مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

جدید ترین فهرست میلیاردرهای ایرانی را بشناسید + عکس

در سال های اخیر چند میلیاردر مشهور به شدت مورد توجه رسانه ها قرار داشتند و میل آنها برای ورود به فوتبال و سینما آنها را ستاره کرده است…


ادامه مطلب ...

زندگی تلخ سنگین وزن ترین مرد ایران چرا یارانه اش قطع شد؟

زندگی تلخ سنگین وزن ترین مرد ایران /چرا یارانه اش قطع شد؟

صدای ناله سنگین‌وزن‌ترین مرد ایران ماه‌هاست که آهنگ آشنای اهالی خیابان حافظ اهواز است. مرد ۵۶ ساله‌ای که ۷ سال است چهاردیواری خانه همه دنیای او شده است و تنهایی‌اش را با دیوارهای رنگ و رو رفته تقسیم می‌کند. می‌گوید، تنها آرزویش دیدن فرشته مرگ است تا از این تنهایی نجات پیدا کند. می‌گوید به آخر خط رسیده و طاقت بی‌کسی و تنهایی را ندارد و… همه توقع سید موسی شریفی با ۳۲۰ کیلوگرم وزن رهایی از تنهایی و همکلام شدن با کسی است که یک ساعت با او درد دل کند. از این وضعیت خسته شده است و با اشک و ناله از ما هم خواست تا برای مرگش دعا کنیم!

دولت تدبیر و امید حذف شدگان یارانه نقدی چاقی پاتالوژیک بیوگرافی سیدموسی شریفی
سال‌هاست که گرد و غبار فراموشی بر خانه این مرد سایه انداخته و حتی در و دیوار هم رمق حرف زدن با او را ندارند. این روزها در گرمای سوزان اهواز سنگین وزن‌ترین مرد ایران ۷۵ماه است که توان حرکتی خود را از دست داده و خانه‌نشین شده است. سید موسی شریفی که دچار چاقی پاتالوژیک است تنها درآمدش مبلغ ۵۳ هزار تومان کمک کمیته امداد است و از اینکه چند ماهی است که یارانه‌اش قطع شده بسیار ناراحت است. او در گفت‌و‌گو با خبرنگار گروه زندگی از حسرت دیدن دوباره خورشید گفت. «۵۶ سال قبل در طایفه شرطه که در مرز ایران و عراق زندگی می‌کردند و از شیخ‌نشین‌های معروف بودند به دنیا آمدم. فرزند دوم خانواده بودم و در زمان جنگ تحمیلی نیز حاضر نشدیم اهواز را ترک کنیم. موشک‌های دشمن و بمباران‌ها اثری در اراده محکم ما نداشت و به همراه دوستانم از کوچه و خیابان‌های شهر پاسداری می‌کردیم. از کودکی بسیار باهوش و پرجنب و جوش بودم و با وجود سن کم نسبت به مسائل اقتصادی آگاهی داشتم.

می‌دانستم که پدرم نمی‌تواند با درآمد کم خود زندگی من و چهار برادر و دو خواهرم را تأمین کند. از ۷ سالگی با زنبیل به بازار می‌رفتم و باربری می‌کردم و پول آن را به مادرم می‌دادم. وقتی بزرگتر شدم پدرم خیلی زود ما را ترک کرد و از آنجایی که نمی‌خواستم لطمه‌ای به تحصیلات برادر و خواهرانم وارد شود ترک تحصیل کردم و در بازار ماهی‌فروش‌ها مشغول کار شدم. زمستان‌ها ماهی‌فروشی می‌کردم و تابستان‌ها در میوه‌فروشی کار می‌کردم.» وی ادامه داد: یکی از برادرانم که بازنشسته است امروز در میان مدافعان حرم مشغول جنگ با داعش است و برادر دیگرم نیز مربی تیم فوتبال است و برادر کوچکترم در نانوایی کار می‌کند. انرژی زیادی داشتم و از صبح تا غروب کار می‌کردم. در ۱۵سالگی تصمیم گرفتم ازدواج کنم. همه مقدمات جشن عروسی نیز مهیا شده بود اما خانواده عروس وقتی متوجه شدند که به بیماری صرع مبتلا هستم همه چیز را به هم زدند و اجازه ندادند این عروسی سر بگیرد.

وقتی در این ازدواج شکست خوردم تصمیم گرفتم هیچ وقت ازدواج نکنم. از اینکه کنار مادرم بودم احساس خوشبختی می‌کردم و دوستی عمیقی بین ما حاکم بود. هیچگاه اجازه نمی‌دادم در خانه کمبودی وجود داشته باشد. مادر بیماری قند داشت و ۱۲ سال پیش این بیماری او را برای همیشه از من جدا کرد. بعد از مرگ مادر بشدت افسرده و به کمردرد مبتلا شدم و نتوانستم تحرکی داشته باشم. آن روزها ۹۰ کیلوگرم وزن داشتم اما کم کم وزنم زیاد شد زیرا نمی‌توانستم تحرکی داشته باشم و از طرف دیگر نبود مادر باعث شده بود تغذیه مناسبی هم نداشته باشم. موسی وقتی نام مادر را به زبان آورد بغض‌اش ترکید و ادامه داد: زندگی‌ام با تلخی ادامه داشت تا اینکه در هشتمین روز از هشتمین ماه سال ۸۸ سکته کردم. آن روزها منبع درآمدم واسطه‌گری در لوازم یدکی ماشین بود و وقتی سکته کردم نتوانستم به کارم ادامه بدهم. رگ‌های یکی از چشمانم پاره شد و یکی از پزشکان بعد از بخیه آن اعلام کرد باید بعد از سه ماه آن را عمل کنم اما به دلیل نداشتن وضعیت مالی مناسب نتوانستم عمل کنم. کپسول مسکن تنها آرام‌بخش دردهایم بود.
دولت تدبیر و امید حذف شدگان یارانه نقدی چاقی پاتالوژیک بیوگرافی سیدموسی شریفی
از روزی که سکته کردم دچار چاقی پاتالوژیک شدم و وزنم بشدت بالا رفت و رشد توده بدنم زیاد شد به طوری که وزنم به ۳۲۰ کیلو رسید. سختی‌های زندگی‌ام از چند سال قبل با افزایش وزنم زیاد شد. ۷۵ماه است خانه‌نشین شده‌ام و از ۷ ماه قبل نیز نور خورشید را ندیده ام. لباسی پیدا نکردم که بتوانم بپوشم و به ناچار یکی از لباس‌ها را پاره کردم تا بدنم را با آن بپوشانم. از این زندگی خسته شده‌ام و تنها کسی که به من سر می‌زند یکی از افراد خیّر محل است که برای من ظهرها غذا می‌آورد. ۸ ماه قبل دانشگاه علوم پزشکی قول‌هایی برای درمان به من دادند اما عملی نشد.

در این مدت تنها منبع درآمدم مبلغ ۵۳هزارتومانی است که کمیته امداد می‌دهد و از چند ماه قبل نیز یارانه‌ام قطع شده است. تنها سرگرمی‌ام دیدن تلویزیون است و همدم لحظات تنهایی‌ام خلوت با خدا و خواندن نماز است. بارها به خدا التماس کردم که مرا از این زندگی تلخ نجات بدهد. تنها همدم من این دیوارها بودند که آنها نیز جواب مرا نمی‌دهند. دو ماهی است که کسی به من سر نزده است. اگر کسی پیدا شود که هر روز یک ساعت با او صحبت کنم ناراحتی‌ام کمتر می‌شود اما بجز برادرزاده‌ام که گاهی برای استحمام من می‌آید دیگر کسی سراغی از من نمی‌گیرد. حق من این نبود. من در زندگی به هیچ کسی بدی نکرده‌ام. نمی‌دانم تا کی باید این درد و رنج را تحمل کنم. سعی کرده‌ام تنبل نباشم و در همان تختی که هستم ورزش کنم اما وزنم کاهش پیدا نمی‌کند.

بیوگرافی سیدموسی شریفی چاقی پاتالوژیک حذف شدگان یارانه نقدی دولت تدبیر و امید


ادامه مطلب ...

“ثروتمند ترین مرد جهان” چگونه در بورس سرمایه گذاری می کرد؟

به گزارش ساتین :  : روی سخن باشماست !!
بله با شما که بورس و بازار سرمایه را برای سرمایه گذاری انتخاب نموده ای.
شمایی که با آگاهی و یا بدون آگاهی به این بازار وارد شده ای .
شما سرمایه گذاری که با کاهش ارزش فعلی سرمایه گذاری خود همه چیز را برباد رفته می پنداری و خود را بدشانس ترین و بیچاره ترین فرد روی زمین می دانی !!
شمایی که اکنون خود – زمین و زمان و دیگران را نفرین کرده و بد و بیراه می گویی!!

شما سرمایه گذاری که بازار بورس به نظر شما نابود شده است!!
شمایی که قصد خروج دارید و یا با زیان از سرمایه گذاری خود خارج شده اید!!
شما سرمایه گذاری که می پنداری زمستان هیچگاه تمام نخواهد شد و بهاری از راه نخواهد رسید!!
شاید سوز بیش از حد سرما امید بهار را از یاد شما برده است؟!!

شمایی که بازدهی 200 تا 500 درصدی در بسیاری سهام را در طی سال 1392 در بازار سهام فراموش نموده اید!!
شما سرمایه گذاری که حتی با وجود تجربه چندین باره روند های نزول و اصلاح در طی دوره های مختلف حتی چندین بار در سال 1392 را تجربه نمودی و رونق پس از آن را نیز دیدی اما باز هم تردید دارید؟؟!!

شما سرمایه گذار و هموطن ایرانی که به مانند دیگر مردم اغلب حافظه تاریخی ضعیفی داشته اید!!
این بار ما نمیگوییم و بلکه یکی از ثروتمندترین مردان  این کره خاکی که با سرمایه گذاری در بازار های مالی و بورس این موفقیت را به دست آورده است تجربیان ارزشمند خود را برای شما بازگو می کند…

شاید موجب تغییر تفکر و دیدگاه شما و دیگر سرمایه گذاران ناامید گردد …

انشاا…

از کاربران و سرمایه گذاران محترم تقاضا داریم که مطلب ذیل را با دقت و حتی چندین بار مطالعه نمایند …

موفقیت در سهام موفقیت در بورس روش وارن بافت راز وارن بافت راز میلیاردر شدن راز ثروتمندان راز ثروتمند شدن راز ثروتمند ترین مرد جهان ثروتمند ترین مرد جهان آموزش وارن بافت آموزش فروش سهام آموزش سرمایه گذاری در بورس آموزش خرید سهام آموزش بورس آموزش انتخاب سهام پر سود آموزش انتخاب بهترین سهام

زندگینامه ثروتمند ترین مرد جهان؛ وارن بافت

ثروتمند ترین شخص جهان، كسی جز وارن ادوارد بافت نیست، كه جالب ترین سرگذشت را میان ثروتمندان دنیا از نظر نحوه زندگی، ثروتمند شدن و تفكرات اقتصادی دارد. او بسیار علاقمند است كه عموم مردم از منافعی كه ایجاد می كند، استفاده كنند و آنها را از تفكرات اقتصادی درست آگاه سازد. وارن ادوار بافت، مشهور به دانشمند اوما ها، در 30 آگوست 1930 در اوهامای ایالت نبراسكا در ایالت متحده ی آمریكا متولد شد. پدرش هاوارد ، در ابتدا دلال سهام شركت ها بود و بعد نماینده گنگره شد.

او تنها پسر خانواده و دومین فرزند از سه فرزند بود.او در كودكی در زمینه ی پول و تجارت استعداد شگفت انگیزی از خود نشان داد. سوابق او و توانایی هایش در محاسبه ی دقیق اعداد در ذهن خود، هنوز هم همكاران تجاری اش را متحیر می كند. بافت در 6 سالگی، شش جعبه ی كوكا كولا به قیمت 25 سنت از مغازه ی پدر بزرگش خرید و هر بطری را به ازای یك سكه ی پنج سنتی فروخت؛ در حالی كه كودكان هم سن و سال او بر روی چمن لی لی و بولینگ بازی می كردند.

در 11 سالگی بافت سه سهم شركت citesservice را به قیمت هر سهم 38 دلار، برای خود و خواهر بزرگش به نام دوریز خرید. در مدت كوتاهی بعد از خرید سهام، قیمت هر سهم به 27 دلار كاهش یافت. وارن ترسیده بود اما هیچ اقدامی نكرد تا اینكه هر سهم به 40 دلار رسید ، او خیلی سریع آنها را فروخت و بعد خیلی زود از این كار پشیمان شد، چون سهام citesservice  پس از مدت كوتاهی به 200 دلار رسید.

این تجربه درس بزرگی به او داد؛ اینكه یكی از اصول مهم سرمایه گذاری، صبر و شكیبایی است .

در سال 1943 ،بافت به اداره مالیات به دلیل گرفتن مالیات 35 دلاری برای دوچرخه اش، اعتراض كرد و سرانجام موفق شد مالیات 35 دلاری دوچرخه اش را حذف كند.در سال 1947 در 17 سالگی از دبیرستان وودرو ویلسون در واشنگتن D.C فارغ التحصیل شد. در دوران دانش آموزی اش 500 دلار روزنامه توزیع كرد. ( این مقدار معادل 081/261/4 دلار در سال 2000 است ) پدرش تمایل زیادی داشت تا وارن برای ادامه تحصیل به دانشكده علوم اداری و بازرگانی دانشگاه پنسیلوانیا برود.

بافت دو سال به دانشگاه نرفت و عقیده داشت بیشتر از استادها می داند! وقتی پدرش هاوارد در مبارزات مجلس شكست خورد، وارن به خانه یشان در اوما ها برگشت و برای ادامه تحصیل به دانشگاه نبراسكا رفت. با وجود كار تمام وقت ، تنها در مدت سه سال موفق شد دوره لیسانس را در این دانشگاه بگذراند و فارغ التحصیل شود.

با وجود سرسختی و مقاومت زیاد، بالاخره راضی شد تا در سال 1951 وارد دانشكده علوم اداری و بازرگانی شود، ولی دانشگاه به دلیل سن كم بافت او را نپذیرفت و او مجبور شد برای دوره فوق لیسانس رشته اقتصاد، به دانشگاه كلمبیا برود.

آنجا سرمایه گذاران مشهوری همچون بن گراهام ، كه بافت زندگی و موقعیت های اقتصادی آینده خود را مدیون او می داند، و دیوید دود، تدریس می كردند؛ تجربه ای كه زندگی بافت را برای همیشه تغییر داد.

بن گراهام در طول دهه ی1920 به دلیل داشتن تفكرات نو در زمینه بازار سهام، خیلی زود به عنوان یك سرمایه گذار و تحلیل گر بزرگ معروف شد . او به دلیل بی خطر بودن سهام های ارزان، به دنبال آنها بود.

بافت در طول تحصیلاتش در كلمبیا، تنها دانشجویی بود كه در كلاس درس بن گراهام نمرهA + گرفت . بعد از دوره ی فارغ التحصیلی ، بافت تصمیم گرفت تا برای گراهام بطور رایگان كار كند، ولی بن نپذیرفت.

او بعد از رد شدن پیشنهاد كار توسط گراهام، در وال استریت به عنوان دلال سهام مشغول به كار شد. او با استفاده از در آمد كم این دوران ، پمپ بنزین سینكلایر را خرید؛ اما چنان كه انتظار می رفت، پمپ بنزین بازدهی نداشت . بافت به خانه در اوماها برگشت و در بنگاه پدرش مشغول به كار شد . در آنجا با دختری به نام سوزان تامپسون آشنا شد و در آوریل 1952 با هم ازدواج كردند.
آنها یك آپارتمان سه خوابه به مبلغ ماهیانه 65 دلار اجاره كردند. آن خانه، مخروبه و پر از موش بود.

در سال 1953 فرزند اول بافت ، به نام سوزی متولد شد. برای صرفه جویی از یك كشوی خراب لباس برای او تخت درست كردند.
در آن سالها سرمایه گذاری وارن به ایستگاه Texaco و چند مشاور املاك محدود بود كه هیچكدام برای وارن موفقیتی كسب نكرد . در این دوران او برای كسب در آمد ، در دانشگاه اوماها شروع به تدریس كرد.
قبل از شروع تدریس، بافت برای غلبه بر ترس حرف زدن در جمع و مكانهای عمومی ، یك دوره آموزش با دیل كارنگی گذراند. بافت در دانشگاه برای دانشجویانی كه میانگین سن آنها دو برابر سن خودش بود ؛ اصول سرمایه گذاری را تدریس می كرد.
همه چیز تغییر كرد. در سال 1954؛ بن گراهام ، استاد دانشگاه بافت و سرمایه گذار مشهور، از او دعوت كرد تا با حقوق سالانه 12000 دلار برای گراهام كار كند. وارن بافت بعد از مدتها انتظار به آنچه می خواست رسید.

موفقیت در سهام موفقیت در بورس روش وارن بافت راز وارن بافت راز میلیاردر شدن راز ثروتمندان راز ثروتمند شدن راز ثروتمند ترین مرد جهان ثروتمند ترین مرد جهان آموزش وارن بافت آموزش فروش سهام آموزش سرمایه گذاری در بورس آموزش خرید سهام آموزش بورس آموزش انتخاب سهام پر سود آموزش انتخاب بهترین سهام
بافت و همسرش در حومه ی شهر نیویورك خانه ای اجاره كردند . بافت روزها به تجزیه و تحلیل گزارشات و تحقیق در زمینه های موفقیت در سرمایه گذاری می پرداخت. در طول این دوران تفاوتهایی بین روند كار گراهام و بافت آشكار شد. بافت می خواست بداند كه چگونه یك شركت در بین رقبا به برتری دست می یابد و بن به دنبال اعداد و ارقام بود.
همچنین وارن مدیریت شركت را عاملی مهم در سرمایه گذاری می دانست ؛ اما گراهام صرفا به تراز نامه و صورت در آمدو سود و زیان شركت اهمیت می داد و به نوع رهبری و مدیریت شركت كمتر توجه می كرد. بین سالهای 1950تا 1956 وارن سرمایه ی شخصی خویش را از 800/9 دلار به 000/140 دلار رساند. در سال 1954 دومین فرزند بافت به هاوارد گراهام به دنیا آمد.
در سال 1956 بافت با داشتن تجربه ای مناسب و همچنین تجارب ارزنده ی گراهام و با تمام سرمایه ی خود به اوماها برگشت و موسسه ی سرمایه گذاری بافت را تاسیس كرد.

در اوایل می 1956 او با خواهرش دوریز و عمه آلیس به سرمایه ای به ارزش 000/ 105 دلار شریك شد. او 100 هزار دلار در  Buffet Association Ltdسرمایه گذاری كرد. قبل از پایان سال سرمایه وی به 000/300 دلار رسی و یك خانه ی گچ كاری شده با 5 اتاق خواب به قیمت 500/31 دلار در خیابان فارنام خریداری كرد كه آن را حماقت بافت نامید. در همان سال سومین فرزند او به نام پیتربه دنیا آمد . بافت جلساتش را با شركای خود در آن خانه برگزار می كرد . در آن هنگام زندگی او شكل دیگری گرفت . بافت سه فرزند، یك زن زیبا و تجارت خیلی موفقی داشت. در سال 1957 او مالك سه شركت شد.در سال 1958 موسسه ی سرمایه گذاری بافت صاحب 7 شركت شد.
تمامی شركت ها را در یك شركت منسوجات به نام برك شایر هات ویتلفیق كرد در ژانویه 1966سرمایه شركت بافت به ارزش 500/178/7 دلار بودكه بیش از 00/025/1 دلار متعلق به او بود.

درسال 1966 شركای بافت، سهام برك شایرهایت وی را به ارزش هر سهم 86/14 دلار خریدند.او در اواخر سال 1966، پذیرش سهامدار جدید را در شركت ممنوع كرد.
بافت در سال 1967 برای برك شایر یك فروشگاه خرده فروشی خصوصی در بالتیمور خرید كه مسئولیت ریاست هیات مدیره آنرا برعهده گرفت. برك شایر در سال 1967 به ازای هر سهم ، 10 سنت سود داد.
او در سال 1970 برای اولین بار رئیس برك شایرهات وی شد و نامه ای با این عنوان به سهامداران نوشت.

در اواخر همان سال او فرصت پیدا كرد تا شركتی به نام seescandy به مبلغ 25 میلیون دلار بخرد.این خرید بزرگترین سرمایه گذاری برك شایرهات وی بود.

بعد از چندین سرمایه گذاری دارایی خالص او افزایش پیدا كرد در فاصله ی سالهای 1965 تا 1975 ارزش هر سهم برك شایر، از 20 دلار به 95 دلار رسید. در طول این دوره بافت كه صاحب 29 درصد از سهام برك شایر بود;  توانست 14 درصد دیگر از سهام شركت را بخرد و سهام او و همسرش كه 3 درصد از سهام را داشت به 46 درصد رسید.درسال 1973 بافت سهام شركت واشنگتن پست را خرید.این كار او سبب شد تا كاترین گراهام سرپرست روزنامه و نشریات شركت و همچنین عضو هیئت مدیره شود.

با وجود اینكه اصول سرمایه گذاری بن گراهام ساده بود ; او در دوران 21 سالگی وارن بافت , به شكل یك اسطوره درآمد. بافت با خواندن كتاب گراهام به نام (( چه كسی می تواند مشاور خود را پیدا كند)) در تجارت خود تحولی ایجاد كرد. او قصد خرید و سرمایه گذاری در یك شركت بیمه را داشت. در یك صبح دلپذیر یكشنبه بافت سوار ترن شد و به دفتر مركزی شركت بیمه GEICO رفت. وقتی به آنجا رسید درها بسته بودند ولی او منصرف نشد و بی وقفه و محكم در را كوبید تا سرایدار آمد و در را باز كرد. از سرایدار پرسید: (( كسی در ساختمان نیست؟ )) شانس به بافت رو آورد. او به طبقه ششم رفت و در آنجا هنوز مردی كار می كرد.

او به سرعت در مورد شركت و فعالیتهای تجای اش از مرد سوالاتی پرسید. صحبت های آنها چهار ساعت طول كشید. آن شخص كسی نبود جز لوری دیوید سون, معاون مالی شركت. این تجربه بزرگ بافت در اصرار بر انجام فعالیت خود سبب شد تا برك شایرهات وی تمامی شركت GEICO را تصاحب كند.

درسال 1983, بافت از شركت GEICO و با ارائه بیمه ی بیماران, میلیون ها دلار سود بدست آورد. در سپتامبر همان سال بنجامین گراهام, اسطوره بافت درگذشت و او را با تمام خاطرات و نصایحش تنها گذاشت.

بافت شركت برك شایر هات وی را توسعه داد و همچنین در صنایع مختلف سرمایه گذاری كرد. در سال 1979 او با دارایی 140 میلیون دلار برك شایر در ABC سهام خرید. هر سهم به قیمت 290 دلار بود. برك شایر پس از مدت كوتاهی, فروش سهام در ABC را با قیمت هر سهم 775 دلار , شروع كرد و با 310 , 1 دلار پایان داد.ثروت خالص بافت , به 620 میلیون دلار رسید و برای اولین بار, نام او در مجله فوربس به عنوان یكی از 400 ثروتمند دنیا معرفی شد.

در سال 1998، بافت بیش از 7 درصد سهام شركت كوكاكولا را به قیمت 20/1 میلیارد دلار خرید. او در 1989، به مبلغ 7/9 میلیون دلار هواپیمای جتی برای شركت خرید اما به دلیل انتقادهایی كه خود او در گذشته از مدیر عاملان شركت های دیگر برای چنین خریدهایی كرده بود؛ این عمل را توجیه ناپذیر دانست.
در سال 1996 گروه كارسون، بافت را به عنوان پول دارترین مدیر قرن بیستم معرفی كردند.او همچنین در سال 2002 ؛ یازده میلیارد دلار  برای قراردادهای سلف سرمایه گذاری كرد تا دلار آمریكا را در برابر دیگر پول های در گردش نجات دهد. سود بافت از این معامله ها 2 میلیارد دلار بود. او موفق شد با سرمایه گذاری در شركت هایی كه سهام آنها به ارزش واقعی خود نرسیده بودند، هر روز به ثروت خود بیفزاید و لقب یكی از ثروتمندترین مردان تاریخ را از آن خود كند. كه با اتكاء به توانایی های خود به اینجا رسیده است. در ژوئن 2006 بافت اعلام كرد كه بیش از 70 درصد ثروت خود، یعنی 37 میلیارد دلار از 52 میلیارد دارایی خویش ، را به صورت كمك های سالانه به بزرگترین مؤسسه ی خیریه ی جهان، مؤسسه ی بیل و ملینداگتس می بخشد تا در امور خیریه صرف شود.
در سال 2004 سوزان همسر بافت فوت كرد. او در سال 2006 با آستریدمنكس ازدواج كرد.

رستوران مورد علاقه ی بافت در اوماها، خانه ی استیك گورات است و غذای مورد علاقه ی بافت ، استیك استخوان دار ، خوراك گوشت و سبزی خرد شده است. او یك ماشین كادیلاك DTS دارد، در ضمن ایمیل و كامپیوتر شخصی روی میز كار خود ندارد.
او هنوز در خانه ای كه به مبلغ 31.500 دلار خریده بود و آن را حماقت بافت نامیده بود، زندگی می كند. این خانه در حال حاضر 700.000 دلار ارزش دارد.
فلسفه ی او برای سرمایه گذاری در تجارت، اصلاح روش ارزشمند سرمایه گذاری استاد خویش، یعنی بنجامین گراهام است. گراهام شركت هایی را می خرید كه در مقایسه با ارز ش ذاتی آنها، ارزان بودند. او بر این باور بود در مدتی كه بازار ، این شركت ها را كم ارزش بداند، می تواند سرمایه زیادی بدست آورد. او دلیل می آورد كه سرانجام بازار ، متوجه ارزش كم و غیر عادی این شركت ها می شود و بدون توجه به نوع كار آنها، جهت خویش را اصلاح می كند. به علاوه، گراهام عقیده داشت در كنار تجارت خوب باید یك اقتصاد قوی وجود داشته باشد.
بافت به زمان خرید هم توجه دارد. او نمی خواهد در كارهایی كه ارزش مشخصی ندارند، سرمایه گذاری كند.او منتظر كسادی و اصلاح بازار می ماند تا كالاهای مطمئن وهمچنین سهام شركت های مطمئن را با قیمت منطقی(پایین) خریداری كند زیرا كسادی و ركود بازار سهام ، فرصت خرید ایجاد می كند.

هر گاه در بازار، احتكار رایج باشد، بافت محافظه كار می شود و هر گاه سایرین نگران سرمایه ی خود باشند؛ بافت پر تكاپو می شود. این استراژی دوگانه و متضاد، سبب شده تا شركت بافت به پیشرفت جهانی برسد و خسارت مهم قابل توجهی به این شركت وارد نشود.البته انتقادهایی نیز وجود داردكه برك شایردر طول این دوران فرصت های خوبی را از دست داده است .   بافت معتقد است كه سرمایه گذار در خرید سهام باید به گونه ای آن شركت را مورد بررسی قرار دهد كه گویی می خواهد تمامی شركت را بخرد.

او خود می گوید كه در سال 2006، تنها 18 درصد از درامدش را صرف پرداخت مالیات كرده است در حالیكه كارمندان او با وجود درآمدكمتر 32 درصد، مالیات پرداخت كردند. بافت همیشه سیستم و روند خود را تحسین می كند كه سبب شده تا او به نسبت كمتر از یك منشی مالیات پرداخت كند. وارن بافت بر این باور است كه دلار آمریكا، در یك دوره ی طولانی مدت بی ارزش می شود. او عقیده دارد كه روند رو به افزایش ركود و كمبود معامله در آمریكا ، هشداری است به این معنا كه داراییها و دلار آمریكا بی ارزش می شود، در نتیجه ی این عمل بخش بزرگی از دارایی های ایالات متحده در دستان خارجی ها قرار می گیرد. این موضوع او را وادار كرد تا برای نخستین بار در سال 2002 وارد بازار پول خارجی شود. بافت نسبت به دلار بدبین است. او می گوید كه در جستجوی شركت هایی است كه درآمد خویش را از خارج ایالات متحده بدست می آورند. بافت در شركت پتروچین سرمایه گذاری كرد و در وب سایت برك شایر هات وی موضوع را مورد بحث قرار داد كه چرا بر خلاف بحث های موجود درباره ی این شركت، از آن چشم پوشی نمی كند و هم اكنون سرمایه های كلانی در زمینه های مختلف از جمله بیمه، تولید انرژی، بازار قالی، جواهرات و مبلمان دارد. از جمله شركت های معروفی كه بافت سهامداران آن است علاوه بر كوكا كولا، آمریكن اسپرس و ژیلت است. به دلیل تركیب نظرات شوخی و جدی بافت در زمینه تجارت سخنان او معروف هستند.

موفقیت در سهام موفقیت در بورس روش وارن بافت راز وارن بافت راز میلیاردر شدن راز ثروتمندان راز ثروتمند شدن راز ثروتمند ترین مرد جهان ثروتمند ترین مرد جهان آموزش وارن بافت آموزش فروش سهام آموزش سرمایه گذاری در بورس آموزش خرید سهام آموزش بورس آموزش انتخاب سهام پر سود آموزش انتخاب بهترین سهام

“سرمایه گذاری باید مثل ازدواج کاتولیک ها باشد: برای همه عمر.”

وارن می داند که اگر با این نگرش درباره سرمایه گذاری تصمیم بگیرد که قادر به انصراف از آن نخواهد بود، باید پیش از اقدام فکر و مطالعه کند.آیا پیش از ازدواج پرس و جو نمی کنی و مسئله را با مشاوران در میان نمی گذاری، و درباره آن خوب فکر نمی کنی؟ در سرمایه گذاری هم همین طور است، باید به قدر کافی درباره شرکتی که می خواهی سهام آن را بخری پرس و جو کنی و مطمئن شوی که به خوبی آن را می شناسی. اما مشارکتی پول ساز است که ظرف زمان آن عمر باشد؛ به این مثال توجه کن : در 1973 وارن 11 میلیون دلار در واشینگتن پست کامپنی سرمایه گذاری کرد و تا امروز به آن ازدواج پابند مانده است و بیش از سی و سه سال با آن سر کرده است، نتیجه؟ ارزش امروزی آن سهام 1.5 میلیارد دلار است. اگر بتوانی پایداری کنی و راه ادامه دهی پاداش فراوان خواهی گرفت، به شرطی که انتخاب اولت درست بوده باشد.

حال با توجه به تجربیات گرانبها و موفقیت های وی و زندگی سراسرموفقیت این مرد بزرگ اقتصاد و تجارت دنیا به گوشه ای از نصایح اقتصادی و نظرات و اعتقادات بسیار جذاب و مفید وارن بافت كه در نامه ها و سخنرانیها و مقالات خود بیان كرده اشاره می كنیم:

–          سالها پیش اسحاق نیوتن سه قانون حركت را كشف كرد كه بسیاری از پیشرفتهای دنیا در تكنولوژی و صنعت مدیون آن است و از بهترین كارهای او است اما هیچ كس روی هوش و استعداد نیوتن سرمایه گذاری نكرد! ما میتوانیم حركت ستاره ها را محاسبه كنیم اما دیوانگی انسانها را هرگز. اسحاق دچار سانحه شد و در كشف قانون چهارم ناكام ماند. به نظر سرمایه گذاران , افزایش حركت با كاهش سود همراه است.

–          اگر تنها 1 درصد انسانها خوش شانس باشند, شما حتما خود را در 99 درصد باقیمانده قرار می دهید.

–          همیشه می دانستم كه ثروتمند می شوم , حتی یك لحظه هم به آن شك نكردم

–    اكثر مردم جذب سهام هایی می شوند كه دیگران آنرا می خواهند اما باید به دنبال سهامی باشید كه كسی آن را نمی خواهد. نمی توانید چیزی را كه همه به دنبال آن هستند , بخرید و بخواهید تا خوب عمل كند.

–          بازار كوتاه مدت مانند زندان است و مكان امنی ندارد و كار در این بازار كودكانه است.

–          همانطور كه سرمایه برك شایر به شدت رشد می كند , جهان سرمایه گذاری با همان سرعت می تواند برنتایج كار ما اثر گذارد پس بررسی بیشتری نیاز داریم و باید با استفاده از هوشمندی , برنامه و نقشه ای طرح كنیم , البته استفاده از هوش و تفكر زیاد , نه فقط چند لحظه تفكر , پس هر سال می توانیم یك طرح خوب اجرا كنیم. ( این تفاوت من است.)

–          رایج ترین دلیل پایین بودن قیمت سهام شركت ها این است: بدبینی عام و خاص به شركت یا صنعت. قصد داریم تا تجارت را در چنین محیطی انجام دهیم; البته نه به خاطر طرفداری از بدبینی بلكه به دلیل علاقه به چنین قیمت هایی. بدبینی , یكی از دشمنان یك خریدار منطقی است.

–          بدست آوردن موفقیت در سرمایه گذاری به ضریب هوش بستگی ندارد, پس برای بررسی مباحثی كه مردم در طول سرمایه گذاری با ان روبرو می شوند , با ضریب هوشی بالای 25 درصد یا متوسط هم تنها به یك روحیه عالی نیاز دارد.

–          زمان,دشمن تجارت ضعیف و دوست تجارت قوی است.چنانچه شما 20 الی 25 درصد سود از سرمایه خویش بدست آورید; زمان دوست شماست اما اگر بازده تجارت شما پایین تر بود, زمان دشمن شماست.

–          دنبال سرمایه گذاری در بزرگترین تجارت های جهان هستم.موفقیت ازآن من است.اگر موقعیت آن برسد,باید جای خود بایستید و منتظر پرتاب به نقطه ای باشید كه انرا دوست دارید.ممكن است كه بقیه ی رقبا در خواب باشند,در آن هنگام می توانید در راستای هدف خویش راحت گام بردارید.

–          بازار سهام یك بازی بیسبال و بولینگ نیست; نبایدبر همه چیزی چیره شوید. می توانید منتظر پرتاب باشید.مشكل اساسی مربوط به زمانی است كه شما مدیر مالی هستید,یعنی زمانی كه طرفداران داد می زنند: ((پرتاب كن)) و شما در این هنگام باید محكم و استوار و بدون دخالت احساس,كار خود را انجام دهید.

–          چنانچه تمامی تجارت و آینده ی تجاری را بشناسید , به ندرت به این روش روی می آورید. آسیب پذیرترین تجارت , آن است كه در آن سرمایه گذاران به امنیت زیادی نیاز مند باشند.

–          اگر بازارها همیشه موثر باشند , پس من حالا می بایست یك ولگرد كاسه به دست باشم.

–          قانون شماره 1 هرگز از سرمایه كم نكن. قانون شماره 2 قانون اول را هرگز فراموش نكن.

–          خرید سهام یك شركت معمولی با قیمت نسبتا پایین بهتر از خرید یك شركت متوسط با قیمت بالا است.

–          در صورت شناخته نشدن ارزش جواهرات , جواهرساز هم شناخته نمی شود .

–          اگراینطور تصور می كنید كه در طول 10 سال به آسانی نمی توانید به یكسری از اهدافتان برسید پس حتی 10 دقیقه هم به این اهداف فكر نكنید.

–          در انسان ویژگیهای فاسدی وجود دارد كه كارهای آسان را سخت جلوه می دهند. هدف فرد باید به گونه ای باشد كه بتواند آن كار را به درستی , تمام و كمال انجام دهد.مشكل شما با گذشت زمان حل نمی شود.
–          نظرات عموم در اندیشه ما جایی ندارند
–          باوجود بیمه هیچ محدودیتی برای حماقت و اشتباه وجود ندارد.

–          اگر تجارت یك شركت خوب عمل كند. به دنبال آن سهام شركت نیز از آن پیروی می كند .
–          مهم ترین ویژگی برای سرمایه گذاری , رفتارشخصی است نه هوش , شما به رفتار و كردار خوبی نیاز دارید كه در صورت بودن كنار مردم رویارویی آنان برای شما لذت بخش باشد.

–          برای بدست آوردن شهرت به 20 سال زمان نیاز است و برای تخریب آن تنها 5 دقیقه زمان لازم است.

–          هرگاه از بافت سوال شده است كه چگونه در زمینه سرمایه گذاری موفق شدی ؟ او پاسخ داده است : هر سال صدها و صدها گزارش سالانه شركت ها را خوانده ام.

–          هر گز چیزی نمی خرم مگر اینكه بتوانم بر اساس استدلال و منطق خویش قیمت درست را پرداخت كنم.با وجود آگاهی از اشتباه خویش راه حل آن را می دانم . در حال حاضر 32 میلیارد دلار به شر كت كوكاكولا پرداخت كرده ام به این دلیل كه….. ؟ اگر نتوانید به این سوال پاسخ دهید پس قادر به خرید آن نیستید و اگر توانستید در طول چند دقیقه از عهده آن برآیید می توانید.

–          باید بتوانید توضیح دهید كه چرا كار می كنید ؟ چرا سرمایه گذاری می كنید؟ هرچه است باید روی كاغذ آورید و در صورت عدم ارائه یك پاسخ درست و هوشمندانه نباید شغلی انتخاب كرده و سرمایه گذاری كنید.

–          زندگی خویش را واقعا دوست دارم و آن را به گونه ای ترتیب داده ام تا آنچه را می خواهم , انجام داده و به آن برسم. به خاطر اینكه زمانی خاص عده ای از مردم درختانی با طول عمر زیاد كاشته اند; الان برخی در سایه آن می نشینند.

–          من با هوش هستم و روش های را كه منطقی است و برروی آن شناخت دارم اگرچه سختی هایی داشته باشند, رها نمی كنم. اگر روشی آسان به من ارائه شود كه اصلا شناختی درباره آن نداشته باشم , در این مسیر موفق نمی شوم و سرمایه خود را از دست می دهم .

–          به دنبال یك چیز واهی نیستم كه در من امید ایجاد كند ; مثل یك سال خوب و پر شانس و هرگز نمی خواهم با پول دیگران به شانس برسم ; با محیط بازار شارژ نمی شوم و نمی خواهم وارد بازی شوم كه در مورد آن شناخت ندارم تنها به دلیل اینكه یك قهرمان را شكست دهم.

–   نوع جنگ من برنده شدن است و دیگر هیچ .


ادامه مطلب ...

ثروتمند ترین مرد ترکیه در سال 2013 معرفی شد عکس

نشریه “فوربس” با انتشار گزارشی در این باره نوشت : ثروت مراد اولکر که در بر آورد سال 2012  سومین مرد ثروتمند ترکیه بود ، در سال 2013 با افزایش 600 میلیون دلاری به بیش از 3 میلیارد و 700 میلیون دلار رسید.

واردات کوکاکولا قیمت کولا ترکا قیمت کوکاکولا فروش کولا ترکا فروش کوکاکولا زندگینامه مراد اولکر راز میلیونر شدن راز ثروتمندان ثروتمندان جهان بیوگرافی مراد اولکر ULKER

مراد  اولکر مدیر شرکت بزرگ “ییلدیز” ترکیه است و محصولات غذایی ” ULKER” که “برندی” نام آشنا در ترکیه و جهان است به بیش از 110 کشور جهان صادر می شود.

در سال گذشته شرکت اولکر که تولید کننده بیسکویت و شکلات و غذاهای کودک است، بیش از 1 میلیارد و 500 میلیون دلار صادرات داشته است.

واردات کوکاکولا قیمت کولا ترکا قیمت کوکاکولا فروش کولا ترکا فروش کوکاکولا زندگینامه مراد اولکر راز میلیونر شدن راز ثروتمندان ثروتمندان جهان بیوگرافی مراد اولکر ULKER

اولکر از زمان مرگ پدرش ” صبری اولکر” بنیان گذار شرکت “اولکر” در ژوئن 2012 ، مدیریت شرکت بزرگ پدرش را به دست گرفت. شرکت اولکر بیش از 11 هزار کارمند دارد.

تولیدات این شرکت کلوچه، شکلات و نوشابه است. به هنگام عرضه محصول کولا ترکا توسط اولکر، کوکاکولا قیمت نوشابه خود را در ترکیه ۱۰٪ کاهش داد.


ادامه مطلب ...

5 افسانه بزرگ در مورد ثروتمند ترین فرد جهان «بیل گیتس»

 گیتس که این روزها عنوان «بنیانگذار تحول در دنیای فناوری» را در اختیار دارد، به واسطه ثروت افسانهای خود همواره مورد توجه قرار گرفته است. شهرت این مرد به واسطه موقعیت خود در دنیای فناوری و ثروت رو بهرشد آن باعث شده است افسانههای مختلفی در مورد وی مطرح شود.

روش ثروتمند شدن بیل گیتس روش پولدار شدن بیل گیتس راه پوادار شدن راز ثروتمند شدن بیل گیتس راز پوادار شدن داستان بیل گیتس بیوگرافی ساتیا نادلا بیوگرافی استیو بالمر بیل گیتس چگونه پولدار شد آموزش پوادار شدن

در این میان کارشناسان 5 افسانه بزرگ و باورنکردنی در مورد «بیل گیتس» را توضیح داده اند.

1- ارزش هر ثانیه از زندگی «بیل گیتس» بیشتر از 1000 دلار

بر اساس آخرین بررسیها اعلام شد که مجموع سرمایه گیتس تا نوامبر سال 2013 میلادی 8/76 میلیارد دلار بوده است. به همین خاطر بزرگترین داستانها و افسانه ها به این بخش از زندگی او مربوط میشود.

در بخشی از این داستانها گفته میشود که اگر «بیل گیتس» در خیابان مشغول راه رفتن باشد به صورت تصادفی 1000 دلار از دست او به زمین بیفتد، این اتفاق برای او اهمیتی ندارد چرا که هر ثانیه از زندگی وی بیشتر از این رقم ارزش دارد.

2- پرداخت پول از جانب «بیل گیتس» بهازای ارسال ایمیل

بر اساس برخی شایعات گفته میشود که اگر یک پست الکترونیکی ویژه به صورت زنجیرهای ارسال شود، فرستندگان میتوانند از طرف «بیل گیتس» پول دریافت کنند. در این ایمیل زنجیرهای گفته شده است که مایکروسافت و AOL در حال ادغام شدن با یکدیگر هستند که این همکاری وسیع تأثیرات قابل ملاحظهای بر کاربران جهانی میگذارد. بر این اساس یک پست الکترونیکی آزمایشی برای بررسی تأثیرات حاصل از ادغام این دو شرکت ارسال شده است که اگر کاربران آن را به یکدیگر بفرستند، پول دریافت میکنند.این طور که گفته شده است، مایکروسافت بهازای هر ایمیلی که بفرستید صدها دلار پول میپردازد و بسیاری از منابع تأیید کردهاند که این اتفاق صحت دارد. بر این اساس اگر ایمیل یاد شده را به تعداد زیادی از دوستان خود بفرستید، یک شبه میلیاردر میشوید. اما در حقیقت ماجرای این ایمیل و دریافت پول بهازای ارسال آن از اساس شایعه بوده و صحت نداشته است. اما با این حال هنوز هم تعداد زیادی از کاربران جهانی هستند که امید دارند با ارسال این پست الکترونیکی پولدار شوند.

3- پیشبینی حافظه رایانه های مورد نیاز

هنوز هم بسیاری از کارشناسان و کاربران وجود دارند که به استناد صحبت «بیل گیتس» در اوایل دهه 1980 اظهار میکنند که برای هر کاربر حافظه 640 کیلوبایتی کافی است و کاربر به حافظه بیش از این میزان نیازی ندارد. اما باید توجه داشت که گیتس هرگز چنین چیزی نگفته است چون وی که بزرگترین و صاحب نامترین فرد در دنیای فناوری محسوب میشود، با چنین صحبتی میتواند کل اعتبار خود را از دست بدهد. این روزها شایعه یاد شده در بیشتر مراکز خبری دیده میشود و همین مسأله باعث شده است تا در نهایت گیتس بهطور صریح در این زمینه صحبت کند. او چندی پیش در یک مصاحبه تلویزیونی گفت: «من در اوایل فعالیت خود در دنیای فناوری کارهای نادرست زیادی کردم و نظرات اشتباهی دادم، اما در طول این سالهای طولانی هرگز در مورد حجم مورد نیاز حافظه برای کاربران نظری ندادم». این روزها به واسطه دسترسی همگان به اینترنت، بهراحتی میتوان این ادعا را ثابت کرد. با این تفاسیر، پس از اظهار گیتس کارشناسان در سایتهای اطلاعاتی مشغول جستوجو شدند تا مشخص شود که بنیانگذار شرکت مایکروسافت چنین نظری را داده است یا خیر. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که «بیل گیتس» در صحبتها و سخنرانیهای خود هرگز در این زمینه اظهار نظر نکرده است و از همان ابتدا بارها تأکید کرده که سیستمهای رایانهای با سرعت فراوان در حال پیشرفت هستند و هر روز مدلهای جدید رایانه با توان و قدرت بالاتر وارد بازار میشود.

4- سرقت فناوری گرافیکی اپل

شرکت اپل در سال 1988 یک پرونده قضایی علیه مایکروسافت ترتیب داد و در آن ادعا کرد که سیستمعامل ویندوز بخشی از از رابط کاربری گرافیکی(GUI) که در سیستمعامل Macintosh مورد استفاده قرار میگیرد را  بهطور غیرقانونی در اختیار گرفته است. طی دادگاهی که بر همین اساس تشکیل شد، شرکت اپل نام بیش از 200 رابط گرافیگی را ارائه کرد که در سیستمعامل ویندوز مایکروسافت مورد استفاده قرار گرفته بود. از جمله این بخشها فناوری تغییر اندازه پنجرهها، فناوری روی هم قرار گرفتن پنجرههای مختلف، نوار ابزارهای عنوانبندی شده و… بود که بر اساس قانون کپیرایت گفته میشود تمام این بخشها شکل و شمایل ویندوز را شبیه Mac کرده است. بزرگی هر دو شرکتی که در دادگاه مقابل همدیگر قرار گرفتند باعث شد تا بررسی این پرونده به صورت بسیار دقیق انجام شود و سرانجام پس از5 سال دادگاه رأی نهایی خود را اعلام کرد و مشخص شد که مایکروسافت هیچ تخلفی در این زمینه انجام نداده است. اپل در پرونده قضایی خود ادعا کرده بود که گیتس در سیستمعامل ویندوز 0/1 از این قابلیتها بهره برده است. اما گروه توسعهدهنده مایکروسافت در آن زمان رابط کاربری گرافیکی را تنها در زیرمجموعههای سیستمعامل ویندوز به کار میگرفتند و تمامی فناوریهای ارائه شده از سوی آنها، ابداع خودشان بود. با بالا گرفتن ادعاهای اپل و به جریان افتادن مجدد این پرونده قضایی، بعدها هرگز از رابط کاربری گرافیکی در نسخههای جدید سیستمعامل ویندوز استفاده نشد.

وکلای اپل پس از این جریان ادعا کردند که پرونده قضایی یاد شده باعث شد تا مایکروسافت استفاده از این فناوری را کنار بگذارد و در مقابل، شرکت مایکروسافت همیشه این مسأله را تکذیب کرد. این دعوای حقوقی بین دو شرکت ادامه یافت و سرانجام گیتس در یک مصاحبه با هفتهنامه InfoWorld اعلام کرد: «ما بهطور کاملاً صریح اعلام میکنیم تکنیکهای مربوط به رابط کاربری گرافیکی و ایدههای مربوط به آن در حیطه قوانین کپیرایت قرار نمیگیرند و نمیتوان آنها را انحصاری کرد». در سال 1993 قاضی «واوگنواکر» در نهمین دادگاه زنجیرهای تجدید نظر طرف مایکروسافت را گرفت و تمام ادعاهای اپل را رد کرد. با این وجود، برخلاف نظریههای قانونی و اسناد معتبر، همچنان شایعاتی وجود دارد که گفته میشود گیتس این فناوری را از شرکت اپل سرقت کرده است.

5- «بیل گیتس» و قوانینی که لازم نیست کودکان یاد بگیرند

گیتس در طول سالهای گذشته جلسه های فراوانی برگزار کرد و به دفعات در اماکن عمومی ظاهر شد تا درباره نحوه فعالیتهای خود صحبت کند و در بسیاری از موارد برای دانشآموزان و دانشجویان سخنرانی کرد. اما در یک افسانه همهگیر گفته میشود که «بیل گیتس» چند سال قبل در یک دبیرستان حاضر شد و در یک صحبت دوستانه، به فهرستی از قوانین و وظایف اشاره کرد که کودکان نباید آنها را در مدرسه یاد بگیرند. این فهرست که در اینترنت منتشر شده است، نشان میدهد که گیتس در صحبتهای خود گفته است: «زندگی عادلانه نیست، باید به آن عادت کرد». او همچنین در بخش دیگر اظهار داشته است: «برگرداندن همبرگر در حال سرخ شدن کاری نیست که در شأن شما باشد. اجداد شما برای این کار عبارت دیگری را استفاده میکردند و معتقد بودند که برگرداندن همبرگر یک فرصت تازه محسوب میشود.» بدیهی است که گیتس در طول صحبتها و سخنرانیهای بیشمار خود برخی رهنمودها و راهکارها را هم در اختیار کودکان و نوجوانان گذاشته باشد.

با این وجود، او چندی پیش اظهار داشت که «هرگز چنین لیستی ارائه نکرده و در مقابل دانشآموزان آن را بازگو نکرده است تا مطلع شوند که از چه قوانینی باید سرپیچی کنند». بررسیها نشان داد که «چارلز سایکس یک معلم امریکایی که کتابهایی از جمله «پائین نگه داشتن حافظه کودکان» و «50 قانونی که کودکان نباید در مدرسه یاد بگیرند»، این فهرست را برای دانشآموزان ارائه کرده است. اگر این فهرست را به دقت مطالعه کنیم، به درستی درخواهیم یافت که این صحبتها هرگز از جانب گیتس اعلام نشده است و به همین خاطر باید گفت که این افسانه هم صحت ندارد.


ادامه مطلب ...

میزان درآمد و شغل جوان‌ ترین میلیاردرهای جهان + عکس

لیست امسال میلیاردرهای فوربس هزار و ۶۴۵ عضو دارد که از میان آنها ۳۱ نفر زیر ۴۰ سال سن دارند که دو بنیانگذار شرکت گوگل در میان آنها نیستند، زیرا هردوی آنها پا را از مرز ۴۰ سالگی فراتر گذاشته‌اند.

براساس گزارش فوربس، با کمی دقت در لیست جدید میلیاردرهای فوربس در میان میلیاردر جوان جهان با پا به‌سن گذاشتن قدیمی‌ترها، با اسامی جدید‌تری مواجه می‌شوید. برای مثال پرنا کی یکی از جدید‌ترین نام‌هایی است که در این لیست دیده می‌شود، فردی که درحال حاضر جوانترین میلیاردر جهان بوده و جایگاه داستین مسکوویتز را در این لیست از آن خود ساخته‌است.ارزش مجموع جوانترین میلیاردرهایی که در لیست فوربس حضور دارند 115.7 میلیارد دلار است که 42 درصد از آن به مقامات شبکه فیس‌بوک اختصاص دارد. همچنین 13 نفر از این لیست آمریکایی بوده و بقیه آنها از دیگر کشورهای جهان هستند.*    ثروتمند‌ترین‌های جهان کیستند؟ میلیاردرها کجای دنیا زندگی می‌کنند؟در این میان پنج نفر از جوانترین‌های لیست فوربس از این قرارند: 

1- پرنا کی

وی با 24 سال سن 1.3 میلیارد دلار سرمایه در اختیار دارد و 85 درصد از سهام شرکت Logan Property Holdings، شرکتی که در زمینه املاک فعالیت دارد، در اختیار او است. وی مدیر داخلی این شرکت بوده و پدرش ریاست شرکت را به عهده دارد. وی لیسانس رشته اقتصاد خود را از دانشگاه لندن دریافت کرده‌است.

 

2- داستین مسکوویتز (Dustin Moskovitz)

مسکوویتز که تاپیش از این عنوان جوانترین میلیاردر جهان را در اختیار داشت، با 29 سال سن سرمایه‌ای به ارزش 6.8 میلیارد دلار در اختیار دارد. وی که هم‌اتاقی سابق مارک زاکربرگ، بنیانگذار شرکت فیس‌بوک در دانشگاه هاروارد بوده‌است، پس از دو سال درس را رها کرد تا به صورت تمام‌وقت در فیس‌بوک مشغول به‌کار شود. وی در سال 2008 فیس بوک را نیز ترک کرده و شرکت نرم‌افزاری Asana را راه‌اندازی کرد.

3- مارک زاکربرگ (Mark Elliot Zuckerberg)

میلیاردرهای جوان لیست میلیاردرها روش میلیاردرها روش مارک زاکربرگ راز میلیاردرها راز مارک زاکربرگ دارایی مارک زاکربرگ ثروت مارک زاکربرگ بیوگرافی مارک زاکربرگ بیوگرافی داستین مسکوویتز بیوگرافی پرنا کی بیوگرافی آنتون کاترین اسامی میلیاردرهافیس بوک امسال 10 ساله شد و هیچ‌کس به اندازه بنیانگذار این شبکه اجتماعی از این موضوع خوشحال نبود. زاکربرگ 29 ساله با ثروتی برابر 28.5 میلیارد دلار توانسته ارزش سهام شرکتش را در سال گذشته 130 درصد افزایش دهد و همین موضوع ثروت زاکربرگ را در همین دوره دوبرابر کرد.

4- آنتون کاترین

گرداننده قدیمی‌ترین و بزرگترین تولید کننده آنتن در جهان، تنها 29 سال سن داشته و سومین نسل از خانواده‌اش به‌شمار می‌رود که در این حرفه مشغول به کار شده و تاکنون ثروتی به ارزش 1.35 میلیارد دلار را برای خود اندوخته‌است. این شرکت همچنین در زمینه تولید آنتن‌های رادیویی و تلویزیونی، ماهواره و سیستم‌های گیرنده زمینی و تجهیزات ارسال چند‌رسانه‌ای پرسرعت فعالیت دارد. این شرکت در سرتاسر جهان 18 مرکز تولید و 6 هزار 800 کارمند برخوردار است و درآمد سالانه آن در سال 2012 بیش از 1.8 میلیارد دلار بوده‌است.

 

5- درو هوستون (Drew Houston)

میلیاردرهای جوان لیست میلیاردرها روش میلیاردرها روش مارک زاکربرگ راز میلیاردرها راز مارک زاکربرگ دارایی مارک زاکربرگ ثروت مارک زاکربرگ بیوگرافی مارک زاکربرگ بیوگرافی داستین مسکوویتز بیوگرافی پرنا کی بیوگرافی آنتون کاترین اسامی میلیاردرها

بنیانگذار و مدیر اجرایی شرکت Dropbox با 30 سال سن و ثروت 1.2 میلیارد دلار یکی از جدید‌ترین شگفتی‌سازان لیست جوانترین میلیاردرهای جهان است. وی که به‌تازگی به این لیست پیوسته،‌در سال 2007 خدمات به اشتراک‌گذاری مبتنی بر ابر را به همراه آرش فردوسی بنیانگذاری کرد.


ادامه مطلب ...

ثروتمند ترین و پر درآمدترین ورزشکاران جهان در سال 2013 + عکس

شماری از ورزشکاران دارای در آمد نجومی هستند با توجه به شاخص بودنشان به تصور مردم و جوامع مختلف از پر در آمد ترین افراد جامعه هستند.

به تصور افراد هر جامعه ای پردرآمد ترین افراد جامعه، بازیکنان ورزشی به ویژه فوتبالیست ها هستند، در این گزارش به مرور پر در آمد ترین بازیکنان دنیای ورزش می پردازیم:

1- تایگر وودز          ورزش:  گلف                در آمد    78   میلیون دلار

راجر فدرر درآمد راجر فدرر تایگر وودز پردرآمد ترین ورزش پردرآمد ترین رشته بیوگرافی راجر فدرر بیوگرافی تایگر وودز

راجر فدرر درآمد راجر فدرر تایگر وودز پردرآمد ترین ورزش پردرآمد ترین رشته بیوگرافی راجر فدرر بیوگرافی تایگر وودز2- راجر فدرر           ورزش :  تنیس              در آمد    71 میلیون دلار
راجر فدرر درآمد راجر فدرر تایگر وودز پردرآمد ترین ورزش پردرآمد ترین رشته بیوگرافی راجر فدرر بیوگرافی تایگر وودز

3- کوبه برایانت       ورزش:  بسکتبال           درآمد    61  میلیون دلار

راجر فدرر درآمد راجر فدرر تایگر وودز پردرآمد ترین ورزش پردرآمد ترین رشته بیوگرافی راجر فدرر بیوگرافی تایگر وودز

4- درو بربز             ورزش   راگبی               در آمد     51 میلیون دلار

5- ببرون جیمز        ورزش  بسکتبال             در آمد   59 میلیون دلار

6- آبرون راجرز         ورزش راگبی                 در آمد     41 میلیون دلار

7- فیل میکسون      ورزش  گلف                   در آمد     48 میلیون دلار

8- دیوید بکهام         ورزش  فوتبال                 در آمد    47 میلیون دلار

9- کریستیانو رونالدو    ورزش فوتبال               در آمد    44 میلیون دلار

10- لیونل مسی        ورزش فوتبال                 در آمد   41 میلیون دلار

11- تام بردی            ورزش راگبی                  در آمد     38 میلیون دلار

12- دریک رز             ورزش  بسکتبال             در آمد    37 میلیون دلار

13- جوفلاکو             ورزش راگبی                  در آمد     36 میلیون دلار

14- مانی پاسکیو      ورزش بوکس                  در آمد     34 میلیون دلار

15- فلوید می ویدر    ورزش بوکس                  در آمد     34 میلیون دلار

16- ماهندرا سنیگ    ورزش کریکت                 درآمد    31 میلیون دلار

17- کوین دورانت       ورزش بسکتبال              در آمد     30 میلیون دلار

18- الکس رودریگزر     ورزش بیس بال               در آمد    30 میلیون دلار

19- پیتون منینگ        ورزش  راگبی                 در آمد    30 میلیون دلار

20- فرناندو آلونسو     ورزش مسابقه ماشین    در آمد     30 میلیون دلار

21-  روری مکروی      ورزش گلف                     در آمد     29 میلیون دلار

22- ماریا شاراپوروا     ورزش  تنیس                   در آمد     29 میلیون دلار

23- دیان وید             ورزش بسکتبال                در آمد      28 میلیون دلار

24- تونی رومو          ورزش  راگبی                   در آمد     28 میلیون دلار

25- کارملو آنتونی     ورزش  بسکتبال                در آمد     28 میلیون دلار


ادامه مطلب ...

ثروتمند ترین و زیباترین زن ورزشکار دنیا را بشناسید + عکس

بیشترین درآمد این زن موفق روسی در عالم تنیس جهان از راه تبلیغات به دست می آید.


ادامه مطلب ...

زیباترین و خوش تیپ ترین بانوی دادستان دنیا!+ تصاویر

زیباترین و خوش تیپ ترین بانوی دادستان دنیا!+ تصاویر

ناتالیا پوکلونسکایا Natalia Poklonskaya دادستان ۳۶ ساله شبه جزیره کریمه به عنوان اولین مقام عالی‌رتبه قضایی زن شناخته می شود.

در این مطلب تصاویری از دادستان زن شبه جزیره کریمه (که او را زیباترین و خوش پوش ترین مقام قضایی دنیا می نامند) را مشاهده می‌کنید.

کریمه اوکراین عکس ناتالیا پوکلونسکایا عکس دختر زیبا زن روسی زن خوش تیپ دختر زیبا دختر روسی دختر خوش تیپ

عکس های زیبای ناتالیا پوکلونسکایا

کریمه اوکراین عکس ناتالیا پوکلونسکایا عکس دختر زیبا زن روسی زن خوش تیپ دختر زیبا دختر روسی دختر خوش تیپ

Natalia Poklonskaya

کریمه اوکراین عکس ناتالیا پوکلونسکایا عکس دختر زیبا زن روسی زن خوش تیپ دختر زیبا دختر روسی دختر خوش تیپ

NATALIA POKLONSKAYA, Prosecutor General of the Republic of Crimea, attends a meeting of the Council of Ministers of the Republic of Crimea. Poklonskaya, the recently appointed attorney general of Crimea, has become an unexpected viral sensation in Japan, even inspiring her own anime-style fan art with hundreds of manga-style drawings of the 33-year-old online.

 

کریمه اوکراین عکس ناتالیا پوکلونسکایا عکس دختر زیبا زن روسی زن خوش تیپ دختر زیبا دختر روسی دختر خوش تیپ

دختر خوش تیپ دختر روسی دختر زیبا زن خوش تیپ زن روسی عکس دختر زیبا عکس ناتالیا پوکلونسکایا کریمه اوکراین


ادامه مطلب ...

بیوگرافی مهیار منشی پور، معروف ترین ایرانی فرانسه! +عکس

بیوگرافی مهیار منشی پور، معروف ترین ایرانی فرانسه! +عکس

مهیار منشی پور Mahyar Monshipour، بوکسور ایرانی الاصل مقیم فرانسه در گفتگو با ما از تلاش هایش برای نشان دادن چهره صلح طلب ایرانی ها حرف زده، از بهبود زندگی مهاجران ایرانی بعد از برجام و از بوکس که به گفته او در میان دختران ایرانی طرفداران زیادی دارد.
همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

مهیار منشی‌پور (متولد ۱ فروردین ۱۳۵۴ در استان کرمان و در شهر بم) ،بوکسوره ایرانی-فرانسوی است که دارای چند دوره قهرمانی در مسابقات جهانی بوکس حرفه‌ای خروس وزن جهان است.  وی از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۶ قهرمان دسته خروس وزن اتحادیه جهانی بوکس بود تا این‌که عنوان خود را به سومساک سیتچاتچاوال بوکسور تایلندی واگذار کرد.

او بوکس را از ۱۷ سالگی آغاز کرده و ملقب به تایسون کوچولو (به انگلیسی: Little Tyson) است.

او می توانست یک شاعر باشد. یک هنرمند با روحیه ای لطیف. می توانست فعال حقوق کودکان باشد یا مثلا چهره سرشناس ضد جنگ. تا قبل از زلزله بم – که زادگاهش است و تلاش کرد در بازسازی اش نقشی کوچک ایفا کند – اسمش را فقط در خبرها شنیده بودیم؛ مهیار منشی پور، قهرمان ایرانی – فرانسوی چند دوره مسابقات بوکس خروس وزن جهان.

سال ها بعد از آن زلزله، دوباره به ایران برگشته. برای گرفتن گزارش از دخترانی که بی توجه به بعضی محدودیت های رسمی، بوکس بازی می کنند. ما اما با او بیشتر در مورد زندگی یک ستاره ایرانی الاصل در فرانسه نا امن این سال ها حرف زدیم؛ در مورد نگاه اروپایی های وحشت زده به مهاجران که هر روز گوشه ای از این قاره را جهنم می کنند و در مورد خوش که می گوید تلاش می کرده وسط آن بمب گذاری های انتحاری و رفتارهای افراطی، از چهره مهربان و صلح طلب ایرانی ها مواظبت کند.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

مهیار منشی پور چه بی سروصدا به ایران آمده است. جالب بود که یکدفعه دیدیم قهرمان ایرانی پیشین بوکس حرفه ای دنیا در تهران است. خیلی وقت بود به ایران نیامده بودید.

– یکی دو بار بعد از زلزله هم آمدم. ۹ سال می شود که نیامده ام. آمده ام که دخترم ایران را ببیند. چهار ماه قبل دختر شش ساله ام را به سفارت ایران معرفی کردم و برایش شناسنامه و پاسپورت گرفتم. پاسپورت خودم را هم تمدید کردم و دخترم را به ایران آوردم تا با کشورم و اقوامش آشنا شود. می خواهم ایران را که دارد جلو می رود و بهتر می شود ببیند. خیلی جالب است که الان به دخترم می گویم بیاییم دو سال اینجا زندگی کنیم، می گوید نه، پنج شش سال زندگی کنیم.

در اینستاگرام ویدیویی از شما دیدیم که داشتید با ملیحه مردی، دختری که خارج از ایران مبارزه درون رینگ انجام می دهد، در ارتفاعات تهران تمرین می کردید!

– قرار است در یکی از شبکه های فرانسوی برنامه ای درباره زنان رزمی کار ایرانی ساخته شود. من واسطه این کار هستم. البته هنوز ساخت این برنامه نهایی نشده. قرار است سوژه اصلی برنامه من باشم. باید بگردم و دخترانی مثل ملیحه را پیدا کنم و درباره زندگی ورزشی شان بپرسم تا اینها تبدیل به یک مستند شود. دخترانی که به رغم تمام محدودیت ها، سعی می کنند ورزش حرفه ای انجام دهند.

الان همه می دانند والیبال ما سطح بالایی دارد و رزمی کاران ما در دنیا مطرح هستند. زمانی که در یک کشور همه چیز در سطح بالا باشد، معلوم است که امکانات هم هست. دخترهای ما هم امروزه باید به خارج از کشور بروند و مسابقه بدهند ولی می دانیم امکانات تمرینی ندارند. قابلیت ها هست اما این استعدادها به دلیل پاره ای حساسیت ها، خیلی نتوانسته اند رشد کنند. حالا قرار است در این پروژه به این دخترها میدان داده شود تا شناخته شوند؛ مثلا اینکه مردم دنیا بدانند ملیحه چطور زندگی می کند.

ولی بخشی از مشکل این چیزی که می گویی به خطر قرمزها برمی گردد.

– دقیقا؛ اما این خط قرمزها در طول زمان تغییر می کنند و آزادی ها بیشتر می شوند. مثلا الان زنان در ایران نمی توانند بوکس کار کنند ولی در ورزش های رزمی دیگر راحت تر هستند و به خارج از کشور می روند و مسابقه می دهند. باید کمک کنیم محدودیت ها یک جوری با این ورزش جور دربیاید تا خانم ها بتوانند خودشان را در سطح بین المللی مطرح کنند. ما در ورزش های رزمی ژاپنی نتیجه های خوبی می گیریم. اگر زنان در بوکس هم بتوانند در عرصه های مختلف حاضر شوند، نتیجه اش را می توانیم ببینیم؛ یا در رشته های دیگر. ما دنبال نزدیک کردن هنجارها به عرف مورد پذیرش جامعه هستیم تا محدودیت ها کمتر شوند.

قبل از اینکه شبکه فرانسه بخواهد این برنامه را بسازد، با ملیحه آشنا بودید؟

– نه. ما یک فراخوان دادیم و از طریق مکاتبه مجازی با او و گزینه های دیگر ارتباط گرفتیم.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

جلسه ای هم که در توچال داشتید، برای همین برنامه بود؟

– تمرین عمومی بود. وقتی جوانان متوجه شدند که من به ایران آمده ام، درخواست های زیادی به دستم رسید که برای شان تمرین بگذارم.

برسیم به بوکس. رشته تخصصی تان؛ در جریان هستید که فدراسیون بوکس ایران خیلی با برنامه کار نمی کند؟

– بله. الان بوکس ما فقط یک نماینده در المپیک دارد در حالی که ما در رشته های رزمی خوب هستیم.

کلاس هایی برای استعدادیابی بوکس در ایران داشته اید، اوضاع چطور بود؟

– راستش را بگویم سطح بالا نبود. برای اینکه به سطح بالا بیایند باید تعداد بچه هایی که کار می کنند، خیلی بیشتر باشد و مربی های زیادی داشته باشند. باید مسابقه های زیادی هم داشته باشند. این چیزی است که می خواهم به فدراسیون بوکس پیشنهاد بدهم. مثلا آن دو سه ورزش رزمی دیگری که به سطوح بالا رسیده اند، اینها را داشته اند. باید این موارد را درست کنیم.

اگر کسی فکر کند، مثلا مهیار می آید همه را نجات می دهد، درست نیست. باشگاه ها باید اعضا را درست انتخاب کنند، آنها را درست تمرین بدهند و برای شان مسابقه بگذارند. این مسابقه ها باعث می شود از صد هزار نفر، صد نفر انتخاب شوند و از آن صد نفر، ده نفر به مسابقات جهانی بروند.

اگر صد هزار نفر نداشته باشی، یا داشته باشی و مربی نداشته باشند که آنها را تمرین بدهند یا برای شان مسابقه بگذارند، به جای صد نفر ده نفر انتخاب می شوند که از بین آنها هم فقط یک نفر به اسم احسان روزبهانی به مسابقه جهانی می رود. این کافی نیست که یک مربی اوکراینی بیاوری و به او پول زیاد بدهی تا بچه های تیم ملی را تمرین بدهد. اینکه یک نفر برای یک کشور به این بزرگی در یک ورزش رزمی به ریو برود، شکست است.

با احسان هم ارتباط دارید؟

– احسان و آقای احدی را خیلی وقت است که می شناسم و با هم ارتباط داریم. زمانی که من به ایران آمدم، فقط کفش ورزشی آورده بودم و وسایل تمرین و حتی شورت ورزشی هم نداشتم چون برنامه ای برای تمرین نداشتم. فقط رفته بودم آنها را ببینم. روزی که سر تمرین رفتم، دو هفته قبل از این بود که می خواستند برای ریو اعزام شوند. احسان با سجاد محمدپور تنهایی تمرین می کرد.

گفتم امروز روز تعطیلی شماست؟ گفت نه، ما همیشه همین طور بدون امکانات هستیم و مربی نداریم. با آقای احدی صحبت کردم. او آدم خوش فکری است. قرار شد هماهنگ کنم یک بوکسور از فرانسه برای این ۱۰ روز آخر به ایران بیاید و با احسان تمرین کند ولی دو جوان ایرانی پیدا کرده اند و به آنها کمک می کنند.

شما احسان را دیده اید، وضعیتش را چطور می بینید؟

– خودش می داند که چه کار کرده. در بازی های المپیک و کلا همه مسابقات یک بخش به عهده خود کسی است که روی رینگ می رود. با شجاعت و غیرت می خواهد برود. فرانسوی ها می گویند غیرت کوه ها را به جنبش در می آورد.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

از نظر فنی چطور؟

– به هر حال بهترین بوکسور ایران است.

شما ملیحه را هم دیده اید. ما بوکس زنان نداریم. ملیحه یا دختران دیگری که به تمرین آمده بودند ،استعدادی داشتند؟

– درست مثل فرانسه است. در فرانسه الان کلاس ها مختلط است اما در گذشته خواهر یا همسر یک بوکسور حتی اجازه نداشت برای دیدن تمرین همسر یا برادرش به سالن برود. الان در همان باشگاه ها هم دخترها هستند و هم پسرها و این نتیجه هم داده. بوکس آخرین ورزش رزمی است که کلا مردانه بوده و تازه ۲۰ سال است خانم ها هم در آن شرکت می کنند. درباره ملیحه هم نظر نمی دهم چون بوکسور نیست.

اصلا بوکس چیز دیگری است. همیشه هم به من می گویند کدام بوکس را انجام می دهی، من می گویم فقط یک بوکس داریم، همان بوکسی که محمد علی با تایسون انجام می دادند. همان بوکسی که ۲۵۰۰ سال قبل در آتن انجام می شده. کامل ترین ورزش رزمی ضربه ای است. بوکس زنان جدید است و طول می کشد تا به سطح بالا برسد. اینکه بوکس زنان ایران رشد کند، به عهده وزارت است ولی یک روزی بوکس زنان ایران هم می آید.

آقای ناطق قبلا در برنامه های شان بود که بوکس زنان را هم راه اندازی کنند، به دنبالش هم رفتند ولی موفق نشدند.

– باید قبول کنیم که محدودیت های ما با بعضی ورزش ها جور در نمی آید. باید با درایت مدیران ورزشی این مسئله حل شود.

الان افغان ها این مسئله را حل کرده اند و در المپیک قبلی هم نماینده داشتند.

– باید ببینیم چه کرده اند. سهمیه گرفتن خیلی سخت است. احتمالا برای کمک، به آنها وایلد کارت داده بودند. زنان در سه وزن المپیکی اند. در هر وزن ۸ نفر و سهمیه گرفتن خیلی سخت است. در دوومیدانی مثلا اگر شما در قطر باشید و پدرتان پرنس باشد، فقط با اسم نویسی رییس فدراسیون می توانید اعزام شوید ولی در بوکس این طور نیست. فقط ۲۴ نفر هستند و مثلا از قاره آسیا فقط ۶ نفر و از اروپا هم ۶ نفر. در سنگین وزن ها کسانی که قهرمان جهان شده اند سهمیه می گیرند. برای همین رفتن به المپیک خیلی سخت است.

زمان شما، بوکسورهایی که حرفه ای کار می کردند اجازه حضور در المپیک را نداشتند و الان با تغییراتی که شده، حرفه ای ها هم می توانند در المپیک شرکت کنند. الان حسرت نرفتن به المپیک را نمی خوری؟

– تا ۴ سال پیش دو فدراسیون بوکس داشتیم. یکی حرفه ای و یکی المپیکی یا آماتور. تشکیلات بوکس حرفه ای ۴ اتحادیه هستند که در اصل ۴ شرکت تجاری اند. اینها الان به این نتیجه رسیده اند رفتن به المپیک برای شان پولساز است. از سال ۱۹۹۲ فدراسیون جهانی بسکتبال با ان بی ای معامله کرد و حرفه ای های خیلی سطح بالا به المپیک رفتند.

یادتان هست که تیم رویایی آمریکا با مایکل جردن، چطور در المپیک بارسلون قهرمان شد؟ از ۶ سال قبل اتحادیه های حرفه ای بوکس هم گفتند ما چرا چنین کاری را نکنیم. الان ۶ سال است بوکس نیمه حرفه ای و حرفه ای را وارد المپیک کرده اند. البته فکر می کنم این تصمیم اقلا برای ایران خوب بود و اگر این اتفاق نیفتاده بود ما الان همین یک سهمیه را هم نداشتیم. (احسان روزبهانی در بوکس حرفه ای سهمیه المپیک گرفت.)
الان خود شما چه می کنید؟ یک تیم نوجوانان دارید.

– من در استانداری معاون ورزش بودم.

معاون وزیر ورزش هم بوده اید؟

– نه. در استانداری معاون مدیر ورزش بودم. یک زمانی از من ترسیدند و نمی خواستند من باشم. ۶ سال قبل یک بار یکی از دست راست های سارکوزی من را با مدیر فدراسیون بوکس دعوت کرده بود، گفت به جای اینکه آنها را مجبور کنیم کار خاصی انجام بدهند، شغل جدید را به تو پیشنهاد می کنیم. از آن زمان تا به حال هم در وزارت ورزش هستم. یکی از کسانی هستم که حقوقم را وزارت ورزش می دهد ولی برای فدراسیون بوکس کار می کنم. در اصل یک کمک برای فدراسیون بوکس در وزارت ورزش هستم.

در حد مشاور هستید و برنامه می دهید؟

– مشاور تکنیک ورزشی هستم.

یک مدت می گفتند در دولت سارکوزی حتی ممکن است برای وزارت ورزش هم کاندیدا شوی.

– موضوع را یک کم اینجا در ایران بزرگ کرده بودند. دست راست سارکوزی شغل من را عوض کرد ولی موضوع در این حد نبود. من آدم سیاستمداری نیستم. نه اینجا و نه آنجا. نمی خواهم خودم را داخل سیاستمدارها کنم و از این موضوع راضی هستم. الان یک مشکل خیلی بزرگ در کشورهای اروپایی هست و در فرانسه از همه بیشتر است؛ مشکل تروریسم.

من فقط ضد تروریسم هستم و به همه آنهایی که مثل خودم تابعیت دوگانه دارند، تلاش می کنم که بگویم خشونت چیز بدی است. من دنبال کار مهاجران هستم. مشکلاتی که این مهاجران دارند، تلاش می کنم مشکلاتی که این مهاجران دارند، برای ما ایرانی ها پیش نیاید. ما دو ایرانی معروف در فرانسه هستیم؛ من و منصور بهرامی. ایرانی های خیلی مهم تر از ما هم هستند ولی مردم من و منصور را می شناسند ولی من خیلی راحت درباره این مسائل حرف می زنم.

شما را به عنوان قهرمان فرانسوی می شناسند یا قهرمان ایرانی؟

– هر دو. چون در تیم ملی هیچ کدام نبوده ام. فرانسوی و ایرانی بودنم زیاد مطرح نیست. من همیشه وقتی خودم را معرفی می کنم، این را که هم فرانسوی هستم و هم ایرانی می گویم. سعی کرده ام چیزهایی را که در فرهنگ ایرانی خوشم می آید، حفظ کنم و بقیه را کنار بگذارم. درباره فرهنگ فرانسوی هم همین کار را کرده ام. من را هم فرانسوی می دانند و هم ایرانی. من معروف ترین ایرانی فرانسه هستم.

خیلی وقت ها یک نگاه خشونت طلبانه به ایرانی ها شده و ترویج شده که ایرانی ها طرفدار خشونت هستند. این کارت را در تلاش های ضد تروریسمی که داری، دشوار نمی کند؟

– شاید؛ ولی واقعا نگاه مردم در فرانسه به ما منفی نیست. آنها مردم ایران را خشونت طلب نمی شناسند. همیشه به آنها گفته ام به همه ایرانی هایی که در سراسر جهان هستند، نگاه کنید. همه که دکتر و مهندس نیستند. چه رفتگر باشند و چه دکتر، هر جای جهان که بروند زبان شان خوب است، کار می کنند، مالیات می دهند، اذیت نمی کنند. من همیشه می گویم نماینده ملیتم در فرانسه هستم.

به هر ایرانی که در آنجا هست هم می گویم از رفتارش مراقبت کند چون نماینده کشورش است. به همین دلیل هم مشکلی نیست. من آنجا می گویم که یک ایرانی هستم و اکثر ملیت هایی که در کشورهای اروپایی به مشکل می خورند به این دلیل است که خودشان را گم می کنند و نمی دانند بگویند کجایی هستند. مثلا می گویند من فقط در فرانسه زندگی می کنم. آنجا وضعیت خوب است. اگر پدر و مادرت امکانات نداشته باشند به تو بدهند، دولت تمام امکانات لازم را می دهد و تو حتی می توانی دکترا هم بگیریم.
در فرانسه هیچ وقت نمی گویند سر کار برو. خیلی امکانات اولیه برای زندگی حداقلی وجود دارد. در این شرایط خیلی مهم است که خودشان را گم نکنند و بدانند در کدام کشور دنیا به دنیا آمده اند و از کدام کشور دنیا امکانات گرفته اند. فردی که از پدر و مادر الجزایری در فرانسه به دنیا آمده و از فرانسه امکانات گرفته، بیشتر فرانسوی است.
همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

در این چند سال اخیر که مسئله داعش خیلی پررنگ شده، نگاه ها به سمت مسلمانان چطور است؟

– من یک نکته ای به شما بگویم. همان اتفاقات اگر در ایران عزیز ما می افتاد، مثلا از طرف همسایه های افغان که در کشور ما زندگی می کنند، چنین ترورهایی انجام می شد، همه پناهنده ها را بیرون می کردیم. ولی در فرانسه این را پذیرفتند که گروهی از مهاجرین فعالیت تروریستی انجام داده اند. گروهی از تروریست ها عرب تبارهای تندرو بوده اند ولی آنها همه مهاجرین نیستند. خب معلوم است اگر یک نفر ریش زیادی داشته باشد و مثلا الجزایری باشد و به رستوران برود، مردم با دقت او را نگاه می کنند ولی احترام زیادی به او می گذارند. اصلا آن طور که فکر می کنید نیست که با کسی برای ظاهرش برخورد کنند. عکس العمل شان از ما صد برابر بهتر است.

البته این را هم بگویم که در فرانسه همیشه کمترین دردسر یا آزار را ایرانی ها داشته اند. یعنی در اتفاقات این چند سال ملیت ایرانی نقش نداشته است. به همین دلیل برای من راحت تر از همه است تا از ملتم بگویم و دنبال ترویج پرهیز از خشونت باشم. حتی در برخوردهایم با الجزایری تبارها یا کلا دو رگه های با اصلیت آفریقایی هم همیشه می گویم شما یک لبخند بزنید، همه چیز درست می شود.

ما با تیم ملی نوجوانان فرانسه در اردوی انگلستان بودیم که انفجار بازی آلمان و فرانسه رخ داد. اردوی سختی داشتیم. با تیم کماندوهای ویژه ضربت انگلیسی. یک گروه ۳۰۰ نفری در انگلستان هستند که چترباز هستند و ما ۱۰ روز در پادگان آنها بودیم. همه تلفن های همراه مان را از ما گرفتند و ارتباط مان با دنیا قطع بود. یکباره یکی از این ارتشی ها آمد به من گفت یک خبری شده. برکینگ نیوزها این بود که رییس جمهور اولاند در بازی دوستانه آلمان و فرانسه با تدابیر امنیتی استادیوم را ترک کرده است.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

اولش فکر کردیم اعتصابی،چیزی شده. بعدا فهمیدیم بمب گذاری شده. یکی از اعضای تیم ملی ما که خودش فرانسوی است و پدر و مادرش الجزایری هستند تا خبر را شنید، گفت مطمئن باشید این کار را می اندازند به گردن ما مسلمان ها و الجزایری ها. من هیچ چیزی نگفتم. بعد از یک ماه او را دیدم و با او حرف زدم. او آن روز از آن اتفاقات خیلی ناراحت نبود ولی بعدش دید که چه برخوردی با خودش شد و نظرش برگشت. امروز این بچه های نسل دوم مهاجر به خصوص الجزایری یا آفریقایی در فرانسه مشکلات زیادی دارند.

می گویند فرانسه که زمانی کشورشان تحت استعمارش بوده، به آنها بدهکار است و دیگر حال را نمی بینند. این حس طلبکاری آنها را به سادگی طعمه گروه های رادیکال و تروریستی می کند. من از ۱۰ سالگی به فرانسه رفته بودم ولی به همه احترام می گذارم. کسانی هستند که در فرانسه به دنیا آمده اند، پدرشان هم اهل فرانسه بوده و پدربزرگ شان مهاجر بوده، در نهایت می روند تروریست می شوند چون دچار دوگانگی هستند و سرخورده شده اند.

همان روزی که آن اتفاق در استادیوم افتاد یا زمانی که در شارلی ابدو تیراندازی شد، رفتار مردم در خیابان چطور بود؟

– آنجا همه من را می شناسند و خیلی ها هم که نمی شناسند چون خوب لباس می پوشم و رفتار با احترامی دارم اصلا مشکلی برایم ایجاد نمی کنند. اگر بخواهم در دو کلمه احساسات آنها را بگویم، فقط ترس و ناراحتی بود. خشونت نبود چون ملت خشنی نیستند.

د ر فرانسه غیر از شما و منصور بهرامی ورزشکارهای دیگری مثل ارغوان رضایی تنیسور هم هستند. با ورزشکارهای ایرانی مقیم آنجا ارتباطی دارید؟

– خیلی کم. اوایل کمی به ارغوان کمک کردم. الان دیگر ناپدید شده. بابک امیرطهماسب هم بود که قهرمان جهان در رشته کایاک بود که امروز او هم مثل من برای وزارت ورزش کار می کند و با هم ارتباط داریم. تعدادمان خیلی کم است.

دوست داری دخترت بگوید ایرانی است یا فرانسوی یا مراکشی؟

– دخترم سه ملیتی است. ما الان با هم جنگ داریم! خودش می گوید بابا من اول مراکشی هستم، بعد ایرانی ام و بعد فرانسوی ام. زمانی که می خواهد چیزی از من بخواهد بوسم می کند می گوید بابا به مامانی نگو من ایرانی ام، مراکشی ام و فرانسوی ام. خودش فهمیده یک چیزهایی هست.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

مردم در فرانسه او را با چه نگاهی می بینند؟ یک فرانسوی یا یک دو ملیتی مسلمان؟ جوان هایی که الان به این وضعیت ها کشیده می شوند به این دلیل است که دچار بحران هویت هستند و نمی دانند بالاخره پدرشان درست می گوید یا مادرشان.

– زمانی که من در سن ۱۰ سالگی به آنجا رسیدم وسط جنگ ایران بود. آنجا خیلی آرام بود. همان فردا صبحش به مدرسه رفتم و در کمال آرامش و مثل تمام فرانسوی ها درس خواندم. به همین دلیل می گویم این کشور مدیون من نیست. پس باید به این کشور احترام بگذارم و زبان شان و آداب و رسوم و تاریخ شان را یاد بگیرم. زمانی که این کار را انجام بدهی خیلی قبولت می کنند. ما بیرون که می رویم راحت ایرانی صحبت می کنیم و هیچ کس بر نمی گردد ما را نگاه کند.

به دخترم، شیرین هم می خواهیم یاد بدهیم که تو هم آنجایی هستی و هم اینجایی. یکی از مشکلات بزرگ بچه های مهاجر با نسل دوم دو ملیتی، مشکل فرهنگی و ساده است. نه اینکه سواد نداشته باشند، سواد زندگی ندارند. زمانی که اینجا هستی در خانه، سر غذا و اخبار و … رفتار پدر و مادرت این است که تو اینجایی نیستی و فقط اینجا مدرسه می روی و غذا می خوری، بنابراین دچار بحران هویت می شوی.

از مدرسه ای که بعد از زلزله در بم ساختید خبر دارید.

– سال ۲۰۰۷ مدرسه ای در بم ساخته شد به اسم «بم مدرن اسکول کمپرس» که ۱۵ درصد هزینه اش را من دادم. مدرسه خیلی بزرگی بود که یونسکو با کمک آقای رضا ثمربخش ساخت. رضا ثمربخش یکی دو سال بعد به فرانسه آمد و من دیگر از مدرسه خبر ندارم. یکی از اقوامم که به بم رفت و آمد دارد می گوید مدرسه پسرانه است. مدرسه خیلی بزرگی بود. چیزهایی داشت که مدرسه های دیگر نداشتند. سالن ورزشی و لابراتوار زبان داشت و … من فقط در مراسم افتتاحش بودم که در سال ۲۰۰۷ بود. الان دیگر از آنجا خبر ندارم.

حادثه بم را که در ذهنت مرور می کنی چه تصویری از آن در ذهنت مانده؟

– ما یازده روز بعد از زلزله به بم رسیدیم. دیگر جنازه ای نبود ولی همه چیز ویران شده بود. به یک بیمارستان موقتی رفته بودیم. دیدم یک خانمی یک دختری را لنگ لنگان به سمت بیمارستان می برد و هیچ کس هم کمکش نمی کند. من دویدم. یک دختری بود که پدرش مرده بود و همراه مادر و خواهر کوچکش از زلزله نجات پیدا کرده بودند.

روز اول از پایش عکس نگرفته بودند و نفهمیده بودند شکسته ولی بعد چند روز متوجه شده بودند که پایش شکسته و عفونت کرده بود. او را بغل گرفتم و به سمت بیمارستان آوردم. هیچ کس کمک نمی کرد. همه مشکلات بزرگتر داشتند. یک عکاس آن عکس را از من گرفت و عکس اصلی مقاله اکیپ شد. این تصویر از آن روزها در ذهنم مانده است. فکر کنم اسم آن دختر افسانه بود. بعد از آن دیگر هیچ وقت ندیدم.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

[لیلی خرسند، همکار ما که در آن سفر معروف مهیار منشی پور بعد از زلزله به بم همراهی اش کرده، آن خاطره را یادش مانده و می گوید آن شب آن دختر و مادرش در پرواز همراه شان بودند که به تهران بیایند و پزشکان می گفتند احتمالا باید پای دخترک را به خاطر شدت عفونت، قطع کنند] شما آن عکس را دارید؟ اگر چاپش کنیم شاید بشود آن دختر را پیدا کنیم.

– عکس هست ولی من خبری از آن دختر ندارم. خیلی برایم مهم است که خبری از او و خانواده اش بگیرم. بگذار خاطره دیگری از آن روزها برای تان بگویم. زمانی که من به بم رفتم، سختی کار تمام شده بود، زمانی که جسدها را خاک کرده بودند و فقط خرابی بود. وقتی که نشسته بودم وسط خرابه روی یک سطل گریه ام گرفت. ما ایرانی ها دوست داریم که داستان ها را به صورت افسانه تعریف کنیم. آنجا شایعات زیادی می گفتند. مثلا می گفتند داشته آزمایش هسته ای انجام می شده و یک بمب اتم زیر بم منفجر شده. زلزله درست زیر بم اتفاق افتاده بود در ح-الی که ده یازده کیلومتری بم فقط زمین شکافته بود. البته این شایعات خیلی دور از واقعیت بود. اینقدر تخیل را دارم برای تان می گویم. اگر مرکز زلزله ۱۰ کیلومتر آن طرف تر بود، وسط آن بیابان بی آب و علف شاید به سختی ۳۰ نفر فوت می کردند و نهایت دوتا شتر می ترسیدند. این اتفاق از شانس در بم افتاد و فاجعه انسانی شد.

به نظر می آید خیلی دوست دارید یک وجهه مبارز ضد جنگ و فعال اجتماعی و ضد خشونت داشته باشید، با یونسکو همراهی می کنید و …

– من را آنجا اینجوری می شناسند. سفیر دوستی و صلح هستم. مثلا آنجا کسانی که امروز سر کارند، نزدیک من نیستند ولی به من احترام می گذارند. مثلا در فرانسه بهترین لقبی که به من می دهند، این است که صدایم می کنند رابط بین ملیت های مختلف، چون اینجور چیزها را دوست دارم. زمانی که برای زلزله آمدم هم تلویزیون فرانسه و مهم تر رسانه مکتوب آن کشور خبرنگارانی را با من همراه کردند. زمانی هم که برای پیدا کردن مادرم آمدم، آنها با من بودند.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

می خواستم در مورد مادرتان بپرسم چون داستانی داشت و شما می خواستید پیدایش کنید…

– بله مادرم را پیدا کردم. البته الان ایشان فوت کرده اند اما آن موقع او را پیدا کردم. حداقل به خاطر یک کتاب و به کمک کریم بن یسمیل این کار را کردم. به نظر من بالاترین و مهم ترین و قوی ترین و برترین روزنامه نگار ورزش فرانسه است که پدربزرگش از لیبی آمده بود. از دست قذافی به تونس فرار کرده و بعد به فرانسه آمده بود. او با کتابی که نوشت، کمک کرد مادرم را پیدا کنم چون هم دین ماست و غربی نیست.

خانم های فامیل ما خیلی راحت با او صحبت کردند. اگر یک نیکلا یا اولیویا بود، کار سخت تر می شد. وقتی قرار شد کتاب زندگی من را بنویسد به من گفت مهیار یک مرد از یک زن به وجود مین آید. اگر مادرت را نشناسی نصف یک مرد هستی و آدم کاملی نیستی. نیمی از هویتت را نشناخته ای. میلاد برادرم آن زمان به ایران آمد. به او ماموریت دادم و سه چهار ماه طول کشید تا مادرم، شهین ناصری را پیدا کند.
وقتی او را پیدا کردید در قید حیات بودند.

– بله، دو بار او را دیدم. یک روز فرانسه بودم که میلاد تماس گرفت و گفت مادر فوت کرده. هنوز سعی می کنم با شیرین به بهشت زهرا بروم.

امسال محمدعلی بعد از تحمل سال ها رنج و بیماری از دنیا رفت. توصیف شما از ایشان چیست؟

– من به اندازه کافی ایشان را نمی شناختم و حدود ۱۰ سال پیش خودم را از او کنار می کشیدم چون فکر می کردم خودش را می گیرد و عده ای او را گول زده اند و از او استفاده شده. در اصل دیدم یک مقدار از او سوءاستفاده شده اما او می دانست که دارد چه می کند.

اگر شخصی بگوید ویتنامی ها با من کاری نکرده اند، چرا بروم بجنگم، خیلی حرف مهمی زده و قبول کند که تیتر جهانی اش را از دست داده. امروز که محمد علی بزرگ ترین و مهم ترین ورزشکار تاریخ است و حتی وسط جنگل های آفریقا هم اسمش را بگویی او را می شناسند، محمد علی است. امروزه چه کسی جرأت می کند از نظر عقیده ای تیتر جهانی اش را از دست بدهد؟ من کسی را نمی شناسم.

شما این قهرمان هایی که الان هستند را چطور می بینید؟ به نظر می آید بوکس افت کرده و از زمان تایسون دیگر استار ندارد.

– بازار ورزش بوکس، جهانی شده، به خاطر همین اگر بزرگ ترین مسابقه جهان، آ« زمان ۱۰ میلیون دلار درآ»دش بود، الان یک میلیارد دلار درآمد دارد که ۱۸۰ میلیون دلار در جیب «می وزر» که با پاکیائو را برده و قهرمان جهان شده است، می رود. برعکس آنچه شما فکر می کنید، بوکس خیلی مهم شده و قهرمانانش در این شبکه های اجتماعی خیلی معروف شده اند. البته محمد علی فرق می کند اما الان «می وزر» و «پاکیائو» خیلی بیشتر از تایسون و هالیوود اسم در کرده اند.

اما مثل قبل جریان ساز نیستند؟

– چون همه چیز جهانی شده. برای اینکه ورزش های جهانی قبلا کمتر بود ولی الان تعداد ورزش های جهانی بیشتر شده. در خود فرانسه قبلا فوتبال و بوکس و دوچرخه سواری طرفدار داشت ولی الان ورزش های زیادی آمده اند و شبکه ها برای نمایش ورزش جا کم دارند.

الان شاید می ورز کمتر از اوسین بولت محبوبیت داشته باشد ولی در دوره های قبل در زمان تایسون کمتر پیش می آمد مثلا یک دونده حتی معروف تر از بوکسور باشد؟

– به نظرم این ورزشکار است که می تواند یک رشته را بولد کند.

همسر مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان بیوگرافی مهیار منشی پور بوکسور ایرانی ایرانیان در خارج ایرانیان در اروپا Mahyar Monshipour

از نظر کیفیت بوکسی که نگاه می کنید، اینها چطور هستند؟

– فرانسوی ها می گویند کیفیت کمتر است که من این حرف را قبول ندارم. یک آقایی به نام جسوونس در زمان هیتلر سال ۱۹۳۳ در برلین سه چهارتا مدال طلا گرفت و هفت بار رکورد جهان بین چهار در صد متر را شکست. جلوی هیتلر هفت بار رکورد جهان را در دو سه روز شکست ولی او راضی نبود چون سیاه پوست بود. این شخص بزرگ تر از اوسین بولت است ولی ۱۰ متر پشت او است.

قوانین بوکس نسبت به گذشته فرق کرده. فکر نمی کنی ماجرا کمی پیچیده و شائبه برانگیز شده؟

– الان بهتر شده. قبلا قضاوت بوکس المپیک با بوکس حرفه ای دوتا چیز مختلف بود. در بوکس المپیک وقتی ضربه می خوردی چهار پنج قاضی بودند که سه نفر از آنها همان موقع امتیاز می دادند. خیلی ساده بود. الان بهتر شده، راند را نگاه می کنند و امتیاز می دهند. کسی ببرد ۱۰ می دهند و ببازد ۹ یا ۸٫ برای هر امتیاز باید اعضا نمره ای از بین یک تا ده بدهند. قبلا برای هر ضربه یا شاسی را می زدند یا نمی زدند و این خیلی فسادآور بود اما الان هر داور به مجموع عملکرد یک ورزشکار نمره می دهد. خودشان می گویند با این کار احتمالا اشتباه کمتر شده است.

Mahyar Monshipour ایرانیان در اروپا ایرانیان در خارج بوکسور ایرانی بیوگرافی مهیار منشی پور قهرمان بوکس جهان همسر مهیار منشی پور


ادامه مطلب ...