خبرگزاری آریا- این روزها بازار مراسم هالوین داغ داغ شده است و گل سرسبد آن کدوحلوایی است؛ اما کدوتنبل تنها برای این مراسم نیست بلکه سرشار از مواد مغذی است و به عنوان یک خوراک فصلی پاییز می توانید هم از مغز، دانه ها و نیز روغن آن استفاده کنید.
به گزارش خبرگزاری آریا، این سبزی پاییزی که معمولاً میان ماه اکتبر و دسامبر در دسترس است سرشار از ویتامین A و مؤثر در پیشگیری از پیری است، آنتی اکسیدان های موجود در آن در مقابل سرطان محافظ هستند و فیبر کدو می تواند سطح کلسترول را در حالت مناسبی نگه دارد.
فواید کدوتنبل با جزئیات بیشتر عبارتاند از:
1- کمک به کاهش وزن: شاید به دلیل کالری پایین و کربوهیدرات کمی که دارد برای خیلی ها گزینه خوبی در رژیم غذایی شان به حساب نیاید اما مزه لذیذ آن که مثل سیب زمینی شیرین است برای افرادی که می خواهند وزن کم کنند فوق العاده است. البته از آن دست سبزی هایی است که به مدت طولانی شما را سیر نگه می دارد که به خاطر فیبرهای موجود در آن است.
2- شاداب کننده پوست: کدوتنبل در کنار دیگر سبزی ها مانند هویج و سیب زمینی شیرین سرشار از بتاکاروتن است که در بدن به ویتامین A تبدیل می شود و پوست را در برابر آسیب مقاوم و سرعت درمان را سریعتر می کند. مصرف سبزی های نارنجی رنگ مانند کدو در آش و سوپ در فصل زمستان یا در کنار فلفل، پیاز قرمز و چغندر به شدت توصیه می شود.
3- سرشار از آنتی اکسیدان طبیعی: این سبزی با داشتن ویتامین E به شکل گاما توکروفول منبع خوب آنتی اکسیدان است که می تواند در کاهش التهاب و محافظت در برابر دیگر اشکال سرطان مؤثر باشد. همچنین ژن های پیشگیری کننده از بیماری آلزایمر را فعال می کند.
4- کمک به سرحال شدن: منیزیم موجود در کدوتنبل به درمان افسردگی و تشویش کمک می کند. این ماده معدنی طبیعی که اغلب به نام آرامش بخش طبیعت شناخته می شود به شما احساس راحتی و آسایش می دهد.
5- بهبود قوه بینایی: بتاکاروتن موجود در این سبزی که در بدن به ویتامین A تبدیل می شود بعدها به صورت رتینول تجزیه می شود که به دیدن نور بیشتر کمک می کند و کارکرد شبکیه چشم را در وضعیت خوبی حفظ می کند.
6- کمک به پمپاژ قلب: مغز و دانه های کدو سرشار از فیبر هستند که سطح کلسترول را در سطح خوبی نگه می دارند و فشارخون را پایین می آورند. برای اینکه از بیشترین میزان فیبر استفاده کنید نان کماج را با تکه های پخته کدو مصرف کنید یا روی سالاد خود دانه های کدوتنبل بریزید.
7- افزایش ایمنی بدن: به لطف ویتامین های A و C موجود در کدو یک سیستم ایمنی سالم خواهید داشت. ترکیب سوپ کدو به همراه زنجبیل و ادویه های مختلف گزینه بسیار خوبی برای غروب های سرد زمستان است.
سلامت نیوز: 7 دلیل برای مصرف کدو تنبل
1- کمک به کاهش وزن: شاید به دلیل کالری پایین و کربوهیدرات کمی که دارد برای خیلی ها گزینه خوبی در رژیم غذایی شان به حساب نیاید اما مزه لذیذ آن که مثل سیب زمینی شیرین است برای افرادی که می خواهند وزن کم کنند فوق العاده است. البته از آن دست سبزی هایی است که به مدت طولانی شما را سیر نگه می دارد که به خاطر فیبرهای موجود در آن است.
2- شاداب کننده پوست: کدوتنبل در کنار دیگر سبزی ها مانند هویج و سیب زمینی شیرین سرشار از بتاکاروتن است که در بدن به ویتامین A تبدیل می شود و پوست را در برابر آسیب مقاوم و سرعت درمان را سریعتر می کند. مصرف سبزی های نارنجی رنگ مانند کدو در آش و سوپ در فصل زمستان یا در کنار فلفل، پیاز قرمز و چغندر به شدت توصیه می شود.
3- سرشار از آنتی اکسیدان طبیعی: این سبزی با داشتن ویتامین E به شکل گاما توکروفول منبع خوب آنتی اکسیدان است که می تواند در کاهش التهاب و محافظت در برابر دیگر اشکال سرطان مؤثر باشد. همچنین ژن های پیشگیری کننده از بیماری آلزایمر را فعال می کند.
4- کمک به سرحال شدن: منیزیم موجود در کدوتنبل به درمان افسردگی و تشویش کمک می کند. این ماده معدنی طبیعی که اغلب به نام آرامش بخش طبیعت شناخته می شود به شما احساس راحتی و آسایش می دهد.
5- بهبود قوه بینایی: بتاکاروتن موجود در این سبزی که در بدن به ویتامین A تبدیل می شود بعدها به صورت رتینول تجزیه می شود که به دیدن نور بیشتر کمک می کند و کارکرد شبکیه چشم را در وضعیت خوبی حفظ می کند.
6- کمک به پمپاژ قلب: مغز و دانه های کدو سرشار از فیبر هستند که سطح کلسترول را در سطح خوبی نگه می دارند و فشارخون را پایین می آورند. برای اینکه از بیشترین میزان فیبر استفاده کنید نان کماج را با تکه های پخته کدو مصرف کنید یا روی سالاد خود دانه های کدوتنبل بریزید.
7- افزایش ایمنی بدن: به لطف ویتامین های A و C موجود در کدو یک سیستم ایمنی سالم خواهید داشت. ترکیب سوپ کدو به همراه زنجبیل و ادویه های مختلف گزینه بسیار خوبی برای غروب های سرد زمستان است.
یک شرکت نوپا در انگلیس به نام Moley Robotics رباتی طراحی کرده که آشپزی را برای افراد تنبل ساده می کند.
به گزارش مشرق به نقل از انترپرتر، شرکت یاد شده برای تامین هزینه های تکمیل این ربات و عرضه تجاری آن پیکاری برای جمع آوری پول به راه انداخته و امیدوار است از این طریق هزینه 1.2 میلیون دلاری ساخت ربات یاد شده تامین شود.
این ربات که ربات آشپزخانه نام دارد از هوش مصنوعی کافی برای یادگیری انواع دستورالعمل های پخت و پز برخوردار است و حتی می تواند بعد از آشپزی محیط اطراف خود را هم پاکسازی کند.
Moley Robotics می گوید ربات یاد شده می توان از همان ابتدا اقلام و مواد اولیه مورد نیاز برای پخت و پز را جمع آوری کند و با بررسی کلیه شرایط طبخ، محصول نهایی را با حداکثر کیفیت و استاندارد مورد نیاز تهیه کند.
هوش مصنوعی بالای این ربات باعث می شود تا بتواند به تدریج حرکات خود را حرفه ای تر کند و کیفیت طبخ را روز به روز بالاتر ببرد. قرار است نمونه اولیه ربات آشپز این شرکت در سال 2018 عرضه شود.
ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ
داستان سرگذشت یک بچه تنبل ,ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮاﻧﺪﻡ.
ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. خانم ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی ﺤﻮﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ! ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ می گفت : ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ!
ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. ﻣﯿﺪوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎی من ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!
ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ!
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ. ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ.
ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ می ﻨﻮﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ و نمره های ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ.
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ.
ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ.
ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟
ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺎ ﭘﺪﺭﺍﻥ، ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ، ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ، ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺴﺎﻥ ﻭ…
ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ امیرمحمد نادری قشقایی
ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮاﻧﺪﻡ.
ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. خانم ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی ﺤﻮﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ! ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ می گفت : ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ!
ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. ﻣﯿﺪوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎی من ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!
ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ!
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ. ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ.
ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ می ﻨﻮﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ.
ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺎ ﭘﺪﺭﺍﻥ، ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ، ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ، ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺴﺎﻥ ﻭ...
نقل مطالب و داستانها با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.
به گزارش جام جم آنلاین به نقل از مجله سلامتی خانواده، کارهایی که حتی فکرش را نمیکنید باعث کالری سوزی میشوند به شرح زیر هستند.
قرار گرفتن در سرما
وقتی هوای محیط سرد اسـت، بدن کالری بیشتری میسوزاند، به خصوص اگر سرما در حدی باشد که باعث لرزیدن شود، مصرف انرژی بالاتر میرود. حساسیت پاسخگویی افراد به سرما متفاوت اسـت. شدت لرز نیز تحت تاثیر میزان کاهش دمای بدن اسـت که به عمق پوست بستگی دارد. البته میزان چربی و لباسی که فرد پوشیده نیز در این قضیه نقش دارند. بعضیها هیچ وقت احساس لرز نمیکنند که ممکن اسـت به دلیل لایههای مختلف چربی بدنشان باشد.
دلیل دیگری که باعث میشود هوای سرد مصرف انرژی را افزایش دهد این اسـت که یک کار فیزیکی سنگین انجام دهید؛ برای مثال زدن قدم زدن در برف عمیق یا پوشیدن لباسهای سنگین احتمالی هم وجود دارد که بتوانید سه تا هفت درصد بیشتر کالری بسوزانید؛ یعنی وقتی هوای سرد پوست تان را لمس میکند، بدنتان را دوباره گرم کنید و هوای سردی را که وارد ریههایتان میشود گرم کنید.
بدن به ازای هر یک ساعت لرزیدن حدود 400 کیلوکالری میسوزاند تا بتواند خودش را گرم نگه دارد.نوشیدن آب سرد نیز چنین کارکردی دارد. هر چه آبی که مینوشید سردتر باشد، کالری بیشتری میسوزانید چون بدنتان انرژی بیشتری را صرف گرم کردن آب میکند. اگر روزی هشت لیوان آب سرد بنوشید، 70 کیلوکالری بیشتر میسوزانید. این اصل درباره هر نوع نوشیدنی بدون کالری صدق میکند. ممکن اسـت دوست داشته باشید قهوه و چای را به خاطر همین اثر کالری سوزیشان، سرد بنوشید.
خندیدن
بدن شما حتی وقتی که آرام یکجا نشستهاید هم کالری میسوزاند. انرژی لازم برای پمپاژ قلب و نفس کشیدن و اصلا برای زنده ماندن به کالری سوزاندن نیاز دارد اما چطور وقتی میخندیم کالری میسوزانیم؟ یک فرد 68 کیلوگرمی را در نظر بگیرید. این فرد موقع انجام دادن کارهای مختلف، کالری میسوزاند. کارهایی مثل دویدن آهسته، اسکی، باغبانی و حتی رانندگی. خندیدن به شدت آن کارها نیست اما 10 تا 20 درصد ضربان قلب را بالا میبرد. در نتیجه سوخت و ساز بدن را بالا میبرد؛ بنابراین حتی وقتی خنده را متوقف میکنیم، بدن همچنان به کالری سوزی ادامه میدهد. حدود 15 دقیقه خندیدن در طول روز 10 تا 40 کیلوکالری میسوزاند. همین 15 دقیقه خوشحالی کردن میتواند سالی 1/8 کیلوگرم از وزنتان را کاهش دهد.
ریلکسیشن
براساس چند پژوهش اخیر، استرس میتواند به ایجاد چربیهای شکمی کمک کند. وقتی دچار استرس هستید، هورمونهایی مثل کورتیزول میتوانند باعث تحریک اشتها، کاهش سوخت و ساز بدن، و ذخیره چربی در ناحیه شکمی شوند. چه کار میتوانید بکنید؟ فعالیتی را پیدا کنید که استرستان را کاهش دهد؛ میخواهد گوش کردن به یک موسیقی آرام باشد یا نرمشهای آرامش بخش. این فعالیتها نه تنها باعث ریلکس شدنتان میشوند، بلکه احتمال پرخوری عصبی را هم کم میکند. هر یک ساعت فکر کردن هم 64 کیلوکالری میسوزاند؛ یعنی چهار کیلوکالری بیشتر از زمانی که خوابید.
تکان دادن انگشتان
پژوهشها نشان دادهاند که افراد لاغر حدود 150 دقیقه در روز بیقرارتر از افراد چاق هستند. البته این بیقراری همیشه هم به معنی انجام کارهای سنگین نیست. یک سری از کارهای کم اهمیت مثل ضربه زدن با پا و انگشتان دست، پیچاندن و بازی کردن با موها، تکان دادن دست و پا و بدن موقع صحبت کردن، حدود 350 کیلوکالری در روز میسوزانند که در طول سال حدود پنج تا 15 کیلوگرم از وزن فرد اسـت. به این فعالیتها، فعالیتهای گرمازای بدون حرکت میگویند؛ حرکتهایی که در واقع ورزش نیستند. با انجام آنها در هر ساعت میتوانید حدود 100 تا 150 کالری بسوزانید.
جویدن آدامس
جویدن آدامس ذهن را فریب میدهد و انگار در حال غذا خوردن هستید. این حقه باعث بالا رفتن سوخت و ساز بدن میشود. یک ساعت جویدن آدامس 11 کیلوکالری میسوزاند؛ پس اگر 12 ساعت آدامس بجوید 132 کیلوکالری میسوزانید. حال اینکه چه کسی میتواند 12 ساعت آدامس بجود برای محققان چندان اهمیت ندارد چون سرشان شلوغ اسـت و وقت فکر کردن به مسائل را ندارند!
ایستادن
وقتی ایستاده ایم، قلب در هر دقیقه به طور متوسط 10 بار یا بیشتر میزند و در هر دقیقه حدود 7/0درصد کالری بیشتری میسوزاند که در هر ساعت حدود 50 کیلوکالری میشود؛ برای مثال اگر به مدت پنج روز، روزی سه ساعت سرپا بایستید، حدود 750 کیلوکالری میسوزانید که در طول سال حدود 30 هزار کیلوکالری میشود.سه چهار ساعت سرپا ایستادن در طول روز با شرکت در 10 دوی ماراتن در سال برابری میکند.
هر چند که در محل کار نمیتوانیم دائم سرپا بایستیم اما محققان معتقدند که میتوانیم با کارهای کوچکی این زمان را برای خودمان ایجاد کنیم؛ برای مثال وقتی با تلفن صحبت میکنیم سرپا بایستیم یا به جای اینکه با همکار چند میز آنطرفترمان به وسیله ایمیل در ارتباط باشیم، بلند شویم و برویم جلوی میزش با او صحبت کنیم. اگر مشکل زانو و کمردرد نداریم از پلهها استفاده کنیم و… همه این روشهای ساده بدون اینکه متوجه شویم، از ذخایر سوختی ما که همان کالریها هستند استفاده میکنند. ایستادن 50 درصد بیشتر از نشستن کالری میسوزاند. شاید بعد از خواندن این مطلب تصمیم بگیرید که حتی سریال و اخبار را هم ایستاده تماشا کنید!
لم دادن
پژوهشها نشان دادهاند افرادی که فقط چهار ساعت در روز میخوابند، سختتر میتوانند کربوهیدرات بسوزانند، چرا؟ افزایش سطح انسولین و هورمون استرس؛ یعنی کورتیزول. وقتی حسابی خسته و وامانده اید، بدنتان برای انجام کارهای معمول روزانهاش، حسابی کمبود انرژی دارد که شامل درست و حسابی سوزاندن کالری هم میشود؛ پس بهترین راه برای اینکه مطمئن باشید سوخت و ساز بدنتان به طور منظم و یکنواخت ادامه دارد، این اسـت که هر شب شش تا هشت ساعت بخوابید. هر یک ساعت خواب، 60 کیلوکالری میسوزاند؛ بنابراین پس از هشت ساعت خواب حدود 480 کیلوکالری میسوزانید.
نفس کشیدن
وقتی نفس میکشید بدون اینکه خودتان متوجه شوید دارید کالری میسوزانید. برای اینکه بدانید نفس کشیدن چقدر از کالریهای شما را میسوزاند، همین الان یک قلم و کاغذ بردارید و وزن بدنتان را ضربدر 02/0 کنید و حاصلش را در زمان مورد نظرتان ضرب کنید. با این روش میتوانید تعداد کالری را که در آن زمان مشخص میسوزانید به دست آورید. برای مثال یک فرد 68 کیلوگرمی در 15 دقیقه حدود 21 کیلوکالری فقط از راه تنفس میسوزاند.
در حالی که خرید میوه ها و سبزیجات تازه فوق العاده است اما برای ما تنبل ها تسهیلات میوه ها و سبزیجات یخ زده هم کم نیست. بخصوص که بخواهیم سفر کنیم. در این صورت کمتر مجبور می شویم به فروشگاه ها سر بزنیم.
علاوه بر آن، اگر ما یک هفته میوه ها و سبزیجات فریز شده مان را فراموش کنیم رنگشان قهوه ای نمی شود، بوی بد نمی گیرند و لزج و چسبناک نمی شوند.
تازه می توانید میوه های یخ زده تان را با یک کاسه بلغور جو مصرف کنید یا سبزیجاتتان را در یک وعده غذا استفاده کنید.
۲. حین تمرین های ورزشیتان تلوزیون ببینید!
بله! درست خواندید. و این اصلا مسخره نیست. نکته این موضوع "انگیزه” است. و اصلا مهم نیست دیگران درباره تان چه فکری کنند. مهم این است شما به واسطه تماشا کردن برنامه مورد علاقه تان انگیزه پیدا خواهید کرد که روی تردمیل بدوید!
۳. با خودتان یک بطری آب به همراه داشته باشید
آب بینظیر است! حس طراوت بخشیده و بی کالری است. همچنین نوشیدن آن پس از وعده های غذایتان به شما احساس سیری می دهد.
علاوه بر آن، تحقیقات نشان داده کسانی که در طول روز آب بیشتری مصرف می کنند چربی های بیشتری می سوزانند. بنابراین همراه داشتن یک بطری یا قمقمه آب شما را به نوشیدن مایل می کند.
۴. غذاهایتان را در ظرف ها و کاسه های کوچکتر میل کنید
محدود کردن وعده های غذایی با استفاده از ظرف ها و کاسه های کوچکتر اثرات روانی بر مغز انسان دارد.
تحقیقات نشان داده است، افرادی که یک کاسه کوچک غذا را لبریز کرده اند بسیار راضی تر از افرادی بوده اند که همان مقدار غذا را در کاسه های بزرگتری میل کرده اند.
اجرای این ترفند ساده یک راه برای جلوگیری از پرخوری است که زحمتی هم ندارد.
۵. حداقل نیمی از بشقابتان را پر از سبزیجات کنید
و مطمئن شوید سبزیجات را پیش از هر چیز دیگری می خورید! زیرا که سبزیجات سرشار از فیبر و کم کالری هستند. بنابراین خوردن آن ها پیش از خوردن هرچیز دیگری به شما احساس سیری می دهد. در این صورت احتمال کمتری برای مصرف بیش از حد کربوهیدرات وجود دارد.
۶. غذایتان را در آرام پز بپزید
این از ساده ترین نحوه پخت سالم غذاها می باشد. یکم گوشت، سبزیجات و مقداری آب گوشت… خوراک سالم شما وقت شام آماده است!
اگر آرام پز ندارید، بروید و آن را بخرید. باور کنید هزینه خرید آن از اضافه وزنتان کمتر است.
۷. قهوه سیاه بنوشید
من عاشق قهوه هستم و مطمئنم بسیاری از افراد در سراسر جهان هم قهوه را دوست دارند.
قهوه یک آنتی اکسیدان است که کافئین موجود در آن سلول های چربی بدنتان را برای مصرف انرژی بسیج می کند.
وقتی که شما ورزش می کنید یا کالری می سوزانید، بدن شما تلاش می کند تا ابتدا سلول های چربی شناور در آن را بسوزاند.
۸. با لباس های ورزشیتان بخوابید
برنامه ریزی برای لباس پوشیدن به منظور ورزش سخت است؟
خب، پیش از آن که به رختخواب بروید لباس های ورزشیتان را بپوشید. در این صورت دیگر بهانه ای برای ورزش نکردن (فردا) ندارید!
فقط مطمئن شوید پیش از رفتن کفش هایتان را پوشیده اید!!
۹. برای شب خوابیدنتان ساعت تنظیم کنید!
صبر کن… چی؟ ممکن است گیج کننده به نظر برسد اما حدود یک ساعت پیش از خواب شبتان ساعت تنظیم کنید تا به شما یادآور شود راس یک ساعت بخوابید.
داشتن خواب کافی برای سالم ماندن و بهبود بدنتان مفید است.
۱۰. پیش از خواب شب پرده تان را کنار بزنید
با کنار زدن پرده ها، هرروز توسط نور خورشید یک پیام بیدارباش خواهید داشت. از آنجا که بدن انسان برنامه ریزی شده تا توسط نور خورشید بیدار شود، برای بیدار شدن انگیزه مضاعف پیدا خواهد کرد.
۱۱. در شب ترموستاتتان را برای دمای پائین تنظیم کنید
با توجه به بنیاد ملی خواب، دمای پائین در شب خوابتان را آرامتر می کند. همچنین در فصول سرد سال مجبور به پرداخت هزینه هنگفتی نیستید.
۱۲. وقت خواب موبایلتان را در حالت پرواز بگذارید
پیش از آن که بخوابید، موبایلتان را به حالت هواپیما تنظیم کنید تا در طول خواب آشفته نشوید. یا حداقل موبایلتان را با فاصله دورتری از خودتان بگذارید و آن را روی لرزش تنظیم کنید.
داشتن خواب بی وقفه برای بدنتان بسیار مهم است.
ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ، شیراز ﺑﻮﺩﻡ ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ.
ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ ﻣﯿﺨﻮاﻧﺪﻡ.
ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. خانم ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی ﺤﻮﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ! ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ می گفت : ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ.
ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ ﻣﯿﺨﻮﺭﺩﻡ ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ!
ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ!
ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. ﻣﯿﺪوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎی من ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ!
ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ.
ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ!
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ. ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ ﻣﯿﺰﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ، ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ.
ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ می ﻨﻮﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟
ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!
ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ.
ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ. ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ.
ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟ ﺑﻪ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺎ ﭘﺪﺭﺍﻥ، ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ، ﻣﻌﻠﻤﺎﻥ، ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ، ﻣﺮﺑﯿﺎﻥ، ﺭﺋﻴﺴﺎﻥ ﻭ...
نقل مطالب و داستانها با ذکر منبع ، رعایت اخلاق و امانتداری است.