مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

گاو نر و بچه‌های یتیم

[ad_1]

داستانی از لتونی

هر روز زن پدر به شوهرش می‌گفت:
- بچه‌های خودت را به جنگل ببر والّا من از این خانه فرار می‌کنم.
گرچه پدر دلش به حال بچه‌هایش، که یکی پسر و دیگری دختر بود، می‌سوخت ولی میل نداشت که زن جوانش را هم از دست بدهد و چاره‌ای جز اطاعت نداشت. یک روز صبح به بچه‌هایش گفت:
- بچه‌ها بیایید، به جنگل برویم.
پدر آن‌ها را به جنگل انبوهی برد و خودش به منزل برگشت.
بچه‌ها ویلان و سرگردان بودند و گریه می‌کردند. ناگهان چشمشان به کلبه‌ی کجی افتاد. وارد کلبه شدند. در آن جا زن پیر جادوگری روی بخاری نشسته بود. بچه‌ها نمی‌دانستند که او جادوگر اســت.
جادوگر بچه‌ها را روی بخاری جا داد و به آن‌ها غذا خورانید تا بعداً آن‌ها را بخورد.
یک روز گذشت زن جادوگر از پسر بچه خواست که انگشتش را به او نشان بدهد. پسرک که زرنگ و باهوش بود، فوراً یک تکه شاخه‌ی خشک پیدا کرد و به جای انگشت آن چوب را توی دست پیرزن گذاشت. پیرزن آن را لمس کرد و با خودش گفت که بچه‌ها هنوز لاغرند. باید به آن‌ها غذا داد تا چاق‌تر شوند.
دوباره غذای بسیار لذیذی برای آن‌ها تهیه کرد.
روز بعد دوباره از پسربچه خواست که انگشتش را به او نشان دهد. پسرک باز همان چوب را توی دست او گذاشت. پیرزن فکر کرد که بچه‌ها هنوز لاغر هستند و باید به آن‌ها غذا داد تا چاق‌تر شوند.
تمام هفته پیرزن انگشت بچه‌ها را لمس می‌کرد که ببیند بچه‌ها چاق شده‌اند یا خیر. بالاخره تصمیم گرفت بخاری را روشن کند و بچه‌ها را توی بخاری بپزد و بخورد. بخاری را روشن کرد و پسر و دختر را نزد خودش خواند. بچه‌ها روی پارو نشستند.
پسر بچه طوری روی پارو دراز کشید که به هیچ وجه از در بخاری تو نرفت. پیرزن بدخواه فریاد زد:
- این طور نباید روی پارو نشست!
پسرک با مهارت و سادگی پرسید:
- خوب ننه‌جان، نشان بده چه طور باید نشست.
جادوگر سوار پارو شد و خودش را کاملاً جمع کرد. بچه‌ها هم فوراً پارو را توی بخاری بردند و در بخاری را بستند. جادوگر فریاد می‌زد و عربده می‌کشید و با دست‌های استخوانی خودش به در بخاری می‌کوبید. ولی طولی نکشید زنده زنده در توی بخاری به جای بچه‌های بی‌گناه سوخت.
بچه‌ها آنچه را می‌توانستند همراه ببرند از کلبه‌ی پیرزن برداشتند و به راه افتادند. در راه به گاونری رسیدند. گاو نر گفت:
- بچه‌ها، بر پشت من سوار بشوید. من شما را از این‌جا با خودم می‌برم؛ والّا شوهر زن جادوگر که شیطان پرآزاری اســت خودش را به شما می‌رساند.
بچه‌ها سوار گاونر شدند و گاونر تندتر از باد آن‌ها را به طرف منزلشان برد. در بین راه گاو به آن‌ها گفت که گوشتان را به زمین بگذارید و دقت کنید که آیا صدایی می‌شنوید، یعنی کسی در تعقیب ما هست یا خیر. بچه‌ها گوششان را به زمین گذاشتند، خبری نبود. گاونر به آن‌ها گفت:
- دوباره سوار من بشوید. من شما را جلوتر می‌برم؛ ولی مواظب باشید بر پشت من سوراخ‌هایی هست، همین که شیطان در تعقیب شما آمد فوراً اولین چوب پنبه‌ی سوراخ را بیرون بکشید.
همین طور هم شد شیطان خودش را به آن‌ها رسانید. پسر بچه فوراً چوب پنبه‌ی اول را بیرون آورد. ناگهان آتش از پشت گاو زبانه کشید. این آتش چنان شدید بود که در راه آنچه وجود داشت و کسی نتوانست از دیوار آتش عبور کند.
شیطان شن و خاک و آب روی آتش ریخت و بالاخره آتش را خاموش کرد و به تعقیب بچه‌ها پرداخت.
بچه‌ها او را دیدند و فریاد زدند:
- دارد به ما می‌رسد.
گاو گفت:
- چوب پنبه‌ی دومی را بیرون بکشید.
از پشت گاو خاک و شن بیرون ریخت. آن قدر خاک بیرون آمد که کوه‌های بزرگی تشکیل شد؛ به طوری که هیچ کس نمی‌توانست از آن‌ها عبور کند. شیطان با شاخ به کوه زد و آن قدر این کار را ادامه داد تا شاخ‌هایش شکست و بالاخره از کوه عبور کرد.
باز به تعقیب بچه‌ها پرداخت. چوب پنبه‌ی سومی را بیرون کشیدند. از سوراخ پشت گاو آب فواره زد و آن قدر آب بیرون آمد که رودخانه‌ی بزرگی تشکیل شد؛ رودخانه‌ای که عبور و یا شنا کردن از آن غیرممکن بود. شیطان در کنار رودخانه ایستاد و نمی‌دانست چه کند.
در این موقع گاونر به بچه‌ها چنین گفت:
- حالا مرا بکشید. در شکم من یک دستمال ابریشمی و یک سوزن نقره‌ای و یک قرقره نخ طلایی خواهید یافت. قرقره را بر روی زمین بیندازید، نخ طلایی آن شما را به خانه خواهد رسانید. اگر در راه به رودخانه‌ای برخورید دستمال ابریشمی را بیندازید، پلی بر روی رودخانه نصب می‌شود. سوزن نقره‌ای هم می‌تواند همه خواسته‌های شما را به جا آورد.
بچه‌ها میل نداشتند که گاو را بکشند و رحمشان می‌آمد، ولی چاره‌ای نداشتند. همان کاری را که گاو گفته بود انجام دادند. در شکم گاو دستمال ابریشمی و سوزن نقره‌ای و قرقره‌ی نخ طلایی را یافتند و گفتند:
- سوزن، سوزن، ما احتیاج به کلبه‌ای داریم.
فوراً کلبه‌ای در جلو آن‌ها نمایان شد و در آن جا شب را به سر بردند.
شیطان در آن طرف رودخانه این ور و آن ور می‌رفت و دائماً چشمش به کلبه بود. چون دید دخترک به طرف چشمه می‌رود که آب بیاورد، به شکل آدم بیچاره و غریبی درآمد و از دختر پرسید که چگونه می‌توان به آن طرف ساحل رفت. دخترک دلش به حال پیرمرد سوخت؛ دستمال را آورد و آن را روی رودخانه انداخت و فوراً پلی بر روی رودخانه نصب شد.
وقتی شیطان دستش به دختر رسید او را به یک بز وحشی تبدیل کرد. دخترک دوید رفت توی جنگل. اتفاقاً برادرش هم به جنگل رفت تا بزی شکار کند. بز وقتی که برادرش را دید به طرف او دوید. برادر که هیچ وقت چنین بز زیبایی در عمرش ندیده بود رحمش آمد و تیر به طرف او خالی نکرد.
وقتی به منزل برگشت اثری از خواهرش ندید. برادر به سوزن دستور داد که بدون تأخیر خواهرش را به کلبه بیاورد. سوزن همان بزی را که در کنار کلبه راه می‌رفت به کلبه آورد. برادر به سوزن دستور داد که خواهرش را از جادو و جنبل نجات دهد. همان ساعت به جای بز خواهرش در جلو چشمش پدیدار شد.
برادر و خواهر یکدیگر را در آغوش گرفتند.
برادر از سوزن خواهش کرد و گفت:
- حالا ‌ای سوزن جادو شده، شیطان را از ما دور کن.
سوزن شیطان را در جنگل پیدا کرد، وی را کتک زد، و به طرف باتلاق غیرقابل عبوری راند.
بچه‌ها تصمیم گرفتند که راه خودشان را برای رسیدن به خانه ادامه دهند. می‌خواستند پدرشان را ببینند. قره قره نخ طلایی را روی زمین انداختند و آن نخ آن‌ها را به طرف منزل راهنمایی کرد. در راه به رودخانه‌ها و باتلاق‌های غیرقابل عبور می‌رسیدند، ولی دستمال آن‌ها را نجات می‌داد و در یک چشم به هم زدن پل بسته می‌شد؛ تا این‌که آن‌ها بسلامت به منزل خودشان رسیدند.
پدر از دیدار فرزندانش بسیار شاد شد و از فرط خوشحالی گریست و زن پدر هم برای رفتار بدی که کرده بود تنبیه و مجازات شد.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

جواب های کامل بازی جدولانه اندروید جدید گهرجوابهایکاملبازیجدولانهکپی برداری از مطالب با ذکر نام و لینک گهر مجاز می باشد ، کپی برداری از قالب پیگرد راهنمای حل جدول رضاآقازاده کلیبرو ه ی راهنمای حل …برای مشاهده معنای لغاتی که با حروف وه ی شروع می شوند صفحه و وابسته نظامی اتاشهالف شهاب مرادی جوانان ما عشق ورزی بلد نیستندشهاب مرادی از اخلاق در جامعه، فضای رسانه های مجازی تلویزیون، فیلم ها و سریال ها و زمان برخورد امیرالمومنین با زنان بدحجاب چگونه بود؟ …در بحث عفاف و حجاب، باید بین دو مفهوم عفاف و حجاب تفاوت قائل شد رابطه بین این دو عموم و زیبا جذاب برای شما زیبا جذاب برای شما متاسفانه به علت برخی مشکلات سایت غیر فعال میباشدجهت ورود به سایت اخبار،اخبار گوناگون،اخبار جالب،اخبار جدید،دانستنی …اخبار جالبجالب انگیزمطالب جالب عکس جالبرکورد گینس اخباردانستنی های جالباخبار نوشته های خواندنی روح‌اله یکشنبه ‏ ‏ سه نفر آمریکایی و سه نفر ایرانی با همدیگر برای شرکت در داستانهای کوتاه و جذاب که آدم را به خود فرو می برد …صحبت های حقیقت و دروغ روزی دروغ به حقیقت گفت مــــیل داری باهم به دریـــا برویم و ازدواج مردی ساله با دختری ساله در مورد ازدواج …در این پست می خواهیم در مورد ازدواج پیامبرص و عایشه صحبت کنیم چون افراد ضد اسلام و ضد


ادامه مطلب ...

راه‌ حل‌ های‌ خوب برای بچه‌های بی ادب!

[ad_1]

زندگی با بچه‌های سرکشی که رفتارهای ناپسندی دارند، بسیار دشوار اســت به‌ویژه اگر راهکارهای پدر و مادر کارآیی خود را در قبال رفتار بد کودک از دست داده باشد.

راه‌ حل‌ های‌ خوب برای بچه‌های بی ادب!زندگی با بچه‌های سرکشی که رفتارهای ناپسندی دارند، بسیار دشوار اســت به‌ویژه اگر راهکارهای پدر و مادر کارآیی خود را در قبال رفتار بد کودک از دست داده باشد. همین موضوع بهانه‌ای شد تا با مرور چهار رفتار ناپسند و شایع در میان کودکان از روش‌های مدیریت و مهار این رفتارها آگاه شویم. با ما همراه باشید.

 

 

* بچه‌های لجباز
رفتار کودک را ریشه‌یابی و تحلیل کنید

لجبازی از جمله رفتار‌ها و واکنش‌هایی اســت که معمولا در کودکان با گریه‌کردن، جیغ کشیدن، فحش دادن یا تخریب اشیا یا آسیب زدن به کودک دیگر بروز پیدا می‌کند. به اعتقاد برخی از روانشناسان کودک، لجبازی غالبا در شرایطی که کودک اعتماد به نفس کافی ندارد و مدام همسالان خود را از خود برتر می‌بیند بروز می‌کند و گاهی کودک این رفتار را با الگو گرفتن از والدین اجرا می‌کند. برای مواجهه با کودکی که برای جلب‌توجه دست به دامن لجبازی شده چند راه پیش رو دارید.

 باید ببینید هدف او از لجبازی جلب‌ توجه اســت یا اینکه واقعا مشکلی دارد؟ در این صورت دو راه پیش‌رو دارید:

گام اول:
اگر هدفش از لجبازی جلب‌ توجه اســت می‌توانید به‌راحتی او را مهار کنید؛ مثلا اگر از او خواستید کاری انجام دهد و او بر سر انجام آن لجبازی کرد با این لفظ دوباره از او درخواست کنید که« اگر تونستی این کار رو بکنی؟» یا «اگر تونستی یک شوت محکم بزنی؟» در این شرایط کودک لجباز اگر به دنبال جلب ‌توجه باشد با انجام این کار به دنبال هدفش می‌گردد.

گام دوم
اما اگر کار پیچیده‌تر از این حرف‌هاست و او با شما همراهی لازم را ندارد، باید طی چند مرحله حالت‌های او را بررسی کنید و ببینید آیا لجبازی عادت ثانویه او شده یا با این کار احساس آرامش می‌کند؟ شاید تفکیک این مسائل برای‌تان سخت باشد که در این صورت می‌توانید از مشاور کودک کمک بگیرید.   

تربیت کودک,کودک بی ادب

 گاهی هدف کودک از لجبازی جلب توجه اســت

 

* بچه‌های حاضرجواب
فهرستی از جملات جایگزین آماده کنید
وقتی از حاضرجوابی کودکان حرف می‌زنیم مقصودمان زمان‌هایی اســت که از کودک پاسخگویی سریع و واکنش بی‌ادبانه مانند زبان‌درازی، حاضرجوابی و انواع و اقسام شکلک‌ها را می‌بینیم. مصداق این کودکان پسربچه‌ای اســت که وقتی بشقاب شلغم یا سوپ روبه‌رویش اســت، می‌گوید: «من از شلغم متنفرم! مزخرفه» یا دختربچه‌ای اســت که وقتی از او می‌خواهید در تمیز کردن اتاقش شما را همراهی کند به شما می‌گوید: «دوست دارم اتاقم کثیف باشه. اگر ناراحت می‌شی خودت تمیز کن». در این شرایط چه باید کرد؟ گاهی بچه‌ها متوجه نیستند که این‌طور صحبت کردن آنها بی‌ادبی و حاضرجوابی تلقی می‌شود. اما برای مهار کردن این رفتار راه‌حل‌هایی وجود دارد که امتحان کردن‌شان خالی از لطف نیست. رفتارهای جایگزین را به او آموزش دهید. با او درباره رفتارش صحبت کنید و بگویید جملاتی که استفاده می‌کنی مودبانه نیست و بهتر اســت از جملات دیگری استفاده کنی. برایش جملات جایگزین را تکرار کنید.

به او بگویید به جای آنکه بگوید شلغم مزخرف اســت می‌تواند بگوید میلی به شلغم ندارد یا چطور می‌شود شلغم را مزه‌دار کرد یا به جای آنکه بگوید من اتاق کثیفم را دوست دارم می‌تواند بگوید که الان برای تمیز کردن اتاق آمادگی ندارد یا چند ساعت دیگر این کار را انجام می‌دهد.

 

دومین راه این اســت که مراقب باشید در برابر بی‌ادبی او خشمگین نشوید و تنها به او نشان دهید که در این شرایط با او صحبت نمی‌کنید. او را برای مدتی تنها و به حال خود بگذارید تا درباره رفتارش فکر کند در صورتی که او رفتارش را در موقعیت‌های مشابه تکرار کرد در برابر خواسته‌هایش قاطعانه «نه» بگویید و این شیوه را تا زمانی ادامه دهید که از او رفتاری مناسب ببینید.

 

روانشناسی کودک,دروغ گفتن کودک

* بچه‌های گستاخ
قاطع و مصمم برخورد کنید

میان جملات و رفتارهای  گستاخانه و کلمات و رفتارهایی که ناشی از ابراز صادقانه واقعیت‌ها یا نیازهای کودک اســت، مرز باریکی وجود دارد بنابراین پیش از هر چیز باید این دو را به خوبی از هم تفکیک کنید. برای مثال جملاتی مانند «از این رنگ لباس خوشم  نمی‌آید» یا «صدای‌تان هنگام صحبت کردن با تلفن خیلی بلند و آزار‌دهنده اســت» در گروه جملات یا رفتارهای گستاخانه قرار نمی‌گیرند چون کودک شما تنها صادقانه انتظاراتش را با شما در میان می‌گذارد اما برای آنکه با مصادیق رفتارهای گستاخانه آشنا شوید این فهرست را به ذهن بسپارید. بددهانی، پرخاشگری فیزیکی مانند پرت کردن اشیا، مسخره کردن فیزیکی یا کلامی، بی‌تفاوتی و بی توجهی ازنشانه های رفتارهای گستاخانه در کودک شما اســت.

در برخورد با کودک گستاخ قدم اول آن اســت که برخی از نیازهای کودک را بی‌پاسخ بگذارید؛ مثلا به او بگویید به خاطر رفتار غیر قابل قبولت دیگر نمی‌توانم برای آخر هفته تو را به پارک ببرم. به قول‌تان وفادار باشید حتی اگر کودک درباره رفتار زشتش عذرخواهی کرد، این کار را انجام ندهید اما بابت عذرخواهی‌اش با او مهربان باشید و از او تشکر کنید اما به او بفهمانید که پیامد کار نادرست را باید تجربه کند.

روانشناسی کودک,برخورد با کودک بی ادب

 

* بچه‌های دروغگو
تمرین کنید تا دروغ نگویید

اگر کودک‌تان زیاد دروغ می‌گوید باید زنگ خطر را به صدا درآورید و اول از همه به رفتارهای خود و همسرتان توجه کنید. کودک شما بیشتر آداب و رسوم زندگی و رفتارهای درست و غلط را با الگوبرداری از شما یاد می‌گیرد. در مرحله بعد از کودک‌تان بخواهید که با شما صادق باشد. برایش توضیح دهید دروغگویی چطور می‌تواند خودش و شما را به دردسر بیندازد. وقتی آنها را در موقعیتی غافلگیر می‌کنید که دروغ گفته‌اند وجدان‌شان را با پرسیدن سوال‌هایی اخلاقی بیدار کنید.

به او بگویید آیا دروغ گفتن کار درستی اســت؟ اگر همیشه همه اعضای خانواده به هم دروغ بگویند چه می‌شود! از داستان‌ها و قصه‌هایی که مفاهیم دروغگویی در آنها نهفته اســت، استفاده کنید. علت دروغگویی کودک‌تان را به خوبی درک کنید. گاهی بعضی از بچه‌ها برای پنهان‌کاری دروغ می‌گویند و گاهی برای شاد کردن دل والدین مثل وقتی که کودکی با توپ شیشه آینه را می‌شکند و آن را گردن برادرش می‌اندازد. در این شرایط باید به کودک‌تان آموزش دهید که اگر راستش را با شما در میان بگذارد، شما کمتر عصبانی می‌شوید. علاوه بر این می‌توانید برای دروغگویی هم جریمه مشخص کنید؛ مثلا اگر کودک‌تان به دروغ به شما می‌گوید مشق‌هایش را نوشته اما ساعت 9شب متوجه می‌شوید ننوشته می‌توانید او را به خاطر ننوشتن مشق‌هایش برای یک روز از تماشای برنامه کودک محروم کنید و یک روز دیگر هم این جریمه را به خاطر دروغگویی تمدید کنید.  


منبع:مجله سیب سبز/برترین ها


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط



کلماتی برای این موضوع

برای برآورده شدن حاجات چه دعایی بخوانیم و شیوه دعا …در کتاب هاى روایى ما، دعاهاى جالب و ذکرهاى پرمحتوایى آمده که خواندن آنها با توجّه به راه زندگیترس از خدا عامل خودباوری و اعتماد به نفس امام علی علیه السلام در حکمت ترس از خدا را همه چیز در مورد کودکانحشره کش گیاهی بابونه اروپایی نوعی گل از خانواده گل میناست که گلبرگ‌های سفیدرنگی لرستان سرزمین گنج‌هاى نهان دل‌نوشته‌هالرستان سرزمین گنج‌هاى نهان دل‌نوشته‌ها خرم‌آباد لرستان یک ابزار مرجع ابزار وبلاگ و سایتاین ابزار به مدیران سایت ها و وبلاگ ها این امکان را می دهد که فایل های ویدیویی خود را عــــــــــــــــــــــــــــــــلم وادب مقالات آموزشی نام مدرسه نام مجتمع نام ونام خانوادگی مجری طرح ردیف مــــــــــــــــــــلاک های اخبار تکان‌دهنده از جلسات عرفان حلقه محمد علی طاهریخرد با عرض ادب و احترام واقعیت امر این است چیزی به نام انرژی درمانی وجود ندارد مبنای ارتباط ایثارگران با رییس جمهور خبرگزاری ایثارگران بسم رب الشهدا والصدیقین با سلام وعرض ارادت به همه ایثارگران ورزمندگان حضرت طنز علمی باد شکم و احوالات پیچیده آنآدرس انتقال وجه کارت به کارت بانک های عضو شتاب از طریق اینترنتسایت فروش عطر و عطر فروشی یار ،مطالب جالب و عکس …عطر فروشی ، پخش و فروش عطر در ایران ، سایت فروش عطر ، آدرس عطر یار ، آدرس نمایندگی عطر


ادامه مطلب ...

بچه‌های ۵ ساله هم وزن خودشان قند می‌خورند

[ad_1]

آخرین آمار منتشر شده در انگلیس نشان می‌دهد، بچه‌های 4 تا 10 ساله، سالانه حدود 22 کیلو قند مصرف می‌کنند که معادل وزن یک کودک 5 ساله اســت.

بچه‌های ۵ ساله هم وزن خودشان قند می‌خورند  متخصصان سلامت هشدار می‌دهند، بچه‌های 5 ساله هر سال به اندازه وزن خودشان قند می‌خورند.

آخرین آمار منتشر شده در انگلیس نشان می‌دهد، بچه‌های 4 تا 10 ساله، سالانه حدود 22 کیلو قند مصرف می‌کنند که معادل وزن یک کودک 5 ساله اســت.

از والدین خواسته شده مراقب تغذیه فرزندشان باشند و حتی از اپلیکیشن جدید Sugar Smart استفاده کنند که با اسکن بارکد محصولات، می‌گوید حاوی چه میزان قند هستند.

فیلمی کوتاه هم منتشر شده تا آگاهی مردم از خطرات مصرف زیاد قند را بالا ببرد. آمار سال 2013 نشان می‌دهد، تقریباً یک سوم 5 ساله‌ها و نصف 8 ساله‌های انگلیس مشکل پوسیدگی دندان دارند.

 Image result for ‫پوسیدگی دندان کودکان‬‎

 

اما خرابی دندان تنها آسیبی نیست که قند زیاد به بدن می زند. با توجه به این که هر کودک تقریباً 3 برابر میزان توصیه شده، قند مصرف می‌کند، خطر چاقی و دیابت آن‌ها را تهدید می‌کند. چاقی در حال حاضر سالانه 5.1 میلیارد پوند هزینه روی دست تأمین اجتماعی انگلیس می‌گذارد که پیش بینی می‌شود این عدد در سال 2050 تقریباً دوبرابر شود.

 

سلامانه


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط


24 ژانويه 2016 ... سلامانه : متخصصان سلامت هشدار میدهند، بچههای 5 ساله هر سال به اندازه وزن خودشان قند میخورند. به گزارش پایگاه خبری سلامانه به نقل از سایت ...5 ژوئن 2016 ... موبنا - بچههای ۵ ساله هم وزن خودشان قند میخورند متخصصان سلامت هشدار میدهند، بچههای ۵ ساله هر سال به اندازه وزن خودشان قند میخورند. آخرین آمار منتشر شده ...24 ژانويه 2016 ... سلامانه : متخصصان سلامت هشدار میدهند، بچههای 5 ساله هر سال به اندازه وزن خودشان قند میخورند. به گزارش پایگاه خبری سلامانه به نقل از سایت ...متخصصان سلامت هشدار میدهند، بچههای 5 ساله هر سال به اندازه وزن خودشان قند میخورند. آخرین آمار منتشر شده در انگلیس نشان میدهد، بچههای 4 تا 10 ساله، سالانه حدود 22 کیلو ...5 ژوئن 2016 ... بچههای ۵ ساله هم وزن خودشان قند میخورند · بچههای ۵ ساله هم وزن خودشان قند ... پسر۱۱ ساله در مشهد نوجوان ۱۶ ساله را کشت · نفس گیر ترین غارهای زیر آب در ...5 ژوئن 2016 ... بچههای ۵ ساله هم وزن خودشان قند میخورند ... پسر۱۱ ساله در مشهد نوجوان ۱۶ ساله را کشت ... در این پست هم برای شما بهترین انها را به نمایش گذاشته ایم .مادری ممکن است بچه ای با وزن 8 کیلو با سن یک سال داشته باشد که کاملا سالم است ... سوال – آیا سوء تغذیه فقط در کمبود وزن است یا اضافه وزن هم سوء تغذیه بحساب می آید ؟ ... که می خورند ناکافی است شرایط بهداشتی را رعایت نمی کنند و بچه عفونت میگیرد و ... برای اینکه مرکز اشتهای کودک تحریک بشود باید قند خون و سطح چربی به حدی ...در سال دوم زندگي ، رشد فيزيکي کودک يعني افزايش قد ، وزن و دور سر او قدري کندتر .... گاهي اوقات به نظر مي رسد هر چه مي خورند سير نمي شوند و بعضي اوقات هم لب به هيچ ..... به خاطر داشته باشيد کودکان در اين سن دوست دارند غذا را با دست خودشان بردارند لذا ...... زماني که شير يا هر مايع نوشيدني که حاوي قند باشد هنگام خواب به کودک داده شود ...درسنین 7 تا 11 سالگی ,به وزن کودک در هر سال به طور متوسط 3 تا5/3 کیلو گرم و به قد آنها 6 ... از این طریق کودک هم به ویتامین های موجود در سبزیجات و میوه جات دسترسی پیدامی کندو هم به .... راببینند,نسبت به زمانی که تنها هستند,بهتر وبیشتر غذا می خورند. ... کم شدن قند خون موجب هیجان و فعالیت بیش از حد کودک مانند دویدن به اطراف ...... سالگي شايع است. اين بيماري در كودكان كوچكتر از 5 سال بندرت ديده شده. ... اين وضعيت وقتي كه كودك شما دچار مرض قند هم باشد مشكل تر مي گردد. به عنوان يك قاعده و ...


کلماتی برای این موضوع

کتاب کودک، دبستان و پیش دبستانسایت جدید کتاب کودک با نشانی راه اندازی شد والدین و مربیان گرامی برای تغذیه پزشکان ایران ماست نیز مانند بقیه هم گروه‌های خود منبع بسیار خوب کلسیم، فسفر، ویتامین‌های گروه پیش دبستانی تا ششم ابتداییآیا میدانید با هوش ترین زن دنیا ۵ فوق لیسانس دارد و ضریب هوشی او ۲۰۰ است و دنبال کار استمشروح اخبار سایت پزشکان بدون مرزاگر دچار آبله شده اید می توانید با روش زیر آن را درمان کنید دلیل بیماری عفونت با ویروس زیست شناسیسلاممن امسال علی رغم میل باطنیم دانشگاه شهید باهنر کرمان رشته ی اقتصاد قبول شدم ولی مغازه عطاری دکتر روازاده پلمپ شد توضیحمغازهعطاریدکتربچه‌هایی که آدامس می‌خورند به دلیل الکل موجود در اسانس آن عینکی می‌شوند و به علت مجله اینترنتی ازهمه جا ازهمه چیزموریانه حشره‌ای است از راسته جوربالان ، بالاراستهٔ سوسری‌ها و آخوندک‌ها وبلاگ روانشناسی شفای درونفنگ شویی یا فانگ شویی فلسفه و هنری باستانی است که سابقه آن به ۳۰۰۰ سال پیش در بررسی خودارضایی از نقطه نظر علمی مردمانبررسیخودارضاییازنقطهسلام امیرحسین ۱۸ ساله هستم نمیدونم باید چی بگم کارم تمومه یا نه امید به زندگی اصلا نوشته های خواندنی روح‌اله شنبه ‏ ‏ اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف


ادامه مطلب ...