چکیده
تمام پیشوایان معصوم شیعه، رسالت هدایت و اصلاح اندیشه دینی را بر عهده داشتند. امام رضا (علیه السلام) هم به عنوان یکی از معصومان، عهدهدار چنین رسالتی بود. ایشان این وظیفه را در اصلاح اندیشه شیعیان، اعم از شیعیان قطعیه، زیدیه، واقفیه و دیگران انجام داد. هم چنین آن حضرت در اصلاح دیدگاههای ناصحیح همه مسلمانان، همت گماشت و بخش وسیعی از بیانات ایشان به تبیین دین و پاسخگویی به سؤالات جریانهای فکری، اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان اختصاص یافت.1. مقدمه
میتوان بخش وسیعی از بیانات امام رضا (علیه السلام) را مرتبط با بحث فرقهها و بازتاب افکار آنها دانست، چرا که در مواردی که مباحث فرقهای، کم حجم بوده، بیانات امامان هم حجم کمی از آن را به خود اختصاص داده است؛ مثلاً اصل وجود خداوند و بحث نبوت که مورد اتفاق فرقههای اسلامی بوده، در روایات اسلامی کمتر مورد بحث قرار گرفته است. بر عکس، مواردی که اختلاف فرقههای اسلامی در آنها گسترده بوده (مانند بحث صفات خداوند، جبر و اختیار، قضا و قدر، گناه کبیره، امامت، خلقت بهشت و جهنم و خلود) در روایات پیشوایان شیعی نیز انعکاس زیادی بر جای گذاشته و پیشوایان شیعی به عنوان رهبرانی که مسئولیت هدایت همه انسانها را بر عهده داشتهاند، به این بحثها پرداختهاند.2. بازتاب اندیشههای انحرافی شیعیان قطعیه
ما در این بخش به مباحث مربوط به غلات و مفوضه هم خواهیم پرداخت، چرا که جریان غلات و مفوّضه، فرقههایی نیستند که دارای حدود دقیق و روشن باشند، بلکه جریاناتی هستند که در هر فرقهای، امکان ظهور یافتهاند؛ یعنی میتوان در فرقه اشاعره، اهل حدیث، ماتریدیه، واقفیه، شیعه اثناعشری و ... جریانی با افکار و رویکرد غلات را یافت. به علاوه، برخی از همان اندیشههای غلط موجود در غلات، امروز در بین معدودی از شیعیان به چشم میخورد.الف – غلات
در روایتی ابوهاشم جعفری از حضرت امام رضا (ع) درباره غلات و مفوّضه سوال میکند. حضرت در پاسخ میفرماید:ب- مفوّضه
امام رضا (علیه السلام) در رد اعتقادات مفوّضه نیز طی روایات متعددی، واگذاری امر آفرینش و روزی به پیامبر را نفی میکند. آن حضرت در روایتی میفرماید: «خداوند امر دینش را به پیامبر واگذار کرده، ولی امر خلق و رزق را نه.» (7) در روایتی دیگر از ایشان میخواهیم: «غلات، کافر و مفوّضه مشرکاند و کسی که با آنها همنشین شود... از ولایت خدا، پیامبر و اهل بیت خارج شده است.» (8)ج – قطعیه
حضرت امام رضا (علیه السلام) در بیانات متعدد خویش، به اصلاح انحرافات موجود در اندیشه برخی از شیعیان میپردازد و در مواردی علاوه بر نفی اندیشه، در عرصه عمل نیز به مقابله با آنان بر میخیزد؛ مثلاً در دستور به عدم پرداخت زکات به جبرگرایان و عدم پذیرش شهادت آنها را میدهد، در حالی که در روایات، به گرایش برخی از شیعیان به جبر یا استطاعت، تصریح شده است. (12) به عبارت دیگر، اگر پرداخت زکات به غیر شیعه جایز نباشد، این عدم پرداخت زکات، تنها ناظر به شیعیان قطعیه است و اگر پرداخت زکات به غیر شیعه جایز باشد، عدم پرداخت شامل شیعیان نیز میشود. (13)موضعگیری در برابر لعن بیمحابای شیعیان:
وقتی حضرت امام رضا (علیه السلام) مطلع شد که برخی از اصحاب، کسانی را که با امیرالمؤمنین (علیه السلام) جنگیدهاند، لعن میکنند، فرمود: «الاّ من تاب و اصلح» و به این نکته اشاره نمود که حق ندارید به صورت مطلق، افرادی را که با آن حضرت جنگیدهاند، لعن کنید، چرا که ممکن است عدهای از آنها توبه کرده و خویش را اصلاح نموده باشند. سپس فرمود: «گناه کسی که از حضرت کنارهگیری کرد و توبه نکرد، بزرگتر از گناه کسی است که جنگید و توبه کرد.» (14)3. اصلاح قول به تجسیم در بین اصحاب
ابراهیم بن محمّد همدانی میگوید: نامهای خدمت ابی الحسن الرضا (علیه السلام) فرستادم و طی آن عرض کردم که کسانی از دوستداران شما که با ما هستند، در توحید اختلاف کردهاند؛ برخی قائل به جسمانیت هستند و برخی قائلاند که خداوند دارای صورت است. حضرت پاسخ داد:بحث خلق قرآن:
این بحث که آیا قرآن مخلوق و حادث یا قدیم است، مدت زمانی جهان اسلام و به ویژه پایتخت آن، بغداد را به خود مشغول کرد. امام رضا (علیه السلام) در نامهای به یکی از شیعیان، او را از ورود به چنین مجادلات بیثمری، برحذر میدارد و در عین حال، دیدگاه خود را با ظرافت خاصی بیان میکند. ایشان میفرماید:4. بازتاب اندیشههای انحرافی شیعیان غیر قطعیه
الف – زیدیه
بخشی از بیانات امام رضا (علیه السلام) ناظر به رفتارهای برادرش زیدبن موسی است که شیخ صدوق در کتاب عیون أخبار الرضا (علیه السلام) او را در زمره زیدیه دانسته است. (19) اگر چه این بیانات در خصوص زید بن موسی صادر شده، اما میتوان از آنها در حوزه مباحث فوق و غیر آن، بهره برد.ب – واقفیه
شاید مهمترین جریانی که در عصر حضرت امام رضا (علیه السلام) علیه جریان اصلی تشیع فعالیت داشت، فرقه واقفه بودند. واقفیان به غیبت امام هفتم معتقد و امامت امام رضا (علیه السلام) را منکر شدند. آنان در بسیاری از مفاهیم شیعی مانند مهدویت و غیبت، تحریفهایی را به سود خود، ایجاد کردند و همین امر موجب شد که امام رضا (علیه السلام) به شدت به مقابله آنان بپردازد.5. بازتاب اندیشههای انحرافی غیر شیعیان
الف – اهل حدیث
تبیین احادیث: یکی از بازتابهای جریانهای فرقهای روایات امام رضا (علیه السلام)، بعضی از احادیث منسوب به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است که برخی جریانها، از آنها معنای غیر صحیحی را برداشت میکردند. حضرت در برابر این مسئله، به تبیین یا تکذیب این دسته از روایات میپرداخت. در این بخش به تعدادی از این روایات و کلام امام رضا (علیه السلام) در مورد آنها اشاره میکنیم:نفی رؤیت خداوند توسط پیامبر:
ابوقره به امام رضا (علیه السلام) میگوید: «برای ما روایت شده که خداوند موضوع سخن گفتن و رؤیت خود را به دو تن از پیغمبران خود اختصاص داده: با موسی بن عمران سخن گفته و محمد را به رؤیت خود مخصوص گردانید». امام رضا (علیه السلام) میفرماید:استناد به قرآن و اجماع در سنجش احادیث:
حضرت امام رضا (علیه السلام) میفرماید:نفی تفکر اخباریگری:
اگر چه عنوان اخباریگری برای موضوع مورد نظر ما، عنوان دقیقی نیست، ولی به نظر میرسد که نزدیکترین عنوان به موضوع مورد نظر ما میتواند باشد. این عنوان به جریانی اشاره دارد که دین را تعبد صرف میدانند، اگر چه این تعبد بر خلاف عقل باشد. این جریان، جایی برای اندیشه و تعقل در دین باقی نمیگذارد و معتقد است هر چه را به اسم دین آمده، ولو بدون تفکر و تعقل و فهم، باید پذیرفت.ب – معتزله
اگر چه در عصر عباسیان و به ویژه دوره امامت امام رضا (علیه السلام)، دوره اوج قدرت معتزله بود، ولی درباره آنها به صورت گسترده مطلبی در روایات وجود ندارد. در یکی از روایات مربوط به معتزله، امام رضا (علیه السلام) میفرماید:ج – رد انگارههای ناصحیح در حوزه توحید
شاید بتوان گفت که دوره امام رضا (علیه السلام) و به ویژه دوره حضور ایشان در خراسان، دورهای استثنایی در طول تاریخ دو قرن ابتدایی اسلام است. در این عصر، حاکمیت عباسیان تثبیت شده بود و جریانات فکری گوناگون در پایتخت کشور اسلامی از آزادی برخوردار بودند. حاکم اسلامی نیز مشوّق خود این بحثها بود. از این رو در این دوره، مباحث فراوانی مطرح شد که نمیتوان آنها را صرفاً به فرقهای خاص، نسبت داد؛ چرا که فضا برای طرح اشکالات و شبهات، فراهم بود و ممکن بود کسی با وجود عدم اعتقادات خود و جریان متبوعش به مسائلی از قبیل تشبیه، تجسیم، جبر و استطاعت، شبهاتی را در این زمینه مطرح نماید. بنابراین ما اعتقاداتی مانند تشبیه و تجسیم را به فرقهای به نام مجسّمه و مشبّهه یا جبر و استطاعت را به فرقهای به نام جبریه و قدریه که وجود خارجی آنها چندان روشن نیست، نسبت نمیدهیم و به بررسی کلی آنها میپردازیم.تجسیم:
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به این سؤال که «آیا خداوند دارای جسم و صورت است؟» پاسخ میدهد: «منزّه است خدایی که هیچ چیز شبیه او نیست و جسم و صورت ندارد.» (38) (39)نفی جبر در تفویض:
برید بن عمیر شامی به امام رضا (علیه السلام) عرض میکند: «از حضرت صادق (علیه السلام) برای ما نقل شده که فرمود: «لا جبر و لا تفویض، بل أمر بین الأمرین». معنای این حدیث چیست؟» حضرت فرمود:خلق قرآن:
از جمله مباحث کلامی مطرح در عصر امام رضا (علیه السلام)، بحث خلق قرآن با قدم آن بود که هزینههای زیادی را بر مسلمانان تحمیل کرد. این جریان از نقاط منفی تاریخ مسلمین است که موجب شده برخی از مسیحیان در توجیه مسئله تثلیث، به آن استناد کرده، مدعی شوند که مسلمین هم قائل به قدیم بودن خداوند و قرآن هستند.نتیجهگیری
امام رضا (علیه السلام) در طول دوران امامت خویش و به ویژه در دوره اقامت در خراسان، با کج رویهای جریانهای مختلف مقابله نمود. ایشان با ایستادگی در برابر انحرافات، به پاسخگویی به شبهات و تبیین آموزههای دینی پرداخت. آن حضرت در طول این دوره، بدون گرفتار شدن در دام توطئههای مأمون و اطرافیانش، رسالت خود را در دفاع از دین و هدایت مردم، به بهترین وجه انجام داد.پینوشتها:
1. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج2، ص 895.
2. صدوق، التوحید، ص 364.
3. این بحث نیاز به تحقیق مستقلی دارد که چه مقدار از احادیث مذکور، ساخته غالیان است.
4. همان، ص 363 و 364.
5. همو، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 201.
6. همان، ص 202.
7. همان.
8. همان، ص 202.
9. دیدگاه شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه، مطابق با همین حدیث است. ایشان معتقد است غلات و مفوّضه، منکر سهوالنبی هستند و در مطلبی به نقل از استادش، اولین درجه غلو را نفی سهوالنبی میداند. (من لا یحضره الفقیه، ص 234 و 235).
10. نساء، آیه ی 141.
11. عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 203. روایات دیگری نیز در حوزه غلو و تفویض موجود است که به ذکر آدرس آنها اکتفا میکنیم: صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 124 و 145؛ و عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج1، ص 283.
12. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج10، ص 144؛ الکافی، ج1، ص 159؛ صدوق، التوحید، ص 338.
13. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 143؛ همو، التوحید، ص 362.
14. همان، ص 88.
15. همو، التوحید، ص 100 و 104.
16. همان، ص 101.
17. همان، ص 104. البته در کتابهای شیعه و غیر شیعه، نکاتی در نقد هشام بن حکم بیان شده و در مقابل، عالمان شیعه به این نقدهایی پاسخهایی داده و از هشام دفاع کردهاند. آن چه در این جا برای ما اهمیت دارد، اصل نگهبانی امام رضا (علیه السلام) از دین در برابر دیدگاههای انحرافی و تبیین صحیح توحید توسط آن حضرت است.
18. همان، ص 224.
19. همو، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 233.
20. همان، ص 234.
21. همان، ج1، ص 106.
22. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج2، ص 813-815.
23. اصحاب من مانند ستارگان هستند؛ به هر کدامشان اقتدا کنید، هدایت مییابید.
24. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 87.
25. همو، التوحید، ص 176.
26. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج1، ص 278.
27. همان، ص 276.
28. همان، ص 277.
29. همان، ج2، ص 860 و 861.
30. شورا، آیهی 37.
31. به این معنا که آدمی از عذاب الهی و امتحانات او ایمن نشیند و از عظمت و جلال او واهمه نداشته و در دل، اندیشه مؤاخذه او را نداشته باشد. (ملا احمد نراقی، معراج السعادة، ص 179).
32. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 285-287.
33. رعد، آیه ی 6.
34. صدوق، التوحید، ص 406.
35. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 65.
36. همو، التوحید، ص 49 و 50.
37. همان، ص 69.
38. همان، ص 102.
39. برای مطالعه برخی دیگر از روایات امام رضا (علیه السلام) با موضوع تشبیه، تجسیم و رؤیت خداوند، ر.ک: صدوق، التوحید، ص 34-84، 98-104 و 108-122؛ همو، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص 114-122.
40. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج1، ص 283.
41. برای مطالعه تعدادی از روایات امام رضا (علیه السلام) با موضوع نفی جبر، ر.ک: صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2 ص 69، 125، 315، 348 و 416؛ همو، التوحید، ص 338.
42. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج2، ص 811.
سوم مرداد 91
از لحاظ نیروی انسانی، ما هفتاد و پنج میلیون نفر جمعیت داریم؛ این جمعیت عامل خیلی مهمی است. من این را همین جا عرض بکنم؛ جمعیت جوان و بانشاط و تحصیلکرده و باسواد کشور، امروز یکی از عاملهای مهم پیشرفت کشور است. در همین آمارهایی که داده میشود، نقش جوانهای تحصیلکرده و آگاه و پرنشاط و پرنیرو را میبینید. ما باید در سیاست تحدید نسل تجدیدنظر کنیم. سیاست تحدید نسل در یک برههای از زمان درست بود، یک اهدافی هم برایش معین کردند. آنطوری که افراد متخصص و عالم و کارشناسان علمی این قسمت تحقیق و بررسی کردند و گزارش دادند، ما در سال ۷۱ به همان مقاصدی که از تحدید نسل وجود داشت، رسیدیم. از سال ۷۱ به این طرف، باید سیاست را تغییر میدادیم، خطا کردیم، تغییر ندادیم. امروز باید این خطا را جبران کنیم.
نوزدهم مهر 91
یکی از مهمترین موجودیهای باارزش ما، همین نسل جوانِ تحصیلکرده است. نسل جوان تحصیلکرده، هم شجاعت دارد، هم امید دارد، هم نشاط و تحرک دارد. من همین جا در داخل پرانتز عرض بکنم یکی از خطاهایی که خود ما کردیم ـ بنده خودم هم در این خطا سهیمم ـ این مساله تحدید نسل از اواسط دهه ۷۰ به این طرف باید متوقف میشد. البته اوّلی که سیاست تحدید نسل اتخاذ شد، خوب بود، لازم بود، لیکن از اواسط دهه ۷۰ باید متوقف میشد. این را متوقف نکردیم؛ این اشتباه بود. عرض کردم مسئولین کشور در این اشتباه سهیمند، خود بنده حقیر هم در این اشتباه سهیمم. این را خدای متعال و تاریخ باید بر ما ببخشد.
نسل جوان را باید حفظ کرد. با این روند کنونی اگر ما پیش برویم ـ من چندی پیش هم در ماه رمضان در سخنرانی گفتم ـ کشور پیر خواهد شد. خانوادهها، جوانها باید تولید مثل را زیاد کنند و نسل را افزایش دهند.
بیست و سوم مهر 91
حد زاد و ولد در جامعه ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیم زماندار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت. مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت باز کنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعه ما در آینده نه چندان دوری، جامعه پیر خواهد شد؛ این چهره جوانی که امروز جامعه ایرانی دارد، از او گرفته
خواهد شد.
یازدهم اردیبهشت 92
من بارها این را به مردم عرض کردهام: پیر شدن کشور، کم شدن نسل جوان در چندین سال بعد، از همان چیزهایی است که اثرش بعداً ظاهر خواهد شد، وقتی هم اثرش ظاهر شد، آن روز دیگر قابل علاج نیست؛ اما امروز چرا، امروز قابل علاج است. فرزندآوری یکی از مهمترین مجاهدتهای زنان و وظایف زنان است، چون فرزندآوری در حقیقت هنر زن است؛ اوست که زحماتش را تحمل میکند، اوست که رنجهایش را میبرد، اوست که خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به او داده است. خدای متعال ابزار پرورش فرزند را به مردها نداده، در اختیار بانوان قرار داده؛ صبرش را به آنها داده، عاطفهاش را به آنها داده، احساساتش را به آنها داده، اندامهای جسمانیاش را به آنها داده، در واقع این هنر زنها است. اگر چنانچه ما اینها را در جامعه به دست فراموشی نسپریم، آن وقت پیشرفت خواهیم کرد.
هشتم آبان 92
یک نگاه مقلدانهای به زندگی غربی یا به زندگی اروپایی وجود داشته که به اینجاها منتهی شده و میراث آن به ماها رسیده؛ ما هم در یک برههای از زمان غفلت کردیم، کاری که باید انجام بدهیم انجام ندادیم. درحالیکه امروز در [بعضی از] همین کشورهای غربی از کاهش باروری دارند زیان میبینند و پشیمانند و در بعضی از کشورهای غربی مطلقا کاهش باروری وجود ندارد؛ یعنی خانوادههای پرجمعیت، مثلاً خانواده آمریکایی با ده دوازده بچه، چطور خانواده ایرانی [که] میخواهد از او تقلید کند باید حتما یک بچّه داشته باشد یا دو بچّه! که این الان وجود دارد و گزارشها و خبرها از این واقعیت به ما اطلاع میدهد.
سیزدهم شهریور 93
مساله جمعیت تأثیر زیادی دارد در اقتدار ملی و افزایش نسل جوان و بزرگ بودن کشور از لحاظ جمعیت، خیلی تأثیر دارد در ایجاد اقتدار. البته از همه اینها مهمتر، مساله فرهنگ است؛ بخصوص در سطح باورها و عقاید مردم.
1- شرائط همسفر
سفر کردن خوب اسـت،2- حقوق همسفران
وقتی چند نفر پذیرفتند که در یک سفر طولانی با هم باشند، از نظر اسلام حقوق متقابلی بر عهده ی همه خواهد بود، که حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:***
• رعایت حقّ همسفر ذِمّی(3)
امیرالمؤمنین (ع) در راه کوفه با یک نفر ذمّی همسفر گردید.***
«کمال رفاقت آن اسـت که شخص در وقت جدا شدن به احترام رفیق، مقداری او را مشایعت کند، پیامبر ما (ص) به ما چنین یاد داده اسـت.»***
مرد ذمّی گفت:***
3- مشکل گُم شدن
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:4- روش استفاده از حیوانات
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:پی نوشت ها :
1- حلیه المتقین، باب 14، فصل نهم و دهم
2- حلیه المتقین باب 14 فصل نهم و دهم
3- ذمی به یهودیان و مسیحیانی می گویند که در پناه اسلام زندگی می کنند.
4- کافی ج 2 ص 670 کتابُالعِشره بابُ حُسنِ الصَّحابِه
5- حلیله المتقین باب 14 فصل نهم و دهم
6- حلیله المتقین باب 13 فصل پنجم
1- شرائط همسفر
سفر کردن خوب اسـت،2- حقوق همسفران
وقتی چند نفر پذیرفتند که در یک سفر طولانی با هم باشند، از نظر اسلام حقوق متقابلی بر عهده ی همه خواهد بود، که حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:***
• رعایت حقّ همسفر ذِمّی(3)
امیرالمؤمنین (ع) در راه کوفه با یک نفر ذمّی همسفر گردید.***
«کمال رفاقت آن اسـت که شخص در وقت جدا شدن به احترام رفیق، مقداری او را مشایعت کند، پیامبر ما (ص) به ما چنین یاد داده اسـت.»***
مرد ذمّی گفت:***
3- مشکل گُم شدن
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:4- روش استفاده از حیوانات
حضرت امیرالمؤمنین (ع) فرمود:پی نوشت ها :
1- حلیه المتقین، باب 14، فصل نهم و دهم
2- حلیه المتقین باب 14 فصل نهم و دهم
3- ذمی به یهودیان و مسیحیانی می گویند که در پناه اسلام زندگی می کنند.
4- کافی ج 2 ص 670 کتابُالعِشره بابُ حُسنِ الصَّحابِه
5- حلیله المتقین باب 14 فصل نهم و دهم
6- حلیله المتقین باب 13 فصل پنجم
چکیده
تمام پیشوایان معصوم شیعه، رسالت هدایت و اصلاح اندیشه دینی را بر عهده داشتند. امام رضا (علیه السلام) هم به عنوان یکی از معصومان، عهدهدار چنین رسالتی بود. ایشان این وظیفه را در اصلاح اندیشه شیعیان، اعم از شیعیان قطعیه، زیدیه، واقفیه و دیگران انجام داد. هم چنین آن حضرت در اصلاح دیدگاههای ناصحیح همه مسلمانان، همت گماشت و بخش وسیعی از بیانات ایشان به تبیین دین و پاسخگویی به سؤالات جریانهای فکری، اعم از مسلمانان و غیر مسلمانان اختصاص یافت.1. مقدمه
میتوان بخش وسیعی از بیانات امام رضا (علیه السلام) را مرتبط با بحث فرقهها و بازتاب افکار آنها دانست، چرا که در مواردی که مباحث فرقهای، کم حجم بوده، بیانات امامان هم حجم کمی از آن را به خود اختصاص داده است؛ مثلاً اصل وجود خداوند و بحث نبوت که مورد اتفاق فرقههای اسلامی بوده، در روایات اسلامی کمتر مورد بحث قرار گرفته است. بر عکس، مواردی که اختلاف فرقههای اسلامی در آنها گسترده بوده (مانند بحث صفات خداوند، جبر و اختیار، قضا و قدر، گناه کبیره، امامت، خلقت بهشت و جهنم و خلود) در روایات پیشوایان شیعی نیز انعکاس زیادی بر جای گذاشته و پیشوایان شیعی به عنوان رهبرانی که مسئولیت هدایت همه انسانها را بر عهده داشتهاند، به این بحثها پرداختهاند.2. بازتاب اندیشههای انحرافی شیعیان قطعیه
ما در این بخش به مباحث مربوط به غلات و مفوضه هم خواهیم پرداخت، چرا که جریان غلات و مفوّضه، فرقههایی نیستند که دارای حدود دقیق و روشن باشند، بلکه جریاناتی هستند که در هر فرقهای، امکان ظهور یافتهاند؛ یعنی میتوان در فرقه اشاعره، اهل حدیث، ماتریدیه، واقفیه، شیعه اثناعشری و ... جریانی با افکار و رویکرد غلات را یافت. به علاوه، برخی از همان اندیشههای غلط موجود در غلات، امروز در بین معدودی از شیعیان به چشم میخورد.الف – غلات
در روایتی ابوهاشم جعفری از حضرت امام رضا (ع) درباره غلات و مفوّضه سوال میکند. حضرت در پاسخ میفرماید:ب- مفوّضه
امام رضا (علیه السلام) در رد اعتقادات مفوّضه نیز طی روایات متعددی، واگذاری امر آفرینش و روزی به پیامبر را نفی میکند. آن حضرت در روایتی میفرماید: «خداوند امر دینش را به پیامبر واگذار کرده، ولی امر خلق و رزق را نه.» (7) در روایتی دیگر از ایشان میخواهیم: «غلات، کافر و مفوّضه مشرکاند و کسی که با آنها همنشین شود... از ولایت خدا، پیامبر و اهل بیت خارج شده است.» (8)ج – قطعیه
حضرت امام رضا (علیه السلام) در بیانات متعدد خویش، به اصلاح انحرافات موجود در اندیشه برخی از شیعیان میپردازد و در مواردی علاوه بر نفی اندیشه، در عرصه عمل نیز به مقابله با آنان بر میخیزد؛ مثلاً در دستور به عدم پرداخت زکات به جبرگرایان و عدم پذیرش شهادت آنها را میدهد، در حالی که در روایات، به گرایش برخی از شیعیان به جبر یا استطاعت، تصریح شده است. (12) به عبارت دیگر، اگر پرداخت زکات به غیر شیعه جایز نباشد، این عدم پرداخت زکات، تنها ناظر به شیعیان قطعیه است و اگر پرداخت زکات به غیر شیعه جایز باشد، عدم پرداخت شامل شیعیان نیز میشود. (13)موضعگیری در برابر لعن بیمحابای شیعیان:
وقتی حضرت امام رضا (علیه السلام) مطلع شد که برخی از اصحاب، کسانی را که با امیرالمؤمنین (علیه السلام) جنگیدهاند، لعن میکنند، فرمود: «الاّ من تاب و اصلح» و به این نکته اشاره نمود که حق ندارید به صورت مطلق، افرادی را که با آن حضرت جنگیدهاند، لعن کنید، چرا که ممکن است عدهای از آنها توبه کرده و خویش را اصلاح نموده باشند. سپس فرمود: «گناه کسی که از حضرت کنارهگیری کرد و توبه نکرد، بزرگتر از گناه کسی است که جنگید و توبه کرد.» (14)3. اصلاح قول به تجسیم در بین اصحاب
ابراهیم بن محمّد همدانی میگوید: نامهای خدمت ابی الحسن الرضا (علیه السلام) فرستادم و طی آن عرض کردم که کسانی از دوستداران شما که با ما هستند، در توحید اختلاف کردهاند؛ برخی قائل به جسمانیت هستند و برخی قائلاند که خداوند دارای صورت است. حضرت پاسخ داد:بحث خلق قرآن:
این بحث که آیا قرآن مخلوق و حادث یا قدیم است، مدت زمانی جهان اسلام و به ویژه پایتخت آن، بغداد را به خود مشغول کرد. امام رضا (علیه السلام) در نامهای به یکی از شیعیان، او را از ورود به چنین مجادلات بیثمری، برحذر میدارد و در عین حال، دیدگاه خود را با ظرافت خاصی بیان میکند. ایشان میفرماید:4. بازتاب اندیشههای انحرافی شیعیان غیر قطعیه
الف – زیدیه
بخشی از بیانات امام رضا (علیه السلام) ناظر به رفتارهای برادرش زیدبن موسی است که شیخ صدوق در کتاب عیون أخبار الرضا (علیه السلام) او را در زمره زیدیه دانسته است. (19) اگر چه این بیانات در خصوص زید بن موسی صادر شده، اما میتوان از آنها در حوزه مباحث فوق و غیر آن، بهره برد.ب – واقفیه
شاید مهمترین جریانی که در عصر حضرت امام رضا (علیه السلام) علیه جریان اصلی تشیع فعالیت داشت، فرقه واقفه بودند. واقفیان به غیبت امام هفتم معتقد و امامت امام رضا (علیه السلام) را منکر شدند. آنان در بسیاری از مفاهیم شیعی مانند مهدویت و غیبت، تحریفهایی را به سود خود، ایجاد کردند و همین امر موجب شد که امام رضا (علیه السلام) به شدت به مقابله آنان بپردازد.5. بازتاب اندیشههای انحرافی غیر شیعیان
الف – اهل حدیث
تبیین احادیث: یکی از بازتابهای جریانهای فرقهای روایات امام رضا (علیه السلام)، بعضی از احادیث منسوب به پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) است که برخی جریانها، از آنها معنای غیر صحیحی را برداشت میکردند. حضرت در برابر این مسئله، به تبیین یا تکذیب این دسته از روایات میپرداخت. در این بخش به تعدادی از این روایات و کلام امام رضا (علیه السلام) در مورد آنها اشاره میکنیم:نفی رؤیت خداوند توسط پیامبر:
ابوقره به امام رضا (علیه السلام) میگوید: «برای ما روایت شده که خداوند موضوع سخن گفتن و رؤیت خود را به دو تن از پیغمبران خود اختصاص داده: با موسی بن عمران سخن گفته و محمد را به رؤیت خود مخصوص گردانید». امام رضا (علیه السلام) میفرماید:استناد به قرآن و اجماع در سنجش احادیث:
حضرت امام رضا (علیه السلام) میفرماید:نفی تفکر اخباریگری:
اگر چه عنوان اخباریگری برای موضوع مورد نظر ما، عنوان دقیقی نیست، ولی به نظر میرسد که نزدیکترین عنوان به موضوع مورد نظر ما میتواند باشد. این عنوان به جریانی اشاره دارد که دین را تعبد صرف میدانند، اگر چه این تعبد بر خلاف عقل باشد. این جریان، جایی برای اندیشه و تعقل در دین باقی نمیگذارد و معتقد است هر چه را به اسم دین آمده، ولو بدون تفکر و تعقل و فهم، باید پذیرفت.ب – معتزله
اگر چه در عصر عباسیان و به ویژه دوره امامت امام رضا (علیه السلام)، دوره اوج قدرت معتزله بود، ولی درباره آنها به صورت گسترده مطلبی در روایات وجود ندارد. در یکی از روایات مربوط به معتزله، امام رضا (علیه السلام) میفرماید:ج – رد انگارههای ناصحیح در حوزه توحید
شاید بتوان گفت که دوره امام رضا (علیه السلام) و به ویژه دوره حضور ایشان در خراسان، دورهای استثنایی در طول تاریخ دو قرن ابتدایی اسلام است. در این عصر، حاکمیت عباسیان تثبیت شده بود و جریانات فکری گوناگون در پایتخت کشور اسلامی از آزادی برخوردار بودند. حاکم اسلامی نیز مشوّق خود این بحثها بود. از این رو در این دوره، مباحث فراوانی مطرح شد که نمیتوان آنها را صرفاً به فرقهای خاص، نسبت داد؛ چرا که فضا برای طرح اشکالات و شبهات، فراهم بود و ممکن بود کسی با وجود عدم اعتقادات خود و جریان متبوعش به مسائلی از قبیل تشبیه، تجسیم، جبر و استطاعت، شبهاتی را در این زمینه مطرح نماید. بنابراین ما اعتقاداتی مانند تشبیه و تجسیم را به فرقهای به نام مجسّمه و مشبّهه یا جبر و استطاعت را به فرقهای به نام جبریه و قدریه که وجود خارجی آنها چندان روشن نیست، نسبت نمیدهیم و به بررسی کلی آنها میپردازیم.تجسیم:
امام رضا (علیه السلام) در پاسخ به این سؤال که «آیا خداوند دارای جسم و صورت است؟» پاسخ میدهد: «منزّه است خدایی که هیچ چیز شبیه او نیست و جسم و صورت ندارد.» (38) (39)نفی جبر در تفویض:
برید بن عمیر شامی به امام رضا (علیه السلام) عرض میکند: «از حضرت صادق (علیه السلام) برای ما نقل شده که فرمود: «لا جبر و لا تفویض، بل أمر بین الأمرین». معنای این حدیث چیست؟» حضرت فرمود:خلق قرآن:
از جمله مباحث کلامی مطرح در عصر امام رضا (علیه السلام)، بحث خلق قرآن با قدم آن بود که هزینههای زیادی را بر مسلمانان تحمیل کرد. این جریان از نقاط منفی تاریخ مسلمین است که موجب شده برخی از مسیحیان در توجیه مسئله تثلیث، به آن استناد کرده، مدعی شوند که مسلمین هم قائل به قدیم بودن خداوند و قرآن هستند.نتیجهگیری
امام رضا (علیه السلام) در طول دوران امامت خویش و به ویژه در دوره اقامت در خراسان، با کج رویهای جریانهای مختلف مقابله نمود. ایشان با ایستادگی در برابر انحرافات، به پاسخگویی به شبهات و تبیین آموزههای دینی پرداخت. آن حضرت در طول این دوره، بدون گرفتار شدن در دام توطئههای مأمون و اطرافیانش، رسالت خود را در دفاع از دین و هدایت مردم، به بهترین وجه انجام داد.پینوشتها:
1. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج2، ص 895.
2. صدوق، التوحید، ص 364.
3. این بحث نیاز به تحقیق مستقلی دارد که چه مقدار از احادیث مذکور، ساخته غالیان است.
4. همان، ص 363 و 364.
5. همو، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 201.
6. همان، ص 202.
7. همان.
8. همان، ص 202.
9. دیدگاه شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه، مطابق با همین حدیث است. ایشان معتقد است غلات و مفوّضه، منکر سهوالنبی هستند و در مطلبی به نقل از استادش، اولین درجه غلو را نفی سهوالنبی میداند. (من لا یحضره الفقیه، ص 234 و 235).
10. نساء، آیه ی 141.
11. عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 203. روایات دیگری نیز در حوزه غلو و تفویض موجود است که به ذکر آدرس آنها اکتفا میکنیم: صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 124 و 145؛ و عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج1، ص 283.
12. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج10، ص 144؛ الکافی، ج1، ص 159؛ صدوق، التوحید، ص 338.
13. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 143؛ همو، التوحید، ص 362.
14. همان، ص 88.
15. همو، التوحید، ص 100 و 104.
16. همان، ص 101.
17. همان، ص 104. البته در کتابهای شیعه و غیر شیعه، نکاتی در نقد هشام بن حکم بیان شده و در مقابل، عالمان شیعه به این نقدهایی پاسخهایی داده و از هشام دفاع کردهاند. آن چه در این جا برای ما اهمیت دارد، اصل نگهبانی امام رضا (علیه السلام) از دین در برابر دیدگاههای انحرافی و تبیین صحیح توحید توسط آن حضرت است.
18. همان، ص 224.
19. همو، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 233.
20. همان، ص 234.
21. همان، ج1، ص 106.
22. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج2، ص 813-815.
23. اصحاب من مانند ستارگان هستند؛ به هر کدامشان اقتدا کنید، هدایت مییابید.
24. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 87.
25. همو، التوحید، ص 176.
26. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج1، ص 278.
27. همان، ص 276.
28. همان، ص 277.
29. همان، ج2، ص 860 و 861.
30. شورا، آیهی 37.
31. به این معنا که آدمی از عذاب الهی و امتحانات او ایمن نشیند و از عظمت و جلال او واهمه نداشته و در دل، اندیشه مؤاخذه او را نداشته باشد. (ملا احمد نراقی، معراج السعادة، ص 179).
32. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج1، ص 285-287.
33. رعد، آیه ی 6.
34. صدوق، التوحید، ص 406.
35. صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2، ص 65.
36. همو، التوحید، ص 49 و 50.
37. همان، ص 69.
38. همان، ص 102.
39. برای مطالعه برخی دیگر از روایات امام رضا (علیه السلام) با موضوع تشبیه، تجسیم و رؤیت خداوند، ر.ک: صدوق، التوحید، ص 34-84، 98-104 و 108-122؛ همو، عیون اخبار الرضا (علیه السلام)، ص 114-122.
40. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج1، ص 283.
41. برای مطالعه تعدادی از روایات امام رضا (علیه السلام) با موضوع نفی جبر، ر.ک: صدوق، عیون أخبار الرضا (علیه السلام)، ج2 ص 69، 125، 315، 348 و 416؛ همو، التوحید، ص 338.
42. عزیزالله عطاردی، اخبار و آثار حضرت امام رضا (علیه السلام)، ج2، ص 811.