مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

مجله مطالب خواندنی

سبک زندگی، روانشناسی، سلامت،فناوری و ....

عوامل و رفتارهای خطرآفرین نوجوانان بی‌خانمان

[ad_1]

نوجوانان بی‌خانمان، اعمال خطرآفرین زیادی را تجربه می‌کنند. استرس و تنشی که این نوجوانان تجربه می‌کنند، ناشی از رفتارهای مشکل‌‌آفرین آنان اسـت و آنها را در معرض نتایج منفی بلندمدتی قرار می‌دهد. با این حال، بسیاری از این رفتارها راهبردهایی هستند که نوجوانان فراری از آنها برای حفظ و بقای خود، در حین زندگی در خیابان‌ها استفاده می‌کنند (برای مثال، روی‌آوردن به فحشا برای تأمین غذا یا سرپناه).
در بسیاری از موارد، این نوجوانان مشکلاتی را برای ارضای ضروری‌ترین و اساسی‌ترین نیازهای خود مانند داشتن سرپناه، نیاز به غذا، امنیت و سلامت دارند. پنجاه‌درصد مشکلاتی که آنها با آن مواجه‌اند، مربوط به تأمین غذا و لباس اسـت (رابرتسون، 2004). خیلی از آنها حتی در تسهیلات عمومی، سرپناهی پیدا نمی‌کنند، زیرا اغلب ظرفیت این تسهیلات عمومی تکمیل شده اسـت. بیشتر این نوجوانان مجبورند در جاهایی زندگی کنند که سکنی‌گزیدن در آن مکان‌ها از نظر نیروی پلیس غیرقانونی اسـت (گرین بلات (1) و رابرتسون، 1993). در پژوهشی مشاهده شد که سه ماه قبل از اینکه نوجوانان خیابانی بتوانند جایی را برای زندگی در نیویورک‌سیتی پیدا کنند، بیست‌ درصدشان از نظر فیزیکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته بودند، بیست درصدشان از نظر جنسی مورد سوءاستفاده قرار گرفته بودند، بیست درصدشان مورد سرقت واقع شده بودند یا دست به سرقت زده بودند (توبر، 2003).
بیماری‌های حاد و شدید در نوجوانان فراری، بیشتر دیده می‌شود تا در نوجوانان غیرفراری (یتس (2) و همکاران، 1988)، به طوری‌که در حدود یک پنجم این نوجوانان فراری به بیماری خاص یا آسیب جدی مبتلا هستند (رابرتسون، 2004).
شیوع ویروس و عفونت ایدز، نیاز به مراقبت‌های بهداشتی را برای نوجوانان بی‌خانمان خاطرنشان می‌کند. در حدود 4 درصد این نوجوانان به ایدز مبتلا می‌شوند (استریکوف، ناویک و کندی (3)، 1990). برآورد شده که بیش از 8 درصد این نوجوانان در شهر سانفرانسیسکو مبتلا به ایدز خواهند شد (شالویتز (4) و همکاران، 1990). این میزان بالای عفونت ایدز در میان نوجوانان بی‌خانمان به دلیل وجود سطح بالایی از ویروس HIV در میان شریک‌های جنسی آنهاست، به طوری‌که در حدود نیمی از این نوجوانان حداقل یک‌بار انجام رفتارهای خطرآفرین برای ابتلا به ایدز را گزارش کرده‌اند (رابرتسون، 2004). رفتارهای خطرناک جنسی در میان نوجوانان بی‌خانمان بیشتر از نوجوانان دارای سرپناه اسـت، زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که نوجوانان بی‌خانمان برای ادامه‌ی زندگی در روابط جنسی درگیر شوند. 20 درصد نوجوانان فراری در لس‌آنجلس برای ادامه‌ی زندگی تن به روابط جنسی می‌دهند، در حالی که این میزان برای نوجوانان غیرفراری برابر با 0/2 درصد اسـت (یتس و همکاران، 1988). داشتن چندین شریک جنسی به طور همزمان یکی دیگر از مشخصه‌های این گروه از نوجوانان اسـت. در نیویورک‌سیتی، 47 درصد پسران و 16 درصد دختران فراری، داشتن 10 شریک جنسی از جنس مخالف یا بیشتر را گزارش کرده‌اند.
علاوه بر ابتلا به ویروس HIV، رفتارهای جنسی نوجوانان فراری آنان را بیشتر در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های مقاربتی جنسی و حاملگی قرار می‌دهد. در حدود 50 تا 71 درصد این نوجوانان خیابانی، ابتلا به یکی از اختلالات مقاربتی را گزارش کرده‌اند (شالویتز و همکاران، 1990). در نیویورک، 25 درصد دختران فراری یک مورد حاملگی را طی سه ماه گذشته (در زمان پژوهش) گزارش کرده‌اند (روترام- بورس و همکاران، 1994).
یکی از مشکلات مرتبط با این رفتارهای خطرآفرین جنسی در این نوجوانان، مصرف زیاد مواد اسـت. بیش از 50 درصد نوجوانان پسر بی‌خانمان لس‌آنجلس بیشتر اوقات یا همیشه هنگام انجام عمل جنسی برای ادامه‌ی زندگی خود از مواد استفاده کرده بودند (پنبریج، فریس و مک‌کانزی (5)، 1992). فرار از خانه در اوایل نوجوانی با مصرف مواد و الکل همبستگی دارد (ویندل (6)، 1989). در نیویورک، 19 درصد دختران و پسران فراری مصرف کوکائین و هروئین، 43 درصد آنان مصرف ماری‌جوانا و 71 درصد مصرف الکل را گزارش کرده‌اند (کوپمن (7) و همکاران، 1994).
استفاده‌ی همزمان از مواد و الکل نیز در این نوجوانان بسیار زیاد اسـت. یک‌چهارم نوجوانان بی‌خانمان، استفاده‌ی همزمان از الکل و مواد را گزارش کردند (آپشار (8)، 2003). نوجوانان بی‌خانمان که مشکل مصرف الکل دارند، در سنین کمتری مصرف الکل را شروع کرده‌اند، اختلالات اجتماعی بیشتری دارند و نسبت به نوجوانان دارای سرپناه، به دفعات بیشتری از الکل استفاده می‌کنند (رابرتسون، a,b 1989). این نوجوانان تاریخچه‌ای از درگیری و زد و خورد دارند، به طوری‌که از خانه بیرون انداخته می‌شوند، در نتیجه، سابقه‌ی بیشتری در به‌دست‌آوردن درآمد از راه‌های غیرقانونی دارند.
رابطه‌ی بین رویدادهای تنش‌زا و سلامت روانی، به طور کامل روشن و اثبات شده اسـت. با توجه به فشارهای روانی و تنیدگی‌هایی که در زندگی این نوجوانان وجود دارد، تعجبی ندارد که آنها در معرض خطر زیادی برای ابتلا به اختلالات روانی قرار گیرند. انگلاندر (9) (1984)، مشاهده کرد دختران فراری به طور معناداری عزت‌نفس کمتری از دختران دیگر دارند و به احتمال زیاد صفات نامطلوب اجتماعی را به خود نسبت می‌دهند. این دختر خانواده‌های خود را غیرحمایت‌کننده‌تر از پسران فراری ادراک می‌کنند. اگرچه نوجوانان بی‌خانمان از نظر اهداف، آمال و آرزوهای خود شبیه به نوجوانان دیگرند، اما احتمال بیشتری وجود دارد که احساس تنهایی کنند و تنها بمانند، کمتر در جمع دوستان و همسالان خود قرار گیرند و احساس کنند که هیچ حامی و پشتیبانی ندارند.
پژوهش خرم‌آبادی و طالبیان شریف (1385) از جمله پژوهش‌های داخلی اسـت که به بررسی شیوه‌های حل مسئله، سبک‌های والدینی و منبع مهار در دختران فراری پرداخته اسـت. آزمودنی‌های این پژوهش را 30 دختر فراری ساکن در بهزیستی شهر تهران تشکیل می‌دادند. نتایج این پژوهش نشان داد که سبک والدینی دختران فراری مستبدانه و منبع کنترل این دختران بیرونی بود و در موقعیت‌های مسئله‌زا از شیوه‌های ناکارآمد حل مسئله استفاده می‌کردند.
در پژوهش دیگری حمیدی (1383) ساخت خانواده، سبک دلبستگی دختران فراری و اثربخشی خانواده‌درمانی و درمان حمایتی را در تغییردادن آنها بررسی کرد. گروه نمونه‌ی این پژوهش شامل 50 نفر از دختران فراری در مجتمع قضایی ارشاد، مرکز مداخله در بحران بهزیستی، خانه ریحانه‌ی و کانون اصلاح و تربیت و خانواده‌های آنها بودند. محققان ابتدا ساخت خانواده و سبک دلبستگی این دختران فراری را مورد ارزیابی قرار دادند و سپس 15 نفر از آنان را که دارای سبک دلبستگی ناامن و ساخت خانوادگی ناکارآمد بودند، در گروه مداخلات درمانی خانواده‌درمانی سیستمی به همراه روان‌درمانگری حمایتی (درمان ترکیبی) قرار دادند. این گروه در 10 جلسه‌ی درمانی ترکیبی شرکت کردند و سپس مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد:
- ساخت خانواده‌‌ی دختران فراری ناکارآمد اسـت و عملکرد آنها در سازه‌های "نقش‌های خانوادگی"، "ابراز عواطف" و "حل مشکل" کمتر از هنجار جامعه اسـت؛
- توزیع سبک دلبستگی دختران فراری با جامعه‌ی بهنجار تفاوت معناداری دارد، به طوری‌که درصد سبک‌های دلبستگی ایمن، ناایمن اجتنابی و ناایمن دوسوگرا در آنها به ترتیب 8، 10 و 68 درصد اسـت؛
- سبک دلبستگی دختران فراری با سبک دلبستگی مادرانشان رابطه‌ی مثبت و معنادار و با سبک دلبستگی پدرانشان رابطه‌ای مثبت و غیرمعنادار داشت؛
- کاربرد خانواده‌درمانی به همراه درمانگری حمایتی به طور معناداری منجر به بهبود ساخت خانواده‌ی دختران فراری و عملکرد آنها در سازه‌های "نقش‌های خانوادگی" ابراز عواطف" و "حل مشکل" شده اسـت.
ماندی (10) و همکاران (1990)، مشاهده کردند 30 درصد نوجوانان بی‌خانمان، مبتلا به علائم روان‌پریشی‌اند. این نوجوانان در سطح بالایی به افسردگی و رفتارهای خودکشی ابتلا دارند.
نوجوانان فراری در سطح بالایی مبتلا به اختلالات سلوکی‌اند و همیشه مشکلاتی را با مدرسه و تحصیل دارند. در حدود نیمی از نوجوانان فراری شهر نیویورک، از مدرسه اخراج شده یا ترک تحصیل کرده‌اند یا مردود شده‌اند. آنهایی هم که در مدرسه حضور پیدا می‌کنند، نمره‌های کم و پیشرفت تحصیلی بسیار ناچیزی دارند (رابرتسون، 2004).
زندگی در خیابان، بسیاری از نوجوانان بی‌خانمان را در گروه‌های جرم‌آفرین و مجرم درگیر می‌کند. در نیویورک، 21 درصد نوجوانان فراری طی سه ماه گذشته (در زمان پژوهش) بیشتر وقت خود را در زندان گذرانده‌اند (روترام- بورس و همکاران، 1991). بسیاری از رفتارهایی که سبب می‌شوند نوجوانان بی‌خانمان در جرم درگیر شده و با مراجع قضایی و قانونی درگیر شوند، مربوط به ارضای نیازهای اساسی آنان اسـت (برای مثال دزدیدن پول برای غذا و دزدیدن لباس برای گرم‌نگاه‌داشتن خود). فراهم‌کردن کار برای آنها، راه‌حل فوری برای مقابله با مشکل آنان نیست، زیرا سن بسیاری از آنها برای کارکردن هنوز قانونی نیست. در حدود 40 درصد نوجوانان بی‌خانمان گزارش کرده‌اند که درآمد آنها از راه‌های غیرقانونی تأمین می‌شود و 20 درصد اظهار داشته‌اند برای به دست‌آوردن غذا و سرپناه به روابط جنسی تن می‌دهند و خودفروشی می‌کنند (رابرتسون، 2004).
کشف نقش‌های اجتماعی، شکل‌گیری هویت و تجربه‌ی روابط جنسی، مواد، الکل و سایر رفتارهای خطرناک، از ویژگی‌های بسیاری از نوجوانان اسـت، اما نوجوانان فراری در سطح شدید و خطرناکی دست به این رفتارها می‌زنند و این کار را برای ادامه‌ی زندگی فلاکت‌بار خود انجام می‌دهند.
نوجوانان بی‌سرپناه، قربانی جامعه‌ای هستند که نه حمایتی برای آنان فراهم کرده و نه سرپرستی برای توجه به نیازهای آنان در اختیار آنان گذاشته اسـت و آنها را برای ادامه‌ی زندگی و رفع نیازهای اولیه و ضروری خود تحت فشار قرار داده اسـت. این قربانی‌شدن نه تنها عزت‌نفس آنان را پایین می‌آورد، بلکه ارزش خود آنان و نظرشان در مورد آینده را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. بسیاری از این نوجوانان، زندگی را بی‌معنا، پوچ و زجرآور می‌دانند و معتقدند که باید از شر زندگی خلاص شوند. حتی بعضی از این نوجوانان تلاش دارند تا دیگران را نیز قربانی کنند، بنابراین این نوجوانان هم برای خود و هم برای جامعه خطرهایی را به بار می‌آورند.

پژوهش‌های موردی انجام‌شده در مورد نوجوانان بی‌خانمان

درک تجارب نوجوانان خیابانی برای کمک به نوجوانان برای ایجاد الگوهای ثابت زندگی با استفاده از تعاملات مثبت روزانه بسیار کلیدی اسـت. به جای تأکید بر زندگی نوجوان در یک دوره‌ی زمانی، شاید بهتر باشد به روندی که وضعیت نوجوانان را در طول زمان شرح می‌دهد، تأکید داشته باشیم. اگرچه ممکن اسـت مسیر زندگی نوجوانان دختر و پسر بی‌خانمان تغییر کند، اما حداقل شش گروه از نوجوانان بی‌خانمان وجود دارند که عبارتند از:
1. آنهایی که والدین خود را در اثر مرگ یا طلاق از دست داده‌اند؛
2. افراد همجنس‌خواه؛
3. نوجوانانی که مشکلات سلامت روانی طولانی‌مدت و پایداری دارند؛
4. افرادی که توسط خانواده‌هایشان از خانه بیرون انداخته شده‌اند؛
5. آنهایی که از نظر جنسی مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند؛
6. نوجوانانی که مشکل مصرف مواد دارند.
همان‌گونه که اشاره شد، به طور معمول جوانان در چند مورد از این طبقات و مقوله‌ها قرار می‌گیرند، که این موضوع را در مطالعات موردی که در زیر ارائه می‌شود، مشاهده می‌کنید. این مطالعه‌های موردی از نوشته‌هایی استخراج شده‌اند که از سابقه‌ی خانوادگی و زندگی 300 نوجوان فراری که طی سال‌های 1988 تا 1990 به دنبال یافتن سرپناهی در نیویورک بوده‌اند، تهیه شده اسـت. این نوجوانان در بدو ورود به پناهگاه 12 تا 17 ساله بوده و بین 2 تا 6 سال مورد مطالعه قرار گرفته‌اند (روترام- بورس و همکاران، 1994).

از دست‌دادن والدین در اثر مرگ یا ‌طلاق

نوجوانانی که در کودکی والدین خود را در اثر مرگ یا طلاق از دست می‌دهند، خانه را در سنین کم ترک می‌کنند و نمی‌توان پیش‌بینی کرد که خانواده‌های آنان موقعیت ثابتی را برای آنها ایجاد کنند. اگر مکان زندگی ثابتی برای این نوجوانان پیدا بشود، زندگی آنها نیز تثبیت می‌شود. با این حال، اغلب یک خانه‌ی گروهی نیز برای آنان مشکل‌آفرین اسـت. کارکنان این خانه‌های گروهی انتظارات غیرواقع‌گرایانه‌ای در مورد توانایی این نوجوانان برای پایبندی به نظام خانواده دارند، در نتیجه، انتظارات خود را از هر نوجوان به طور انفرادی و منحصر به فردی تنظیم نمی‌کنند. بنابراین، مسیرهای زندگی این نوجوانان ممکن اسـت به صورت مشکل‌آفرینی ادامه یابد.
سرگذشت زندگی جانیس، نمونه‌ای از این زندگی اسـت. وقتی جانیس 10 ساله بود، مادرش مرد. او در 15 سالگی شروع به پیش‌بینی‌های ناگوار در مورد آینده‌اش کرد. او پس از مرگ مادر با عمه‌اش زندگی می‌کرد، ولی با وجود مراقبت و توجهی که عمه‌اش به او می‌کرد، از مدرسه فرار کرد و پول از او دزدید. جانیس می‌گوید: "من به دنیا آمده‌ام تا او را دیوانه کنم و من هم مثل او دیوانه شوم". جانیس و عمه‌اش توافق دارند که بهترین کار این اسـت که او را در مدرسه‌ی شبانه‌روزی نگهداری کنند.
جانیس در مدرسه متلاطم و ناراحت بود. او مدرسه را دوست داشت، اما تنهایی و نداشتن هم‌صحبت و ملاقات‌کننده او را ناراحت می‌کرد، روزی که احساس خشم شدیدی کرد، به طور تکانشی مدرسه را ترک کرده و به طرف نیویورک حرکت می‌کند. سپس اتوبوسی که مربوط به ترمینال مرکزی بزرگ‌تری بود، سوار می‌شد. سپس در آنجا نوجوانانی را در خیابان‌ها می‌بیند که از طریق گوش‌بری و تیغ‌زدن دیگران و تن‌دادن به روابط جنسی و پرداختن به فحشا و فروش مواد پول درمی‌آورند. او می‌گوید، وقتی به آنجا رفتم، فقط مشاهده کردم و شخصاً دست به انتخاب زدم و تلاش کردم تا با افراد ناباب باشم و تمام این کارها را خودم انجام دادم.
او در این حین شروع به مصرف کوکائین کرده و می‌گوید: "هر کس دیگری هم بود، این کار را می‌کرد، من اولین روزی که کوکائین مصرف کردم، اصلاً اذیت نشدم. من می‌توانستم بروم و تمام شب را به جای خوابیدن از طریق خودفروشی پول دربیاورم. اما به زودی متوجه شدم که حامله‌شده‌ام و به خود گفتم یا نوزاد یا مواد، و نوزاد را انتخاب کردم".
جانیس در حالی که حامله بود، شب را در خیابان‌‌ها خوابید تا اینکه یک مددکار اجتماعی او را به اینجا منتقل کرد. این نقطه‌ی شروعی برای یک‌سری از زندگی‌های پناهگاهی او بود؛ از جمله خانه‌های گروهی، پناهگاه‌های فراریان و آپارتمان‌های رفاهی. او در طول دوره‌ی نوجوانی‌اش دو بار به دلیل حمله‌های عصبی در بیمارستان بستری شد، او خودش را فردی الکلی توصیف می‌کند، اما تصمیم گرفته از مواد استفاده نکند، اگرچه یک سال سابقه‌ی مصرف مواد داشته اسـت.
جانیس، موردی از دختران فراری اسـت که ابتدا بی‌خانمان و بعد یک کودک سازمانی شد و هم‌اکنون تصمیم دارد در امتحانات دبیرستان شرکت کند و می‌خواهد یک تکنسین دارویی شود، اما در حال حاضر بچه‌های او تمام وقت او را پر کرده‌اند. هر دو دختر او مبتلا به آسم و تنگی نفس‌اند و او پیوسته در حال رفت و آمد به بیمارستان اسـت. زندگی او تقریباً تثبیت شده و او خود را خوشبخت می‌داند. او راه درازی را پیش‌رو دارد تا به اهدافش برسد و بسیار شاکر اسـت که نتیجه‌ی آزمایش HIV او منفی بوده و رفتارهای جنسی خطرآفرینی که در خیابان‌ها داشته، او را مبتلا به ایدز نکرده اسـت.

نوجوانان دارای مشکلات روانی حاد و مزمن

نوجوانانی که سابقه‌ای طولانی‌مدت از مشکلات روان‌پزشکی و مشکلات سلوکی دارند نیز ممکن اسـت از خانه فرار کنند یا به اجبار از خانه بیرون انداخته شوند. جریان زندگی ویلیام، نشان‌دهنده‌ی مسیری اسـت که یک نوجوان مبتلا به مشکلات سلوکی که از خانه بیرون انداخته شده اسـت، طی می‌کند. زمانی که ویلیام 10 ساله بود، شروع به فرار از مدرسه، اذیت و آزار در کلاس درس، دزدی از مغازه‌ها و سیگارکشیدن کرد. مادرش زن تنهایی بود که سه کودک کوچک‌تر دیگر نیز داشت. او به ویلیام گفت که نمی‌تواند او را کنترل کند و روز به روز بیشتر به تنبیه ویلیام می‌پرداخت. همان‌طور که به مشکلات سلوکی ویلیام اضافه می‌شد، مادرش ناامیدتر می‌شد. وقتی او 13 ساله بود، مادرش به او گفت مجبور اسـت خانه را ترک کند. آن شب وقتی برای تقاضای فرصت دیگری به خانه برگشته بود، مادرش قفل‌ها را عوض کرده بود که مبادا ویلیام دزدکی وارد خانه شود.
ویلیام شب اول را خارج از خانه و در خیابان سپری کرد و سپس از نوجوانان شنید که پناهگاه‌هایی برای فراریان وجود دارد. وقتی به او اجازه داده شد، یک سال در آنجا زندگی کرد. در طول این مدت تماس کمی با مادرش داشت. مادرش در جلسات روان‌درمانی اظهار کرد که نمی‌خواهد او را به خانه بازگرداند. او گفت که وقت زیادی صرف کنترل ویلیام کرده اسـت، اما نتوانسته موفق شود. ویلیام بیشتر اوقات خود را در نزدیکی پناهگاه به سر می‌برد و با پسرهای همسایه پاتوق داشتند و دور هم جمع می‌شدند. در 14 سالگی پلیس از ویلیام خواست که برای پیداکردن دلال‌ها و فروشندگان مواد به آنها کمک کند، زیرا گفته بود که برای داشتن پول احساس فشار می‌کند. او مدت کوتاهی در مرکز نگهداری جوانان زندگی کرد و سپس به خانه‌ی گروهی منتقل شد. ویلیام در این زمان شروع به خرید و فروش مواد کرد و این کار را ادامه داد و در نتیجه از مدرسه اخراج شد. در 17 سالگی، به هنگام حمل مواد غیرقانونی، دستگیر و زندانی شد. زندانی‌شدن برایش بسیار سخت بود. اگرچه او قد بلند و قوی بود، باز هم چندین مرتبه قربانی خشونت شد و در زندان مورد تجاوز جنسی قرار گرفت.
وقتی ویلیام در 20 سالگی از زندان آزاد شد، اگرچه زندگی در خارج از زندان را بسیار دوست داشت، اما دیدگاه بدبینانه‌ای داشت. او می‌گفت برای یک پسر سیاه‌پوست بدون تحصیل فقط دو گزینه وجود دارد: یا پرداختن به کارهای کثیف یا زندگی در خیابان‌ها. ویلیام به دنبال یافتن کاری رفت و شروع به برقراری ارتباط با دختران کرد. او در معرض خطرهای زیادی قرار دارد، از جمله ابتلا به بیماری‌های مقاربتی و عفونت HIV، پیدانکردن کار، ابتلا به بیماری‌های روانی مانند افسردگی و افکار خودکشی، درگیری در فروش مواد و غیره. او بیرون انداخته شد تا یک کودک سازمانی، فراری و سپس مجرم شد.

بی‌خانمانی ناشی از بی‌برنامه‌بودن خانواده

گروه زیادی از نوجوانان بی‌خانمان می‌شوند، زیرا در دوره‌ی کودکی و نوجوانی، خانواده‎‌ی آنها فاقد منابع شخصی برای تهیه‌ی نیازهای اساسی و اولیه‌ی زندگی‌اند (مثل سرپناه، غذا، دارو و لباس). نوجوانان در این خانواده‌ها به طور نسنجیده‌ای رها می‌شوند تا این منابع را برای خانواده‌ها یا برای خودشان تهیه کنند. افزایش مشکل خانواده‌های بی‌خانمان در مشکل بی‌خانمانی نوجوانان نقش بسزایی دارد. مورد مربوط به شون یکی از این موارد اسـت:
وقتی مادر شون، آپارتمان محل سکونت خود را از دست داد، به پناهگاه بی‌خانمان‌ها منتقل شدند. سیاست پناهگاه نشان داده اسـت که به کودکان کوچک، نه نوجوانان، اجازه‌ی زندگی داده می‌شود. کارکنان پناهگاه به شون کرایه‌ی قطار زیرزمینی دادند و او را در پناهگاه نوجوانان فراری جای دادند که با قطار زیرزمینی تا آنجا یک ساعت فاصله داشت. شون سعی می‌کرد تماس خود را با خانواده‌اش حفظ کند و انتظار داشت که مادرش به زودی یک آپارتمان پیدا کند. اما تماس بسیار سخت بود، زیرا مادرش تلفن نداشت و پیوسته از پناهگاهی به پناهگاه دیگری منتقل می‌شد. مشاور او پیشنهاد کرد که در خانه‌ی گروهی زندگی کند و بدین‌ترتیب زندگی پناهگاهی شون شروع شد.
شون در 16 سالگی از مدرسه اخراج شد و زندگی را بسیار رنج‌آور و سخت دید. در پناهگاه، او همراه با دوستانش شروع به مصرف هروئین کرد. به زودی دریافت که هروئین برای او بسیار مشکل‌آفرین اسـت و متوجه شد که پسرها در پناهگاه برای به دست‌آوردن هروئین تن به روابط جنسی با مردان می‌دهند. او نیز برای تأمین مواد خود دست به این کار زد. در همین حین او شروع به برقراری روابط عاشقانه با یک دختر پناهگاهی کرد. اما چند ماه بعد این دختر حامله شد و حاصل آن تولد پسری بود. پس از چندی بار دیگر آن دختر حامله شد و شون به او کمک کرد تا بچه‌هایشان را بزرگ کنند، تا اینکه دکتر شون پیشنهاد کرد که او آزمایش HIV بدهد و متأسفانه نتیجه‌ی آن مثبت بود. همسر شون با شنیدن این موضوع می‌خواست خودکشی کند. این فکر که با مرگ او و شون و فرزندانشان یتیم و آواره خواهند شد، آزارش می‌داد و حتی بدتر از آن این فکر بود که هر چهار نفر آنان در اثر ابتلا به ایدز خواهند مرد. او سپس به کمک مشاور توانست آزمایش ایدز بدهد و نتیجه‌ی آن هم برای خودش و هم برای فرزندانش منفی بود. با این حال، همیشه افسرده و نگران بود، بویژه در حین برقراری روابط جنسی با شون. با وجود این، با اینکه از راه‌های انتقال ویروس HIV آگاه بود، تمایلی به استفاده از کاندوم نداشت.

آزار و اذیت جنسی

‌آزار و اذیت جنسی همیشه یکی از عوامل اصلی بی‌‌خانمانی در میان دختران نوجوان بوده اسـت (بوکی، 1987). برآورد دقیق میزان این مشکل نیست. برآوردهایی که از تعداد نوجوانان بی‌خانمان شده، نشان می‌دهد هم در دختران و هم در پسرانی که مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفته‌اند، میزان فرار از خانه بین 23 تا 70 درصد اسـت (روترام- بورس و همکاران، 1991).
به درستی، روشن نیست که میزان جوانان بی‌خانمانی که مورد سوء استفاده‌ی جنسی واقع شده‌اند، زیادتر اسـت یا سایر نوجوانانی که در شرایط تنش‌زا زندگی می‌کنند (مثل آنهایی که همجنس‌خواه‌اند یا در محله‌های فقیرنشین زندگی می‌کنند). زندگی لاشل نمونه‌ای از داستان زندگی نوجوانانی اسـت که بی‌‎خانمانی آنها مرتبط با قربانی‌شدن اسـت.
لاشل می‌گوید، دوران کودکی‌اش مصادف با یک سری حوادث آزاردهنده بوده که یکی پس از دیگری رخ می‌داده اسـت. لاشل وقتی 12 ساله بود، پس از تجربه‌کردن چیزی که آن را «آخرین سر سوزن یا پرکاه» نامیده، از خانه بیرون انداخته شده اسـت؛ یعنی درست وقتی که لاشل به مادرش گفته که شوهر جدید مادرش از نظر جنسی او را مورد آزار و اذیت قرار داده اسـت، مادرش او را به دلیل دروغگویی کتک زده و از خانه بیرون کرده اسـت. لاشل وقتی به پناهگاه فراریان رسیده، بسیار افسرده و خشمگین بوده اسـت. بعدها لاشل و مادرش بارها آشتی می‌کردند و لاشل به خانه بازمی‌گشت. اگرچه ناپدری لاشل بازهم نسبت به او دید جنسی داشت. لاشل کابوس‌های وحشتناکی درباره‌ی این حادثه داشت و احساس ناامنی، عدم اطمینان و نگرانی می‌کرد.
حسینیان و خدابخشی کولائی (1383) رابطه‌ی بین فرار دختران و سابقه‌ی بدرفتاری و خشونت جسمانی و سوءاستفاده‌ی جنسی در دوران کودکی را در 50 دختر فراری با میانگین سنی 16-20 سال ساکن در شهر تهران بررسی کردند. آنها با این دختران فراری مصاحبه‌ای ساختار یافته انجام دادند و دریافتند که 12 درصد این دختران فراری بی‌سواد، 26 درصدشان دارای تحصیلات ابتدایی، 56 درصدشان دارای تحصیلات راهنمایی و 6 درصدشان دارای تحصیلات دیپلم بودند. 80 درصد این دختران متعلق به جایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین، 16 درصدشان از طبقات متوسط و 4 درصد آنان از طبقات بالای جامعه بودند. از این 50 دختر فراری، 78 درصدشان در کودکی مورد بدرفتاری و خشونت جسمانی قرار گرفته بودند و 36 درصدشان در کودکی مورد سوءاستفاده‌ی جنسی واقع شده بودند. یافته‌ها نشان داد که بین آزار و اذیت جسمانی و فرار دختران رابطه‌ی مثبت و معناداری وجود دارد.

پی‌نوشت‌ها:

1. Greenblatt
2. Yates
3. Stricof, Novick & kennedy
4. Shalwitz
5. Pennbridge, Freese & Mackenzie
6. Windle
7. Koopman
8. Upshur
9. Englander
10. Mundy

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم

[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط




کلماتی برای این موضوع

عوامل و رفتارهای خطرآفرین نوجوانان بی‌خانمان


ادامه مطلب ...

چرا رفتارهای پرخطر با افزایش سن کاهش می‌یابد

[ad_1]

چرا رفتارهای پرخطر با افزایش سن کاهش می‌یابد

دانش > دانش - همشهری آنلاین:
افرادی که سن و سالی دارند، مانند نوجوانان و جوانان تمایل چندانی به دست زدن به رفتارهای خطرآفرین از خود نشان نمی‌دهند.

ممکن است این وضعیت را خردمندی یا تجربه آموخته‌شده بنامید؛ اما بر اساس یافته‌های یک بررسی جدید این وضعیت ممکن است نتیجه مقدارهای کمتر ماده خاکستری در مغز باشد.

به گزارش لایوساینس پژوهشگران در دانشگاه ییل و نیویورک دریافتند که بزرگ‌سالانی که در بررسی آن‌ها تمایل کمتری به خطر کردن نشان می‌دهند، ماده خاکستری کمتری در منطقه‌ای مغزشان به نام «قشر آهیانه‌ای پشتی راست» دارند که همان‌طور که احتمالاً حدس زده‌اید با تصمیم‌گیری‌های که متضمن خطر کردن هستند، ارتباط دارد.

پژوهشگران در این بررسی، از داوطلبان بزرگ‌سال در طیف سنی ۱۸ تا ۸۸ سال خواستند که یک بازی شامل خطر کردن را انجام دهند. این داوطلبان اجازه داشتند تا میان یک امتیاز تضمین‌شده، برای مثال به جیب زدن ۵ دلار یا یک امتیاز غیرقطعی مانند بردن ۵ دلار و ۱۲۰ دلار در یک لاتاری با بخت‌های گوناگون بردن یا باختن انتخاب کنند.

همان‌طور که پژوهشگران انتظار داشتند، شرکت‌کنندگانی که امتیاز تضمین‌شده - به عبارت دیگر در معرض خطر نبودن- را انتخاب کردند نسبت به افرادی که لاتاری را انتخاب کردند، سالمندتر بودند. این همبستگی نزدیک بود، اما کامل نبود. ممکن است بتوان این وضعیت خردمندی سالمندی نامید.

با این وجود هنگامی‌که پژوهشگران اسکن‌های مغز این داوطلبان را که از طریق یک تکنیک ام‌آرآی به نام «مورفومتری بر اساس وکسل» (VBM) به دست آمده بود، تجزیه و تحلیل کردند، دریافتند که میزان‌های کمتر ماده خاکستری، حتی بیشتر از سن و سال فرد، با عدم تمایل به خطر کردن همبستگی دارد.

به گفته این پژوهشگران این تغییرات در مغز که در افراد سالمند سالم رخ می‌دهد ممکن است بیشتر از اندازه‌ای که تصور می‌شد، زمینه‌ساز الگوها و ترجیحات تصمیم‌گیری ما باشد. یافته‌های این بررسی در ۱۳ دسامبر در ژورنال HLNature Communications منتشر شده است.

ایفات لویِ استادیار پزشکی تطبیقی و علوم اعصاب در دانشگاه ییل و نویسنده ارشد مقاله این بررسی می‌گوید رابطه میان کاهش خطرپذیری، کاهش ماده خاکستری مغز و سالمندی از دیدگاه تکاملی معنادار است.

لوی گفت:‌ »اینکه بزرگ‌سالان سالمندتر نسبت به جوان‌ترها کمتر خطر می‌کنند، به دلایل بسیار معنی‌دار است، همین به علت که این افراد ممکن است کمتر بتوانند در برابر پیامدهای این خطر کردن تاب بیاورند و هم به‌این‌علت که آنان عمر کمتری برای رفع کردن آسیب احتمالی ناشی از آن دارند. یک دیدگاه دیگر به این مسئله این است که برای افراد سالمندتر ممکن است فقط مقدار اندکی - غذا، پول و غیره- کافی باشد که به زندگی‌شان ادامه دهند، بنابراین، آنان نیاز به امتحان کردن بخت خود ندارند. جوان‌ترها نیاز دارند که  مسئول مراقبت از فرزندانشان و چیزهای دیگر باشند و گزینه «ایمن» ممکن است برای دستیابی آنان به چیزهایی که نیاز دارند، کافی نباشد.»

این پژوهشگران قصد دارند کارشان را به پژوهش درباره مغز نوجوانان گسترش دهند. آنان می‌گویند عوامل پیچیده‌ای در دست زدن نوجوانان به کارهای پرخطر دخیل پیچیده باشد از عدم رشد کامل مغز گرفته تا فشار افراد هم‌سن.


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

برای پسرها و دخترها پزشکان ایرانتقریبا تمام خانم ها از یک تا دوسال قبل از رسیدن به سن بلوغ تغییرات چشمگیری را در بدن اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و …در این مطلب شما را با چند کمبود ماده‌ی مغذی آشنا می‌کنیم که امکان افسرده شدن را بالا داروسازی پزشکان ایران داروهایی که با تلاش دانش پزشکی برای مقابله با بیماری‌ها تولید می‌شوند اگر بدون ازدواج سن مناسب معیار مناسب و انگیزه ازدواج در افراد ازدواج سن مناسب معیار مناسب و انگیزه ازدواج در افراد مختلف مرجع کامل اطلاعاتروانشناسی اختلالات کودکانتمام حقوق این وب سایت و مطالب آن متعلق به روانشناسی می باشد کد نویسی و گرافیک قالب اطلاعات دارویی،شناخت داروها،عوارض داروها،داروشناسی اطلاعات دارویی آکاایران جهت آشنایی بیشتر شما با عوارض دارویی تهیه شده است اکیدا در اخبار پزشکی ایران سایت پزشکان بدون مرزدکتر محمد حسین ماندگار، پدر پیوند قلب ایران، نسبت به کاهش سن سکته های مغزی و قلبی به میگنا رابطه با جنس مقابل و گرایش به هم‌جنس در …دوستی‌های دوران کودکی با کیفیت و اهمّیّت بیش‌تری در دوره‌ی نوجوانی ادامه می‌یابداخبار مامایی سایت پزشکان بدون مرزسرطان پستان از جمله سرطان های قابل پیشگیری و قابل تشخیص زودرس است که با ارائه انجمن علمی سرطان های زنان ایران پنجمین کنگره بین …انجمن علمی سرطان های زنان ایران با همکاری دانشگاه علوم پزشکی تهران دانشگاه علوم اخبار کلینیک نوین مرکز تخصصی جامع اعصاب و روان کلینیک در این مطلب شما را با چند کمبود ماده‌ی مغذی آشنا می‌کنیم که امکان افسرده شدن را بالا می برای پسرها و دخترها پزشکان ایران تقریبا تمام خانم ها از یک تا دوسال قبل از رسیدن به سن بلوغ تغییرات چشمگیری را در بدن خود حس روانشناسی اختلالات کودکان تمام حقوق این وب سایت و مطالب آن متعلق به روانشناسی می باشد کد نویسی و گرافیک قالب توسط داروسازی پزشکان ایران داروهایی که با تلاش دانش پزشکی برای مقابله با بیماری‌ها تولید می‌شوند اگر بدون مشورت پزشک اطلاعات دارویی،شناخت داروها،عوارض داروها،داروشناسی مقالات سلامت اطلاعات دارویی آکاایران جهت آشنایی بیشتر شما با عوارض دارویی تهیه شده است اکیدا در نظر بهترین درمان دیسک کمر روش جدید درمان کمردرد علل مختلف کمر درد صدمات رگ به رگ شدن و کشیدگی ها لغزش مهره ای یا سر خوردن اخبار پزشکی ایران سایت پزشکان بدون مرز دکتر محمد حسین ماندگار، پدر پیوند قلب ایران، نسبت به کاهش سن سکته های مغزی و قلبی به زیر۴۰ ازدواج سن مناسب معیار مناسب و انگیزه ازدواج در افراد مختلف ازدواج سن مناسب معیار مناسب و انگیزه ازدواج در افراد مختلف مرجع کامل اطلاعات میگنا رابطه با جنس مقابل و گرایش به هم‌جنس در دانش آموزان دوستی‌های دوران کودکی با کیفیت و اهمّیّت بیش‌تری در دوره‌ی نوجوانی ادامه می‌یابد اخبار مامایی سایت پزشکان بدون مرز سرطان پستان از جمله سرطان های قابل پیشگیری و قابل تشخیص زودرس است که با ارائه راهکارهای


ادامه مطلب ...

بررسی اندیشه‌ها و رفتارهای گروه تکفیری بوکوحرام

[ad_1]

چکیده:

بیش از یک دهه است که مردم و دولت نیجریه با گروهی اسلام گرا دست و پنجه نرم می‌کنند که موسوم به بوکوحرام است. این گروه در زمره سلفیان مسلمان قرار می‌گیرد و در ابتدای حضورش گرایش‌های فکری و فرهنگی داشت و مناسبت‌های خود را بدون فعالیت‌های خشونت آمیز و رعب آور پی‌گیری می‌کرد، اما از پنج سال گذشته با تغییر تاکتیک به رفتارهای خشونت بار و نظامی‌ روی آورد و دغدغه‌ای‌ تلخ و پیچیده برای مردم و دولت غرب گرای نیجریه و به تبع آن هم پیمانان غربی‌اش، مثل فرانسه و ... شد. این پژوهش ضمن معرفی شخصیت‌های مؤثر این گروه و رفتارهای تکفیری بوکوحرام، با بررسی مبانی رفتاری آنها، از نگاهی ویژه و فضایی نزدیک تر، اسلام ستیزی و تکفیر را در این گروه بررسی کرده است.
کلید واژه : بوکوحرام، نیجریه، مبانی فکری، اسلام گرایی، سلفی گری، تکفیر.

مقدمه

نیجریه یکی از بزرگترین کشورهای آفریقایی و پرجمعیت‌ترین کشور قاره آفریقا و به طور بالقوه یکی از ثروتمندترین آنهاست. جمعیت این کشور طبق آخرین آمار بیش از 160 میلیون نفر تخمین زده شده که 50 درصد از این ترکیب جمعیتی مسلمان در شمال و غرب نیجریه پراکنده شده اند و نیمی‌ دیگر مسیحی هستند که در مرکز و جنوب نیجریه ساکن‌اند که بیش از 60 درصد به شغل کشاورزی مشغول‌اند. (2) این کشور در 1960 استقلال خود را به دست آورد و پس از استقلال، این کشور همواره با عنادهای قومی‌- منطقه‌ای‌ و وجود تضاد میان قوانین نظامی ‌و غیرنظامی‌ همراه بوده است.
عزل دولت به دست ارتش (نظامیان) در 1966، جنگ داخلی از 1967 تا 1979 و به اجرا در آمدن قوانین دولت نظامی ‌در سال‌های 1970 تا 1979 همگی از جمله عواملی محسوب می‌شود که باعث به اجرا درنیامدن قوانین غیرنظامی ‌و ایجاد آزادی در این کشور شده است. تنوعات قومی ‌و نژادی، به معنای واقعی آن، در کشور نیجریه وجود دارد، چرا که در این کشور بالغ بر 250 گروه قومی ‌تمرکز یافته است. رئیس جمهور فعلی نیجریه شخصی مسیحی به نام جونتان گودلاک است.
امروزه آفریقا یکی از متشنج ترین مرزهای میان اسلام و جهان غیراسلامی‌ را تشکیل می‌دهد. ضروری است که بدانیم اسلام همچنان در کشمکش‌های محلی بر سر قدرت بسیار مؤثر است. نیجریه، که به مناطق مسلمان و مسیحی تقسیم شده، نیز در چنین جنگی درگیر است. بسیاری از اسلام‌گرایان نیجریه درصدد تبدیل این کشور به یک کشور اسلامی ‌هستند. (3)
با توجه به اینکه ورود اسلام به آفریقا نه از طریق غلبه و سلطه جویی، بلکه از طریق گرایش‌های دینی، برادری و بازرگانی بوده است، کشور پرجمعیت نیجریه در غرب آفریقا به لحاظ وجود روحیات و خواسته‌های قوی اسلامی ‌توام با آگاهی‌های سیاسی می‌تواند رهبری بالقوه حرکت اسلامی‌ را داشته باشد، کما اینکه در تاریخ گذشته ‌این سرزمین نیز چنین تجربه‌ای‌ را با یکصد سال حکومت اسلامی‌ رقم زده است. در واقع، تاریخ تحولات دینی این کشور تغییرات ادواری احیاگری اسلامی‌ را نشان می‌دهد. ابراهیم ای. گامباری، نویسنده مسلمان نیجریه‌ای‌، معتقد است قومیت چند مذهبی در این جامعه شباهتی به جامعه مصر دارد که دولتی غیرمذهبی را در کنار بنیادگرایی اسلامی‌ در بردارد.

تحولات معاصر اسلام گرایی در نیجریه

- جنبش میتاتسین به رهبری میتاتسین با فعالیت‌های خشونت آمیز و تلفات و خسارات مالی فراوان در مناطق شمالی کشور در دهه 1980 (احیاگری اسلامی‌ با الهام‌گیری از انقلاب اسلامی‌ ایران)
- مباحث شریعت در مجلس مؤسسان سال 1978 و سال‌های 1988-89 با وظیفه تدارک قانون اساسی برای بازگشت به حاکمیت غیرنظامیان در جمهوری دوم و سوم (دادگاه شریعت و مناقشه و درگیری‌های میان مسلمانان و مسیحیان).
- مجادلات عضویت نیجریه در سازمان کنفرانس اسلامی ‌و برخوردهای شدید میان مسلمانان و مسیحیان ایالت کادونا در 1987 و در نتیجه‌ ایجاد بحران برای دولت و جامعه (شورش‌های دینی در کادونا در دهة 80).
- تحرکات و جنبش‌های اسلامی‌ برگرفته از انقلاب‌ها و دگرگونی‌های سیاسی، دینی، اقتصادی و اجتماعی جهان با توجه به بافت جوان جمعیت نیجریه با عنایت به شرایط خاصی مذهبی، اقتصادی و اجتماعی در مناطق مسلمان نشین شمال کشور (کانو).
- احیای گرایش‌های نهفته اصلاحات اسلامی ‌در نیجریه پس از انقلاب اسلامی‌ ایران و تأثیرات آن. (4)
- از زمان استقلال نیجریه در 1963 مسلمانان و مسیحیان در کنار هم زندگی کرده، مشکل خاصی نداشتند، اما دیرزمانی نگذشت که شکنندگی روابط بر هر دو جناح دینی کشور غلبه یافت. مسلمانان، که اکثریت جمعیت را شامل می‌شوند، در شمال و مسیحیان در جنوب اقامت داشته‌اند. دلایل مختلف سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی برای درگیری‌های طرفداران دو دین الاهی ذکر کرده‌اند، اما از میان آنها می‌توان به چند مورد بارز اشاره کرد:
* تناقضات فرهنگی، دینی و نژادی (حادثه کشته شدن 100 نفر در درگیری کفنچان در می‌2000)
* اختلاف بر سر حاکمیت قانون شریعت اسلامی ‌و گنجانده شدن آن در قانون اساسی
* اختلاف بر سر نحوه عضویت نیجریه در سازمان کنفرانس اسلامی
* انتخاب رئیس جمهور مسیحی در کشور نیجریه (5)

شیعه در نیجریه

جمعیت شیعیان نیجریه بالغ بر هفت میلیون نفر گزارش شده است. برخی منابع، جمعیت آنها را تا ده میلیون نفر هم اعلام کرده‌اند. نیجریه با این وصف در رتبه سومین کشور شیعه نشین دنیا بعد از ایران و عراق قرار گرفته است. شیعیان همه دوازده امامی‌ بوده، بیشتر در شمال نیجریه سکونت دارند. در گزارشی که اخیراً بنگاه خبری وزارت خارجه انگلیس، بی. بی. سی.، در هشدار نسبت به وضعیت شیعیان نیجریه منتشر کرده، آمده است:
درست در زمانی که جنبش اسلامی‌ سنّی «بوکوحرام»، در رأس عناوین خبرها در نیجریه قرار دارد، گروهی از شیعیان نیز در این کشور وجود دارند که توجه‌ها را به خود جلب کرده‌اند. شهر «کادونا» مهم‌ترین شهر شیعه نشین نیجریه است. در این شهر می‌توان آثار و بناهای قدیمی‌ مربوط به قرن 19 میلادی، یعنی زمان ورود اسلام به نیجریه، را مشاهده کرد. این شهر مورد توجه بسیاری از رسانه‌ها قرار گرفته، زیرا میزبان دفاتر اسلامی‌ بسیاری از جنبش‌های اسلامی‌ شیعی نیجریه است.
جنبش شیعیان در نیجریه از 20 سال پیش تاکنون به طور روزانه، روزنامه منتشر کرده و به زودی شبکه‌های تلویزیونی و رادیوی اینترنتی راه اندازی می‌کنند. همچنین بسیاری از فیلم‌های مستند درباره ویژگی‌های مثبت شیعیان و سران آنها به زبان سواحیلی محلی دوبله و به صورت دی وی دی در مکان‌های پرتردد این شهر در معرض فروش قرار دارد. در گذشته، این جنبش، کوچک و محدود بود، اما هم اکنون گسترش یافته، افراد بسیاری عضو آن شده اند و به جنبش بزرگی تبدیل شده است. این در حالی است که همه نگاه‌ها متوجه جنبش بوکوحرام، یک جنبش اسلامی‌ سنّی است که برای ایجاد دولت اسلامی‌ در نیجریه می‌جنگد. با این حال، برخی در نیجریه، از رشد جنبش شیعیان در این کشور بدون وجود نظارت حکومت مرکزی ابراز نگرانی می‌کنند.
بنا به نقل این خبرگزاری، آمار قابل اتکایی برای تعیین تعداد شیعیان این کشور وجود ندارد، ولی برآوردها حاکی از آن است که نیجریه حدود سه تا هفت میلیون شیعه دارد. گفته می‌شود 95 درصد شیعیان کنونی، پیش تر مذهب یا دین دیگری داشتند ولی در سه دهه اخیر به تشیع گرویده‌اند. (6)

آشنایی با بوکوحرام

الف. بنیان‌گذار و رهبران بوکوحرام

1. محمد یوسف

در اواسط دهه 90 میلادی (دهه 70 شمس)، گروهی از جوانان مسلمان نیجریه در گروهی که «الشباب» نام داشت و رهبری آن بر عهده «ملام لاوال» بود، عضویت داشتند. این گروه، تحت رهبری لاوال به مطالعات دینی می‌پرداخت. پس از اینکه لاوال گروه را ترک کرد تا به ادامه تحصیلاتش در حوزه دین بپردازد، رهبری گروه به «محمد یوسف» رسید که جوانی تأثیرگذار بود. (7) به صراحت می‌توان گفت بنیان گذار و معمار فرقه تکفیری بوکوحرام، محمد یوسف است. او که هنگام دستگیری حدود سی سال سن داشت، تحصیلات خود را در عربستان آغاز کرد و در آنجا با تفکرات تکفیری ابن تیمیه آشنا شد. او ریشه همه مشکلات نیجریه را در «آموزش غربی» می‌دانست و به بهانه‌های مختلف با علوم غربی مخالفت می‌کرد.
محمد یوسف به صراحت اعتقاد داشت الگوی آموزشی غرب، که در نیجریه جریان دارد، ریشه تمام مشکلات کشور است. وی عنوان «بوکوحرام» را برای مجموعه تحت اختیار خود برگزید، تا بدین وسیله بیان کند که از نظر اسلام، آموزش و پرورش با شیوه غربی ممنوع است. انکار تکامل داروینی و نفی کروی بودن زمین و مقابله با واکسن سراسری فلج اطفال و حرمت استفاده از ابزارهای غربی و حتی کلاه‌ ایمنی برای موتورسواران از جمله موارد مقابله محمد یوسف با نظام آموزشی غرب است. (8)
او روحانی کاریزماتیکی است که خواستار حکومت ناب اسلامی‌ در نیجریه بود، با اینکه در 2002 سه استان قانون شریعت را اجرا می‌کردند، اما بهره آنها از نظام مترقی اسلام فقط به قوانین جزایی و کیفری اسلام محدود می‌شد و دغدغه‌ای‌ برای تحقق قوانین مدنی اسلام نداشتند. (9)
پس از حوادث 11 سپتامبر 2001، محمد یوسف سی ساله، یک گروه مذهبی را در مایدوگری، مرکز استان بونو در شمال نیجریه، تأسیس کرد. او برای گروه خود عنوان «جماعة اهل السنة الدعوة والجهاد» را انتخاب کرد، اما بعدها نامش به بوکوحرام (القاعده غرب آفریقا) تغییر کرد که به زبان محلی می‌شود: آموزش غربی گناه است.
این گروه شروع به یارگیری از میان مسلمانان کرد و یک مسجد همراه یک مدرسه علوم دینی به پایگاه اصلی آنها تبدیل شد. علوم اسلامی، سنت‌های پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)، دستورهای قرآنی و انکار آموزه‌های غربی از جمله موضوعاتی بود که ‌این افراد فرا می‌گرفتند. به تدریج تعداد این مدارس افزایش یافت و خاستگاه دانشجویانی شد که موفق به ورود به دانشگاه‌های دولتی نمی‌شدند.
سی و یکم دسامبر 2003 آغاز مخالفت علنی بوکوحرام با دولت نیجریه بود. اعضای این گروه سعی در کنترل بیشتر مدارس و مراکز عمومی‌ داشتند و دولت عمر یارادوا، رئیس جمهور وقت نیجریه به مقابله با آنها می‌پرداخت. تا سال 2006، مناطق شمالی نیجریه شاهد مقابله نیروهای دولتی با بوکوحرام بود.
تا ده سال پیش بوکوحرام در واقع فرقه‌ای وهابی بود که در آن زمان محمد یوسف آن را رهبری می‌کرد. این فرقه در آن دوران هیچ خطر جدی‌ای ایجاد نمی‌کرد و فقط در خصوص سیستم آموزشی و تحصیل دختران حساسیت نشان می‌داد و از والدین می‌خواست که فرزندان خود را از رفتن به مدرسه منع کنند. محمد یوسف کار کردن برای دولتی که آن را کافر می‌خواند، ممنوع کرد و همه نیروهای امنیتی، اعضای پارلمان و رؤسای دولتی را کافر خواند. (10)
بر اساس باورهای بوکوحرامی‌ها، هر کس که از ایدئولوژی سخت گیرانه آنها پیروی نکند کافرشمرده می‌شود، خواه آن فرد مسیحی باشد یا مسلمان. (11) شخص یوسف نیز واعظی بود که در یکی از مساجد شهر میداقوری به تبلیغ وهابیت می‌پرداخت و مدتی نیز به اتهام وعظ بدون مجوز به زندان افتاد. پس از آن بود که یوسف اقدام به تشکیل گروهی با شرکت هوادارانش کرد و تا زمانی که فتوای وی مبنی بر حرام بودن واکسن فلج اطفال صادر نشده بود، هنوز هم مقامات نیجریه به خطر بالقوه بوکوحرام پی نبرده بودند. در ژوئن 2009 نیروهای امنیتی نیجریه صدها نفر از افراد بوکوحرام و رهبر آنها محمد یوسف را در یک حمله غافل‌گیرانه به هلاکت رساندند. (12)

2. ابوبکر شیکاو

درباره شخصیت و افکار و روش زندگی رهبر فعلی بوکوحرام اطلاعات کافی وجود ندارد. تنها منبعی که شخصیت او را تا حدودی از ابهام خارج کرده و اطلاعات اجمالی به محققان می‌دهد، گزارشی از سعید احمد، گزارشگر شبکه تلویزیونی سی. ان. ان. است که صحت و سقم آن در ‌هاله‌ای از ابهام است. در این گزارش آمده است که او رهبری بی رحم با ایدئولوژی ای منحرف، و معمار آزارگر جنبشی است که نتیجه اش خشونت و فلاکت است. با وجود این، هنوز آنچه درباره ابوبکر شیکاو، رهبر بوکوحرام، می‌دانیم بسیار اندک است. او اقداماتش را در سایه انجام می‌دهد، و اجرای دستورهای تنفرآورش را به زیردستانش می‌سپارد. هر از چندی از طریق پیام‌های ویدئویی چهره نشان می‌دهد تا ناتوانی ارتش نیجریه را به تمسخر بگیرد. او دین خود را وسیله‌ای‌ کرده تا افراد اثرپذیر و آسیب پذیر را به سمت اهداف خود جذب کند.
محل تولد او در شیکاو، روستایی در مجاورت مرز نیجر، است. او تحت نظارت یک عالم دینی درس خواند و پس از آن برای ادامه مطالعات اسلامی، به دانشکده مطالعات حقوقی و اسلامی‌ بورنو استیت رفت. به همین دلیل او را به نام دارالتوحید نیز می‌شناسند، که به معنای متخصص در یگانگی خداوند است. وی به چند زبان مختلف به روانی تکلم می‌کند: هوسه، فولانی، کنوری، و عربی؛ اما به انگلیسی حرف نمی‌زند. گذشته از همه چیز، او گروهی را رهبری می‌کند که هر چیز غربی را نفی می‌کند.
از نکات مهم این است که حتی سن او مشخص نیست؛ سن او را بین 38 و 49 تخمین زده‌اند. وزارت خارجه آمریکا تاریخ تولد شیکاو را 1965، 1969 و 1975 اعلام کرده است. تحلیل گران، شیکاو را فردی منزوی و استاد تغییر چهره وصف می‌کنند. او مستقیماً با اعضای گروه خود حرف نمی‌زند، و ترجیح می‌دهد از طریق چند فرد رازدار و برگزیده ارتباط برقرار کند. او از چندین اسم مستعار استفاده می‌کند، از جمله ابوبکر سکیکوا، امام ابوبکر شیکو، و ابومحمد ابوبکر بن محمد الشکوی المسلمی‌بیشکو.
پس از ترور محمد یوسف به همراه 700 نفر از پیروانش در یک حمله امنیتی پلیس نیجریه در 2009، شیکاو مسئول بوکوحرام شد. او پیمان بست که‌این حمله را پاسخ دهد، و تأکید کرد که گروهش هیچ کس را از قلم نینداخته است: کارمندان دولتی، افسران پلیس، روزنامه نگاران، روستاییان، دانشجویان و اعضای کلیسا. سازمان دیده بان حقوق بشر تخمین می‌زند که در پنج سال گذشته، بیش از سه هزار نفر به دست بوکوحرام کشته شده‌اند. (13) ارتش نیجریه بارها مرگ شیکاو را اعلام کرد و اندکی بعد که او زنده و سرحال در ویدئوهای تبلیغاتی ظاهر شد، ارتش مجبور به پس گرفتن ادعای خود شد. طبق گزارش گروه بین المللی بحران، ارتش در سپتامبر 2012 فاصله چندانی تا دستگیری او نداشت. در آن موقع به خانه شیکاو حمله شد که او برای اجرای مراسم نام گذاری فرزند شش روزه‌اش پنهانی به آنجا رفته بود. او موفق شد علی رغم زخم گلوله در پایش فرار کند؛ همسر و سه فرزندش به اسارت ارتش درآمدند.
او از اسلام برای جذب و افراطی سازی افراد بهره می‌گیرد. شمال شرق نیجریه، که بیشترین فعالیت بوکوحرام در آن بخش است، از لحاظ اقتصادی در مضیقه است و دارای پایین‌ترین سطح تحصیلات در بین مناطق نیجریه است. او ساکنان این منطقه را به خوبی قانع کرده است که مسئولان حاکم در ابوجا (پایتخت نیجریه) فاسد هستند و نظام بهتر دولتی با اجرای اکید قوانین شریعت اسلام در نیجریه‌ ایجاد خواهد شد. وعده او، که همراهش یک اسلحه و مجوزی برای چپاول هم اعطا می‌شود، صدها مرد جوان را فریفته است.
در اجرای تهدیدهای بی رحمانه‌اش موفق بوده است و ماه مه 2013 بود که شیکاو برای اولین بار در ویدئویی اعلام کرد که بوکوحرام اقدام به ربایش دختران خواهد کرد. او گفت که گروگان‌گیری‌ها در پاسخ به اقدام نیروهای امنیتی نیجریه است که زنان و کودکان اعضای گروه را ربوده‌اند. هولناک ترین نمونه، مربوط به ماه گذشته می‌شود که 276 دختر از یک مدرسه دخترانه ربوده شدند. شیکاو در ویدئویی که چندی پیش منتشر شد با لبخندی ترس آور گفت: «من دختران شما را ربودم، بازاری برای فروش انسان‌ها وجود دارد. خدا می‌گوید که من باید آنها را بفروشم. او به من دستور می‌دهد که بفروشم». (14)
در گزارشی از اشپیگل آمده است که یکی از بازجویان پلیس نیجریه، که نمی‌خواهد نامش فاش شود، می‌گوید: «شیکاو دیوانه ترین فرمانده تروریست‌ها به حساب می‌آید. او فکر می‌کند این حق را دارد که هر کسی را که فکر دیگری دارد از بین ببرد». در عین حال شیکاو در مواردی بسیار حرفه‌ای‌ عمل می‌کند. او با بدنه گروه خود ارتباط دارد و البته به راحتی مخفی می‌شود. شیکاو بیش از همه از درس و مدرسه نفرت دارد و همواره در سخنرانی‌هایش این جملات را تکرار می‌کند:
آیا این معلم‌ها همان کسانی نیستند که تربیت غربی را اشاعه می‌دهند؟ پس ما آنان را خواهیم کشت! ما آنها را در برابر دیدگان دانش آموزانشان خواهیم کشت و اعلام می‌کنیم که از این پس فقط باید قرآن بخوانند.
رهبر بوکوحرام معتقد است از سوی خداوند برای از بین بردن دشمنان خدا مأموریت دارد. (15)

ب. اقدامات تکفیری بوکوحرام

در اوایل 2010 چندین انفجار و حمله به مراکز پلیس، پایگاه‌های نظامی‌ و مراکز امنیتی صورت گرفت که گروه بوکوحرام مسئولیت این حملات را بر عهده گرفت. در بیانیه منتشر شده‌ این گروه اعلام شده است که ‌این حملات به انتقام کشته شدن محمد یوسف بوده است. آنها خواستار محاکمه عاملان کشتار افراد گروه بوکوحرام، آزادی بازداشت شدگان، بازسازی مساجد این گروه و دریافت خسارت برای بازماندگان کشته شدگان شدند. می‌توان گفت گروه بوکوحرام از سال 2010 روند حرکتی خود را تغییر داده، اقدام به درگیری مسلحانه با دولت نیجریه کرده است. (16)
در تفکر جدید این گروه، دیگر فقط مراکز امنیتی و پلیس آماج حملات نیست، بلکه ترور مسئولان دولتی، سیاست‌مداران، عالمان مسلمان و مسیحی و رهبران مذهبی نیز در طراحی جدید محل توجه قرار گرفته است. (17) انفجار بازار ابوجا در پایتخت نیجریه در دسامبر 2010، انفجار ایستگاه پلیس مادیگوری در ژانویه 2011، انفجار دفتر ملی انتخابات محلی در مادیگوری در آوریل 2011، و نیز انفجار مقر سازمان ملل در ابوجا در اوت 2011 از مهم ترین حملات بوکوحرام پس از تغییر رویکرد خود بود. (18) همچنین:
- حمله به یک زندان و آزاد کردن اعضای دستگیرشده خود در 2010
- قتل عام حدود80 مسیحی در آستانه سال نوی میلادی 2011
- حمله به مرکز پلیس در ژوئیه 2011
- حمله به دفتر سازمان ملل متحد در 2011
- گروگان گرفتن غربی‌ها در 2013
- و اخیراً نیز حمله به مدارس و خوابگاه‌ها و گروگان گرفتن حدود 300 نفر از دخترانی که به زعم آنها به شیوه غربی آموزش می‌بینند. (19)
در گزارشی دیگر از اقدامات تروریستی بوکوحرام آمده است:
ابوبکر شیکاو در پیامی‌ اعلام کرده‌ این گروه آمادگی دارد منافع غرب را در نیجریه هدف حملات خود قرار دهد. این گروه در ماه دسامبر 2010 مسئولیت بمب گذاری در مناطق مرکزی نیجریه و حمله به کلیساها را در شمال شرق این کشور به عهده گرفت. در این حملات دست کم هشتاد و شش نفر کشته شدند. در تاریخ شانزدهم ژوئن 2011، یک خودروی بمب گذاری شده در پارکینگ محوطه مقر پلیس نیجریه در ابوجا منفجر شد که در این حادثه دست کم دو نفر کشته شدند. بوکوحرام روز بعد مسئولیت این انفجار را به عهده گرفت.
در تاریخ بیست و ششم ژوئن 2011، انفجار چند بمب در یک رستوران در بخش «دالا» شهر «مایدوگوری» به کشته شدن بیست و پنج نفر منتهی شد. شاهدان عینی اعلام کردند اعضای بوکوحرام، بمب‌ها را به درون رستوران پرتاب کردند. به گفته گروه‌های مدافع حقوق بشر، حملات گروه بوکوحرام از ماه ژوئیه 2010 به بعد دست کم دویست و پنجاه قربانی گرفته است. در تاریخ بیست و پنجم ماه اوت، اعضای بوکوحرام به یک پاسگاه پلیس در شهر «گومبی» در شمال شرق این کشور حمله کردند. در جریان این حمله چهار افسر پلیس و یک سرباز کشته شدند. مهاجمان سپس به بانک‌های فرست بانک و یونیون بانک در این شهر حمله کردند و پس از کشتن هفت کارمند این بانک‌ها، مقدار نامعلومی پول به سرقت بردند. در اقدامی‌ دیگر در تاریخ بیست و ششم ماه اوت یک بمب‌گذار انتحاری به ساختمان سازمان ملل متحد در ابوجا حمله کرد. در این حمله دست کم بیست و سه نفر کشته و هفتاد و شش نفر زخمی شدند. انفجار بمب باعث شد طبقه همکف ساختمان سازمان ملل ویران شود و تقریباً تمام شیشه‌های این ساختمان فرو بریزد. بوکوحرام در تاریخ بیست و نهم ماه اوت مسئولیت این حمله را پذیرفت و درخواست کرد تا زندانیان این گروه آزاد شوند. این گروه همچنین خواستار لغو تدابیر امنیتی شد که با هدف پیش‌گیری از وقوع انفجارهای بیشتر به اجرا گذاشته شده بود. این انفجار نخستین انفجار انتحاری در نیجریه شمرده می‌شد. (20)
در آخرین اقدام این گروه حدود 276 تن از دختران مدارس غربی را، که تا فارغ التحصیلی فاصله کمی داشتند، ربود و شرط آزادی آنها را مسلمان شدن یا آموزش قرآن و دوری از آموزش‌های غربی اعلام کرد. (21)

ج. بنیان‌های فکری بوکوحرام

اساس فکری و اندیشه‌های این گروه، بر پایه چند اصل بنیادین استوار است. مهم‌ترین این اصول تأسیس حکومت اسلامی‌ در نیجریه با قدرت نظامی ‌و سپس اجرای قوانین اسلامی ‌در تمامی‌ استان‌های این کشور است. این در حالی است که قوانین اسلامی‌ در 12 استان شمالی نیجریه حاکم بوده، ولی به طور دقیق اجرا نمی‌شود و در دستگاه‌های دولتی نیز خبری از اجرای قوانین اسلامی‌ نیست. فعالیت‌های اولیه‌ این گروه را تعدادی از جوانان هم فکر با محمد یوسف در مسجد مرکزی شهر مادیگوری در ایالت بورنو آغاز کردند. (22)
محمد یوسف در ابتدای فعالیت چندان به سمت کارهای خشن گرایش نداشت و انتقاداتی را به دولت مرکزی مطرح می‌کرد. وی در این راه با چند تن از فرمانداران نیجریه نیز ارتباطات نزدیکی
داشت که چندین بار دستگیری او به دست همین افراد منجر به آزادی وی شد. وی در 2003 در جریان یکی از این درگیری‌ها به عربستان سعودی فرار کرد و به ظاهر اعلام داشت که برای ادامه یادگیری دروس اسلامی‌ به‌ این کشور رفته است. محمد یوسف در این مدت با معاون فرماندار ایالت بورنو دائماً ملاقات داشت که نهایتاً با وساطت این فرد در 2004 به نیجریه مراجعت کرد. پس از چند سال تنش و حوادث جزئی، در ژوئیه 2009 اتفاقی افتاد که منجر به افزایش درگیری این گروه با پلیس و نیروهای دولتی شد.

د. ویژگی‌های بوکوحرام

1. تکفیر

بوکوحرام نیجریه، همانند بیشتر سلفیان، تکفیر را فصل الخطاب و مهم‌ترین رفتار عملی در مقابل سایر تفکرات قرار داده‌اند. بررسی اقدامات بوکوحرام در زمان ریاست محمد یوسف (2009) و پس از او نشان دهنده تأثیر رفتارهای تکفیری سلفیون در میان آنهاست. هرچند در زمان محمد یوسف اقدامات علمی‌ چاشنی این تکفیر می‌شد، ولی در زمان ریاست ابوبکر شیکاو تکفیر بسیار پررنگ تر شد. این نکته در سابقه تحصیل محمد یوسف در عربستان و آشنایی او با تفکرات ابن تیمیه و تأثیرپذیری از سلفیان خود را بروز داد و در زمان رهبری این قوم به منصه ظهور رسید. (23)
در زمان رهبری ابوبکر شیکاو، سیاست اصلی بوکوحرام، تغییر برای تکفیر، بسیار قوی‌تر می‌شود. لذا اقدامات تکفیری آنها، از جمله حمله به دانشگاه علوم کشاورزی، حمله به مدارس نیجریه، ربایش دختران بی گناه، حمله به محل سازمان ملل و گروگان گرفتن غربی‌ها، و حمله به کلیساها به همین منظور انجام شد. مقابله تکفیر محورانه و زورگویانه با مدارس آموزشی غربی در نیجریه و فقدان ارزیابی آموزه‌ها در محیط سالم علمی ‌و پژوهشی حاکی از هیمنه تکفیر در رفتارهای رهبر این گروه است.
دامنه ‌این جنگ‌ها و خون ریزی‌ها فقط به دو طرف جهان غرب با گروه‌های مسلح اسلامی‌ ختم نمی‌شود. اصل و اساس تفکر گروهای تکفیری بر همان قضیه تکفیر استوار است که در صورت تشخیص کافر بودن شخص، عقیده یا پدیده‌ای‌ بلافاصله جنگیدن با او تا نابودی‌اش یک تکلیف می‌شود. بهتر آنکه در راه انجام دادن این تکلیف جان نیز بدهی، پس باید بمبی به خود بست و به کافران کوبید. اما دایره مفهوم «کافر» وسعت پیدا می‌کند، به نحوی که پیروان سایر مذاهب اسلامی ‌نیز ممکن است کافر تلقی شوند. حتی در مواردی گروه‌های تندرو با یکدیگر به جدال خونین پرداخته‌اند که نمونه آن را این روزها می‌شود در سوریه و شمال نیجریه دید.

2. عقل‌گریزی

به دلیل آشنا نبودن محمد یوسف، معمار بوکوحرام، با آموزه‌های عقل محور اسلام و آموختن تفکرات ضد عقلی سلفی در عربستان این سبک تفکر حدیث‌گرایی در نهاد این گروه ریشه دوانده است. به علاوه، فقه مالکی، که جهت گیری ضد عقلی بر آن حاکم است، در شمال و غرب آفریقا طرفدارانی دارد. محمد یوسف در ابتدا مشکلات اصلی نیجریه را در آموزش غربی معرفی می‌کند. (24) همچنین، در نقلی که به او منتسب است کروی بودن زمین را انکار می‌کند. (25)
بدیهی است این سخن سخیف، در دورانی که ابزارهای مدرن ماهواره‌ای‌ از زمین مخابره می‌کنند، ناشی از مخالفت با علوم تجربی و حاکمیت فکر رنسانسی بر بوکوحرام است. این مسئله زمانی دچار انحطاط بیشتری می‌شود که کروی نبودن را به قرآن، که کتابی است عقل محور، استناد می‌دهند.
روی دیگر مبارزه عقل‌گریزانه محمد یوسف در تقابل او با واکسن فلج اطفال در نیجریه و فتوای حرمت استفاده از آن آشکار شد که درگیری سختی برای او در همان زمان به وجود آورد. (26) آشنا نبودن وی با مقتضیات زمان و برخوردهای مسلحانه با مسیحیان و نپذیرفتن زندگی مسالمت آمیز با مسیحیان نیجریه و صراحت شیکاو در کنیز خواندن دختران گروگان و تن دادن به نزاع‌های دینی، ناشی از ناآگاهی از آموزه‌های عقل محورانه اسلام است. تأکید بر غربی بودن آموزش ناصحیح است، چرا که علم و دانش بشری در غرب و شرق عالم تعلیم داده می‌شود و اختصاص به جغرافیای خاصی ندارد. علم مرز ناشناس است. تحریم تعلیمات به مثابه تحریم دانش بشری است. غرب به کسی آموزش‌های دینی نمی‌دهد و کاری به تعلیمات دینی هیچ آیینی ندارد. تعلیماتی که بوکوحرام تحریم کرده و به بهانه آن دختران مردم را دزدیده، علوم، تکنولوژی، ریاضیات، فیزیک و ... است. از همین جاست که مخالفت بوکوحرام با دموکراسی و مردم سالاری در اندیشه‌های عقل ستیزشان سر بر می‌آورد.
اقدامات و تفکرات گروه بوکوحرام کاملاً در تعارض با آیین اسلام است. زیرا اگرچه در چند دهه گذشته در غرب حق تحصیل و آموزش جزء ابتدایی‌ترین و بدیهی‌ترین حق بشری شناخته شده، اما 14 قرن پیش اسلام تحصیل را برای زنان و مردان فریضه دانست. در دین اسلام تحصیل علم و کسب دانش از تعالیمی‌ است که در آن، میان زن و مرد تفاوتی نیست و این دین آسمانی هرگز جنسیت را مانعی در راه دانش اندوزی نمی‌داند. اسلام «علم» را نور و بینایی و «جهل» را ظلمت و نابینایی می‌داند. در قرآن سوره زمر آیه 9 آمده است: «بگو آیا کسانی که می‌دانند و کسانی که نمی‌دانند یکسان‌اند، فقط خردمندان‌اند که پندپذیرند». همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز فرموده‌اند: «تحصیل علم برای تمام مردان و زنان مسلمان واجب است». (27) پس اسلام برای پیکار با جهل و بی سوادی، دانستن و علم آموختن را برای همگان نه تنها آزاد دانسته، بلکه آن را «فریضه» شمرده است. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) مبارزه با بی سوادی را از خانه خود آغاز کرد. هنگام ظهور اسلام در مکه فقط هفده نفر باسواد بودند که یکی از آنها زنی به نام «شفا» بود. این زن به دستور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حفصه، همسر ایشان، نوشتن آموخت. این عمل پیامبر برای آموختن به دختران و زنان الگو و نمونه شد. دیری نپایید که در مدینه افراد باسواد رو به فزونی نهادند و آمار باسوادها به طور چشم‌گیری بالا رفت. در میان زنان و دختران هم کسانی پیدا شدند که خواندن و نوشتن را فرا گرفتند. شخص پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نیز بخشی از اوقات خود را به آموزش زنان در مسائل دینی اختصاص داده بود. به برکت تعالیم اسلام و دستور پیامبر خیراندیش اسلام بود که زنان همدوش مردان به دانش آموزی روی آوردند. این شیوه نوین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) انقلاب عظیم فرهنگی بود که جهان اسلام را فرا گرفت. زنان در صدر اسلام نه تنها از حق تحصیل دانش برخوردار بودند بلکه‌ این حق را هم داشتند که به تعلیم و نشر دانش به زنان و مردان بپردازند و در بین آنها معلمان و استادانی در بخش‌های مختلف علوم اسلامی‌ وجود داشتند؛ به ویژه در زمینه علم حدیث که زنان می‌توانستند در آن رشته به درجه استادی نائل شوند و در این باره با محدثان و حافظان بزرگ به رقابت برخیزند.

3. تمسک افراطی به خشونت و ترور

با بررسی و واکاوی اقدامات یک دهه حضور بوکوحرام در نیجریه، می‌توان خشونت را یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اصلی این گروه افراطی برشمرد. برخورد قهری با مؤلفه‌های جدید دنیای معاصر از طریق خشونت و رفتارهای مسلحانه از جمله سیاست‌های آنهاست. ترس و رعب حاکم بر والدین دانش آموزان و دانشجویان نیجریه‌ای‌ ناشی از این سیاست رعب است و تهدید برای تعطیلی کل مدارس نیجریه از اهداف خشونت طلبانه آنهاست. (28)

4. غارت اموال مردم به نام اسلام

از دیگر بنیان‌های رفتاری بوکوحرام، که مخصوصاً از 2009 به بعد بسیار پررنگ شده، دزدی و چپاول اموال مردم تحت سایه سلفی گری و توحش است. در گام نخست، حمله به اموال مردم و در آخرین مرحله فروش دختران مسیحی به دوازده دلار- آن هم به فرمان خدا- بخشی از غارت اموال مردم را در این فرقه نوظهور نشان می‌دهد.
متیو گیدر، استاد دانشگاه، اسلام شناسی، نویسنده و کارشناسی مسائل ژئوپولیتیک جهان عرب و اسلام، در این زمینه می‌گوید:
در واقع، هر غارتی واقعیت دارد. به‌ این دلیل که حمله به مدارس و دانشگاه‌ها بخشی از مارک تجاری بوکوحرام است. تحول بسیار جالب این است که شکائو (29) و بوکوحرام وارد یک منطق قرون وسطایی شده‌اند و ایدئولوژی سلفی را بین اعضای گروه ترویج می‌کنند. این گروه گرویدن به سلفی گری را به بخشی از دختران ربوده شده پیشنهاد خواهند کرد. آنهایی که بپذیرند، از مرگ نجات می‌یابند، اما در عین حال مجبورند در گروه بمانند و با اعضای بوکوحرام ازدواج کنند. با به کار گرفتن همین تفکر، دیگر دختران ربوده شده به شبکه‌های مختلفی فروخته می‌شوند. به‌ ا‌ین ترتیب گروه، منابع مالی متفاوتی دارد. امروز دیگر، منبع تأمین پول محدود به گروگان‌گیری، راهزنی و قاچاق اسلحه و مواد مخدر نیست. باید راه اندازی باندهای روسپی‌گری را هم به‌ این فهرست افزود. (30)

هـ- علل و عوامل پیدایش بوکوحرام

درباره علل شکل گیری و نضج و پیشرفت بوکوحرام در نیجریه دیدگاه‌های متفاوتی مطرح شده است از جمله:
گروه نخست معتقد است بوکوحرام زاییده افراط‌گرایی اواخر قرن بیستم میلادی است که شاید بتوان گروه طالبان افغانستان را نخستین تجربه آن تلقی کرد. بر اساس این دیدگاه، تفکرات خطرناک «دگرمذهب ستیزی» ابن تیمیه در شبه قاره هند، (شامل هند، پاکستان و افغانستان و حتی بنگلادش)، به زایش طالبان و القاعده منجر شد که در نهایت بعد از 11 سپتامبر دامنه آن به خاورمیانه و آفریقا کشیده شد.
معتقدان به ‌این دیدگاه می‌گویند حمایت‌های مالی برخی کشورهای ثروتمند عرب از جریان‌های تندرو که به دنبال رهبری جهان اسلام بودند، این گروه‌ها را که عمدتاً از طیف‌های فقیر و آسیب پذیر یارگیری می‌کنند، پر و بال داد و قدرتمند کرد. این نکته هنگامی ‌تقویت می‌شود که بدانیم بخش عمده‌ای‌ از تحصیلات محمد یوسف در مکه و مدینه تحت آموزه‌های ابن تیمیه شکل گرفته است. (31)
گروه دوم معتقدند نگرانی‌های مسلمانان از رشد مسیحیت و تبلیغات گسترده مسیحیت و سایر مذاهب موجب پدید آمدن گروه‌های تکفیری است. آنها معتقدند گروه‌های سلفی به فراخور وضعیت قومی ‌و مذهبی، فعالیت‌های خود را سازماندهی کرده‌اند. در سوریه کوشیدند جنگ شیعه و سنی راه بیندازند و در بخش‌هایی از آفریقا هم جنگ اسلام و مسیحیت را ساماندهی کردند. کشتار توریست‌های غربی و گروگان گرفتن دختران مسیحی و طیف 50 درصدی مسیحیان در جنوب و شرق نیجریه شاهدی از این دیدگاه است. (32)
گروه سوم هم به‌ این باور رسیده‌اند که ‌این گروه‌ها ساخته و پرداخته آمریکا و قدرت‌های جهانی (33) است که قصد دارند با ایجاد این گروه‌ها، حضور خود را برای غارت منابع این منطقه توجیه کنند و از طرفی چهره‌ای‌ منفور از دین اسلام در جهان نمایش دهند. لذا این گروه‌ها همچنان تحت کنترل سرویس‌های امنیتی غربی هستند. (34)
دیدگاه دیگری هم درباره ‌این گروه‌ها وجود دارد؛ و آن اینکه ‌این گروه‌ها تحت تبلیغات فرقه‌های انحرافی از جمله وهابیت و نحله‌هایی از سلفی گری و با حمایت برخی دولت‌های ثروتمند عرب پا گرفتند و در رشد آنها قدرت‌های غربی هم نقش داشته‌اند. (35)
برخی‌ها نیز معتقدند مدیریت ضعیف، فساد، مشکلات اقتصادی پایدار و افزایش نابرابری‌ها باعث رشد گروه‌های افراط‌گرا شده است، به طوری که یکی از اسقف‌های نیجریه می‌گوید گروه بوکوحرام بیش از آنکه گروهی اسلام‌گرا باشد، جنبش مقاومتی است که در مقابل حکومت ضعیف و ناتوان نیجریه شکل گرفته است. (36)
جاکوب زن، تحلیل‌گر مسائل آفریقا در بنیاد جیمزتاون، نیز می‌گوید: «بسیاری از سربازان این گروه تروریستی از میان جوانان فقیر و بدون هر گونه تحصیلات دینی جذب شده‌اند». طرفداران این گروه، به توافق نامه همکاری ضدتروریستی امضا شده در ده سال پیش اشاره دارند که دو سوی منطقه نفت خیز صحرا را به هم متصل کرد و بعدها عنوان آن به «ابتکار عمل ضدتروریستی فراصحرا» تغییر یافت.
به گفته جرمی‌کینان، کارشناسی ارشد الجزایری در دانشکده مطالعات شرق و آفریقا، رشد و گسترش شاخه القاعده در مغرب در سراسر شمال آفریقا بر مناطق نفت خیز، به ویژه الجزایر، دلتای نیجر، نیجریه، و چاد متمرکز شده است. (37) او استدلال می‌کند که طمع سیری ناپذیر غرب در زمینه نفت و گاز باعث شده است دولت‌های غربی چشم‌ها را به روی نقش دولت‌های دارای نفت، همچون الجزایر، در بال و پر دادن به تروریسم منطقه‌ای‌ ببندند و به جای آن از هرج و مرج ایجاد شده برای مشروعیت بخشیدن به تلاش‌هایشان برای افزایش دسترسی به باقی مانده ذخایر انرژی قاره آفریقا استفاده کنند.
واقعیت دیگری که نمی‌توان نادیده گرفت این است که برخی جریان‌های تکفیری و تروریستی منطقه، بعد از حمله غربی‌ها به لیبی و ساقط کردن رژیم قذافی، جان گرفتند، به ویژه بعد از آنکه القاعده توانست با ایجاد بزرگ ترین پایگاه خود در کشورهای اسلامی‌ بر بن غازی و بخش‌هایی از شرق نفت خیز لیبی مسلط شود و به طور مستقل اقدام به فروش نفت کند. (38) اکنون نیز نگرانی‌هایی در این خصوص وجود دارد که اگر بوکوحرام بتواند بر مناطق نفت‌خیز نیجریه دست یابد، ریشه دین را نیز خواهد خشکاند. (39)

نتیجه

گروه تکفیری (بوکوحرام) در یک دهه اقدامات تکفیری خود و در پی تشدید قدرت سکولارها در حاکمیت نیجریه و افزایش ضریب نفوذ شیعه در میان توده مردم نیجریه و در اثر ناآشنایی با مبانی عقل‌گرایی تفکر اسلامی ‌احیای اسلام را از طریق خشونت و ارعاب پی‌گیری می‌کند. بوکوحرام با تمسک به حربه تکفیر و فراموش کردن شیوه‌های تبلیغی مصلحانه، که در رأس آنها (ادعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَة وَ المَوعِظَةِ الحَسَنَةِ) است، و تمسک به اولین و ساده ترین شیوه، که تکفیر و تسلیح است، بهترین خوراک را برای امپراتوری رسانه‌ای غرب فراهم کرده، به موج اسلام‌ستیزی دامن می‌زند و بهترین منبع برای معرفی اسلام تکفیری است. مقابله بی مبنای آنها با «آموزش‌های علوم غربی» و هر محصولی از تمدن غرب دستاویزی برای بزرگ ترین «دختر ربایی» جهان امروز شده و کنیز خواندن آنها و فروش دختران مسلمان و مسیحی لکه ننگین جدیدی بر دامن اسلام تکفیری نشانده است.

پی‌نوشت‌ها:

1. دانشجوی دکتری مذاهب اسلامی‌دانشگاه ادیان و مذاهب قم.
2. نیجریه، کتاب سبز، ص259.
3. Nehemia Levtzion &Randall L. Pouwels (eds.), The History of Islam in Africa.
4. http://iranbazgoo.persianblog.ir/post/381.
5. محمد حسن ایپکچی، برگرفته از مقاله «بیداری اسلامی‌ زیر صحرای آفریقا»، در:
http://iranbazgoo.persianblog.ir/page/6.
6. جانین دوجیووانی، «دختران ربوده شده ... در بند شیکائو»، ترجمه در: نشریه پنجره، ش 198، ص 35؛ www.mouood.org.
7. سید امین ‌هاشمی، «تحصیل ممنوع»، در: donya-e-eqtesad.com/news/803785.
8. «بوکوحرامیسم، علیه دین»، به نقل از سایت شفقنا؛ و نیز http://www.jamesamonline.ir/newspreview/1543577432674328010.
9. «حرم حرام بوکوحرام»، ترجمه: پرناز طالبی، نشریه پنجره، س 6، ش198، ص33.
10. «مرگ رهبر طالبان نیجریه؛ پایان درگیری‌ها یا آغاز موج جدید نزاع خونین» در: avapress.com.
11. «تجارت دختران 12 دلاری» در: afghanirca.com.
12. «معمای حل نشده‌ی بوکوحرام)، ترجمه: محمدعلی فیروز آبادی، به نقل از سایت شفقنا.
13. «حرم حرام بوکوحرام»، ترجمه: پرناز طالبی، نشریه پنجره، س6، ش198، ص34.
14. http://www.shafaqna.com/persian/articels/item/73496.
15. اشپیگل، ترجمه: محمدعلی فیروز آبادی، به نقل از سایت شفقنا.
16. «بوکوحرام رعب و وحشت را در نیجریه حاکم کرده است»، در: persian.euronews.com.
17. سی‌. ان. ان.، «بوکوحرام، شورشی خونین، چالشی بزرگ»، ترجمه: فرهاد فرجاد، به نقل از سایت شفقنا.
18. trackingterrorism.org/article/danger at home"book haram.
19. «بوکوحرام رعب و وحشت را در نیجریه حاکم کرده است»، در: persian.euronews.com.
20. «با بوکوحرام آشنا شویم»،khabaronline.ir/service/Politics.
21. اشپیگل، ترجمه: محمدعلی فیروزآبادی، به نقل از سایت شفقنا.
22. The Rise of Boko Haram in Nigeria, Sep 26, 2011, Author: David Cook www.ctc.usma.edu.
23. http://www.aljazeera.com/news/africa/2010/02/2010298114949112.html.
24. http://www.jameiamonline.ir/newspreview/1543577432674328010.
25. http://www.shafaqna.com/persian/other-services/other news/item/73652-
%D8%A8%D9%.88%DA%A9%D9%88%D8%AD D8%B1%D8%A7%D9%85%DB%8C9% D8%B3%DB%8C9%D9%85 D8%B9%D9%84%DB%8C9%D9%87%D8%AF%DB%8C9%D9%86.html.
26. http://www.jamejamonline.ir/newspreview/1543577432674328010.
27. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج1، ص172.
28. «بوکوحرامیسم علیه دین»، به نقل از سایت شفقنا.
29. یا شیکاوه.
30. «بوکو حرام؛ جهاد با طعم تجارت»، در: euronews.com.
31. http://www.jameiamonline.ir/newspreview/1543577432674328010.
32. «با بوکوحرام آشنا شویم»، در: khabaronline.ir/service/Politics.
33. سید محمد فضل الله، «پدیده تکفیر و خطرات آن برای جامعه اسلامی»، در:
http://www.bayynat.ir/index/?state=article&id=1110.
«بوکوحرام دست نشانده رژیم صهیونیستی»، در: http://www.adyannet.com/news/12574.
34. محمدرضا بدیعی، «جایگاه بوکوحرام در تاکتیک و استراتژی غرب»، در: http://alefir/vtpejb2295h8.ib.html.
35. «بوکوحرام؛ یک تیر و چند نشان سفارت آمریکا در قلب آفریقا»، در: .www.mashreghnews.ir.
36. «بوکوحرامی‌ها چهره‌ای‌ منفور از دین در جهان به نمایش گذاشته‌اند»، در:
http://dornews.com/News.Details.aspx News=2333516.
37. به نقل از اسلام تایمز، به آدرس:http://www.islamtimes.org/prob5fbsorhbw9p.uiur.html.
38. به نقل از اسلام تایمز، به آدرس: ..http://www.islamtimes.org/prob5fbf?rhbw9p.uiur.html.
39. «بوکوحرامیسم علیه دین»، در: http://www.shafaqna.com/persian/other-services/other.

منابع تحقیق :
1. نیجریه، کتاب سبز 259، چاپ اول، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، تهران، 1388.
2. دوجیووانی، جانین، «دختران ربوده شده ... در بند شیکائو»، نشریه پنجره، ش198.
3. «حرم حرام بوکوحرام»، ترجمه: پرناز طالبی، نشریه پنجره، س6، ش198.
4. Nehemia Levtzion & Randall L. Pouwels (eds.), The History Of Islam in Africa, Ohio University Press, U.S.A, 2000.
5. adyannet.com.
6. afghanirca.com.
7. alef.ir.
8. aljazeera.com.
9. avapress.com.
10. bayynat.ir.
11. donya-e-eqtesad.com.
12. dornews.com.
13. euronews.com. 14.iranbazgoo.persianblog.ir.
15. islamtimes.org .
16. jamesamonline.ir.
17. khabaronline.ir.
18. khabaronline.ir.
19. mashreghnews.ir.
20. shafaqna.com.
21. trackingterrorism.org.
22. cte.usma.edu.
23. mouood.org.

منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان؛ (1393)، مجموعه مقالات کنگره جهانی «جریان‌های افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، قم: دارالإعلام لمدسة اهل بیت (علیه السلام) ، چاپ اول


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

بررسی اندیشه‌ها و رفتارهای گروه تکفیری بوکوحرام بررسی اندیشه‌ها و رفتارهای گروه تکفیری بوکوحرام


ادامه مطلب ...

نگرانی از رفتارهای پرخطر جنسی وضعیت ایدز در ایران

[ad_1]
نگرانی از رفتارهای پرخطر جنسی/ وضعیت ایدز در ایران

میگنا- روز اول دسامبر، مقارن با ۱۱ آذر امسال، روز جهانی ایدز است، با وجود تلاش های همه جانبه جهانی برای مهار ایدز، تقریباً همه کشورها به تناسب سطح اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با تاثیرات این بیماری نو ظهور رو به رو هستند و همچنان ویروس HIV در صدر فهرست چالش های اصلی سلامت در بسیاری از مناطق جهان قرار دارد.

بر همین اساس، کشور ما نیز از این قاعده مستثنی نیست و آنچه بیش از هر مسئله ای موجبات نگرانی مسئولین بهداشتی و متولیان نظام سلامت را فراهم آورده است، انتقال ایدز از طریق رفتارهای جنسی است. چالشی که اگر نخواهیم برای آن چاره ای بیاندیشیم، قطع به یقین می تواند آسیب های زیادی را متوجه جامعه نماید.

دکتر پروین افسر کازرونی رئیس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت، گفت: تا خرداد سال ۹۵، تعداد ۳۲ هزار و ۶۷۰ نفر در کشور مبتلا به ایدز بوده اند که سهم مردان ۸۴ درصد و زنان ۱۶ درصد است.

بر اساس اعلام وزارت بهداشت، ۶۸.۲ درصد مبتلایان به ایدز از طریق اعتیاد تزریقی، ۱۸.۵ درصد از طریق روابط جنسی و ۱.۵ درصد از مادر به فرزند مبتلا شده اند. این در حالی است که این آمار و ارقام در یک سال گذشته تغییر کرده و سهم اعتیاد تزریقی به ۳۹ درصد و انتقال از طریق روابط جنسی به ۴۱ درصد رسیده است.

به گفته رئیس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت، آمارها نشان می دهد که ابتلا به ایدز از طریق روابط جنسی در یک سال گذشته افزایش یافته است.

دکتر سیدحسن هاشمی وزیر بهداشت با عنوان این مطلب که وضعیت در زمینه ایدز کنترل شده اما به این معنا نیست که مشکل نداریم، گفت: زمینه گسترش ایدز وجود دارد و مردم، به ویژه جوانان باید مراقب باشند.

وی با اشاره به وظایف متولیان نظام سلامت در کنترل و پیشگیری از ایدز در کشور، افزود: شبکه های بهداشتی و مراکز تحقیقاتی ما به خوبی برنامه های کنترلی و پیشگیری را آموزش می دهند و به روز هستند.

هاشمی از ایران به عنوان یکی از کشورهای موفق منطقه در کنترل ایدز نام برد و گفت: ایدز یک توهم نیست و می بایست قبول کنیم که وجود دارد.

وی با اشاره به آمار رسمی مبتلایان به ایدز در کشور، افزود: احتمالا مبتلایان بیشتری نیز وجود دارند که ما نتوانسته ایم به دلایلی آنها را شناسایی کنیم.

شیرین احمدنیا مدیرکل دفتر پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی سازمان بهزیستی با اشاره به اینکه ۱۱ میلیون جوان ایرانی در سن ازدواج، مجرد هستند و یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفر بالای سن ازدواج هنوز ازدواج نکرده‌اند، گفت: با افزایش روزافزون سن ازدواج، شاهد گسترش رفتارهای پرخطر در بین جوانان و نوجوانان هستیم که این پدیده با انواع بیماری های مقاربتی و ایدز مرتبط شده است.

دکتر سید محمدهادی ایازی معاون امور اجتماعی وزارت بهداشت، معتقد است که بر اساس آمارهای غیر رسمی ۱۰۰ هزار مبتلا به ایدز داریم که ۷۰ هزار نفر آنها از بیماری خود اطلاعی ندارند.

دکتر علی اکبر پورفتح اله مدیرعامل سازمان انتقال خون ایران معتقد است که نوع نگاه به «ایدز» در کشور، این بیماری را «تابو» کرده است.

وی با اشاره به آمار ۱۰۰ هزار مبتلا به ایدز در کشور که ناشناخته مانده اند، اظهارداشت: یکی از مشکلات ما در کشور، نوع نگاه به ایدز است که این بیماری را تبدیل به تابو کرده است.

پورفتح اله افزود: این وضعیت و حرکت های اشتباه بعد از آن منجر به مخفی شدن بیماری ایدز شده است.

دکتر پروین افسر کازرونی رئیس اداره کنترل ایدز وزارت بهداشت، معتقد است؛ موضوع اساسی در ارتباط با کنترل ایدز از طریق رفتارهای پرخطر جنسی، بالا بردن سطح آگاهی مردم است که اگر اطلاعات جامعه در مورد این بیماری و راه های انتقال آن به خصوص انتقال از طریق روابط جنسی بالا برود، کمک فراوانی به کاهش آمارها می کند.
ورود به کانال میگنا
مهر


[ad_2]
لینک منبع
بازنشر: مفیدستان

عبارات مرتبط با این موضوع

فقط سال زمان برای مهار ویروس ایدزسالزمانبرایمهارویروسایدزآیا ایران می‌تواند؟ وضعیت بیماری ایدز در ایران به اعتقاد اکثر کارشناسان خوب نیستایدز علامت شایع ایدز ایدز که یکی از بیماری های ویرانگر دنیای امروزی است توسط ویروس نقص تحقیق در مورد ایدز وویروس ایدز توسط چه کسی کشف شد ؟ پروفسور لوک مونتانیه از فرانسه و رابرت گالو از امریکا درباره رابطه جنسی پس از زایمان بیشتر بدانیدپس از زایمان، رحم و سایر بخش های دستگاه تناسلی در طی تا هفته به حالت عادی باز می گردند مجمل نیوزافشاگری‌های جدید از پشت پرده درمان سرطان در ایران رانت‌های میلیاردی درمان سرطان در سوالات رایج و مهم در مورد هپاتیتعلت خیانت زنان و مردان با جدا خوابیدن همسر چطور رفتار کنیم نحوه رابطه جنسی در دوران ترشح از واژن چه موقع باید نگران بود؟جدید ترین این بخش منشا زنانه ارگاسم زنان چرا میل جنسی در مردان کم می شود؟ عدد رابطه میگنا پایگاه خبری روانشناسی و سلامتافسردگی در مورد نوجوانان، بیشتر از آنکه روابط اجتماعی و خانوادگی و نیز وضعیت تحصیلی برای پسرها و دخترها پزشکان ایرانتقریبا تمام خانم ها از یک تا دوسال قبل از رسیدن به سن بلوغ تغییرات چشمگیری را در بدن پزشکی،سلامت،بهداشت،اخبار پزشکی،اخبار …سخنگوی وزارت بهداشت اعلام کرد آمار مرگ و میرهای ناشی از حوادث به ویژه تصادفات در کشور فقط سال زمان برای مهار ویروس ایدز زمانبرایمهارویروسایدز آیا ایران می‌تواند؟ وضعیت بیماری ایدز در ایران به اعتقاد اکثر کارشناسان خوب نیست ایدز روز جهانی ایدز از سال به منظور افزایش بودجه‌ها و همچنین افزایش آگاهی، آموزش و مبارزه با تحقیق در مورد ایدز و بهنوش خرم‌روز امروز باز هم یک خبر خوب از دنیای پزشکی و این‌بار در مورد بیماری ترسناک ایدز درباره رابطه جنسی پس از زایمان بیشتر بدانید پس از زایمان، رحم و سایر بخش های دستگاه تناسلی در طی تا هفته به حالت عادی باز می گردند «مجمل نیوز خرید و فروش کلیه در تلگرام بازار خرید و فروش کلیه در ایران این بار توسط اشپیگل مورد توجه آسیب‌ها و تهدیدات اجتماعی جوامع در حال توسعه جوامع در حال گذار جوامعی هستند که به دلیل تغییرات متنوع و متعدد معمولا با تضادهای مختلف در ترشح از واژن چه موقع باید نگران بود؟ جدید ترین این بخش منشا زنانه ارگاسم زنان چرا میل جنسی در مردان کم می شود؟ عدد رابطه جنسی شما میگنا پایگاه خبری روانشناسی و سلامت تحقیقات مؤسسه افکار سنجی دانشجویان ایران نشان می دهد از هر ۱۰۰ مرد ایرانی، ۵۵ نفر و از هر برای پسرها و دخترها پزشکان ایران تقریبا تمام خانم ها از یک تا دوسال قبل از رسیدن به سن بلوغ تغییرات چشمگیری را در بدن خود حس


ادامه مطلب ...