اگر مرغ کاملی خریداری کردید، نگران خرد کردن آن نباشید. آن را به منزل آورده و مراحل زیر را برای خرد کردن آن دنبال کنید.
منبع ثروت: راکفلر در سال 1870 و در سن 31 سالگی شرکت استاندارد اویل را تاسیس کرد و بسیاری از پالایشگاه های نفت در ایالات متحده را خریداری نمود. او در اواخر عمر خود مالک بیش از 90 درصد از صنعت نفت آمریکا بود.
جان راکفلر (به انگلیسی: John D. Rockefeller) متولد ۱۸۳۹-۱۹۳۷میلادی ، ۱۳۱۶-۱۲۱۸ خورشیدی، سرمایه دار بزرگ تاریخ آمریکا بود.
راکفلر که در نیویورک متولد گشت، در زمان خود در آمریکا بخاطر وقف به عموم شهرت پیدا کرد. او ثروتمندترین آمریکایی در تاریخ بود.او بنیانگذار شرکت استاندارد اویل بود.
راکفلر چهل سال پایانی عمرش در بازنشستگی گذراند. داراییش با رویکردی مدرن و ساختمند عمدتاً صرف ساختن بنیادهایی شد که تاثیری اساسی در داروسازی، آموزش و تحقیقات علمی داشتند. این بنیادها در توسعه تحقیقات پزشکی مانند ریشه کنی کرم قلاب دار روده و تب زرد پیشگام بودند.
در آمریکا، بسیاری نقاط، بخاطر همین وقفهایی که انجام داده به نام او است، همانند دانشگاه راکفلر و راکفلر سنتر.
داستان زندگی او سه قرن قبل از به دنیا آمدنش و با شکل گیری «کالوینیسم» شروع شد، یعنی زمانی که گروهی به این باور رسیدند که باید به تقدیر اعتقاد داشت. بنا به این باور کالوینیستی، برخی افراد مقدر است که ثروتمند و رستگار شوند و برخی دیگر هرگز به چنین بختی دست نخواهند یافت. کالويني در نوشتههای خویش از روح هایی فقیر سخن به میان آورد که از همان آغاز تولد جهنم برایشان تعیین شده است. او همچنین باور داشت که برخی افراد برای ثروتمند شدن برگزیده شدهاند!
کالوین مرد، اما کالوینیستها همچنان به حیات خود ادامه دادند. آنها میگفتند خدا به کسانی که زرنگ و صرفهجو باشند پاداش میدهد. به این ترتیب باوری پدید آمد که ماکس وبر، جامعهشناس آلمانی، بعدها آن را روح کاپیتالیسم نامید. بنابرین ایده ثروت اندوزی مرزهای کشورها، اقیانوسها و قرنها را درنوردید. این ایده پیشه وران، تجار، کشاورزان و کارخانه داران را در ید قدرت خویش گرفت و بالاخره روح و روان مردی را تسخیر کرد که در هشتم جولاي ١٨٣٩ در آمریکا و در شهر کوچکی به نام ریچفورد واقع در ایالت نیویورک به دنیا آمد. این مرد وقتی که نوجوانی کم سن و سال بود شیرینی تهیه میکرد و با فروش آن به خواهر و برادرهایش سود به دست میآورد.
او هر سال روزی را که اولین شغلش را کسب کرد جشن میگرفت. محیط پیرامون وی را منطقه وحشی شرق آمریکا تشکیل میداد، آن هم در میانه قرن نوزدهم. میلیونها مهاجر از سراسر دنیا روانه کشور شده بودند و میخواستند زندگی کنند. از جایی که پیش از آن جنگل بود به یک باره خانه و کارخانهها سر برآوردند. کالسکهها به حرکت در آمدند و ماشینهای بخار سوت کشیدند. در بحبوحه چنین وضعیتی پدر راکفلر فروشندهای دوره گرد بود که بعضی مواقع در روستاها خودش را پزشک جا میزد و به مردم نادان و بینوا هرگونه اشربه و خوراکی را به جای دارو میفروخت.
مادر جان هم دهقان زادهای پرهیزگار و عابد بود که بچههایش را با انجیل و ترکه چوب تربیت میکرد. این زوج چهار پسر و دو دختر داشتند، اما پولشان آن قدر کم بود که نمیتوانستند هرچهارفصل برای بچه هایشان لباس بخرند. جان و برادرانش معمولا در کلاس درس وقتی که قرار میشد عکس دسته جمعی گرفته شود، به علت کهنه بودن لباسهایشان از جمع شاگردان خارج میشدند. سالها بعد یکی از همسایگان سابقشان گفت: یادم نمیآید آن زمان کودکانی فقیرتر از آنها را دیده باشم. این حرف را وی در زمانی به زبان آورد که نیمی از دنیا راکفلر را میشناختند و خبرنگاران و بیوگرافی نویسان به دنبال حقایق زندگی گذشته خانواده راکفلر بودند.
او در ١۶ سالگی به همراه والدینش به کلولند در اوهایو نقل مکان کرد. در آنجا پس از اتمام دبیرستان شغل حسابداری را در یک تجارتخانه برگزید. روز ٢۶ سپتامبر ١٨۵۵ اولین روز کاری او محسوب میشود.
سه سال و نیم بعد از اولین روز کاریاش از ريیسش درخواست کرد که حقوقش را افزایش دهد، اما وی سر باز زد. راکفلر که معتقد بود به اندازه کافی در کارش خبره شده، شغلش را رها کرد و یک تجارتخانه مستقل برای خودش تاسیس کرد. البته او در این هنگام یک دوست انگلیسی به نام موریس کلارک را نیز در کنار خود داشت. تجارت آنها رونق زیادی پیدا کرد. سیل مهاجران به کشور ادامه داشت و اقتصاد آمریکا رشد میکرد. بروز جنگ داخلی هم میزان تقاضا را افزایش داد. سربازان و کارگران کارخانهها به غذا احتیاج داشتند و کشاورزان به بذر.
کلارک و راکفلر این چیزها را به آنها میفروختند. آنها در اوهایو لوبیا معامله میکردند، در میشیگان گندم و در ایلی نویز نمک و گوشت. پس از اندکی به سراغ محصول جدیدی آمدند که روز به روز بیش از گذشته جای روغنهای حیوانی را در فانوسها و چراغهای خانهها میگرفت: نفت استخراج شده در پنسیلوانیا. در آن زمان با نفت همان برخوردی میشد که دههها بعد با رایانه یا اینترنت صورت گرفت: گروهی فکر میکردند که باید از این به بعد برای اين طلاي سياه نام دیگری به کار برد و گروهی دیگر میترسیدند که مبادا نتوان مدت زیادی با آن به تجارت پرداخت. راکفلر هم ابتدا مردد بود، اما بعد او و کلارک یک پالایشگاه کوچک خریدند.
از آن جایی که پالایشگاه سودآور بود راکفلر وامهای متعددی یکی پس از دیگری گرفت تا بتواند تجارت نفت را توسعه بدهد. پالایشگاه وی به صورت پیوسته رشد میکرد، هنگامی که کلارک رشد بیحد و حصر و سریع فعالیتهایشان را مورد انتقاد قرار داد میان او و راکفلر شکاف ایجاد شد. اختلافات ریشه دوانید و بالاخره شرکت آنها منحل و به حراج گذاشته شد. هم کلارک و هم راکفلر مصمم بودند در حراج پیروز شده و شرکت را در اختیار بگیرند.
به این ترتیب اوایل فوریه ١٨۶۵ در یکی از آخرین روزهای جنگ داخلی آمریکا در یک دفتر اداری تنگ در کلولند دو مرد جوان که دیگر دشمن هم محسوب میشدند قدرت مالی خود را به بوته آزمایش گذاشتند. کلارک در زندگی بسیار دست ودلباز و تجملگرا بود، اما از ریسک اقتصادی میترسید. در مقابل راکفلر هر گاه یک ایده تجاری را میپسندید دیگر در راه دستیابی به آن از هیچ ریسکی نمیترسید. کلارک او را بزرگ ترین بدهی سازی که دیده است مینامید.
این کاپیتالیست به معنای واقعی هرگونه پیشنهادی را که رقیبش میداد با یک رقم بالاتر بیاثر میساخت تا آنکه بالاخره گفت: ۶٢ هزار و ۵٠٠ دلار! و برنده حراج شد. کلارک تسلیم شد و راکفلر بزرگترین پالایشگاه شهر را در اختیار گرفت. بعدها راکفلر گفت: آن روز را من آغاز موفقیت خود در زندگیام میدانم.
با پایان جنگ داخلی عطش نفت بیشتر شد. روز به روز مردم چراغهای خویش را بیش از گذشته با نفت پر میکردند. جیمز گارفیلد، نماینده کنگره آمریکا، در سال ١٨۶۵ نوشت: «حالا به جای پنبه این نفت است که بر دنیای تجارت حکم میراند.» با رشد مصرف نفت به تدریج افراد بیشتری به دنبال پول در آوردن از نفت استخراج شده در پنسیلوانیا افتادند. در کلولند، نیویورک، فیلادلفیا و بوستون پالایشگاههای زیادی تاسیس شد. از آنجایی که نفت تولیدی این پالایشگاهها تفاوت چندانی با یکدیگر نداشت، آنها تنها میتوانستند بر سر قیمت با هم رقابت کنند. هر کس ارزانتر تولید میکرد، برنده بود.
برنده راکفلر بود. برخلاف گاتفرید دایملر، خالق اتومبیل، او محصول جدیدی تولید نکرد. برخلاف هنری فورد، پدر تولید انبوه، او روش جدیدی برای تولید مطرح نکرد. آنچه که راکفلر بنا نهاد به همان اندازه که پیش افتاده و ابتدایی به نظر میرسید، انقلابی بود. این بناي پايدار، قدرت توسعه بود. وی با همراهی هنری فلاگلر، شریک جدید خود که سابقا کارخانه نمک داشت، شرکت استاندارد اویل را تاسیس کرد. استاندارد اویل اولین شرکت نفتی ایالات متحده محسوب میشود.
شرکت مذکور را یکی از اولین شرکتهایی در طول تاریخ میدانند که آنچه را امروز یکی از اصول اولیه تجارت شمرده میشود مورد توجه قرار داد: مهم داشتن مزیت توسعه. راکفلر جنگلها و کشتیهای بخار را میخرید، بشکههای مورد استفاده برای نگهداری نفت را خودش تولید میکرد، کار بارگیری و انتقال از طریق کانالها و دریاها را هم مستقیما انجام میداد. او میخواست با چنین کاری سود خود را مستقل از نوسان هزینههای حمل و نقل و قیمت چوب کند. حتی جاسوس و مامور مخفی استخدام میکرد، پالایشگاههای رقیب را میخرید. برخی از پالایشگاهها را تعطیل و برخی از آنها را هم با یکدیگر ادغام میکرد.
او تولید را افزایش میداد و قیمتها را پایین میآورد. به این ترتیب بقیه رقبا تسلیم یا وادار به فروش مجموعه خویش میشدند. تنها ظرف یک سال استاندارد اویل در کلولند از مجموع ٢۶ شركت رقیب خود، ٢٢ شركت را تصاحب کرد. به زودی راکفلر صاحب مقادیر عظیمی ذخایر نفت شد. در پی چنین وضعیتی او به مخاطبی محبوب در میان شرکتهای راه آهن بدل شد. زیرا این شرکتها بسیار مایل بودند که کار حمل و نقل نفت تولید شده را بر عهده بگیرند.
تنها راکفلر میتوانست پر شدن قطارهای آنها را تضمین کند. در آوریل ١٨۶٨ کورنلیوس واندر بیلدت، غول صنعت راه آهن که به اژدها معروف شده بود، نهایت توان خود را به کار برد تا در دفتر این جوان ٢٩ ساله قرارداد نهایی را امضا کند. راکفلر از وضعیت موجود استفاده کرد و قرارداد را با شرط دریافت تخفیفهای کلان امضا کرد.
به این ترتیب او توانست باز هم قیمت نفت را پایین آورده و همان طور که خودش میگفت: عرق تعداد بیشتری از رقبا را در آورد.چند سال بعد بستر بازی تغییر کرد. حالا دیگر نفت از طریق خطوط لوله به نقاط مختلف کشور فرستاده میشد، اما مهم ترین قاعده بازی همچنان پابرجا بود: بزرگترینها برنده میشوند. راکفلر تمامی زمینهای منطقهاش را میخرید تا رقبا نتوانند در آنها خطوط لوله نفت بسازند.
او در غرب پنسیلوانیا شبکهای عظیم از خطوط لوله مختص خویش ایجاد کرد. چرنوف، نویسنده بیوگرافی راکفلر، مینویسد: به محض آنکه یک کاوشگر نفت به نفت میرسید، استاندارد اویل در کنارش حاضر میشد تا منابعش را استخراج کند. این کار هم بقای تولیدکنندگان نفت را تضمین میکرد و هم وابستگی بیچون و چرایشان را به استاندارد اویل.استاندارد اویل به تدریج چنان رشد کرد که به قدرت انحصاری بدل شد. اوایل دهه ١٨٨٠ استاندارد اویل که مقر آن در خیابان برادوی شماره ٢۶ در شهر نیویورک بود به کمک شرکتهای تابعه حدود ٩٠ درصد فعالیتهای پالایش نفت در آمریکا را تحت کنترل داشت.
راکفلر تقریبا کل فعالیتهای تولیدي را در سه پالایشگاه عظیم که بسیار سوددهتر از تاسیسات کوچک بودند، متمرکز کرد. دهها سال بعد آلفرد دی، چندلر، اقتصاددان دانشگاه هاروارد، به این نتیجه رسید که اقدام مذکور سود راکفلر را دو برابر کرد و پایههای یکی از بزرگترین شركتها در تاریخ صنعت را بنا نهاد.
اگر مرغ کاملی خریداری کردید، نگران خرد کردن آن نباشید. آن را به منزل آورده و مراحل زیر را برای خرد کردن آن دنبال کنید.
گوچی نخستین فروشگاه کالاهای چرمی خود را در سال ۱۹۰۶ میلادی در فورانس ایتالیا افتتاح کرد. یک قرن بعد، لوگوی این کمپانی به محصولات لاکچری در دنیا تبدیل شد. گوچی در سال ۱۹۲۰ میلادی، کیف های چرمی به سوارکارها می فروخت و اکنون یکی از بهترین برندهای کیف در دنیا به شمار می رود. در حال حاضر، «فریدا جیانانی» در بخش طراحی این شرکت مشغول به کار است و لوگوی دو G قفل شده در یکدیگر را به بزرگ ترین برند پول ساز دنیا تبدیل کرده است.
۲٫ شانل (Chanel)
یکی از بهترین برندهای مد در دنیا، شنل است. این شرکت در سال ۱۹۰۹ میلادی توسط «کوکو (گابریل) شانل» تاسیس شد. کوکو شانل در قرن بیستم، خودش را به عنوان مهم ترین و مشهورترین برند پوشاک بانوان در دنیا به اثبات رساند. لباس های این برند، زیبا، شیک، راحت و کاربردی هستند. پیراهن و دامن های فاستونی های شانل و ژاکت های آن همچنان در صدر پرفروش ترین پوشاک دنیا رار دارند.
۳٫ کالوین کلین (Calvin Klein)
در سال ۱۹۶۸ میلادی، کالوین کلین شرکت کالوین کلین را با مسوولیت محدود راه اندازی کرد. در آن زمان فقط خط تولید کوچکی از کت های زنانه و مردانه داشت. در دهه ۷۰ میلادی، کلین دو جایزه Coty را برای طراح مینیمالیستی خود دریافت کرد و در اواسط آن دهه، نام خود را روی جیب های عقب شلوارها حک می کرد. در سال ۲۰۰۳ میلادی، «فیلیپس وان هوزن» این برند را با تلاش بسیار به دست آورد و در حال حاضر، این برند سه فاز قیمت متفاوت از لباس های بسیار گران تا قیمت های تقریبا متناسب دارد.
۴٫ لوئیس ویتون (Louis Vuitton)
برند کالاهای چرمی و پوشاک لوکس فرانسوی که در حال حاضر بخش اصلی کمپانی فرانسوی LVMH است، در سال ۱۸۵۴ میلادی به عنوان تولید کننده کیف و چمدان تاسیس شده است. این کمپانی، بیشتر برای کیف های دستی چرمی شهرت دارد و طراح اصلی آن نیز مارک جاکوب است.
۵٫ کریستین دیور (Christian Dior)
طراحان این شرکت را در سال ۱۹۴۵ میلادی تاسیس کردند و خیلی زود به دلیل طرح های متفاوت ژاکت های کمربند دار و دامن های کوتاه، شهرت پیدا کرد. پس از سهمیه بندی پارچه در طول جنگ جهانی دوم، استفاده زیاد دیور بسیار حیرت آورد و عجیب بود. از سال ۱۹۹۶، طراحی ارشد این برند – جان گالیانو – وظیفه نظارت و طراحی محصولات این کمپانی را به عهده دارد.
۶٫ ورساچه (Versace)
جیانی ورساچه در سال ۱۹۷۸ میلادی کمپانی ورساچه را راه اندازی کرد. پس از مرگ او در سال ۱۹۹۷ میلادی، خواهرش دوناتلا ورساچه که معاون جیانی بود، به عنوان طراح ارشد و برادرش سانتو ورساچه به عنوان مدیر کل انتخاب شدند. با اینکه حرف و حدیث هایی در مورد این برند وجود دارد، اما همچنان این شرکت به خانواده ورساچه تعلق دارد.
۷٫ جورجیو آرمانی (Giorgio Armani)
جورجیو آرمانی ۷۴ ساله تنها سهام دار، رئیس کل و مدیر اجرای این برند است. کارخانه مد و کالاهای لوکس، همه چیز از پوشاک گرفته تا لوازم آرایشی را تولید و عرضه می کند. اما بیشتر شهرت این برند برای پوشاک مردانه آن است.
۸٫ رالف لورن (Ralph Lauren)
رالف لورن ۶۹ ساله ابتدا یک فروشنده کراوات در بروکز برادِرز بود اما ۴۲ سال پیش شرکت تولید کراوات خود را راه اندازی کرد. در حال حاضر بیش از ۳۵ بوتیک در آمریکا دارد. این شرکت سه مجموعه برای عرضه دارد: پولو که بیشتر پوشاک مردانه است، بلک لیبل که بیشتر برای پوشاک شهری افراد پولدار است و پرپل لیبل که خط تولید تجملاتی است.
۹٫ پرادا (Prada)
در سال ۱۹۱۳ میلادی، ماریو پرادا شرکت پرادا را برای تولید و عرضه کالاهای چرمی تاسیس کرد. نوه او میوچیا در سال ۱۹۷۸ میلادی این شرکت را به ارث برد و خط تولید پوشاک را نیز به آن اضافه کرد.
۱۰٫ ایو سن لورن (Yves Saint Laurent)
این کمپانی در سال ۱۹۶۱ میلادی تاسیس شد و نخستین خانه مدی بود که پوشاک آماده زنان را عرضه می کرد. در سال ۱۹۶۶ میلادی بوتیک های «ریو گوچه» برای پوشاک بانوان گشایش یافتند و در سال ۱۹۷۴ نیز خط تولید لباس های آماده مردانه راه اندازی شد. در سال ۱۹۹۹ میلادی، شرکت گوچی این کمپانی را خریداری کرد
گالری تصاویر مدل مانتو با رنگ سال ۹۵ – ۲۰۱۶
عکس های شیک ترین مدل مانتو با رنگ سال ۹۵ – ۲۰۱۶
نمونه هایی از شیک ترین مدل مانتو به رنگ سال ۹۵ – ۲۰۱۶
مدل های لاکچری مانتو سال ۹۵|مانتو مجلسی جدید
جدیدترین مدل مانتو صورتی
مدل مانتو نوروز ۹۵
مدل مانتوهای صورتی
مدل مانتو به رنگ سال ۹۵
جدیدترین مدل مانتو نوروز ۹۵
جدیدترین مدل مانتو صورتی
مانتوهای مجلسی به رنگ نوروز ۹۵
مدل مانتوهای رنگ سال ۲۰۱۶
مانتو مجلسی به رنگ سال ۹۵
مدل های جدید مانتو نوروز ۹۵
نمونه های ساعت های الماسی که در اینجا برایتان آورده ایم، ساعت های مورد علاقه ما می باشند. شما نیز به آنها نگاهی بیاندازید.
هیچ کس نمی تواند زیبایی و جذابیت الماس را نادیده بگیرد. حتما شما هم زمانی که می خواهید بیش از پیش بدرخشید، جواهرات الماس خود را به تن می کنید.
اگر می خواهید الماسی که استفاده می کنید هم جنبه زیبایی و هم جنبه کاربردی داشته باشد، سراغ ساعت های الماس بروید.
۱٫Breguet
۲۸٫۲۰۰ دلار
مدل ساعت الماس زنانه برند Breguet
۲٫Bulgari
۹۲۰۰۰ دلار
زیباترین ساعت های الماس زنانه برند Bulgari
۳٫Chanel
۲۵۸۰۰۰ دلار
ساعت الماس زنانه برند Chanel
۴٫Chopard
۲۹۰۰۰۰ دلار
ساعت الماس زنانه برند Chopard
۵٫Graff Diamonds
۲۰۰۰۰۰ دلار
مدل ساعت الماس زنانه Graff Diamonds
۶٫Harry Winston
۲۹۰۰۰ دلار
ساعت الماس زنانه Harry Winston
۷٫Jacob & Co
۴۲۰۰۰۰ دلار
مدل ساعت الماس زنانه Jacob & Co
۸٫Patek Philippe
۲۷۲۰۰۰ دلار
مدل ساعت الماس زنانه برند Patek Philippe
۹٫ Rolex
۱۲۴۰۰۰ دلار
جدیدترین مدل ساعت الماس زنانه برند Rolex
۱۰٫Dior
۲۵۰۰۰۰ دلار
مدل ساعت های شیک و ساده الماس زنانه برند Dior
منبع : برترینها
عینک آفتابی یک وسیله زینتی برای خانمها و آقایان است. عینک آفتابی، در ابتدا تنها، وسیلهای برای محافظت از چشم در مقابل اشعههای مضر آفتاب بود.
اما با پیشرفت مد و افزایش سبکهای مختلف، در کنار جنبه کاربردی عینک جنبه زیبایی و زینتی آن هم بیشتر مورد توجه قرار گرفت تا جایی که عینکهایی مخصوص شب هم به دنیای عینک راه پیدا کردند. در این گزارش ما به معرفی معروفترین مدلهای عینک آفتابی میپردازیم.
PORSCHE DESIGN
قیمت: ٧٩٨/٠٠٠ تومان
BVLGARI
قیمت۵٢٠/٠٠٠تومان
DIOR جدید
قیمت: ۳۰۰٫۰۰۰
GENTLE MONSTER
قیمت ٧٠٣/٠٠٠
عینک خلبانی
محبوبترین و شاید قدیمیترین مدل عینک آفتابی است که تاریخچه آن به جنگ جهانی دوم و گسترش صنعت هوایی برمیگردد. این مدل عینک، همیشگیترین مدل عینک است و به اصطلاح از مد نمیافتد؛البته باید در نظر داشت این سبک عینک برای تیپ اسپرت مناسبتر است تا تیپ کلاسیک.
عینک گربهای
این مدل عینک به Cat Eye معروف است. فریم این مدل عینک تقریبا گرد است و دوگوشه بیرونی آن کمی رو به بالا متمایل است. این سبک عینک برای افرادی با صورت گرد مناسبتر است.
عینک آینهای
عینک با شیشه آینهای یا جیوهای، یکی از سبکهایی است که از سال ۱۹۴۸به دنیای مد وارد شده و برای نیمه گرم سال مناسبتر بوده و بیشتر مورد توجه خانمهای جوان است.شیشه آینهای، هم برای مدلهای کلاسیک عینک و هم برای مدلهای اسپرت آن کاربرد دارد.
عینک مدلدار
این مدل عینک برای دختران جوان مناسبتر است و به خاطر سبک منحصر به فردش ممکن است شما را زودتر از مدلهای دیگر دچار یکنواختی و خستگی کند.
عینک فانتزی
با گسترش دنیای مد و افزایش طرحهای مختلف، طراحان برای ایجاد تنوع، دست به طراحیهای گوناگون برای سبکهای مختلف عینک زدند. این طرحها گاهی لوکس و پرزرق و برق است و گاهی رنگی و شاد؛ البته نباید فراموش کرد، این سبک عینک بیشتر برای تیپ کلاسیک و رسمی مناسب است.
عینک گرد
عینک گرد یا عینک هنری، همانگونه که نامش نشان میدهد، مناسب افرادی است که تیپ منحصر به فرد و خاصی دارند. این مدل هم مثل فریم مدلدار، ممکن است دل شما را زودتر از مدلهای دیگر بزند.
عینک مدرن
این سبک از عینک بر پایه اصول مینیمالیستی طراحی شده و عنصر اصلی آن سادگی است. البته این سادگی به مدل آن برمیگردد نه رنگ بدنه و شیشه عینک. به علت سادگی، این مدل مخصوص افراد اسپرتپوش است.
مجله زندگی ایده آل – آرمیتا جلالیان
کت و شلوار نخست وزیر هند به عنوان گرانقیمت ترین کت وشلوار جهان درکتاب رکورد های گینس ثبت شد .
این کت و شلوار که «ناریندرا مودی» نخست وزیر هند در هنگام سفر باراک اوباما به این کشور در سال ۲۰۱۵ به تن کرده بود در همان سال در یک حراجی به قیمت ۶۵۰ هزار دلار فروخته شد.
این کت وشلوارکه در راههای طلایی رنگ آن نام «مودی» نوشته شده است به عنوان رکوردار گرانترین کت وشلوار در گینس به ثبت رسید.
این در حالی است که استفاده نخست وزیر هند از این کت وشلوار در سال گذشته اعتراض های زیادی در پی داشت .
احزاب مخالف دولت هند معتقد بودند استفاده از این کت و شلوارگرانقیمت از سوی نخست وزیر با سخنانش در باره حمایت از فقرا و بهبود زندگی کشاورزان منافات دارد.
گفته می شود درآمد حاصل از فروش این کت وشلوار برای پاکسازی رود گنگ به کار رفته است .
مجله مهر: ایده جمع کردن این لباسها و عکسها از جایی شکل گرفت که در یکی از خبرهای عجیب درباره مرد پولدار اهل افریقای جنوبی خواندیم که لباسی از پول برای خودش درست کرده و با همان هم به مراسم مختلفی که برگزار میشد، میرفت.
در ادامه به این فکر کردیم کم نیستند افرادی که حتی در موقعیتهای رسمی و خاص هم با ظاهری عجیب و متفاوت ظاهر میشوند و در مواردی با خیال اینکه زیباتر شدهاند، تنها دستمایهای برای ستونهای طنز رونامهها و سایتها میشوند. البته بعضیها هم هستند که از خاص بودن به طرو کلی لذت میبرند! مانند لیدی گاکا، خواننده و مدل آمریکایی که هربار متفاوتتر و عجیبتر از قبل ظاهر شده است. در این لیست هم دو تصویر از لباسهای او را میبینید! شاید بعضی از افراد لیست را نشناسید، اما آنها افراد شناخته شدهای در حوزه تخصصی خودشان هستند که لباس نامناسبی را برای حضور در برنامههای رسمی انتخاب کردهاند. البته نباید از این نکته بگذریم که ایرانیها هم چنین تجربههایی دارند و نشان دادهاند که در مراسم مختلف خوب میتوانند لباسی که برای آن برنامه مناسب نیست را انتخاب کنند.
وین دیزل Vin Diesel
نام اصلیاش مارک سینکلر وینسنت است و از معروفترین فیلمهایی که بازی کرده، مجموعه فیلمهای سریع و خشمگین است. از وین دیزل با توجه به تیپ ظاهری و هیکلی که دارد، انتظار میرود با لباسهای مردانهتری در مراسم حاضر شود که به نظر میرسد خودش اینطور فکر نمیکند و یکبار با دامن چرم مشکی حضور پیدا کرده است.
لیدی گاگا lady Gaga
نام کامل این هنرمند استفانی جوآن انجلینا جرمنوتا است و به عنوان خواننده، ترانهسرا، آهنکساز و بازیگر امریکایی فعالیت میکند. لیدی گاگا به جز اینکه سبک کاری متفاوتی دارد و بارها به دلیل فعالیتهای هنریاش مورد توجه قرار گرفته است، اما او از آن دسته از افرادی است که لباسهایش هم همیشه مورد توجه بوده و متفاوت پوشیدنهایش را در همه جمعها میتوان دید.
تیلدا سوئینتون Tilda Swinton
کاترین ماتیلدا «تیلدا» سوئینتن بازیگر و مدل انگلیسی است، او از آن دسته از افرادی است که معمولا لباسهایی متناسب با شرایطی که در آن حاضر میشود، میپوشد، اما به نظر میرسد اینبار برای متفاوت بودن لباسی را انتخاب کرده که چندان هم مناسب نیست.
جرد لتو Jared Leto
جرد جوزف لتو بازیگر، خواننده، نوازنده یک گروه گروه راک امریکایی است. او در بازیگری هم جوایزی را در اسکار و گلدن گلوب بدست آورده است و پیش از اینکه به عنوان نوازنده مشغول به کار شود، مدل بوده است. با اینهمه چندان هم در لباس پوشیدن خوش سلیقه نیست.
نئول فیلینگ Noel Fielding
نئول فیلینگ هنرمند، موسیقیدان، کمدین و نویسنده انگلیسی است که به نظر میرسید در این برنامه خیلی سردش شده که چنین لباسی را انتخاب کرده است.
هنری هلند Henry Holland
هنری هلند طراح لباس انگلیسی است که به نظر میرسد لباسهایی که طراحی میکند را اول خودش بر تن میکند و پیش از این کسی آنها را نپوشیده است!
مرلین منسون Marilyn Manson
برایان هیو وارنر نام کامل اوست و عمدهٔ شهرت او به خاطر تصویر نامتعارف و شخصیت نمایشی او به عنوان رهبر و خوانندهٔ گروه موسیقیای با نام خودش است. او معمولا با ظاهری غیر متعادف و متفاوت در برنامهها حضور پیدا میکند.
بث دیتو Beth Ditto
ماری بث پترسون خواننده و آهنگساز شاخه راک است و تیپهای متفاوت او را میتوان در مراسم مختلف دید، با اینحال اینبار او خیلی غیرمتعارفتر از همیشه ظاهر شده است.
ویل will.i.am
ویلیام جیمز آدامز جونیور که به اختصار با نام ویل.آی.ام شناخته میشود، رپر، موسیقیدان، ترانهسرا و بازیگر امریکایی است. ویلیام کار طراحی مد و لباس نیز انجام میدهد و عمده شهرت او بخاطر پوشیدن لباسهای عجیب می باشد که بوسیله خود او طراحی شده است.
پالوما فیت Paloma Faith
پالوما موسیقیدان بریتانیایی است که با لباس عجیب و متفاوتی در یکی از مراسم حاضر و سوژه خبرنگاران و عکاسان شده است.
بیورک Bjork
بیورک گومندسودواتیر که با نام بیورک شناخته میشود، آهنگساز، خواننده و ترانهسرای اهل ایسلند است که البته در چند فیلم هم بازی کرده است. لباس بنفش و عجیب او را در تصویر میبینید.
ریلان کلارک Rylan Clark
راس ریچارد که با نام ریلان شناخته میشود، بازیگر، مدل و خواننده بریتانیایی است که گاهی بسیار متفاوت لباس میپوشد.
فارل ویلیامز Pharrell williams
از خوانندههای شناخته شده امریکایی است که آهنگهایش در سراسر دنیا بسیار محبوب است، آقا ویلیامز به طور کلی لباسهای خوبی میپوشد، اما در یکی از برنامهها شلوارک به همراه کت و البته پاپیون بزرگی که بسته بود، بسیار جلب توجه میکرد.
ادیت بومن Edith Bowman
ادیت که اهل اسکاتلند است، یکی از مجریان برنامههای تلویزیونی است که برای فرش قرمز برنامههای مختلف نیز دعوت میشود، در یکی از برنامهها لباس سفید و پر از تور او توجه عکاسان را جلب کرده بود.
کتی پری Katy Perry
کاترین الیزابت «کیتی» هادسن خواننده، ترانهسرا و بازیگر امریکایی است که به خاطر لباسهای عجیب متفاوتی که میپوشد، معروف است. اما لباس سراسر گل او بسیار عجیبتر از معمول به نطر میرسید.
نیکی میناژ Nicki Minaj
اونیکا تانیا ماراژ که با نام نیکی میناژ شناخته میشود۷خواننده، ترانهسرا و بازیگر امریکایی است که در یکی از رماسم با لباس شنل قرمزی حاضر شده بود!
ایرانیها هم از این جریان عقب نیستند
پیش از این هم در مجله مهر درباره لباسهای عجیب بازیگران ایرانی هم نوشته بودیم، آنها هم دست کمی از موردهای مشابه خارجی خودشان ندارند و لباسهای عجیب و غریب و بیشاز اندازه متفاوتی را در مراسمی چون جشنوارهها یا جشنهای هنری بر تن میکنند.
سایت آر تی روسیه فهرستی از ۲۰ عکس گرانقیمت جهان را منتشر کرده است.
گرانقیمت ترین عکس جهان عکسی سیاه و سفید با عنوان “Phantom” (دره گرند کنیون در ایالت آریزونا آمریکا) متعلق به هنرمندی به نام Peter Lik است که به قیمت ۶٫۵ میلیون دلار فروخته شد.
در این فهرست، عکس های رتبه ۱۲ به نام “Nude” متعلق به عکاس Edward Weston، که در سال ۱۹۲۵ به قیمت یک میلیون و ۶۰۰ هزار دلار فروخته شد و عکس رتبه ۱۴ به نام “Georgia O’Keeffe Nude” متعلق به عکاس Alfred Stieglitz که سال ۱۹۱۹ گرفته شد و به قیمت یک میلیون و ۳۶۰ هزار دلار فروخته شد؛ در دسترس نبودند.
فهرست ۲۰ عکس گرانقیمت تاریخ به شرح زیر است:
۱- عکس “Phantom” ( دره گرند کنیون – ایالت آریزونا، آمریکا ) در سال ۱۹۹۹، توسط پیتر لایک ( Peter Lik) گرفته شد و به قیمت ۶٫۵ میلیون دلار به فروش رسید.
۲- عکس “Rhein II” (رود راین)، در سال ۱۹۹۹ توسط Andreas Gursky گرفته شد و به قیمت ۴ میلیون و ۳۳۸ هزار و ۵۰۰ دلار فروخته شد.
۳- عکس “Untitled #96” (کودک ناشناس)، در سال ۱۹۸۱ توسط Cindy Sherman، به مبلغ ۳ میلیون و ۸۹۰ هزار و ۵۰۰ دلار فروخته شد.
۴- عکس “Dead Troops Talk” (گفتگوی نظامیان کشته شده) در سال ۱۹۹۲، توسط Jeff Wall، گرفته شد و به قیمت ۳ میلیون و ۶۶۶ هزار و ۵۰۰ دلار به فروش رسید.
۵- عکس “۹۹ Cent II Diptychon” (فصل تخفیف ها) در سال ۲۰۰۱، توسط Andreas Gursky گرفته شد و به قیمت ۳ میلیون و ۳۴۶ هزار و ۴۵۶ دلار فروخته شد.
۶- عکس “Chicago Board of Trade III” (شورای تجاری شیکاگو) توسط Andreas Gursky در سال ۱۹۹۷ گرفته شد و به مبلغ ۳ میلیون و ۲۹۸ هزار و ۷۵۵ فروخته شد.
۷- عکس “The Pond-Moonlight” (نور ماه در دریاچه)، در سال ۱۹۰۴، توسط Edward Steichen، گرفته شد و به قیمت ۲ میلیون و ۹۲۸ هزار دلار گرفته شد.
۸- عکس “Untitled #153” (زن ناشناس) توسط عکاس Cindy Sherman در سال ۱۹۸۵، گرفته شد و به قیمت ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار دلار فروخته شد.
۹- عکس “Chicago Board of Trade” ( شورای تجاری شیکاگو) توسط Andreas Gursky، در سال ۱۹۹۷ گرفته شد و به قیمت ۲ میلیون و ۳۵۵ هزار و ۵۹۷ دلار فروخته شد.
۱۰- عکس “Billy The Kid Fort Sumner, New Mexico” (نگهبان قلعه) در سال ۱۸۷۹ گرفته شده و هیچ کسی عکاس آن را نمی شناسد ولی به قیمت ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار دلار فروخته شد.
۱۱- عکس “Tobolsk Kremlin” (قلعه کرملین در شهر توبولسک – روسیه) در سال ۲۰۰۹، توسط Dmitry Medvedev، گرفته شد و به قیمت یک میلیون و ۷۵۰ هزار دلار فروخته شد.
۱۳- عکس “Georgia O’Keeffe Hands” (دستان جورجیا اوکیف) توسط عکاس Alfred Stieglitz در سال ۱۹۱۹، گرفته شده و به ملبغ یک میلیون و ۴۷۰ هزار دلار فروخته شد.
۱۵- عکس Cowboy (کابوی) در سال ۱۹۸۹ توسط عکاس Richard Prince، گرفته شد و به قیمت یک میلیون و ۲۴۸ هزار دلار فروخته شد.
۱۶- عکس “Dovima with Elephants” (زنی میان فیل ها) در سال ۱۹۵۵ گرفته شده و به قیمت یک میلیون و ۱۵۱ هزار و ۹۷۶ دلار به فروش رفت.
۱۷- عکس “Nautilus” (صدف) متعلق به عکاس Edward Weston در سال ۱۹۲۷ گرفته شده و به قیمت یک میلیون و ۱۰۵ هزار دلار فروخته شد.
۱۸- عکس “Pantheon, Rome” (پانتئون – معبد رومی ) متعلق به عکاس Thomas Struth که در سال ۱۹۹۰ گرفته شده و به قیمت یک میلیون و ۴۹ هزار دلار به فروش رفت.
۱۹- عکس “Kuwait, Stock Exchange II” (بورس کویت) متعلق به عکاس Andreas Gursky در سال ۲۰۰۸ گرفته شد و به قیمت یک میلیون و ۱۴ هزار و ۳۵۴ دلار فروخته شد.
۲۰- عکس “One” (انعکاس طبیعت بر روی آب) متعلق به عکاس Peter Lik که در سال ۲۰۱۰ گرفته شده و به قیمت یک میلیون دلار به فروش رفت.
زندگی برای ایوان اشپیگل Evan Spiegel خوب است. شرکتی که او مدیریت آن را به عهده دارد یعنی Snapchat اخیرا شاهد سرمایهگذاری ۲۰۰ میلیون دلاری از طرف غول تجارت الکترونیک دنیا یعنی علیبابا بوده است و با این اوصاف انتظار میرود ارزش شرکتش به حدود ۱۹ میلیارد دلار برسد.
حالا طبق اعلام مجله فوربس، اشپیگل ۲۴ ساله با دارایی خالص ۵/ ۱ میلیارد دلار جوانترین میلیاردر جهان است. اشپیگل زندگی شاد و راحتی دارد؛ خودش هم این موضوع را میداند و گفته است: «من یک مرد جوان و تحصیلکرده هستم. من واقعا بسیار خوششانسم و زندگی معمولا منصفانه نیست.»
در همین راستا مجله بیزینس اینسایدر به بررسی اتفاقات و مسائل جالب زندگی ایوان اشپیگل مدیرعامل Snapchat و جوانترین میلیاردر جهان پرداخته است.
اشپیگل در منطقه «پاسیفیک پالیسایدز» که بخشی زیبا و شیک از لس آنجلس است، بزرگ شده. او بزرگترین پسر خانواده است. پدر و مادرش هر دو وکیل هستند و زمانی که او نوجوان بود، از یکدیگر جدا شدند. وقتی ایوان ۱۶ ساله شد و گواهینامه رانندگیاش را گرفت، یک خودرو کادیلاک Escalade مدل ۲۰۰۶ هدیه گرفت. او کادیلاکش را در پارکینگ ادیسون در کالیفرنیای جنوبی و در نزدیکی دبیرستانش پارک میکرد؛ جایی که پدرش مدیریت آن را بهعهده داشت.
با این حال اشپیگل نوجوان به دنبال یک خودرو کممصرفتر بود، چون معمولا زمان زیادی را به رانندگی در سطح شهر میگذراند. به این ترتیب در سال ۲۰۰۸ نامهای به پدر و مادرش نوشت و از آنها خواست تا یک BMW 550i برای او اجاره کنند. این خودرو در آن زمان قیمتی برابر ۷۵ هزار دلار داشت. اشپیگل در این نامه نوشته بود: «خودروها لذت و هیجان خاصی به من میدهند. من واقعا از شما قدردانی میکنم اگر به خاطر تمام کارهای خوبم یک BMW کرایه کنید.»
خانواده اشپیگل عضو کلوپهای مختلف ورزشهای آبی و تنیس بودند. آنها اغلب به اروپا سفر میکردند و حتی برای اسکی با اسنوبورد، با هلیکوپتر به ارتفاعات کانادا میرفتند. ایوان معتقد است که آنها در یک حباب شاد و زیبا زندگی میکردند.
اشپیگل در نهایت به دانشگاه استنفورد رفت و در آنجا با «ریجی براون» و «بابی مورفی» آشنا شد؛ دوستانی که بعدها با کمک یکدیگر Snapchat را تاسیس کردند. مورفی در این زمینه به مجله فوربس گفته است: «ما چندان بازیگوش نبودیم، بنابراین سعی کردیم تا چیزهایی را بسازیم که جالب باشند.» آنها انجمن دوستی Kappa Sigma را راهانداختند.
اشپیگل با فاصله بسیار کمی از فارغالتحصیلی، از استنفورد بیرون آمد تا به صورت تماموقت روی Snapchat کار کند. این سه نفر اپلیکیشن اولیه Snapchat را در سال ۲۰۱۲ توسعه دادند؛ زمانی که دفتر کارشان در خانه پدری اشپیگل در پالیسایدز بود. اگرچه دفتر کار Snapchat بعدها به منطقه Venice منتقل شد، اما اشپیگل همچنان در خانه پدری زندگی و کار میکرد، چون بابت آن اجارهای نمیپرداخت.
بالاخره در ماه نوامبر سال ۲۰۱۴ اشپیگل خانه خودش را با قیمت ۳/ ۳ میلیون دلار در منطقه برنتوود خرید. این خانه سه اتاق خواب و یک تراس بزرگ دارد و مساحت آن به بیش از ۲۸۰۰ فوت مربع میرسد. بعد از آنکه استارتآپ Snapchat توانست سرمایهگذاریهای خوبی کسب کند، اشپیگل در ماه ژوئن سال گذشته برای خودش یک خودرو فراری خرید.
اودر ماه دسامبر سال ۲۰۱۳ برای اولین بار ستاره پاپ «تیلور سوئیفت» را ملاقات کرد. بعد از این ملاقات، آنها چند بار دیگر هم یکدیگر را ملاقات کردند، در نهایت اشپیگل اعلام کرد میخواهد کمپانی ناشر محصولات صوتی و تصویری Big Machine را بخرد که آثار سوئیفت را هم منتشر میکرد. با این حال هرگز این معامله انجام نشد.
اشپیگل بارها گفته است که دوست دارد استارتآپ Snapchat بیشتر در حوزه موسیقی درگیر شده و حضور پررنگتری در این حوزه داشته باشد، تا جایی که بسیاری پیشبینی کردهاند Snapchat به زودی بخش انتشار محصولات صوتی و تصویری خودش را راهاندازی میکند. اشپیگل اصولا علاقه زیادی به موسیقی دارد و حتی اغلب آهنگهایی را که گوش میدهد توئیت میکند. او آثار هنرمندان مختلف در سبکهای متفاوت را گوش میدهد.
“اسنپ چت” (snapchat) یک برنامه ارسال دریافت تصاویر مخصوص پلتفرم موبایل میباشد که توسط دانشجویان دانشگاه استنفورد توسعه داده شده است. با استفاده از این برنامه، کاربران میتوانند عکس گرفته یا ویدئو ضبط کنند و سپس به آنها متون یا نقاشی اضافه نمایند. پس از آن میتوانند آنها را به لیستی از دریافت کنندگان مشخص شده ارسال کنند. این تصاویر و ویدئوها اصطلاحاً “Snaps” نامیده میشوند. کاربران میتوانند یک محدوده زمانی را مشخص نمایند که فقط در طی آن، دریافت کنندگان میتوانند تصاویر را مشاهده کنند. پس از به پایان رسیدن این محدوده زمانی، این تصاویر از دید دریافت کنندگان مخفی شده و از سرورهای اسنپ چت نیز حذف میشوند.
از ماه نوامبر ۲۰۱۳ این محدوده زمانی میتواند بین ۱ تا ۱۰ ثانیه انتخاب شود.
سیستم عاملهای اندروید و آی. او. اس پشتیبانی میشوند.