واقیعت غمانگیز این اســت که افرادی که در کودکی به اندازه کافی عشق دریافت نکردهاند، در بزرگسالی نیز از روابط عاطفیشان عشق کافی نمیگیرند. کودکان خود را با پیامهای والدین هماهنگ میکنند. اگر والدین آشفته حال، غرق در مسائل زندگی و تحت فشارهای مالی و عاطفی باشند، نمیتوانند آن عشق و توجه و مراقبتی که لازمه رشد کودک اســت، به او بدهند. هرچند که والد ممکن اســت عمیقاً فرزندش را دوست بدارد، ولی این کافی نیست. البته که والدین نه باید و نه میتوانند عملکردی کامل و بدون نقص داشته باشند. ولی والدینی که عشق و توجه پایدار از خود نشان میدهند، بیشتر احتمال دارد فرزندانی بار بیاورند که در بزرگسالی به طور طبیعی به سمت عشق سالم حرکت کنند.
شما میتوانید با عشق ورزیدن به خود، آن چیزی را که هرگز دریافت نکردهاید، به خودتان بدهید. هر چه بیشتر در این راه به خودتان ارزش دهید، بیشتر جذب افرادی خواهید شد که به شما عشق می ورزند و رابطه لذتبخش متقابلی را تجربه خواهید کرد.
به جای آنکه مرتباً خود را ناکام کنید و به ملاقات افرادی شبیه به افراد قبلی بروید، برای مدتی همه ملاقاتها را متوقف کنید. در عوض تلاش کنید بخشهایی از خود را بازسازی کنید. بسیاری میگویند: قبول، ولی چه باید کرد؟ عشق ورزیدن به خودم را از کجا شروع کنم؟
ما چهار گام را برای بازسازی عزت نفس پیشنهاد میکنیم: چطور احساس کنیم که به «اندازه کافی خوب» هستیم؟ تمرین ها و بینش هایی برای رسیدن به الگوی جدید عشقِ به خود.
۱- هر روز زمانی را به تنهایی بگذرانید
اگر هرگز عشقی که باید را دریافت نکردهاید،تنهایی، تجربه وحشتناکی برای شما خواهد بود. و این بدان معناست که هرگز یاد نگرفته اید که رفتاری محبتآمیز با خود داشته باشید. به همین خاطر همیشه و به هر قیمتی از خودتان دوری میکنید.این الگوی اجتناب از خود، به پیچیدگیهای بیپایانِ عزت نفسِ پایین، دامن میزند. فقط و فقط متعهد شوید که حداقل یک ساعت در روز با خودتان وقت بگذرانید. طی این زمان مجله بخوانید، مراقبه کنید، و به دنبال راههایی بگردید که با خودتان راحت تر باشید و در آرامش بیشتری قرار بگیرید.
۲- با مهربانی با خود سخن بگویید
امروز، همین الان همه چیز را متوقف کنید و به گفتگوی درونیتان گوش دهید و ببینید درباره شما و زندگیتان چه می گوید. همه ما صدایی در ذهن داریم که درباره ما و زندگیمان نظر میدهد، قضاوت میکند و نتیجهگیری میکند. با شنیدنِ ندای درونیتان آغاز کنید. کاری کنید که کمتر قضاوتگر و خشن، و بیشتر مهربان و خوشسخن باشد. به این ترتیب میتوانید پیوندی گرم و دلنشین با خود برقرار کنید.
۳- سرگرمی و علاقهای ایجاد کنید که تماماً مال خودتان باشد
یک روش بسیار مؤثر برای بازسازی عزت نفس، انجام کارهایی اســت که هیچ ارتباطی با دوستان و خانواده ندارد، ولی به شما احساس ارزشمندی و کمال می دهد. زمانیکه با عزت نفس پایین خود مبارزه میکنید شاید سخت باشد که به خود اجازه دهید هر کاری که دوست دارید انجام دهید. زیرا شما معتقدید که به اندازه کافی خوب نیستید. ولی موضوع خوب «بودن» نیست، بلکه خوب «انجام دادن» یک کار اســت. شاید مایل باشید که داوطلبانه به دیگران کمک کنید، یا اهداف شخصی تان از تناسب اندام و تمرینهای ورزشی را دنبال کنید. یا شاید شغل نیمهوقت کوتاهی بگیرید. هرآنچه به شما کمک کند که دروناً احساس مفید بودن و شایستگی داشته باشید، تغییر مثبتی خواهد بود. ولی فراموش نکنید : بی نقص بودن مهم نیست، مهم انجام کاری اســت که در شما احساس خوبی نسبت به خودتان ایجاد میکند.
۴- خودتان را مجبور کنید که تصمیمات شخصی بگیرید
وقتیکه با ضعفتان در ارزش دادن به خود ، مبارزه میکنید، احساس میکنید که حتی نمیدانید بهترین چیز برای شما چیست. همین باعث میشود که از دیگران کمک بخواهید تا در مسیر زندگی شما را هدایت کنند. دیگران هم ممکن اســت شما را بازیچه قرار داده یا از شما بهرهکشی کنند. پس بهتر اســت که قطبنمای خودتان باشید. وقتی که نمیتوانید برای انجام دادن یا انجام ندادن کاری تصمیم بگیرید، نگران و وحشتزده میشوید. عیبی ندارد، به خودتان فضا بدهید تا راه و روش شخصیتان را بیابید. حتی اگر اشتباه کنید و تصمیم نادرست بگیرید، باز هم موفق بودهاید، چرا که این تصمیم مال شما بوده و برای بیشترین نفع خود تلاش کردهاید.
منبع: Psychology Today
ترجمه: سارا احمدی
۵۴۵۴
مجله زندگی ایده آل - مانی یزدانپرست: در این مطلب می خواهیم طرز تهیه خمیر پاستا را به شما آموزش دهیم. حسابی خودکفا شوید و از صفر تا 100 پاستا را خودتان درست کنید.
مواد لازم:
روش تهیه:
1. ابتدا آرد را داخل کاسهای الک کرده و میان آن را گود میکنیم. تخممرغها و روغن مایع را داخل کاسهای دیگر هم میزنیم تا یکدست شوند. سپس آنها را داخل آرد میریزیم و همه را با هم مخلوط کرده و ورز میدهیم تا جایی که خمیر به دست نچسبد.
2. اگر لازم بود دوباره مقدار کمی آرد به آن اضافه میکنیم تا خمیر مطلوبی به دست آید.
3. روی
خمیر را با یک دستمال پوشانده و حدود 15 دقیقه استراحت میدهیم. در این
مرحله روی یک تخته بزرگ یا سطح میز کار را آردپاشی کرده و خمیر را به ضخامت
دو تا سه میلیمتر پهن میکنیم. حالا خمیر را به شکل نواری برش میدهیم.
4. آب
را داخل قابلمهای گود ریخته و روی حرارت میگذاریم تا بجوشد. پاستاها را
داخل آب جوشان ریخته و حدود پنج تا هشت دقیقه به آنها زمان میدهیم تا
بپزند. سپس آنها را آبکشی کرده و با سس دلخواه سرو میکنیم.
5. پیشنهاد من این اسـت که پاستاها را با سیر و گوجهفرنگی سرخ شده و زیتون و پودر پنیر پارمسان سرو کنید.
الف. داخل ماشین پشت چراغ قرمز در حالی که مقداری از غذا هم روی لباستان ریخته اســت.
ب. ایستاده در آشپزخانه در حالی که غذا را می پزید مقداری زیادی از آن را نپخته و خام می خورید.
ج. از گرسنگی وارد آشپزخانه می شوید و قبل از این که برای نهار تصمیمی بگیرید یک بسته چیپس را می خورید.
د. داخل یخچال همین طور که درب یخچال باز اســت غذاهای مانده را سرد سرد می خورید.
ه. تمام روز به خودتان گرسنگی می دهید تا خودتان را برای شام آماده کنید.
و. هیچکدام
با این توصیه ها صرفنظر از غذایی که می خورید می توانید احساس خوبی نسبت به خود داشته باشید.
از حس خود استفاده کنید
اگر شخصی هستید که در تمام دوره های زندگی خودتان رژیم گرفته اید تنها چیزی که هنگام انتخاب غذا به کار نبرده اید حس خودتان اســت چون بر اساس قواعد و قانون های رژیم غذا خورده اید. انتخاب غذای شما ممکن اســت تحت تاثیر کتاب ها، مقالات و یا مجلاتی باشد که خوانده اید. اما آیا تا به حال با خود فکر کرده اید آخرین باری که بر اساس میل و علاقه خودتان غذا خورده اید چه زمانی بوده اســت؟
ما انسان ها ذاتا می دانیم که چگونه بدنمان را تغذیه دهیم. علائم گرسنگی و سیری داریم. اما بسیاری از ما این علائم را فراموش می کنیم و روی پیشنهادات دیگران تمرکز می کنیم. در واقع این کارها را با خودمان انجام می دهیم تا بر اساس مد روز پیش برویم.
پس به جای این که انتخاب غذاهایتان بر اساس نظریات دیگران باشد می توانید همه غذاهایی که دوست دارید را بدون هیچ محدودیتی بخورید. فقط باید به اندازه غذا بخورید. در صورتی که به بدنتان اعتماد کنید تا بر اساس علائمش (سیری و گرسنگی) خود را تغذیه کند، خودتان را دوست دارید و به خود احترام گذاشته اید.
هنگام غذا خوردن اجتماعی باشید
منظور من از اجتماعی شبکه های اجتماعی نیست بلکه منظور زندگی اجتماعی واقعی با انسان هایی که می توانید آن ها را ببینید و لمس کنید. به جای این که تنها غذا بخورید و از غذاهایی که می خورید مدام عکس بگیرید سعی کنید تا جایی که می توانید با مردم غذا بخورید.
انسان ها مخلوقات اجتماعی هستند و غذا خوردن یکی از روش های قدیمی برقرای ارتباط با دیگران اســت.غذا صرفا فقط یک ماده مغذی نیست بلکه قرن هاست که انسان ها از آن به عنوان راهی برای جشن گرفتن و برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند.
نفس عمیق بکش، دعا کن و سپس غذا بخور
اغلب اوقات هنگام بیرون رفتن با عجله، هنگام نگاه کردن به برنامه های تلویزیون و یا کار کردن پشت میز غذا می خوریم. درست اســت که بیشتر مواقع عادت کرده ایم اینگونه غذا بخوریم اما آیا می دانید نفس عمیق هنگام غذا خوردن و بیشتر جویدن چقدربه هضم و طعم غذا کمک می کند؟
همیشه عادت داشتم غذا را با عجله و در یک نفس بخورم. اما از زمانی که هنگام غذا خوردن نفس عمیق می کشم هم غذا را بیشتر می جوم و هم بیشتر مزه می دهد. حتی سعی می کنم قبل از شروع به غذا دعا کنم و دعایی که همیشه می گویم این اســت: من غذایم را دوست دارم و غذا هم مرا دوست دارد. این دعا ساده ترین دعا و نیتی اســت که می توانم به زبان بیاورم و باعث می شود بدانم چه می خورم و به تغذیه و هضم آن در بدن اعتماد کنم.
قضاوت را کنار بگذارید
اگر برای آن چه که می خورید خودتان را قضاوت می کنید – صرفنظر از نوع و مقدار غذایی که می خورید – آنگونه که باید خودتان را دوست ندارید. پس به خودتان قول بدهید که مهم نیست غذای انتخابی تان چه باشد فقط می دانید که انتخاب شما در آن لحظه درست بوده و خودتان را بابت آن سرزنش نخواهید کرد.
غذایتان را با تزئین زیبا کنید
هضم غذا از چشم ها شروع می شود. بنابراین غذا را اشتهاآور کنید. می توانید اینگونه فکر کنید: اگر می خواستم این غذا را برای کسی که دوستش دارم درست کنم چگونه آن را تزئین می کردم؟ نهایت سعی خودم رامی کردم تا غذا زیبا و به نظر خوشمزه بیاید. به خودتان هم به اندازه آن شخص اهمیت بدهید. نمی خواهم بگویم که هر روز این کار راانجام دهید اما گاهی اوقات به ظاهر غذا برسید و گهگاهی با دوستتان به حساب خودتان بیرون بروید.
با عشق به خودتان تدارک ببینید
آشپزخانه را مرتب نگه دارید
تصور کنید به خانه یکی از دوستانتان که به شما علاقه زیادی دارد رفته اید. به طور ایده آل آشپزخانه او بسیار مرتب با انواع غذاها خواهد بود. با خودتان مثل یک مهمان طولانی مدت رفتار کنید و آشپزخانه را همیشه مرتب و پر از انواع غذاها نگه دارید. کسانی که خودشان را دوست دارند همیشه در آشپزخانه انواع غذاها را آماده و در دسترس دارند. اینگونه دیگر وقتی بیرون باشند در غذا خوردن افراط نمی کنند چون می دانند هر چقدر که بخواهند از این غذا در آشپزخانه خود دارند.
من هیچوقت در آشپزخانه غذاهای مورد علاقه خودم را نداشتم. بنابراین وقتی بیرون از خانه آن غذاها را می خوردم مثل این که هیچوقت دیگر فرصت خوردن آن غذا برایم پیش نخواهد آمد به آن حمله ور می شدم. اما اکنون در مصرف این غذاها میانه روی می کنم چون می دانم که در خانه هم از آن موجود هست و نیازی به پرخوری ندارم.
با خودتان قرار بگذارید
وقتی می خواهید با کسی که دوستش دارید قراری داشته باشید چه کارهایی انجام می دهید؟ با او بیرون می روید یا غذایی جدید برایش آماده می کنید و یا غذا یا خوراکی های نوستالژیک که در کودکی دوست داشته تهیه می کنید؟ چرا این کارها را برای خودتان انجام ندهید؟ به خودتان این حق رابدهید تا غذاهای جدیدی را امتحان کند. یا این که خودتان را به یک رستوران عالی ببرید.
چرا فکر می کنید بیرون رفتن و درست کردن یک غذای جدید کارهایی هستند که می توانید با وجود یک شخص دیگر انجام دهید. و یا خوردن غذای خاص باید حتما مناسبتی داشته باشد حتی می توانید وسط هفته هم یک غذای خاص برای خودتان درست کنید.
با احترام و عشق به خود غذا خوردن شامل انجام کارهای محبت آمیز به خود اســت درست مثل همان کارهایی که برای شخصی که دوستش دارید انجام خواهید داد.
دنیای امروز دوست دارد به تخیل و پایان های خوش، از جنس پایان های بسیاری از داستان های کلاسیک ادبیات باور داشته باشد. اما در دنیای واقعی، زندگی فقط روی خوشش را به ما نشان نمی دهد و گاهی اوقات چه بخواهیم و چه نخواهیم با روی خشن و ظالمانه ی آن نیز مواجه خواهیم شد. در این میان بسیاری از انسان ها غیر از گذران زندگی هدف و انگیزه ی دیگری ندارند و این بی انگیزگی و رضایت به شرایط موجود، زندگی آنها را در خود می بلعد. اگر نمی خواهید جزو این دسته از انسان ها باشید، چارچوب ذهنی خود را تغییر دهید تا برآمدن از پس هزینه ها، دیگر تنها هدف شما در زندگی نباشد.
دیدن خیل عظیم افرادی که در مواجهه با واقعیات تلخ زندگی و کسب و کار، تعجب می کنند خود باعث شگفتی اســت. توصیه ی مهمی که تک تک ما باید در تک تک روز های زندگی مان همواره به یاد داشته باشیم این اســت: «همواره باید در پی فرصت های زندگی ساز بود». اهداف اغلب افراد به اندازه ی کافی بزرگ نیستند، به همین دلیل نتیجه ای که در نهایت عایدشان می شود نیز به همین نسبت رضایتبخش نیست. در نتیجه از ناعدالتی زندگی و دنیای اطرافشان دچار تعجب می شوند و حس می کنند در حقشان ظلم شده اســت.
اما با وجود اینکه دنیا می تواند محیط سرد و خشنی باشد، این خود شما هستید که سرنوشت زندگی خود را در دست دارید؛ نوشتن پایان بندی یا فصل آخر این داستان با شماست.
در ادامه چند درس مهم اما سخت را از نظر خواهید گذراند که به شما کمک می کنند پویایی زندگی خود را حفظ و هر روز برای بهتر شدن آن تلاش کنید.
۱. موفقیتی فرا تر از نیاز های اولیه، نیازمند تلاش فراوان، ازخودگذشتگی و تعهد اســت. برای موفقیت در این مسیر به چیزی بیش از نیاز های اولیه احتیاج خواهید داشت.
۲. شما برای فراتر رفتن از نیاز های اولیه تان به پول زیادی نیاز خواهید داشت. این یعنی درآمد بیشتر، پس انداز بیشتر و سرمایه گذاری بیشتر.
۳. نه زندگی عادلانه اســت و نه کسب و کار. شما ممکن اســت همه چیز را درست و اصولی انجام دهید اما هیچ نتیجه ای نگیرید. زندگی برای اقلیتی کوچک فوق العاده، برای عده ای معدود خوب، و برای اکثریت قریب به اتفاق بد اســت.
۴. به موفقیت رسیدن یا نرسیدن شما، به حال کسی فرقی نمی کند. در واقع تعداد کسانی که در این مسیر در جبهه ی مقابل شما قرار می گیرند بسیار بیشتر از کسانی اســت که به شما کمک می کنند. آمادگی نا امید شدن، ترک شدن و مورد خیانت واقع شدن را داشته باشید.
۵. اتفاقات بد برای انسان های خوب زیاد می افتد؛ شما نیز از این قاعده مستثنی نیستید. هر چیزی که برای به دست آوردنش تلاش کرده اید ممکن اســت در چشم به هم زدنی دود شود و به هوا برود.
۶. جدای از تمام مشکلاتی که در رقابت، اقتصاد، جامعه، ازدواج، طلاق و اتفاقات دیگر زندگی وجود دارند، بزرگ ترین مانع زندگیتان چیزی نیست جز خود شما.
۷. هیچ کس به شما بدهی ای ندارد، و هیچ چیز حق شما نیست مگر آنکه با تلاش خودتان آن را به دست بیاورید.
۸. ممکن اســت فرصت انجام کاری که دوست دارید را پیدا نکنید. باید آمادگی انجام کار هایی که دوست ندارید را نیز داشته باشید.
۹. ترغیب دیگران را یاد بگیرید؛ حتی اگر از این کار متنفرید. تا حق خود را طلب نکنید، هیچ کس چیزی در اختیار شما قرار نخواهد داد. حق شما همان چیز هایی اســت که طلب می کنید، می فهمید و برایشان مذاکره می کنید.
۱۰. شما همیشه برای دیگران کار می کنید. هر موقعیتی هم که داشته باشید، چیزی به اسم «برای خودم کار می کنم» وجود ندارد. همیشه کسی هست که باید رضایتش را جلب کنید؛ خواه مشتری باشد، خواه کارمند و یا سهامدار.
وقت آن فرا رسیده که خود را از باور های زیبا اما نادرستی که دارید خلاص کنید و پای خود را از نیاز های اساسی تان فرا تر بگذارید. وقت آن فرا رسیده که از خواب خرگوشی خود بیدار شده و با واقعیت های دنیای اطرافتان مواجه شوید. زندگی غیر قابل پیش بینی، خشن و ناعادلانه اســت؛ با این حال اغلب ما انسان ها قیمت واقعی مراقبت از خود و خانواده مان را دست کم می گیریم.
این درس ها را همواره به یاد داشته باشید و هرگز به «معمولی» راضی نشوید.