مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

چگونه ترس‌های خود را به انرژی مثبت تبدیل کنیم؟

[ad_1]

تبدیل ترس به انرژی مثبت

به گزارش آلامتو به نقل از Success.com؛ ترس بخشی از تجربه انسان‌هاست. همه ما در زندگی خود با ترس‌هایی مواجه بوده ایم. حالا سوال اینجاست که چگونه می‌توانیم در برابر ترس ها بایستیم و از آن برای رسیدن به موفقیت استفاده کنیم؟ ما در مورد موفقیتی صحبت می‌کنیم که چیزی بیشتر از پایداری و ثبات مالی است. تعریف من از موفقیت این است که هیچ کس نمی‌تواند جلوی رسیدن به خواسته‌های شما را بگیرد. شما تنها کاپیتان کشتی زندگی خود هستید. شما می‌توانید هر چیزی که در زندگی انجام می‌دهید را کنترل کنید. افرادی که به چنین طرز فکری رسیده اند از ترس‌های خود الهام و انگیزه گرفته اند. من معتقدم ما می‌توانیم از ترس‌های خود به عنوان یک سوخت و انرژی برای رسیدن به قله‌های موفقیت استفاده کنیم. معمولا دو نوع ترس وجود دارد. یکی از این ترس‌ها، ترس سالم و دیگری ترس غیر منطقی است. مدیریت صحیح این ترس‌ها می‌تواند شما را در رسیدن به موفقیت یاری کند. ما نمی‌توانیم تمامی ترس‌هایی که در زندگی خود داریم را نادیده بگیریم یا با آن مبارزه کنیم. به عنوان مثال شما ممکن است از مار یا ارتفاع بترسید. این ترس در شما وجود دارد اما نحوه مدیریت چنین ترس‌هایی به خود شما بستگی دارد. نکته کلیدی در چنین شرایطی تمرکز است. در این مقاله 4 ناحیه از تمرکز را بیان می‌کنیم که در تبدیل ترس به انرژی مثبت بسیار تاثیرگذار است. پس همراه ما باشید.

  1. بر روی رویاهای خود تمرکز کنید:

اجازه دهید این موضوع را با یک داستان جذاب توضیح دهیم. روزی عقابی بر روی کوه لانه ای ساخته بود. در این لانه تخم عقاب قرار داشت. روزی بر حسب اتفاق تخم عقاب چرخید و در لانه پرنده دیگری قرار گرفت. زمانی که عقاب کوچک سر از تخم بیرون آورد خود را در کنار مرغ مینا دید. او نمی‌توانست همانند عقاب‌ها در ارتفاع بلند پرواز کند. همیشه به مادرش می‌گفت که دوست دارد همانند عقاب باشد اما مادرش او را سرزنش می‌کرد و به او می‌گفت ما مرغ مینا هستیم و نمی توانیم مثل عقاب‌ها پرواز کنیم. به همین خاطر عقاب کوچک داستان ما بقیه عمر خود را همانند مرغ میناها سپری کرد. بیشتر افراد زندگی خود را همین گونه سپری می‌کنند. این پدیده را پدیده ایمپاستر می‌نامند. در چنین شرایطی احساس می کنیم ما شایسته موفقیت نیستیم، نمی‌توانیم به ثبات مالی دست پیدا کنیم یا به قله‌های موفقیت برسیم. اصلا مهم نیست چقدر به موفقیت دست پیدا می‌کنیم اگر چنین ترسی در وجود ما باشد نمی‌توانیم از این موفقیت لذت ببریم. به جای اینکه به صحبت‌های دیگران تمرکز کنید یا به شکی که در درون خود دارید گوش فرا دهید، بهتر است بر روی اهداف خود تمرکز نمایید و چشم خود را به اسمان بدوزید. شما باید رویای خود را پرورش دهید و جلوی ترس‌های موجود بایستید.

  1. بر روی افکار مثبت تمرکز کنید:

افکار مثبتی در مورد جهان اطراف و خودتان داشته باشید. بر روی نعمت هایی که در زندگی دارید تمرکز کنید. تنها بر روی جریان منفی از رویدادها تمرکز نکنید. در زندگی هر فردی روزهای خوب و بد وجود دارد. اینکه دنیا را چگونه می‌بینید به خودتان بستگی دارد. شما می‌توانید کنترل خوبی بر روی چیزهایی که در زندگی وجود دارد داشته باشید. اگر تمامی عمر خود را بر روی جنبه منفی زندگی سپری کنید و تنها به مسائل و مشکلاتی که دارید بیندیشید، هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد.

باید بر روی موارد مثبتی که در زندگی خود دارید تمرکز کنید.

  1. بر روی مواردی که می‌توانید تاثیر بگذارید تمرکز داشته باشید:

بر روی مواردی تمرکز کنید که قادر به کنترل آن هستید. رهبرانی را می‌توان مشاهده کرد که بر روی نقطه ضعف‌های خود تمرکز دارند و به نواحی که در آن تاثیرگذار هستند فکر نمی‌کنند. تلاش‌های خود را بر روی وظایف و افکاری قرار دهید که می‌تواند نتایج مثبت ایجاد کند.

  1. بر روی آینده تمرکز داشته باشید:

همه ما اشتباهاتی در زندگی خود داریم. زندگی همه انسان‌ها پر از اشتباهات کوچک و بزرگی است که مرتکب می‌شوند. اما تفاوتی که بین انسان‌های کم اراده و انسان‌هایی که می‌توانند بر این اشتباهات غلبه کنند وجود دارد این است که انسان‌های با اراده توانایی تمرکز بر روی اینده را دارند. گذشته را کنار بگذارید. تنها کاری که می‌توانید در مورد گذشته انجام دهید درس گرفتن از اشتباهات است. به آینده بیندیشید. افرادی که به شما ظلم کرده اند را ببخشید. حالا فرصت‌هایی دارید که می‌توانید با استفاده از آن موقعیت های موفقیت آمیزی ایجاد کنید.

  1. قدردان نعمت‌های خود باشید:

به خاطر داشته باشید که همه ما در زندگی خود نعمت‌هایی داریم که می‌توانیم خدا را بابت آن شکر کنیم. همیشه به داشته‌های خود بها بدهید و قدردان آن باشید. زندگی شما پر از اتفاقات مثبتی است که می‌توانید بابت آن تشکر کنید.زندگی بسیار کوتاه است. همیشه قدردان باشید و این حس مثبت را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید. به شما قول می‌دهم که بعد از این اتفاقات خوبی برایتان رخ خواهد داد. پس مثبت اندیش و شکرگزار باشید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه خشم خود را کنترل کنیم روان …چگونهخشمخودراچگونه خشم خود را کنترل کنیم؟ می‌دانیم که هیجان‌ها، بخش جدائی‌ناپذیر ساختار جسمی و چگونه خود را باور کنیم هرچه این زخم‌ها عمیق‌تر باشد این ضعف‌ها نیز شدیدتر است آنها اغلب مایل‌اند به چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ کتاب …آخرین دیدگاه‌ها ایرج در چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ سیروان در چگونه بهترین روش های چاق شدن صورت؟ چگونه صورت را چاق کنیم؟سلام دوستانهر کس از هر راهی سیب زمینی،شیر خشک،اب هویجو… ممکنه به پر شدن صورت برسه چگونه عشق را فراموش کنیم؟ راهکار برای فراموش … راهکار برای فراموش کردن فردی که عاشقش بوده‌ایدبسیاری از صاحب‌نظران از عشق به به وب سایت مجله راز خوش آمدید ، ساعت همدلی در فیزیک، قانونی به نام سینرژی وجود دارد که می‌گوید ‌انرژی کل، از چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم روان …چگونهبابیحوصلگیچگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم بی حوصلگی هنگامی روی میدهد که ما دیگر به اطرافیان وسواس و افکار شیطانی ام را چگونه درمان کنم؟ شهر …تکنولوژی فکراز خود شناسی به خدا شناسی رسیدن توضیحات تکنولوژی فکر یک سیستم جدید مشاوره ،مشاوره ازدواج ،مشاوره خانواده ،مشاوره رایگان …مشاوره ازدواجکاهش میل جنسیارضا شدنمرکز مشاورهمشاوره روانشناسیروانشناسی مشاوره چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را دنبال میکنم نتیجه نمیدهد؟ چگونه خشم خود را کنترل کنیم روان شناسیدلهرهخشمافسردگی چگونهخشمخودر چگونه خشم خود را کنترل کنیم؟ می‌دانیم که هیجان‌ها، بخش جدائی‌ناپذیر ساختار جسمی و روانی چگونه خود را باور کنیم هرچه این زخم‌ها عمیق‌تر باشد این ضعف‌ها نیز شدیدتر است آنها اغلب مایل‌اند به احساسات خود بهترین روش های چاق شدن صورت؟ چگونه صورت را چاق کنیم؟ سلام دوستانهر کس از هر راهی سیب زمینی،شیر خشک،اب هویجو… ممکنه به پر شدن صورت برسه اما چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ کتاب افزایش قدرت آخرین دیدگاه‌ها ایرج در چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ سیروان در چگونه خاطرات بد چگونه عشق را فراموش کنیم؟ راهکار برای فراموش کردن فردی که راهکار برای فراموش کردن فردی که عاشقش بوده‌ایدبسیاری از صاحب‌نظران از عشق به عنوان به وب سایت مجله راز خوش آمدید ، ساعت همدلی در فیزیک، قانونی به نام «سینرژی» وجود دارد که می‌گوید ‌«انرژی کل، از مجموع چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم روان شناسیدلهرهخشمافسردگی چگونهبابی چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم بی حوصلگی هنگامی روی میدهد که ما دیگر به اطرافیان، اشیاء وسواس و افکار شیطانی ام را چگونه درمان کنم؟ شهر سوال تکنولوژی فکراز خود شناسی به خدا شناسی رسیدن توضیحات تکنولوژی فکر یک سیستم جدید برنامه چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را دنبال میکنم نتیجه نمیدهد؟ مشاوره ،مشاوره ازدواج ،مشاوره خانواده ،مشاوره رایگان خانواده مشاوره ازدواجکاهش میل جنسیارضا شدنمرکز مشاورهمشاوره روانشناسیروانشناسی مشاوره


ادامه مطلب ...

انواع و روش درمان ترس‌های نابهنجار در کودکان

جام جم سرا: ترس‌های نابهنجار کودک را در زمره اختلالات اضطرابی دسته‌بندی می‌کنند. از همین رو، در ادامه به ذکر و شرح چند مورد مهم و شایع از این نوع ترس‌ها می‌پردازم.

ترس از صداهای نابهنجار

این نوع ترس از بدو تولد در نوزاد دیده می‌شود و می‌تواند به طریق شرطی‌ شدن و تعمیم یافتن، جنبه مرضی به خود بگیرد. مثال آن ترس کودکی به نام آلبرت است که در ١١ سالگی بدون هیچ‌گونه ترسی با موش بازی می‌کرده است. برای اینکه آلبرت را بترسانند، هر بار که برای بازی به موش نزدیک می‌شد، صدای ناهنجاری ایجاد می‌کردند. بعد از مدتی آلبرت نسبت به صدا شرطی شد و از موش می‌ترسید. ترس آلبرت تعمیم‌یافته و حتی در سنین بالاتر از پالتو پوست مادرش و نظایر آن نیز واهمه داشت.

ترس به علت تعمیم

کودک بعد از رفتن برای واکسیناسیون و هنگام واکسن زدن چون فردی که روپوش سفید به تن داشته برای او درد و ناراحتی ایجاد کرده است، زین پس هرجا که روپوش سفید را می‌بیند، شروع به گریه می‌کند و ترس در او ایجاد می‌شود. (هر دو ترس گفته شده عنصر شرطی‌سازی را همراه دارد، اما به‌خاطر داشته باشید در مثال اول مهم ترس کودک از صداهای نابهنجاراست.)

ترس به علت تقلید

یکی از انواع شایع ترس مرضی است. کودک خطر را احساس می‌کند در حالی که خطری وجود ندارد. منشأ این نوع ترس غالبا برادر یا خواهر بزرگتر یا اعضای خانواده است. کودک با خود فکر می‌کند حتما علتی دارد که دیگران از رعد و برق، تاریکی و حیوانات می‌ترسند لذا او هم به تقلید از دیگران می‌ترسد. (مادری کودکش را که از رعد و برق می‌ترسید نزد روانپزشک می‌برد و در مصاحبه می‌گوید: فکر می‌کنم این یک ترس عادی باشد چون من هم از رعد و برق می‌ترسم.)

ترس به علت تنبیه

کودک را در تاریکی حبس یا او را به حبس در تاریکی تهدید می‌کنند. چون تاریکی وسیله‌ای برای تنبیه به‌شمار می‌رود، ابتدا کودک را می‌ترساند و چون کودک به تنهایی در تاریکی ماند کم‌کم از تنهایی نیز می‌ترسد و به هرجا که می‌رود حتما باید کسی همراهش باشد.

ترس به علت تجربه قبلی

ترس ممکن است بر اثر تجربه قبلی باشد. کودکی که شاهد تصادف خودرو پدرش بر اثر بی‌احتیاطی فرد دیگری بوده به علت شرطی ‌شدن ممکن است از سوار شدن به خودرو بترسد. کودکی که قبل از خوابیدن فیلم‌های نامتناسب با سنش را می‌بیند، ممکن است موقع تاریکی اتاق‌خوابش صداهای شنیده‌شده را به آمدن دزدان یا آدمکش‌ها تعبیر کند و کم‌کم از تاریکی و تنهایی بترسد.

ترس از آلوده‌شدن به کثافت

برخی از کودکان از کثیف‌شدن لباس خود بسیار ترس دارند و حتی اگر قطره آبی بر آن بچکد، فکر می‌کنند که فاجعه‌ای رخ داده است. این حالت همانند هراس است و برای کودک حالت ترس بسیار شدید دارد و در ذهن کودک حالت وسواس‌گونه نیز دارد.

ترس از اشیای تیز و برنده

این نوع ترس درواقع ترسی شدید و وسواسی نسبت به اشیای نوک‌تیز مانند قیچی، سوزن، چاقو و... است. در این حالت کودک حتی از نزدیک شدن به این اشیاء دچار وحشت می‌شود.

ترس از مرگ

کودکانی که دچار ترس از مردن هستند از این می‌هراسند که بر اثر ابتلا به کسالت‌های مختلف، زندگی‌شان به پایان برسد و لذا درباره مردن مرتبا به نحوی وسواسی صحبت یا سوال می‌کنند.

ترس از مهدکودک و مدرسه

ترس از مدرسه یا امتناع از رفتن به مدرسه حالتی است که کودک از رفتن به مدرسه امتناع می‌ورزد و در منزل می‌ماند و به اصرار پدر و مادر هم توجهی نمی‌کند. پافشاری و اصرار پدر و مادر باعث پیدایش علایم عدم تعادل روانی و اختلالات جسمانی می‌شود.

این اختلالات معمولا به‌صورت دل‌درد، استفراغ، سردرد، سرگیجه و ضعف ظاهر می‌شود و غالبا ادامه پیدا می‌کند. نکته حایزاهمیت در این نوع از ترس، از بین رفتن حالات جسمانی در روزهای تعطیل است و بررسی عدم علل عضوی لازم و ضروری است.


این نوع ترس اکثرا در روزهای اول ورود به مدرسه، کودکستان یا مهدکودک اتفاق می‌افتد و در اکثر موارد پس از چند روز از بین می‌رود. این حالت از ترس بسیار شایع است و به همین دلیل به بررسی علل احتمالی پیدایش آن می‌پردازیم.
علت بیماری ممکن است از اشکال تطابق کودک با محیط مدرسه، آموزگار و همشاگردی‌ها باشد یا این‌که اشکالات جسمی موجب ناراحتی او در معاشرت با سایرین شود یا مسائلی مثل ضعف شنوایی یا بینایی باعث ترس از مدرسه باشد. مطالعات نشان داده‌اند که در بیشتر موارد علت مربوط به مدرسه نبوده بلکه ترس و اضطراب کودک ناشی از جدا شدن از مادر و تنهایی است و به همین دلیل احساس عدم امنیت می‌کند.
بین این کودکان و مادرانشان وابستگی شدیدی وجود دارد. این کودکان در منزل با قدرت، نترس و فعال‌اند و در محیط خارج برعکس ترسو، غیرفعال و وابسته به والدین خود هستند.
نبودن عواطف مادری و به‌خصوص تغییر در رفتار مادر و حق تصورات دوران کودکی مبنی بر اینکه مادر دیگر او را دوست ندارد، ممکن است یکی دیگر از علل اصلی امتناع از رفتن به مدرسه باشد.

ترس، اضطراب و هراس

این مفاهیم از یک ریشه‌اند و تنها در میزان شدت و منبع به‌وجود آورنده با هم دارای تفاوت هستند. تمامی ترس‌های نابهنجار یا اختلالات اضطرابی شایع در کودکان که مطرح شد، می‌تواند دارای شدت و ضعف باشد. پس تعیین‌کننده اینکه آیا این حالت اختلال محسوب می‌شود یا نه بستگی به شدت آن دارد.

ترس و دیگر اختلالات

کودکان مبتلا به ترس غالبا علاوه بر واکنش ترس، علایم دیگری نیز از خود ظاهر می‌سازند. شایع‌ترین آنها عبارتند از اختلال در خواب، پرخاشگری، ناخن جویدن، شب ادراری و لکنت‌زبان.

درمان

همانطور که قبلا اشاره شد، بسیاری از ترس‌ها لازمه دوران رشد کودک است و با طی شدن زمان خودش به شرط برخورد سالم محیط به سر خواهد آمد. پس نقش تربیت و اصول فرزندپروری بسیار حایز اهمیت است. برای درمان کودکان مبتلا به اضطراب و هراس نخست باید علت اختلال را برطرف کرد. در معالجه این کودکان باید به کودک توجه شود نه به ترس. (دکتر محمد والی‌پور - متخصص روانپزشکی/ شهروند)


ادامه مطلب ...

ترس‌های دخترانه: از مرد‌ها بشدت می‌ترسم!

از آنجا که زنان بیشتر در معرض خطراتی هستند که ممکن است آسیب‌های روحی و جسمی به آن‌ها بزند، سوالاتمان را درباره ترس با دختران مطرح کرده‌ایم. از آن‌ها پرسیده‌ایم بیشتر چه چیزی باعث ترستان می‌شود؟


حوالی دانشگاه

نسترن کمی فکر می‌کند و می‌گوید: «من از اینکه بگم از چی می‌ترسم، می‌ترسم»! و اضافه می‌کند: «ما همه می‌دونیم مردم از چی می‌ترسند، و خانوم‌ها از چی، اما حتی شما هم نمی‌تونید به این ترس‌ها بپردازید، چون خود شما هم به عنوان یک رسانه می‌ترسید.»
مهناز معتقد است: «اگر ترس نباشه زندگی بی‌معنی می‌شه، ولی خود من همیشه از مرد‌ها می‌ترسم، از روابط عاطفی می‌ترسم، تو محیط دانشگاه و محل کارم سعی می‌کنم خیلی خشک و رسمی باهاشون رفتار کنم، اغراق نمی‌کنم ولی من واقعا از مرد‌ها می‌ترسم، حتی گاهی به این نتیجه می‌رسم که ازدواج هم اتفاق ترسناکیه، با توجه به تجربه‌هایی که دوستام داشتن، شما ببینید چند درصد ازدواج‌ها شکست می‌خورن، خب آدم می‌ترسه دیگه.»
سمانه می‌گوید: «من یک زمانی بزرگ‌ترین ترس زندگیم این بود که نمره‌ام کمتر از ١٨ بشه، این ترس رو تا سال سوم دانشگاه هم داشتم، یه ترس مسخره بود که سال‌ها به شکل غیرعادی همراهم بود، اما الان از خیابون می‌ترسم، از ماشینا، از آدما، از اینکه بخوام به کسی اعتماد کنم می‌ترسم.»
شقایق هم می‌گوید: «من از تاکسی‌های شخصی می‌ترسم، کلا از اینکه بین راه سوار ماشین بشم مخصوصا اگه هوا تاریک باشه خیلی می‌ترسم، چون یکی از کسایی که تو جریان خفاش شب کشته شد همسایه ما بود، از اون موقع تا به حال من از اینکه سوار تاکسی گذری بشم می‌ترسم، شده کلی راه رو پیاده رفتم تا برسم به جایی که تاکسی خطی باشه و سوار تاکسی بشم، یا با اتوبوس می‌رم یا اینکه پدرم و برادرم میان دنبالم.»
مهناز حرف‌های شقایق را ادامه می‌دهد: «منم از تاکسیای گذری خیلی می‌ترسم، چند تا تجربه ترسناک داشتم، همیشه کا‌تر توی کیفمه، چون یه بار طرفای دهکده سوار یه تاکسی شدم که راننده‌ش مشکل داشت، اگه یه موتور سوار متوجه نمی‌شد و کمکم نمی‌کرد معلوم نیست چه بلایی سرم می‌اومد.»
سارا در انتهای بحث با خنده می‌گوید: «من از در ورودی دانشگاه و آدمای جلوی در می‌ترسم، قبلا بیشتر می‌ترسیدم الان ترسم کمتر شده.»


در کافه

هستی ساکن یکی از محلات شمال غرب تهران است. در مورد ترس که می‌پرسم، با هیجان شروع می‌کند به تعریف اتفاقی که چند ماه پیش شاهدش بود: «داشتم از میدون شهرک می‌اومدم که یه دفعه دیدم تو تاریکی پیاده‌رو صدای جیغ میاد، یه لحظه ماشین رو نگه داشتم، ببینم چه خبره، دیدم توی پیاده‌رو یه خانوم رو گیر انداختن و دارن تهدیدش می‌کنن، آنقدر ترسیده بودم که سریع شیشه‌های ماشینو دادم بالا و زنگ زدم به پلیس، حتی جرات اینکه بخوام از ماشین پیاده شم رو نداشتم، اون اطراف هم اون موقع شب کسی نبود که بخواد کمک کنه، بعدش رفتم تا سر خیابون و به یکی از مغازه‌دارا گفتم که تو کوچه چه خبره اما از واکنش مغازه‌دار بیشتر تعجب کردم چون بهم گفت خانوم مگه دنبال دردسر می‌گردی اینا همه‌شون قمه دارن، می‌زنن ناقصت می‌کنن، ولی چند تا جوون اونجا بودن که تا شنیدن من قضیه رو گفتم دویدن توی کوچه‌ای که بهشون نشون دادم، بعد هم که خانومی که ازش زور‌گیری شده بود رو پیدا کردیم انقدر شوکه شده بود که حتی گریه هم نمی‌کرد، زبونش بند اومده بود.

همه پول‌ها و گوشی و ساعتشو ازش گرفته بودن، وقتی داشتم می‌رسوندمش خونه‌ش یهو توی ماشین بغضش ترکید و جیغ زد و گریه کرد، بنده خدا خیلی ترسیده بود، از اون روز از پیاده‌رو و صدای موتور می‌ترسم، همه‌ش فکر می‌کنم الانه که بهم حمله کنن و چاقو بذارن زیر گلوم.»


اطراف یک کوره آجرپزی

فاطمه یکی از کارگران کوره‌پزخانه‌های اطراف تهران است. دختری افغان که حدود ١۴ سال دارد. می‌گوید اهل مطالعه است و تشنه خواندن کتاب، می‌گوید همیشه دوست داشتم در خانه‌مان یک کتابخانه داشته باشم و کتاب به دختران کوره بدهم که بخوانند و اینقدر ساده و بی‌اطلاع نباشند. وقتی از ترس حرف می‌زنم، کمی ناراحت می‌شود و می‌گوید: «می‌دونی خانوم من از چی بیشتر از همه می‌ترسم؟ از اینکه بابام منو شوهر بده، خانوم من دوست دارم درس بخونم دوست دارم کتاب بخونم، دوست دارم مثل شما بشم، شاید برای شما خنده‌دار باشه ولی من همیشه از اینکه ازدواج کنم می‌ترسم، آخه تو فامیل ما رسمه که پدر‌ها به دختراشون می‌گن با کی ازدواج کنه، دخترا هم نمی‌تونن بگن نه، اصلا اسم این چیزی که من می‌گم ترس هست یا نه؟»

به اینجا که می‌رسد کمی صدایش را پایین می‌آورد، می‌گوید: «چند وقت پیش یه آقای پیر اومده بود خواستگاری قرار بود من باهاش ازدواج کنم، اما من شب موقع نماز آنقدر دعا کردم که خدا یه کاری کنه ازدواج نکنم که هفته بعدش خبر اومد که اون آقا توی تصادف مرد، هیچ‌وقت از مردن کسی خوشحال نمی‌شم ولی اون بار خیلی خوشحال شدم چون ٣٠ سال از من بزرگ‌تر بود.»
کامله همسایه فاطمه است، می‌گوید: «اینجا همه همدیگه رو می‌شناسن، همه مثل خانواده می‌مونن، ولی من همیشه از بیرون از کوره می‌ترسم، تا به حال تنهایی نرفتم بیرون، چون جایی رو بلد نیستم، چند وقت پیش یکی از دخترا رو تو بیابونای اون طرف اذیت کرده بودن، دختره مریض شد، بعدش هم انقدر دوا درمونش کردن ولی خوب نشد، آخرشم مرد، من فقط تو کوره راحتم و نمی‌ترسم، چون همه رو می‌شناسم.»


در خیابان مولوی

سمیه ساکن یکی از محلات جنوبی تهران است، می‌گوید: «من از معتادای محلمون می‌ترسم، پاتوقشون سر کوچه ما است، خیلی ترسناکن، وقتی کوچیک‌تر بودم یه بار یکی از این معتادا می‌خواست منو به زور ببره تو خرابه اونور کوچه، من نزدیک بود سکته کنم، ولی دستشو گاز گرفتم و از دستش فرار کردم، هر وقت می‌دیدمش می‌ترسیدم، ولی اون دیگه حواسش به من نبود، بعدا که با دوستام حرف زدم فهمیدم با اونا هم این کارو کرده. تو محله مون آنقدر شیشه زیاد شده که من حتی از بابای خودمم می‌ترسم، چون اونم شیشه می‌کشه، یه بار نفت ریخت روی پرده‌های خونه و لباسای من و مامانم می‌خواست ما رو آتیش بزنه، ولی ما با همون لباسای نفتی از دستش فرار کردیم رفتیم کلانتری محل، من از معتادا می‌ترسم از شیشه هم خیلی می‌ترسم، چون همین اعتیاد و شیشه بلاهایی سر دخترای محلمون آورده که حتی نمی‌تونم براتون بگم، هر چند شما خودتون می‌دونید دیگه.»


حوالی تئا‌تر شهر

وقتی در مورد ترس از پریسا می‌پرسم، انگار که دل پری داشته باشد می‌گوید: «من تو یه محله مرفه‌نشین زندگی می‌کنم ولی واقعا از وقتی یادم میاد از تاریکی خیابونا می‌ترسیدم، انگار شب که می‌شه آدما چهره عوض می‌کنن، ترسناک می‌شن، خطرناک می‌شن، با اینکه تو خونه محدودیتی ندارم ولی سعی می‌کنم تا قبل از تاریکی هوا برگردم خونه، یا اگه دیر وقت باشه با آژانس برمیگردم. یه بار یکی از کارگرای ساختمونی بهم حمله کرد تا مدت‌ها نمی‌تونستم برم تو خیابون همه‌ش پشت سرم رو نگاه می‌کردم، وحشت داشتم از خیابون. حتی تو ماشین خودمم امنیت ندارم، وقتی می‌بینن یه خانوم شبانه تنها پشت ماشین نشسته اذیتش می‌کنن، من نمی‌دونم چرا این رفتارا تو جامعه انقدر زیاده، امنیت جزو حقوق اولیه آدماست، البته متاسفانه این حق رو آقایون تا حد زیادی دارن، هر چند زور‌گیری و خفت کردن و دزدی در مورد اونا هم اتفاق می‌افته، اما بعضی‌ها وقتی یه خانوم تنها می‌بینن انگار بیشتر تمایل دارن که یه جوری اذیتش کنن، شاید اینجوری احساس راحت بودن پیدا می‌کنن، نمی‌دونم واقعا پیش خودشون چی فکر می‌کنن.»


***

ترس به روحمان میخ شده است، این یک واقعیت است که شاید پذیرفتنش سخت باشد و گفتنش سخت‌تر، ولی زندگی کردن در این واقعیت حتی از پذیرفتن و گفتن آن هم سخت‌تر است. (مریم مقدسی/ اعتماد)


ادامه مطلب ...

3 راهکار برای عبور از ترس‌های ذهنی کارآفرینی

[ad_1]

وب‌سایت پنجره خلاقیت - مهندس سیده فاطمه مقیمی: وقتی فردی تصمیم می‌گیرد که کارآفرین شود؛ احتمالا ذهنیتی از موانع و ریسک‌هایی که در مسیر کسب‌وکار پیش خواهد آمد، در ذهن خود دارد. با این حال هر چه عمر کسب‌وکار بیشتر می‌شود، موانع بیشتری بر سر راه کارآفرین خودنمایی می‌کند.

 

این به خصوص در وقتی‌ست که کسب‌وکار هنوز آن‌چنان که باید و شاید جان نگرفته و به مرحله‌ای نرسیده که بتوان در مورد تداوم‌یافتن حیات آن نظر قطعی داد.

 

این مرحله‌ای‌ست که سیل افکار منفی و ناامیدکننده به ذهن کارآفرین هجوم می‌آورد و اگر از قبل برنامه‌ای برای این مرحله تدارک دیده نشده باشد، ممکن است عطای کارآفرینی به لقایش بخشیده شود. در ادامه ۳ راهکار را نوشته‎‌ام که می‌تواند به کارآفرین کمک کند تا از این مرحله دشوار عبور کند.

 

 ۳راهکار برای عبور از ترس‌های ذهنی کارآفرینی

۱- به کاری که انجام می‌دهید اعتقاد داشته باشید

وقتی شما به کارتان اعتقاد داشته باشید، آن‌وقت می‌توانید در مورد آن برنامه‌ریزی کنید. این اعتقاد، اعتماد به نفس را هم به دنبال خود می‌آورد و باعث می‌شود کارآفرین در همان مراحل اولیه فعالیت کارآفرینانه به شکل بهینه‌ای روندهای کسب‌وکار را مدیریت کند. این نکته، باعث موفقیت فاز اول کسب‌وکار می‌شود که همان تضمین پایا و مانابودن کسب‌وکار در مراحل آغازین فعالیت خود است. این اعتماد به نفس در مرحله توسعه کسب‌وکار هم به کار می‌آید و باعث می‌شود این روند هم به شکل صحیحی دنبال شود و به نتایجی که کارآفرین در پی آن است، برسد.

 

یادمان باشد که توسعه کسب‌وکار هیچ گاه به پایان نمی‌رسد و بر شما به عنوان کارآفرین است که در هر نقطه از این فعالیت به نحوی حرکت کنید که انگیزه شما حداکثری باشد. جمله معروفی دارم که آن را به شکل خطاطی شده قاب کرده‌ام و به دیوار دفترم زده‌ام. جمله این است: «باور کنید کارتان خاص است و اگر شما نباشید زندگی سخت خواهد شد.» شما باید در قالب کسب‌وکارتان خدمتی را ارائه دهید که جامعه مشتریان‌تان آن را بسیار ضروری قلمداد کنند.

 

اگر رویکرد شما در مرحله ایجاد کسب‌وکار و بعد، اداره آن به این صورت باشد، آن وقت از بسیاری از موانع ذهنی و ترس‌های ذهنی کارآفرینی گذشته‌اید. چرا که در این حالت با ایجاد یک کسب‌وکار در وهله اول به فکر سود خود نیستید؛ بلکه ارائه خدمتی ضروری به خلق خدا را دنبال می‌کنید و این می‌تواند سدی محکم جلوی هر نوع بی‌انگیزگی و ناامیدی باشد.

 ۲- آموزش یکی از مهم‌ترین اولویت‌ها برای کارآفرین باشد

همیشه در آموزش فضاهای جدید و رشد جدید اتفاق می‌افتد. اگر می‌خواهیم با کسب‌وکار خود روی جامعه اثرگذار باشیم، باید آموزش را به فرایندی دائمی در زندگی خود تبدیل کنیم. آموزش برای یک کارآفرین می‌تواند شامل انواع مختلفی باشد و از آموزش‌های انگیزشی و خودیاری را در بر بگیرد تا آموزش‌های اقتصادی و مالی. گاهی اوقات در قالب آموزش فقط از تجربیات استفاده می‌کنید و گاهی آموزشی فراتر از تجربیات را از سر می‌گذرانید.

 

در این حالت شاید تکرار مستمر یک کار برای آموزش، نیاز شما باشد که این همان آموزش به شیوه کلاسیک آن است. البته یادمان باشد که آموزشی به کار ما می‌آید که به بالندگی ما کمک کند. یعنی انگیزه دوچندانی برای کار و فعالیت در ما به وجود بیاورد.

 

گاهی از آموزه‌ها و مفاهیمی استفاده می‌کنیم که موجب نخوت و رخوت و متعاقب آن ناامیدی و بی‌انگیزگی می‌شود که این آموزه‌ها چندان دور از دسترس ما هم نیستند و بنابراین لازم است بدانیم از چه آموزه‌هایی استفاده می‌کنیم. در بخشی از این یادداشت اشاره شد که آموزش روندی تمام‌ناشدنی‌ست. اگر این ذهنیت را در خود پرورش ندهیم، بسیاری از آموزش‌های دریافتی ما به تدریج کارکرد و تاثیر خود را از دست خواهد داد.

 

در جهانی هستیم که هر روز با ظهور تکنولوژی‌های جدید، صنایع مرسوم کهنه و از کار افتاده می‌شوند و این روند به شکل سریع‌تری در مورد آموزه‌های امروز و دیروز شما اتفاق می‌افتد و زحمات شما در حوزه یادگیری را از بین می‌برد.

۳- مشاوره و الگوبرداری را فراموش نکنید

از طریق مشاوره و الگوبرداری می‌توانید برای الهام‌بخشی به خود جهت تداوم روند کارآفرینانه‌ای که در پیش گرفته‌اید استفاده کنید و افزون بر این از طریق الگویابی به مستندسازی فعالیت‌هایی که تاکنون صورت گرفته است بپردازید و از این طریق بهترین رویکرد آموزشی ممکن را دنبال کنید.

 

 ۳راهکار برای عبور از ترس‌های ذهنی کارآفرینی

 

خیلی چیزها اگر صرفا از جنبه تئوریک دنبال شود، نمی‌تواند عمق چندانی در ذهن بیابد و تاثیری واقعی به وجود بیاورد. اگر این با الگوبرداری و مستندسازی همراه شود، آن وقت تاثیری تصاعدی به خود می‌گیرد و می‌تواند به شکلی واقعی و بادوام زندگی فرد کارآفرین و به طور کلی فردی را که در جستجوی موفقیت است، متحول کند.

 

یادمان باشد که مغز ما ساختاری الگوگیرنده دارد و اگر از این قابلیت به بهترین شکل ممکن استفاده کنیم، آن وقت تحقق خواسته‌ها و اهداف‌مان را در بهترین سطحش به نظاره خواهیم نشست. البته باید از الگوهایی استفاده کنیم که خودشان آن تجربه کاری را در بهترین وجه ممکن از سر گذرانده‌اند و به ثمر رسانده‌اند.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

موفقیت کارآفرینیمی‌توانید برخی از استرس‌های مالی را با یک راه کسب درآمد اضافه از بین ببرید، حتی اگر بازی و خلاقیت خلاقیت و بازی صفحه کارگروهی …بدون هیچ تردیدی زمین‌های بازی بخشی کامل و جدانشدنی از خاطرات هر کودکی است


ادامه مطلب ...

چگونه ترس‌های خود را به انرژی مثبت تبدیل کنیم؟

[ad_1]

تبدیل ترس به انرژی مثبت

به گزارش آلامتو به نقل از Success.com؛ ترس بخشی از تجربه انسان‌هاست. همه ما در زندگی خود با ترس‌هایی مواجه بوده ایم. حالا سوال اینجاست که چگونه می‌توانیم در برابر ترس ها بایستیم و از آن برای رسیدن به موفقیت استفاده کنیم؟ ما در مورد موفقیتی صحبت می‌کنیم که چیزی بیشتر از پایداری و ثبات مالی است. تعریف من از موفقیت این است که هیچ کس نمی‌تواند جلوی رسیدن به خواسته‌های شما را بگیرد. شما تنها کاپیتان کشتی زندگی خود هستید. شما می‌توانید هر چیزی که در زندگی انجام می‌دهید را کنترل کنید. افرادی که به چنین طرز فکری رسیده اند از ترس‌های خود الهام و انگیزه گرفته اند. من معتقدم ما می‌توانیم از ترس‌های خود به عنوان یک سوخت و انرژی برای رسیدن به قله‌های موفقیت استفاده کنیم. معمولا دو نوع ترس وجود دارد. یکی از این ترس‌ها، ترس سالم و دیگری ترس غیر منطقی است. مدیریت صحیح این ترس‌ها می‌تواند شما را در رسیدن به موفقیت یاری کند. ما نمی‌توانیم تمامی ترس‌هایی که در زندگی خود داریم را نادیده بگیریم یا با آن مبارزه کنیم. به عنوان مثال شما ممکن است از مار یا ارتفاع بترسید. این ترس در شما وجود دارد اما نحوه مدیریت چنین ترس‌هایی به خود شما بستگی دارد. نکته کلیدی در چنین شرایطی تمرکز است. در این مقاله 4 ناحیه از تمرکز را بیان می‌کنیم که در تبدیل ترس به انرژی مثبت بسیار تاثیرگذار است. پس همراه ما باشید.

  1. بر روی رویاهای خود تمرکز کنید:

اجازه دهید این موضوع را با یک داستان جذاب توضیح دهیم. روزی عقابی بر روی کوه لانه ای ساخته بود. در این لانه تخم عقاب قرار داشت. روزی بر حسب اتفاق تخم عقاب چرخید و در لانه پرنده دیگری قرار گرفت. زمانی که عقاب کوچک سر از تخم بیرون آورد خود را در کنار مرغ مینا دید. او نمی‌توانست همانند عقاب‌ها در ارتفاع بلند پرواز کند. همیشه به مادرش می‌گفت که دوست دارد همانند عقاب باشد اما مادرش او را سرزنش می‌کرد و به او می‌گفت ما مرغ مینا هستیم و نمی توانیم مثل عقاب‌ها پرواز کنیم. به همین خاطر عقاب کوچک داستان ما بقیه عمر خود را همانند مرغ میناها سپری کرد. بیشتر افراد زندگی خود را همین گونه سپری می‌کنند. این پدیده را پدیده ایمپاستر می‌نامند. در چنین شرایطی احساس می کنیم ما شایسته موفقیت نیستیم، نمی‌توانیم به ثبات مالی دست پیدا کنیم یا به قله‌های موفقیت برسیم. اصلا مهم نیست چقدر به موفقیت دست پیدا می‌کنیم اگر چنین ترسی در وجود ما باشد نمی‌توانیم از این موفقیت لذت ببریم. به جای اینکه به صحبت‌های دیگران تمرکز کنید یا به شکی که در درون خود دارید گوش فرا دهید، بهتر است بر روی اهداف خود تمرکز نمایید و چشم خود را به اسمان بدوزید. شما باید رویای خود را پرورش دهید و جلوی ترس‌های موجود بایستید.

  1. بر روی افکار مثبت تمرکز کنید:

افکار مثبتی در مورد جهان اطراف و خودتان داشته باشید. بر روی نعمت هایی که در زندگی دارید تمرکز کنید. تنها بر روی جریان منفی از رویدادها تمرکز نکنید. در زندگی هر فردی روزهای خوب و بد وجود دارد. اینکه دنیا را چگونه می‌بینید به خودتان بستگی دارد. شما می‌توانید کنترل خوبی بر روی چیزهایی که در زندگی وجود دارد داشته باشید. اگر تمامی عمر خود را بر روی جنبه منفی زندگی سپری کنید و تنها به مسائل و مشکلاتی که دارید بیندیشید، هرگز به موفقیت دست پیدا نخواهید کرد.

باید بر روی موارد مثبتی که در زندگی خود دارید تمرکز کنید.

  1. بر روی مواردی که می‌توانید تاثیر بگذارید تمرکز داشته باشید:

بر روی مواردی تمرکز کنید که قادر به کنترل آن هستید. رهبرانی را می‌توان مشاهده کرد که بر روی نقطه ضعف‌های خود تمرکز دارند و به نواحی که در آن تاثیرگذار هستند فکر نمی‌کنند. تلاش‌های خود را بر روی وظایف و افکاری قرار دهید که می‌تواند نتایج مثبت ایجاد کند.

  1. بر روی آینده تمرکز داشته باشید:

همه ما اشتباهاتی در زندگی خود داریم. زندگی همه انسان‌ها پر از اشتباهات کوچک و بزرگی است که مرتکب می‌شوند. اما تفاوتی که بین انسان‌های کم اراده و انسان‌هایی که می‌توانند بر این اشتباهات غلبه کنند وجود دارد این است که انسان‌های با اراده توانایی تمرکز بر روی اینده را دارند. گذشته را کنار بگذارید. تنها کاری که می‌توانید در مورد گذشته انجام دهید درس گرفتن از اشتباهات است. به آینده بیندیشید. افرادی که به شما ظلم کرده اند را ببخشید. حالا فرصت‌هایی دارید که می‌توانید با استفاده از آن موقعیت های موفقیت آمیزی ایجاد کنید.

  1. قدردان نعمت‌های خود باشید:

به خاطر داشته باشید که همه ما در زندگی خود نعمت‌هایی داریم که می‌توانیم خدا را بابت آن شکر کنیم. همیشه به داشته‌های خود بها بدهید و قدردان آن باشید. زندگی شما پر از اتفاقات مثبتی است که می‌توانید بابت آن تشکر کنید.زندگی بسیار کوتاه است. همیشه قدردان باشید و این حس مثبت را با دیگران نیز به اشتراک بگذارید. به شما قول می‌دهم که بعد از این اتفاقات خوبی برایتان رخ خواهد داد. پس مثبت اندیش و شکرگزار باشید.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

چگونه خشم خود را کنترل کنیم روان …چگونهخشمخودراچگونه خشم خود را کنترل کنیم؟ می‌دانیم که هیجان‌ها، بخش جدائی‌ناپذیر ساختار جسمی و چگونه خود را باور کنیم هرچه این زخم‌ها عمیق‌تر باشد این ضعف‌ها نیز شدیدتر است آنها اغلب مایل‌اند به چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ کتاب …آخرین دیدگاه‌ها ایرج در چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ سیروان در چگونه بهترین روش های چاق شدن صورت؟ چگونه صورت را چاق کنیم؟سلام دوستانهر کس از هر راهی سیب زمینی،شیر خشک،اب هویجو… ممکنه به پر شدن صورت برسه چگونه عشق را فراموش کنیم؟ راهکار برای فراموش … راهکار برای فراموش کردن فردی که عاشقش بوده‌ایدبسیاری از صاحب‌نظران از عشق به به وب سایت مجله راز خوش آمدید ، ساعت همدلی در فیزیک، قانونی به نام سینرژی وجود دارد که می‌گوید ‌انرژی کل، از چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم روان …چگونهبابیحوصلگیچگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم بی حوصلگی هنگامی روی میدهد که ما دیگر به اطرافیان وسواس و افکار شیطانی ام را چگونه درمان کنم؟ شهر …تکنولوژی فکراز خود شناسی به خدا شناسی رسیدن توضیحات تکنولوژی فکر یک سیستم جدید مشاوره ،مشاوره ازدواج ،مشاوره خانواده ،مشاوره رایگان …مشاوره ازدواجکاهش میل جنسیارضا شدنمرکز مشاورهمشاوره روانشناسیروانشناسی مشاوره چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را دنبال میکنم نتیجه نمیدهد؟ چگونه خشم خود را کنترل کنیم روان شناسیدلهرهخشمافسردگی چگونهخشمخودر چگونه خشم خود را کنترل کنیم؟ می‌دانیم که هیجان‌ها، بخش جدائی‌ناپذیر ساختار جسمی و روانی چگونه خود را باور کنیم هرچه این زخم‌ها عمیق‌تر باشد این ضعف‌ها نیز شدیدتر است آنها اغلب مایل‌اند به احساسات خود بهترین روش های چاق شدن صورت؟ چگونه صورت را چاق کنیم؟ سلام دوستانهر کس از هر راهی سیب زمینی،شیر خشک،اب هویجو… ممکنه به پر شدن صورت برسه اما چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ کتاب افزایش قدرت آخرین دیدگاه‌ها ایرج در چگونه خاطرات بد را از ذهن خود پاک کنیم؟ سیروان در چگونه خاطرات بد چگونه عشق را فراموش کنیم؟ راهکار برای فراموش کردن فردی که راهکار برای فراموش کردن فردی که عاشقش بوده‌ایدبسیاری از صاحب‌نظران از عشق به عنوان به وب سایت مجله راز خوش آمدید ، ساعت همدلی در فیزیک، قانونی به نام «سینرژی» وجود دارد که می‌گوید ‌«انرژی کل، از مجموع چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم روان شناسیدلهرهخشمافسردگی چگونهبابی چگونه با بی حوصلگی مبارزه کنیم بی حوصلگی هنگامی روی میدهد که ما دیگر به اطرافیان، اشیاء وسواس و افکار شیطانی ام را چگونه درمان کنم؟ شهر سوال تکنولوژی فکراز خود شناسی به خدا شناسی رسیدن توضیحات تکنولوژی فکر یک سیستم جدید برنامه چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را چگونه می‌توان یک رابطه را قطع کرد؟ مدتی است که هر روشی را دنبال میکنم نتیجه نمیدهد؟ مشاوره ،مشاوره ازدواج ،مشاوره خانواده ،مشاوره رایگان خانواده مشاوره ازدواجکاهش میل جنسیارضا شدنمرکز مشاورهمشاوره روانشناسیروانشناسی مشاوره


ادامه مطلب ...