جام جم سرا: حرکت نوزاد در این سن هنوز تحت تاثیر واکنشهای اولیه است. نوزاد در این سن از نظر بینایی کامل نیست، هرچند از بدو تولد میتواند ببیند و رنگها و شکلها را از فاصله نزدیک تشخیص دهد. چشمها را روی چهره افراد متمرکز میکند و بویژه صورت مادر خود را ترجیح میدهد.
در دو ماهگی کودک میتواند در حالت خوابیده به شکم، سر را مختصری بلند کند. اگر او را از شکم بلند کنید، سر در امتداد بدن قرار میگیرد و اگر او را بنشانید سر را به عقب میبرد و اشیای متحرک را با چشم تا زاویه 180 درجه تعقیب میکند.
کودک در تماسهای اجتماعی لبخند میزند و به صداهای اطراف بدقت گوش میکند. در سه ماهگی در حالت خوابیده به روی شکم، سر و سینه را کمی بلند میکند. از آنجا که دستهایش کشیده است، اگر او را از شکم آویزان کنید سر را بالاتر از سطح بدن نگه میدارد.
او در حالت خوابیده به پشت به طرف اشیاء دست دراز میکند، اما نمیتواند آنها را بگیرد. در این سن، اگر کودک را بلند کرده و بنشانید، درمییابید افتادن سر به عقب تا اندازهای کمتر و کنترل سر بهتر شده است و سر، حرکات رفت و برگشتی دارد حتی کودک در سه ماهگی تماسهای اجتماعی را ادامه میدهد و به موسیقی گوش میدهد.
در چهار ماهگی میتوان با صرف کردن وقت بیشتری در کنار کودک، رفتارهای اجتماعی را به وی یاد داد. کودک همچنین از دیدن و صحبت کردن با خودش در جلوی آینه لذت خواهد برد. او علاقه زیادی به گذاشتن اشیاء در دهانش دارد، بنابراین باید بسیار مراقب بود و اشیای ریز را از دسترس او خارج کرد.
حالا که او کنترل بیشتری روی حرکات دستش پیدا کرده، انگشتان خود را میمکد. این کار موجب لذت و آرامش او میشود. مکیدن انگشت شست در این سن کاملا طبیعی است و نشاندهنده فشار روانی یا احساس ناامنی نیست و اکثر کودکان بعد از یک یا دو سالگی این عادت را کنار میگذارند.
کودک شما در فاصله چهار تا شش ماهگی قادر خواهد بود با کمک پاها و استفاده از دستهایش و با پشتیبانی دست والدین، خود را در حالت نشسته نگه دارد و خودش به تنهایی در وضعیت خوابیده به شکم، سر و سینه را بلند کند.
سر را در محور عمودی قرار دهد و پاها را در حالت کشیده نگه دارد و غلت بزند. او به طرف اشیاء دست دراز میکند، آنها را میگیرد و به دهان میبرد. همچنین در حالت ایستاده با پاهایش به زمین فشار میدهد و بلند میخندد.
در چنین شرایطی اگر در ضمن بازی، تماس کودک را با اسباب بازی قطع کنید، خشمگین میشود. کودک شما در شش ماهگی افراد خانواده را میشناسد و به تغییر چهره شما در صورتی که ناراحت باشید واکنش نشان میدهد.
به خاطر داشته باشید تربیت کودک از زمان تولد شروع میشود؛ یعنی او رفتار مناسب و احترام شما را از ماههای اول زندگیاش تشخیص میدهد.(دکتر فریبا شیروانی - متخصص اطفال و فوقتخصص عفونی اطفال)
دکتر آزیتا توسلی، متخصص مغز و اعصاب کودکان گفت: آمار دقیقی از اختلالات تکاملی در کشور نداریم ولی آنچه که از میزان مراجعه به درمانگاهها به جهت عدم تشخیص «ناتوانی در نشستن، راه رفتن یا صحبت کردن کودکان» استنباط میشود، حاکی از شیوع نسبتا بالای این اختلالات در میان کودکان است.
توسلی افزود: اگر کودکی از نظر تکاملی (حرکت، تکلم و ارتباطات اجتماعی) دچار تاخیر شده باشد، سنجش هوش برای او انجام نمیشود بلکه مورد ارزیابی عقب ماندگی ذهنی قرار میگیرد. برخی کودکان ممکن است به هنگام تولد مشکلی نداشته باشند ولی بعدا در سن سه یا چهار ماهگی، گردن نمیگیرند، درهفت ماهگی به روی شکم برنمی گردند، بصورت نرمال (عادی) جلو نمیروند و بتدریج مهارتهای لازم را کسب نمیکنند که باید بلافاصله درمان آنها آغاز شود.
وی گفت: متاسفانه بیشتر پزشکان به جای توجه به سیر تکامل نوزاد، بیشتر به شاخصهای رشد توجه میکنند این در حالی است که مراحل تکامل، بسیار مهم است زیرا این تکامل است که بر حرکت نوزاد، نشستن، راه رفتن و به زبان آمدن کودک تاثیر دارد.
این متخصص مغز و اعصاب کودکان از همکاران پزشک خود خواست تا در مواجهه با کودک، حتما به شاخصهای عصبی او توجه کنند، چون تشخیص زودهنگام و بموقع، در درمان و توانبخشی کودک بیمار، بسیار موثر است و بار معلولیتها را کاهش میدهد.
وی همچنین با اشاره به اینکه لازم است والدین روی حرکات و توانایی فرزند نوزاد خود توجه کنند، اظهار امیدواری کرد تا مراکزی در کشور داشته باشیم که پزشکان این مراکز با آگاهی از چگونگی پایش مراحل تکامل، نسبت به پیشگیری و درمان اختلالات مربوطه اقدام کنند.
دکتر لادن افشار خاص، متخصص مغز و اعصاب کودکان نیز در این باره گفت: وضعیت سلامتی بیمار، قابل پایش و مراحل تکامل کودک اعم از گردن گرفتن، نشستن، راه رفتن و به زبان آمدن قابل ارزیابی است.
وی تاکید کرد: فعالیت درمانی متخصصان مغز و اعصاب در بسیاری از موارد، بویژه در زمینه تکلم کودک، کافی نیست بلکه باید خدمات روانپزشکی هم به وضعیت کودک کمک کند تا با مشاوره روانپزشکی، سیر درمان کامل شود.
افشار، پایش تکامل کودکان در سنین زیر پنج سال را بسیار مهم دانست و ادامه داد: انجام این پایش از طریق جداول استاندارد و مشاوره روانپزشکی در پیشگیری و درمان اختلالات عصبی - تکاملی کودکان، بسیار لازم و ضروری است.
قرار است نخستین همایش اختلالات عصبی - تکاملی در روزهای ۱۷ و ۱۸ دی ماه جاری در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی برگزار شود. (ایرنا)
دوران پیش دبستان و کودکستان (3 تا 6 سالگی)
خصایص بدنی
* کودکان پیش دبستانی بسیار فعال اند. می توانند بدن خود را به خوبی کنترل کنند و از فعالیت، به خاطر خود فعالیت، لذت می برند. به فرصت های متعددی نیاز دارند که بدوند، بپرند، و بالا بروند. باید چنین فرصتهایی را، به قدر امکان برای کودکان فراهم ساخت و تحت مراقبت باشند.خصایص اجتماعی
* بیشتر کودکان یا دو رفیق دارند، لکن این دوستی ممکن اســت به سرعت تغییر یابد. کودکان پیش دبستانی از لحاظ اجتماعی کاملاً انعطاف پذیرند؛ ایشان می خواهند و می توانند با اکثر همکلاسیهای خود بازی کنند. کودک در این مرحله، علاقه مند اســت دوستش هم جنس خودش باشد، اگرچه معمولاً پسران و دختران به راحتی با همدیگر بازی می کنند. باید توجه داشت که کدام یک از کودکان نمی خواهد و نمی تواند با دیگران ارتباط پیدا کند و بجوشد. بعضی اوقات ممکن اســت کودکی علاقه مند باشد که تنها و دور از سایر کودکان باشد تا به شرکت در بازی با آنها. هرگاه مربی احساس کند که کودکی واقعاً می خواهد با کودکان دیگر درآمیزد باید به او کمک کند تا در این امر موفق شود.رفتار غیرمشغول.
کودکان اصلاً بازی واقعی نمی کنند. مدتی تماشاگر بازی دیگران می شوند یا به فعالیتهای بی هدف می پردازند.بازی تنها.
کودکان تنها و با اسباب بازیهای خود بازی می کنند و به تعامل با دیگران تلاش نمی کنند.رفتار تماشاگر.
کودکان بیشتر اوقات خود را به تماشای دیگران سپری می کنند. ممکن اســت درباره ی بازی دیگران نظر دهند و پیشنهاداتی بکنند لیکن شخصاً بازی نمی کنند.بازی متوازی.
کودکان دور از دیگران بازی می کنند، لیکن نه واقعاً دور، به این معنا که همان اسباب بازیها را مورد استفاده قرار می دهند که به دیگران تعلق دارند، ولی مستقلاً بازی می کنند.بازی شریکی.
کودک به بازیهای بی سازمان با دیگران می پردازند. در این گونه بازیها، مقررات خاصی وجود ندارد و هر کس هرگونه بخواهد بازی می کند.بازی تعاونی.
کودک در شکل نظامدار بازی دیگران وارد می شود که دارای مقررات خاصی اســت و به وسیله یکی رهبری می شود. در این گونه بازی ها ممکن اســت اعضای گروه فعالیتهایی را از خود خلق کنند.خصایص هیجانی و عاطفی
* کودکان کودکستانی تمایل دارند احساسات و عواطف شان را آزادانه و باز، ابراز کنند. طغیان خشم فراوان اســت.خصایص شناختی
* کودکان کودکستانی از لحاظ گویایی و زبان تقریباً مهارت دارند. اکثرشان دوست دارند با دیگران، خصوصاً در برابر گروه، حرف بزنند. باید فرصتهای و متنوعی برای کودکان فراهم آورد تا حرف بزنند و نیز باید به ایشان کمک کرد که شنوندگان خوبی بار آیند. برای کودکان محترم از اعتماد به نفس یا ضعف در آن باید فرصتهای سخن گفتن فراوانی تدارک دید، مثلاً درباره ی حادثه یا فیلمی که دیده اند گزارشی به همسالان خود بدهند.سه کلاس اول ابتدایی (6-9 سالگی)
خصایص بدنی
* کودکان کلاسهای ابتدایی هنوز بسیار فعال اند. به همین سبب اســت که وقتی آنها را وادار می کنند که به فعالیتهای نشسته بپردازند ناگزیر، انرژی اضافی خود را به شکل عادتهای عصبی از قبیل جویدن مداد، جویدن ناخن، پیچاندن موی سر، و بی قراری کلی صرف می کنند.خصایص اجتماعی
علاوه بر خصایص مذکور برای کودکان پیش دبستانی چند خاصیت دیگر نیز در این سطح رشد دیده می شوند از این قرار:خصایص هیجانی و عاطفی
* دانش آموزان دوره ابتدایی نسبت به انتقاد و استهزاء حساس اند و ممکن اســت در سازش با شکست و ناکامی، مشکل پیدا کنند. کودکان در این سن به تمجید و شناخته شدن نیاز فراوان دارند و علاقه منداند مورد تحسین معلمان خود قرار بگیرند. کودکان خردسال، ممکن اســت از انتقاد ناراحت و حتی خرد شوند. تا حد امکان باید تقویت مثبت فراوان فراهم ساخت و واکنشهای خود را برای رفتارهای بد غیرتحصیلی (غیردرسی) ذخیره کرد. فراموش نکنیم که این مرحله، کوشش در مقابل کهتری اســت بنابراین، اگر طوری با کودک برخورد کنیم که او احساس کهتری کند، از رشد و تکامل تلاش او جلوگیری خواهیم کرد.خصایص شناختی
* به طور کلی، دانش آموزان ابتدایی شدیداً علاقه مند و مشتاق اند یاد بگیرند. آنچه در آموزش ابتدایی بسیار مهم اســت انگیزش دانش آموزان و مسأله عمده ی هر معلم، این اســت که چگونه آن انگیزش را به حداکثرش برساند.کلاسهای دبستانی (4 و 5؛ 9-11 سالگی)
خصایص بدنی
* در اکثر دختران، رشد و نمو ناگهانی ظاهر می شود و پسران نیز رشد و نمود خود را نشان می دهند. به طور متوسط، دختران میان 10 تا 14 سالگی بلندتر و سنگین تر از پسران هستند.خصایص اجتماعی
* گروه همسالان نیرومند می شود و جای بزرگسالان را می گیرد و منبع مهم معیارهای رفتار و شناخت موفقیت و پیشرفت می شود.مرحله ی صفر: سطح خودمداری (خودمحوری) (حدود 4 تا 6 سالگی)
در این مرحله، کودکان نمی دانند که ممکن اســت دیگران یک حادثه اجتماعی همسان را تعبیر و تفسیر متفاوت کنند. به افکار خود یا دیگران نمی اندیشند. کودک می تواند به احساسات دیگران برچسب بزند لکن روابط علت و معلولی اعمال اجتماعی را نمی فهمد.مرحله ی یک: دارا شدن نقش اطلاعات اجتماعی (حدود 6 تا 8 سالگی)
در این مرحله کودکان می توانند میان تعبیر و تفسیرهای خویش از تعاملهای اجتماعی و تعبیر و تفسیرهای خویش از تعاملهای اجتماعی و تعبیر و تفسیرهای دیگران در شیوه های محدود، فرق بگذارند. نمی توانند همزمان درباره ی دیدگاه خود و دیدگاه دیگران بیندیشند.مرحله ی دو: داراشدن نقش بازتابی خویشتن (حدود 8 تا 10 سالگی)
در این مرحله، روابط اجتماعی در رابطه با موقعیتهای خاص، تعبیر و تفسیر می شوند؛ موقعیتهایی که در آنها هر شخص درمی یابد که دیگران در زمینه خاص چه انتظاراتی از او دارند. کودکان هنوز هم نمی توانند همزمان دو دیدگاه را دریابند.مرحله ی سه: عهده دار شدن نقش مضاعف (حدود 10 تا 12 سالگی)
در این مرحله، کودکان می توانند دیدگاه شخص سوم را بگیرند که به ایشان امکان می دهد انتظارات از خویشتن و دیگران را در موقعیتهای متنوع دریابند.مرحله ی چهار: عهده دار شدن نظام اجتماعی و عُرفی (قراردادی) (حدود 12 تا 15 سالگی و به بعد)
در این مرحله، هر فرد، در ارتباط با دیگران، به بسیاری از نکات باریک تعاملها پی می برد و آنها را در می یابد. به علاوه، چشم انداز اجتماعی رشد و گسترش خود را آغاز می کند. در این هنگام اســت که درباره ی اعمال با معیار چگونگی تأثیر آنها در افراد، داوری می شود، نه فقط آنهایی که بلافاصله از آنها متأثر می شوند.خصایص هیجانی و عاطفی
* وجود تعارض میان مقررات گروه کودکان و مقررات بزرگسالان، ممکن اســت مشکلاتی را بار آورد که به بزهکاری نوجوانان بینجامد.خصایص شناختی
* در تواناییهای خاص و عملکردهای تحصیلی تفاوتهای جنسی وجود دارند.دوره راهنمایی یا دوره اول دبیرستان (کلاسهای 1 و 2 و 3؛ 12 تا 14-15 سالگی)
خصایص بدنی
* بیشتر دختران معمولاً در آغاز این مرحله، رشد و نمو بدنی خود را کامل می کنند. رشد و نمو بدنی پسران معمولاً پیش از دوره ی دوم دبیرستان کامل نمی شود.
* همه دختران و اکثر پسران عملاً به دوره ی بلوغ رسیده اند.اعضای جنسی (خصایص جنسی اولیه) به سرعت رشد می کنند، و خصایص ثانوی جنسی هم به تدریج ظاهر می شوند.خصایص اجتماعی
* گروه همسالان و همگنان، منبع کلی مقررات رفتار می شود. وضع و گسترش مقررات رفتار، حرکتی اســت به سوی استقلال بزرگسالی. به علاوه، نوجوانان در این سن، مقررات رفتاری خود در خارج از مدرسه را شکل می دهند؛ و به شرکت در تصمیمهای تشکیلات دانش آموزی علاقه مند می شوند.خصایص عاطفی
* بیشتر نوجوانان ممکن اســت به مرحله ی «طوفان و فشار» وارد شوند. برخی از نظریه پردازان از جمله فروید به این نتیجه رسیدند و اریکسن شاگرد فروید آن را بحران هویت توصیف کرد. به نظر روان شناسان، این حالت عمدتاً معلول تغییرات رشدی یا بلوغ، پیدایی تغییرات جنسی، و سایر تغییرات بدنی اســت که با اضطراب درونی همراهند و نسبت به این سن، طبیعی تلقی می شوند؛ و نباید آن را «بحران» خواند.خصایص شناختی
* این مرحله از زندگی، دوران انتقال بین تفکر عملیاتی واقعی و تفکر صوری اســت. ظهور این خاصیت را می توان از کیفیت مقایسه میان دو مکتب فکری و مثالهایی که نوجوان ذکر می کند دریافت.دبیرستان (دوره دوم) (پایه های 10، 11 و 12؛ 16، 17، و 18 سالگی)
خصایص بدنی
* بیشتر دانش آموزان به نضج جنسی می رسند، و همه شان بالغ شده اند.خصایص اجتماعی
* احتمال دارد والدینها در نقشه ها و طرحهای بلندمدت نوجوانان مؤثر واقع شوند؛ تأثیر همگنان احتمالاً فوری باشد.خصایص عاطفی
* در پایان دبیرستان، ممکن اســت، دختران بیش از پسران، اختلالهای هیجانی و عاطفی را تجربه کنند. پیدایش افسردگی در دختران عمدتاً به این سبب اســت که در جنبه های مهم زندگی خویش کمتر کنترل دارند. این عامل را غالباً «درماندگی آموخته» (iearned helpesness) (1) خوانند زیرا شخص احساس درماندگی را ضمن واکنشهای دیگران و تجارب خودش تجربه می کند. از تحقیقات گوناگون درباره ی درماندگی آموخته، چنین نتیجه گیری شده اســت که درماندگی آموخته در زنان و مردان به افسردگی منجر می شود.خصایص شناختی
* دانش آموزان دبیرستانی برای ورود به مرحله تفکر صوری، توانایی بیشتری دارند اگرچه ممکن اســت از آن استفاده نکنند.پینوشتها:
1. برای مطالعه درباره «درماندگی آموخته» می توان به منابع زیر مراجعه کرد:
- سیف، علی اکبر (دکتر): روان شناسی پرورشی
- شعاری نژاد، علی اکبر: درآمدی به روان شناسی انسان
- کریمی، یوسف (دکتر): روان شناسی اجتماعی.
2. خصایص رشد و تکاملی مذکور عمدتاً از منبع زیر اقتباس و ترجمه شده اند:
Biehler, Robert f. and snowman, Jack (1990): psychology Applied to Teaching: U.S.A. chapder 3.
توضیحات مفصل این خصایص را می توان در کتابهای «روان شناسی رشد» از جمله روان شناسی رشد از همین مؤلف، چاپ هجدهم، 1386 مطالعه کرد.
به گزارش بیبیسی،پژوهشگران دانشگاه آکسفورد که این تحقیق را انجام دادهاند پیش بینی میکنند بشر در آینده حتی بیشتر از امروز مبتلا به چنین دردهایی شود.
دکتر پل مانک که این تحقیق را در بخش ارتوپدی، روماتولوژی و علوم عضلات و استخوان نافیلد انجام داده زمانی به موضوع علاقمند شد که دید بسیاری از بیمارانی که به او مراجعه میکنند مشکلات مشابهی دارند:
"ما در درمانگاههای بیمارستان برخی مشکلات را خیلی زیاد میبینیم، درد شانه وقتی دست بالای سر برده میشود، درد جلوی زانو، آرتریت (آرتروز) مفصل لگن. در افراد جوانتر هم برخی مفاصل مستعد دررفتگی هستند."
"ما از خود سوال میکردیم چگونه استخوانها و مفاصل ما چنین آرایش عجیبی دارد که باعث این همه مشکل برای افراد میشود."
"این به ذهن ما خطور کرد که راه جواب دادن به این سوال این است که از منظر تکامل به گذشته نگاه کنیم."
آنها میخواستند ببینند در طی میلیونها سال استخوانها چه تغییراتی کردهاند، تغییراتی که زمانی آغاز شد که اجداد بشر قامت راست کردند و بر دو پا ایستادند.
پیش از این محققان دیگر هم تاثیر تکامل را در انسان خاطر نشان کرده بودند؛ مثلا این که برخی افراد بیشتر مستعد کمردرد هستند ممکن است به این دلیل باشد که شکل ستون فقرات آنها به نزدیکترین گونه نخستیها به انسان یعنی شامپانزهها بیشتر شباهت دارد.
تغییر گردن استخوان ران در طول میلیونها سال؛ گردن استخوان پهنتر شده است
برای این پژوهش، محققان سیصد استخوان گونههای انسانی مختلف مربوط به یک دوره زمانی چهارصد میلیون ساله را که در موزههای آکسفورد، اسمیتسونین واشنگتن و موزه تاریخ طبیعی بریتانیا در لندن نگهداری میشوند با سیتیاسکن تصویربرداری کردند.
پس از اسکن، محققان از این استخوانها مدلهای سهبعدی کامپیوتری تهیه و یک بانک اطلاعاتی از تغییر شکل استخوانها در طول میلیونها سال ایجاد کردند.
آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی راه رفتن چهار دست و پا به راست ایستادن و راه رفتن روی دو پا تکامل یافت، گردن استخوان ران باید پهنتر میشد تا وزن اضافهای را که به آن وارد می شد تحمل کند.
بررسیها نشان میدهد هر چه گردن استخوان ران پهنتر باشد بیشتر مستعد ابتلا به آرتروز است، بنابراین میتواند توضیح دهد که چرا درد لگن اینقدر شایع است.
این محققان همچنین سعی کردند با استفاده از این یافتهها حدس بزنند که استخوانهای بشر در آینده، چهار هزار سال دیگر، چه شکلی خواهد داشت. آنها البته اذعان دارند که بسیاری از عوامل تاثیرگذار در آینده را نمیتوانستند مد نظر قرار دهند اما به گفته دکتر مانک "استخوان ران در آینده گردنی پهنتر دارد که این به معنای آرتروز بیشتر و بیشتر است."
در مورد استخوان شانه محققان متوجه تغییر در اندازه یک شکاف کوچک شدند. تاندونها و رگها از این شکاف عبور میکنند و این شکاف در گذر زمان کوچکتر و کوچکتر شده است.
وقتی این فضا کوچکتر شود تاندونها جای کمتری برای حرکت دارند و شاید این توضیح دهد چرا افراد زیادی وقتی دستشان را بالای سرشان میبرند درد پیدا میکنند.
پژوهشگران میگویند پیشبینی شکل استخوانها در آینده نشان میدهد که برای ساخت مفاصل مصنوعی باید با این تغیرات تکاملی را هم مد نظر قرار داد.
با این حال پژوهشگران دانشگاه آکسفورد یک خبر خوب هم دارند، فیزیوتراپی مناسب و حفظ وضعیت درست بدن، کمر و مفاصل میتواند عوارض نقص طراحی بدن آدمی را کم کند.
5454
به گزارش بیبیسی،پژوهشگران دانشگاه آکسفورد که این تحقیق را انجام دادهاند پیش بینی میکنند بشر در آینده حتی بیشتر از امروز مبتلا به چنین دردهایی شود.
دکتر پل مانک که این تحقیق را در بخش ارتوپدی، روماتولوژی و علوم عضلات و استخوان نافیلد انجام داده زمانی به موضوع علاقمند شد که دید بسیاری از بیمارانی که به او مراجعه میکنند مشکلات مشابهی دارند:
"ما در درمانگاههای بیمارستان برخی مشکلات را خیلی زیاد میبینیم، درد شانه وقتی دست بالای سر برده میشود، درد جلوی زانو، آرتریت (آرتروز) مفصل لگن. در افراد جوانتر هم برخی مفاصل مستعد دررفتگی هستند."
"ما از خود سوال میکردیم چگونه استخوانها و مفاصل ما چنین آرایش عجیبی دارد که باعث این همه مشکل برای افراد میشود."
"این به ذهن ما خطور کرد که راه جواب دادن به این سوال این است که از منظر تکامل به گذشته نگاه کنیم."
آنها میخواستند ببینند در طی میلیونها سال استخوانها چه تغییراتی کردهاند، تغییراتی که زمانی آغاز شد که اجداد بشر قامت راست کردند و بر دو پا ایستادند.
پیش از این محققان دیگر هم تاثیر تکامل را در انسان خاطر نشان کرده بودند؛ مثلا این که برخی افراد بیشتر مستعد کمردرد هستند ممکن است به این دلیل باشد که شکل ستون فقرات آنها به نزدیکترین گونه نخستیها به انسان یعنی شامپانزهها بیشتر شباهت دارد.
تغییر گردن استخوان ران در طول میلیونها سال؛ گردن استخوان پهنتر شده است
برای این پژوهش، محققان سیصد استخوان گونههای انسانی مختلف مربوط به یک دوره زمانی چهارصد میلیون ساله را که در موزههای آکسفورد، اسمیتسونین واشنگتن و موزه تاریخ طبیعی بریتانیا در لندن نگهداری میشوند با سیتیاسکن تصویربرداری کردند.
پس از اسکن، محققان از این استخوانها مدلهای سهبعدی کامپیوتری تهیه و یک بانک اطلاعاتی از تغییر شکل استخوانها در طول میلیونها سال ایجاد کردند.
آنها به این نتیجه رسیدند که وقتی راه رفتن چهار دست و پا به راست ایستادن و راه رفتن روی دو پا تکامل یافت، گردن استخوان ران باید پهنتر میشد تا وزن اضافهای را که به آن وارد می شد تحمل کند.
بررسیها نشان میدهد هر چه گردن استخوان ران پهنتر باشد بیشتر مستعد ابتلا به آرتروز است، بنابراین میتواند توضیح دهد که چرا درد لگن اینقدر شایع است.
این محققان همچنین سعی کردند با استفاده از این یافتهها حدس بزنند که استخوانهای بشر در آینده، چهار هزار سال دیگر، چه شکلی خواهد داشت. آنها البته اذعان دارند که بسیاری از عوامل تاثیرگذار در آینده را نمیتوانستند مد نظر قرار دهند اما به گفته دکتر مانک "استخوان ران در آینده گردنی پهنتر دارد که این به معنای آرتروز بیشتر و بیشتر است."
در مورد استخوان شانه محققان متوجه تغییر در اندازه یک شکاف کوچک شدند. تاندونها و رگها از این شکاف عبور میکنند و این شکاف در گذر زمان کوچکتر و کوچکتر شده است.
وقتی این فضا کوچکتر شود تاندونها جای کمتری برای حرکت دارند و شاید این توضیح دهد چرا افراد زیادی وقتی دستشان را بالای سرشان میبرند درد پیدا میکنند.
پژوهشگران میگویند پیشبینی شکل استخوانها در آینده نشان میدهد که برای ساخت مفاصل مصنوعی باید با این تغیرات تکاملی را هم مد نظر قرار داد.
با این حال پژوهشگران دانشگاه آکسفورد یک خبر خوب هم دارند، فیزیوتراپی مناسب و حفظ وضعیت درست بدن، کمر و مفاصل میتواند عوارض نقص طراحی بدن آدمی را کم کند.
5454