در بازسازی سرویس بهداشتی وسایل را در جایی که هستند نگه دارید.
در بازسازی حمام و سرویس بهداشتی جا به جا کردن لوازم جانبی لوله کشی اصولا هزینه زیادی می برد مخصوصا در زمانی که شما بخواهید آنها را از دیواری به دیوار دیگر تغییر بدهید. شاید در نظر اول اینگونه به نظر بیاید که آنها فقط چند لوله آب متفاوت هستند اما در واقع هرکدام از آنها خدمات و اهداف مختلف دیگری نیز دارند.
با هرآن چیزی که دارید بازسازی سرویس بهداشتی را شروع کنید.
سبک زندگی خودتان را در بازسازی دستشویی نظر داشته باشید.
برای قسمت هایی که لازم هست خرج کنید.
در بازسازی سرویس بهداشتی اولویت بندی کنید.
برای بازسازی دستشویی حتما بدانید که چه کاری باید انجام دهید. هرپروژه ای که برای بازسازی یک خانه به کار می رود حتما دستخوش تغییرات پرهزینه ای خواهد بود که بودجه شما را کاهش می دهد. ممکن است که شما برنامه ریزی کرده باشید که دوش حمامتان را تغییر دهید ولی زمانی که می بینید کاشی هایتان ترک خورده و خراب شده اند باید بر اساس اولویت خرابی ها را بهبود بخشید. اگر به این نکات توجه کنید قطعا خواهید فهمید که بودجه واقعی شما چقد خواهد بود.
با وسایلی که هزینه کمتری دارند فضا را زینت دهید.
بازسازی کردن آپارتمان زیبا که ظاهری جدید و شیک به خود گرفته است را می توانید در شهر نیاوران مشاهده کنید و لذت ببرید. خانههای قدیمی سرشار از روح زندگی هستند؛ فضاهایی که از قدمت آجر و بتن و سیمانش گرفته تا رفت و آمد صاحبخانههای مختلف در سالهای متمادی نشانی از اصالت در آنها به یادگار گذاشته است.
این خانه هم بازسازی شده و حدود ۳ سال است که به شکلی که در تصاویر میبینید درآمده است. شنیدهاید که میگویند اتمسفر هر خانه از انرژی ساکنانش نشات میگیرد؟
اینجا خانه سبز مهسا رازقی و حمیدرضا علاءالدین است؛ فضایی مملو از انرژی مثبت صاحبخانههای مهماننوازش. این فضا حدود ۲۵۰ متر است و از هر سه سبک سنتی، مدرن و کلاسیک در بخشهای مختلف دکوراسیون آن استفاده شده است. در پروسه بازسازی، نقشه فضاهای داخلی این خانه تغییراتی اساسی کرده
و به شکل امروزی درآمده است. دلایل انتخابهای این زوج جوان برای فضای داخلی خانهشان را در ادامه بخوانید. آنها از ابتدا به دنبال خانهای قدیمی بودهاند تا آن را بازسازی کنند و البته رمز این انتخاب در این است که مرد خانه معمار است.
راهپله دکوراتیو اما کاربردی خانه مهسا و حمیدرضا
قبل از بازسازی، پله وسط خانه تاثیر بیش از اندازهای در فضا داشت. برای اینکه تاثیر پله به لحاظ روانی کمتر شود، متریالش را تغییر دادیم تا سازه آن مشخص شود و در نهایت کمی هم دکوراتیو به نظر برسد. سازه پله قبل از بازسازی، سنگی بود که در پروسه تغییرات خانه، متریال آن از چوب انتخاب شد. درواقع به دلیل اینکه درست وسط خانه است، تا جایی که امکان داشت سازه را سبک کردیم.
سلیقه صاحبخانه در بازسازی سالن پذیرایی
بعضیها دوست دارند فضا با یک راهرو به ۲ بخش خصوصی و عمومی تقسیم شود و نصف این فضا به سالن پذیرایی اختصاص پیدا کند؛ یعنی نیمی از فضا برای مهمان و باقی فضا برای صاحبخانه، که ما این دیدگاه را نمیپسندیم. فضای کلاسیک باید شلوغ باشد و برای آن مبلمانی انتخاب شود که به این سبک بیاید تا از اتاق نشیمن خانه که مدرن است به طور کامل تفکیک شود. مسلما فضای مدرن خانه هم باید خلوت باشد و مبلمانی ساده داشته باشد.
مبلمان سالن پذیرایی
برای تهیه جهیزیه خیلی نمیتوان مانور داد و یکسری اصول باید رعایت شود؛ به خصوص اگر رسم نشان دادن جهیزیه هم وجود داشته باشد که ما هم داشتیم. اصولا در جهیزیه اکثر دخترها باید یک ست مبلمان استیل وجود داشته باشد؛ البته سعی کردیم مبلمانی که خریداری میکنیم به فضا بیاید و خیلی مبالغهآمیز به نظر نرسد. به دلیل اینکه مبلمان پذیرایی منبت دارد، برای روکش آن سراغ پارچه ساده رفتیم و رنگ سبز را انتخاب کردیم؛
چون آرامشبخش است. روکش مبلمان ساده است؛ البته به غیر از روکش تشک مبلهای مهمان که باز به همان رنگ سبز انتخاب شد با این تفاوت که بافت دارد.
سبک مدرن در دکوراسیون نشیمن خانه مهسا و حمیدرضا
نمیخواستیم پیرو یک سبک در دکوراسیون داخلی خانهمان باشیم؛ به همین خاطر نشیمن به سبک مدرن و سالن پذیرایی، کلاسیک طراحی شد. این دو فضا حتی به لحاظ متریال کفسازی هم تفاوت دارند و با ۲ پله از هم تفکیک میشوند. بدنه مبلمان نشیمن حصیرمانند است و روکش آن به رنگ سبز. اصولا سبز و قهوهای ترکیب خوبی برای دکوراسیون داخلی است.
پرده این بخش را هم حریری انتخاب کردیم که هم به بیرون از خانه دید نداشته باشد و هم اینکه اتاق نشیمن را تاریک نکند. ما در این بخش وسایلی که برایمان خاطرهساز بود را قرار دادهایم؛ چون زمان بیشتری را در این فضا میگذرانیم.
مهمترین ویژگی تلویزیون در این بخش از خانه، قابلیت چرخان بودن آن است؛ یعنی به سمت سالن پذیرایی و جهتهای دیگر هم امکان چرخش دارد؛ مثلا زمانی که مهمان داریم و میخواهیم تلویزیون تماشا کنیم از این قابلیت استفاده میکنیم. پیشنهاد طرح ریلی آن را به سازنده دادیم تا برایمان اجرا کند. برای حالت چرخان، بالا و پایین سازه آن از بلبرینگ استفاده شده است.
فضایی سنتی در دل خانه سبز مهسا و حمیدرضا
یک اتاق به سبک سنتی هم داریم! از رنگها گرفته تا وسایل این فضا که در نیمطبقه دوم خانه قرار دارد کاملا سنتی است. در این اتاق یک کرسی گذاشتهایم که یادآور خانههای قدیمی است و حس و حال خانه مادربزرگهایمان را تداعی میکند. این ایده از سفری که در دوران نامزدی به اصفهان داشتیم به ذهنمان رسید.
خانهای قدیمی را در اصفهان دیدیم که بسیار خوشمان آمد و از همان زمان تصمیم گرفتیم خانهای انتخاب کنیم که این امکان را بدهد که چنین فضایی داشته باشیم. جالب است بدانید اتاق سنتی خانه، پاتوقی شده برای مراسم شب یلدا و حافظخوانی. این فضا را مهمانهایمان بسیار دوست دارند؛ چون حس و حالی صمیمی دارد و احتمالا اصلیترین دلیلش حضور کرسی است.
رویای سفید در بازسازی آشپزخانه
برای اینکه فضای آشپزخانه تاریک به نظر نرسد، بخشی از کابینتها را سفید انتخاب کردیم. از زمین یک مسیر U شکل به رنگ سفید است و باقی کابینتها به رنگ چوب. پشت فضای اصلی، یک آشپزخانه کثیف داریم که پخت و پز و… آنجا انجام میشود تا فضای اصلی آشپزخانه نامرتب به نظر نرسد.
خوابی آرام در اتاق خواب مهمان
سازه این تختخواب در اتاق مهمان بسیار محکم است و قلاب آن به تیرآهن سقف جوش داده شده اما مهمانهایمان نمیتوانند روی این تخت بخوابند و مدام استرس دارند و احساس امنیت نمیکنند؛ در صورتی که خودمان میدانیم هیچ چیزی برای ترس وجود ندارد و آنها میتوانند با آرامش کامل در این فضا استراحت کنند!
تراس، گوشه دلنشین خانه مهسا و حمیدرضا
از همان ابتدا به دنبال ساختمانی بودیم که نوساز نبوده و تراس خوبی داشته باشد. بیشتر بالکنها عمق کم و طول زیادی دارند اما خوشبختانه تراس این خانه فضای مربعی دارد که دستمان را برای چیدمان باز میگذارد. سقف این فضا از سازه چادری است تا بهراحتی جابهجا شود. تراس خانه دید خیلی خوبی از تهران به ما میدهد.
راهپله دکوراتیو اما کاربردی خانه مهسا و حمیدرضا
سلیقه صاحبخانه در بازسازی سالن پذیرایی
مبلمان سالن پذیرایی
سبک مدرن در دکوراسیون نشیمن خانه مهسا و حمیدرضا
نمیخواستیم پیرو یک سبک در دکوراسیون داخلی خانهمان باشیم؛ به همین خاطر نشیمن به سبک مدرن و سالن پذیرایی، کلاسیک طراحی شد. این دو فضا حتی به لحاظ متریال کفسازی هم تفاوت دارند و با ۲ پله از هم تفکیک میشوند. بدنه مبلمان نشیمن حصیرمانند است و روکش آن به رنگ سبز. اصولا سبز و قهوهای ترکیب خوبی برای دکوراسیون داخلی است. پرده این بخش را هم حریری انتخاب کردیم که هم به بیرون از خانه دید نداشته باشد و هم اینکه اتاق نشیمن را تاریک نکند. ما در این بخش وسایلی که برایمان خاطرهساز بود را قرار دادهایم؛ چون زمان بیشتری را در این فضا میگذرانیم.
مهمترین ویژگی تلویزیون در این بخش از خانه، قابلیت چرخان بودن آن است؛ یعنی به سمت سالن پذیرایی و جهتهای دیگر هم امکان چرخش دارد؛ مثلا زمانی که مهمان داریم و میخواهیم تلویزیون تماشا کنیم از این قابلیت استفاده میکنیم. پیشنهاد طرح ریلی آن را به سازنده دادیم تا برایمان اجرا کند. برای حالت چرخان، بالا و پایین سازه آن از بلبرینگ استفاده شده است.
فضایی سنتی در دل خانه سبز مهسا و حمیدرضا
برای اینکه فضای آشپزخانه تاریک به نظر نرسد، بخشی از کابینتها را سفید انتخاب کردیم. از زمین یک مسیر U شکل به رنگ سفید است و باقی کابینتها به رنگ چوب. پشت فضای اصلی، یک آشپزخانه کثیف داریم که پخت و پز و... آنجا انجام میشود تا فضای اصلی آشپزخانه نامرتب به نظر نرسد.
خوابی آرام در اتاق خواب مهمان
تراس، گوشه دلنشین خانه مهسا و حمیدرضا
بازسازی کردن دکوراسیون آشپزخانه که می تواند روح و انرژی تازه ای به قلب خانه شما دهد و کدبانو هم احساس خوبی در فعالیت در آن داشته باشد. آشپزخانه قلب خانه است. این جمله را در تمام طول زندگی مان بارها شنیده ایم! قلب خانه جایی است که پخت و پز، غذا خوردن، گپ و گفت و حتی بازی در آن انجام می شود
و می توان گفت انرژی را به باقی خانه پمپاژ می کند. اگر به فکر آن هستید که قلب خانه یعنی دکوراسیون آشپزخانه را تغییر دهید، نکاتی را که گروه دکوراسیون داخلی مارون در مورد بازسازی آشپزخانه متذکر می شوند را دنبال کنید:
هدف شما از بازسازی آشپزخانه چیست؟
اول از همه مطمئن شوید در فضای آشپزخانه به چه چیزهایی نیاز دارید و اولویت شما چیست، چه می خواهید و چه مقدار بودجه را صرف هزینه بازسازی می کنید. اگر نمی دانید دکوراسیون آشپزخانه رویایی شما به چه شکلی است، کمی در اینترنت جستجو کنید. به دنبال متریال و مصالحی باشید
که به سادگی تمیز می شوند و نگهداری ساده ای دارند. برای مثال دیوارپوش اگر از کاشی و سرامیک باشد، ابعاد کوچک باعث می شود تعداد زیادی از کاشی را بر دیوار نصب کنید و خطوط بین کاشی ها افزایش یافته و در نتیجه تمیز کردن آنها دشوارتر خواهد بود.
کارکرد آشپزخانه نیز به اندازه سبک دکوراسیون دارای اهمیت است. آیا فقط پخت و پز و آشپزی را در فضای آشپزخانه انجام می دهید؟ یا غذا خوردن و بازی هم از فعالیت هایی است که در این مکان اتفاق می افتد؟ این سوال ها برای تعیین دکوراسیون آشپزخانه در زمان بازسازی اهمیت زیادی دارد و می تواند طراح را به سمتی پیش ببرد که نتیجه بهتری داشته باشد.
ابعاد و خصوصیات آشپزخانه، عمر بنا و تجهیزات نیز مهم هستند. به گفته دکوراسیون داخلی مارون هرچه عمر بنا بیشتر باشد تغییرات اساسی تری نیاز دارد و لازم است لوله های آب و فاضلاب و سیم کشی های برق نیز تعویض شوند.
واقعیت این است که دکوراسیون آشپزخانه رویایی شما به میزان بودجه شما بستگی دارد. پس بهتر است بازسازی را به مراحل مختلف طبقه بندی کنید. کدام تغییر از همه مهمتر است؟ نیاز حیاتی آشپزخانه شما چیست؟ و چه چیزی را در مراحل بعد و با بودجه های آینده هم می توانید
به دکوراسیون آشپزخانه اضافه کنید؟ با پاسخ به این سوال ها می توانید برای بازسازی برنامه ریزی کرده و کارها را اولویت بندی کنید.
بازسازی آشپزخانه با بودجه کم
اگر بودجه کمی دارید و نمی خواهید کابینت ها را تغییر دهید، بهتر است صفحه رویه کابینت را تعویض کنید و در مرحله بعد کاشی های دیواری جدید به دکوراسیون آشپزخانه بیاورید. در یک آشپزخانه معمولی با کارکرد عادی صفحه رویه کابینت به دلیل لستفاده زیاد اول از همه نیاز به تعویض دارند. از متریال مستحکم مانند سنگ برای اپن آشپزخانه استفاده کنید.
۲۰ درصد بودجه خود را به تعویض کفپوش های آسیب دیده و شیرآلات فرسوده اختصاص دهید. اگر احتمال می دهید که برای بازسازی آشپزخانه ممکن است دچار کمبود بودجه شوید، از متریال ارزانتر استفاده کنید. گاهی اوقات می توان متریال بازیافت شده را برای بازسازی به کار برد که هزینه پایینتری هم دارند.
تغییرات کوچک مانند تعویض شیرآلات، سینک ظرفشویی و پرده شاید به نظر ناچیز باشند ولی می توانند تاثیر مثبتی در دکوراسیون آشپزخانه بگذارند. برای تغییر لوازم برقی آشپزخانه هم می توانید از انواع ایرانی استفاده کنید که قیمت کمتری هم دارند و با بودجه شما هماهنگ خواهند بود.
اهمیت نورپردازی در بازسازی آشپزخانه
نورپردازی مناسب آشپزخانه تاثیر بسیار مهمی در دکوراسیون دارد. اگر روشنایی به اندازه کافی در فضا وجود داشته باشد، فضای مناسب و دلنشین را ایجاد می کنند. نور طبیعی برای آشپزخانه ایده آل است ولی به علت اینکه آشپزی و کارهایی از این قبیل که به نور زیادی احتیاج دارند، منابع نوری مصنوعی را هم به فضا اضافه کنید.
می توانید با توجه به اینکه کدام فعالیت در آشپزخانه شما بیشتر انجام می شود، روشنایی را در آن بخش تقویت کنید.
تغییرات جدید در آشپزخانه
اگر می خواهید در بازسازی آشپزخانه فضایی ایجاد کنید که شخصیت و ویژگی متفاوتی داشته باشد، از قفسه و شلف استفاده کنید. بدون شک برای اینکه شلف و قفسه ها مرتب و تمیز باشند باید زمان زیادی را برای آنها صرف کنید تا نتیجه عکس از آنها نگیرید. به جای اینکه تنها از ظروف دکوری در این طبقات استفاده کنید، آنچه را که دوست دارید به دکوراسیون آشپزخانه بیاورید.
کمد و کابینت کافی
واقعیت این است که آشپزخانه نامرتب هیچ جذابیتی ندارد. حالا که قصد بازسازی آشپزخانه خود را دارید به پیشنهاد دکوراسیون داخلی مارون زمان آن است که از کمد و کابینت های بزرگ و جادار برای قرار دادن وسایل اضافی استفاده کنید. از کمد و کابینت به نحوی استفاده کنید
که برایتان کاربرد داشته باشد و شرایطی بهتر را در دکوراسیون آشپزخانه بوجود بیاورد. به مواد غذایی و وسایل مورد استفاده خود توجه کنید ظروف آشپزخانه، سرویس قابلمه، مواد غذایی نیاز به طبقاتی منظم و جادار دارند. این نکته را هم فراموش نکنید که سبک دکوراسیون آشپزخانه را با قرار دادن کمد و کشوهای بسیار به یک مغاره و انبار تبدیل نکنید!
رنگ مناسب برای دکوراسیون آشپزخانه
آشپزخانه روشن برای هر فردی رویایی و خاص است. استفاده از رنگ های روشن می تواند آشپزخانه را پرنور و بزرگتر نشان دهد. آشپزخانه سفید و روشن زیباتر از آشپزخانه تیره به چشم می آید. می توانید از پالت رنگی خنثی برای دکوراسیون آشپزخانه استفاده کنید و در این صورت تمام رنگ های فرعی نیز در دکوراسیون آشپزخانه زیبایی خود را خواهند داشت.
چیدانه
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۳۸
قسمت فک و دهان پسر نوجوان انگلیسی که با تومورهای سرطانی احاطه شده بودند پس از جراحی و با استفاده از استخوان پا بازسازی شدند.
پسر نوجوان انگلیسی هنوز با حرکت دادن سمت چپ صورتش مشکل دارد اما پزشکان این درد و عدم حرکت را موقتی دانسته و معتقدند به مرور زمان از عوارض عمل جراحی کاسته خواهد شد.
دردهای آدام ۱۶ ساله از دسامبر سال ۲۰۱۵ آغاز شده و به مرور زمان قسمت چپ صورتش با تومورهای سرطانی که در حال رشد بودند ، متورم تر شد. اما به دلیل نزدیکی تومورهای سرطانی به رگ اصلی، پزشکان از هر گونه عمل جراحی تا قبل از کوچک شدن اندازه تومورها سر باز می زدند.
مرجع : خبرگزاری مهر
امروز به شما دکوراسیونی را معرفی می کنیم که بسیار زیبا می باشد و از یک خانه کلنگی و قدیمی یک خانه شیک و زیبای امروزی درآمده است. اینجا یک خانه قدیمی در شرق تهران است. یک خانه ۲۲ ساله در محله نیروی دریایی تهران که دوران کودکی علی قنبری را به خودش دیده است؛
از آن خانههای نوستالژیک قدیمی که به اندازه تمام مهمانها جا دارند. با یک ایوان سرتاسری و تعداد زیادی در و دکور چوبی قهوهایرنگ که مشخصه ثابتشان است.علی و همسرش، مهدیه صفایینیا اما سلیقه دیگری دارند؛ سلیقه جدیدی که باعث میشود طبقه دوم خانه پدری به کل چیز دیگری باشد.
خانه علی و مهدیه که هردویشان در حوزه سازه و عکاسی کار کردهاند، به کل چیز دیگری است؛ راهرو ندارد و کفپوش و دکوریهایش هم با خانههای نوستالژیک قدیمی به کل متفاوت است. این زوج جوان باذوق خانه قدیمی را با کمترین هزینه ممکن به هم ریختهاند تا یک کلبه کوچک جدید داشته باشند؛ کلبهای مدرن، تمیز و خلوت.
در این گزارش سراغ راز و رمزهای طراحی و دکور کردن خانه علی و مهدیه رفتهایم، به گوشههای خانه سرک کشیده و درباره ویژگیهای هر قسمت خانه برایتان نوشتهایم. جزییات دکور کردن از زبان علی قنبری، آقای خانه روایت میشود.
ورودی خانه را تغییر دادیم
من تصمیم داشتم حتما یک اتاق کار در خانهمان درست کنم. در ورودی خانه قبلا از سمت دیگری باز میشد و درواقع به سمت فضایی کوچک گشوده میشد که مطلوب نبود. در نتیجه مجبور شدیم جای در ورودی را عوض کنیم تا به سمت هال باز شود و به جای در ورودی خانه یک نورگیر شیشهای کار گذاشتهایم تا از نور بیرون هم استفاده کرده باشیم.
راهرو را حذف کردیم
راهرو سم علم معماری است؛ چون باعث خراب شدن فضا میشود. راهرو اجازه نمیدهد بتوانیم از فضا بهدرستی استفاده کنیم، مورد استفاده مشخصی برایش تعریف نشده و فقط یک شبکه است که بخشهای مختلف خانه را به هم متصل میکند. کار اصلی ما حذف راهرو بود.
به جای آن با استفاده از جداکنندههای دیگری مثل دیواره کاذب فضاها را از هم جدا کردیم. پیش از این، راهرویی در خانه وجود داشت که به دستشویی و حمام میرسید. ما این اشتباهها را حذف کردیم.
دفتر کاری باید چطور باشد؟
در فاز صفر هر کار معماری باید یکسری مطالعات اولیه را انجام دهیم. نیاز کارفرما و میزان ساعتی را که در روز پشت میز کارش میگذراند، نیازهای او را تعیین میکند. بعضیها حتی در اتاق کارشان به اتو هم نیاز دارند!به طور کلی، دفتر کار باید نور خوبی داشته باشد، از تنشهای روزانه دور باشد و وسایل پرکاربرد داخل اتاق باید دم دست باشند و حتی یک فضای استراحت کوچک هم میتواند دفتر کار را دلچسب کند.
با یک تغییر کوچک، سالن را بزرگتر کردیم
در ورودی حمام و آشپزخانه روبهروی یکدیگر بود که این اصلا خوشایند نیست. از طرفی ما دلمان میخواست که فضای تالار بزرگتر به نظر برسد؛ به همین خاطر، ورودی آشپزخانه را رو به تالار قرار دادیم و کابینتهای زیر اوپن آشپزخانه را حذف کردیم که آشپزخانه را هم جلوی چشم میآورد.
سوپرمارکت خانگی بسازید
برای استفاده بهینه از فضای آشپزخانه، از یک افزونه(اکسسوری) دکوری به اسم سوپر استفاده کردیم. سوپر یک انباری متحرک در ابعاد مختلف است و در هر بخشی از آشپزخانه میتواند کاربردهای خاصی داشته باشد. یکی از سوپرهای بزرگمان به عنوان انبار خریدهای بزرگتر استفاده میشود.
یک سوپر کنار گاز داریم که ادویهها درونش هست و یکی هم کنار ماشین ظرفشویی که برای مواد شوینده در نظر گرفتهایم. سوپر ابعاد و اندازههای مختلفی دارد. سوپرها را حتما نباید با کابینت خرید. مدلهای ایرانی حدود ۵۰۰-۶۰۰ هزار تومان (بدون کابینت ) قیمت دارند اما خارجیها چند برابر گرانتر هستند.
سوپر را کجا بگذاریم؟
بهترین جایی که میتوانستم برای قرار دادن سوپر در نظر بگیرم، جلوی در ورودی و قبل از یخچال بود؛ چون یخچال از گودی داخل آشپزخانه بیرون میزد و میتوانستیم سوپر را طوری جلویش بگذاریم که دیده نشود.
رنگ یخچال را با دکور هماهنگ کردیم
سعی کردیم وسایل خانه و آشپزخانه طوری باشد که با کل خانه هماهنگ شود. کفپوشها که با رنگ دیوار و مبلمان هماهنگ بودند ولی ما برای یخچال، ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی هم ایده داشتیم. رنگ آنها را نقرهای انتخاب کردیم؛ چون به نظرمان سفید با توجه به رنگ کلی خانه توی ذوق میزد.
جزیرهای در آشپزخانه
زیبایی خانههای کوچک را عموما آشپرخانه تامین میکند؛ چون این فضا خیلی توی چشم است و به خاطر وسایل متنوعی که دارد، همه توجهشان به آن جلب میشود. من دوست داشتم گاز یا سینک را به صورت جزیره کار کنم. در این شیوه دکور کردن، گاز یا سینک ظرفشویی رو به سالن قرار میگیرد
و جنبه بصری زیبایی دارد. سبک جزیره از آنهایی آمده که میگویند، خانم خانه نباید فکر کند آشپزخانه فضایی جدا از خانه است. پس در حین کار باید بتواند با اعضای خانه گپ بزند، تلویزیون ببیند و هرکار دیگری که دلش خواست، انجام دهد.
اتاقی برای تماشای فیلم
اتاق تلویزیون یا فضای تماشای فیلم در خانههای مدرن معمولا یک محیط سینمایی دارد. در اتاق تلویزیون قاب عکسهایی از بازیگران تلویزیونی میگذارند ولی من دوست نداشتم عکس بازیگران سینمایی در اتاق تلویزیونمان باشد. پس به جای آن از وسایل قدیمی که مرتبط با سینما هستند، استفاده کردیم.
دوربین عکاسی قدیمی، تلویزیونهای کوچک کهنه یا رادیوهای اولیه این فضا را برایمان به وجود آورد. اکثر این وسایل دکوری خاص را از دوستان و آشنایان گرفتیم. بعضی از دوربینها هم متعلق به همسرم است که در دوره لیسانس، عکاسی خوانده است.
انبار مخفی برای فیلمهای خوب
وسایل دکوری اتاق تلویزیون را روی باکسهایی قرار داده بودیم که درشان بسته بود. درون این باکسها وسایل مورد نیازمان در اتاق تلویزیون – مثل سیدی فیلمها و آهنگهای مورد علاقهمان – را گذاشتیم. این جعبهها همرنگ با محیط هستند؛ به همین خاطر توی ذوق نمیزنند و در عین حال، درشان همیشه بسته است و کمتر کسی میداند که آنها انباری فیلمهای ما هستند.
فضای خانه را جدا کردیم
وقتی راهروی خانه را برداشتیم، یک سالن عجیب برایمان ماند که باید هر تکهاش را جدا میکردیم. فضای خالی بین دیوارهها هم حسابی توی ذوق میزد. برای اینکه فضاهای خالی شده را بپوشانم، از یک دیواره گچی استفاده کردم. اینجا یک طاقچه کوچک است که زیرش چند نور جاسازی شده
و دکور خاصی برایش چیدهایم. یکی از ایدهها این بود که با کتابخانه، فضای کار را از خانه جدا کنیم اما کتابخانه خیلی گران درمیآمد. این دیوار ۹ مترمربعی، ۴۵۰ هزار تومان هزینه داشت که از یک کتابخانه معمولی به مراتب کمتر است. علاوه بر آن خیلی هم سریع نصب میشود.
کتابخانهای در کف زمین
ترجیح دادم کتابها روی زمین باشند؛ چون فضای جالبی ایجاد میکردند و رنگی بودند، فضای سیاه و سفید اتاق را از یکنواختی بیرون آوردند. در اینجا حدود ۱۰۰ جلد کتاب را روی زمین چیدهایم. شما در مواقع عادی و در عرض چند ماه، احتمالا به همین تعداد کتاب نیاز مبرم خواهید داشت. کتابهای اصلی را توی اتاق گذاشتیم و بقیه به انباری کتابها، جایی در زیرزمین خانه منتقل شدند.
دیوارپوشهای کلاسیک را فراموش کنید
پوشاندن دیوار اتاق با پوستر یک روش خوب برای تزیین اتاق است که هزینه چندانی هم ندارد. پوستر پل بروکلین را انتخاب کردم؛ چون میخواستم تزیینات محیط کارم با رشتهای که در آن کار میکنم، هماهنگی داشته باشد. ضمن اینکه پوستر باید به شکلی باشد که بیش از اندازه جلب توجه نکند.
منظره عکس یک ویژگی مهم دیگر هم داشت؛ عکس پل، عمق داشت و به خاطر هماهنگی رنگهایش با دیواره اتاق، فضا را بزرگتر نشان میداد.
نورپردازی هدفمند
لوسترهای قدیمی معمولا نور کنترل شدهای ندارند و اگر ارتفاعتان نسبت به آنها مناسب نباشد، چشمتان را میزنند. لوسترهای قابل تنظیم طوری ساخته شدهاند تا نور را روی یک هدف خاص متمرکز کنند. اگر پشت میز ناهارخوری نشستهاید و کاری با اتاق تلویزیون ندارید،
همان یک تکه روشن میشود. ما در کل، خانهمان را به صورت هدفمند نورپردازی کردهایم. نورپردازی طوری طراحی شده تا هرجایی که لازم داریم، روشن بماند. ما موقع فیلم دیدن فقط نور تلویزیون را داریم و لایتباکسهای بالای سقف روشنایی کافی برایمان فراهم میکنند.
از ماجراجویی رنگی نترسید
خانهمان تم کرم و قهوهای دارد که گاهی رنگ سبز هم در کنار آن کار شده است. ترکیب اینها، رنگ مطبوعی را ایجاد میکند که نشاطآور است و در عین حال باعث آرامش میشود. رنگ بقیه دکورهای کوچک و بزرگ خانه، از کفپوشها گرفته تا فرشها را با همین رنگ کلی خانه هماهنگ کردیم.
ممکن است اینطور به نظرتان برسد که رنگ قهوهای فضا را تیره و کوچک نشان میدهد اما همیشه اینطور نیست. در جایی که رو به نور باشد، میتوانید با خیال راحت از رنگهای تیره استفاده کنید. من هم در جاهایی از خانه که رو به نور بوده، رنگ تیره به کار بردهام.
پارکت را کنار بگذارید
کفپوشهای متفاوتی در بازار وجود دارند. ما دوست داشتیم کفپوش اصلی خانهمان چوبی باشد. پارکت که یک کفپوش تمام چوب است، اشکالاتی دارد؛ هزینه نگهداریاش زیاد است، باید سالی یکبار روغنکاری شود ضمن اینکه خطر خورده شدن به وسیله مورچه و موریانه را هم باید جدی گرفت.
کفپوشهای چوبی لمینت که پوشش PVC هم دارند، ماندگاریشان بیشتر است. گرانترین لمینت حدود ۱۲۰ هزار تومان در هر متر است. ایراد جدی این کفپوشها این است که نسبت به پارکت وزن بیشتری دارند و نصبشان زمانبرتر است.
ایوان را پر از گل کردهام
من به گل و گیاه علاقه زیادی دارم و همیشه دوست داشتم در خانهام جایی برای نگهداری از گیاهان خانگی داشته باشم. ایوان آفتابروی خانه را به عنوان محل نگهداری گل و گیاه سر و سامان دادم. جلوی ایوان یک حفاظ از جنس پلیکربنات گذاشتم. این ورقهها عایق و محکم هستند
و در عین حال جلوی نور خورشید را هم میگیرند. از آهنگرها خواستم برایم چهارچوب پنجره بسازند و بعد ورقهها را در اینجا کار گذاشتم. به این دلیل از ورقههای پلیکربنات استفاده کردم که این ورقهها مثل شیشه شکننده نیستند.
در نتیجه اگر به هر دلیلی، ورقههای پلیکربنات بشکنند، آسیبی به ساکنان طبقه پایین نمیرسد. در بخش پایینی پنجره هم حصیر کار گذاشتم. این حصیرها جلوی دید را میگیرند و شبها اگر کمی خیسشان کنیم، هوا را بسیار خنک میکنند.
چیدانه
علی و همسرش، مهدیه صفایینیا اما سلیقه دیگری دارند؛ سلیقه جدیدی که باعث میشود طبقه دوم خانه پدری به کل چیز دیگری باشد. خانه علی و مهدیه که هردویشان در حوزه سازه و عکاسی کار کردهاند، به کل چیز دیگری است؛ راهرو ندارد و کفپوش و دکوریهایش هم با خانههای نوستالژیک قدیمی به کل متفاوت است. این زوج جوان باذوق خانه قدیمی را با کمترین هزینه ممکن به هم ریختهاند تا یک کلبه کوچک جدید داشته باشند؛ کلبهای مدرن، تمیز و خلوت.
در این گزارش سراغ راز و رمزهای طراحی و دکور کردن خانه علی و مهدیه رفتهایم، به گوشههای خانه سرک کشیده و درباره ویژگیهای هر قسمت خانه برایتان نوشتهایم. جزییات دکور کردن از زبان علی قنبری، آقای خانه روایت میشود.
ورودی خانه را تغییر دادیم
من تصمیم داشتم حتما یک اتاق کار در خانهمان درست کنم. در ورودی خانه قبلا از سمت دیگری باز میشد و درواقع به سمت فضایی کوچک گشوده میشد که مطلوب نبود. در نتیجه مجبور شدیم جای در ورودی را عوض کنیم تا به سمت هال باز شود و به جای در ورودی خانه یک نورگیر شیشهای کار گذاشتهایم تا از نور بیرون هم استفاده کرده باشیم.
راهرو را حذف کردیم
راهرو سم علم معماری است؛ چون باعث خراب شدن فضا میشود. راهرو اجازه نمیدهد بتوانیم از فضا بهدرستی استفاده کنیم، مورد استفاده مشخصی برایش تعریف نشده و فقط یک شبکه است که بخشهای مختلف خانه را به هم متصل میکند. کار اصلی ما حذف راهرو بود. به جای آن با استفاده از جداکنندههای دیگری مثل دیواره کاذب فضاها را از هم جدا کردیم. پیش از این، راهرویی در خانه وجود داشت که به دستشویی و حمام میرسید. ما این اشتباهها را حذف کردیم.
در فاز صفر هر کار معماری باید یکسری مطالعات اولیه را انجام دهیم. نیاز کارفرما و میزان ساعتی را که در روز پشت میز کارش میگذراند، نیازهای او را تعیین میکند. بعضیها حتی در اتاق کارشان به اتو هم نیاز دارند!
با یک تغییر کوچک، سالن را بزرگتر کردیم
در ورودی حمام و آشپزخانه روبهروی یکدیگر بود که این اصلا خوشایند نیست. از طرفی ما دلمان میخواست که فضای تالار بزرگتر به نظر برسد؛ به همین خاطر، ورودی آشپزخانه را رو به تالار قرار دادیم و کابینتهای زیر اوپن آشپزخانه را حذف کردیم که آشپزخانه را هم جلوی چشم میآورد.
برای استفاده بهینه از فضای آشپزخانه، از یک افزونه(اکسسوری) دکوری به اسم سوپر استفاده کردیم. سوپر یک انباری متحرک در ابعاد مختلف است و در هر بخشی از آشپزخانه میتواند کاربردهای خاصی داشته باشد. یکی از سوپرهای بزرگمان به عنوان انبار خریدهای بزرگتر استفاده میشود. یک سوپر کنار گاز داریم که ادویهها درونش هست و یکی هم کنار ماشین ظرفشویی که برای مواد شوینده در نظر گرفتهایم. سوپر ابعاد و اندازههای مختلفی دارد. سوپرها را حتما نباید با کابینت خرید. مدلهای ایرانی حدود ۵۰۰-۶۰۰ هزار تومان (بدون کابینت ) قیمت دارند اما خارجیها چند برابر گرانتر هستند.
بهترین جایی که میتوانستم برای قرار دادن سوپر در نظر بگیرم، جلوی در ورودی و قبل از یخچال بود؛ چون یخچال از گودی داخل آشپزخانه بیرون میزد و میتوانستیم سوپر را طوری جلویش بگذاریم که دیده نشود.
رنگ یخچال را با دکور هماهنگ کردیم
سعی کردیم وسایل خانه و آشپزخانه طوری باشد که با کل خانه هماهنگ شود. کفپوشها که با رنگ دیوار و مبلمان هماهنگ بودند ولی ما برای یخچال، ماشین لباسشویی و ماشین ظرفشویی هم ایده داشتیم. رنگ آنها را نقرهای انتخاب کردیم؛ چون به نظرمان سفید با توجه به رنگ کلی خانه توی ذوق میزد.
زیبایی خانههای کوچک را عموما آشپرخانه تامین میکند؛ چون این فضا خیلی توی چشم است و به خاطر وسایل متنوعی که دارد، همه توجهشان به آن جلب میشود. من دوست داشتم گاز یا سینک را به صورت جزیره کار کنم. در این شیوه دکور کردن، گاز یا سینک ظرفشویی رو به سالن قرار میگیرد و جنبه بصری زیبایی دارد. سبک جزیره از آنهایی آمده که میگویند، خانم خانه نباید فکر کند آشپزخانه فضایی جدا از خانه است. پس در حین کار باید بتواند با اعضای خانه گپ بزند، تلویزیون ببیند و هرکار دیگری که دلش خواست، انجام دهد.
اتاقی برای تماشای فیلم
اتاق تلویزیون یا فضای تماشای فیلم در خانههای مدرن معمولا یک محیط سینمایی دارد. در اتاق تلویزیون قاب عکسهایی از بازیگران تلویزیونی میگذارند ولی من دوست نداشتم عکس بازیگران سینمایی در اتاق تلویزیونمان باشد. پس به جای آن از وسایل قدیمی که مرتبط با سینما هستند، استفاده کردیم. دوربین عکاسی قدیمی، تلویزیونهای کوچک کهنه یا رادیوهای اولیه این فضا را برایمان به وجود آورد. اکثر این وسایل دکوری خاص را از دوستان و آشنایان گرفتیم. بعضی از دوربینها هم متعلق به همسرم است که در دوره لیسانس، عکاسی خوانده است.
وسایل دکوری اتاق تلویزیون را روی باکسهایی قرار داده بودیم که درشان بسته بود. درون این باکسها وسایل مورد نیازمان در اتاق تلویزیون – مثل سیدی فیلمها و آهنگهای مورد علاقهمان – را گذاشتیم. این جعبهها همرنگ با محیط هستند؛ به همین خاطر توی ذوق نمیزنند و در عین حال، درشان همیشه بسته است و کمتر کسی میداند که آنها انباری فیلمهای ما هستند.
فضای خانه را جدا کردیم
وقتی راهروی خانه را برداشتیم، یک سالن عجیب برایمان ماند که باید هر تکهاش را جدا میکردیم. فضای خالی بین دیوارهها هم حسابی توی ذوق میزد. برای اینکه فضاهای خالی شده را بپوشانم، از یک دیواره گچی استفاده کردم. اینجا یک طاقچه کوچک است که زیرش چند نور جاسازی شده و دکور خاصی برایش چیدهایم. یکی از ایدهها این بود که با کتابخانه، فضای کار را از خانه جدا کنیم اما کتابخانه خیلی گران درمیآمد. این دیوار ۹ مترمربعی، ۴۵۰ هزار تومان هزینه داشت که از یک کتابخانه معمولی به مراتب کمتر است. علاوه بر آن خیلی هم سریع نصب میشود.
ترجیح دادم کتابها روی زمین باشند؛ چون فضای جالبی ایجاد میکردند و رنگی بودند، فضای سیاه و سفید اتاق را از یکنواختی بیرون آوردند. در اینجا حدود ۱۰۰ جلد کتاب را روی زمین چیدهایم. شما در مواقع عادی و در عرض چند ماه، احتمالا به همین تعداد کتاب نیاز مبرم خواهید داشت. کتابهای اصلی را توی اتاق گذاشتیم و بقیه به انباری کتابها، جایی در زیرزمین خانه منتقل شدند.
پوشاندن دیوار اتاق با پوستر یک روش خوب برای تزیین اتاق است که هزینه چندانی هم ندارد. پوستر پل بروکلین را انتخاب کردم؛ چون میخواستم تزیینات محیط کارم با رشتهای که در آن کار میکنم، هماهنگی داشته باشد. ضمن اینکه پوستر باید به شکلی باشد که بیش از اندازه جلب توجه نکند. منظره عکس یک ویژگی مهم دیگر هم داشت؛ عکس پل، عمق داشت و به خاطر هماهنگی رنگهایش با دیواره اتاق، فضا را بزرگتر نشان میداد.
نورپردازی هدفمند
از ماجراجویی رنگی نترسید
خانهمان تم کرم و قهوهای دارد که گاهی رنگ سبز هم در کنار آن کار شده است. ترکیب اینها، رنگ مطبوعی را ایجاد میکند که نشاطآور است و در عین حال باعث آرامش میشود. رنگ بقیه دکورهای کوچک و بزرگ خانه، از کفپوشها گرفته تا فرشها را با همین رنگ کلی خانه هماهنگ کردیم.
ممکن است اینطور به نظرتان برسد که رنگ قهوهای فضا را تیره و کوچک نشان میدهد اما همیشه اینطور نیست. در جایی که رو به نور باشد، میتوانید با خیال راحت از رنگهای تیره استفاده کنید. من هم در جاهایی از خانه که رو به نور بوده، رنگ تیره به کار بردهام.
کفپوشهای متفاوتی در بازار وجود دارند. ما دوست داشتیم کفپوش اصلی خانهمان چوبی باشد. پارکت که یک کفپوش تمام چوب است، اشکالاتی دارد؛ هزینه نگهداریاش زیاد است، باید سالی یکبار روغنکاری شود ضمن اینکه خطر خورده شدن به وسیله مورچه و موریانه را هم باید جدی گرفت. کفپوشهای چوبی لمینت که پوشش PVC هم دارند، ماندگاریشان بیشتر است. گرانترین لمینت حدود ۱۲۰ هزار تومان در هر متر است. ایراد جدی این کفپوشها این است که نسبت به پارکت وزن بیشتری دارند و نصبشان زمانبرتر است.
ایوان را پر از گل کردهام
من به گل و گیاه علاقه زیادی دارم و همیشه دوست داشتم در خانهام جایی برای نگهداری از گیاهان خانگی داشته باشم. ایوان آفتابروی خانه را به عنوان محل نگهداری گل و گیاه سر و سامان دادم. جلوی ایوان یک حفاظ از جنس پلیکربنات گذاشتم. این ورقهها عایق و محکم هستند و در عین حال جلوی نور خورشید را هم میگیرند. از آهنگرها خواستم برایم چهارچوب پنجره بسازند و بعد ورقهها را در اینجا کار گذاشتم. به این دلیل از ورقههای پلیکربنات استفاده کردم که این ورقهها مثل شیشه شکننده نیستند.
در نتیجه اگر به هر دلیلی، ورقههای پلیکربنات بشکنند، آسیبی به ساکنان طبقه پایین نمیرسد. در بخش پایینی پنجره هم حصیر کار گذاشتم. این حصیرها جلوی دید را میگیرند و شبها اگر کمی خیسشان کنیم، هوا را بسیار خنک میکنند.
از گذشته تا بهامروز که هشتمین نسل از بازیهای ویدیویی را در حال سپری کردن هستیم، بازیهایی عرضه شدهاند که همگی آنها را چندین بار به اتمام رساندهایم. بازیهایی که اگر بگویند در مورد آنها صحبت کنید، میتوانیم ساعتها بهبحث کردن و گفت و گو بپردازیم. از طراحی مراحل و دلایل جذابیت بازی گرفته تا یادآوری خاطراتی که بخشی از زندگی ما را تشکیل میدهند.
در همین راستا قصد داریم ۳۰ بازی ارزشمندی که ارزش بازسازی شدن را دارند برای شما معرفی کنیم. بازیهای که طی نسلهای مختلف عرضه شده و خاطرات خوبی را برای ما مخاطبان صنعت بازیهای ویدیویی بهجا گذاشتهاند. این ۳۰ بازی به هیچوجه از رتبهبندی خاصی برخوردار نبوده و قطعا تعداد بازیهای ارزشمندی که ارزش بازسازی کامل را دارند بیشتر از این حرفها است.
Age of Empires II
یکی از بهترین بازیهای استراتژیک پیسی که دو سال بعد برروی کنسول پلیاستیشن 2 نیز عرضه شد. قطعا اگر از مخاطبان قدیمی پیسی باشید، امکان ندارد این بازی را تجربه نکرده یا اسم آن را نشنیده باشید. Age of Empires II: The Age of Kings در زمان عرضه خود ۱۳ تمدن را برای بازیکنان بهارمغان آورد تا طبق سلیقه خود آنها را انتخاب کرده و شروع بهبازی کردن کنند. یکی از نکات خوب بازی بخش داستانی آن بود که شامل پنج داستان تاریخی میشد. هر داستان شما را وارد بازه زمانی خاص میکرد. همچنین ویژگی بارز دیگر این بخش، درجهسختی آن بود که ابتداییترین قسمت آسانترین مراحل را در اختیار شما قرار میداد و آخرین بخش، سختترین مراحل. شاید بتوان جدای از روایت خوب و گیرای داستانی، آن را یک پیش درآمد برای بخش چندنفره هم دانست. بخش چندنفره بازی لذت خاصی داشت زیرا کار تیمی حرف اول و آخر را میزد. در هر تیم هشت نفر قرار داشتند و میبایست با انتخاب کردن تمدن خود، بهجنگیدن میپرداختند. با اینکه Age of Empires II در سال ۲۰۱۳ میلادی بهصورت HD وارد بازار شد ولی این بازی پس از گذشت این همه سال لایق یک بازسازی کامل است. بازسازی که با گرافیک نسل فعلی جلا داده شود.
Demon Souls
سری Souls جزو محبوبترین بازیهای ویدیویی است که توسط میازاکی خلق شده است. با اینکه Demon Souls مخاطبین زیادی را جذب خود نکرد ولی پایه گذار سهگانهای بود که هرنسخه فلسفه و دنیایی خاص را شامل میشود. البته همین Demon Souls نیز بهتنهایی میتواند شما را ساعتها بهفکر فرو ببرد. دنیای بازی و اتمسفر تاریک و سنگین آن از ویژگیهایی بود که شاید در آن زمان خیلی از ما قادر بهدرک کردن آن نبودیم. یکی دیگر از دلایلی که باعث میشد کمتر کسی سمت این انحصاری خاص برود، سختی مبارزات و گیمپلی آن بود. فرض کنید اینهمه راه را تا باس فایت طی کردهاید و کشته میشوید، باز باید از اول راه این مسافت طولانی (بدون در نظر گرفتن دشمنان اعصاب خورد کن بازی) را پیموده تا به باس فایت برسید! حال در نقطهای از صنعت بازیهای ویدیویی قرار داریم که خدا خدا میکنیم ای کاش سونی این بازی را بازسازی کرده و برای پلیاستیشن 4 عرضه کند. با تجربه کردن سهگانه سولز یا حتی بلادبورن خیلیها مشتاق هستند پدر این مجموعه را نیز تجربه کنند. البته ریشه و اساس بازی دمون سولز، بر میگردد به مانگاها و داستانهای ژاپنی؛ جایی که میازاکی در یکی از مصاحبههای خود در مورد دمون سولز اعلام کرده بود که برای فضاسازی بازی، یک دور مانگای برسرک را خوانده تا بتواند داستان بازی را بنویسد. اگر مانگا یا انیمه برسرک را دیده باشید، میبینید که در خیلی از موارد شبیه به یکدیگر هستند.
Shadow of the Colossus
۱۱ سال پیش بازی در صنعت گیم بازی متولد شد که سالهاست سایه آن بر سر این صنعت میتابد. بازی Shadow of the Colossus جز آندسته از بازیهایی نیست که هیچوقت از ذهن مخاطب خارج شود. مخصوصا مخاطبان قدیمی این صنعت. ویژگی مهم این بازی داستانسرایی و شخصیتپردازی بسیار قوی است که سبب شده تا Shadow Of The Colossus چندین پله بالاتر از بازیهای هم سبک خود قرار بگیرد. داستان بازی روایتگر دو دوست بنام واندر و آگرو (درواقع اسب واندر) است که ماجراجویی اصلی خود را زمانی که به سرزمین ممنوعه میرسند، شروع میکنند. واندر و آگرو به ورودی اصلی این مکان می آیند که مجسمهی شانزده غول سنگی است و در انتهای این مکان محراب خالی را مشاهده میکنند. داستان بازی از زمانی جالب میشود که پای شخصیت دختر بازی بهوسط میآید. شخصی که اصلا هیچ پیشزمینهای از وی در اختیار شما قرار داده نمیشود و تنها اطلاعات مورد نظر این است که وی بیهوش است. غم، شادی، تلاش و کوشش ویژگیهای اصلی Shadow of the Colossus هستند. این بازی نمادی است برای مخاطبان نسل ششم. دقیقا اینگونه نمادها در صنعت بازیهای ویدیویی کم نیستند و نخواهند بود.
Metal Gear Solid 1
۱۸ سال پیش مردی بنام هیدئو کوجیما جرقه آتشی را در صنعت بازیهای ویدیویی روشن کرد که شعلههای آن سالهاست این صنعت را نورانی نگه داشته است. نسخه اول مجموعه متالگیرسالید با ارائه گیمپلی ناب و مخفیکاری توانست هواداران زیادی را بهخود جذب کند. جدای از آن داستان این نسخه بهقدری زیبا روایت میشد که هیچوقت آن را فراموش نخواهید کرد. آشنایی با سالید اسنیک مرد وظیفهشناس و فوقالعاده محبوب که از همان ابتدا خود را در دل مخاطبانش قرار داد. هنوز که هنوز است وقتی صحبت از کوجیما میشود، یاد این بازی و موفقیتهایش میافتیم. طبق آمار و ارقام این بازی توانسته است ۶ میلیون نسخه در سرتاسر جهان فروش داشته باشد که بهنسبت زمان عرضه، واقعا عالی است. داستان بازی در سال ۱۹۹۵ میلادی روایت میشود. جایی که گروهی بنام Outer Heaven در حال انجام کارهای مخفی بوده و تیم Fox Hound برای شناسایی این کارها، اقدام میکند. ولی مشکل اینجاست که همه موارد مطابق برنامه پیش نرفته و اینجاست که سالید اسنیک برای اولین بار به تمامی گیمرها معرفی میشود. مأموریت اسنیک این بود که گری فاکس را نجات دهد و به کمک بقیه زندانیان هویت متال گیر را شناسائی کند. قطعا بازسازی کامل این بازی و عرضه مجدد، آن هم در زمانی که دیگر خبری از کوجیما نیست میتواند حداقل یاد و خاطرات را زنده نگه دارد.
Dino Crisis 2
مجموعه Dino Crisis جز آندسته از بازیهایی است که در ایران مخاطبین زیادی ندارد. اگر یک پرس و جو کنید، متوجه این مسئله شده و اگر کسی این بازی را میشناسد، بیشتر بهخاطر خاطرات خوب نسخه دوم بازی است. البته نباید خرده گرفت زیرا نسخه اول بازی و زبان ژاپنی آن، کسی را سمت خود جذب نمیکرد. داستان نسخه دوم مدتی پس از وقایع نسخه اول بازی رخ میدهد. جایی که اختلالهای انرژی سوم سبب میشود تا کل پایگاه تحقیقاتی، ارتش و بهعبارتی کل شهر خیالی بازی به یک بازه زمانی دیگر منتقل شوند. حال در این میان رجینا بههمراه تیم خود به منطقه مورد نظر فرستاده شده تا تیم تحقیقاتی و بازماندگان را نجات دهند. همچنین وی وظیفه داشت تا اطلاعات بهجای مانده از انرژی سوم را نیز برگرداند. نکته جالب بازی، استفاده از دو شخصیت قابل بازی بود و در قسمتی از داستان میتوانستید با رجینا بهبازی کردن ادامه دهید یا شخصیت دایلن مورتون، رهبر تیم امداد و نجات، را کنترل کرده و داستان بازی را پیش ببرید. داینو کرایسیس ۲ بدلیل سبک خاص و مبارزاتی که با دایناسورها داشتید، سبب شد تا بتواند خودی نشان داده و تا بهامروز بازی عرضه نشده که آن حال و هوای ترسناک و هیجان انگیز را برای مخاطب بوجود آورد. شاید بازسازی کامل این بازی از سوی کپکام و عرضه دوباره آن در کنار نسخه اول بازی بتواند حال و هوای جدیدی بهصنعت بازیهای ویدیویی بدهد.
Final Fantasy VIII
هر مقاله خاطرهانگیز یا مقالاتی که بهستایش از بازیهای قدیمی اختصاص داده میشود، دارای یک یا دو نسخه از مجموعه فاینال فانتزی است. مجموعهای ارزشمند برای علاقهمندان به بازیهای ژاپنی و فانتزی. نسخه هشتم این مجموعه با ارائه داستانی کاملا دراماتیک توانست مخاطبین زیادی را به خود جذب کند. داستان فاینال فانتزی VIII در واقع حول هشت مبارز با قابلیتهای جدا که هرکدام از یک آکادمی رزمی فارغ التخصیل شدهاند، رخ میدهد. همچنین یکی از ویژگیهای مهم این نسخه الهام گیری از شخصیتها و داستان نسخه هفتم است. ماجرای یک سرباز و روایت یک زندگی عشقی و در کنار آن مبارزه کردن با دشمنی که محل زندگی آنها را تهدید میکند. همچنین دنیای فاینال فانتزی VIII از یک انرژی بنام استار تغزیه کرده و برخلاف نسخه هفتم که بر پایه جادو بود، در اینجا استار بیشتر از تکنولوژی و مکانیزمهای پیشرفته بهره میبرد. سیستم گیمپلی بازی همانند نسخههای گذشته دارای مبارزات نوبتی بود و شاید کمتر کسی را به خود جذب میکرد. از طرفی موردی که در کنار داستان توانست این بازی را بهمعروفیت برساند، پیشرفت گرافیکی آن نسبت به نسخه هفتم بود. امیدواریم با عرضه شدن نسخه بازسازی شده فاینال فانتزی VII شاهد بازسازی این نسخه و سایر نسخههای ارزشمند این مجموعه بهطور کامل باشیم. قطعا بازی کردن مجموعه فاینال فانتزی با سیستم مبارزاتی مدرن در کنار داستانسرایی و طراحیهای عالی میتواند بیش از پیش مخاطبان را راضی نگه دارد.
Max Payne
اگر قرار باشد لقب مجازاتگر لایق یک شخص باشد، آن فرد قطعا مکس پین است. یک شب سرد زمستانی نیویورک بهخانه آمده و با صحنه قتل فرزند و همسر خود مواجه شوی! از شدت دردناک بودن این صحنه هیچوقت آن را فراموش نکرده و مدام توهماتی را حول این موضوع ببینی. اینکه مدام همسرت در گوش تو نجوا کند و از تو کمک طلب کند سخت، دردناک و طاقت فرسا است. همه این اتفاقات دست به دست هم میدهند تا به فکر انتقام باشید. دیگر موردی برای از دست دادن نداشته و هدف شما یک چیز است، کشتن تک تک افرادی که در این قتل دست داشتند. همهی این موارد دست به دست هم دادند تا مکس پیس تبدیل به یک شخصیت دوست داشنی برای مخاطبان شود. ولی اگر بخواهم نظر خودم را بگویم، موردی که مکس پین را از بازیهای همرده خود در آن زمان جدا کرد، سیستم گیمپلی بازی بود. استفاده از قابلیت Bullet Time و کشتن دشمنان موردی بود که شدیدا گیمپلی بازی را متفاوت جلوه میداد. تیم سازنده نشان داد که خلاقیت و ایجاد نوآوری در کنار داستانسرایی عالی چقدر میتواند یک بازی شوتر را موفق جلوه دهد. مکس مرد بزرگی است و احترام به وی واجب. مردی که یک شبه زندگیاش ۱۸۰ درجه فرق کرد. مردی که تمام دنیای خود را از دست داد و جنگید. مردی که ثابت کرد چقدر دل بزرگی دارد.
Crisis Beat
اگر از مخاطبان نسل پنجم بازیهای ویدیویی باشید، قطعا نام شورش در کشتی را شنیده و ساعتها با برادر یا دوست خود این بازی زیبا را بازی کردهاید. شورش در کشتی یا در اصل Crisis Beat ساخته استودیو سافت ماشین که تا بهامروز هیچکس اطلاعاتی از داستان جدی و قطعی آن ندارد. این مشکل را هم باید گذاشت پای زیرنویس بد بازی و زبان ژاپنی که عملا هیچ اطلاعاتی از بازی نصیبمان نمیشد. ۱۶ سال از عرضه این بازی میگذرد و هنوز بازی ندیدیم که بتواند جای Crisis Beat یا حتی Fighting Force را پر کند. شاید بازسازی کامل شورش در کشتی بتواند رنگ و بوی جدید به این سبک از بازی بدهد.
IGI
یکی دیگر از خاطرهانگیزترین و بهترین انحصاریهای پیسی که در نسل پنجم بین شوترهای آن زمان پادشاهی میکرد. قطعا اکثر ما مخاطبان دستی به سر و روی این بازی کشیده و قطعا اعصابمان از مردنهای متعدد و بازگشت به اول مرحله خورد شده است. ولی تمامی این کارها دلچسب بود! مردنها، مخفی کاریها و کشتن سربازان شاتگان بدست که اگر سریع عمل نمیکردید، کارتان تمام بود. بازی Project I.G.I: I'm Going in روایتگر داستان بازی حول ماموری ویژه بنام جونز بود که بهکمک آنیا، دستیارش، سعی بر گرفتن جاچ پریبوی داشته تا بتوانند اطلاعاتی حول محل نگهداری کلاهکهای هستهای دزدیده شده را پیدا کند. ولی همه چیز مطابق میل این دو همکار پیش نرفت و پریبوی توسط روسها دزدیده شد. مهمترین ویژگی بازی IGI که سبب شده تا در این لیست قرار بگیرد، تنوع مراحل و گیمپلی هیجان انگیز بازی است که شما را تا آخرین لحظات سرگرم نگه میدارد. اگر نسل هشتم نسل ریمسترها و HD شدن بازیهای مختلف است، بهتر است انتظار بازسازی شدن بازیهایی نظیر IGI را داشته باشیم.
Okami
بازی Okami جز آن دسته از بازیهای شرقی است که هرچقدر آن را بازی کنید، خسته نخواهید شد. تنها دلیل این حرف داستان ناب شرقی است که در دل این بازی جای داده شده است. صد سال پیش در دهکده نیپون هیولایی هشت سر بنام اروچی، تاریکی و پلیدی را به ارمغان آورد. در آن زمان یک شمشیر زن بنام ناجی بهمراه گرگی سفید بنام شیرانویی سعی میکنند تا این هیولای هشت سر را از بین برده و معشوقه ناجی را نجات دهند ولی تنها کاری که از دست این دو شخص بر میآید، زندانی کردن اروچی در یک غار است. حال صد سال از آن ماجرا میگذرد و ظاهرا همه چیز مطابق میل مردمان دهکده کامیکی و سرزمین نیپون پیش نمیرود. جدای از این موارد نویسنده و کارگردان بازی هیدکی کامیا بزرگ است! همین اسم کافی است تا به عظمت این بازی پی ببریم. در لحظه به لحظه بازی Okami سرگرمی وجود دارد. برای مثال تیم سازنده از ویژگی جالبی در صفحات لودینگ بازی استفاده کرده بود، بازیکنان میتوانستند با فشار دادن پشت سر هم دکمه ضربدر امتیاز کسب کرده و در بازی به خرید آیتمهای مختلف بپردازند. با اینکه Okami یک بار بر روی پلتفرم نسل هفتمی سونی ریمستر شده است ولی بازسازی این بازی از اول میتواند شدیدا مخاطبان را بههیجان بیاورد. بازی اوکامی بهسادگی نشان میدهد که ژاپن چقدر از تاریخ جذاب و متنوعی برخوردار است. داستانهای اساطیری و تاریخی و فانتزی این کشور همیشه از جذابیت بالایی برخوردار است. برای ثابت شدن این حرف میتوانید یک دور این بازی را تماشا کنید یا فقط و تنها فقط دو انیمه موشیشی و سامورایی چمپلو را تماشا کنید.
Black
بازی Black یکی دیگر از بازیهایی است که در زمان عرضه توانست جدای از گیمپلی روان و هیجان انگیز، یک گرافیک عالی را برای بازیهای آن نسل پدید آورد. الحق که استودیو کرایتریون گیمز، سازنده بازی Black، نشان داد که با کمترین امکانات و تکنولوژی آن زمان میتوان بهترین بازده را بوجود آورد. کاری که امروزه خیلی از استودیوهای صاحب نام از انجام آن عاجز هستند. داستان بازی در شهر اینگوشتیا و چچن کشور روسیه رخ میدهد. جدای از این موارد، شاید نکتهای دیگر که بازی بلک را تبدیل به یک اثر ناب کرد، صداگذاری و موسیقیهای بازی بود که شدیدا حس و حال فیلمهای اکشن هالیوودی را برای مخاطبین خود به ارمغان میآورد. بلک بسادگی هرچه تمامتر نشان داد اقتباس گرفتن از سینمای هالیوود و استفاده درست از آن چقدر میتواند در خلق یک اثر ناب مفید باشد و آن را تبدیل به یکی از بهترینها کند.
Resident Evil 3
مجموعه رزیدنت اویل و مخصوصا نسخههای اولیه، از ارزش بالایی برخوردار هستند ولی در این میان رزیدنت اویل ۳ در جایگاه و رتبه ویژهای قرار دارد. از نظر گیمپلی رزیدنت اویل ۲ و رزیدنت اویل ۳ تقریبا یکسان بوده و تنها موردی که نسخه سوم را به یک اثر جاودانه تبدیل میکند، نمسیس، دشمن شما در بازی است. هر لحظه که نمسیس شما را تعقیب میکرد، سرشار از هیجان و آدرنالینی بود که بهشما تزریق میشد. جدای از آن ترس از رویارویی دوباره با نمسیس آن هم زمانی که وارد محیطهای جدید میشدیم، غیرقابل توصیف است. این بازی وقایع یک روز قبل از نسخه دوم را روایت میکند. جایی که ویروس T تمامی مردمان راکون سیتی را آلوده کرده و جیل ولنتاین نیروی ویژه S.T.A.R.S باید راه خود را برای فرار از این شهر آلوده شده پیدا کند. حال در این میان یک سلاح بیولوژیکی که شبیه به ماشین آدم کشی است، وجود داشته که نمسیس نام دارد. وی طوری برنامهریزی شده که میبایست تمامی اعضای باقیمانده S.T.A.R.S را یکی پس از دیگری از پای درآورد. بهعبارتی تمامی شاهدین آزمایشهای آمبرلا از بین بروند. در این میان بازسازی این بازی میتواند یاد و خاطرهمان از نمسیس را زنده کند. باردیگر خود را محک بزنیم و ببینیم در این سن و سال نیز باز نمسیس میتواند مو به تنمان سیخ کند یا نه.
No One Lives For Ever 2
No One Lives For Ever 2 یکی از بهترینهای نسل ششم بود. بازی در سبک شوتر اول شخص با المانهای مخفی کاری که نسخه اول و دوم آن برای رایانههای شخصی عرضه شد. داستان بازی روایتگر تنشهای ایجاد شده بین ایالت متحده آمریکا و جماهیر شوروی بود. کیت آرچر، مامور مخفی سازمان U.N.I.T.Y وظیفه داشت تا با سفر کردن و انجام کارهای مخفیانه، دستهای پشت پرده جنایتها و این اتفاقات را برملا کند. بازیهای قدیمی همگی یک وجه مشترک دارند و آنهم تنوع مراحل و گیمپلی بازی بود که باعث میشد به دل مخاطب بنشیند. همچنین باس فایتها و شخصیتهایی که در طول بازی باید با آنها مبارزه میکردید، دلیل دیگری بود که بازی No One Lives For Ever 2 را به یکی از بهترین و خاطرهانگیز ترین بازیهای این صنعت تبدیل کرده است.
Half Life
سال ۱۹۹۸ در نسل پنجم بازی منتشر شد تحت نام Half Life که تمامی مخاطبان پیسی را جذب خود کرد. قطعا نمیتوان لیستی از بهترینها را تهیه کرد و نامی از Half Life نبرد. ولو، سازنده و ناشر این بازی، در آن زمان بازی ساخت که در سبک شوتر اول شخص یک نوآوری بحساب میآمد. گیمپلی بازی بهنحوی تعبیه شده بود که جدای از اکشن بالا، بازی شامل یک سری پازل و معماهایی بود که میبایست آنها را حل میکردید. یکی از نکات مثبت بازی همین معماها و در کنار آن داستان فوق العاده بازی بود که هنوز که هنوز است برسر زبانهای مخاطبین قرار داد. مگر میشود اسم برترین شخصیتهای صنعت بازیهای ویدیویی را آورد و نامی از دکتر گوردن فریمن نبرد. داستان بازی حول شخصیتی بنام دکتر گوردن فریمن میچرخد، شخصی که قصد دارد از یک مرکز تحقیقات سری پس از رخ دادن یک فاجعه خارج شده و خود را نجات دهد. طرفداران مجموعه Half Life را میتوان یکی از اصیلترین و بهترین طرفداران دانست زیرا سالها میگذرد و منتظر تایید شدن نسخه سوم این بازی هستند و درکنار آن، اصلا از علاقه قلبیشان به این بازی کم نشده است.
Warcraft 3
داستان وارکرفت روایتگر جنگهای دیوانهوار بین ارکها و انسانهاست که در نسخه سوم آنددها نیز پایشان به این داستان بازی میشود. نسخه سوم بازی سرشار از نبردهای سنگین و کاتسینهای فوق العاده است که استودیو بلیزارد در آن زمان بهخوبی از پس آن برآمد. در طول بازی تا آخرین لحظه شاهد شجاعت پادشاهی هستیم که برای محافظت از مردم سرزمین خود دست بهفداکاری زده و بدترین نفرینها را بهجان میخرد تا مردمان سرزمینش در صلح و آرامش زندگی کنند. یکی دیگر از مواردی که این بازی را بیش از پیش جذاب کرد، بخش چند نفره بازی بود. یک بخش چندنفره هیجان انگیز که سرشار از کار تیمی است و میتوانست ساعتها بازیکنان را سرگرم نگه دارد. قطعا بازسازی وارکرفت ۳ و بسته الحاقی فروزن ترون میتواند مخاطبان را بیش از پیش خوشحال کند. خیلی از ما بازیهای استراتژی و آنلاین و همچنین بازی محبوب DOTA را بهواسطه نام وارکرفت شناختیم.
Syberia
اولین نسخه از مجموعه سایبریا که اکثرا آن را بهخاطر معماها و روایت داستانی زیبایش میشناسیم. یک بازی ماجراجویی در سبک اشاره که معماهایش واقعا شما را به چالش میکشید. داستان بازی حول یک وکیل آمریکایی بنام کیت واکر رخ میداد. وکیلی که برای انجام کارهای اداری یک کارخانه اسباببازی سازی وارد دهکدهای فرانسوی میشود. ولی با وارد شدن بهدهکده مورد نظر، متوجه شرایط عجیبی میشود و داستان این وکیل دوست داشتنی برای پیدا کردن صاحب کارخانه شروع شده و شاهد یک روایت عالی هستیم. بهمناسبت ساخت و عرضه نسخه سوم در سال ۲۰۱۷ ای کاش شاهد عرضه شدن نسخهای بازسازی شده از نسخه اول و دوم باشیم. اگر هنوز فرصت بازی کردن سایبریا ۱ و سایبریا ۲ را نداشتهاید، فرصت را غنیمت شمرده و به بازی کردن این دو بازی فوقالعاده نسل ششمی بپردازید. گرافیک و طراحیها بهگونهای است که با گذشت این همه سال میتوانید با آن کنار بیایید.
Freedom Fighters
یک لوله کش ساختمان که برای عیبیابی لولههای مشتری خود وارد خانه شده تا کارش را انجام دهد. یک لولهکش که همانند سایر روزها قصد دارد زندگی روزانه خود را سپری کند ولی وقت آن رسیده تا زندگیش ۱۸۰ درجه عوض شود. وقت آن رسیده به واسطه ملحق شدن به گروه مقاومت، سربازان جماهیر شوروی را از خاک نیویورک بیرون کند. بازی Freedom Fighters سرشار از جنگ آوریها و دلاوریهای سربازانی است که قصد دارند کشور خود را به یک جای امن برای زندگی کردن تبدیل کنند و چه خوب تیم سازنده این کار را انجام داده است. یکی از نکات خوب گیمپلی بازی Freedom Fighters المانهایی بود که در اختیار شما قرار میداد. میتوانستید با آزاد کردن مردمان از دست سربازان جماهیر شوروی، آنها را وارد گروه مقاومت کرده و در ماموریتها از آنها استفاده کرده و مدیریتشان کنید. البته ناگفته نماند حیف است از ارزشهای این بازی سخن بگوییم و نامی از ساندترکهای عالی Freedom Fighters ساخته دستان پرتوانای جاسپر کید نبریم. واقعا دلمان برای یک شوتر سوم شخص با حال و هوای Freedom Fighers تنگ شده است.
S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chernobyl
وقتی برای اولین بار بازی S.T.A.L.K.E.R.: Shadow of Chornobyl را بازی میکنید، شاید هیچ ایدهای از سبک و سیاق بازی یا مراحل آن نداشته باشید. فکر کنید با یک بازی بیهدف رورو هستید ولی وقتی کمی بهجلو میروید و با دنیای دلهره آور و بیرحم بازی آشنا میشوید، نظرتان کاملا عوض میشود. اتمسفری که در این بازی بکار گرفته شده بود دقیقا همانند اتمسفر و فضاسازی است که بعدها در بازی مترو شاهد آن بودیم. آن فضای ساکت و ترسناک که کوچکترین صدا شما را میخکوب میکرد و مجبور میشدید اطراف را بیش از پیش بگردید. همین گشت و گذار بعضا کار دست شما میداد و با جانوران بازی روبرو میشدید. بازی در منطقهای بنام The Zone رخ میداد که شخصیت بازی میتوانست با گرفتن ماموریتهای مختلف، در ۱۸ منطقه موجود در محیط اصلی بازی سفر کرده و کارهای مورد نظر را انجام دهد. شاید بتوان اصلیترین عامل دلهره بازی را موجودات جهش یافته بازی و سایر جانوران دانست که اگر شما را مشاهده میکردند، کارتان تمام بود و بهدیار باقی میشتافتید! مگر اینکه آنقدر مهمات دراختیار داشتید که از پس کشتنشان برآیید. بازی Shadow of Chornobyl شاید روایتگر داستان خاصی نباشد ولی در گیمپلی و المانهای بازی آنقدر تجربه کاملی را در اختیارتان قرار میدهد که میتوانید ساعتها خود را غرق این بازی کنید.
Return to Castle Wolfenstein
هیچوقت نمیتوان تریلر Return to castle Wolfenstein که مربوط به باس فایت آخر این بازی بود را فراموش کرد. یک صحنه سینمایی فوقالعاده که شما را بیش از پیش تحریک میکرد تا به بازی کردن بپردازید. بازگشت به قلعه ولفنشتاین دقیقا آن چیزی بود که از یک شوتر اول شخص انتظار داشتید. یک شوتر اول شخص که روایتی از جنگ جهانی و کارهای شیطانی نازیها داشت و هرچه جلوتر میرفتیم، میفهمیدیم موردی فراتر از یک بازی شوتر اکشن انتظار ما را میکشد. یک ترس و هیجان وصف نشدنی که در دل بازی نهفته شده و هرچقدر به بازی کردن میپرداختیم، بیشتر بهآن پی میبردیم تا اینکه با آن روبرو میشدیم. اصلیترین و جذابترین بخش بازگشت به قلعه ولفنشتاین، طراحی مراحل عالی و باس فایتها است که در کنار اسلحههای متنوع بازی، توانسته بود گیمرها را عمیقا به خود جذب کند. نسخههای فعلی این مجموعه شاید در نوع خود جالب باشند ولی هرگز نتوانستهاند محبوبیت و موفقیت این نسخه را کسب کنند. بازسازی بازگشت به قلعه ولفنشتاین یک حس و حال نوستالوژیک را در دل مخاطبان قدیمی بازیهای ویدیویی زنده خواهد کرد. فرض کنید باس فایت آخر با گرافیک نسل هشتم و افکتهای بصری، چه حس و حال وصف نشدنی را به بازی میدهد.
Call of Duty 2
مگر میتوان شاهکار جیسون وست و وینس زاپملا و همچنین محمد علوی را بهعنوان طراحان بازی Call of Duty 2 فراموش کرد. اصلا نمیتوان لیستی تهیه کرد از بازیهایی که ارزش بازسازی شدن دارند و اسمی از کالاف دیوتی ۲ ساخته استودیو اینفینیتی وارد نبرد. معرفی و خلق شخصیت کاپیتان پرایس که بهعبارتی میتوان وی را شخصیت جاوادانه و نامیرا مجموعه کالاف دیوتی دانست. همچنین جدای از مراحل هیجان انگیز و آدرنالیندار که شدیدا مخاطب را یاد فیلم نجات سرباز رایان میاندازد، آن پایان دراماتیک، جایی که کاپیتان پرایس را از دست سربازان آلمانی نجات میدهیم، در نوع خود واقعا عال و جالب است. ایکاش یک استودیو دیگر یا شخصی برای تنوع این بازی را بازسازی میکرد تا به اکتیویژن و استودیوهای سازنده کالاف دیوتی نشان میداد که چقدر از گذشته خود دور هستند. گذشتهای که سالهاست انتظار تکرارش را میکشیم و هرسال با یک سری وعده توخالی روبرو میشویم. وعدههایی که از بیرون خیلی خوش آب و رنگ هستند ولی وقتی با باطن اصلیشان مواجه میشویم، میبینیم که هواداران بیارزشترین اشخاص برای اکتیویژن هستند.
Devil May Cry 3
دانته فرزند اسپاردا جز آن دسته از شخصیتهایی است که توانست براحتی خود را در دل مخاطبان جای کند. بازی Devil May Cry 3 نیز در همان اوایل عرضه خود، توانست راه خود را از بازیهای هم سبک جدا کرده و بهعبارتی میخ خود را در زمین رقابت بکوبد. یک بازی هک اند اسلش ناب با موسیقی پس زمینه فوق العاده هیجانی که شما را در طول مبارزات بیش از پیش هیجان زده کرده و آدرنالین خونتان را بالا میبرد. اگر بخواهم یک نسخه در بین پنج نسخه عرضه شده بازی انتخاب کنم، قطعا دویل می کرای ۳ انتخاب خواهد شد. دنیای دویل می کرای سرشار از خوبیها و بدیهاست. اصلا این بازی تضاد خالص است. دانته و ورجیل دو برادر دوقلو با دو خلق و خوی متفاوت یکی خوب دیگری بد. رنگ قرمز و آبی. پدری از جنس شیطان و مادری فرشته. تمامی اینها عواملی است که باعث میشوند این بازی را دوست داشته باشیم. داستان این نسخه روایتگر و ادامه دهنده داستان دو برادری بود که سالها پیش راهشان از یکدیگر جدا شد. دو برادر که مبارزاتشان در نسخه سوم قطعا در یاد و خاطره تمامی دوستداران این بازی است. آخرین مبارزه که پس از آن دانته شمشیر یاماتو را در اختیار گرفت و ورجیل را در دنیای شیاطین رها کرد، هیچوقت از ذهن هیچ دویل می کرای دوستی خارج نخواهد شد.
Harvest Moon: Back to Nature
Harvest Moon: Back to Nature، یکی از آن دست بازیهایی است که در بین ایرانیها هم طرفداران بسیار زیادی دارد. این بازی که سال ۱۹۹۹ برای پلیاستیشن عرضه شد، داستان یک پسر کشاورز را روایت میکرد که باید در مدت محدودی یک زمین تقریبا بایر را به یک مزرعه پرمحصول تبدیل میکرد. تنوع بالایی از فعالیتها از کشاورزی و دامداری گرفته تا امکان ازدواج و موارد دیگر، باعث شد تا Harvest Moon: Back to Nature همواره در ذهن کاربران و علاقهمندان به بازیهای ودیویی باقی بماند. با اینکه اخیرا بازی Stardew Valley با سبکی مشابه این اثر عرضه شده، اما قطعا بازسازی این نسخه از هاروست مون میتواند بسیار ارزشمند باشد.
Silent Hill 2
بازی Silent Hill 2 جز آن دسته از بازیهایی بود که پس از عرضه شدیدا مخاطبان و هواداران خود را متعجب کرد. تمامی مخاطبان دوست داشتند ادامه داستان قبل را شاهد باشند ولی تیم سازنده بهکل داستان و شخصیتهای جدیدی را خلق کرد و از حق نگذریم، این کار بهخوبی هرچه تمامتر انجام شد. داستان بازی حول مردی است که زن خود را بهقتل رسانده بود و حال هیچ خاطرهای از آن زمان را در یاد نداشت. بنابهدلایلی وارد شهر سایلنت شده بود و بهدنبال همسرش میگشت. اولین سوال که با شروع بازی در ذهن مخاطب رخ میدهد این است که چرا جیمز پس از فراموشی خاطره کشتن همسر خود، در شهر سایلنت هیل بدنبال وی میگردد؟ چه رازی در این شهر مرموز و نفسگیر نهفته است؟ نکته دیگری که شخصا آن را بهترین بخش مجموعه سایلنت هیل میدانم، موسیقی نفسگیر بازی است که در نسخه دوم این امر به خوبی هرچه تمامتر انجام شده بود.
Onimusha 3: Demon Siege
Onimusha 3: Demon Siege یک بازی ژاپنی دیگر است که مخاطبان خاص خود را دارد. داستان بازی درمورد شخصیتی بنام سامانوسکه آکچی است و وی قصد دارد با کشتن نوبوناگا اودا ماموریت خود را انجام دهد. مشکل از جایی شروع میشود که نقشه وی مطابق میلش پیش نرفته و همه موارد در دنیای ساموراییها تغییر کرده و وی توسط یک پورتال به سال ۲۰۰۴ میلادی در فرانسه منتقل میشود. جایی که میبیند در آنجا نیز ۲ مامور پلیس در حال جنگیدن با شیاطین هستند. همه چیز مطابق میل وی پیش نمیرود. وقتی صحبت از تاریخ سامورایی ژاپن میشود، نام قبیله اودا بهگوش میرسد. حال در سومین نسخه از این بازی روایتی زیبا و درگیر کننده را که گوشهای از آن مربوط به این قبیله است شاهد هستیم. دنیای Demon Siege پر شده از معماهای بسیار که برای عبور کردن و پیشروی در خط داستانی میبایست آنها را حل کنید. درجه سختی این معماها بسیار زیاد بوده و قطعا سختترین بخش بازی را میتوان حل کردن معماهای بازی دانست.
Ninja Gaiden
زمانی که هنوز خبری از سری Souls با آن چالشهای سختش نبود، این بازی Ninja Gaiden بود که به عنوان یکی از سختترین بازیهای اکشن شناخته میشد. بازی Ninja Gaiden که توسط استودیو تیم نینجا و به دست ایتاگاکی خلق شد، با خشونت بالای خود و چالشهای فوقالعاده سختی که داشت، عرق هر گیمری را به راحتی درمیآورد یا حتی باسهای بازی به قدری بیرحم و سر سخت بودند که خیلیها از ادامه دادن بازی صرف نظر میکردند. بازی Ninja Gaiden بازیکنان را در نقش یک نینجا حرفهای به نام ریو هایابوسا قرار میداد و از دید سوم شخص بازی را پیش میبردیم. این بازی که ابتدا برای کنسول ایکسباکس عرضه شده بود، سعی داشت تا با سیستم مبارزات بسیار عمیق خود در برابر آثاری مانند God of War و Devil May Cry خودی نشان دهد و میانگین نمرات و بازخورد بازیکنان موفقیت این هدف را اثبات کرد. دنیای خیالی بازی Ninja Gaiden پر از دشمنانی است که میتوان با آنها حمام خون راه انداخت، اما هنگامی که جلوی باسهای وحشتناک بازی قرار میگرفتیم، هنگامی که با سختی عجیب و غریب و فوقالعاده چالشبرانگیز آنها رو به رو میشدیم، این تنها خونسردی و مهارت بازیکنان بود که باعث میشد از پس باسهای گردن کلفت بربیاییم. در این روزها که در میان بازیهای اکشن، این تنها سری Souls است که بازیکنان را واقعا به چالشی جذاب و سخت دعوت میکند، بازسازی اثر تحسین شده Ninja Gaiden نیز میتواند رقیبی سرسخت برای بازیهای میازاکی باشد؛ یک هک اند اسلش ناب که جای خالی آن به شدت در این دوره و زمان صنعت گیم احساس میشود.
Mafia 1
بازی و مجموعه مافیا محبوبیت زیادی دارد و نسخه اول این بازی، اثری است فراموش نشدنی که ساعتها میتوان از زیباییهای آن گفت.صحنههای سینمایی بازی و شخصیت آنجلو، مواردی هستند که بازی مافیا آنها را برای همیشه در ذهنمان هک کرده است. موسیقی عالی، روایت داستانی فوق العاده و شخصیت پردازی شخصیتها همه و همه دست به دست هم داده بودند تا مافیا به یکی از بهترین و خاطرهانگیزترین بازیهای صنعت بازیهای ویدیویی تبدیل شود. با اینکه امثال مافیا هیچوقت تکرار نخواهند شد ولی بازسازی این بازی میتواند خاطرات خوش قدیم را تکرار کند. پس از این بازی، آثار مشابه دیگری در این صنعت خلق شدند ولی هیچکدام نتوانستند خیلی موفق شوند.
Neverwinter Nights 2
اگر بخواهیم مروری بر موفقترین بازیهای سبک نقش آفرینی داشته باشیم، قطعا باید نامی از Neverwinter Nights 2 ببریم. این بازی توسط استودیو آبسیدین و پس از موفقیتهای نسخه اول ساخته شد و توانست خود را بهعنوان یک بازی نقش آفرینی بسیار موفق مطرح کند. گیمپلی بازی مبتنی بر قوانین D&D بود و در آن گیمر میتوانست کاراکتر خود را با جزییات بسیار زیادی طراحی کند. بازی در کل دارای سه فصل بود که هریک داستان مجزایی را تعریف میکرد و در کل Neverwinter Nights 2 از آن دست بازیهایی بود که میتوانست ساعتهای بسیار طولانی گیمرها را سرگرم کنند. مخصوصا اینکه گیمپلی بازی عمق زیادی داشت و برای موفقیت در نبردها، باید تاکتیک تیمی بسیار خوبی اتخاذ میکردید. در دورانی که دیگر شاهد بازیهای نقش آفرینی کلاسیک خیلی زیادی نیستیم، قطعا ساخت بازسازی این اثر میتواند برای طرفداران این سبک بسیار لذتبخش باشد.
The Witcher 1
آغاز ماجراجوییهای گرگ سفید که همگی ارادت خاصی به وی داریم. با اینکه بین نسخه اول و دوم آنچنان فاصله خاصی نیست و بهدلیل انحصاری بودن این بازی برای رایانههای شخصی، خیلیها نسخه اول این بازی را تجربه نکردهاند. ویچر سرشار از دلاوریهای مردی است که تخصص خاصی در کشتن هیولاها و انجام جادوهای مختلف دارد. مردی که در ابتدا استخدام شده تا دختر پادشاه راه بهبود بخشد. دختری که روحش توسط هیولا تسخیر شده و مدام به شکل هیولا در میآید. ولی این تازه ابتدای ماجراجوییهای گرگ سفید است. اگر داستان و روایت داستان ویچر عالی است باید مدیون رمان این مجموعه باشیم. در اصل مدیون آندره اسپاکووسکی، نویسنده کتاب ویچر، باشیم. از طرفی استودیو سیدی پراجکت در آن زمان نشان داد یک استودیو بینام و نشان چه کارها که نمیتواند انجام دهد. جدای از روایت داستانی و حماسی بودن آن، گیمپلی و مراحل بازی، بخشی است که اگر کامل نباشد یک بازی نقش آفرینی بیمعنا خواهد شد. نسخه اول مجموعه ویچر در این بخش به بهترین نحو ممکن کار خود را انجام داده است و میتوان گفت اگر در نسخههای بعدی شاهد کوئستها و مراحل سرگرم کنندهای بودیم، همگی بهخاطر نسخه اول بازی است که از ابتدا قدمهای خود را در این صنعت محکم و حساب شده برداشت. بازسازی این نسخه فرصتی است تا مخاطبان جدید ویچر بتوانند داستان این شاهکار لهستانی را بهتر از قبل درک کرده و تجربه جدیدی را از آن خود کنند.
Dragon Age: Origins
هفت سال پیش اولین نسخه از مجموعه دراگون ایج تحت نام Dragon Age: Origins روانه بازار شد که توانست سیل عظیمی از مخاطبان صنعت بازیهای ویدیویی را بهبازیهای نقش آفرینی جذب کند. استودیو بایوور، سازنده بازی، نشان داد که در ساخت بازیهای نقش آفرینی چقدر مهارت داشته و میتواند مخاطبان را سرگرم نگه دارد. یکی از ویژگیهای این بازی که شدیدا آن را دوست داشتم و باعث میشد اوریجینز از بازیهای هم رده خود متمایز شود، سیستم گیمپلی و استفاده از المانهای نقش آفرینی بود. هرچقدر مخاطبان این بازی را دوست دارند، هستند کسانی که نمیتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. برای مثال یکی از بخشهایی که سبب میشود گیمرها سمت بازی نروند، سیستم مبارزاتی کلاسیک بازی است. البته بماند که این سیستم کاملترین در نوع خود است و میتوانستید با دستور دادن به سایر همتیمیها هرکدام را برای حمله کردن با استراتژی متفاوت آماده کنید. سیستمی که سالها بعد آن را در نسخه اینکوزیشن مشاهده کردیم. همهی این ویژگیها یک طرف و داستانسرایی و شخصیتپردازی بازی نیز یک سمت دیگر. شخصیتهایی نظیر موریگن که هنوز نام و آوازهشان از زبان مخاطبان قدیمی بازیهای ویدیویی بهگوش میرسد.
GTA: Vice City
یکی از بهترین نسخههای سری GTA قطعا Vice City است. گیمپلی بازی در این نسخه دست خوش تغییراتی شده بود ولی موردی که Vice City را از نسخه قبل و بعد خود جدا میکند، داستانسرایی و هیجان انگیز بودن بازی است. داستان بازی روایتگر زندگی تامی ورسیتی است که بدلیل کشتن ۱۱ شخص، به ۱۵ سال زندان محکوم شد. پس از مدتی و آزاد شدنش توسط رئیس سابقش برای انجام معاملات مواد مخدر به شهر گنان فرستاده میشود. قرار گرفتن تامی در شهری که خلاف از سر و روی آن میبارد، ماجراجویی جدید را برای وی بهوجود آورد. جدای از این مسائل یکی از نکاتی که بازی را به یک اثر عالی تبدیل کرد، الهام گرفتن از فیلمهایی نظیر صورت زخمی بود.
محققان جمجمه این مرد را در سال 1953 و در منطقه «آریکا»، واقع در حاشیه غربی فلسطین کشف کردند.هویت این مرد به درستی مشخص نیست اما گروهی از دانشمندان بر این باورند به دلیل نوع نگهداری جمجمه و این که موقع دفن آن را با گچ پر کرده بودند، مشخص است که او در زمان خود فرد مهمی بوده است.
جمجمههای گچی شکل اولیه مراسم تدفین بوده است. در این روش، جمجمه را از بدن جنازه جدا و آن را با گچ پر میکردند. سپس، آن را با افزودن لایهای رنگ و وارد کردن صدفهایی به داخل فرورفتگی چشمها، آن را تزیین میکردند. آنگاه این جمجمه را به نمایش میگذاشتند و مابقی جنازه را از زیر خانه خانواده آنها دفن میکردند. چنین سنتی در 7500 تا 8200 سال قبل از میلاد مسیح رواج داشته است.
محققان برای شناخت بهتر این جمجمه، در مرکز تجزیه و تحلیل در موزه تاریخ طبیعی، از آن تصویربرداری و سیتیاسکن گرفتند تا جزئیات تازهای به دست آورند. آنها همچنین یک نمونه سهبعدی از جمجمه نیز تهیه کردند.
محققان با جزئیاتی که از جمجمه به دست آوردند توانستند بازسازی بسیار دقیقی از چهره او داشته باشند. اما هنوز محققان باید به مطالعات خود درباره شناخت فرهنگ این شخص تحقیقاتی انجام دهند.
براساس گزارش ساینس الرت، دانشمندان علاوه بر چاپگر سهبعدی از تکنیک بازسازی چهره پزشکی قانونی نیز استفاده کردند تا بتوانند براساس شکل جمجمه چهره این مومیایی را خلق کنند.
این شبیهسازی علاوه براینکه به عنوان یک مجسمه بسیار زیباست و چشماندازی از فرهنگ باستانی مصر را نمایش میدهد، میتواند به دانشجویان درباره تشخیص بیماریها در نسلهای پیشین بشر درسهایی بیاموزد. به گفته محققان دانشگاه ملبورن، ایده اصلی این پروژه استفاده از این تکه از تاریخ مصر و بازسازی آن با استفاده از تمامی فناوریهای مدرن بودهاست. به این شکل دانشجویان میتوانند ردپای بیماریها را در آناتومی انسانهای باستانی مشاهده کنند و دریابند که چگونه یک گروه از جمعیت یک منطقه تحت تاثیر محیطی قرار میگرفتند که در آن سکونت داشتند.
این مومیایی،که تنها سر آن باقی ماندهاست، به صورت اتفاقی در میان مجموعههای دانشگاه ملبورن و در حین بررسی مجموعهها توسط یک متصدی کشف شدهاست. محققان احتمال میدهند این جمجمه توسط باستان شناسی به نام فردریک وود جونز به دانشگاه آورده شدهاست.
محققان برای بازسازی چهره این جمجمه ابتدا از یک دستگاه سیتیاسکن استفاده کردند تا درون سر مومیاییشده را ببینند و پس از آن از یک تیم پزشکی قانونی از دانشگاه موناش دعوت کردند تا جمجمه را بررسی کنند. براساس اسکنها، متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند این سر به زنی تعلق دارد که درحدود سال 300 پیش از میلاد زندگی میکردهاست. با استفاده از تصاویر سیتیاسکن،محققان توانستند نسخهای دقیقا شبیه به جمجمه را چاپ کنند.
پس از آن جمجمه به متخصص چهرهسازی پزشکی قانونی، جنیفر مان داده شد و وی با تلاش فراوان توانست با استفاده از مواد مجسمهسازی و اطلاعاتی که در اختیاز داشت،چهره مومیایی را بازسازی کند.
5454