جام جم سرا: حتی فکر کردن به این موضوع هم دردناک است که یک عضو خانواده، در بیرون خانه مواد مخدر بکشد، ولی داخل خانه، چنان فیلمی بازی کند که هیچکدام از اعضای خانواده متوجه اعتیادش نشوند.
اگر تعدادشان کم بود، باز میشد با بیخیالی به این موضوع نگاه کرد، ولی وقتی معاون وزیر بهداشت میگوید 55 درصد خانوادهها اصلا نمیدانند فرزندشان معتاد است، این حرف رسما به این معنی است که نیمی از جوانان و نوجوانان معتاد با هر شگرد و شیوهای شده، اعتیادشان را از خانواده مخفی میکنند.
حالا بیاییم کمی حساب و کتاب کنیم و ببینیم چه تعداد از جوانان ایرانی، اعتیادشان را از خانواده مخفی میکنند. از یک طرف به گفته مسئولان سازمان بهزیستی، حدود 55 درصد از جمعیت یک میلیون و 350 هزار نفری معتادان، مجرد هستند. با این حساب الان حدود 715 هزار معتاد مجرد در کشور داریم که خیلی از این معتادان مجرد با والدینشان زندگی میکنند؛ والدینی که خیلی از آنها روحشان هم از اعتیاد فرزندشان خبر ندارد.
تکنولوژی با فرزندان صمیمیتر است
وقتی والدین و فرزندان، هر کدام سرشان به کار خودشان گرم باشد و حتی موقع خوردن ناهار و شام رغبت نداشته باشند سر یک سفره بنشینند، در چنین خانوادهای معلوم است که والدین و فرزندان، روزبهروز از هم دورتر میشوند.
دکتر مسعود حاجیرسولی، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه اعتیاد در گفتوگو با جامجم میگوید: این روزها اعضای خانواده خیلی از همدیگر دور شدهاند. تکنولوژی باعث شده خانوادهها برای همدیگر وقت نگذارند و بیشتر وقتشان را پای وسایلی مثل انواع گوشی، تبلت و کامپیوتر بگذارنند که همین مساله کمکم باعث از هم گسستن رشتههای عاطفی در خانوادهها شده است.
به اعتقاد این پژوهشگر، مدیریت نکردن تکنولوژیهای جدید، اعضای خانواده را از هم دور و به همین دلیل، روابط اجتماعی و ساختار رفتاری در بسیاری از خانوادههای ایرانی تغییر پیدا کرده است.
همین احترام نگذاشتن به نهاد خانواده، بیمهری و دور شدن اعضای خانواده از همدیگر، دلیل مهمی است که حاجیرسولی آن را مسبب بیاطلاعی برخی والدین از اعتیاد فرزندشان به حساب میآورد.
گسترش اعتیاد در خانوادههای مستبد یا وابسته
هنوز هم کم نیستند خانوادههایی که در آن، حرف اول و آخر را والدین ـ بخصوص پدر ـ میزنند. مشورت کردن و عقلها را روی هم گذاشتن در این خانوادهها جایی ندارد و حرف درست همیشه حرفی است که والدین میگویند.
رویا نوری، محقق حوزه اعتیاد و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی به جامجم میگوید: در خانوادههای مستبد، احتمال پنهانکاری فرزندان بیشتر است. به دلیل مدیریت غلطی که در نظام اجتماعی خانوادههای مستبد وجود دارد، میزان دروغ، ریا و پنهانکاری در این خانوادهها بسیار بالاست و به همین علت، فرزندان ترجیح میدهند بهجای صحبت با پدر و مادر، بیشتر با دوستانشان وقت بگذرانند.
وقتی هم میزان ارتباط و صمیمیت با دایره دوستان بسیار بیشتر از میزان صمیمیت با والدین مستبد باشد، آنوقت اصلا عجیب نیست که چنین پدر و مادرهای خودرایی، حتی اطلاع نداشته باشند فرزندشان معتاد است، در حالی که احتمال دارد دایره دوستان همان فرزند معتاد از وضع اعتیاد او باخبر باشند.
فقط هم مشکل به خانوادههای مستبد برنمیگردد. نوری عقیده دارد در خانوادههایی که از آن طرف بام میافتند و به اصطلاح «سهلگیر» هستند نیز احتمال دارد فرزندی معتاد باشد، ولی حتی پدر و مادر ندانند که او اسیر اعتیاد شده است.
در خانوادههایی که فرزند هر چیزی را اراده کند، در اختیارش قرار میدهند و هیچ نظارتی روی کارهای بچهشان ندارند، خانوادههای بیقانون و بینظمی که فکر میکنند فقط وظیفهشان تهیه خوراک و پوشاک برای بچه است، هم احتمال اعتیاد فرزند وجود دارد و هم احتمال بیشتری وجود دارد که فرزند براحتی اعتیادش را از خانواده مخفی کند.
خانوادههای سومی که نوری از آنها یاد میکند، خانوادههایی هستند که میزان آگاهیشان درباره اعتیاد بسیار پایین است.
در این نوع خانوادهها، به قول این استاد دانشگاه اگر فرزندی چشمش قرمز شده و سه روز نخوابیده است، پدر و مادر فکر میکنند فرزندشان سخت مشغول درس خواندن است، ولی یک درصد هم احتمال نمیدهند و اصلا نمیدانند این علائم ممکن است به دلیل مصرف شیشه باشد یا فرزندانی که یکباره اشتهای شدیدی پیدا میکنند، ولی خانواده نمیداند این اشتهای شدید ممکن است به دلیل مصرف حشیش باشد.
همه این ناآگاهیها در کنار هم نشان میدهد، خیلی از خانوادهها هنوز مهارت تربیت صحیح فرزند را نیاموختهاند یا مثلا وقتی پدر و مادر به فرزند میگویند «اگر خواستی سیگار یا قلیان هم بکشی، بیا با خودمان بکش و با دوستانت این کارها را انجام نده» معلوم است اینگونه والدین، مهارت تربیت صحیح فرزند را نیاموختهاند. در این حالت نوجوان دچار تناقض میشود و از خود میپرسد اگر دخانیات یا مواد مخدر بد است، چرا پدر و مادرم حاضرند با من این مواد را مصرف کنند؟
نوری، جملهای کلیدی میگوید که اگر همین نکته رعایت شود، شاید کلی از پنهانکاری بچهها در منزل کم شود.
او معتقد است ارتباط والدین و فرزندان باید به شکلی باشد که پدر و مادر، حال و هوای هر روز فرزندشان را بدانند و اصلا نیاز نباشد فرزندشان درباره اوضاعش، توضیح مفصل بدهد ولی این روزها فرزندپروری بهعنوان یک مهارت در بسیاری از خانوادههای ایرانی دچار نقص است و چنین رابطه عاطفی قوی در بسیاری از خانوادهها وجود ندارد.
همسرم معتاد از آب درآمد
فقط بچههای معتاد نیستند که اعتیادشان را از مامان و باباها مخفی میکنند. خیلی از زن و شوهرها هم هستند که سالهاست اعتیاد دارند ولی حتی همسرشان از این موضوع خبر ندارد.
صدیقه بذر آذر، مشاور و روانشناس حوزه اعتیاد در گفتوگو با جامجم میگوید: برآورده نشدن نیازهای عاطفی و وجود همسر خردهگیر و وسواسی، دو عامل مهمی است که باعث میشود یکی از زوجین، اعتیادش را از همسرش مخفی کند.
وقتی نیازهای عاطفی یکی از زوجین در محیط خانه برطرف نشود، سعی میکند این نیاز را بیرون منزل و در جمع دوستان برطرف کند و گاه همین مساله باعث بروز آسیبهای اجتماعی مثل رابطه فرازناشویی و اعتیاد میشود.
همچنین اگر یکی از زوجها خرده گیر، وسواسی، بشدت انتقاد کننده و شکوهگر باشد، رابطه عاطفی زوجها رفته رفته سرد و بیروح میشود و همین عامل با گذشت زمان باعث دور شدن زوجها و پنهان کاری میشود.
رویا نوری از تجربه شخصی اش با مراجعان معتاد میگوید و یادآوری میکند، همین اواخر موردی داشته که در آن مردی، چهار سال معتاد بوده ولی همسرش کاملا بیاطلاع بوده است.
جالب است که وقتی اخلاق مرد، روزبهروز بدتر شده است و به اصطلاح، دست روی همسرش بلند کرده، آن خانم تازه به اعتیاد شوهرش شک کرده است.
جالب تر اینکه همین مرد، زنش را اسوه صبر میداند، در حالی که بین ناآگاهی و صبر تفاوت زیادی است و اگر همین زوج با یکدیگر رابطه عاطفی قوی داشتند، امکان نداشت این مرد بتواند مدت چهار سال، اعتیادش را از همسرش مخفی کند.
به همین دلایل است که نوری عقیده دارد بیاطلاعی زوجها از همدیگر، ابتدا بیمسئولیتی و سپس بحران به وجود میآورد.
بنابراین میبینیم که پنهان کاری در موضوعی مثل اعتیاد، نه کوچک و بزرگ میشناسد و نه به این ربط دارد که فرد معتاد چه نسبت خانوادگی با شما دارد، بلکه همه دلایل به این برمی گردد که شما تا چه حد از نظر روانی و عاطفی با فرد معتاد خانهتان که میتواند یک غریبه، همسر یا فرزندتان باشد، احساس راحتی و نزدیکی دارید؛ یعنی طوری که او بدون داشتن حس ترس و خجالت، از مشکلاتش با شما صحبت کند و موضوع اعتیادش را با شما در میان بگذارد.
البته اینجا هم مثل خیلی از جاهای دیگر، پیشگیری مقدم بر درمان است یعنی اگر خانوادهای تلاش کند استبداد یا سهل گیری را از کانون خانواده حذف کند و اعضای خانواده مسئولانه و دلسوزانه به هم نگاه کنند، احتمال معتاد شدن فرزند یا همسر در چنین خانوادهای کمرنگ است ولی اگر باز هم یکی از اعضای این خانواده به سمت اعتیاد کشیده شود، حداقلش این است که به دلیل رابطه عاطفی قوی بین اعضای چنین خانواده ای، این اعتیاد از چشم خانواده پنهان نمیماند و همه اعضا با همکاری یکدیگر تلاش میکنند شر اعتیاد را از سر همسر یا فرزند خود دور کنند.
امین جلالوند / گروه جامعه
جنس مصرفی شان غیرقانونی نیست یا وایبر است یا لاین، تانگو یا هر نرمافزار دیگری که اگر اتصال به اینترنت برقرار باشد میتواند آنها را به بقیه آدمهای دنیا وصل کند تا با هم گپ بزنند و عکس و موسیقی به اشتراک بگذارند. شاید تصور کنید این شیوههای مدرن معاشرت تهدیدی برای عشق شما به حساب نمیآیند اما ما معتقدیم به همان اندازه که زندگی خانوادگی معتادهای به موادمخدر در خطر است زندگی مشترک معتادهای به نرمافزارهای ارتباطی هم هرلحظه در خطر فروپاشی است.
پیغام نمیرسد، کلافه ام
کاربران نرمافزارهای ارتباطی جزو گروه بزرگ معتادان به اینترنت محسوب میشوند چون برای استفاده از این نرمافزارها نیاز دارند به فضای مجازی متصل شوند. روانپزشکان اکنون اعتیاد به اینترنت و بهتبع آن نرمافزارهای ارتباطیاش را در جدیدترین راهنمای تشخیصی آماری اختلالات روانی (DSM-۵) گنجاندهاند که یعنی رسما این نوع اعتیاد را جزئی از اختلالات روانی به حساب آوردهاند و به همکارانشان در سراسر دنیا خبر دادهاند اگر وابستگی کسی به فضای مجازی به حدی برسد که خودش و دیگران را رنج بدهد و نتواند به وظایفش در سطح خانواده و جوامع بزرگتر عمل کند، یعنی معتاد است با ویژگیهایی تقریبا شبیه معتادان به مواد مخدر.
با همسر وایبرباز چه کنیم؟
لازم نیست حتما اعداد بزرگ و عجیب تحویلتان دهیم تا باور کنید تعداد معتادهای وایبر، لاین و تانگو چقدر زیاد شده، فقط کافی است به محیط اطرافتان نگاهی بیندازید، آنوقت میفهمید بیشتر مردم به نمایشگر تلفن همراه یا تبلتشان زل زدهاند و با انگشت اشاره روی صفحات تایپ میکنند یا پستهای رد و بدل شده بین همگروهیهایشان را میخوانند و بیخیال محیط اطراف میخندند، اخم میکنند یا زیر لب با خودشان حرف میزنند.
حالا لابد میپرسید چگونه ممکن است یک نرمافزار بیآزار که قرار است دوری فاصلهها را جبران کند، زندگی مشترک را به باد دهد؟ در ادامه مطلب این تهدیدها را با شما در میان میگذاریم.
ما منهای هم
در یک زندگی مشترک موفق، هر دو طرف باید بخشی از ساعات طول روز را در کنار یکدیگر بگذرانند. از دیدگاه روانشناسی اعتیاد به استفاده از نرمافزارهای ارتباطی شبیه اعتیاد به مواد مخدر است و جالب اینکه ویژگیهای روانی معتادان به این دو هم با یکدیگر وجوه تشابه زیادی دارد.
به این ترتیب همانطور که هیچ معتادی به دوز مشخصی از مواد مخدر وابسته نمیماند و در طول دوره اعتیاد، مواد مخدر مصرفیاش را افزایش میدهد، معتادهای به نرمافزارهای ارتباطی هم با گذشت زمان، میزان حضورشان در فضای مجازی را بیشتر و بیشتر میکنند.
هرچه آنها زمان بیشتری را به حضور در فضای مجازی اختصاص بدهند وقت کمتری برای ارتباط با شریک زندگی و خاطره ساختن در کنار او دارند. یادتان باشد هر چه زمان کمتری را با هم بگذرانید، هر چه خاطرات مشترکتان کمتر باشد، هر چه وقت کمتری را صرف شناخت یکدیگر کنید، هر چه کمتر برای بررسی و حل چالشهای زندگی وقت اختصاص دهید؛ بنیان زندگی مشترکتان، سستتر و احتمال از هم گسستن آن بیشتر میشود و خداحافظ گفتنتان به یکدیگر، آسانتر.
گلاویز شدن با عقربهها
آنها که با اصول مدیریت زمان آشنا هستند لابد اصطلاح «وقت خور» را شنیدهاند. وقتخورها دغدغههای کوچکی هستند که زمان شما را مثل موریانه ریزریز و ثانیهثانیه میجوند و هدر میدهند.
همه آدمها در برابر یک وقتخور بزرگ مثل مکالمه تلفنی دو ساعته یا ماندن سه، چهار ساعته در ترافیک مقاومت میکنند و به فکر راه چارهای برای پیشگیری از هدر رفتن ساعتهای زندگیشان میافتند برای مثال شاید از آن مکالمه تلفنی طولانی فراری شوند و بخواهند زودتر تمامش کنند یا حتی در مشغله زیاد به تماسهای تلفنی وقتگیر پاسخ ندهند یا شاید برای پیشگیری از ماندن در ترافیک از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنند یا ساعت رفت و آمدشان را تغییر دهند. میدانید چرا؟
چون مرگ ساعتهای طولانی در طول روز به چشم میآید اما مرگ ثانیهها و دقیقهها معمولا دیده نمیشود و به همین علت است که کسی به فکر راه چاره برای جلوگیری از هدر رفتن دقایقش در طول روز نمیافتد درحالیکه سرجمع آن دقیقهها رقم قابل توجهی از ساعتها میشود.
تکنولوژی وقت شما را میخورد
وقتخورهای کوچک که ثانیههای شما را میدزدند، از وقتخورهای بزرگ که ساعتهایتان را میبلعند خطرناکترند. جزئی از این وقتخورهای کوچک، نرمافزارهای ارتباطی هستند. ظاهر ماجرا این است که شما گاهی، تلفن همراه، تبلت یا رایانهتان را بررسی میکنید تا مطمئن شوید پیامی برایتان فرستاده شده است یا نه و گاهی لطیفهها و پیامهایی را که دوستان فرستادهاند مطالعه میکنید و شاید به برخی پاسخی هم بدهید اما مجموع همین زمانهای کوچک، ساعتهایی طولانی از روزتان را دور میریزد بدون آنکه متوجه ماجرا شوید.
ناتوانی در مدیریت زمان به واسطه وقتگذرانی با نرمافزارهای ارتباطی- چه از طرف شما و چه از طرف همسرتان- باعث میشود نتوانید به وظایف اصلیتان در محیط خانواده عمل کنید و این وضعیت سطح نارضایتی اعضای خانواده و چالشهای میان آنها را افزایش میدهد و پیوندهای عاطفیتان را کمرنگ میکند.
.
برای اینکه تکنولوژی چنین بلایی را سر ارتباط شما نیاورد، باید برای هر روز زندگیتان برنامهای دقیق داشته باشید و براساس آن عمل کنید. برنامه روزانهتان را روی کاغذی بنویسید و در طول روز مقابل کارهایی که انجام میدهید تیک بزنید و بابت کارهایی که انجام ندادهاید جریمهای برای خودتان در نظر بگیرید.
گذشته از این، لازم است که زمان استفاده از اینترنت را محدود کنید. فقط ساعتهای مشخصی آنلاین شوید و به مطالعه پیامها بپردازید و پس از پایان زمانتان اینترنت را قطع کنید تا دیگر به آن دسترسی نداشته باشید.
اما آخرین راه از همه موثرتر است. میتوانید در خانه، قانون ساعت خاموشی را اجرا کنید و تذکر بدهید که شبها از ساعتی به بعد مایل نیستید کسی را مشغول چت کردن و تماشای عکس ببینید.
ایرانیها به موبایلشان معتادند
نمیتوان از نتیجه جامعی که حاصل پژوهشهای داخلی در مورد آمار اعتیاد به تکنولوژی باشد با خبر شد، اما گفته میشود که ایران اکنون ۲۸ تا ۳۵ میلیون کاربر اینترنت دارد و گرچه تقریبا همه این کاربران یکی از انواع نرمافزارهای ارتباطی را نیز استفاده میکنند اما هنوز پژوهش علمی وجود ندارد که نشان دهد چه تعداد از آنها معتاد به این مظاهر تکنولوژی هستند.
.
خجالتیها عاشق تکنولوژی هستند
آدمهای خجالتی پشت صفحهها نمایش راحتتر ارتباط برقرار میکنند و با دیگران صمیمی میشوند. مردم در فضای مجازی جسور میشوند و معمولا حریمهای میان دو جنس مخالف در این فضا کمرنگ میشود، شاید به این خاطر که خیلیها خیال میکنند خیانت به همسر فقط وقتی اتفاق میافتد که دو انسان در کنار هم حضور فیزیکی داشته باشند و اگر از راه دور با هم رابطهای نامتعارف برقرار کنند، خیانتی رخ نداده است. با این حال از دیدگاه روانشناسی هر نوع رابطه خارج از عرفی با جنس مخالف که شما آن را از همسرتان پنهان کنید یا در حضور او طور دیگری جلوهاش بدهید، نوعی خیانت محسوب میشود، بنابراین رد و بدل کردن عکسهای خصوصی با غریبهها یا جوک گفتنها و درددل کردنهای چند ساعته با آدمهایی از جنس مخالف هم، نوعی خیانت است چون طبیعتا هیچ همسری- چه زن و چه مرد- راضی نمیشود شریک زندگیاش، صمیمیتش را خرج دوستانی اینچنینی کند که میتوانند رقیبش باشند.
از سوی دیگر وقتی آدمها از نظر فیزیکی از یکدیگر دورند، بدون خجالت، حرف میزنند و اعتماد به نفس بیشتری دارند و همین باعث میشود گاهی مرزهای ارتباط سالم را زیر پا بگذارند و حرفهایی بزنند که بعدها از گفتنشان پشیمان شوند.
هیچ یک از آنهایی که درگیر عشق و عاشقی در فضای مجازی میشوند و به همسرشان خیانت میکنند از روز اول قصد چنین کاری را نداشتهاند؛ خیانت معمولا یک رخداد پیشبینی نشده از سوی دو طرف یا یکی از طرفین در رابطهای عاطفی و غیرمجاز است.
رابطههایی که به خیانت میانجامند معمولا از صمیمیتهای کوچک آغاز میشوند یعنی همان وقت که نام خانوادگی شما به نام کوچکتان تبدیل میشود، فعلهای خطابتان مفرد میشوند، در ساعتهایی غیرعادی با طرف مقابل چت میکنید، راز میگویید و راز میشنوید، گوشی برای درددل کردن پیدا میکنید و گوشی برای درد دل شنیدن میشوید و سرانجام آرامآرام حس میکنید وابسته به کسی شدهاید که از او یک عکس و یک اسم دارید.
خیانت اما مثل اعتیاد پیشرونده است و در یک سطح باقی نمیماند و پیشرفت میکند تا جایی که ارتباط شما از صفحههای مانیتورهایتان میرسد به شنیدن صدا یا دیدن یکدیگر.
از اینها گذشته شمار قابل توجهی از گروههای اجتماعی که به لطف نرمافزارهای ارتباطی تشکیل میشوند «خاطرهباز» هستند یعنی معمولا دوستان و همدانشگاهیها یا همکارهای قدیمی که گذر روزگار از هم دورشان کرده است دور هم جمع میشوند و گپ میزنند. این گروهها هم خاطرههای عاشقانه روزهای دوری را زنده میکنند که مثل آتش زیر خاکستر در طول سالها آرام گرفتهاند اما هرگز نمردهاند.
شما را نادیده میگیرد
نرمافزارهای ارتباطی شما را تنبل میکنند چون لازمه کار کردن با آنها کم تحرکی و گوشهای لم دادن است. کمتحرکی یعنی نداشتن تناسب اندام، بیتناسبی هم به معنی از دست دادن جذابیت است و از دست دادن جذابیتتان هم مترادف است با افزایش خطر لغزش طرف مقابلتان.
به هر حال هرقدر هم از اهداف والای انسانی در ازدواج دم بزنید، همه میدانیم بخشی از عشق در زندگی مشترک مربوط به رابطه زناشویی است و برای داشتن یک رابطه زناشویی رضایتبخش، دو طرف باید جذابیتهایشان را برای هم حفظ کنند.
همسرتان را ترک دهید
مهمترین اصل در ترک اعتیاد به نرمافزارهای ارتباطی، کم کردن ساعتهای آنلاین بودن است. پیشنهادهای ما گرچه سادهاند اما شک نکنید که به کار بردن آنها، اعتیادتان به همیشه آنلاین بودن و چتبازی با نرمافزارهای ارتباطی را درمان میکند:
- زمانهایی که وسایل ارتباطیتان را در طول شبانهروز چک میکنید و پیامها را میخوانید یا گپ میزنید، در دفتری یادداشت کنید حتی اگر بسیار کوتاه باشد. سرجمع این دقایق به شما نشان میدهد چه وقت زیادی را صرف چک کردن صفحات گوناگون کردهاید. سعی کنید این دورههای زمانی طولانی را هر روز دستکم چند دقیقه کم کنید.
- تفریحهای خارج از خانه را در کنار همسرتان زیاد کنید. قرار نیست این تفریحها گران باشند حتی اگر نمیخواهید به کنسرت یا تئاتر یا سینما بروید، همین که به پارک سری بزنید کافی است. وقتی به تفریح میروید، اینترنت وسایلتان را قطع کنید و به خودتان قول بدهید حتی نیم نگاهی به صفحه نمایشگر تبلت یا تلفن همراهتان نیندازید.
- با دستگاههای ارتباطی مثل تلفن همراه و تبلت در محلهای پر رفتوآمد و شلوغ خانه کار کنید و از رفتن به گوشههای دنج خانه برای بررسی پیامهایتان بپرهیزید چون هرچه مکانی که در آن پیام میخوانید و چت میکنید، امنتر باشد، زمان بیشتری به این نوع فعالیتها اختصاص میدهید. (سیب سبز)