(ص) تا انتها با ما همراه باشید.
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
"امین" و "امن" و "مومن" آنقَدَر دنیا خطابت کرد
خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد
برای هر سری از روشنایت سایهبان میخواست
که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد
حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسنت باخت
که بتها را شکست و قبله دلها حسابت کرد
خدا از چشم زخم مردمان ترسید پس یک شب
تو را تا آسمانها برد و مثل ماه قابت کرد
تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا
زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد
دوای درد دین و درد دنیا ، درد بی دردی
حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد
شاعر: سودابه مهیجی
*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
زمین گهواره کابوسهای تلخ انسان بود
زمان چون کودکی در کوچه های خواب حیران بود
خدا در ازدحام ناخدایان جهالت گم
جهان در اضطراب و ترس در آغوش هذیان بود
صدا در کوچههای گیج میپیچید بیحاصل
سکوتی هرزه سرگردان صحرا و بیابان بود
نمیرویید در چشمی به جز تردید و وهم و شک
یقین تنها سرابی در شکارستان شیطان بود
شبی رؤیای دور آسمان در هیأت مردی
به رغم فتنههای پیش رو در خاک مهمان بود
جهان با نامش از رنگ و صدا سیراب شد آخر
«محمد» واپسین پیغمبر خورشید و باران بود
شاعر: سید ضیاءالدین شفیعی
و عرش در هوس خندههای تو افتاد
برای درک تنفس در این جهان سیاه
هوای تازهای از ابتدای تو افتاد
جهان شرک به خود آمد از بزرگی تو
به گوش کعبه و بتها صدای تو افتاد
شکست طاق بلندی که عرش کسری بود
همین که روی زمین رد پای تو افتاد
پس از نگاه سیاه و سفید اربابان
نژاد عشق بشر در لوای تو افتاد
زمان شکست زمانی که آمدی احمد
تویی که یک شبه دنیا به پای تو افتاد
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از برکات و کمال تو صلوات
به احترام محمد زمین تبسم کرد
تو آمدی و جهان دست و پای خود گم کرد
ترک نشست به چشمان آبی ساوه
همین که چشم تو بر آسمان ترنم کرد
فروخت گوشه جنت به شوق خال لبت
که آدمی به هوایت هوای گندم کرد
هنوز دخترکان زنده زنده میمردند
خدا به خلق تو بر خلق خود ترحم کرد
تو آمدی، به زمین احترام برگردد
تو رحمتی که خدایت نصیب مردم کرد
خدا به خلق رسول گرامی خاتم
گذاشت سنگ تمام و سپس تبسم کرد
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از برکات و کمال تو صلوات
تو احمدی که خدا را به عرش فهمیدی
شبی که غیر خودت تا خدا نمیدیدی
کنار چشم تمام فرشتههای خدا
فراتر از پر جبریل عشق بالیدی
تو در ضیافت عرشی لیلةالاسری
به طاق عرش خدا عکسی از علی دیدی
صدای مرتضوی علیست آن بالا
که از زبان خدا عاشقانه بشنیدی
تو در کنار علی و فروغ شمشیرش
بساط کفر زمان را ز خاک بر چیدی
برای خلق بهشت این بهانه کافی بود
به لحظهای که به زهرای خویش خندیدی
بیا و کفر مجسم ز کعبه بیرون کن
تویی که پایهگذار جدید توحیدی
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از برکات و کمال تو صلوات
شاعر: حسن کردی
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو میآیی
همان شب آمنه میبیند درون چشم تو دنیایی
همین که آمدهای از راه، قریش محو تو شد ای ماه!
یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!
گل قشنگ بنی هاشم، سلام بر تو ابوالقاسم
دلم کنار تو شد مُحرم، ندیده خوشتر از این جایی
چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب
که وحی شد به دل راهب همان ستوده عیسایی
به هیچ آینه جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر
شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی
به دختران نهان درگل، ببار ساقی نازک دل
ببار تا بشود نازل به قلب پاک تو زهرایی
به آرزوی نگین تو درآمدهست به دین تو
مسیح من! به کمین تو نشسته است یهودایی
قسم به «لیل» و به گیسویت، به ذکر «یاحق» و «یاهو»یت
به آیه، آیهی ابرویت به آن دو چشم تماشایی
در این هزاره ظلمانی از آن ستاره که میدانی
برای این شب توفانی کمی بخوان دل دریایی!
بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من
طنین یک صلواتم من به شوق این همه زیبایی
شاعر: قاسم صرافان
*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
باران گرفت و سقف مدائن نشست کرد
دندانههاى کنگره قصد شکست کرد
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید
کآتشکده ز نابى آن نور مست کرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را
در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد
در هر دلى نشست و به شکلى ظهور داشت
این گونه بود کآینه را خود پرست کرد
وقتى سؤال کردم از او خود اشارهاى
در پاسخم به پرسش روز الست کرد
حُسنش به غایت است و ظهورش قیامت است
زیباترین هر آنچه که زیباتر است کرد
فیض مقدسى و تعجب نمىکنم
این چیزها که هست، نگاه تو هست کرد
شاعر: رضا جعفری
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
هرچند همه ما با محصولاتی که گیتس و یارانش در مایکروسافت طراحی و تولید کردهاند آشنا هستیم، متأسفانه از زندگی وی و نقاط عطف اساسی در طول عمر گیتس، چندان آگاهی نداریم.
در این اینفوگراف ما تلاش کردهایم، نگاهی سریع به زندگی بیل گیتس و مهمترین نقاط عطف تاریخ مایکروسافت داشته باشم.
برای دیدن جزییات بر روی عکس کلیک نمایید .
شبکه اجتماعی فیس بوک در سالروز استقلال فیلیپین، به اشتباه با ترسیم وارونه پرچم این کشور، فیلیپینی ها را در وضعیت جنگ نشان داد.
پرچم رسمی فیلیپین حاوی دو رنگ آبی در بالا و قرمز در پایین و سفید در سمت چپ است و قانون این کشور تصریح دارد که جایجایی دو رنگ آبی و قرمز تنها در ایام جنگ صورت می گیرد.
در پی واکنش کاربران فیلیپینی، فیس بوک بابت این اشتباه عذرخواهی کرد و این اقدام را غیرعمد اعلام کرد.
وفات حضرت معصومه در روز دهم ربیع الثانی سال 201 هجری اتفاق افتاد. وفات حضرت معصومه (س) پیش ار رسیدن ایشان به برادرشان امام رضا (ع) رخ داد.
حضرت معصومه (س) در همان سنین کودکى مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامى خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت على بن موسى الرضا (ع) قرار گرفت.
مهاجرت حضرت معصومه (س) به خراسان
در سال ٢٠٠ هجرى قمرى در پى اصرار و تهدید مأمون عباسى سفر تبعیدگونه حضرت رضا (ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این که کسى از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرند راهى خراسان شدند.
یک سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه (س) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت به همراه عده اى از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حرکت کرد و در هر شهر و محلى مورد استقبال مردم واقع مى شد.
این جا بود که آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارشان حضرت زینب (س) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامی شان را به مردم مؤمن و مسلمان مى رساندند و مخالفت خود و اهل بیت (ع) را با حکومت حیله گر بنى عباس اظهار مى کرد. بدین جهت تا کاروان حضرت به شهر ساوه رسید عده اى از مخالفان اهل بیت که از پشتیبانى مأموران حکومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان کاروان به شهادت رسیدند، حتى بنا بر نقلى حضرت معصومه (س) را نیز مسموم کردند.
قم نقطه پایان مهاجرت حضرت معصومه (س)
به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت فاطمه معصومه (س) بیمار شد و چون دیگر امکان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهر «ساوه» تا «قم» چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم که مى فرمود: شهر قم مرکز شیعیان ماست.
بزرگان شهر قم وقتى از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند و در حالى که «موسى بن خزرج» بزرگ خاندان «اشعرى» زمام ناقه آن حضرت را به دوش مى کشید و عده فراوانى از مردم پیاده و سواره گرداگرد کجاوه حضرت در حرکت بودند، حدوداً در روز ٢٣ ربیع الاول سال ٢٠١ هجرى قمرى حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلى که امروز «میدان میر» نامیده مى شود شتر آن حضرت در جلو در منزل «موسى بن خزرج» زانو زد و افتخار میزبانى حضرت نصیب او شد.
آن بزرگوار به مدت ١٧ روز در این شهر زندگى کرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه ستیه به نام «بیت النور» هم اکنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
وداع با حضرت معصومه (س)
سرانجام در روز دهم ربیع الثانى و بنا بر قولى دوازدهم ربیع الثانى سال ٢٠١ هجرى پیش از آن که دیدگان مبارکش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فرو بست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند.
از آنچه در بالا خاطر نشان شد نتیجه مىگیریم که سن حضرت معصومه (س) هنگام وفات، در حدود 28 سال بوده است (از سال 173 تا 201 هجرى قمرى) پس اینکه در زبان عوام، آن حضرت به عنوان 18 یا 23 ساله، معروف شده، مدرک و سند محکمى ندارد.
مراسم تدفین حضرت معصومه (س)
مردم قم با تجلیل فراوان پیکر پاکش را به سوى محل فعلى که در آن روز بیرون شهر و به نام «باغ بابلان» معروف بود تشییع نمودند. همین که قبر مهیا شد در این که چه کسى بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشکل شدند، که ناگاه دو تن سواره که نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیک آمدند و پس از خواندن نماز یکى از آن دو وارد قبر شد و دیگرى جسد پاک و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاک نهان سازد.
آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن که با کسى سخن بگویند بر اسب هاى خود سوار و از محل دور شدند. بنا به گفته بعضی از علما به نظر مى رسد که آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا (ع) و امام جواد (ع) باشند چرا که معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیا الهی انجام شده است.
پس از دفن
حضرت معصومه (س) موسى بن خزرج سایبانى از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این
که حضرت زینب فرزند امام جواد (ع) به سال ٢٥٦ هجرى قمرى اولین گنبد را بر فراز قبر
شریف عمه بزرگوارش بنا کرد و بدین سان تربت پاک آن بانوى بزرگوار اسلام قبله گاه
قلوب ارادتمندان به اهل بیت (ع) و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.
زیارت حضرت معصومه (س) از منظر روایات
یکی از ویژگیهای حضرت معصومه (س)، ورود زیارتنامه ای از سوی معصومان (س) درباره ایشان است که پس از حضرت فاطمه زهرا (س)، او تنها بانوی بزرگواری است که زیارت مأثور دارد. بانوان برجسته ای چون: آمنه بنت وهب، فاطمه بنت اسد، خدیجه بنت خویلد، فاطمه ام البنین، زینب کبری، حکیمه خاتون و نرجس خاتون که هیچ شک و تردیدی در مقام بلند و جایگاه رفیع آن ها نیست، هیچ کدام زیارت مأثور از سوی معصومان (س) ندارند و این نشان دهنده مقام والای این بانوی گرانقدر اسلام است. باشد که شیعیان و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت (س) به ویژه بانوان، این مقام بزرگ و عالی را پاس بدارند و همواره الگو و مظهر عفاف و تقوا و حیا باشند. تنها در این صورت است که روح باعظمت این بانوی بزرگ از همه ما خشنود خواهد شد.
ماجرای وفات یا شهادت حضرت فاطمه معصومه (س)
حضرت فاطمه معصومه (س) یک سال پس از ورود امام هشتم شیعیان به خراسان، برای زیارت ایشان از مدینه به مرو عزم سفر کرد اما همین که کاروان آن حضرت وارد ساوه شد، سربازان حکومت به کاروان حمله کرد و در این درگیری تمام اعضای کاروان، شهید یا متواری شدند.
حضرت معصومه (س) هم همراه با دو کنیز، یک خادمه و سه نفر از خواهران خود به نام های فاطمه صغری، خدیجه خاتون و میمونه تنها ماندند. به ظاهر چون این افراد زن بود، ماموران حکومت آنها را به شهادت نرساندند. |
در همین موقع گروهی از شیعیان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام که خبر ورود کاروان حضرت معصومه (س) را شنیده بودند، برای استقبال از ایشان به ساوه رفتند تا آنها را به قم دعوت کنند. اما زمانی به کاروان رسیدند که همه شهید یا متواری شده بودند.
به این ترتیب حضرت معصومه (س) را که آن زمان حدود 28 ساله بود به شهر قم رساندند. حضرت معصومه (س) که از پدر بزرگوار خود، امام موسی کاظم (ع)، درباره شرافت و میهمان نوازی مردم قم بسیار شنیده بود، در این شهر توقف می کند. چون حوادث و مشکلاتی که پیش آمد سبب بیماری آن حضرت شد و قصد داشت پس از بهبود راهی خراسان شود. اما پس از ۱۷ روز در دهم ربیع الثانی سال ۲۰۱ قمری در این شهر از دنیا می رود.
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
گروه دین تبیان
بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!
به راستی گناه امام حسین علیه السلام چه بود که باید این چنین خود و خانواده و یارانش کشته می شدند و به اسارت گرفته می شدند؟!
حسین و مهدی علیهماالسلام مظلوم هستند!
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای هدایت انسان ها جان خود و اهل بیت خویش را فدا کرد. برای رهایی از جهالت و ضلالت امت خویش، حاضر شد جان خویش و فرزندانش را فدا نماید تا حقانیت اسلام را به گوش دل های پاک سرشت برساند
عاشورا، مدتها قبل از سال 61 هجری آغاز شد!!
هدف اصلی امام علیه السلام این بود که دین اسلام را از انحرافی که به سبب حکومت معاویه و یزید و مداخلات بنی امیه و بنی مروان عارض او شده بود، نجات دهد.
نامه ای که آغازگر جنگ شد!(1)
پیش از شروع جنگ صفین، نامه هایی میان امام علی علیه السلام و معاویه بن ابوسفیان رد و بدل شد. دانستن محتوای نامه ها پیش از وقوع جنگ، ما را با فضای تاریخی آن، آشنا می سازد.
سالروز تخریب حرمین عسکریین(علیهماالسلام)
دو انفجار بزرگ سال های 1384 و 1386، جامعه شیعی را در تاثر فرو برد. واقعه ای که جز به وجود آوردن ترس و اضطراب و کشته شدن بی گناهان و تخریب چیزی به همراه نداشت.
چرایی عدم حمایت امام سجاد از قیام حَرّه
از وقایع وحشتناک عصر امام سجاد علیه السلام که به دست عمال جنایتکار اموی و در مدینه صورت گرفت، واقعه ای است که در تاریخ اسلام به نام «واقعه ی حره» شهرت دارد.
بررسی مفهوم مرگ در واقعه عاشورا (2)
در مباحث مطرح شده علل ترس از مرگ و خطا و غفلت ما از این امر مهم بیان شد؛ اما به راستی مرگ چیست؟ چگونه مرگ را بشناسیم که آن را آخر زندگی ندانیم؟ آیا مرجعی والاتر و کامل تر از اسلام در این امر برای ما راهگشاست؟
بصیرت نیاز اصلی کربلای امروز
شیطان در غل و زنجیر و ما همچنان گناهکار!
مسلمانی خود را بسنجیم
یک درس بزرگ که باید از عاشورائیانم بیاموزیم !
(ص) تا انتها با ما همراه باشید.
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
"امین" و "امن" و "مومن" آنقَدَر دنیا خطابت کرد
خدا طاقت نیاورد و سرانجام انتخابت کرد
برای هر سری از روشنایت سایهبان میخواست
که شب را پیش پایت سر برید و آفتابت کرد
حجازِ وحشیِ زیبا ندیده دل به حسنت باخت
که بتها را شکست و قبله دلها حسابت کرد
خدا از چشم زخم مردمان ترسید پس یک شب
تو را تا آسمانها برد و مثل ماه قابت کرد
تو را از آسمان بارید مثل عشق بر دنیا
زمین را تشنه دید و در دل هر قطره آبت کرد
دوای درد دین و درد دنیا ، درد بی دردی
حضورت دردهای مرگ را حتی طبابت کرد
شاعر: سودابه مهیجی
*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
زمین گهواره کابوسهای تلخ انسان بود
زمان چون کودکی در کوچه های خواب حیران بود
خدا در ازدحام ناخدایان جهالت گم
جهان در اضطراب و ترس در آغوش هذیان بود
صدا در کوچههای گیج میپیچید بیحاصل
سکوتی هرزه سرگردان صحرا و بیابان بود
نمیرویید در چشمی به جز تردید و وهم و شک
یقین تنها سرابی در شکارستان شیطان بود
شبی رؤیای دور آسمان در هیأت مردی
به رغم فتنههای پیش رو در خاک مهمان بود
جهان با نامش از رنگ و صدا سیراب شد آخر
«محمد» واپسین پیغمبر خورشید و باران بود
شاعر: سید ضیاءالدین شفیعی
و عرش در هوس خندههای تو افتاد
برای درک تنفس در این جهان سیاه
هوای تازهای از ابتدای تو افتاد
جهان شرک به خود آمد از بزرگی تو
به گوش کعبه و بتها صدای تو افتاد
شکست طاق بلندی که عرش کسری بود
همین که روی زمین رد پای تو افتاد
پس از نگاه سیاه و سفید اربابان
نژاد عشق بشر در لوای تو افتاد
زمان شکست زمانی که آمدی احمد
تویی که یک شبه دنیا به پای تو افتاد
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از برکات و کمال تو صلوات
به احترام محمد زمین تبسم کرد
تو آمدی و جهان دست و پای خود گم کرد
ترک نشست به چشمان آبی ساوه
همین که چشم تو بر آسمان ترنم کرد
فروخت گوشه جنت به شوق خال لبت
که آدمی به هوایت هوای گندم کرد
هنوز دخترکان زنده زنده میمردند
خدا به خلق تو بر خلق خود ترحم کرد
تو آمدی، به زمین احترام برگردد
تو رحمتی که خدایت نصیب مردم کرد
خدا به خلق رسول گرامی خاتم
گذاشت سنگ تمام و سپس تبسم کرد
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از برکات و کمال تو صلوات
تو احمدی که خدا را به عرش فهمیدی
شبی که غیر خودت تا خدا نمیدیدی
کنار چشم تمام فرشتههای خدا
فراتر از پر جبریل عشق بالیدی
تو در ضیافت عرشی لیلةالاسری
به طاق عرش خدا عکسی از علی دیدی
صدای مرتضوی علیست آن بالا
که از زبان خدا عاشقانه بشنیدی
تو در کنار علی و فروغ شمشیرش
بساط کفر زمان را ز خاک بر چیدی
برای خلق بهشت این بهانه کافی بود
به لحظهای که به زهرای خویش خندیدی
بیا و کفر مجسم ز کعبه بیرون کن
تویی که پایهگذار جدید توحیدی
تو احمدی و به نور جمال تو صلوات
به هر یک از برکات و کمال تو صلوات
شاعر: حسن کردی
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
هراس و دلهره خواهد رفت همان شبی که تو میآیی
همان شب آمنه میبیند درون چشم تو دنیایی
همین که آمدهای از راه، قریش محو تو شد ای ماه!
یتیم کوچک عبدالله! ببین نیامده، آقایی!
گل قشنگ بنی هاشم، سلام بر تو ابوالقاسم
دلم کنار تو شد مُحرم، ندیده خوشتر از این جایی
چنان کنار ابوطالب، ستوده حُسن تو را یثرب
که وحی شد به دل راهب همان ستوده عیسایی
به هیچ آینه جز حیدر، نه پادشاه و نه پیغمبر
شکوه و حُسن تو را دیگر، خدا نداده به تنهایی
به دختران نهان درگل، ببار ساقی نازک دل
ببار تا بشود نازل به قلب پاک تو زهرایی
به آرزوی نگین تو درآمدهست به دین تو
مسیح من! به کمین تو نشسته است یهودایی
قسم به «لیل» و به گیسویت، به ذکر «یاحق» و «یاهو»یت
به آیه، آیهی ابرویت به آن دو چشم تماشایی
در این هزاره ظلمانی از آن ستاره که میدانی
برای این شب توفانی کمی بخوان دل دریایی!
بخوان که در عرفاتم من، کنار آب حیاتم من
طنین یک صلواتم من به شوق این همه زیبایی
شاعر: قاسم صرافان
*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*~*
شعر میلاد پیامبر اکرم (ص)
باران گرفت و سقف مدائن نشست کرد
دندانههاى کنگره قصد شکست کرد
نورى به صحن معبد زردشتیان رسید
کآتشکده ز نابى آن نور مست کرد
بالا بلند آمد و هر ارتفاع را
در زیر پا نهاده و پایین و پست کرد
در هر دلى نشست و به شکلى ظهور داشت
این گونه بود کآینه را خود پرست کرد
وقتى سؤال کردم از او خود اشارهاى
در پاسخم به پرسش روز الست کرد
حُسنش به غایت است و ظهورش قیامت است
زیباترین هر آنچه که زیباتر است کرد
فیض مقدسى و تعجب نمىکنم
این چیزها که هست، نگاه تو هست کرد
شاعر: رضا جعفری
گردآوری: مجله اینترنتی ستاره
شبکه اجتماعی فیس بوک در سالروز استقلال فیلیپین، به اشتباه با ترسیم وارونه پرچم این کشور، فیلیپینی ها را در وضعیت جنگ نشان داد.
پرچم رسمی فیلیپین حاوی دو رنگ آبی در بالا و قرمز در پایین و سفید در سمت چپ است و قانون این کشور تصریح دارد که جایجایی دو رنگ آبی و قرمز تنها در ایام جنگ صورت می گیرد.
در پی واکنش کاربران فیلیپینی، فیس بوک بابت این اشتباه عذرخواهی کرد و این اقدام را غیرعمد اعلام کرد.