اغلب مومنین شناخت عمیقی از «سوره یس» ندارند و از مناقب و فضائل و آثار دنیوی و اخروی آن غافل هستند. لذا در دام مشکلات، غم ها و غصه ها و گرفتار می مانند.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
انسان با اندک توجّهی به بیانات پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام)، به این حقیقت پی می برد که سوره یس از موقعیت ویژه و مرتبه ای بلند برخوردار است و اگر کسی بتواند با آن فضایل و مناقب آشنا شود، خواهد توانست فواید کاملی را از آن خود سازد.
امامان(علیهم السلام) برای این که مومنان را از موقعیت ممتاز این سوره که همچون قلّه ای پوشیده از فضایل است، آگاه کنند، فرموده اند: «یس قلب قرآن است».
موقعیت ممتاز و جایگاه برتر و منحصر به فرد بودن قلب در بدن انسان بر کسی پوشیده نیست. سوره یس نیز دارای همان موقعیت و جایگاه در میان دیگر سوره ها است.
عارف بزرگ آیة الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب قبل از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و بعد از اتمام آن، 14 صلوات بفرستید. یعنی این سوره را در بین این صلوات ها قرار دهید. بی شک این 14 صلوات هم یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است.
چنین نیست که فضایل و عجایب سوره یس تنها در زمانه خاصّی کشف شده باشد. با مطالعه تاریخ در می یابیم از همان صدر اسلام، از این سوره با شگفتی یاد می شده و فضایلش معروف بوده است. حتّی گاهی بزرگانی را به فکر وا می داشته که این همه فضیلت برای این سوره ناشی از کدام یک از آیات آن است.
باتوجه به این سفارشات می توان گفت یس در این مکتب، محور سیر و سلوک و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می باشد.
بزرگانی که خود با این سوره مأنوس بوده اند اغلب برای شاگردان خود در مورد قرائت این سوره مبارکه دستورالعمل هایی نیز داشته اند.
عارف بزرگ آیة الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب قبل از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و بعد از اتمام آن، 14 صلوات بفرستید. یعنی این سوره را در بین این صلوات ها قرار دهید. بی شک این 14 صلوات هم یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است. (متاله قرآنی، رحیمیان، محمدعلی، ص 278)
آن بزرگمرد فرموده بودند: بنده در زندگی به هر چه که رسیده ام و هرچه به دست آورده ام از برکت این سوره می باشد.
با توجه به این فرمایش می توان گفت: «یس در این مکتب، محور سیر و سلوک و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می باشد.»
در فضیلت این سوره، حضرت محمد(صلی الله و علیه وآله) می فرمایند: هر کس سوره «یس» را قرائت کند مانند آن است که 10 بار قرآن را ختم کند.
در این رابطه امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یاسین است. کسی که قبل از خواب یا در روز آن را تلاوت کند، در آن روز محفوظ بوده و روزی می خورد.
پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) به امیرالمومنین علی(علیه السلام) فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن 10 اثر است: هر که آن را قرائت کند، اگر گرسنه باشد سیر گردد؛ اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛ اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛ اگر عزب باشد، ازدواج کند؛ اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛ اگر مریض باشد، عافیت یابد؛ اگر زندانی باشد، نجات یابد؛ اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛ نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛ اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: کسی که یک بار در عمر خود سوره یس را بخواند، خداوند به شماره هر آفریده ای در دنیا و هر آفریده ای در آخرت و در آسمان دو هزار حسنه برای او نوشته و دو هزار گناه او را پاک می نماید و دچار فقر، زیان مالی، زیر آوار ماندن، بیچارگی، دیوانگی، جذام، وسواس و بیماری زیانبخش نمی شود.
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است.
قرآن چه زهد و سلوکی را قبول دارد؟
زهد و سلوک مورد قبول قرآن چگونه است؟
خیلی اوقات در زندگی تعریف های اشتباهی از موضوعات و مسائل دینی داریم
که عمل کردن طبق این تعریف ها و شناخت های غلط، نه تنها ما را به مسیر درست و هدف صحیح نمیرساند
بلکه دیگران را از دین و فهم دین دور کرده و حتی زده میکند.یکی از این موضوعات، زهد است.
انسان بودن و راه و رسم آدمیت، از جمله اهداف و مسیری است
که تمام رسولان الهی از آدم تا خاتم هر کدام با کتب الهی و معجزات خود سعی بر هدایت آدمیان به ویژه اشرف مخلوقات انسان داشتند
که هر کدام به شیوه و رسم زمانه خود پیش رفته و خداوند را به زبان همان دوره زیستی و تاریخی بیان کردهاست.
طریق زهد و پارسایی از جمله کارهایی است که مسیر رسیدن به خداوند را برای بندگان هموار میکند.
در نگاه گروهی از مردم، طی کردن زهد سلوک ، این گونه است
که باید تمام محبوب ها را از خانه ی دل بیرون ریخته شود و خدا تنها در دل آدمی باقی بماند.
در این تعریف زاهد میگوید: محبت به خانه، مرکب، مال، زن و فرزندان کنار گذاشته شود.
اما باید بدانید این زهد و سلوک قرآنی نیست و در این گزارش تعریفی صحیح از قرآن کریم معرفی میشود.
زهد در لغت، به معنی بی اعتنایی، و زاهد کسی است که در عین کار و تلاش، به دنیا بی اعتنا باشد،
در اصطلاح زهد، ضد رغبت و میل به دنیا است؛ یعنی روی گردانی از خوشیهای دنیا و اموال و منصبها و چیزهای دیگری که با مرگ زائل می شود.
«لِکیلا تَأسَوا عَلی مَا فَاتَکُمْ ولا تَفرَحوا بِما ءاتکُم»؛ (این را بدانید) تا هرگز به آنچه از دست شما میرود
اندوهگین نشده و به آنچه به شما داده شده است، دلشاد (شادمان) نگردید.»(حدید 23)
معنی زهد و پارسایی در این آیه به وضوح بیان شده است و آن اینکه انسان به آمد
و رفت نعمتهای دنیا دل خوش نکند، این دو جمله کوتاه در حقیقت یکی از مسائل پیچیدۀ آفرینش را حل می کند،
چرا که انسان همیشه در جهان هستی با مشکلات و گرفتاریها و حوادث ناگواری روبرو است
قرآن میگوید: هدف این بوده که شما دلبسته و اسیر زرق و برق این جهان نباشید.((1))
امیرمؤمنان (ع) نیز در ذیل همین آیه می فرماید: «زهد بین دو کلمه از قرآن است که خدای سبحان فرمود:
“تا بر آنچه از دست شما رفته حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده شادمان مباشید”
کسی که بر گذشته افسوس نخورد، و به آینده شادمان نباشد، همۀ جوانب زهد را رعایت کرده است » ((2))
«وَلا تَمُدَّنَ عَیْنَیْکَ إلی ما مَتَّعنا بِهِ أزواجاً مِنهُم زَهرَةَ الحَیوة الدنیا… » (طه، آیه 131)
«و هرگز چشم خود را به نعمتهای مادی که به گروه هایی از آنها دادهایم میفکن،
که اینها شکوفه های زندگی دنیاست و برای آن است که آنها را با آن بیازمائیم و روزی پروردگارت بهتر و پایدارتر است »
إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً: ما آنچه را روی زمین است
زینت آن قرار دادیم ، تا آنها را بیازماییم که کدامینشان بهتر عمل می کنند! (کهف، آیه 7)
رسول اکرم (ص) میفرماید: ای پسر مسعود! «لیبلوکم ایکم احسن عملاً»، یعنی کدامیک از شما در دنیا زاهدتر هستید؟
((3)) این بیان به صراحت «حسن عمل» را به معنای زهد دانسته است. به هر حال این هشداری است
به همه انسان ها و همه مسلمان ها که در این میدانِ آزمایش الهی، فریب زرق و برق ها را نخورند
و به جای اینکه به این مظاهر فریبنده دلبستگی پیدا کنند، به حسن عمل بیندیشند. ((4))
وَمَا أُوتِیتُمْ مِنْ شَیءٍ فَمَتَاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَزِینَتُهَا وَمَا عِنْدَ اللَّهِ خَیرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ.
این آیه، همانند آیات مشابه دیگر، در مقام بیان ماهیت و حقیقت اشیا و اموری است
که در اختیار آدمی قرار داده شده و جایگاه آنها را در زندگی دنیا معرفی نموده است. (قصص، آیه 60)
اما توجه داشته باشیم که که این بیانات و صحبت ها توجیه گر بدبینی
به نظام آفرینش و کوچک شمردن امور دنیوی و تحقیر منسوبان به آن نمی باشد،
بلکه به تعبیر مرحوم مطهری، «همه اینها انتقاد از دلخوشی و رضایت و قناعت به علایق دنیوی است.» ((5))
تضاد و تقابل دنیا و آخرت، بی مقداری اشیا و امور دنیوی و نکوهش مظاهر حیات دنیا را باید در کنار مذمت تارکان دنیا
(بهبهانه وصول بهمعنویت و آخرت) ملاحظه نمود تا آنچه در ابتدا معضل می نماید، درست فهمیده شود و این تعارض ظاهری مرتفع گردد.
آدم شدن در نگاه گروهی که می گویند راه زهد را پیشه گرفته اند
این گونه است که باید تمام محبوب ها از خانه ی دل بیرون ریخته شوند و خدا تنها در دل آدمی باقی بماند.
در این تعریف زاهد می گوید: محبت خانه و مرکب و مال و زن و فرزند را کنار بگذار. اما بدانید این زهد و سلوک قرآنی نیست.
اما در زهد و سلوک قرآنی، داشتن انواع محبوب ها جایز است، چرا که انسان می خواهد زندگی کند،
منتها به این صورت که تمام محبوب های مشروع را در دل خود راه بدهد و محبت خدا را هم در دل جا بدهد،
مشروط بر اینکه، محبت خدا یک سر و گردن از بقیه محبوب ها بلندتر باشد
که اگر یک وقت میان حبّ خدا و حبّ مال و غیر تضادی پیش آمد، آن را به پای حبّ خدا قربان کند.
علامة جعفری در این باب معتقد است: ما میتوانیم یک اشتباه بزرگ را مرتفع سازیم
که دامنگیر عدهای فراوان از مردم گشته، بلکه متأسفانه گاهی عدهای از صاحبنظران را هم به انحراف فکری می اندازد
که اعراض از دنیا یعنی چه؟ مگر می توان در این دنیا بدون اهتمام در امور حیات طبیعی،
زندگی صحیح و سالم و مستقل را به دست آورد؟ ((6))
متاع و زینت بودن وسایل مادی نه تنها با ابزار بودن آنها برای تعالی معنوی و سعادت ابدی منافاتی ندارد،
بلکه مطابق با حکمت و مشیت الهی است. علامه جعفری می نویسد:
متاع چیزی است یا چیزکی است که از آن می شود خیلی ساخت؛ همان طور که امیرمؤمنان فرمود:
اگر بخواهید به دنیا به عنوان مطلوب مستقل و هدف نهایی بنگرید، دست شما خالی خواهد شد،
اما اگر به عنوان وسیله به آن بنگرید، این ناچیز به همه چیز مبدل خواهد شد. ((7))
منابع:
((1))-[مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 23، ص 364 و 365]
((2))-[نهج البلاغه (محمد دشتی)، کلمات قصار 439 – ص 735]
((3))-(طبرسی، 1384: 435)
((4))-(مکارم شیرازی، 1363: 12 / 350)
((5))-(مطهری، 1385: 208)
((6))-(جعفری، 1362: 22 / 150 و 151)
((7))-(جعفری، 1382: 343)
باشگاه خبرنگاران جوان
اغلب مومنین شناخت عمیقی از «سوره یس» ندارند و از مناقب و فضائل و آثار دنیوی و اخروی آن غافل هستند. لذا در دام مشکلات، غم ها و غصه ها و گرفتار می مانند.
فرآوری: زهرا اجلال- بخش قرآن تبیان
انسان با اندک توجّهی به بیانات پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه اطهار(علیهم السلام)، به این حقیقت پی می برد که سوره یس از موقعیت ویژه و مرتبه ای بلند برخوردار است و اگر کسی بتواند با آن فضایل و مناقب آشنا شود، خواهد توانست فواید کاملی را از آن خود سازد.
امامان(علیهم السلام) برای این که مومنان را از موقعیت ممتاز این سوره که همچون قلّه ای پوشیده از فضایل است، آگاه کنند، فرموده اند: «یس قلب قرآن است».
موقعیت ممتاز و جایگاه برتر و منحصر به فرد بودن قلب در بدن انسان بر کسی پوشیده نیست. سوره یس نیز دارای همان موقعیت و جایگاه در میان دیگر سوره ها است.
عارف بزرگ آیة الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب قبل از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و بعد از اتمام آن، 14 صلوات بفرستید. یعنی این سوره را در بین این صلوات ها قرار دهید. بی شک این 14 صلوات هم یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است.
چنین نیست که فضایل و عجایب سوره یس تنها در زمانه خاصّی کشف شده باشد. با مطالعه تاریخ در می یابیم از همان صدر اسلام، از این سوره با شگفتی یاد می شده و فضایلش معروف بوده است. حتّی گاهی بزرگانی را به فکر وا می داشته که این همه فضیلت برای این سوره ناشی از کدام یک از آیات آن است.
باتوجه به این سفارشات می توان گفت یس در این مکتب، محور سیر و سلوک و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می باشد.
بزرگانی که خود با این سوره مأنوس بوده اند اغلب برای شاگردان خود در مورد قرائت این سوره مبارکه دستورالعمل هایی نیز داشته اند.
عارف بزرگ آیة الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی(ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب قبل از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و بعد از اتمام آن، 14 صلوات بفرستید. یعنی این سوره را در بین این صلوات ها قرار دهید. بی شک این 14 صلوات هم یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است. (متاله قرآنی، رحیمیان، محمدعلی، ص 278)
آن بزرگمرد فرموده بودند: بنده در زندگی به هر چه که رسیده ام و هرچه به دست آورده ام از برکت این سوره می باشد.
با توجه به این فرمایش می توان گفت: «یس در این مکتب، محور سیر و سلوک و نردبان رسیدن به بالاترین مقامات معنوی می باشد.»
در فضیلت این سوره، حضرت محمد(صلی الله و علیه وآله) می فرمایند: هر کس سوره «یس» را قرائت کند مانند آن است که 10 بار قرآن را ختم کند.
در این رابطه امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: هر چیزی قلبی دارد و قلب قرآن سوره یاسین است. کسی که قبل از خواب یا در روز آن را تلاوت کند، در آن روز محفوظ بوده و روزی می خورد.
پیامبر اسلام (صلی الله و علیه وآله) به امیرالمومنین علی(علیه السلام) فرمودند: ای علی! «یس» را بخوان که در آن 10 اثر است: هر که آن را قرائت کند، اگر گرسنه باشد سیر گردد؛ اگر تشنه باشد، سیراب گردد؛ اگر عریان باشد، پوشانیده گردد؛ اگر عزب باشد، ازدواج کند؛ اگر ترسان باشد، امنیت یابد؛ اگر مریض باشد، عافیت یابد؛ اگر زندانی باشد، نجات یابد؛ اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود؛ نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد؛ اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
امام باقر (علیه السلام) می فرمایند: کسی که یک بار در عمر خود سوره یس را بخواند، خداوند به شماره هر آفریده ای در دنیا و هر آفریده ای در آخرت و در آسمان دو هزار حسنه برای او نوشته و دو هزار گناه او را پاک می نماید و دچار فقر، زیان مالی، زیر آوار ماندن، بیچارگی، دیوانگی، جذام، وسواس و بیماری زیانبخش نمی شود.
امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: سوره ی یس را به فرزندان خود بیاموزید؛ زیرا که آن گل خوشبوی قرآن است.