باور به معاد ضمن تولید تقوا و پرهیزکاری، آن را در جامعه نهادینه میکند. فرد و جامعهای که به لباس تقوا آراسته شود، بی مسئولیتی و مخالفت با ارزشهای انسانی را از خود میزداید.
فرآوری: حامد رفیعی - بخش نهج البلاغه تبیان
مسئولین باید معاد باور باشند!
عدم مسئولیت پذیری انسان ها در طول تاریخ حوادث ناگواری را بر جامعه بشری تحمیل کرده است؛ فجایعی هم چون فروریختن ساختمان پلاسکوی تهران، در روز آخر دی ماه که قلب تمام مردم ایران را به درد آورد.
مسئولیت پذیری مردم و مسئولین یک جامعه، در گرو عوامل بسیاری است که یکی از آن ها از دیدگاه نهج البلاغه، معادباوری است، شخص باورمند به معاد، مسئولانه زندگی میکند و سخت مراقب است که گام خلافی برندارد و از مسیر تعّهدات انسانی و اجتماعی خویش دور نشود تا مبادا در دنیا به کسی آسیبی برساند و در رستاخیز در زمرۀ خلافکاران و گمراهان نباشد؛ چنانکه امام علی علیه السلام هم، از خداوند زیستی متعّهدانه و مسئولانه در مسیر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله را خواسته است:
«و ما را با او محشور کن، چنان که نه رسوا و زیانکار باشیم و نه پشیمان؛ نه از راه بگردیده و نه شکنندۀ پیمان؛ نه گمراه و نه گمراهکنندۀ دیگران؛ و نه از فریب خوردگان باشیم.»
مسئولینی که در آخرت بیشترین دادخواه را دارند!
رهبران و مسئولان یک جامعه باید دغدغه حفظ جان و مال و آبروی مردم را داشته باشند واگر اینطور نباشد، اعتماد به آن ها کاری عبث است. امیر مؤمنان علی علیه السلام، خود با چنین دغدغهای میزیست و ازاینرو، در پاسداشت تعّهدات اجتماعی خویش نهایت دقّت را داشت و از کارگزاران خود نیز چنین انتظار داشت. آن حضرت در نامهای به یکی از کارگزارانش دربارۀ خیانت در داراییهای مردم نوشته است:
امام علی علیه السلام مسئولان را زندانی وعده هایشان می داند و می فرماید: «مسئول تا وقتی وعده نداده است آزاد است (و پس از وعده در گرو آن است.).»
«بیگمان تو را در این زکات، بهره ای معیّن است و حقّی معلوم و روشن، و شریکانی داری درویش و ناتوان و پریش. ما حقّ تو را به تمامی میپردازیم، پس تو نیز باید حقوق آنان را به تمامی به ایشان برسانی؛ و اگر چنین نکنی، بیگمان تو در روز رستاخیز از همۀ مردمان بیشتر دشمن و دادخواه داری.»
جان مردم محترم است!
باور به معاد ضمن تولید تقوا و پرهیزکاری، آن را در جامعه نهادینه میکند. فرد و جامعهای که به لباس تقوا آراسته شود، بی مسئولیتی و مخالفت با ارزشهای انسانی را از خود میزداید، اعتقاد به محاسبه دقیق و عادلانه در جهان آخرت، سبب میشود که انسان خود را در انجام کارها آزاد مطلق نبیند و تقوا پیشه کند. (بقره / 203)
کسی که تقوا داشته باشد پذیرفته است که همه جا محضر خداست و خدا نظارگر است، لذا از خدا پروا می کند. او باور دارد خدا هم وکیل متقی است و نخواهد گذاشت که متقی در زندگی درمانده شود و هم وکیل صاحبان اموالی است که متصدی حکومت آن را در اختیار دارد یا پاسدار و نگهبان آن است؛ بنابراین اموال و جان مردم در پیشگاه تقوا پیشه گان محترم است.
ایمان به معاد در تأمین عدالت اجتماعی که دغدغه انبیا و مصلحان واقعی بود، کارایی فوق العادهای دارد، و موجب امتناع مسئولان از بی توجهی و ظلم به مردم می شود. باید دانست که بیایمانی به جهان آخرت، ریشة سرکشی است: «وَاسْتَکْبَرَ هُوَ ... وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَیْنَا لَا یُرْجَعُونَ». (قصص / 39) ؛طغیانها، انکارها و تباهیها از نظر قرآن در اثر بیاعتقادی به معاد است.
مسئولین، زندانی وعده های خویشند!
وقتی بینش کارگزار حکومت اسلامی این شد که «مسئولیت » امانتی است که برای خدمت به مردم به او واگذار شده است، دیگر جایی برای برخوردهای سهل انگارانه، باقی نمی ماند، چرا که مردم صاحب امانت اند و ارباب رجوع!
«بیگمان تو را در این زکات بهره ای معیّن است و حقّی معلوم و روشن، و شریکانی داری درویش و ناتوان و پریش. ما حقّ تو را به تمامی میپردازیم، پس تو نیز باید حقوق آنان را به تمامی به ایشان برسانی؛ و اگر چنین نکنی، بیگمان تو در روز رستاخیز از همۀ مردمان بیشتر دشمن و دادخواه داری.»
امام علی علیه السلام مسئولان را زندانی وعده هایشان می داند و می فرماید: «مسئول تا وقتی وعده نداده است آزاد است (و پس از وعده در گرو آن است.).»
و هم چنین در تاکید امانت داری می فرماید: «و هرکه کار امانت را سبک شمارد و در آن خیانت روا دارد و دامان خویشتن و دین خود را از خیانت پاک ننماید، خویش را در این جهان به خواری و رسوایی کشاند و به آخرت، خوارتر و رسواتر درآید.»
کلام آخر
معادباوران، هیچ گاه دست خود را به «خیانت » نمی آلایند، اما آنان که حکومت و مسئولیت را «لقمه چرب » می دانند اساس کارشان بر «خیانت» است! سهل انگاری و خیانت در امانت، چه از سوی مردم چه از سوی مسئولین، بخشش پذیر نیست زیرا آتش آن همه را می سوزاند! و ناگوارتر از آن فساد دولتی و عدم اجرای قانون است،که نسل های بعد را هم خواهد سوزاند!
منابع: - نهج البلاغه، حکمت 336، نامۀ ۲۶، خطبۀ ۱۰۶
- قرشی، سید علی اکبر، معاد از نظر قرآن و علم، ج 9، ص5
- سایت محمد نصر اصفهانی، شرح نامه 26 نهج البلاغه