فاز LOW، ما از آن مرحله به مرحله متمرکز آمدیم؛ یعنی الان در افراد با رفتار پرخطر بالای پنج درصد مبتلا داریم و در جمعیت کل هنوز شیوع ابتلا زیر یک درصد اسـت ولی اگر همینطور پیش برویم به مرحله سوم که مرحله شیوع عمومی اسـت میرسیم که مثل آفریقا و هند در حالت شیوع در جامعه عمومی تعداد مبتلایان در جمعیت کل بیشتر از یک درصد و در جمعیت پرخطر بیشتر از
پنج درصد اسـت.
شما این نگرانی را دارید که ما به این سمت برویم؟
بله. چندتا کشور بودند که این مرحله را گذراندند و بعد کنترل کردند و بعد از اینکه مثل یک بمب ترکید و یک پیک داشتند، توانستند کنترل کنند.
تایلند یکی از آنهاست، 40 درصد کل جمعیتش مبتلا بودند و الان خیلی خوب کنترل کرده اسـت. بخش مهم درآمد کشورش از SEX WORKER بود ولی توانست کنترل کند. کشورهای آفریقایی نیز با کمک درمانی که از NGOهای آمریکایی و اروپایی گرفتند در بعضی از کشورها که 60 درصد جمعیت HIV مثبت بودند، بهخصوص کشورهای زیر صحرای آفریقا که 25 درصد جمعیتش مبتلا بودند نیز توانستند روند رشد را کنترل کنند. با اینکه ساختار بهداشتی آنها از ما خیلی پایینتر اسـت و زیربنای بهداشتی ما استاندارد اسـت ولی آنها توانستند کنترل کنند و آگاهی برسانند ولی ما نه؛ کشورهای اروپایی هم که از همان اول در کنترل HIV موفق بودند.
فکر میکنید این خطر که در جمعیت کلی هم بالای یک درصد شود، با همین روند چند سال دیگر به این مرحله میرسیم؟
چون تصاعدی بالا میرود حساب ندارد، ممکن اسـت دو سال دیگر و شاید زودتر اتفاق بیفتد و ممکن هم هست که الان شده باشد و ما اطلاع نداشته باشیم.
الان بیشترین تمرکز شیوع در داخل کشور اسـت یا افرادی که به خارج کشور سفر میکنند و برمیگردند.
الان اصلا لازم نیست که روی خارج سفر کردهها متمرکز شوید، آن مزید بر علت میشود ولی اتقاق مهم در داخل اسـت.
آیا NGOها و خود مردم به اندازه کافی وارد این حوزه برای کنترل بیماری شدهاند و نقش خود را ایفا میکنند یا اصلا لازم هست که مردم وارد شوند؟
در همه جای دنیا NGOها با کمک دولت خیلی توانستهاند موثر باشند. ما متاسفانه NGOای که بهطور موثر در مورد ایدز کار کند، نداریم ولی یکی چیز خیلی خوب داریم که از NGO بهتر کار میکند و آن باشگاه یاران مثبت اسـت که اولین آن در مرکز ما در بیمارستان امام خمینی (ره) بود و الان 25 تا از این باشگاهها در ایران داریم و خود افراد HIV مثبت در این باشگاهها هستند و آموزش میبینند، اینها بهترین افرادی هستند که میتوانند برای کنترل ایدز در کشور موثر باشند و به دیگران آموزش بدهند.
باشگاه یاران مثبت چگونه کار میکند و فعالیت آن به چه صورت اسـت؟
افراد HIV مثبت و کسانی که مبتلا نیستند ولی از افراد خانواده مبتلایان هستند، تحت سرپرستی و برنامهریزی سازمان ملل هستند و در مورد بیماری و درمان آگاهی پیدا میکنند.
الان دو تا خط Hot line داریم که از همه جا زنگ میزنند و این افراد مردم را راهنمایی میکنند و آموزش میدهند. خودشان هم توانمند میشوند و آگاهی پیدا میکنند و به سطح جامعه میروند و میتوانند موارد جدید پیدا کنند و آنها را راهنمایی کنند که برای درمان بیایند.
اگر در جامعه انگ ایدز برداشته شود، اینها میتوانند خیلی بیشتر کار کنند. خیلیها اصلا نمیخواهند که چهرهشان مشخص شود وگرنه میتوانند بیشتر به تلویزیون بیایند و آگاهی دهند و بیشتر با مردم صحبت کنند.
بهخاطر این انگ حتی خیلیها هستند که خانواده درجه یک آنها هم در جریان نیست. این افراد خودشان در این باشگاه توانمند میشوند و بعد در جامعه برای درمان سایر مبتلایان و پایبندی به درمان و مشاوره با افراد مبتلا کار میکنند. وقتی که اینجا جمع میشوند احساس میکنند که تنها نیستند و شروع به فعالیت میکنند و دیگر باعث نمیشوند که افراد دیگری مبتلا شوند. بهعنوان یک NGO اینجا افرادی را داریم که میتوانند حتی برنامه تحقیقاتی و آموزشی بنویسند. در نتیجه هم خودشان فعال هستند و احساس میکنند که میتوانند کمک کنند و هم زندگی بهتری دارند و اکثرا اگر هم سابقه اعتیاد داشتهاند ترک کردهاند و همدیگر را تشویق میکنند