دانش > دانش - همشهری آنلاین:
افرادی که سن و سالی دارند، مانند نوجوانان و جوانان تمایل چندانی به دست زدن به رفتارهای خطرآفرین از خود نشان نمیدهند.
ممکن است این وضعیت را خردمندی یا تجربه آموختهشده بنامید؛ اما بر اساس یافتههای یک بررسی جدید این وضعیت ممکن است نتیجه مقدارهای کمتر ماده خاکستری در مغز باشد.
به گزارش لایوساینس پژوهشگران در دانشگاه ییل و نیویورک دریافتند که بزرگسالانی که در بررسی آنها تمایل کمتری به خطر کردن نشان میدهند، ماده خاکستری کمتری در منطقهای مغزشان به نام «قشر آهیانهای پشتی راست» دارند که همانطور که احتمالاً حدس زدهاید با تصمیمگیریهای که متضمن خطر کردن هستند، ارتباط دارد.
پژوهشگران در این بررسی، از داوطلبان بزرگسال در طیف سنی ۱۸ تا ۸۸ سال خواستند که یک بازی شامل خطر کردن را انجام دهند. این داوطلبان اجازه داشتند تا میان یک امتیاز تضمینشده، برای مثال به جیب زدن ۵ دلار یا یک امتیاز غیرقطعی مانند بردن ۵ دلار و ۱۲۰ دلار در یک لاتاری با بختهای گوناگون بردن یا باختن انتخاب کنند.
همانطور که پژوهشگران انتظار داشتند، شرکتکنندگانی که امتیاز تضمینشده - به عبارت دیگر در معرض خطر نبودن- را انتخاب کردند نسبت به افرادی که لاتاری را انتخاب کردند، سالمندتر بودند. این همبستگی نزدیک بود، اما کامل نبود. ممکن است بتوان این وضعیت خردمندی سالمندی نامید.
با این وجود هنگامیکه پژوهشگران اسکنهای مغز این داوطلبان را که از طریق یک تکنیک امآرآی به نام «مورفومتری بر اساس وکسل» (VBM) به دست آمده بود، تجزیه و تحلیل کردند، دریافتند که میزانهای کمتر ماده خاکستری، حتی بیشتر از سن و سال فرد، با عدم تمایل به خطر کردن همبستگی دارد.
به گفته این پژوهشگران این تغییرات در مغز که در افراد سالمند سالم رخ میدهد ممکن است بیشتر از اندازهای که تصور میشد، زمینهساز الگوها و ترجیحات تصمیمگیری ما باشد. یافتههای این بررسی در ۱۳ دسامبر در ژورنال HLNature Communications منتشر شده است.
ایفات لویِ استادیار پزشکی تطبیقی و علوم اعصاب در دانشگاه ییل و نویسنده ارشد مقاله این بررسی میگوید رابطه میان کاهش خطرپذیری، کاهش ماده خاکستری مغز و سالمندی از دیدگاه تکاملی معنادار است.
لوی گفت: »اینکه بزرگسالان سالمندتر نسبت به جوانترها کمتر خطر میکنند، به دلایل بسیار معنیدار است، همین به علت که این افراد ممکن است کمتر بتوانند در برابر پیامدهای این خطر کردن تاب بیاورند و هم بهاینعلت که آنان عمر کمتری برای رفع کردن آسیب احتمالی ناشی از آن دارند. یک دیدگاه دیگر به این مسئله این است که برای افراد سالمندتر ممکن است فقط مقدار اندکی - غذا، پول و غیره- کافی باشد که به زندگیشان ادامه دهند، بنابراین، آنان نیاز به امتحان کردن بخت خود ندارند. جوانترها نیاز دارند که مسئول مراقبت از فرزندانشان و چیزهای دیگر باشند و گزینه «ایمن» ممکن است برای دستیابی آنان به چیزهایی که نیاز دارند، کافی نباشد.»
این پژوهشگران قصد دارند کارشان را به پژوهش درباره مغز نوجوانان گسترش دهند. آنان میگویند عوامل پیچیدهای در دست زدن نوجوانان به کارهای پرخطر دخیل پیچیده باشد از عدم رشد کامل مغز گرفته تا فشار افراد همسن.
منبع مقاله :
به کوشش مهدی فرمانیان؛ (1393)، مجموعه مقالات کنگره جهانی «جریانهای افراطی و تکفیری از دیدگاه علمای اسلام»، قم: دارالإعلام لمدسة اهل بیت (علیه السلام) ، چاپ اول
جام جم سرا:ماجرا از آنجا آغاز می شود که دسته ای از بابون ها با صروصدای بسیار زیاد مشغول فرار از لابلای بوته ها و بالا رفتن از درختان بوده اند.
پس از مدتی مشخص می شود که دلیل ترس بابون ها دو شیر ماده هستند که به قصد شکار به بابون ها حمله کرده اند. در این میان یکی از شیرها یک بابون ماده را که سعی در فرار داشت به دندان گرفته او خفه می کند.
در حالی که بابون ماده در آرواره های شیر جان می دهد یک بچه بابون کمتر از یک ماهه که مادر خود را در آغوش گرفته کم کم از بغل مادر به روی زمین می افتد.
بچه بابون کوچک بر اساس غریزه به سمت درخت حرکت کرده، سعی می کند از درخت بالا رفته و فرار کند اما توان جسمی و قدرت بالا رفتن از درخت را ندارد. این صحنه توجه شیر را بخود جلب می کند.
.
بچه بابون نمی تواند از درخت بالا برود و ماده شیر او را به دندان میگیرد.
اما در کمال ناباوری پس از مدتی شیر بچه بابون را به زمین گذاشته و آنرا درمیان دستان خود می گیرد.
بچه بابون کوچک سعی می کند سینه های شیر را گاز بزند.
و با او بازی می کند...
در این حین شیر نری از راه می رسد اما یکی از ماده ها بچه بابون را در حمایت خود داشته و ماده شیر دیگر با خشونت اجازه نزدیک شدن به شیر نر را نمی دهند.
جدال شیر نر و ماده ها به خشونت کشیده می شود و بابون پدر که در تمام این مدت بر روی درخت مجاور نظاره گر فرزندش بود از فرصت استفاده کرده، با شجاعت از درخت پایین می آید و بچه بابون را از میان شیرها به دندان گرفته و به بالای درخت منتقل می کند.
بابون پدر فرزندش به جایی امن در بالای درخت برده و او را در آغوش می گیرد.
تصاویر فوق العاده زیبا و کم نظیرند اما این رفتار خاص ماده شیرها در مراقبت از بچه بابون و اقدام بابون پدر در این ماجراست که داستان را منحصر بفرد و حیرت انگیز می کند. (دیده بان محیط زیست و حیات وحش ایران)
جام جم سرا: بخش خبری وبسایت یاهو، گزارشی را به نقل از خبرگزاری فرانسه منتشر کرده که در آن با ذکر آمارهایی از سوی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پیرامون وضعیت عفاف و حجاب و به میان آوردن مسائل و مشکلات ازدواج و رابطه دختران و پسران جوان ایرانی، در نهایت، این موضوع را به عنوان یک مسئله بغرنج برای ایرانیان ذکر کرده است.
بر اساس گزارش مشرق،در این گزارش آمده است : دختران و پسرانی در ایران زندگی میکنند که سالهاست با یکدیگر دوست و همخانهاند و هرچند که نگاههای سنگین صاحبخانه و همسایهها آنان را میآزارد، اما این امر در ایران در حال همه گیر شدن است.
این گزارش افزوده است:همچنان که تعداد ایرانیان رو به افزایش است، تعداد طلاق رو به افزایش گذاشته است. مهناز یکی از کسانی است که پس از ازدواج، به دلیل فشارهای جامعه محافظهکار خود در مورد عنصر مهم یک رابطه عاطفی یعنی عشق، ناچار به طلاق شده است. وی در زمان ازدواجش فقط ۲۱ سال سن داشت و به اجبار پدر و مادرش تن به این کار داد.
این گزارش می افزاید:داستان مهناز در جامعه ایران در حال همه گیر شدن است. میانگین طلاق در ایران در سال گذشته ۲۱ درصد بود و این آمار در شهرهای بزرگ بالاتر نیز هست. در تهران از هر سه ازدواج یکی به طلاق میانجامد و در شهرهای شمالی بزرگ این آمار بالاتر است. دلایل اصلی این رشد، کاهش عاطفه میان همسران، مداخلات خانوادهها، خشونت و اعتیاد اعلام شده است.طبق گزارش منتشره از سوی مرکز تحقیقات مجلس ایران در ماه ژوئن ۸۰ درصد دختران دبیرستانی دوست پسر دارند.
از سوی دیگر دختران و پسرانی هستند که سالهاست با یکدیگر دوست و هم خانه هستند. هرچند که نگاههای سنگین صاحبخانه و همسایهها آنان را میآزارداما این امر در ایران در حال افزایش است. در ایران تنها زندگی کردن برای مردان زیاد سخت نیست اما برای زنان دشوارتر است.
این گزارش می افزاید: طبق تحقیقات مجلس، سادهترین راه برای حل مسئله جنسی ازدواج موقت است هرچند که این کار هم در جامعه ایران با واکنش های متفاوتی مواجه است. (مشرق)
جام جم سرا: روزگاری ارسطو گفته بود که «فقر، مادر همه جرایم است». این گفته تا چه حد درست است؟
همه ما میدانیم فقر و بزه با یکدیگر ارتباط دارند، اما اینکه کم بودن درآمد موجب سوق دهی فرد به انجام اعمال خلاف قانون میشود، نکتهای قابل تامل است. پژوهشی جدید که توسط دانشمندان به انجام رسیده، به بررسی رابطه سطح درآمد و جرایمی نظیر اعتیاد و خشونت پرداخته است.
یک تیم پژوهشی با استفاده از اطلاعات دولت سوئد در مورد شهروندان، به بررسی وضعیت معیشت بیش از نیم میلیون کودک متولد در سوند که بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳ در این کشور به دنیا آمدند پرداختند. این اطلاعات شامل وضعیت تحصیلی، درآمد سالیانه خانواده و سابقه کیفری این افراد بود. همچنین در این مطالعه، خواهران و برادران هر یک از افراد نیز مورد بررسی قرار گرفتند.
در سوئد، افراد از سن ۱۵ سالگی در برابر اعمال خود در جامعه مسئول هستند و در صورت قانون شکنی، مورد تعقیب قرار میگیرند. به همین دلیل این پژوهشگران به بررسی نوجوانان از پانزده سالگی تا سه سال و نیم بعد پرداختند. همان طور که انتظار میرفت، احتمال ارتکاب جرایم خشونت بار در میان نوجوانانی که در خانوادههای با سطح درآمد کمتر زندگی میکردند و در یک پنجم پایینی جامعه قرار داشتند، هفت برابر خانوادههای یک پنجم پردرآمد جامعه بود. همچنین احتمال اعتیاد به مواد مخدر نیز در میان این خانوادههای تنگدست، دو برابر خانوادههای ثروتمند بود.
نکته شگفت انگیز در این مطالعه آن بود که وقتی خانوادههایی که در ابتدا فقیر بودند و پس از مدتی وضعیت مالی آنها بهتر شده بود، صاحب فرزند میشدند، احتمال بزهکاری این فرزندان درست به اندازه فرزندان بزرگتر این خانوادهها بود. در واقع احتمال جرایم خشونت بار و اعتیاد در این نوجوانان، با احتمال خلافکاری برادر و خواهرهای بزرگترشان که در فقر بزرگ شده بودند یکی بود.
این پژوهشگران برای توضیح این نتیجه، دو ریشه اصلی را پیشنهاد میکنند. نخست اینکه فرهنگ خانوادهها چیزی نیست که خیلی زود اصلاح شود و به همین خاطر، فضای فرهنگی موجود در خانوادههای فقیر، حتی پس از ثروتمند شدن همچنان تا مدتها پابرجا میماند. همچنین این نوجوانان ممکن است از برادر و خواهرهای بزرگتر خود الگوبرداری کنند و همین موجب تکرار ویژگیهای برجا مانده از دوران کودکی در وضعیت تنگدستی میشود.
احتمال دوم این است که ریشه این رفتارهای خلافکارانه را باید در ژنهای انسان جست. پیش از این پژوهشهای دیگری به انجام رسیده بود و نشان میداد که برخی از ژنها عامل فزونی رفتارهای بزهکارانه در افراد طبقه پایین نسبت به شهروندان متمول میشود. همچنین شاید این ژنها سبب کاهش توانایی کنترل تکانش در افراد پایین دست جامعه و در نتیجه عدم موفقیت آنها در محیطهای شغلی و در نتیجه کم بودن درآمد آنها شود.
نتایج این مطالعه شاید خبر چندان خوشایندی برای مسئولان و سیاستگذاران کشورهای مختلف جهان نباشد، زیرا بر اساس احتمال اول، فرهنگ بزهکاری حتی با وجود بهبود وضعیت مالی خانواده همچنان پابرجا میماند و بر اساس فرض دوم نیز، بزهکاری امری ژنتیکی است و نمیتوان آن را برطرف کرد.
با این حال، این پژوهش تنها به بررسی بخش محدودی از رابطه فقر و سطح درآمد خانوارها پرداخته است. شاید پژوهشهای آینده بتواند جنبههای دیگری از این قضیه را روشن سازد. (سیناپرس)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
جام جم سرا: دکتر مهدی بیاتی تصریح کرد: دانستن مراحل رشد کودک توسط والدین از مهمترین عواملی است که در تربیت مناسب کودک نقش بسیار موثری دارد. کودکان در گروه سنی یک تا سه سال به خودباوری میرسند و «من» در آنها شکل میگیرد و میخواهند با انجام راهکارهای مختلف مانند انجام دادن کارهای روزمره، انتخاب لباس و غیره این استقلال را به والدین خود اثبات کنند.
وی افزود: متاسفانه عوام از این مراحل رشدی کودک که رشد استقلال و منیت آن است به عنوان «لجبازی» یاد میکنند. اگر تصور ما از استقلال کودک، لجبازی کردن وی باشد، متناسب با همین طرز فکر رفتارهای نامناسبی را در مقابل کودک انجام میدهیم تا لجبازی وی کمتر شود و این رفتارها کاملا نتیجه عکس دارد.
بیاتی در ارتباط با شکل گیری خودباوری در کودک و نقش آن در آینده فرد گفت: کودک برای اینکه بتواند آینده خوبی داشته باشد باید خود باوری در آن شکل بگیرد و تنها راه آن نشان دادن منیت کودک در گروه سنی یک تا سه سال است. این بدان معناست که باید به کودک فرصت دهیم فعالیتهای روزمره از قبیل خوردن غذا، پوشیدن لباس و غیره را خودش انجام دهد. اینکه والدین خود باوری کودک را نپذیرند و از آن با عنوان لجبازی یاد کنند باعث میشود عزت نفس کودک رشد نکند و فرد دچار کمبود اعتماد به نفس در آینده شود و این مسئله در موضوعات مختلف اجتماعی، تحصیلی، کاری و ازدواج و غیره فرد مشکلات جدی را به وجود میآورد.
این روانشناس کودک ادامه داد: والدین باید قبول کنند در گروه سنی زیر شش سال واژهای به نام لجبازی نداریم و رفتارهای کودکان در این دوره تنها تقلید و انعکاس از رفتار والدین است و برای اثبات خود این رفتارها را انجام میدهند. اگر والدین به فرزندان خود اجازه ندهند که خودباوری و استقلال خود را به نمایش بگذارند فرد در آینده در تمام تصمیمات خود دچار شک و دودلی میشود.
بیاتی همچنین درباره رفتارهایی از قبیل ایستادن جلوی تلویزیون، ریختن آب و غذا بر روی فرش و زمین گفت: جلب توجه در این گروه سنی مهمترین هدف است و دلیل آن شکل گیری استقلال و «من» در فرد است. کودک در این سن میخواهد فعالیتهایی را انجام دهد که مورد توجه و دیده شدن واقع شود و اگر والدین به نکات مثبت کودک توجه نکنند، وی از طریق رفتارهای منفی که حساسیت پدر و مادر را بر میانگیزد مانند ایستادن جلوی تلویزیون، ریختن آب و غذا روی زمین، پرت کردن اشیا و غیره اقدام به جلب توجه میکنند.
وی همچنین گفت: او میداند با انجام این کارها والدین سریعاً به آن واکنش نشان داده و اعتراض میکنند و همین باعث میشود کودک مرتبا آن کارها را تکرار کند.
بیاتی هشدار داد: امروزه والدین باید بسیار دقت کنند که نیازهای فرزندانشان چیست و به نیازهای مثبت آنان پاسخ دهند و در مقابل نیازهای منفی آنان رفتارهای صحیح داشته باشند زیرا در غیر این صورت کودک دست به کارهای منفی میزند. (ایسنا)
چهارشنبه 9 مهر 1393 ساعت 14:57
«فوکت»، جزیرهای در تایلند است که عمدتا با سواحل زیبا و اقامتگاههای مجللش شناخته میشود. این جزیره سالی یک بار میزبان جشنواره سبزی خواران است که به مدت ۹ روز در نهمین ماه از سال چینی برگزار میشود. مهر در گزارشی از این جشنواره، تصاویری منتشر کرده که بیشتر نمایانگر رفتارهای مازوخیستهاست! اعمالی که معلوم نیست چه جایگاهی در سبزیخوری و گیاهخواری دارد. این تصاویر را در ادامه پیش رویتان گذاشتهایم.
جام جم سرا: بدون شک کسی دوست ندارد گوشهایش نشنود یا وزوز کند. برای این کار لازم است برخی عادتهای نادرست را ترک کنیم، چون به سلامت گوشهایمان آسیب جدی میزند.
بوسیدن لاله گوش
شاید بوسیدن لاله گوش فرزند یا همسر کاری دلنشین و برای ابراز محبت باشد، اما همین عادت بظاهر ساده و آکنده از عشق ممکن است برای قوه شنوایی خطرساز باشد. این کار دَمشی روی پرده گوش و در پی آن تلاطمی در مایع حلزونی گوش یا گوش درونی ایجاد میکند که متاسفانه گاهی به بروز مشکلات شنوایی منجر میشود. دکتر لوی ریتر، استاد شنواییشناسی دانشگاه هوفسترای نیویورک، تاکنون بیش از سی مورد اختلالات شنوایی ناشی از بوسه شناسایی کرده است. به گفته بیماران این پزشک، بوسیدن گوش قابل مقایسه با صدای توپی است که به گوش برخورد میکند. بهتر است از بوسیدن این ناحیه حساس بپرهیزید.
فریاد کشیدن در گوش
هیچوقت به شوخی یا از روی عصبانیت در گوش فرد دیگری فریاد نکشید. این کار بیش از اینکه آزاردهنده باشد، برای قوه شنوایی خطرآفرین است. فریاد زدن درگوشباعث بروز ترومای صوتی میشود. در واقع اگر صدای ما بهطور متوسط 50 دسیبل باشد وقتی فریاد میکشیم به صد دسیبل هم میرسد و گوش انسان ممکن است با 80 دسیبل نیز کر شود. از فریاد زدن در حفره گوش دیگران خودداری کنید و به هیچکس اجازه ندهید این کار را با شما بکند.
مصرف دارو بدون در نظر گرفتن عوارض آن
برخی داروها که به اتوتوکسیک یا سم گوش معروف هستند، تاثیر منفی روی گوش داخلی دارند و ممکن است باعث سنگینی گوش، وزوز گوش یا سرگیجه شوند. این مساله ممکن است موقتی یا دائمی باشد. در حالت کلی بعد از مصرف برخی داروها یا تزریق آنها، هر دو گوش انسان به طور متقارن تاثیر میپذیرند و دچار مشکل میشوند، اما اگر دارو مستقیما داخل یک گوش استفاده شود، روی همان عضو تاثیر میگذارد.
از بین این داروها میتوان به داروهای دیورتیک (ادرارآور) مانند آلداکتون اشاره کرد که برای مقابله با فشار خون بالا یا نارسایی قلبی نیز استفاده میشود. این داورها ممکن است باعث بروز مشکلات شنوایی شوند که خوشبختانه با توقف مصرفشان مشکل رفع میشود. مصرف داروهای ضدالتهاب مانند آسپرین با دوزهای بالا نیز گاهی باعث کمشنوایی موقت میشوند. علاوه بر اینها داروهای ضدسرطان نیز باعث بروز مشکلات شنوایی میشود که مانند سنگینشدن گوش ناشی از سالمندی است.
رانندگی با شیشههای پایین
کودکان وقتی سوار ماشین میشوند دلشان میخواهد کنار پنجره بنشینند و شیشهها را تا آخر پایین بکشند. تکرار این کار باعث کمشنوایی گذرا میشود که ممکن است در طولانیمدت آزاردهندهتر و جدیتر شود. توجه داشته باشید پایین آمدن از جاده کوهستانی با شیب تند نیز به دلیل اثرات فشار هوا ممکن است برای گوشهای بچههای کمسنوسال آسیبرسان باشد.
رفتارهای مشکوک شنوایی در کودکان
در موارد کمشنوایی متوسط، کودکان اختلالاتی در تشخیص صدا، اختلالات رفتاری، تاخیر در حرفزدن یا واکنشهای ناپایدار به هیاهو یا صداهای پیرامون خود نشان میدهند. توصیه میکنیم نسبت به ورم گوش مداوم نیز هشیار باشید. اگر کمشنوایی کودک جدیتر باشد ممکن است به اختلالات زبانی یا رفتاری منجر شود. اگر به رفتارهای کودک خود مشکوک هستید حتما با پزشک متخصص مشورت کنید.
کارکردن با مته و دریل بدون محافظت از گوشها
اگر عادت دارید شخصا به تعمیرات منزل بپردازید یا شغلتان ایجاب میکند مدام با دریل و مته سروکار داشته باشید، حواستان بیشتر به سلامت گوشهایتان باشد. سروصدایی که این ابزارها ایجاد میکنند، بالاتر از 85 دسیبل است که ممکن است سلامت سلولهای شنوایی گوش داخلی را به خطر بیندازد و درطولانیمدت باعث آسیبهای جدی شود. متاسفانه خطر ابتلا به سنگینی گوش در کارگرهایی که مدام در معرض اینگونه صداها قرار دارند، بیشتر است. این مشکل قابل جراحی نیست و معمولا با وزوز گوش نیز همراه است. باید بدانید سنگینی گوش یا کمشنوایی با سالانه 750 مورد جدید، دومین بیماری مربوط به مشاغل محسوب میشود. اگر قرار است به مدت یک یا چند روز از این ابزارهای پرسروصدا استفاده کنید حتما گوشهایتان را با کلاه کاسکت یا گوشیهای مخصوص بپوشانید.
تشخیصعلائم سنگینیگوشیا کمشنوایی
تغییرات رفتاری یا تغییر در صدا یا نحوه ادای کلمات جزو علائم ابتدایی شروع مشکلات شنوایی است. وقتی فردی مدام از مخاطب خود میخواهد حرف خود را تکرار کند یا از او میخواهد کمی بلندتر صحبت کند، لازم است به پزشک مراجعه کند.
شیرجه زدن زیاد در استخر
شیرجهزنهای حرفهای که مدام در استخر شیرجه میزنند باید حواسشان به احتمال ابتلا به کمشنوایی موقت باشد. در این موارد فشار آب مشکلساز میشود و درد جزئی در گوشها پدید میآورد. توجه داشته باشید شیرجهزدن از ارتفاع خیلی زیاد ممکن است باعث بروز مشکلات دائمی شنوایی شود. در این مواقع برای بالا آمدن به سطح آب حتما حواستان به دوره تعدیل فشار آب باشد. برای پیشگیری از مشکل کمشنوایی موقت حتما از گوشگیرهای مخصوص شنا استفاده کنید.
گوشدادن به موزیک با صدای بلند به مدت 4 ساعت
گوش دادن طولانیمدت به موسیقی با دستگاه پخشmp3 ، داخل اتومبیل یا حتی در منزل آن هم با صدای بلند به قوه شنوایی آسیب میزند و باعث وزوز گوش میشود. خطر اصلی موسیقی این است که لذت گوشدادن به آن، میزان انرژی دریافتی از طریق گوشها را میپوشاند. یعنی شما اصلا متوجه فشاری که به گوشهایتان وارد میشود، نمیشوید.
وقتی با صدای بلند به موسیقی گوش میدهید، سلولهای گوش داخلی شروع به تولید مادهای سمی میکند که به خودی خود خطرناک نیست؛ اما ترشح زیاد آن باعث از بین بردن همین سلولهای تولیدکننده میشود. هرچه صدای موسیقی بلندتر باشد روند ترشح این ترکیب با سرعت بیشتری رخ میدهد. محدوده دسیبل قبل از تولید این ترکیب 85 دسیبل در دوره زمانی 8 ساعت تخمین زده شده است. وقتی صدا به 88 دسیبل میرسد باید مدت زمان گوشدادن به آن به چهار ساعت کاهش یابد. در واقع قانون اصلی این است که بهازای هر سه دسیبل افزایش صدا باید مدت زمان قرارگیری در معرض آن صدا به نصف کاهش باید. توصیه میکنیم صدای دستگاه پخشmp3 را کم کنید. وقتی در کنسرت یا مراسم پرسروصدا هستید، حتما از گوشی استفاده کنید تا برخورد صدای بلند با گوشهایتان کمتر شود.
تغذیه نامناسب
گوشها علاوه بر آرامش صوتی به تغذیه مناسب نیز نیاز دارند. نتایج پژوهشهای متعدد نشان داده افرادی که به ناشنوایی مبتلا هستند، کمبود مواد مغذی داشتهاند. گوش مانند اعضای دیگر بدن نیاز به تغذیه دارد. اگرچه غذا خوردن باعث نمیشود بهتر بشنوید، اما تغذیه سالم باعث افزایش سلامت گوشهایتان میشود.
چه بخوریم؟
امگا3ها: به عقیده متخصصان تغذیه، موادغذایی حاوی امگا3ها مانند روغن کلزا، آجیلها، ماهیهای چرب و... در جهت افزایش سلامت گوشها در الویت قرار دارند، زیرا این مواد به عملکرد خوب مغز کمک میکنند و در نتیجه برای تمییز اطلاعات شنوایی نیز مفیدند.
منیزیم: غذاهای دریایی، غلات کامل، کاکائو و سبزیجات سبز جزو منابع غذایی منیزیم هستند که آنتیاکسیدانی قوی برای مقابله با پیری سلولهای بدن محسوب میشود.
اسید آلفالینوئیک و ویتامین E: این مواد مغذی در سیبزمینی، گوشت گاو، دل و قلوه وجود دارند و قادر هستند آسیبهای وارده به گوش و خطر کاهش شنوایی را به میزان زیادی کاهش دهند.
ویتامین 9 B: نتایج یک پژوهش در هلند نشان میدهد این ویتامین باعث بهبود انتقال سیگنالهای شنوایی به مغز میشود. ویتامین9 B در اسفناج، زیتون، کاهو و تخممرغ بهوفور وجود دارد.
کرستین: کرستین، آنتیاکسیدانی قوی است و باعث بهبود گردش خون در مویرگهای موضعی، بخصوص در گوش داخلی میشود. پیاز، مرکبات، سیب با پوست، چای سبز یا سیاه سرشار از این آنتیاکسیدان هستند.
ویتامینD: ویتامین D باعث جذب بهتر کلسیم و تقویت غضروفها میشود و برای سلامت گوشها نیز مفید است. ماهی ساردین، ماهی تن، ماهی خالمخالی، تخممرغ و قارچ جزو منابع غذایی سرشار از ویتامینD محسوب میشوند.
مترجم: فاطمه مهدیپور / سیب (ضمیمه سه شنبه روزنامه جام جم)
پاسخ مشاور: همان طور که میدانید، قدرت تفکر به عنوان یکی از ویژگیهای متمایزکننده انسان از دیگر موجودات زنده به شمار میرود و شکلگیری و تکوین آن در همه انسانها با یکدیگر تفاوت دارد. تفکر، نیروی مثبت و سازنده است، اما ممکن است مانند هر سیستم دیگری در بدن دچار اختلال و بیماری شود. بالطبع به علت قدرت و نفوذ اندیشه و فکر در زندگی، اختلال در آن اثری مخرب در زندگی افراد خواهد داشت.
کدام تفکر، کدام اختلال؟
تفکر به ۲ بخش تقسیم میشود؛ یکی شکل ظاهری تفکر یا در حقیقت روش بیان فکر و دیگری محتویات تفکر است که هرکدام از آنها ممکن است دچار اختلال شوند.
از مهمترین اختلالهای تفکر میتوان به حاشیهپردازی در ذکر جزئیات بیاهمیت، نپرداختن به فکر اصلی و پرش افکار از یک موضوع به موضوع دیگر اشاره کرد. این اختلالها ممکن است در حالت عادی در بسیاری از انسانها دیده شود، اما معمولاً درجههای شدید آن در بیماریهای مهم روان پزشکی مثل شیدایی یا افسردگی شدید است که زندگی انسان را تحت الشعاع قرار میدهد.
آنچه به عنوان اختلال در تفکر شناخته میشود مربوط به محتوای فکر است و طیف وسیعی از اختلالها از افکار منفی گرفته، تا وسواسهای فکری و هذیانهای مختلف را دربرمی گیرد.
کمک گرفتن از روانپزشک
با توجه به توصیفهایی که از رفتارهای مادرتان ارائه کردهاید، فقط میتوان به بیان کلیات در این باره بسنده کرد. بخصوص آنکه اطلاعات مهم دیگری مانند سن مادرتان، سابقه بیماریهای روانی، وجود مشکلات خانوادگی و... نیز مشخص نیست. لذا پیشنهاد میشود قبل از هر تشخیصی و قبل از در پیش گرفتن هر نوع رفتاری، مادرتان را به یک روانپزشک نشان دهید و این مطلب را به مادرتان القا کنید که روانشناس و روانپزشک مختص بیماران روانی نیست و هرکسی در اثر فشارهای زندگی ممکن است نیاز به کمک گرفتن از روانشناس یا روانپزشک پیدا کند؛ چنان که یک بیمار قلبی هم بدون هیچ واهمهای از متخصص قلب کمک میگیرد.
برای اینکه نگرانی مادرتان در این باره تشدید نشود سعی کنید دیگران بخصوص آن دسته از اقوام که مادرتان با آنها رودربایستی دارد از این قضیه مطلع نشوند. همچنین در جلسات مشاوره به اتفاق یکدیگر حضور یابید. علاوه بر این، طوری هم وانمود نکنید که هیچ مشکلی متوجه رفتارهای شما نیست و این مادرتان است که همه رفتارهایش عجیب و غیرمنطقی است. (نسیم احمدی- کارشناس ارشد روان شناسی/ خراسان)
*انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی در «جام جم سرا» لزوماً به معنای تایید یا رد محتوای آن نیست و صرفاً به قصد اطلاع کاربران بازنشر میشود.
تحقیقات جدید پژوهشگران به اهمیت رژیم غذایی غنی از اسیدهای چرب اُمگا ۳، برای داشتن یک زندگی سالم تاکید می کند.
این پژوهش ها نشان می دهد که اُمگا ۳ می تواند بر فعالیت های اجتماعی کودکان موثر باشد و یک کودک ضداجتماع را به یک فعال اجتماعی تبدیل سازد.
این مطالعات نشان می دهد که مصرف اسیدهای چرب اُمگا ۳ که معمولا در روغن ماهی دیده می شود، باعث کاهش مشکلات رفتاری ضداجتماعی و پرخاشگرانه کودکان خواهد شد.
ماهی های روغنی آب های سرد مانند قزل آلا، شاه ماهی و ساردین نیز سرشار از اسیدهای چرب اُمگا ۳ هستند.
دکتر «جیانگ هونگ لیو»، استادیار دانشکده پرستاری دانشگاه پنسیلوانیا، در این باره می گوید: «تغذیه یکی از عوامل محافظتی برای کاهش مشکلات رفتاری و اجتماعی کودکان محسوب می شود. ما شاهد بوده ایم که وضعیت ضعیف تغذیه در رفتارهای ضداجتماعی، پرخاشگرانه و حتی مجرمانه کودکان موثر بوده است.»
در این پژوهش به صد کودک در رده سنی ۸ تا ۱۶ سال روزانه یک بار ماده غذایی حاوی یک گرم اُمگا ۳ به مدت ۶ ماه داده شد. در کنار این گروه، به ۱۰۰ کودک دیگر در همین زمان ماده غذایی مذکور فاقد مکمل اُمگا ۳ داده شد.
محققان با کمک توضیحات والدین آنها به بررسی و ارزیابی رفتارهای برونگرایانه این کودکان از قبیل رفتار پرخاشگرانه و ضداجتماعی، خشونت و میل به دعوا کردن و دروغ گفتن و همچنین رفتارهای درون گرایانه همچون افسردگی و اضطراب پرداختند.
پس از ۶ ماه در هر دو بخش رفتارهای برون گرایانه و درون گرایانه هر دو گروه، بهبود حاصل شده بود. اما نکته جالب تاثیر این روند در یک سال بوده است.
پژوهش ها نشان دادند که در گروه اول مصرف کننده امگا ۳، پس از یک سال بهبود قابل توجهی در رفتارهای برون گرایانه و درون گرایانه شان مشاهده شده بطوریکه ۴۲ درصد بهبود در رفتارهای برون گرایانه و ۶۲ درصد بهبود در رفتارهای درون گرایانه آنها به وجود آمد.(مهر)