به گفته محققان تاریخ تولد کودک نقش مهمی در تشخیص احتمال ابتلا کودک به اختلال بیش فعالی خواهد داشت.
در این مطالعه، محققان اطلاعات مربوط به ۳۸۰ هزار کودک مدرسه ای در تایوان را از سن ۴ تا ۱۷ سالگی جمع آوری کردند. آنها میزان شیوع کودکان مبتلا به اختلال بیش فعالی را از طریق ماه تودشان ارزیابی کردند.
طبق این مطالعات، کودکان متولد شده در ماه آگوست در مقایسه با کودکان متولدشده در ماه سپتامبر، ۱.۶۵ بار بیشتر مبتلا به اختلال بیش فعالی تشخیص داده شدند.
محققان هنوز علت دقیق این مسئله را عنوان نکرده اند.
یک ربع قرن از روزهایی که اینترنت برای بار نخست پا به زندگی مردم ایران گذاشت، میگذرد و اکنون چنان در لحظهلحظه زندگی ما رخنه کرده که بدون آن هیچ کاری ممکن نیست. ورود اینترنت به کشور با تجهیز چند دانشگاه به این شبکه ارتباطی، آغاز شد و اکنون بهزحمت نقطهای را بتوان یافت که از اینترنت بیبهره باشد. شرکت خدمات کامپیوتری ایزی همزمان با ورود اینترنت به ایران، تاسیس و با کسب نمایندگی انحصاری برند جهانی دی-لینک به یکی از پایهگذاران اصلی شبکه در کشور تبدیل شد.
قدمتی برابر با تاریخ اینترنت در ایران، ربع قرن حضور فعال در حوزه شبکه و همگام بودن با جریان روز تکنولوژی در دنیا، افتخار ایزی است طی این سالها و دلیل پیشتازی او در عرصه شبکه.
ایزی، تنها نماینده دی-لینک در ایران، ۲۵ ساله شد
امسال ایزی در جشن سیسالگی دی-لینک ۲۵ ساله شد. به همین مناسبت مروری خواهیم داشت بر کارنامه افتخارات این دو شرکت طی سالهای گذشته، که خود، گواهی به برتری و ماندگاری آنها است در دنیای فناوری. آنچه در ادامه آمده تنها گوشه کوچکی از ارزشهایی است که دی-لینک به بازار جهانی و ایزی به بازار شبکه کشورمان پیشکش کرده است.
از خانه و دفاتر خانگی تا ادارهها و سازمانها
از محصولات خانگی گرفته تا تجهیزات سازمانی، طیف وسیع راهکارهای ایزی، این شرکت را به یکی از ممتازترین ارائهکنندگان تجهیزات شبکه در ایران تبدیل کرده است.
با گذر از عصر اطلاعات و ورود به عصر هوشمند، دیگر نهفقط حوزه کسبوکار که لوازم زندگی هرروزه ما نیز دستخوش ارتباطات شبکه خواهند بود. چراغهایی که از راه دور خاموش و روشن میشوند، در و پنجرهای که ورود غریبه را به شما گزارش میکنند، خانهای که دود، آتش و نشت آب را میفهمد و هشدار میدهد و سیستمهای نظارتی که حالوروز منزلتان را لحظهبهلحظه به نمایش میگذارند. اینها تکنولوژی فردا نیست…تکنولوژی امروز است که به لطف راهکارهای هوشمند، جامع و مقرونبهصرفه دی-لینک در اختیار همه قرارگرفته.
ایزی سال ۱۳۹۳ با اخذ نمایندگی شرکت “لانده” دامنه فعالیتهای خود را افزایش داد و حالا علاوه بر محصولات هوشمند خانگی، تجهیزات اکتیو و پسیو شبکه با تأمین رک و متعلقات آن، نیاز مشتری را در سطوح مختلف پاسخگو است.
ایزی در بیست و دومین دوره از نمایشگاه الکامپ
ایزی نماینده انحصاری دی-لینک در ایران با سری جدیدی از محصولات ازجمله “تجهیزات خانه هوشمند دی-لینک” در بیست و دومین نمایشگاه تخصصی الکامپ حضور خواهد داشت و باز با ارائه نوآوریهای تازه در حوزه تکنولوژی، فناوری اطلاعات و شبکه، برگ افتخار دیگری به کارنامه ۲۵ ساله خود اضافه خواهد کرد.
ایزی در این دوره از الکامپ با شعار “احترام به طبیعت” و با رویکرد صرفهجویی در مصرف کاغذ و حفظ درختان؛ مجموعه دفترچههای محصولاتش را در قالبی دیجیتال گردآوری کرده است و از طریق یک QR Code در اختیار بازدیدکنندگان قرار میدهد.
۲۵ الی ۲۸ آذرماه، با مراجعه به غرفه ایزی در نمایشگاه بینالمللی تهران ( سالن ۴۰A، غرفه ۷۱۹ )، علاوه بر بازدید از آخرین محصولات دی-لینک و لانده میتوانید در قرعهکشی مودمهای ۴G دی-لینک به همراه یک سال اینترنت نامحدود شرکت کنید.
تایم لپس الکامپ ۱۳۹۵
وب سایت کلیک: با این سوال، ممکن است ذهنتان به سمت گالیله دانشمند دوره رنسانس برود، البته حق دارید. او ایده های ارسطو در مورد حرکت و مفاهیم پیچیده ای مانند نیرو، سکون و شتاب را برانداخت. اما او اولین دانشمند تاریخ پس از میلاد مسیح نیست.
نام او ویلیام گیلبرت است که در فیریک به مطالعه می پرداخت. همراه با گالیله، گیلبرت مشغول آزمایش روش های علمی در کار خود بود و پس از گذشت دهه اول قرن هفدهم به عنوان یک الگو شناخته شد. سال ۲۰۰۲، جان گریبین در کتاب خود با عنوان دانشمندان یا The scientists می نویسد:
اگر چه گالیله یکی از چهره های برجسته در علم شناخته می شود و امروزه هر فرد تحصیل کرده ای حداقل نام او را شنیده است، ولی گیلبرت که کمتر شناخته شده است سزاوارتر است، او تاریخ تولد زودتری دارد و اگر صحبت از ترتیب زمانی باشد، گیلبرت اولین دانشمند است.
گیلبرت در سال ۱۵۴۴ در یک خانواده برجسته محلی به دنیا آمد و بین سال های ۱۵۵۸ تا ۱۵۶۹ به دانشگاه کمبریج رفت. در نهایت، در لندن ساکن شد و به عنوان پزشک به فعالیت پرداخت که البته در آن موفق هم بود و مورد توجه ملکه الیزابت اول و پس از او مرگ او، در سال ۱۶۰۳ مورد توجه پادشاه جیمز اول قرار گرفت.
کار تحقیقات او در کتابی تحت عنوان "در مگنت، بدن مغناطیسی و آهنربای بزرگ زمین”، اولین کتاب قابل توجه علم فیزیک در انگلستان منتشر شده است.
در مقدمه کتاب، گیلبرت نیاز به آزمایش مطمئن و استدلات اثبات شده را به جای حدس و نظرات دلالان فلسفی را توصیف کرد. او همچنین نیاز به انجام آزمایش های دقیق، با مهارت، ماهرانه و نه غافلانه و نا آگاهانه را تشریح کرده است.
کتاب گیلبرت شامل تحقیقات اوست که جزییات را به خوبی تشریح کرده است و دیگر دانشمندان می توانند به آن رجوع کنند و آن هار ا تکرار کرده و نتایج او را تایید کنند. این تحقیقات به بسیاری از اکتشافات مهم در مورد مغناطیس منجر شده است.
گیلبرت، گالیله را به طور مستقیم تحت تاثیر قرار داد. دانشمند معروف اینالیایی کتاب گیلبرت را خوانده و خیلی از آزمایشات او را تکرار کرده است. تصور این ساده است که گالیله کتاب را مورد بررسی قرار داده و ایده های گیلبرت در مورد آزمایشات و مشاهدات را در دستور کار خود قرار داده است. مسیری که گیلبرت خودش نیز همان راه را رفته بود.
گالیله با این کارش علنا گیلبرت را به خاطر روش های علمی تایید کرده است. این تایید به تنهایی کافی است که این ادعا که گیلبرت اولین دانشمند است را ثابت کند.
احمد مقدم شاد- بخش قرآن تبیان
جان مایه و اصل سخن این است که ما در برخورد با افرادی که صاحب رأی و عقیده ای متفاوت با ما هستند باید به گونه ای برخورد کنیم که از جهت روحی و عاطفی دچار احساسات منفی نسبت به مکتب و مرام ما نشوند بلکه با نرمی و ملایمت به خرج دادن در رفتار و منطق و استدلال و برهان در گفتار آنان را به سوی انتخاب درست فرابخوانیم و از آنان دعوت کنیم که در فضایی مملو از آرامش روانی و امنیت عاطفی، فکر خود را به درستی بکار بگیرند و بتوانند با منطق شیعه آشنا شوند و در صورت پذیرش این منطق با فکر و عقیده ما همراه گردند. یکی از اهداف مهم در وحدت بین فرق اسلامی نیز همین مسأله است چرا که وقتی یک مسلمان بدون اهانت به مقدسات مسلمانان دیگر از آنان دعوت می کند که پای صحبت هم بنشینند و در مورد حقایق مکتب یکدیگر گفتگو و جستجو و تحقیق کنند آنان را بیشتر به همدلی و دریافت های واحد و برداشت های یکسان از حقیقت نزدیک می سازد . اما اگر مسلمانان فرقه های مختلف بدون رعایت احترام، به مقدسات یکدیگر اهانت کنند نه تنها فضا برای دریافت حقیقت تیره و تار می شود بلکه آتش لجاجت و کینه و نفرت آنان را در وادی تعصبات فرو می برد و از پیگیری حقیقت دورشان می کند و فطرتی که قرار است با شکوفایی عقل روشنگری کند ، در پس پرده های تعصبات رو به افول و خاموشی می گذارد . علاوه بر این ، وقتی آتش نفرت شعله شود ، هر یک از فرقه ها در کوبیدن فرقه دیگر به هر نحو ممکن تمام همت و تلاش خود را صرف می کنند تا جایی که شاهدیم در طول تاریخ چقدر خون های بی گناه به خاطر برانگیختن این نفرت ها بر زمین ریخته شده و افراد به جای نزدیک شدن به حقیقت و منسجم کردن جبهه اسلام در مقابل جبهه عظیم کفر ، بر روی یکدیگر شمشیر کشیده و امتی که باید ید واحده در برابر کفار می شد ، تبدیل شده به یک سری فرقه های پراکنده که دشمن به راحتی می تواند آنها را به جان هم بیندازد و در این بین خود به سلامت باشد و بدون زحمت منابع این جوامع پراکنده را غارت کند .
خوشبختانه ما در جهانی زندگی می کنیم که بیشتر مسلمانان آن ، محب و دوستدار اهل بیت علیهم السلام هستند هرچند خود را شیعه ندانسته و امامان ما را امام خود ندانند ، اما به ایشان به عنوان فرزندان رسول اکرم احترام می گذارند . این محبت نقطه ای بسیار کانونی و قدر مشترکی عالی برای این است که ایشان بر طبق این محبت گرد هم آیند و در مقابل کفاری که می خواهند جبهه مسلمانان را به انزوا و اختلافات درونی و هضم نیروها بکشانند ، چون سدی محکم و استوار قد علم کنند و در داخل نیز با بازخوانی صحیح و منطقی تاریخ و عقاید یکدیگر سعی کنند خود را در برداشت های نزدیک به هم کمک کنند و حقایق را آفتابی سازند . وحدت به هیچ وجه به این معنا نیست که فرقه های مختلف اسلامی دست از عقاید خود بکشند و هضم در یکدیگر شوند.وحدت به این معنا نیست که صاحبان افکار مختلف از بیان حقایق تاریخی و دلایل منطقی خود دست بکشند بلکه یکی از ابزار ضروری وحدت بیان منصفانه و مستدل و منطقی افکار است تا فرقه ها در فضایی آرام بتوانند در دریافت حقیقت به هم نزدیک شوند .
یکی از اموری که در آیات کریمه قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام و سیره آن بزرگواران و علمای شیعه مشاهده می شود نحوه برخورد با افرادی است که هم عقیده ما نیستند و مکتب و مرام تشیع را قبول ندارند .
در سوره طه می بینیم که خداوند متعال حضرت موسی و هارون علیهما السلام را به دعوت فرعون امر می کند و کیفیت این دعوت را هم بیان می کند : اذْهَبا إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى - فَقُولا لَهُ قَوْلاً لَیِّناً لَعَلَّهُ یَتَذَکَّرُ أَوْ یَخْشى - بسوى فرعون بروید؛ که طغیان کرده است! اما بنرمى با او سخن بگویید؛ شاید متذکّر شود، یا (از خدا) بترسد!(1)
این در حالی است که فرعون اهل طغیان بود و هدایت شدنش نیز بسیار دور از دسترس می نمود ،ولی خداوند متعال با این حال این دو پیامبر را امر می کند که با او به نرمی و ملایمت سخن بگویند چرا که این ملایمت و نرمی در گفتار و برخورد زمینه متذکر شدن او را فراهم می کند.
در این آیه از سوره مبارکه نحل هم می بینیم که خدای متعال راه دعوت به دین را بیان منطقی و به دور از خشونت و نامهربانی و بی احترامی بیان می کند: ادْعُ إِلى سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی هِیَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّکَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبیلِهِ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدینَ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با آنها به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن! پروردگارت، از هر کسى بهتر مى داند چه کسى از راه او گمراه شده است؛ و او به هدایت یافتگان داناتر است.(2)
در سوره انعام هم خداوند متعال صراحتا از اهانت به مقدسات دیگران نهی می کند و این کار را باعث شعله ور شدن آتش تعصبات و در نتیجه بی احترامی و اهانت به خداوند از سر نادانی می شمارد .ما که به هیچ وجه دوست نداریم کسی به اهل بیت پیامبر اهانت کند باید بدانیم اگر به مقدسات دیگران اهانت کنیم ، ایشان هم برای تلافی به مقدسات ما توهین خواهند نمود و این سب و اهانت به اهل بیت پیامبر گناهی بسیار بزرگ است که خدای نکرده با اقدام نسنجیده ما صورت می گیرد و ما هم در آن شریک خواهیم بود:
وَ لا تَسُبُّوا الَّذینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ فَیَسُبُّوا اللَّهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْمٍ کَذلِکَ زَیَّنَّا لِکُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلى رَبِّهِمْ مَرْجِعُهُمْ فَیُنَبِّئُهُمْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (به معبود) کسانى که غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند! اینچنین براى هر امّتى عملشان را زینت دادیم سپس بازگشت همه آنان به سوى پروردگارشان است؛ و آنها را از آنچه عمل مى کردند، آگاه مى سازد (و پاداش و کیفر مى دهد). (3)
پس می توان گفت حفظ وحدت علاوه بر اینکه از ایجاد کدورت ها و نفرت ها و جنگ های فرقه ای جلوگیری می کند ، زمینه را برای گسترش فرهنگ و فکر ناب اهل بیت در میان مسلمانان فراهم می سازد و افراد بیشتری را جذب مکتب پر از عقل و منطق شیعه خواهد کرد ، چرا که وقتی فضای احساسی و تعصبی جای خود را به فضای فکری و تعقلی بدهد مکتبی که منطق و استدلال محکم تری دارد غالب خواهد شد و قطعا گسترش مرام و مکتب اهل بیت علیهم السلام چیزی است که تمام امامان شیعه همه هستی خود را در این راه اهدا کرده اند و این امر موجب خشنودی دل ایشان خواهد بود . اما اگر با بی احترامی به مقدسات دیگر فرق اسلامی زمینه ای برای کشتار افراد بی گناه و دور شدن دل های انسان ها از مکتب اهل بیت فراهم کنیم ، ناخشنودی و نارضایتی آن ذوات مقدسه را برای خود خریده ایم و از رحمت الهی دور می شویم.
پی نوشت ها:
1.طه -43 و 44
2. نحل- 125
3. انعام- 128
بامداد – اسلام با آمدن خود صدای وحدت و ندای یکپارچگی را در میان همه ملل مختلف به عنوان یک نهاد اجتماعی که داعیه دار صلح و وحدت میان اقوام مختلف است، برپا ساخت. هدف نهایی اسلام، ایجاد وحدت و یکپارچگی میان اقوام و ملل مختلف بود.
رسول اکرم، به طور رسمی پس از هجرت، در قرارداد و عهدی بین مهاجرین و انصار، وحدت امت اسلام را اعلان فرمود: «انهم امه واحده من دون الناس» (مسلمانان جدای از مردم یک امت هستند). این اعلان رسمی که همزمان با هجرت رسول اکرم و تاسیس حکومت اسلامی صورت گرفته است، علاوه بر مفهوم وحدت دین و عقیده، وحدت سیاسی و اجتماعی آنان را نیز در بر دارد.
مسلمانان، موظف هستند با اختلافات قومی و زبانی و احیانا اختلاف رای در فروع فقهی و در روش های عملی و یا در فهم کتاب و سنت و نیز در گرایش های سیاسی، این وحدت را حفظ کنند. هیچ گاه این قبیل اختلاف ها که وجود دارد و امری طبیعی است، آنان را فرقه فرقه نکند و به نزاع و درگیری و جنگ و عداوت با هم وادار ننماید.
فاصله میان ۱۲ ربیع الأول که سالگرد ولادت پیامبر اکرم بنابر روایات أهل سنت تا ۱۷ ربیع الأول که تاریخ ولادت رسول الله محمد صلى الله علیه و آله بنا بر روایات موجود در شیعه است ، از سوی امام خمینی ره ، به عنوان هفته وحدت نامگذاری شده است .
اسلام با آمدن خود صدای وحدت و ندای یکپارچگی را در میان همه ملل مختلف به عنوان یک نهاد اجتماعی که داعیه دار صلح و وحدت میان اقوام مختلف است،برپا ساخت. هدف نهایی اسلام، ایجاد وحدت و یکپارچگی میان اقوام و ملل مختلف بود.
الخلاف یهدم الرای. (اختلاف، رای صحیح را ویران می سازد.)
این جمله به یک نکته ی مهم اجتماعی و اخلاقی و روانی اشاره دارد و آن اینکه انسان در حالت عادی و آرامش می تواند رای و نظر درست اختیار نماید، اما در شرایط غیر عادی و در جوی پر از اختلاف و برخورد، طبعا تحت شرایط غیر عادی، از جاده ی صواب منحرف می گردد و نظر ناصحیح را بر می گزیند.
– ما اختلفت دعوتان الا کانت احداهما ضلاله.(۲) (هیچگاه دو دعوت و دو نظریه در قبال هم قرار نمی گیرد، مگر اینکه یکی از آن دو ضلالت و باطل است.)
این جمله ی حکیمانه اشاره به این است که حق و باطل با هم جمع نمی شوند و همواره حق در برابر باطل است و تبلیغات، دعوت ها و احزاب هم همین طور هستند، از بین آنها، یکی حق و بقیه باطل و ضلالت اند.
مرحوم شیخ حرعاملی در وسائل الشیعه، با اسناد از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدران بزرگوارش، از رسول خدا صلی الله علیه و آله اینگونه نقل می کند: «من سمع النداء فی المسجد فخرج من غیر علّه فهو منافق الّا أن یرید الرجوع الیه» «کسی که در مسجد صدای اذان را بشنود و بدون علت و بی آنکه قصد مراجعت کند، از مسجد خارج شود، او منافق است!»
این حدیث با مختصر تفاوت در منابع اهل سنت چنین نقل شده است:
«من أدرکه الأذان فی المسجد ثمّ لم یخرج لحاجه و هو لا یرید الرجوع فهو منافق» متن این حدیث و تشدید در این حکم که خروج از مسجد پس از اعلان وقت نماز به نفاق تشبیه شده و جنین شخصی بعنوان منافق معرفی گردیده است، مضمون روایتی را که محمدبن سنان از امام رضا علیه السلام نقل نموده است، تداعی می کند که آن حضرت در پاسخ پرسش ابن سنان درباره حرام بودن فرار از جبهه، چنین نگاشت:
«حرّم اللَّه تعالی الفرار من الزحف لمافیه من الوهن فی الدین و الإستخفاف بالرسل و الأئمه العادله و ترک نصرتهم علی الأعداء …» «خداوند فرار از جنگ را بدان جهت حرام نموده است که این کار موجب تضعیف دین و استخفاف پیامبران و پیشوایان عادل و خودداری از نصرت و یاری جبهه حق در مقابل دشمنان است.» آری اگر فرار از زحف و تضعیف جبهه حق در جنگ ها موجب تقویت دشمن و یکی از گناهان کبیره است، فرار از صفوف نماز نیز از نظر فرهنگی عامل تضعیف حق و تقویت جپهه باطل و کمکی است بر اهداف دشمنان و همسو شدن با استکبار جهانی. و اینک ما در جبهه هستیم و دشمن در کمین!
منابع:
۱٫ سایت نهاد مقام معظم رهبری دانشگاه اراک
۲٫ کتاب امام علی علیه السلام و وحدت اسلامی
۳٫کتاب تجلی وحدت
دانش > فضا - همشهری آنلاین:
مجله اسمتسونیان هفته گذشته مراسم سالانه جایزه نبوغ آمریکا را برگزار کرد که طی آن، رئیس سایت آمازون و بنیانگذار شرکت هوانوردی بلواوریجین موفق به دریافت جایزه دستاوردهای فناورانه برای کار در زمینه ساخت موشک قابل استفاده مجدد شد.
به گزارش ایسنا به نقل از واشنگتنپست، جف بزوس در این مراسم، نامهای از جان گلن، نخستین مدارگرد آمریکایی که همان روز در سن 95 سالگی فوت کرده بود، دریافت کرد.
گلن در این نامه که در تاریخ 28 نوامبر تهیه شده بود، بزوس را برای دریافت این جایزه تحسین کرده و گفته بود که از نامگذاری نسل آینده موشکهای بلواوریجینز به اسم خود بسیار شاد شده است.
در این نامه آمده است: من به عنوان گلن واقعی میتوانم به شما بگویم که روزی را میبینم که مردم بر روی فضاپیماها مانند هواپیماهای امروزی سفر میکنند. وقتی این اتفاق بیفتد، تا حد زیادی به دلیل دستاوردهای حماسی شما در این سال خواهد بود.
این نامه در یک قاب به بزوس اهدا شد.
جان گلن در فوریه 1962 به عنوان نخستین فضانورد آمریکایی در کپسول «Friendship 7» پروژه مرکوری سه بار دور زمین به مدت چهار ساعت و 55 دقیقه گردش کرده و در اقیانوس آتلانتیک فرود آمد.
وی 36 سال بعد در سن 77 سالگی مجددا بر روی شاتل فضایی دیسکاوری به مدار زمین بازگشت و پیرترین انسانی لقب گرفت که در فضا پرواز کرده است.
تاریخ تولد پیامبر (ص) بنا به روایت شیعیان مصادف با هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل و بنا به روایت اهل سنت مصادف با دوازدهم ربیع الاول است.
شاید یکى از پراختلافترین مسایل تاریخ زندگانى حضرت محمد اختلاف موجود در تاریخ ولادت آن بزرگوار باشد که اگر کسى بخواهد همه اقوال را در این باره جمع آورى کند به بیش از 20 قول می رسد.
همه مورخان و سیره نویسان اتفاق دارند که تولد حضرت محمد (ص) در عام الفیل (سال 570 میلادی) و در ماه ربیع الاول بوده است، اما اینکه تولد آن حضرت در چه روزی از ماه ربیع الاول بوده است، معروف در میان محدثان شیعه این است که تولد آن بزرگوار در صبح روز جمعه هفدهم ربیع الاول بوده است و مشهور در میان اهل سنت این است که آن حضرت در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول دیده به دنیا گشوده است.
عموم سیره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ تولد پیامبر گرامى در عام الفیل، در سال 570 میلادى بوده است. زیرا آن حضرت به طور قطع، در سال 632 میلادى درگذشته است و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است. بنابراین، ولادت او در حدود 570 میلادى خواهد بود.
بسیارى جاى تاسف دارد که روز میلاد و وفات رهبر عالیقدر اسلام، بلکه موالید و وفیات بیشتر پیشوایان مذهبى ما به طور تحقیق معین نیست. این ابهام سبب شده که بسیارى از روزهاى جشن و سوگوارى ما از نظر تاریخ قطعى نباشد؛ در صورتى که دانشمندان اسلام، نوعا وقایع و حوادثى را که در طى قرون اسلامى رخ داده است با نظم مخصوصى ضبط کرده اند، ولى معلوم نیست چه عواملى در کار بوده که میلاد و وفات بسیارى از آنها به طور دقیق ضبط نگردیده است.
جعفر سبحانی در کتاب فروغ ابدیت می نویسد: فراموش نمی کنم هنگامى که دست تقدیر، نگارنده را به سوى یکى از شهرهاى مرزى کردستان ایران کشانیده بود، یکى از دانشمندان آن محل این موضوع را با من در میان گذارد و بیش از حد اظهار تاسف نمود و از سهل انگارى نویسندگان اسلامى بسیار تعجب می کرد و می افزود: چطور آنان در یک چنین موضوع اختلاف نظر دارند. نگارنده به او گفت: این موضوع تا حدودى قابل حل است. اگر شما بخواهید بیوگرافى و شرح حال یکى از دانشمندان این شهر را بررسى کنید و فرض کنیم که این دانشمند پس از خود اولاد و کسان زیادى از خود به یادگار گذارده باشد، آیا به خود اجازه مىدهید که با بودن فرزندان مطلع و فامیل بزرگ آن شخص، که از خصوصیات زندگانى او طبعا آگاهند، بروید شرح زندگانى او را از اجانب و بیگانگان، یا از دوستان و علاقمندان آن شخص درخواست کنید؟ به طور مسلم وجدان شما اجازه چنین کاری را نمی دهد.
رسول گرامى اسلام از میان مردم رفت و فامیل و فرزندانى از خود به یادگار گذارد، بستگان و کسان آن حضرت می گویند: اگر رسول خدا پدر ارجمند ماست و ما در خانه او بزرگ و در دامن مهر او پرورش یافته ایم، بزرگ خاندان ما، در فلان روز به دنیا آمده و در فلان ساعت معین، چشم از جهان بربسته است. آیا با این وضع جا دارد که قول فرزندان او را نادیده گرفته و نظر دور افتادگان و همسایگان را بر قول آنان ترجیح دهیم؟!
دانشمند مزبور، پس از شنیدن سخنان نگارنده
سر به زیر افکند و سپس گفت: گفتار شما مضمون مثل معروف است که: «اهل البیت ادرى بما
فی البیت» و من نیز تصور می کنم که قول امامیه، در خصوصیات زندگى آن حضرت که ماخوذ
از اولاد و فرزندان و نزدیکان اوست، به حقیقت نزدیکتر باشد.
معروف این است که نور وجود آن حضرت، در ایام تشریق (روزهای یازدهم الی سیزدهم از ماه حج) در رحم پاک «آمنه» قرار گرفت. |
ولى این مطلب با آنچه میان عموم مورخان مشهور است که تاریخ تولد پیامبر در ماه «ربیع الاول» بوده است، سازگار نیست. زیرا در این صورت، باید دوران حمل«آمنه» را، سه ماه و یا یکسال و سه ماه بدانیم و این خود از موازین عادى بیرون است و کسى هم آن را از خصائص حضرت محمد (ص) نشمرده است.
محقق بزرگ، شهید ثانى (911-966) اشکال مزبور را چنین حل کرده است که: فرزندان اسماعیل به پیروى از نیاکان خود، مراسم حج را در «ذى الحجه» انجام می دادند، ولى بعدا به عللى به این فکر افتادند که مراسم حج را هر دو سال در یک ماه انجام دهند؛ یعنى دو سال در «ذى الحجه» و دو سال در «محرم». بنابراین، با گذشتن 24 سال، دو مرتبه ایام حج به جاى خود باز می گردد و رسم اعراب بر همین جارى بود، تا این که در سال دهم هجرت که براى اولین بار، ایام حج با ذى الحجه تصادف کرده بود، پیامبر گرامى با القاء خطبه اى، از هر گونه تغییر، اکیدا جلوگیرى فرمود و ماه ذى الحجه را ماه حج معرفى نمود و این آیه در خصوص جلوگیرى از تاخیر ماه هاى حرام که رسم عرب جاهلى بود نازل گردیده است:
«انما النسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما و یحرمونه عاما»؛ «تغییر دادن ماه هاى حرام نشانه فزونى کفر است. کسانى که کافرند به وسیله آن گمراه مىشوند یک سال آن را حلال می شمارند و یک سال حرام».
روى این جریان، ایام تشریق در هر دو سال در گردش بوده است. اگر روایات می گوید که: نور آن حضرت در ایام «تشریق»، در رحم مادر قرار گرفته و در هفدهم ربیع الاول از مادر متولد گردیده است، این دو مطلب با هم منافات ندارند؛ زیرا در صورتى منافات پیدا می کنند که منظور از ایام تشریق همان یازدهم و دوازدهم و سیزدهم «ذى الحجه» باشد ولى همان طورى که توضیح داده شد، ایام تشریق پیوسته در تغییر و تبدیل بوده و ما با محاسبات به این مطلب رسیدیم که در سال حمل و ولادت آن حضرت، ایام حج مصادف با ماه جمادى الاولى بوده است و چون تاریخ تولد پیامبر در ربیع الاول بوده، در این صورت دوران حمل آمنه تقریبا ده ماه بوده است.
نظریه دیگر این است که اعراب در دو موقع «حج» می کردند. یکى ذى الحجه و دیگر ماه رجب و تمام اعمال حج را در همین دو موقع انجام می دادند. در این صورت، ممکن است مقصود از این که: «آمنه» در ماه حج یا در ایام تشریق، حامل نور رسول خدا شده، همان ماه رجب باشد و اگر تاریخ تولد پیامبر را در هفدهم ماه ربیع الاول بدانیم، در این صورت مدت حمل، هشت ماه و اندى خواهد بود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
کد مطلب: 423012
واکنش سریع به سبک وزیر ارتباطات درباره تاریخ تولدش
بخش دانش و فناوری الف،21 آذر95
در حالی که وزارت ارتباطات در موارد بسیار محدودی اقدام به صدور جوابیه و واکنش میکند اما باز انتشار تصویب کیک تولد سه سال پیشوزیر با واکنش سریع این وزارتخانه و همچنین شخص وزیر همراه شد.
تاریخ انتشار : یکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۳:۳۴
اما امروز با رویهای متفاوت از سوی وزیر ارتباطات مواجه بودیم؛ در آغازین روزهای تصدی محمود واعظی در وزارت ارتباطات عکس یک کیک تولد که از سوی وزیر در صفحه شخصیاش منتشر شد، خبرساز شد؛ کیکی که از سوی همسر وزیر تهیه شده و روی آن نوشته شده بود:«تولدت مبارک وزیر من»
باز انتشار خبری با این مضمون که همسر واعظی، وزیر ارتباطات امروز کیک تولد همسرش را به وزارتخانه برد تا تولدش را تبریک بگوید؛ واکنش سریع وزیر ارتباطات را به دنبال داشت.
هنوز دقایقی از انتشار آن خبر در یک کانال خبری نگذشته بود که وزیر در صفحههای اجتماعیاش با درج تصویر شناسنامه خود اقدام به تکذیب کرد.
جالبتر آنکه تکذیبیه وزیر ارتباطات در کانال رسمی وزارتخانه نیز بلافاصله قرار گرفت.
کلمات کلیدی : دانش و فناوری+ وزیر ارتباطات
نظراتی که به تعمیق و گسترش بحث کمک کنند، پس از مدت کوتاهی در معرض ملاحظه و قضاوت دیگر بینندگان قرار می گیرد. نظرات حاوی توهین، افترا، تهمت و نیش به دیگران منتشر نمی شود.
تاریخ تولد پیامبر (ص) بنا به روایت شیعیان مصادف با هفدهم ربیع الاول سال عام الفیل و بنا به روایت اهل سنت مصادف با دوازدهم ربیع الاول است.
شاید یکى از پراختلافترین مسایل تاریخ زندگانى حضرت محمد اختلاف موجود در تاریخ ولادت آن بزرگوار باشد که اگر کسى بخواهد همه اقوال را در این باره جمع آورى کند به بیش از 20 قول می رسد.
همه مورخان و سیره نویسان اتفاق دارند که تولد حضرت محمد (ص) در عام الفیل (سال 570 میلادی) و در ماه ربیع الاول بوده است، اما اینکه تولد آن حضرت در چه روزی از ماه ربیع الاول بوده است، معروف در میان محدثان شیعه این است که تولد آن بزرگوار در صبح روز جمعه هفدهم ربیع الاول بوده است و مشهور در میان اهل سنت این است که آن حضرت در روز دوشنبه دوازدهم ربیع الاول دیده به دنیا گشوده است.
عموم سیره نویسان اتفاق نظر دارند که تاریخ تولد پیامبر گرامى در عام الفیل، در سال 570 میلادى بوده است. زیرا آن حضرت به طور قطع، در سال 632 میلادى درگذشته است و سن مبارک او 62 تا 63 بوده است. بنابراین، ولادت او در حدود 570 میلادى خواهد بود.
بسیارى جاى تاسف دارد که روز میلاد و وفات رهبر عالیقدر اسلام، بلکه موالید و وفیات بیشتر پیشوایان مذهبى ما به طور تحقیق معین نیست. این ابهام سبب شده که بسیارى از روزهاى جشن و سوگوارى ما از نظر تاریخ قطعى نباشد؛ در صورتى که دانشمندان اسلام، نوعا وقایع و حوادثى را که در طى قرون اسلامى رخ داده است با نظم مخصوصى ضبط کرده اند، ولى معلوم نیست چه عواملى در کار بوده که میلاد و وفات بسیارى از آنها به طور دقیق ضبط نگردیده است.
جعفر سبحانی در کتاب فروغ ابدیت می نویسد: فراموش نمی کنم هنگامى که دست تقدیر، نگارنده را به سوى یکى از شهرهاى مرزى کردستان ایران کشانیده بود، یکى از دانشمندان آن محل این موضوع را با من در میان گذارد و بیش از حد اظهار تاسف نمود و از سهل انگارى نویسندگان اسلامى بسیار تعجب می کرد و می افزود: چطور آنان در یک چنین موضوع اختلاف نظر دارند. نگارنده به او گفت: این موضوع تا حدودى قابل حل است. اگر شما بخواهید بیوگرافى و شرح حال یکى از دانشمندان این شهر را بررسى کنید و فرض کنیم که این دانشمند پس از خود اولاد و کسان زیادى از خود به یادگار گذارده باشد، آیا به خود اجازه مىدهید که با بودن فرزندان مطلع و فامیل بزرگ آن شخص، که از خصوصیات زندگانى او طبعا آگاهند، بروید شرح زندگانى او را از اجانب و بیگانگان، یا از دوستان و علاقمندان آن شخص درخواست کنید؟ به طور مسلم وجدان شما اجازه چنین کاری را نمی دهد.
رسول گرامى اسلام از میان مردم رفت و فامیل و فرزندانى از خود به یادگار گذارد، بستگان و کسان آن حضرت می گویند: اگر رسول خدا پدر ارجمند ماست و ما در خانه او بزرگ و در دامن مهر او پرورش یافته ایم، بزرگ خاندان ما، در فلان روز به دنیا آمده و در فلان ساعت معین، چشم از جهان بربسته است. آیا با این وضع جا دارد که قول فرزندان او را نادیده گرفته و نظر دور افتادگان و همسایگان را بر قول آنان ترجیح دهیم؟!
دانشمند مزبور، پس از شنیدن سخنان نگارنده
سر به زیر افکند و سپس گفت: گفتار شما مضمون مثل معروف است که: «اهل البیت ادرى بما
فی البیت» و من نیز تصور می کنم که قول امامیه، در خصوصیات زندگى آن حضرت که ماخوذ
از اولاد و فرزندان و نزدیکان اوست، به حقیقت نزدیکتر باشد.
معروف این است که نور وجود آن حضرت، در ایام تشریق (روزهای یازدهم الی سیزدهم از ماه حج) در رحم پاک «آمنه» قرار گرفت. |
ولى این مطلب با آنچه میان عموم مورخان مشهور است که تاریخ تولد پیامبر در ماه «ربیع الاول» بوده است، سازگار نیست. زیرا در این صورت، باید دوران حمل«آمنه» را، سه ماه و یا یکسال و سه ماه بدانیم و این خود از موازین عادى بیرون است و کسى هم آن را از خصائص حضرت محمد (ص) نشمرده است.
محقق بزرگ، شهید ثانى (911-966) اشکال مزبور را چنین حل کرده است که: فرزندان اسماعیل به پیروى از نیاکان خود، مراسم حج را در «ذى الحجه» انجام می دادند، ولى بعدا به عللى به این فکر افتادند که مراسم حج را هر دو سال در یک ماه انجام دهند؛ یعنى دو سال در «ذى الحجه» و دو سال در «محرم». بنابراین، با گذشتن 24 سال، دو مرتبه ایام حج به جاى خود باز می گردد و رسم اعراب بر همین جارى بود، تا این که در سال دهم هجرت که براى اولین بار، ایام حج با ذى الحجه تصادف کرده بود، پیامبر گرامى با القاء خطبه اى، از هر گونه تغییر، اکیدا جلوگیرى فرمود و ماه ذى الحجه را ماه حج معرفى نمود و این آیه در خصوص جلوگیرى از تاخیر ماه هاى حرام که رسم عرب جاهلى بود نازل گردیده است:
«انما النسیء زیادة فی الکفر یضل به الذین کفروا یحلونه عاما و یحرمونه عاما»؛ «تغییر دادن ماه هاى حرام نشانه فزونى کفر است. کسانى که کافرند به وسیله آن گمراه مىشوند یک سال آن را حلال می شمارند و یک سال حرام».
روى این جریان، ایام تشریق در هر دو سال در گردش بوده است. اگر روایات می گوید که: نور آن حضرت در ایام «تشریق»، در رحم مادر قرار گرفته و در هفدهم ربیع الاول از مادر متولد گردیده است، این دو مطلب با هم منافات ندارند؛ زیرا در صورتى منافات پیدا می کنند که منظور از ایام تشریق همان یازدهم و دوازدهم و سیزدهم «ذى الحجه» باشد ولى همان طورى که توضیح داده شد، ایام تشریق پیوسته در تغییر و تبدیل بوده و ما با محاسبات به این مطلب رسیدیم که در سال حمل و ولادت آن حضرت، ایام حج مصادف با ماه جمادى الاولى بوده است و چون تاریخ تولد پیامبر در ربیع الاول بوده، در این صورت دوران حمل آمنه تقریبا ده ماه بوده است.
نظریه دیگر این است که اعراب در دو موقع «حج» می کردند. یکى ذى الحجه و دیگر ماه رجب و تمام اعمال حج را در همین دو موقع انجام می دادند. در این صورت، ممکن است مقصود از این که: «آمنه» در ماه حج یا در ایام تشریق، حامل نور رسول خدا شده، همان ماه رجب باشد و اگر تاریخ تولد پیامبر را در هفدهم ماه ربیع الاول بدانیم، در این صورت مدت حمل، هشت ماه و اندى خواهد بود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره