انجام تست درونگرایی و برونگرایی به شما کمک میکند تا به شناخت بیشتری از خود و رفتارتان دست پیدا کنید و دریابید بیشتر درونگرایید یا برونگرا.
درونگرایی و برونگرایی برای اولین بار توسط کارل گوستاو یونگ به عنوان ویژگی شخصیتی در انسان مطرح شد. یونگ آدمیان را برحسب اینکه بیشتر متوجه عالم برون باشند یا عالم درون به دو گروه درونگرا و برونگرا تقسیم میکند. در دیدگاه او همه انسانها هر دو جنبه را دارا هستند و هرکس در جریان زندگی خود گاه برونگرا و گاه درونگراست با این تفاوت که همواره و در اکثر موارد یکی از این دو وجه در فرد بر دیگری غلبه دارد. افراد با غلبه درونگرایی آمادگی بیشتری برای خودداری از خود نشان میدهند. این افراد کمتر تمایل به حضور در جمع دارند و و بیشتر دقت خود را به مطالعه و فعالیتهای ذهنی انفرادی میگذرانند. این در حالی است که افرادی که برونگرایی در آنها غالب است افرادی اجتماعی و شاد هستند که بیشتر به فعالیتهای عملی و رقابتی علاقهمند بوده و توانمندی زیادی در تسلط بر نفس خود ندارند. در واقع میتوان گفت درونگراها انرژی خود را درون خود و برونگراها انرژی خود را از دنیای بیرون خود و در ارتباط با دیگران دریافت میکنند.
در ادامه یکی از انواع مدل تست درونگرایی و برونگرایی آورده شده که شما میتوانید با پاسخ به آن خود را بیشتر بشناسید.
با کمال صداقت به سوالهای زیر پاسخ دهید:
الف: بله ب: خیر
الف:بله
ب: خیر
الف: بله ب: خیر
الف :بله ب: خیر
الف:هیچکاری نکنید جز خیالپردازی ب: انتقاد از دیگران
الف:منصفانه باشد ب: اصولی باشد
الف:به نظر شما احترام بگذارند. ب:نظر همه به اجرا گذاشته شود
الف: بله ب: خیر
الف: بله ب : خیر
الف: بله ب: خیر
الف: بله ب:خیر
الف: اشتباهتان را میپذیرید. ب: روی آن پافشاری میکنید.
الف: امتحان تشریحی ب: امتحان تستی
الف:البرت انیشتن ب: ویلیام شکسپیر
الف: ریاضیات ب: فلسفه
الف: انسانی قوی و بااراده ب: انسانی باهوش
الف: بله ب: خیر
الف: از طرف شما ب: از طرف مقابل و شما
الف: ده نفر دیگر ب: خودم
الف: آنها بیشتر تحت تاثیر رفتارهای شما قرار میگیرند ب:شما بیشتر تحت تاثیر رفتارهای آنها قرار میگیرید.
الف: بله ب: خیر
الف:جستجو و دریافت اطلاعات ب:ارتباطات و شبکههای اجتماعی
الف: بله ب:خیر
الف:بله ب: خیر
الف: فراموش شوید ب: با نفرت از شما یاد شود
در هر سوال پاسخ الف یا ب شما دارای 5 یا 3 امتیاز می باشد، با کمک جدول زیر امتیاز هر سوال را مشخص و با هم جمع کنید:
سوال |
الف |
ب |
1 |
5 |
3 |
2 |
5 |
3 |
3 |
5 |
3 |
4 |
5 |
3 |
5 |
5 |
3 |
6 |
3 |
5 |
7 |
3 |
5 |
8 |
5 |
3 |
9 |
5 |
3 |
10 |
5 |
3 |
11 |
5 |
3 |
12 |
5 |
3 |
13 |
3 |
5 |
14 |
3 |
5 |
15 |
5 |
3 |
16 |
5 |
3 |
17 |
5 |
3 |
18 |
3 |
5 |
19 |
3 |
5 |
20 |
5 |
3 |
21 |
5 |
3 |
22 |
5 |
3 |
23 |
5 |
3 |
24 |
5 |
3 |
25 |
5 |
3 |
90 امتیاز به بالا: اگر در تست درونگرایی و برونگرایی بیش از 90 امتیاز مسب نمودهاید، شما فردی برونگرا با ارادهای قوی هستید و ترکیب این دو صفت با یکدیگر به این معنی است که با مردم بسیار خوب رفتار میکنید و درعین حال اجازه نمیهید فرصتهای خوب به هیچ قیمتی از دستتان برود. باید به شما تبریک گفت، شما فردی جذاب، با شخصیت، با اعتماد به نفس و قوی هستید. غالبا به جای منطق و عقل به حرف دلتان گوش میکنید. با وجود جاه طلب بودن روحیه با نشاط شما میتواند دوستان زیادی را به دورتان جمع کند.
90 امتیاز به پایین: اگر در تست درونگرایی و برونگرایی کمتر از 90 امتیاز مسب نمودهایدشما فردی درونگرا و تقریبا منزوی هستید. از ترکیب این دو صفت شخصیت پسندیدهای در نخستین دیدار به دست میآید ولی باید بدانید که در بلندمدت دیگران به این رفتارها واکنش نشان خواهند داد. این درونگرایی شخصیتی جذاب و زیبا به شما داده است. سکوت و آرامش چهره شما به دیگران نیز آرامش میدهد اما خیلی وقتها این سکوت فرصتهایی را از شما گرفته که میتوانسته در زندگیتان تاثیراتی سازنده داشته باشد. دیدتان رابه زندگی مثبت کنید و با تقویت اعتماد به نفس شادابی را به زندگیتان هدیه دهید.
درواقع هیچکدام از ویژگی های درونگرایی یا برونگرایی بر دیگری ارجحیت ندارد و هرکدام دارای نقاط ضعف و قوت خود میباشد. فرد با ویژگی برونگرایی رفتارش تابع شرایط خارج است و عواطف خود را با آن منطبق میسازد ولی فرد با ویژگی درونگرایی امور خارج را توسط ذهن خود ارزیابی میکند و با محتویات آن مطابقت میدهد.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
جام جم سرا:
اینطور که به نظر می رسد در حال حاضر شما با دو مسئله مهم روبه رو هستید که هر یک از آن ها به تنهایی می تواند سهم بزرگی در ایجاد خلق افسرده در شما داشته باشد. ما هنگامی تنهایی را بیشتر از هر زمان دیگری احساس می کنیم که دیگران تنهایمان می گذارند، چرا که در عین حال که موجودات مستقلی هستیم، تمایل به اجتماعی بودن و برقراری ارتباط با دیگران یکی از حقایق انکارناپذیری است که در زندگی با آن روبه رو هستیم. در حال حاضر نیز همسر شما به نوعی شما را تنها گذاشته و فرزندانتان نیز به نوعی دیگر. اما آنچه مهم است این است که خودتان ، خودتان را تنها نگذارید!
توصیه من به شما مخاطب عزیز این است:
1- خودتان را دوست داشته باشید و بیش از پیش به خود اهمیت دهید. شرایط را بپذیرید، اما آن را به رنج تبدیل نکنید. بگذارید گذشت زمان شما را یاری دهد و در کنار آن تلاشتان بر این باشد که با خلقی که دارید مبارزه نکنید، بلکه مدارا کنید.هر گاه واقعه ای ما را از تعادل روحی که آرامش را برایمان فراهم می ساخته، خارج می کند، تنها لازم است فرصت دهیم این تعادل باز گردد.
2- سعی کنید اوقات فراغت خود را با انجام فعالیت های ورزشی، مطالعه، خرید کردن، دید و بازدید و... پر کنید. پیاده روی و انجام فعالیت های هوازی که همراه با حرکات بدنی سریع و انرژی بر است بسیار کمک می کند تا خلق افسرده تان به مرور برطرف شود.
3- به یاد داشته باشید انسان موجودی از سنگ سخت تر و از گل لطیف تر است. سعی کنید قدرت انعطاف پذیری خود را تقویت کنید. این امر از طریق بهره بردن از جلسات مشاوره تخصصی بهتر امکان پذیر است ، چرا که نیاز است ابتدا خلق افسرده شما تا میزان زیادی کاهش یابد ، آنگاه روش سازگار شدن با رویداد های پیش بینی نشده زندگی را بیاموزید و مهارت سازگاری تان را تقویت کنید.
در پایان لازم است پس از آن که قدری از لحاظ روحی تقویت شدید، به مرور انتخاب های خود در زندگی بپردازید. این که اگر ازدواج فامیلی را پذیرفته بودید، انتظار داشتن فرزندان بیمار می توانسته امری قابل پیش بینی باشد. پس از فوت فرزندان، همسران بهترین تکیه گاه یکدیگر برای تحمل شرایط دشوار و رسیدن به آرامش هستند، لذا قابل درک است که این موضوع برای شما که چنین همسری در کنار خود نداشته اید، دشوار تر بوده باشد. در نهایت از آنجا که حاصل زندگی مشترک هر چه باشد هر دو نفر ( همسران ) در آن سهم دارند، لازم است سر فرصت به سهم خود در این جدایی نیز بیندیشید و سعی کنید خصوصیات منفی خود را اصلاح کنید.(پریسا غفوریان – کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا:
اینطور که به نظر می رسد در حال حاضر شما با دو مسئله مهم روبه رو هستید که هر یک از آن ها به تنهایی می تواند سهم بزرگی در ایجاد خلق افسرده در شما داشته باشد. ما هنگامی تنهایی را بیشتر از هر زمان دیگری احساس می کنیم که دیگران تنهایمان می گذارند، چرا که در عین حال که موجودات مستقلی هستیم، تمایل به اجتماعی بودن و برقراری ارتباط با دیگران یکی از حقایق انکارناپذیری است که در زندگی با آن روبه رو هستیم. در حال حاضر نیز همسر شما به نوعی شما را تنها گذاشته و فرزندانتان نیز به نوعی دیگر. اما آنچه مهم است این است که خودتان ، خودتان را تنها نگذارید!
توصیه من به شما مخاطب عزیز این است:
1- خودتان را دوست داشته باشید و بیش از پیش به خود اهمیت دهید. شرایط را بپذیرید، اما آن را به رنج تبدیل نکنید. بگذارید گذشت زمان شما را یاری دهد و در کنار آن تلاشتان بر این باشد که با خلقی که دارید مبارزه نکنید، بلکه مدارا کنید.هر گاه واقعه ای ما را از تعادل روحی که آرامش را برایمان فراهم می ساخته، خارج می کند، تنها لازم است فرصت دهیم این تعادل باز گردد.
2- سعی کنید اوقات فراغت خود را با انجام فعالیت های ورزشی، مطالعه، خرید کردن، دید و بازدید و... پر کنید. پیاده روی و انجام فعالیت های هوازی که همراه با حرکات بدنی سریع و انرژی بر است بسیار کمک می کند تا خلق افسرده تان به مرور برطرف شود.
3- به یاد داشته باشید انسان موجودی از سنگ سخت تر و از گل لطیف تر است. سعی کنید قدرت انعطاف پذیری خود را تقویت کنید. این امر از طریق بهره بردن از جلسات مشاوره تخصصی بهتر امکان پذیر است ، چرا که نیاز است ابتدا خلق افسرده شما تا میزان زیادی کاهش یابد ، آنگاه روش سازگار شدن با رویداد های پیش بینی نشده زندگی را بیاموزید و مهارت سازگاری تان را تقویت کنید.
در پایان لازم است پس از آن که قدری از لحاظ روحی تقویت شدید، به مرور انتخاب های خود در زندگی بپردازید. این که اگر ازدواج فامیلی را پذیرفته بودید، انتظار داشتن فرزندان بیمار می توانسته امری قابل پیش بینی باشد. پس از فوت فرزندان، همسران بهترین تکیه گاه یکدیگر برای تحمل شرایط دشوار و رسیدن به آرامش هستند، لذا قابل درک است که این موضوع برای شما که چنین همسری در کنار خود نداشته اید، دشوار تر بوده باشد. در نهایت از آنجا که حاصل زندگی مشترک هر چه باشد هر دو نفر ( همسران ) در آن سهم دارند، لازم است سر فرصت به سهم خود در این جدایی نیز بیندیشید و سعی کنید خصوصیات منفی خود را اصلاح کنید.(پریسا غفوریان – کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
جام جم سرا: پس اگر شما هم به فکر ازدواج افتادهاید یا میخواهید همسر آیندهتان را انتخاب کنید، اول با خودتان روراست باشید؛ فکر کنید واقعا آماده ازدواج و زندگی با همسرتان زیر یک سقف هستید یا نه؟ با خودتان خلوت کنید و ببینید چه انتظاری از زندگی مشترک دارید و با چه هدفی میخواهید این مسیر نو و ناشناخته را آغاز کنید؟ متخصصان و مشاوران هم این نظر را تائید میکنند و میگویند پیش از ازدواج باید خودتان را بهتر بشناسید و به طور دقیق نیازها و اهدافتان را تعیین کنید تا بتوانید زندگی مشترک موفقی داشته باشید.
چرا ازدواج میکنید؟
تا به حال این سوال را از خودتان پرسیدهاید؟ این که چرا و برای چه ازدواج میکنید؟ اگر پرسیدهاید که چه بهتر اما اگر هنوز به فکر نیفتادهاید یا تلاش کرده و پاسخی برای آن پیدا نکردهاید، همین الان صادقانه به این سوال فکر کنید و به خودتان پاسخ دهید و بدون تعارف، دلایلی را که باعث شده وارد این مسیر شوید، مشخص کنید. حتی بد نیست فهرستی از مزایا و معایب طرف مقابل و همسر آیندهتان تهیه کنید و خوبیها و بدیهای رابطهتان و زندگی مشترکی را که قرار است در آینده داشته باشید، بنویسید.
اگر قرار است خودتان را مجبور (لطفا به کلمه مجبور دقت کنید) به ازدواج کنید، بهتر است همین الان مسیرتان را تغییر داده و به زندگی مجردیتان ادامه دهید. اگر میخواهید همسر آیندهتان را وادار به این کار کنید نیز بدانید چنین ازدواجی به نفع هیچ یک از شما دو نفر نخواهد بود. پس به هیچ وجه مرتکب چنین خطاهایی نشوید و یادتان باشد برای فرار یا اجتناب از چیزی، تن به ازدواج ندهید که این نوع ازدواج نمیتواند عامل خوشبختی شما باشد.
ازدواج موفق یا عروسی باشکوه؟
جشن عروسی، کیک دو طبقه، گلهای رنگارنگ، لبخندها و تبریکها و... همه اینها بسیار باشکوه، هیجانانگیز و دوستداشتنی است، اما یادتان باشد منظور از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک فقط همینها نیست. زندگی و یک عمر همراه شدن با فردی دیگر، موضوعی بسیار مهمتر و البته طولانیتر از این مهمانیهاست و برای همین بیشتر باید به آن فکر کنید؛ البته بدون هیجان و با تعقل و تأمل.
یادتان باشد مراسم عروسی فقط یک روز است، اما ازدواج باید یک عمر پایدار بماند و همین موضوع اهمیت انتخاب همسری مناسب را بیشتر و بهتر نشان میدهد. البته یادتان باشد، این یک عمر زندگی هم باید کیفیت داشته باشد؛ یعنی این که هدف فقط زندگی کردن در کنار و همراه با فردی دیگر نیست. این دو نفر باید کنار هم و همراه هم زندگی شاد، شیرین و موفقی را تجربه کنند؛ در کنار هم رشد کنند و به ایدهآلهای خود برسند.
پس از همین امروز درباره 50ـ40 سال آیندهتان خوب فکر کنید و حداقل به همین اندازه که برای برنامهریزی مراسم عروسی و نامزدی وقت میگذارید، به داشتن زندگی موفق در آن سالها هم فکر و برایش برنامهریزی کنید.
چقدر هزینه میکنید؟
یادتان باشد گاهی برای داشتن رابطهای موفق، بسیار بیشتر از آنچه انتظار میرود هزینه میکنیم و همین موضوع میتواند کمکم مشکلاتی را پیش روی ما قرار دهد. به عنوان نمونه زن و شوهرهایی که پس از ازدواج براحتی شغل قبلی، دوستانشان و حتی خانواده را کنار میگذارند و برای داشتن یک زندگی مشترک با همسری که انتخاب کردهاند، از همه اینها میگذرند، باید دقت کنند هزینه زیادی برای زندگی مشترکشان پرداختهاند که شاید بعد از گذشت چند سال خیلی منطقی به نظر نرسد.
پس از همین امروز که دارید برای تشکیل زندگی مشترک برنامهریزی میکنید، به فکر باشید و بدانید هر چیزی باید سر جای خودش باشد.
مترجم: زهره شعاع
چهارشنبه 21 آبان 1393 ساعت 13:26
ژاپنیها برآورد کردهاند که جمعیتشان طی ۵۰ سال آینده نزدیک به ۳۰ میلیون نفر کاهش مییابد. از این رو بازاری پررونق در امور خدمات کفن و دفن مردگان شکل گرفته که پیشۀ دستاندرکارانش اجرای مراسم پس از مرگ برای مشتریان آیندهنگر است! بیائید سفری کنم به آن کشور تا با این آیینها آشنا شویم.
طرز تهیه:
پودر ژلاتین را با آب مخلوط کرده و به روش بن ماری، روی بخار حل کنید تا شفاف شود. شکر و آبمیوه یا نوشابه را هم روی حرارت گذاشته و بجوشانید. پس از آن اسانس و یا رنگ را اضافه کنید. ژلاتین حل شده را به آبمیوه و شکر افزوده و به هم بزنید. مواد را در قالبهای شکلات ریخته و به مدت دو تا سه ساعت در یخچال بگذارید تا بسته شود. برای جدا کردن پاستیل ها، کمی شکر یا پودر شکر روی آنها بریزید و از قالب درآورید و در یک ظرف در دار بریزید. این پاستیل را با طعمهای مختلف میتوانید بدون نگهدارنده تهیه کنید.
684
در آن مسابقه زوجی برنده مسابقه میشدند که شناخت بیشتری از علایق، وابستگیها، دلتنگیها و خصوصیات اخلاقی یکدیگر داشتند. نکته جالب در آن مسابقه این بود که برخی از زوجین حتی به سختترین سوالات پاسخ درست میدادند اما برخی دیگر با اینکه چندین سال از شروع زندگی مشترکشان گذشته بود حتی در پاسخ دادن به سوالات سادهای همچون «همسرتان چه رنگی را بیشتر دوست دارد» هم عاجز بودند، چه برسد به سوالاتی درباره احساسات عمیق شریک زندگیشان.
روزنامه خراسان با این مقدمات مینویسد: به نظر میرسد به دست آوردن شناخت از یکدیگر نباید کار بسیار سختی باشد. به همین خاطر باید اندکی در باورها، نگرشها و دیدگاههای خود درباره عشق، علاقه، مهر، محبت و دوست داشتن خویش تأمل و تفکر داشته باشید. یکی از اصول اساسی یک ازدواج موفق و زندگی زناشویی ایدهآل و آرمانی، آن است که زن و شوهر سعی کنند نقشههای عاشقانه خود را درباره امور زندگی زناشوییشان گاهگاهی تغییر دهند و اگر به ترمیم و اصلاح نیاز داشته باشد، این کار را انجام دهند تا رابطه زناشوییشان بهبود یابد؛ و یادتان باشد که عشق و علاقه و محبت، آموختنی و خواستنی است.
برای آنکه میزان شناخت خود را از علایق و ویژگیهای همسرتان محک بزنید میتوانید با شرکت در آزمون روان سنجی این هفته بنوعی از وضعیت خود در این باره آگاه شوید. البته برای گرفتن نتیجه بهتر، باید صادقانه به پرسشهای آزمون پاسخ دهید. میتوانید از همسرتان نیز بخواهید که در این آزمون شرکت کند تا بدانید او چقدر شما را میشناسد.
با «درست است» یا «غلط است» پاسخ دهید
*میتوانم بهترین دوستان همسرم را نام ببرم.
*میتوانم بگویم در حال حاضر همسرم چه استرسهایی دارد.
*میدانم که به تازگی چه کسانی همسرم را ناراحت و پریشان کردهاند.
*از آرزوها و رویاهای همسرم خبر دارم.
*از باورهای دینی و اعتقادات مذهبی همسرم آگاهی دارم.
*از فلسفه همسرم درباره زندگی مشترک خبر دارم.
*میدانم همسرم کدام یک از بستگانش را بیشتر دوست دارد.
*موسیقی مورد علاقه همسرم را میشناسم.
*میتوانم ۳فیلم مورد علاقه همسرم را نام ببرم.
*همسرم از استرسها و فشارهای روانی فعلی من خبر دارد.
*از ۳خواسته مورد علاقه همسرم در حال حاضر آگاهی دارم.
*میدانم بدترین حادثهای که برای همسرم در دوران کودکیاش اتفاق افتاده چه بوده است!
*از امیدها و آرزوهای همسرم در زندگی اطلاع دارم.
*از نگرانیها و آشفتگیهای روحی مهم همسرم در زندگی باخبرم.
*همسرم نزدیکترین دوستان مرا میشناسد.
*میدانم اگر همسرم ناگهان پول زیادی به دست آورد، با آنچه کار خواهد کرد.
*میتوانم به طور دقیق و روشن، درباره اولین برداشتی که از همسرم داشتم، حرف بزنم.
*گاهگاهی درباره دنیای خصوصی همسرم از او سوال میکنم.
*احساس میکنم که همسرم به خوبی مرا میشناسد.
*همسرم از امیدها و آرزوهای من خبر دارد.
نحوه محاسبه نمره آزمون
محاسبه نمره این آزمون بسیار ساده است. کافی است به ازای هر پاسخ «درست» یک امتیاز برای خود در نظر بگیرید و پس از پاسخ به تمام سوالات آزمون، مجموع امتیازات خود را به دست آورید.
شناخت همسر از روی فرق سر!
اگر همسرتان موهایش را فرق وسط باز میکند شک نکنید که او یک آدم احساسی است و به محبت بیشتری نیاز دارد.
شناخت همسر از روی شکل بینی!
اگر بینی همسرتان دراز و کشیده است به احتمال قوی فردی است قدرت طلب و عاشق کوکوی سیب زمینی، ولی اگر بینی همسرتان کوچک است او فردی رمانتیک و در عین حال مسئولیت پذیر است!»
از خواندن این مطالب تعجب کردید؟ کافی است یک جستوجوی مختصر در اینترنت انجام دهید تا با انواع روشهای کسب شناخت بیشتر از همسر آشنا شوید؛ روشهایی که از شدت عجیب بودن، ممکن است تغییر و تحولات اساسی در سر آدمی ایجاد کند! البته کار فقط به شکل بینی و حالت مو خلاصه نمیشود و شما میتوانید از روی شکل چانه، گوش و البته اثنی عشر و دریچه آئورت هم پی به ویژگیهای اخلاقی همسرتان ببرید! شاید هم از آن دست افرادی هستید که شناختشان از همسرشان به دانستن غذای مورد علاقه او محدود میشود و یا میتوانید ادعا کنید تا حدود زیادی از زندگی، آرزوها، ترسها، نگرانیها و رویاهای همسرتان آگاه هستید؟!
برای شناخت بهتر همسرتان ابتدا بهتر است نتیجه آزمون را تحلیل کنید:
تحلیل آزمون
۲۰ عبارت در آزمون مطرح شد که باید جواب «درست» و موافق یا «غلط» و مخالف به آنها میدادید و به ازای هر نظر مثبت یا موافق یک امتیاز برای خود در نظر میگرفتید. حالا میتوانید بر مبنایی که توضیح داده میشود نمره خود را تحلیل کنید.
الف) امتیاز ۱۰ و بیشتر:
نمره آزمون شما نشان میدهد که ازدواج شما از استحکام خوبی برخوردار است. شما تا حدود زیادی از آرزوها، ترسها، نگرانیها، علائق و رویاهای همسرتان مطلع هستید. میدانید که چه مسائلی همسرتان را ناراحت و چه چیزهایی زمینه خوشحالی او را فراهم میکند. با توجه به امتیازی که به دست آوردهاید میتوان گفت که ارتباط شما و همسرتان صمیمانه است، این مسئله تضمین خوبی برای بقای زندگی مشترکتان خواهد بود.
ب) امتیاز کمتر از ۱۰:
این آزمون نشان میدهد که باید وقت بیشتری برای بهبود زندگی زناشویی خود بگذارید. شاید شما فرصت یا ابزار لازم برای شناخت یکدیگر را در اختیار نداشتهاید با این حال این آزمون میتواند زنگ هشداری برای شما باشد، فراموش نکنید که اگر با روحیات همسرتان بیشتر آشنا شوید، درک متقابل شما از یکدیگر افزایش مییابد و زندگی لذت بخش تری را تجربه خواهید کرد.
چگونه شخصیت همسرمان را بشناسیم؟
شاید برای شما هم این سوال به وجود آمده باشد که چگونه همسرم را بشناسم. برخی از افراد تصور میکنند تفاهم در زندگی زناشویی به معنی اختلاف نداشتن و توافق کامل با همسرشان است، در حالی که تفاهم یعنی فهمیدن و فهماندن. همان طور که سوء تفاهم نیز به معنی فهم مطلبی بر خلاف واقعیت است، پس تفاهم یعنی فهم درست واقعیتها. تفاهم بین زوجین یعنی:
۱ - فهم درست شخصیت همسر:
وقتی میتوانیم شخصیت همسرمان را همان طور که هست بشناسیم که شخصیت وی را در مجموعه شرایط محیط زندگی، فرهنگ خانوادگی، وضع شغلی، تفاوتهای فردی و جنسیتی و ویژگیهای مهم دیگر نگاه کنیم.
عصر امروز در نوشتاری مینویسد: بسیاری از توقعات بیجا، سوء تفاهمها، قضاوتهای منفی، نگرانیهای بیمورد، مقایسههای نادرست و مشکلات دیگری که باعث کدورت و مشاجره میشود و فضای عاطفی خانه را آلوده میکند، برخاسته از شناخت نادرست زن و شوهر از یکدیگر است.
کمترین فایده شناخت درست برای زنان، این است که در فضایی سالمتر و آرامتر و به دور از ترس و اضطراب میتوانند درباره رفتارهای خود و همسرشان بیندیشند و به جای اینکه با حالتی عصبی که البته نتیجهای هم در بر ندارد برخورد کنند، در فضایی دوستانه به مذاکره بپردازند. مردان وقتی ببینند توسط همسرشان درست شناخته شدهاند آرامش بیشتری دارند و بهتر میتوانند با همسرشان ارتباط برقرار کنند؛ بر عکس وقتی مردی احساس کند که همسرش درباره او اشتباه میکند، در مقابل او رفتاری ناهنجار و عصبی خواهد داشت.
۲ - فهماندن و بروز دادن واقعیت درونی خود به همسر:
شناخت روحیات و ویژگیهای زن نیز به اندازه شناخت مرد از سوی زن با اهمیت است. وظیفه زنان در این مورد آن است که با بروز دادن واقعیت درونی خود و صراحت و صداقت در گفتار و رفتار، به شناخت بهتر و بیشتر کمک کنند.
در سراسر جهان زیادند افرادی که از نبود تفاهم رنج میبرند، ولی وقتی وضع آنها را از نزدیک بررسی کنیم مشخص میشود حداقل تا حدودی خودشان مقصرند؛ یعنی اگر دیگران آنها را درک نمیکنند به علت این است که خود را بروز ندادهاند. بسیار دیده شده است که بعضی افراد احساسات خود را مخفی میکنند و علاقه خودشان را به دیگران نشان نمیدهند یا از چیزی ناراحتند، اما چیز دیگری را بهانه میکنند و خلاصه آنکه دیگران را درباره خود به اشتباه میاندازند. بعضی روانشناسان این حالت را بیشتر به زنان نسبت میدهند. معمولا یکی از مهمترین دلایل شروع مشاجرات از جانب زنان، عدم صراحت در بیان احساساتشان است. زن به جای اینکه مستقیما ناراحتی خود را مطرح سازد، ایرادهای بیربط میگیرد تا ناراحتی خود را نشان دهد. (جام جم سرا)
495
این در حالی است که محور شعار اصلی امسال در حوزه تخصصی ارولوژی، متمرکز روی بیماریهای پروستات است؛ مشکلی که در جوانترها به صورت عفونت پروستات خود را نشان میدهد و در سنین بالاتر با خطر سرطان پروستات بروز میکند. البته در این بین عوامل دیگری نیز وجود دارند که سلامت آقایان را نشانه گرفتهاند.
سرطان پروستات یکی از سرطانهای شایع آقایان است به طوری که بعد از سرطان معده در جایگاه دوم شایعترین سرطانهای مردانه قرار دارد و با علائمی مثل سوزش و تکرر ادرار، جاری شدن ضعیف و بیاختیاری ادرار، ناتوانی در ادرار کردن، جریان منقطع و ضعیف ادرار، گاهی وجود خون در ادرار، خروج مایع منی همراه با درد و... بروز میکند. البته متخصصان عوامل زیادی را در ایجاد این بیماری موثر میدانند که ازجمله آنها میتوان به ژنتیک، اختلال در عوامل هورمونی مردانه و آنتیژنها، رژیم غذایی نامناسب، عوامل محیطی مثل زندگی در شهرهای بزرگ صنعتی و... اشاره کرد. از طرفی سابقه خانوادگی یکی از فاکتورهای بسیار مهمی است که احتمال ابتلا به سرطان پروستات را افزایش میدهد. بهعنوان مثال افرادی که پدر یا عموی آنها به سرطان پروستات مبتلا بودهاند، چهار برابر بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار دارند، بنابراین بعد از چهل سالگی باید سالی یکبار برای چکاپ به ارولوژیست مراجعه کنند. دیگر آقایان باید از سنین چهل و پنج تا پنجاه سالگی سالی یکبار معاینه شوند.
چکاپ پروستات
دکتر محمدرضا رزاقی، متخصص بیماریهای کلیه و مجاری ادرار و استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در گفتوگو با جامجم میگوید: ما در گذشته امکان غربالگری سرطان پروستات را نداشتیم یعنی زمانی متوجه بیماری میشدیم که فرد جراحی میکرد که آن وقت هم انجام اقدامات بعدی مشکل بود. اما سالهاست که امکان اندازهگیری (PSA پی.اس.ای) یا همان آنتیژن اختصاصی پروستات، وجود دارد. خوشبختانه اگر سرطان پروستات بموقع تشخیص داده شود، درمان آن قطعی است. اگر PSA از حد طبیعی پایینتر باشد باید هر شش ماه آزمایش انجام شود، اما اگر میزان آن در حداکثر نرمال بود و احتمال بالا رفتن آن وجود داشت سه ماه دیگر باید بررسی شود. باید بدانید با یک یک آزمایش خون ساده که نیازی به ناشتا بودن هم ندارد، میتوان مشکل پروستات را تشخیص داد و نسبت به درمان به موقع اقدام کرد.
مقابله با شایعترین سرطان مردانه
براساس آمارها سرطان معده در مردان ایرانی در رتبه اول قرار دارد که البته با چکاپهای بموقع میتوان درمان امیدوارکنندهای را دنبال کرد.
به گفته دکتر سینا خداوردی، متخصص گوارش مهمترین عامل برای سرطان معده عفونت ناشی از هلیکوباکتر پیلوری است. باید بدانید ابتلا به این بیماری میتواند ناشی از تغذیه ناسالم و حتی ژنتیکی باشد. متاسفانه به دلیل اینکه تومور در معده فضای رشد دارد و فرد متوجه آن نمیشود، این نوع سرطان بسیار دیر تشخیص داده میشود و بیمار زمانی میفهمد که متاسفانه کار از کار گذشته است. بنابراین همه آقایان بویژه بعد از چهل سالگی و با بروز علائمی مثل کاهش اشتها، کاهش وزن، درد معده، سوءهاضمه، احساس پری معده حتی پس از خوردن مقادیر کم غذا، تهوع و استفراغ و مدفوع سیاه باید به پزشک مراجعه کنند تا به کمک آزمایش مدفوع، اندوسکوپی و امآرآی از وضعیت سلامتشان باخبر شوند. در صورتی هم که علائم گفته شده وجود ندارد، آقایان باید از چهل و پنج سالگی به بعد سالی یکبار با مراجعه به متخصص از سلامت دستگاه گوارش مطمئن شوند.
تست سرطان مثانه
آمارها نشان میدهند سرطان مثانه سومین سرطان شایع در بین آقایان ایرانی است. بد نیست بدانید سیگاریها دو تا چهار برابر بیشتر از سایرین در معرض خطر ابتلا به سرطان مثانه قرار دارند. همچنین سابقه قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی مورد استفاده در صنایع رنگ، چرم و لاستیک نیز در بروز این سرطان موثر است.
بنابراین آقایان در معرض خطر پس از چهل سالگی و بقیه پس از پنجاه سالگی بهطور دورهای باید آزمایش ادرار بدهند تا از لحاظ ابتلا به سرطان مثانه مورد بررسی قرار بگیرند. همچنین در این نوع سرطان یکی از کلیدهای تشخیصی وجود خون در ادرار و تغییر رنگ ادرار (قهوهای مایل به قرمز) است.
به همین دلیل مردان بالای 40 سال هر روز باید رنگ ادرار خود را کنترل و در صورت تغییر رنگ ماندگار ادرار باید به ارولوژیست مراجعه کنند. در شرایط عادی این سرطان علامت دیگری ندارد؛ مگر اینکه تومور دهانه حالبها را بگیرد و باعث درد در ناحیه پهلوها شود.
هشدار بزرگ به سیگاریها
هرچند در سالهای اخیر تعداد خانمهایی که سیگار و قلیان میکشند بیشتر شده است، اما همچنان آقایان در زمینه استعمال دخانیات و عوارض ناشی از آن آمارهای بیشتری را به خود اختصاص دادهاند. بد نیست بدانید مصرف سیگار چهارمین دلیل مرگ در میان مردان و عامل 80 تا 90 درصد موارد سرطان ریه است. افزایش میزان خلط سینه، خسخس کردن سینه، سرفههای طولانی مدت، مشاهده خون در خلط سینه، خستگی مفرط و از دست دادن اشتها میتواند نشانه بروز سرطان ریه باشد. پس اگر سیگاری هستید باید در مصرف آن تجدید نظر کنید و با بروز این علائم به پزشک مراجعه کنید. اگر هم عین خیالتان نیست و قصد ترک سیگار را ندارید بعد از چهل سالگی و سالی یکبار به وسیله یک متخصص ریه معاینه شوید و تست تنفسی انجام دهید. البته در صورت صلاحدید پزشک عکس سینه، سیتیاسکن و برونکوسکوپی برای تشخیص سرطان ریه تجویز خواهد شد.
بدون شک افزایش سن رابطه مستقیمی با بروز بسیاری از بیماریها و مشکلات جسمی دارد. به همین دلیل به همه آقایان توصیه میشود هوای خودشان را داشته باشند و بعد از سن چهل و پنج تا پنجاه سالگی سالی یکبار آزمایش خون یا همان CBC انجام دهند. حتی به منظور تشخیص بسیاری از بیماریها مثل انواع سرطان، کمخونی، مشکلات هورمونی، کمبود ویتامین و... انجام آزمایش جامع خون و البته ادرار برای همه افراد بالای 30 سال یک تا دو سال یکبار ضروری است.
پریسا اصولی / جامجم
شاید شما هم تا به حال از دست راننده خودروی جلویی، فروشنده مغازهای که از او خرید کردهاید یا دوستی که حرف بیربطی زده است، ناراحت شدهاید و برای یک لحظه آن قدر عصبانی شدهاید که به یک کتک کاری حسابی هم برای نشان دادن عصبانیتتان فکر کردهاید.
چند وقت پیش رئیس انجمن مددکاری اجتماعی ایران در گفتوگو با خبرآنلاین گفت: «خشونت میتواند اشکال مختلفی از جمله ضرب و جرح، قتل، آزار در درون خانواده و... داشته باشد. اگر پروندههای حوزه قضایی را بررسی کنیم، خشونت تقریبا رتبه دوم پروندههای سیستم قضایی را به خود اختصاص داده است.»
بنابراین آشنایی با خشم و مهارتهای کنترل آن، از نان شب برای زندگی در جامعه امروزی واجبتر است.
افراد ماهر در کنترل خشم چگونهاند؟
این افراد به گونهای عمل نمیکنند که به خود و به فرد یا افراد دیگر آسیبی وارد کنند، به حق و حقوق خود آگاهی دارند و سعی میکنند تا حد ممکن، مانع ضایع شدن حقشان شوند، مراقب هستند که خشم به پرخاشگری مبدل نشود و به تهدید و زور متوسل نمیشوند.
این افراد بدون متهم کردن فرد مقابل، مسئولیت احساسات خود را میپذیرند و به جای اینکه بگویند: «تو مرا عصبانی کردی»، میگویند: «من عصبانی هستم». افرادی که با مهارت کنترل خشم آشنا هستند، به جای قضاوت درباره شخصیت فرد مقابل درباره موقعیت خشم برانگیز صحبت میکنند و به جای گفتن «توآدم شلختهای هستی»، میگویند: «به هم ریختگی اتاق، مرا ناراحت میکند.»
همچنین این افراد سعی میکنند که احساس خشمشان به درازا نکشد و با فرد مقابل بدون اینکه کنترل خود را از دست بدهند، صحبت کنند و سعی میکنند حرفهایی بزنند که بعد از عصبانیت از گفتن آنها پشیمان نشوند.
واکنش شما در زمان خشمگین شدن چگونه است؟
معمولا افراد در مواجهه با موقعیتهای خشم برانگیز، به ۴ شکل عکسالعمل نشان میدهند:
گروه اول افرادی هستند که در هنگام خشم هیچ عکسالعملی از خودشان نشان نمیدهند و بیاعتنا از کنار آن موقعیت عبور میکنند؛ به این افراد منفعل گفته میشود.
گروه دوم افرادی هستند که برخلاف گروه اول به محض عصبانی شدن، خشم خود را بروز میدهند. به این گروه از افراد پرخاشگر گفته میشود.
گروه سوم افرادی هستند که به صورت نامشخص پرخاشگری میکنند. کله شقی، اشکال تراشی بیدلیل و پشت گوش انداختن کارها، از ویژگیهای این گروه از افراد است.
گروه چهارم افرادی هستند که بهترین و مناسبترین برخورد را در مواجهه با موقعیتهای خشم برانگیز از خود نشان میدهند و به آنها افراد قاطع گفته میشود. افراد قاطع کسانیاند که علاوه بر کنترل خشم، برخوردی قاطعانه، بدون احساس ترس و بدون رفتار پرخاشگرانه با فرد مقابلی که موجب خشم آنها شده است، دارند و با او گفتوگو میکنند.
با مهارت کنترل خشم آشنا شوید
شیوهها و راهکارهایی که در ادامه مطرح میگردد، باعث میشود قبل از اینکه وارد موقعیتهای خشم برانگیز شویم با تمرین و ممارست بتوانیم مانع از این شویم که کنترل خشم از دست ما خارج شود.
ورزشهای هوازی انجام دهید:
انجام ورزشهای هوازی، روش بسیار سودمندی است که در دراز مدت به افزایش توانایی خنثی کردن خشم منجر میشود. ورزشهایی نظیر دویدن، شنا کردن، دوچرخه سواری، راه رفتن سریع و کوهپیمایی جزو ورزشهای هوازی است.
از روش آرمیدگی استفاده کنید:
یک روش موثر دیگر که به ما کمک میکند خشم خود را کنترل کنیم، بهره بردن از روشهای آرمیدگی است. بسیاری از یافتههای پژوهشگران، دال بر موثر بودن این شیوه در کنترل هیجانهای ناخوشایندی نظیر خشم و اضطراب است. روشهای ساده آرمیدگی مانند تنفس عمیق و آرام سازی ذهنی میتواند به ما در کاهش خشم و عصبانیت کمک کند. در این روش میتوانید در وضعیت راحتی دراز بکشید، چشمهای خود را ببندید و تمام ماهیچههای خود را به حالت آرمیدگی در بیاورید. این کار را از پاها آغاز کنید و ادامه دهید تا تمام ماهیچههایتان به حالت آرمیدگی برسد. سپس از راه بینی نفس بکشید. این کار را به مدت ۲۰ دقیقه ادامه دهید. سعی کنید در این مدت فقط صدای نفس کشیدن خود را بشنوید. فراموش نکنید که بهتر است این تکنیکها هر روز انجام شود تا زمانی که در وضعیت تنش زا قرار میگیرید به طور خودکار، از این روشها استفاده کنید.
به آزاد کردن افکارتان (مانترا) فکر کنید:
«مان» به معنی فکر و «ترا» به معنی آزاد شدن است. در حقیقت مانترا مجموعهای از کلمات و آواهایی است که با لحن خاص و به دفعات تکرار میشود و به آن دلیل که تاثیر مثبتی بر جسم و روح میگذارد، در کنترل خشم کاربرد دارد. به یک جمله یا یک شعار فکر کنید که بتواند شما را در کنترل خشم کمک کند. در مواقع خشم با جملاتی نظیر «ارزش ندارد» یا «من آرام هستم»، مانترا را در خود ایجاد کنید و خود را از خشم برهانید.
خشمهای گذشته را فراموش کنید:
اینکه هر یک از ما در حال حاضر نسبت به موقعیتهای خشم برانگیز گذشته زندگی خود چه احساسی داریم و این احساسات چه تاثیری بر ما میگذارند، عاملی است که در توانایی خنثی کردن خشمهای فعلی، موثر خواهد بود. هر یک از ما در گذشته در موقعیتهایی قرار داشتهایم که هنوز هم با گذشت مدتها، باز هم ممکن است یادآوری آن موقعیت ما را ناراحت کند. انباشته شدن احساس خشم ناشی از اتفاقات گذشته از جمله عواملی است که باعث میشود در دراز مدت قدرت تحمل ما کاهش یابد؛ بنابراین برای اینکه آستانه تحمل ما بالا رود لازم است به خشمهای گذشته خود بپردازیم و تلاش کنیم تا آنها را فراموش کنیم.
به نتیجه خشمگین شدن فکر کنید:
روش دیگر برای خنثی کردن خشم، فکر کردن و پیش بینی نتیجه خشم در آینده است. ما با تجربه و آموزش، یاد گرفتهایم که چگونه از خطرهای احتمالی دوری کنیم. همه ما میدانیم که احتمال تصادف وقتی که چراغ راهنمایی و رانندگی قرمز است، بسیار بالاست بنابراین از چراغ قرمز عبور نمیکنیم. (حمید شیرازی، کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/خراسان)
354
آن دوران خیلی با مسالهای به نام مسئولیت آشنا نبودیم و فقط میدانستیم عید نوروز از راه میآید تا عالمی از زیبایی و شادی را به ما هدیه کند، مانند پیکرهای خوشتراش و چشمنواز که پردهای روی آن قرارگرفته و آن را پوشانده و حالا چیزی به اسم عید میخواهد آن پرده را از جلویش به کناری بزند و آن پیکره بینظیر را در اختیارمان قراردهد.
اما آیا همچنان همان حس را درباره نوروز داریم. آیا مانند دوران کودکی از دو ماه قبل از عید روزشماری میکردیم تا به سال تحویل نزدیک شویم و به آرزوهایی که چشم انتظارشان بودهایم دست یابیم، یا روزهای آخر سال برای ما معنایی متفاوت پیداکرده و به جای آن که اوقاتی خوش و خرم را برایمان همراه داشته باشد، پر از استرس و دلنگرانی شده است؟
الهه، زنی سی و هفت ساله، متاهل و صاحب دو فرزند، دلخوشی از شب عید ندارد. شوهرش از آن دسته مردهاست که توقع دارد در ماه اسفند خانهاش تکانده شود و برق بیفتد، اما به بهانه مشغولیتهای زیاد به هیچوجه حاضر نیست کوچکترین کمکی در انجام کارهای خانه بکند و هربار که الهه از او میخواهد هزینه یک یا دو روز دستمزد کارگر را بپردازد، یادآوری میکند که او هنوز جوان است و اگر قرار است یک زن خانهدار نتواند کارهای خانهاش را انجام دهد، پس دیگر چه کاری از دست او برمیآید؟ خلاصه این که الهه مجبور است یکتنه شیشهها را تمیز کند، پردهها را بشوید و آویزان کند، فرشها را به ایوان ببرد و به جانشان بیفتد، رومبلیها را شستوشو کند، وسایل داخل کابینتها را بیرون بیاورد و یکییکی گردگیری کند و سر جایشان بگذارد، تکتک اتاقها را زیر و رو کند، آینهها را تمیز کند، بوفه و کتابخانه را نظم و ترتیبی جدید بدهد، کاشیهای دیوار آشپزخانه، حمام و سرویس بهداشتی را برق بیندازد، و هر کار ریز و درشت دیگر که در آن خانه وجود دارد، انجام دهد تا از دید شوهرش، وظایف زنانهاش را انجام داده باشد.
ماجرای مرتضی هم از او بهتر نیست. او متاهل و صاحب یک فرزند کوچک است. همسرش او را هرسال تحت فشار قرار میدهد که تغییری در دکوراسیون دهد، هزینه لباسهای بسیار شیک و مارکدار را برای هر سه عضو خانواده بپردازد و آنها را به مسافرتی ویژه ببرد. مرتضی، توانایی تامین همه این مخارج را ندارد، اما به محض آن که کلامی مخالف نظر همسرش بر زبان آورد، زن به او یادآوری میکند که یکسال در آن خانواده سختی کشیده و تلاش کرده و انواع زخم زبانها و کنایهها را از قوم شوهر شنیده و حالا وقت آن رسیده که با این تنوعهای کوچک، کمی شارژ شود.
امین هم از استرس ماه اسفند شاکی است. او در یک شرکت در قسمت پخش مواد بهداشتی کار میکند. هر سال در هفتههای آخر، مدیر شرکت فشار کاری شدیدی به کارمندان وارد میآورد و اصرار دارد یکسری کارها باید تا پیش از اتمام سال انجام شوند. او هیچ عذر و بهانهای را نمیپذیرد و کلی منت بر کارمندان خود میگذارد که دستمزد اضافه کاریها را میپردازد. درست است که همه طالب هستند، اما شب عید اعضای خانواده احتیاج بیشتری به یکدیگر دارند و امین هم دوست دارد فرصت کافی برای خانواده داشته باشد.
حوریه تا چند سال پیش در تهران زندگی میکرد، اما مدتی است که به خاطر بیماری تنفسی شوهرش به شهرستانی در شمال ایران نقل مکان کرده است. او دوست دارد شکفتن شکوفهها در روزهای نخست بهار را در باغچه زیبای خانهاش تماشاکند و از عطر یاسهای آن لذت ببرد، اما نمیتواند روزهای عید را در منزل خود به سر برد، زیرا فامیل تهرانیاش به این نتیجه رسیدهاند که راحتترین و کمهزینهترین روش مسافرت عید این است که خانه حوریه را نشان کنند و در آنجا کنگر بخورند و لنگر بیندازند. حوریه و شوهرش در سنی نیستند که توانایی پذیرایی از تعداد زیادی مهمان را به مدت چند روز داشته باشند. برای همین مجبورند در روزهای عید، فرار را بر قرار ترجیح بدهند و از مهلکهای که اقوام برایشان در نظر گرفتهاند، بگریزند.
از ماست که بر ماست. اگر به این چند نمونه دقت کنید، متوجه میشوید یکی باید فدا شود تا دیگری از عید لذت ببرد. مردی میخواهد خانه و زندگیاش تمام و کمال تمیز شود، اما خود حاضر به همکاری نیست. زنی از شوهرش درخواست مبالغی هنگفت را دارد تا بتواند به مخارج تجملاتیاش رسیدگی کند. مدیری بیمنطق که جز سودرسانی شرکت خود به چیز دیگری نمیاندیشد و اقوامی بیملاحظه که ترجیح میدهند به جای پرداخت هزینه و اقامت در هتل یا مسافرخانه به خانه زن و مرد بروند و چند روز آنجا خوش بگذرانند. خانهتکانی سنتی نیکو و پسندیده برای اقوام مختلف ایرانی است. تمام خانوادهها به این سنت اهمیت میدهند و تا آنجا که برایشان مقدور است به نظافت زندگیشان میپردازند. اما قرار نیست تمام کارهای سنگین در شب عید انجام شود. برخی کارهای سخت مانند تمیزکردن دیوارها و شستن فرشها که در سال یکبار انجام میشود ، به جای شب عید، به اواسط سال، آن هنگامی که سرتان خلوتتر است موکول کنید. به خاطر داشته باشید که خانهتکانی سنگین از عهده یک نفر خارج است و اگر میخواهید در عید در منزلی تمیز و درخشان از مهمانانتان پذیرایی کنید، کارها را بین اعضای خانواده تقسیم کنید و هریک به نحوی در انجام وظایف بکوشید. به این ترتیب خانهتکانی سریعتر انجام میشود و فشار کار کاهش خواهدیافت.
تحمیل هزینههای سنگین در شب عید، عبث و بیمعناست. در دوران قدیم، تعداد بچههای خانواده زیاد بود و به همین دلیل پدر و مادر، دل کودکان را به لباس نوی شب عیدشان خوش میکردند. اما امروز که خانوادهها کم جمعیتتر شدهاند، سهمیه لباس و کفش به مراتب افزایش یافته؛ پس چه نیازی است که هر کدام از اعضای خانواده به طور کامل برای خود خرید کنند، در حالی که عید خود به خود یکسری هزینهها را در بر دارد؟!
از این گذشته، تنوع در دکوراسیون الزاما به معنی خرج کردن مبالغ گزاف نیست و یک زن بادرایت میتواند با کمترین هزینهها، به زندگی تنوع ببخشد. حتی تغییر رومیزیهای پلاستیکی یا دوختن کوسنهایی نو از پارچههای باقی مانده نیز میتواند ظاهری جدید به منزل شما ببخشد. اگر هم اهل مسافرت هستید میتوانید طرح یک مسافرت کمهزینه و لذتبخش به نواحی اطراف شهر را بریزید. لطف و لذت سفر کمهزینه به مراتب بیش از مسافرت سراسر تجملات است.
اگر قوم و خویشی در شهرستانی خوش آب و هوا دارید، برای اتراق در خانهاش خط و نشان نکشید. به همان دلیل که شما مایلید چند روز را آنجا بگذرانید، او مایل به پذیرایی از شما نیست. تنها در صورتی راضی به این کار شوید که خودتان هم متقابلا در ماه دیگری از سال او رادر منزلتان به مدت چند روز بپذیرید.
سال خوبی در پیش داشته باشید و همواره این نکات را آویزه گوشتان کنید که لذت بردن از بهار را با این استرسها عوض نکنید. به افکارتان در سال نو بهبود ببخشید و مطمئن باشید با تغییر در ذهن خود میتوانید زندگی را آسان و شیرین کنید.
چاردیواری (ضمیمه دوشنبه روزنامه جام جم)