اینجا کارهایی است که میتوانید انجام دهید تا اعتماد به نفس دخترتان و انعطاف پذیریاش را برای سالهای سختِ پیش رو، بسازید:
۲. برای تعریف و تمجید از دخترتان، خاص باشید
وقتی
به دخترتان میگویید چقدر باهوش است، یعنی خیلی بیشتر از مثالهای
گسستهای که به کار میبرید و این کافی نیست. باید حرف بزنید، مثلا به او
بگویید: حافظه خیلی خوبی داری، یا : هی دختر، تو بینظیری تو این کار…
۳. تحسین شما باید با واقعیت سازگار باشد
یک
بچه کلاس سوم میداند که نابغه موسیقی نیست یا بهترین هنرمند زمین نیست،
اما اگر پیشرفتش را از ماهی به ماه بعد تحسین کند برایش خیلی قابل احترام
است.
۴. کاری کنید بداند چرا برخی مواقع تنها میماند
برای
دخترتان توضیح دهید که اگر به هر جشن تولد دعوت نیست یا برای هر بازی
نباید داخل شود، به معنی این نیست که توهینی به او شده. توضیح دهید که وقتی
بچه دیگر میگوید: تو نمیتونی دوست من باشی، بیشتر مربوط به اخلاق اون
بچه است تا مربوط به دختر شما.
۵. او را تشویق به رقابت کنید
برای تکالیف و کارهایش سریعا به او کمک نکنید، اگر کمک خواست از او بخواهید چند بار، چند دقیقه اول را خودش تلاش کند.
۶. تشویقش کنید تا اگر میخواهد ورزش کند
دختران
گزینههای ورزشی بیشتری از قبل دارند اگر دوست دارد ژیمناستیک یا فوتبال
بازی کند به او شانس دهید تا وارد بازی شود و بداند برای چه بازی تواناست
برایش تصمیم نگیرید که کدام ورزش مناسب اوست- خودش این را میفهمد.
۷. درباره نقاط قوت و ضعفش فرضیه نسازید
چونکه
بچه شما دختر است بدین معنی نیست که باید با کاستیها و نقصها دست و
پنجه نرم کند – یا باید آزمونهای خواندن را به سختی طی کند بعلاوه بدین
معنا نیست که نخواهد برود ماهیگیری یا برای لیگ کودکان تلاش نکند.
خواستههایش را دنبال کنید تا نقاط قوت او را تقویت کنید و روی ضعفهایش
کار کنید تا بهبود یابد.
۸. تصویری از بدن سالم را الگوی او کنید
وقتی
میپرسد که: من زیبام؟ با انرژی به او بگویید بله! وقتی ظاهرش را تحسین
میکنید، فعالیتهایش را هم پررنگ کنید: امروز توی ژیمناستیک عالی بودی یا:
روی صحنه چشمات برق میزد.
برای دختران بزرگتر هم خوب است بشنوند که مدلهای مجلات شکل زنان و دختران واقعی نیستند و عکسهایشان با فتوشاپ دستکاری شده تا لاغرتر و بی نقصتر از واقعیت به نظر آیند.
۹. او را برای جنسیت گرایی اماده کنید
حتی
امروزه برخی فکر میکنند دختران همان کارهای پسران را میتوانند انجام
دهند اگر دیدید دختران فیلمها و برنامههای تلویزیونی را تماشا میکند که
دختر در پس زمینه است ولی پسر زندگی را حفظ میکند، خاطر نشان کنید و با او
درباره چیزهای متفاوت در زندگی واقعی صحبت کنید.
۱۰. نقشهای مثبت زنها را خاطر نشان کنید
وقتی
اخبار میبینید یا روزنامه میخوانید هر شانسی را استفاده کنید تا به
دختران نشان دهید زنان- سناتورها و مربیان ورزشی و دکترها و ورزشکاران –
میتوانند هرکاری کنند.
کتابهایی دارای شخصیتهای زن قوی بخوانید، این راهی است تا بدون سخنرانی ایده را منتقل کنید، اگر نمیتوانید کتابهای اینگونه زیادی بیابید از کتابداری بپرسید – آنها معمولا لیستی از کتابها برای انتخاب دارند و پیشنهاد میدهند.
جام جم سرا:
این دختر به تعداد روزهای زندگیاش از خود عکس دارد. والدین سومان بانسال، از قبل از تولد او تاکنون، هر روز از او یک عکس گرفتهاند. سومان که تولد 18 سالگیاش را جشن میگیرد، بیش از 6575 عکس یکنفره دارد. والدین او به مناسبت تولد 18 سالگی اش، تصویری را از او تهیه کردهاند که از صدها جزء تشکیل شده است.(باشگاه خبرنگاران)
جام جم سرا:
این دختر به تعداد روزهای زندگیاش از خود عکس دارد. والدین سومان بانسال، از قبل از تولد او تاکنون، هر روز از او یک عکس گرفتهاند. سومان که تولد 18 سالگیاش را جشن میگیرد، بیش از 6575 عکس یکنفره دارد. والدین او به مناسبت تولد 18 سالگی اش، تصویری را از او تهیه کردهاند که از صدها جزء تشکیل شده است.(باشگاه خبرنگاران)
جام جم سرا: شدت آسیبی که بر بدن شیرین وارد شد آنقدر زیاد بود که او تا مدتها در بیمارستان مطهری بستری بود. عامل این اسیدپاشی که جمشید نام دارد یک سال بعد از این اقدام در شهرستانی در غرب ایران شناسایی و بازداشت شد. او به اسیدپاشی اعتراف کرد و گفت: «من شیرین را دوست داشتم اما او قصد داشت با پسری دیگر ازدواج کند من هم از شدت ناراحتی این کار را کردم قصدم این نبود شیرین را نابینا کنم قبلا اسید را روی دست خودم امتحان کرده بودم و فکر نمیکردم شدت سوزانندگی آن در این حد باشد.»
جلسه رسیدگی به این پرونده یک سال قبل در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد. شیرین که از ناحیه یک چشم، گوش و بینی دچار سوختگی شدید شده و بینایی، حس بویایی و درصدی از شنوایی خودش را از دست داده بود در جایگاه قرار گرفت و شکایت خود را مطرح کرد. او گفت: پدر و مادرم از هم جدا شده بودند زمان حادثه بنابر دلایلی پدرم پیش ما نبود من و برادرم با هم زندگی میکردیم. به خاطر تنهایی شدید با جمشید دوست شدم اما بعد از مدتی متوجه شدم او مردی نیست که بتواند مرا خوشبخت کند. جمشید مدتی قبل از اسیدپاشی به دلیل حمل مشروبات الکلی بازداشت و محکوم شد و این فرصتی مناسب بود تا بتوانم این رابطه را تمام کنم. در این مدت با پسر دیگری آشنا شدم که قرار بود به خواستگاریام بیاید و با هم ازدواج کنیم وقتی جمشید از زندان آزاد شد دوباره اصرار کرد با من رابطه داشته باشد قبول نکردم و گفتم قصد ازدواج دارم و صحبتهای اولیه هم انجام شده است. تا اینکه روز حادثه از من خواست برای آخرین بار مرا ببیند و قول داد دیگر مزاحم من نشود اما روی من اسید پاشید.»
در نهایت رای بر قصاص یک چشم و گوش جمشید صادر شد و همچنین مطابق دادگاه متهم باید دیه تمام جراحات شیرین را بپردازد و هزینههای درمان او را نیز تامین کند. بعد از صدور این رای دختر نوجوان نامهای خطاب به اعضای شورای شهر تهران نوشت و درخواست کمک کرد. در نهایت یکی از اعضای شورا پذیرفت هزینههای درمان شیرین را بپردازد. نتیجه دهها عمل جراحی روی شیرین و چندین ماه درمان وی بازگشت درصدی از بینایی چشم او بود. شیرین که پس از اسیدپاشی بیش از 30 عمل جراحی مختلف انجام داده است گفت: «مدتی قبل با روزنامه «شرق» مصاحبهای انجام دادم و بعد از آن احمدرضا دنیامالی هزینههای من را متقبل شد و تاکنون به کمک او چهار جراحی زیبایی و عمل چشم انجام دادهام. آخرین عمل جراحی هم عمل پیوند قرنیه بود. البته قبل از اینکه دنیامالی به من کمک کند خودم 24 عمل جراحی انجام دادم و سه بار هم چشمم و قرنیهاش را جراحی کردم که موفقیتآمیز نبود اما در آخرین عمل، پیوند قرنیه رضایتبخش بود.»
او توضیح داد: «تا قبل از پیوند قرنیه چشم راستم هیچ چیز نمیدید اما الان بینایی این چشمم خیلی بهتر شده است و همه چیز را میبینم اما هنوز دیدم تار است البته پزشکان میگویند با گذشت زمان دیدم بهتر خواهد شد.»
شیرین با بیان اینکه روند درمان را ادامه خواهد داد، اضافه کرد: «الان نسبت به قبل خیلی بهتر هستم اما هنوز باید جراحیهای زیادی را انجام بدهم تا وضع جسمیام بهتر شود. همانطور که گفتم خدا را شکر الان خیلی بهتر هستم و چیزهایی میبینم اما پزشکان نگفتند چند عمل جراحی دیگر لازم دارم تا وضع چشمم بهتر شود تنها چیزی که میدانم این است که باز هم به جراحی احتیاج دارم.»
سارا نجیمی وکیل شیرین نیز درباره آخرین وضعیت پرونده موکلش گفت: «پرونده در اجرای احکام و آماده اجراست. این حکم مراحل قانونی خود را طی کرده و در دیوانعالی کشور نیز مورد تایید قرار گرفته است اما هنوز درخواست اجرا ندادهایم و در صورتی که موکلم بخواهد این حکم اجرا خواهد شد.»(شرق)
جام جم سرا: او در سفرهای خود به قسمتهای مختلف جهان، تصویری مقوایی از پدرش را همراه با خود میبرد و با به اشتراک گذاشتن این تصاویر در شبکههای اجتماعی نیز، از دیگر افرادی که والدین خود را از دست دادهاند درخواست میکند همیشه و همه جا به یاد آنها باشند. یانگ میگوید: «من پدرم را به همه جاهایی که دوست داشت برود اما فرصت نکرد، خواهم برد».
تصاویری از این سفر او همراه با ماکت پدرش را در ادامه ببینید.
.
.
.
.
.
.
.
.
جام جم سرا: صدای کف زدن حاضران در جشن بلند می شود، همه نگاه ها به آسمان خیره شده که ناگهان ستاره های دنباله دار در آسمان قیرگون و تاریک می ترکند. ده ها ستاره دنباله دار از کنار هم عبور می کنند و به شکوفه های آتش تبدیل می شوند، توپ های آتشین سبز و قرمز و آبی یکی پس از دیگری مقابل ماه سفید می ترکند، همه ذوق زده شده اند.
هنوز نورهای حاصل از این آتش بازی در آسمان می درخشند که آبشارهای آبی رنگ به سمت آسمان می روند، کوچک و بزرگ هیجان زده شده اند و کف می زنند، اینجا جشنی به پاست که آتش بازی 15 دقیقه ای اش کلی تماشاگر دارد. همه چشم دوخته اند به آسمان، ناگهان همه چیز تغییر می کند، روی زمین پر می شود از آتش و جرقه های زیبا، چند لحظه ای طول می کشد تا صدای سوت و ترکیدن توپ ها کمتر و کمتر بشود اما آتش بازی که کمتر می شود مردم دوباره فریاد می زنند "دوباره دوباره".
این آتش بازی با همه آتش بازی هایی که تاکنون در آسمان تهران دیده اید، فرق دارد. به نظر می رسد طراحی بسیار دقیقی پشت این 15 دقیقه هیجان انگیز است.
سراغ طراح این برنامه جالب را می گیریم، یکی از اعضای گروه آتش بازی، دختری جوان را نشان می دهد که در حال صحبت کردن با آتش نشان هایی است که تا چند دقیقه پیش برای ایجاد امنیت حاضران، تمام هوش و حواسشان به صحنه آتش بازی بود. با متفرق شدن تماشاگران، ماشین آتش نشانی هم صحنه را ترک می کند، دختر جوان به اعضای گروه توصیه می کند پوکه های مصرف نشده مواد آتش زا را به داخل سالن ببرند.
از رایانه تا آتش بازی
مهناز پرماسی 23 ساله است. رایانه خوانده اما شغلی که انتخاب کرده اصلا هیچ ربطی به رشته تحصیلی اش ندارد. می گوید در دوران کودکی علاقه خاصی به آتش بازی داشته و تا آنجا که به یاد دارد هر وقت و هر جا که آتش بازی می دیده هاج و واج مبهوت مراسم می شده، می گوید عادت داشته از همان کودکی به بهانه های مختلف از مادر و پدرش بخواهد برایش مواد آتش بازی بخرند تا بتواند با آنها سرگرم شود. اما با بالا رفتن سنش این عادت نه تنها ترک نشد که علاقه او به این کار هر روز بیشتر از قبل شد تا اینکه بالاخره یک روز تصمیم گرفت در زمینه آتش بازی حرفه ای قدم بردارد و بشود متخصص آتش بازی.
مهناز پرماسی در حالی که به سرعت مواد کهکشانی 25 فشنگی را از مواد چلچله جدا می کند، می گوید این دو ماده با هم خیلی فرق دارند، او از توپ های کهکشانی می گوید که 90 فشنگه هم هستند و از لانچرهایی حرف به میان می آورد که 120 متر بالا می روند و بعد می ترکند.
داستان آتش بازی
"هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم که روزی بتوانم از راه آتش بازی کسب درآمد کنم اما همه چیز از چند سال قبل شروع شد وقتی که بیننده آتش بازی یک گروه چینی در جشن خرمای بم بودم، آن روز یک دل که نه صد دل، به این کار علاقه مند شدم و با خودم عهد کردم که من هم روزی مانند افراد گروه چینی، در زمینه آتش بازی یک حرفه ای بشوم تا دیگر نیازی به حضور افراد خارجی برای اجرای این کار در شهر و کشورم نباشد. آن روز تصمیم گرفتم به جایی برسم که بتوانم خیلی زود خودم در جشن خرمای بم آتش بازی راه بیندازم، آتش بازی که همه را مبهوت کند و نگاه ها را به زمین و آسمان میخکوب کند. از خوش شانسی در آن جشن با کسی آشنا شدم که اطلاعات زیادی درباره آتش بازی های حرفه ای داشت، رشته اش شیمی بود و در زمینه مواد آتش زا می توانست کمکم کند. من هم شروع کردم به سوال پرسیدن و همین شد نقطه شروع کار من."
آنها خطرناکند
پرماسی می گوید که مواد آتش بازی به دسته های مختلف تقسیم می شود و به هیچ وجه این مواد به افراد عادی فروخته نمی شود چرا که این مواد خطرناکتر از آن هستند که مردم فکر می کنند:
"موادی که ما برای آتش بازی از آنها استفاده می کنیم در دسترس عموم مردم قرار نمی گیرد و این مواد در فروشگاه های خاصی فروخته می شود و روش حمل و نقل و نگهداری از آنها به شدت تحت کنترل است و باید ایمنی بالایی را برای استفاده از آنها در نظر گرفت. اگر کسی بخواهد از این مواد برای اجرای برنامه یا جشنی استفاده کند باید از فروشگاه های مجاز آن را خریداری کند و فروشگاه ها در صورتی به او مواد ناریه می فروشند که حتما یک کارشناس مواد و اجرا همراه او برای روشن کردن و اجرای مراسم آتش بازی فرستاده شود."
تخصص و جرأت
مهناز پرماسی می گوید حتی زمانی که کارشناسان مراسم آتش بازی، این مراسم را اجرا می کنند از یک تیم آتش نشانی درخواست می کنند تا همراهی شان کنند چون کار با این مواد بسیار حساس و خطرناک است و هر کسی جانش را در دستش نمی گیرد و سمت این کار نمی آید مگر اینکه عاشق آتش بازی باشد:
"مگر چند نفر در همین تهران هستند که شغلشان این باشد؟ معلوم است که این شغل یک هنر است اما هر کسی جرأت کار با این مواد را ندارد و این حس هیجان طلبی در بعضی آدم هاست که به خاطر این حس به آتش بازی علاقمند می شوند. برای اجرای همین برنامه 15 دقیقه ای که شاهدش بودید بیش از سه میلیون تومان هزینه خرید مواد شده، هر چند این اجراها بسیار هیجان انگیز است و همه را ذوق زده می کند و هیچ کس پیدا نمی شود که با دیدن ستاره های دنباله داری که من و گروه برایشان می سازیم ذوق زده نشود اما به همان مقدار که می تواند هیجان آور باشد می تواند خطرناک هم باشد. در این نوع برنامه ها، همه چیز باید سر جای خودش باشد. ارتفاع، فاصله کارشناس با مواد در زمان روشن کردن آنها و مهمتر از همه، فاصله حضار با مواد خیلی مهم است، بارها شده که برای اعضای گروه و حتی خود من مشکلاتی پیش آمده که سلامتی مان را تهدید کرده است اما از آنجا که همه کسانی که در عرصه آتش بازی حرفه ای کار می کنند علاقه شدیدی به این کار دارند، این علاقه باعث می شود مشکلات جسمی که برایشان پیش می آید را نادیده بگیرند و در عوض سعی کنند کمتر خطا کنند. آتش بازی جرأت می خواهد."
صورت و چشمم سوخت
چند ماه پیش بود که مهناز پرماسی دچار سوختگی صورت و چشم شد. او دلیل این حادثه را که باعث شد چند هفته ای دارو مصرف کند آتش گرفتن مواد کهکشانی زودتر از زمان محاسبه شده دانست.
پرماسی می گوید که این مشکلات برایش عادی است و می داند که باید چطور با این حادثه ها کنار بیاید و نترسد: "چند وقت پیش زمانی که برای برنامه ای در استان البرز مواد آتشزا را طراحی کرده و آتش زدم، ناگهان یکی از مواد کهکشانی مقابل صورتم ترکید و باعث وارد شدن صدمه به صورت و مخصوصا چشمم شد، در آن لحظه من نمی توانستم گروه را ترک کنم چون تماشاگران زیادی برای این برنامه آمده بودند. خدا را شکر هیچ مشکلی برای حضار پیش نیامد، اگر کهکشان ها مقابل صورت یا دست بترکند می توانند حتی باعث شوند چشم فرد آسیب جدی ببیند، به همین خاطر باید کسی که مسئول روشن کردن این کهکشان ها یا چلچله هاست به خوبی بداند که هنگام آتش زدن فتیله، سرش را نباید جلوی مواد بگیرد، مهمتر از همه اینکه این مواد باید در فاصله های دقیق چیده شده و ارتفاع آنها به دقت محاسبه شود."
حدود یک سال پیش هم در یکی از برنامه های مهم برای نیمه شعبان، پوکه های آبشار در یکی از صحنه های اجرا آتش گرفت و با اینکه موضوع برای مهناز پرماسی زیاد خوشایند نبود اما او با آموزش هایی که پیش از این دیده بود توانست به گونه ای برخورد کند که هیچ کدام از حضار، نگران و دلواپس آتش گرفتن مواد آتش زا نشوند: "یکی از خاطرات بد من برمی گردد به برنامه ای که در آن، پوکه های آبشار ناگهان به خاطر جرقه ای آتش گرفت، مردمی که بیننده برنامه بودند، فکر می کردند این یکی از طراحی های هیجان انگیز برنامه بوده، آنها فریاد می زدند و از هیجان جیغ می کشیدند اما هیچ کدام از آنها نمی دانستند که از حرارت این مواد، لباس های من و چند تن از همکارانم سوخت و باعث شد پوستمان ملتهب شود.
خوشبختانه به دلیل آنکه در برنامه هایم فاصله تماشاگران با صحنه اجرا به درستی رعایت می شود، کوچکترین مشکلی برای هیچ کدام از حاضران پیش نیامد اما اگر چند متر به صحنه آتش بازی نزدیکتر بودند، شاید آنها هم دچار سوختگی می شدند."
تخلیه چشم همکار
پرماسی از روزی می گوید که برگزاری یکی از مراسم حرفه ای باعث شد چشم یکی از همکارانش تخلیه شود: "یکی از اتفاقاتی که هیچ وقت فراموش نمی کنم حادثه ای بود که برای یکی از همکارانم پیش آمد و همه ما را ناراحت کرد. این اتفاق ناخوشایندترین حادثه زندگی من بود. یکی از همکارانم هنگام روشن کردن یکی از کهکشان ها، به موقع سرش را عقب نکشیده بود و این موضوع باعث آسیب دیدگی او و تخلیه چشمش شد."
شکار در اینترنت
یکی از شگردهای کاری مهناز خانم این است که پای اینترنت می نشیند و طراحی ها و انجام آتش بازی ها را در تمام دنیا از طریق اینترنت می بیند. او سعی می کند از این طریق اطلاعات خودش را بالا ببرد و طراحی های جدیدی برای مراسم ویژه انجام دهد: "یکی از تفریحاتم این است که فیلم ها و عکس های آتش بازی در سراسر دنیا را دانلود کنم و به دقت ببینم، شاید روزی من یکی از آن متخصصانی شدم که به کشورهای دیگر برای برگزاری مراسم آتش بازی دعوت شوم."
او درباره بهترین آتش بازی هایی که دیده است می گوید: "در بین آتش بازی های مختلفی که دیده ام، یکی از بهترین آتش بازی ها، آتش بازی مراسم امسال کریسمس در دبی بود."
آتش بازی از نوع سرد و گرم
پرماسی در حالی که دارد از آتش بازی سال نو میلادی در دبی می گوید، ما را به یکی از اتاق های کارش می برد و کلی ریموت و پوکه را نشانمان می دهد و درباره تفاوت آتش بازی سرد و گرم می گوید: "ما در کارمان دو نوع آتش بازی داریم. یک نوع آتش بازی گرم که با مواد ناریه (آتش زا) است و مواد باید با حرارت روشن شوند، آتش بازی رنگارنگ است و در آسمان و زمین جلوه های ویژه ای می سازد اما در مقابل این آتش بازی که هیجانش زبانزد خاص و عام است، آتش بازی سرد هم وجود دارد که بدون حرارت یا روشن کردن فتیله صورت می گیرد، این آتش بازی به کمک ریموت صورت می گیرد و البته بسیار زیباست و چیزی از آتش بازی گرم کم ندارد، تنها تفاوت در این است که محل این آتش بازی با محلی که در آن آتش بازی گرم انجام می شود، بسیار متفاوت است؛ برای مثال در سالن ها و صحنه های کوچک باید از آتش بازی سرد استفاده کرد تا مشکلی به وجود نیاید و در مکان های سرباز می توان از آتش بازی گرم استفاده کرد."
آتش بازی ایرانی
پرماسی این روزها سرگرم کار با کارخانه هایی است که می توانند مواد ایرانی برای آتش بازی تولید کنند. او می گوید باید از مواد ایرانی استفاده کرد نه چینی: "ما برای خرید و حمل و نقل و نگهداری مواد آتشزا باید احتیاط زیادی به خرج بدهیم اما مواد چینی میتواند حادثه های بدی را در خاطر ما ثبت کند، به همین خاطر ما مواد آتش بازی را از چند کارخانه در اصفهان و شهرهای دیگر می خریم. مواد ایرانی کیفیت بهتری دارند و می توانیم به آنها بسیار اعتماد کنیم."
علاوه بر آن زمانی که مواد خریداری می شود از انبار کارخانه که بسیار مجهز است توسط ماشین های خاص و با رعایت ایمنی حمل می شود و در انبار نگهداری می شود که بیرون از شهر است، ما این مواد را در انباری های خشک و به دور از رطوبت نگهداری می کنیم.
نگرانی های مادر
مهناز خانم درباره اینکه آیا پدر و مادرش موافق شغلش هستند می گوید: "فکر می کنید اگر تک دختر خانواده باشید آسان است که دنبال چنین کاری بروید؟ من روزها و شب ها با پدر و مادرم صحبت کردم اما آنها راضی نشدند و تنها زمانی که علاقه شدید مرا به این کار دیدند موافقت کردند اما شاید باورتان نشود که من تا به امروز در هر مراسمی که حاضر شده ام مادرم را بین حضار دیده ام که با نگرانی تماشایم می کند و دعا می خواند."(همشهری سرنخ)
جام جم سرا: در قدم اول تلاش کنید که در برابر نظر دیگران گارد نگیرید. اینکه شما تصمیم بگیرید به هر قیمتی به دیگران ثابت کنید که نظرشان درباره شما درست نیست کار بیفایدهای است و شما را به مقصودتان نخواهد رساند. شما باید خودتان را ارزشمند و قابل احترام بدانید. در این صورت پاسخها و رفتارهای شما در برابر دیگران نیز محترم بروز میکند. افرادی که اعتماد به نفس و خود ارزشمندی بالایی دارند خیلی زیباتر سلام و احوال پرسی میکنند و این باعث میشود دیگران روابط عمومی آنها را ضعیف ندانند.
محدودیتهای غیر منطقی را حذف کنید
پیش از هر چیز باید بدانید که در جمع بودن منافاتی با صحبت کردن یا نکردن ندارد، بنابراین از جمعهای فامیلی و دوستی دوری نکنید. این دلیل که باید حتما در جمع صحبت کنید، نباید باعث دوری شما از حضور در جمع باشد. وقتی از حضور در جمع خودداری کنید، دیگران فکر میکنند شما ناراحت هستید یا روابط عمومی ضعیفی دارید. شما باید برای ارتباط موثر و صحبت کردن با دیگران بعضی محدودیتهای غیر منطقی را حذف کنید. بعضی از افراد میترسند که صحبتهایشان باعث ناراحتی دیگران شود، در صورتی که معمولا این اتفاق نخواهد افتاد و این ترس بیدلیل است. البته فکر کردن پیش از حرف زدن هم بسیار خوب است اما حساسیتهای بیمورد باید برطرف شود.
همیشه رسمی برخورد نکنید
در قدم دیگر سعی کنید با دیگران به خصوص با دوستان و اقوام خیلی رسمی برخورد نکنید. برای انتخاب موضوعی که میخواهید درباره آن با دیگران صحبت کنید، خیلی سخت نگیرید. شما میتوانید از گفتوگو درباره موضوعهای روزانه شروع کنید تا به مرور توان شما بالاتر برود. همین صحبت کردن با دیگران با رعایت مهارتهای ارتباط موثر به شما کمک زیادی برای بالا بردن روابط عمومیتان خواهد کرد.
شش دانگ حواستان را به دیگران بدهید
در زمان صحبت با دیگران تلاش کنید تا آنها را درک کنید. برای ارتباط موثر باید وقتی برای گفتوگو با دوستان و آشنایانتان درنظر بگیرید و در این لحظات فقط شنونده باشید و اجازه دهید که آنها حرفشان را بزنند؛ به طور مثال در هنگام صحبت با دیگران با تلفن همراهتان بازی نکنید و شش دانگ حواستان را به طرف مقابل بدهید.
خنده را جدی بگیرید
گاهی اوقات در حین صحبت با دوستان و آشنایان به آنها لبخند بزنید هرچند که از نظر شما، موضوع مورد بحث خنده دار نباشد. همین همدلی شما با جمع، کمک زیادی به شاد نشان دادن شما خواهد کرد. (عباسعلی براتی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی/ خراسان)
جام جم سرا: هرچند ازدواج مجدد تحت شرایطی از نظر شرعی و قانونی امری جایز است، اما کسانی که به چنین کاری اقدام میکنند باید توانایی اداره دو خانواده را به طور کامل و خوب داشته باشند و نیازهای همسر قبلی و جدید اعم از نیازهای مالی شامل مسکن، پوشاک، خوراک، نفقه، مهریه و همچنین نیازهای عاطفی و نیازهای تربیتی فرزندان را به صورت متعارف و عادلانه تأمین کنند. به اصطلاح شرعی که در قرآن هم به آن اشاره شده، باید عدالت بین همسران رعایت شود.
البته در قانون یک شرط دیگر نیز وجود دارد و آن رضایت همسر اول برای ازدواج مجدد است که در غیر این صورت، مرد نمیتواند ازدواج مجدد داشته باشد. از این روی به کسانی که حتی توانایی کامل مالی و روانی ازدواج مجدد را دارند، توصیه جدی این است که پنهانی و بدون رضایت همسر چنین اقدامی نکنند؛ زیرا این امر، عواقب و پیامدهای بسیار زیادی برای آنها و خانوادهشان به همراه دارد.
به طور کلی مشاوران خانواده ازدواج مجدد را تنها در موارد بسیار خاص پیشنهاد میکنند که مشکلات و نیازهای جدی وجود داشته باشد. مثلا همسر بیماری ناعلاج یا واگیرداری دارد که از نظر جنسی نمیتواند نیاز شوهرش را تأمین کند.
احتمال بسیار پایین موفقیت
با این حال اگر چه با رعایت شرایط گفته شده، ازدواج مجدد مجاز است اما فرهنگ فعلی ما به گونهای است که این امر تبعات زیادی را به دنبال دارد. معمولا بیشتر مردانی که به ازدواج مجدد اقدام کردهاند، در زندگی خود موفق نبوده و نتوانستهاند رضایت کامل همسر اول و دوم خود را تأمین کنند و سرانجام مجبور شدهاند یکی از همسران خود و یا هر دو را طلاق بدهند.
نمیخواهیم بگوییم هیچ مردی در این زمینه موفق نبوده، ولی واقعیت این است تعداد مردانی که توانستهاند دو زندگی را با شیوه مطلوب و رضایتمندانه مدیریت کنند، بسیار بسیار کم است و اصلا تعدادشان قابل توجه نیست؛ به همین دلیل درباره سؤال شما برادر ارجمند که به همسر خود علاقهمند هستید و فرزند نیز دارید، به هیچ عنوان ازدواج مجدد توصیه نمیشود زیرا این اقدام میتواند شرایط خطیری را در آینده برای شما، همسرتان، دختر کوچکتان و حتی آن فردی که قصد ازدواج مجدد با او را دارید، ایجاد کند.
آرامش را از خانواده خود نگیرید
در نتیجه راه منطقی این است که همسر خود را همان طور که هست بپذیرید و اگر مشکلی در روابط زناشویی شما وجود دارد از روش درست برای حل آن اقدام کنید.
نکته دیگری که قابل ذکر است اینکه در بسیاری از موارد ازدواج مجدد به خاطر تنوع طلبی آقایان است که این نیاز میتواند با تغییر در ظاهر همسر مثل تغییر در آرایش، رنگ مو، لباس و... برطرف شود. در این حالت خانواده دچار تزلزل نمیشود و اعضای خانواده آرامش خود را از دست نمیدهند.(حجت الاسلام دکتر مسعود آذربایجانی - روانشناس/خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: در همین ابتدا شما را به خاطر توصیف دقیقی که از شرایط خود و احساس خودتان داشتید تحسین میکنم. ضمن اینکه خوشحالم که با سن کمی که دارید در پی شناخت بیشتری از خود هستید و این بسیار عالی است.
یک تصور نادرست
اولین مسئلهای که باید به آن بپردازیم این است که تصور نادرستی در ذهن وجود دارد مبنی بر اینکه ما باید به گونهای زندگی کنیم که همه ما را دوست داشته باشند و این تصور موجب میشود که در بسیاری از موارد، از خواستههای خود بگذریم و به فرد منفعلی تبدیل شویم که فقط در پی کسب رضایت و تایید دیگران است و هیچ رضایت درونی و پیگیری اهداف شخصی نداشته باشد.
حقیقت این است که بین افراد تفاوتهای بسیاری از لحاظ ویژگیها و الگوهای روانی و شخصیتی وجود دارد و این به انتخاب سبکهای زندگی متفاوت منجر میشود؛ بنابراین خیلی طبیعی است که بسیاری از حرفها و رفتار ما مورد پسند افراد دیگر قرار نگیرد.
ما باید بتوانیم افراد را با وجود تفاوت در دیدگاهها و سلایق مختلف بپذیریم و نگرانی از پذیرفته نشدن از سوی دیگران موجب نشود تا عقاید و نظرات خود را بیان نکنیم اما باید در این مسئله دقت کنیم که چطور رفتار کنیم که هم حرف و نظر خود را گفته باشیم و هم موجب رنجش خاطر کسی نشویم.
یادگیری مهارت ارتباط موثر با دیگران که شامل مواردی مثل گوش دادن فعال و توجه به اجزای کلامی وغیرکلامی ارتباط است میتواند در این زمینه مفید واقع شود. نکته دیگری که به آن اشاره کردهاید، ترس از جالب نبودن حرفهایتان است. این مسئله نیاز به گفتوگو و یا بررسی عمیق تری دارد.
خودتان فکر میکنید چه چیزی در حرفهایتان وجود دارد که ممکن است آن را جالب نکند؟ چرا فکر میکنید حرفهایتان جالب نیست؟ برای این تصور خود شاهدی هم دارید یا صرفا این حس خودتان است؟ به نظر میرسد اینجا هم به نوعی درگیر و نگران قضاوت دیگران هستید.
اگر حرفی بزنید که برای دیگران جالب نباشد ممکن است چه اتفاقی بیفتد؟ معنی جالب نبودن برای شما مترادف با چه احساسات دیگری است؟ پاسخ و بررسی این سوالات میتواند به شناخت جامع تری از ویژگیهای خودتان منجر شود.
هر زمان احساس کردید در این مسیر به کمک بیشتری نیاز دارید حتما با یک روانشناس متخصص مشورت کنید شناخت خود در سنین پایینتر میتواند نقش بسیار سازندهای در زندگی داشته باشد، پس حتما به این مسیر خوبی که انتخاب کردهاید ادامه دهید. (آسیه امیدوار طهرانی - کارشناس ارشد روانشناسی/خراسان)
جام جم سرا: «ایپری الکساوا» دختر ۱۸ سالهای است که چند سالی اعتیاد به خوردن موهایش داشت و حالا تمام دستگاه گوارش او با مو پر شده است. این موها به صورتی در دستگاه گوارش او قرار گرفته است که حتی او توانایی نوشیدن آب هم نداشت.
پزشکان با انجام یک عمل جراحی طولانی و باز کردن دستگاه گوارش او به توده ۴ کیلوگرمی از موهای فشرده شده رسیدند. این موها در طول بیش از ۱۰ سال در معده و دستگاه گوارش او جمع شدهاند.
این دختر در حال حاضر یک دوره ترک اعتیاد را میگذراند و تا یک ماه تنها باید از نوشیدنیها استفاده کند تا معده او کمی بهتر شود. البته اگر بار دیگر این مشکل رخ دهد دیگر پزشکان کاری نمیتوانند برای او بکنند. (باشگاه خبرنگاران)