جام جم سرا: مشکل همیشه از افراط و تفریط ناشی میشود. اعضای بدن ما به چربی نیاز دارند تا بتوانند به وظایف خود بدرستی عمل کنند. یعنی، حتی اگر مجبور باشید رژیم فاقد چربی را دنبال کنید، باید به میزان اندکی از چربیهای سالم مانند ماهیهای چرب، گردو، روغن زیتون، آووکادو و غیره استفاده کنید زیرا بدن بدون چربی به مشکل میخورد.
در این مطلب ۸ علامتی که نشان میدهد برنامهٔ غذاییتان به میزان کافی چربی ندارد را بازگو میکنیم.
انرژی کم میآورید
نتایج پژوهشی که توسط انستیتوی سلامت ملی فرانسه به چاپ رسیده است نشان میدهد اگر وزنتان نرمال است و آمادگی جسمانی خوبی دارید اما بعد از یک جلسهٔ کوتاه ورزشی انرژی کم میآورید و بدنتان پویایی لازم را از دست میدهد احتمالا به اندازهٔ کافی چربی مصرف نمیکنید. در طول فعالیتهای جسمی بدن ابتدا از کربوهیدارتها استفاده میکند و سپس به سراغ ذخایر چربی میرود. اگر بعد از هر نوع فعالیت فیزیکی انرژیتان زیاد تحلیل میرود میتواند به این معنی باشد که چربی را بیش از اندازه از برنامهٔ غذاییتان کنار گذاشتهاید.
نمیتوانید بدرستی تمرکز کنید
اگر خیلی به خودتان میبالید که مواد چرب را از برنامهٔ غذاییتان که سرشار از کربوهیدارت و پروتئین است حذف کردهاید به احتمال زیاد دچار عدم تمرکز میشوید. به خاطر اینکه مدام احساس گرسنگی دارید و هوش و حواس برایتان نمیماند. لیپیدها یا همان چربیها دو برابر بیشتر از کربوهیدارتها و پروتئینها کالری دارند. اگر شما هر نوع مادهٔ چرب و روغنی را از برنامهٔ غذاییتان حذف کنید احتمال اینکه انرژی کافی کسب نکنید بیشتر میشود.
همان طور که در بالا نیز اشاره کردیم چربیها به ما کمک میکنند تا به مدت طولانیتری سیر بمانیم. اگر شما در هر وعدهٔ غذایی چربیهای مفید مانند اسیدهای چرب امگا ۳ و امگا ۶ مصرف کنید به مدت بیشتری در مقایسه با مصرف کربوهیدارتها و پروتئینها سیر خواهید ماند. به خاطر اینکه چربیها دیرتر از مواد دیگر هضم میشوند. در نتیجه تا رسیدن وعدهٔ بعدی نیاز چندانی به خوردن نخواهید داشت.
شلوغی و سروصدا عصبیتان میکند
نتایج پژوهشی که محققان American Psychological Association انجام دادهاند نشان میدهد موشهایی که به اندازهٔ کافی اسیدهای چرب امگا۳ مصرف نمیکنند در معرض سر و صدا و ازدحام وحشت زده میشوند. برعکس موشهایی که به میزان کافی از این اسیدهای چرب بهرهمند میشوند در مواجه با محیطی با محرکهای صوتی آرامتر هستند.
در خانمها، عادت ماهیانه قطع میشود
کمبود لیپید میتواند اختلالاتی در عادت ماهیانهٔ خانمها ایجاد کند. بدن از چربیها برای کنترل و تنظیم هورمونها استفاده میکند. اگر قاعدگیتان قطع یا نامنظم شده است احتمالا چربی کافی مصرف نمیکنید و بهتر است با پزشکتان در خصوص رژیم و برنامهٔ غذایی و میزان چربیهای مصرفی صحبت کنید.
نتایج پژوهشی که در روزنامه Clinical Endocrinology & Metabolism به چاپ رسیده است نشان میدهد دخترهای نوجوانی که شاخص تودهٔ بدنی بالاتری دارند زودتر به بلوغ رسیده و پریود میشوند. در هر حال لازم است که شما به میزان کافی و مورد نیاز بدنتان چربیهای مفید مصرف کنید.
حافظهتان درست کار نمیکند
محققان دانشگاه آلابامای ایالات متحدهٔ آمریکا به این نتیجه رسیدهاند افراد بزرگسالی که تغذیهای سرشار از مواد چرب مفید مانند آجیل، آوکادو، ماهی و روغن زیتون دارند با گذشت زمان و در دوران سالخوردگی حافظهٔ بهتری دارند. اگر از همین حالا که جوانتر هستید تصور میکنید حافظهتان ضعیف شده است و اگر نمیخواهید چند سال بعد دچار مشکلاتی در قدرت درک ذهنی شوید به سمت رژیم مدیترانهای بروید و از خواص آن بهرهمند شوید.
حال و هوای دلتان ابری میشود
پژوهشهای اپیدمولوژی نشان میدهد که داشتن تغذیهٔ نامناسب میتواند روی خلق و خوی افراد تاثیر منفی گذاشته و باعث ابتلا به افسردگی شود. به عنوان مثال مصرف کم اسیدهای چرب امگا۳ و امگا۶ میتواند باعث نوسانات هورمونی شده و مشکلاتی مانند اضطراب، تحریک پذیری و افسردگی ایجاد کند. برای پیشگیری با این قبیل مشکلات لازم است که به میزان کافی چربیهای سالم مانند ماهیهای چرب (هفتهای دو مرتبه) میل کنید.
پوستتان کدر است
اگر تصور میکنید صورتتان درخشندگی و طراوت لازم را ندارد و پوستتان خشک، کدر، تیره بوده و پوسته پوسته میشود بیشتر به تغذیه و میزان مصرف چربی دقت کنید.
به عقیدهٔ محققان دانشگاه شیکاگوی آمریکا، این مسئله میتواند ناشی از کمبود چربی در برنامهٔ غذایی باشد. درست است که زیاده روی در مصرف مواد غذایی چرب میتواند باعث بروز مشکلاتی مانند جوش شود اما باید بدانید که چربیهای سالم باعث افزایش جذب ویتامین شده و پوست را هیدراته میکند. علاوه بر اینها این چربیهای سالم باعث پیشگیری از پیدایش زودهنگام چین و چروک میشود. (تبیان)
بعضی از آن ها آن قدر گارد می گرفتند که می گفتند اصولا نیازی به گفت و گو در این باره نیست و مثل خودشان که بدون هیچ آموزشی چنین مسائلی را یادگرفته اند، فرزندان شان نیز یادخواهندگرفت. بعضی از آن ها تصور می کردند که کودکان شان هیچ سوال یا دغدغه ای در این باره ندارند، چون هیچ وقت از آن ها چنین سوال هایی نپرسیده اند و در همان جلسه با خرسندی نفسی به آسودگی می کشیدند. ولی به واقع آن ها اشتباه می کردند! کودکان حتما درباره این موضوع ها سوال دارند و دلیل نپرسیدن شان را حتما باید در تعامل والدین با آن ها جست و جو کرد.
از ارائه دانش واقعی درباره یکی از مسائل عادی زندگی انسان ها، شرمگین نباشید، چون اگر شما این اطلاعات را در اختیار کودکان تان قرار ندهید، آن ها از منابع غیرواقعی و تحریف شده این اطلاعات را به دست می آورند. وقتی کودک تان سوال های جنسی می پرسد، هول نکنید، استرس نگیرید و با آرامش از او بخواهید تا اطلاعاتی که خودش دارد را در اختیار شما قرار دهد، برای اینکه متوجه شوید خودش تا چه حد می داند. بعد به او جواب واقعی (و نه تخیلی) متناسب دانسته ها و سن اش را بدهید.
برای درمانگران حوزه سلامت روان، شنیدن خاطراتی از تعرض جنسی (چه به صورت تجاوز جنسی کامل، چه به صورت های دیگری همچون لمس یا تعرض کلامی) در مراجعان شان داستان غریبی نیست. غم انگیزتر اینکه عموما تعرض های جنسی به کودکان از سوی یکی از نزدیکان اسـت. کسی که عموما کودکان او را می شناسند.
قصد ندارم نگران تان کنم یا شما را نسبت به نزدیکان تان بی اعتماد کنم. این بسته به قضاوت شما دارد که چگونه با نزدیکان تان ارتباط برقرار می کنید. با توجه به اینکه ما اصولا کنترلی روی رفتار دیگران نداریم، پس بهتر اسـت که کودکان مان را درباره موضوع های جنسی واکسینه کنیم. امیدوارم توانسته باشم شما را مجاب کنم که در این باره با فرزندان تان حرف بزنید، به ویژه درباره حفظ حریم خصوصی.
چه آموزش هایی و در چه سنی؟
در هر سنی، کودکان باید اطلاعات جنسی خاصی را درباره جنسیت بدانند.
تا 5 سالگی: نام صحیح اعضای بدن را بدانند. درک درستی از اینکه نوزادان از کجا می آیند داشته باشند و مفهوم فضای خصوصی را بدانند و نسبت به هویت جنسی خود احساس مثبتی داشته باشند.
بین 6 تا 9 سالگی: از تولیدمثل حیوانات و گیاهان به عنوان چرخه حیات درک درستی داشته باشند، از تفاوت بین دو جنس آگاه باشند و از لغات درستی برای نام گذاری نواحی جنسی استفاده کنند.
بین 9 تا 13 سالگی: جنسیت را به عنوان بخش طبیعی زندگی درک کرده باشند، با تغییرات جنسی دوران بلوغ آشنا شده باشند، درک درستی از روند تولید مثل داشته باشند و از موارد سوءاستفاده جنسی آگاه باشند.
کودکان عموما در روند عادی روزمره شان و در بازی های عادی از فرصت استفاده می کنند و از نظر جسمی به بچه های هم جنس و غیرهم جنس شان نزدیک می شوند تا شکل بدن آن ها را کشف کنند. در بیشتر اوقات این بازی به شکل «دکتربازی» اسـت.
بیشتر بچه ها از سر کنجکاوی بازی های جنسی می کنند و این امری طبیعی اسـت. اگر فرزندتان را در حالتی برهنه یا نیمه برهنه در حضور دیگر بچه ها دیدید، واکنش هولناکی نشان ندهید، نه او را سرزنش کنید، نه تنبیه، بهترین کار این اسـت که برای رفتار جنسی آن ها در آینده حد و مرز تعیین کنید.
در این باره باید درباره اندام های خصوصی با آن ها صحبت کنید، اما اگر فاصله سنی بین بچه هایی که با هم لخت شده اند بیش از چهار سال باشد، در این موقعیت امکان دارد که بچه بزرگ تر به بچه کوچک تر آسیب جنسی برساند. یا اگر فرزندتان به زور و برخلاف میل خود وادار به این شرایط شده باشد، باز هم قضیه فرق می کند و باید مراقب باشید.
اعضای خصوصی بدن
والدین در مسیر آموزشی خود بایستی درباره خصوصی بودن برخی اعضای بدن با کودکان شان گفت و گو کنند. عموما بهترین موقع برای گفت و گو درباره سوءاستفاده جنسی برای کودکان کوچک تر، هنگام حمام کردن بچه هاست. کودکان می توانند بیاموزند که برای اشاره به اعضای جنسی خود از عبارت «اعضای خصوصی بدن» استفاده کنند.
برای اینکه درباره اعضای خصوصی صحبت کنید، ابتدا باید مفهوم را برای کودکان تان ساده کنید. مثلا می توانید این گونه توضیح دهید: «همه ما مسواک و شانه داریم. ولی هر کس فقط می تواند از مسواک و شانه خودش استفاده کند و نمی تواند از مال دیگران استفاده کند. آن ها خصوصی هستند. اعضای خصوصی بدن هم چنین وضعیتی دارند. یعنی همه آدم ها در بدن شان اعضای خصوصی دارند ولی هر کس فقط می تواند به اعضای خصوصی بدن خودش دسترسی داشته باشد و نه دیگران».
سپس درباره اعضای خصوصی بدن انسان با او صحبت کنید. توجه داشته باشید که در بسیاری از خانواده ها، به اشتباه صرفا به کودکان یاد داده می شود که اندامی که در مایو هستند خصوصی اوست، ولی لازم اسـت که کودک آموزش ببیند که لب ها، گردن و سینه هم بخش های خصوصی او هستند. به ویژه در پسران کمتر به این موضوع پرداخته می شود، این در حالی اسـت که برخلاف تصور رایج، پسران بیشتر از دختران در معرض سوءاستفاده جنسی قرار دارند.
• وقتی یک نفر اندام خصوصی اش را به تو نشان می دهد.
• وقتی کسی می خواهد بی دلیل به بدن تو نگاه کند.
• وقتی کسی می خواهد به اندام های خصوصی تو دست بزند.
• وقتی کسی می خواهد به اندام های خصوصی او دست بزنی.
• وقتی یک نفر بزرگ تر از خودت، از تو کاری را می خواهد که مایل نیستی انجام دهی.
• وقتی در موقعیتی هستی که احساس ناراحتی می کنی یا درون خودت احساس عجیبی داری.
• وقتی یک نفر از تو می خواهد که رفتاری را به صورت راز نگه داری.
• وقتی یک نفر با تو کاری می کند که بعد از آن حس بدی داری.
برای این که فرزندتان در موقعیت هایی که ممکن اسـت حریم بدنی اش مورد تجاوز واقع شود بهترین کار را کند می توانید از پیش آماده اش کنید. مطالعات نشان می دهند وقتی کودکان آمادگی داشته باشند و پیش بینی چنین موقعیت هایی را بکنند، در موقعیت های این چنینی عملکرد بهتری نشان می دهند. اما چگونه؟
1- به او یاد دهید بگوید نه!
به فرزندان تان یاد بدهید که اگر در چنین موقعیتی بودند، بگویند: «نه»، یا حتی بهتر اسـت به آن ها یاد بدهیم که در این مواقع «داد بزنند» و بلند بگویند: «نه!»، و سپس آن محل را «ترک» کنند و در نهایت به مادر یا پدر «بگویند». به کودکان تان یاد دهید که از «داد زدن» نترسند، چرا که آن فرد متجاوز اسـت که کار اشتباهی می کند و اوست که باید بترسد. وقتی کودک بداند کار اشتباه را چه کسی انجام می دهد، با اعتماد به نفس بیشتری می گوید نه یا داد می زند.
2- نقش بازی کنید
عموما بهتر اسـت برای پیشگیری، با فرزندتان نقش بازی کنید. مثلا از فرزندتان بپرسید که «اگر در محله یا مدرسه کسی خواست به اندام خصوصی تو دست بزند، یا لباس زیر تو را ببیند، چه کار می کنی؟». چک کنید ببینید که همه راهکارهایی که به او گفته اید را اجرا می کند یا نه. در نقش بازی کردن حتما احساساتی که او ممکن اسـت موقع نزدیک شدن یک غریبه داشته باشد را یادآوری کنید و یادش بدهید این احساسات نباید مانع جرات مندی او شود.
عموما بچه ها بعد از سوءاستفاده جنسی گوشه گیر می شوند، زیاد گریه می کنند یا رفتارشان به طور چشم گیری تغییر می کنند. مثلا امکان دارد بچه ای که پیش از این بازیگوش بود، رفتارهای اسرارآمیز و خشمگینانه از خود نشان دهد. امکان دارد رفتارهای جنسی از خود نشان دهند که با سن کودک و هنجارهای اجتماعی سازگاری ندارد. اگر فرزندتان دچار سوءاستفاده جنسی شده، آرامش خود را حفظ کنید و مراقب باشید که او را مقصر اعلام نکنید یا توبیخ اش نکنید. این اتفاق ناراحت کننده اسـت و برای کودکان ناراحت کننده تر، بنابراین این حس را به او منتقل کنید که او بی گناه اسـت و از دیگران (از جمله متخصصان سلامت روان) کمک حرفه ای بگیرید.
* کارشناس ارشد روان شناسی بالینی