مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بیوگرافی بهناز جعفری بازیگر سریال “آمین” + عکس

بیوگرافی بهناز جعفری بازیگر سریال “آمین” + عکس

بهناز جعفری Behnaz Jafari (متولد ۱۳۵۳، تهران) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون ایران است.(برخی از سایت ها عنوان کرده اند که از نوادگان ستارخان است)

وی فارغ التحصیل رشته ادبیات نمایشی از دانشگاه آزاد اسلامی است. اولین فیلم او که در نقش کوتاهی حضور داشت روسری آبی در سال ۱۳۷۳ بود.

همسر بهناز جعفری بیوگرافی بهناز جعفری بیوگرافی بازیگران ازدواج بازیگران Behnaz Jafari

او برای بازی کوتاهش در فیلم «خانه‌ای روی آب»، از بیستمین جشنواره فیلم فجر، سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مکمل زن را گرفت. او همچنین در نمایش شب هزار و یکم بهرام بیضایی بازی کرده است.

بهناز جعفری با انتشار عکس زیر در اینستاگرمش نوشت :
همسر بهناز جعفری بیوگرافی بهناز جعفری بیوگرافی بازیگران ازدواج بازیگران Behnaz Jafari

یکى دیگه از معجزات خدا آفریدن اسکندرى هاست…چون خیلى از عیب هاتومى پوشونن و…?

تاکنون هیچ عکس و خبری از اینکه ازدواج کرده و همسری دارد منتشر نشده است.

فیلم‌های سینمایی

  • به دنیا آمدن (۱۳۹۳)
  • پنج ستاره (۱۳۹۱)
  • ابرهای ارغوانی (۱۳۹۰)
  • تلفن همراه رئیس جمهور (۱۳۹۰)
  • جیب‌بر خیابان جنوبی (۱۳۹۰)
  • خرمشهر (۱۳۹۰)
  • مادر پاییزی (۱۳۹۰)
  • ترانه کوچک من (۱۳۸۸)
  • حوالی اتوبان (۱۳۸۷)
  • زمانی برای دوست داشتن (۱۳۸۶)
  • از دور دست (رامین محسنی، ۱۳۸۴)
  • باغ‌های کندلوس (ایرج کریمی، ۱۳۸۳)
  • نگاه (سپیده فارسی، ۱۳۸۳)
  • بیدارشو آرزو (کیانوش عیاری، ۱۳۸۲)
  • چند تار مو (ایرج کریمی، ۱۳۸۲)
  • تهران، ساعت هفت صبح (امیرشهاب رضویان، ۱۳۸۱)
  • غوغا (سعید سهیلی، ۱۳۸۱)
  • خانه‌ای روی آب (بهمن فرمان‌آرا، ۱۳۸۰)
  • نگین (اصغر هاشمی، ۱۳۸۰)
  • آب و آتش (فریدون جیرانی، ۱۳۷۹)
  • مسافر ری (داود میرباقری، ۱۳۷۹)
  • جام جان (فیلم کوتاه، فقط گفتار متن، ۱۳۷۹)
  • کاپوچینو (فیلم کوتاه – فریدون جیرانی، ۱۳۷۸)
  • تخته سیاه (سمیرا مخملباف، ۱۳۷۸)
  • عشق طاهر (محمدعلی نجفی، ۱۳۷۸)
  • تنها در تهران (فیلم کوتاه، ۱۳۷۷)
  • سینما سینماست (ضیاءالدین دری، ۱۳۷۵)
  • روسری آبی (رخشان بنی اعتماد، ۱۳۷۳)

همسر بهناز جعفری بیوگرافی بهناز جعفری بیوگرافی بازیگران ازدواج بازیگران Behnaz Jafari

مجموعه‌های تلویزیونی

  • همه چیز آنجاست (شهرام شاه حسینی – ۱۳۹۳)
  • آب پریا (مرضیه برومند – ۱۳۹۲)
  • عبور از پاییز (مسعود شاه محمدی – ۱۳۸۸)
  • مختارنامه (داود میرباقری – ۱۳۸۷)
  • بیداری (بهرام عظیم پور – ۱۳۸۶)
  • دوران سرکشی (کمال تبریزی – ۸۰ / ۱۳۷۹)
  • خاک سرخ (ابراهیم حاتمی‌کیا – ۱۳۷۹)
  • عید آن سال‌ها (۱۳۷۸-۱۳۷۷)
  • بگذار آفتاب برآید (۱۳۷۸-۱۳۷۷)
  • زمان شوریدگی (محمدعلی نجفی – ۱۳۷۸)
  • غبار نور (۱۳۷۵)
  • کلانتر ۳(محسن شاه‌محمدی – ۱۳۸۰)

جوایز

  • سیمرغ بلورین بهترین نقش مکمل زن بیست‌امین دوره جشنواره فیلم فجر – خانه‌ای روی آب
  • دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن سی‌امین دوره جشنواره فیلم فجر – تلفن همراه رئیس جمهور
Behnaz Jafari ازدواج بازیگران بیوگرافی بازیگران بیوگرافی بهناز جعفری همسر بهناز جعفری


ادامه مطلب ...

بیوگرافی حمیدرضا پگاه و همسرش نغمه نادری + عکس

بیوگرافی حمیدرضا پگاه و همسرش نغمه نادری + عکس

حمیدرضا پگاه (متولد ۱۱ دی ماه ۱۳۵۰ در تهران) سه خواهر و یک برادر دارد، پدرش کارمند بازنشسته و مادرش خانه دار است. خودش فرزند دوم خانواده است. بچه خیابان دلگشای پیروزی تهران است و تا کلاس چهارم ابتدایی در این محله زندگی می کردند. در مدرسه شیطنتش تمامی نداشت و بیشتر برای دیگران اسم انتخاب می کرد.

همسر حمیدرضا پگاه همسر بازیگران بیوگرافی نغمه نادری بیوگرافی حمیدرضا پگاه

در تلویزیون با سریال «با من بمان» به کارگردانی حمید لبخنده و «تفنگ سر پر» چهره شد و مردم او را شناختند.

بسیار خانواده دوست است و وقت خود را به بطالت نمی گذراند، در اوقات فراغت به طور کامل در خدمت خانواده است. قبل ترها در شرق تهران زندگی می کرد و در حال حاضر در غرب تهران. قبل از اینکه وارد عرصه بازیگری شود در شبکه دو سیما دستیار تهیه کننده بود و مسعود فروتن به او پیشنهاد بازی در مجموعه «ضلع ششم» را داد. صدای خوبی دارد و چند بار پیشنهاد کار مجری گری هم به او شده اما تا به حال نپذیرفته است. بیشتر به دلیل کنجکاوی سمت بازیگری آمد. به فوتبال علاقه خاصی دارد و در دوران کودکی عضو تیم نونهالان راه آهن سپس نوجوانان پاس و جوانان پرسپولیس بود.

اولین کار تلویزیونی اش حضور در مجموعه «ضلع ششم» در سال ۷۲ بود. مدتی در کلاس های گلاب آدینه حضور داشته است. با اینکه سالیان سال است در این عرصه حضور دارد اما حاشیه ای از او دیده و شنیده نشده است. از جار و جنجال بیزار است. وقتی بی صداقتی می بیند حالش بد می شود.

همسر حمیدرضا پگاه همسر بازیگران بیوگرافی نغمه نادری بیوگرافی حمیدرضا پگاه

بازیگری را نوعی خلق کردن می داند. کمترین دستمزدش در همان کار اولش بود که ماهی پنجاه هزار تومان گرفت. در فیلم «چند تار مو» به کارگردانی ایرج کریمی هم افتخاری و رایگان بازی کرد. تیم پرسپولیس را دوست دارد. منفورترین آدم های دنیا را دروغگوها می داند. به قسمت و تقدیر اعتقاد خاصی دارد.

هدف نهایی اش در بازیگری عین خود زندگی کردن است. می گوید بازیگری چند «ت» دارد: تعقل، تخیل، تفکر، تعهد و توانایی. حرفه کارگردانی را دوست دارد و یکی از دلمشغولی هایش به حساب می آید. اینکه کسی از دستش ناراحت نباشد، برایش خیلی اهمیت دارد. می گوید باید در این دنیا غصه چیزی را بخوری که ارزشش را داشته باشد. قرار بود در مجموعه «کلاه پهلوی» بازی کند، ولی چون زمان تولید این مجموعه مشخص نبود قراردادش را فسخ کرد.
از کارهای کیشلوفسکی خوشش می آید. فیلم «لیلا» ساخته داریوش مهرجویی را خیلی دوست دارد. یکی از فیلم های مورد علاقه اش هم «گوزن ها» ست. می گوید زمانی که خوابم می آید و شرایط خوابیدن مهیا نباشد بدترین ساعت زندگی من است. هنرهای تجسمی را دوست دارد.

در سیزده سالگی به تیم فوتبال پرسپولیس رفت و تست دروازه بانی داد، آن زمان ضیاء عربشاهی و کاظم سید علیخانی به دروازه شوت می زدند و وحید قلیچ خانی انتخاب می کرد. حمیدرضا تست داد و انتخاب شد. دو سه هفته هم به تمرینات ادامه داد، اما چون راه خانه تا محل تمرین دور بود، دیگر ادامه نداد. آن موقع تمرینات پرسپولیس در داوودیه انجام می شد. همیشه در مدرسه و کوچه با بچه ها مشغول بازی فوتبال بود و تا پایان دبیرستان هم بازی می کرد و بعد که سربازی رفت آن را کنار گذاشت و از آن به بعد دیگر تفننی بازی می کرد. اصلاً رابطه خوبی با سبیل گذاشتن ندارد و کمتر به این موضوع در کارها تن می دهد.

جدا از اینکه بازیگری گزیده کار و خوبی است، یک شناگر تمام عیار هم هست و در بین رشته های این ورزش فقط پروانه آن را بلد نیست. فوتبال باشگاه های انگلیس را دنبال می کند، اسطوره دروازه بانی او در ایامی که فوتبال بازی می کرد «سپ مایر» بود. اصلاً کار کارمندی و یکنواخت را دوست ندارد. همسرش نغمه نادری کارگردان تئاتر است.

همسر حمیدرضا پگاه همسر بازیگران بیوگرافی نغمه نادری بیوگرافی حمیدرضا پگاه

یک دوره فن بیان را نزد زنده یاد فهیمه راستکار گذرانده است. در دوران کودکی از کارتون «سوپرمن» خیلی خوشش می آمد. به نجابت و صادق بودن معروف است. می گوید فقط مرگ است که چاره ندارد وگرنه هر مشکل و مسئله ای یک چاره و راه حلی دارد. بازی خسرو شکیبایی را خیلی دوست دارد. تا به حال در آثاری چون «ضلع ششم»، «شبی از شب ها»، «تا رهایی»، «یک روز قبل»، «تفنگ سر پر»، «شن های کف رودخانه»، «این زن حرف نمی زند»، «عاشق مترسک»، «پرونده هاوانا»، «برخورد خیلی نزدیک» و… ایفای نقش کرده است.

در پرونده هنری اش فیلم یا نقشی وجود دارد که دوست دارد از ذهنش حذفش کند و دوست ندارد راجع به آن حرف بزند. بیشتر ایفاگر نقش های مثبت است. بسیار شخصیت آرامی دارد و خودش می گوید شاید به نوع تربیت من بستگی داشته است. حمید درخشان الگوی او در فوتبال بود. تفاوتی برایش ندارد که در سینما فعالیت کند یا تلویزیون، مهم نقش است و اینکه مردم بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند. خیلی دوست دارد نقش «جیمز باند» را بازی کند. کسی از رفاقت با او احساس بدی نمی کند. سعی می کند آهسته و پیوسته قدم بردارد و حضورش در هر کاری ارزشمند باشد.

 

مصاحبه جالب:

* خودتان را معرفی کنید.

 حمیدرضا پگاه هستم متولد سال ۱۳۵۰ در تهران به دنیا آمده‌ام.

 * اگر بازیگر نبودید دوست داشتید چه کاره می‌شدید؟

 من فوتبال را خیلی دوست دارم.

 * دوست داشتید چه نقشی را بازی کنید که بازی نکرده‌اید؟

 نقشی که در حال حاضر ذهن من را درگیر کرده و فکر می‌کنم که همه جور ویژگی در فیلم‌هایش دیده می‌شود جیمز باند است.

 *  آیا بوده بعد از سال‌ها از نحوه بازیتان خجالت بکشید؟

 در مورد یک سری از فیلم‌ها احساس می‌کنم که خوب بازی نکردم.

 *  در بازیگری الگوی خاصی داشتید؟

 الگوی خاصی نداشتم. من با آدم‌های زیادی کار کردم که اولین کار من با مجید مظفری بود و شانس داشتم با خسرو شکیبایی در سریال «تفنگ سرپر» کار کنم و از همه آن‌ها کار را یاد گرفتم و از این همکاری‌ها خیلی خوشحال هستم.

 *  به نظر شما دستمزد بازیگران منصفانه است؟

 نه. اندازه و شکل پرداخت آن منصفانه نیست.

 *  برخی‌ها درباره دستمزد بازیگران جدید اعتراض دارند، این اعتراض ها چقدر بجاست؟

 بازیگر در مورد دستمزد پیشنهادش را می‌دهد و آن طرف مقابل هم می‌تواند قبول نکند، هیچکس را به هیچ پرداختی مجبور نکرده‌اند و من اصلا معنی این موضوع را نمی‌فهمم.

 * ف آیا پول بازیگران از پارو بالا می‌رود؟

 از قاشق هم به زور بالا می‌رود.

 *  برخی عنوان می‌کنند که مانکن‌های خوشچهره جای بازیگران واقعی را گرفته‌اند نظر شما چیست؟

 به نظر من این اصلا چیز جدیدی نیست و همیشه یکی از فاکتورهای اصلی بوده و از این به بعد هم خواهد بود. باید ببینیم آن‌هایی که از این مورد استفاده می‌کنند علتش چیست، باید از کارگردان پرسید که چرا در این فیلم از فلانی استفاده کردید.

 * رابطه چهره با سینما چیست؟

 خیلی مهم است. من بیشتر از خوش چهره بودن متناسب بودن چهره برای نقش را می‌دانم. به نظر من باید زیبایی شناسی درست باشد.

*  چرا زندگی شخصی تعداد قابل توجهی از بازیگران دچار مشکل می‌شود؟

 چون بیشتر در معرض دید هستند، شما ببینید چند درصد طلاق‌ها شغلشان بازیگری است.

 *  چرا اکثر فیلم‌های هالیوود به عنوان معتبرترین سینما جهان حداقل یک صحنه سکس دارد؟

 به هر حال آن‌ها این نیاز را برای سینما احساس کردند. آدم‌ها بر اساس نیازشان فیلم می‌سازند.

 *  یکی از بازیگران گفته بود که اگر سکس و خشونت را از سینما بگیریم چیزی از آن باقی نمی‌ماند، نظر شما چیست؟

 در سینمای ایران از این چیزها نداریم، البته خیلی هم در دنیا مطرح است و من فکر نمی‌کنم به این شکل باشد.

 *  اگر یک میلیارد پول داشتید آن چه می‌کردید؟

 سعی میکردم برای خودم یک شغل دست و پا کنم.

 *  آقای پگاه چند کلمه می‌گویم شما در مورد آن یک جمله بگویید.

 *  محمد علی کشاورز

 گرم و دوست داشتنی

*  نیوشا ضیغمی

 !!!

 *  شهرت

 سیب قرمز!

 *  انرژی هسته‌ای

 حق مسلم مسلم ماست.

 *  شریفی‌نیا

 خدا از او بگذرد!

  *  آنجلینا جولی

 نظر خاصی ندارم

 * بدترین حادثه‌ای که برایتان اتفاق افتاده است

 آسیب دیدگی از ناحیه رباط صلیبی در ضبط یک فیلم

 * جایی که به شعورتان توهین شده است

 وقتی که کارگردان‌ها و تهیه کنندگان از فیلم‌های بد خودشان تعریف می‌کنند!

 * بدترین صحنه از فیلمی که دیدید

 یکی از فیلم‌هایی که خیلی من را اذیت کرد که هیچوقت نتوانستم تا آخر آن را ببینم  فیلم «بدون بازگشت» بود.

* هیروشیما و ناکازاکی

 برای آمریکا خیلی متاسفم.

 

فیلم‌های سینمایی

  • این زن حرف نمی‌زند (احمد امینی، ۱۳۸۱)
  • عاشق مترسک (مهدی نوربخش، ۱۳۸۲)
  • چند تار مو (ایرج کریمی، ۱۳۸۲)
  • مواجهه (سعید ابراهیمی‌فر، ۱۳۸۳)
  • شبانه (امید بنکدار و کیوان علیمحمدی، ۱۳۸۳)
  • صحنه جرم، ورود ممنوع! (ابراهیم شیبانی، ۱۳۸۴)
  • پرونده هاوانا (علیرضا رئیسیان، ۱۳۸۴)
  • شبانه‌روز (امید بنکدار و کیوان علیمحمدی، ۱۳۸۷)
  • برخورد خیلی نزدیک (اسماعیل میهن‌دوست، ۱۳۸۷)
  • قلاده های طلا (ابوالقاسم طالبی، ۱۳۹۰)
  • یکی می خواد باهات حرف بزنه( منوچهر هادی,۱۳۹۰)
  • شهری که نمی خوابد(حسن اخوندپور,۱۳۹۰)
  • ستاره(سید روح الله حجازی,۱۳۹۱)
  • ساعت یک نیمه شب (شاهین باباپور,۱۳۹۱)

فیلم‌های تلویزیونی

  • پیش‌پرده (رضا حامدی‌خواه، ۱۳۸۲)
  • ازشنبه تا پنج‌شنبه (حجت قاسم‌زاده اصل، ۱۳۸۴)
  • جای او دیگر خالی نیست(مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۴)
  • همیشه مادر (شاهد احمدلو، ۱۳۸۵)
  • زائر (مسعود آب‌پرور، ۱۳۸۶)
  • نامادری (اصغر نعیمی، ۱۳۸۶)
  • گامی در تاریکی (آرش معیریان، ۱۳۸۶)
  • زهر و پادزهر (آرش معیریان، ۱۳۸۶)
  • این پرونده مختومه نیست (مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۶)
  • نیرنگ (مهرداد خوشبخت، ۱۳۸۷)
  • مرد زیبا (بهمن زرین پور، ۱۳۸۷)
  • انتقال (علیرضا بذرافشان، ۱۳۸۷)
  • من و شیطان (علیرضا طالب‌زاده، ۱۳۸۷)
  • عملیات پایتخت (محمدرضا آهنج، ۱۳۸۸)
  • حباب (بیژن شکرریز، ۱۳۸۸)
  • مهر بی‌پایان (محسن منشی‌زاده، ۱۳۸۸)
  • سایه‌های بلند گناه (شهرام شاه‌حسینی، ۱۳۸۸)
  • مادرانه (محمدعلی سعیدی، ۱۳۸۸)
  • هشت (محمد رسولی، ۱۳۸۸)
  • دو روز در جاده (شاهین باباپور، ۱۳۸۹)

مجموعه‌های تلویزیونی

  • ضلع ششم (مسعود فروتن، ۱۳۷۲)
  • به سوی زندگی (مسعود فروتن، ۱۳۷۴)
  • شن‌های کف رودخانه (یوسف سیدمهدوی،۱۳۷۶)
  • تفنگ سرپر (امرالله احمدجو، ۱۳۸۰)
  • شبی از شب‌ها (رضا کریمی، ۱۳۸۱)
  • با من بمان (حمید لبخنده، ۱۳۸۱)
  • آخرین گناه (حسین سهیلی‌زاده، ۱۳۸۵)
  • تا رهایی (حسین تبریزی، ۱۳۸۸)
  • یک روز قبل (صادق کرمیار، ۱۳۸۹)
  • پیدا و پنهان (چراغ هارا خاموش میکنم) (شهرام شاه حسینی,۱۳۹۰)
  • حیرانی(کیوان علیمحمدی و امید بنکدار، ۱۳۹۰)
  • نیلی تراز مهتاب (محسن یوسفی,۱۳۹۲)
  • آوای باران (حسین سهیلی زاده,۱۳۹۲)
  • زاویه هفتم (محمد علی سجادی ,۱۳۹۳)
بیوگرافی حمیدرضا پگاه بیوگرافی نغمه نادری همسر بازیگران همسر حمیدرضا پگاه


ادامه مطلب ...

بیوگرافی کیمیا گیلانی (مجری) + عکس

بیوگرافی کیمیا گیلانی (مجری) + عکس

کیمیای برنامه رنگین کمان به همان اندازه که در برنامه دوست داشتنی است برای ما هم جالب بود. پرانرژی، خوشرو و خوش صحبت.

با او در دفتر هفته نامه قرار گذاشتیم و سروقت آمد. یک روز گرم تابستانی که نزدیک به روز تولدش بود. همین جا تولدش را هم تبریک می گوییم و برایش آرزوی سلامتی و موفقیت داریم. برایمان گفت که از خردسالی وارد تلویزیون شده است و سالهای زیادی کار کرده و تجربه دارد تا الان به برنامه پرمخاطب و پرسابقه رنگین کمان دعوت شده و برای بچه ها کار می کند. برایمان جالب بود که او فارغ التحصیل رشته مدیریت صنعتی است و به خوبی هم از پس بازیگری و اجرا و نویسندگی بر می آید. او یکی از مجریان خوب و خوش آتیه است که با وجود سن کمش اما تجارب زیادی دارد و پله های ترقی را به خوبی طی کرده است. حاصل گفتگوی این هفته اقتصاد ملی را با کیمیا گیلانی می خوانید:

همسر کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی اینستاگرام مجریان

*بیوگرافی از خودتان بفرمایید.

کیمیا گیلانی، متولد ۱۲ مرداد، مجری بازیگر و نویسنده برنامه رنگین کمان. اولین بار که وارد تلویزیون شدم ۹ ساله بودم و از زمانی که به طور روتین آنتن داشتم سال ۸۵ بود که وارد برنامه نوجوان شدم (نردبان) و حدود ۵ سال مجری این برنامه بودم. بعد از آن به درخواست شبکه که به دنبال تغییر و تحول در رنگین کمان بود به من پیشنهاد بازی دادند. از آنجا که می توانستم با کودکان به خوبی ارتباط برقرار کنم به نظرم تجربه جالبی امد و اکنون حدود دو سال و نیم است که در رنگین کمان کار اجرا و بازیگری و نویسندگی انجام می دهم البته نویسنده برنامه فیتیله هم هستم.

*در برنامه نوجوان مثبت من هم بودید؟

بله، در نوجوان، مثبت من و مثل تو که سه برنامه روتین نوجوان و پشت سر هم بود. در ابتدا نردبان که با شیوه قدیمی اجرا می شد و من و خانم زهرا عاملی بودیم. بعد از آن مثل تو و بعد مثبت من که از آن به بعد هم به رنگین کمان آمد.

*وقتی پیشنهاد همکاری در رنگین کمان به شما شد احساستان از اینکه در کنار خاله نرگس که سالهای زیادی عهده دار اجرای این برنامه بود، چگونه بود؟

در ابتدا هم که راجع به این قضیه صحبت کرده بودم، خیالم راحت بود چون قرار نبود که جای خاله نرگس بیایم. حتی در برنامه ایشان عمه من هستند و من به ایشان عمه نرگس می گویم. ایشان به عنوان مجری و دانای کل بودند که نقش خودشان را دارند و من هم نقش یک بچه. بنابراین خیالم راحت بود که قرار نیست رقابتی باشد. از اول هم که می خواستم وارد شوم از ایشان اجازه گرفتم و راهنمایی خواستم و عنوان کردم که نیاز به کمک از طرف او را دارم. خاله نرگس ۱۳ سال است که تجربه اجرای رنگین کمان را دارد و می توانست در این راه بهترین راهنمای من باشد. سعی کردم از عوامل برنامه کمک بگیرم چراکه سن کمی داشتم.

*ظاهرا به تازگی پخش برنامه با تغییراتی مواجه شده است و هر روز همگی در برنامه حضور دارید.

بله، به این صورت که خانم آل یعقوب مجری و راوی هستند و داستان را تعریف می کنند و یک کتاب قصه باز می کنند و ما نیز در آن قصه، نمایش بازی می کنیم. یعنی کلا کارآکترها عوض شد. شاید کمی شبیه فتیله که بازیگرها و مجریها از هم جدا شدند ولی به یک قالب بهم پیوسته به نحوی که مجری قصه تعریف می کند و ما قصه را به صورت زنده برای بچه ها بازی می کنیم و آنها در پایان از داستان نتیجه گیری می کنند.

*البته رنگین کمان به خاطر شخصیت پنگول خیلی مورد توجه بزرگترها هم هست!

پنگول کلا عروسک محبوب، جالب و بامزه ای است که کودکان و بزرگترها به خوبی با او ارتباط برقرار می کنند. من خودم هم پنگول را خیلی دوست دارم و مدت کوتاهی که نبود دلتنگش شده بودم.

*کار با بچه ها به نظرتان چگونه است؟ فکر می کنید غیر از اینکه با بچه ها کار کنید می توانید مجری برنامه غیرکودکانه هم باشید؟

به نظرم موفقیت می تواند در هر برنامه ای باشد به شرطی که آن برنامه مناسب شما باشد. من قبل از آن نوجوان بودم و مخاطب نوجوان داشتم و الان کودک هستم و مخاطبم کودک است. ممکن است در آینده مخاطبم بزرگسال باشد. اما باید دید که آیا برنامه ای که عهده دار اجرایش هستی، مناسبت هست یا نه. شاید واقعا برنامه ای به من پیشنهاد شود که موضوع آن برنامه را دوست داشته باشم. تلاش می کنم و متناسب با آن مخاطب خودم را تطبیق می دهم. از آنجا که مخاطبم کودک است و خودم هم قرار است که در داستان کودک باشم، رفتار بچه ها را می بینم و چیزهایی که بچه ها دوست دارند را سعی می کنم باب میلشان باشم. بچه ها انرژی خوبی دارند و مثبت هستند و حال آدم را خوب می کنند. خیلی روراست هستند و تظاهر نمی کنند. اکثرا زمانی که رنگین کمان به صورت زنده پخش می شد من از دانشگاه به سر برنامه می رفتم و بعضا خسته بودم اما با حرف زدن با بچه ها خواه ناخواه حالم خوب می شد.

همسر کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی اینستاگرام مجریانinstagram kimiagilani_tv

*پس به نظرتان کار با بچه ها هم سخت است؟

البته درست است که کار با بچه ها هم سختی های خاص خودش را دارد، نگهداری شان و اینکه ممکن است در برنامه چه عکس العمل هایی از خود نشان دهند و اینکه بتوانید در طول اجرای برنامه آنها را جذب نگه دارید، کار سختی است اما به همان اندازه هم خودشان به قدری کارهای جالب انجام می دهند که ناخودآگاه از آنها انرژی مثبت دریافت می کنیم.

*شما فارغ التحصیل مدیریت صنعتی با گرایش تولید هستید. رشته تحصیلی تان کمتر شباهتی به حرفه و کار اجرایتان ندارد!

همه همین را می گویند. مسئله این است که زمانی وارد دانشگاه شدم که در این کار بودم. یعنی کارم را می کردم و بعد کنکور دادم و انتخاب رشته کردم. من همیشه مهندسی صنایع را خیلی دوست داشتم و دانشگاه شهید بهشتی را هم همینطور. بهترین گزینه ای که پیدا کردم همین رشته بود. البته خیلی هم بی ربط نیستند هرچند شاید صنعتی بی ربط باشد. اما این رشته به من کمک کرد چراکه در دانشگاه درسهای فن بیان نداریم و خیلی از بچه ها در دانشگاه فقط درس می خوانند. کار من به رشته ام کمک زیادی کرده است. راحت تر ارتباط برقرار می کنم و می توانم افراد را برای خودم نگه دارم. در درسهایی که باید کنفرانس دهم، پیشقدم می شوم درحالی که دیگر دانشجویان از آن دوری می کنند. از آن طرف درسهای مدیریت که می خوانم، مدیریت زمان را هم دارد. اینکه اگر امکاناتی دارم چگونه از آن استفاده کنم و همان برایم مفید است که با درنظر گرفتن زمان اولویت بندی کنم و کارهایم را انجام دهم. اینکه چگونه متن بنویسم که با صحنه همخوانی داشته باشد. درس مدیریت رفتار انسانی را در رشته تحصیلی ام داشتم که از طرفی در صداوسیما هم کلاسی با درس مدیریت رفتار گذراندم که با همدیگر همپوشانی داشتند. از این طرف فن بیانم قوی می شود و از آن طرف مدیریتم. به نظرم می توانم از هر دوی اینها به نحو احسن استفاده کنم.

*در این میان چگونه وارد کار نویسندگی شدید؟

اولین بار که نویسندگی را شروع کردم اصلا نوشتن دوست نداشتم و پایین ترین نمره ام را همیشه در درس انشاء می گرفتم! قبل از اینکه کار نویسندگی را اجرا کنم سر صحنه پیشنهاداتی می دادم که مثلا فلان کار را انجام دهیم. نویسنده اصلی آقای حمید صالحی به من گفتند که متنی بنویس تا ببینیم چگونه است! جالب است که اولین متنم را اصلاح کردند و فردای آن روز برای اجرا رفتیم. همیشه در بچگی در ذهنم این بود که نویسندگی کار سختی است و زنگ های انشاء از فکر اینکه چه بنویسم دلهره داشتم. قدم به قدم شروع به نوشتن کردم و متن هایم اصلاح و مقایسه می شد و کم کم راه افتادم و کارهای بیشتر بهم پیشنهاد شد و الان هم برای فتیله می نویسم و هم برای رنگین کمان

*شما بازیگری هم تجربه کرده اید؟

بله، خیلی قدیم تر چند کار انجام دادم که در آنها نقش کودک و نوجوان داشتم. کار (هیچکس)  تله فیلمی که برای شبکه دو بازی کردم. (فردا در دستان توست) سریال مناسبتی (روزهای بزرگ) را در کارنامه کاری ام دارم. بازیگری را دوست دارم چون شیرین است.

*میان کارهای نویسندگی، بازیگری و اجرا کدام یک را بیشتر دوست دارید؟

به نظرم نوع کار مهم است. اگر اجراست، اجرا در چه برنامه ای است؟ اگر بازی است، کدام بازی است و اگر نویسندگی است، نویسنده کجایید؟ ممکن است یک متن بنویسم برای جایی که اصلا ارزش ندارد بنابراین آن را انتخاب نخواهم کرد. مثلا اگر اجرا در برنامه ای باشد که مخاطب نداشته باشد، مطلوب نیست. اما ممکن است یک بازیگر درجه ۲ به من پیشنهاد شود که آن را دوست دارم و موضوع آن را می پسندم، چراکه نه؟ تلاش می کنم و متناسب با مخاطب خودم را درست می کنم.

*گفتید که از ۹ سالگی وارد کار شدید اما الان شاهدیم که برخی یک شبه بازیگر می شوند. توصیه تان به این دسته افراد چیست؟

کسی که یک شبه وارد شود، یک شبه هم خواهد رفت. خیلی طول کشید تا به اینجا رسیدم. شاید خیلی هم اذیت شده باشم. شاید در برنامه هایی بازی کرده باشم که مخاطب نداشتم اما برایم تجربه شده است. اینکه در کنار کسانی بودم که از آنها یاد گرفتم. اینطور نبوده که یکباره به من پیشنهاد شود که در برنامه ای مثل رنگین کمان که ۱۴ سال سابقه دارد وارد شوم. به نظرم باید دید حرفه ای داشته باشیم مثلا اگر بخواهیم یک شرکت را در نظر بگیریم هیچوقت یک کارمند جزء را برای مدیرکلی در نظر نمی گیرند. همه چیز سلسله مراتب دارد. اینکه درس بخوانید، تجربه داشته باشید و کار را یاد گرفته باشید مهم است. اما متاسفانه برخی این قابلیت ها را ندارند و هم به برنامه ضربه می زنند و هم یک شبه از یاد می روند. در صورتی که اگر پله پله برویم، یاد می گیریم و حتی اگر روزی کار را از دست بدهیم حداقل یک تجربه خوب داریم که بعدا دوباره شروع کنیم. کسی که سالها طول کشیده تا به جایی رسیده و مجبور بوده که زحمت بکشد، نمی تواند یکباره وارد صحنه شدن برخی را قبول کند. من خودم زیاد قبول ندارم.

*فکر می کنید رنگین کمان چگونه توانسته بعد از این همه سال اینقدر پرمخاطب و پربیننده باشد؟

رنگین کمان الان برند شده است و خیلی معروف است و همه می شناسند. موفقیت اولیه رنگین کمان مربوط به زمانی است که شروع شد. رنگین کمان وقتی آمد که مشابهش در تلویزیون نبود. برنامه ای که یک مجری داشته باشد، عروسک داشته باشد، بچه ها واقعا در محیط باشند و با آنها ارتباط برقرار شود. وقتی رنگین کمان آمد، چنین برنامه هایی نبود. به همین دلیل همان موقع مخاطب خوبی جذب کرد. خودم هم که بچه بودم می دیدم که با جذب مخاطب این برنامه معروف می شد. رنگین کمان تاکنون خیلی مجری و عروسک عوض کرده است در حالی که اگر می خواست همانطور باقی بماند نمی توانست جوابگوی توقع بچه های امروز باشد. رنگین کمان سعی می کند که خودش را تغییر دهد و عروسکهای جدید بیاورد. یا اگر عروسک قدیمی است آن را تقویت کند. یکسری آدم اضافه کند و دکور زیباتر استفاده کند. دستمان در موضوعات و نمایش ها یا لباس هایی که بیشتر بچه ها را ترغیب کند، باز شود. باید به نحوی مخاطب را نگه داشت. اگر به همان منوال قدیم پیش می رفتیم، بیننده ای نداشتیم! دائما به دغدغه های بچه های امروزی فکر می کنیم که متناسب با آن برایشان برنامه بسازیم. به همین سعی می کنیم که این مخاطب را اینگونه نگه داریم؛ با ایجاد تنوع در متن، دکور، بازی. تقریبا هر دو سال یکبار دکور را کلا تغییر می دهیم. بچه های نسل جدید باهوش تر هستند و اصلا گول نمی خورند. ما باید خودمان را متناسب کنیم. اگر مخاطبمان کودک است، ما باید کودک را نگه داریم. نباید کودک را مجبور کنیم که بیننده برنامه ما باشد بلکه کودک باید خودش به سمت برنامه کشیده شود. در سریالها هم همینطور است باید خواست مردم را در نظر بگیریم و متناسب با آنها شروع کنیم.

*آیا پیش آمده که در حین بازی مجبور شوید که فی البداهه صحبت کنید و صحنه را به نحوی مدیریت کنید؟

الان که تولیدی است نه، چون همه چیز از پیش تعریف شده است. البته طی سه سال گذشته قضیه همینطور بوده است. مثلا فکر کنید ۲۰ دقیقه قبل از آنتن متن را می گیریم و دورخوانی می کنیم، وقتی عوامل یک ربع قبل تمرین می کنند، مشخصا همه چیز در ذهنشان نمی ماند. قرار نیست که همه چیز مثل متن باشد. در برنامه زنده خیلی اوقات پلاتوها اشتباه خوانده می شد که ما باید جمع می کردیم. البته این اشتباه ممکن است از طرف هر کدام ما صورت بگیرد و به هر دلیلی حافظه یاری نکند که بقیه کمک می کنند. روزهایی که خودم بازی داشتم، اکثرا متن را هم خودم می نوشتم. مثلا اگر بازیگر کناری ام متن را از یاد می برد، می توانستم کمکش کنم.

همسر کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی اینستاگرام مجریان

*برنامه زنده مشکلات خاص خودش را هم دارد. با رفتار ناگهانی بچه ها چطور برخورد می کردید؟

خیلی وقتها پیش می آمد که بچه ها راه می رفتند یا همدیگر را می زدند! گریه می کردند و جیغ می کشیدند! مثلا پشت پنگول می رفتند که عروسک گردان را ببینند یا عروسک را بگیرند. به همین دلیل بعضا تمرکز از بین می رفت و تصمیم گرفتیم که قسمت بازیگرها را از بچه ها جدا کنیم تا تمرکز روی بازی بیشتر باشد. باید همزمان حواسمان می بود که هم دیالوگ بگوییم و هم بچه ها را مدیریت کنیم. بچه ها کنجکاو هستند. گاهی اوقات ممکن است که طرف مقابلم متنی را اشتباه بخواند باید حواسم باشد تا بتوانم متناسب با آن جواب دهم و باید به پشت دوربین هم توجه داشته باشم که بچه ها آرام باشند. اما این مسائل مربوط به ماه های اول است و بعد کم کم عادت می کنیم که چکار کنیم. چند نفر هستیم و سعی می کنیم به هم کمک کنیم تا هرکس یک کاری را عهده دار باشد و نمی گذاریم که مخاطب داخل خانه متوجه شود البته مخاطبین حاضر در استودیو متوجه خواهند شد.

*حالا که همزمان نویسنده رنگین کمان و فتیله هستید به نظرتان کدام یک از این برنامه ها پرمخاطب تر است؟

بستگی دارد به خاطر اینکه تاحالا در یک شبکه استانی بودیم. یعنی مخاطبان شبکه تهران شاید کمتر از هم تلویزیون ببینند چراکه سرگرمی های دیگری هم دارند. اما نمی توانم قیاس کنم. خودم از بچگی فتیله را دوست داشتم همانطور که از بچگی ام «کلاه قرمزی» را هم دوست داشتم. معتقدم که تم این برنامه ها را با هم فرق می کند. فتیله فضای دیگری دارد و رنگین کمان طور دیگری در یک استودیوی معین تعریف شده است. فتیله کلا اکت است. به نظرم هر کدام جای خودشان را دارند. عمو فتیلیه ای ها را هم دوست دارم و نگاه می کنم و خوشحالم که برایشان متن می نویسم و آنها هم مخاطب زیادی دارند. برنامه ای که خوب است، خوب است.

*خوبه که می توانید همزمان برای دو برنامه بنویسید.

این دو برنامه دو تم مختلف است. متنها این دو برنامه به درد همدیگر نمی خورند چون کلا خیلی با هم فرق دارند. من منعطف هستم و سعی می کنم خودم را با شرایط و سلایق مختلف وفق دهم.

*در آینده هم دوست دارید در کودک باقی بمانید؟

راستش را بخواهید هنوز تصمیم نگرفتم ولی مشخصا تا آینده درکودک نمی مانم. از نظر من کار کودک سن خاصی دارد. حتما کارهای جدیدتر را تجربه خواهم کرد و حتما سر برنامه های جدیدتر خواهم رفت. شاید جای دیگری موفق تر باشم ولی با شناختی که از خودم دارم آدمی نیستم که در برنامه ای بتوانم مدت زیادی بمانم.

*آیا قصد دارید که در زمینه رشته تحصیلی تان هم فعالیت داشته باشید؟

البته دوست دارم که در کارم از رشته تحصیلی ام هم استفاده کنم ولی هنوز راهش را پیدا نکردم. ولی این همه درس خوانده ام و همیشه در دانشگاه معدل الف بوده ام و برای ارشد کنکور ندادم و با شرط معدل وارد شدم. با اینکه سخت کار می کردم ولی به خوبی درس می خواندم چون خودم انتخاب رشته کردم و به همین دلیل حتما از رشته ام استفاده خواهم کرد.

*اگر بخواهید بچه ها را تعریف کنید چه می گویید؟

دنیایشان خیلی ساده و شاد است. البته نمی خواهم که دوباره بچه شوم چون زمان بچگی ام واقعا بچگی کرده ام و شر و شیطان و بازیگوش بودم و در کوچه بازی می کردم.

*مشکلاتی که در کارتان دارید را بفرمایید؟

البته مشکلات وجود دارد. برنامه زنده مشکلات خاص خودش را دارد و استرس زیادی دارد و همان لحظه آماده شدن و جمع کردن برنامه مشکل بود. الان هم که تولیدی شده وقت زیادی تلف می شود و خستگی به دنبال دارد. ضبط کردن چند کار در طول روز انرژی زیادی می طلبد. قبلا برای یک ساعت انرژی می گذاشتیم و الان برای ۱۲ ساعت کاری انرژی می گذاریم که خیلی طاقت فرساست.

همسر کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی اینستاگرام مجریان

*پیشنهادی برای بهبود کار دارید؟

الان تقریبا همزمان هستیم. از آنجا که لوکیشن آماده نداشتیم که بخواهیم زودتر جلو بیفتیم حق می دهم که فعلا تا یکی دو ماه آینده همین روند را داشته باشیم. البته فکر می کنم بعد از آن بتوانیم برنامه ریزی بهتری داشته باشیم و زمان را کوتاه تر کنیم و نیاز نباشد که اینقدر فشرده کار کنیم. از مهرماه به بعد خیلی از همکاران دانشگاه دارند. باید یکسری برنامه جمع کنیم که بعد با انرژی بهتری سر کار برویم و خیالمان راحت باشد که متن کم نداریم و هنوز کار تدوین نشده است. برنامه ای که ۱۳ سال زنده بوده است برایمان عادت نشده است. البته من در نوجوان همیشه تولیدی کار کردم اما حالا بعد از سه سال و اندی دوباره تولیدی شده است که طبیعی است در برابر تغییر مقاومت کردن. اما اگر خروجی اش خوب باشد، مردم راضی باشند، حال ما هم بهتر خواهد شد. منتظر هستیم تا کیفیت برنامه تولیدی را ببینیم.

*خواننده مورد علاقه تان؟

من همیشه زنده یاد مرتضی پاشایی را دوست داشتم و کنسرت هایش را می رفتم ولی محسن یگانه را  هم دوست دارم.

*بازیگر مورد علاقه تان؟

بازیگر خوب خیلی داریم و من شهاب حسینی را دوست دارم و شخصیت خوبی دارند و کارهای ماندگاری بازی کرده اند.

همسر کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی اینستاگرام مجریان

*دوست دارید با کدام کارگردان کار کنید؟

هنوز به جایی نرسیده ام که بخواهم به این فکر کنم. در کار طنز خیلی دوست دارم با مهران مدیری کار کنم. کار سهیلی زاده و سیروس مقدم خیلی خوب است و باید خوش شانس باشید که با اینها کار کنید.

*صحبت و توصیه احتمالی به جوانهایی که این کار را دوست دارند.

من همه چیز را در تجربه یاد گرفتم البته بد نیست که علاقه مندان تحصیلات آکادمیک هم داشته باشند چراکه با خیلی موارد آشنا می شوند و جلو می افتند هرچند آن هم کافی نیست. البته آنچه طی کار یاد می گیرید هیچوقت در دانشگاه ها یاد نمی گیرید! برخی فکر می کنند اگر وارد این کار شوند در بدو ورود بهترین برنامه را خواهند داشت و مخاطبان هم دوستشان دارند و به شهرت و محبوبیت هم می رسند درحالی که اینطور نیست. خیلی ها را دیده ام که کاری انجام داده اند و کنار گذاشته اند چون به این نتیجه رسیده اند که کاری نبوده که فکر می کرده اند و به زندگی خودشان بر می گردند. کسی که وارد این کار می شود باید خیلی صبور باشد ضمن اینکه حمایت خانواده را هم می طلبد.

*حرف آخر.

تشکر از پدر و مادرم. وقتی بچه بودم خیلی برایم زحمت کشیدند درحالی که من هیچ بازدهی نداشتم. فقط زحمت بودم اینکه مرا ببرند و بنشینند تا کارم تمام شود. پدر و مادرم با اینکه رشته شان مرتبط با این قضا نیست اما خیلی کار مرا دوست دارند و از من حمایت می کنند ضمن اینکه بهترین منتقد من مادرم است و گاهی اوقات از کارم ایراد هم می گیرد و انتقاداتشان را بیان می کند. البته تشویق می کنند اما انتقاد هم در کنارش است.

گفتگو: محمد بروغنی- نازنیین فرازی

 

همسر کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی اینستاگرام مجریان

 

تاکنون هیچ عکس و خبری از اینکه ازدواج کرده و همسری دارد منتشر نشده است.

اینستاگرام مجریان بیوگرافی کیمیا گیلانی بیوگرافی مجریان همسر کیمیا گیلانی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی علی شادمان بازیگر سریال “کیمیا” + عکس

بیوگرافی علی شادمان بازیگر سریال “کیمیا” + عکس

علی شادمان ali shadman بازیگر نقش کیوان در سریال کیمیا (متولد ۱۳۷۵ در ایلام) بازیگر نوجوان ایرانی اهل ایلام کرد تبار است. او فرزند مسعود شادمان و بتول رشنوادی است. یک خواهر کوچولو با نام آرینا خانم دارد و پدر و مادرش هر دو فرهنگی هستند.

همسر علی شادمان سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان بازیگران سریال کیمیا ali shadman

علی کار بازیگری را از سال ۱۳۸۵ با بازی در فیلم میم مثل مادر آغاز و همچنین در فیلمهای سینمایی صد سال به این سال‌ها، زمانی برای دوست داشتن و کلانتری غیرانتفاعی و سریال سرزمین کهن به ایفای نقش پرداخته است.

تا این لحظه هیچ عکس و خبری از اینکه ازدواج کرده و همسری دارد منتشر نشده است.

همسر علی شادمان سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان بازیگران سریال کیمیا ali shadman

او در سال ۹۲ در فیلم ساکن طبقه وسط به کارگردانی شهاب حسینی و در سال ۹۰ در فیلم رویای سینما به کارگردانی علی شاه‌حاتمی ایفای نقش کرده است. وی در جشنواره‌های متعدد داخلی و خارجی شرکت داشته است و در سال ۲۰۱۱ نیز برنده جایزه بهترین بازیگر نوجوان جهان شد. علی شادمان در سریال کیمیا به کارگردانی جواد افشار نیز که در حال تولید است حضور دارد.

همسر علی شادمان سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان بازیگران سریال کیمیا ali shadmanعلی شادمان با خواهرش آرینا

این بازیگر با بیان اینکه بازی در سریال «کیمیا» را دوست دارد، گفت: مدتی طولانی با این شخصیت زندگی می‌کنم و آن شخصیت جزئی از زندگی من می‌شود. خصوصا اینکه این سریال به برهه‌ای از انقلاب و جنگ می‌پردازد؛ جنگی که برای من دوره بسیار مقدسی است. به نظرمن یکسری شعارها و یکسری اغراق‌ها که درباره جنگ شده است مردم جامعه را اندکی نسبت به فیلم‌های جنگی دلزده کرده است به نظرم این مساله در «کیمیا» خیلی کم است.

همسر علی شادمان سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان بازیگران سریال کیمیا ali shadman

شادمان در بخش دیگری از این گفت وگو درباره شخصیت کیوان که در سریال کیمیا ایفا می‌کند، اظهار کرد: کیوان برادر کیمیا است‌، این شخصیت در ابتدا یک مقدار شخصیت شیطانی دارد او یکسری مجادله‌های لفظی‌، شیرین و شیطنت با کیمیا دارد آنها دائما در حال اذیت کردن یکدیگر هستند که خیلی برای من شیرین است اما به مرور زمان اتفاقاتی که برای کیوان می‌افتد دچار بلوغ فکری زودرس می‌شود. در جایی تفکرات انقلابی پیدا می‌کند و در جایی تفکرات دیگرش. به همین دلیل کیوان در یک برهه کوتاهی از زمان نوجوان است و بعد تبدیل به یک جوان و مرد می‌شود به دلیل اینکه کارهای بزرگی می‌کند.

علی شادمان در پایان این گفت‌وگو در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا پایان سرنوشت شخصیتی که در آن ایفای نقش می‌کند را می‌داند؟ گفت: پایان قصه و شخصیت من هنوز به قطعیت نرسیده است یعنی روندی را طی می‌کند. مثل اینکه از آینده‌مان خبر نداریم.

همسر علی شادمان سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان بازیگران سریال کیمیا ali shadman

فیلم‌شناسی

  • یتیم‌خانه ایران (۱۳۹۳)
  • ساکن طبقه وسط (۱۳۹۲)
  • رویای سینما (۱۳۹۰)
  • کلانتری غیرانتفاعی (۱۳۸۷)
  • زمانی برای دوست داشتن (۱۳۸۶)
  • صد سال به این سال‌ها (۱۳۸۶)
  • میم مثل مادر (۱۳۸۵)
  • سرزمین کهن

همسر علی شادمان سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان بازیگران سریال کیمیا ali shadman

جوایز

  • ۱۳۸۶: بهترین بازیگر کودک برای فیلم میم مثل مادر در سی و هفتمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم رشد
  • ۱۳۸۷:جایزه ویژه جشنواره سینه‌کید هلند برای فیلم زمانی برای دوست داشتن
  • ۱۳۸۷: پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان برای فیلم زمانی برای دوست داشتن در بیست و دومین دوره جشنواره بین‌المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان
  • ۱۳۹۰: پروانه زرین بهترین بازیگر کودک و نوجوان برای فیلم رویای سینما در بیست و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان
ali shadman بازیگران سریال کیمیا بیوگرافی علی شادمان سریال کیمیا همسر علی شادمان


ادامه مطلب ...

بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ و همسرش ساناز بایان + عکس جدید

بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ و همسرش ساناز بایان + عکس جدید

حمیدرضا آذرنگ hamidreza azarang بازیگر سریال جاده قدیم (متولد ۱۳۵۱ گلپایگان ) نمایشنامه‌نویس، کارگردان، و بازیگر تئاتر ایرانی است.او با ساناز بایان ازدواج کرده و پسری به نام بامداد دارد.

همسر ساناز بایان همسر حمیدرضا آذرنگ همسر بازیگران بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ hamidreza azarang

او تا کنون برنده پنج جایزه از جشنواره تئاتر فجر در زمینه‌های نویسندگی و بازیگری شده است از جمله برای دو لیتر در دو لیتر صلح و خنکای ختم خاطره. او همچنین دریافت‌کننده و نامزد دریافت جایزه‌های دیگری در سایر جشنواره‌های داخلی و خارجی تئاتری و سینمایی نیز بوده‌است. آذرنگ عضو هیئت مدیره انجمن بازیگران خانه تئاتر است.

آذرنگ دانش‌آموخته کارشناسی در رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن در سال ۱۳۷۶ است. او تا کنون برنده پنج جایزه از جشنواره تئاتر فجر در زمینه‌های نویسندگی و بازیگری شده است.

همسر ساناز بایان همسر حمیدرضا آذرنگ همسر بازیگران بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ hamidreza azarang

دو جایزه تئاتر فجر برای بازیگری را (برای بازی در نمایش‌های خون رقصه ۱۳۹۰ و چهار حکایت از چندین حکایت رحمان ۱۳۸۳)، سه جایزه از تئاتر فجر برای بهترین نویسندگی (برای نگارش نمایشنامه‌های «خنکای ختم خاطره» ۱۳۸۸، «دو لیتر در دو لیتر صلح» ۱۳۹۰ و «خیال روی خطوط موازی» ۱۳۸۵) و لوح تقدیر را برای نگارش نمایشنامه «ترن» در سال ۱۳۹۱ از همین جشنواره، دریافت کرده است.

همسر ساناز بایان همسر حمیدرضا آذرنگ همسر بازیگران بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ hamidreza azarang

ساناز بایان همسر حمیدرضا آذرنگ

نمایش «روزی روزگاری آبادان» نوشته و کارگردانی او هم در همین جشنواره (سال ۱۳۸۴) مورد تقدیر ویژه قرار گرفت. او در دوره‌های متوالی در جشنواره فجر در رشته‌های مختلف نامزد دریافت جایزه شده. او برای نگارش نمایشنامه «مادر مانده» در جشن اردیبهشت تئاتر ایران (۱۳۸۸) به عنوان نویسنده برتر انتخاب شد و در هفتمین جشن بازیگر تئاتر برای بازی در نمایش‌های «اهل قبور» و «خنکای ختم خاطره» عنوان برترین بازیگر مرد تئاتر سال را از آن خود کرد.

همسر ساناز بایان همسر حمیدرضا آذرنگ همسر بازیگران بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ hamidreza azarang

hamidreza azarang بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ همسر بازیگران همسر حمیدرضا آذرنگ همسر ساناز بایان


ادامه مطلب ...

بیوگرافی هادی ساعی + عکس همسر و فرزندش

بیوگرافی هادی ساعی + عکس همسر و فرزندش

هادی ساعی بازیگر سریال “آمین” Hadi Saei (متولد ۲۱ خرداد ۱۳۵۵ در شهر ری)، قهرمان تکواندو جهان و المپیک و عضو چهارمین دوره شورای اسلامی شهر تهران است. او با به‌دست آوردن دو مدال طلا و یک مدال برنز، پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در تاریخ بازیهای المپیک است. پدر و مادر هادی ساعی اهل روستای بنه کهل از توابع شهرستان بستان آباد در استان آذربایجان شرقی می‌باشند.

همسر هادی ساعی خواهر هادی ساعی خانواده هادی ساعی بیوگرافی هادی ساعی بیوگرافی مهروز ساعی

خواهر هادی مهروز ساعی نیز عضو تیم ملی تکواندو بانوان ایران و یکی از معروف‌ترین ورزشکاران زن ایران است. هادی ساعی در دوره سوم و دوره چهارم (دوره کنونی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۶) عضو شورای شهر تهران بوده و در دوره چهارم توانست به عضویت هیئت رئیسه شورا در آید.

همسر هادی ساعی خواهر هادی ساعی خانواده هادی ساعی بیوگرافی هادی ساعی بیوگرافی مهروز ساعی

ساعی، تمرین تکواندو را از ۱۴ سالگی آغاز کرد و از رده سنی نوجوانان تاکنون به طور مستمر در تیم ملی تکواندو ایران حضور داشته‌است. وی از سال ۷۲ به عضویت تیم ملی ایران در آمد.

ساعی برنده مدال برنز المپیک سیدنی و مدال طلای المپیک آتن در دسته ۶۸ کیلوگرم و مدال طلای المپیک پکن است که اولین مدال و مدال طلای ایران در ورزشی غیر از کشتی و وزنه برداری در المپیک بودند. قد او ۱۸۲ سانتیمتر و وزنش ۷۹ کیلوگرم است.

هادی ساعی
مدال‌ها
شرکت‌کنندهٔ کشور همسر هادی ساعی خواهر هادی ساعی خانواده هادی ساعی بیوگرافی هادی ساعی بیوگرافی مهروز ساعی ایران
تکواندوی مردان
بازی‌های المپیک
طلاپکن ۲۰۰۸۸۰ ک‌گ
طلاآتن ۲۰۰۴۶۸ ک‌گ
برنزسیدنی ۲۰۰۰۶۸ ک‌گ
مسابقات جهانی
طلاادمونتون ۱۹۹۹۷۲ ک‌گ
طلامادرید ۲۰۰۵۷۲ ک‌گ
نقرهگارمیش-پارتنکیرچن ۲۰۰۳۷۲ ک‌گ
برنزپکن ۲۰۰۷۷۲ ک‌گ
بازی‌های آسیایی
طلابوسان ۲۰۰۲۷۲ ک‌گ
برنزدوحه ۲۰۰۶۷۲ ک‌گ
مسابقات آسیایی
طلابانگکوک ۲۰۰۶۷۲ ک‌گ
نقرهامان ۲۰۰۲۷۲ ک‌گ

همسر هادی ساعی خواهر هادی ساعی خانواده هادی ساعی بیوگرافی هادی ساعی بیوگرافی مهروز ساعی

هادی ساعی و همسرش

خداحافظی از تکواندو

هادی ساعی در ۱۴ آبان ۱۳۸۷ خداحافظی خود را از دنیای قهرمانی اعلام کرد و در ۱۸ آبان ۱۳۸۷ پس از انجام یک مسابقهٔ نمادین با امید غلامزاده در خانه تکواندو چهار گوشهٔ تشک را بوسید و به‌طور رسمی از رقابت‌های تکواندو کنار رفت.

زندگی شخصی

هادی ساعی با کمند صادقی ازدواج کرده و پسری به نام تایماز دارد.

همسر هادی ساعی خواهر هادی ساعی خانواده هادی ساعی بیوگرافی هادی ساعی بیوگرافی مهروز ساعی

ساعی در سال ۱۳۸۵ در سومین دوره انتخابات شورای شهر تهران شرکت کرد. او در فهرست ائتلاف اصلاح طلبان قرار داشت، به مقام پنجم انتخابات رسید و به شورای شهر تهران راه یافت.

هادی ساعی در سال ۱۳۹۳ با بازی در مجموعه تلویزیونی آمین به کارگردانی منوچهر هادی وارد عرصه بازیگری نیز شد.

همسر هادی ساعی خواهر هادی ساعی خانواده هادی ساعی بیوگرافی هادی ساعی بیوگرافی مهروز ساعی

نفیسه روشن ، هادی ساعی و آلما نصرتی همسر بهداد سلیمی

حواشی

  • هادی ساعی در دی ۱۳۸۲، پس از وقوع زمین‌لرزه بم مدال‌های خود را (یک مدال برنز المپیک و دیگر مدالهای کسب شده‌اش تا آن زمان) را برای کمک به زلزله زدگان اهدا کرد. او پس از قهرمانی در المپیک ۲۰۰۸ پکن در مصاحبه با خبرنگاران گفت که مدال طلایی که در المپیک آتن گرفته بود، دزدیده شده است. او همچنین مدال‌اش را به مردم ایران و آذربایجان به خصوص زادگاهش شهرستان بستان آباد تقدیم کرد.
بیوگرافی مهروز ساعی بیوگرافی هادی ساعی خانواده هادی ساعی خواهر هادی ساعی همسر هادی ساعی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی سودابه بیضایی بازیگر سریال “آمین” + عکس

بیوگرافی سودابه بیضایی بازیگر سریال “آمین” + عکس

سودابه بیضایی بازیگر نقش خانم طاهری (مرضیه) سریال کیمیا (متولد ۱۸ اردیبهشت سال ۱۳۶۰ در شیراز) است.

همسر سودابه بیضایی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سودابه بیضایی بازیگران سریال کیمیا

وی فارغ التحصیل رشته ادبیات است، پدرش دبیر شیمی بوده، دو خواهر کوچکتر از خود دارد که یکی گریمور است و دیگری معماری می‌خواند، هیچ نسبتی با بهرام بیضایی کارگردان ایرانی ندارد و فقط تشابه اسمی دارند، از سال ۱۳۸۱ به کلاس‌های بازیگری استاد سمندریان رفت و پس از مدتی برای بازی در فیلم گیس بریده انتخاب شد و بازیگری را با این فیلم آغاز کرد، بعد از این فیلم هم با بازی در سه تله فیلم و سریال جابربن حیان، پله پله در سینمای ایران بالا آمده، وی همچنین کلاس‌های فیلمنامه‌نویسی و داستان‌نویسی ناصر تقوایی را گذرانده، او گاهی شعر می‌گوید و به نقاشی و موسیقی می‌پردازد. از فعالیت‌های هنری اش می‌توان به سریالهای هوش مصنوعی و ارمغان تاریکی و فیلم‌های شهر اسفنجی و غیر منتظره و… اشاره کرد. روز روشن فیلم تحسین شده حسین شهابی اثری متفاوت در کارنامه هنری سودابه بیضایی است.

همسر سودابه بیضایی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سودابه بیضایی بازیگران سریال کیمیا

بهرام بیضایی باعث نشده بازیگر شود. او هیچ ربط و نسبی با این کارگردان بزرگ ندارد اما هرجا که می‌رود، می‌گویند «دختر بیضایی هم آمد.» سودابه بیضایی، تا آن‌جایی که خودش خبر دارد هیچ فامیل مشترکی با بیضایی بزرگ ندارد، اما به این تشابه فامیلی افتخار می‌کند. او به‌خاطر بیضایی بازیگر نشده اما امیدوار است دنباله‌روی نام بیضایی باشد.

همسر سودابه بیضایی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سودابه بیضایی بازیگران سریال کیمیاسودابه بیضایی و مادرش

سودابه بیضایی از زمستان ۸۲ با فیلم «گیس بریده» جمشید حیدری وارد سینما شده اما خیلی قبل‌تر از آن در کلاس‌های تئاتر حمید سمندریان استارت ورود به دنیای بازیگری را زده و بعد از این فیلم هم با بازی در سه تله فیلم و سریال «جابربن حیان»، پله پله در سینمای ایران بالا آمده. چهارسالی از زندگی او در عالم سینما می‌گذرد، اما هنوز چهره ناشناسی دارد و برای شناخته شدن هم هیچ عجله‌ای ندارد. سودابه منتظر اکران سه فیلم سینمایی‌اش است و این روزها با بازی در فیلم جواد کاسه‌ساز، در کنار آموزش‌های رزمی، از جمشید هاشم‌پور بازیگری یاد می‌گیرد. برای این فیلم تازه دو ماه تمام آموزش‌های رزمی دیده و به‌قول خودش حالا دیگر کمربند بنفش دارد. بازی در این فیلم حسابی سرگرمش کرده و با رضایت تمام از زندگی حرفه‌ای‌اش منتظر روزهای آینده است. هنوز کسی او را با چهره‌اش نمی‌شناسد، به قول خودش دیده نشده اما از این وضعیتش چندان ناراضی هم نیست. 

خودش می‌گوید این رضایت به خاطر این است که در این سال‌ها با بازیگرهای خوبی کار کرده و از آن‌ها چیزهای زیادی یاد گرفته. گلشیفته فراهانی، محمدرضا شریفی‌نیا، هانیه توسلی، بابک حمیدیان، شهاب حسینی و این آخری جمشید هاشم‌پور، بازیگرانی بوده‌اند که به او کمک کرده‌اند در این چهارسال پله پله بالا بیاید و امیدوار باشد روزی به هدفش برسد. او به آینده‌اش خوش‌بینانه نگاه می‌کند و منتظر اتفاقی نیست که دنیای حرفه‌ای‌اش را عوض کند چون معتقد است باید آرام بالا رفت تا به جایگاهی که می‌رسی باقی بمانی.

همسر سودابه بیضایی عکس جدید بازیگران بیوگرافی سودابه بیضایی بازیگران سریال کیمیا

تاکنون هیچ عکس و خبری از ازدواج و همسرش منتشر نشده است.

فیلم شناسی

  • روز روشن (۱۳۹۱) حسین شهابی
  • توهم (۱۳۸۷) اکبر منصور فلاح
  • کودک و فرشته (۱۳۸۷) مسعود نقاش زاده
  • محافظ (۱۳۸۶) محمدجواد کاسه ساز
  • غیر منتظره (۱۳۸۵) محمد هادی کریمی
  • گیس بریده (۱۳۸۵) جمشید حیدری
  • هوش سیاه (١٣٨٩) مسعود آب‌پرور
  • هوش سیاه ٢ (١٣٩٢) مسعود آب‌پرور
  • عروس برفی (١٣٩٢) سیروس الوند
بازیگران سریال کیمیا بیوگرافی سودابه بیضایی عکس جدید بازیگران همسر سودابه بیضایی


ادامه مطلب ...

از جواد خیابانی و فردوسی پور تا پیمان یوسفی و محمدرضا احمدی بیوگرافی و تکیه کلام گزارشگران ورزشی

از جواد خیابانی و فردوسی پور تا پیمان یوسفی و محمدرضا احمدی /بیوگرافی و تکیه کلام گزارشگران ورزشی

بدون شک برای بیشتر لذت بردن از تماشای فوتبال نیاز به گزارشگر هایی است که در حین تماشای بازی ما به صدای آن ها گوش دهیم و البته از اطلاعات آن ها استفاده کنیم، در کشور ما هم مانند سایر کشورها گزارشگرانی حضور دارند که عموما با آن ها آشنا هستید اما برای آشنایی بیشتر و همین طور تجدید خاطرات این مقاله را مرور کنید.

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

در حالی که شمار گزارشگران و مجریان برنامه‌های صدا و سیما نسبت به گذشته افزایش یافته، بد نیست کمی درباره تاریخچه گزارشگری در تلویزیون و رادیو بدانید. فکر می‌کنید نخستین گزارشگران تاریخ صدا و سیمای تلویزیون ایران چه کسانی بودند؟

بازگشت به ۵۶ سال پیش

برای این که نخستین گزارشگران تاریخ تلویزیون ایران را بیشتر بشناسیم، باید به سال ۱۳۳۷ یعنی ۵۶ سال پیش برگردیم، زمانی که تلویزیون ملی ایران بتازگی افتتاح شده بود. نخستین فردی هم که در تلویزیون ایران کار گزارشگری را آغاز کرد، کسی نبود جز استاد عطاءالله بهمنش که هم‌‌اکنون در نود سالگی همچنان با حرارت درباره مسائل مربوط به ورزش صحبت می‌کند، هر چند دیگر چهره او را به عنوان گزارشگر در قاب تلویزیون نمی‌بینیم. استاد بهمنش نه‌تنها در فوتبال که در رشته‌های دیگری همچون کشتی گزارشگری کرده است. تسلط کامل او به زبان فارسی باعث شد تا هرگز به اصطلاح امروزی‌ها «گاف» ندهد.

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

در سال‌های منتهی به انقلاب اسلامی ایران دو گزارشگر دیگر به نام‌های خدابخشیان و روشن‌زاده به استاد بهمنش اضافه شدند. دنیای گزارشگران ورزشی ایران در سال‌های قبل از انقلاب تنها به همین سه نام محدود می‌شد. البته قربان علی تاری هم نخستین گزارشگر رادیویی به شمار می‌رود. او قبلا دروازه‌بان بود و یک بار هم برای تیم ملی ایران به میدان رفت.

گام بعدی با کوثری

در سال‌های بعد از آن پای گزارشگران دیگری هم به برنامه‌های ورزشی باز شد. اواخر دهه ۵۰ که مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی بود، جهانگیر کوثری گام به دنیای گزارشگری گذاشت.

کوثری سال ۷۳ و پس از پایان جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا کم‌کم از تلویزیون به عنوان گزارشگر فاصله گرفت. علاوه بر کوثری، مجید وارث هم به عنوان یک گزارشگر تازه نفس و تازه معرفی شده به مردم ورزش دوست محبوبیت زیادی پیدا کرد. او از سال ۵۹ اجرای برنامه ورزش و مردم را به عهده گرفت و بعدها جای خود را به بهرام شفیع داد. آنچه باعث شد شفیع اجرای برنامه ورزش و مردم را به عهده بگیرد، ممنوع‌التصویر شدن مجید وارث بود. برنامه ورزش از شبکه دو با اجرای عباس جاراللهی دیگر برنامه‌ای بود که در سال‌های ابتدایی دهه ۶۰ از تلویزیون ایران پخش شد.

دهه میدان‌داری شفیع

دهه ۶۰، دهه میدان‌داری بهرام شفیع به عنوان گزارشگر و مجری در تلویزیون بود. در سال‌های جنگ و دفاع مقدس این بهرام شفیع بود که با برنامه «ورزش و مردم» جای خود را در میان مردم باز کرد. محبوب‌ترین برنامه ورزشی دهه ۶۰ اکنون با تغییر زمان پخش، جایگاه گذشته خود را ندارد. با وجود این شفیع تنها گزارشگر ورزشی آن سال‌ها نبود. کیومرث صالح نیا نیز از گزارشگرانی بود که برخی بازی‌های مهم را گزارش می‌کرد. اواخر دهه ۶۰ عباس بهروان نیز روی کار آمد، مجری ای که کار خود را با گزارشگری دیدار ایران و چین آغاز کرد. گزارش‌های پرانتقاد بهروان در سال‌های ابتدایی دهه ۷۰ باعث شد، برخی چهره‌های مطرح فوتبالی همچون علی پروین به او اعتراض کنند. این گزارشگر در دهه ۸۰ پس از یک تصادف هولناک کم‌کم از دور خارج شد. بهروان که اصفهانی است، هرگز حاضر نشد به دلیل کارش در تلویزیون به تهران نقل مکان کند تا به این ترتیب نزدیک به ۳۰ سال مدام در حال رفت و آمد بین تهران و اصفهان باشد.

پس از بهروان نوبت به گزارشگری افراد دیگری همچون مرحوم کیانوش یا خجسته هم رسید. اسکندر کوتی هم دهه ۷۰ توانایی‌های خود را به عنوان یک گزارشگر به همه نشان داد، اما اتفاقات بازی ایران و عربستان در مقدماتی جام جهانی ۹۸ فرانسه، پرونده او را برای همیشه به بایگانی سپرد.

و حالا جواد خیابانی

دوران بیشتر گزارشگرهای مورد اشاره پس از مدتی به پایان رسید تا این‌که جواد خیابانی گام به میدان گذاشت. گزارشگری که با گزارش بازی ایران و استرالیا نقطه عطفی در کارنامه خود به وجود آورد. خیابانی سال ۱۳۷۷ به عنوان بهترین گزارشگر تلویزیونی انتخاب و سال ۱۳۷۸ از سوی مجله سروش به عنوان دومین چهره محبوب تلویزیونی پس از الهی قمشه‌ای برگزیده شد.

او سال‌های ۸۴ و ۸۶ نیز به عنوان برترین مجری تلویزیونی انتخاب شد، هرچند در سال‌های بعد با فاصله گرفتن از دوران اوجش ، بتدریج جایگاه خود را در میان بیننده‌های تلویزیونی از دست داد. جملات و اصطلاحات خاص خیابانی همیشه بعد از بازی‌های مهم فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. خیابانی سال ۱۳۷۶ در حالی بازی تاریخی ایران و استرالیا را گزارش کرد که مجری جوان و جویای نام دیگری به نام عادل فردوسی پور گام به حیطه گزارشگری گذاشت. عصر عادل از سال ۱۳۷۶ آغاز شد.

عصر عادل

اگر قرار باشد در تاریخ گزارشگران ورزشی ایران فقط یک نفر پدیده باشد، کسی نیست جز عادل فردوسی‌پور؛ کسی که پیش از این در روزنامه ابرار ورزشی خبرنگار و نویسنده بود. عادل مدتی پس از شروع کار خود در تلویزیون به عنوان گزارشگر سنگ بنای برنامه نود را نهاد تا پربیننده‌ترین برنامه ورزشی تاریخ تلویزیون ایران را به نام خود کند. نخستین قسمت از برنامه تلویزیونی نود سال ۱۳۷۸ از شبکه سه پخش شد و پس از ۱۴ سال همچنان پخش آن از این شبکه در دوشنبه شب‌ها ادامه دارد. داستان‌های داغ و جذاب او در برنامه نود در یک کتاب هم نمی‌گنجد. او در برنامه دیدنی‌اش بارها شاهد دعوای چهره‌های معروف فوتبالی بوده و توانسته با جسارت لازم، روند برنامه را به گونه‌ای هدایت کند که روز به روز بر شمار بینندگانش اضافه شود.

چهره‌های جدید

در سال‌های بعد چهره‌های جدیدی وارد شدند، چهره‌هایی به نام‌های مزدک میرزایی، پیمان یوسفی (با ادبیات خاص و شاهنامه‌ای‌اش)، محمد سیانکی، مجتبی صادقیان، محمدرضا بالاپور، علیرضا علیفر، حسین اسماعیلی و محسن عزیزی. در میان همه این گزارشگران، ابتدا مزدک میرزایی بیش از همه توانایی خود را نشان داد و پس از او پیمان یوسفی جای پای خود را محکم کرد. علیفر نیز چهره مطرحی داشت، بعضی گزارش‌های او بخصوص در این اواخر، انتقاداتی را متوجه او کرده است. با وجود کارنامه موفقیت‌آمیز مزدک میرزایی یا پیمان یوسفی، هیچ کدام به پای عادل فردوسی‌پور نرسیدند.

یک پدیده دیگر

محمدرضا احمدی بهترین گزارشگری است که در چند سال اخیر به صدا و سیما معرفی شده است. این گزارشگر که متولد سال ۱۳۶۱ است، از سال ۱۳۸۳ یعنی زمانی که بیست و دو ساله بود، در رادیو کار اجرا و گزارشگری را آغاز کرد و تا امروز همچنان گزارشگری می‌کند. احمدی در کنار عادل فردوسی‌پور، از پرمطالعه‌ترین و آگاه‌ترین گزارشگران صدا و سیما به شمار می‌رود و تسلط او هنگام گزارشگری تحسین بسیاری را برانگیخته است.

او نخستین بار بازی‌های لیگ قهرمانان اروپا را با تاخیر گزارش کرد و پس از آن بسرعت جایگاه خوبی در میان گزارشگران باتجربه‌ای چون عادل فردوسی‌پور، میرزایی، خیابانی و دیگر گزارشگران مطرح به دست آورد. البته ایرادی که گاهی به احمدی و به طور کلی گزارشگران جدید فوتبال وارد می‌شود، تبعیت از یک موج تقلید از عادل فردوسی‌پور است، چنانکه بسیاری از شنوندگان غیرحرفه‌ای فوتبال هنگام گوش دادن به گزارش‌های این افراد – از جمله محمدرضا احمدی – ممکن است آنها را با عادل فردوسی‌پور اشتباه بگیرند.

افزایش تصاعدی گزارشگران

حالا شبکه ورزش هم روی کار آمده و تعداد مجریان و گزارشگران تلویزیونی مدام رو به افزایش است. این گزارشگران خود را به فوتبال محصور نکرده‌اند و اکنون در هر رشته‌ای مشغول گزارشگری هستند، اما واقعا چند نفر از آنها به کار خود تسلط دارند؟ همه آنها گزارشگران جوانی هستند که به دنبال نام و اعتبار و شهرت آمده‌اند و می‌خواهند با اتکا به توانایی خود به عادل فردوسی‌پور بعدی تبدیل شوند.


عادل فردوسیپور

عادل تلویزیون ایران متولد ۱۳۵۳ است، یعنی یک سال دیگر تا چهل و یک سالگی فاصله دارد. مرد همه فن حریف فوتبال ایران در کارنامه کاری‌اش تنوع‌طلبی را کاملا رعایت کرده است، در کارنامه او می‌توانید مشاغلی همچون روزنامه‌نگاری، مترجمی، تدریس در دانشگاه، تهیه‌کنندگی برنامه‌های تلویزیونی و صدالبته گزارشگری و مجریگری را هم ببینید. او که اصالتی کرمانی دارد زمانی در دانشگاه صنعتی شریف هم‌دانشکده‌ای علی دایی بود، با این تفاوت که او در رشته مهندسی صنایع درس می‌خواند. عادل هم‌اکنون مدرک کارشناسی ارشد را در این رشته دارد. او که در روزنامه ابرار ورزشی زمانی قلم می‌زد کماکان در کنار مجریگری و گزارشگری همچنان کار خبری انجام می‌دهد، البته این بار برای نشریه معتبر «ورلدساکر». فردوسی‌پور سال ۱۳۷۳ با آزمون در تست گویندگی سازمان صدا و سیما وارد کار گزارشگری شد، او ابتدا برنامه‌های آرشیوی صدا و سیما را گزارش می‌کرد، اما بتدریج گزارش بازی‌های مهم‌تر را به عهده گرفت و پس از گزارش‌های جذاب و عالی در جام جهانی ۱۹۹۸ به طور ثابت و دائم گزارشگری بازی‌های مهم و البته زنده را به عهده گرفت. فردوسی‌پور زمانی گام به دنیای گزارشگری گذاشت که از معدود کسانی در این حیطه بود که به زبان انگلیسی تسلط کامل داشت. همین تسلط باعث شد او کمترین ضریب اشتباه را هنگام گزارش‌های فوتبالی‌اش داشته باشد. فردوسی‌پور پیش از هر بازی مطالعه کاملی درباره بازیکنان هر دو تیم دارد و به همین دلیل هرگز نام بازیکنان را اشتباه نمی‌گوید و این مساله برایش پیش نمی‌آید که نام بازیکنی را نداند. فردوسی‌پور که به دلیل صراحت کلام در برنامه‌اش بارها از سوی چهره‌های مطرح فوتبالی همچون قلعه‌نویی با اتهاماتی مانند دلالی روبه‌رو شده است سابقه تالیف و ترجمه کتاب را هم دارد. اولین کتاب او به نام «فوتبال علیه دشمن» سال ۸۸ چاپ شد که البته سایمون کوپر، نویسنده اصلی این کتاب ترجمه بدون مجوز کتابش را سرقت بزرگ ادبی خواند. «کتاب جامع فوتبال» دومین کتاب عادل فردوسی‌پور است که اردیبهشت ۱۳۹۱ به مرحله چاپ و توزیع رسید. جنجال‌های عادل فردوسی‌پور در برنامه نود پس از ۱۴ سال از پخش این برنامه همچنان ادامه دارد، اما هر چه باشد او در میان گزارشگران بی‌رقیب است.

مزدک میرزایی

میرزایی متولد ۱۳۴۹ و هم‌اکنون چهل و چهار ساله است. او فارغ‌التحصیل رشته مهندسی صنایع چوب است و طرفدار پر و پاقرص تیم ملی فوتبال ایتالیا.

مزدک سال ۱۳۸۴ برنده جایزه بهترین گزارشگر صدا و سیمای ایران شد. مسابقه میان تیم‌های نانت و موناکو نخستین بازی فوتبال بود که او موفق شد به مدت ده دقیقه در کنار جواد خیابانی قسمت‌هایی از آن را گزارش کند و بعد از آن کم‌کم به گروه گزارشگران فوتبال شبکه سه تلویزیون پیوست.

میرزایی همانند عادل از سال ۷۶ کار خود را به طور رسمی آغاز کرد، اما به جایگاهی که عادل فردوسی‌پور داشت، نرسید. با این حال در میان گزارشگران صدا و سیما شاید تنها کسی است که عادل فردوسی‌پور او را قبول دارد؛ آنقدر زیاد که وقتی برای ماموریتی به خارج از کشور رفته بود میرزایی را به جای خود در برنامه نود نشاند تا به طور موقت مجری این برنامه باشد، ولی مزدک میرزایی در آن برنامه بارها از کلمه «اما» استفاده کرد و علاوه بر آن دستپاچه نشان داد تا ثابت کند هرگز نمی‌تواند اجراکننده برنامه‌ای همچون نود باشد.

میرزایی در سال‌های اخیر جزو گزارشگرانی بوده که در حین گزارش اشتباهاتی از او سر زده است. او در برخی از گزارش‌هایش جملاتی عجیب و غریب به زبان می‌آورد. او در لیگ همین فصل در بازی استقلال و سپاهان هم بسیار احساساتی شد و به نحوه قضاوت فغانی ایراداتی گرفت که در حیطه وظایف او نبود.

حتی در این دیدار عملکرد فنی بازیکنان را زیرسوال برد و همانند یک کارشناس از آنها اشکال گرفت. با وجود همه این اتفاقات میرزایی پس از فردوسی‌پور و خیابانی مشهورترین مجری چند سال اخیر فوتبال ایران بوده و گاهی اوقات تسلط خود را روی امور نشان داده است.

جواد خیابانی

خیابانی سال ۱۳۴۵ در شهر کرج به دنیا آمد. او که دانش‌آموخته رشته مهندسی متالورژی ـ ریخته‌گری ـ از دانشکده تربیت دبیر فنی تهران است سال ۱۳۷۲ در آزمون جذب گزارشگر ورزشی صدا و سیما شرکت کرد و قبول شد. او از سال ۱۳۷۲ تاکنون به کار گزارشگری، مجریگری و تهیه‌کنندگی برنامه‌های ورزشی مشغول است. البته او در واقع در برنامه‌ای به نام آنچه شما خواسته‌اید شرکت کرد که مسابقه‌‌ای برای کسانی بود که می‌خواستند گزارشگر برنامه‌های ورزشی شوند.

خیابانی سال ۱۳۷۶ محبوبیت و شهرت فزاینده‌ای پیدا کرد، یعنی زمانی که بازی تاریخی ایران و استرالیا را گزارش کرد. او در این بازی به خداداد عزیزی لقب غزال تیز‌پای فوتبال ایران را داد و آن بازی را که به صعود ایران به جام جهانی منتهی شد، حماسه نامید. البته خیابانی به همان سرعت که به قله اوج و موفقیت رسید به همان سرعت سقوط را تجربه کرد.

اشتباه‌های بعضاً زیاد، نداشتن تسلط روی گزارش در هنگام بازی، قضاوت‌های یکطرفه به کار بردن جملاتی غیرمرتبط با بازی از انتقاداتی است که به او وارد می‌کنند. خیابانی در یکی از بازی‌های دوستانه تیم ملی فوتبال مقابل بلاروس بشدت به علی دایی مهاجم سابق تیم ملی حمله کرد و اظهار داشت آقای دایی! رئیس‌جمهورها هم هر هشت سال یک بار عوض می‌شوند، اما شما پس از این همه سال در تیم ملی جای خود را به کسی نمی‌دهید!

گذشت زمان باعث شد تا حدود سه سال پیش علی دایی در مقام انتقام بربیاید و خطاب به خیابانی بگوید رئیس‌جمهورها هم هشت سال یک بار عوض می‌شوند حالا شما چرا پس از ۱۸ سال کنار نمی‌کشید؟!

پیمان یوسفی

او پس از عادل فردوسی‌پور، جواد خیابانی و مزدک میرزایی چهارمین گزارشگر مطرح سال‌های اخیر بوده است.

پیمان یوسفی که متهم به استقلالی و البته بارسلونایی بودن است در گزارش‌هایش ادبیاتی خاص دارد و خیلی سعی می‌کند لفظ قلم و با استفاده از واژه‌های ادبی بازی را گزارش کند.

البته یوسفی کمتر ادبیات شاهنامه‌‌ای‌اش را این روزها در گزارش‌هایش به کار می‌برد، اما گاهی اوقات بدون این ادبیات عجیب و غریبش هم خبرساز شده است.

نقطه اوج انتقادات به این گزارشگر زمانی بود که او در بازی ایران و قطر هنگام به ثمر رسیدن گل دوم قطر بسیار خوشحالی خود را از گل خوردن ایران نشان داد.

یوسفی گاهی اوقات نام بازیکنان را اشتباه می‌گوید و علاوه بر آن طرفداری خود از بارسلونا را بوضوح در گزارش‌هایش نشان می‌دهد.

مدتی او کمتر در تلویزیون دیده می‌شد که دلیلش چیزی نبود جز فعالیت‌های او در برنامه‌سازی ورزشی.

فارغ از همه مسائل این نکته را نمی‌توان انکار کرد که آنچه جای پای یوسفی را در میان گزارشگران محکم کرد تسلطی است که او در ابتدای کار در حین گزارشگری از خود نشان داد.

علیرضا علیفر

سرهنگ علیفر هرگز نتوانست با عادل فردوسی‌پور، مزدک میرزایی و پیمان یوسفی یا جواد خیابانی رقابتی داشته باشد. در واقع این گزارشگر تلویزیون بنا به دلایلی در سایه این گزارشگران باقی ماند. او سبک خاص خود را در گزارشگری دارد و همیشه هم از این سبک دفاع می‌کند. او می‌گوید دلیلی ندارد که در حین گزارش یک بازی بگوید مثلا حسن توپ را به حسین پاس داد، این یک چیز بدیهی است که خود بیننده می‌بیند. این گزارشگر بلند پرواز حتی زمانی فرگوسن و مورینیو را به یک مناظره دعوت کرد. او از شانزده سالگی وارد کار خبرنگاری شد، البته سرهنگ علیفر مدتی هم فوتبالیست و حتی همبازی فیروز کریمی بود، اما مجبور به کناره‌گیری از فوتبال شد تا این بار کار خود را در فوتبال به عنوان مربی آغاز کند، اما گزارشگر شدن علیفر نیز ماجرای جالبی دارد، آن طور که خودش می‌گوید فقط در سه دقیقه در آزمون گویندگی و گزارشگری صدا و سیما قبول شده است.

این اتفاق در بدو تاسیس شبکه سوم جمهوری اسلامی اتفاق افتاد. علیفر بارها هنگام گزارش‌هایش جملات عجیب و غریبی به زبان آورده است که آخرین آن به بازی ناپولی و آرسنال مربوط می‌شود؛ زمانی که او بازیکن تیم ناپولی را به دلیل مدل خاص موهایش عقده‌ای توصیف کرد!

بهرام شفیع

گزارشگر و مجری مطرح تلویزیون از ابتدای دهه ۶۰ تاکنون بدون وقفه اجرای برنامه ورزش و مردم را بر عهده دارد. این مجری پنجاه و هفت ساله دارای مدرک کارشناسی علوم سیاسی از دانشگاه تهران و مدرک دوره ارشد تهیه‌کنندگی و گزارشگری از اتحادیه رادیو تلویزیونی آسیا و اقیانوسیه (ABU) است. وی از زمان جوانی به گزارشگری علاقه داشت و در دبیرستان و دانشگاه علاوه بر بازی فوتبال به گزارشگری نیز می‌پرداخت و در دوران جوانی بازیکن تیم فوتبال قصر یخ تهران بود. پس از انقلاب همکاری خود را با سازمان صدا و سیما آغاز کرد و با شرکت در آزمون صدا و سیما در سال ۱۳۶۱ به استخدام رسمی این سازمان درآمد. جزو نخستین نسل برنامه‌سازان ورزشی بعد از انقلاب در تلویزیون است. وی پس از مدت اندکی از ورود به صدا و سیما همکاری خود را با برنامه ورزش و مردم آغاز کرد و از سال ۱۳۶۴ پس از ممنوع‌التصویر شدن مجید وارث بنیانگذار برنامه ورزش و مردم اجرای برنامه را به عهده گرفت که تاکنون نیز ادامه دارد. وی هم‌اکنون علاوه بر اجرای برنامه، تهیه‌کنندگی آن را نیز انجام می‌دهد. وی از همان ابتدا گزارشگری مسابقات فوتبال را نیز انجام می‌داد، اما با ورود گزارشگران جدید در دهه ۷۰ بتدریج از این فعالیت خود کاست و چند سال قبل با گزارش بازی ایران و کره شمالی برای همیشه آن را کنار گذاشت. شفیع با گذشت زمان بتدریج میزان محبوبیت و تاثیرگذاری برنامه خود را از دست رفته دید، اما حاضر نشد تغییری در نحوه اجرای خود به وجود بیاورد و اگر هم خواست چنین کاری انجام دهد موفقیتی به دست نیاورد. برنامه ورزش و مردم یکی از پرانتقادترین برنامه‌های ورزشی به شمار می‌رود چرا که شفیع در این برنامه یا خیلی با مهمان خود راه می‌آید یا این که با پیش کشیدن مسائلی نامربوط موضوع اصلی برنامه را از خط مستقیم خود خارج می‌کند. با همه این تفاسیر شفیع همچنان با برنامه ورزش و مردم حضور دارد و صبح‌های جمعه به طور زنده روی آنتن می‌آید.

هادی عامل

ورزش فقط فوتبال نیست و گزارشگران نیز تنها در فوتبال فعال نیستند. کشتی هم با کمک گزارشگرانش همواره جذابیت بیشتری پیدا کرده و تماشاگران بیشتری را به خود جذب کرده است. در میان همه کسانی که در ۳۰ سال اخیر رقابت‌های کشتی را گزارش کرده‌اند هادی عامل مطرح‌ترین نام است. این کارشناس و مفسر مشهدی سال ۱۳۳۴ در مشهد متولد شده است و بهترین گزارشگر تاریخ کشتی ایران به شمار می‌رود، هر چند به کار او هم انتقاداتی وارد است. او نیز گاهی اوقات در جریان یک مسابقه کشتی بیش از اندازه احساساتی می‌شود و بیشتر از حد معمول از کلمات و جملات غیرمتعارف استفاده می‌کند.

او در رقابت‌های بین‌المللی همه حریفان کشتی‌گیران ایرانی را چغر معرفی می‌کند و گاهی اوقات حریفان خارجی ملی‌پوشان ایرانی را «بدبدن» توصیف می‌کند. برخی هادی عامل را خیابانی کشتی معرفی می‌کنند چون مانند وی بیش از اندازه به یک مسابقه هیجان می‌دهد.


۱- عادل فردوسی پور: بدون شک یکی از توانا ترین و البته تاثیر گزار ترین افرادی که در صدا و سیمای کشورمان فعالیت می کند عادل خان فردوسی پور است.او که با اطلاعاتی کامل و کنایه هایی به موقع ذهن مخاطبان را به سمتی می برد که باید برود.

خیلی ها می گویند عادل متولد شهر لیورپول انگلیس است و زمانی به دنیا آمده که پدر و مادرش در آنجا بودند و البته پس از چند روز به ایران بازگشته اند، اصالتا اهل کرمان یا به قول خودش ” کرمون ” است.

قطعا بهتر و مسلط تر از او تا به حال نداشته ایم، تکه کلام هایش هم اینقدر زیاد هست که نمی توان به همه آن ها اشاره کرد، فقط به یکی، دو جمله که در خاطرم هست اشاره می کنم شاید برایتان جالب باشد:

بازی انگلیس و آلمان، همین جام جهانی ۲۰۱۰ که آلمان با اقتدار پیروز شد ، می شد حس کرد عادل انگلیسی ۶ آتیشه چقدر ناراحت است، او یک جمله گفت که هیچ گاه از یاد نمی رود: ” تیمی که دروازبانش ۴۰ سالش باشه و اسمش هم دیوید جیمز باشه باید هم اینطوری بشه.”

فردوسی پور طرفدار پرسپولیس و هوادار ۶ آتیشه لیورپول است و البته تیم ملی انگلستان و برزیل.

جمله ای دیگری که در یکی از دیدار های پرسپولیس گفت، زمانی که دوربین کریم باقری را روی سکوها نشان داد و می گفتند کریم قرار است به پرسپولیس کمک کند، عادل گفت: ” باید ببنیم آقا کریم می تواند در ” حریم سلطان ” دوام بیاورد یا نه؟! “
* منظور از سلطان هم خوب همه می دانید، همان علی آقای خودمان است و حریم سلطان هم که قاعدتا خیلی ها آشنایی کامل دارند.

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

۲- مزدک میرزایی: مزدک خان طرفدار پر و پا قرص یوونتوس ایتالیا و همین طور تیم ملی ایتالیا است، حتی برای ایتالیا در استودیو گزارش گری هم اشک ریخته است، جام جهانی ۲۰۰۲ اگه به خاطر بیاورید در مراحل بالا ۲ دیدار هم زمان بود و یکی از آن ها با تاخیر پخش می شد، پخش زنده بازی ایتالیا و کره بود که عادل فردوسی پور گزارش گر بود و دیگر بازی را مزدک در حال گزارشش بود که با تاخیر پخش می شد، در انتهای بازی ها از فردوسی پور خواستن یه خاطره بگوید،
او گفت: ” زمانی که در حال گزارش بازی ایتالیا، کره بودم مزدک کمی آن طرف تر بازی دیگری داشت گزارش می کرد و هر چند ثانیه یک بار نتیجه را از من می پرسید، تا زمانی که ایتالیا گل خورد و حذف شد، مزدک بار دیگر گفت عادل بازی چند چنده؟! من یک لحظه سکوت کردم و آب دهانم را قورت دادم و گفتم، ایتالیا گل خورد…

مزدک برای ۱ دقیقه گزارش بازی را رها کرد و مات و مبهوت به من خیره شده بود، تا به حال او را این گونه ناراحت ندیده بودم.”

در هر صورت مزدک میرازیی هم یکی از گزارش گران پر توان و با اطلاع فوتبال است که کمتر ” سوتی ” دست مخاطبان می دهد، برخی ها می گویند قرمز است و خیلی ها هم با قاطعیت می گویند استقلالی ۶ آتشه.

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

۳- علی رضا علیفر: جناب سرهنگ، مخالف سر سخت دفاع خطی(!)

او حتی از بازی بارسلونا هم ایراد می گیرد، استاد طرفدار سر سخت رئال مادرید و همین طور پرسپولیس است، در بازی های که پرسپولیس بد بازی می کند به گزارش او دقت کنید.

البته آقای علیفر طرفدار همیشگی لیگ آلمان و تیم ملی این کشور هم بوده و مانند آن ها به نظم اعتقاد خاصی دارد.
هرگاه دوستان می شنوند گزارش گر بازی ایشون هستند یا خیلی ناراحت می شوند یا خیلی خوشحال(!)
دوستانی که ناراحت می شوند طبیعتا از سوتی ها و گاهی اوقات کج خلقی های ایشون ناراحت می شوند، در طرف مقابل هم کسانی هستند که منتظر گزارش استاد می باشند تا دلی از عذا در بیاورند(!)
تکه کلام های او را تقریبا همه می دانند; دو، چهار، شش ، هشت نفر در محوطه جریمه حضور دارند، فقط خیلی دوست دارم بدانم چرا هر گاه آقای علیفر شروع به شمارش بازیکنان می کند تعداد آن ها از عدد ۸ کمتر یا بیشتر نمی شود؟! در هر حال ۸ نفر هستند، نه بیشتر نه کمتر(!)

فوتبال هم که همه می دانند ۹۰ دقیقه است و وقت های پس از آن جز وقت های بازی نیست، وقت اضافه است(!)

پدیده ای هست که از این موضوع تا به حال اطلاع نداشته باشد؟! اگر ندارید پس یک سر به گزارش های آقای علیفر بیندازید.
* بوی آفساید در فضای ورزشگاه پیچیده شده(!)

تصویر ” فیریز ” شده استاد را با هم در زیر مشاهده می نماییم:

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

۴- پیمان یوسفی: خیلی ها می گویند پیمان یوسفی در صدا و سیما آشنا دارد و به همین دلیل است به او گزارش بازی می دهند(!) بماند بر گردن کسانی که می گویند، ما نمی دانیم.
اما می دانیم آقای یوسفی طرفدار استقلال و بارسلوناست.
ایشون هم کم ” سوتی ” دست مخاطبین نمی دهد(!) در هر گزارشش حداقل یکی، دو جمله جالب می گوید که فکر ما را برای مدت ها به خود مشغول می کند.
به مانند تیری که از چله کمان رها شود به ذهن ما می کوبد و آب از جوی رفته را دوباره به جوی باز می گرداند(!)
البته او مدتی است که بیشتر علاقه دارد مجری گری کند و کمتر به گزارش فوتبال بپردازد، دلیلش هم واقعا نمی دانم.در هر حال موردی که خیلی در گزارش ایشون می توان یافت این است که کمتر احساساتی می شود و خیلی از زمان ها خودش را کنترل می کند، ” سوتی هایش ” بماند.
* اوایل بود، هنوز کسی نمی دانست بازیکنی است به نام ” گرت بیل “، استاد ایشون را ” باله ” نام می بردند.

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

۵- جواد خیابانی: هرگاه اسم آقای خیابانی را می شنویم نا خود آگاه به یاد ” خداداد عزیزی ” و ” غزال ” می افتیم، البته از نوع ” تیز پایش “.
در هر صورت بازی ملبورن، گزارشی بود که تا سال های سال از یادمان نخواهد رفت و البته این را هم بگویم هیچ کس به مانند استاد جواد خیابانی نمی توانست آن دیدار را گزارش کند.

خیلی ها فکر می کنند آقا جواد پرسپولیسی است، اما باید بگویم دوستان سخت در اشتباه هستید، ایشون آبی پوش هستند و چندین مرتبه هم در جشن ها و جلسات خصوصی هم به حضار گفته اند.
در بیرون از مرزهای کشور هم تا آن جا که من به خاطر میاورم آقای خیابانی طرفدار پر و پا قرص رم و دورتمند بودند، حالایش را نمی دانم، شاید مانند خیلی ها تیم خود را عوض کرده اند (!) اما مطمئن هستم که گذشته طرفدار آن دو تیم بوده اند و چندین بار هم اعلام کردند.

اما از هرچه بگذریم سخن دوست خوش تر است، جمله ها و دیالوگ ها آقا جواد اینقدر زیاد و زیبا هستند که منتر در خاطر می مانند و به یک باره می آیند و می روند(!)
* نقطه پنالتی را می بینید که درون محوطه جریمه قرار گرفته است.* واقعا به موضوع جالبی اشاره کردند، تا به حال به این فرآیند فکر نکرده بودم.

قطعا کسی که لیزر انداخته درون استادیوم است(!)، ۱ بر ۰ به نفع سوئیس، تا اینجای کار سوئیس برنده است و اسپانیا بازنده، جلوی اسم سوئیس بنویسید برنده، البته با ” مداد ” چون امکان دارد نتیجه عوض شود.

چندین سال پیش بازی اینترمیلان و رم بود، بازی از شبکه ۳ پخش می شد و گزارش گر استاد بودند.دست بر قضا در تهران برف سنگینی می بارید و شب اعلام کردند مدارس فردا تعطیل می باشد، در اوج خوش ذوقی به یک باره استاد فرمودند: ” خوب بچه ها هم نگران نباشند چون مدارس فردا تعطیل شده و با خیال راحت بازی را تماشا کنند، فقط یک مروری بر روی درس ها داشته باشند که یادشان نرود.”

شاید باورتان نشود ولی آن شب خیلی از آقای خیابانی تشکر کردم.

به هر حال خوش ذوقی های استاد فراوان است و مقاله ما گنجایشش را ندارد، دوستان خیلی بهتر و بیشتر از من واقف می باشند.

همسر مزدک میرزایی همسر جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری سوتی های جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوابق جواد خیابانی بیوگرافی محمدرضا احمدی بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی بهرام شفیع

* در همه جا اشتباه یا به قول خودمان ” سوتی ” هست اما باید از زحمات این عزیزان تشکر کنیم که بازی ها را برایمان پوشش می دهند و گزارش می کنند.

بیوگرافی بهرام شفیع بیوگرافی پیمان یوسفی بیوگرافی جواد خیابانی بیوگرافی عباس بهروان بیوگرافی عطا الله بهمنش بیوگرافی محمدرضا احمدی سوابق جواد خیابانی سوتی گزارشگران ورزشی سوتی های جواد خیابانی همسر جهانگیر کوثری همسر جواد خیابانی همسر مزدک میرزایی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی محمودرضا قدیریان مجری “خانه شما” + عکس و مصاحبه

بیوگرافی محمودرضا قدیریان مجری “خانه شما” + عکس و مصاحبه

مجری برنامه خانه شما از شبکه شما ، محمودرضا قدیریان متولد ۲۰ شهریور ۱۳۵۹ در تهران است. از سال ۱۳۸۲ وارد رادیو شده و به عنوان گوینده، مجری ـ بازیگر و کارگردان نمایش‌های رادیویی فعالیت کرده است. از سن ۲۳ سالگی پا به رادیو گذاشت و حالا مدتی است که تجربه کارهای تصویری را هم به پرونده‌اش اضافه کرده و چند ماهی است که با سریال «به کجا چنین شتابان» و نقش مرتضی مهمان خانه‌های شماست. او ورودش به رادیو را یک اتفاق نمی‌داند، بلکه به پیشنهاد استادش حمید منوچهری به این عرصه وارد شد و امروز حتی اگر در تلویزیون هم حضور دارد، باز رادیو را عشق اول کار هنری‌اش می‌داند و می‌گوید این تجربه رادیویی را راحت از دست نمی‌دهد.

پسر خوش‌صدای نمایش‌های رادیویی با یک دهه سابقه‌ای که در تلویزیون دارد این بار با برنامه‌ای شبانه سر زبان‌ها افتاده که اجرایش در کنار سبک نو برنامه او در واپسین ساعت‌های شب خیلی‌ها را برای دیدن ساعت ۲۵ بیدار نگه می‌دارد. محمودرضا قدیریان که چهره او را پیش ازاین در سریال‌های تلویزیونی هم دیده بودید این بار با تجربه‌ای متفاوت وارد تلویزیون شده است.پای صحبت‌هایش می‌نشینیم تا ماجرای خلق ساعت ۲۵ را خودش برای‌مان بگوید.

همسر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما مادر محمودرضا قدیریان بیوگرافی محمودرضا قدیریان mahmoodreza ghadirian

mahmoodrezaghadirian

به فضای تازه‌تری نیاز داشتم

من پیش از هرچیز، گوینده و بازیگر رادیو هستم و به غیر از فعالیتم در رادیو، در چند فیلم و سریال بازی کرده‌ام. اما در زمینه اجرای تلویزیونی به دلیل اینکه تهیه‌کننده و کارگردان سینما و تلویزیون زیاد دوست ندارند با مجری‌ها کار کنند به همین دلیل این حرفه را دنبال نکردم. اما در رادیو مسئله فرق می‌کند. فعالیت من در رادیو بازیگری است و تقریبا تمام اجراهایی که در رادیو هم داشتم به سبک بازیگری بوده است.

بعد از ۱۱-۱۰ سالی که در رادیو فعالیت داشتم احساس کردم به فضاهای جدیدی نیاز دارم البته با تاکید به این نکته که در رادیو هم با فکرهای جوان و آدم‌های خوشفکری کار می‌کردم اما با این حال تصمیم به اجرا در تلویزیون گرفتم و به‌‌رغم  پیشنهادهای مختلف که برای اجراهای متفاوت داشتم، دنبال برنامه‌ای پرانرژی و در  عین‌حال دلنشین بودم که کارم را با آن شروع کنم و درنهایت این اتفاق هم افتاد.

مثل ساعت ۲۵ نداشتیم

ساعت ۲۵ انتخاب من شد، چون این برنامه‌ای زنده شبانه با محوریت موسیقی با نگاهی تازه و تمی دوست‌داشتنی بود. اگرچه دوست داشتم بنا به حیطه کار خودم با بازیگران و عوامل سینما و تلویزیون برنامه‌ای با همین محوریت داشته باشم اما چون موسیقی هم مثل بازیگری هنری است که محبوبیت ویژه‌ای دارد این تجربه هم برایم جالب بود.ما به آن صورت در تلویزیون برنامه‌ای در باب موسیقی نداریم به غیر از ۲، ۳ برنامه‌ای که در سال‌های مختلف تولید شد اما هدف اصلی آنها باز هم موسیقی نبود. فقدان چنین برنامه‌ای در تلویزیون کاملا احساس می‌شد بنابراین با ایده تهیه‌کننده و عوامل تولید این برنامه راه افتاد که شکر خدا از بازخوردها اینطور به نظر می‌رسد که بسیار موردتوجه قرار گرفته است.

موسیقی هنری است که مستقیما با روح و روان مردم سر و کار دارد و مردم آن را دوست دارند به خصوص اگر به سبک‌‌های مختلف باشد نه فقط سنتی و محلی و این بار پاپ را هم به مردم عرضه کنیم آن هم با شکل و شمایل حقیقی چاپ.

جای خودمان را باز کردیم

از طریق پیامک‌هایی که برای برنامه ارسال می‌شود یا نظراتی که روی سایت شبکه گذاشته می‌شود محسن چاووشی، محسن یگانه، رضا صادقی و بهنام صفوی بیشترین درخواست‌ها را از طرف مردم داشتند و طرفداران آنها تا این جای کار بیشتر بوده‌اند. این اتفاق برای بقیه خواننده‌ها هم افتاده چون ما هر شب آمار زیادی از درخواست‌ها از خوانندگان مختلف داریم مثلا سیروان خسروی و بقیه که همیشه تماس‌های زیادی برای پخش کارهای‌شان داشتیم. خب، برنامه مختص موسیقی است و پر از خوانندگان بااستعداد و پرطرفدار و قطعا هرکسی طرفداران بی‌شمار خودش را دارد. بازتاب برنامه از طرف خواننده‌ها و هنرمندان بسیار خوب بوده چه از طریق پیامک‌هایی که به خود من هرازگاهی می‌زنند و چه از گوشه و کنار که شنیده می‌شود، متوجه این قضیه شده‌ایم خود هنرمندان هم راضی هستند.

کارهایی که هیچ جا پخش نمی شوند

برای کار هر خواننده و ترانه آن برای پخش باید قطعا مجوز گرفته شود که خدا رو شکر مسئولان همکاری‌های لازم را در ساده کردن راه برای این برنامه انجام داده‌اند. خیلی از کارها هستند که تیتراژ پرطرفدار سریال‌‌های محبوبند و بعضی دیگر که از طریق سی‌دی مجوز وزارت ارشاد منتشر شده‌اند اما هیچ‌وقت فرصت پخش تلویزیون پیدا نکرده‌اند. در این برنامه ما تمام تلاش‌مان این است که آهنگ‌های تازه و پرطرفداری که مردم دوست دارند را از طریق خودمان یعنی ساعت ۲۵ برای همه پخش کنیم.

به زودی سایت اختصاصی ساعت ۲۵ راه‌اندازی خواهد شد اما تا آن روز فعلا صفحه‌ای مختص ساعت ۲۵ در باشگاه مخاطبان شبکه ۵ برای برنامه وجود دارد. هر شب حدود ۸-۷ ترانه‌ای که پخش می‌‌شود در برنامه بعد برای انتخاب بهترین و محبوب‌ترین آنها نظرسنجی ۲۴ ساعته‌ای ترتیب داده بودیم که از آن طریق با به دست آوردن سلایق مخاطبان، کارهای متفاوت‌تر و بیشتری از خواننده مورد نظر با طرفدار بیشتر پخش کنیم.

همسر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما مادر محمودرضا قدیریان بیوگرافی محمودرضا قدیریان mahmoodreza ghadirian

خودم موسیقی سنتی را ترجیح می‌دهم

قطعا من هم مثل بقیه مردم موسیقی را دوست دارم با تاکید این موضوع که من موسیقی سنتی را بیشتر دوست دارم ولی خواننده‌های پاپ ما این روزها آنقدر خوب عمل می‌کنند که من و مردم را به سمت شنیدن کارها و رفتن به کنسرت‌های‌شان سوق می‌دهند. من موسیقی را دوست دارم و خوشحالم که چنین برنامه‌ای به من پیشنهاد شد.

به اقتضای کار و برنامه‌هایی که داشتیم هرازگاهی با دعوت از خوانندگان آشنایی دورادوری با آنها داشتم اما اینکه کارها و عوامل آنها برای اطلاع بیشتر زیر ذره‌بین داشته باشم تا به حال اینطور نبوده است. من تجربه موسیقیایی نداشته ام و فقط شنونده موسیقی هستم، بنابراین به اقتضای برنامه مجبورم جزئیات بیشتری از موسیقی بدانم و حتی خود من هم مشغول آزمون و خطا هستم، یعنی من و مردم با هم به بهانه ساعت ۲۵ خواسته‌ها و سبک‌ متفاوت اجراهایی که آنها می‌پسندند را می‌گیریم و بعد از جمع کردن نظرات با هم به نتیجه می‌رسیم و پیش می‌‌رویم.

ساعت ۲۵ خود من را با خیلی از ترانه‌سراها و آهنگسازان مستعد وخوب موسیقی آشنا کرد و بیش از همه متوجه این موضوع شدم که تنها خواننده نیست که یک کار خوب را ارائه می‌کند بلکه تیمی موثر و قوی پشت سر کارش قرار  دارد.

مثل کار خودمان در اجرای تلویزیون که تقریبا ۱۵-۱۰ نفر در پشت دوربین زحمت تولید کار را می‌کشند ولی مجری برنامه به عنوان پیشانی کار دیده می‌شود و اگر یک برنامه دیده می‌شود به این معنی است که تمام عوامل کارشان را درست انجام داده‌اند.

با دوربین سراغ منزل‌هایشان می‌رویم

فکرهای بزرگی برای این برنامه است ولی هدف ما این است که مردم اول باید کار را بطلبند و بعد آرام‌آرام به سمت تزریق ایده‌های خوب برنامه پیش بروند. چون قبل از هر چیز باید میل مخاطب بکشد تا  فکرهای ما عملی شوند. هر شب تقریبا یک خواننده روی خط برنامه می‌آید و گپ کوتاهی با او در رابطه با خودش و کارهایش داریم. همچنین دوربین ساعت ۲۵ به‌زودی به منزل و محل کار ضبط کنسرت‌های هنرمندان خواهد رفت تا مردم با فضایی خارج از فضای آهنگ‌های آنها با خودشان آشنا شوند.صداقت در کلام تحت هر شرایطی در اجرای برنامه از مواردی است که همیشه برایم حائز اهمیت بوده است و بعد از این موضوع همیشه سعی کردم در عوض انرژی‌هایی که از بازخوردهای مردم می‌گیرم به آنها آرامش هدیه کنم. در اجراهای شبانه بنا بر این بوده که لحن قصه‌گویی در کارمان داشته باشیم، لحنی که آن را از برنامه‌های شبانه‌مان در رادیو به ارث بردیم البته شبانه‌ای که کسل‌کننده نباشد.


محمدرضا قدیریان با انتشار عکس زیر در اینستاگرامش نوشت :

همسر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما مادر محمودرضا قدیریان بیوگرافی محمودرضا قدیریان mahmoodreza ghadirian

عزیزترین مهربون ترین با وفاترین عشق دنیای من خیلی حالش بده.
صبح بازم حالش بد شد.
و الان دعا میخوام دعای خیّر ،دعای ارامش .ایرادها هم نگیریم که هیچ حالم خوش نیست.

 

mahmoodreza ghadirian بیوگرافی محمودرضا قدیریان مادر محمودرضا قدیریان مجری شبکه شما همسر محمودرضا قدیریان


ادامه مطلب ...

مهرانه مهین ترابی چرا تاکنون ازدواج نکرده؟ + بیوگرافی

مهرانه مهین ترابی چرا تاکنون ازدواج نکرده؟ + بیوگرافی

دلش پر است؛ نگاه‌های بی منطق جامعه به زن را می‌شمارد و به سنگ‌هایی می‌رسد که جلوی پای بازیگران زن است. دیروز از شهرت خوشش نمی‌آمد چون با طرز فکر مردم شهرش آشنا بود و امروز هم از شهرت بیزار است چون تغییری در دیدگاه مردم ندیده است. از مشکلاتی که جلوی راه بازیگران زن وجود دارد می‌گوید و به نقطه‌ای خیره می‌شود، عمق نگاهش حاکی از تجربه‌های تلخ و شیرین است. صدایش را رساتر می‌کند و پای زن بودنش را وسط می‌کشد و باز مقتدرانه به هدفش افتخار می‌کند و جسورانه ایده‌هایش را مرور می‌کند. با مهرانه مهین ‌ترابی از شکست گفتیم چون موفقیتش را باور داشتیم.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

بخش‌هایی از گفتگوی همشهری مثبت با مهین ترابی در ادامه می‌آید:

• به یاد ندارم در زندگی‌ام تا به امروزطعم واقعی شکست را چشیده باشم. شکست‌ها و زمین خوردن‌ها نتوانست امیدم را کمرنگ کند. تنها یک بار با تمام وجودم غم را باور کردم و فکر کردم که زمین خوردم. قضیه بر می‌گردد به ۱۳ سالگی‌ام؛ زمانی که پدرم را از دست دادم. دوره سختی بود اما حتی همین حس هم خیلی زود به یک امید تبدیل شد.

• مادرم زنی مقتدر و محکم بود. پس از مرگ پدر روی پای خودش ایستاد. همیشه با دیدن او محکم بودن را مرور می‌کردم. حتی اگر به بلوغی که شما می‌گویید نرسیده باشم اما سعی کردم محکم باشم. خب دیگر فقط یاد و خاطرات پدر بود. باید این قضیه را باور می‌کردم. افسردگی را دوست نداشتم و با کسانی که یاد گرفتند زندگی‌شان را با آه و گریه بگذرانند و یاد نگرفتند امید را ببینند نمی‌توانم کنار بیایم. حداقل در آن زمان سعی ام را کردم که شکست‌ها و غم‌ها زمینم نزنند.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

• اگر نگاهی به جامعه بیندازیم باورمان می‌شود که دوست داریم زندگی‌مان را با گریه و ناله پیش ببریم. اگر اشتباهی می‌کنیم به جای اینکه با شجاعت اشتباهمان را بپذیریم و فکرمان را متمرکز کنیم به جای حل کردن اشتباهمان ناله و گلایه را ترجیح می‌دهیم.
• سال ۵۸ وارد دانشکده هنر‌های دراماتیک شدم. شب‌ها در فرودگاه مهرآباد و ارزیابی گمرکی و روز‌ها دانشکده و درس. امروز از خودم راضی هستم چون کم نیاوردم و با تمام سختی‌ها هدفم را دنبال کردم.

• من در ظاهر آدم شوخ اما در باطن فوق‌العاده جدی هستم. کارم برایم جدی بود؛ مخصوصا تئاتر در زندگی‌ام پر رنگ‌ترین مساله بود. از همان روز اول سراغ تلویزیون نرفتم. راستش را بخواهید نمی‌خواستم وارد تلویزیون شوم و چهره‌ام شناخته شود. احساس می‌کردم سینما و تلویزیون به کشورمان وارد شده اما فرهنگش وارد نشده است. دیدم که به بازیگران به چشم مطرب نگاه می‌کنند و با بازیگران خانم هم در جامعه برخورد خوبی نمی‌شد. من جوشش هنر را دوست داشتم و دارم؛ برایم چهره شدن مهم نبود.

• نگاه جامعه به حرفه بازیگری نگاه مثبتی نیست. شاید به راحتی نتوانی خودت باشی و زندگی کنی. تنهایی، خودسانسوری و… باعث می‌شود نتوانی همیشه شاد باشی. انگار زیر ذره‌بین هستی. حالا اگر بازیگر زن هم باشی که مشکلات چندبرابر می‌شود.

• چند تن از بازیگران زن ما زندگی مشترک موفقی دارند؟ در اصل در زندگی مجردی‌شان موفق‌ترین هستند. اما وقتی ازدواج می‌کنند همسرانشان می‌خواهند که دور بازیگری را خط بکشند یا خواستگارشان از آنها می‌خواهد که کار را کنار بگذارند. حتی زمانی‌که با همکاران خود ازدواج می‌کنند یا کارشان به جدایی می‌کشد یا کارشان را کنار می‌گذارند. یکی از دوستان من با آقای کارگردانی ازدواج کرد وبا این حال که همکار بودند اما گاهی فرهنگ نادرست باعث شد از هم جدا شوند. این بازیگران خانم هستند که فقط به خاطر تاهل جلوی پیشرفتشان گرفته می‌شود. این همان فرهنگی است که جا نیفتاده است. انگار به خاطر بازیگری باید بهای زیادی پرداخت.

• تصمیم به مجرد ماندن سخت‌ترین تصمیم زندگی‌ام بود. ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.

• باید نگاهمان را تغییر دهیم. خیلی راحت درباره دیگران قضاوت نکنیم. باور داشته باشیم که هر کسی شخصیت مستقلی دارد و حرف زور نزنیم. اگر به این باور رسیدیم،می‌توانیم زندگی مشترک داشته باشیم. از انتخابمان نخواهیم آنچه شود که ما می‌خواهیم. به او و خواسته‌هایش احترام بگذاریم. کسی که قصد ازدواج دارد باید به سطح فکری برسد که پیشرفت همراهش را دوست داشته باشد و برای انتخابش شرط و شروط نگذارد. قبول کنیم ازدواج یعنی همراه بودن، نه محدود کردن یکدیگر. هیچ‌کس با محدود کردن همسرش به موفقیت نرسیده.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

 متن زیبای مهرانه مهین ترابی

تغییر نگاه به زندگی باید از ذهن شروع شود، یادمان باشد سنگها نه خرده حسابی باپاهای لنگ دارند نه قرار و مداری با پاهای سالم! پس باورهای اشتباه را کنار بگذاریم … هر سقوطی پایان کار نیست… باران را ببین، سقوط باران قشنگترین “آغاز” است هوای زندگیتان سرشار از لحظه های خوب باران …

 

سخت است قلم باشی و دلتنگ نباشی با تیغ مدارا کنی و سنگ نباشی. سخت است دلت را بتراشند و بخندی هی با تو بجنگند و تو در جنگ نباشی.از درد دل شاعر عاشق بنویسی با مردم صد رنگ هماهنگ نباشی. مانند قلم تکیه به یک پا کنی اما هنگام رسیدن به خودت لنگ نباشی. سخت است بدانی و لب از لب نگشایی سخت است خودت باشی و بی رنگ نباشی.


مهرانه مهین ترابی متولد سال ۱۳۳۶ در کرج، بازیگر ایرانی است.

او فرزند چهارم یک خانواده هفت نفری است و جز او کسی در خانواده فعالیت هنری ندارد. اولین تجربه بازیگری او ایفای نقشی در تئاتر تله نوشته محسن یلفانی و به کارگردانی خانم دیانا و در سال ۱۳۵۶ بود.

وی با فیلم گلبهار به کارگردانی تهمینه اردکانی در سال ۱۳۶۵ به سینما آمد و با مجموعه تلویزیونی مش خیرالله صندوقچه اسرار در سال ۱۳۷۰ عضوی از خانواده مجموعه‌های تلویزیونی شد و با نقش آفرینی در مجموعه همسران و خانه سبز به اوج محبوبیت رسید.

همسر مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی ازدواج بازیگران

او همچنین دارای لیسانس بازیگری و کارگردانی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران می‌باشد.

او هنوز مجرد است و در پاسخ به این سؤال که چرا ازدواج نکرده است جواب داد: ازدواج را دوست داشتم اما باید تنها می‌ماندم. من هم عاشق فرزند هستم و دوست دارم برای افراد خانواده‌ام آشپزی کنم. اما از آنجا که بازیگری وجودم را ساخته بود نمی‌توانستم به راحتی از حرفه‌ام بگذرم.

ازدواج بازیگران بیوگرافی مهرانه مهین ترابی همسر بازیگران همسر مهرانه مهین ترابی


ادامه مطلب ...