مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

بیوگرافی حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند +عکس دخترش

بیوگرافی حمیرا ریاضی و همسرش علی اوسیوند +عکس دخترش

شایعه پیوستن حمیرا ریاضی به شبکه جم تی وی و کشف حجاب ، عکس و اینستاگرام و همسر و فرزندش

حمیرا ریاضی بازیگر ایرانی متولد ۱۳۴۶ تهران می باشد.

حمیرا ریاضی فعالیت خود را در تئاتر در سال ۱۳۶۹ شروع کرد.و سپس به تلویزیون و سینما راه یافت. او درسال ۱۳۷۸ با علیرضا اوسیوند (بازیگر) ازدواج کرد. حاصل ازدواج آنها دختری است به نام یاسمین اوسیوند.

یاسمین اوسیوند همسر علی اوسیوند همسر حمیرا ریاضی همسر بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی علی اوسیوند بیوگرافی حمیرا ریاضیحمیرا ریاضی و فرزندش یاسمین اوسیوند

مدارک تحصیلی حمیرا ریاضی

  • فوق لیسانس کارگردانی از دانشکده سینما و تاتر.
  • فارغ التحصیل کارگردانی تاتر از دانشکده هنرهای زیبا در سال ۱۳۷۴.

تئاتر

  • اسفندیار
  • مهرگیاه
  • لیرشاه
  • ایلیات»
  • چند و چون به چاه رفتن چوپان
  • بهرام چوبینه
  • هانچو

سریال های تلویزیونی حمیرا ریاضی

  • پهلوانان نمی‌میرند
  • هفت‌سنگ
  • عید آن سال‌ها
  • روزگار جوانی
  • طلسم شدگان 
  • کاشانه
  • وضعیت سفید

فیلم های سینمایی حمیرا ریاضی

  1. شرفناز (۱۳۹۳)
  2. نغمه (۱۳۸۰)
  3. رنگ شب (۱۳۷۹)
  4. زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
  5. مثلث آبی (۱۳۷۸)
  6. هفت سنگ (۱۳۷۶)
  7. ساز ستاره (۱۳۷۳)
یاسمین اوسیوند همسر علی اوسیوند همسر حمیرا ریاضی همسر بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی علی اوسیوند بیوگرافی حمیرا ریاضی
instagram homeirariazi
علی اوسیوند (متولد ۱ آذر ۱۳۳۶ در مسجد سلیمان) بازیگر ایرانی سینما و تلویزیونمی‌باشد. او مدرک فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده تربیت مدرس تهران دارد. وی همچنین همسر حمیرا ریاضی بازیگر سینما و تلویزیون می‌باشد.
اوسیوند دارای مدرک لیسانس بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشکده تربیت مدرس است. وی فعالیت هنری اش را در زمینه بازیگری، دستیار تهیه و دستیار کارگردان در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شروع نموده. و بازیگری را با بازی در فیلم بازداشتگاه در سال ۱۳۶۲ آغاز کرد.

فیلم های سینمایی علی اوسیوند

  1. بازداشتگاه (۱۳۶۲)
  2. جستجو در شهر (۱۳۶۴)
  3. آری چنین بود (۱۳۶۷)
  4. پناهنده (۱۳۷۲)
  5. تعقیب (۱۳۷۴)
  6. بازی با مرگ (۱۳۷۴)
  7. هفت سنگ (۱۳۷۶)
  8. تونل ۱۸ (۱۳۷۶)
  9. قاعده بازی (۱۳۷۶)
  10. مردی از جنس بلور (۱۳۷۷)
  11. سهراب (۱۳۷۸)
  12. زیر پوست شهر (۱۳۷۹)
  13. رقص شیطان (۱۳۷۹)
  14. دیوانه‌ای از قفس پرید (۱۳۸۱)
  15. قدمگاه (۱۳۸۲)
  16. غروب شد بیا (۱۳۸۳)
  17. پیک نیک در میدان جنگ (۱۳۸۳)
  18. پل سیزدهم (۱۳۸۳)
  19. گزارش مریم (۱۳۸۴)
  20. به آهستگی (۱۳۸۴)
  21. پاپیتال (۱۳۸۵)
  22. اخراجی‌ها (۱۳۸۵)
  23. نیما یوشیج (۱۳۸۵)
  24. صبح روز هفتم (۱۳۸۷)
  25. افراطی‌ها (۱۳۸۸)
  26. زیگزاگ (۱۳۸۸)
  27. کنسرت روی آب (۱۳۸۹)
  28. سیزده ۵۹ (۱۳۸۹)
  29. پایان‌نامه (۱۳۸۹)
  30. پرنده باز (۱۳۸۹)
  31. فیلادلفی (۱۳۸۹)
  32. گلوگاه (۱۳۸۹)
  33. بوی گندم (۱۳۸۹)
  34. دوازده صندلی (۱۳۹۰)
  35. اختاپوس (۱۳۹۰)
  36. خرس (۱۳۹۰)
  37. مروارید (۱۳۹۱)
  38. دامنه‌های سفید (۱۳۹۱)

سریال های تلویزیونی علی اوسیوند

سالنامسمتکارگردانتوضیحات
۱۳۹۳دولت مخفیبازیگرراما قویدلشبکه ۲
۱۳۹۲زمانی برای عاشقیبازیگرمحمدحسین لطیفیشبکه تهران
۱۳۹۲تله‌فیلم «روز سرنوشت»بازیگرحسن هدایتشبکه ۱
۱۳۹۱تله‌فیلم «بیگانه با خود»بازیگرجمشید بیات‌ترک
۱۳۹۰نابرده رنجبازیگرعلی‌رضا بذرافشانشبکه ۳
۱۳۹۰تله‌فیلم «ملاقات»بازیگرحجت ذیجودیشبکه ۱
۱۳۸۹تله‌فیلم «رویای شیرین»بازیگرمحمدرضا رحمانیمحصول سیمای مرکز کرمانشاه
۱۳۸۸تله‌فیلم «سوء پیشینه»بازیگرمحسن آقاخان
۱۳۸۷تله‌فیلم «صبح روز هفتم»بازیگرمسعود اطیابیشبکه جهانی سحر
۱۳۸۵شکر تلخبازیگراحمد کاوریمحصول سیمای مرکز ایلام
۱۳۸۴بچه‌های هوربازیگرعبدالله باکیده
۱۳۸۱-۱۳۸۳دایره تردیدبازیگرامیر قویدل
خشایار الوند
شبکه ۱
۱۳۸۱بدون شرحبازیگر مهمانمهدی مظلومیشبکه ۳
۱۳۸۱نوعروسبازیگربیژن میرباقریشبکه ۲
۱۳۸۱جستجو در شهربازیگرحسن هدایتشبکه تهران
یاسمین اوسیوند همسر علی اوسیوند همسر حمیرا ریاضی همسر بازیگران خانواده بازیگران بیوگرافی علی اوسیوند بیوگرافی حمیرا ریاضی
حمیرا ریاضی گفت: به تازگی ساخت فیلم« ملکه » خاتمه یافته و حسن نجفی کارگردان آن سعی دارد فیلم را به جشنواره فیلم فجر برساند.
وی افزود:« ملکه » با حمایت و مشارکت صدا و سیمای مرکز همدان در ۹۰ دقیقه ساخته شده و ساختاری درام دارد.
ریاضی گفت: من به عنوان ملکه، نقش محوری فیلم را ایفا می کنم. ملکه، زنی است که درگیر کار و کارگاه های مبل سازی همدان می شود. داستان فیلم به نوعی روایتگر اقتصاد مقاومتی است.
بازیگر مجموعه های تلویزیونی پهلوانان نمی میرند، دختران، بچه های هور، هفت سنگ و وضعیت سفید گفت: پیش از آنکه دوست داشته باشم در جشنواره فجر برنده جایزه ای بشوم، دوست دارم که فیلم «ملکه» از سوی مردم دیده و پسندیده شود. چرا که نقشی ماندگار می شود که مردم پسند کنند.
ریاضی با بیان اینکه دوست دارد با همکاری مراکز استانی صدا و سیما بازیگری کند، تصریح کرد: من بازیگر شهری نیستم، خواستگاه من تئاتر است لذا دوست دارم نقش هایی از اقوام ایرانی و روستاهای مختلف بازی کنم، کما اینکه پیش از این هم نقش هایی بازی کرده ام.
وی ادامه داد: بازی در نقش ژوان که خانم معلمی در مدرسه ناشنوایان یکی از روستاهای کردستان بود نمونه ای از کارهای استانی من است. به عبارت بهتر بهانه دعوت من به جشنواره تولیدات مراکز استان ها نیز بازی در نقش ژوان بود.
بیوگرافی حمیرا ریاضی بیوگرافی علی اوسیوند خانواده بازیگران همسر بازیگران همسر حمیرا ریاضی همسر علی اوسیوند یاسمین اوسیوند


ادامه مطلب ...

مصاحبه با محسن قرائتی و دخترش فاطمه: شوهر به درد بخوری نیستم!

مصاحبه با محسن قرائتی و دخترش فاطمه: شوهر به درد بخوری نیستم!

برخلاف بسیاری از خاطرات نوستالژیک گذشته که امروز به حسرتی دور تبدیل شده‌اند، این یک فقره هنوز به قوت خود باقی است. باز هم اگر پایه باشید، می‌توانید غروب پنجشنبه پای تلویزیون بنشینید، همان صوت معروف عبدالباسط را بشنوید و «استاد محسن قرائتی» را در جعبه جادویی ببینید. ۳۷‌سال است که برنامه «درس‌هایی از قرآن» با کلی مخاطب حرف اول برنامه‌های مذهبی تلویزیون را می‌زند. استاد قرائتی اهل گفت‌وگو نیست و سال‌هاست با مطبوعات مصاحبه نکرده اما هر چند وقت یک‌بار یکی از حرف‌های جالبش که بیشتر با چاشنی طنز و اعتراض همراه است رسانه‌ای می‌شود. مدتی پیش هم در نظرسنجی برخی از سایت‌های اینترنتی به‌عنوان محبوب‌ترین روحانی تلویزیون شناخته شد.  آنچه می خوانید حاصل گفتگوی همشهری آیه با ایشان است.

همسر محسن قرائتی فرزندان محسن قرائتی فاطمه قرائتی خانواده قرائتی حجت‌الاسلام قرائتی بیوگرافی محسن قرائتی

 اگر اجازه دهید باب گفت‌و‌گو را با نام خانوادگی‌تان باز کنیم. اصلا چرا «قرائتی»؟

پدربزرگم در زمان رضاخان که با تمام قدرت با اسلام و مظاهر آن برخورد مى‏شد، در خانه‌های مردم کاشان جلسات قرآن تشکیل مى‏داد و بخشى از عمر خود را در این راه صرف می‌کرد. به همین دلیل، فامیلی ما شد «قرائتى». پس از او، مرحوم پدرم جلسات قرآنی برپا می‌کرد و کم‌کم به استاد قرائت قرآن معروف شد. کاسب هم بود و نخ ابریشم و قالی می‌فروخت.

 پس علاقه به قرآن و نشر آن به‌نوعی در خانواده شما ارثی است؟ حتما به‌خاطر همین علاقه پدرتان بود که وارد حوزه علمیه شدید.

پدرم به علما و روحانیون علاقه داشت و طلبه‌هایی را که از جاهای دیگر برای منبر به کاشان می‌آمدند به خانه می‌آورد و از آنها پذیرایی می‌کرد. از طرفی، به من هم اصرار می‌کرد طلبه شوم. من که در آن زمان ۱۴‌سال داشتم، اوایل چندان موافق ادامه تحصیل در حوزه نبودم تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتیم یک نفر را میان خودمان داور کنیم و هر چه او گفت‌‌، همان را انجام دهیم. خلاصه، مدیر بازنشسته مدرسه‌ای را که از آشنایانمان بود برای داوری انتخاب کردیم و او به من گفت طلبه شو. من هم فردای آن روز خدمت آقا شیخ جعفر صبوری که در کاشان حوزه علمیه داشت رسیدم و درس طلبگی را شروع کردم. سال دوم طلبگی هم به قم رفتم.

 چرا ابتدا نمی‌خواستید طلبه شوید؟

آن روز‌ها بحث رفتن به دبیرستان داغ‌تر بود؛ برای همین می‌خواستم در دبیرستان ادامه تحصیل بدهم.

 بعد از قم برای تحصیل به نجف رفتید؟

بله، حدود یک‌سال و نیم در نجف اشرف بودم و نزد آیت‌الله راستی و آیت‌الله رضوانی درس «مکاسب» می‌خواندم. بعد هم به قم برگشتم. در مجموع ۱۶سال در کاشان، قم، مشهد و نجف درس حوزوی خواندم.

کلاس‌های قرآنی‌تان کی شروع شد؟

زمانی که مقیم قم بودم، آنجا برای بچه‌ها کلاس می‌گذاشتم. روز‌های جمعه هم برای تدریس به کاشان می‌رفتم. همیشه در این فکر بودم که اسلام و قرآن براى همه گروه‌ها و طبقات جامعه است و کودکان و نوجوانان هم جزو همین مردمند. بنابراین تصمیم گرفتم برای خدمت به نسل جوان و آینده‌‏ساز، اسلام و معارف قرآنى را با زبانی ساده و روان بگویم. وقتی به کاشان برگشتم، برنامه تبلیغى خود را با حضور هفت نفر آغاز کردم و به علت علاقه و استقبال نوجوانان، کلاس‏‌ها را ادامه دادم. هر هفته از قم به کاشان مى‏رفتم؛ با این اندیشه که قرآن ده‌ها داستان دارد و پیامبر اکرم‏(ص) با همین داستان‏‌ها، سلمان و ابوذر‌ها را تربیت فرموده‌اند. کلاس‌ها را با تلفیقى از اصول عقاید، احکام و داستان‏هاى قرآنى اداره می‌کردم و سعی داشتم مطالب تازه را روى تخته سیاه بنویسم. به هر حال نحوه کلاس‌دارى و تشبیه و تمثیلی که به کار می‌بردم، کلاس را به حدی جذاب کرده بود که مورد استقبال قرار گرفت.

 این روش کلاس‌داری را از فرد خاصی یاد گرفته بودید یا ابداع خودتان بود؟

شنیده بودم شیخی که نامش «آقای ربانی» است در حسینیه «تولیت» با شیوه‌ای جدید به طلبه‌ها قرآن یاد می‌دهد. البته بعد‌ها آیت‌الله العظمی گلپایگانی(ره) آنجا را خریدند و اکنون مدرسه آقای گلپایگانی است. برای اینکه از نزدیک درس دادن ایشان را ببینم به آنجا رفتم اما دیر رسیدم و درب کلاس را بسته بودند. از پشت شیشه به کلاس نگاه کردم. اتاقی ۳۰‌،‌۴۰‌متری بود که طلبه‌ها در آن نشسته بودند. حدود ۲۰‌دقیقه شیوه کلاس‌داری آقای ربانی را از پشت شیشه دیدم و متوجه شدم که به جز منبر هم می‌توان کلاس قرآنی داشت و با تخته سیاه کار کرد. البته من سعی نکردم درست مثل ایشان کار کنم فقط از ایشان الگو گرفتم.

 آن زمان با روش منبر شما مخالفت نمی‌کردند؟ به هر حال نوآوری درد سر هم دارد.

گاهی اوقات مورد بی‌مهری قرار می‌گرفتم اما چون به کارم مطمئن بودم و یقین داشتم، حتی یک لحظه هم به نحوه تدریسم شک نکردم و با نشاط و انرژی بیشتر به کار ادامه دادم.

یعنی اگر بخواهید دوباره از اول شروع کنید، با همین شیوه پیش می‌روید؟

بله، اکنون که ۴۵‌سال از آغاز این کار خوب و مثبت می‌گذرد اگر بخواهم دوباره شروع کنم از‌‌ همان نقطه ابتدایی شروع می‌کنم.

 اصلا آن روزها کسی از این نوآوری شما در منبر تقدیر کرد؟

بعد از چند سال تجربه کلاس‌داری در کاشان، در قم نیز کلاس مشابهی تشکیل دادم که مخاطبانش جوانان و نوجوانان بودند. اتفاقا فرزند آیت‏الله مشکینى(دامه برکاته) هم از شاگردانم بود و یادداشت‏هاى کلاس را به پدرم نشان داده بود. یک روز آن بزرگوار به کلاس درسم آمدند و از نزدیک مرا مورد لطف و عنایت خودشان قرار دادند و گفتند آقاى قرائتى! حاضرید با من یک معامله بکنید؟ ثواب جلساتى که شما براى نسل جوان دارید برای من و ثواب درس‏هایى که من در حوزه مى‏دهم برای شما. بعد در جلسه درس خود، از کار و نحوه کلاس‌داری و روش جدید من تعریف و تجلیل کردند.

آن روز‌ها ایشان به حدود هزار طلبه، «مکاسب» و تفسیر درس می‌دادند در حالی که من شاید براى ۲۰جوان جلسه اصول عقاید داشتم. این رفتار آیت‌الله مشکینی باعث شد به کار و راهى که انتخاب کرده‌ام، عشق و علاقه بیشترى پیدا کنم. از آن روز به بعد بسیاری از طلبه‌ها برای اینکه روش کلاس‌داری مرا از نزدیک ببینند، به کلاسم می‌آمدند. این تشویق‌ها آنقدر به من انگیزه داد که تصمیم گرفتم مطالب را دسته‏‌بندى، منظم و یادداشت کنم.

 همان زمان بود که پای شما به تلویزیون باز شد و برنامه«درس‌هایی از قرآن» را اجرا کردید؟

البته قبل از انقلاب برای اجرای برنامه به رادیو و تلویزیون دعوت شده بودم اما چون نمی‌خواستم بازوی دستگاه طاغوت باشم نپذیرفتم. کم‌کم به شهر‌های مختلف سفر کردم و کلاس آموزشی تشکیل دادم تا اینکه در یکی از سمینارهایی که مقام معظم رهبری و شهید بهشتی حضور داشتند برنامه اجرا کردم. آنجا مقام معظم رهبری(دامه برکاته) مرا مورد تفقد قرار دادند و به منزل خودشان دعوت کردند. بعد از آن هم مسجد امام حسن(ع) را که در آن نماز جماعت اقامه می‌کردند و از مساجد فعال علیه طاغوت در مشهد بود در اختیارم گذاشتند تا کلاس برگزار کنم. در سفری تبلیغى به اهواز هم با علامه شهید مطهرى(‏قدس سره) آشنا شدم. ایشان روش کلاس‌دارى مرا دیدند و پسندیدند و بعد از پیروزى انقلاب، با پیشنهاد ایشان و موافقت امام خمینى‌(ره) براى اجراى برنامه به تلویزیون معرفى شدم.

 از اولین حضورتان در تلویزیون خاطره‌ای ندارید؟

روزى که به سازمان صداوسیما رفتم، با بهانه‏‌گیرى و وسواس بسیار از من تست گرفتند و زمانى که در امتحان قبول شدم، پیشنهاد کردند بدون لباس روحانیت برنامه اجرا کنم. روی حرفشان هم مصّر بودند و می‌گفتند ما به جز دو روحانى (حضرت امام و آیت‌الله طالقانى) به دیگران اجازه حضور در این سازمان را نمى‏دهیم. من هم قبول نکردم و گفتم نظر آنان را به اطلاع حضرت امام‏‌(ره) می‌رسانم. به هر حال پذیرفتند با لباس روحانیت برنامه اجرا کنم. درواقع این برنامه تلویزیونى که از باقیات الصالحات شهید مطهری است و با حمایت‏هاى امام‌(ره) پا گرفت، طبق نظر‌سنجى‏هاى سازمان صداوسیما از برنامه‌هاى موفق بوده است.

 گویا حضرت امام‌(ره) هم از برنامه شما تمجید کرده بودند.

بله، یک روز به من فرمودند بحث‌های شما را می‌بینم و لذت می‌برم، استفاده می‌کنم و به شما دعا می‌کنم. ایشان به‌واسطه‏ برنامه «درس‌هایی از قرآن» لطف و عنایت خاصى نسبت به من داشتند. حتی زمانی که قرار شد از سوی مدیریت آن زمان تلویزیون برنامه تعطیل شود، ایشان به‌وسیله یکى از اعضاى دفتر خود، به رئیس سازمان صداوسیما اعلام کردند این برنامه‏‌ مفید بوده و باید باشد. از طرفی چون من بابت اجراى برنامه‏‌ها حق‌الزحمه‌اى دریافت نمى‏کردم، امام بزرگوار چند بار مبلغ قابل‏ توجهى برایم فرستادند که به‌خدمت‌شان رفتم و گفتم فعلا به آن نیاز ندارم ولى ایشان ‏فرمودند این از بیت‏‌المال نیست؛ نزد شما باشد. بعد از این آشنایى بود که حکم نمایندگى خود را در سازمان نهضت سوادآموزى به من اعطا فرمودند.

 چرا اسم برنامه‌تان را «درس‌هایی از قرآن» گذاشتید؟ پیشنهاد شما بود یا مسئولان سازمان صداوسیما چنین نامی را انتخاب کردند؟

نه، خودم انتخاب کردم. خیلی هم فکر نکردم. این نام در یک لحظه به ذهنم رسید. به هر حال قرآن کتاب اصلی مسلمانان است و ریشه مکتب ما هم حرف‌های قرآن است. شیعه و سنی ندارد، سند نمی‌خواهد و مشکوک نیست. همه که نمی‌توانند مفسر قرآن شوند. باید گفت «درس‌هایی از قرآن» یعنی از این آیه چند تا درس می‌گیریم. حساب تفسیر جداست.

 در حوزه بیشتر طلبه‌ها به فقه و اصول اهمیت می‌دهند. چه شد که شما به سمت قرآن کشیده شدید؟

این لطف خدا بود. زمانی که وارد حوزه علمیه کاشان شدم، هر شب در جلسه تفسیر قرآن مرحوم آیت‌‏الله حاج شیخ ‏على آقا‌ نجفى که بعد از نماز مغرب و عشا برگزار مى‏شد شرکت مى‏کردم. این جلسه مرا به تفسیر قرآن جذب کرد. از آن زمان به بعد با قرآن انس پیدا کردم و الحمدلله تا‌کنون ادامه داشته. در حقیقت بیشترین مطالعه من درباره قرآن و تفسیر بوده و چون قرآن و کلام خدا نور است، تا به حال در راه تبلیغ درمانده نشده‏‌ام. حتى زمانى که براى ادامه تحصیل وارد حوزه علمیه قم شدم، همراه با خواندن درس «لمعه» که کتاب درسى رسمى حوزه است، تفسیر «مجمع‌البیان» را با برخى از دوستان مطالعه و مباحثه مى‏کردم. حتی زمانی که بخشی از درس خارج حوزه را گذراندم، تصمیم گرفتم خلاصه مطالعات و مباحثه‌های تفسیرى خود را یادداشت کنم و این کار را تا پایان چند جزء ادامه دادم. در‌‌ همان روز‌ها بود که شنیدم آیت‌الله مکارم‌شیرازى(دامه برکاته) با جمعى از فضلا تصمیم دارند تفسیر بنویسند. من نوشته‏‌هاى تفسیرى خود را ارائه دادم و ایشان هم پسندیدند و به جمع آنها پیوستم. حدود ۱۵سال طول کشید تا این کار جمعی که نامش تفسیر نمونه است به پایان برسد و تا به حال بار‌ها تجدید چاپ و به چند زبان ترجمه شده است. فکر می‌کنم تقریبا نیمى از تفسیر نمونه تمام شده بود که انقلاب اسلامى به پیروزى رسید.

همسر محسن قرائتی فرزندان محسن قرائتی فاطمه قرائتی خانواده قرائتی حجت‌الاسلام قرائتی بیوگرافی محسن قرائتی

 اگر اجازه دهید چند سوال خانوادگی هم بپرسم. شما یکی از‌ روحانیونی هستید که دائم برای تبلیغ به شهرهای مختلف سفر می‌کنید. همسرتان چگونه با این موضوع کنار آمدند؟ چه آن روزهایی که جوان بودید و چه اکنون که بچه‌ها ازدواج کرده‌اند و حاج‌خانم تنهاست.

با توجه به اینکه خداوند فقط به ما دختر داده و دختر بخشی از مسئولیتش با مادر است، بخشی از وقت حاج‌خانم با بچه‌ها پر‌می‌شد. من هم ایشان را به سفرهایی مثل مشهد، کربلا و عمره می‌بردم. حالا هم داماد‌ها و دختر‌هایمان تهران هستند و نمی‌گذارند حاج‌خانم تنها باشد ولی با این حال، آن‌طور که باید شوهر به‌درد بخوری برای زندگی نیستم! البته در مسافرت‌ها همیشه تلفنی با هم در تماس هستیم ولی او می‌گوید این چه زندگی‌ای است؟ راست هم می‌گوید اما هر جا که می‌رود همه می‌گویند به حاج‌آقا سلام برسان. خوشا به حالت! چه حاج‌آقایی داری. بعضی وقت‌ها که از جایی برمی‌گردد خوشحال است و می‌گوید اگرچه شوهری خوبی نیستی اما این اسم و رسم تو آن را جبران می‌کند!

 همسرتان از اول می‌دانست که باید این‌گونه زندگی کند؟

نه، بنده خدا خبر نداشت! خدا پدرم را رحمت کند. یک‌بار به من گفت محسن! غصه می‌خوری که پسر نداری و بچه‌هایت همه دخترند؟ گفتم نه. گفت اگر بچه‌هایت پسر بودند، توفیق تبلیغ پیدا نمی‌کردی. خدا به تو دختر داد تا مسئولیت‌شان بر دوش مادر باشد و تو تبلیغ کنی. اگرچه خدا به من در کلاس‌داری لطف کرده تا الگو باشم اما در همسر‌داری و همسایه‌داری الگو نیستم و خیلی ضعیفم. البته در قرآن زن و شوهر به منزله لباس یکدیگرند: «هن لباس لکم». خانم برای شما لباس است: «و انتم لباس لهن». مرد هم برای زن لباس است. یکی از خصوصیات لباس آرام‌بخش بودن است. از همه اینها گذشته ازدواج فکر آدم را باز می‌کند یعنی فرد تا وقتی که ازدواج نکرده می‌گوید خودم، کتم، لباسم اما وقتی ازدواج کرد می‌گوید خودم، زنم، بچه‌ام و… . فردی که همسر دارد مجبور است با همسرش مشورت کند اما زمانی که همسر ندارد، فکرش بسته است. فردی که همسر ندارد، خیلی انگیزه کار کردن ندارد. یکی از برکات ازدواج، کار کردن است. هر کس که ازدواج کند، یک رکعت نمازش می‌شود ۷۰رکعت. البته معنایش این نیست که دو زن بگیریم و بشود ۱۴۰‌رکعت.‌‌ همان یکی و ۷۰رکعتش بس است!

همسر محسن قرائتی فرزندان محسن قرائتی فاطمه قرائتی خانواده قرائتی حجت‌الاسلام قرائتی بیوگرافی محسن قرائتی

سبک زندگی حجت‌الاسلام قرائتی در گفت‌وگو با دختر ایشان

پدرم بارها دست مادرم را بوسیده است

تمایل چندانی به مصاحبه ندارد اما وقتی از رویکرد نشریه «آیه» برای انجام گفت‌وگوهای خانوادگی برایش می‌گوییم، فرصت می‌خواهد تا موضوع را با پدرش در میان بگذارد و تاکید می‌کند تا‌کنون گفت‌وگویی انجام نداده‌اند. «فاطمه قرائتی» که این روزها در یکی از حوزه‌های علمیه تهران تدریس می‌کند، قبل از اینکه حرفی از خانواده بزند، می‌گوید حاج‌آقا گفتند چیزی برای مخفی کردن ندارم. همین ‌جمله به ما جسارت می‌دهد تا از مسائل زندگی‌شان بپرسیم و او با صبر و حوصله به همه آنها پاسخ دهد. آنقدر عاشقانه از پدر و رفتارهایش حرف می‌زند که یقین می‌کنیم او دختر همان آخوند شوخ است که سال‌هاست در جعبه جادویی از تاثیر دین در زندگی می‌گوید و معتقد است در سایه آموزه‌های دینی، بسیاری از مشکلات خانواده‌ها حل می‌شود.

 خانم قرائتی! می‌خواهم در این گفت‌وگو درباره حاج‌آقای قرائتی پدر و بیشتر بدانیم. با توجه به اینکه پدرتان مشغله‌های بسیاری دارند می‌توانند برای خانواده هم وقت بگذارند؟

تا جایی که به یاد دارم ایشان همیشه در سفر بوده‌اند. مادرم می‌گوید حتی زمانی که من به‌دنیا آمدم، پدر در سفر بودند. حتی در خیلی از لحظه‌های مهم مثل لحظه تحویل سال که هر خانواده‌ای دوست دارد پدر با آنها باشد، ایشان با توجه به اهمیتی که به قرآن و تبلیغ آن می‌دادند کنار ما نبودند اما این مشغله‌ها هیچوقت باعث نشد که پدر لحظه‌ای از خانواده و تربیت بچه‌ها غافل شوند.

 فرزندان استاد چقدر در تحصیل علوم دینی موفق بوده‌اند؟

شاید چون دختر حاج‌آقا قرائتی هستم همه فکر می‌کنند باید حافظ کل قرآن یا مفسر قرآن باشم. البته این خلأ را حس می‌کنم و می‌دانم که در حق پدرم و برنامه زندگی‌ام کوتاهی کرده‌ام. یادم می‌آید‌‌ در کلاس سوم دبستان که سن تکلیفم بود پدر با یک روحانی به نام «آقای وحیدی» صحبت کردند تا برای من و خواهرانم کلاس احکام بگذارد. در‌واقع ما همه احکام را در دو سال تابستان یاد گرفتیم.

 مگر شما خواهر‌ها هم‌سن هستید؟

من با خواهر بزرگ‌ترم یک‌سال تفاوت سنی دارم اما خواهر سومی ۱۰‌سال کوچک‌تر از من است. حاج‌آقا سرشان شلوغ بود اما به ریز کارهای ما بسیار دقت داشتند. اکنون هم این طور است و حواسشان به تمام جزئیات زندگی ما و فرزندانمان هست ولی وقتی می‌بینیم اینقدر مشغله دارند، خیلی از مشکلاتمان را به ایشان نمی‌گوییم که باری بر دوششان اضافه کنیم. البته نکته‌ای که باید در اینجا به آن تاکید کنم این است که مادرم خیلی برای ما زحمت کشیدند و همیشه سعی می‌کردند جای خالی پدر را برای ما پر کنند.

 با این حساب حتما پدر در رعایت تکالیف شرعی به شما خیلی سخت می‌گرفتند؟ 

پدرم به رعایت تکالیف شرعی توسط ما خیلی اهمیت می‌دادند اما شرایط را به‌گونه‌ای فراهم می‌کردند که ما با ذوق و شوق وظایف‌مان را انجام دهیم. به‌عنوان مثال، نخستین سالی که من به سن تکلیف رسیدم تابستان بود. پدرم برای‌ اینکه بتوانم راحت‌تر روزه بگیرم، برنامه تبلیغ‌شان را در مشهد گذاشتند و ما را به روستاهای اطراف بردند تا اذیت نشویم و روزه‌هایمان را بگیریم.

 یعنی پدرتان هر جا سفر می‌رفتند شما را با خودشان می‌بردند؟

همه خاطرات خوش بچگی‌ام دائم‌السفر بودن ماست. البته شاید مادرم اذیت می‌شد ولی هیچوقت اعتراض نمی‌کرد و همیشه آماده بود. حتی گاهی شب‌ها ما را با کفش می‌خواباند تا نصف شب که قرار بود همراه حاج‌آقا به شهر دیگری برویم آماده باشیم.

همسر محسن قرائتی فرزندان محسن قرائتی فاطمه قرائتی خانواده قرائتی حجت‌الاسلام قرائتی بیوگرافی محسن قرائتی

 شما یا خواهر‌انتان از این وضعیت ناراحت نمی‌شدید؟

نه، به هر حال بچه‌ها از سفر بدشان نمی‌آمد. مادرم هم حامی حاج‌آقا بود. از طرفی همه ما می‌دانستیم که پدر برای تبلیغ دین تلاش می‌کنند؛ بنابراین این شرایط را پذیرفته بودیم. یادم می‌آید پدرم بعد از اینکه تبلیغ‌شان را می‌کردند چند نفر از روحانیون جوان را به خانه می‌آوردند. مادرم هم با هر چیزی که در خانه بود غذای ساده‌ای درست می‌کرد. میهمانان ما همیشه روحانیونی بودند که برای تبلیغ به کمک پدرم می‌آمدند و تا سحر بیدار می‌ماندند و مادرم هم پذیرایی می‌کرد. البته اکنون گاهی از سفرهای بسیار پدر دلخور می‌شوم چون دیگر واقعا در توانشان نیست و از نظر جسمی ضعیف شده‌اند.

 خاطره خوش یا بدی هم از آن روز‌ها دارید؟

خاطره بد که ندارم اما یکی از خاطرات خوش دوران کودکی‌ام زمانی بود که همراه پدر به جلسه‌هایی می‌رفتم که شهید مطهری و شهید بهشتی را می‌دیدم. پدر آن روز‌ها خیلی با‌نشاط و سرحال بودند. البته اکنون با همه مشغله‌هایشان مانند گذشته جلسه فامیلی دارند. همه در یک جا جمع می‌شویم. حاج‌آقا چند ساعتی با فامیل هستند و بعد دوباره سراغ مطالعه‌شان می‌روند.

 جوانان فامیل هم در این برنامه شرکت می‌کنند؟ ارتباطشان با حاج‌آقا چطور است؟

همه کارهای پدر بابرنامه است. اول با نوجوانان و جوانان والیبال بازی می‌کنند و اگر استخری باشد شنا می‌کنند و بعد همگی نماز جماعت می‌خوانیم و حاج‌آقا درباره یک موضوع (بستگی دارد که چه زمینه‌ای در فامیل مطرح باشد) صحبت می‌کنند. پدر با جوانان آنقدر با‌ذوق و هیجان بازی می‌کنند که همه را سر شوق می‌آورند.

هیچوقت شده حاج‌آقا در همین جمع حرفی بزنند یا در برنامه «درس‌هایی از قرآن» درباره موضوعی صحبت کنند اما خودشان آن را انجام ندهند؟

خودشان به ۹۰درصد حرف‌هایی که می‌زنند عمل می‌کنند. شاید بعضی از آنها دلخواه ما نباشد ولی می‌گویند باید قبول کنید. البته دلیل هم می‌آورند و تاکید دارند وقتی دین‌مان موضوعی را گفته، باید رعایت کنیم. به‌عنوان مثال، شاید این روز‌ها مهریه کم خیلی رسم نباشد اما حاج‌آقا معتقدند آن طور که اسلام گفته باید عمل کنیم. برای همین وقتی دخترم عروس شد، ۱۴‌سکه مهرش کردیم. دخترم می‌گفت شاید فکر کنند ایرادی دارم اما پدر تاکید داشتند به حرف مردم کاری نداشته باشید؛ برکت آن در زندگی می‌آید. البته گاهی اوقات حرف‌هایی به گوشمان می‌رسد که از شنیدنش تعجب می‌کنیم. زمانی که محل کارم نزدیک برج سفید در پاسداران بود، می‌گفتند خانه‌شان آنجاست در حالی که پدرم در یکی از ساختمان‌های دو طبقه محله‌ منیریه زندگی می‌کند. یک طبقه خودشان و یک طبقه هم خواهرم. زیرزمین هم نمازخانه و کتابخانه است و فیلمبرداری تلویزیون نیز آنجا انجام می‌شود. در‌واقع بیشترین وقت پدر در زیرزمین می‌گذرد. این در صورتی است که ایشان توانایی مالی تغییر خانه به محله‌های شمالی شهر را دارند اما موافق این کار نیستند.

 گویا پدر حاج‌آقا از نظر مالی وضعیت خوبی داشتند؟

بله، پدرشان از کاسب‌های سر‌شناس قم بودند. من در خانه سه طبقه‌ای در کاشان به‌دنیا آمدم که نمای ساختمان آن سنگ مرمر بود. حتی آن زمان هم در طبقه سوم خانه کلاس‌های حاج‌آقا تشکیل می‌شد و طلبه‌ها و شاگردان ایشان رفت و آمد داشتند. بنابراین زندگی ما با گذشته تغییر خاصی نکرده است.

زمانی که دانشجو بودم خودم را کاشانی معرفی کردم تا بتوانم با دیگر دانشجویان راحت‌تر ارتباط برقرار کنم. با اینکه «قرائتی» هم در فامیلی‌ام بود فکر می‌کنم هیچکس شک هم نبرده باشد که من دختر حاج‌آقا قرائتی تلویزیون هستم. شاید فکر می‌کردند دختر ایشان راننده شخصی دارد و دیگر مثل من مجبور نیست بچه‌اش را با اتوبوس به خانه مادرش ببرد و دوباره به دانشگاه بیاید. شاید کسی باورش نشود که پدر به هیچکس درباره کارمان سفارش نکرد و اگر ما اکنون در جایی کار می‌کنیم، مانند خیلی از مردم خودمان کار خودمان را پیدا کرده‌ایم.

 شما به زحمات‌ و حمایت‌های مادر اشاره کردید؛ حتی گفتید حاج‌آقا در زمان تولدتان حضور نداشتند. مادرتان هیچوقت به حاج‌آقا درباره سفرها و مشغله‌های بسیارشان گلایه نمی‌کردند؟

مادرم زن نمونه‌ای است و جوری ما را تربیت کرده که از کودکی بپذیریم پدرمان فقط برای ما نیست. حتی زمانی که پدرم هنوز معروف نشده بود، ما به ایشان افتخار می‌کردیم و مسلما این نگاه را مرهون تربیت مادر هستیم. شاید بد‌ترین خاطره زندگی ما زمانی بود که ساواک دنبال پدرمان می‌گشت و ماموران دائم به خانه‌مان می‌آمدند اما مادرم جلویشان می‌ایستاد و پدر را از در دیگر خانه فراری می‌داد. همه کارهای خانه را هم یک‌تنه انجام می‌داد و نمی‌گذاشت مشکلی داشته باشیم. حتی اگر وسیله‌ای خراب می‌شد، خودش درستش می‌کرد.

 مادرتان هم تحصیل‌کرده حوزه هستند؟

نه، مادرم خانه‌دار است و تا دوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده‌اند اما قرآن، دعا و کتاب زیاد می‌خوانند. مادرم از خانواده‌ای تاجر بوده. برای همین وقتی پدرم به خواستگاری ایشان می‌رود، بسیاری از اقوام می‌گویند می‌خواهی زن آخوند بشوی؟! زندگی با آخوند سخت است اما مادرم می‌گفت پدرتان خیلی صداقت داشت و همین مرا را مجذوب کرده بود که جلوی همه فامیل بایستم و با ایشان ازدواج کنم.

 زمان ازدواج چند سالشان بود؟

مادرم ۱۳‌ساله و حاج‌ آقا ۱۹‌ساله بودند.

 حاج‌آقا چگونه از زحمات حاج‌خانم قدردانی می‌کنند؟

پدرم چندین بار جلوی ما دست مادرم را بوسیدند و از ایشان به‌خاطر سختی‌ها و زحماتی که کشیده‌اند قدردانی کردند. حتی به زبان هم می‌آورند و به مادرم می‌گویند آبرویی که دارم به‌خاطر شماست و اگر شما نبودید، من به اینجا نمی‌رسیدم. به هر حال شاید نتوانند وقت بگذارند ولی جبران می‌کنند. به‌عنوان مثال، مادرم مکان‌های زیارتی را دوست دارند و پدر سعی می‌کنند تا آنجا که در توانشان است ایشان را به چنین مکان‌هایی ببرند.

 به نظر شما زندگی عاشقانه پدر و مادرتان مرهون چه چیزی است؟

زندگی دینی و خلوصی که هر دوی آنها دارند باعث شده زندگی خوبی داشته باشند و روی ما هم تاثیر بگذارند. همه خوشحالی خانواده ما این است که دور هم جمع شویم و حاج‌آقا نماز جماعت بخوانند و بچه‌ها پشت سرشان به نماز بایستند.

بیوگرافی محسن قرائتی حجت‌الاسلام قرائتی خانواده قرائتی فاطمه قرائتی فرزندان محسن قرائتی همسر محسن قرائتی


ادامه مطلب ...

بیوگرافی ایرج طهماسب +عکس همسر و دخترش

بیوگرافی ایرج طهماسب +عکس همسر و دخترش

ایرج طهماسب  Iraj Tahmasb (متولد ۱۳۳۸ در تهران)، مجری تلویزیون، بازیگر، کارگردان و فیلمنامه‌نویس ایرانی است.
طهماسب فارغ‌التحصیل رشتهٔ تئاتر از دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. وی فعالیت هنری‌اش را با بازی در فیلم آن سوی مه به کارگردانی منوچهر عسگری‌نسب در سینما آغاز کرد.

همسر ایرج طهماسب کلاه قرمزی فرزندان ایرج طهماسب درامد کلاه قرمزی بیوگرافی ناصر طهماسب بیوگرافی مرجان مدرسی بیوگرافی ایرج طهماسب اینستاگرام ایرج طهماسب Iraj Tahmasb

او بازیگری، کارگردانی و نویسندگی فیلم‌هایی چون کلاه‌قرمزی و پسرخاله، یکی بود یکی نبود، دختر شیرینی‌فروش، کلاه‌قرمزی و سروناز، زیر درخت هلو و کلاه‌قرمزی و بچه‌ننه را در کارنامهٔ هنری‌اش دارد. طهماسب همچنین در مجموعه‌های آرایشگاه زیبا، النگ و دولنگ، خانوادهٔ عجیب و کلاه‌قرمزی به نقش‌آفرینی پرداخته و در برنامهٔ صندوق پُست و اولین حضور شخصیت عروسکیِ کلاه‌قرمزی در تلویزیون، به‌عنوان مجری حضور داشته‌است.

همسر ایرج طهماسب کلاه قرمزی فرزندان ایرج طهماسب درامد کلاه قرمزی بیوگرافی ناصر طهماسب بیوگرافی مرجان مدرسی بیوگرافی ایرج طهماسب اینستاگرام ایرج طهماسب Iraj Tahmasb

او همسر مرجان مدرسی و برادر ناصر طهماسب (مدیر دوبلاژ) است. او همکاری خوبی را با حمید جبلی در فیلم‌ها و مجموعه‌های خود دارد.

گفتگو با ایرج طهماسب

▪ به عنوان سوال اول، کمی از خودتان و زندگی خصوصی‌تان بگویید.
ایرج طهماسب : متولد ۱۳۳۸ در تهران هستم و سال‌هاست که ازدواج کرده‌ام. دو دختر به نام‌های یاسمن و گلناز دارم و شکرخدا از زندگی خوبی برخوردار هستم. رشته بازیگری و کارگردانی را در دانشگاه تهران خوانده‌ و در آنجا تدریس هم کرده‌ام.
▪ در طی چند سال فعالیت هنری‌تان اغلب با حمید جبلی کار کردید. دوستی شما چگونه آغاز شد؟
ـ طهماسب: دوستی ما مثل همه دوستی‌ها بود. همکاری و فکر پیشرفت در کارهای هنری، ما را به هم نزدیک کرد.
▪ چرا غیر از زوج شما (طهماسب– جبلی) کمتر زوج موفقی را در سینمای ایران‌سراغ داریم؟
ـ طهماسب: این تقصیر ما نیست. بهتر است از دیگران بپرسید که چرا زوج مناسبی نشده‌اند!
▪ ایرج طهماسب ذاتا بازیگر بوده یا به مرور زمان به این هنر دست یافته است؟
ـ طهماسب:درسش را خوانده‌ام امانمی‌دانم استعداد آن را داشته‌ام یا نه!
▪ بازیگری، نویسندگی، کارگردانی یا مجری‌گری؟ کدام را بیشتر دوست دارید؟
ـ طهماسب: همه را به یک اندازه دوست دارم اما عروسک‌‌گردانی از همه اینها بیشتر برایم جذابیت دارد.
▪ بازیگر مورد علاقه شما کیست؟
ـ طهماسب: مرا با بازیگران در نیندازید. من همه بازیگرها را خوب می‌دانم. به شرطی که فیلمنامه خوب و نقش مناسب برایشان پیدا شود.
▪ ایرج طهماسب چگونه شخصیتی دارد؟
ـ طهماسب: شخصیتی که وقتی زیاد از او سوال می‌کنند حوصله‌اش سر می‌رود. (خنده)
▪ اهل ورزش هم هستید؟
ـ طهماسب: عاشق فوتبالم. ولی خودم ورزشکار نیستم. البته خیلی سالها پیش وقتی جوان بودم عضو تیم کوهنوردی بوده‌ام.

▪ خانواده را به کار ترجیح می‌دهید یا کار را به خانواده؟
ـ طهماسب: برای خانواده باید کار کرد. پس خانواده مهمتر است اما گاهی کار کردن سخت است پس کار مهمتر می‌شود. مثل مرغ و تخم‌مرغ است. آدم واقعا گیج می‌شود.
▪ چه خانواده‌ای را خانواده‌سبز می‌دانید؟
ـ طهماسب: من کمی عروسکی فکر می‌کنم پس خانواده‌ای که اعضایش گل و گیاه باشند (خنده) جدای از شوخی، خانواده‌ای که مهر و محبت در آن حکمفرماست، زندگی خوبی دارند و آن خانواده، ‌سبز است که البته آرزوی همه ماست.
▪ سوال آخر این‌که چه نصیحتی به فرزندانتان می‌کنید تا در زندگی آینده موفق باشند؟
ـ طهماسب: دروغ نگویند، صادق باشند و تا زمانی که زنده‌اند هر کاری را که دوست دارند و مناسب است با جدیت انجام دهند.

همسر ایرج طهماسب کلاه قرمزی فرزندان ایرج طهماسب درامد کلاه قرمزی بیوگرافی ناصر طهماسب بیوگرافی مرجان مدرسی بیوگرافی ایرج طهماسب اینستاگرام ایرج طهماسب Iraj Tahmasb

روزنامه جوان در اسفند ۱۳۹۳ نوشت:

عوامل سازنده سریال کلاه قرمزی راهش را یاد گرفته اند؛ تا ثانیه های آخر ناز می کنند. و مسئولان صدا و سیما هم که روی درآمد آگهی های قبل، بعد و حین سریال کلاه قرمزی حساب ویژه ای باز کرده اند مجبورند مثل سال گذشته که گفته می شود دقیقه ای یک میلیون و دویست هزار تومان قرارداد بسته اند به حرف آنها گوش جان بسپارند. امسال قطعا با توجه به تورم این رقم افزایش یافته همانطور که تعرفه آگهی ها بیشتر شده است. “سری جدید مجموعه «کلاه قرمزی» در ۲۲ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای برای پخش در نوروز و اعیاد سال ۹۴ تولید می‌شود.”

با یک احتساب ساده عوامل کلاه قرمزی ۹۹۰ دقیقه در عید برنامه دارند. و با فرض دقیقه ای یک میلیون و پانصد هزار تومان – با توجه به افزایش تورم- مبلغ یک میلیارد و پانصد میلیون تومان درآمد دارند. مبلغی که با توجه به ندارم ندارم های صدا و سیما کمی عجیب و خیلی زیاد است.یکی از تهیه کنندگان صدا و سیما که در گفتگو با مهام نیوز اعلام کرد: “سازندگان برنامه کلاه قرمزی و پسرخاله هر قسمت از برنامه خود را نیم ساعت قبل از پخش به مسئولان پخش صدا و سیما می رسانند تا امکان سانسور و نظارت از بین برود “صدا و سیما این امتیازات را هم به گفته این تهیه کننده به عوامل سریال کلاه قرمزی می دهد. ساعت پخش مناسب و تبلیغات مناسب دیگر هم که اظهر من الشمس است.

وقتی آن تهیه کننده در گفتگو با مهام اضافه می کند: “بخشی از بودجه کودک و خردسال را هم به این سریال اختصاص می دهند”سوال اینجاست که صدا و سیما از کنار پخش دوستان طهماسب و جبلی چه رقمی به جیب می زند که حاضر است اینهمه خرج کند؟

مجموعه تلویزیونی «کلاه قرمزی» به کارگردانی ایرج طهماسب که بیش از ۲۰ سال است در اعیاد و مناسبتهای خاص میهمان خانواده‌های ایرانی می شود. و ایرج طهماسب هم سالهاست در کانادا زندگی میکند. و در معامله با صدا و سیما اول پولش را می گیرد که این امر، برای بسیاری تهیه کنندگان یک غیرممکن است.

همسر ایرج طهماسب کلاه قرمزی فرزندان ایرج طهماسب درامد کلاه قرمزی بیوگرافی ناصر طهماسب بیوگرافی مرجان مدرسی بیوگرافی ایرج طهماسب اینستاگرام ایرج طهماسب Iraj Tahmasb

فیلم های سینمایی ایرج طهماسب

نامسمتکارگردانسال
خط پایانبازیگرمحمدعلی طالبی۱۳۶۴
آن سوی مهبازیگرمنوچهر عسگری نسب۱۳۶۴
مقاومتبازیگراحمد نیک آذر۱۳۶۵
روزهای انتظاربازیگراصغر هاشمی۱۳۶۵
صعودبازیگرفریدون جیرانی۱۳۶۶
جهیزیه‌ای برای رباببازیگرسیامک شایقی۱۳۶۶
روز باشکوهبازیگرکیانوش عیاری۱۳۶۷
زیر بام‌های شهربازیگراصغر هاشمی۱۳۶۸
راز کوکببازیگرکاظم معصومی۱۳۶۸
اتل متل توتولهنویسندهمحمد جعفری هرندی۱۳۷۰
کلاه‌قرمزی و پسرخالهنویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۷۳
عینک دودیبازیگرمحمدحسین لطیفی۱۳۷۸
یکی بود یکی نبودنویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۷۹
دختر شیرینی‌فروشنویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۸۰
کلاه‌قرمزی و سرونازنویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۸۱
دختر ایرونینویسندهمحمدحسین لطیفی۱۳۸۱
خوابگاه دختراننویسندهمحمدحسین لطیفی۱۳۸۳
زیر درخت هلونویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۸۴
رفیق بدنویسنده/بازیگرعباس احمدی مطلق۱۳۸۶
کلاه‌قرمزی و بچه‌ننهنویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۹۰

سریال های تلویزیون ایرج طهماسب

نامسمتکارگردانسال
سقائک و شانه‌به‌سر داناکارگردانایرج طهماسب
النگ و دولنگکارگردانایرج طهماسب۱۳۶۰
مسابقهٔ تلویزیونی هتل پُرستاره
مدرسهٔ موش‌هاعروسک گردانمرضیه برومند۱۳۶۰–۱۳۶۳
آئینهبازیگرغلامحسین لطفی۱۳۶۴
خونهٔ مادربزرگهعروسک گردانمرضیه برومند۱۳۶۶
خانوادهٔ عجیببازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۶۷
آرایشگاه زیبابازیگرمرضیه برومند۱۳۶۹
صبحگاه خونینبازیگرفرامرز باصری۱۳۶۹
صندوق پُستمجری۱۳۷۰
کلاه‌قرمزی ۲مجری۱۳۸۱
کلاه‌قرمزی ۸۸نویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۸۷
کلاه‌قرمزی ۹۰نویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۸۹
کلاه‌قرمزی ۹۱نویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۹۱–۱۳۹۰
کلاه‌قرمزی ۹۲نویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۹۲–۱۳۹۱
کلاه‌قرمزی ۹۳نویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۹۳–۱۳۹۲
کلاه قرمزی ۹۴نویسنده/بازیگر/کارگردانایرج طهماسب۱۳۹۴–۱۳۹۳

Iraj Tahmasb اینستاگرام ایرج طهماسب بیوگرافی ایرج طهماسب بیوگرافی مرجان مدرسی بیوگرافی ناصر طهماسب درامد کلاه قرمزی فرزندان ایرج طهماسب کلاه قرمزی همسر ایرج طهماسب


ادامه مطلب ...

بیوگرافی و جدیدترین عکس های “شبنم قلیخانی” با همسر و دخترش در “اینستاگرام”

شبنم قلی‌خانی در ۱۹ آبان ۱۳۵۶ در تهران زاده‌شد. او دارای دیپلم ریاضی فیزیک است و در دانشگاه در رشتهٔ تئاتر قبول‌ شد و گرایش طراحی صحنه را برگزید. چندی پس از آن، در کنکور کارشناسی ارشد در گرایش کارگردانی تئاتر مشغول به تحصیل شد و هم‌اکنون فارغ‌التحصیل شده‌است. او از سال ۲۰۰۴ عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد ایران بود و به آموزش بازیگری و تئاتر می‌پرداخت. وی همچنین بازیگری به کودکان را برای چندین سال در یک مؤسسهٔ فرهنگی تدریس می‌کرد. او استاد کارگردانی تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است و لیسانس طراحی صحنه را در سال ۲۰۰۰ از دانشگاه آزاد اسلامی تهران دریافت‌کرد.

۱۴۰۱۰۰۵۵۲۴۹۱۳

عکس های شبنم قلیخانی,تصاویر شبنم قلی خانی

%d8%b4%d8%a8%d9%86%d9%85-%d9%82%d9%84%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1%d8%b41

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و دخترش

%d8%b4%d8%a8%d9%86%d9%85-%d9%82%d9%84%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1-%d9%88-%d9%81%d8%b1%d8%b2%d9%86%d8%af%d8%b4-%d8%b4%d8%a8%d9%86%d9%85-%d9%82%d9%84%db%8c-%d8%ae

شبنم قلیخانی،شبنم قلی خانی،بیوگرافی شبنم قلی خانی

images

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

%d8%b4%d8%a8%d9%86%d9%85-%d9%82%d9%84%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%db%8c-%d9%88-%d9%87%d9%85%d8%b3%d8%b1%d8%b4

“عکسهای جدید شبنم قلی خانی”

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

تصاویر شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

عکس های شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

تصاویر جدید شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

تصاویر اینستاگرام شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

عکس های جدید شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

عکس های جدید “شبنم قلی خانی در اینستاگرام”

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

جدید ترین تصاویر شبنم قلی خانی

عکس های شبنم قلی خانی,عکس شبنم قلی خانی و همسرش

گردآوری از مجله اینترنتی همراه با علم

منبع:بیتوته


ادامه مطلب ...

مجری مشهور رسانه ملی از چهره دخترش رونمایی کرد

[ad_1]

آزاده نامداری همزمان با روز تولدش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام از چهره دخترش گندم برای اولین بار رونمایی کرد.

آزاده نامداری همزمان با روز تولدش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام از چهره دخترش گندم برای اولین بار رونمایی کرد.

جوان؛ آزاده نامداری در9  آذر 1363 در کرمانشاه متولد شد. وی که چندی پیش مادر شده است، همزمان با شب تولدش در صفحه اینستاگرام خود عکسی از خود و دخترش گندم عبادی منتشر کرد.

نامداری نوشت:

"امروز تولدمه.برای من روز تولد یه روز پرازفکر وفلسفه وبالا وپایینه.اما امسال تولدم خیلی متفاوته وخدا یه گندم طلایی رو بهم هدیه کرده،هدیه ازاین قشنگترم میشه؟خانوادمون سه تایی شد،من وگندم وسجاد.خدایا مرسی."


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بازیگران و مجری های مشهوری که مجرد هستند تصاویرروش‌های جالب کسب درآمد بازیگران مشهور به جز بازیگری تصاویر تصاویر متفاوت از چهره ورزشی مجله اینترنتیآخرین خبرها فال روز دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ بازیگر بالیوود محمدرضا گلزار از برد پیت و اخبار بازیگران،اخبار چهره ها،دنیای ستاره ها،اخبار …اخبار بازیگراناخبار هنرمنداناخبار چهره هااخبار بازیگران ترکیهدنیای ستاره ها چند خبر تازه از گل‌شیفته فراهانی تصاویر متفاوت از چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی عجیب‌ترین سلبریتی‌های عکس دیدنی از کریستین رونالدو در کنار دوست دخترش عکسدیدنیازکریستینقبلا دوست دخترش بوده الان دیگه داره رسما باهاش ازدواج میکنه و زن و شوهر رسمی میشن ولی عصر ایران در جامعه ای که بی اخلاقی از در و دیوار می ریزد و از بام تا شام حرف از اختلاس و دریافتی بازیگران زن سینمای ایران با حجاب شدندتصویر – …بازیگرانزنسینمایایرانیکی از روزنامه‌های صبح که تریبون فرهنگی یک جریان خاص است روز چهارشنبه با درج تصویری مشاوره حقوقی پارسینه چطور از پزشک شکایت کنیم؟بهتر است از فردی که مورد قبول پدرتان است بخواهید با او صحبت کندمتاسفانه فکر میکنم در عکس قبر احمد رضایی فرزند محسن رضاییبعنوان یکی ایرانی از مسائل بوجود آمده برای محسن رضایی و قدر ناشناسی نظام از چهر ه های بازیگران و مجری های مشهوری که مجرد هستند تصاویر مجردهای سینما و تلویزیون ، بیوگرافی بازیگران ، مجری های مجرد ، بازیگران مشهور مجرد ورزشی مجله اینترنتی آخرین خبرها فال روز دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ بازیگر بالیوود محمدرضا گلزار از برد پیت و تام کروز اخبار بازیگران،اخبار چهره ها،دنیای ستاره ها،اخبار هنرمندان اخبار بازیگراناخبار هنرمنداناخبار چهره هااخبار بازیگران ترکیهدنیای ستاره هااخبار چند خبر تازه از گل‌شیفته فراهانی چند خبر تازه از گل‌شیفته فراهانی؛ گل‌شیفته درخواست «صدای آمریکا» برای گفتگو را رد کرد عکس دیدنی از کریستین رونالدو در کنار دوست دخترش – جدیدترین عکسدیدنیازکریستین قبلا دوست دخترش بوده الان دیگه داره رسما باهاش ازدواج میکنه و زن و شوهر رسمی میشن ولی به عصر ایران در جامعه ای که بی اخلاقی از در و دیوار می ریزد و از بام تا شام حرف از اختلاس و دریافتی های بازیگران زن سینمای ایران با حجاب شدندتصویر – جدیدترین اخبار بازیگرانزنسینمای یکی از روزنامه‌های صبح که تریبون فرهنگی یک جریان خاص است روز چهارشنبه با درج تصویری از این مشاوره حقوقی پارسینه چطور از پزشک شکایت کنیم؟ ارتکاب قتل عمد،صدمات بدنی و قتل ترحم آمیز و سقط جنین از عناوین مهمترین عناوین مجرمانه ناشی عکس قبر احمد رضایی فرزند محسن رضایی بعنوان یکی ایرانی از مسائل بوجود آمده برای محسن رضایی و قدر ناشناسی نظام از چهر ه های فاخر


ادامه مطلب ...

جادوگری که زشتی دخترش را با زیبایی عروس حاکم عوض کرد

[ad_1]

 داستانی از لتونی

مادری دختری داشت که مانند سپیده دم زیبا و روشن بود. (1) حاکم شهر او را دوست داشت و می‌خواست به عقد خودش درآورد. جشن عروسی نزدیک شده بود. عروس رفت برادرش را، که در نقطه‌ی دوری می‌زیست، به جشن عروسی دعوت کند.
دخترک در بین راه کلبه‌ای دید که در کنار راه قرار داشت. از توی کلبه پیرزن فرتوتی بیرون آمد و دختر را به درون کلبه دعوت کرد و گفت:
- دخترک زیبا، بیا توی کلبه، بگذار پاهای آزرده‌ات اندکی از رنج راه بیاسایند.
دخترک زیبا وارد کلبه شد و شب را در آن‌جا گذرانید.
این پیرزن یک جادوگر بدخواه بود.
صبحگاهان وقتی که دخترک دوباره خواست به راه خودش ادامه دهد، جادوگر مانع رفتن او شد. او را در اتاقک تاریکی زندانی کرد و به او دستور داد که از شکاف در آن قدر آه بکشد که دیگر جان و نیرو نداشته باشد. دختر جادوگر در آن طرف شکاف در ایستاده بود و آه‌های دختر را می‌شنید. چندی نگذشت که در اثر جادو تمام قشنگی‌های عروس حاکم به دختر زن جادوگر منتقل شد و زشتی و بدترکیبی آن دختر هم به عروس حاکم انتقال یافت. دختر جادوگر چنان دختر زیبایی شد که در قشنگی نظیر نداشت. او به شکل دختر زیبا و عروس حاکم نزد برادرش رفت و او را به جشن عروسی خودش و حاکم دعوت کرد.
روز بعد عروس واقعی حاکم از چنگال زن جادوگر نجات یافت و نزد برادر آمد. دختر جادوگر او را دید و زیر لب گفت:
- نگاه کن ببین چه دختر زشت و بدترکیبی به طرف تو می‌آید. او را مجبور کن که اسب‌های تو را بچراند.
برادر حرف او را گوش کرد و خواهرش را به چراندن اسب‌ها گماشت. دخترک اسب‌ها را می‌چراند و این آواز را زمزمه می‌کرد:
- برادر به عیش و نوش سرگرم اسـت،
خانه پر از بستگان و مهمان اسـت،
من یگانه کسی هستم که این‌جا در مزرعه پیش اسب‌ها اندوهگینم.
برادر وقتی که این آواز را شنید حس کنجکاویش تحریک شد و خواست بداند که مقصود از این آواز چیست. دخترک وقت را غنیمت شمرد و آنچه را که در راه به سرش آمده بود برای برادر تعریف کرد و به او فهماند که دختر زیبایی که نزد او آمده خواهرش نیست.
برادر بدون تأخیر دختر جادوگر را مجبور کرد که زیبایی خواهرش را برگرداند. دخترک بار دیگر زیبایی خودش را به دست آورد. پسر برای این که خواهرش در راه دوباره گرفتار زن جادوگر نشود خود او را به خانه رساند.
چیزی نگذشت که جشن عروسی بسیار مجلل دختر با حاکم برگزار شد.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام


ادامه مطلب ...

جادوگری که زشتی دخترش را با زیبایی عروس حاکم عوض کرد

[ad_1]

 داستانی از لتونی

مادری دختری داشت که مانند سپیده دم زیبا و روشن بود. (1) حاکم شهر او را دوست داشت و می‌خواست به عقد خودش درآورد. جشن عروسی نزدیک شده بود. عروس رفت برادرش را، که در نقطه‌ی دوری می‌زیست، به جشن عروسی دعوت کند.
دخترک در بین راه کلبه‌ای دید که در کنار راه قرار داشت. از توی کلبه پیرزن فرتوتی بیرون آمد و دختر را به درون کلبه دعوت کرد و گفت:
- دخترک زیبا، بیا توی کلبه، بگذار پاهای آزرده‌ات اندکی از رنج راه بیاسایند.
دخترک زیبا وارد کلبه شد و شب را در آن‌جا گذرانید.
این پیرزن یک جادوگر بدخواه بود.
صبحگاهان وقتی که دخترک دوباره خواست به راه خودش ادامه دهد، جادوگر مانع رفتن او شد. او را در اتاقک تاریکی زندانی کرد و به او دستور داد که از شکاف در آن قدر آه بکشد که دیگر جان و نیرو نداشته باشد. دختر جادوگر در آن طرف شکاف در ایستاده بود و آه‌های دختر را می‌شنید. چندی نگذشت که در اثر جادو تمام قشنگی‌های عروس حاکم به دختر زن جادوگر منتقل شد و زشتی و بدترکیبی آن دختر هم به عروس حاکم انتقال یافت. دختر جادوگر چنان دختر زیبایی شد که در قشنگی نظیر نداشت. او به شکل دختر زیبا و عروس حاکم نزد برادرش رفت و او را به جشن عروسی خودش و حاکم دعوت کرد.
روز بعد عروس واقعی حاکم از چنگال زن جادوگر نجات یافت و نزد برادر آمد. دختر جادوگر او را دید و زیر لب گفت:
- نگاه کن ببین چه دختر زشت و بدترکیبی به طرف تو می‌آید. او را مجبور کن که اسب‌های تو را بچراند.
برادر حرف او را گوش کرد و خواهرش را به چراندن اسب‌ها گماشت. دخترک اسب‌ها را می‌چراند و این آواز را زمزمه می‌کرد:
- برادر به عیش و نوش سرگرم اسـت،
خانه پر از بستگان و مهمان اسـت،
من یگانه کسی هستم که این‌جا در مزرعه پیش اسب‌ها اندوهگینم.
برادر وقتی که این آواز را شنید حس کنجکاویش تحریک شد و خواست بداند که مقصود از این آواز چیست. دخترک وقت را غنیمت شمرد و آنچه را که در راه به سرش آمده بود برای برادر تعریف کرد و به او فهماند که دختر زیبایی که نزد او آمده خواهرش نیست.
برادر بدون تأخیر دختر جادوگر را مجبور کرد که زیبایی خواهرش را برگرداند. دخترک بار دیگر زیبایی خودش را به دست آورد. پسر برای این که خواهرش در راه دوباره گرفتار زن جادوگر نشود خود او را به خانه رساند.
چیزی نگذشت که جشن عروسی بسیار مجلل دختر با حاکم برگزار شد.
منبع مقاله :
نی‌ یدره، یان؛ (1382)، داستان‌های لتونی؛ ترجمه‌ی روحی ارباب؛ تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

حسن مرتضوی عرفان عملی وتصوفمباحث ومطالب پیرامون عرفان عملی وتصوف ساعت ٢۱٤ ‎بظ روز شنبه ۱۱ اسفند ۱۳۸٦چهار ستاره مانده به صبحگل آقا؛ مهدی حجوانی نویسنده و پژوهش‌گر ادبیات کودک و نوجوان به‌تازگی کتابی را با نام


ادامه مطلب ...

مجری مشهور رسانه ملی از چهره دخترش رونمایی کرد

[ad_1]

آزاده نامداری همزمان با روز تولدش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام از چهره دخترش گندم برای اولین بار رونمایی کرد.

آزاده نامداری همزمان با روز تولدش با انتشار پستی در صفحه اینستاگرام از چهره دخترش گندم برای اولین بار رونمایی کرد.

جوان؛ آزاده نامداری در9  آذر 1363 در کرمانشاه متولد شد. وی که چندی پیش مادر شده است، همزمان با شب تولدش در صفحه اینستاگرام خود عکسی از خود و دخترش گندم عبادی منتشر کرد.

نامداری نوشت:

"امروز تولدمه.برای من روز تولد یه روز پرازفکر وفلسفه وبالا وپایینه.اما امسال تولدم خیلی متفاوته وخدا یه گندم طلایی رو بهم هدیه کرده،هدیه ازاین قشنگترم میشه؟خانوادمون سه تایی شد،من وگندم وسجاد.خدایا مرسی."


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بازیگران و مجری های مشهوری که مجرد هستند تصاویرروش‌های جالب کسب درآمد بازیگران مشهور به جز بازیگری تصاویر تصاویر متفاوت از چهره ورزشی مجله اینترنتیآخرین خبرها فال روز دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ بازیگر بالیوود محمدرضا گلزار از برد پیت و اخبار بازیگران،اخبار چهره ها،دنیای ستاره ها،اخبار …اخبار بازیگراناخبار هنرمنداناخبار چهره هااخبار بازیگران ترکیهدنیای ستاره ها چند خبر تازه از گل‌شیفته فراهانی تصاویر متفاوت از چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی عجیب‌ترین سلبریتی‌های عکس دیدنی از کریستین رونالدو در کنار دوست دخترش عکسدیدنیازکریستینقبلا دوست دخترش بوده الان دیگه داره رسما باهاش ازدواج میکنه و زن و شوهر رسمی میشن ولی عصر ایران در جامعه ای که بی اخلاقی از در و دیوار می ریزد و از بام تا شام حرف از اختلاس و دریافتی بازیگران زن سینمای ایران با حجاب شدندتصویر – …بازیگرانزنسینمایایرانیکی از روزنامه‌های صبح که تریبون فرهنگی یک جریان خاص است روز چهارشنبه با درج تصویری مشاوره حقوقی پارسینه چطور از پزشک شکایت کنیم؟بهتر است از فردی که مورد قبول پدرتان است بخواهید با او صحبت کندمتاسفانه فکر میکنم در عکس قبر احمد رضایی فرزند محسن رضاییبعنوان یکی ایرانی از مسائل بوجود آمده برای محسن رضایی و قدر ناشناسی نظام از چهر ه های بازیگران و مجری های مشهوری که مجرد هستند تصاویر مجردهای سینما و تلویزیون ، بیوگرافی بازیگران ، مجری های مجرد ، بازیگران مشهور مجرد ورزشی مجله اینترنتی آخرین خبرها فال روز دوشنبه ۱۵ آذر ۱۳۹۵ بازیگر بالیوود محمدرضا گلزار از برد پیت و تام کروز اخبار بازیگران،اخبار چهره ها،دنیای ستاره ها،اخبار هنرمندان اخبار بازیگراناخبار هنرمنداناخبار چهره هااخبار بازیگران ترکیهدنیای ستاره هااخبار چند خبر تازه از گل‌شیفته فراهانی چند خبر تازه از گل‌شیفته فراهانی؛ گل‌شیفته درخواست «صدای آمریکا» برای گفتگو را رد کرد عکس دیدنی از کریستین رونالدو در کنار دوست دخترش – جدیدترین عکسدیدنیازکریستین قبلا دوست دخترش بوده الان دیگه داره رسما باهاش ازدواج میکنه و زن و شوهر رسمی میشن ولی به عصر ایران در جامعه ای که بی اخلاقی از در و دیوار می ریزد و از بام تا شام حرف از اختلاس و دریافتی های بازیگران زن سینمای ایران با حجاب شدندتصویر – جدیدترین اخبار بازیگرانزنسینمای یکی از روزنامه‌های صبح که تریبون فرهنگی یک جریان خاص است روز چهارشنبه با درج تصویری از این مشاوره حقوقی پارسینه چطور از پزشک شکایت کنیم؟ ارتکاب قتل عمد،صدمات بدنی و قتل ترحم آمیز و سقط جنین از عناوین مهمترین عناوین مجرمانه ناشی عکس قبر احمد رضایی فرزند محسن رضایی بعنوان یکی ایرانی از مسائل بوجود آمده برای محسن رضایی و قدر ناشناسی نظام از چهر ه های فاخر


ادامه مطلب ...